فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
امام جعفر صادق (علیه السلام) صاحب علوم کثیر، عبادت فراوان، اوراد دائم، زهد آشکار و تلاوت بسیار بود. معانى قرآن کریم را به دقت بررسى و از اقیانوس قرآن گوهرهاى ارزنده را استخراج مى کرد و نتایج شگفتى به دست مى آورد و اوقاتش را به انجام طاعات گوناگون تقسیم مى کرد به گونه اى که از خود در آن باره حساب مى کشید. دیدنش انسان را به یاد آخرت مى انداخت و شنیدن سخنش باعث پارسایى در دنیا مى شد. نتیجه پیروى از رهنمودهایش بهشت بود، نور جمالش ٍ گواهى مى داد که او از سلاله نبوت است و پاکیزگى اعمالش روشن مى ساخت که او از دودمان رسالت است.
ما در این نوشتار به اجمال برخی فضائل آن حضرت را بازگو می کنیم:
غذای داغی را به حضور امام صادق (علیه السلام) آوردند، چندین بار فرمود: نستجیر بالله من النار: پناه می بریم به خدا از آتش ٍ جهنم ، ما قدرت خوردن غذای داغ را نداریم ، پس چگونه قدرت تحمل آتش دوزخ را داشته باشیم . این گفتار را فرمود تا غذا خنک شد و از آن خورد روزی بنده کفشش پاره شد، و کفش از پایش در آمد، با پای برهنه راه رفت ، در حالی که دستهایش ٍ را به سوی آسمان بلند کرده و به خدا عرض می کرد: رب لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا لا اقل من ذلک لااکثر: پروردگارا مرا به اندازه یک چشم بهم زدن و نه کمتر و نه زیادتر به خودم وامگذار(در حالی که) قطرات اشک آنچنان از دیدگانش می ریخت که از اطراف محاسنش سرازیر می شد. جالب اینکه : امام صادق (علیه السلام) همراه خود پارچه سبزی داشت که در آن مقداری تربت (خاک قبر) امام حسین (علیه السلام) گذاشته بود، و هنگامی که وقت نماز می رسید آن تربت را بر سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد. آری نمازی که با یاد ایثارگری امام حسین (علیه السلام) باشد، موجب کمال نماز است ، و به نماز روح تازه ای می بخشد.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده است. (اصول کافی ، ج 3 ، ص 196)
فضل بن ابی قره گوید: ما بر امام صادق علیه السلام وارد شدیم در حالی که او بروی دیواری مشغول کار بود. عرض کردیم : خداوند ما را فدای شماگرداند اجازه دهید مااین کار را برای شما انجام دهیم یااینکه غلامان آن را انجام دهند. امام علیه السلام فرمود: نه ، بگذارید خود آن را انجام دهم زیرا من دوست دارم که خداوند عزوجل مرا ببیند در حالی که بادستهای خود کار می کنیم و و بازحمت دادن به خود در طلب مال حلال هستم . آنگاه فرمود: امیرالمومنین علیه السلام برای تحصیل حاجت خود تلاش می کرد و دوست داشت که خداوند او را ببیند که خود را در طلب حلال به زحمت انداخته است.
صفوان در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بود، ناگهان مردی از اهل مکه وارد مجلس شد و گرفتاریی که برایش پیش آمده بود شرح داد، معلوم شد موضوع کرایه ای در کار است و کار به اشکال و بن بست کشیده است . امام به صفوان دستور داد:فورا حرکت کن و برادر ایمانی خودت را در کارش مدد کن . صفوان حرکت کرد و رفت و پس از توفیق در اصلاح کار و حل اشکال ، مراجعت کرد. امام سو ال کرد:چطور شد؟. خداوند اصلاح کرد.
