پنج شنبه 30 بهمن 1393 ساعت 08:39
جام جم سرا: ترافیک و دود، دو ویژگی اصلی به شمار میرود که وقتی صحبت از شهر تهران میشود، بسیاری از ما بیدرنگ و به عنوان اولین ویژگیها به ذهنمان میآوریم. یک عکاس احتمالا برای اینکه ما را بدعادت کند تصاویری اندکی متفاوت از این شهر ثبت کرده که در ادامه میبینید.
طرزتهیه:
۱. روی سطح صاف آردپاشی شده، خمیر پیتزا را به شکل مستطیل باز کنید. خمیر را نباید خیلی نازک کنید تا هنگام رول کردن پاره نشود. زیر آن نیز به قدر کافی آرد بپاشید که پس از پر کردن روی آن، به سطح زیرین نچسبد.
۲. روی خمیر یک لایه سس بمالید. پنیر بپاشید و پپرونی (یا هر نوع مورد نظر خودتان) را بریزید.
۳. از طول خمیر شروع کنید رول کردن پیتزا و تا انتها این کار را ادامه دهید.
۴. با استفاده از قیچی آشپزخانه، رول پیتزا را به رولتهایی با عرض ۳ سانتیمتری برش دهید.
۵. کف سینی فر یک لایه کاغذ روغنی قرار دهید. این رولتها را با فاصله درون آن بچینید. آنها را به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه کنار بگذارید تا خمیر پف کند و حجم رولتها دوبرابر شود.
۶. سپس آنها را به مدت ۱۵ تا ۱۸ دقیقه در فر قرار دهید تا پنیرها آب و سطح رولتها طلایی شوند.
۷. به تعداد رولتهای پیتزا، سیخهای چوبی یا چوبهای پلاستیکی آبنبات تهیه کنید و آنها را به چوب بکشید.
۸. یک پیتزای خوشمزه و زیبا پیش رویتان است که بویژه کودکان از طعم و شکل آن لذت خواهند برد. (نیک صالحی به نقل از خانواده سبز)
طرز تهیه:
کتف مرغها را پوست بگیرید و بشویید و خشک کنید.
قسمت انتهایی و بالای کتف مرغ را برش بزنید و با دست گوشت آن را به طرف پایین بکشید و آماده کنید.
تخممرغ را در یک ظرف بشکنید و با چنگال خوب بزنید تا صاف و یکدست شود.
کنجد و نمک و فلفل را هم مخلوط کنید و در یک ظرف گود روغن بریزید و روی حرارت بگذارید تا داغ شود.
کتف مرغ را ابتدا در تخممرغ زدهشده فرو کنید و بلافاصله در کنجد و نمک بغلتانید و در روغن داغ فراوان سرخ کنید. روغن باید تمام سطح گوشت را بگیرد.
بعد از سرخ شدن، آنها را در دیس مناسبی چیده و با برگهای جعفری و زیتون و گل کلم بخارپزشده تزئین و میل کنید. (جام جم سرا/چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
389
آن روزها کارتپستالها در قیمتهای مختلف در فروشگاهها به فروش میرسید، به همین دلیل معمولا تهیه کردن آنها مشکل نبود. با هزار اشتیاق چند کارتپستال به تعداد دوستان خود میخریدیم و پشت آن شعرهایی معروف را مینوشتیم و برای آن دوست امضا میکردیم.
شوهر مدام دستش را جلوی دهانش به سمت گوش همسرش میگیرد و جملاتی را به همسرش میگوید. گاهی هم از روی صندلی بلند میشود و دستش را به سمت همسرش دراز میکند، اما زن نه تنها دست همسرش را نمیگیرد که هیچ عکس العملی هم از خودش نشان نمیدهد.
نزدیک آن دو مینشینم و خودم را معرفی میکنم. چند لحظهای به فکر فرو میروند، اما زن سکوتش را میشکند و میگوید: «هیچ وقت در زندگیام این قدر دودل نبودهام، واقعا نمیدانم که تصمیم درست چیست و باید چه تصمیمی بگیرم تا در آینده پشیمان نشوم.»
