جام جم سرا: شاید امروزه با شنیدن نام مسئولیت اجتماعی بیشتر یاد سازمانهای مردمنهاد بیفتیم اما معیدفر عقیده دارد که باید مسئولیت اجتماعی را در حوزه شرکتها و بهطورکلی جامعه نیز بررسی کرد. او همچنین بخشی از تشدید وضع فردگرایی افراطی را در جامعه، وجود سیاستهای نادرست چندسال اخیر میداند که رابطه یک طرفهای را از جانب دولت به سمت مردم ایجاد کرده است: «در نتیجه به این تفکر که تنها دولت متصدی رفع مشکلات در جامعه است دامن زده شده و میان تمام اقشار جامعه نوعی توقع افراطی از دولت ایجاد شده که حتی میان کارمندان دولتی نیز این شکاف و جدایی از ساختار دولت مشهود است.»
این جامعهشناس عقیده دارد که وجود تشکلهای دانشجویی و میدان دادن به آنها در دانشگاهها میتواند حس مسئولیت اجتماعی و نفع عمومی را در دانشجویانی که بعدها میخواهند وارد محیطهای کاری شوند بهوجود بیاورد یا در آنها وارد شود.
بحث پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی را در فضای جامعه ایران درحال حاضر چگونه ارزیابی میکنید و تا چه حد امکان طرح اینگونه مسائل و پایبندی مردم و بنگاهها به این اصول را میتوان انتظار داشت؟
متاسفانه در چندسال گذشته تحتتأثیر سیاستهای کلان مدیریتی روند فردگرایی افراطی و گریز از نفع اجتماعی وضع تشدید شدهای در کشور پیدا شده است. هر چند در گذشته نیز این مشکل تا حدی در جامعه قابل لمس بود، با وجود این، اجرای سیاستهای نادرست در دولت گذشته رابطه یک طرفهای را از جانب دولت به سمت مردم ایجاد کرده است. در نتیجه به این تفکر که تنها دولت متصدی رفع مشکلات در جامعه است دامن زده شده و میان تمام اقشار جامعه نوعی توقع افراطی از دولت ایجاد شده که حتی میان کارمندان دولتی نیز این شکاف و جدایی از ساختار دولت مشهود است. بزرگ شدن دولت و نبود این روحیه در دولت که از خود تصویری در خدمت مردم نشان دهد در گسترش این وضع موثر بوده است.
از طرفی فاصله افراد تاثیرگذار و نخبه جامعه از توده مردم نیز روز به روز بیشتر شده است که همین امر دسترسی توده مردم را به افرادی که قادرند منادی تغییری در زندگی روزمره آنها باشند کوتاه کرده است. نمونه بارز بحث منفعتطلبی شخصی و دوری از نفع اجتماعی را میتوان در مورد اخیر ثبت نام یارانهها سراغ گرفت. آمار بالای ٩٠درصد ثبت نامی برای گرفتن یارانه با این توجه که عده زیادی از آنها به این مبلغ نیازی نداشتند گواهی بر کمرنگ شدن بحث مسئولیت اجتماعی در جامعه است.
در همه جوامع با بزرگتر شدن دولت و در نتیجه آن نحیفتر شدن عرصه عمومی برای شهروندان شاهد بروز آسیبهای بیشتر و همینطور بیانگیزگی و میل به گریز بیشتر بین مردم خواهیم بود. تشدید بحرانهای اخلاقی نتیجه ناگزیر چنین وضعیتی است |
نبود مدیریت در عرصه عمومی موجب بسط بیگانگی میان آحاد مردم شده است. در حالیکه با نگاهی به سابقه دینی و تاریخی مردم ایران میتوان رگههای پررنگی از مسئولیت اجتماعی را شاهد بود. نمونههایی از این گونه رفتارها در مناسبات دینی و همینطور جشنهای ملی نمود دارد. با این وجود در سایر عرصهها متاسفانه تنها در خلال روابط نزدیک خانوادگی و آشنایی میتوان ردی از دگرخواهی را مشاهده کرد. مواردی چون واقعه میدان کاج یا پل مدیریت تهران از جمله مصادیقی بودند که رفتار کاملا منفعلانه مردم در قبال ناگواریهای اجتماعی را نشان داد.
