میدان نقشجهان یکی از آثار تاریخی مهم کشور در شهر اصفهان است. این میدان مستطیلی شکل در چهار ضلع خود دارای چهار بنای تاریخی مهم میباشد.
اصفهان یکی از شهرهای تاریخی ایران است که هر ساله در ایام تعطیلات نوروز و تابستان پذیرای مسافران و گردشگران از سراسر ایران میباشد. هیچ مسافری را نمیتوان یافت که به شهر زیبای اصفهان سفر کرده باشد و از میدان نقش جهان بازدید نکرده و از این شاهکار دوران صفویه فیض نبرده باشد. نامهای دیگر این میدان، میدان شاه و میدان امام میباشند. این میدان که از بزرگترین و زیباترین میادین جهان به شمار میرود، مستطیل شکل و دارای ابعاد 507 متر در 158 متر میباشد.
نقش جهان آمیزهای از هنر، صنعت، مذهب و اقتصاد است. قرار گرفتن دو مسجد جامع (مسجد شاه) و مسجد شیخ لطف الله در کنار کاخ عالیقاپو، از سویی حدود دویست حجره دو طبقه در پیرامون میدان و سردر بازار بزرگ قیصریه گویای این مطلب است. چهار طرف میدان، چهار بازار قرار گرفته که به وسیله مغازههای داخل میدان، به میدان مربوط میشوند. این بازارها در روزگار صفویه هر یک به شغلی اختصاص داشت. این مکان یکی از بزرگترین مراکز ساخت و عرضة صنایع دستی در ایران است که تنوّع محصولات و حجم گسترده عرضه و تقاضا در آن بینظیر است.
پس از ساخت این میدان کف آن با سنگریزه پوشانده شده و در جشنها و مناسبتها مورد استفاده قرار میگرفته است. رژه سربازان، جشن و چراغانی، جشنهای مختلف اعیاد و بازیهایی چون چوگان و قپقاندازی در اینجا انجام میشده است. یکی از اولین مراسم رسمی که در این میدان برگزار شده است، بازگشت پیروزمندانه امامقلیخان از فتح جزیره هرمز به پایتخت (اصفهان) بوده است. میدان نقش جهان اصفهان اولین میدانی است که برای بازی چوگان مورد استفاده قرار میگرفته است. هنوز هم دروازههای سنگی این میدان چوگان در قسمت شمالی و جنوبی آن باقی است. این بازی یکی از محدود ورزشهایی در دنیا است که ایران به عنوان ابداعکننده آن شناخته میشود. یکی از دلایلی که سپاهیان ایران در جنگها موفق بودهاند این بوده است که اسبان آنان در میدانهای چوگان تربیت میشدهاند و این بازی مشق رزمی هم برای اسب و هم برای سوارکار آن بوده است. یکی دیگر از بازیهایی که در این میدان انجام میشده است، قپق اندازی نام داشته است. این بازی بدینگونه بوده است که در مرکز میدان، تیر چوبی به ارتفاع 120 پا درست در جلوی ورودی عالی قاپو نصب شده بوده و در مواقع مختلف روی آن بشقابی از سکّههای طلا و یا نقره قرار میگرفت و سرداران صفوی باید سوار بر اسب به آن تیراندازی میکردند. شاه صفوی و درباریان نیز به ویژهاز دوره شاه عباس دوم به بعد از ایوان عالی قاپو این مراسم را مشاهده میکردند. این میدان امروزه با وجود چهار عنصر تاریخی در چهار ضلع آن از مهمترین آثار تاریخی ایران به شمار میرود.
معرفی میدان نقش جهان
میدان نقش جهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده و این میدان، دومین اثر ثبت شده جهانی در ایران است که در اردیبهشت ۱۳۵۸ه.ش. به عنوان میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است. این میدان در شرق گردشگاه چهارباغ در شهر اصفهان، میدان امام حسین(ع)، خیابان سپاه قرار دارد. تاریخ برپایی این بنای باشکوه در سالهای 1000 تا 1006 هجری و به دستور شاه عباس صفوی بوده است.
وجه تسمیه میدان نقش جهان
در مکان فعلی میدان سابقاً باغی به همین نام بوده است. در کتاب تاریخ عالمآرای عباسی، ذکری از میدان نقش جهان آمده است. به هر حال پیش از احداث میدان به شکل فعلی، حداقل بخشی از باغ نقش جهان به نام میدان معروف بوده است. ولی به هرحال در سال ۱۰۰۴ قمری ، جایگاهی به نام میدان نقش جهان در بخشی از باغ وجود داشته است.