تنها ۱۱ ماه از شروع زندگی مشترکمان میگذرد
زن در حالی که روسریاش را کمی جلوتر میکشد، میگوید: ۱۱ ماه پیش بود که همسرم به خواستگاری من آمد. آن زمان من ۲۳ ساله بودم و او ۲۵ ساله بود و کارمند. من تنها فرزند خانوادهام هستم. در جلسات خواستگاری ۴ جلسه با یکدیگر درباره خودمان صحبت کردیم و در یک جلسه هم به بررسی هماهنگی خانوادههایمان از نظر فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی پرداختیم. بعد از این ۵ جلسه و تحقیقهایی که پدرم از محل کار و دوستان همسرم انجام داد، به این جمع بندی رسیدیم که میتوانیم برای خوشبخت شدن به یکدیگر اعتماد کنیم و با هم ازدواج کردیم.
از ترسو بودنت خسته شدهام
در حالی که زن مشغول صحبت کردن است، شوهرش خطاب به او میگوید: «سمیرا، ازت خواهش میکنم بیا برگردیم خونه.»
زن سرش را به سمت شوهرش بر میگرداند و میگوید: به خدا از رفتارهایت خسته شدهام. از لجبازیهایت خسته شدهام. از تصمیم گیریهای عجیب و غریبات میترسم. از اینکه در همه موضوعات من باید تصمیم نهایی را بگیرم، خسته شدهام. از ترسو بودنت بدم میآید. یادت هست آن روزی را که من پشت فرمان خودرو نشسته بودم و در خیابان با پیرمردی سر جای پارک بحثمان شد و تو به جای دفاع از من، گذاشتی و رفتی در حالی که حق با من بود؟ بگذار این زندگی مشترکمان را تمام کنیم تا حداقل با خیالی راحتتر زندگی کنیم.
حوصله جر و بحث ندارم
مرد که تا این لحظه سکوت کرده بود، دستش را به سمت من دراز میکند و دست من را میگیرد و میگوید: جان من شما بگویید حق با کیست؟ اگر من حرفی بزنم و تصمیمی بگیرم، میگوید تو لجبازی. اگر در تصمیمگیریها نظر ندهم، میگوید چرا نظر نمیدهی و توان تصمیم گیری نداری. به من میگوید ترسویی و میگوید از یک پیرمرد ترسیدم. راستش من حوصله جر و بحث ندارم و چون مطمئنم همسرم از پس خودش برمیآید، تصمیم گرفتم آن شرایط را ترک کنم و تنها به خانه بروم. هر ۲ نفر ما میدانیم که یکدیگر را خیلی دوست داریم، اما همسرم میگوید دوست داشتن بدون تفاهم، فایدهای ندارد و باید طلاق بگیریم.
راه حل بهتری از طلاق پیدا نکردم
زن در حالی که سرش را پایین میاندازد، میگوید: آن قدر با یکدیگر اختلاف سلیقه داریم که هیچ امیدی به خوشبختی ندارم، اما مطمئن هم نیستم که طلاق بهترین راه ممکن باشد. با این حال در ماه گذشته خیلی به این موضوع فکر کردم و راه حل بهتری پیدا نکردم.
تا حالا به خوبیهای همسرم فکر نکرده بودم
از زن و شوهر میخواهم که هر کدام از ویژگیهای مثبت همسرشان چند مورد برای من نام ببرند که هر ۲ رویشان را از یکدیگر بر میگردانند و چند لحظهای فکر میکنند. بعد از چند لحظه، زن در حالی که لبخند کمرنگی میزند، میگوید: تا حالا به خوبیهایش فکر نکرده بودم! وحید مهربان و وقتشناس است. او آن قدر روابط خوبی با خانواده من دارد که آنها راضی نشدند امروز به دادگاه خانواده بیایند و تکدخترشان را همراهی کنند. او مرد آرامی است و اهل جر و بحث نیست. البته خوبیهای دیگری هم دارد.
اختلاف سلیقههای ما کم نیست
مرد هم در حالی که کتش را مرتب میکند، میگوید: من اگر به خوبیهای همسرم تا به حال فکر نکرده بودم، این قدر به او اصرار نمیکردم که از این تصمیم منصرف شود. از نظر من او همسر مناسبی است البته واقعا اختلاف سلیقههای ما کم نیست، ولی به نظرم همه زوجها در زندگی خود مشکل دارند و باید این مسئله را تحمل کنند. البته من هم بدون عیب نیستم و باید تلاش کنم تا با رفع آنها، دل همسرم را به دست بیاورم.
