«یاهو» سال گذشته به طور مخفیانه با ساخت یک نرم افزار سفارشی تمام رایانامه های کاربران خود را برای یافتن اطلاعات ویژه و مورد نیاز آژانسهای جاسوسی آمریکا مورد تفتیش و بازرسی قرار داد.
این شرکت که در تبعیت از یک دستورالعمل محرمانه دولت آمریکا، رایانامه های صدها میلیون از کاربران خود را به دستور «آژانس امنیت ملی» آمریکا- اِن اِس اِی- و یا «پلیس فدرال آمریکا»- اِف بی آی- به دقت مورد بررسی قرار داده است، اعلام کرد که دو تن از کارکنان پیشین این شرکت و یک شخص ثالث از این تفتیش و بازرسیها مطلع بودند.
برخی از کارشناسان حوزه نظارت بر اطلاعات می گویند که این تفتیش و بازرسی مخفیانه نخستین مورد از موافقت یک شرکت اینترنتی آمریکایی با خواست یک آژانس جاسوسی جهت تفتیش و بازرسی تمام رایانامه های دریافتی کاربران است که با بررسی رایانامه های ذخیره شده و یا دایره محدودی از کاربران کاملاً مغایرت دارد.
هنوز مشخص نیست که مقامات اطلاعاتی آمریکا در جستجوی چه نوع اطلاعاتی بوده اند. اما روشن است که یاهو مجموعه ای از حروف را در این رایانامه ها جستجو می کرده که این می تواند به معنای جستجوی یک عبارت در یک رایانامه و یا پیوست آن باشد.
خبرگزاری رویترز نتوانست دقیقاً مشخص نماید که چه اطلاعاتی توسط شرکت یاهو ارائه شده است و اینکه آیا مقامات اطلاعاتی آمریکا به سایر شرکتهای ارائه کننده خدمات اینترنتی پیشنهادات مشابهی ارائه کرده اند یا خیر.
طبق اظهارات دو تن از کارکنان پیشین یاهو، تصمیم «مریسا مایر» مدیر اجرایی این شرکت اینترنتی به پیروی از دستورالعمل محرمانه دولت آمریکا برخی از مدیران ارشد این شرکت را برآشفته ساخت و به خروج «آلکس استاموس»- مدیر ارشد امنیت اطلاعات یاهو- از این شرکت در ژوئن ۲۰۱۵ انجامید.
گفتنی است که شرکت یاهو در پاسخ به پرسشهای رویترز در خصوص این اقدام مخفیانه، با امتناع از ارائه هرگونه توضیح بیشتر و تنها طی یک بیانیه مختصر اعلام کرد که «یاهو یک شرکت تابع قانون است و از قوانین آمریکا پیروی می نماید».
شایان ذکر است که تحت لوای قوانین آمریکا از جمله متمم «سند نظارت بر اطلاعات خارجی» مصوب سال ۲۰۰۸، آژانسهای جاسوسی آمریکا می توانند از شرکتهای ارائه دهنده خدمات تلفنی و اینترنتی آمریکایی بخواهند که اطلاعات کاربران خود را برای کمک به روند جمع آوری اطلاعات خارجی و بنا به دلایلی گوناگون- از جمله جلوگیری از حملات تروریستی- ارائه نمایند.بسیاری از والدین گمان می کنند که آموزش مسایل جنسی را می توان در گفتگویی خلاصه کرد و ان را به بعد موکول می کنند.
بسیاری از والدین گمان می کنند که آموزش مسایل جنسی را می توان در گفتگویی خلاصه کرد و ان را به بعد موکول می کنندو آن وقت «یکی از این روزها» پدر و مادر، کودک خود را که دارد به دوران بلوغ پا می گذارد، به کناری خواهد کشید و در خلوت «حقایق زندگی» را به او خواهد گفت. به پسرها در مورد خطرات ناشی از بیماری های مقاربتی هشدار داده خواهد شد و به دخترها، خطرات ناشی از بارداری، اما آموزش مسائل جنسی باید پیش از این شروع شود.
تفاوت های جنسی
کودکان تفاوت های جنسی را امری مسلم نمی دانند. تفاوت های جنسی راز مهمی برای آنان به حساب می آید و آنها ترس و توضیحاتی خیالی در مورد تفاوت های جنسی در ذهنشان پرورش می دهند.
وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی اسـت برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن اسـت در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
رفتار جنسی خود والدین:
تربیت جنسی کودکان از طرز برخورد والدین با مسایل جنسی خودشان شروع می شود. آیا آنها بیزاری خاصی از ارتباط با جنس مخالف دارند، یا اینکه آنرا ارج می نهند؟ احساسات بر زبان نیامده والدین هر چه باشد، به کودکان انتقال خواهد یافت. به همین دلیل به سختی می توانیم به طور دقیق به والدین بگوییم که به سوالات جنسی کودکان چه پاسخی بدهند. در وهله نخست، اغتشاش فکری والدین در زمینه مسایل جنسی باید شناخته شود و نگرانی ها و شرمساری آنها نیز اصلاح پذیرد و اعتدال یابد.