تسهیلات و امکانات رفاهی میدان نقش جهان
در میدان نقش جهان و حوالی آن تمام امکانات رفاهی از قبیل اسکان، پارکهای بزرگ، سرویسهای بهداشتی، بازار خرید سوغات و ... قرار گرفته و میتوان هم زمان از مجموعههای عالیقاپو، مسجد شاه، مسجد شیخ لطف الله و دیدنیهای آن بازدید به عمل آورد.
منبع: توریسم ایران
جام جم سرا: علت اصلی این تصادف طبق اعلام مرکز اطلاعرسانی پلیس راهور تهران بزرگ ، عدم کنترل وسیله نقلیه ناشی از تخطی از سرعت مجاز توسط راننده خودروی کامیون بوده است. طبق نظر پلیس، لازم بود راننده کامیون با لحاظ تابلوها و علائم و ... که بیانگر پایان بزرگراه، کاهش سرعت و ... میباشد نکات لازم را رعایت میکرد. بر همین اساس و به دلیل بیمبالاتی، امکان کاهش سرعت و کنترل تصادف نیز فراهم نشده و کامیون با 11 دستگاه سواری متوقف در پشت چراغ قرمز و یک نفر عابر پیاده برخورد مینماید که جملگی متحمل خسارات مادی شدند ولی عابر پیاده مجروح میگردند. عابر مذکور نیز باید از پل هوایی نزدیک محل تصادف عبور مینمودند تا از حوادث و خطرات پیشگیری میشد.
جام جم سرا:
ساعتی پیش یکی از اتوبوسهای شرکت واحد در میدان هفت تیر به دلیل بریدن ترمز و عدم کنترل خودرو با یک دستگاه وانت برخورد و به پیادهرو منحرف شد.
به نقل از خبرگزاری تسنیم، این اتوبوس متعلق به خط «میدان 7 تیر به دستواره» بوده و طبق گزارشهای رسیده تاکنون، هیچ یک از مسافران این اتوبوس و همچنین عابران در پیاده رو آسیبی ندیدهاند.
جام جم سرا:
ساعتی پیش یکی از اتوبوسهای شرکت واحد در میدان هفت تیر به دلیل بریدن ترمز و عدم کنترل خودرو با یک دستگاه وانت برخورد و به پیادهرو منحرف شد.
به نقل از خبرگزاری تسنیم، این اتوبوس متعلق به خط «میدان 7 تیر به دستواره» بوده و طبق گزارشهای رسیده تاکنون، هیچ یک از مسافران این اتوبوس و همچنین عابران در پیاده رو آسیبی ندیدهاند.
جام جم سرا: برای درک یک حقیقت تلخ، کافی است سری به میدان مرکزی تهران بزنید؛ جایی که یک روز تجمع در آن مظهر غرور برخی میشود و روز دیگر خرید در مغازهها و بازارچههای آن برای بسیاری خاطره اما آن چنان غرق نکات نادیدنی است که به چشم هیچ نهادی نمیآید!
گام نخست
کمتر کسی را میتوان یافت که چند بار گذرش به میدان بانداژ شده مشهور تهران افتاده باشد و جدای کارگاه مترو که چند سالی است جای حوضهای بزرگ آن را گرفته، چشمش به گشتهای ارشاد مستقر در حاشیه میدان نیفتاده باشد؛ گشتهایی که وقتی دست به کار میشوند، گاه مجادلاتی ناراحت کننده پدید میآورند که از فرط تکرار پست شدن در شبکههای اجتماعی، دیگر کسی رغبت به روایتشان به روایت فیلم و تصویر ندارد.
چندین و چند سال است چه طرحی در جریان باشد و چه نه، گرفتن افراد بد حجاب در این راسته ترک نشده و همچنان تداوم یافته تا کمترین نتیجهای که از آن میشود گرفت، بیهوده بودن این شیوه باشد و جای خالی نهادهایی که برای کار فرهنگی بودجه میگیرند و کارکرد چندانی ندارند، بدجور توی ذوق بزند.
