گرفتگی ماهیچه در ناحیه ساق پا اصطلاحاً «اسب چارلی» نامیده میشود. این نوع گرفتگی میتواند در نتیجهی استفاده از دارو و یا استفاده بیش از حد عضلات ایجاد شود. همچنین کمبود کلسیم یا منیزیم از دیگر عوامل گرفتگی پا است.
گرفتگی پا هر چه که باشد دردناک است. حال قصد داریم عوامل و شیوههای درمانی آنها را برای شما بگوییم.
سندرم پای بیقرار (Restless Leg Syndrome یا RLS) نوعی اختلال خواب است که در آن، فرد مبتلا دچار احساس ناخوشایند در پاها میشود و آن را به صورت احساس گزگز، مورمور، سوزش، درد و کشش و یا حرکت حشرات روی پوست توصیف میکند و بیمار برای کاهش حس ناچار است پای خود را تکان دهد و یا بکشد. این بیماری علاوه بر پا با مسئله بیخوابی نیز وجهه مشترک دارد.
اما بیماری دیگر که همزمان با بیخوابی و پا ارتباط دارد «گرفتگی پا» است.
فرض کنید که نیمه شب به یکباره به خاطر درد شدید در ماهیچههای پشت ساق پا از خواب بیدار شدهاید. این گرفتی که اصطلاحا اسب چارلی نیز نامیده میشود، آنقدر شدید است که شما حتی دلتان میخواهد برای خلاصی از آن گریه کنید! گرفتگی پا شاید نهایتا یک دقیقه به طول انجامد اما بیشک تمام خوابتان را کامل مختل میکند. حتی آثار منفیاش را روز بعد نیز تجربه خواهید کرد.
این دقیقا شرح بیماری از قول کسانی است که آن را تجربه کردهاند. تقریبا نیمی از افراد بزرگسال حداقل یکبار آن را تجربه کردهاند.
گرفتگی شبانه پا یا اسب چارلی چیست؟
گرفتگی میتواند در نقاط مختلف بدن رخ دهد. اما برخی علائم و موارد در افرادی که «گرفتگی پا» را تجربه کردهاند مشترک است:
غیر ارادی (بدان معنا که هنگام بروز، شما هیچ کنترلی بر روی آن ندارید)
اغلب در ناحیه ماهیچه ساق پا رخ میدهد، اما میتواند نقاط دیگر پا از ران تا مچ را شامل شود
ناگهانی است
درد شدیدی دارد
میتواند تا چند دقیقه به طول انجامد
هنگام شب و معمولا حین خواب رخ میدهد
علل گرفتگی پا
دلایل گرفتگی پا “ایدیوپاتیک” است؛ این واژه به عبارت سادهتر یعنی اینکه هیچ نشانه خاصی برای آن تعریف نشده و در واقع این بیماری ناشناخته است! با این حال، چندین دلیل گرفتگی پا در بین بیماران مشترک است که آنها را در ادامه بخوانید.
دیابت
کم شدن آب بدن
عدم تعادل الکترولیت (مانند فسفر، پتاسیم، سدیم)
وجود مشکلات عصبی (مانند بیماری پارکینسون یا نوروپاتی محیطی)
خستگی عضلانی (در بیماران با تمرینات با شدت بالا، یا در کسانی که تمرینات روزمره خود تغییر ایجاد میکنند)
بیماری عروق محیطی
همودیالیز (کسانی که مبتلا به نارسایی کلیوی هستند)
تنگی مجرای نخاعی در کمر
نارسایی وریدی (زمانی که رگها به علت وجود دریچههای دارای منفذ، خون را بالا و به سمت قلب پمپاژ نمیکنند)
بارداری
عوارض جانبی داروها (برخی از داروهای ضد التهاب، اسپری، درمان پوکی استخوان، برخی از داروهای ضد افسردگی، کلونازپام، سایر خوابآورها، شیمی درمانی و دیورتیک)
برای اینکه دقیقا علت گرفتگی پا را شناسایی کنید، بهتر است ببینید آیا به یکی از موارد دچار هستید زیرا هنگامی که علت شناسایی شود، بهتر میتوان آن را درمان کرد.
درمان گرفتگی پا
متاسفانه درمان دقیقی برای رفع گرفتگی ماهیچه پا وجود ندارد. مثلا برخی گفتهاند که مصرف مکملها، ویتامینها و یا حتی موز میتواند موثر واقع شود اما شاهد هستیم که در عمل هنوز گرفتگی پا رخ میدهد.
تا زمانی که یک درمان خوب و جامع برای آن یافت شود، میتوان از برخی روشها برای برطرف کردن آن استفاده کرد:
نرمش پیش از خواب (مانند چند دقیقه راه رفتن بر روی تردمیل یا دوچرخه ثابت)
تمرینات کششی و ماساژ قبل از خواب
اجتناب از دیورتیکها در رژیم غذایی (کافئین و الکل زیرا آب بدن را کم میکنند)
مکملهای منیزیم (اما مراقب باشید بیش از حد مصرف نکنید، از آنجا که سطوح بالای منیزیم میتواند سمی باشد)
ویتامین B12 (تنها اگر کم است)
آرامبخشهای عضلانی
داروهای ضد درد نوروپاتیک (مانند گاباپنتین)
مسدود کنندههای کانال کلسیم (که اغلب در درمان فشار خون بالا و میگرن استفاده میشود)
در مجموع میتوان گفت که گرفتگی پا را اکثر ما تجربه کردهایم یا خواهیم کرد و این مسئله میتواند در برخی بیشتر رخ دهد. اگر شما به تناوب دچار این مشکل میشود، بهتر است حتما به پزشک مراجعه کنید زیرا ممکن است جدی باشد.
منبع: فرادید
نوشته راهکارهایی برای رفع گرفتگی پا اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – وقتی کسی خودکشی می کند، از خود می پرسید چرا من متوجه نشدم او چنین خیالاتی را در سر می پرواند. چرا نتوانستم کمکش کنم؟ چرا نتوانستم درمان درد او باشم تا سهم ناچیزم را در زندگی او ادعا کنم. آیا درد اوچنان بی درمان بوده است که تصمیم گرفته در این سن کم به زندگی اش خاتمه دهد.
سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که هر سال حدود یک میلیون نفر در جهان به دلیل اقدام به خودکشی، می میرند. متخصصان می گویند خودکشی می تواند یک اتفاق مسری باشد اما آن ها معتقدند که اگر نشانه های خودکشی را بشناسید، می توانید قبل از آنکه یکی از عزیزانتان قربانی این موج شود، با هدیه دادن امید، او را به زندگی برگردانید.
