جام جم سرا: دکتر ضیاءالدین طباطبایی، جراح و متخصص بیماریهای چشم و استاد دانشگاه تهران درباره همانژیوم به جامجم میگوید: همانژیوم شایعترین تومور خوشخیم مادرزادی است که در آن مویرگهای منطقه درگیر متسع میشود و بهصورت توده عروقی خودنمایی میکند. همانژیوم ممکن است سطحی یا عمقی باشد و گاهی بلافاصله بعد از تولد یا به فاصله چند هفته یا چند ماه پس از تولد خودنمایی کند. به گفته این متخصص چشم، این تومورهای مادرزادی در کودکان اغلب به درمان نیاز ندارد و در بیشتر موارد تا پنج سالگی خودبهخود از بین میرود.
همانژیوم پلک خودبهخود هم خوب میشود
دکتر طباطبایی میگوید: همانژیوم پلک که در حوالی یک سالگی رخ میدهد، رشد نسبتا سریعی دارد، ولی بعد ثابت میماند و حدود 90 درصد آنها در سه تا پنج سالگی خودبهخود و بدون هرگونه مداخله درمانی کوچک میشود و از بین میرود. او ادامه میدهد: همانژیومهای پلک بندرت همراه با درگیری دیگر اعضای بدن از جمله مغز یا احشای داخل شکم است. در حالت اخیر، ممکن است گلبولهای خونی درون این ضایعات عروقی بماند و باعث کمخونی شود.
این متخصص بیماریهای چشم درباره ظاهر ضایعات عروقی پلک و صورت میگوید: این ضایعات نمای توتفرنگی دارد، برعکس ضایعات عمقی که نمای آبیرنگ دارند. این ضایعات هنگام گریه و بیقراری نیز حجیمتر و پررنگتر و برعکس هنگام خواب کوچکتر و کمرنگتر میشود که علت آن تجمع بیشتر خون در داخل ضایعات هنگام گریه و زور زدن است.
همانژیومها عوارض دارد
ضایعات عروقی حدقه چشم معمولا همراه با بیرونزدگی و جابهجایی کره چشم است و خطر تنبلی چشم و پیدایش انحراف را به دنبال دارد.
دکتر طباطبایی با اشاره به این مطلب میافزاید: انحراف چشم، گاهی ناشی از درگیری عضلات خارج چشم یا ثانویه به تنبلی چشم است. در مواردی که این ضایعات در سر و گردن باشد، ممکن است مشکلات تنفسی ایجاد کند و در مواردی که مغز درگیر باشد، میتواند ایجاد صرع کند. به گفته این جراح، هنگامی که حدقه چشم درگیر باشد، در مقطع رشد سریع آن، ممکن است با دیگر ضایعات کره چشم از جمله تومورها افتراق داده شود.
چرا همانژیوم بروز میکند؟
دکتر طباطبایی درخصوص علت پیدایش همانژیوم میگوید: تئوریهایی در این باره مطرح شده که مورد قبول عام نیست و در حال حاضر علت آن ناشناخته است. بهترین درمان برای این بیماران، در صورتی که عوارض رخ نداده باشد، تحتنظر قرار دادن بیمار است، در تمام بیماران باید عیوب انکساری بررسی و در صورت لزوم عینک مناسب تجویز و تنبلی چشم درمان شود تا کوچکشدن خودبهخودی ضایعه اتفاق بیفتد.
این متخصص چشم توضیح میدهد: چنانچه عوارض بیماری ظاهر شود، باید درمان را آغاز کرد. امروزه درمان شامل استفاده از پروپرانولول است که تحول شگرفی در درمان ضایعات عروقی ایجاد کرده است.
به گزارش جام جم سرا، در گذشته تجویز کورتون بهصورت خوراکی یا تزریق داخل ضایعه انجام میگرفت که در طولانیمدت باعث بروز عوارض قابل توجهی میشد و تزریق کورتون داخل ضایعه نیز خطر لخته شدن خون و حرکت این لخته در رگ را ممکن است به دنبال داشته باشد.
