وزیر ارتباطات گفت: تعرفه ارتباطی با عراق برای زائران اربعین حسینی ۵۰ درصد کاهش یافت و از فردا اعمال می شود.
وزیر ارتباطات ایران ادامه داد: اپراتورهای ارتباطی دو کشور آمادگی خوبی برای برقراری ارتباطات این ایام از خود نشان داده اند و امیدواریم زائران با مشکلی مواجه نشوند.
وی با بیان اینکه راه های ارتباطی مکالمات از طریق شش نقطه به یکدیگر متصل شده اند، ابراز کرد: از فردا مسیرهای ارتباطی از سمت مهران از 33 به 64 مسیر افزایش خواهد یافت.
او درباره کاهش تعرفه ارتباطی نیز گفت: طی روز های جاری نیز حجم زائران ایرانی رقم بالایی را شامل می شود و به عنوان مثال روز گذشته تنها 67 هزار ویزا در دفاتر تهران صادر شده و ما در شبکه خود حدود 12 هزار خط ایرانی داشته ایم که با نزدیک شدن به روز اربعین حجم این سفرها رو به افزایش است.
وزیر ارتباطات خاطر نشان کرد: برای ارتباطات اینترنتی زائران نیز تمهیداتی در نظر گرفته شده و تماسهای صوتی اگر در گذشته با وقفهای 10 تا 15 دقیقهای برقرار میشد اکنون با یک دقیقه تاخیر انجام میشوند.
سقف تعرفههای مکالماتی با شماره ثابت ترابردپذیر بر حسب دقیقه و در روشهای گوناگون (مکالمه با تلفنهای ثابت و سیار) تعیین شد.
چگونه از عهدهی یک مکالمهی خدمات مشتری دشوار بر بیاییم؟
هیچ چیز مثل یک مشتری ناراضی برای کسب و کار شما خطرناک نیست پس همیشه سعی کنید در مکالمه با مشتریان ناراضی تمام تمرکز خود را در حل مشکل مشتری قرار دهید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ شروع کردن و پاسخ دادن به مکالمات دشوار، برای همه سخت است. چه این مکالمات کاری باشند و چه شخصی، ذهن انسان طوری طراحی شده که تمایل دارد سریعاً در مقابل هر عملی واکنش نشان دهد و خود را از نظر احساسی درگیر کند – و این موضوع حل تعارضات را سخت میکند. درنتیجه، بسیاری از افراد، بهخصوص جوانترها و کمتجربهترها در این زمینه به مشکل برمیخورند.
هر کس در هر شغلی بهنوبهی خود با مکالمات دشوار دستوپنجه نرم خواهد کرد. یا تلویزیون مشتری خوب کار نمیکند، یا تبلت جدیدش خراب شده است و یا مبلغ صورتحسابش اشتباهاً بیشتر از حد معمول شده است؛ بههرحال اتفاقات بسیاری بهسادگی رخ میدهند.
فارغ از موضوع، وقتی چنین اتفاقاتی میافتد، یک صحبت و مکالمهی زنده سادهترین راهحل مسئله است. در بسیاری از موارد، چنین صحبتی پای تلفن انجام میشود. در چنین موقعیتهایی باید بتوانید در حل تعارض مهارت خوبی داشته باشید تا بتوانید از این موقعیتهای دشوار با موفقیت عبور کنید.
در ادامه روشهایی برای حل تعارض آمده است که میتوانید با بهرهگیری از آنها از عهدهی هر مکالمهی دشواری برآیید و به راهحلی دست یابید که به نفع همه باشد.
طبیعت انسانی میگوید به ندای غریزهمان گوش کنیم. وقتی کسی ناراحت است و یا دارد سرمان داد میزند، واکنش اولیهی ما این است که بلافاصله جواب او را بدهیم. اما مهم است عجولانه سعی نکنید مسئله را حل کنید. چند دقیقه فقط گوش کنید، چراکه اگر کسی احساس کند شما وسط حرف آنها حرف میزنید، تنها وضعیت آشفتهاش تشدید میشود.
شاید این توصیه کمی بدیهی به نظر برسد، اما انجام دادنش بهسادگی گفتنش نیست. شخص موردنظر مشغول در میان گذاشتن مسئلهاش با شماست، پس مهم است که با آرامش گوش کنید و بگذارید حرفش را بزند. تا وقتی از شما سؤالی پرسیده نشده است حرفی نزنید و اگر هم سؤالی دارید بگذارید بعد از تمام شدن حرفهای طرف مقابل بپرسید. بعضی وقتها فقط اینکه اجازه دهید طرفتان مشکلاتش را «بیرون بریزد»، میتواند در تسکین آشفتگی فرد و رسیدن به گفتگویی بهتر سودمند باشد.
پسازآن که بهدقت به حرفهای طرف مقابلتان گوش کردید، به آنها فکر کنید و اگر لازم شد آنها را شفافسازی کنید. در چنین لحظاتی، چند لحظه سکوت هیچ ایرادی ندارد – حتی میتوانید مستقیماً از طرف مقابل چنین درخواستی داشته باشید.اگر موقعیت ایجاب میکند و شما دقیقاً متوجه مسئلهی آن فرد شدهاید، به نحوی از او عذرخواهی کنید که متوجه احساس همدردی واقعی شما بشود. یادتان باشد که عذرخواهیها ممکن است تصنعی به نظر برسند. راهی پیدا کنید که اینطور نشود. اگر طرفتان صداقت شما را احساس کند، راحتتر و با خیالی آسودهتر به حرفهایتان گوش خواهد داد.
حال که عذرخواهی کردهاید، در کنار طرف مقابل راهحلی برای مشکل او پیدا کنید. اگر هم نمیتواند یک راهحل فوری برای مشکل ارائه دهید یا نمیتوانید چیزی را که فرد میخواهد فراهم کنید، از راه دیگری وارد شوید.