خودکشی، نوعی اختلال و آسیب چندبعدی رفتاری است که عوامل متعددی از جمله عوامل روانی- عاطفی مانند افسردگی، ناامیدی، بیکاری، اعتیاد، فقر، مشکل های اقتصادی، احساس گناه و حتی در برخی از جوامع مانند جوامع غربی، مشکل های سیاسی هم در بروز آن دخیل هستند. درواقع، رسیدن به بن بست فکری، روانی و انگیزشی انسان باعث ایجاد فکر خودکشی در او می شود و این مساله به قطع امید وی از آینده بر می گردد. آنچه در ذیل می آید فهرستی از افکار و رویدادهایی است که می توانند به ایجاد حس خودکشی در افراد کمک کنند:
نه چهره یک نصیحت کننده را به خودبگیرید و نه نگاه عاقل اندر سفیه یک ناجی را به او داشته باشید. شما در این موقعیت برای او فقط یک همراه محسوب می شوید، همین!
۱- تنهایی، این حالت به تدریج این احساس را در شخص ایجاد می کند که کسی را ندارد و هیچ کس حقیقتا به زنده بودن یا مردن او اهمیت نمی دهد. فرد خودکشی گرا ممکن است به شدت احساس تنهایی و انزوا کند.
۲- حس ناامیدی و بی پناهی، در این شرایط فرد احساس می کند که شرایط از آنچه هست بهتر نخواهد شد و کسی نیز نمی تواند به وی کمک کند.
۳- حس بی ارزش بودن، در این حالت فرد احساس بیهودگی می کند؛ به همین دلیل هرگز قادر به پذیرش چیزی نیست و از نظر وی هرگونه توجه، علاقه و تشویق دیگران ناموجه و برمبنای یک فرض اشتباه است.
۴- افسردگی، کسانی که افسرده اند، معمولا از خود، دیگران یا شرایط موجود برداشتی منفی دارند. نه تنها بسیاری از احساسات ذکر شده در بالا در میان افراد افسرده شایع است بلکه از نظر آنها این احساسات کاملا درست و منطقی است.
۶- داشتن استرس در سطح بالا و نامناسب، این وضع در کسانی مشاهده می شود که به لحاظ شخصی و تحصیلی انتظاراتی بالا و غیرواقع بینانه از خود دارند. انتظارات بالای تحصیلی از دانشجویان می تواند در آنها استرس ایجاد کند.
۷- خشم، گاهی اوقات خودکشی در افرادی مشاهده می شود که به شدت خشمگین اند یا از خودکشی برای انتقام گرفتن استفاده می کنند.
۱۰- احساس درماندگی، وقتی فرد در برهه ای از زمان گرفتار مشکلاتی متعدد می شود- به عنوان مثال مشکلات تحصیلی، خانوادگی و همزمان با آنها پایان یافتن یک رابطه – در این حالت احساس درد و غم وی را درمانده و ناتوان می سازد.
به عقیده روان پزشکان، خودکشی کننده ها در روزهای آخر زندگی شان این نشانه ها را در رفتارهای خود ابراز می کنند:
– مدام صحبت کردن یا فکر کردن در مورد مرگ
– ابتلا به افسردگی بالینی که خود را با اندوه عمیق، از دست دادن علاقه و اختلال در الگوی خواب و تغذیه نشان میدهد.
– آرزوی مرگ کردن
– از دست دادن علاقه نسبت به چیزهایی که قبلا به آنها علاقه داشته
– بیان مداوم حرف های ناشی از ناامیدی، درماندگی یا بی ارزشی
– بیان مداوم جملاتی مثل «کاش به دنیا نیامده بودم»، «اگر من اینجا نبودم، بهتر بود» یا «با مدرنم همه راحت می شوند»
– از خودبیزاری، احساسات برآمده از بی ارزشی، گناه، شرم و نفرت از خود
– روی آوردن به رفتارهای مخرب مثل مصرف الکل یا مواد مخدر، رانندگی بی پروا و…
– چرخش ناگهانی خلق و خو و ناگهانی تبدیل شدن به آدم خوشحال و آرام
– فاصله گرفتن ناگهانی از آدم ها و منزوی شدن
اقدام به خودکشی در سال های نوجوانی، اتفاقی شایع است. نوجوانانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به خود شک دارند و با احساس بی ارزشی درگیر هستند، بعید نیست که قصد جان خود را بکنند. دیگر عوامل خطر برای خودکشی نوجوان عبارتند از:
– مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در سال های کودکی
– رویدادی که اخیرا به او آسیب زده باشد
– برخوردار نبودن از شبکه حمایتی
– در دسترس قرار گرفتن ابزارهای خودشکی
– محیط اجتماعی یا تحصیلی خصمانه
– قرار گرفتن در معرض خودکشی نوجوان دیگر
نوجوانانی که می خواهند خودشکی کنند، اغلب این نشانه ها را در رفتارهایشان ابراز می کنند:
– تغییر قابل توجه در الگوی غذاخوردن و خواب
– فاصله گرفتن از دوستان، خانواده و قطع یک باره فعالیت های همیشگی
– ابراز رفتارهای خشونت آمیز، سرکشی یا فرار از خانه
– سوءمصرف مواد مخدر
– نرسیدن به ظاهر و کنار گذاشتن علایق شخصی
– خستگی مداوم، ناتوانی در تمرکز یا کاهش فعالیت های مرتبط با مدرسه
– شکایات مکرر در مورد علائم آزاردهنده جسمی که اغلب به صورت دل درد، سردرد، خستگی و… خود را نشان می دهد
– ناتوانی در تحمل ستایش یا انتقاد دیگران
جدی گرفتن نشانه هایی که گفتیم، اولین و مهمترین قدم در پیشگیری از این اتفاق است. اگر نشانه های گفته شده را در یکی از اطرافیانتان دیدید یا می خواهید با کسی که قصد خودکشی کردن را دارد، حرف بزنید، به این نکته ها توجه کنید:
همیشه به تنهایی نمی توانید این کار سخت را انجام دهید و چنین فردی را از تصمیمی که گرفته، منصرف کنید. اگر احساس کردید ناامیدی بیشتر از آنچه انتظار داشتید در وجود او خانه کرده، حتما از یک روان پزشک کمک بگیرید
نه چهره یک نصیحت کننده را به خودبگیرید و نه نگاه عاقل اندر سفیه یک ناجی را به او داشته باشید. شما در این موقعیت برای او فقط یک همراه محسوب می شوید، همین! اگر شما نشانه های گفته شده را در فردی می بینید، چاره ای جز حرف زدن با او برایتان باقی نمی ماند.
به جای اینکه به دنبال نصیحت کردن باشید، حرف هایش را بشنوید و بگذارید غم ها، ترس ها و نگرانی هایش را هرچقدر که می خواهد، بیرون بریزد.
بدون آنکه بخواهید، او را قضاوت کنید و حرف هایش را بی معنی و پوچ بخوانید، با او همدلی کنید. می توانید با گفتن این جملات حس بهتری را در او ایجاد کنید: « تو در این روزهای سخت تنها نیستی. من اینجا کنارت هستم.»
ناامیدی از بهبود شرایط احتمال خودکشی را چندبرابر می کند. شما در میانه گفت و گو می توانید با چنین جملاتی به فرد مقابلتان امید تزریق کنید: «شاید حالا که در این روزهای سخت هستی باور نکنی، اما ما واقعا می توانیم این شرایط را تغییر دهیم! کمی صبوری کن تا با هم به چنین روزی برسیم.»
