مشکل صفحهنمایش، اپل را دادگاهی کرد
[ad_1] مجله دیجی کالا - اسماعیل دلخموش: منابع خبری هفته گذشته به گزارشهایی درباره مشکل صفحه لمسی گوشی آیفون ۶ و آیفون...
جزئیات صدور مسترکارت برای ایرانیان
[ad_1] در راستای توسعه خدمات پستی، ثبت نام و صدور مسترکارت ایرانیان به پست سپرده شد. به گزارش مشرق، در راستای توسعه...
مستر کارت هیچ فعالیتی در ایران ندارد
[ad_1] بعد از اظهارات وزیر ارتباطات ایران مبنی بر همکاری پُست با یک شرکت خارجی برای ارائه خدمات مستر کارت در ایران،...
وعده برای نسل جدید مکبوک پرو و ایر
[ad_1] وب سایت فارنت - علی ارغوان: آخرین آپدیتهای بزرگ مکبوک پرو و مکبوک ایر به چند سال پیش باز میگردد و حالا وقت...
گوشی هوشمند HTC A9s رونمایی شد
[ad_1] وب سایت تک شات - محمد خان بیگی: همانطور که از مدت ها پیش گمانه زنی می شد، شرکت اچ تی سی بالاخره مدل جدیدی از...
اختلاف نظر برسر زمان اجرای فیلترینگ
[ad_1] به گزارش مشرق، عبدالصمد خرم آبادی در پاسخ به این سوال که آیا اینکه برخی مسئولان معتقدند بسیاری از فیلترینگ ها...
تزریق ژل برای درمان نارسایی های قلبی
[ad_1] zoomit.ir - حمیده خادم زاده: متاسفانه افراد زیادی از بیماریهایی چون نارساییهای قلبی رنج میبرند و همین امر...
رویدادهای نجومی شهریور را از دست ندهید
[ad_1] خبرگزاری ایرنا: هر چند همنشینی ناهید و برجیس در روز ششم شهریور 95 را که جزء 10 رویداد بسیار مهم سال 95 بود، پشت...
نقل و انتقال بانکی با چشم نگاری!
[ad_1] خبرگزاری ایسنا: با فناوری جدید اسکنر عنبیه که شرکت سامسونگ روی گلکسی نوت 7 قرار داده، امنیت نقل و انتقالات بانکی...
پرچمدار جدید نوبیا، Z11 معرفی شد
[ad_1] وب سایت تک شات: نوبیا از پرچمدار جدید خود، Z11، در جریان نمایشگاه IFA 2016 رونمایی کرد. این محصول جدید از طراحی...
قبض تلفن تهرانیها چقدر است؟
[ad_1] به گفته مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران، میانگین رقم قبضهای مشترکان تهرانی حدود ۸۰۰۰ تومان است. به گزارش...
آیا استرس موهایمان را زود سفید میکند؟
[ad_1] مجله دیجی کالا - زهرا غلامی: سالهاست که استرس بیش از حد را یکی از عوامل موثر در سفید شدن موها میدانند. اما آیا...
دراپ باکس هم هک شد
[ad_1] zoomit.ir - حسین خلیلی صفا: ابتدای هفتهی جاری دراپ باکس رمز عبور شماری از کاربران خود را که از سال ۲۰۱۲ اقدام...
چطور از شرکت های گارانتی شکایت کنیم؟
[ad_1] در این گزارش با مشکلات متعددی که شرکتهای گارانتی برای مردم به وجود آوردهاند و سامانهای که بهمنظور شکایت از...
گوشی هوشمند 7 دلاری رونمایی می شود
[ad_1] خبرگزاری مهر - علیرضا کمندی: یک شرکت هندی قصد دارد دومین گوشی هوشمند ارزان جهان را با قیمت ۷ دلار روانه بازار...
ساخت خودرویی بدون فرمان و ترمز
[ad_1] شرکت خودروسازی فورد از برنامههای خود برای ساخت یک خودروی کاملا خودران تا سال 2021 خبر داد. به گزارش مشرق، این...
ماهواره اروپایی مورد اصابت قرار گرفت
[ad_1] وب سایت ترنجی: مهندسین آژانس فضایی اروپا دیروز گزارش دادند که یک صفحه خورشیدی ماهواره Sentinel-1A مأموریت کپرنیک...
لنوو تبلت Miix 510 را معرفی کرد
[ad_1] مجله دیجی کالا - امیرحسین میرزایی: بازار تبلتها وضعیت خوبی ندارد؛ طوری که مخاطبان علاقهی زیادی به این گوشیهای...
شرایط داوطلبی برای اهدای سلول بنیادی
[ad_1] به گزارش مشرق، ثمین رضوی در ارتباط با کمپین «سلولهای طلایی» اظهارداشت: آغاز کمپین سلولهای طلایی، از حرکتهای...
فوت و فنهای مدیریت کانال تلگرام
[ad_1] به گزارش مشرق، برقراری ارتباط موثر با مشتری ها یکی از بزرگترین و مهمترین مواردی است که میتواند به هر صاحب شغلی...
عرضه گلکسی نوت 7 متوقف شد!
[ad_1] zoomit.ir - یاشار فتحعلی زاده: مدت زیادی نمیگذرد که سامسونگ از فبلت پرچمدار خود به نام گلکسی نوت 7 رونمایی و...
تشخیص افسردگی با اینستاگرام
[ad_1] محققان آمریکایی الگوریتمی را برای شبکه اجتماعی اینستاگرام طراحی کرده اند که می تواند از روی عکس افراد به ویژگی...
هوآوی گوشی جدیدش را معرفی کرد +عکس
[ad_1] شرکت هواوی گوشی جدیدش که G9 Plus نام دارد را معرفی کرد. برای این گوشی از تراشهی اسنپدراگون ۶۲۵ استفاده شده...
عاشق کسی هستید که طوری رفتار کرده بود که انگار امکان به دست آوردن عشق او امکان دارد ولی الان میبینید که اینطور نیست.
یا
عاشق کسی هستید که اصلاً احساسی مشابه به شما ندارد و در آینده هم نخواهد داشت.
هیچوقت.
یا
شما عمیقاً عاشق کسی هستید که او هم عمیقاً عاشق شماست ولی این فرد در اوج عشقی که به هم داشتید به طریقی غیرقابلتصور موجب آزار و ناراحتی شما شد.
یا
شما عاشق کسی بودید و او هم عاشق شما بود تااینکه یک نفر جدید از راه میرسد و او شما را بخاطرش ترک میکند. دوستانتان میگویند که شما از هر نظر بسیار بهتر از این فرد جدید هستید ولی عشق سابقتان همچنان با او مانده است.
داستانتان هر چه که باشد، شما را با دردی جانفرسا بر جای گذاشته است.
همینطور که روزهایتان را درست مثل یک زامبی پیش میبرید، تنها کاری که از دستتان برمیآید مرور دوباره و دوبارهی خاطرات در ذهنتان است. با خود فکر میکنید که کجای کار اشتباه کردهاید؟ چه باید میکردید که این اتفاق نمیافتاد؟ چه کردید که نباید میکردید؟ این فکر کردنها میخواهد دیوانهتان کند. نه غذا میخورید و نه درست میخوابید. احساس طردشدگی میکنید. تصور میکنید یک اشکالی دارید. نمیدانید برای اینکه این فرد به شما علاقهمند شود چه باید بکنید.
اگر عشقتان با یک فرد جدید است که به مراتب از شما پایینتر است، نمیتوانید درکش کنید. انگار عشق سابقتان چشمانش را رو به ایرادهای او بسته است و بدیهایش را نمیبیند. هر چه فکر میکنید به هیچ نتیجهای نمیرسید. وقتی آن دو را با هم تصور میکنید اعصابتان به هم میریزد. فکر میکنید کمکم دیوانه میشوید. اگر هیچ کس دیگری در زندگی عشقتان نباشد، کنار آمدن به این مسئله حتی سختتر میشود. عشقتان خیلی راحت یک روز از عشق شما فارغ شده یا اینکه روزی که شما عاشقش شدید او نتوانسته این حس را به شما پیدا کند. بارها برای شما توضیح داده است ولی هیچچیز به جز شنیدن جمله «دوستت دارم» از زبان او شما را آرام نمیکند.
بدترین حالت این است که او دوست داشته باشد تنهایش بگذارید. هیچ کس دیگری هم در زندگی او نیست و هیچ دلیل درست و حسابی هم برای این کار خود ندارد. فقط خیلی راحت به شما گفته است، «میخوام تنها باشم.» آنوقت شما مدام به این فکر میکنید که او «هیچچیز» را به «شما» ترجیح داده است.
ممکن است به هم قول داده بودید که اگر روزی چنین اتفاقی بینتان افتاد پیش مشاور روانشناس بروید ولی الان از رفتن پیش مشاور سر باز میزند. شاید هم یک روز به شما گفته بوده که غیرممکن است روزی دیگر عاشقتان نباشد ولی الان این اتفاق افتاده است. چه بلایی سر آن وعدهها آمده است؟ چه بلایی سر کسی که آنقدر عاشق شما بود آمده است؟ حس امنیت عشقتان کجا رفته است؟ چه بر سر زندگیای گذشتهتان آمد؟
شاید عشق سابقتان نگرش جدیدی پیدا کرده است. شاید درگیر میهمانیهای شبانه، الکل یا موادمخدر شده باشد. شاید افسردگی گرفته است. شاید به شما خیانت کرده یا به نوعی مورد آزار و سوءاستفاده قرارتان داده است و به جای عذرخواهی رابطه را ترک کرده است.
گاهیاوقات اتفاقات بزرگی در زندگی میافتد که بیرون جهیدن از آنها دشوار یا غیرممکن به نظر میرسد. میتواند یک تصادف، مرگ یکی از عزیزان یا از دست دادن شغلش باشد. این اتفاق هر چه که باشد، مشخص است که بسیار ناگوار است. شما به او پیشنهاد کمک میکنید. خواهش میکنید که کمکش کنید. ولی انگار او هیچ تمایلی به کمک شما ندارد.
در تقریباً تمام این سناریوهای طرد شدن، اولین واکنش ناباوری است. فکر میکنید این اتفاق غیرممکن است. میلیونها دلیل برای رفتار او برای خودتان میآورد که هیچکدام ربطی به احساس او به شما ندارد. با خودتان فکر میکنید، دچار بحران موقتی شده است و مدتی به استراحت نیاز دارد. یا آدم موقتی وارد زندگی او شده و به زودی به اشتباهش پی میبرد و دوباره پیش شما برمیگردد. فکر میکنید فقط کافی است صبر کنید. داستانهایی مثل این را زیاد شنیدهاید و فیلمهای زیادی هم با این موضوع دیدهاید و تصور میکنید که داستان شما هم مثل آنها در آخر خوب تمام میشود.
به تنها چیزی که میتوانید فکر کنید این است که چقدر تمام این مدت کنار هم شاد و خوشبخت بودهاید. این مدت ممکن است چند هفته یا چند ماه یا چند سال باشد. هر چه که باشد ذهنتان لحظه به لحظهی آن را مرور میکند.
کنار آمدن با اولین برخوردهای او برای طرد کردنتان بسیار دشوار است. عصبانی هستید، آسیب دیدهاید، شخصیتتان خرد شده است.همه خانواده و دوستانتان را با داستانهای ناراحتکنندهتان خسته کردهاید. زیر چشمتان گود افتاده است. زمان به تندی میگذرد و مطمئنید که دیگر هیچوقت مثل قبل شاد و سرزنده و عاشق نخواهید شد.
بین پذیرفتن و عدم پذیرش حقیقت اینطرف و آنطرف میروید. با خودتان میگویید، بالاخره چیزی تغییر میکند. این یک دوره کوتاه است. کاملاً موقتی است. میگویید همینجا مینشینید و منتظر میمانید تا عشقتان دوباره برگردد.