بدانکه همین کار به ظاهر کوچک که حاجتی از، کسی برآوردی و وقت کمی از تو گرفت ، از هفت شوط طواف دور کعبه محبوبتر و فاضلتر است . بعد امام صادق به گفته خود چنین ادامه داد:مردی گرفتاری داشت و آمد حضور امام حسن و از آن حضرت استمداد کرد. امام حسن بلافاصله کفشها را پوشیده و راه افتاد. در بین راه به حسین بن علی رسیدند در حالی که مشغول نماز بود. امام حسن به آن مرد گفت :تو چطور از حسین غفلت کردی و پیش او نرفتی گفت :من اول خواستم پیش او بروم و از او در کارم کمک بخواهم، ولی چون گفتند ایشان اعتکاف کرده اند و معذورند، خدمتشان نرفتم . امام حسن فرمود:اما اگر توفیق برآوردن حاجت تو برایش دست داده بود، از یک ماه اعتکاف برایش بهتر بود.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر؟ فرمود: بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد. (اصول کافی ، ج 1 ، ص 32)
عبداللّه بن علی بن اعین گوید: عده ای از شیعیان در ضمن نامه ای از امام صادق علیه السلام سوالاتی کردند و به من امر کردند که از حق مومن از آن حضرت سوال کنم . وقتی به محضر امام رسیدم آن سوال مطرح کردم اما امام علیه السلام جوابم را نداد. وقتی برای وداع به خدمت او رسیدم عرض کردم من سوال کردم اما شما پاسخ آن را ندادید. حضرت فرمود: ترسیدم با عدم رعایت آن کفران ورزید، همانا از سخت ترین واجبات خداوند بر خلقش سه چیز است : 1- رعایت انصاف از خودتان آنجا که جزآنچه برای خود می پسندد برای او نپسندد. 2- کمک مالی به برادر مومن . 3- یاد خدا در هر حال و آن فقط (سبحان الله) و (الحمداللّه) نیست بلکه یاد خداوند ترک کاری است که خداوند بر او حرام کرده است.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده است. (اصول کافی ، ج 3 ، ص 196)
و نیز فرمودند: میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد. (اصول کافی ، ج 1 ، ص 32)
منابع:
سایت اندیشه قم
سایت بیتوته
سایت الف
داستان راستان / استاد مطهری
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
هنوز جوانی نکرده ام !
بهترین نوع صدقه دادن !
آرزوی شما چیه ؟! اینکه به جهنم نروید؟!
سفارشی ارزنده از امام صادق علیه السلام
وقتی اطلاعات آماری را ورق میزنیم و میرسیم به اینکه تقاضای ایرانیها برای گوشت قرمز در طول سال چقدر است و حاصل این ذبح مداوم میشود، میلیونها کله و پاچه که غذای محبوب بسیاری از ایرانیهاست.
دو سال برمیگردیم به عقب، به سال 92 که مرکز آمار ایران چکیده آمار کشتار دام در کشتارگاههای کشوردر این سال را تنظیم کرد و از یک تقاضای سنگین پرده برداشت. در این سال هفت میلیون و 450 هزار گوسفند و بره، دو میلیون و 206 هزار بز و بزغاله، یک میلیون و 35 هزار گاو و گوساله، 20 هزار گاومیش و 24 هزار شتر در 391 کشتارگاه کشور سربریده شدند تا حاصل این ذبح میلیونی، میلیونها تن گوشت و میلیونها قطعه کله و پاچه باشد.
ایرانیها همه این تولیدات را خوردهاند، بعضیها در قالب گوشت خورشتی و کبابی، عدهای به شکل سوسیس و کالباس و همبرگر، بعضیها نیز خیلی سنتی به شکل کله و پاچه. آمارها نشان میدهد در سال 92 کمی بیش از 9 میلیون و 600 هزار کله و پاچه از ذبح گوسفند و بز بهدست آمده که استان تهران در تولید آن رتبه اول را داشته، جالب اینکه تهرانیها بیشترین بخش از این کله و پاچهها را هم خودشان خوردهاند.
