گغارد درون درهای خوشمنظره در فاصله ۹ کیومتری از معبد گارنی (garni) نهفته است. این کلیسا نام خود را از نیزهی مقدسی که مسیح در زمان مصلوبشدن به وسیله آن مجروح شده گرفته است. بنا به روایات نیزه نیز در اینجا نگهداری میشده اما هماکنون در خزانهی مقدس در کلیسای مادر یعنی اچمیادزین (Echmiadzin) قرار دارد.
ویژگیهای معماری معبد گغارد
گغارد ساختمان این معبدی جذاب از گرانیت سخت کندهکاری شده و جزو چهارکلیسای نایابی میباشد که در صخره و درهها بنا شدهاند. بنا بر افسانهها، گغارد در قرن ۴ بنا گذاشته شد. در هر حال قدمت این کهنترین کلیسای غاری شکل، به قرن ۷ باز میگردد .در آن زمان Ayrivank (غار و معبد) نام داشته که بخشی از آن توسط حمله اعراب در سال ۹۲۳ سوزانده شد. در جوار معبد، در سمت چپ بر روی تپه، سلولهای رهبانی غارمانندی که توسط راهبان ساخته شدهاند قابل رویت است. درختها با پراکندگی نقطهوار تا طرف دیگر معبد در نزدیکی رودخانه امتداد دارند.
معبد گغارد و برآوردهکردن آرزوها
بنا به روایات اگر دعا و یا آرزوای دارید باید تکهای از پارچه لباس خود را به درختی در نزدیکی معبد گره بزنید تا آرزویتان به حقیقت بپیوندد. در داخل معبد گغارت دو کلیسای ساخته شده در قرن ۱۳ وجود دارند. ساختار اصلی یعنی کلیسا Surp Astvatsatsin (مادر خدای مقدس) در ۱۲۱۵ ساخته شده است. ورودی مجاور که تقریبا بزرگتر از کلیسا میباشد با سقف پیچیده و حکاکی شده (داری ۹ قوس) در سالهای ۱۲۱۵-۱۲۲۵بنا شده است. بیرون کلیسا بالاتر از درب جنوب، نشان خانواده شاهزاده زاکاریان وجود دارد. این نماد شیر سلطنتی همانند نمادهای سلطنتی اقوام شرقی است.
در سمت راست راهرو، دو ورودی سنگی وجود دارد. ورودی سمت چپ (ساخته شده در سال ۱۲۴۰) شامل حوضچهای میباشد که از آب چشمه پر میشود. آب این چشمه مقدس بوده و خوششانسی میآورد. روایت است که پاشیدن مقداری از این آب بر بدن پوست را جوان میکند. در سمت راست کلیسای کوچکی وجود دارد که در سال ۱۲۶۳ ساخته شده و شامل چهار ستون و مقبره شاهزاده Papaq Proshian و همسرش، Hruzakan است. بر روی این مقبره نشانی یک شکل دو شیر زنجیر شده و یک عقاب به عنوان یادبود این خانواده حک شده است.
در سمت چپ پلههای سنگی بر روی تپه ۱۰ متری، کلیسای کوچکی تراشیده شده از سنگ خام بنا شده است. باتوجه به اینکه این کلیسای کوچک از سنگ اطراف حک شده است، ابعاد آن خارقالعاده است. آکوستیک آنجا نیز بسیار شگفت انگیز است. در گوشه دریچهای وجود دارد که رو به کلیسای پایین است. در سمت راست کلیسا پلههای وجود دارند که به سلولهای راهبان منتهی می شوند.
در این مسیر همچنین خاچکارهای (صلیب حکاکی شده از سنگ) متعددی وجود دارند. در خارج از معبد مکان مخصوصی برای مراسم قربانی نیز وجود دارد. بدون شک بازدید از معبد گغارت، با سنگ برشها و مقبرههای منحصر به فردش، که به خوبی حفظ شده و نمونه کاملی از معماری قرون وسطی ارامنه مسیحی و هنر تزئینی آنان است و یکی از فراموشنشدنیترین خاطرات شما را در طول سفر ارمنستان رقم خواهد زد.
منبع : ارک توریسم
معبد اوشو آشرام متعلق به یک عارف هندی به نام اوشو بوده است که امروزه گردشگران زیادی را برای یادگیری مدیتیشن از سراسر دنیا به خود جذب می کند.
معبد اوشو آشرام از آن مکانهای دیدنی هند است که کمتر کسی آن را میشناسد. این موضوع را میتوان با یک جستجوی ساده در اینترنت و تعداد مطالب منتشر شده به زبان فارسی فهمید.
نه تنها در وبگردی بلکه اگر نگاهی به تورهای مسافرتی به هند بیندازید و یا از مکانهای دیدنی آن بپرسید کم میشود اسمی از این معبد به میان بیاید. شاید این موضوع به دلیل موقعیت مکانی این معبد باشد.