برای مثال، میتوانید بگویید «در حال حاضر نمیتوانیم تلویزیونتان را تعمیر کنیم، اما میتوانیم زمانبندی کنیم تا فردا کارشناسان مشکلتان را حل کنند مادامیکه راهحلی کوتاهمدت ارائه میشود، خیال مشتری هم راحتتر خواهد بود. بسیاری ضروری است در مواردی که امکان دارد یک بازهی زمانی برای حل مشکل ارائه دهید و به تعهدی که دادهاید عمل کنید.
ایمیل، یک نامهی دستی و یا یک تماس پیگیری کوتاه راهی ساده برای نشان دادن این است که فرد را فراموش نکردهاید. اگر آنها را اینگونه سورپرایز کنید، برایشان از یک دشمن اولیه، به یک دوست و منبع قابلاعتماد تبدیل خواهید شد.
حلوفصل یک وضعیت ناخوشایند خیلی بیشتر از ارائهی یک راهکار فوری وقت میبرد. مهم است که زمان بگذارید و مشکل را بهدرستی موشکافی کنید، و سپس به راهحلهای مناسب و استراتژیهای حل تعارضی دستیابید که شخصیسازیشده، مرتبط و بهموقع هستند.
برای اینکه یک مکالمه صحیح داشته باشیم باید چه کنیم؟دقت داشته باشید هر چیزی را به زبان جاری نکنید شاید شنیدن بعضی حرفها برای ما راحت باشد اما برای دیگران نه سعی کنید همدیگر را خوب درک کنید و متوجه باشید که هر یک از ما با دیگری متفاوت اسـت تا به سادگی دچار سوء تفاهم و برداشت از کارها و حرفهای یکدیگر نشویم در نتیجه ،
احترام و درک متقابل و شناخت تفاوتها می تواند باعث بوجود آمدن یک رابطه محکم و استوار شود . شناخت هر چه بیشتر خود و دیگران و اینکه زنان و مردان در برابر رویداد ها ، متفاوت رفتار می کنند .هر واژه، کلمه یا جملهای که در صحبت کردن بهکار میگیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر اسـت.
در حقیقت با نوع کلام خود میتوانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیتمان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهشهای خود به این نتیجه رسیده بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه میکند،
صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل اسـت.همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل میکند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازهای میتواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته،
بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان میکنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبتکردن، حرکتهای بدنی و نوع کلمههای خود برقرار کنیم.زنان و مردان از روشهای متفاوتی برای صحبت کردن استفاده میکنند
که به دلیل روشهای تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوتها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایمتری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار میگیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ میکند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا
در الگوهای کلامی خود استفاده میکنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را بهکار میگیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد.
مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده میکنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژهها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود،
چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب میروند بیآنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما بهطور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شدهاند.
براساس گزارش تلگراف، اگرچه دانشمندان سالها اسـت که از نوع پیچیده زبان دلفینها آگاهی دارند، یافته جدید نشان میدهد این جانداران باهوش، باهوشترین موجود زنده پس از انسان، میتوانند جملات پنج واژهای بسازند و از نوعی ساختار دستوری برای تغییر مفاهیم استفاده کنند.
به گفته محققان مرکز محافظت از محیط زیست کاراداگ در روسیه، تبادل اطلاعات میان دلفینها شباهت زیادی به مکالمه میان دو انسان دارد. هر پالسی که توسط یک دلفین ایجاد میشود از نظر ظاهر پالسها در حوزه زمانی و مجموعه اجزاء طیفی در حوزه فرکانس آوا متفاوت از پالسی اسـت که دلفین دیگر ایجاد میکند.
محققان این سبک جدید مکالمه را با استفاده از نوعی جدید از میکروفونهای زیر آبی که هیدروفون نام دارد ضبط کردند. با استفاده از این ابزار امکان ثبت مکالمات میان دو دلفین به نامهای یاشا و یانا با جزئیاتی دقیق در این مرکز فراهم آمد.
محققان پس از بررسی این مکالمات مدارکی به دست آوردند که نشان میدهد دلفینها با ایجاد پالسهای صوتی متفاوت که از نظر فرکانس، حجم و طیف با یکدیگر متفاوتند، سعی میکنند واژگانی ایجاد کنند، درست مانند زبانهای انسانی. اگرچه دانستن مفاهیم این واژهها درحال حاضر غیرممکن اسـت،دانشمندان معتقدند دلفینها در طول مکالمات خود جملاتی طولانی حاوی حداکثر پنج واژه ایجاد کردهاند.
حتی نشانههایی از استفاده از ساختار دستوری نیز در این مکالمات به دست آمدهاسـت، اما اثبات این نظریه به مدارک بیشتری نیاز دارد. آنچه درباره این نوع ارتباط میان دلفینها جالب توجه اسـت، علاقه این جانداران به گفتههای دلفین دیگر و درک این موضوع اسـت که باید برای بسط دادن مفهوم مورد نظر خود باید به نوبت از خود آواهای مرتبط با موضوع ایجاد کنند.
به گفته محققان بررسی دقیق پالسهای ایجاد شده نشان میدهد دلفینها در ایجاد جملهها نوبتی عمل میکنند و حرف یکدیگر را قطع نمیکنند و این نشان میدهد هر دلفین پیش از ایجاد پالسهای خود به دقت به دیگری گوپ فرا میدهد. این سبک از زبان از تمامی نشانههای موجود در زبانهای انسانی برخوردار اسـت و نشان از نبوغ و آگاهی بالای دلفینها دارد،از این رو باید زبان این جانداران را زبانی بسیار توسعهیافته و مشابه با زبان انسانها در نظر گرفت.
تمامی این شواهد حاکی از آن هستند که نظریه وجود زبان مجزا در میان دلفینها واقعی اسـت و تنها باید مدارک بیشتری برای اثبات آن به دست بیاید. قدم بعدی و بزرگ یافتن راهی برای ترجمه زبان دلفینها به زبان انسانها اسـت. زبان تنها ویژگی مشترک میان دلفینها و انسانها نیست، آداب و رسومی مانند سوگواری برای عزیزان از دسترفته و ارزش قائل شدن برای دوستی از دیگر ویژگیهای مشترک میان انسانها و دلفینها اسـت که تاکنون کشف شدهاند.
