گویی طلاق هیچ قاعدهای بر نمیتابد. مرضی است مسری در هر کوی و برزن و اتفاقا طلاق در جاهایی که فکرش را نمیکردیم بیشتر است. بهعنوان مثال باز هم استان خراسان رضوی همچنان جایگاه اول طلاق را در کشور به خود اختصاص داده است.
سیدحسن نیری، مدیرکل ثبت احوال خراسان رضوی با بیان اینکه خراسان رضوی رتبه اول طلاق را در کشور دارد، گفته «در ٩ ماهه نخستسال جاری، ١٣هزار و ٧٢٥ طلاق در این استان به ثبت رسیده که در مقایسه با مدت مشابه در سال ٩٢ که ١١هزار و ٥٠٤ واقعه طلاق ثبت شده بود، شاهد رشد ٣/ ١٩درصدی طلاق بودهایم».
گویا بر نظریاتی که عرف تا پیش از این باور داشت، باید خط بطلان کشید. بر اساس نگاه حاکم در جامعه، طبقه متوسط و سنتی، بافتهای متاثر از فضاهای غیرمدرن و استانهای دور از پایتخت، نظام خانواده را بیشتر حفظ میکردند و نشانه آن آمار کمتر طلاق در بین آنها بود، اما با ارایه این آمار دیگر این نظریات یک شوخی است.
برخی شهرها و استانهای سنتی اینک در طلاق از تهران جلوترند! حالا اما، این فرض که بالا رفتن آمار طلاق میان طبقه سنتی و متوسط ممکن است حاصل ناآشنایی با مهارتهای زندگی امروز، مشکلات اقتصادی، مسائل جنسی، تفاوتهای فرهنگی - تربیتی و... باشد، جدیتر انگاشته میشود.
زیر پوست جامعه سنتی، تحرکاتی وجود دارد که باید دیده شود! گویا باید اطلاعات جوامع کمتر سنتیتر ایران که اینک در آمار طلاق عقب افتادهاند را در اختیار جوامع سنتی و متوسط قرار داد. فقر آگاهی دیگر موجب بقای خانواده نیست.
در ایران تاکنون براساس یافتههای یک تحقیق ملی، ٣٦ دلیل برای جدایی زن و شوهرها از هم ذکر شده: اعتیاد به موادمخدر، دخالت اطرافیان، کتککاری، تنفر و بیعلاقگی، سوءظن، درآمد ناکافی، اختلالات روانی، خشونت روانی، ازدواجهای تحمیلی، مشکلات جنسی، عدم تمکین، بیکاری همسر، اختلافات فرهنگی، ازدواج مجدد زوج، ارتباطات نامشروع همسر و تفاوت سنی، مهمترین علتهای طلاق در ایران هستند.
کاظم فروتن، رئیس کنگره خانواده و سلامت جنسی ایران، با اشاره به اینکه نتیجه بررسی پروندههای دادگاه خانواده نشان میدهد که حدود ۵۰ درصد طلاقها در ایران، ریشه در مسائل و مشکلات جنسی دارند، میگوید: «بر اساس آمارهای موجود، درحال حاضر از هر ٤ طلاق، ٢ مورد آن به خاطر مشکلات جنسی است.»
این دلایل باید مورد بررسی قرار گرفته و در خصوص آنها تدابیری اندیشیده شود. بیتدبیری ما را به مرز سقوط خانوادهها پیش خواهد برد.
اگر برای نمونه به سراغ تعداد پروندههای موجود طلاق برویم عمق فاجعه بیشتر رخ نمایی میکند: تابستان امسال بود که مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری از وجود ۱۴میلیون پرونده طلاق در دادگاههای ایران خبر داد.
پورمحمدی گفت: «آمار ۲۰درصدی طلاق و ۱۴میلیون فقره پرونده طلاق در مراجع قضایی برازنده یک نظام اسلامی نیست.»