به گفته دکتر طباطبایی، تجویز ایندرال به صورت قرص و ژل است که عوارض بسیار ناچیزی دارد و امروزه تقریبا تمام بیماران، غیر از مواردی که کودک مبتلا به آسم یا دیابت باشد از داروی پروپرانولول برای درمان این مشکل استفاده میکنند.
گاهی ضایعهها خودبهخود خوب میشود
دکتر طباطبایی تاکید میکند: درمان تنها در مواردی که شیرخوار در معرض بروز عوارض باشد، توصیه میشود و در غیر این صورت به درمان نیاز نیست، زیرا در 90 درصد موارد تا سن پنج سالگی ضایعه خودبهخود محو میشود. او با اشاره به اینکه راهکارهای درمانی دیگر استفاده از کرایو یا لیزر یا اشعه یونیزان یا جراحی است، میافزاید: هر یک از این روشها عوارض مربوط به خود را دارد. مادران و پدرانی که فرزندشان به این مشکل مبتلا هستند باید بدانند این ضایعهها از شایعترین تومورهای مادرزادی در کودکان است که اغلب به درمان نیاز ندارد و در بیشتر موارد تا پنج سالگی خودبهخود از بین میرود و تنها در مواردی که این ضایعات عروقی باعث محرومیت چشم از تحریکات بینایی شود و خطر تنبلی چشم و پیدایش انحراف در کار باشد، درمان توصیه میشود.
شایعه پراکنی در رابطه با بیماریهای واگیر بین مردم ایجاد نگرانی میکند و نباید اجازه دهیم به این شایعات در حوزه مجازی دامن زده شود زیرا مهم ترین، قویترین و مطمئنترین مرجع اعلام بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که اطلاعات را از طریق رسانهها در اختیار مردم قرار میدهد اما در مورد ویروس آنفلوانزای خوکی باید گفت که هر زمان یکی از انواع ویروسهای آنفلوانزا در دنیا ظاهر میشود و ایجاد همهگیری میکند آن ویروس در طبیعت باقی میماند و از بین نمیرود و تبدیل به ویروس آنفلوانزای فصلی میشود.
ویروس آنفلوانزای خوکی که نام علمی آن آنفلوانزای نوع H1N1است از سال ۲۰۰۹ جزو ویروسهای آنفلوانزای فصلی شده است و در همه جای دنیا شایع است. هر سال این ویروس در فصل زمستان بویژه در فصل سرما بیماری ایجاد میکند؛ بنابراین بیماری عجیب و غیر معمولی نیست و در حال حاضر در کشور ما ویروس آنفلوانزای فصلی در حال اوج فعالیت خود است.
هر سه نوع ویروس آنفلوانزای فصلی H1N1، H3N2 و ویروس نوع B در کشور شایع است. این ویروسها بویژه در برخی استانها شیوع بیشتری دارند که از آن جمله میتوان به تهران، اصفهان، کرمانشاه، اردبیل و خراسان جنوبی اشاره کرد.
شیوع آنفلوانزا در این شهرها دلیل خاصی ندارد و ممکن است در هفته آینده استانهای دیگری درگیر آن شوند. به هر حال هر سه نوع ویروس آنفلوانزا در اوج فعالیت خود هستند. شدت، علائم و میزان خطر هر سه نوع ویروس یکسان و شبیه به سرماخوردگی است و از آنجا که این ویروسها دستگاه تنفسی را گرفتار میکنند و ایجاد ذات الریه میکنند خطرناکتر میشوند. تنها تفاوت ویروس آنفلوانزای خوکی، H3N3 و نوع B این است که ویروس H1N1 یا ویروس آنفلوانزای خوکی در زنان باردار خطرناک است.
