جام جم سرا: روز و شب به فرد مورد علاقهاش فکر میکند. در همان نگاه اول عاشق شده است و حالا نمیتواند این علاقه شدید را فراموش کند. زندگی بدون فرد مورد علاقهاش را غیرممکن میداند در حالی که نظر فرد مورد علاقهاش را درباره خودش نمیداند. به چنین افرادی که اصطلاحاً دچار عشق یک طرفه شدهاند، توصیه میشود، با دقت این مطلب را بخوانند تا با توجه و آگاهی از نکات ذکر شده بهترین تصمیم را برای خوشبخت شدن در زندگیشان بگیرند.
عشق یا توهم علاقه!؟
در گام اول بهتر است نگاه واقع بینانهای به موضوع عشق به همکلاسیتان داشته باشید و معنی دقیق این عشق را برای خودتان ترجمه کنید؛ به عنوان مثال آیا این عشق، با یک نگاه به وجود آمده، یا بر اساس دارا بودن ویژگیهای یک همسر محبوب و ایده آل از سوی شخص مورد نظر، در ذهن و قلب شما پدیدار شده است یا عشق به معنای شیفتگی زیاد برای مصاحبت با اوست که اگر این امر تحقق نیابد، باعث میشود که در فراقش زندگیتان با سختی و خطر همراه شود؟ واقعا اینکه شما عاشق شدید به چه معناست؟
تجربه نشان داده و علم روانشناسی ثابت کرده است بسیاری از این گونه عشقها، حقیقی نیست و تنها توهم است که در شرایطی خاص ایجاد میشود و بسته به شرایط هم بسیار زودگذر است. این توهم علاقه بر اثر عوامل غیر حقیقی مثل مشاهده یک فیلم رمانتیک یا خواندن رمان و داستانهای عاشقانه است.
این نوع عشق در آقایان بر اساس میل به زیبایی و کمال طلبی ایجاد میشود و در بانوان به خاطر نیاز به توجه و محبت و میل به وجود یک تکیهگاه. لذا از شما مخاطب محترم استدعا دارم در همین گام اول، حتما با واقع نگری در معنای عشق و حقیقت حس خودتان، آیندهتان را از باتلاق توهم نجات دهید.
عواقب جواب منفی به خواستگارهای خوب
گام دوم این است که کمی به خودتان فکر کنید و اینکه با رد کردن نامعقول خواستگارهای خوبتان کم کم به خاطر بالارفتن سن، شرایط و فرصت ازدواج موفق را از دست میدهید و از سوی دیگر، این میل و علاقه به شخصی که به قول خودتان حتی ممکن است به شما فکر هم نکند، باعث بیارزش شدن و وارد آمدن آسیبها و لطمات فراوانی بر پیکره احساس و روانتان میشود. طبیعی است که در این شرایط عقل حکم میکند، آدمی از این پیامدهای منفی دوری کند.
مسئولیت این ازدواج را بپذیرید
در گام سوم با شجاعت تمام این موضوع را بپذیرید که اگر آن پسر از همه نظر برای شما ایده آل باشد به خواستگاریتان بیاید و ازدواج هم صورت بگیرد، باز هم بعد از مدتی ممکن است معایب و بدیهایش برای شما آشکار شود و یا نظر شما تغییر کند و او تمام مسئولیت این انتخاب را به گردن شما بیندازد و خود از زیر بار پذیرفتن واقعیتها شانه خالی کند. چرا که این شما بودهاید که ابتدا به او اظهار علاقه کردهاید. در این صورت شما چه خواهید کرد؟ آیا عواقب تصمیم نادرست و نابود ساختن جوانی، زندگی و آینده خود را میتوانید بپذیرید و تحمل کنید؟
آنجاست که پشیمانی به سراغتان خواهد آمد که سودی نخواهد داشت. من این توصیه را به جوانان بسیاری ارائه کردهام ولی توجهی نکردند و پس از مدت کمی، با شکست مواجه شدند.(حجت الاسلام علی فروتن - روان شناس و مشاور خانواده/خراسان)
جام جم سرا: بعضی دختر و پسرها عاشق یک چهره شناختهشده میشوند و نمیتوانند او را فراموش کنند؛ دختران یا پسرانی که عاشق یک بازیگر، خواننده یا ورزشکار میشوند و حتی قصد دارند با او ازدواج کنند.
هرچند ممکن است این موضوع از نظر بسیاری از مردم خنده دار به نظر برسد و این افراد را مسخره کنند اما باید بپذیریم که آنها واقعاً درگیر چنین علایقی شدهاند و باید راهنماییهای لازم به آنها ارائه شود.