۵۴۵۴
خوشبختانه راهکار ایجاد انگیزه در تیم تحت رهبری تان و از بین بردن هر عامل بازدارنده درست در نوک زبان شما قرار گرفته است. روند موفقیت با تعامل و ارتباط آغاز می شود، مهارتی که به عقیده کارشناسان عامل تعیین کننده ای در مدیریت موفق است.
همانطور که گفتیم تعامل و برقراری ارتباط با کارمندان عاملی است که موفقیت شما را تضمین می کند. در ادامه همراه با تک شات با 8 عبارتی آشنا خواهید شد که مدیران موفق هر روز در مکالمات خود با کارمندانشان به کار می برند. با استفاده از این عبارات، می توانید شاهد رشدروزافزون موفقیت کارمندان و در نتیجه کسب و کار خود باشید.
هیچ چیز بیشتر از عدم اعتماد و باور مدیر به قابلیت های یک کارمند نمی تواند انگیزه را در او از بین ببرد. مدیری که به کارمندان خود اعتماد ندارد سعی دارد آنها را در کوچکترین و جزیی ترین امور مدیریت کند. حتی افرادی که اصولا از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردارند، با چنین برخوردی به تدریج شاهد افت اعتماد به نفس در خود خواهند بود.
به گفته تئودور روزولت:
بهترین رهبر شخصی است که آنقدر از قوه تشخیص برخوردار است که بهترین فرد را برای انجام امور انتخاب می کند، و آنقدر خویشتندار است که در حین انجام امور از مداخله در کار آنها به شدت پرهیز می کند.
شاید در ابتدا کنار گذاشتن اهرم های نظارتی بسیار دشوار باشد، اما اگر به اعضای تیم خود فرصت دهید تا خود را ثابت کنند، محیط کاری شادتر و انگیزشی تر را ایجاد خواهید کرد.
2. کاری که باید انجام دهیم این است ...
ماریلین هیوسون، مدیرعامل لاکهید مارتین، متوجه شد که این عبارت عامل اصلی موفقیت حرفه ای اوست:
رهبران بزرگ با اعلام علت انجام امور در افراد ایجاد انگیزه می کنند. این همان هدف است که کلید اصلی دستیابی به نتیجه ای کاملا متفاوت است.
آنچه مدیران برجسته را از مدیران معمولی جدا می سازد توانایی آنها در بیان برنامه ها و مرتبط ساختن امور روزمره با اهداف بلندمرتبه است. تدوین روندی مشخص برای گروه تحت مدیریتتان حسی مثبت از ثبات و پویایی را ایجاد می کند. بنابراین همیشه زمانی را برای توضیح چرایی انجام امور صرف کنید و از صدور محض دستورات بپرهیزید.
همانطور که آریانا هافینگتون گفته اشتباهات بهترین معلم هستند.
باید بپذیریم که همیشه تصمیمات ما درست نیستند و گاهی هم اشتباهات بزرگی مرتکب می شویم. درک شکست هیچ تضادی با موفقیت ندارد و بخشی از آن محسوب می شود.
همه ساکنین کره زمین، حداقل یک بار در کار خود اشتباهات فاحشی را مرتکب شده اند. اشتباه بخصوص اگر مشغول انجام کاری جدید باشیم اجتناب ناپذیر است.
تا زمانی که این اشتباه از بی دقتی ما ناشی نشود، باید آن را به عنوان تجربه ای آموزنده در نظر بگیریم. آموزش افراد در خصوص نحوه صحیح انجام امور بسیار تاثیرگذارتر از توبیخ آنها به دلیل اشتباه رخ داده است.
4. می خواهم از نقاط قوت تو استفاده کنم.
وارن بنیس یکی از افراد صاحب نظر در حوزه مدیریت، گفته است که:
بسیاری از کمپانی ها اعتقاد دارند که کارمندان خود را می توانند در موقعیت ها و مسئولیت های مختلف جابجا کنند. افرادی که واقعا با استعداد و با هوش باشند معمولا اینگونه نیستند چرا که از استعدادهای خاصی برخوردارند. این افراد را نمی توانید به تقبل نقش هایی وادار کنید که مناسب آن نیستند. مدیران کارآمد به افراد اجازه می دهند کاری را انجام دهند که برای آن زاده شده اند.
تمامی اعضا تیم شما از مهارت هایی خاص برخوردارند. بنابراین در دنیایی که تصور می شود کارمندان را می توان در تمامی حوزه ها به کار گرفت، مدیر موفق با هر یک از اعضا رفتاری متفاوت دارد. یافتن نقاط قوت در یکایک اعضا می تواند نتیجه ای غیرقابل تصور به همراه داشته باشد.
مدیران برجسته اجازه نمی دهند منیتشان مانع نوآوری شود و به همین دلیل نظر دیگران را جویا می شوند. یکی از روش هایی که می توانید به کارمندان خود نشان دهید به آنها اطمینان دارید و به نظراتشان اهمیت می دهید این است که نظر آنها را بطور مستقیم جویا شوید. بعلاوه، معمولا بهترین نظرات را از افرادی می شنوید که کمترین انتظار را از آنها دارید.
6. چطور می توانم بهتر حمایتت کنم؟
یک روش عالی برای کاهش آمار نقل و انتقال کارمندان از شرکت شما این است که رویکردی حمایتی نسبت به آنها اتخاذ کنید. زمانی را برای مذاکره و ملاقات با کارمندان خود اختصاص دهید. از آنها بپرسید که چه کاری را در دست دارند و شما چطور می توانید به موفقیت آنها کمک کنید.
به گفته شریل سندبرگ، مدیر عملیات فیسبوک:
مدیریت به این مفهوم است که با حضور خود و اطمینان از اینکه تاثیر آن در زمان عدم حضورتان ادامه خواهد داشت به بهبود عملکرد افراد کمک کنید.
اگر در خدمت اعضا تیم خود باشید و به آنها قدرت ببخشید، آنها هم رفتاری متقابل در برابر شما و کمپانی تان خواهند داشت.