شروع احساسات جنسی:
از دیدگاه نظریه های روان شناسی از آغاز تولد، کودکان آماده احساس لذات جنسی هستند و از آغاز تولد، رفتارهای جنسی آنها وارد مرحله شکل گیری می شود. لذتی که کودک از جسم خود می برد. هر چند که شباهتی به لذت یک فرد بالغ ندارد، ولی در اصل لذت جنسی اسـت. کودک به محض اینکه توانایی بدنی پیدا می کند، در جسم خود به اکتشاف می پردازد. دست های خود را به کار می اندازد و اعضای بدنش را لمس می کند، و وقتی کسی او را لمس می کند، غلغلک می دهد و نوازش می کند، لذت می برد. این لمس کردن ها و نوازش ها بخشی از آموزش جنسی کودک به حساب می آیند. از طریق همین هاست که کودک دریافت عشق و محبت را می آموزد.
در سال های نخست کودکی، دهان کودک
همان آینه اصلی اسـت که دنیا را برای او منعکس می کند. پس باید بگذارید که
این انعکاس، انعکاسی لذت بخش باشد.
زمانی به مادران هشدار می دادند که کودکانشان را نوازش نکنند و به بازی با آنها نپردازند، تا مبادا باعث تباه شدن اخلاق و رفتار آنها بشوند. با این وجود مادران فطرتاً می دانند که بازی نکردن با کودک اسـت که اخلاق و رفتار او را تباه می کند. اکنون ما می دانیم که کودک به مقدار زیادی لمس کردن محبت آمیز و مراقبت با نوازش نیاز دارد. اما در انتخاب نقاطی برای نوازش باید دقت کنیم تا تحریک آمیز نباشد. وقتی کودک با خبر می شود که از دهانش لذت فوق العاده ای به دست می آورد، هر چیزی را که پیدا می کند به دهانش می برد. مکیدن، جویدن و گاز زدن چیزهایی که حتی غیرقابل خوردن هستند، لذات خوشایندی به همراه دارد. از این لذات دهانی نبایستی جلوگیری به عمل آورد، فقط باید تنظیمشان کرد. ما باید مراقب باشیم تا آنچه وارد دهان کودک می شود بهداشتی و تمیز باشد، برخی از کودکان تمام لذات را در خوردن کسب می کنند، برخی دیگر از آنها برای تکمیل این لذات به مکیدن نیاز دارند که کودک را باید در این مورد آزاد گذاشت.
وقتی کودک نیاز به مکیدن خود را برآورده نمی سازد، این نیازها از بین نمی روند، بلکه به صورت های منفور، ضعیف تر و یا قوی تر خودشان را نشان می دهند. نوزاد شاید مکیدن انگشتش را ادامه بدهد و کودک مکیدن مداد پاک کنش را، و یک فرد بالغ مکیدن سیگارش را. نوزادان شاید تمام اشیا را به دهان ببرند، کودکان شاید ناخن هایشان را بجوند و بزرگترها شاید از دهان خود برای زدن حرف های نیش دار و زننده استفاده کنند. همه اینها اشکال مختلف یک نوع فرآیند هستند.
وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی اسـت برای تاکید روی آنها تفاوت ها، نه کاستن از آنها تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از آن اغتشاش فکری کودک که ممکن اسـت در شناختن هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
پاسخ به سئوالات کودک در مورد مسایل جنسی
در پاسخ به سوالات کودکان در این زمینه، ما نباید وسوسه شویم که همه را یکجا تحویل کودک دهیم، یعنی نباید در زمان خیلی کوتاه، زیاد آموزش بدهیم. درعین حال که دلیلی وجود ندارد تا ما نتوانیم سوالات کودکان را صادقانه و بی پرده جواب بدهیم، نیازی هم نیست که برای جواب دادن به این قبیل سوالات، طب زایمان را هم به او آموزش دهیم. بلکه باید سعی نمود جواب ها را در یک یا دو جمله خلاصه کرد . سن مناسب برای آگاه کردن کودک از مسایل جنسی زمانی اسـت که وی سوال بکند. وقتی پسر دو یا سه ساله ای به اندام های تناسلی خود اشاره می کند و با تعجب می پرسد: «این چیست؟» زمان مناسبی اسـت که به او پاسخ دهیم و برای آن نام مشخص و بجایی بگذاریم. وقتی کودک با تعجب می پرسد که بچه از کجا می آید، ما نباید به او بگوییم که بچه از کیف آقا دکتر، از بیمارستان، از سوپرمارکت، از پستخانه، یا از لانه لک لک می آید. ما به او می گوییم: «بچه در جای مخصوصی توی شکم مادر رشد می کند و از آنجا بیرون می آید.» بسته به اینکه پرسش های بعدی کودک چه باشد شاید لازم شود و شاید هم لازم نشود که در این موقع به او بگوییم آنجا اسمش رحم اسـت.