معبد اوشو در شهر پانا هند قرار گرفته است. شهری که نسبت به شهرهای دیگر هند مثل دهلی و بمبئی و ... معروف نیست؛ با اینکه شهر پانا جاذبههای درخوری را برای دیدن دارد و پر از مکانهایی است که میتوان برای گشت و گذار رویش حساب کرد و کلی نیز سرگرم شد. شاید هم آنقدر معبدهای زیبا و معروف در هند وجود دارد که کمتر فرصت بازدید از این معبد برای گردشگران ایرانی پیش آمده است. به هرحال دلیل کمتر دیدهشدن این معبد هر چه که باشد، خواندن این مطلب میتواند به شما در شناخت معبد اوشو کمک کند.
همانطور که میدانید هند را کشور هفتاد و دو مذهب میگویند. مهد فرقهها و مذاهبی که در همه زمینهها و بعدهای این کشور رد پایش دیده میشود. مثلا در زمینه گردشگری تا جایی اهمیت پیدا میکند که جهانگردان این کشور را با معبدهایش میشناسند. البته نه معبدی که بحث این مطلب ماست.
اوشو نام یک عارف هندی است. یک انسان مذهبی که خودش را وابسته و پیرو هیچ مذهبی نمیدانست و بیشتر بر انسانیت و کشف توانمندیهای انسان تاکید داشت. او کتابهای زیادی را از خود به جای گذاشت و پیروان زیادی در سراسر هند داشت. یکی از رسانهها اوشو را جزء 20 مرد تاثیرگذار قرن بیستم در هند، معرفی کرده است.
اوشو در آغاز در شهر بمبئی بود و بعد از آن به سمت شهر پانا مهاجرت کرد تا بتواند یک آشرام (محل تدریس) تاسیس کند. محلی بزرگتر و راحتتر که دارای تسهیلات بیشتری برای تربیت شاگردانش باشد. بعدها اوشو از هجرتش به عنوان حرکتی جهت حفظ نسل بشر یاد کرد.
او گفته بود اگر ما نتوانیم در 20 سال آینده انسان تازهای را خلق کنیم، انسانیت آیندهای نخواهد داشت. فقط زمانی میتوانیم جلوی خودکشی همگانی را بگیریم که انسان جدیدی خلق کنیم.
هنوز هم معبد اوشو آشرام به عنوان مکانی برای یادگیری مدیتیشن به شمار میرود. سالانه گردشگران زیادی از سراسر دنیا برای یادگیری و یافتن آرامش به این مکان سفر میکنند. البته ممکن است خیلی از مراسمهای آنها به نظر دیگران مسخره و مضحک بیاید اما قسمتی از مراسم مذهبی آنها است که با آن آرامش پیدا میکنند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
معبد پانتئون یکی از زیباترین و چشم نواز ترین معابد جهان می باشد. این معبد دیدنی در حدود سال ۱۲۵ میلادی ساخته شده است. پانتئون معبدی گرد و گنبد دار است، در جلویش رواقی مستطیلی دارد که به نظر میرسد آنچنان که باید و شاید با ساخت گردوار اولیه آن تناسبی ندارد و احتمالاً بعدها برآن افزوده شدهاست.
تأثیر اولیه حاصل از مشاهده این بنا احتمالاً با تأثیر امروزیش متفاوت بودهاست، زیرا پانتئون در آغاز یک بنای مستقل نبود بلکه به یک باسیلیکای قدیمی تر متصل بود و امتداد آن یالهای جانبی پانتئون را میپوشاندهاست. گذشته از این، در جلوی رواق معبد پانتئون یک حیاط ستون بندی شده قرار داشت که بخشی از رواق نیز جزو آن بود و در آغاز تنها بخش قابل رؤیت ساختمان از روبرو بود.
معبد پانتئون رم به عنوان یکی از بزرگترین گنبدهای جهان جزو شگفتیهای دنیای معماری است
این حیاط که در دوره هادریانوس ساخته شد، احتمالاً از طرحهای همین امپراتور تنوع طلب بودهاست. بنای پانتئون از گونهای سادگی پرهیبت در مقیاس بزرگ برخوردار است. برفراز اندرون مدورش گنبدی نیمکره وار به قطر ۴۳ متر زدهاند که فاصله نوک گنبد از کف پانتئون نیز ۴۳ متر است.بدین ترتیب، طرح پانتئون بر تقاطع دو دایره – یکی عمودی، دیگری افقی – قابل تصور به صورت مقاطعی از یک کره «فضا» که در درون بنا محاط شدهاند استوار گشتهاست.
گنبد پانتئون، پوستهای بتونی دارد که تدریجاً در سمت قاعده بر ضخامتش افزوده میشود تا در جای لازم بر قدرت آن بیفزاید. در مرکز گنبد، سوراخی گرد (به نام «چشمه نور» یا «نورگیر») به قطر ۹ متر تعبیه شده که شیشهای ندارد، رو به آسمان باز شده و تنها منبع نور برای تأمین روشنایی اندرون بنا است. فاصله نوک گنبد پانتئون از کف آن ۴۳ متر است
دیوارهای نگه دارنده گنبد معبد پانتئون بسیار ضخیمند و در سطحشان فرونشستگیهای مستطیل و نیمدایره یک در میان ایجاد شدهاست، که بر بالای هر کدام طاقی هلالی زده شده تا فشار حاصل از گنبد را به جرزهای عظیم سنگی منتقل کنند. گنبد پانتئون از درون قاب بندی شده تا آنکه هم جلوه هندسی زیبایی از مربعهای کوچک در درون دایرهای عظیم را پیدا کند هم از فشار و سنگینی کل گنبد بکاهد بی آنکه صدمهای به قدرتش زده باشد.