عشقی که به هیچ نتیجهای نخواهد رسید
بعضی دختر و پسرها به دلایل شخصیتی به ظاهر فردی از جنس مخالفشان دل بسته میشوند. این دلبستگی فقط به دلیل ظاهر و رفتارهای ظاهری طرف مقابل به وجود میآید و این افراد بدون هیچشناختی از خانواده و شخصیت طرف مقابل، عاشق او میشوند. به طور مثال، فردی که عاشق یک مجری تلویزیونی میشود در این دسته از افراد قرار میگیرد و اصطلاحاً دچار عشق هرسناک شده است یعنی عشقی که به هیچ نتیجهای نخواهد رسید و ممکن است باعث ذلت و خواری آنها هم بشود.
شخصیتهای وابسته و عشقهای هرسناک
افرادی که دچار چنین عشقهایی میشوند، نشانههایی از اختلال شخصیت در آنها دیده میشود. معمولا این افراد که شخصیتهای وابستهای دارند، به شدت نیازمند به توجه دیگرانند و اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند. این جوانان در تخیل خود آن قدر به فرد مورد علاقهشان فکر میکنند تا در ذهنشان ارزشمند شود و نیازهایی را که در گذشته در آنها سرکوب شده است، دوباره بازسازی شود.
افسردگی و کاهش اعتماد به نفس به خاطر عشق خیالی
جوانانی که عاشق یک بازیگر یا خواننده میشوند به دلیل اینکه در زندگیشان برای خودشان فردی را به عنوان پشتیبان نمیبینند، در ارتباط با دیگران شیوه انفعالی پیش میگیرند. به کار گیری شیوه انفعالی و دوری از دیگران، باعث میشود این افراد بیشتر با عشق خیالی خود ارتباط برقرار کنند. بیشتر شدن این ارتباط خیالی منجر به وابستگی شدید فرد به فکر کردن درباره فرد مورد علاقهاش و کاهش اعتماد به نفس و احساس بیکفایتی در او منجر خواهد شد.
افرادی که احساس بیکفایتی در زندگی میکنند و اعتماد به نفس پایینی داشته باشند، به احتمال زیاد دچار افسردگی شدید هم خواهند شد.
سرکوب اضطراب و اندوه با خیالپردازی
اگر افرادی که به عشق هرسناک دچار میشوند، بخواهند از خودشان تعریف کنند برای پیدا کردن کلمه یا جملهای در تعریف از خود با مشکل جدی مواجه میشوند و همین عاملی برای افزایش اضطراب و اندوه آنها میشود.
این افراد که رابطهشان با دیگران کمرنگ شده است، احساس میکنند که در دنیا تنها هستند و دیگران آنها را فراموش کردهاند. بنابراین به صورت افراطی، غرق در خیالپردازی میشوند تا بلکه اضطراب و نگرانیشان را در سایه خیالپردازی سرکوب کند.
آسیبهای نداشتن ارتباط صمیمی با اعضای خانواده
در این زمینه، پدر و مادرها باید به این نکته هم توجه داشته باشند که معمولا این گونه افراد در دوران کودکی در خانوادههایی با روابط عاطفی بسیار سرد و سرزنشگر بزرگ شدهاند. این افراد به علت نداشتن روابط گرم و صمیمی با اعضای خانوادهشان، نیازهای عاطفیشان پاسخ داده نشده است و با فرار از این احساسات بیان نشده، به دام افکار مزاحم مرتبط با روابط صمیمی با دیگران مثل عشقهای خیالی میافتند.
انتخاب الگوهای نامناسب
یک نکته دیگر هم اینکه بعضی افراد برای خودشان الگوهایی غیر مناسب انتخاب میکنند تا در زندگیشان به آنها برسند. این افراد که معمولا به بلوغ عاطفی نرسیدهاند، عاشق یک هنرمند یا فوتبالیست میشوند و تمام ذهن و فکرشان را به او اختصاص میدهند. با توجه به اینکه فقط نکات مثبت او را میبینند، او را نیمه گمشده خودشان برای خوشبختی تصور میکنند تا حدی که گاهی از خواب و خوراک میافتند.
راهکارهای عملی برای مقابله با عشق خیالی
مدیریت هیجانات و احساسات:
جوانها میتوانند با کسب مهارتهای بیان احساسات و ورزش کردن، هیجاناتشان را تخلیه کنند. مدیریت و کنترل هیجان، بهترین مانع در برابر درگیری با چنین افکاری است.
تغییر و بازسازی افکار غیر منطقی:
جوانی که به بلوغ فکری رسیده باشد با کمترین تفکری در مییابد که چنین عشقی بیسرانجام است؛ بنابراین باید کمی منطقی فکر کند و برای تغییر افکار غیر منطقیاش تلاش کند.
بازسازی و تغییر الگوهای ارتباط با افراد خانواده:
دختر یا پسری که رابطه عاطفی مناسبی با دیگر اعضای خانوادهاش ندارد، در معرض آسیبهای زیادی در جامعه قرار میگیرد. بنابراین همنشینی بیشتر و صحبت با دیگر اعضای خانواده در فضایی صمیمی میتواند به فراموش کردن چنین عشقهایی کمک کند.
