جام جم سرا: نماینده وزارت آموزشوپرورش با طرح این شکایت درخواست کرد متهم به دلیل آزار دانشآموزان و برهمزدن امنیت مدرسه نیز مجازات شود. متهم که ناظم دبستانی پسرانه در غرب تهران بود، دو ماه قبل به اتهام تعرض به دو کودک بازداشت شد.
مطابق گزارش پرونده مدیر و معلم پرورشی این مدرسه توسط یک دانشآموز در جریان این ماجرا قرار گرفتند. دانشآموزی که موضوع را اطلاع داد به معلم پرورشی خود گفت: ناظم مدرسه در نمازخانه بچهای را اذیت کرده و او در حال گریهکردن است. وقتی معلم پرورشی به محل رفت کودک را در حالیکه لباسهایش به هم ریخته بود، دید و بلافاصله موضوع را به پلیس و مدیر مدرسه اطلاع داد و به این ترتیب ناظم جوان بازداشت شد. هرچند در ابتدا او هیچ اتهامی را قبول نمیکرد اما بهجز کودکی که وی را مورد آزار قرار داده بود دانشآموز دیگری نیز موضوع مشابهی را تعریف کرد و مدعی شد ناظم از او خواسته بود در اینباره به کسی چیزی نگوید.
این پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قاضی محمدی کشکولی، رییس شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران مسوول رسیدگی به این پرونده شد. با توجه به اینکه در ابتدا یک شکایت در پرونده بود ناظم مدرسه بهدلیل عدم تودیع وثیقه بازداشت شد اما بعد از طرح شکایت دوم قرار صادره تشدید شد و ناظم مدرسه با قرار بازداشت در زندان ماند. وی چندین جلسه مورد بازجویی قرار گرفت. هنوز بازجوییها تمام نشده بود که والدین سومین کودک نیز شکایت خود را اعلام کردند. آنها نیز مدعی شدند فرزندشان چند ماه قبل از این حادثه مورد تعرض ناظم مدرسه قرار گرفته است اما تا قبل از مشخصشدن این موضوع بهدلیل اینکه از ناظم میترسید، سکوت کرده بود. این شکایت نیز به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و ناظم جوان مدرسه در این خصوص نیز مورد پرسش قرار گرفت، با این حال او هیچکدام از اتهامات را قبول نکرده است. این در حالی است که پزشکی قانونی در مورد دو کودک اعلام کرده هرچند آثار آزار جنسی روی بدن کودکان وجود دارد اما اثری از تجاوز به دست نیامده است؛ البته در مورد یکی از کودکان از آنجایی که مدت زمان زیادی از این موضوع گذشته امکان اظهارنظر وجود ندارد.
اکنون کودک سوم نیز به پزشکیقانونی معرفی شده است و هنوز پزشکان در این خصوص اظهارنظر نکردهاند. این در حالی است که قاضی کشکوکی و چهار مستشار شعبه 79 در جلساتی جداگانه از معلم پرورشی و مدیر مدرسه که موضوع را به پلیس گزارش دادند، تحقیق کردند و آنها نیز اطلاعات خود را ارایه دادند.
در حال حاضر با توجه به شکایت آموزشوپرورش از این ناظم جمع شاکیان وی به چهارنفر رسیده است و حالا پزشکیقانونی از سوی شعبه 79دادگاه کیفری استان تهران موظف شده در مورد هر سه کودک و آثاری که از محل وقوع جرم جمعآوری شده تحقیق و نظر نهایی خود را اعلام کند. متهم پس از اعلام نظر پزشکیقانونی و اتمام تحقیقات پای میز محاکمه خواهد رفت.(شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: چندی قبل مردی با مراجعه به پلیس آگاهی با طرح شکایتی گفت: چند روزی است رفتارهای پسر ۱۱ سالهام تغییر کرده است. برای اطلاع از تغییر رفتارش چند بار با وی صحبت کردم تا اینکه گفت از سوی ناظم مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. (ماجرای این شکایت را میتوانید از قسمت مطالب مرتبط یا کلیک روی لینک آن مطلب با عنوان «سومین کودک: ناظم مدرسه به من هم تعرض کرده» در جام جم سرا بخوانید)
به نقل از مهر، پس از شکایت والدین مذکور، تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در جریان بررسیهای خود متوجه شدند ناظم ۳۲ ساله علاوه بر این کودک چند دانش آموز دیگر را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده است.