ولی قسمت دیگری از شما احساس میکند که باید کاری کند. مطمئن نیستید که چه کاری ولی میدانید که نمیتوانید فقط بنشینید و منتظر بمانید. همه گزینهها و انتخابها در ذهنتان چرخ میزند.
با خودتان میگویید، من همه چیز را تغییر میدهم. به او زنگ میزنم یا پیام میدهم. با هم حرف میزنیم. برای او توضیح میدهم که کارش اشتباه است و ما به همدیگر تعلق داریم. یا نه! با خودتان میگویید امروز لباسهای خوب میپوشم و بیرون میروم و خوش میگذرانم و چندین و چند عکس میگیرم و در شبکههای اجتماعیام میگذارم تا ببیند که من بدون او هم میتوانم خوشحال باشم. این باعث میشود دلش برای خوشگذرانی با من تنگ شود و دوباره پیش من برگردد. حتی ممکن است با خودتان فکر کنید که وانمود کنید کس دیگری در زندگیتان آمده است. بعد میگویید، نه، نه صبر کن. دارم دیوانه میشوم. پیام دادن بهتر است. تصادفی پیامی به او میدهم که انگار میخواستم به عشق جدیدم بدهم. بعد عذرخواهی میکنم. آره این خوبه.
همه این فکرها پشت سر هم به ذهنتان میآید. فکرهایی احمقانه، عاقلانه یا بینابین.
قبل از اینکه کاری بکنید، یک قدم به عقب بردارید. نفس عمیق بکشید و بنشینید. نمیخواهید که از مغز یک نفر پرستاری کنید. اگر او نمیتواند به تنهایی تشخیص دهد، حتی گفتن عاقلانهترین و منطقیترین جملات هم به او کمکی نمیکند. وقتی وارد حالتی میشوید که به دنبال روشهایی خلاقانه برای متقاعد کردن و برگرداندن او هستید، فراموشتان میشود که برنده شدن در این مبارزه با عقل عشق سابقتان، وضعیتی موقتی است. نیازی نیست شما از نورونها داخل مغز کسی پرستاری کنید تا رابطهشان را با شما بر هم نزنند. بگذارید بروند و همه سناریوهای ناراحتکنندهشان را هم با خود ببرند. شما به کسی که آنقدر عاقل و باهوش نیست که ارزش شما را درک کند نیازی ندارید.
بله، درست است. زمانش رسیده که کاملاً فراموشش کنید و کاری جدید شروع کنید. وقتش رسیده که طرزی متفاوت به آن نگاه کنید. زمان نوسازی و تغییر و طرد کردن کسی است که طردتان کرده است.
البته فراموش کردن سخت است. سخت است ولی ممکن است. هیچ کاری نکردن سخت است ولی این بهترین کاری است که میتوانید بکنید. ارزش و احترام خودتان را نگه دارید و هیچ کاری انجام ندهید. اول از همه، خیلی مهم است که باور کنید این جدایی اتفاق افتاده است. بله اتفاق افتاده است. شما طرد شدهاید. آن را همانطور که اتفاق افتاده بپذیرید. بگذارید کمکم در ذهنتان جا بیفتد و شروع به انجام سختترین کار ممکن کنید: هیچ کار. هیچ کاری نکردن در موقعیتی مثل این واقعاً انرژی میبرد. انرژی خیلی زیادی میبرد. فکر میکنید که همه وقتتان را به هیچکاری نکردن میگذرانید چون این دقیقاً همان کاری است که دارید انجام میدهید.
خیلی وقتها سعی میکنیم برای فرار از احساس ناراحتی، عصبانیت، خیانت یا طردشدگی، موقعیتمان را تغییر دهیم. وقتی ایده تغییر وضعیت را کنار بگذاریم، احساسات خودشان را نشان میدهند.
علاوه بر احساسات طبیعی افسوس خوردن، طردشدگی گفتگوی منفی با خود و پایین آمدن اعتمادبهنفس را هم همراه خود میآورد. احساس میکنید یک بازنده واقعی هستید و فکر کاری کردن دوباره به سراغتان خواهد آمد. اینبار به جای اینکه سعی کنید کاری انجام دهید، کاری برای خودتان انجام دهید. ایدههای مختلفی در ذهنتان میچرخد:
آرامتر، لاغرتر، شادتر میشوم. دیگر اینقدر گلایه نمیکنم. خانواده و دوستانم را که تا قبل از این برایم غیرقابلتحمل بودند، دوست خواهم داشت. درسم را ادامه میدهم. لباسهای نو برای خودم میخرم. یک ماشین جدید میخرم. برای خودم یک سگ یا گربه میخرم. کارم را عوض میکنم. خانهام را مرتب نگه میدارم. غذاهای خوشمزه برای خودم میپزم. به حرفهای دیگران گوش میکنم. شبها زودتر میخوابم. بیشتر عبادت میکنم. هر کاری، دقیقاً هر کاری میکنم تا آن فرد دوباره پیش من برگردد. همانی میشوم که او همیشه میخواست. خودم را کاملاً عوض میکنم تا دوستم داشته باشد. میتوانم اینکار را بکنم. اینکار را میکنم. آره …
نه، بس است!
همین جا بایستید! فکرهایی مثل این را از ذهنتان بیرون بریزید. از وعده تبدیل شدن به یک قدیس به خودتان دست بردارید. وقتش رسیده دوباره به پذیرش وضعیت و هیچکاری نکردن برگردید. همین الان، زمان طرد کردن کسی است که طردتان کرده است.
تغییر کردن به خاطر یک نفر دیگر را فراموش کنید. تغییر دادن کل زندگیتان برای اینکه یک نفر قدرتان را بداند و دوستتان داشته باشد را فراموش کنید. فراموشش کنید!
اولین کاری که باید بکنید این است که وضعیت را به خودتان بقبولانید. یعنی به خودتان بگویید با وجود این اتفاق باز هم اشکالی ندارد و همه چیز مرتب است. البته ممکن است نیاز به اصلاحاتی داشته باشید ولی بپذیرید که شما یک فرد دوستداشتنی و باارزش هستید و اگر طرفتان ارزشی برای چیزی که هستید و میتوانید باشید قائل نیست، تنها یک راه پیش رویتان است: طرد کردن کسی که طردتان کرده است.
زمان طرد کردن کسی است که طردتان کرده است و تصور کرده است شما شیئی با تاریخمصرف هستید. طرد کردن او باعث شده تصور کنید ارزشی ندارید. این درست نیست و هر چیزی که عشق سابقتان نتوانسته در شما ببیند مشکل اوست نه شما.
شما به کسی نیاز دارید که ارزشهای فردی شما را ببیند و باور داشته باشید. نه کسی که برایش شما فقط یک گزینه میان گزینههایش دیگرش هستید. شما کسی که قدردان خوبیهای شما نیست را نمیخواهید. شما کسی را میخواهید که خوبیهایتان را ببیند و قدرتان را بداند.
البته ممکن است طرفتان خوبیهای شما را درک کرده باشد ولی بخاطر موقعیت سخت زندگی خودش بخواهد از شما جدا شود. این هم دلیل نمیشود که به او یک وقفه و فرصت بدهید. چون این فرد شما را ناراحت کرده است و او کسی است که نمیتواند در آن واحد با زندگیاش و شریکزندگیاش کنار بیاید.
یک شریکزندگی فوقالعاده، هر اتفاقی هم که بیفتد شما را دوست خواهد داشت. این کسی است که باید وقتتان را با او صرف کنید. بگذارید عشق سابقتان به راه خود برود. شما هیچ کاری نمیتوانید برای برگرداندن او انجام دهید. درست است که فراموش کردن او سخت است ولی باید بگذارید آرام آرام از ذهن و قلبتان بیرون رود.
تا زمانیکه آن عشقی به سراغتان بیاید که برایتان ارزش زیادی قائل است و خوبی و فوقالعادگی شما را میبیند. بعد از جدا شدن از کسی که به اندازه کافی برای شما ارزش قائل نبود، باید با خودتان خوب باشید. زندگیتان را جلو ببرید و همان کسی شوید که همیشه دوست داشتید باشید.
هر رابطه یک تجربه برای یادگیری است. ما یاد میگیریم که کدام قسمتهای خودمان را باید اصلاح یا تقویت کنیم. ولی دلیل آن این نیست که به نظر عشق سابقتان آن جنبهها جذاب نبودهاند، بلکه به این دلیل که به نظر خودتان جذاب نیستند.
وقت کار کردن روی خودتان است. وقت بیرون کردن خاطرات فوقالعاده با عشق سابقتان و جایگزین کردن آنها با اتفاقاتی است که الان در حال افتادن است. وقت متمرکز شدن روی خودتان و درس گرفتن از اشتباهات گذشتهتان است. شاید سخت باشد به این رابطه به چشم یک اشتباه نگاه کنید ولی «باید» اینکار را بکنید.
به پاسخ این سوالات فکر کنید. چه کارهایی در آن رابطه میکردید که میتوانند تقویت و بهتر شوند؟ چه الگوهای رفتاری در رابطههایتان دارید؟ آیا این اتفاق قبلاً هم برایتان افتاده بود؟ چه زمان؟ چطور اتفاق افتاده بود؟
وقتی میخواهید از یک رابطه بیرون بیایید، رابطهای که آن فرد دیگر دوستتان ندارد یا از اول دوستتان نداشته است، اعتمادبهنفستان نیاز به تقویت دارد. وقت آن است که منفیبافیها درمورد خودتان را دور بریزید و خودتان را با نگاهی مثبت ارزیابی کنید. این آزمایش برای این است که بفهمید چرا روابطتان با شکست مواجه شدهاند و اینکه برای موفقیت روابط آیندهتان چه میتوانید بکنید.
همه ما کسی را میخواهیم که بتوانیم با او در ناراحتیها و لذتهای زندگیمان شریک شویم. اگر این فرد نمیتوانسته اینکار را بکند، باید کسی را پیدا کنید که بتواند. شاید عشق سابقتان ترس از تعهد داشته است یا اصلاً فرد مناسب برای شما نبوده است. شاید اصلاً دچار اختلال خودشیفتگی یا اختلالات شخصیتی دیگر است. فهمیدن آن کمکتان میکند دیگر الکی منتظر او ننشینید. خیلی وقتها افراد با امیدی عبث مینشینند منتظر تا آن فرد تغییر کند و پیش آنها برگردد. این فقط یک خیالپردازی است که معمولاً اتفاق نمیافتد. کسی که از رابطه با شما بیرون میرود یا میخواهد شما برای او فقط یک دوست عادی باشید نه عشق زندگیاش، کسی نیست که باید در زندگیتان باشد. کسی که به هر دلیلی طردتان کرده است، متعلق به شما نیست.
دست از ناراحت کردن دوباره خودتان با سوالهایی مثل چه مشکلی دارید که کسی نمیخواهدتان بردارید. وقت کار کردن روی خودتان است، نه بخاطر او، بخاطر خودتان و احتمال اتفاق افتادن عشق واقعی در زندگیتان. دست از تمرکز روی اتفاقات گذشته بردارید و به آینده فکر کنید. این فرد را کنار بگذارید و بدانید که بسیار ارزشمندید.
حتی اگر عاشقش باشید، او شما را دوست ندارد. ولی کسی که متعلق به شما باشد، او هم عاشقتان خواهد شد. عشقی عمیق و کامل.
مطمئن باشید، عشق واقعی وجود دارد و برایتان اتفاق میافتد.
در حال حاضر باید وقت بگذارید تا مسائل خودتان را بررسی کنید، با خودتان خوب باشید، ارزشهایتان را بشناسید و درک کنید.
با خودتان مهربان باشید.
خودتان را از این رابطه بیرون بیاورید و کسی که که طردتان کرده است را طرد کنید.