رئیس اتحادیه طباخان استان نیز این را تائید میکند و آماری تقریبی دستمان میدهد که روزانه حدود 13 تا 14 هزار دست کلهپاچه در طباخیهای تهران پخته و سرو میشود. قبلا این آمار حول و حوش 10 تا 12 هزار دست در روز چرخ میزد که حسین رواسی آن را در این گفتوگو به روز کرد و سرنخ دست ما داد که حساب کنیم برای فرونشاندن هوس کلهپاچهخوری تهرانیها باید روزانه دستکم 13 هزار گوسفند و بره و بز و بزغاله ذبح شود تا از این کشتار 52 هزار پاچه تولید شود برای دلباختههای این عضو لزج خوشخوراک. 52 هزار پاچه در روز یعنی 18 میلیون و 980 هزار پا در یک سال و طبخ 13 هزار کله در روز یعنی چهار میلیون و 745 هزار کله در سال، این عددها همه میلیونی است و حکایت از یک کسب و کار بزرگ دارد. قیمت مصوب اتحادیه طباخان را که ملاک محاسبه قرار دهیم قیمت یک دست کلهپاچه کامل 38 هزار تومان است که اگر در مصرف روزانه تهران (13 هزار دست کله و پاچه) آن را ضرب کنیم میشود 494 میلیون تومان گردش مالی طباخیها در تهران.
این گردش مالی روزانه را هم که ضرب در 365 روز سال کنیم پولی که در این صنف رد و بدل میشود این رقم است: 180 میلیارد و 310 میلیون تومان.
اما صبر کنید، این سود طباخها نیست بلکه مخلوطی است از هزینه و درآمد شاغلان این صنف.
رئیس اتحادیه طباخان استان تهران میگوید کله پزها مشتری کشتارگاهها هستند که آنجا هم یک دست کلهپاچه از 20 تا 27 هزار تومان به آنها فروخته میشود که 2500 تومان آن هزینه پاک کردن هر دست کلهپاچه است.
پس از قیمت مصوب اتحادیه برای کلهپاچه آماده تا قیمت کلهپاچهای که از کشتارگاه تحویل گرفته میشود از 11 هزار تا 18 هزار تومان فاصله است که میشود سود یک طباخی که اگر همه طباخیها به 11 هزار تومان تفاوت قیمت بسنده کنند، در یک روز 143 میلیون تومان عاید طباخیهای استان تهران میشود و اگر 18 هزار تومان را در نظر بگیرند میشود 234 میلیون تومان؛ محاسبه درآمد سالانه طباخیها هم با خودتان.
گرانفروشی، سودی ورای این ارقام
گرانفروشهای هر صنف بیشتر از عرف، درآمد و سود دارند؛ این روشنتر از خورشید (اظهر من الشمس) است. در صنف طباخها هم عدهای هستند که نه به 38 هزار تومان مصوب اتحادیه که به ارقام بالاتری فکر میکنند و دلیل میآورند که هزینههای آب و برق و گاز و بیمه و مالیات چطور باید جور شود. پس مثل یک طباخی شمال شهر که به آن سر زدیم، هر دست کلهپاچه کامل را میفروشند 45 هزار تومان که 8000 بیشتر از قیمت قانونی است. این طباخی، کله را که تقسیم میکند البته بیشتر از یک دست کامل عایدش میشود که این بیشک برایش بهصرفهتر است. قیمتها این است: هر پاچه 3500 تومان، مغز 9000، زبان 9000، بناگوش 9000 و هر چشم 5000 تومان. حساب کنید، این خردهفروشی میشود 60 هزار تومان برای هر دست کلهپاچه.