کسانی که در معرض ابتلا به انواع شدید این بیماری هستند، باید در ابتدای فصل سرما واکسن
تزریق کنند. مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ابتدای فصل سرما چندین بار به بیماران قلبی، مبتلایان به سرطان و دیابت پیشرفته، نارسایی کلیه و کبد، افراد مسن و زنان باردار هشدار داد، واکسن آنفلوآنزا را تزریق کنند در غیر این صورت ممکن است به انواع شدیدتر این ویروس دچار شوند.
در هر حال ویروس آنفلوانزای خوکی بیماری خیلی نگرانکنندهای نیست و همان آنفلوانزای فصلی است.(دکتر محمد مهدی گویا - رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی/ایران)
به گزارش جام جم سرا به نقل از هفته نامه سلامت، برای مثال برخی از خانواده ها از پرداختن به این موضوع دوری می کنند و حتی اگر فرزندشان در مورد این موضوع ها سوال هایی را پرسید واکنش تندی نشان می دهند. از جواب دادن طفره می روند یا بدون دلیل، جواب آن را به زمان دیگری موکول می کنند.
والدین لازم است که مراقب واکنش های خود در جواب به سوال های جنسی کودکان باشند چرا که اگر جواب ندهند یا واکنش تندی نشان دهند، کودک جواب را از منابع دیگر پیدا خواهد کرد و این واکنش می تواند در تعامل سازنده بین والد و کودک تاثیر بگذارد یا اگر والدین دروغ بگویند و بعدها کودک متوجه شود که والدین دروغ گفته اند باز هم می تواند در تعامل و اعتماد کودک به والدین خدشه وارد کند.
پس لازم است که اگر کودک سوالی پرسید، جوابی که والدین می دهند، دقیق، مختصر و متناسب با شرایط سنی و درک شناختی و ذهنی کودک باشد و اگر جواب را نمی دانند، از کودک زمان بخواهند، مطالعه کنند و زمان دقیق پاسخ به کودک را اعلام کنند که مثلا پنجشنبه جواب سوال ها را خواهم داد.
در این حالت اولا کودک متوجه می شود که حتی والدین هم برخی مواقع جواب سوالی را نمی دانند و باید مطالعه کنند تا جواب را پیدا کنند و این در حالی است که به سوال کودک اهمیت داده می شود و ثانیا برای دست یافتن به جواب نیاز به صبر و تحمل است که هر دو حالت می تواند توسط کودک الگوبرداری شود.
آموزش زودهنگام کودک را مضطرب می کند
توصیه ما به والدین این است که اگر کودک سوال هایی را در زمینه جنسی مطرح کرد، به هیچ وجه مضطرب، نگران و عصبی نشوند. واکنش والدین هنگام رویارویی با سوال های جنسی کودکان بسیار مهم است.
به این مثال توجه کنید؛ کودکی از پدرش می پرسد: «پدر می خواهم در مورد به دنیا آمدنم از شما سوال بپرسم.» پدر با شنیدن این جمله کمی مضطرب می شود و از کودک می خواهد کنار او بنشیند. سپس پدر شروع می کند به توضیح دادن در مورد نحوه تشکیل جنین و رشد کودک در رحم مادر. در واقع پدر به صورت کامل اطلاعاتی را در اختیار فرزندش قرار می دهد اما در پایان صحبت های پدر، کودک می گوید: «من منظورم این نبود. دوست من در یک بیمارستان به دنیا آمد و من هم می خواستم بدانم دقیقا در چه بیمارستانی متولد شدم؟»
مانند این مثالی که برایتان زدیم این خیلی مهم است که تا کودک در مورد موضوعی خاص از والدین سوال نپرسیده، آنها توضیحی در مورد جزییات ندهند. در واقع والدین باید بدانند کودک چه پرسید، بدانند که میزان اطلاعات وی چقدر است و چگونه درک می کند. با پرسیدن این سوال که «تو چی فکر می کنی؟ برداشت تو چیه؟» و متناسب با شرایط کودک پاسخ دهند.
به همین دلیل است که آموزش زودهنگام کودکان در مورد مسائل جنسی باعث می شود آنها اطلاعات سنگینی را در ذهن شان بسپارند که قابلیت هضم آن را نداشته باشند. این کار باعث بروز اضطراب و حتی خشم کودک نسبت به والدین می شود.