در این وضع چنانچه افرادی هم بهعنوان فعال اجتماعی ظاهر شوند غالبا بهعنوان تهدید برای جامعه قلمداد میشوند. نمونه آن را میتوان در نحوه برخورد و نگاهی که به تعدادی از جوانان در مورد همدلی و کمکرسانی به کودکان خیابانگرد چهارراه پارکوی شد، سراغ گرفت. وجود تعداد اندکی خیریه و نهاد فعال در عرصه اجتماعی در مقابل سیل گسترده آسیبهای اجتماعی نشاندهنده نوعی عدم توازن در این عرصه است.
تجربه نشان داده است که در همه جوامع با بزرگتر شدن دولت و در نتیجه آن نحیفتر شدن عرصه عمومی برای شهروندان شاهد بروز آسیبهای بیشتر و همینطور بیانگیزگی و میل به گریز بیشتر بین مردم خواهیم بود. تشدید بحرانهای اخلاقی نتیجه ناگزیر چنین وضعیتی است. چرا که در جامعه دارای مسئولیتپذیری بالا، مردم وقت کمتری برای بروز رفتارهای خشونتآمیز و مخرب اجتماعی دارند.
چه راهکارهایی را میتوان برای بسط مفهوم مسئولیت اجتماعی در سطح جامعه و همینطور در سطح شرکتها و سازمانها توصیه کرد؟
موضوع مسئولیت اجتماعی سازمانها در ٣حوزه جامعه، شرکتها و سازمانهای مردم نهاد تقسیم میشود.
تا هنگامیکه نتوانیم عرصه عمومی فعال و بانشاطی داشته باشیم انتظار داشتن روحیه مسئولیت اجتماعی در بین مردم بیهوده است |
از منافعی که شرکتها و سازمانها از اجرای طرحهای مسئولیت اجتماعی بهره میبرند میتوان از کسب اعتبار اجتماعی برای شرکتها، سود بلندمدت که در ازای پایداری شرکتی نصیب آنها میشود و همینطور گسترش حس مفید بودن برای کارکنان نام برد. مهمترین عایدی از اجرای طرحهای مسئولیت اجتماعی در جامعه گروههای هدفی هستند که منابع به منظور کمکرسانی به آنها صرف میشود. حرکتهای مردم نهاد باید شکل بگیرد.
لزوم اقدام در جهت بیگانگیزدایی در عرصه مدیریت کلان کشور کاملا ضروری است. بهطور مثال به جای عریض کردن خیابانها و محدود کردن دسترسی و تماس مستقیم افراد با یکدیگر باید به دنبال گسترش عرصه عمومی بود. درواقع تا هنگامیکه نتوانیم عرصه عمومی فعال و بانشاطی داشته باشیم انتظار داشتن روحیه مسئولیت اجتماعی در بین مردم بیهوده است. در کشورهای توسعهیافته با وجود اینکه ادعا میشود فردگرایی بالایی در آنجا حاکم است، شاهد هستیم که پاتوقها و عرصههای عمومی متعددی برای تعامل بیشتری شهروندان با یکدیگر وجود دارد. همین امر به بالا رفتن انگیزههای اجتماعی در جامعه کمک میکند.
مشابه این سیاست را میتوان در شرکتها و بنگاههای اقتصادی نیز پی گرفت. ایجاد عرصه عمومی در هر شرکت و فضا دادن به تشکلهای خرد میتواند روحیه همکاری و تعاون و همینطور مسئولیتپذیری را بین کارکنان افزایش دهد. بسیاری از کارکنان یک شرکت از مسائل و مشکلات یکدیگر آگاه نیستند. از این رو توجه به فضاهای ملموس و نزدیکتر برای بسط مسئولیت اجتماعی در جامعه نقطه آغاز مناسبی برای این مقصود خواهد بود. همین امر میتواند در بلندمدت کارآیی کارکنان شرکت را نیز ارتقا دهد.