همیشه به تنهایی نمی توانید این کار سخت را انجام دهید و چنین فردی را از تصمیمی که گرفته، منصرف کنید. اگر احساس کردید ناامیدی بیشتر از آنچه انتظار داشتید در وجود او خانه کرده، حتما از یک روان پزشک کمک بگیرید و همراه با او به مطب یک متخصص بروید.
روان شناسان معتقدند خودکشی با ضعف اعتماد به نفس و احساس پوچی در انسان مرتبط است. در این میان، امیان و اعقتاد به پروردگار می تواند در پیشگیری از خودکشی بسیار موثر باشد. این ایمان و اعتقاد، روح کمال و موثر بودن را در انسان می دمد و باعث می شود به این نتیجه برسد که برترین مخلوق آفرینش است که می تواند به بالاترین مقام ها برسد؛ تا جایی که در مقام جانشینی خدا در زمین باشد. در این صورت، فکر از بین بردن نفس هم کمتر به ذهن چنین انسانی خطور می کند.
توکل به خداوند یعنی اعتماد و تکیه کردن به قادر مطلقی که همه اختیارات و امکانات در ید قدرت اوست و مهربان ترین مهربان ها نسبت به انسان هاست. به تعبیر قرآن کریم، هر کجا که باشیم، او با ماست و هرگاه که اراده کنیم، می توانیم او را بخوانیم و بدون هیچ تشریفات و تکلفی با خدای خود رابطه برقرار کنیم.
خودکشی یک راه حل نیست و برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و این یک شعار نیست اما متاسفانه چون فردی که در فکر خودکشی است دچار دید تونلی می شود و نمی تواند این راه ها را ببیند، اما دید تونلی چیست؟ وقتی که بچه بودیم از توی یک لوله بیرون را نگاه می کردیم. دایره دیدمان خیلی کم و اطرافش تاریک بود. این دید را تونلی می گویند. اگر من این لوله را کنار بگذارم می بینم چقدر این دید وسیع است. افسردگی دید را تنگ و تاریک و فرد را نزدیک بین روانی می کند. به همین دلیل به افرادی که دچار این حالت می شوند می گویند به روان پزشک مراجعه کنند نه برای نصیحت شدن که برای کنار زدن این لوله!
منابع: ماهنامه همشهری تندرستی، هفته نامه سلامت
خبرگزاری آریا-یکی از علل فراموشی و کاهش حافظه آپنه خواب است.
به گزارش خبرگزاری آریا،استفاده از چند دارو به صورت همزمان، افسردگی مزمن و کمبود خواب میتواند منجر به بروز مشکلاتی در مغز شده و فرد دچار فراموشی شود.
5 علت فراموشی و کاهش حافظه
بسیاری از افراد گاهی فراموشی میگیرند و مسائل کوچکی را برای مدت کوتاهی به یاد نمیآورند. معمولاً این افراد در چنین شرایطی گمان میکنند که این فراموشیهای کوچک نشانههای اولیه آلزایمر است؛ اما آلزایمر تنها دلیل فراموشی نیست. فراموشی و از دست دادن حافظه ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد و دلایل مختلفی دارد.
Seth Gale، متخصص مغز و اعصاب میگوید ممکن است بیمارانی که حافظه خود را از دست میدهند، علائمی همانند علائم آلزایمر را توصیف کنند؛ اما پزشک میتواند مشخص کند که کدام بخشهای مغز دچار مشکل شدهاند. وی تأکید دارد که چیزهایی مانند استفاده از چند دارو به صورت همزمان، افسردگی مزمن و کمبود خواب میتواند منجر به بروز مشکلاتی در مغز شده و فرد دچار فراموشی شود. در برخی موارد، یک یا چند علتی که در ادامه آورده شده، باعث فراموشی و از دست دادن حافظه میشود.
1- آپنه خواب و کاهش حافظه
یکی از علل فراموشی و کاهش حافظه آپنه خواب است، این اختلال رایج و قابلدرمان خواب باعث میشود عمل تنفس چندین بار در طول شب به صورت موقت متوقف شود. در واقع این مشکل با از دست دادن حافظه و زوال عقل ارتباط دارد. اگر صبحها با سردرد از خواب بیدار میشوید و در طول روز خسته هستید یا همسرتان از صدای خروپف بلند شما شکایت میکند، احتمالاً دچار آپنه خواب هستید.
اگر آپنه خواب درمان نشود، حافظه مربوط به تعیین مسیر را تحت تأثیر قرار میدهد. این نوع حافظه در واقع توانایی یادآوری جهتها یا مکان اشیایی مانند کلیدهایتان است. طبق یک تحقیق، خواب عمیق که به عنوان حرکت سریع چشم یا REM نیز شناخته میشود، نقش مهمی در حافظه دارد. علت ارتباط آپنه خواب با از دست دادن حافظه این است که در افراد مبتلا به آپنه خواب، انتقال اکسیژن به مغز چند صدبار در طول شب متوقف میشود. مغز تحتفشار قرار میگیرد و فرد موردنظر از خواب بیدار میشود. آسیبی که آپنه خواب به مغز وارد میکند، ممکن است به صورت علائم مختلف کاهش حافظه بروز کند.
2- فراموشی و کاهش حافظه به علت استرس زیاد
استرس زیاد یا اضطراب میتواند باعث بروز مشکلاتی در قدرت توجه و حافظه شود. این مشکل در میان افرادی که مشغله کاری زیادی در خانه و محل کار دارند و به اندازه کافی نمیخوابند، بیشتر دیده میشود. معمولاً رفع استرس باعث بهبود حافظه میشود. استرس مزمنی که درمان نشود، میتواند منجر به افسردگی شود. این امر نیز عملکرد مغز را تحت تأثیر قرار میدهد. اختلالات روحیه را میتوان از طریق دارو و مشاوره درمان کرد.
3- از دست دادن حافظه با مصرف برخی داروها
فراموشی و از دست دادن حافظه ممکن است نشاندهنده این موضوع باشد که داروهای شما باید تغییر یابند. چند نوع داروی مختلف بر روی حافظه تأثیر میگذارند که عبارتاند از:
- قرصهای خوابآور
- داروهای ضد حساسیت یا همان آنتیهیستامینها
- داروهای ضد اضطراب
- داروهای ضدافسردگی
- یک سری داروهای مسکن
- داروهای مختص کاهش کلسترول
- داروهای دیابت
همچنین سازمان غذا و داروی آمریکا هشدار داده است که داروهای مختص کاهش کلسترول ممکن است خطر بروز عوارض جانبی برگشتپذیر در مغز را افزایش دهد. این عوارض شامل از دست دادن حافظه و سردرگمی است. یک داروی رایج دیابت نوع 2 به نام متفرمین (metformin) نیز با مشکلات حافظه ارتباط دارد.