7. اگر پرسشی دارید از من بپرسید.
همه ما حداقل یک بار کار با رییسی را تجربه کرده ایم که احساس کرده ایم در زمان نیاز نمی توانیم برای کمک به او مراجعه کنیم. پیروی از سیاست درهای باز به دیگران نشان می دهد که در دسترس اعضا گروه خود هستید و به تعامل با آنها و کارآیی آنها اهمیت می دهید. هر چه سریعتر به پرسش هایی که برای کارمندان پیش می آید پاسخ دهید، آنها هم سریعتر می توانند به ادامه کار بپردازند و نتیجه مورد نظر را کسب کنند.
8. کارت عالی بود.
ابراز قدردانی به مراتب کم هزینه تر و موثرتر از قرار دادن چند میز پینگ پونگ یا تخت های استراحت در محل کار است. هیچ فرقی ندارد که حقوق و مزایای دریافتی کارمندان شما چقدر است، آنها دوست دارند بدانند که کارشان مورد توجه شخص دیگری قرار گرفته است. بنابراین چند دقیقه از زمان خود را صرف قدردانی از عملکردهای خوب کنید. مطمئن باشید اعضا گروه ارزش آن را خواهند دانست.
شما هم این ۱۰ اشتباه را در مکالماتتان مرتکب میشوید؟
مهارت شرکت در گفتگو میتواند شما را به بهترین شکل ممکن در مسیر موفقیت یاری کند پس آن را دست کم نگیرید.
به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ آیا میتوانید مهارتهای خود را در گفتگو و مکالمه ارتقا دهید؟ بله، قطعاً!
ممکن است مدتی طول بکشد تا بتوانید عادتهای مکالمهای خودتان را در تمام طول زندگی باشما بودهاند تغییر دهید ولی امکانپذیر است.
برای این منظور تصمیم گرفتهایم به ده مورد از متداولترین اشتباهاتی که افراد در مکالمه و گفتگو مرتکب میشوند و راهکارهایی برای هرکدام از آنها بپردازیم.
ارنست همینگوی گفته است،
«من عاشق گوش دادنم. از بادقت گوش دادن چیزهای زیادی یاد گرفتهام. بیشتر آدمها هیچوقت گوش نمیدهند.»
شما مثل بیشتر آدمها نباشید. فقط مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نمانید. نفستان را مهار کنید. یاد بگیرید که چطور واقعاً به حرفهای کسانی که صحبت میکنند گوش دهید.
وقتی سعی کنید واقعاً گوش کنید، راههای بسیار زیادی برای ادامه مکالمه پیدا خواهید کرد. ولی از سوالهایی که پاسخ بله و خیر دارند خودداری کنید چون اطلاعات چندانی نصیبتان نخواهند کرد. مثلاً اگر کسی درمورد اینکه آخرهفته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته بوده صحبت میکند، میتوانید سوال کنید:
– کجا برای ماهیگیری رفتید؟
– از چه چیز ماهیگیری بیشتر خوشت میآید؟
– به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری انجام دادید؟
وقتی چنین سوالتی از او بپرسید، فرد بیشتر در موضوع فرو رفته و اطلاعات بیشتری درمورد تجربه خود به شما خواهد داد. حتی اگر جواب داد «اوه، نمیدونم.» تسلیم نشوید. دوباره سوال کنید، اگر کمی بیشتر فکر کند میتواند چیزهایی بگوید که مکالمه را به مراتب جذابتر خواهد کرد.
اگر بیش از حد سوال بپرسید، مکالمه حکم بازجویی را پیدا خواهد کرد. یا طوری به نظر خواهد رسید که خودتان حرفی برای گفتن ندارید. یک جایگزین خوب برای سوال کردن زیاد این است که سوالاتتان را با جملهها و عباراتی از نظر خودتان ترکیب کنید. مثلاً درمورد موضوع مکالمه بالا، میتوانید سوالات را حذف کنید و بگویید،
– آره، بیرون رفتن با دوستان و کمی ریلکس کردن آخر هفته واقعاً لذتبخشه. منم خیلی دوست دارم با دوستام برم پارک و گلف بازی کنم.
– چه جالب، منم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم. این طعمههای جدیدی که گرفته بودم رو امتحان کردم، عالی بودن.
و خواهید دید که از همینجا مکالمه بسیار روان و راحت پیش خواهد رفت.
در مکالمه با کسی که به تازگی او را ملاقات کردهاید یا وقتی که درمورد اندک موضوعات متداول صحبت کردهاید، ممکن است سکوتی مسخره بینتان حاکم شود. حتی ممکن است مضطرب شوید و ندانید که چه باید بکنید.
– لیل لوندس (Leil Lowndes) گفته است، «هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه بیرون نروید.» اگر با کمبود موضع برای حرف زدن روبهرو شدهاید، همیشه میتوانید درمورد خبرهای روز حرف بزنید. خیلی خوب است که از خبرهای روز جامعه مطلع باشید.
– در میهمانی، درمورد آکواریوم جالب صاحبخانه یا کلاه بامزه یکی از مهمانها یا لیست موزیکهای میزبان نظر دهید. همیشه میتوانید با استفاده از چیزهای دور و بر خودتان مکالمهای جدید شروع کنید.
– اگر در اولین ملاقاتها احساس اضطراب میکنید، تصور کنید که وقتی بهترین دوستتان را میبینید چه حسی دارید. و وانمود کنید که این آشنایی جدید یکی از بهترین دوستان شماست. البته نباید افراطی رفتار کنید. مثلاً اصلاً لازم نیست در جلسه اول آشنایی او را بغل کنید و ببوسید. ولی اگر تصور کنید که او دوست صمیمی شماست، فضایی مثبتتر بین شما حاکم خواهد شد و شما با لبخند و رفتاری دوستانه با او صحبت خواهید کرد.