چه فعالیتهایی در تعریف طرح مسئولیت اجتماعی سازمان میگنجد؟
فارغ از حمایتهای مادی، همدلی کردن و حمایتهای عاطفی میتواند نشان از روحیه مسئولیت اجتماعی در شرکتها و سازمانها باشد. اشکال جزییتر آن نیز بنابر فعالیتها و شرایط خاص موجود قابل طرح است. بنگاههای اقتصادی میتوانند در مباحث اجتماعی ازجمله معضل کودکان کار وارد عرصه شوند.
مدیران سازمانهای مردم نهاد باید هنگام تعامل و مذاکره با شرکتها خود را به جای مدیران آنها بگذارند و با توجه به ملاکهای تصمیمگیری آنها در راستای مأموریت و حوزه کاری شرکتها با آنها روبهرو شوند. پیدا کردن توافقی که به بازی برد-برد منجر شود و پرهیز از نگاه صرفا درآمدی به شرکتها باید در اینگونه تصمیمگیریها لحاظ شود.
سازمانهای مردم نهاد و سایر تشکلهای مرتبط در فضای اجتماعی کنونی ایران چه وضعیتی دارند و چه ظرفیتهایی برای اینگونه انجمنها به منظور بسط مسئولیت اجتماعی در جامعه قابل تصور است؟
سازمانهای غیردولتی بهعنوان عوامل اثرگذار در امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه، نقش ارزندهای دارند. آنها در فرهنگسازی در جامعه و شناختن و ریشهیابی مسائل اجتماعی و ارایه راهحلهای علمی برای رفع کاستیها، میتوانند با تقویت خودباوری و بکارگیری توان بالقوه و نیروی کارآمد قشر عظیمی از مردم، مانع هدر رفتن استعدادها شوند.
تشکلهای غیردولتی فرصت مناسبی برای حضور افراد جامعه به آنها میدهند تا با انجام کارهای داوطلبانه، به رشد فکری و بالا بردن تواناییهای خود بپردازند که اثرات مثبت آن در عرصه خانواده و جامعه، انکار ناشدنی است.
همچنین این سازمانها با جلب اعتماد و کمکهای مردمی، در ابعاد ملی و بینالمللی برای رفع گرفتاریهای اجتماعی، میتوانند عرصه مناسبی برای سازمانها ایجاد کنند تا این سازمانها در این عرصه به ایفای نقش پرداخته و مسئولیتهای خود را در قبال جامعهای که محور فعالیتهای اقتصادی آنها است، انجام دهند.
وقتی سرمایههای بنیادین در جامعه تقویت شود شاهد گسترش NGOها و سازمانهای مردمنهاد فعال در عرصه رسیدگی به آسیبهای اجتماعی خواهیم بود. درواقع NGOها خود معلول چنین فضایی هستند. فعالیتهای تبلیغی اینگونه سازمانها میتواند خود موتوری برای بسط سرمایه اجتماعی در جامعه شود. ایجاد تشکلهای صنفی در سازمانها یا رفع موانع بر سر تشکیل اینگونه انجمنها قدم موثر دیگری در این راستا است. هر چند وجود چنین تشکلهایی ممکن است سازمان مربوطه را دچار چالشهای جدیدی کند اما اثر آن در بلندمدت عاید کل جامعه خواهد شد.