متهم پس از انتقال به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران در بازجوییها منکر هر گونه اتهامی شد اما با توجه به اینکه دلایلی بر علیه وی وجود داشت قاضی محمدی کشکولی رئیس دادگاه وی را با قرار بازداشت روانه زندان کرد.
وی، ناظم مدرسهای در شهرک دانشگاه در غرب تهران است که اقدامات مجرمانه او باعث شد والدین دانش آموزان با تجمع در مقابل وزارت آموزش و پرورش خواستار برخورد با وی شوند. با توجه به حساسیت موضوع و جو ایجاد شده در جامعه، وزیر آموزش و پرورش نیز طی نامهای به دادگاه خواستار رسیدگی به این پرونده و برخورد با تخلفات شد.
در حالی که نخستین جلسه دادگاه با حضور یک شاکی برگزار شده بود دو کودک دیگر نیز با مراجعه به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران علیه این ناظم به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند. بررسی شکایات نشان داد قربانیان بین ۸ تا ۱۱ سال سن داشتند.
در حال حاضر رئیس دادگاه خواستار بررسی برخی استعلامات در پرونده شده تا دومین جلسه رسیدگی به اتهامات ناظم جوان برگزار شود و با تکمیل تحقیقات قرار است فردا دومین جلسه رسیدگی به این پرونده با حضور سه تن از شکات و متهم برگزار شود. (مهر)
جام جم سرا: به گزارش خبرنگار ما، اولین شکایت در این پرونده توسط پدر پسری نوجوان مطرح شد که به پلیس گفته بود: «پسرم توسط ناظم مورد آزار جنسی قرار گرفته و من بهخاطر این موضوع شکایت دارم.»
وقتی تحقیقات ماموران آغاز شد آنها متوجه شدند کسی که اولینبار ماموران فوریتهای پلیسی را خبر کرده یکی از کارکنان مدرسه بوده. او که زنی جوان است، وقتی توسط یکی از دانشآموزان در جریان این موضوع قرار گرفت که ناظم، همکلاسی او را به نمازخانه برده و قصد آزار وی را دارد بلافاصله خود را به نمازخانه رسانده و متوجه واقعیت شده است. این زن گفت: ما سعی میکردیم بسیار مراقب بچهها باشیم و همیشه آنها را تحتکنترل داشتیم. هیچوقت فکر نمیکردم همکارم دست به چنین کاری بزند.
با بازداشت ناظم مدرسه و آغاز تحقیق از وی در شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران، اولیایدم دانشآموز دیگر نیز به این شعبه مراجعه و شکایت خود را مطرح کردند. آنها نیز مدعی شدند فرزندشان توسط ناظم مورد آزار قرار گرفته است. مادر این دانشآموز گفت: «مدتی بود متوجه تغییر رفتار فرزندم شده بودم اما هرچه سعی میکردم بفهمم چه شده فایدهای نداشت. وضعیت تحصیلی او بد شده بود در حالیکه قبلا شاگرد زرنگی بود تا اینکه بعد از فاششدن تعرض ناظم به یکی از دانشآموزان، پسرم گفت او نیز توسط ناظم مورد آزار قرار گرفته است.»
دادگاه فقط از اولیای دانشآموزان و ناظم مدرسه تحقیق کرد و همچنین مدارک موجود در صحنه جرم نیز جمعآوری و برای آزمایش به پزشکیقانونی فرستاده شد. در ادامه، مدیر مدرسه برای عذرخواهی از خانوادههایی که فرزندانشان مورد آزار قرار گرفته بودند از سمت خود استعفا کرد و وزارت آموزشوپرورش نیز شکایتی را از ناظم مدرسه مطرح کرد. سپس، والدین سومین دانشآموز نیز شکایت مشابهی را طرح کردند و خواستار پیگیری موضوع شدند.