یکی از مهمترین مسائل در مکالمات این نیست که چه میگویید، این است که چطور آن را میگویید. ایجاد تغییر در این عادتها تفاوت شگرفی ایجاد میکند زیرا صدا، لحن و زبان بدن شما هم بخشهای مهمی از مکالمه هستند. به این موارد دقت کنید:
– سرعتتان را پایین بیاورید. وقتی درمورد چیزی هیجانی میشوید ممکن است تندتر و تندتر حرف بزنید. سعی کنید سرعت حرف زدنتان را در این مواقع کمتر کنید تا طرفمقابل بهتر متوجه حرفهایتان شود.
– بلند و رسا حرف بزنید. سعی کنید تن صدایتان به اندازهای بالا باشد که اطرافیان متوجه حرفهایتان شوند.
– واضح حرف بزنید. زیر لب زمزمه نکنید.
– با احساس حرف بزنید. اگر با لحنی یکنواخت حرف بزنید کسی قادر نخواهد بود مدت زیادی به حرفهایتان گوش دهد. باید کاری کنید که احساساتتان در حرفزدنتان منعکس شود.
– مکث داشته باشید. شمردهتر حرف زدن و یک مکث کوتاه بین جملهها و فکرهای مختلف گوش دادن به حرفهای شما را راحتتر میکند. اینکار باعث میشود افراد با دقت بیشتری به حرفهایتان گوش دهند.
– زبان بدنتان را تقویت کنید. درمورد خندیدن، وضعیت قرارگیری بدن و دستها و نکات دیگر برای تقویت زبان بدن مطالعه کنید.
همه افراد حاضر در جمع باید زمان خود را برای حرف زدن داشته باشند. وقتی کسی خاطرهای تعریف میکند یا نظر خود را درمورد موضوعی اعلام میکند، حرف او را قطع نکنید تا توجه جمع را به سمت خودتان بکشانید. قبل از اینکه خاطرهشان تمام شود، نظرتان را ابراز نکنید. باید بتوانید بین گوش دادن و حرف زدن یک تعادل ایجاد کنید.
دست از مشاجره بردارید و سعی نکنید نشان دهید که همیشه حق با شماست. خیلی وقتها یک مکالمه درواقع بحث نیست و فقط برای بهتر کردن روحیه و حال و هوای جمع انجام میشود. اگر شما در آن مکالمه برنده شوید هیچکس تحتتاثیر قرار نخواهد گرفت. عقب بنشنید، ریلکس باشید و سعی کنید به بهتر کردن روحیه جمع کمک کنید.
اگر در یک میهمانی هستید یا جایی هستید که میخواهید تازه با افراد جدیدی آشنا شوید، باید از شروع بعضی بحثها خودداری کنید. حرف زدن درمورد وضع بد سلامتی یا روابطتان، کار یا محیط کاری بدتان، قتلهای زنجیرهای، زبان تخصصی که فقط شما و یکی دیگر از دوستانتان آن را متوجه میشوید یا هر چیز دیگری که انرژی مثبت را از جمع میگیرد موارد ممنوعه هستند. مذهب و سیاست را هم بهتر است برای گفتگو با دوستانتان نگه دارید.
لازم نیست ده دقیقه پشت سر هم درمورد ماشین جدیدتان پرگویی کنید. همیشه باید آماده باشید تا زمانیکه متوجه شدید موضوع صحبتتان باعث سر رفتن حوصله دیگران شده است، آن را تغییر دهید.
یک راه خوب برای گفتن یک حرف جالب این است که زندگی جالبی داشته باشید. و روی چیزهای مثبت متمرکز باشید. شروع به شکوه و شکایت از رئیستان یا کارتان نکنید، مردم هیچ علاقهای به شنیدن آن ندارند. درعوض، درمورد آخرین مسافرتتان حرف بزنید، یک خاطره جالبی که برایتان در آن سفر پیش آمد را تعریف کنید یا درمورد برنامهتان برای تعطیلات بعدی صحبت کنید.
یک راه دیگر این است که خودتان علاقهمند باشید. همانطور که دیل کارنگی (Dale Carnegie) میگوید،
«با علاقهمند کردن خودتان و نشان دادن به آدمها میتوانید طی دو ماه دوستان بسیار بیشتری پیدا کنید تا اینکه سعی کنید طی همان مدت دیگران را به خودتان علاقهمند کنید.»
اینکه کمی درمورد چیزهای زیادی بدانید یا اینکه حداقل برای حرف زدن درمورد آنها آماده باشید ویژگی بسیار خوبی است.
اینکه فقط به یک موضوع تکراری و خستهکننده نچسبید باعث میشود مکالمه جذابیت بیشتری پیدا کند. با این ویژگی شما به نظر فردی خواهید رسید که به راحتی میتواند درمورد موضوعات مختلف صحبت کند.
دهانتان را باز کنید و چیزی که فکر میکنید را به زبان آورید. احساستان را بیان کنید. وقتی کسی درمورد یکی از تجربیات خود صحبت میکند، شما هم درمورد یکی از تجربیات مرتبط خودتان حرف بزنید. فقط روبروی او نایستید و سرتان را تکان دهید و با جوابهای کوتاه به او پاسخ دهید. وقتی کسی روی یک مکالمه سرمایهگذاری میکند دوست دارد که شما هم به صورت متقابل همین کار را بکنید.
درست مثل بقیه قسمتهای زندگی، نمیتوانید منتظر بمانید تا طرف مقابل اولین حرکت را انجام دهد. در صورت لزوم خودتان فعال باشید و اولین کسی باشید که صحبت را شروع میکند. یک راه خوب آن جایگزین کردن چند سوال با عبارات است. این باعث میشود کمتر منفعل به نظر برسید و برای خودتان صاحب عقیده باشید.
ممکن است تصور کنید که حرف زیادی برای شرکت کردن در بحث ندارید. ولی تلاشتان را بکنید. خوب به حرفهای دیگران گوش دهید و وقتی آنها حرف میزنند خودتان را علاقهمند نشان دهید. سوال بپرسید و جملاتی مرتبط بگویید.