اسم درکردهها و به خاک سیاه نشستهها
طباخیهای جدید و قدیم با هم قابل مقایسه نیستند. کله پزیهای قدیم عاری از تجمل بود و پر بود از کارگرهای خسته و گرسنه که یا خروس خوان یک پرس کلهپاچه به بدن میزدند تا نای کار کردن داشته باشند یا سرچراغی و خسته از کار، پرسی نوش جان میکردند برای فرونشاندن دیو گرسنگی. اقشار دیگر هم سری به طباخیها میزدند، اما مشهور است که بیشتر، مردم جنوب شهر میل خوردن کلهپاچه داشتهاند. این هوس اما حالا تقریبا در شمال و جنوب شهر برابر است و گشتی در شهر، هم طباخیهایی را نشان میدهد در جنوب شهر که سرشان شلوغ است و نیز کلهپزیهایی در شمال شهر را که وقت سرخاراندن ندارند.
طباخیهایی که مگس میپرانند نیز در هر دو منطقه شمال و جنوب موجود است، مدرک این گفته نیز حرفهای رئیس اتحادیه طباخان استان تهران است که میگوید ماهی نیست چند کلهپز برای اعلام انصراف خود از این شغل به اتحادیه نیایند. علت را که جویا شدم، حسین رواسی گفت: بعضیها این کاره نبودهاند و گول ظاهر این شغل را خوردهاند، بویژه فریب طباخیهای شلوغ در ماه رمضان را. این شلوغی اما برای همه طباخها اتفاق نمیافتد. طباخیهای اطراف بازار که ماه رمضان زودتر از همیشه تعطیل میکنند، در این ماه کاسبیشان کساد است.
ولی طباخی چه شلوغ و چه خلوت، صاحبش چه ثروتمند و چه دست به دهان، همه یک جور کار میکنند، همه دست میاندازند در کاسه چشم گوسفند و آن را از حدقه درمیآورند و همه دهان جانور را از شکاف لب میگیرند و با فشار دست به دو نیمش میکنند. دست در طباخی نقش کلیدی دارد، همه کارها با دست است و دستکشی در کار نیست، مردم هم به این صحنهها عادت دارند و چه فقیر و چه غنی با دستمالی شدن کلهپاچه کنار آمدهاند. گاهی در یکی از این طباخیهای شلوغ و به قول قدیمیها «پرروزی»، بانویی را میبینی پیاده شده از خودرویی چند صد میلیون تومانی که همراه همسرش با کلی تیپ و عطر و ادکلن همین گوشتهای با دست کنده شده را با اشتها میخورند و گاهی جوانهایی را که به ذهنت خطور نمیکند، اهل کلهپاچه باشند و پیتزای کشدار و ساندویچ نیم متری را با سرو پای گوسفند عوض کنند. آدمهای سنتی هم هنوز به طباخیها میآیند، جنوب شهریها، شمال شهریها، وسط شهریها، از هر قشری، با هر شغلی، با هر مقام و منصبی، چون یک حس مشترک دارند، این که دلشان کلهپاچه میخواهد.
ابتکار دست کیست
دنیای امروز دنیای ابتکار و خلاقیت است، کسانی که خلاق نیستند هم البته میتوانند زندگی کنند، ولی افقهای روشن برای کسانی است که دنیا را از زوایای غیرمعمول میبینند. در حرفه طباخی هم بخش عمده بازار متعلق به آدمهای خوشفکر است؛ کسانی که یا مغازههای بزرگ و خوش دکوراسیون در نقاطی اکازیون باز کردهاند یا تبلیغات گسترده و اثرگذاری دارند یا اصول کاسبیشان را بر اقدامات و خدمات متفاوتی چیدهاند.
فروش اینترنتی کلهپاچه نمونهای از خوشفکری است، ایدهای ویژه نسل جوان و عاشق وبگردی و خرید اینترنتی. وارد سایت میشوی، از بین چند بسته پیشنهادی یکی را انتخاب میکنی و هزینه را واریز میکنی و کلهپاچه دلخواه را در سریعترین زمان ممکن در خانه تحویل میگیری. به این بستهها نگاهی کنید: بسته انرژیزا (یک مغز، یک زبان، یک بناگوش، مخلوط آب گوشت و قلم، قیمت 31 هزار تومان)، بسته سخنوری (یک مغز، یک زبان، مخلوط آب گوشت و قلم، قیمت 25 هزار تومان)، بسته حکمت (یک مغز، یک بناگوش، مخلوط آب گوشت و قلم، قیمت 24 هزار تومان) هر سه این بستهها نیز همراه نان سنگک، آبلیمو و چای.