قضات پرونده در ادامه، دستور معاینه سه کودک توسط پزشکیقانونی را نیز صادر کردند. در حالیکه ناظم مدرسه منکر تعرض به کودکان بود، پزشکیقانونی اعلام کرد هرچند تجاوز جنسی به معنای قانونی اتفاق نیفتاده اما آثاری روی بدن کودکان وجود دارد که نشان از قصد تعرض دارد.
به این ترتیب با تکمیل تحقیقات، رسیدگی به این پرونده آغاز شد و قضات در دو جلسه گفتههای شکات و متهم را یکبار دیگر شنیدند و مدارک را مورد بررسی قرار دادند.
روز گذشته قاضی محمدیکشکولی، رییس شعبه 79 دادگاه کیفریاستان تهران و چهار قاضی مستشار آخرین دفاعیات متهم را اخذ و ختم رسیدگی را اعلام کردند و برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.(شرق)
جام جم سرا: متهم چندماه قبل به اتهام تعرض به سه دانشآموز بازداشت شد. پیشینیه این اتهام را میتوانید در خبرهایی با عنوان «تأیید آزار جنسی دو دانش آموز» و نیز «سومین کودک: ناظم مدرسه به من هم تعرض کرده» بخوانید.
وی که در پی تماس تلفنی همکارش با مرکز فوریتهای پلیسی بازداشت شده بود اتهام تجاوز به دانشآموزان را رد کرد اما همکارش در توضیحاتی که به پلیس داد گفت متهم قصد داشت به پسربچهای تعرض کند و او وقتی در جریان ماجرا قرار گرفت کودک را نجات داد.
وی گفت: «یکی از دانشآموزان من را در این خصوص آگاه کرد و گفت: آقای ناظم یکی از بچهها را به نمازخانه برده و او خیلی ترسیده است من بلافاصله مدیر را در جریان قرار دادم و با هم به نمازخانه رفتیم و دیدیم دانشآموز درست گفته است. بچه را نجات دادیم و پلیس را خبر کردیم.»
پسربچه 9ساله هم گفت: «ناظم مرا به نمازخانه برد و گفت کاری با من دارد خیلی ترسیده بودم کارهایی میکرد که میدانستم خطرناک است بعد هم تهدیدم کرد که به کسی چیزی نگویم. گفته بود اگر به پدر و مادرم حرفی بزنم تنبیه میشوم.»
تحقیق از متهم با توجه به یافتههای ماموران و آثار برجامانده در محل حادثه در شعبه79دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. هرچند متهم تجاوز به کودکان را رد کرد و گفت قصد آسیبرساندن به دانشآموزش را نداشته اما با طرح دو شکایت جدید پرونده ناظم پیچیدهتر شد. این دانشآموزان نیز ادعا کردند متهم آنها را مورد آزار قرار داده و تهدیدشان کرده نباید به کسی چیزی بگویند. با توجه به حساسیت این پرونده، مدیر مدرسه استعفا کرد و وزارت آموزشوپرورش هم شکایتی را علیه ناظم مطرح و خواستار رسیدگی به این موضوع شد. این در حالی بود که قضات رسیدگیکننده، دستور معاینه شاکیان پرونده توسط پزشکیقانونی را صادر کردند ضمن اینکه آثار برجامانده که در صحنه جرم نیز کشف شده بود برای بررسی به این سازمان سپرده شد.
متخصصان اعلام کردند آثار تجاوز در هیچکدام از دانشآموزان وجود ندارد اما آزار و اذیت آنها تایید میشود و آثار برجامانده در صحنه نیز با دیانای متهم مطابقت دارد.