همینطور در سطح دانشگاهها تسهیل شرایط برای ایجاد تشکلهای داوطلبانه میتواند به ارتقای روحیه مسئولیت اجتماعی در سازمانهای آتی که این افراد در آنها مشغول به کار میشوند کمک کند. به بلوغ رسیدن بنگاهها لازمه اثربخشی طرحهای مسئولیت اجتماعی و گنجاندن آن در اساسنامه شرکتها است. گره زدن چالشهای اجتماعی موجود در منطقه با مأموریت سازمانی شرکت باید در تعریف طرحهای مسئولیت اجتماعی لحاظ شود.
اجرای طرحهایی مشابه روز کار داوطلبانه کارکنان را تا چه میزان در ایجاد فضای مساعد برای پذیرش طرح مسئولیتپذیری اجتماعی مناسب میبینید و توجه به چه عرصههایی را برای اثرگذاری بیشتری اینگونه طرحها پیشنهاد میکنید؟
متأسفانه به دلیل تفرد شدیدی که درحال حاضر بین آحاد مردم جامعه وجود دارد، امکان وجود مشکلی خاص برای تعداد زیادی از افراد وجود دارد در حالیکه هیچ اقدام جمعی برای رفع آن شکل نمیگیرد. اجرای سازوکارهایی که به نزدیکی و تعامل بیشتر شهروندان منجر شود، در زدودن این اتفاقات در سطح جامعه موثر خواهد بود. در این بین توجه به روابط موجود در محیطهای نزدیک و داخل سازمانی که درگیری بیشتری را برای افراد ایجاد میکند میتواند شروع مناسبی برای رسیدن به مطلوب نهایی جامعه باشد. (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
چای باکیفیت از جوانههای تازه، شامل دو یا سه برگ اول به علاوه شکوفههای در حال رشد به دست میآید اما چایی که کیفیت پائینی دارد از برگهای پائین ساقه چای به دست میآید که در تهیه چایهای فوری و brick tea استفاده میشود.
سه نوع اصلی چای در جهان شناخته شده است، چای سیاه، بیشتر از نوع تجاری چای است که به فاصله کوتاهی پس از چیده شدن، در طی مراحل خشک شدن و نگهداری دچار اکسیداسیون آنزیمی (تخمیر) میشود.
موادی بنام کاتشین (Catechin) و پلیفنولهای موجود در برگهای چای تبدیل به ترکیبات قهوهای یا قرمزی بنام تئوفلاوین و تئوروبیجین میشوند که چای دم کرده را به رنگ سیاه در میآورد. چای اولانگ (Olang) که به رنگ قرمز یا زرد است و با تخمیر نسبی بدست میآید. چای سبز که دچار تخمیر نمیشود و بلافاصله پس از چیدن از اکسیداسیون کاتشین محافظت میشود که اکثر فوائد درمانی چای را به آن نسبت میدهند.
مطالعهای تازه در ژاپن نشان میدهد که نوشیدن چای سبز میتواند خطر مرگ بر اثر ابتلا به طیفی از بیماریها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. محققان با بررسی اطلاعات پزشکی بیش از ۴۰ هزار نفر دریافتند که چای سبز خطر مرگ در اثر بیماری قلبی را بیش از ۲۵ درصد کاهش میدهد.
اما متخصصان قلب در بریتانیا میگویند که این فوائد ممکن است ناشی از رژیم غذایی ژاپنیها در کل باشد، چون غذاهایی که مردم این کشور عادت به مصرف آنها دارند از غذاهای رایج در غرب سالمتر است. نتایج این تحقیق در نشریه انجمن پزشکی آمریکا چاپ شده است.
صرفنظر از آب، چای پرمصرفترین نوشیدنی در جهان است و هر سال سه میلیارد کیلوگرم چای در جهان تولید میشود. مطالعات انجام شده در آزمایشگاهها و به روی حیوانات نشان داده است که به خصوص چای سبز (در مقایسه با چای تیره) دارای فواید زیادی برای سلامتی است.