چشمهایتان را هم باز کنید. مهارتهای بصری خودتان را با انتخاب چیزهای جالب در گوشه و کنارتان بعنوان موضوع صحبت تقویت کنید. با گستردن دیدتان نسبت به چیزهای جالب در جهان، اندوخته دانش خودتان را ارتقا دهید. روزنامه بخوانید و در مورد موضوعات داغ روز اطلاعات داشته باشید.
سخت نگیرید. لازم نیست همه این کارها را یکدفعهای انجام دهید. ممکن است احساس سردرگمی کنید و گیج شوید. درعوض، سه اشکال مهمی که احساس میکنید نیاز بیشتری برای تقویت شدن دارند را انتخاب کنید و ۴-۳ هفته روی آنها کار کنید. تفاوت را احساس کنید و آن را ادامه دهید. خیلی زود خواهید دید که عادتهای جدیدتان خودشان را به صورت ناخودآگاه در مکالماتتان نشان میدهند.
معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: نرخ مکالمه اربعین امسال دقیقهای 550 تومان تعیین شده که به اپراتورها ابلاغ خواهد شد.
چگونه از عهدهی یک مکالمهی خدمات مشتری دشوار بر بیاییم؟
هیچ چیز مثل یک مشتری ناراضی برای کسب و کار شما خطرناک نیست پس همیشه سعی کنید در مکالمه با مشتریان ناراضی تمام تمرکز خود را در حل مشکل مشتری قرار دهید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ شروع کردن و پاسخ دادن به مکالمات دشوار، برای همه سخت است. چه این مکالمات کاری باشند و چه شخصی، ذهن انسان طوری طراحی شده که تمایل دارد سریعاً در مقابل هر عملی واکنش نشان دهد و خود را از نظر احساسی درگیر کند – و این موضوع حل تعارضات را سخت میکند. درنتیجه، بسیاری از افراد، بهخصوص جوانترها و کمتجربهترها در این زمینه به مشکل برمیخورند.
هر کس در هر شغلی بهنوبهی خود با مکالمات دشوار دستوپنجه نرم خواهد کرد. یا تلویزیون مشتری خوب کار نمیکند، یا تبلت جدیدش خراب شده است و یا مبلغ صورتحسابش اشتباهاً بیشتر از حد معمول شده است؛ بههرحال اتفاقات بسیاری بهسادگی رخ میدهند.
فارغ از موضوع، وقتی چنین اتفاقاتی میافتد، یک صحبت و مکالمهی زنده سادهترین راهحل مسئله است. در بسیاری از موارد، چنین صحبتی پای تلفن انجام میشود. در چنین موقعیتهایی باید بتوانید در حل تعارض مهارت خوبی داشته باشید تا بتوانید از این موقعیتهای دشوار با موفقیت عبور کنید.
در ادامه روشهایی برای حل تعارض آمده است که میتوانید با بهرهگیری از آنها از عهدهی هر مکالمهی دشواری برآیید و به راهحلی دست یابید که به نفع همه باشد.
طبیعت انسانی میگوید به ندای غریزهمان گوش کنیم. وقتی کسی ناراحت است و یا دارد سرمان داد میزند، واکنش اولیهی ما این است که بلافاصله جواب او را بدهیم. اما مهم است عجولانه سعی نکنید مسئله را حل کنید. چند دقیقه فقط گوش کنید، چراکه اگر کسی احساس کند شما وسط حرف آنها حرف میزنید، تنها وضعیت آشفتهاش تشدید میشود.
شاید این توصیه کمی بدیهی به نظر برسد، اما انجام دادنش بهسادگی گفتنش نیست. شخص موردنظر مشغول در میان گذاشتن مسئلهاش با شماست، پس مهم است که با آرامش گوش کنید و بگذارید حرفش را بزند. تا وقتی از شما سؤالی پرسیده نشده است حرفی نزنید و اگر هم سؤالی دارید بگذارید بعد از تمام شدن حرفهای طرف مقابل بپرسید. بعضی وقتها فقط اینکه اجازه دهید طرفتان مشکلاتش را «بیرون بریزد»، میتواند در تسکین آشفتگی فرد و رسیدن به گفتگویی بهتر سودمند باشد.
پسازآن که بهدقت به حرفهای طرف مقابلتان گوش کردید، به آنها فکر کنید و اگر لازم شد آنها را شفافسازی کنید. در چنین لحظاتی، چند لحظه سکوت هیچ ایرادی ندارد – حتی میتوانید مستقیماً از طرف مقابل چنین درخواستی داشته باشید.اگر موقعیت ایجاب میکند و شما دقیقاً متوجه مسئلهی آن فرد شدهاید، به نحوی از او عذرخواهی کنید که متوجه احساس همدردی واقعی شما بشود. یادتان باشد که عذرخواهیها ممکن است تصنعی به نظر برسند. راهی پیدا کنید که اینطور نشود. اگر طرفتان صداقت شما را احساس کند، راحتتر و با خیالی آسودهتر به حرفهایتان گوش خواهد داد.
حال که عذرخواهی کردهاید، در کنار طرف مقابل راهحلی برای مشکل او پیدا کنید. اگر هم نمیتواند یک راهحل فوری برای مشکل ارائه دهید یا نمیتوانید چیزی را که فرد میخواهد فراهم کنید، از راه دیگری وارد شوید.
برای مثال، میتوانید بگویید «در حال حاضر نمیتوانیم تلویزیونتان را تعمیر کنیم، اما میتوانیم زمانبندی کنیم تا فردا کارشناسان مشکلتان را حل کنند مادامیکه راهحلی کوتاهمدت ارائه میشود، خیال مشتری هم راحتتر خواهد بود. بسیاری ضروری است در مواردی که امکان دارد یک بازهی زمانی برای حل مشکل ارائه دهید و به تعهدی که دادهاید عمل کنید.
ایمیل، یک نامهی دستی و یا یک تماس پیگیری کوتاه راهی ساده برای نشان دادن این است که فرد را فراموش نکردهاید. اگر آنها را اینگونه سورپرایز کنید، برایشان از یک دشمن اولیه، به یک دوست و منبع قابلاعتماد تبدیل خواهید شد.