قضات شعبه79 بعد از محاکمه متهم وارد شور شدند و متهم را درخصوص تجاوز تبرئه اما بهدلیل آزارواذیت جنسی دانشآموزان به تحمل شلاق محکوم کردند. با توجه به اینکه قربانیان کودک بودند و متهم از موقعیت شغلی خود سوءاستفاده کرده بود، هیات قضات در مجازات تکمیلی متهم را به دوسال اقامت اجباری در منطقه بدآبوهوا و همچنین محرومیت از اشتغال در فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و ورزشی محکوم کردند. (شرق)
جام جم سرا:چندی قبل مردی با مراجعه به پلیس آگاهی با طرح شکایتی گفت: چند روزی است رفتارهای پسر 11 ساله ام تغییر کرده است. برای اطلاع از تغییر رفتارش چند بار با وی صحبت کردم تا اینکه گفت از سوی ناظم مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
پس از این شکایت تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در جریان بررسی های خود متوجه شدند ناظم 32 ساله علاوه بر این کودک چند دانش آموز دیگر را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده است.
متهم پس از انتقال به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران در بازجویی ها منکر هر گونه اتهامی شد اما با توجه به اینکه دلایلی بر علیه وی وجود داشت قاضی محمدی کشکولی رئیس دادگاه وی را با قرار بازداشت روانه زندان کرد.
متهم، ناظم مدرسه ای در شهرک دانشگاه در غرب تهران است که اقدامات مجرمانه وی باعث شد والدین دانش آموزان با تجمع در مقابل وزارت آموزش و پرورش خواستار برخورد با وی شوند.
با توجه به حساسیت موضوع و جو ایجاد شده در جامعه، وزیر آموزش و پرورش نیز طی نامه ای به دادگاه خواستار رسیدگی به این پرونده و برخورد با تخلفات شد.
در حالیکه نخستین جلسه دادگاه با حضور یک شاکی برگزار شده بود دو کودک دیگر نیز با مراجعه به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران علیه این ناظم به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند. بررسی شکایات نشان داد قربانیان بین 8 تا 11 سال سن داشتند.
هفته گذشته آخرین دفاعیات متهم برگزار شد که ناظم جوان به دفاع در برابر اتهامات پرداخت.
قضات دادگاه پس از شور درباره پرونده ، متهم را به دو سال محرومیت از فعالیت فرهنگی، آموزشی و ورزشی، دو سال تبعید و 100 ضربه شلاق محکوم کردند.
دوشنبه سخنگوی قوه قضائیه نیز از صدور حکم خبر داده بود.(مهر)
ماجرا برمیگردد به هفته پیش. وقتی «علیرضا» و یکی از دوستانش در حیاط مدرسه دعوایشان شد و همدیگر را کتک زدند و بعد زنگ تفریح که آمد، کتککاری بالا گرفت. همکلاسی علیرضا ماجرا را به مادرش که معلم مدرسهشان است، گفت و معلم به ناظم؛ برای همین هم بود که ناظم مدرسه در زنگ تفریح آخر آن روز و جلوی چشم بقیه دانشآموزان، «علیرضا» را به باد کتک گرفت.
سر، شکم، پا و دستهای «علیرضا» آن روز نتوانستند از زیر دستهای آقای ناظم فرار کنند؛ همه کتک خوردند.
خبر را پدر «علیرضا» که خبرنگار است و نمیخواهد نامش در گزارش بیاید، اعلام کرد. او ماجرا را وقتی فهمید که از سر کارش به خانه رفت و دید که حال علیرضا بد است؛ چون او بیماری آسم کودکان دارد و کتکهای آقای ناظم باعث شده او نفسش بالا نیاید و به مدت چند ساعت استفراغ کند:
«آن روز ناظم با مشت به سینه و صورت و با پا به پای علیرضا لگد زده است. علیرضا آسم کودکان دارد. او بعد از ضربههایی که ناظم به او میزند، میافتد زمین و هر بار که بلند میشده، باز هم ناظم او را میزده است. این اتفاق دو، سه بار افتاده. بعد از تعطیل شدن مدرسه، او به خانه که برمیگردد، مشکل تنفسی شدید و استفراغهای پیاپی داشته و وقتی من برگشتم خانه، او را بردیم بیمارستان امام اهواز و با دادن اکسیژن به او و رسیدگیهای پزشکی، حالش بهتر شد. متاسفانه ضرباتی که معلم به سر و صورت و گردن و سینه فرزندم وارد کرده بود آنچنان سنگین بوده که تا ساعتها در اورژانس تحت نظر پزشکی بود.»