کف معبد پانتئون مختصر تحدبی دارد و زهکشهایش به صورت خطوطی کم عمق در مرکز (مستقیماً در زیر نورگیر) ایجاد شدهاند تا هر آبی را که از آن بالا میریزد به سوی خود سرازیر گرداند. دیوارها و احجام در معماری مصر و بین النهرین به قدری اهمیت دارند که آنچه دیده میشود همینها هستند، فضا فقط به شکل «منفی» وجود دارد یعنی تصادفاً بین احجام ظاهر میشود. این گونه معماری را معماری احجام مینامند. معماری یونانی نیز مخصوصاً به احجام، نسبتهای میان احجام و شکل دادن به عناصر حجمی توجه داشت، با صفت معماری استخوان بندی یا ساختاری متمایز شدهاست.معبد پانتئون در حدود سال ۱۲۵ میلادی ساخته شد
نخستین بار رومیان هستند که معماری را به شکل واحدهایی از فضا در تصور میآورند که با استفاده از دیوار بستهایی قابل شکل دادن هستند.
درون معبد پانتئون ، مطابق این علاقه معماران رومی، یک کل واحد، همشکل و متکی به خود است که احجام یا دیوارهای نگه دارنده هیچ گسستی در آن پدید نمیآورند، کلی است که بازدید کننده را در خود جا میدهد بی آنکه او را محبوس کند، جهان کوچکی است که از طریق نورگیرش به سوی ابرهای گریزپا، آسمان آبی، خورشید، طبیعت کیهانی و خدایان راه مییابد.
گریختن از سر و صدا و گرمای سوزان یک روز تابستانی رم و پناه آوردن به محیط خنک و عظمت آرام پانتئون، تجربهای است که تقریباً در وصف نمیگنجد و هر کسی باید خود شخصاً آن را بیازماید. از همه چیز که بگذریم، این کار یک تجربه معماری نیز هست.
نباید از یاد برد که نیروی ابتکار رومیان در ساختن فضاهای بزرگ درونی به شناخت و اطلاعات مهندسی ایشان از خواص احجام و ایستایی احجام خنثی بستگی داشت. قوس، طاق و گنبد، واحدهایی ساختمانی بودند که رومیان با مهارتی بی مانند در جهان باستان و کم نظیر در جهان معاصر، ابداع و تکمیل کردند.
منبع: مجله نظاره
نوشته آشنایی با یکی از زیباترین معابد جهان ، معبد پانتئون اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد- معبد آرتمیس، یکی از عجایب هفتگانه جهان است. این بنا در سال ۵۵۰ قبل از میلاد در ترکیه کنونی ساخته شدهاست. معبد آرتمیس هماکنون در نزدیکی شهر سلجوق و بناهای تاریخی اِفِسوس قرار دارد.
معبد آرتمیس در شهر افسس در حدود ۵۰ کیلومتری شهر ازمیر ترکیه قرار داشتهاست. معبد آرتمیس به عنوان زیباترین بنای روی زمین شناخته میشدهاست و به همین دلیل در میان عجایب هفتگانه جا دارد. هرچند که زیربنای باقیمانده از این معبد تاریخ ساخت آنرا قرن هفتم قبل از میلاد مشخص میکند. اما راه یافتن معبد آرتمیس در فهرست عجایب هفتگانه به حدود ۵۵۰ قبل از میلاد مربوط میشود.
معبد آرتمیس که به آن معبد بزرگ مرمرین گفته میشود، توسط قارون شاه لیدی به کرسیفون (Chersiphron) معمار یونانی سفارش داده شد. معبد با مجسمههای برنزی که توسط ماهرترین مجسمه سازان آن زمان ساخته شده بودند تزئین شده بود. هنرمندانی نظیر فیدیاس، پلیکلیتوس (Ploycleitus)، کرسیلاس (Kresilas) و فرادمون (Phradmon).
بازرگانان، جهانگردان، صنعتگران و پادشاهان از معبد آرتمیس دیدن میکردند و احترام خود را با آوردن هدایای مختلف ابراز مینمودند. تحقیقات اخیر باستانشناسی به یافتن تعدادی از این هدایا که شامل مجسمههای طلا و عاج آرتمیس، گوشوارهها، دستبندها و گردنبندهایی زیبا اثر صنعتگران دنیاهستند منجر شدهاست.
تاریخچه معبد آرتمیس
در شب ۲۱ ژوئیه سال ۳۶۵ پیش از میلاد، مردی به نام هروستراتوس (Herostratus) برای جاودانه کردن نام خود در تاریخ، معبد را آتش زد و در واقع به هدف خود دست یافت. اسکندر مقدونی هم در همین شب متولد شد. بنا به گفته پلوتارک تاریخ نگار، درآن شب آرتمیس چنان درگیر مراقبت از زاده شدن اسکندر بود که نتوانست از معبد خود محافظت کند.