4- ارتباط کاهش حافظه با سکته خاموش
تغییرات بارز در تفکر و حرکت معمولاً در اثر سکتههایی است که یک سری رگهای خونی اصلی را در مغز مسدود میکنند. فراموشی و مشکلات خفیف حافظه ممکن است به مرور زمان و پس از سکتههای خاموشی که رگهای خونی کوچکتر را مسدود میکنند، اتفاق بیفتد. این تغییرات در عملکرد مغز که ممکن است شدت آن از خفیف تا شدید تغییر یابد، آسیب رگی مغز نامیده میشود.
مغز نسبت به مسدود شدن یا کاهش جریان خون که باعث کمبود اکسیژن و یک سری مواد مغذی ضروری در مغز میشوند، بسیار آسیبپذیر است. افرادی که حافظه خود را از دست میدهند، بیشتر در معرض سکته قرار دارند. فراموشی ممکن است اولین نشانه سکته باشد.
جام جم سرا:
طلاق عاطفی بیانگر رابطه زن و شوهری است که رو به زوال است. این نوع طلاق به مرور زمان، تنشی فزاینده میان زن و شوهر ایجاد می کند که معمولا به جدایی آن ها از یکدیگر منجر می شود.
رنگ باختن عشق
اولین چیزی که در طلاق عاطفی میان زن و شوهر از بین می رود، جاذبه و اعتماد آنها نسبت به هم است. وقتی یکی از زوجین مملو از نیازهای برآورده نشده در زندگی مشترک باشد، احساس غمگینی و ناامیدی در او شکل می گیرد. طلاق عاطفی را حتی طلاق پنهان نیز می نامند چرا که همسران در محیط های اجتماعی ممکن است خوب و صمیمی به نظر برسند، اما در تنهایی قادر به تحمل یکدیگر نباشند. این سرد شدن ها ممکن است در آغاز یک طرفه باشد، اما اندکی که بگذرد دو طرفه می شود. به مرور زمان زوجین دیگر نه نگران هم می شوند و نه نسبت به یکدیگر عاطفه مثبتی بروز می دهند. زندگی زیر یک سقف در حالی که در واقع هیچ ارتباط رضایت بخشی بین آن ها وجود ندارد، تحمل مشکلات را دشوار و ادامه زندگی را دشوار تر می سازد.این روند ممکن است حتی سال ها به طول بینجامد و در نهایت به طلاق قانونی منتهی شود.
تمرکز روی اختلافات و نقاط ضعف همسر
یکی از مسائل مهمی که در طلاق عاطفی رخ می دهد این است که چون نیاز های زوجین توسط یکدیگر برآورده نمی شود، رفته رفته به جای وجوه مشترک، هر یک به اختلافات و نقاط ضعف دیگری می اندیشد. پیامد این تمرکز منفی، برجسته کردن اختلافات و نادیده گرفتن اشتراکات است که به فضای فردی وسعت می بخشد و فضای دو نفره را محدود تر می سازد. اشتیاق کم می شود، صمیمیت از بین می رود و جملاتی که میان آنها رد و بدل می شود همگی بوی بی تفاوتی می دهد.
دلایل اصلی بروز طلاق عاطفی
از جمله دلایل بروز طلاق های عاطفی می توان به این موارد اشاره کرد که البته در میان دیگر دلایل طلاق، شایع ترین ها هستند؛ وجود ویژگی های اخلاقی نامطلوب در زوجین، ازدواج دیر هنگام، خشونت یکی از زوجین، دخالت های بی مورد دیگران در زندگی مشترک، بیکاری یا از دست دادن موقعیت شغلی، به خطر افتادن وضعیت اقتصادی خانواده و در نهایت ضعف مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی در همسران.
راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی
مهم ترین نکته ای که توجه به آن می تواند مانع از بروز بسیاری از جدایی های عاطفی شود این است که همسران در شناخت و برطرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر، ناموفق هستند. به طور کلی می توان گفت نیازهای اساسی که برای مردان تعریف شده است عبارت است از: حمایت خانوادگی، تحسین، همراهی در تفریحات و ... در مقابل نیازهای اساسی که برای زنان تعریف می شود عبارت است از: محبت، گفت وگو، صداقت و روراستی، حمایت مالی و تعهد خانوادگی. حال و با توجه به این که تفاوت زیادی در نیاز های مردان و زنان دیده می شود، لذا به وجود آمدن مشکل و سازگاری میان آن ها زیاد تعجب آور نیست. شاید مردی به راستی به همسرش علاقه داشته باشد و فکر کند که نیازهای همسرش را برآورده کرده است، اما مشکل اینجاست که او تصور می کند نیازهای همسرش مانند نیازهای خودش است و لذا در این مسیر ناکام می ماند. این مطلب درباره زنان نیز صدق می کند.(پریسا غفوریان - کارشناس ارشد روان شناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: مخرج و مهبل هر دو مکانهای مناسبی برای رشد باکتریها هستند که نزدیک مجرای خروجی ادرار قرار دارند. و چون میزراه زنان چندان طولانی نیست، راه کوتاهی برای ورود باکتریها به مثانه میشود و التهاب مثانه ایجاد میکند. باکتریها حتی ممکن است تا کلیه بالا روند و ایجاد عفونت شدیدتری در آنجا بکنند.
مردان میزراه (مجاری ادراری) درازتری دارند و غده پروستات هم مواد ضدباکتریائی ترشح میکند که مانعی برای عفونت است. بنابراین، عفونت مجاری ادرار در مردان چیز سادهای نیست و اگر مردی دچار سوزش ادرار شود، نباید آن را سرسری گرفت.
سوزش ادرار در مردان ممکن است علامت وجود یک بیماری مقاربتی، مثل سوزاک یا کلامیدیا، باشد. التهاب پروستات هم ممکن است سوزش ادرار ایجاد کند.
عوامل زیادی میتوانند سوزش ادرار بهوجود آورند یا آن را تشدید کنند. از جملهٔ اینها، غذاهای پرادویه، قهوه، چای، الکل، غذاهای اسیدی، مواد شیمیائی در فرآوردههای بهداشتی، ضربه و روابط جنسی است.
عفونتهای قارچی هم میتوانند ایجاد سوزش ادرار کنند.
درمان سوزش ادرار
راه نجات از سوزش ادرار بهعلت آن بستگی دارد. علاوه بر درمان عفونت باکتریائی و نخوردن مواد محرک کارهای زیر را انجام دهید.
- آب بخورید. در اولین حملهٔ سوزش ادرار دو لیوان آب بخورید. سپس یک قاشق چایخوری جوششیرین در نیملیوان آب حل کرده و بخورید. در شش تا هشت ساعت بعد هر ساعت یک لیوان آب بخورید. اگر بعد از یک روز سوزش از بین نرود، به پزشک مراجعه کنید.
این کار باعث رقیق شدن محتوای پر از باکتری مجرا و بیرون راندن آنها میشود. در بیشتر موارد، خوردن آب زیاد برای دفع آنها کافی است و سوزش را هم از بین میبرد.
- نزد پزشک بروید. اگر سوزش بعد از یک روز ادامه پیدا کند، باید به پزشک مراجعه کنید. پزشک با آزمایش ادرار و تعیین نوع باکتری یا قارچ و تجویز آنتیبیوتیک مناسب آن را درمان میکند. در مردان معاینهٔ پروستات هم لازم است.