گام دوم
وقتی گذری به اصطلاح کسبه پا خور میشود، طبیعی است که پای دست فروشها و متکدیان به آنجا باز شود؛ اما شمار افراد شاغل به این کارها، در موج جاری جمعیت در این راسته آنقدر که انتظار میرود، زیاد نیست. شاید به این دلیل که نیروهایی میدان را پاکسازی میکنند.
البته هر چقدر هم که کسبه به حضور دستفروشان اعتراض کنند یا مسئولان برای زدودن متکدیان از کادرهای زیبای شهری تلاش داشته باشند، باز میشود جوانی را دید که انواع تبلت و گوشیهای هوشمند به ظاهر اصل را به نرخی ارزان میفروشد. باز میتوان کودک معلولی را یافت که روی ویلچر این سو و آن سو میرود تا خودکار بفروشد، زنی که گوشهای کز کرده و مردم را به معصومان قسم میدهد تا پولی دستش بگذارند، کودک کاری که بی زبان است و میکوشد با ایما و اشاره رهگذران را به خرید فال یا آدامس مجاب کند و خیلیهای دیگر که اگر نهادهای مرتبط با ایشان به درستی عمل میکردند، چه بسا جمعشان اینجا جمع نبود.
گام سوم
اما در میان مغازههای گران قیمتی که انواع و اقسام لباسهای و کفشها را با تنوعی از نرخ عرضه میکنند، برخی ترجیح میدهند برای اجناسشان بازاریابی کنند؛ آن هم به شیوه جارزنی. برخی مثل مغازه فروش لباسهای زیر که به جارزنی بسنده نکرده و برای این کار، خانمی را به استخدام درآورده که اگر صدای جار زدن نرخهای تخفیف داری که تکرار میکند، به گوش کسی نرسد، با کلاه بیس بالی که روی شال بر سر کرده، از عابران قابل تمیز دادن است.
مغموم از آنکه نتوانستهایم با کودک معلول گفتوگو کنیم، سعی میکنیم که با خانم جارزن گپی بزنیم که مخالفت میکند؛ شاید به این دلیل که اطمینان مطرح شدن دردها و واگویههایش از زندگی، نه تنها سودی برایش نخواهد داشت، بلکه شاید موجبات دردسرش را فراهم آورد؛ گویی اطمینان راسخ دارد که نهادهای حمایتی، حمایتگران خوبی نیستند و نمیتوان دل به ایشان قوی داشت.
گام چهارم
با این اندیشه که ممکن است «مرد سوت زن» راضی به گفتوگو شود، کمی از میدان دور میشویم تا با اویی که همیشه کت و شلوار بر تن داشت و حالا پیرهنی با طرح بروس لی بر تن کرده، همکلام شویم اما تا میشنود «خبرنگار»، ناگهان چنان روی ترش میکند که نمیدانیم چگونه به گفتوگوی روزنامه قاب گرفته شدهای در دست دارد، تن در داده و به آن مینازد؟
منتظر میشود تا دور شویم و دوباره کارش را آغاز کند. با سوت زدن ترانههای ماندگار را در ذهن عابران طنین افکن کرده و در سایه این هنرنمایی کم نظیر، پولی بگیرد تا شاید به زخمی بزند، شاید گذران روزگار را برای چند سر عائله تسهیل کند و شاید برای فردای پیری و کوری، پس اندازی کنار بگذارد. در حالی او را پشت سر میگذاریم که سعی داریم به یاد بیاوریم آیا امثال این مرد در زمره هنرمندان میگنجند؟ اگر پاسخ مثبت است، کدام صنف هنری، کدام خانه هنری، کدام مسئول و کدام نهاد؟ مگر این مرد تا چند سالگی میتواند سوت بزند و با اجرای «سلطان قلبها» پول در بیاورد؟
گام پنجم
اگر آن مرد نان از حنجره و حرکات هماهنگ لب و دندان میخورد، صد متر بالاتر نرفته به پیرمردی خمیده میرسیم که از حنجره دیگران برای خود نان درمیآورد. پیرمردی که کلامش، صدای ضبط صوتی است که ترانههایی از سالهای دور از آن پخش میشود و کمتر کسی میداند چگونه تاکنون کسی را تحریک نکرده که کسب و کار پیرمرد را برهم بزند!