دو سوال هست که تقریبا همه کودکان زیر هفت سال را گیج می کند (یعنی کودکانی را که هنوز به مدرسه نمی روند). این دو سوال عبارتند از: 1- بچه چگونه خلق می شود؟ 2- بچه چگونه به دنیا می آید؟
توصیه می شود که تفسیر کودک از آفرینش و جای وطن نوزاد را بشنویم، و آنگاه تفسیر خودمان را ارائه دهیم.توضیح ما باید از واقعیت دور نباشد، اما لازم نیست که توضیح کاملی هم درباره یک ارتباط جنسی به او بدهیم: «وقتی پدر و مادر می خواهند که بچه ای داشته باشند، سلولی از بدن پدر به سلولی در بدن مادر می پیوندد، و آن وقت رشد بچه شروع می شود. وقتی بچه به اندازه کافی بزرگ شد از شکم مادر بیرون می آید».
لذا سن کنجکاوی های جنسی را باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود .
سوال بعدی کودک شاید همان چیزی باشد که مایه وحشت والدین اسـت: «سلول پدر چطور وارد بدن مادر می شود؟» باردیگر، ابتدا باید از کودک سوال کنیم که او این واقعه را چگونه تفسیر می کند. احتمالا با نظریه های جالب کودک مواجه خواهیم شد: بابا دانه را در شکم مادر می کارد، خانم دکتر دانه ای را با جراحی می کارد درون شکم مامان.
سوال بعدی که ممکن اسـت از ذهن کودک خارج شود، این اسـت که : «تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟»،برای این سوال برخلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: «مادرها و پدرها به یکدیگر عشق می ورزند و می خواهند بچه ای داشته باشند تا به او هم عشق بورزند.» .
برخی از پسر بچه ها آرزو می کنند که پدرها هم می توانستند بچه دارشوند. آنها می پرسند : « چرا پدر بچه بدنیا نمی آورد ؟» درپاسخ به این سوال توضیح می دهیم که در بدن یک زن جایی به اسم رحم وجود دارد و بچه می تواند درآن رشد کند. بدن مردها آنرا ندارد. کودک خواهد پرسید :« چرا؟» درپاسخ خواهیم گفت :« برای اینکه بدن زن ها و مردها متفاوت آفریده شده اسـت.» مطلوب اسـت که به پسرها اطمینان بدهیم که بچه ها به یک پدرهم احتیاج دارند تا آنها را دوست بدارد.
بازی های مخفیانه جنسی چه ایرادی دارد؟
کودکان را نباید شرمسار یا سرزنش کرد. از طرفی دیگر، نباید پوزشی بی زحمت و یا بهانه ای غلط برای آنها فراهم کرد، مثلاً بهانه ای از این قبیل: «فکر نمی کنید هوا برای قدم زدن با بدن لخت خیلی سرد باشد؟»
اگر چه رفتار مورد پسندی انجام نشده بدون تهدید باید به طور آشکار به کودک گفت: «شما داشتید لباس های همدیگر را در می آوردید. این کار قدغن اسـت، اگر تو سئوالی در این زمینه داری از ما سوال کن تا کمکت کنیم که بفهمی . اما نباید لباس های همدیگر را در آورید.» رفتار ملایم ما این امکان را فراهم می کند که بدون آسیب رساندن به کودک تجربیات جنسی او را محدود کنیم. و البته باید با نظارتی دقیق و غیر مستقیم رفتار های بعدی او را کنترل نماییم . لذا سن کنجکاوی های جنسی را که شاید به سنین قبل یا آغازین مدرسه بر میگردد ،باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود
ماهنامه کودک
خبرگزاری آریا - دنیایی پر زرق و برق، پیچیدگی های نهان و پیدا، اشیا و موانع جایگذاری شده، لباس های مخفی سازی، طراحی شگفت آور مراحل، داستان عمیق و غوطه ور کننده؛ ذهن کاربر وقتی با عنوانی مانند Dishonored 2 (بررسی دیجیاتو) با تمام این المان های خاص و یگانه مواجه می شود دچار خود درگیری هایی بعضاً دشوار می گردد.
بدون تردید می توان با شمایلی رمبو گونه و پر سروصدا وارد دنیای کارناکا شد و درب ها و شیشه ها را شکست، سروصدا به راه انداخت و حین اینکه خنده تمسخر آمیزی روی لبانمان نقش بسته گوشت و استخوان های دشمنان را سلاخی کرد.
اما آدمی وقتی با یک بازی با درونمایه Stealth رو به رو می شود، ناخودآگاه می خواهد به یک خزنده کوچک و نامحسوس تبدیل شده، در سایه ها قدم زده، دشمنان را ضمن ذکر عبارت «معذرت می خواهم» زیر لب از سر راه برداشته و اجسادشان را در نقاط غیر قابل رویت و پنهان قرار دهد.
به علاوه به عنوان یک گیمر حساس هر چند لحظه یک بار منتظر می مانیم تا بازی به درستی ذخیره شود و به عنوان مثال اگر محل حضورمان در دیس آنرد 2 لو برود، برایمان همانند یک مرگ ناگهانی بوده و مجبور هستیم برای حفظ روند کامل و بدون نقص خود مرحله را مجدداً از نو بارگذاری کنیم.
بر اساس تحقیقات انجام شده بازی هایی که زیمنه ای در اختیار گیمر قرار می دهند تا بتوانند شخصیت ایده آل شان را در دنیای مجازی پیاده کنند، بیشتر از سایر عناوین انگیزه بخش و جذاب خواهند بود.