حتما این سبک کلهپاچهخوری با سلیقه عدهای جور است و آنها را از قید و بند رعایت اصول صَرف غذا در جمع خلاص میکند، ولی دلچسبترین نوع کلهپاچهخوری به سبک ایرانیاش رفتن به طباخی، همنوا شدن با کلهپاچهخورهای حرفهای، لقمه زدنهای بزرگ و احیانا شره کردن آب گوشت از دستها و چسبیدن لبها به هم از زور چربی آب مغز است.
ماراتن کلهپاچه و فستفود
در ماراتن میان کلهپاچه و فست فود کدام برنده است؟ شک نکنید که فست فود، این غذاهای وارداتی پرنمک و چربی و البته خوش طعم و راحتالحلقوم که با وجود موجهای منفی پرتاب شده به سمتش در دل بسیاری از مردم خانه دارد. خب معلوم است در این میدان پر از دلباختگی، فضای جولان کلهپاچه محدود میشود. قدیمها کلهپزها فقط صبحها کار میکردند، اما حالا تقریبا هر ساعت از روز حتی تا پاسی از شب کلهپاچه عرضه میکنند تا شاید رهگذری چشمش به این پاتیل بیفتد و هوس کلهپاچه کند.
اگر قرار باشد کلهپاچه و سوسیس و کالباس و پیتزا با هم مچ بیندازند، تردید نکنید مچ کلهپاچه میخوابد نه فست فودها، به این دلیل که ساندویچ و پیتزا در هر زمان و هر مکان میچسبد، اما کلهپاچه زمان و مکان خاص میخواهد و البته تشریفاتی ویژه برای خوردن. گردش مالی بازار فست فودها میلیاردی است، گرچه آمار نداریم که ایرانیها سالی چند میلیون ساندویچ و پیتزا میخورند، ولی با یک حساب سرانگشتی از میزان مراجعه مردم به فست فودها و قیمت این خوراکیها میتوان میلیاردی بودن چرخه مالی این بازار را تائید کرد. اما حیف از کلهپاچه که مغلوب فست فود شود. کلهپاچه، خوراکی تنیده به فرهنگ ماست که اگر جدایش کنیم تن فرهنگ زخمی میشود، گرچه میدانیم برای پابرجاماندن این سنت باید بیشتر از هفت میلیون راس گوسفند و بره از دم تیغ بگذرند.
کلهپاچه در دل تاریخ
معلوم نیست اولین بار به فکر چه کسی خطور کرد کله و پاچههای گوسفند را بعد از ذبح بپزد و از سر و پای این جانور چند تکهای استخوان باقی بگذارد؛ صاحب این فکر در لایههای تاریخ گم است. اما با این حال کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد در محوطه باستانی چلو در استان خراسان شمالی، ظروفی سفالی به دست آمده که در آن بقایای کلهپاچه وجود داشته است. این ظروف در گورهایی کشف شده که قدمتی بین 3700 تا 4200 سال داشته و جالب این که در کاسههای یافت شده در این گورها باقی مانده سر و چهارپاچه گوسفند رویت شده است، گویی صاحب این گور به این خوراک عشقی عمیق داشته است.
پیف پیف چه بویی
اگر به یک طباخی سر زدید و بویی نامطبوع آزارتان داد فقط به یک چیز شک کنید، این که ریگی به کفش سرها و پاچههای داخل دیگ است.
رئیس اتحادیه طباخان استان تهران میگوید این سرها یا متعلق به گوسفندهای ماده پیر است که به آن میش میگویند یا مربوط است به بزهای پیر که به آن کل میگویند و بوی نامطبوعش از کله گوسفند ماده پیر بسیار بیشتر است. نشان به این نشان که پوست سر بزهای نر چند برابر کلفتتر از پوست معمولی است. پس کلهپاچهخورهای حرفهای و آماتور به هوش باشید که فقط کله گوسفندهای نر زیر دو سال و سر مادههای کمتر از دو سال طعمی خوب دارد.