حلوفصل یک وضعیت ناخوشایند خیلی بیشتر از ارائهی یک راهکار فوری وقت میبرد. مهم است که زمان بگذارید و مشکل را بهدرستی موشکافی کنید، و سپس به راهحلهای مناسب و استراتژیهای حل تعارضی دستیابید که شخصیسازیشده، مرتبط و بهموقع هستند.
شما هم این ۱۰ اشتباه را در مکالماتتان مرتکب میشوید؟
مهارت شرکت در گفتگو میتواند شما را به بهترین شکل ممکن در مسیر موفقیت یاری کند پس آن را دست کم نگیرید.
به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ آیا میتوانید مهارتهای خود را در گفتگو و مکالمه ارتقا دهید؟ بله، قطعاً!
ممکن است مدتی طول بکشد تا بتوانید عادتهای مکالمهای خودتان را در تمام طول زندگی باشما بودهاند تغییر دهید ولی امکانپذیر است.
برای این منظور تصمیم گرفتهایم به ده مورد از متداولترین اشتباهاتی که افراد در مکالمه و گفتگو مرتکب میشوند و راهکارهایی برای هرکدام از آنها بپردازیم.
ارنست همینگوی گفته است،
«من عاشق گوش دادنم. از بادقت گوش دادن چیزهای زیادی یاد گرفتهام. بیشتر آدمها هیچوقت گوش نمیدهند.»
شما مثل بیشتر آدمها نباشید. فقط مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نمانید. نفستان را مهار کنید. یاد بگیرید که چطور واقعاً به حرفهای کسانی که صحبت میکنند گوش دهید.
وقتی سعی کنید واقعاً گوش کنید، راههای بسیار زیادی برای ادامه مکالمه پیدا خواهید کرد. ولی از سوالهایی که پاسخ بله و خیر دارند خودداری کنید چون اطلاعات چندانی نصیبتان نخواهند کرد. مثلاً اگر کسی درمورد اینکه آخرهفته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته بوده صحبت میکند، میتوانید سوال کنید:
– کجا برای ماهیگیری رفتید؟
– از چه چیز ماهیگیری بیشتر خوشت میآید؟
– به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری انجام دادید؟
وقتی چنین سوالتی از او بپرسید، فرد بیشتر در موضوع فرو رفته و اطلاعات بیشتری درمورد تجربه خود به شما خواهد داد. حتی اگر جواب داد «اوه، نمیدونم.» تسلیم نشوید. دوباره سوال کنید، اگر کمی بیشتر فکر کند میتواند چیزهایی بگوید که مکالمه را به مراتب جذابتر خواهد کرد.
اگر بیش از حد سوال بپرسید، مکالمه حکم بازجویی را پیدا خواهد کرد. یا طوری به نظر خواهد رسید که خودتان حرفی برای گفتن ندارید. یک جایگزین خوب برای سوال کردن زیاد این است که سوالاتتان را با جملهها و عباراتی از نظر خودتان ترکیب کنید. مثلاً درمورد موضوع مکالمه بالا، میتوانید سوالات را حذف کنید و بگویید،
– آره، بیرون رفتن با دوستان و کمی ریلکس کردن آخر هفته واقعاً لذتبخشه. منم خیلی دوست دارم با دوستام برم پارک و گلف بازی کنم.
– چه جالب، منم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم. این طعمههای جدیدی که گرفته بودم رو امتحان کردم، عالی بودن.
و خواهید دید که از همینجا مکالمه بسیار روان و راحت پیش خواهد رفت.
در مکالمه با کسی که به تازگی او را ملاقات کردهاید یا وقتی که درمورد اندک موضوعات متداول صحبت کردهاید، ممکن است سکوتی مسخره بینتان حاکم شود. حتی ممکن است مضطرب شوید و ندانید که چه باید بکنید.
– لیل لوندس (Leil Lowndes) گفته است، «هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه بیرون نروید.» اگر با کمبود موضع برای حرف زدن روبهرو شدهاید، همیشه میتوانید درمورد خبرهای روز حرف بزنید. خیلی خوب است که از خبرهای روز جامعه مطلع باشید.
– در میهمانی، درمورد آکواریوم جالب صاحبخانه یا کلاه بامزه یکی از مهمانها یا لیست موزیکهای میزبان نظر دهید. همیشه میتوانید با استفاده از چیزهای دور و بر خودتان مکالمهای جدید شروع کنید.
– اگر در اولین ملاقاتها احساس اضطراب میکنید، تصور کنید که وقتی بهترین دوستتان را میبینید چه حسی دارید. و وانمود کنید که این آشنایی جدید یکی از بهترین دوستان شماست. البته نباید افراطی رفتار کنید. مثلاً اصلاً لازم نیست در جلسه اول آشنایی او را بغل کنید و ببوسید. ولی اگر تصور کنید که او دوست صمیمی شماست، فضایی مثبتتر بین شما حاکم خواهد شد و شما با لبخند و رفتاری دوستانه با او صحبت خواهید کرد.
یکی از مهمترین مسائل در مکالمات این نیست که چه میگویید، این است که چطور آن را میگویید. ایجاد تغییر در این عادتها تفاوت شگرفی ایجاد میکند زیرا صدا، لحن و زبان بدن شما هم بخشهای مهمی از مکالمه هستند. به این موارد دقت کنید:
– سرعتتان را پایین بیاورید. وقتی درمورد چیزی هیجانی میشوید ممکن است تندتر و تندتر حرف بزنید. سعی کنید سرعت حرف زدنتان را در این مواقع کمتر کنید تا طرفمقابل بهتر متوجه حرفهایتان شود.
– بلند و رسا حرف بزنید. سعی کنید تن صدایتان به اندازهای بالا باشد که اطرافیان متوجه حرفهایتان شوند.
– واضح حرف بزنید. زیر لب زمزمه نکنید.
– با احساس حرف بزنید. اگر با لحنی یکنواخت حرف بزنید کسی قادر نخواهد بود مدت زیادی به حرفهایتان گوش دهد. باید کاری کنید که احساساتتان در حرفزدنتان منعکس شود.