به عبارت دیگر اگر دوست دارید یکی از مدیران نچسبی باشید که هر از گاهی به کارمندانش تلنگر می زند قطعاً بازی مس افکت را دوست خواهید داشت؛ عنوانی که به گیمر اجازه می دهد در میان ماجراهای نجات دادن سیاره و این حرف ها، به مدیریت و کنترل اوضاع بپردازد.
اما دیس آنرد 2 به این سادگی ها نیست؛ در وافع کسی نمی تواند ادعا کند ذاتاً دوست دارد مخفیانه زندگی و حرکت کرده و در سایه ها به این سو و آن سو بدود. بلکه این بازی به نحوی طراحی شده که نشان می دهد توسعه دهندگانش تمایل دارند گیمر به صورت مخفیانه بازی کند.
در واقع سازندگان و طراحان مراحل با جایگذاری موانع و اشیای مختلفی در مسیر که بتوان پشت آنها مخفی شد و از طرفی مکانیزم گیم پلی که خطر دیده شدن یا نشدن را از طریق رابط HUD نمایش می دهد، عملاً از گیمرها می خواهند که بازی را به صورت Stealth پیش ببرند.
به علاوه در نظر گرفتن اچیومنت یا تروفی منحصر به فردی که به اتمام کل داستان بازی بدون حتی یک بار تیراندازی، لو رفتن و انجام آن به صورت کاملاً مخفیانه اختصاص دارد، باعث می شود بازیکن ناخودآگاه تلاش کند با دقت بیشتری پیشروی کرده و کارهای احمقانه ای از او سر نزند.
ما بازی های ویدیوی را به کمک وسیله ای به نام کنترلر انجام می دهیم؛ گجتی که همانطور که از نامش بر می آید، کنترل بازی را به دست گیمر می سپرد. اما گاهی اوضاع از کنترل خارج می شود و تقصیر آن می تواند گردن بازیکن باشد یا حتی گردن توسعه دهنده و طراح.
در این حین طراح مرحله چالش اصلی را پیش روی بازیکن قرار می دهد تا آن را حل کند و تا وقتی که مهارت و استقامت لازم را نداشته باشیم، بازی اجازه پیشروی را به ما نمی دهد.
به نوعی بخش اعظمی از این بازی به نحوی است که بازیکن تشخیص دهد چه چیزی انتظارش را می کشد و چه کارهایی باید در آینده انجام دهد. اغلب اوقات این فرآیند از پیش تعیین شده است و تنها یکی از مسیرهای انتخابی به نهایی شدن مرحله به صورت تمام و کمال منجر می شود.
بنابراین «کمال» به فاکتور اصلی دیس آنرد 2 تبدیل می شود؛ همانگونه ای که ضربه کردن دشمن در استریت فایتر بدون آنکه نوار سلامتی کاراکتر ما دست خورده باشد، اوج لذت را فراهم می نماید، رفتار کاملاً مخفیانه و دور از چشم ها به مراتب بیشتر از سایر روش ها مسرت بخش خواهد بود.
در دنیای کارناکا فشار اصلی پیشبرد این روند روی دوش گیمر است؛ ذهن مخاطب به صورت مداوم درگیر خواهد بود و ناخودآگاه باید منتظر فرصتی برای بارگذاری مجدد مرحله باشید.
کافی است در سکانسی لو بروید؛ این دقیقاً همان هنگام فشارزایی است که شروع به سرزنش خود خواهید کرد و نگرانی از دست رفتن یا حتی ذخیره شدن خودکار بخش از پیش رو گذشته، مثل خوره به جانتان می افتد.
به طور کلی می توان گفت دیس آنرد 2 مجموعه ای از روش ها و رویکردهای مختلف را برای پیشبرد روایت کارناکا ارائه می کند، اما اگر بخواهید کمال گرایانه و بدون نقص جلو بروید، تنها با یک خط داستانی مشخص و معین طرف خواهید بود.
می دانیم که بخش زیادی از لذت یک بازی ویدیویی به ثبت رکورد، کسب جوایز، رقابت با دیگران و ارائه بهترین عملکرد مرتبط است.
گاهی اوقات مرز موفقیت و شکست به وضوح پیدا است؛ درست مانند صدها پازل خاص و عجیب و غریب بازی The Witcher یا مبارزات Last Man Standing.
اما بازی هایی که با ریسک و خطر کردن و امثالهم همراه هستند، به شاید ها و احتمالات تکیه می کنند و گیمر را مجبور به انجام اعمال سختی کرده و در صورت مشاهده کوجکترین خطایی به شدت مجازات می نمایند، بی رحمانه و دشوار همانند دیس آنرد 2 طراحی شده اند.
بازی دیس آنرد 2 مثال بارزی از یک عنوان تمام عیار در صنعت بازی های ویدیویی است که ارزش چندین بار تکرار را دارد.
اگر کمال گرایی و بینش پیشبرد آن به صورت بدون نقص گریبانتان را گرفته و گیم پلی چند ساعته ی آن، مدت زیادی است وقت و فکرتان را مشغول به خود کرده، پیشنهاد می کنیم بازه انتظارات خود را حتی فراتر از این مبحث ببرید.