برعکس این موضوع هم صدق می کند. یعنی اگر کودکان خیلی دیر از والدین شان اطلاعاتی در زمینه جنسی دریافت کنند (حدود 15 و 16 سالگی) باعث می شود این اطلاعات را یا از دوستان و همسالان خود به دست آورند یا مورد تمسخر واقع شوند.
منظور کودک را از طرح سوال بفهمید
وقتی می خواهید سوال های جنسی کودکان را جواب دهید باید جواب تان متناسب با شرایط سنی کودک و همچنین درک او از جوابی باشد که به او می دهید. جواب ها نباید پایان باز یا خیلی بسته داشته باشد. جواب دادن به کودک را به آینده ای نامعلوم موکول نکنید و او را بی جواب نگذارید. در جواب دادن به سوال کودک مهم است که بدانیم منظور کودک از مطرح کردن آن سوال خاص دقیقا چه بوده است؟
مانند مثالی که برای تان گفتیم کودک ممکن است سوالی را مطرح کند اما منظور خاصی از طرح آن سوال نداشته باشد اما پدر اطلاعاتی را در اختیار او قرار می دهد که نیازی نیست. بنابراین باید بدانیم منظور کودک از طرح پرسش چیست و میزان اطلاعات او در زمینه موضوع های جنسی تا چه اندازه ای بوده و ما اجازه داریم چه میزان اطلاعات را به او بدهیم.
گپ و گفتی با «فاطمه مقیمی»، از ثروتمندترین زنان ایران
ماجرای حضور «سیده فاطمه مقیمی» در این عرصه از ابتدا تا به امروزش شنیدنی است. او چهره برتر کارآفرین جهان اسلام، رییس کانون زنان بزرگان ایران، موسس یکی از بزرگ ترین شرکت های حمل و نقل کشور و پای ثابت فعالیت های اجتماعی انسان دوستانه و نیکوکارانه است.
خودش را پیش از هر چیز همسر و مادر معرفی می کند و از همسرش به عنوان نیروی محرک و امید دهنده در همه فعالیت هایش نام می برد. نکته جالب در خلال صحبت های مقیمی این است که هر کجا مردی فرصت یا حمایتی را در اختیارش گذاشته صادقانه مطرح می کند و کوچک ترین اشاره ای به سنگ اندازی های احتمالی مسیر پر فر از و نشیب زندگی حرفه ای اش نمی کند. آنها که مقیمی را می شناسند، خصوصیت بارز او را دیدن فرصت ها و تمرکز بر یادگیری و کسب تجربه می دانند. او به تارگی به عنوان کارآفرین برتر آسیاپاسفیک انتخاب شده است.
- بعد از اتمام تحصیلات، اوایل انقلاب وقتی دنبال کار می گشتم به طور اتفاقی به عنوان مترجم وارد یک شرکت حمل و نقل شدم. زبان انگلیسی وسیله ای شد که بتوانم وارد فضای کاری شوم که تنها فرصت من در شرایط آن زمان بود. شغلی که در واقع ربطی به رشته تحصیلی ام که راه و ساختمان بود نداشت اما محملی شد برای برداشتن گام های بعدی من. این کار را با علاقه ادامه دادم هر چند انتخاب زیادی برای یک دختر جوان در آن برهه وجود نداشت اما تصمیمم را گرفته بودم که به طور تخصصی این رشته را ادامه دهم.
کار در حوزه حمل و نقل با روحیات شما سازگار بود؟ این سوالی است که احتمالا خیلی از شما پرسیده می شود چون عموما این برداشت وجود دارد که کار در حوزه صنعت حمل و نقل فضای به اصطلاح مردانه ای داشته باشد...