و مطمئن باشید کسی که لایقتان باشد سر راهتان قرار خواهد گرفت. اتفاقات خوب در انتظار شماست. باورش کنید.
[ad_2] لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط با این موضوع وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد مردمانوقتیکسیکهعاشقشهستیدوقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد بله، درست است زمانش رسیده که کاملاً فراموشش وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد مجله …در همین زمینه وقتی کسی که عاشقش هستید دوستتان ندارد وقتی بازیکن حال حاضر استقلال پول وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد …وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد مجله اینترنتی ندا آنلاین مهم نیست، هیچ عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد…عشقیکطرفهکسیرادوست که دوستتان ندارد وقتی کسی را دوست دارید که هستید وقتی فکر کنید که وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید …سایر بخشهاروان شناسی دوستتان ندارد؟ وقتی کسی هستید وقتی فکر کنید که که با ظاهر یک فرد عاشقش عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد… کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ که دوستتان ندارد؟ وقتی هستید وقتی فکر کنید که وقتی کسی را دوست دارید که کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ آن آشنا هستید وقتی فکر کنید که آن که دوستتان ندارد، اما کسی که عاشقش آیا کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد ؟ ایران نازوقتی کسی را دوست دارید که آشنا هستید وقتی فکر کنید که که دوستتان ندارد عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد … آشنا هستید وقتی فکر کنید که وقتی کسی را دوست دارید که کسی دوستتان ندارد چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید مردمان • همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته جام نیوز چگونه می توانیم کسی را که خیلی دوستش چگونه می توانیم کسی را که خیلی دوستش داریم فراموش کنیم من جیرفت ایران بر اساس یک مطالعه کوچک در «پلوس وان»، افراد مبتلا به «» که داروی ضد سرطان «» که برای آموزش مخ زنی اگر از جمله افرادی هستید که علاقه زیادی به در آغوش کشیدن عزیزان خود دارید یا با در آغوش ۱۷ خصوصیت شوهران نمونه مردمان ۱۷خصوصیتشوهران ۱۷ خصوصیت شوهران نمونه در دنیای پرمشغله امروز آدمها به سادگی نزدیکان و عزیزانشان را اس ام اس برای همه سلام و درود به دوستان و همراهان وفادار قدیمی مدتها دنبال فرصتی بودم که بتونم برگردم و به عکس عاقبت مصرف شیشه پارسینه من خودم قربانی زندگی با یه همچین آدمی شدم اما خدا رو شکر میکنم که زود فهمیدم واقعا آدم معتاد نشانه عشق مرد به زن نشانه عشق مرد به زنشاید به تازگی با مردی آشنا شده باشید و بخواهید بدانید که از شما خوشش می تست روانشناسی ارایش صورت جواب تست ساختمان نشان دهنده چیزی است که شما بیشتر از بقیه چیزها دنبال آن هستید اثرات دوست شدن با مرد متاهل جدید اثراتدوستشدنمرد اثرات دوست شدن با مرد متاهل بسیاری از دختران جوان و زن ها دیده می شوند که علاقه بسیاری به ادامه مطلب ...
جام جم سرا- در تبریز یک خانه قدیمی هست که صاحبش، صادق اقدمیفرد، سالهاست در آن به کار کاشت و پرورش انواع گل و گیاه، بویژه گل لاله مشغول است. از آنجا که بسیاری از خانمها عاشق گل و گیاهند، خانهای که هر روز بتوانند بوی گلهای لاله را در آن استشمام کنند و چشم بر رنگهای متنوع باغ و باغچهاش بدوزند، احتمالاً هواداران بسیاری میان آنها خواهد داشت!
راه های فراموش کردن گذشته و عشق قدیمی ، ذکر و دعا برای فراموشی عشق ،چگونه عشق یکطرفه را فراموش کنیم ،درمان و راه حل عشق یک طرفه ،فراموش کردن عشق اول
عشق چیزی بسیار خاص است زیرا وقتی شکست میخورد قدرت آسیب زدن به ما را دارد و فراموش کردنش سخت است. نباید این شکست را به خودتان بگیرید. هر روز روابط بسیاری با شکست مواجه میشوند و این به آن معنی نیست که دیگر عشقی وجود نخواهد داشت. دلیل آن هر چه که باشد، اینکه یاد بگیرید چطور کسی که خیلی دوست داشتهاید را فراموش کنید کار بسیار سختی است و نیازمند گذشت زمان است. خوشبختانه، خیلیها این کار را انجام داده و با موفقیت روبهرو شدهاند. ما روش آن را به شما آموزش میدهیم.
فراموش کردن عشق
بخش اول: تغییر دیدگاهتان
۱. بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید. اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهاید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید.
• اگر به شما دروغ میگوید یا فریبتان میدهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمیآید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگیتان را پیش ببرید.
• همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.
• به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشقهای بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست میآورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدیتان چطور میتواند باورتان کند؟
۲. درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند–فقط شما نمیبینید. احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.
• همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با آدمهای زیادی رابطه عاشقانه برقرار میکنند.
• سعی کنید خوشبین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود میشناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودم کمکتان میکند زودتر فراموش کنید.
۳. بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرفمقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشتهاید. این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمیدانسته است که شما چقدر عاشقش بودهاید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوستداشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.
• اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشتهاید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح میدهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟
• درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمیخورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که میخواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
۴. اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفتهاید و هیچ جوابی دریافت نکردهاید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.
• با یک فرد بیطرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بیطرف سبکترتان میکند و کمک میکند زودتر فراموش کنید.
• با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصهای ندارید. راههای فرار خلاقانهای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقتها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش میکند.
۵. تصمیم بگیرید میخواهید همچنان دوست بمانید یا نه. به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازهتان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور میکنند آسانتر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
بخش دوم: برگرداندن استقلال شخصی
۱. به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث میشود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید.
• با محلیها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایدهای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلیها معاشرت کنید، به داستانهایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.
• زمانهایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونیتان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگیتان بیاید میتواند با شما شاد شود؟
۲. به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانوادهتان در هر شرایطی در دسترس شما هستند – از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی میکنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانوادهتان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت.
• برای اتفاقاتی که میافتد به نزدیکترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را میبیند که خودتان نمیتوانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرفهای دلتان در اختیار شما قرار میدهد و باعث میشود فکر کنید ارزشمندید.
۳. همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکسها، یادداشتها، فیلمها، هدیهها و هر چیز دیگری که به او مربوط میشود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحتکنندهای است اما روحیهتان را بهتر خواهد کرد.
• به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاریهایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاریها بیندازید.
۴. همانطور که غصه میخورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلیها تصمیم میگیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصلهاش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشتهها خواهید فهمید که چقدر قوی بودهاید که توانستید آن را فراموش کنید.
• چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی میبودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.
• فقط از طریق نوشتن نیست که میتوانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راههای عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوقالعاده خواهد بود.
۵. از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه میخورید که تصور میکنید به جسمتان آسیب میزند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
۶. وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماهها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدمهای زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.
• خیلیها تصور میکنند که اگر وارد رابطههای سرسری شوند کمک میکند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدمهای جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطههایی نشوید چون ارزشش را ندارد.
• از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.
• خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعیتان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول میکند.
نکات
• کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگیتان تبدیل نکنید.
• وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمیگذراند تلف نکنید.
• اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.
• یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او میاندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا میتوانید از آن استفاده کنید.
• اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهیاوقات احساس ناراحتی و گریه باعث میشود حالتان بهتر شود.
• زمان بهترین دارو است.
• به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگیتان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.
• تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیامهای قبلیتان را چک نکنید.
• فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترینها هستید!
«غلامرضا رمضانی»، کارگردان فیلمهاى «سبز کوچک» و «فرار از اردو»:
مىدانستم به آنچه عاشقش هستم مىرسم!
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - سینما> مهناز محمدى: نه شلوغیهای دوران انقلاب و نه وضعیتهای اضطراری دوران جنگ، هیچکدام نتوانستند در کارش وقفهای بیاندازند.
از ۱۳سالگی هر فرصتی که پیدا میکرد، نمایشنامهای مینوشت. پای ثابت مسابقههای نمایشنامهنویسی و نمایش مدارس بود و هرجا که میرسید از نمایش گفت؛ چه پشت نیمکتهای مدرسه و چه پشت خاکریزهای جبهه.
غلامرضا رمضانی، نویسنده و کارگردان شناختهشدهی تلویزیون و سینما، بیشترین آثارش را برای کودکان و نوجوانان ساخته است. رمضانی از موفقترین کارگردانهای این حوزه است و تا حالا ۹ پروانهی زرین در جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان و چندین جایزهی خارجی مثل تندیس زرین منتقدان هند، جایزهی کلیسای جهانی و کفش طلایی کشور چک، جایزهی جشنوارهی لوکاس آلمان و جایزهی پرندهی آبی اوکران را دریافت کرده است.
اینروزها دو فیلم از او بهصورت همزمان در سینماها درحال نمایش است. «فرار از اردو» که پروانهی زرین بهترین کارگردانی را از جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان بهدست آورد، در سینماهای تهران، اراک، شیراز، مشهد، سنندج، گرگان، کرج و گناباد روی پرده است. «سبز کوچک» هم از تولیدهای سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که هفتهی آینده و در قالب طرح «کانون نمایش» در ۳۲سالن برگزیدهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور نمایش داده میشود.
به همین مناسب به سراغ این فیلمساز باسابقه و ۵۶سالهی اراکی میرویم تا هم از حال و هوای نوجوانیاش بیشتر بدانیم و هم از فیلمهایی که روی پرده دارد.
* * *
بعد از سالها کودکان و نوجوانان، سینماهای مخصوص خودشان را دارند. به نظرتان طرح «کانون نمایش» چهقدر میتواند مؤثر باشد؟
به نظرم حرکت بسیار خوبی است. من بعضی از سالنها را دیدهام. سالنهای بسیار حرفهای و خوبی هستند و واقعاً برای فیلمدیدن ساخته شدهاند. یعنی سالن همایش نیستند و صندلی و سیستم صوتی خوبی دارند. اگر اینکار ادامه پیدا کند و تضمین شود که سینماها دائماً اکران خواهند داشت، میتوانیم امیدوار باشیم که تولیدات سینمای کودک و نوجوان، هم بیشتر شود و هم با کیفیتتر.
فکر میکنم شخصیت نوجوان فیلم «سبز کوچک»، بخشی از نوجوانی خودتان باشد؛ درست است؟
اگر به همنسلهای من نگاه کنید و خاطراتشان را مرور کنید، میبینید که همهی ما از همین کانون پرورش فکری و انجمن سینمای جوانان شروع کردیم.
من از دنیای کودکی و نوجوانی خودم الهام میگیرم. شرایط برای ما بسیار سخت بود. ای کاش که برای ما هم امکانات وجود داشت. نوجوانها حالا هرچیزی را که میخواهند هرطور شده به دست میآورند، اما برای ما فقط حسرتش میماند. سبز کوچک، شبیه نوجوانی خودم است که سعی کردهام هم با حال و هوای نوجوانهای امروزی همخوانی داشته باشد و هم تلفیقی از داستانهایی که در زمان ما اتفاق میافتاد و دنیای امروزی نوجوانان باشد.
شما آثار بسیاری برای کودکان و نوجوانان ساختهاید. چهچیز سینمای کودک و نوجوان برایتان جذاب است؟
من دنیای نوجوانها را دوست دارم و خیلی دلم میخواهد آرزوهای خودم را به بچهها نشان بدهم. اگر موضوع فیلمهایی را که ساختهام نگاه کنید، میبینید که در همهی آنها به نوجوانها نشان میدهم که باید تحقیق کنند، باید هدف داشته باشند و آن هدف را دنبال کنند. ناامید نشوند و به خودشان زمان بدهند. در بیشتر فیلمهایم نگاهم این است که نوجوانها یاد بگیرند که در راهشان استقامت داشته باشند و از انرژیشان استفاده کنند.