پدر «علیرضا» فردای آن روز به مدرسه میرود و ناظم مدرسه اشتباهش را میپذیرد: «با این حال به اداره آموزش و پرورش رفتم و با حراست صحبت کردم. درحال حاضر واحد حقوقی و آموزش ابتدایی اداره و اداره رسیدگی به شکایات درحال پیگیری موضوع هستند، مسئولان اداره در مدرسه هم دراینباره تشکیل جلسه دادهاند. شب آن روز هم جمعی از مسئولان آموزش و پرورش ازجمله واحدهای بازرسی، ارزیابی عملکرد، پرورشی، حراست، مدیر مدرسه و ناظم در خانه ما از ما دلجویی کردند.»
او میگوید که درحال حاضر حق اعلام شکایت در هیأت رسیدگی به تخلفات را دارد ولی به دلیل آنکه نمیخواهد خانواده این ناظم با مشکل روبهرو شوند، فعلا از شکایت در این هیأت خودداری کرده است: «این ناظم سابقه ۲۹ سال فعالیت در مدرسه دارد. مسئولان اداره به من گفتند که در صورت شکایت من، میتوانند او را به جای دیگری بفرستند، ولی من هنوز از این موضوع خودداری کردهام. مشکل من نه با این ناظم که با سیستمی است که اجازه این کار را میدهد. ما مجلس دانشآموزی داریم، روز معلم داریم، روز دانشآموز داریم؛ چطور هنوز این تنبیههای بدنی در مدارس ما اتفاق میافتد؟ به نظر من اگر واحدهایی برای مشاوره دانشآموزان در مدارس میگذارند برای معلمان هم بگذارند؛ آنها باید تست شوند و درست گزینش شوند و روی خشم آنها کار شود. اگر دزد هم وارد خانه شود، نباید به او دست بزنیم، چطور در مدرسهای که من به مسئولانش اطمینان کرده و فرزندم را در مدرسه آنها ثبتنام کردهام، چنین بلایی را سر بچه من آوردهاند.»
آن طور که پدر این دانشآموز میگوید رئیس ناحیه سه آموزش و پرورش اهواز با دستور پیگیری حقوقی و قانونی این مسأله توسط واحد بازرسی و واحد ارزیابی عملکرد و حراست، گفته است این واحدها به صورت مستمر پیگیر این موضوع، علل وقوع آن، بازجویی از ناظم موردنظر و پرسوجو از این دانشآموزند.
مسئولان آموزش و پرورش و حتی شخص علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در ماههای گذشته و با رسانهای شدن چند تنبیه بدنی در چند مدرسه، تنبیه بدنی در مدارس را محکوم کرده و گفتهاند که خاطیان را مجازات میکنند.
همین هفته گذشته بود که خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش درباره تنبیههای بدنی در مدارس اینگونه گفت: «واقعیت این است که من در این یکسال گذشته که مسئول پاسخگویی به شکایات در آموزش و پرورش هستم، مواردی که از تنبیه گزارش شده در حد گستردهای نیست که رسانهها اعلام میکنند. بخشی از این تنبیهها توسط ولی قانونی دانشآموز در مراجع قانونی و قضایی رضایت داده شده است. البته در وظایف ما این نیست که از اولیا رضایت بگیریم و هرگز از این موضوع دفاع نمیکنیم. اگر معلمی از ابزار تنبیه بدنی بهعنوان عامل بازدارنده یا اصلاح رفتار استفاده کند تخلف است و ما برخورد میکنیم.»