هوسانگیز مضر
درست در همان لحظه که یک جفت چشم را گذاشتهاید لای تکهای نان سنگک و پشت بندش چند قاشق آب مغز هم سرکشیدهاید، به این چند جمله فکر کنید: چشم گوسفند بسیار چرب است و مغز نیز سرشار است از چربی که هر دو در رگها رسوب میکند و میشود آنچه نباید بشود. گفته میشود مغز گوسفند به اندازه هشت زرده تخممرغ کلسترول دارد و همگان میدانند که کلسترول بالا عامل سکتههای قلبی و مغزی است. پس کلهپاچه برای افرادی که چربی خون بالا دارند، یا اسید اوریکشان بالاست یا مبتلا به نقرس هستند مضر است. البته بین مخلفات گوسفندی، پاچه و زبان و بناگوش چربی کمتری دارد و میتوان با نگه داشتن حد تعادل، آنها را مصرف کرد. حالا از خوبی کلهپاچه این را بدانید که مغز منبع غنی ویتامین B12 است و زبان ویتامین B بویژه B12 قابل توجهی دارد.
با این حال اندازه نگه دارید که اندازه نکوست، فکر موثر بودن آبلیمو و آبغوره و آب نارنج در خنثی کردن چربی کلهپاچه را هم از ذهن بیرون کنید؛ چون این ترشیها فقط مزه دهانی چربی را از بین میبرد نه آن چربیهایی را که وارد سیستم گوارشی شده است.
مریم خباز / گروه جامعه
به گزارش جام جم آنلاین، سرطان کلیه جزء 10 سرطان شایع در جهان محسوب میشود، اما با این حال اکثر مردم در این زمینه اطلاعات کافی ندارند و معمولا در مراحل نهایی و پیشرفته تشخیص داده میشوند.
12 علامت هشدار دهنده سرطان کلیه را عبارتند از:
1. مشاهده خون در ادرار ( تغییر رنگ ادرار به تیره و متمایل به قرمز، نشانه هشدار دهندهای محسوب میشود.)
2. درد مداوم در دندهها
3. توده یا نورم در پهلوها
4. خستگی مفرط
5. از دست دادن اشتها و کاهش وزن شدید
6. فشار خون بالا
7. درجه حرارت بالای بدن
8.عرق شبانه
9. در مردان، تورم رگ در بیضه ها
10. تورم غدد در گردن
11. درد استخوانی
12. سرفههای خونی
سرفههای خونی و تعرق شبانه جزء شایعترین علامتهای سرطان کلیه و مثانه است.
اگر با خواندن این علائم احساس نگرانی کردید هرچه سریعتر آزمایش ادرار و خون انجام دهید و به یک متخصص مراجعه نمایید.
برترین ها: در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آن جا حضور داشتند بسیار جلب توجه میکردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین میکردند و به راحتی میشد فکرشان را از نگاه شان خواند: نگاه کنید، این دو نفر عمری اسـت که در کنار یکدیگر زندگی میکنند و چقدر در کنار هم خوشبختند.
پیرمرد برای سفارش غذا به طرف صندوق رفت. غذا سفارش داد، پولش را پرداخت و غذا آماده شد. با سینی به طرف میزی که همسرش پشت آن نشسته بود رفت و رو به رویش نشست. یک ساندویچ همبرگر، یک بشقاب سیب زمینی خلال شده و یک نوشابه در سینی بود.