خودتان در نوجوانی مطمئن بودید که میخواهید فیلمساز شوید؟
نه، مطمئن نبودم که فیلمساز میشوم؛ اما مطمئن بودم که به چیزی که عاشقش هستم میرسم.
در مسیرم، دنبال این بودم که اشکالهای خودم را برطرف کنم و در راهم با آدمهای زیادی برخورد کردم که به من توصیه میکردند مطالعه کنم و دنیای خودم را بنویسم. معتقدم هرکس باید در نوجوانی برای خودش هدف داشته باشد؛ اشکال ندارد اگر شکست بخوریم یا هدفمان را عوض کنیم. نوجوان باید بداند که وقتی ۱۸ساله شد، چه چیزی دارد. متأسفانه اینروزها نوجوانهایی را میبینم که فقط میخواهند مدرسه را تمام کنند، بروند دانشگاه تا کاری پیدا کنند. نه اطلاعات درستی از درسهای دانشگاه دارند، نه از درسهای مدرسه. این اصلاً خوب نیست.
نوجوانی شما با سالهای انقلاب همراه بود و شما ساکن تهران نبودید. با این حساب، چهطور در آنزمان همچنان در عرصهی نمایش و نگارش نمایشنامه فعال بودید؟
کار به شدت سختی بود. من سوم دبیرستان بودم که در کشور انقلاب شد. کانون پرورش فکری منطقهی ما هم تعطیل شده بود و همهی فکر و ذکر مردم انقلاب بود.
من همچنان با گروه تمرین میکردم، نمایشنامه مینوشتم و برایم مهم بود که کارم را ادامه بدهم. تا جایی که یکی از اولین نمایشهای بعد از انقلاب را در فروردین ۱۳۵۸ در بندرعباس روی صحنه بردم. برای همه عجیب و شگفتآور بود. ما هم به سختی دیپلم گرفتیم و دو سال طول کشید تا بتوانیم برویم دانشگاه.
سربازیرفتن شما هم با نمایش همراه بود. حتی در دوران جنگ به فکر اجرای نمایش بودید.
در زمان انقلاب فرهنگی، دانشگاهمان تعطیل شد و ما باید میرفتیم سربازی. در سربازی یک سال و نیم کارم این بود که نمایش بنویسم و اجرا کنم. یک روز با لباس نمایش توی پادگان بودم که فرماندهام آمد و پرسید: «آقا شما مسئول کجا هستید؟» جواب دادم که سربازم. عصبانی شد و فریاد زد: «این چهجور سربازی است. من چنین سربازی نمیخواهم. کشور درگیر جنگ است. من سربازی میخواهم که بجنگد، نه اینکه بازیگری کند.»
کمی که آرام شد برایش توضیح دادم که نمایش چه اهمیتی دارد. قانع شد و از آن به بعد دیگر همیشه از من حمایت میکرد؛ تا جایی که من حتی توی خط دوم جبهه هم برای رزمندهها نمایش اجرا میکردم.
اما برسیم به فیلم «فرار از اردو»؛ چه شد که اسم فیلم را عوض کردید و چرا اکران آن اینقدر زمان برد؟
اسم فیلم ابتدا «فرار از قلعهرودخان» بود، اما ترجیح دادیم برای راحتترشدن و جذابشدن آن، اسم آن را تغییر دهیم.
من برای ساخت این فیلم یک سال و نیم منتظر ماندم تا بتوانم امکانات تولید را فراهم کنم و بعد از آن ششماه، پیشتولید و تدوین آن طول کشید. حالا هم دو سال منتظر ماندم تا اکران شود. فرار از اردو یکی از پرتنشترین و پرتحرکترین فیلمهای نوجوان بعد از انقلاب است که محیطی کاملاً شاد دارد و در تمام فیلم، حال و هوای نوجوانی به چشم میخورد.
راستش بعد از ساختن این فیلم، خیلی حسرت خوردم. چون وقتی ما فیلمی میسازیم، بخشی از عمرمان را در آن میگذاریم و تحویل میدهیم. اما آن را نگهمیدارند و در شرایط نامناسب و با تبلیغات کم اکران میکنند.
اما شما جوایز متنوعی گرفتهاید و یکی از رکورددارهای دریافت پروانهی زرین از جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان هستید و تا حالا ۹بار این جایزه را بهدست آوردهاید. شاید اینهمه جایزه، سختیها را از یادتان ببرد.
چه فایده؟! بیشتر از ۴۰ تندیس و پروانهی زرین و لوحتقدیر از جشنوارههای داخلی و خارجی دارم. باورتان میشود همهشان را در یک جعبه گذاشتهام و توی انباری نگه میدارم؟! پروانه و تندیس به چه دردم میخورد؟ من فیلمسازم و باید فیلم بسازم. دلم میخواهد همهی این تندیسها را بفروشم و بخشی از پولش را صرف خیریه کنم و بخش دیگرش را صرف فیلمسازی. یا اینکه اگر موزهای برای سینمای کودک و نوجوان ساخته شود، حاضرم همه را به آنها اهدا کنم. یک زمانی این تندیسها توی خانه بود و هرکه میآمد کلی بهبه و چهچه میکرد. آنقدر که دیگر حوصلهام سر رفت و همهشان را جمع کردم و توی انباری گذاشتم. حالا انباریمان کلی تندیس دارد!
[ad_2] لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط با این موضوع مىدانستم به آنچه عاشقش هستم مىرسم مىدانستم به آنچه عاشقش هستم مىرسم ادامه مطلب ...
یک کارشناس فضای مجازی با اشاره به تأثیرات مخرب امواج وایفای بر انسان گفت: این امواج تأثیرات منفی بر روی مغز بهخصوص برای کودکان میگذارد و میتواند موجب ناباروری و ضعیفشدن تخمدانها و افزایش سرعت رشد سرطان و تومور در بدن انسان شود.
به گزارش مشرق، سید علیرضا آلداوود درباره برخی اثرات مخرب «وایفای» بر انسان از جمله تأثیرات آن بر ناباروری اظهار کرد: سازمان سلامت جهانی (Global Health Center) مدتی پیش درباره وایفای گزارشی منتشر کرد که نشان میدهد که از سال 2007 دانشمندان به تحقیق و پژوهش درباره اثرات امواج وایفای بر انسان پرداختهاند و تاکنون به نتایج جالبی نیز دست یافتهاند.
سردرد، خستگی، مشکلات گوارشی و ... اثرات مخرب "وایفای" بهویژه در کودکان
این کارشناس فضای مجازی افزود: از جمله مواردی که دانشمندان به آن دست یافتند این است که امواج وایفای از جنس امواج الکترومغناطیسی هستند که این امواج با میزان مختلفی بر روی بدن تأثیر میگذارند؛ این امواج تأثیرات منفی بر روی مغز بهخصوص برای کودکان میگذارد؛ سردرد، خستگی، مشکلات گوارشی، اختلالات خواب، ضعف و اختلال در عملکرد مغز و موارد دیگر از جمله تأثیراتی است که امواج الکترومغناطیسی بر روی بدن میگذارد.
وی با اشاره به اینکه این امواج در کودکان و کسانی که سیستم بدنی ضعیفتری دارند، آثار مشهودتری دارد، خاطرنشان کرد: بهعنوان مثال امواج الکترومغناطیسی میتواند بر روی سیستم خواب تأثیر بگذارد و فرد را دچار بیخوابی کند که این موضوع در کودکان و کسانی که سیستم بدنی ضعیفتری دارند، بیشتر دیده میشود.
رشد گیاه بدون امواج وایفای و توقف رشد گیاه با این امواج
این کارشناس فضای مجازی عنوان کرد: سازمان سلامت جهانی مدتی پیش، آزمایشی بر روی گیاهان انجام داد که آثار مخرب امواج وایفای بر روی آنها را نشان داد؛ در این آزمایش سازمان سلامت جهانی دو گیاه یکسان را در دو اتاق متفاوت قرار داد که یکی از اتاقها دارای امواج وایفای و دیگری خالی از هرگونه امواج بود؛ بعد از دو هفته، گیاهی که در اتاق خالی از امواج وایفای بود، رشد کرده بود اما گیاهی که در اتاق همراه با این امواج بود، رشدی نداشت.
وی با اشاره به اینکه محققان استرالیایی در سال 2009 نقش امواج وایفای بر روی کودکان را بررسی کردند، یادآور شد: این محققان پس از انجام آزمایشها به این نتیجه رسیدند که امواج وایفای میتواند بر روی سنتز پروتئین کودکان تأثیر بگذارد؛ سنتز پروتئین یکی از عوامل حیاتی در تولید پروتئین و بهطور کلی، رشد بدن است و اگر این سنتز تحت تأثیر قرار گیرد، موجب میشود که رشد کودکان را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.
ناباروری و شکستهشدن DNA، اثرات مخرب امواج تولیدشده توسط مودمهای وایفای
آل داوود با اشاره به اثرات وایفای بر روی زنان متذکر شد: از آنجایی که بیشتر کسانی که از وایفای استفاده میکنند، خانمهای خانهدار هستند، تحقیقات دیگری به عمل آمد که نشان داد، امواج وایفای میتواند فعالیتهای ذهنی خانمها را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.
وی درباره نابارور شدن افراد از طریق امواج وایفای تصریح کرد: آثار مخرب این امواج تنها به این موارد ختم نمیشود، این امواج میتواند موجب ناباروری و ضعیف شدن تخمدانها شود؛ طبق تحقیقات به عمل آمده امواج وایفای بر روی تحرک اسپرم بدن تأثیر میگذارد و سبب شکسته شدن DNA در بدن میشود.
افزایش سرعت رشد سرطان و تومور در بدن انسان با امواج وایفای
این کارشناس فضای مجازی با اشاره به دیگر آثار مخرب وایفای بر بدن انسان متذکر شد: تحقیقاتی که تا به حال درباره امواج الکترومغناطیسی به عمل آمده، نشان میدهد که این امواج میتواند موجب افزایش سرعت رشد سرطان و تومور در بدن انسان نیز شود؛ نکته مهم اینجاست که این امواج به وایفای ختم نمیشود، نسل سوم و چهارم اینترنت تلفنهای همراه هم امواج قویتری نسبت به وایفای دارد که آثار آن نیز مخربتر از امواج وایفای است.
SAR طول موجسنجی که در کشور ما وجود ندارد
آلداوود با اشاره به امواجی که تلفنهای همراه تولید میکند، گفت: در کشورهای غربی یک میزانسنجشی بهنام SAR وجود دارد که میزان سنجش دریافت تشعشعات تلفن همراه توسط بدن را نشان میدهد، البته لازم به ذکر است که سازمانهای انرژی اتمی کشورهای غربی متولی این سنجش هستند که متأسفانه ما این سنجش را در کشور نداریم.
وی درباره این سنجش و عملکرد آن افزود: سازمانهای انرژی اتمی کشورهای غربی یک میزان مشخصی برای طول موج تولیدشده از گوشیهای موبایل مشخص میکنند و میزان تشعشعات گوشیهای موبایل را بر اساس این میزان میسنجند که از یک حد مجازی بالاتر نروند که در غیر اینصورت اجازه ورود این گوشیها به کشور را نمیدهند؛ ضمن اینکه این میزان در کشورهای مختلف، متفاوت است و عدد مشخصی ندارد؛ مسئله SAR، مسئله مهمی است که ما باید در کشور آن را پیگیری کنیم که راهاندازی شود.