- از وقتی که یادم می آید، نوع بازی ها برایم معنی نداشت که این بازی دخترانه و این بازی پسرانه است. اتفاقا در دوران کودکی و نوجوانی علاقه ام بیشتر به سمت بازی ها و ورزش های به اصطلاح پسرانه بود. مثل فوتبال (هر چند که فوتبال ورزشی مختص مردان نیست اما به واسطه کلیشه ها اینطور در جامعه جا افتاده است). در کار تمرکز من روی کار بود نه فضا. آنقدر کارم را با اشتیاق انجام می دادم که کارفرما همیشه تشویقم می کرد. پس از پنج ماه کارفرما به من مسئولیت بخش کامیونی شرکت را واگذار کرد و این نزدیک ترین تجربه من در حوزه حمل و نقل بود. سه سال بعد تصمیم گرفتم به صورت مستقل کار کنم و دو سال طول کشید تا دفتر خودم را تاسیس کردم.
تشکیل خانواده روی روند کاری شما چه تاثیری داشت؟
- خانواده اساس زندگی است و تاثیر به سزایی در موفقیت زن در خارج از منزل دارد. من همیشه می گویم موتور محرک من همسرم است. اگر او نبود قطعا من موقعیت الانم را نداشتم. به من می گوید جامعه به گردن تو حق دارد و باید این حق را ادا کنی، نگران من و بچه ها نباش که تو حتی بیشتر از یک همسر و مادر حواست به ما هست، و علاوه بر اینها این را می داند که اگر در تصمیم گیری آزاد باشم حتما به هدفم می رسد. همدلی و همکاری زوجین حتما در پیشبرد اهداف موثر است خصوصا زنان که باید تلاش مضاعف داشته باشند. با کمی حمایت می شود هر دو بعد زندگی را پوشش داد؛ هم مادری موفق بود و هم یک بازرگان و فعال اقتصادی.
- یقینا بی تاثیر نیست اما جنسیت فرد مشوق مهم نیست. البته همواره در زندگی ام همسرم حتی بیشتر از خودم به توانایی ام ایمان داشت و تشویقم می کرد تا تجربه های نو و تازه ای را شروع کنم اما شخصا مهم ترین دلیل پیشرفتم را در گرو صداقتم می دانم. همیشه روی آن تکیه کرده ام و هیچ وقت پشیمان نشده ام.
با وجود مشغله زیادتان در برنامه های خیرخواهانه اجتماعی زیادی همکاری دارید. در حال حاضر بازرس علی البدل شورای عالی هلال احمر و عضو فعال این سازمان هستید و در برگزاری بازارچه های خیریه و کارآفرینی حضور پررنگ دارید و فعالیت های مشابه دیگر. چه لزومی برای حضور فیزیکی تان هست وقتی می توانید دورا دور هم موثر باشید؟
- مشارکت اجتماعی از نظر من وظیفه همه است. وظیفه ای که نادیده گرفتن آن از نظر من درست نیست. حضور و مشارکت در جلسه های مختلف اطمینان بیشتری به من می دهد که این وظیفه را درست انجام داده ام. تلاش برای بهبود و کمک به دیگران برای زندگی بهتر انرژی مضاعفی برای فعالیت های دیگر به من می دهد.
به نظر شما چرا زنان حضور کمرنگ تری در حوزه اقتصادی دارند، ایا به خاطر فضای مردسالارانه حاکم بر جامعه نیست؟
- من معتقدم زنان ما را بیشتر از اینکه فضای مردسالارنه محدود کند عدم توانمندی است که زمینگیر می کند. به نظرم در هر موقعیتی فارغ از زنانه یا مردانه بودن آن، اگر کار درست و اصولی انجام شود موفقیت در آن تضمین شده است. بله شاید برای ما زنان سخت تر باشد اما وقتی ثابت کردید کارتان را بلدید دیگر کسی نمی تواند جلوی پیشرفت شما را بگیرد.