چون بعد از اتمام بازی به صورت کاملاً مخفیانه، بدون شک تفکری در ذهنتان ایجاد خواهد شد که اگر فلان مرحله را پر سروصدا انجام می دادم چه می شد؟ یا اگر تمام جریان بازی را بزن بهادری جلو بروم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
بنابراین پیشنهاد می شود خلاقیت خود را به کار ببرید، روایت دیس آنرد 2 را به چند طریق مختلف دنبال کنید و مطمئن باشید هرگز نا امید نخواهید شد.
خبرگزاری آریا - دنیایی پر زرق و برق، پیچیدگی های نهان و پیدا، اشیا و موانع جایگذاری شده، لباس های مخفی سازی، طراحی شگفت آور مراحل، داستان عمیق و غوطه ور کننده؛ ذهن کاربر وقتی با عنوانی مانند Dishonored 2 (بررسی دیجیاتو) با تمام این المان های خاص و یگانه مواجه می شود دچار خود درگیری هایی بعضاً دشوار می گردد.
بدون تردید می توان با شمایلی رمبو گونه و پر سروصدا وارد دنیای کارناکا شد و درب ها و شیشه ها را شکست، سروصدا به راه انداخت و حین اینکه خنده تمسخر آمیزی روی لبانمان نقش بسته گوشت و استخوان های دشمنان را سلاخی کرد.
اما آدمی وقتی با یک بازی با درونمایه Stealth رو به رو می شود، ناخودآگاه می خواهد به یک خزنده کوچک و نامحسوس تبدیل شده، در سایه ها قدم زده، دشمنان را ضمن ذکر عبارت «معذرت می خواهم» زیر لب از سر راه برداشته و اجسادشان را در نقاط غیر قابل رویت و پنهان قرار دهد.
به علاوه به عنوان یک گیمر حساس هر چند لحظه یک بار منتظر می مانیم تا بازی به درستی ذخیره شود و به عنوان مثال اگر محل حضورمان در دیس آنرد 2 لو برود، برایمان همانند یک مرگ ناگهانی بوده و مجبور هستیم برای حفظ روند کامل و بدون نقص خود مرحله را مجدداً از نو بارگذاری کنیم.
بر اساس تحقیقات انجام شده بازی هایی که زیمنه ای در اختیار گیمر قرار می دهند تا بتوانند شخصیت ایده آل شان را در دنیای مجازی پیاده کنند، بیشتر از سایر عناوین انگیزه بخش و جذاب خواهند بود.
به عبارت دیگر اگر دوست دارید یکی از مدیران نچسبی باشید که هر از گاهی به کارمندانش تلنگر می زند قطعاً بازی مس افکت را دوست خواهید داشت؛ عنوانی که به گیمر اجازه می دهد در میان ماجراهای نجات دادن سیاره و این حرف ها، به مدیریت و کنترل اوضاع بپردازد.
اما دیس آنرد 2 به این سادگی ها نیست؛ در وافع کسی نمی تواند ادعا کند ذاتاً دوست دارد مخفیانه زندگی و حرکت کرده و در سایه ها به این سو و آن سو بدود. بلکه این بازی به نحوی طراحی شده که نشان می دهد توسعه دهندگانش تمایل دارند گیمر به صورت مخفیانه بازی کند.
در واقع سازندگان و طراحان مراحل با جایگذاری موانع و اشیای مختلفی در مسیر که بتوان پشت آنها مخفی شد و از طرفی مکانیزم گیم پلی که خطر دیده شدن یا نشدن را از طریق رابط HUD نمایش می دهد، عملاً از گیمرها می خواهند که بازی را به صورت Stealth پیش ببرند.
به علاوه در نظر گرفتن اچیومنت یا تروفی منحصر به فردی که به اتمام کل داستان بازی بدون حتی یک بار تیراندازی، لو رفتن و انجام آن به صورت کاملاً مخفیانه اختصاص دارد، باعث می شود بازیکن ناخودآگاه تلاش کند با دقت بیشتری پیشروی کرده و کارهای احمقانه ای از او سر نزند.
ما بازی های ویدیوی را به کمک وسیله ای به نام کنترلر انجام می دهیم؛ گجتی که همانطور که از نامش بر می آید، کنترل بازی را به دست گیمر می سپرد. اما گاهی اوضاع از کنترل خارج می شود و تقصیر آن می تواند گردن بازیکن باشد یا حتی گردن توسعه دهنده و طراح.
در این حین طراح مرحله چالش اصلی را پیش روی بازیکن قرار می دهد تا آن را حل کند و تا وقتی که مهارت و استقامت لازم را نداشته باشیم، بازی اجازه پیشروی را به ما نمی دهد.
به نوعی بخش اعظمی از این بازی به نحوی است که بازیکن تشخیص دهد چه چیزی انتظارش را می کشد و چه کارهایی باید در آینده انجام دهد. اغلب اوقات این فرآیند از پیش تعیین شده است و تنها یکی از مسیرهای انتخابی به نهایی شدن مرحله به صورت تمام و کمال منجر می شود.