عدمتحریم تکنولوژی در سختترین شرایط تحریم
این کارشناس فضای مجازی با تأکید بر "اکثر گوشیهایی که در بازار کشور ما به فروش میرسند، قاچاق هستند"، اذعان داشت: از آنجایی که این گوشیها قاچاق هستند، SAR آنها در محدوده بسیار خطرناکی قرار دارد و امواج با طول موجهای خطرناک تولید میکنند؛ بهراحتی میتوان گفت که برای مردم کشور ما توطئهای چیده شده که ما با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا بهسمت بیمار شدن حرکت کنیم.
وی ادامه داد: بسیار مشهود است که در سختترین شرایط تحریم کشورمان توسط آمریکا و کشورهای غربی، اینترنت نسل چهارم و وایفای برای ایران تحریم نشد و حتی مورد آزمایش هم قرار نمیگیرند؛ پس صددرصد دلیلی دارد که کشورهای غربی با وجود تحریمهای سخت در حوزههای مختلف، جدیدترین تکنولوژیها را در اختیار ما قرار میدهند.
راهکارهای کشورهای غربی برای استفاده محدود از وایفای و آموزشهای کاربردی به مردم
آلداوود در پاسخ به این سؤال که کشورهای غربی برای مقابله با اثرات این امواج چه اقداماتی انجام میدهند، یادآور شد: کشورهای غربی برای کاهش این آسیبها، قوانین مشخصی دارند؛ یکی از این قوانین استفاده محدود از وایفای و استفاده از کابل اینترنت بهجای وایفای است یا یکی دیگر از قوانین این کشورها، اختصاص دادن نقاط مخصوص برای استفاده از وایفای است.
وی افزود: نکته مهمی که کشورهای غربی رعایت میکنند این است که به کاربران خود، نحوه استفاده صحیح از وایفای را آموزش میدهند، بهعنوان مثال در قسمت تنظیمات مودم، قسمتی وجود دارد که میتوان سیگنالهای وایفای را تا حد استانداردی کاهش داد بهگونهای که امواج آن از بدن عبور کند؛ این موضوع در کشور ما اطلاعرسانی نشده و هیچکس از چنین موضوعی خبر ندارد.
لزوم تغییر طول موج مودم وایفای از بالاترین میزان به حداقل
این کارشناس فضای مجازی با اشاره به اینکه سیگنال تمام مودمها بهصورت پیشفرض در بالاترین درجه قرار دارد، تصریح کرد: بنابراین دو نکته را در استفاده از وایفای باید رعایت کرد؛ اولاً برای استفاده از وایفای باید در قسمت تنظیمات، سیگنال آن را کاهش داد (باید در قسمت وایرلس مودم، از حالت High به Low تغییر کند)، ثانیاً به هیچ وجه نباید آن را در اتاق خواب استفاده کرد.
استفاده از اینترنت شب بهصورت رایگان یا انتخاب سلامت خانواده
آلداوود خاطرنشان کرد: یکی دیگر از نکاتی که مردم رعایت نمیکنند، عدم خاموش کردن مودم در شب برای استفاده از اینترنت رایگان شب است؛ باید دقت شود که اینترنت رایگان ارزش بیماری خانواده را ندارد؛ در واقع باید سطح سواد رایانهای مردم را افزایش و استفاده صحیح از وایفای، گوشیها و تلویزیونهای هوشمند، اینترنت نسل سوم و چهارم را در اختیار مردم قرار داد چرا که در صورت عدم استفاده درست از این ابزار، ممکن است اثرات جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
وی ادامه داد: این موضوع برای خانوادههایی که دارای فرزند کوچک زیر 12 سال هستند، مهمتر است چرا که این امواج بر روی کودکان اثرات مخرب مشهودتری دارد.
[ad_2] لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط کلماتی برای این موضوع آیا برای جبران حق الناس میشود قرآن ختم کرد و …آیا می توانم در ماه مبارک رمضان یک دور ثواب ختم قرآن را برای از بین بردن حق الناس هایی ادامه مطلب ...
همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است.
عشق چیزی بسیار خاص است زیرا وقتی شکست میخورد قدرت آسیب زدن به ما را دارد. نباید این شکست را به خودتان بگیرید. هر روز روابط بسیاری با شکست مواجه میشوند و این به آن معنی نیست که دیگر عشقی وجود نخواهد داشت. دلیل آن هر چه که باشد، اینکه یاد بگیرید چطور کسی که خیلی دوست داشتهاید را فراموش کنید کار بسیار سختی است و نیازمند گذشت زمان است. خوشبختانه، خیلیها این کار را انجام داده و با موفقیت روبهرو شدهاند. ما روش آن را به شما آموزش میدهیم.
مراحل
بخش اول: تغییر دیدگاهتان 1 - بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهاید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید.
_ اگر به شما دروغ میگوید یا فریبتان میدهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمیآید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگیتان را پیش ببرید.
_ همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.
_ به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشقهای بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست میآورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدیتان چطور میتواند باورتان کند؟
2 - درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند، فقط شما نمیبینید احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.
_ همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با آدمهای زیادی رابطه عاشقانه برقرار میکنند.
_ سعی کنید خوشبین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود میشناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودم کمکتان میکند زودتر فراموش کنید.
3 - بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرفمقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشتهاید این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمیدانسته است که شما چقدر عاشقش بودهاید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوستداشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.
_ اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشتهاید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح میدهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟
_ درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمیخورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که میخواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
4 - اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفتهاید و هیچ جوابی دریافت نکردهاید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است. _با یک فرد بیطرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بیطرف سبکترتان میکند و کمک میکند زودتر فراموش کنید.
_ با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصهای ندارید. راههای فرار خلاقانهای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقتها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش میکند.
5 - تصمیم بگیرید میخواهید همچنان دوست بمانید یا نه به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازهتان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور میکنند آسانتر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
بخش دوم : برگرداندن استقلال شخصی 1 - به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث میشود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید. _ با محلیها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایدهای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلیها معاشرت کنید، به داستانهایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.
_ زمانهایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونیتان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگیتان بیاید میتواند با شما شاد شود؟
2 - به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانوادهتان در هر شرایطی در دسترس شما هستند - از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی میکنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانوادهتان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت. _ برای اتفاقاتی که میافتد به نزدیکترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را میبیند که خودتان نمیتوانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرفهای دلتان در اختیار شما قرار میدهد و باعث میشود فکر کنید ارزشمندید.
3 - همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکسها، یادداشتها، فیلمها، هدیهها و هر چیز دیگری که به او مربوط میشود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحتکنندهای است اما روحیهتان را بهتر خواهد کرد. _ به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاریهایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاریها بیندازید.
4 - همانطور که غصه میخورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلیها تصمیم میگیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصلهاش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشتهها خواهید فهمید که چقدر قوی بودهاید که توانستید آن را فراموش کنید. _ چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی میبودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.
_ فقط از طریق نوشتن نیست که میتوانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راههای عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوقالعاده خواهد بود.
5 - از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه میخورید که تصور میکنید به جسمتان آسیب میزند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
6 - وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماهها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدمهای زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.
_ خیلیها تصور میکنند که اگر وارد رابطههای سرسری شوند کمک میکند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدمهای جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطههایی نشوید چون ارزشش را ندارد.
_ از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.
_ خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعیتان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول میکند.
نکات : _ کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگیتان تبدیل نکنید.
_ وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمیگذراند تلف نکنید.
_ اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.
_ یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او میاندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا میتوانید از آن استفاده کنید.
_ اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهیاوقات احساس ناراحتی و گریه باعث میشود حالتان بهتر شود.
_ زمان بهترین دارو است.
_ به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگیتان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.
_ تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیامهای قبلیتان را چک نکنید.
_ فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترینها هستید! منبع : mardoman.net
[ad_2] لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط با این موضوع چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیمیکی از مشکلات اساسی در راه کمک به قربانیان تجاوز جنسی و سکس خشونت آمیز ، نه تنها در خیانت همسر از دوستی ساده تا سکس ممنوعمیگفت آمدم ایمیل هایم را چک کنم که ناگهان صفحه ایمیلی ناشناس باز شد ، این اسم آشناست داستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …فرشته به یاد اولین خاطره ای که از او در ذهنم نقش بسته می افتم صورتش مثل ماه می درخشید و آیا ازدواج امام حسین ع با ارینب ، در پیش آمد قضیه …تاریخ آبان تعداد بازدید آیا ازدواج امام حسین ع با ارینب ، در پیش آمد قضیه اشتباهات من را تکرار نکنیدخشم خدا چگونه است؟ رحم و رحمت در اصل لغت به معنى حالت نفسانى خاصى است که موقع مشاهده خواندنی هایی در مورد خوانندگان ایران آرشیو بتی پس از سال سکوت دوباره فعالیت های هنری را از سر می گیرد بتیبتی در شهریور ماه سال پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار …آخرین بازدید شما امروز امروز ژانویه صفحه اول خاطرات و تجربیات مهاجرت چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیم فاطی سلام دوستان من فاطمه ام وسالمه من خیلی از تجاوز میترسم وپسر عموم بارها ازم خواسته که خیانت همسر از دوستی ساده تا سکس ممنوع میگفت آمدم ایمیل هایم را چک کنم که ناگهان صفحه ایمیلی ناشناس باز شد ، این اسم آشناست ولی چرا داستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد آرشیو فرشته به یاد اولین خاطره ای که از او در ذهنم نقش بسته می افتم صورتش مثل ماه می درخشید و با اشتباهات من را تکرار نکنید خشم خدا چگونه است؟ رحم و رحمت در اصل لغت به معنى حالت نفسانى خاصى است که موقع مشاهده منظره آیا ازدواج امام حسین ع با ارینب ، در پیش آمد قضیه کربلا نقش سئوال کننده ملیکا مالکی توضیح سؤال زنی نخست نامزد یزید میشود و چون امام حسین او را پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار مهاجرت و آخرین بازدید شما امروز امروز ژانویه صفحه اول خاطرات و تجربیات مهاجرت خواندنی هایی در مورد خوانندگان ایران آرشیو بتی پس از سال سکوت دوباره فعالیت های هنری را از سر می گیرد بتیبتی در شهریور ماه سال در ادامه مطلب ...
همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است.
عشق چیزی بسیار خاص است زیرا وقتی شکست میخورد قدرت آسیب زدن به ما را دارد. نباید این شکست را به خودتان بگیرید. هر روز روابط بسیاری با شکست مواجه میشوند و این به آن معنی نیست که دیگر عشقی وجود نخواهد داشت. دلیل آن هر چه که باشد، اینکه یاد بگیرید چطور کسی که خیلی دوست داشتهاید را فراموش کنید کار بسیار سختی است و نیازمند گذشت زمان است. خوشبختانه، خیلیها این کار را انجام داده و با موفقیت روبهرو شدهاند. ما روش آن را به شما آموزش میدهیم.
مراحل
بخش اول: تغییر دیدگاهتان 1 - بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهاید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید.
_ اگر به شما دروغ میگوید یا فریبتان میدهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمیآید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگیتان را پیش ببرید.
_ همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.
_ به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشقهای بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست میآورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدیتان چطور میتواند باورتان کند؟
2 - درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند، فقط شما نمیبینید احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.
_ همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با آدمهای زیادی رابطه عاشقانه برقرار میکنند.
_ سعی کنید خوشبین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود میشناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودم کمکتان میکند زودتر فراموش کنید.
3 - بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرفمقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشتهاید این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمیدانسته است که شما چقدر عاشقش بودهاید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوستداشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.
_ اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشتهاید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح میدهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟
_ درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمیخورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که میخواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
4 - اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفتهاید و هیچ جوابی دریافت نکردهاید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است. _با یک فرد بیطرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بیطرف سبکترتان میکند و کمک میکند زودتر فراموش کنید.
_ با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصهای ندارید. راههای فرار خلاقانهای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقتها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش میکند.