قانونی که درحال حاضر درباره ممنوعیت تنبیه بدنی در مدارس وجود دارد، آییننامه انضباطی است. درماده ۷۵ این آییننامه آمده است: «تنبیه باید متکی به یافتههای علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد. اما اگر این شیوه پاسخگو نبود باید به تذکر و اخطار شفاهی بهطور خصوصی، تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان کلاس مربوط، تغییر کلاس، اطلاع به خانواده، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی خانواده دانشآموز و حداکثر برای مدت سه روز و نهایتا انتقال به مدرسه دیگر انجام شود. در ماده ۷۷ این آییننامه که اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی بهعنوان تنبیه ممنوع است.» (الناز محمدی/شهروند)
فرآوری: دکتر جعفری - بخش اعتقادات شیعه تبیان
البته می توان راه های دیگری هم تصور کرد ولی راه های عمده همین چهار تاست. هر نوع شناختی که انسان بخواهد به دست بیاورد باید به از یکی از این چهار راه وارد شود. جز این چهار ابزار چیز دیگری در اختیار بشر نیست.
در مورد خداشناسی راه حس مستقیماً نمی تواند راهی باشد که ما بتوانیم خدا را بشناسیم. چون راه حواس تنها محسوسات و مادیات و آنچه که قابل مشاهده و آزمایش اسـت می تواند بشناسد. ذات باریتعالی چون جسم و ماده نیست و قابل مشاهده و رویت جسمی هم نیست از این طریق یعنی به طور مستقیم نمی توان شناخت یدا کرد.
برای شناخت انسان چهار ابزار یا چهار راه وجود دارد. یکی راه حواس اسـت که محصول آن علم اسـت. یکی راه عقل اسـت که محصول آن حکمت و فلسفه اسـت و دیگری راه دل اسـت که محصول آن عرفان و کشف و شهود اسـت و راه چهارم هم راه وحی اسـت که محصول آن مذهب و دین اسـت
اما می شود از طریق حواس ، علم مقدماتی را برای برهان های عقلی فراهم کرد. به عبارت دیگر معمولاً برهان عقلی مرکب از یک مقدمه کلی و یک مقدمه جزئی اسـت که به اولی کبری و به دومی صغری می گویند.
علم می تواند برای ما مقدمه دوم را درست بکند یعنی مقدمه جزئی را ما می توانیم از طریق علم به دست بیاوریم. به همین دلیل برهان هایی که یک مقدمه حسی دارند مقدمه حسی می گوییم و گرنه واقع این اسـت که با توجه به اینکه کبری عقلی اسـت مجموعه برهان هم باید عقلی تلقی بشود اما برای اینکه تقسیم درست بشود به این نوع برهان ها که یک مقدمه حسی دارد برهان های حسی می گوییم.
این برهان ها با توجه به اینکه با محسوسات انسان سر و کار دارد برای عامه مردم بسیار مفید اسـت. به همین دلیل قرآن و روایات هم بیشتر در این راه برای اثبات ذات باریتعالی رفته اند.
از طریق برهان های عقلی محض یا از طرق دیگر می توان برای خواص برهان اقامه کرد. اما عامه مردم که به محسوسات عادت دارند و معمولاً سر و کار دارند و ورزیدگی فکری لازم در این افراد نیست که بتوانند برهان های عقلی محض را مطرح بکنند نمی توان برهان عقلی ارایه داد.
به همین دلیل اکثر برهان هایی که قرآن نقل کرده برهان هایی اسـت که یا یک مقدمه حسی دارد مثل برهان نظم، برهان حدوث و برهان هایی از این قبیل، یا از راه فطرت و دل وارد شده اسـت.
حقیقت این اسـت که وجود خدا برای انسان که نه برای همه مخلوقات مثل روز روشن اسـت. به تعبیر دیگر اصلاً نیاز به برهان ندارد. ولی برای اینکه به هر حال راه، راه منطقی و معقولی باشد برهان هایی اقامه می شود .