- آزمایش بدهید. معمولاً با خوردن آنتیبیوتیک همراه با جوششیرین و آب عفونت درمان میشود. ولی اگر سوزش ادامه یابد، آزمایشهای بیشتری، شامل کشت، آزمایش فراصوتی کلیه، یا درونبینی مثانه باید انجام شود.
- سوزش را تشدید نکنید. بسیاری از غذاها و آشامیدنیها مجرای ادراری را تحریک کرده و سوزش را بیشتر میکنند. الکل، قهوه، چای، شکلات، نوشابههای گازدار، مرکبات، گوجهفرنگی، غذاهای پرادویه، سرکه، و مواد قندی از اینها هستند. حتی قهوه بدون کافئین هم تحریککننده است.
حذف تمام این مواد از برنامهٔ غذائی سوزش و ناراحتیهای دیگر آن را ظرف ده روز از بین میبرد. وقتی سوزش برطرف شد، هر بار یکی از اینها را به رژیم غذائی اضافه کنید و ببینید آیا به آن حساسیت دارید یا نه. لااقل یک لیتر آب در روز بنوشید.
- ناراحتی دفع را کم کنید. ادرار کردن از میان میزراه ملتهب مانند پاشیدن نمک بر زخم تا باکتریهای مخرج وارد مهبل نشود.
- ادرار کنید. تماس جنسی از علل شایع عفونت و سوزش میزراه است. بعد از هر نزدیکی ادرار کنید و خود را با آب بشوئید. شستن مهبل با محلول آب و کمی جوششیرین نیز کار خوبی است.
- از مواد محرک دوری کنید. برخی صابونها، ضدبوها، و حتی کاغذهای توالت دارای مواد شیمیائی تحریککنندهٔ میزراه و پوست اطراف آن هستند. به نوع کالائی که میخرید توجه کنید.
- خود را خشک کنید. در تابستان نگذارید لباس مرطوب به تنتان بماند، چون رشد باکتریها و مخمرهای مهبل را تحریک میکنند. اگر میتوانید، در هر فرصتی لباس زیر را عوض کنید.
چه وقت به پزشک مراجعه کنیم؟
- سوزش ادرار بعد از ۲۴ ساعت برطرف نشود.
- سوزش با ترشح مهبل یا آلتتناسلی همراه است.
- علاوه بر سوزش، احساس نیاز به دفع ادرار، تب، لرز، یا درد پشت هم وجود دارد.(دکتر لیلا هاشمی - مجله پزشکی مادر)
جام جم سرا: معمولا قرار گرفتن در موقعیتهای جدید باعث ایجاد نگرانی و اضطراب در افراد میشود. اضطراب ناشی از قرار گرفتن در موقعیت جدید آن هم زمانی که خود را در معرض ارزیابی دیگران میبینیم، باعث افزایش نگرانی و کاهش تمرکز برای انجام کارها و حتی گاهی باعث مشکلات رفتاری مانند لکنت زبان میشود.
وقتی تمرکز انسان برای انجام کاری کاهش یابد، به طور طبیعی مرتکب اشتباهات بیش تری خواهد شد و همین موضوع باعث دستپاچگی و اضطراب بیشتر او خواهد شد. به طور مثال، افرادی که اضطراب اجتماعی دارند، هنگامی که میخواهند در جمع صحبت کنند بر احساسات بدنی خود (قلبم تند تند میزند یا حتما همه میبینند که چه قدر عرق کردهام)، ظاهر خود (نباید این لباس را میپوشیدم یا چرا همه به جوشهای صورتم نگاه میکنند) و رفتارهای خود (فکر کنم که زیاد تکان میخورم یا چرا این قدر تپق میزنم) تمرکز میکنند و در نتیجه، توجهشان از انجام وظیفه اصلیشان منحرف میشود و اضطرابشان افزایش مییابد. نتیجه کاهش تمرکز بر اصل موضوع، به تکرار اشتباهات پشت سر هم منجر میشود.
شکست به معنای طرد شدن از دیگران نیست
یکی از دلایل اینکه انسان مضطرب میشود، برآورده کردن انتظاراتی است که دیگران از ما دارند و فکر میکنیم که کوچکترین نقص در انجام کاری به معنای ناقص بودن ما و طرد شدن از جانب آنها است. چرا که شکست را به معنی بیارزش شدن، دوست نداشته شدن و درماندگی میدانیم، در صورتی که این گونه نیست و باید بدانیم که هیچ فردی کامل نیست بلکه افرادی موفق هستند که از شکستهای خود درس میگیرند.
خودانگاره و بهبود آن
در خور ذکر است که همه اضطراب افراد ناشی از احتمال ارزیابی منفی از جانب دیگران نیست بلکه ارزیابی از خود نیز اهمیت زیادی دارد. هر فردی در ذهن خود تصویری از خویشتن دارد که به آن خود انگاره یا خود پنداره (self-image) گفته میشود.
قسمت عمده ویژگیهای شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود (همان خودانگاره) در ذهنش دارد، مربوط میشود. در واقع درک افراد مضطرب از چیزی که دیگران درباره آنها فکر میکنند، بازتابی از تفکر آنها در مورد خودشان است. بنابراین تغییر خودانگاره، با هدف فراموش کردن عبارات خود انتقادی باعث بهبود عملکرد افراد میشود.
تغییر در خودانگاره کمک میکند تا مقدار زیادی از اضطراب افراد کاهش یابد که بدان منظور میتوان از تکنیکهایی که ذکر خواهد شد، استفاده کرد.
۱) بازخورد تصویری:
این روش باعث تصحیح خودانگاره خواهد شد. به طور مثال اگر فردی میخواهد در یک کلاس کنفرانس بدهد باید از او بخواهیم تصویر خود را زمان صحبت کردن ترسیم کند. سپس از او بخواهیم که یک بار کنفرانس را در مقابل ما (که دوستان یا خانوادهاش هستیم) اجرا کند و تصاویر ویدیویی را از دید مشاهده گر مشاهده کند. این تکنیک با ایجاد هماهنگی بین عملکرد مورد انتظار و عملکرد واقعی میتواند ابزار مهمی برای به چالش کشیدن خودانگاره و تصحیح آن باشد.
۲) مواجهه با آینه:
بهتر است فرد مضطرب ۳ دقیقه به خود در آینه خیره شود و با خود صحبت کند. همچنین میتواند صحبتهایش را به صورت یک تمرین فرضی ضبط کند تا راحتتر با آن موقعیتها کنار بیاید و خودانگاره منفیاش را اصلاح کند. فرد مضطرب میتواند چندین بار این فیلم را نگاه کند و توجه کند که مواجهه چندین باره با آینه میتواند به بهبود خودانگاره کمک زیادی کند.
۳) بازخورد صوتی:
بهتر است قبل از مواجه شدن با موقعیتهای واقعی، متنی را بنویسد و از روی آن بخواند و سپس آن را ضبط و چندین بار گوش کند تا بتواند با چندین بار گوش کردن، مشکلات خود را شناسایی و بر آنها غلبه کند.