اسکندر پس از فتح آسیای کوچک اقدام به ساخت مجدد معبد آرتمیس کرد که تا بعد از مرگ وی در سال ۳۲۳ پیش از میلاد، همچنان در دست ساختمان بود. در قرن اول پس از میلاد، هنگامی که سنتپل برای تبلیغ مسیحیت به افسس سفر کرد، با شمار زیادی از پیروان آرتمیس روبهرو شد که به هیچ وجه قصد ترک ایزدبانوی خود را نداشتند. در سال ۲۶۲ میلادی معبد آرتمیس توسط قبیله گوت ازنو ویران شد. اهالی شهر سوگند خوردند تا آنرا مجدداً بنا کنند.
معبد آرتمیس در قرن چهارم میلادی که بیشتر اهالی افهسوس به مسیحیت گرویده بودند شکوه و جلال خود را از دست داده بود. اهالی افهسوس پس از آخرین تهاجم منجر به ویرانی معبد آرتمیس در سال ۴۰۱ میلادی، کم کم شهر را ترک کردند و این شهر متروک در اواخر سده ۱۹ میلادی کشف و کندوکاو شد. این اکتشاف زیربنای معبد آرتمیس را نمایان ساخت.
معماری معبد آرتمیس
معبد آرتمیس با زیر بنای چهارگوش خود، برخلاف نمونههای دیگر از مرمر ساخته شده و یک ورودی زیبا و تزئینی به حیاط بزرگ ساختمان داشتهاست. پلکان مرمری طبقه همکف را به بالکنهای بلند و عظیمی متصل میکردند که کف آن در حدود ۸ متر در ۱۳۰ متر بودهاست. ۱۲۷ ستون در بنای معبد آرتمیس به کار رفته که ارتفاع آنها ۲۰ متر و با سرستونهای ایونی و کنارههای کنده کاری شده بودهاست. گچکاری بنای معبد آرتمیس به شکل دورجستونی است. ستونها در ردیفهای منظم در کل محوطه به جز منطقه مرکزی – که محل قرارگیری خانه الهه بود – قرار گرفته بودند.
معبد آرتمیس تعداد فراوانی از آثار هنری را درخود جا داده بود. از جمله ۴ مجسمه برنزی باستانی از قبیله آمازون که توسط بهترین هنرمندان دوران ساخته شده بودند. هنگامی که سنت پل به دیدن شهر آمده بود، معبد با ستونهای طلایی و مجسمههای کوچک نقرهای و نقاشیهای متعدد تزئین شده بود. هیچ شاهدی مبنی بر وجود مجسمه آرتمیس در مرکز معبد وجود ندارد اما دلیلی هم برای وجود نداشتن آن در دست نیست.
منبع : fa.wikipedia.org
آشنایی با معبد آناهیتا بیشاپور کازرون ، را برای شما عزیزان و کاربران محترم مجله دلگرم قرار داده ایم , با مجله دلگرم همراه باشید.
معبد آناهیتا از بناهای مشهور شهر باستانی بیشاپور در شهرستان کازرون اســت.
«در کنارکاخ شاپور در دره بیشاپور اتاق چهارگوش بزرگی وجود دارد. که به نام معبد آناهیتای بیشاپور می خوانندش.
این معبد به صورت مکعبی بوده که هر ضلع آن نزدیک به ۱۴ متر اســت واز سنگ های تراشیده شده و بدون ملات و دو جداره ساخته شده و به سبک معماری هخامنشی اســت که با بست های آهنی به یکدیگر متصل شده اســت. این معبد در فرورفتگی 6 متری از روی زمین واقع شده و پلکانی از کاخ به آن متصل بوده اســت.
معبد فاقد سقف اســت و هدف این بوده که آب رودخانه شاپور که در فاصله ۲۵۰ متری آن جاری اســت به درون معبد آورده تا پس از جریان دون معبد به وسیله قناتی خارج گردد.»
معبد آناهیتا از بناهای مشهور شهر باستانی بیشاپور در شهرستان کازرون اســت.
این بنا به صورت مکعبی اســت که هر یک از اضلاع آن نزدیک ۱۴ متر اســت و از سنگهای تراشیده شده با ابعاد مختلف و بدون ملات به صورت دو جداره ساخته شده اســت. این بنا با الهام از سبک معماری دوره هخامنشی ساخته شده اســت که به وسیله بستهای آهنی به یکدیگر قفل و بند شدهاند. معبد آناهیتا فاقد سقف مسطح بوده اســت.
معبد بیشاپور سمبل یک پرستشگاه آب اســت و میتوان آن را جایگاه نوازش آب دانست. یعنی تنها عنصری از عناصر چهارگانه که به الهه ناهید منسوب اســت. نماد جانوری این ایزدبانو به شکل گاو میباشد که در اطراف معبد، به صورت قرینه یکدیگر قرار گرفته اســت.
با توجه به قداست و اهمیت آب در آئین زرتشت و دربین آریائی ها ، معابدی برای نیایش و ستایش آب ساخته شد که معبد آناهیتا ( الهه آب )، یکی از مهمترین آنها به شمار می آید. به نظر می رسد که شاهان اولیه ساسانی هرگز از اجرای این فریضه دینی که موجب رضایت خاطر اهورامزدا و جلب قلوب مردم می گردید، غافل نبوده اند. برای ایزد آناهیتا، که فرشته دودمان و پیروزی آنها محسوب می شد معابد و نیایشگاه ساختند ومقام آن را به درجه اهورا مزدائی ارتقاء دادند.
