مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

به این میگن خوش شانسی +عکس

دوشنبه 12 خرداد 1393 ساعت 20:10

توفان عصر امروزمتاسفانه خسارت های زیادی به بار آورد ، اما به نظر می رسد صاحب این خودرو آدم خوش شانسی بوده که درخت این گونه روی ماشینش جا خوش کرده است .


ادامه مطلب ...

داستانک؛ به این میگن شریک زندگی!

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها:
در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آن‌ها در میان زوج‌های جوانی که در آن‌ جا حضور داشتند بسیار جلب توجه می‌کردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می‌کردند و به راحتی می‌شد فکرشان را از نگاه شان خواند: نگاه کنید، این دو نفر عمری اسـت که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و چقدر در کنار هم خوشبختند.

پیرمرد برای سفارش غذا به طرف صندوق رفت. غذا سفارش داد، پولش را پرداخت و غذا آماده شد. با سینی به طرف میزی که همسرش پشت آن نشسته بود رفت و رو به رویش نشست. یک ساندویچ همبرگر، یک بشقاب سیب زمینی خلال شده و یک نوشابه در سینی بود.

پیرمرد همبرگر را از لای کاغذ در آورد و آن را با دقت به دو تکه‌ی مساوی تقسیم کرد. سپس سیب‌زمینی‌ها را به دقت شمرد و تقسیم کرد. پیرمرد کمی نوشابه خورد و همسرش نیز از همان لیوان کمی نوشید. همین که پیرمرد به ساندویچ خود گاز می‌زد مشتریان دیگر با ناراحتی به آن‌ها نگاه می‌کردند و این بار به این فکر می‌کردند که آن زوج پیر احتمالاً آن قدر فقیر هستند که نمی‌توانند دو ساندویچ سفارش بدهند.

پیرمرد شروع کرد به خوردن سیب‌زمینی‌هایش. مرد جوانی از جای خود برخاست و به طرف میز زوج پیر آمد و به پیرمرد پیشنهاد کرد تا برایشان یک ساندویچ و نوشابه بگیرد؛ اما پیرمرد قبول نکرد و گفت: همه چیز رو به راه اسـت، ما عادت داریم در همه چیز شریک باشیم.

مردم کم‌کم متوجه شدند در تمام مدتی که پیرمرد غذایش را می‌خورد، پیرزن او را نگاه می‌کند و لب به غذایش نمی‌زند. بار دیگر همان جوان به طرف میز رفت و از آن‌ها خواهش کرد که اجازه بدهند یک ساندویچ دیگر برایشان سفارش بدهد و این دفعه پیرزن توضیح داد: ما عادت داریم در همه چیز با هم شریک باشیم.

همین که پیرمرد غذایش را تمام کرد، مرد جوان طاقت نیاورد و باز به طرف میز آن دو آمد و گفت: می‌توانم سوالی از شما بپرسم خانم؟ پیرزن جواب داد: بفرمایید. جوان گفت: چرا شما چیزی نمی‌خورید؟ شما که گفتید در همه چیز با هم شریک هستید، منتظر چی هستید؟ پیرزن جواب داد: منتظر دندانها هستم !


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

گلچین صفاسا ★ آپارات چند میلیون حقمو نمیدهاین عکس توسط یک عکاس انگلیسی در کمپ گرسنگان آفریقا گرفته شده است درحالیکه کودک داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک آموزش مخ زنی سلام به همه به وبلاگ ما خوش امدید ما در این وبلاگ به شما مخ زنی را آموزش داده و به عکس چهره متجاوز و قاتل ستایش کوچولوتحقیقات جنایی درباره جنایتی که در آن دختری ۵ ساله به نام ستایش قربانی شده در حالی چگونه کسی را که دوستش داریم عاشق خود کنیمزناشوییروابط عاشقانهسلام به همه ی دوستای گلم از این به بعد قرار ما به جای پیج چگونه ………تو قسمت سبک زندگی خلاصه داستان قسمت آخر سریال روزی روزگاری…سینما و تلویزیوندر قسمت آخر سریال روزی روزگاری چه می شود؟ خلاصه قسمت آخر داستان این سریال بسیار زیبا عشـــق ؟ چندسال پیش توی این روز من پا به این دنیای نامرد گذاشتم اومدم تو دنیایی که جدایی و حاشیه‌هایی خواندنی از مراسم یادبود مادر حاج قاسم …دلنوشته خود خطاب به حاج قاسم سلیمانی را از طریق قسمت نظرات این مطلب درج کنید از قبل خلاصه قسمت آخر سریال فریحا …سینما و تلویزیونخلاصه قسمت آخر سریال فریحا سریال فریحا از شبکه ی محبوب ترکیه پخش می شدبه محض ریشه ضرب المثل ویکی بلاگریشهضربالمثلبا ویکی بلاگ به روز باشید


ادامه مطلب ...