اولین سال نو متاهلیمان را کنار یکدیگر تحویل میکنیم
در همین لحظات منشی دادگاه خانواده، شماره پرونده این زوج را صدا میزند تا برای درخواست طلاقشان توضیحاتی را به دادگاه ارائه دهند و به صورت توافقی از هم جدا شوند. این زن و شوهر در حالی که برای آخرین بار، پشت در دادگاه با هم چند کلمهای صحبت میکنند وارد دادگاه میشوند، خیلی زود و با خوشحالی از دادگاه بیرون میآیند. زن و شوهر جوان در حالی که احساس رضایت در چهرهشان دیده میشود، میگویند: پس از شنیدن حرفهای شما و آقای قاضی فعلاً از طلاق منصرف شدیم و تصمیم گرفتیم اولین سال نو متاهلیمان را کنار یکدیگر تحویل کنیم بنابراین باید از همین حالا به فکر چیدن سفره هفت سین باشیم! البته در سال جدید قصد داریم با کمک یک مشاور امین و متعهد مشکلات و نواقص زندگیمان را برطرف کنیم. (خراسان)
199
۱- آشنایی با جشن نوروز
دوباره به این فکر میکنیم که ما چقدر بیبرنامهایم، چقدر تعطیلات زود گذشت، چقدر به برنامههایی که داشتیم عمل نکردیم و چقدر همهچیز مزخرف است. بله! شما تنها نیستید! این راهی است که همهمان رفتهایم و احتمالا همین امسال، خیلیهای دیگر هم به کلوب «افسردههای تعطیلاتزده» اضافه میشوند.
افسردگی و کسالت ناشی از تعطیلات زیاد هم مثل انواع دیگر افسردگی درمان دارد؛ کافی است یکبار دیگر، یک جور دیگر برنامه عیدتان را بریزید و از دل همه کارهایی که تا الان میکردهاید، پیشنهادهایی ساده را برای خودتان بزرگ کنید تا این ۲ هفته اول سال را به سلامت پشت سر بگذارید. این منوی پیشنهادی قرار است چیزهای کوچکی به شما ارائه کند که ممکن است تا حالا ساده از کنارشان گذشته باشید.
۲- مهمانیهای مورد علاقه خود را انتخاب کنید
بعضی از مهمانیهای فامیلی کسل کنندهاند. در این مهمانیها از درسی که میخوانید، شغلی که میخواهید داشته باشید، کاری که میکنید و زمانی که قصد ازدواج دارید سؤال میکنند. در این مهمانیها همه مجوز دارند هر سؤالی از شما بپرسند. همهمان تجربهاش را داریم اما میدانیم که همه عیددیدنیها واقعا اینجور نیستند.
مشکل از همان انتخابهای اشتباهی است که در انتخاب عیددیدنی داریم؛ معمولا چندتا از این مهمانیهای کسلکننده را که به زور میرویم، حالمان گرفته میشود و بیخیال بقیهاش میشویم. روراست اگر باشیم، هنوز اقوامی هستند که آدم میتواند در جوارشان یاد گذشته کند و خوش بگذراند؛ پس خوبهایش را سوا کنید و دل بدهید به کار.
ضمنا سعی کنید همه مهمانیها را در یک روز نگذارید. خوبهایش را در هفته اول یا حتی آخر تعطیلات پخش کنید و هر روز ۳-۲ساعت حال خوب بهخودتان تزریق کنید.
۳- متنوع برنامه بریزید
معمولا روندش این طور است که از وسط بهمن با یادآوری هرچیزی که ندیدهایم و نخواندهایم، میگوییم «امسال دیگر تمام است. حتما برای عید برنامهریزی میکنم و همهشان را میخوانم و میبینم.» ای دریغ اما! پایان تعطیلات میرسد و چیزی که برایتان میماند یک لیست است؛ یک لیست بلندبالا از کتابهایی که باید خوانده میشدند و فیلمهایی که باید دیده میشدند و در بهترین حالت بجز ۳-۲تایش، جلوی هیچکدام تیکی نخورده.