5 - تصمیم بگیرید میخواهید همچنان دوست بمانید یا نه به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازهتان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور میکنند آسانتر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
بخش دوم : برگرداندن استقلال شخصی 1 - به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث میشود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید. _ با محلیها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایدهای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلیها معاشرت کنید، به داستانهایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.
_ زمانهایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونیتان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگیتان بیاید میتواند با شما شاد شود؟
2 - به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانوادهتان در هر شرایطی در دسترس شما هستند - از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی میکنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانوادهتان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت. _ برای اتفاقاتی که میافتد به نزدیکترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را میبیند که خودتان نمیتوانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرفهای دلتان در اختیار شما قرار میدهد و باعث میشود فکر کنید ارزشمندید.
3 - همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکسها، یادداشتها، فیلمها، هدیهها و هر چیز دیگری که به او مربوط میشود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحتکنندهای است اما روحیهتان را بهتر خواهد کرد. _ به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاریهایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاریها بیندازید.
4 - همانطور که غصه میخورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلیها تصمیم میگیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصلهاش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشتهها خواهید فهمید که چقدر قوی بودهاید که توانستید آن را فراموش کنید. _ چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی میبودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.
_ فقط از طریق نوشتن نیست که میتوانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راههای عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوقالعاده خواهد بود.
5 - از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه میخورید که تصور میکنید به جسمتان آسیب میزند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
6 - وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماهها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدمهای زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.
_ خیلیها تصور میکنند که اگر وارد رابطههای سرسری شوند کمک میکند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدمهای جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطههایی نشوید چون ارزشش را ندارد.
_ از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.
_ خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعیتان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول میکند.
نکات : _ کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگیتان تبدیل نکنید.
_ وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمیگذراند تلف نکنید.
_ اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.
_ یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او میاندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا میتوانید از آن استفاده کنید.
_ اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهیاوقات احساس ناراحتی و گریه باعث میشود حالتان بهتر شود.
_ زمان بهترین دارو است.
_ به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگیتان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.
_ تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیامهای قبلیتان را چک نکنید.
_ فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترینها هستید! منبع : mardoman.net
[ad_2]
لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط با این موضوع چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیمیکی از مشکلات اساسی در راه کمک به قربانیان تجاوز جنسی و سکس خشونت آمیز ، نه تنها در خیانت همسر از دوستی ساده تا سکس ممنوعمیگفت آمدم ایمیل هایم را چک کنم که ناگهان صفحه ایمیلی ناشناس باز شد ، این اسم آشناست داستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …فرشته به یاد اولین خاطره ای که از او در ذهنم نقش بسته می افتم صورتش مثل ماه می درخشید و آیا ازدواج امام حسین ع با ارینب ، در پیش آمد قضیه …تاریخ آبان تعداد بازدید آیا ازدواج امام حسین ع با ارینب ، در پیش آمد قضیه اشتباهات من را تکرار نکنیدخشم خدا چگونه است؟ رحم و رحمت در اصل لغت به معنى حالت نفسانى خاصى است که موقع مشاهده خواندنی هایی در مورد خوانندگان ایران آرشیو بتی پس از سال سکوت دوباره فعالیت های هنری را از سر می گیرد بتیبتی در شهریور ماه سال پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار …آخرین بازدید شما امروز امروز ژانویه صفحه اول خاطرات و تجربیات مهاجرت چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیم فاطی سلام دوستان من فاطمه ام وسالمه من خیلی از تجاوز میترسم وپسر عموم بارها ازم خواسته که خیانت همسر از دوستی ساده تا سکس ممنوع میگفت آمدم ایمیل هایم را چک کنم که ناگهان صفحه ایمیلی ناشناس باز شد ، این اسم آشناست ولی چرا داستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد آرشیو فرشته به یاد اولین خاطره ای که از او در ذهنم نقش بسته می افتم صورتش مثل ماه می درخشید و با اشتباهات من را تکرار نکنید خشم خدا چگونه است؟ رحم و رحمت در اصل لغت به معنى حالت نفسانى خاصى است که موقع مشاهده منظره آیا ازدواج امام حسین ع با ارینب ، در پیش آمد قضیه کربلا نقش سئوال کننده ملیکا مالکی توضیح سؤال زنی نخست نامزد یزید میشود و چون امام حسین او را پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار مهاجرت و آخرین بازدید شما امروز امروز ژانویه صفحه اول خاطرات و تجربیات مهاجرت خواندنی هایی در مورد خوانندگان ایران آرشیو بتی پس از سال سکوت دوباره فعالیت های هنری را از سر می گیرد بتیبتی در شهریور ماه سال در ادامه مطلب ...
عاشق کسی هستید که طوری رفتار کرده بود که انگار امکان به دست آوردن عشق او امکان دارد ولی الان میبینید که اینطور نیست.
یا
عاشق کسی هستید که اصلاً احساسی مشابه به شما ندارد و در آینده هم نخواهد داشت.
هیچوقت.
یا
شما عمیقاً عاشق کسی هستید که او هم عمیقاً عاشق شماست ولی این فرد در اوج عشقی که به هم داشتید به طریقی غیرقابلتصور موجب آزار و ناراحتی شما شد.
یا
شما عاشق کسی بودید و او هم عاشق شما بود تااینکه یک نفر جدید از راه میرسد و او شما را بخاطرش ترک میکند. دوستانتان میگویند که شما از هر نظر بسیار بهتر از این فرد جدید هستید ولی عشق سابقتان همچنان با او مانده است.
داستانتان هر چه که باشد، شما را با دردی جانفرسا بر جای گذاشته است.
همینطور که روزهایتان را درست مثل یک زامبی پیش میبرید، تنها کاری که از دستتان برمیآید مرور دوباره و دوبارهی خاطرات در ذهنتان است. با خود فکر میکنید که کجای کار اشتباه کردهاید؟ چه باید میکردید که این اتفاق نمیافتاد؟ چه کردید که نباید میکردید؟ این فکر کردنها میخواهد دیوانهتان کند. نه غذا میخورید و نه درست میخوابید. احساس طردشدگی میکنید. تصور میکنید یک اشکالی دارید. نمیدانید برای اینکه این فرد به شما علاقهمند شود چه باید بکنید.
اگر عشقتان با یک فرد جدید است که به مراتب از شما پایینتر است، نمیتوانید درکش کنید. انگار عشق سابقتان چشمانش را رو به ایرادهای او بسته است و بدیهایش را نمیبیند. هر چه فکر میکنید به هیچ نتیجهای نمیرسید. وقتی آن دو را با هم تصور میکنید اعصابتان به هم میریزد. فکر میکنید کمکم دیوانه میشوید. اگر هیچ کس دیگری در زندگی عشقتان نباشد، کنار آمدن به این مسئله حتی سختتر میشود. عشقتان خیلی راحت یک روز از عشق شما فارغ شده یا اینکه روزی که شما عاشقش شدید او نتوانسته این حس را به شما پیدا کند. بارها برای شما توضیح داده است ولی هیچچیز به جز شنیدن جمله «دوستت دارم» از زبان او شما را آرام نمیکند.
بدترین حالت این است که او دوست داشته باشد تنهایش بگذارید. هیچ کس دیگری هم در زندگی او نیست و هیچ دلیل درست و حسابی هم برای این کار خود ندارد. فقط خیلی راحت به شما گفته است، «میخوام تنها باشم.» آنوقت شما مدام به این فکر میکنید که او «هیچچیز» را به «شما» ترجیح داده است.
ممکن است به هم قول داده بودید که اگر روزی چنین اتفاقی بینتان افتاد پیش مشاور روانشناس بروید ولی الان از رفتن پیش مشاور سر باز میزند. شاید هم یک روز به شما گفته بوده که غیرممکن است روزی دیگر عاشقتان نباشد ولی الان این اتفاق افتاده است. چه بلایی سر آن وعدهها آمده است؟ چه بلایی سر کسی که آنقدر عاشق شما بود آمده است؟ حس امنیت عشقتان کجا رفته است؟ چه بر سر زندگیای گذشتهتان آمد؟
شاید عشق سابقتان نگرش جدیدی پیدا کرده است. شاید درگیر میهمانیهای شبانه، الکل یا موادمخدر شده باشد. شاید افسردگی گرفته است. شاید به شما خیانت کرده یا به نوعی مورد آزار و سوءاستفاده قرارتان داده است و به جای عذرخواهی رابطه را ترک کرده است.
گاهیاوقات اتفاقات بزرگی در زندگی میافتد که بیرون جهیدن از آنها دشوار یا غیرممکن به نظر میرسد. میتواند یک تصادف، مرگ یکی از عزیزان یا از دست دادن شغلش باشد. این اتفاق هر چه که باشد، مشخص است که بسیار ناگوار است. شما به او پیشنهاد کمک میکنید. خواهش میکنید که کمکش کنید. ولی انگار او هیچ تمایلی به کمک شما ندارد.
در تقریباً تمام این سناریوهای طرد شدن، اولین واکنش ناباوری است. فکر میکنید این اتفاق غیرممکن است. میلیونها دلیل برای رفتار او برای خودتان میآورد که هیچکدام ربطی به احساس او به شما ندارد. با خودتان فکر میکنید، دچار بحران موقتی شده است و مدتی به استراحت نیاز دارد. یا آدم موقتی وارد زندگی او شده و به زودی به اشتباهش پی میبرد و دوباره پیش شما برمیگردد. فکر میکنید فقط کافی است صبر کنید. داستانهایی مثل این را زیاد شنیدهاید و فیلمهای زیادی هم با این موضوع دیدهاید و تصور میکنید که داستان شما هم مثل آنها در آخر خوب تمام میشود.
به تنها چیزی که میتوانید فکر کنید این است که چقدر تمام این مدت کنار هم شاد و خوشبخت بودهاید. این مدت ممکن است چند هفته یا چند ماه یا چند سال باشد. هر چه که باشد ذهنتان لحظه به لحظهی آن را مرور میکند.
کنار آمدن با اولین برخوردهای او برای طرد کردنتان بسیار دشوار است. عصبانی هستید، آسیب دیدهاید، شخصیتتان خرد شده است.همه خانواده و دوستانتان را با داستانهای ناراحتکنندهتان خسته کردهاید. زیر چشمتان گود افتاده است. زمان به تندی میگذرد و مطمئنید که دیگر هیچوقت مثل قبل شاد و سرزنده و عاشق نخواهید شد.
بین پذیرفتن و عدم پذیرش حقیقت اینطرف و آنطرف میروید. با خودتان میگویید، بالاخره چیزی تغییر میکند. این یک دوره کوتاه است. کاملاً موقتی است. میگویید همینجا مینشینید و منتظر میمانید تا عشقتان دوباره برگردد.
ولی قسمت دیگری از شما احساس میکند که باید کاری کند. مطمئن نیستید که چه کاری ولی میدانید که نمیتوانید فقط بنشینید و منتظر بمانید. همه گزینهها و انتخابها در ذهنتان چرخ میزند.
با خودتان میگویید، من همه چیز را تغییر میدهم. به او زنگ میزنم یا پیام میدهم. با هم حرف میزنیم. برای او توضیح میدهم که کارش اشتباه است و ما به همدیگر تعلق داریم. یا نه! با خودتان میگویید امروز لباسهای خوب میپوشم و بیرون میروم و خوش میگذرانم و چندین و چند عکس میگیرم و در شبکههای اجتماعیام میگذارم تا ببیند که من بدون او هم میتوانم خوشحال باشم. این باعث میشود دلش برای خوشگذرانی با من تنگ شود و دوباره پیش من برگردد. حتی ممکن است با خودتان فکر کنید که وانمود کنید کس دیگری در زندگیتان آمده است. بعد میگویید، نه، نه صبر کن. دارم دیوانه میشوم. پیام دادن بهتر است. تصادفی پیامی به او میدهم که انگار میخواستم به عشق جدیدم بدهم. بعد عذرخواهی میکنم. آره این خوبه.