آثار و اسنادی از این ستایش بر روی پایه ستونهای مکشوفه شوش و همدان وجود دارد که اردشیر( موسس سلسله ساسانی ) می گوید « ایزدان مهر و آناهیتا مرا یاری کردند » و اضافه می کند « بشود که اهورا مزدا ، آناهیتا و میترا مرا در پناه خود گرفته و از هر کینه و خصومتی حفظ کنند» .
بنای معبد آناهیتا در بیشاپورنه تنها از نظر معماری بی نظیر و فوق العاده اســت ، بلکه از لحاظ رعایت دستگاههای تنظیم و تقسیم کننده و کنترل جریان اب نیز نظیر نداشته اســت و شاید فقط بتوان آن را با معبد ناهید استخر مقایسه کرد.
برای ایجاد چنین پرستشگاه عظیم محوطه ای به ابعاد 7×23×27 متر مکعب در عمق زمین خاکبرداری شده و شالوده آن بر طبق نقشه و طرح تنظیمی پیش بینی شده، به نحوی گذارده شد تا آب رودخانه شاپور که در فاصله 250 متری این مکان قرار دارد انشعابی از آن به درون این بنا جاری گردد.
البته پیش از احداث این معبد در این مکان قنات جریان داشت و معماران و سازندگان ساسانی با توجه به گذر آب بگونه ای معبد را انتخاب و شالوده ریزی کرده اند که از این موقعیت مناسب حد اکثر استفاده برای گردش آب در آن به عمل آید .. هنوز بقایای این قنات قدیمی در انتهای دالان غربی قابل رویت اســت
این بنای مکعب شکل که از سطح زمینهای اطراف خود در حدود 6 متر پائین تر ساخته شده از 14 متر ارتفاع آن فقط 8 متر از سطح طبیعی اطراف نمایان بوده و بقیه سطوح به علت سردابه ای بودن در عمق زمین قرار گرفته اســت. در صحن داخلی آن آبگیر کم عمقی با گنجایش 60 متر مکعب ساخته شده و اطراف آن سکوئی بوجود آمده که نیایشگران می توانستند هنگام اجرا ی مراسم مذهبی بر روی آن گرد آیند.
این سکو از قطعات سنگهای بزرگ حجاری شده قالبی به ابعاد 47×140 سانتی متر ساخته شده اســت. در وسط هر یک از ورودیها مجرای آبی در داخل سنگهای زیر کف پوش درگاه حجاری شده اســت تا از هر سه طرف بنا، در مواقع لزوم ( احتمالا در اعیاد و جشنها و مراسم مذهبی ) آب به درون معبد جاری شود.
مجرای خروجی آب چاهیست که 4 متر عمق دارد و برای احداث آن محوطه ای را به طول و عرض 180 سانتی متر خاکبرداری نموده اند که با 4 قطعه سنگ 90×90 سانتی متر از نوع سنگهای کف پوش معبد پوشیده می شده اســت، به طوریکه هم آهنگی و روپوش چاه با کف آبگیر بطور یکنواخت رعایت می شده و مجرای خروجی آب کاملا از نظر پنهان بوده اســت.
نحوه ورود و خروج آب در این معبد تابع نظم و ترتیبی خاص بوده که حتی المقدور آب معبد پاک و تازه باشد و به همان اندازه که آب از سه طرف وارد می شود، از مجرای سه گانه به تدریج و غیر محسوس به زمین فرو رود .
دقت و رعایت چنین امری برای گردش آب، اهمیت و احترام خاص مذهبی و توجه به نیای فرشته آب را در آن زمان کاملا نشان می دهد .. با توصیفی که به عمل آمد معلوم می شود که دراین مکان نوازش و بازی با آب و نیایش آب بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده اســت .
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم
معبد آسمان که قربانگاه کشور چین به حساب میآید، در جنوب شهر ممنوعه در پکن قرار دارد و مساحت آن 4 برابر شهر ممنوعه اســت.
معبد آسمان چین
معبد آسمان که قربانگاه کشور چین به حساب میآید، در جنوب شهر ممنوعه در پکن قرار دارد و مساحت آن 4 برابر شهر ممنوعه اســت.
پادشاهان سلسلههای مینگ و چینگ هر سال در این معبد که از جمله معابد تاریخی متعلق به آئین تائو اســت مراسم باشکوهی برای آسمان و برکت محصولات فراوان بر پا میکردهاند.
شاه در چین فرزند آسمان نامیده میشده و با این هویت کشور را حکمفرمایی میکرده اســت، لذا برگزاری مراسم قربانی آسمان در اختیار پادشاه بوده اســت.
در محوطه بسیار وسیع حدود 100000 درخت وجود دارد و معبد در وسط این محوطه قرار دارد. امپراطور 3 بار در سال در اولین روز بهار، در طولانیترین شب سال و روز تولدش برای نیایش و درخواست برکت کشاورزی به این معبد میآمده و دعا میکرده اســت. این معبد اولین معبدی اســت که در پکن ساخته شده و کل بنای آن از چوب اســت و طبق معمول تمامی معابد چینی هیچ میخی در ساختش به کار نرفته اســت.