دوره اصلی افسردگی دقیقا در همین قسمت از تعطیلات شروع میشود. وقتی تعطیلات توی سرازیری میافتد، هر روز دقیقتر نگاهتان به لیست مورد نظر میافتد و آهی از سر حسرت میکشید. حسرت بابت اینکه شما هیچ وقت در زندگی به جایی نخواهید رسید، بابت بینظمیای که سرنوشت محتوم شماست، بابت اینکه این عید هم گذشت و هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد.
به همین سادگی هفته دوم تعطیلات دود میشود. مشکل اما شاید از بینظمی شما نباشد؛ مشکل از برنامه بیبرنامهای است که ریختهاید! واضح است که وسط آن حجم از مهمانی و مهمانداری، نمیتوانید ۱۳کتاب را در ۱۳روز عید بخوانید! بهتر است از همین الان برنامهتان را واقعبینانهتر بچینید. به جای بالا بردن آمار کتابها و فیلمها، برنامههای هیجانانگیز دیگری بچینید. مثلا؟ مثلا منوهای هیجانانگیزی پیدا کنید و برای روزهایی که جایی دعوت نیستید، شما آشپزی کنید؛ مثلا دکور اتاقتان را عوض کنید و با رنگ به جان وسایل چوبی قدیمیتان بیفتید؛ مثلا یک برنامه معقولتر بریزید!
۴- تورهای یکروزه را از قلم نیندازید
خیلی سالها، به هر دلیلی بعضی از خانوادهها نمیتوانند برنامه سفر نوروزی بچینند. شلوغی جادهها، مسافر بودن اقوام شهرستانی، سرمای هوا یا بیپولی باعث میشود بعضی سالها خبری از سفرهای خانگی نباشد. دو هفته بین دیوارهای خانه سر کردن، درست وقتی بیشتر دوروبریها سفر هستند و هی از تفریحاتشان در شبکههای اجتماعی عکس آپلود میکنند، همان وقتی که خیابانها خلوتند و توی کوچهها جز بچههای کوچکی که با لباسهای نو منتظر رفتن به عیددیدنی هستند، کس دیگری پر نمیزند، کار سختی است. با این حال این پایان کار نیست.
تورهای یکروزه را در کنار خانواده دریابید! شاید این بهترین زمان برای گشتوگذار در مناطق اطراف شهرتان باشد که تا به حال بهدلیل نزدیکی مسافت به ذهنتان نرسیده سراغشان بروید. این تورهای یکروزه یا نیمروزه، هم وقت زیادی از شما و برنامههایتان نمیگیرندو هم حال آدم را خوب میکنند. از ما گفتن بود!
۵- از خلوتی شهر استفاده کنید
تمام طول سال دلایلی برای انجامنشدن بعضی کارها هست. همیشه میخواهیم بههمریختگیهای خانه را سر و سامان بدهیم و دورریختنیها را دور بریزیم اما حوصلهاش نیست. همیشه دلمان میخواهد ورزش کنیم اما پارکها شلوغند و هوا آلوده. همیشه میخواهیم گواهینامه را از ته کیف بیرون بکشیم و پشت ماشین بنشینیم و تمرین کنیم اما شهر شلوغ است و.... ۲ هفته عید شهر خلوت است، هوا تمیز است، وقت خالی هم هست، پس بهترین زمان است که تکانی به بدن بدهید.
پیادهرویهای اول صبح و آخر شب انتخابهای خوبی هستند برای اینکه هم عذاب وجدان ناشی از خوردن آجیلهای مختلف را کم کنید و هم از خلوتی خیابانهایی که در تمام طول سال از گوشه و کنارشان ماشین و آدم عبور میکند، لذت ببرید.
۶- انتخابهای نو داشته باشید
یکی از عادات مشترک بیشتر ما، هم زدن توانمندیها و علایق قدیمی در ایام عید است؛ ادامه دادن همه کارهایی که در روزهای دیگر سال میکنیم و جواب دادهاند. تعطیلات عید فرصت مناسبی است که تجربههای جدید داشته باشید. یادگیری، حتی اگر در حد رد کردن یک نخ از داخل سوزن باشد، حال خوبی به آدم میدهد.