– مکث داشته باشید. شمردهتر حرف زدن و یک مکث کوتاه بین جملهها و فکرهای مختلف گوش دادن به حرفهای شما را راحتتر میکند. اینکار باعث میشود افراد با دقت بیشتری به حرفهایتان گوش دهند.
– زبان بدنتان را تقویت کنید. درمورد خندیدن، وضعیت قرارگیری بدن و دستها و نکات دیگر برای تقویت زبان بدن مطالعه کنید.
همه افراد حاضر در جمع باید زمان خود را برای حرف زدن داشته باشند. وقتی کسی خاطرهای تعریف میکند یا نظر خود را درمورد موضوعی اعلام میکند، حرف او را قطع نکنید تا توجه جمع را به سمت خودتان بکشانید. قبل از اینکه خاطرهشان تمام شود، نظرتان را ابراز نکنید. باید بتوانید بین گوش دادن و حرف زدن یک تعادل ایجاد کنید.
دست از مشاجره بردارید و سعی نکنید نشان دهید که همیشه حق با شماست. خیلی وقتها یک مکالمه درواقع بحث نیست و فقط برای بهتر کردن روحیه و حال و هوای جمع انجام میشود. اگر شما در آن مکالمه برنده شوید هیچکس تحتتاثیر قرار نخواهد گرفت. عقب بنشنید، ریلکس باشید و سعی کنید به بهتر کردن روحیه جمع کمک کنید.
اگر در یک میهمانی هستید یا جایی هستید که میخواهید تازه با افراد جدیدی آشنا شوید، باید از شروع بعضی بحثها خودداری کنید. حرف زدن درمورد وضع بد سلامتی یا روابطتان، کار یا محیط کاری بدتان، قتلهای زنجیرهای، زبان تخصصی که فقط شما و یکی دیگر از دوستانتان آن را متوجه میشوید یا هر چیز دیگری که انرژی مثبت را از جمع میگیرد موارد ممنوعه هستند. مذهب و سیاست را هم بهتر است برای گفتگو با دوستانتان نگه دارید.
لازم نیست ده دقیقه پشت سر هم درمورد ماشین جدیدتان پرگویی کنید. همیشه باید آماده باشید تا زمانیکه متوجه شدید موضوع صحبتتان باعث سر رفتن حوصله دیگران شده است، آن را تغییر دهید.
یک راه خوب برای گفتن یک حرف جالب این است که زندگی جالبی داشته باشید. و روی چیزهای مثبت متمرکز باشید. شروع به شکوه و شکایت از رئیستان یا کارتان نکنید، مردم هیچ علاقهای به شنیدن آن ندارند. درعوض، درمورد آخرین مسافرتتان حرف بزنید، یک خاطره جالبی که برایتان در آن سفر پیش آمد را تعریف کنید یا درمورد برنامهتان برای تعطیلات بعدی صحبت کنید.
یک راه دیگر این است که خودتان علاقهمند باشید. همانطور که دیل کارنگی (Dale Carnegie) میگوید،
«با علاقهمند کردن خودتان و نشان دادن به آدمها میتوانید طی دو ماه دوستان بسیار بیشتری پیدا کنید تا اینکه سعی کنید طی همان مدت دیگران را به خودتان علاقهمند کنید.»
اینکه کمی درمورد چیزهای زیادی بدانید یا اینکه حداقل برای حرف زدن درمورد آنها آماده باشید ویژگی بسیار خوبی است.
اینکه فقط به یک موضوع تکراری و خستهکننده نچسبید باعث میشود مکالمه جذابیت بیشتری پیدا کند. با این ویژگی شما به نظر فردی خواهید رسید که به راحتی میتواند درمورد موضوعات مختلف صحبت کند.
دهانتان را باز کنید و چیزی که فکر میکنید را به زبان آورید. احساستان را بیان کنید. وقتی کسی درمورد یکی از تجربیات خود صحبت میکند، شما هم درمورد یکی از تجربیات مرتبط خودتان حرف بزنید. فقط روبروی او نایستید و سرتان را تکان دهید و با جوابهای کوتاه به او پاسخ دهید. وقتی کسی روی یک مکالمه سرمایهگذاری میکند دوست دارد که شما هم به صورت متقابل همین کار را بکنید.
درست مثل بقیه قسمتهای زندگی، نمیتوانید منتظر بمانید تا طرف مقابل اولین حرکت را انجام دهد. در صورت لزوم خودتان فعال باشید و اولین کسی باشید که صحبت را شروع میکند. یک راه خوب آن جایگزین کردن چند سوال با عبارات است. این باعث میشود کمتر منفعل به نظر برسید و برای خودتان صاحب عقیده باشید.
ممکن است تصور کنید که حرف زیادی برای شرکت کردن در بحث ندارید. ولی تلاشتان را بکنید. خوب به حرفهای دیگران گوش دهید و وقتی آنها حرف میزنند خودتان را علاقهمند نشان دهید. سوال بپرسید و جملاتی مرتبط بگویید.
چشمهایتان را هم باز کنید. مهارتهای بصری خودتان را با انتخاب چیزهای جالب در گوشه و کنارتان بعنوان موضوع صحبت تقویت کنید. با گستردن دیدتان نسبت به چیزهای جالب در جهان، اندوخته دانش خودتان را ارتقا دهید. روزنامه بخوانید و در مورد موضوعات داغ روز اطلاعات داشته باشید.
سخت نگیرید. لازم نیست همه این کارها را یکدفعهای انجام دهید. ممکن است احساس سردرگمی کنید و گیج شوید. درعوض، سه اشکال مهمی که احساس میکنید نیاز بیشتری برای تقویت شدن دارند را انتخاب کنید و ۴-۳ هفته روی آنها کار کنید. تفاوت را احساس کنید و آن را ادامه دهید. خیلی زود خواهید دید که عادتهای جدیدتان خودشان را به صورت ناخودآگاه در مکالماتتان نشان میدهند.