بنابراین «کمال» به فاکتور اصلی دیس آنرد 2 تبدیل می شود؛ همانگونه ای که ضربه کردن دشمن در استریت فایتر بدون آنکه نوار سلامتی کاراکتر ما دست خورده باشد، اوج لذت را فراهم می نماید، رفتار کاملاً مخفیانه و دور از چشم ها به مراتب بیشتر از سایر روش ها مسرت بخش خواهد بود.
در دنیای کارناکا فشار اصلی پیشبرد این روند روی دوش گیمر است؛ ذهن مخاطب به صورت مداوم درگیر خواهد بود و ناخودآگاه باید منتظر فرصتی برای بارگذاری مجدد مرحله باشید.
کافی است در سکانسی لو بروید؛ این دقیقاً همان هنگام فشارزایی است که شروع به سرزنش خود خواهید کرد و نگرانی از دست رفتن یا حتی ذخیره شدن خودکار بخش از پیش رو گذشته، مثل خوره به جانتان می افتد.
به طور کلی می توان گفت دیس آنرد 2 مجموعه ای از روش ها و رویکردهای مختلف را برای پیشبرد روایت کارناکا ارائه می کند، اما اگر بخواهید کمال گرایانه و بدون نقص جلو بروید، تنها با یک خط داستانی مشخص و معین طرف خواهید بود.
می دانیم که بخش زیادی از لذت یک بازی ویدیویی به ثبت رکورد، کسب جوایز، رقابت با دیگران و ارائه بهترین عملکرد مرتبط است.
گاهی اوقات مرز موفقیت و شکست به وضوح پیدا است؛ درست مانند صدها پازل خاص و عجیب و غریب بازی The Witcher یا مبارزات Last Man Standing.
اما بازی هایی که با ریسک و خطر کردن و امثالهم همراه هستند، به شاید ها و احتمالات تکیه می کنند و گیمر را مجبور به انجام اعمال سختی کرده و در صورت مشاهده کوجکترین خطایی به شدت مجازات می نمایند، بی رحمانه و دشوار همانند دیس آنرد 2 طراحی شده اند.
بازی دیس آنرد 2 مثال بارزی از یک عنوان تمام عیار در صنعت بازی های ویدیویی است که ارزش چندین بار تکرار را دارد.
اگر کمال گرایی و بینش پیشبرد آن به صورت بدون نقص گریبانتان را گرفته و گیم پلی چند ساعته ی آن، مدت زیادی است وقت و فکرتان را مشغول به خود کرده، پیشنهاد می کنیم بازه انتظارات خود را حتی فراتر از این مبحث ببرید.
چون بعد از اتمام بازی به صورت کاملاً مخفیانه، بدون شک تفکری در ذهنتان ایجاد خواهد شد که اگر فلان مرحله را پر سروصدا انجام می دادم چه می شد؟ یا اگر تمام جریان بازی را بزن بهادری جلو بروم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
بنابراین پیشنهاد می شود خلاقیت خود را به کار ببرید، روایت دیس آنرد 2 را به چند طریق مختلف دنبال کنید و مطمئن باشید هرگز نا امید نخواهید شد.
تابهحال به این فکر کردهاید چطور میتوان همه اتصالات صورت گرفته به سرورهای دیگر و اطلاعات مبادله شده بهصورت پنهانی در ویندوز را ردگیری کرد و روی آنها نظارت داشت؟ اگر تا به حال هیچ نظارتی روی این اتصالات نداشتهاید، همین حالا دست به کار شوید و با استفاده از ترفندی که به شما آموزش میدهیم، بدون نیاز به هیچ نرمافزار جانبی دیگری با کمک ویندوز، همه این ارتباطات پنهان را کشف کنید.
چنانچه از ویندوز ویستا یا 7 استفاده میکنید روی منوی استارت کلیک کرده، عبارت CMD را تایپ کنید و در ادامه روی نتیجه یافت شده با همین عنوان کلیک راست ماوس را فشار داده و گزینه Run as Administrator را انتخاب کنید.
چنانچه از ویندوز 8 یا 10 استفاده میکنید روی گزینه استارت کلیک راست ماوس را فشار داده و از منوی بهنمایش درآمده گزینه (Command Prompt (Admin را انتخاب کنید.
این فرمان را در خط فرمان تایپ کرده و کلید اینتر را فشار دهید:
netstat -abf 5 » jamejam.txt
حدود دو دقیقه صبر کنید تا گزارش کاملی از همه اتصالات پنهانی و تبادلات انجام شده در این مدت زمان، ثبت و در فایل jamejam.txt ذخیره شود.
پس از پایان یافتن مدت زمان دلخواهتان (بهعنوان مثال دو دقیقه) کلیدهای Ctrl+C را فشار دهید تا عملیات ثبت گزارشها متوقف شود.
حالا کافی است فرمان زیر را در خط فرمان وارد کنید تا فایل گزارش
jamejam.txt توسط ویرایشگر متنی ویندوز باز شود.
Jamejam.txt
با کمی دقت در فایل گزارش بهنمایش درآمده مشاهده خواهید کرد چه نرمافزارهایی از رایانه شما به کدام سرورها و مقصدهای خارجی اتصال پیدا کردهاند و براحتی با بررسی این اتصالات پنهان میتوانید گزینههای مشکوک را شناسایی و نسبت به جلوگیری از فعالیت آنها اقدام کنید.