۴) بازخوردگروهی:
باز خورد مثبت غیر منتظره از طرف اعضای خانواده یا دوستان میتواند برای تصحیح خودانگاره تحریف شده افراد مضطرب بسیار مفید باشد. بنابراین اگر اطرافیان با بیان جملات یا حرکاتی به افراد مضطرب، روحیه بدهند تاثیر زیادی در کاهش اضطراب آنها خواهد داشت.
تصور یکی از دلایل ایجاد اضطراب
در حقیقت بیشتر مردم با فکر کردن یا به تصویر کشیدن وقایع ترس آور، باعث ایجاد اضطراب در خود میشوند ولی جالب است که همین قدرت تصور اگر در جهت مثبت به کارگرفته شود، میتواند به ما کمک کند تا با تغییر افکار و تصورات ذهنی اضطراب خودمان را کاهش دهیم. در واقع با تصور وقایع خوشایند و مثبت میتوانیم شدت هر نوع اضطرابی را در خودمان کاهش دهیم.
استفاده از کلمات «اگر» و «سپس»
یکی از بهترین روشهای دیگر جلوگیری از اضطراب و مضطرب شدن، افزودن کلمه «بنابراین» در ابتدای جملهای که اضطراب تولید میکند و کلمه «سپس» در جواب به جملههای اضطرابی است. برای مثال به جای گفتن «در کنفرانس کلاس موفق نمیشوم» بهتر است بگوییم: «اگر در کنفرانس کلاس موفق نشوم، سپس برای کنفرانس بعدی بیشتر تلاش میکنم». (دکتر هادی صدری - روانشناس و مشاور خانواده/خراسان)
جام جم سرا: حال پرسش این است، مگر میل به مزدوج شدن یک نیاز غریزی و سرشتی نیست، پس چه شده که میل و گرایش جوانان به ازدواج کم شده و سن تجرد بالا رفته است؟ این نیازها از چه طریقی تامین میشود و عوامل موثر در ایجاد اشتیاق و ترغیب جوان امروزی به ازدواج چه میتواند باشد؟
حجتالاسلام دکتر نصیر عابدینی، روانشناس، بر این باور است که گرایش جوانان ما به ازدواج کم نشده، ولی همچون گذشته آن شور و شوق و اشتیاق وصفناپذیری که یک جوان را وادار میکرد تا بموقع برای تشکیل، ادامه و استحکام زندگی مشترک، خود را مقید و متعهد به پذیرفتن مجموعهای از مسئولیتها کند، کمرنگ شده است.
به گفته این روانشناس، نمیتوان علل تاخیر یا بیرغبتی جوانان به ازدواج برای همه را یکسان دانست؛ زیرا در جامعه ما افراد در سطوح طبقاتی و فرهنگی متفاوتی قرار دارند و هر طبقه بنا به موقعیت و شرایط خود، نظرات، دلایل و مسائل خاص خود را دارد، اما از میان علل مختلف میتوان به مهمترین و شایعترین عوامل اشاره کرد.
مشکلات اقتصادی قابل اغماض نیست
دکتر عابدینی مشکلات اقتصادی را یکی از علل اصلی به تاخیر افتادن ازدواج عنوان میکند و میگوید: مشکلات اقتصادی در هر دو قشر ضعیف و مرفه جامعه در نوع خود یک معضل محسوب میشود. به طور مثال اگر بخواهیم در خوشبینانهترین حالت هزینهها و مخارج مراسم ازدواج در کلانشهرها را از زمانی که یک دختر و پسر برای ازدواج اقدام میکنند تا زمانی که زیر یک سقف میروند، تخمین بزنیم طرفین به حداقل 70 تا 80 میلیون تومان پول نیاز دارند. 30 میلیون جهیزیه، 15 میلیون مخارج مراسم عقد و عروسی و حداقل 40 میلیون وجه نقد برای رهن یک خانه کوچک و ساده و همینطور در طبقات مرفهتر جامعه، براساس وسع مالیشان، توقعات بالاتر خواهد رفت و میزان این هزینهها چند برابر خواهد شد. در نتیجه جوانی که بتواند از پس این هزینهها برآید، باید چندسالی از عمر خود را برای تامین این مخارج سپری کند و این یعنی تاخیر در ازدواج.
کمالگرایی منفی ناشی از مدرن شدن
هرچه یک جامعه سنتی، مدرنتر میشود؛ به همان نسبت پیچیدهتر و اضطرابانگیزتر و نسلهای جدید مضطربتر میشوند. این را دکتر عابدینی میگوید و میافزاید وقتی جامعهای مثل جامعه سنتی ما به سوی مدرن شدن پیش میرود، اغلب خانوادهها میخواهند با این پدیده همگام شده و چون نمیتوانند خود را با الزامات آن تطبیق دهند و همرنگ جماعت شوند، دچار استرس و اضطراب بیشتر میشوند. بر همین اساس اضطراب پدر و مادر به جنین سرایت کرده و نسل جدید علاوه بر آنکه به صورت ژنتیکی با اضطراب میشود، عوامل محیطی نیز تشدیدکننده این اضطراب شده و همین اضطراب هم در جوان بالغ، بستری برای روحیات وسواسگونه و کمالگرایانه منفی فراهم میآورد.
کمالگرایی منفی به آن معناست که فرد به کمتر از 20 رضایت نمیدهد و همیشه میخواهد به هر قیمتی 20 باشد. حال اگر همین جوان مضطرب و کمالگرای منفی قصد تشکیل زندگی داشته باشد، چون خواستههایش بیش از داشتههایش است، نهفقط در شروع زندگی مشترک بلکه در حفظ استحکام و ادامه این زندگی ناکارآمد شده و در نهایت دچار شکست و پسرفت میشود و در نتیجه میتوان گفت کمالگرایی منفی یا بینقصگرایی یکی دیگر از علل تاخیر یا گرایش کم جوانان به ازدواج محسوب میشود.
پایین آمدن سن بلوغ، عامل بیرغبتی به ازدواج
آمارها نشان میدهد در جامعه امروز ما سن بلوغ دختران و پسران پایین آمده است و علل بروز این مشکل به گفته حجتالاسلام دکتر عابدینی میتواند نوع پوشش نامناسب والدین و محارم، گفتار و رفتار تحریکزا و شوخیهای جنسی زناشویی پدر و مادر در نزد کودکان، همنشینی کودک با والدین در مشاهده برنامههای مسموم ماهوارهای، روابط آزاد دختران و پسران فامیل بدون حد و مرز مشخص، برخی داستانها و بازیهای رایانهای ناسالم، مشاهده بیبند و باریهای محیطی، تصاویر نامناسب انیمیشن خارجی که به صورت علنی، مشخص و نمایان قسمتهایی از اندام جنسی شخصیت کارتونی حیوان یا انسان را به تصویر کشیده باشد. بیشتر عروسکها و اسباببازیهای خارجی موجود در بازار و همچنین راهیابی بیحد و مرز کودک به شبکههای اجتماعی از جمله عوامل محرکی است که بدون شک با بیدار کردن نیاز خفته جنسی کودک موجب پیدایش تخیلات جنسی و در نهایت بالغ شدن زودهنگام کودک میشود.