پیرمرد ضبط استریو نشانش را که با باند و باطری داخل چرخ خریدی جا داده، در حالی بالا و پایین میکشد که عابران حتی نمیدانند پیرمرد سی دی میفروشد یا تلاش دارد با پخش خاطرات موزیکال برخی، مزد سوق دادن ایشان به خاطرات گذشته را دریافت کند. ماجرا هرچه هست، خمودگی پیرمرد در بازاریابیاش بیتأثیر نمیماند، چراکه کم نیستند کسانی که با گذر از کنار وی، برایش دلواپس میشوند؛ راستی، اگر نهادی برای رسیدگی به امور این دست افراد و حمایت از ایشان سراغ دارید، میشود پیرمرد ساکت را به آنجا برده یا دست کم آدرس وی را به متولیان آن نهاد بدهید؟
گام ششم
برای دیدن این بخش گردش پیرامون یکی از معروفترین میدانهای پایتخت، باید چهار چشمی لحظات را رصد کنید، چون سارقان اغلب همکاری موتور سوار دارند که به کمک ایشان در عرض چند ثانیه پس از ارتکاب جرم، از صحنه محو میشوند. باید صبور بود، گرگ و میش یا تاریکی شب را انتظار کشید و موتورسواران را زیر نظر داشت؛ به ویژه آن موتور سوارانی که صد متر -کمتر یا بیشتر- آن سوتر از سوژههای از همه جا بی خبر، مسافر خود را پیاده کرده و میروند.
جالب که نه، خیلی قابل تأمل است که گاه در این سرقتها، دزدان از درآوردن چاقو برای ترساندن و تهدید هم ابایی ندارند، در حالی که بیشتر شهروندان بر این باورند که جای شلوغی مثل حوالی این میدان باید امنیت صد درصدی داشته باشد و سارقان از ترس به دام افتادن هم که شده، نباید جرأت نزدیک شدن به آن را داشته باشند، چه برسد که در این محدوده اموال مردم را بدزدند و در چند دقیقه نیست و ناپدید شوند!
گامهای بعد
آنچه روشن است، این پیمایش چند صد متری آنقدر درد و اندوه آشکار کرده که ناچار از اذعان به این حقیقت باشیم که حال و روز هیچ کداممان خوب نیست؛ نه حال و روز مایی که این همه دیدنی را در سایه روزمرگی پذیرفتهایم و نه نهادها و مسئولانی که موظفند اوضاع را سامان دهند؛ اما در خیابانها و گذرگاههای معروف پایتخت هم نشانی از ایشان نیست، چه برسد به جاهایی که دورترند و سالهاست رنج مردمانشان را حتی کسی روایت هم نمیکند!(تابناک)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: ولی اله زین العابدینی، فرمانده آتش نشانان در این باره گفت: به دلیل نشت گاز از سیلندر خودرو سواری آر. دی. انفجاری خفیف شکل گرفته و باعث آتش سوزی ناگهانی این خودرو شده بود.
امامی تاکید کرد: در این آتش سوزی دو نفر از سرنشینهای خودرو بنامهای سعید-ب راننده چهل ساله و مجید-ش۳۶ ساله که دچار سوختگی شده بودند با آمبولانس اورژانس به مرکز درمانی انتقال داده شدند. (۱۲۵)
جام جم سرا: کاسبهایی که در سایه مغازههاشان چرت میزدند و توریستهایی که حاضر بودند برای گرفتن کادر درست و حسابی حتی روی درخت و داخل حوض پر آب هم بروند. این میان ،ما سرگردان با فلافلهای بهدست، دنبال سایهای برای نشستن بودیم. بالاخره جایی پیدا کردیم ؛میان زمین و هوا. مردی از دور با لباسهای ساده و رنگ و رو رفته با چرخ قدیمی زنگداری، آرام بهسمت جایی که ما نشسته بودیم میآمد. روی ترک چرخش خورجین داشت.آهسته آهسته با نگاهش ، تمام آثار موجود را برانداز و با آنها تک تک حرف میزد.
فرمان چرخ را گرفته بود، پیاده همه جای میدان را چرخ میخورد. گاه گاهی آشغالهای جامانده از بزمهای خانوادگی روی چمنها را، به سطلهای زباله میانداخت. چند بچه آن طرفتر با سر و صدای زیادی بازی میکردند, توپشان به سمت پیرمرد آمد , پیرمرد با ادایی کودکانه ضربهای به توپ زد و توپ را پیش بچه ها فرستاد، سرو صدا دوباره به هوا رفت.