همه این فکرها پشت سر هم به ذهنتان میآید. فکرهایی احمقانه، عاقلانه یا بینابین.
قبل از اینکه کاری بکنید، یک قدم به عقب بردارید. نفس عمیق بکشید و بنشینید. نمیخواهید که از مغز یک نفر پرستاری کنید. اگر او نمیتواند به تنهایی تشخیص دهد، حتی گفتن عاقلانهترین و منطقیترین جملات هم به او کمکی نمیکند. وقتی وارد حالتی میشوید که به دنبال روشهایی خلاقانه برای متقاعد کردن و برگرداندن او هستید، فراموشتان میشود که برنده شدن در این مبارزه با عقل عشق سابقتان، وضعیتی موقتی است. نیازی نیست شما از نورونها داخل مغز کسی پرستاری کنید تا رابطهشان را با شما بر هم نزنند. بگذارید بروند و همه سناریوهای ناراحتکنندهشان را هم با خود ببرند. شما به کسی که آنقدر عاقل و باهوش نیست که ارزش شما را درک کند نیازی ندارید.
بله، درست است. زمانش رسیده که کاملاً فراموشش کنید و کاری جدید شروع کنید. وقتش رسیده که طرزی متفاوت به آن نگاه کنید. زمان نوسازی و تغییر و طرد کردن کسی است که طردتان کرده است.
البته فراموش کردن سخت است. سخت است ولی ممکن است. هیچ کاری نکردن سخت است ولی این بهترین کاری است که میتوانید بکنید. ارزش و احترام خودتان را نگه دارید و هیچ کاری انجام ندهید. اول از همه، خیلی مهم است که باور کنید این جدایی اتفاق افتاده است. بله اتفاق افتاده است. شما طرد شدهاید. آن را همانطور که اتفاق افتاده بپذیرید. بگذارید کمکم در ذهنتان جا بیفتد و شروع به انجام سختترین کار ممکن کنید: هیچ کار. هیچ کاری نکردن در موقعیتی مثل این واقعاً انرژی میبرد. انرژی خیلی زیادی میبرد. فکر میکنید که همه وقتتان را به هیچکاری نکردن میگذرانید چون این دقیقاً همان کاری است که دارید انجام میدهید.
خیلی وقتها سعی میکنیم برای فرار از احساس ناراحتی، عصبانیت، خیانت یا طردشدگی، موقعیتمان را تغییر دهیم. وقتی ایده تغییر وضعیت را کنار بگذاریم، احساسات خودشان را نشان میدهند.
علاوه بر احساسات طبیعی افسوس خوردن، طردشدگی گفتگوی منفی با خود و پایین آمدن اعتمادبهنفس را هم همراه خود میآورد. احساس میکنید یک بازنده واقعی هستید و فکر کاری کردن دوباره به سراغتان خواهد آمد. اینبار به جای اینکه سعی کنید کاری انجام دهید، کاری برای خودتان انجام دهید. ایدههای مختلفی در ذهنتان میچرخد:
آرامتر، لاغرتر، شادتر میشوم. دیگر اینقدر گلایه نمیکنم. خانواده و دوستانم را که تا قبل از این برایم غیرقابلتحمل بودند، دوست خواهم داشت. درسم را ادامه میدهم. لباسهای نو برای خودم میخرم. یک ماشین جدید میخرم. برای خودم یک سگ یا گربه میخرم. کارم را عوض میکنم. خانهام را مرتب نگه میدارم. غذاهای خوشمزه برای خودم میپزم. به حرفهای دیگران گوش میکنم. شبها زودتر میخوابم. بیشتر عبادت میکنم. هر کاری، دقیقاً هر کاری میکنم تا آن فرد دوباره پیش من برگردد. همانی میشوم که او همیشه میخواست. خودم را کاملاً عوض میکنم تا دوستم داشته باشد. میتوانم اینکار را بکنم. اینکار را میکنم. آره …
نه، بس است!
همین جا بایستید! فکرهایی مثل این را از ذهنتان بیرون بریزید. از وعده تبدیل شدن به یک قدیس به خودتان دست بردارید. وقتش رسیده دوباره به پذیرش وضعیت و هیچکاری نکردن برگردید. همین الان، زمان طرد کردن کسی است که طردتان کرده است.
تغییر کردن به خاطر یک نفر دیگر را فراموش کنید. تغییر دادن کل زندگیتان برای اینکه یک نفر قدرتان را بداند و دوستتان داشته باشد را فراموش کنید. فراموشش کنید!
اولین کاری که باید بکنید این است که وضعیت را به خودتان بقبولانید. یعنی به خودتان بگویید با وجود این اتفاق باز هم اشکالی ندارد و همه چیز مرتب است. البته ممکن است نیاز به اصلاحاتی داشته باشید ولی بپذیرید که شما یک فرد دوستداشتنی و باارزش هستید و اگر طرفتان ارزشی برای چیزی که هستید و میتوانید باشید قائل نیست، تنها یک راه پیش رویتان است: طرد کردن کسی که طردتان کرده است.
زمان طرد کردن کسی است که طردتان کرده است و تصور کرده است شما شیئی با تاریخمصرف هستید. طرد کردن او باعث شده تصور کنید ارزشی ندارید. این درست نیست و هر چیزی که عشق سابقتان نتوانسته در شما ببیند مشکل اوست نه شما.
شما به کسی نیاز دارید که ارزشهای فردی شما را ببیند و باور داشته باشید. نه کسی که برایش شما فقط یک گزینه میان گزینههایش دیگرش هستید. شما کسی که قدردان خوبیهای شما نیست را نمیخواهید. شما کسی را میخواهید که خوبیهایتان را ببیند و قدرتان را بداند.
البته ممکن است طرفتان خوبیهای شما را درک کرده باشد ولی بخاطر موقعیت سخت زندگی خودش بخواهد از شما جدا شود. این هم دلیل نمیشود که به او یک وقفه و فرصت بدهید. چون این فرد شما را ناراحت کرده است و او کسی است که نمیتواند در آن واحد با زندگیاش و شریکزندگیاش کنار بیاید.
یک شریکزندگی فوقالعاده، هر اتفاقی هم که بیفتد شما را دوست خواهد داشت. این کسی است که باید وقتتان را با او صرف کنید. بگذارید عشق سابقتان به راه خود برود. شما هیچ کاری نمیتوانید برای برگرداندن او انجام دهید. درست است که فراموش کردن او سخت است ولی باید بگذارید آرام آرام از ذهن و قلبتان بیرون رود.
تا زمانیکه آن عشقی به سراغتان بیاید که برایتان ارزش زیادی قائل است و خوبی و فوقالعادگی شما را میبیند. بعد از جدا شدن از کسی که به اندازه کافی برای شما ارزش قائل نبود، باید با خودتان خوب باشید. زندگیتان را جلو ببرید و همان کسی شوید که همیشه دوست داشتید باشید.
هر رابطه یک تجربه برای یادگیری است. ما یاد میگیریم که کدام قسمتهای خودمان را باید اصلاح یا تقویت کنیم. ولی دلیل آن این نیست که به نظر عشق سابقتان آن جنبهها جذاب نبودهاند، بلکه به این دلیل که به نظر خودتان جذاب نیستند.
وقت کار کردن روی خودتان است. وقت بیرون کردن خاطرات فوقالعاده با عشق سابقتان و جایگزین کردن آنها با اتفاقاتی است که الان در حال افتادن است. وقت متمرکز شدن روی خودتان و درس گرفتن از اشتباهات گذشتهتان است. شاید سخت باشد به این رابطه به چشم یک اشتباه نگاه کنید ولی «باید» اینکار را بکنید.
به پاسخ این سوالات فکر کنید. چه کارهایی در آن رابطه میکردید که میتوانند تقویت و بهتر شوند؟ چه الگوهای رفتاری در رابطههایتان دارید؟ آیا این اتفاق قبلاً هم برایتان افتاده بود؟ چه زمان؟ چطور اتفاق افتاده بود؟
وقتی میخواهید از یک رابطه بیرون بیایید، رابطهای که آن فرد دیگر دوستتان ندارد یا از اول دوستتان نداشته است، اعتمادبهنفستان نیاز به تقویت دارد. وقت آن است که منفیبافیها درمورد خودتان را دور بریزید و خودتان را با نگاهی مثبت ارزیابی کنید. این آزمایش برای این است که بفهمید چرا روابطتان با شکست مواجه شدهاند و اینکه برای موفقیت روابط آیندهتان چه میتوانید بکنید.
همه ما کسی را میخواهیم که بتوانیم با او در ناراحتیها و لذتهای زندگیمان شریک شویم. اگر این فرد نمیتوانسته اینکار را بکند، باید کسی را پیدا کنید که بتواند. شاید عشق سابقتان ترس از تعهد داشته است یا اصلاً فرد مناسب برای شما نبوده است. شاید اصلاً دچار اختلال خودشیفتگی یا اختلالات شخصیتی دیگر است. فهمیدن آن کمکتان میکند دیگر الکی منتظر او ننشینید. خیلی وقتها افراد با امیدی عبث مینشینند منتظر تا آن فرد تغییر کند و پیش آنها برگردد. این فقط یک خیالپردازی است که معمولاً اتفاق نمیافتد. کسی که از رابطه با شما بیرون میرود یا میخواهد شما برای او فقط یک دوست عادی باشید نه عشق زندگیاش، کسی نیست که باید در زندگیتان باشد. کسی که به هر دلیلی طردتان کرده است، متعلق به شما نیست.
دست از ناراحت کردن دوباره خودتان با سوالهایی مثل چه مشکلی دارید که کسی نمیخواهدتان بردارید. وقت کار کردن روی خودتان است، نه بخاطر او، بخاطر خودتان و احتمال اتفاق افتادن عشق واقعی در زندگیتان. دست از تمرکز روی اتفاقات گذشته بردارید و به آینده فکر کنید. این فرد را کنار بگذارید و بدانید که بسیار ارزشمندید.
حتی اگر عاشقش باشید، او شما را دوست ندارد. ولی کسی که متعلق به شما باشد، او هم عاشقتان خواهد شد. عشقی عمیق و کامل.
مطمئن باشید، عشق واقعی وجود دارد و برایتان اتفاق میافتد.
در حال حاضر باید وقت بگذارید تا مسائل خودتان را بررسی کنید، با خودتان خوب باشید، ارزشهایتان را بشناسید و درک کنید.
با خودتان مهربان باشید.
خودتان را از این رابطه بیرون بیاورید و کسی که که طردتان کرده است را طرد کنید.
و مطمئن باشید کسی که لایقتان باشد سر راهتان قرار خواهد گرفت. اتفاقات خوب در انتظار شماست. باورش کنید.