ضمیمه کلیک جامجم
بسیاری از والدین گمان می کنند که آموزش مسایل جنسی را می توان در گفتگویی خلاصه کرد و ان را به بعد موکول می کنند.
بسیاری از والدین گمان می کنند که آموزش مسایل جنسی را می توان در گفتگویی خلاصه کرد و ان را به بعد موکول می کنندو آن وقت «یکی از این روزها» پدر و مادر، کودک خود را که دارد به دوران بلوغ پا می گذارد، به کناری خواهد کشید و در خلوت «حقایق زندگی» را به او خواهد گفت. به پسرها در مورد خطرات ناشی از بیماری های مقاربتی هشدار داده خواهد شد و به دخترها، خطرات ناشی از بارداری، اما آموزش مسائل جنسی باید پیش از این شروع شود.
تفاوت های جنسی
کودکان تفاوت های جنسی را امری مسلم نمی دانند. تفاوت های جنسی راز مهمی برای آنان به حساب می آید و آنها ترس و توضیحاتی خیالی در مورد تفاوت های جنسی در ذهنشان پرورش می دهند.
وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی اسـت برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن اسـت در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
رفتار جنسی خود والدین:
تربیت جنسی کودکان از طرز برخورد والدین با مسایل جنسی خودشان شروع می شود. آیا آنها بیزاری خاصی از ارتباط با جنس مخالف دارند، یا اینکه آنرا ارج می نهند؟ احساسات بر زبان نیامده والدین هر چه باشد، به کودکان انتقال خواهد یافت. به همین دلیل به سختی می توانیم به طور دقیق به والدین بگوییم که به سوالات جنسی کودکان چه پاسخی بدهند. در وهله نخست، اغتشاش فکری والدین در زمینه مسایل جنسی باید شناخته شود و نگرانی ها و شرمساری آنها نیز اصلاح پذیرد و اعتدال یابد.
شروع احساسات جنسی:
از دیدگاه نظریه های روان شناسی از آغاز تولد، کودکان آماده احساس لذات جنسی هستند و از آغاز تولد، رفتارهای جنسی آنها وارد مرحله شکل گیری می شود. لذتی که کودک از جسم خود می برد. هر چند که شباهتی به لذت یک فرد بالغ ندارد، ولی در اصل لذت جنسی اسـت. کودک به محض اینکه توانایی بدنی پیدا می کند، در جسم خود به اکتشاف می پردازد. دست های خود را به کار می اندازد و اعضای بدنش را لمس می کند، و وقتی کسی او را لمس می کند، غلغلک می دهد و نوازش می کند، لذت می برد. این لمس کردن ها و نوازش ها بخشی از آموزش جنسی کودک به حساب می آیند. از طریق همین هاست که کودک دریافت عشق و محبت را می آموزد.
در سال های نخست کودکی، دهان کودک
همان آینه اصلی اسـت که دنیا را برای او منعکس می کند. پس باید بگذارید که
این انعکاس، انعکاسی لذت بخش باشد.
زمانی به مادران هشدار می دادند که کودکانشان را نوازش نکنند و به بازی با آنها نپردازند، تا مبادا باعث تباه شدن اخلاق و رفتار آنها بشوند. با این وجود مادران فطرتاً می دانند که بازی نکردن با کودک اسـت که اخلاق و رفتار او را تباه می کند. اکنون ما می دانیم که کودک به مقدار زیادی لمس کردن محبت آمیز و مراقبت با نوازش نیاز دارد. اما در انتخاب نقاطی برای نوازش باید دقت کنیم تا تحریک آمیز نباشد. وقتی کودک با خبر می شود که از دهانش لذت فوق العاده ای به دست می آورد، هر چیزی را که پیدا می کند به دهانش می برد. مکیدن، جویدن و گاز زدن چیزهایی که حتی غیرقابل خوردن هستند، لذات خوشایندی به همراه دارد. از این لذات دهانی نبایستی جلوگیری به عمل آورد، فقط باید تنظیمشان کرد. ما باید مراقب باشیم تا آنچه وارد دهان کودک می شود بهداشتی و تمیز باشد، برخی از کودکان تمام لذات را در خوردن کسب می کنند، برخی دیگر از آنها برای تکمیل این لذات به مکیدن نیاز دارند که کودک را باید در این مورد آزاد گذاشت.
وقتی کودک نیاز به مکیدن خود را برآورده نمی سازد، این نیازها از بین نمی روند، بلکه به صورت های منفور، ضعیف تر و یا قوی تر خودشان را نشان می دهند. نوزاد شاید مکیدن انگشتش را ادامه بدهد و کودک مکیدن مداد پاک کنش را، و یک فرد بالغ مکیدن سیگارش را. نوزادان شاید تمام اشیا را به دهان ببرند، کودکان شاید ناخن هایشان را بجوند و بزرگترها شاید از دهان خود برای زدن حرف های نیش دار و زننده استفاده کنند. همه اینها اشکال مختلف یک نوع فرآیند هستند.
وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی اسـت برای تاکید روی آنها تفاوت ها، نه کاستن از آنها تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از آن اغتشاش فکری کودک که ممکن اسـت در شناختن هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
پاسخ به سئوالات کودک در مورد مسایل جنسی
در پاسخ به سوالات کودکان در این زمینه، ما نباید وسوسه شویم که همه را یکجا تحویل کودک دهیم، یعنی نباید در زمان خیلی کوتاه، زیاد آموزش بدهیم. درعین حال که دلیلی وجود ندارد تا ما نتوانیم سوالات کودکان را صادقانه و بی پرده جواب بدهیم، نیازی هم نیست که برای جواب دادن به این قبیل سوالات، طب زایمان را هم به او آموزش دهیم. بلکه باید سعی نمود جواب ها را در یک یا دو جمله خلاصه کرد . سن مناسب برای آگاه کردن کودک از مسایل جنسی زمانی اسـت که وی سوال بکند. وقتی پسر دو یا سه ساله ای به اندام های تناسلی خود اشاره می کند و با تعجب می پرسد: «این چیست؟» زمان مناسبی اسـت که به او پاسخ دهیم و برای آن نام مشخص و بجایی بگذاریم. وقتی کودک با تعجب می پرسد که بچه از کجا می آید، ما نباید به او بگوییم که بچه از کیف آقا دکتر، از بیمارستان، از سوپرمارکت، از پستخانه، یا از لانه لک لک می آید. ما به او می گوییم: «بچه در جای مخصوصی توی شکم مادر رشد می کند و از آنجا بیرون می آید.» بسته به اینکه پرسش های بعدی کودک چه باشد شاید لازم شود و شاید هم لازم نشود که در این موقع به او بگوییم آنجا اسمش رحم اسـت.
دو سوال هست که تقریبا همه کودکان زیر هفت سال را گیج می کند (یعنی کودکانی را که هنوز به مدرسه نمی روند). این دو سوال عبارتند از: 1- بچه چگونه خلق می شود؟ 2- بچه چگونه به دنیا می آید؟
توصیه می شود که تفسیر کودک از آفرینش و جای وطن نوزاد را بشنویم، و آنگاه تفسیر خودمان را ارائه دهیم.توضیح ما باید از واقعیت دور نباشد، اما لازم نیست که توضیح کاملی هم درباره یک ارتباط جنسی به او بدهیم: «وقتی پدر و مادر می خواهند که بچه ای داشته باشند، سلولی از بدن پدر به سلولی در بدن مادر می پیوندد، و آن وقت رشد بچه شروع می شود. وقتی بچه به اندازه کافی بزرگ شد از شکم مادر بیرون می آید».
لذا سن کنجکاوی های جنسی را باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود .
سوال بعدی کودک شاید همان چیزی باشد که مایه وحشت والدین اسـت: «سلول پدر چطور وارد بدن مادر می شود؟» باردیگر، ابتدا باید از کودک سوال کنیم که او این واقعه را چگونه تفسیر می کند. احتمالا با نظریه های جالب کودک مواجه خواهیم شد: بابا دانه را در شکم مادر می کارد، خانم دکتر دانه ای را با جراحی می کارد درون شکم مامان.
سوال بعدی که ممکن اسـت از ذهن کودک خارج شود، این اسـت که : «تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟»،برای این سوال برخلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: «مادرها و پدرها به یکدیگر عشق می ورزند و می خواهند بچه ای داشته باشند تا به او هم عشق بورزند.» .
برخی از پسر بچه ها آرزو می کنند که پدرها هم می توانستند بچه دارشوند. آنها می پرسند : « چرا پدر بچه بدنیا نمی آورد ؟» درپاسخ به این سوال توضیح می دهیم که در بدن یک زن جایی به اسم رحم وجود دارد و بچه می تواند درآن رشد کند. بدن مردها آنرا ندارد. کودک خواهد پرسید :« چرا؟» درپاسخ خواهیم گفت :« برای اینکه بدن زن ها و مردها متفاوت آفریده شده اسـت.» مطلوب اسـت که به پسرها اطمینان بدهیم که بچه ها به یک پدرهم احتیاج دارند تا آنها را دوست بدارد.
بازی های مخفیانه جنسی چه ایرادی دارد؟
کودکان را نباید شرمسار یا سرزنش کرد. از طرفی دیگر، نباید پوزشی بی زحمت و یا بهانه ای غلط برای آنها فراهم کرد، مثلاً بهانه ای از این قبیل: «فکر نمی کنید هوا برای قدم زدن با بدن لخت خیلی سرد باشد؟»
اگر چه رفتار مورد پسندی انجام نشده بدون تهدید باید به طور آشکار به کودک گفت: «شما داشتید لباس های همدیگر را در می آوردید. این کار قدغن اسـت، اگر تو سئوالی در این زمینه داری از ما سوال کن تا کمکت کنیم که بفهمی . اما نباید لباس های همدیگر را در آورید.» رفتار ملایم ما این امکان را فراهم می کند که بدون آسیب رساندن به کودک تجربیات جنسی او را محدود کنیم. و البته باید با نظارتی دقیق و غیر مستقیم رفتار های بعدی او را کنترل نماییم . لذا سن کنجکاوی های جنسی را که شاید به سنین قبل یا آغازین مدرسه بر میگردد ،باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود
ماهنامه کودک