پیرمرد همبرگر را از لای کاغذ در آورد و آن را با دقت به دو تکهی مساوی تقسیم کرد. سپس سیبزمینیها را به دقت شمرد و تقسیم کرد. پیرمرد کمی نوشابه خورد و همسرش نیز از همان لیوان کمی نوشید. همین که پیرمرد به ساندویچ خود گاز میزد مشتریان دیگر با ناراحتی به آنها نگاه میکردند و این بار به این فکر میکردند که آن زوج پیر احتمالاً آن قدر فقیر هستند که نمیتوانند دو ساندویچ سفارش بدهند.
پیرمرد شروع کرد به خوردن سیبزمینیهایش. مرد جوانی از جای خود برخاست و به طرف میز زوج پیر آمد و به پیرمرد پیشنهاد کرد تا برایشان یک ساندویچ و نوشابه بگیرد؛ اما پیرمرد قبول نکرد و گفت: همه چیز رو به راه اسـت، ما عادت داریم در همه چیز شریک باشیم.
مردم کمکم متوجه شدند در تمام مدتی که پیرمرد غذایش را میخورد، پیرزن او را نگاه میکند و لب به غذایش نمیزند. بار دیگر همان جوان به طرف میز رفت و از آنها خواهش کرد که اجازه بدهند یک ساندویچ دیگر برایشان سفارش بدهد و این دفعه پیرزن توضیح داد: ما عادت داریم در همه چیز با هم شریک باشیم.
همین که پیرمرد غذایش را تمام کرد، مرد جوان طاقت نیاورد و باز به طرف میز آن دو آمد و گفت: میتوانم سوالی از شما بپرسم خانم؟ پیرزن جواب داد: بفرمایید. جوان گفت: چرا شما چیزی نمیخورید؟ شما که گفتید در همه چیز با هم شریک هستید، منتظر چی هستید؟ پیرزن جواب داد: منتظر دندانها هستم !
فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
امام جعفر صادق (علیه السلام) صاحب علوم کثیر، عبادت فراوان، اوراد دائم، زهد آشکار و تلاوت بسیار بود. معانى قرآن کریم را به دقت بررسى و از اقیانوس قرآن گوهرهاى ارزنده را استخراج مى کرد و نتایج شگفتى به دست مى آورد و اوقاتش را به انجام طاعات گوناگون تقسیم مى کرد به گونه اى که از خود در آن باره حساب مى کشید. دیدنش انسان را به یاد آخرت مى انداخت و شنیدن سخنش باعث پارسایى در دنیا مى شد. نتیجه پیروى از رهنمودهایش بهشت بود، نور جمالش ٍ گواهى مى داد که او از سلاله نبوت است و پاکیزگى اعمالش روشن مى ساخت که او از دودمان رسالت است.
ما در این نوشتار به اجمال برخی فضائل آن حضرت را بازگو می کنیم:
غذای داغی را به حضور امام صادق (علیه السلام) آوردند، چندین بار فرمود: نستجیر بالله من النار: پناه می بریم به خدا از آتش ٍ جهنم ، ما قدرت خوردن غذای داغ را نداریم ، پس چگونه قدرت تحمل آتش دوزخ را داشته باشیم . این گفتار را فرمود تا غذا خنک شد و از آن خورد روزی بنده کفشش پاره شد، و کفش از پایش در آمد، با پای برهنه راه رفت ، در حالی که دستهایش ٍ را به سوی آسمان بلند کرده و به خدا عرض می کرد: رب لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا لا اقل من ذلک لااکثر: پروردگارا مرا به اندازه یک چشم بهم زدن و نه کمتر و نه زیادتر به خودم وامگذار(در حالی که) قطرات اشک آنچنان از دیدگانش می ریخت که از اطراف محاسنش سرازیر می شد. جالب اینکه : امام صادق (علیه السلام) همراه خود پارچه سبزی داشت که در آن مقداری تربت (خاک قبر) امام حسین (علیه السلام) گذاشته بود، و هنگامی که وقت نماز می رسید آن تربت را بر سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد. آری نمازی که با یاد ایثارگری امام حسین (علیه السلام) باشد، موجب کمال نماز است ، و به نماز روح تازه ای می بخشد.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده است. (اصول کافی ، ج 3 ، ص 196)
فضل بن ابی قره گوید: ما بر امام صادق علیه السلام وارد شدیم در حالی که او بروی دیواری مشغول کار بود. عرض کردیم : خداوند ما را فدای شماگرداند اجازه دهید مااین کار را برای شما انجام دهیم یااینکه غلامان آن را انجام دهند. امام علیه السلام فرمود: نه ، بگذارید خود آن را انجام دهم زیرا من دوست دارم که خداوند عزوجل مرا ببیند در حالی که بادستهای خود کار می کنیم و و بازحمت دادن به خود در طلب مال حلال هستم . آنگاه فرمود: امیرالمومنین علیه السلام برای تحصیل حاجت خود تلاش می کرد و دوست داشت که خداوند او را ببیند که خود را در طلب حلال به زحمت انداخته است.