به طور مرتب جلسات کارآفرینی و کارگروه هایی با حضور شما برگزار می شود. هدف شما از برگزاری این جلسات چیست؟
- همه فعالیت های موفق از یک ایده شروع شده اند. من وظیفه اجتماعی خودم می دانم با مشاوره دادن و گفتگو این امکان را در اختیار جوانان داوطلب فعالیت اقتصادی قرار بدهم که با اشتباهات کمتری در این راه قدم بردارند. در واقع تجربه همه سال های فعالیت خودم را در اختیار آنها قرار می دهم. خوشبختانه استقبال خوبی از این جلسات می شود.
شروع کار خودتان و مستقل شدن حرفه تان با چه چالش هایی روبرو بودید؟
- من با سرمایه ای حدود 500 هزار تومان در اتاقی در شرکت همسرم کار را شروع کردم. خودم تنها همه کارهایش را انجام می دادم. اجازه ندادم مشکلات سد راهم بشود. در حال حاضر 200 کامیون فعال در رفت و آمد در شرکت سدیدبار مشغولند و در حمل و نقل دریایی نیز فعالیت دارم. آن وقت ها کسی یک زن را در این شغل نمی پذیرفت. بدون هیچ دلیلی مانع تراشی می کردند. مثلا می گفتند تحصیلاتت مرتبط نیست یا بهانه های دیگر اما هیچ کدام باعث نشد دست از تلاش بکشم. حتی توهین هم شنیدم اما آنقدر تمرکزم روی شغلم بود که هیچ کدام برایم اهمیت نداشت. خوشحال بودم که به تنهایی و بدون وابستگی توانسته ام به هدفم برسم. تحصیلاتم را در رشته حمل و نقل ادامه دادم و به عنوان اولین مدیرعامل شرکت های حمل و نقل توانستم مجوز بگیرم.
پس معتقدید ما زنان می توانیم؟
- قطعا می توانیم. ایرانی ها باهوش هستند و با کمی تلاش و خلاقیت می توانند به هر چیزی که می خواهند برسند. اگر خودمان را باور کنیم و کمی اعتماد به نفس داشته باشیم غیرممکنی برای ما وجود نخواهد داشت. نباید منتظر ماند تا بسترها فراهم شود. حداقل ها را باید دید و از آنها استفاده کرد. اهرم مهم برای زنان آن آموزش است. هیچ وقت نباید از یادگیری و آموزش غافل شده اید به روز بود تا بتوان با دنیا تعامل داشت.
- بانک توسعه اسلامی متولی اجرای این مراسم بود که از 56 کشور جهان اسلام کسانی که کاندیدای حضور در این جشنواره بودند مدارک خود را در سال 2012 به عنوان کارآفرین به آن جشنواره ارائه کردند و مباحث جنسیتی نیز مطرح نبود. من هم در حوزه کارآفرینی در صنعت حمل و نقل مدارک خود را به آنجا ارسال کردم که از طرف هیئت داوری مورد تایید قرار گرفت و پس از 6 ماه با من تماس گرفته شد و خبر دادند که به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام انتخاب شدم و در مراسمی که در کشور سودان برگزار شد این عنوان به من اهدا شد.
در میان داوران انتخاب کارآفرین برتر جهان اسلام هیچ ایرانی وجود نداشت و ما همیشه آرزو می کنیم ایرانی ها نیز بتوانند در جایگاه داوری های بین المللی قرار بگیرند چرا که در آن جشنواره داوری از ایران وجود نداشت در حالی که از بین 360 پرونده 20 مورد از آن پرونده ها مربوط به کاندیداهای ایرانی می شد.
آینده زنان ایرانی را در حوزه اقتصادی و بازرگانی چطور می بینید؟
- همه چیز در گرو به روز بودن و همگام بودن با دنیاست. وقتی علم یک کار را کسب کنید، قدرت انجام آن را دارید. زنان باید خودشان را باور کنند و در کلیشه هایی که برای شان تعریف شده محدود نشوند و از همه مهم تر اینکه از تجارت نترسند. این به معنی بی اهمیت خواندن نقش همسری و مادری نیست بلکه از محمل خانواده می توان بهترین تشویق ها را گرفت. ما باید بتوانیم این اطلاعات را به عنوان زکات علم خود نشر دهیم و در اختیار دیگر زنان جامعه خود قرار دهیم.