در بعضی از نقل ها هست که دانشمندی کتاب می نوشت کسی از او پرسید چه می نویسی گفت کتاب برای اثبات وجود خدا می نویسم. آن شخص این آیه را برای او خواند " أفی الله شک فاطر السموات و الأرض " مگر می شود در وجود خدا شک کرد؟ مگر می شود انسان که مخلوق خدا اسـت در وجود خالقش شک بکند؟ خداوند متعال همین مطلب را در آیات دیگری بیان کرده اسـت.
اگر در این عالم ماده نظمی مشاهده می کنیم باید یک ناظمی ماوراء ماده باشد که این نظم را ایجاد کرده باشد
اولین برهان، برهان نظم اسـت. برهان نظم یک مقدمه عقلی دارد ، اینکه هر نظمی محتاج ناظمی اسـت و در واقع از اصل علّیت سرچشمه می گیرد که هر معلولی علتی می خواهد. این مقدمه کلی برهان اسـت. مقدمه جزئیش این اسـت که در عالم نظم وجود دارد و نتیجه این می شود که پس عالم ناظمی دارد و قاعدتاً این ناظم باید خارج از عالم باشد و نمی تواند جزء عالم باشد.
بنابراین اگر در این عالم ماده نظمی مشاهده می کنیم باید یک ناظمی ماوراء ماده باشد که این نظم را ایجاد کرده باشد. با این برهان چند قدم برداشتیم :
1- اصل وجود ناظم عالم را ثابت کردیم.
2- یک قدم از عالم محسوسات و ماده فراتر رفتیم و وارد عالم ماوراء ماده شدیم و گفتیم که ناظم باید در ماوراء ماده باشد .
3- ناظم باید شعور ، عقل و علم داشته باشد. زیرا به عنوان مثال سنگ نمی تواند نظم ایجاد بکند پس علم ناظم و شعور ناظم هم ثابت می شود .
4- ناظم باید قدرت بی حد و بزرگی داشته باشد که بتواند چنین نظمی را بر کل عالم حاکم بکند.
این برهان برای متوسط مردم مطرح می شود نه برای دانشمندان و عقلا و حکما زیرا آنها به این برهان ها قانع نمی شوند.
حاصل سخن این شد که برهان نظم با یک شکل منطقی به این شکل مطرح می شود که در عالم نظم وجود دارد. هر نظمی ناظمی می خواهد پس عالم ناظمی دارد که به آن ناظم خدا می گوییم.
فرآوری: دکتر جعفری - بخش اعتقادات شیعه تبیان
البته می توان راه های دیگری هم تصور کرد ولی راه های عمده همین چهار تاست. هر نوع شناختی که انسان بخواهد به دست بیاورد باید به از یکی از این چهار راه وارد شود. جز این چهار ابزار چیز دیگری در اختیار بشر نیست.
در مورد خداشناسی راه حس مستقیماً نمی تواند راهی باشد که ما بتوانیم خدا را بشناسیم. چون راه حواس تنها محسوسات و مادیات و آنچه که قابل مشاهده و آزمایش اسـت می تواند بشناسد. ذات باریتعالی چون جسم و ماده نیست و قابل مشاهده و رویت جسمی هم نیست از این طریق یعنی به طور مستقیم نمی توان شناخت یدا کرد.
برای شناخت انسان چهار ابزار یا چهار راه وجود دارد. یکی راه حواس اسـت که محصول آن علم اسـت. یکی راه عقل اسـت که محصول آن حکمت و فلسفه اسـت و دیگری راه دل اسـت که محصول آن عرفان و کشف و شهود اسـت و راه چهارم هم راه وحی اسـت که محصول آن مذهب و دین اسـت
اما می شود از طریق حواس ، علم مقدماتی را برای برهان های عقلی فراهم کرد. به عبارت دیگر معمولاً برهان عقلی مرکب از یک مقدمه کلی و یک مقدمه جزئی اسـت که به اولی کبری و به دومی صغری می گویند.