این حجم از مطالبات ناکام زناشویی حاکی از آن است که دیگر نشانه اتهام متوجه زن یا شوهر نیست. انسان و نیازهای انسانی و مایحتاج اولیه انسانی عامل پیگیرکننده طلاقهاست.
فریبا حاجعلی، رئیس کارگروه پیشگیری از طلاق و آسیبهای تحکیم و تعالی خانواده قوهقضائیه میگوید: «بر اساس آمار متقاضیان طلاق، ۴۸درصد مردان، ۲۳درصد زنان و ۲۹درصد توافقی است.» ما با انسانهایی مواجه شدهایم که از فقر اطلاعات زناشویی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و فقر ارتباط با گروههای دیگر اجتماعی رنج میبرند و به خودزنی میپردازند. طلاق این روزها خودزنی نسلهایی شده است که ناکام از پیشرفت، در سر جای خود درجا میزنند. زوجهای جوان همچون آلیس شدهاند در سرزمین عجایب. هر چه میدوند میبینند در همان جای قبلیاند و اگر ندوند، فرو میروند و این آغاز ویرانی است. (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
یکی از نشانههای سرطان دهانه رحم، عفونتهای دستگاه تناسلی است که متأسفانه بیشتر زنان آن را جدی نمیگیرند و سعی میکنند با روشهای خانگی و خودسرانه بیماری را درمان کنند یا اینکه وقتی علائم بیماری بهبود پیدا کرد، درمان را رها میکنند اما باید بگوییم همین عفونتها گاهی تبدیل به ضایعات پیش سرطانی شده و بعد از حداقل ۵ سال به سرطان واقعی تبدیل میشوند. سرطانی که عنوان مسری بودن را یدک میکشد و بدون هیچ گونه علائمی خاص- آن هم با دوره نهفتگی طولانی- در میان سلولهای دهانه رحم تودههای بدشکل سرطانی را تشکیل میدهد.
دکتر موسوی رئیس انجمن زنان و زایمان ایران، سرطان دهانه رحم یا سرطان سرویکس را از جمله سرطانهایی نام میبرد که علت ویروسی دارد و اغلب از طریق مقاربت جنسی منتقل میشود.
او میگوید: هر دو نوع سرطان کبد و دهانه رحم منشأ ویروسی دارند. سرطان کبد از طریق ویروس هپاتیت و سرطان دهانه رحم از طریق ویروس پاپیلومای انسانی منتقل میشوند. حدود صد نوع مختلف از این ویروس وجود دارد که تنها ۲۰ نوع از آن در دستگاه تناسلی عفونت ایجاد میکنند و ۸۰ نوع دیگر باعث بروز زگیلهای پوستی میشوند. همچنین از ویروسهای عامل عفونت دستگاه تناسلی، ۱۳ نوعشان پرخطر هستند و باعث ایجاد سرطان میشوند و باقی ویروسها زگیلهای عفونی به وجود میآورند که معمولاً بدخیم نیستند و منجر به خارشهای پوستی در بیمار میشوند. انواع عفونتهای دستگاه تناسلی هنگامی که در بافت دهانه رحم، سلولهای سرطانی ایجاد میکنند، معمولاً بدون علامت هستند و بیمار متوجه بیماریاش نمیشود.
به گفته رئیس انجمن زنان و زایمان، دو رده سلول در دهانه رحم وجود دارد. زمانی که این سلولها در حال تکثیر هستند، ویروس فرصت پیدا کرده و وارد هسته سلولها میشود و سلول را از کنترل خارج و به طرف تکثیر تومور پیش میبرد.
او به زنان توصیه میکند، از آنجا که این ویروس مدت زمان طولانی در دستگاه تناسلی باقی میماند و این زمان بین ۵ تا ۱۰ سال طول میکشد، زنان باید در این سالها از آزمایشهای غربالگری سلولهای دهانه رحم استفاده کنند. یکی از این آزمایشها لزوم آزمایش «پاپ اسمیر» است. چنانچه این ویروس در مراحل اولیه کشف شود، سرطان قابل درمان است. روشهایی مانند جراحی، لیزر درمانی، سوزاندن و منجمد کردن، سلولهای تخریبشده سرطانی را از بین میبرد و سلامتی را به بیمار هدیه میدهد. عامل اصلی این سرطان تماس از طریق مقاربت بویژه ارتباط جنسی است.