جنوبیترین دیوار معبد آسمان 4 گوشه؛ نشانه زمین و شمالیترین ضلع دیوار نیم دایره نشانه آسمان اســت. این طراحی از ایده باستانی چین درباره آسمان گرد و زمین 4 گوشه سر چشمه گرفته اســت. معبد آسمان به معبد داخلی و خارجی تقسیم میشود و 2 دیوار گرد اطراف آن را فرا گرفته اســت.
ساختمانهای اصلی در یک خط از جنوب تا شما معبد داخلی قرار گرفته اســت و شامل یوان چیو؛ خوان چون یو و سالن چی نیان می باشد.
یوان چیو یک سکوی سنگی دارای 3 طبقه اســت؛ قطعات سنگهای پلهای و نردهها همگی با عدد 9 در 9 نصب شده اســت. عدد 9 در چین نماد آسمانها اســت.
سالن چی نیان با شکوهترین ساختمان معبد آسمان اســت و ارتفاع آن 38 متر و قطر آن 32 متر اســت و بر پایه سنگی دوار قرار دارد. پادشاهان هر سال در این سالن مراسم برکت محصولات فراوان را برگزار میکردند.
معبد آسمان نه تنها در تاریخ معماری چین دارای جایگاه مهمی اســت، بلکه میراث گرانبهای هنری معماری جهان نیز محسوب میشود. یونسکو در سال 1998، معبد آسمان را با شماره 881 در فهرست میراث جهانی به ثبت رساند.
همشهری
اخبار مرتبط:
10 شگفتی منحصربفرد چین +تصاویر
حیاط چاله؛ جاذبه ای جذاب و دیدنی در چین+تصاویر
بازاربین المللی ارومچی در چین +تصاویر
زمینی پر از اسطوخودوس در هاربین چین +تصاویر
گذرگاهی ترسناک در ارتفاع 1400 متری چین +تصاویر
گغارد درون درهای خوشمنظره در فاصله ۹ کیومتری از معبد گارنی (garni) نهفته است. این کلیسا نام خود را از نیزهی مقدسی که مسیح در زمان مصلوبشدن به وسیله آن مجروح شده گرفته است. بنا به روایات نیزه نیز در اینجا نگهداری میشده اما هماکنون در خزانهی مقدس در کلیسای مادر یعنی اچمیادزین (Echmiadzin) قرار دارد.
ویژگیهای معماری معبد گغارد
گغارد ساختمان این معبدی جذاب از گرانیت سخت کندهکاری شده و جزو چهارکلیسای نایابی میباشد که در صخره و درهها بنا شدهاند. بنا بر افسانهها، گغارد در قرن ۴ بنا گذاشته شد. در هر حال قدمت این کهنترین کلیسای غاری شکل، به قرن ۷ باز میگردد .در آن زمان Ayrivank (غار و معبد) نام داشته که بخشی از آن توسط حمله اعراب در سال ۹۲۳ سوزانده شد. در جوار معبد، در سمت چپ بر روی تپه، سلولهای رهبانی غارمانندی که توسط راهبان ساخته شدهاند قابل رویت است. درختها با پراکندگی نقطهوار تا طرف دیگر معبد در نزدیکی رودخانه امتداد دارند.
معبد گغارد و برآوردهکردن آرزوها
بنا به روایات اگر دعا و یا آرزوای دارید باید تکهای از پارچه لباس خود را به درختی در نزدیکی معبد گره بزنید تا آرزویتان به حقیقت بپیوندد. در داخل معبد گغارت دو کلیسای ساخته شده در قرن ۱۳ وجود دارند. ساختار اصلی یعنی کلیسا Surp Astvatsatsin (مادر خدای مقدس) در ۱۲۱۵ ساخته شده است. ورودی مجاور که تقریبا بزرگتر از کلیسا میباشد با سقف پیچیده و حکاکی شده (داری ۹ قوس) در سالهای ۱۲۱۵-۱۲۲۵بنا شده است. بیرون کلیسا بالاتر از درب جنوب، نشان خانواده شاهزاده زاکاریان وجود دارد. این نماد شیر سلطنتی همانند نمادهای سلطنتی اقوام شرقی است.
در سمت راست راهرو، دو ورودی سنگی وجود دارد. ورودی سمت چپ (ساخته شده در سال ۱۲۴۰) شامل حوضچهای میباشد که از آب چشمه پر میشود. آب این چشمه مقدس بوده و خوششانسی میآورد. روایت است که پاشیدن مقداری از این آب بر بدن پوست را جوان میکند. در سمت راست کلیسای کوچکی وجود دارد که در سال ۱۲۶۳ ساخته شده و شامل چهار ستون و مقبره شاهزاده Papaq Proshian و همسرش، Hruzakan است. بر روی این مقبره نشانی یک شکل دو شیر زنجیر شده و یک عقاب به عنوان یادبود این خانواده حک شده است.
در سمت چپ پلههای سنگی بر روی تپه ۱۰ متری، کلیسای کوچکی تراشیده شده از سنگ خام بنا شده است. باتوجه به اینکه این کلیسای کوچک از سنگ اطراف حک شده است، ابعاد آن خارقالعاده است. آکوستیک آنجا نیز بسیار شگفت انگیز است. در گوشه دریچهای وجود دارد که رو به کلیسای پایین است. در سمت راست کلیسا پلههای وجود دارند که به سلولهای راهبان منتهی می شوند.