علم می تواند برای ما مقدمه دوم را درست بکند یعنی مقدمه جزئی را ما می توانیم از طریق علم به دست بیاوریم. به همین دلیل برهان هایی که یک مقدمه حسی دارند مقدمه حسی می گوییم و گرنه واقع این اسـت که با توجه به اینکه کبری عقلی اسـت مجموعه برهان هم باید عقلی تلقی بشود اما برای اینکه تقسیم درست بشود به این نوع برهان ها که یک مقدمه حسی دارد برهان های حسی می گوییم.
این برهان ها با توجه به اینکه با محسوسات انسان سر و کار دارد برای عامه مردم بسیار مفید اسـت. به همین دلیل قرآن و روایات هم بیشتر در این راه برای اثبات ذات باریتعالی رفته اند.
از طریق برهان های عقلی محض یا از طرق دیگر می توان برای خواص برهان اقامه کرد. اما عامه مردم که به محسوسات عادت دارند و معمولاً سر و کار دارند و ورزیدگی فکری لازم در این افراد نیست که بتوانند برهان های عقلی محض را مطرح بکنند نمی توان برهان عقلی ارایه داد.
به همین دلیل اکثر برهان هایی که قرآن نقل کرده برهان هایی اسـت که یا یک مقدمه حسی دارد مثل برهان نظم، برهان حدوث و برهان هایی از این قبیل، یا از راه فطرت و دل وارد شده اسـت.
حقیقت این اسـت که وجود خدا برای انسان که نه برای همه مخلوقات مثل روز روشن اسـت. به تعبیر دیگر اصلاً نیاز به برهان ندارد. ولی برای اینکه به هر حال راه، راه منطقی و معقولی باشد برهان هایی اقامه می شود .
در بعضی از نقل ها هست که دانشمندی کتاب می نوشت کسی از او پرسید چه می نویسی گفت کتاب برای اثبات وجود خدا می نویسم. آن شخص این آیه را برای او خواند " أفی الله شک فاطر السموات و الأرض " مگر می شود در وجود خدا شک کرد؟ مگر می شود انسان که مخلوق خدا اسـت در وجود خالقش شک بکند؟ خداوند متعال همین مطلب را در آیات دیگری بیان کرده اسـت.
اگر در این عالم ماده نظمی مشاهده می کنیم باید یک ناظمی ماوراء ماده باشد که این نظم را ایجاد کرده باشد
اولین برهان، برهان نظم اسـت. برهان نظم یک مقدمه عقلی دارد ، اینکه هر نظمی محتاج ناظمی اسـت و در واقع از اصل علّیت سرچشمه می گیرد که هر معلولی علتی می خواهد. این مقدمه کلی برهان اسـت. مقدمه جزئیش این اسـت که در عالم نظم وجود دارد و نتیجه این می شود که پس عالم ناظمی دارد و قاعدتاً این ناظم باید خارج از عالم باشد و نمی تواند جزء عالم باشد.
بنابراین اگر در این عالم ماده نظمی مشاهده می کنیم باید یک ناظمی ماوراء ماده باشد که این نظم را ایجاد کرده باشد. با این برهان چند قدم برداشتیم :
1- اصل وجود ناظم عالم را ثابت کردیم.
2- یک قدم از عالم محسوسات و ماده فراتر رفتیم و وارد عالم ماوراء ماده شدیم و گفتیم که ناظم باید در ماوراء ماده باشد .
3- ناظم باید شعور ، عقل و علم داشته باشد. زیرا به عنوان مثال سنگ نمی تواند نظم ایجاد بکند پس علم ناظم و شعور ناظم هم ثابت می شود .
4- ناظم باید قدرت بی حد و بزرگی داشته باشد که بتواند چنین نظمی را بر کل عالم حاکم بکند.
این برهان برای متوسط مردم مطرح می شود نه برای دانشمندان و عقلا و حکما زیرا آنها به این برهان ها قانع نمی شوند.
حاصل سخن این شد که برهان نظم با یک شکل منطقی به این شکل مطرح می شود که در عالم نظم وجود دارد. هر نظمی ناظمی می خواهد پس عالم ناظمی دارد که به آن ناظم خدا می گوییم.