کودک دچار بلوغ زودرس برای ارضای این نیاز در بسیاری موارد چارهای جز انجام رفتار نامناسب جنسی نداشته و به دلیل آنکه هنوز به طور کامل عاقل نشده، این مشکل به صورت مستمر افکار و تخیلاتش را درگیر کرده و حتی انجام این رفتار چند بار در شبانهروز تکرار میشود و بر این اساس کودک از سنین کم، رفتار جنسی ناقص را تجربه میکند و وقتی به سنین جوانی و ازدواج میرسد، دیگر برقراری رابطه زناشویی برایش نوظهور، جالب و جذاب نیست و چون به این عادت نامناسب خو گرفته، انگیزه چندانی برای ارتباط جنسی سالم و متعهدانه نداشته و زیر بار مسئولیت سنگین تشکیل زندگی و ازدواج نخواهد رفت و این یکی از مهمترین عواملی است که باعث اشتیاق فرد به تشدید روابط جنسی آزاد و تنوعطلبی جنسی میشود.
این دکتر روانشناس میافزاید: تعداد قابل توجهی از مراجعان به کلینیکهای روانشناسی افرادی هستند که چون پیش از ازدواج دچار این عادت نامناسب بودهاند، با وجود شریک زناشویی قادر به ترک این عادت نیستند و برای آنان بعضا این عادت لذتبخشتر از ارتباط زناشویی است.
تیشه نگاههای آزاد به ریشه ازدواج
متاسفانه افرادی هستند که با دیدن برنامههای مستهجن ماهوارهای، ارتباط غیرمتعارف از طریق شبکههای به اصطلاح اجتماعی وایبر و واتسآپ و... با جنس مخالف و ارسال و نمایش کلیپهای جنسی تحریکآمیز از طریق همین شبکهها، یا با راهیابی به سایتهای غیرمجاز اینترنتی از اتاق خواب یا دفتر خصوصی برخی شرکتها، نیاز جنسی خود را به گونهای کاذب شعلهور و بیمارگونه خاموش کرده و تاسفبارتر آنکه چون مشاهده برنامههای مبتذل و ارتباطات شبکهای خارج از حد و مرز، روزانه و مستمر تکرار میشود، قبح اعمال و رفتار منافی عفت از نگاه این افراد از بین رفته و گاهی در برخی کوچهها و معابر خلوت سطح شهر و حتی در برخی خودروهایی که شیشههای دودی دارند، متاسفانه شاهد برقراری این روابط غیرشرعی و ناشایست در محیط جامعه هستیم.
حجتالاسلام دکتر عابدینی در این باره میگوید: اصل اساسی کشش به همسرگزینی و نیاز به مزدوج شدن، پوشیدگی زن و چشمچران نبودن مرد است. وقتی نگاه، آزاد و رها باشد و زنان پوشیدگی لازم را نداشته باشند، فرد در کوچه و خیابان یا با تماشای تصاویر و صحنههای مستهجن ماهوارهای از طریق نگاه، خود را تامین کرده و دیگر کشش و گرایش و تلاشی برای ازدواج نخواهد داشت، چون نیازش به گونهای بیمار و نصفه و نیمه تامین شده است.
اما وقتی زن و مرد از نگاه مسموم یکدیگر محفوظ بمانند و خویشتنداری کنند، برای یکدیگر اسرارآمیز و رازآلود باقی میمانند و در نتیجه دو جنس برای رسیدن به جذابیتها و رازآلودگیهای دیگری انگیزش لازم برای تشکیل زندگی را خواهد داشت و در نهایت هم برای رسیدن به همدیگر و استحکام این ماندگاری از راه صحیح آن اقدام خواهند کرد.
دکتر عابدینی درباره حساسیتزدایی برنامههای پورنو به نکته جالب توجهی اشاره میکند و میگوید: این برنامهها در کشورهای غربی همچون سابق برای تولیدکنندگان آن سودآور نیست؛ زیرا تماشای مستمر این برنامهها اسرار و رموز جنسی را برای بیننده فاش کرده و دیگر آن تحریکزایی گذشته را ندارد. در نتیجه تولیدکنندگان این محتواهای شوم، به بازار بسیار پررونق بازیهای رایانهای پا گذاشتهاند؛ بازیهایی که همچون فیلمهای پورنو سرشار از مضامین جنسی و خشونت و پرخاشگری است.
و اما راهحل چیست؟
دکتر عابدینی با اشاره به اینکه محرکهای آسیبزای محیطی زیاد است و اکنون راهحل قطعی برای مهار آن وجود ندارد، خویشتنداری و ازدواج بهنگام را بهترین راهحل میداند و میگوید: اصل اساسی، آموزش والدین و آگاهی دادن به آنان در زمینه چگونگی ترغیب و آمادهسازی ذهنی ـ مهارتی جوانان برای ازدواج است که باید از طریق رسانهها و مطبوعات اطلاعرسانی شود؛ زیرا پدر و مادر به احتمال زیاد به دلیل نبود آگاهی لازم، نمیتوانند بستری برای ازدواج بهنگام فرزندانشان فراهم آورند و احیانا براساس ناکامیها و تلخیهای زندگی مشترک خود به تاخیر ازدواج فرزندانشان رضایت میدهند یا راهنماییهای آنان ناقص خواهد بود.
به گفته این روانشناس، متاسفانه در جامعه ما بیشتر والدین سرمایهگذاری چندانی روی آمادهسازی شناختی، عاطفی و مهارتی فرزندانشان برای ازدواج نکرده و تنها ارتقای تحصیلات و موفقیتهای اجتماعی فرزند را مدنظر قرار دادهاند، در حالی که رمز ادامه موفقیت در اجتماع در گرو تشکیل یک خانواده موفق و به آرامش رسیدن است.
حجتالاسلام دکتر عابدینی میافزاید: بهترین والدین کسانی هستند که خود یک تعریف روشن از ملاکهای زندگی داشته و راهنما، کمکدهنده، مشورتپذیر قابل و مشوق اصولی ازدواج فرزندان باشند. جوانان را درک کنند و نظرات منطقی و بحق آنان را بپذیرند و به گونهای رفتار کنند تا فرزند احساس کند که نظراتش قابل پذیرش و احترام است. همچنین والدین هنگام انتخاب همسر برای فرزند باید کفو بودن دختر و پسر را در نظر بگیرند و از کمالگرایی منفی بپرهیزند؛ یعنی به دنبال زیباترین، پولدارترین، تحصیلکردهترین و دیگر ترینهایی که از ظرفیت فرزندشان بالاتر است، نباشند.