در این مسیر همچنین خاچکارهای (صلیب حکاکی شده از سنگ) متعددی وجود دارند. در خارج از معبد مکان مخصوصی برای مراسم قربانی نیز وجود دارد. بدون شک بازدید از معبد گغارت، با سنگ برشها و مقبرههای منحصر به فردش، که به خوبی حفظ شده و نمونه کاملی از معماری قرون وسطی ارامنه مسیحی و هنر تزئینی آنان است و یکی از فراموشنشدنیترین خاطرات شما را در طول سفر ارمنستان رقم خواهد زد.
منبع : ارک توریسم
معبد اوشو آشرام متعلق به یک عارف هندی به نام اوشو بوده است که امروزه گردشگران زیادی را برای یادگیری مدیتیشن از سراسر دنیا به خود جذب می کند.
معبد اوشو آشرام از آن مکانهای دیدنی هند است که کمتر کسی آن را میشناسد. این موضوع را میتوان با یک جستجوی ساده در اینترنت و تعداد مطالب منتشر شده به زبان فارسی فهمید.
نه تنها در وبگردی بلکه اگر نگاهی به تورهای مسافرتی به هند بیندازید و یا از مکانهای دیدنی آن بپرسید کم میشود اسمی از این معبد به میان بیاید. شاید این موضوع به دلیل موقعیت مکانی این معبد باشد.
معبد اوشو در شهر پانا هند قرار گرفته است. شهری که نسبت به شهرهای دیگر هند مثل دهلی و بمبئی و ... معروف نیست؛ با اینکه شهر پانا جاذبههای درخوری را برای دیدن دارد و پر از مکانهایی است که میتوان برای گشت و گذار رویش حساب کرد و کلی نیز سرگرم شد. شاید هم آنقدر معبدهای زیبا و معروف در هند وجود دارد که کمتر فرصت بازدید از این معبد برای گردشگران ایرانی پیش آمده است. به هرحال دلیل کمتر دیدهشدن این معبد هر چه که باشد، خواندن این مطلب میتواند به شما در شناخت معبد اوشو کمک کند.
همانطور که میدانید هند را کشور هفتاد و دو مذهب میگویند. مهد فرقهها و مذاهبی که در همه زمینهها و بعدهای این کشور رد پایش دیده میشود. مثلا در زمینه گردشگری تا جایی اهمیت پیدا میکند که جهانگردان این کشور را با معبدهایش میشناسند. البته نه معبدی که بحث این مطلب ماست.
اوشو نام یک عارف هندی است. یک انسان مذهبی که خودش را وابسته و پیرو هیچ مذهبی نمیدانست و بیشتر بر انسانیت و کشف توانمندیهای انسان تاکید داشت. او کتابهای زیادی را از خود به جای گذاشت و پیروان زیادی در سراسر هند داشت. یکی از رسانهها اوشو را جزء 20 مرد تاثیرگذار قرن بیستم در هند، معرفی کرده است.
اوشو در آغاز در شهر بمبئی بود و بعد از آن به سمت شهر پانا مهاجرت کرد تا بتواند یک آشرام (محل تدریس) تاسیس کند. محلی بزرگتر و راحتتر که دارای تسهیلات بیشتری برای تربیت شاگردانش باشد. بعدها اوشو از هجرتش به عنوان حرکتی جهت حفظ نسل بشر یاد کرد.
او گفته بود اگر ما نتوانیم در 20 سال آینده انسان تازهای را خلق کنیم، انسانیت آیندهای نخواهد داشت. فقط زمانی میتوانیم جلوی خودکشی همگانی را بگیریم که انسان جدیدی خلق کنیم.
هنوز هم معبد اوشو آشرام به عنوان مکانی برای یادگیری مدیتیشن به شمار میرود. سالانه گردشگران زیادی از سراسر دنیا برای یادگیری و یافتن آرامش به این مکان سفر میکنند. البته ممکن است خیلی از مراسمهای آنها به نظر دیگران مسخره و مضحک بیاید اما قسمتی از مراسم مذهبی آنها است که با آن آرامش پیدا میکنند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
معبد پانتئون یکی از زیباترین و چشم نواز ترین معابد جهان می باشد. این معبد دیدنی در حدود سال ۱۲۵ میلادی ساخته شده است. پانتئون معبدی گرد و گنبد دار است، در جلویش رواقی مستطیلی دارد که به نظر میرسد آنچنان که باید و شاید با ساخت گردوار اولیه آن تناسبی ندارد و احتمالاً بعدها برآن افزوده شدهاست.
تأثیر اولیه حاصل از مشاهده این بنا احتمالاً با تأثیر امروزیش متفاوت بودهاست، زیرا پانتئون در آغاز یک بنای مستقل نبود بلکه به یک باسیلیکای قدیمی تر متصل بود و امتداد آن یالهای جانبی پانتئون را میپوشاندهاست. گذشته از این، در جلوی رواق معبد پانتئون یک حیاط ستون بندی شده قرار داشت که بخشی از رواق نیز جزو آن بود و در آغاز تنها بخش قابل رؤیت ساختمان از روبرو بود.