دکتر موسوی هشدار میدهد که عامل ویروسی سرطان دهانه رحم همچنین در دستگاه تناسلی مردان در چینهای پوستی سالها مخفی شده و به حالت کمون باقی میماند و در مردان سرطانهای دستگاه تناسلی یا سرطان دستگاه مقعد ایجاد میکند.
به گفته این متخصص زنان و زایمان، آمارهای کشوری و مرکز کنترل سرطان، سرطان دهانه رحم را جزو سیزدهمین سرطان شایع در کشور اعلام کرده است ولی آلودگی ویروسی که به آن «مرحله پیش سرطانی» (دیس پلازی) میگویند و هیچگونه علامتی نیز ندارد، نسبت به گذشته افزایش داشته و در حال شیوع است. (در مرحله دیس پلازی ویروس وارد سلولها شده و سلولها را تخریب میکند و فرمان تکثیر بیرویه سلولها را صادر میکند و تغییرات سرطانی در سلول ایجاد میشود). (فریبا خان احمدی/ایران)
به گزارش مهر، دانشمندان دانشگاه بیلور در تحقیقاتی ویژه به بررسی پدیده مسری بودن خمیازه کشیدن پرداخته اند.
هنگامی که فردی خمیازه می کشد، افراد دیگر با دیدن او تمایل بیشتری به خمیازه کشیدن نشان می دهند.
این پدیده علاوه بر انسان ها در بسیاری از پستانداران که به صورت جمعی زندگی می کنند نیز مشاهده می شود.
حال این امر ارتباط مستقیمی با نوع شخصیت اجتماعی فرد دارد. افرادی که دارای شخصیت روانی ضداجتماعی هستند، به شدت کمتر از افرادی اجتماعی تحت تاثیر این زنجیره انتقال خمیازه قرار می گیرند.
در این تحقیقات از ۱۳۵ دانشجوی این دانشگاه استفاده شده و در تحقیقاتی، نحوه انتقال خمیازه در این افراد مورد بررسی قرار گرفته است.
در این تحقیقات مشخص شد افرادی که خصلت هایی مانند خودسر بودن، نترس بودن، جمع گریز بودن و مداخله جو بودن را در خود دارند، در دفعات کمتری با مشاهده خمیازه دیگران آن را تکرار می کنند.
برای تعیین نوع شخصیت افراد شرکت کننده در این تحقیقات، تعداد ۱۵۳ سوال مختلف روانشناسی از آنها پرسیده شده بود.
این سوال ها در قالب یک پرسشنامه در اختیار این دانشجویان قرار گرفته بود و پاسخ های آنها توسط متخصصان روانشناسی مورد تحلیل قرار گرفته و نوع شخصیت هر فرد تعیین شده بود.
پس از پر کردن نظرسنجی، دانشجویان به یک اتاق انتقال پیدا کردند. در این اتاق هدفون های از بین برنده صدای محیط بر روی گوش آنها قرار داده شد و در یک نمایشگر، به مدت ده ثانیه یک بار چهار نوع تصویر به نمایش در می آمد.
تصویر نخست، چهره فردی در حال خمیازه کشیدن بود، تصویر دوم صورتی در حال لبخند زدن را نشان می داد و تصویر سوم نیز چهره ای عادی و بدون بروز احساسات خاص را شامل می شد. پس از این سه مورد نیز تصویر به مدت کوتاهی سیاه رنگ می شد.
در هر یک از این تصاویر، وضعیت حرکت عضلات صورت و عصب های هر دانشجو با کمک یک حسگر ویژه اندازه گیری شد و در نهایت نیز نتایج یاد شده از این تحقیقات به دست آمد.