کمکم به ما نزدیک و نزدیکتر میشد. زنی آن میان با ژست هنریاش اصلا معلوم نبود که میان برق آفتاب از جان گنبد فیروزهای و پرچمهای رقصان در باد, چه میخواهد؟ و مرد با آن چرخ فرسوده مدام در کادرعکس زن اطواری بود. آشغالهای وامانده را با دست یکی یکی به سطل آشغال کنار میدان میسپرد.
پیرمرد با چرخ قدیمیاش دورمیزد و به کارش ادامه میداد.نا گهان زن با کاسهای خالی از صبر، فریاد زد:
-هی آقا چرا به من پیله کردهای؟! خودت را به من نچسبان، برو در آشغالهایت بگرد .مرتب کادر عکس مرا اِشغال کردهای! و با حرکتی مارپیچ کادر را عوض کرد .مرد جواب داد:
-شرمنده، اگر میدانستم شما قرار است این جا تشریف بیاورید، اصلا امروز از خانه بیرون نمیآمدم.
با دور شدن زن از صحنه، توریستی وارد کادرماجرا شد. پیرمرد به سمت توریست رفت و مانند بلبل شروع کرد با زبان فرانسوی با توریست مکالمه کند. زن از بند کادر، عکس و هنر رها و از صحنه به سرعت دور شد.
ما هم با ساندویچ وامانده در دست حیران و مرد سرگرم توریستداری خود. دلم طاقت نیاورد ،به سمت مرد رفتم .
مرد پیشدستی کرد و گفت: بر خورد را ملاحظه کردید؟! و بدون این که من حرفی بزنم، خودش همه چیز را تعریف کرد:
- من در فرانسه کارشناسی نفت گرفتهام و الان اینجا، راهنمای توریست میدان نقش جهان هستم! (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
شنبه 3 آبان 1393 ساعت 10:26
تهران از قدیم تاکنون دستخوش تغییرات بسیار شده است. تصویری که در ادامه میبینید، نمایی کمابیش متفاوت از میدان فردوسی را در دهه ۲۰ نشان داده است.
شنبه 17 آبان 1393 ساعت 15:14
تصویری رنگی از میدان امام حسین تهران طی سالهای نخست دهه ۵۰ پیش رویتان گذاشتهایم که با آنچه اکنون هست تفاوت بسیار دارد.
سیدعلیرضا حسینی در این زمینه بیان کرد: اقوام بسیاری در شهرها و روستاهای کشورمان زندگی میکنند و هریک از این اقوام، آداب و رسوم خاص خود را دارند و برای آشنایی با این سنتها، کافیست که شهروندان به میدان آزادی رفته و قومیتهای مختلف را از نزدیک ببینند.
وی افزود: اقوام و قومیتهای مختلف با حضور در این جشنواره سعی میکنند تا رسوم خود را به صورت گروهی به شهروندان و مسافرین نمایش دهند و ۲۰ غرفه فرهنگی، سلامت، کارآفرینی و امور اجتماعی و همچنین ۶ چادر عشایر نیز برپا میشود.
حسینی این برنامه را فرصتی مناسب برای آشنایی شهروندان با آیینها دانست و گفت: این جشنواره همانند ایرانی کوچک، همه دانستنیها درباره اقوام مختلف را به بازدیدکنندگان ارائه میدهد و اقوام و عشایر استانهای سمنان، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان، کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و شرقی، اردبیل، سیستان و بلوچستان و گلستان پذیرای مردم در پای برج آزادی سمبل آزادی ایرانیان خواهند بود.
به گفته شهردار منطقه ۹ این جشنواره تا ۱۴ فروردین ۹۳ ادامه دارد و علاقه مندان میتوانند همه روزه از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ شب برای بازدید به مکان برپایی این جشنواره مراجعه کنند و با محصولات، صنایع دستی و سوغاتیهای قومیتهای مختلف آشنا شوند.
بر اساس گزارش روابط عمومی شهرداری منطقه ۹، وی خاطرنشان کرد: اوایل برگزاری، این جشنواره صبغه فاطمی به خود میگیرد و با ارائه برنامههای آئینی مذهبی به پیشواز ایام فاطمیه میرود و در راستای ترویج شعائر اسلامی در دو نوبت نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء برگزار میشود و تا ۴ فروردین مراسم «چمرخوانی» سوگواری اقوام برپا خواهد شد و مراسم موسیقی اقوام نیز از پنجم فروردین تا پایان روز جشنواره برگزار میشود. (ایسنا)
547