وی با اشاره به اینکه در دوران جوانی، تمایلات جنسی و احساسی در اوج خود قرار دارد، خاطرنشان میکند: اگر جوان براساس عواطف یا نیازهای جنسی خود همسرگزینی کند، بدون شک زندگی موفقی نخواهد داشت. رها گذاشتن جوان در جامعه به منظور همسریابی نشاندهنده شانه خالی کردن و نبود مسئولیتپذیری والدین در قبال فرزندان است و هیچ نتیجهای جز ازدواجهای ناموفق، ناهمگون یا دیرهنگام ندارد و والدین باید بدانند که تاخیر بیدلیل در ازدواج فرزندان، موجب به مخاطره افتادن سلامت روان جوان میشود. (ضمیمه چاردیواری)
فاخره بهبهانی
جام جم سرا: تعریقهای شبانه از معمولترین علائم گرگرفتگی به شمار میرود. علت اصلی این حالت بدرستی مشخص نیست، ولی برخی محققان بر این باورند که تغییرات ایجاد شده در گردش خون ممکن است با این مساله مرتبط باشد.
از سوی دیگر، گرگرفتگیها زمانی رخ میدهند که عروق خونی نزدیک پوست برای خنک شدن متورم میشوند و بدن فرد برای کاهش حرارت، عرق میکند. این حالت اغلب شبها بروز میکند که به تعریقهای شبانه معروف است و باعث اختلال خواب در زنان طی دوران یائسگی میشود. گرگرفتگی در برخی زنان یائسه فقط تا مدت کوتاهی پس از یائسگی و در عدهای نیز تا پایان عمر ادامه دارد، ولی شدت علائم با گذشت زمان کاهش مییابد.
گرگرفتگی و تعریقهای شبانه بخشی از یائسگی محسوب میشود، ولی با انجام راهکارهای ساده میتوان تا حدی از شدت آنها کاست. بنابراین پزشکان به زنانی که در این دوران به سر میبرند، توصیه میکنند از استرس، مصرف کافئین، مشروبات الکلی، استعمال دخانیات، پوشیدن لباسهای تنگ و قرارگیری در معرض دماهای بالا خودداری کنند. از سوی دیگر، قرارگیری در محیطهای خنک و استفاده از وسایل سرمایشی، پوشیدن لباسهای نازکتر با الیاف طبیعی، ورزشهای روزانه مانند شنا و پیادهروی و دوچرخهسواری، تنفس عمیق دو بار در روز و هر بار به مدت 15 دقیقه، به کاهش علائم گرگرفتگی کمک میکند.
درمانهای دارویی
موثرترین درمانی که برای بهبود علائم در دوران یائسگی وجود دارد، استفاده از روشهای جایگزین هورمون استروژن است که تنها باید در کوتاهمدت و در طول کمتر از پنج سال و طبق تجویز پزشک به کار برود. این درمان، علائم گرگرفتگی را در بسیاری از زنان یائسه کاهش میدهد، ولی باعث عوارضی چون خشکی ناحیه واژن و اختلالات خلق و خو میشود. همچنین داروهای ضدافسردگی به میزان کم، مانند فلوکستین و دیگر داروها، در کاهش علائم تاثیرگذارند. علاوه بر این، برخی درمانهای غیرتجویزی نیز وجود دارد که علائم را تا حد قابلتوجهی کم میکند و استفاده از ویتامین ب کمپلکس، ویتامین E و ایبوپروفن از آن جملهاند.
منبع: WebMD
سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
جام جم سرا: یکی از موارد اصلی که باعث رشد ماهیچهها میشود مقاومت است. در باشگاهها مقاومت و تحمل فشار وزنه، دمبل و دستگاهها باعث پرورش ماهیچهها میشود، اما بدن این توانایی را دارد که با کمک وزن خود نیز عضلات را پرورش دهد.
برنامههای زیر میتواند برای پرورش عضلات بدون وزنه و دستگاه مناسب باشد:
- ۳ دور دراز و نشست تا آنجا که میتوانید و ۶۰ ثانیه استراحت بین هر دور. ابتدا سعی کنید آرامتر شروع کنید و کمکم شدت ورزش را افزایش دهید.
- ۳ دور شنای سوئدی تا آنجا که میتوانید و ۶۰ ثانیه استراحت بین هر دور.
- ۳ دور حرکت لانگ تا آنجا که میتوانید و ۶۰ ثانیه استراحت بین هر دور مطمئن شوید که این حرکت را درست انجام میدهید. میتوانید بعد از مدتی از اجسامی که کمی وزن دارند مانند بطری آب که از شن پر شده نیز استفاده کنید.
- انجام ۳ دور حرکت کرانچ ۶ تا ۱۲ بار و ۶۰ ثانیه استراحت بین هر دور. در این حرکت گردن شما نباید خم شود، سعی کنید درست نقطههای در بالای سر خود نگاه کنید. انجام این برنامه دو تا سه بار در هفته میتواند نتایج خوبی داشته باشد.
- تغذیه نیز در پرورش عضلات موثر است. عضلات از پروتئین تشکیل شدهاند. هنگامی که شروع به ورزش میکنید باید پروتئین لازم را دریافت کنید. اگر پروتئین مصرف نکنید، عضلات نیز رشدی نخواهند داشت. لازم نیست که حتما از پودر پروتئین استفاده کنید. (ایسنا)
بر این اساس شهروندان باید در مکانهای شلوغ مانند اتوبوس، مراکز خرید، زیارتگاهها و پارکها، مراقب وجوه نقد، موبایل و سایر اموال با ارزش داخل جیب یا کیف خود باشند و از نشان دادن موجودی داخل کیف یا جیب خود، خصوصاً پول نقد در انظارعمومی خودداری کنند.
شهروندان باید پول، اسناد و اموال با ارزش خود را در جیب های مخفی لباس و جیب های زیپدار قرار داده و از قرار دادن آن ها در جیب های بیرونی لباس خودداری کنند. بهتر است وجوه نقد را نیز در قسمت های پنهان کیفشان قرار دهند.
همچنین بهتر است از کیف های کمری یا کیف های زیپ دار برای حمل پول استفاده کرده و در صورت به همراه داشتن کارت عابر بانک، از نوشتن رمز در کنار آن خودداری کنند، بطورکلی باید از نگهداری رمز کارت در محلی نزدیک به آن در کیف یا جیب خود و حتی در گوشی موبایلتان با اسم مشخص خودداری شود.
بهتر است شهروندان هنگام سوار شدن به اتوبوس و مینی بوس، بلیت، کارت یا پول خود را از قبل آماده کنند تا مجبور به خارج کردن محتویات جیب خود در میان ازدحام جمعیت نشوند. در معابر و وسایط نقلیه عمومی نیز باید کیفشان را طوری در کنار خود نگه دارند که کاملا در معرض دید و کنترلشان قرار داشته باشد. در اماکن مذهبی و زیارتی نیز بهتر است خانم ها کیف خود را در زیر چادر نگه دارند.
پول را نباید در انظار عمومی شمرد و باید تا حد امکان پول را در قسمتی از کیف یا درون جیبی قرار داد که سارقان نتوانند به راحتی به آن دسترسی پیدا کنند. برای خرید باید تاجایی که ممکن است از حمل پول نقد خودداری و حتی الامکان از کارت های عابر بانک استفاده شود. (ایسنا)