[ad_2]
لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط با این موضوع وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد مردمانوقتیکسیکهعاشقشهستیدوقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد بله، درست است زمانش رسیده که کاملاً فراموشش وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد مجله …در همین زمینه وقتی کسی که عاشقش هستید دوستتان ندارد وقتی بازیکن حال حاضر استقلال پول وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد …وقتی کسی که عاشقش هستید، دوستتان ندارد مجله اینترنتی ندا آنلاین مهم نیست، هیچ عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد…عشقیکطرفهکسیرادوست که دوستتان ندارد وقتی کسی را دوست دارید که هستید وقتی فکر کنید که وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید …سایر بخشهاروان شناسی دوستتان ندارد؟ وقتی کسی هستید وقتی فکر کنید که که با ظاهر یک فرد عاشقش عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد… کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ که دوستتان ندارد؟ وقتی هستید وقتی فکر کنید که وقتی کسی را دوست دارید که کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ آن آشنا هستید وقتی فکر کنید که آن که دوستتان ندارد، اما کسی که عاشقش آیا کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد ؟ ایران نازوقتی کسی را دوست دارید که آشنا هستید وقتی فکر کنید که که دوستتان ندارد عشق یکطرفه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد … آشنا هستید وقتی فکر کنید که وقتی کسی را دوست دارید که کسی دوستتان ندارد چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید مردمان • همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته جام نیوز چگونه می توانیم کسی را که خیلی دوستش چگونه می توانیم کسی را که خیلی دوستش داریم فراموش کنیم من جیرفت ایران بر اساس یک مطالعه کوچک در «پلوس وان»، افراد مبتلا به «» که داروی ضد سرطان «» که برای آموزش مخ زنی اگر از جمله افرادی هستید که علاقه زیادی به در آغوش کشیدن عزیزان خود دارید یا با در آغوش ۱۷ خصوصیت شوهران نمونه مردمان ۱۷خصوصیتشوهران ۱۷ خصوصیت شوهران نمونه در دنیای پرمشغله امروز آدمها به سادگی نزدیکان و عزیزانشان را اس ام اس برای همه سلام و درود به دوستان و همراهان وفادار قدیمی مدتها دنبال فرصتی بودم که بتونم برگردم و به عکس عاقبت مصرف شیشه پارسینه من خودم قربانی زندگی با یه همچین آدمی شدم اما خدا رو شکر میکنم که زود فهمیدم واقعا آدم معتاد نشانه عشق مرد به زن نشانه عشق مرد به زنشاید به تازگی با مردی آشنا شده باشید و بخواهید بدانید که از شما خوشش می تست روانشناسی ارایش صورت جواب تست ساختمان نشان دهنده چیزی است که شما بیشتر از بقیه چیزها دنبال آن هستید اثرات دوست شدن با مرد متاهل جدید اثراتدوستشدنمرد اثرات دوست شدن با مرد متاهل بسیاری از دختران جوان و زن ها دیده می شوند که علاقه بسیاری به ادامه مطلب ...
«غلامرضا رمضانی»، کارگردان فیلمهاى «سبز کوچک» و «فرار از اردو»:
مىدانستم به آنچه عاشقش هستم مىرسم!
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - سینما> مهناز محمدى: نه شلوغیهای دوران انقلاب و نه وضعیتهای اضطراری دوران جنگ، هیچکدام نتوانستند در کارش وقفهای بیاندازند.
از ۱۳سالگی هر فرصتی که پیدا میکرد، نمایشنامهای مینوشت. پای ثابت مسابقههای نمایشنامهنویسی و نمایش مدارس بود و هرجا که میرسید از نمایش گفت؛ چه پشت نیمکتهای مدرسه و چه پشت خاکریزهای جبهه.
غلامرضا رمضانی، نویسنده و کارگردان شناختهشدهی تلویزیون و سینما، بیشترین آثارش را برای کودکان و نوجوانان ساخته است. رمضانی از موفقترین کارگردانهای این حوزه است و تا حالا ۹ پروانهی زرین در جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان و چندین جایزهی خارجی مثل تندیس زرین منتقدان هند، جایزهی کلیسای جهانی و کفش طلایی کشور چک، جایزهی جشنوارهی لوکاس آلمان و جایزهی پرندهی آبی اوکران را دریافت کرده است.
اینروزها دو فیلم از او بهصورت همزمان در سینماها درحال نمایش است. «فرار از اردو» که پروانهی زرین بهترین کارگردانی را از جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان بهدست آورد، در سینماهای تهران، اراک، شیراز، مشهد، سنندج، گرگان، کرج و گناباد روی پرده است. «سبز کوچک» هم از تولیدهای سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که هفتهی آینده و در قالب طرح «کانون نمایش» در ۳۲سالن برگزیدهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور نمایش داده میشود.
به همین مناسب به سراغ این فیلمساز باسابقه و ۵۶سالهی اراکی میرویم تا هم از حال و هوای نوجوانیاش بیشتر بدانیم و هم از فیلمهایی که روی پرده دارد.
* * *
بعد از سالها کودکان و نوجوانان، سینماهای مخصوص خودشان را دارند. به نظرتان طرح «کانون نمایش» چهقدر میتواند مؤثر باشد؟
به نظرم حرکت بسیار خوبی است. من بعضی از سالنها را دیدهام. سالنهای بسیار حرفهای و خوبی هستند و واقعاً برای فیلمدیدن ساخته شدهاند. یعنی سالن همایش نیستند و صندلی و سیستم صوتی خوبی دارند. اگر اینکار ادامه پیدا کند و تضمین شود که سینماها دائماً اکران خواهند داشت، میتوانیم امیدوار باشیم که تولیدات سینمای کودک و نوجوان، هم بیشتر شود و هم با کیفیتتر.
فکر میکنم شخصیت نوجوان فیلم «سبز کوچک»، بخشی از نوجوانی خودتان باشد؛ درست است؟
اگر به همنسلهای من نگاه کنید و خاطراتشان را مرور کنید، میبینید که همهی ما از همین کانون پرورش فکری و انجمن سینمای جوانان شروع کردیم.
من از دنیای کودکی و نوجوانی خودم الهام میگیرم. شرایط برای ما بسیار سخت بود. ای کاش که برای ما هم امکانات وجود داشت. نوجوانها حالا هرچیزی را که میخواهند هرطور شده به دست میآورند، اما برای ما فقط حسرتش میماند. سبز کوچک، شبیه نوجوانی خودم است که سعی کردهام هم با حال و هوای نوجوانهای امروزی همخوانی داشته باشد و هم تلفیقی از داستانهایی که در زمان ما اتفاق میافتاد و دنیای امروزی نوجوانان باشد.
شما آثار بسیاری برای کودکان و نوجوانان ساختهاید. چهچیز سینمای کودک و نوجوان برایتان جذاب است؟
من دنیای نوجوانها را دوست دارم و خیلی دلم میخواهد آرزوهای خودم را به بچهها نشان بدهم. اگر موضوع فیلمهایی را که ساختهام نگاه کنید، میبینید که در همهی آنها به نوجوانها نشان میدهم که باید تحقیق کنند، باید هدف داشته باشند و آن هدف را دنبال کنند. ناامید نشوند و به خودشان زمان بدهند. در بیشتر فیلمهایم نگاهم این است که نوجوانها یاد بگیرند که در راهشان استقامت داشته باشند و از انرژیشان استفاده کنند.
خودتان در نوجوانی مطمئن بودید که میخواهید فیلمساز شوید؟
نه، مطمئن نبودم که فیلمساز میشوم؛ اما مطمئن بودم که به چیزی که عاشقش هستم میرسم.
در مسیرم، دنبال این بودم که اشکالهای خودم را برطرف کنم و در راهم با آدمهای زیادی برخورد کردم که به من توصیه میکردند مطالعه کنم و دنیای خودم را بنویسم. معتقدم هرکس باید در نوجوانی برای خودش هدف داشته باشد؛ اشکال ندارد اگر شکست بخوریم یا هدفمان را عوض کنیم. نوجوان باید بداند که وقتی ۱۸ساله شد، چه چیزی دارد. متأسفانه اینروزها نوجوانهایی را میبینم که فقط میخواهند مدرسه را تمام کنند، بروند دانشگاه تا کاری پیدا کنند. نه اطلاعات درستی از درسهای دانشگاه دارند، نه از درسهای مدرسه. این اصلاً خوب نیست.
نوجوانی شما با سالهای انقلاب همراه بود و شما ساکن تهران نبودید. با این حساب، چهطور در آنزمان همچنان در عرصهی نمایش و نگارش نمایشنامه فعال بودید؟
کار به شدت سختی بود. من سوم دبیرستان بودم که در کشور انقلاب شد. کانون پرورش فکری منطقهی ما هم تعطیل شده بود و همهی فکر و ذکر مردم انقلاب بود.
من همچنان با گروه تمرین میکردم، نمایشنامه مینوشتم و برایم مهم بود که کارم را ادامه بدهم. تا جایی که یکی از اولین نمایشهای بعد از انقلاب را در فروردین ۱۳۵۸ در بندرعباس روی صحنه بردم. برای همه عجیب و شگفتآور بود. ما هم به سختی دیپلم گرفتیم و دو سال طول کشید تا بتوانیم برویم دانشگاه.
سربازیرفتن شما هم با نمایش همراه بود. حتی در دوران جنگ به فکر اجرای نمایش بودید.
در زمان انقلاب فرهنگی، دانشگاهمان تعطیل شد و ما باید میرفتیم سربازی. در سربازی یک سال و نیم کارم این بود که نمایش بنویسم و اجرا کنم. یک روز با لباس نمایش توی پادگان بودم که فرماندهام آمد و پرسید: «آقا شما مسئول کجا هستید؟» جواب دادم که سربازم. عصبانی شد و فریاد زد: «این چهجور سربازی است. من چنین سربازی نمیخواهم. کشور درگیر جنگ است. من سربازی میخواهم که بجنگد، نه اینکه بازیگری کند.»
کمی که آرام شد برایش توضیح دادم که نمایش چه اهمیتی دارد. قانع شد و از آن به بعد دیگر همیشه از من حمایت میکرد؛ تا جایی که من حتی توی خط دوم جبهه هم برای رزمندهها نمایش اجرا میکردم.
اما برسیم به فیلم «فرار از اردو»؛ چه شد که اسم فیلم را عوض کردید و چرا اکران آن اینقدر زمان برد؟
اسم فیلم ابتدا «فرار از قلعهرودخان» بود، اما ترجیح دادیم برای راحتترشدن و جذابشدن آن، اسم آن را تغییر دهیم.
من برای ساخت این فیلم یک سال و نیم منتظر ماندم تا بتوانم امکانات تولید را فراهم کنم و بعد از آن ششماه، پیشتولید و تدوین آن طول کشید. حالا هم دو سال منتظر ماندم تا اکران شود. فرار از اردو یکی از پرتنشترین و پرتحرکترین فیلمهای نوجوان بعد از انقلاب است که محیطی کاملاً شاد دارد و در تمام فیلم، حال و هوای نوجوانی به چشم میخورد.
راستش بعد از ساختن این فیلم، خیلی حسرت خوردم. چون وقتی ما فیلمی میسازیم، بخشی از عمرمان را در آن میگذاریم و تحویل میدهیم. اما آن را نگهمیدارند و در شرایط نامناسب و با تبلیغات کم اکران میکنند.
اما شما جوایز متنوعی گرفتهاید و یکی از رکورددارهای دریافت پروانهی زرین از جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان هستید و تا حالا ۹بار این جایزه را بهدست آوردهاید. شاید اینهمه جایزه، سختیها را از یادتان ببرد.
چه فایده؟! بیشتر از ۴۰ تندیس و پروانهی زرین و لوحتقدیر از جشنوارههای داخلی و خارجی دارم. باورتان میشود همهشان را در یک جعبه گذاشتهام و توی انباری نگه میدارم؟! پروانه و تندیس به چه دردم میخورد؟ من فیلمسازم و باید فیلم بسازم. دلم میخواهد همهی این تندیسها را بفروشم و بخشی از پولش را صرف خیریه کنم و بخش دیگرش را صرف فیلمسازی. یا اینکه اگر موزهای برای سینمای کودک و نوجوان ساخته شود، حاضرم همه را به آنها اهدا کنم. یک زمانی این تندیسها توی خانه بود و هرکه میآمد کلی بهبه و چهچه میکرد. آنقدر که دیگر حوصلهام سر رفت و همهشان را جمع کردم و توی انباری گذاشتم. حالا انباریمان کلی تندیس دارد!
[ad_2]
لینک منبع بازنشر: مفیدستان عبارات مرتبط با این موضوع مىدانستم به آنچه عاشقش هستم مىرسم مىدانستم به آنچه عاشقش هستم مىرسم ادامه مطلب ...