بیشترین بهره برای زنان
در این مطالعه که در سال ۱۹۹۴ آغاز شد محققان دانشگاه توهوکو فواید احتمالی چای سبز برای انسان را بررسی کردند. آنها اطلاعات مربوط به ۴۰ هزار و ۵۳۰ فرد سالم ۴۰ تا ۷۹ ساله اهل شمال ژاپن، جایی که چای سبز مصرف زیادی دارد، را بررسی و تحلیل کردند. در حدود ۸۰ درصد مردم این منطقه چای سبز مینوشند بهطوریکه بیش از نیمی از آنها روزانه سه فنجان یا بیشتر از آن مصرف میکنند.
اطلاعات مربوط به این افراد برای مدت ۱۱ سال (۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵) دنبال شد در پایان این دوره ۴۲۰۹ نفر از آنها به علل گوناگون درگذشته بودند. پژوهشگران همچنین دادههای جمعآوری شده در طول ۷ سال (۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱) را بررسی کردند تا مرگ و میر در اثر علل مشخص را بررسی کنند. در این دوره هفت ساله، ۸۹۲ نفر از بیماری قلب و یک هزار و ۱۳۴ نفر در اثر سرطان درگذشتند.
در طول مطالعه ۱۱ ساله، نرخ مرگ در اثر کلیه عوامل، برای کسانی که روزانه پنج فنجان یا بیشتر چای سبز نوشیده بودند در مقایسه با کسانی که یک فنجان یا کمتر نوشیده بودند ۱۶ درصد کمتر بود.
مطالعه هفت ساله برای کشف علل خاص مرگ و میر نیز نشان داد که خطر مرگ در اثر بیماری قلبی برای گروهی که پنج فنجان یا بیشتر چای سبز مینوشند، ۲۶ درصد کمتر بود. اما هیچ رابطه قابل توجهی میان مصرف چای سبز و مرگ در اثر سرطان مشاهده نشد.
در سراسر این مطالعه فوائد چای سبز ظاهراً برای زنان بیشتر بود. زنانی که روزانه پنج فنجان یا بیشتر چای سبز مینوشیدند - در مقایسه با کسانی که یک فنجان یا کمتر مصرف میکردند - ۳۱ درصد کمتر با خطر مرگ در اثر بیماری قلبی روبرو بودند. اما این مطالعه رابطهای میان مصرف چای سیاه یا اولانگ و کاهش خطر مرگ در اثر بیماری قلبی نیافت.
آمار پایین بیماری
دکتر شینیچی کوریاما، که این مطالعه تحت سرپرستی او انجام شد، گفت: «مهمترین یافته این است که چای سبز ممکن است عمر افراد را از طریق کاهش خطر بیماری قلبی افزایش دهد».
اما الن میسون، پرستار قلب در بنیاد قلب بریتانیا، گفت که رژیم غذایی ژاپنیها در مجموع خیلی سالم است و این یافتهها ممکن است در مورد کسانی که به سبک غربی غذا میخورند صادق نباشد.
وی گفت: «آمار بیماری قلبی در ژاپن هم اکنون یکی از کمترینها در جهان است و تصور میشود رژیم غذایی ژاپنیها نقشی عمده در پائین نگاه داشتن آن بازی میکند».
او با اشاره به اینکه چربی اشباع شده در غذاهای رایج در بریتانیا بیشتر از ژاپن است، ابراز تردید کرد که نوشیدن همان مقدار چای سبز در بریتانیا تأثیری عمده بر نرخ ابتلا به بیماری قلبی داشته باشد.
قدمت استفاده از چای به بیش از ۵۰۰ هزار سال قبل میرسد. شواهد گیاهشناسی نشان میدهند که هند، چین، برمه و تایلند خاستگاه چای هستند. به نظر میرسد کلمه انگلیسی Tea هم از کلمه مالاکائی «teh» یا کلمهای چینی گرفته شده باشد. اصطلاح چینی «Ch a» منشاء نامگذاری چای در سایر زبانهاست. هلندیها و پرتغالیها که اولین وارد کنندههای اصلی چای بودند احتمالاً این نامها را به کشورهای اروپایی و خاورمیانه معرفی کردند.