امسال عید سعی کنید چیزهای جدید یاد بگیرید. اگر به کارهای هنری علاقه دارید از افراد هنرمند خانواده یا راهکارهایی که از در و دیوار اینترنت آویزان هستند استفاده کنید. اگر به نرمافزارهای کامپیوتری علاقهمندید، بهترین زمان است که مثل خوره به جان یک نرمافزار جدید بیفتید و... (سمانه رحیمی/همشهری)
72
بهار، بهترین فرصت برای تجربه پوشیدن انواع لباسهایی است که شاید آنها را تجربه نکرده باشید چون میتوانید انواع رنگها را به مجموعه رنگ لباسهایتان اضافه کنید و با این فصل هماهنگ شوید.
برای خوش تیپ شدن شما در فصل بهار، پیشنهادهایی داریم که بد نیست آنها را هم گوشه ذهنتان داشته باشید تا این بهار خوش تیپتر از پارسال باشید.
زرد:
رنگ زرد، رنگی گرم و شاد است و جذابیت آن بیشتر به خاطر قدرت آن در روشن نشان دادن فضاهای تاریک است. رنگهای خانواده زرد هر چه روشنتر باشند، انرژی ملایمتری به ما میدهند.
سبز آبی:
رنگ سبز نمادی از رشد و شکوفایی است و از آنجایی که پرانرژیترین رنگ محسوب میشود، پوشیدن آن احساسی از تندرستی و خوشبختی را در فرد به وجود میآورد.
نارنجی:
رنگ نارنجی بهار امسال جای خودش را در کلکسیون برندهای معروف حسابی باز کرده است. یکی از ویژگیهای رنگ نارنجی این است که علاوه بر بهار، با رنگها و حال و هوای تابستان و پاییز هم جور در میآید و بسته به رنگها و مدلهایی که همراه با آن انتخاب میکنید میتوانید آن را به راحتی در هر فصلی بپوشید. (آرایشیک)
56
طرز تهیه:
ابتدا سبزی را پاک کرده و بشویید و ریز خرد کنید. تخممرغها را در ظرفی بشکنید و با بقیه مواد مخلوط کنید. نانها را از وسط نصف کنید و با یک وسیله مناسب به آرامی بدون اینکه برش عمودی بخورد از بالا درونشان را خالی کنید و از مواد کوکو، آنها را پر کنید و در یخچال بگذارید تا مواد کمی بستهتر شده و بعد آنها را برش حلقهای زده و هر دو طرف آنها را در روغن داغ سرخ کنید و در ظرف مناسب چیده و براحتی در پیکنیک یا منزل به عنوان میان وعده نوش جان کنید. (جام جم سرا)
93
طرزتهیه:
ابتدا گوشت قرمز را با یک عدد پیاز رنده شده و نمک و فلفل مخلوط و بهصورت کوفتههای کوچک درست کنید. گوشت مرغ را هم به همین نحو با پیاز رنده شده و نمک و فلفل جداگانه مخلوط کرده و ورز دهید و بهصورت کوفته در آورید و همه کوفتهها را کمی سرخ کنید. در یک قابلمه مقداری روغن بریزید و پیاز سرخ شده و نمک و فلفل و سبزیهای معطر و رب گوجه فرنگی را هم تفت داده و آب را به آن اضافه کرده و بگذارید تا جوش بیاید، ابتدا کوفتههای گوشت گوساله را درون سس بیندازید و بعد از ده دقیقه جوشیدن، کوفتههای مرغ را هم اضافه کنید. سیب زمینیهای خرد شده را هم تفت داده، به غذا افزوده و حرارت را کم کنید تا سس به خورد کوفتهها برود و جا افتاده شود. آبلیمو را هم به آن افزوده و بعد غذا را در ظرف مناسبی کشیده و با نان سنگک و پیاز ترشی میل کنید. (جام جم سرا)
41
سه شنبه 18 فروردین 1394 ساعت 08:11
جام جم سرا- اگرچه شاید شما هم تهران را بیشتر با دود و ترافیکش در تصور خود داشته باشید، اما در ادامه تصاویری را پیش رویتان گذاشتهایم که در قالب چند قاب،مناظری متفاوتتر با جلوهای دیگر را به تصویر میکشند.