صفوان در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بود، ناگهان مردی از اهل مکه وارد مجلس شد و گرفتاریی که برایش پیش آمده بود شرح داد، معلوم شد موضوع کرایه ای در کار است و کار به اشکال و بن بست کشیده است . امام به صفوان دستور داد:فورا حرکت کن و برادر ایمانی خودت را در کارش مدد کن . صفوان حرکت کرد و رفت و پس از توفیق در اصلاح کار و حل اشکال ، مراجعت کرد. امام سو ال کرد:چطور شد؟. خداوند اصلاح کرد.
بدانکه همین کار به ظاهر کوچک که حاجتی از، کسی برآوردی و وقت کمی از تو گرفت ، از هفت شوط طواف دور کعبه محبوبتر و فاضلتر است . بعد امام صادق به گفته خود چنین ادامه داد:مردی گرفتاری داشت و آمد حضور امام حسن و از آن حضرت استمداد کرد. امام حسن بلافاصله کفشها را پوشیده و راه افتاد. در بین راه به حسین بن علی رسیدند در حالی که مشغول نماز بود. امام حسن به آن مرد گفت :تو چطور از حسین غفلت کردی و پیش او نرفتی گفت :من اول خواستم پیش او بروم و از او در کارم کمک بخواهم، ولی چون گفتند ایشان اعتکاف کرده اند و معذورند، خدمتشان نرفتم . امام حسن فرمود:اما اگر توفیق برآوردن حاجت تو برایش دست داده بود، از یک ماه اعتکاف برایش بهتر بود.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر؟ فرمود: بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد. (اصول کافی ، ج 1 ، ص 32)
عبداللّه بن علی بن اعین گوید: عده ای از شیعیان در ضمن نامه ای از امام صادق علیه السلام سوالاتی کردند و به من امر کردند که از حق مومن از آن حضرت سوال کنم . وقتی به محضر امام رسیدم آن سوال مطرح کردم اما امام علیه السلام جوابم را نداد. وقتی برای وداع به خدمت او رسیدم عرض کردم من سوال کردم اما شما پاسخ آن را ندادید. حضرت فرمود: ترسیدم با عدم رعایت آن کفران ورزید، همانا از سخت ترین واجبات خداوند بر خلقش سه چیز است : 1- رعایت انصاف از خودتان آنجا که جزآنچه برای خود می پسندد برای او نپسندد. 2- کمک مالی به برادر مومن . 3- یاد خدا در هر حال و آن فقط (سبحان الله) و (الحمداللّه) نیست بلکه یاد خداوند ترک کاری است که خداوند بر او حرام کرده است.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده است. (اصول کافی ، ج 3 ، ص 196)
و نیز فرمودند: میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد. (اصول کافی ، ج 1 ، ص 32)
منابع:
سایت اندیشه قم
سایت بیتوته
سایت الف
داستان راستان / استاد مطهری
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
هنوز جوانی نکرده ام !
بهترین نوع صدقه دادن !
آرزوی شما چیه ؟! اینکه به جهنم نروید؟!
سفارشی ارزنده از امام صادق علیه السلام