از چای سبز در طب سنتی هند به عنوان نشاطآور ضعیف، محرک، مدر و قابض و در طب سنتی چین به عنوان قابض، تقویتکننده قلب، محرک سیستم عصبی مرکزی و مدر استفاده شده است. سایر کاربردهای سنتی آن در درمان نفخ، تنظیم درجه حرارت بدن، تسریع هضم و بهبود روندهای تفکر بوده است. (ایسنا)
288
به گزارش جام جم آنلاین ، در پوست بدن، سلول چربی، سلول اپیدرمال و سلول ملانومیت وجود دارد. براساس این که کدام سلول دچار رشد خوشخیم شود، انواع خال را داریم. مثلا اگر سلول اپیدرمال دچار رشد خوشخیم شود خال اپیدرمال، اگر سلول چربی دچار رشد خوشخیم شود خال سباسه و به همین ترتیب خال ملانوسیتی داریم. شایعترین نوع خال از نوع ملانوسیتی است.
عوامل تشکیل خال چه هستند؟
مرحله اول، خال ملانوسیتی است؛ یعنی سلولها تکثیر پیدا کرده ولی برجسته نشده، رنگدانه تولید میکند و سیاهرنگ میشود. در مرحله دوم، به مرور زمان خال بزرگ میشود. یک قسمت آن در اپیدرم است و یک قسمتش میرود داخل سلولهای زیرین و کمرنگ میشود. در مرحله سوم، خال گوشتی میشود یعنی برجستگی دارد و به آن خال اینترادرمال میگویند.
آیا وجود خال باید موجب ترس و نگرانی افراد شود؟
خال خطر ایجاد میکند، اما احتمال آن آنقدر کم است که ما میگوییم کسی که خال دارد، نباید نگران باشد. اگر کسی خال زیاد و پوست سفید دارد، زیاد جلوی آفتاب قرار میگیرد یا از سولاریوم استفاده میکند و نیز اگر خالش تغییر کرد باید توجه کند.
آیا برداشتن خال مشکلی ایجاد میکند؟ چرا بعضی افراد بعد از برداشتن خال دچار بدخیمی میشوند؟
برداشتن خال مشکلی ایجاد نمیکند، اما کسی که بعد از برداشتن خال متوجه بدخیمی شده، برای این است که خال از ابتدا بدخیم بوده است. ما هیچ خالی را از روی ترس جراحی نمیکنیم، مگر در موارد مشکوک که از خال نمونهبرداری میکنیم. متخصص پوست با معاینه متوجه خطرناک بودن خال میشود.
آیا همه خالها برای بیوپسی (نمونهبرداری) باید برداشته شوند؟
خیر، ضرورتی ندارد. البته از نظر علمی درست است، اما چون نمونهبرداری هزینه بر است، بنابراین براساس نظر پزشک این کار انجام میشود. برای افرادی که وسواس دارند یا در موارد مشکوک، بیوپسی انجام میشود.
در مورد خالهای آبی رنگ چه نظری دارید؟
نوعی خال آبی داریم که به اندازه عدس یا گاهی بزرگتر است. پایه این خالها سیاه است، اما وقتی خال عمیقتر میشود رنگ آبی به خود میگیرد. این خالها اگر در دست باشند برمی داریم، اما اگر در پا باشند برداشتنشان ضرورتی ندارد.
منظور از کلوئید چیست؟
کلوئید به معنی گوشت اضافه است. محل عمل برخی افراد بعد از عمل جراحی، گوشت اضافه میآورد. یا در برخی افراد، محل سوراخ کردن گوش، کلوئید ایجاد میشود و محل برجسته میشود. کلوئید ارتباطی با خال ندارد، درمان آن سخت انجام میشود، اما امکانپذیر است.
دکتر مجتبی امیری
متخصص پوست