معبد پانتئون رم به عنوان یکی از بزرگترین گنبدهای جهان جزو شگفتیهای دنیای معماری است
این حیاط که در دوره هادریانوس ساخته شد، احتمالاً از طرحهای همین امپراتور تنوع طلب بودهاست. بنای پانتئون از گونهای سادگی پرهیبت در مقیاس بزرگ برخوردار است. برفراز اندرون مدورش گنبدی نیمکره وار به قطر ۴۳ متر زدهاند که فاصله نوک گنبد از کف پانتئون نیز ۴۳ متر است.بدین ترتیب، طرح پانتئون بر تقاطع دو دایره – یکی عمودی، دیگری افقی – قابل تصور به صورت مقاطعی از یک کره «فضا» که در درون بنا محاط شدهاند استوار گشتهاست.
گنبد پانتئون، پوستهای بتونی دارد که تدریجاً در سمت قاعده بر ضخامتش افزوده میشود تا در جای لازم بر قدرت آن بیفزاید. در مرکز گنبد، سوراخی گرد (به نام «چشمه نور» یا «نورگیر») به قطر ۹ متر تعبیه شده که شیشهای ندارد، رو به آسمان باز شده و تنها منبع نور برای تأمین روشنایی اندرون بنا است. فاصله نوک گنبد پانتئون از کف آن ۴۳ متر است
دیوارهای نگه دارنده گنبد معبد پانتئون بسیار ضخیمند و در سطحشان فرونشستگیهای مستطیل و نیمدایره یک در میان ایجاد شدهاست، که بر بالای هر کدام طاقی هلالی زده شده تا فشار حاصل از گنبد را به جرزهای عظیم سنگی منتقل کنند. گنبد پانتئون از درون قاب بندی شده تا آنکه هم جلوه هندسی زیبایی از مربعهای کوچک در درون دایرهای عظیم را پیدا کند هم از فشار و سنگینی کل گنبد بکاهد بی آنکه صدمهای به قدرتش زده باشد.
کف معبد پانتئون مختصر تحدبی دارد و زهکشهایش به صورت خطوطی کم عمق در مرکز (مستقیماً در زیر نورگیر) ایجاد شدهاند تا هر آبی را که از آن بالا میریزد به سوی خود سرازیر گرداند. دیوارها و احجام در معماری مصر و بین النهرین به قدری اهمیت دارند که آنچه دیده میشود همینها هستند، فضا فقط به شکل «منفی» وجود دارد یعنی تصادفاً بین احجام ظاهر میشود. این گونه معماری را معماری احجام مینامند. معماری یونانی نیز مخصوصاً به احجام، نسبتهای میان احجام و شکل دادن به عناصر حجمی توجه داشت، با صفت معماری استخوان بندی یا ساختاری متمایز شدهاست.معبد پانتئون در حدود سال ۱۲۵ میلادی ساخته شد
نخستین بار رومیان هستند که معماری را به شکل واحدهایی از فضا در تصور میآورند که با استفاده از دیوار بستهایی قابل شکل دادن هستند.
درون معبد پانتئون ، مطابق این علاقه معماران رومی، یک کل واحد، همشکل و متکی به خود است که احجام یا دیوارهای نگه دارنده هیچ گسستی در آن پدید نمیآورند، کلی است که بازدید کننده را در خود جا میدهد بی آنکه او را محبوس کند، جهان کوچکی است که از طریق نورگیرش به سوی ابرهای گریزپا، آسمان آبی، خورشید، طبیعت کیهانی و خدایان راه مییابد.
گریختن از سر و صدا و گرمای سوزان یک روز تابستانی رم و پناه آوردن به محیط خنک و عظمت آرام پانتئون، تجربهای است که تقریباً در وصف نمیگنجد و هر کسی باید خود شخصاً آن را بیازماید. از همه چیز که بگذریم، این کار یک تجربه معماری نیز هست.
نباید از یاد برد که نیروی ابتکار رومیان در ساختن فضاهای بزرگ درونی به شناخت و اطلاعات مهندسی ایشان از خواص احجام و ایستایی احجام خنثی بستگی داشت. قوس، طاق و گنبد، واحدهایی ساختمانی بودند که رومیان با مهارتی بی مانند در جهان باستان و کم نظیر در جهان معاصر، ابداع و تکمیل کردند.
منبع: مجله نظاره
نوشته آشنایی با یکی از زیباترین معابد جهان ، معبد پانتئون اولین بار در بامداد پدیدار شد.
این معبد یکی از جاذبههای گردشگری در تایلند و آسیاست و مورد علاقه گردشگران اســت و محلی برای پرورش حیوانات مختلف از جمله ببرهاست این معبد در کانتچانابوری در شمال غرب کشور واقع شده اســت هر سال هزاران نفر از گردشگران از این معبد و حیوانات آن دیدن میکنند و به راحتی با حیوانات عکس میگیرنداین معبد در سال 1999 اولین ببر را آورد به دلیل اینکه مادر و پدر ببر کوچک توسط روستاییان با گلوله کشته شد راهبان ببر کوچک را به معبد آوردند و پس از مدتی معبدیان شروع به جمع آوری ببرها کردند