بالا بردن اعتماد به نفس و توجه به نکات مثبت خود:
فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد، هیچگاه دچار عشقهای هرسناک و بیسرانجام نخواهد شد. بنابراین تواناییهایتان را باور کنید و فقط به کمبودها و نقاط منفیتان فکر نکنید. (دکتر هادی صدری، کارشناس و مشاور خانواده/ خراسان)
شاید بارها با تیترهای مختلفی در مورد جنایتهای عشقی، قتل و تبهکاریهای آن در جراید روبهرو شده باشید و این سؤال در ذهنتان جرقه بزند که مگر میشود یک عاشق دست به قتل عزیزش بزند و قدم در دنیای تبهکاران بگذارد؟
علم روانشناسی احساس و رفتاری را میپذیرد و آن را سالم میداند که از تعادل برخوردار باشد، بنابراین عشقورزی به شخصیت سالم نیاز دارد. بهترین و ارزشمندترین محبتها از سوی افرادی ابراز میشود که از نظر روانی و شخصیتی سالم هستند به همین خاطر این احساس با لایههای شخصیتی افراد ارتباط دارد.
افرادی میتوانند به دیگران یا به همسر خود عشق بورزند که ابتدا عاشق خود باشند و به خودشان احترام بگذارند. داشتن ادب روانی، کلامی و رفتاری از نشانههای مهم یک فرد سالم و عاشق واقعی است. بنابراین کسی که رکیکترین کلام را به کار میبرد، تهدید میکند، آبروی خانواده را به خطر میاندازد و ایجاد مزاحمت خیابانی میکند را نمیتوان عاشق واقعی دانست؛ چنین دوست داشتنهایی تنها یک عشق کورکورانه است و افراد تنها به خیال خود عاشق هستند.
عشق واقعی مؤلفههایی دارد که یکی از مهمترین آنها تعهد است، به عبارت دیگر فردی که در عشق تعهد نداشته باشد نباید خود را عاشق بداند. به همین خاطر است که چنین روابطی با خوشی به پایان نمیرسد و ماندگار نیست، چه بسا اینکه جنایتهایی رخ میدهد که دیگر قابل جبران نخواهد بود.
تعهد و رعایت موازین اخلاقی و اجتماعی در هر رابطه باعث جلوگیری از بحران و حوادث ناگوار میشود. به عنوان نمونه بارها شاهد پروندههایی بودهایم که دختر یا پسر جوان قبل از ازدواج و با خیال اینکه عاشق هستند دست به هر کاری میزنند تا به دلدادهشان برسند، مثلاً یکی از طرفین در باندهای تبهکاری عضو میشود تا پول میلیونی به جیب بزند و زندگی آرامی را برای همسرش فراهم کند.
اما افراد باید آگاه باشند فردی که از ریشه اخلاقی خوبی برخوردار نباشد عشقش هم ناپخته و نابجا است و احتمال دارد هرگونه رفتار اخلاقی از سوی وی سر بزند. فرد متعهد با شرایط پیرامونش سازگار میشود و مشکلات را تا حد امکان بزرگ نمیکند تا روابطشان پایدار بماند. همین عوامل باعث میشود افرادی که در ابتدا گمان میکردند عشقشان واقعی است و وارد زندگی مشترک شدند پس از مدتی دریابند که با این خیال، خود و دیگری را فریب دادهاند و در پس همه آن احساسها رفتارهای پرخاشگرانه مخفی شده بود.
عقدههای دوران کودکی و نوجوانی تأثیر بسزایی در رابطه سالم بین افراد و جامعه میگذارد. دختر و پسری که محبت و عاطفه والدین را تجربه نکردهاند یا با محرومیتهای شدید روانی و اقتصادی روبهرو بودهاند، ممکن است نوعی بدبینی درباره جنس مخالف یا تشکیل خانواده داشته باشند که این ویژگی در آرامش افراد تأثیرگذار است و منجر به چالشهایی در زندگی میشود.
همچنین باید به این موضوع توجه کرد که عشق به هیچ عنوان خلأها را پر نمیکند و نباید نبود تناسبات فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی تحصیلی، دینی و... را نادیده گرفت.
در عشق واقعی دو نفر به خواستهها و ارزشهای یکدیگر اهمیت میدهند و مراقب هم هستند، آنها هرگز برای رسیدن به مقاصد خود، یکدیگر را به خطاکاری متهم نمیکنند. برخی افراد با قرار دادن طرف مقابل خود در وضع گناهکار بودن، سعی دارند به مقاصد خود برسند. یک عاشق واقعی هرگز چنین کاری نمیکند.
در چنین شرایطی مراجعه به یک متخصص و مشاور خانواده میتواند از بحرانها و آسیبهای پس از ازدواج و عشقهای کورکورانه جلوگیری کند تا شاهد حوادث کمتری در جامعه باشیم. (دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس/ایران)
569