بچه های تان را به ادامه راه خودتان تشویق می کنید؟
- پسرم مهندس عمران است و دخترم در حال گذراندن دوره ارشد. هیچ کدام تمایلی ندارند دنباله رو من باشند و از آنجا که معتقدم هر کس باید در انتخاب مسیر زندگی خودش آزاد باشد، در این باره تصمیم گیرنده نهایی خود بچه ها هستند.
ماجرای حضور «سیده فاطمه مقیمی» در این عرصه از ابتدا تا به امروزش شنیدنی است. او چهره برتر کارآفرین جهان اسلام، رییس کانون زنان بزرگان ایران، موسس یکی از بزرگ ترین شرکت های حمل و نقل کشور و پای ثابت فعالیت های اجتماعی انسان دوستانه و نیکوکارانه است.
خودش را پیش از هر چیز همسر و مادر معرفی می کند و از همسرش به عنوان نیروی محرک و امید دهنده در همه فعالیت هایش نام می برد. نکته جالب در خلال صحبت های مقیمی این است که هر کجا مردی فرصت یا حمایتی را در اختیارش گذاشته صادقانه مطرح می کند و کوچک ترین اشاره ای به سنگ اندازی های احتمالی مسیر پر فر از و نشیب زندگی حرفه ای اش نمی کند. آنها که مقیمی را می شناسند، خصوصیت بارز او را دیدن فرصت ها و تمرکز بر یادگیری و کسب تجربه می دانند. او به تارگی به عنوان کارآفرین برتر آسیاپاسفیک انتخاب شده است.
- بعد از اتمام تحصیلات، اوایل انقلاب وقتی دنبال کار می گشتم به طور اتفاقی به عنوان مترجم وارد یک شرکت حمل و نقل شدم. زبان انگلیسی وسیله ای شد که بتوانم وارد فضای کاری شوم که تنها فرصت من در شرایط آن زمان بود. شغلی که در واقع ربطی به رشته تحصیلی ام که راه و ساختمان بود نداشت اما محملی شد برای برداشتن گام های بعدی من. این کار را با علاقه ادامه دادم هر چند انتخاب زیادی برای یک دختر جوان در آن برهه وجود نداشت اما تصمیمم را گرفته بودم که به طور تخصصی این رشته را ادامه دهم.
کار در حوزه حمل و نقل با روحیات شما سازگار بود؟ این سوالی است که احتمالا خیلی از شما پرسیده می شود چون عموما این برداشت وجود دارد که کار در حوزه صنعت حمل و نقل فضای به اصطلاح مردانه ای داشته باشد...
- از وقتی که یادم می آید، نوع بازی ها برایم معنی نداشت که این بازی دخترانه و این بازی پسرانه است. اتفاقا در دوران کودکی و نوجوانی علاقه ام بیشتر به سمت بازی ها و ورزش های به اصطلاح پسرانه بود. مثل فوتبال (هر چند که فوتبال ورزشی مختص مردان نیست اما به واسطه کلیشه ها اینطور در جامعه جا افتاده است). در کار تمرکز من روی کار بود نه فضا. آنقدر کارم را با اشتیاق انجام می دادم که کارفرما همیشه تشویقم می کرد. پس از پنج ماه کارفرما به من مسئولیت بخش کامیونی شرکت را واگذار کرد و این نزدیک ترین تجربه من در حوزه حمل و نقل بود. سه سال بعد تصمیم گرفتم به صورت مستقل کار کنم و دو سال طول کشید تا دفتر خودم را تاسیس کردم.
تشکیل خانواده روی روند کاری شما چه تاثیری داشت؟
- خانواده اساس زندگی است و تاثیر به سزایی در موفقیت زن در خارج از منزل دارد. من همیشه می گویم موتور محرک من همسرم است. اگر او نبود قطعا من موقعیت الانم را نداشتم. به من می گوید جامعه به گردن تو حق دارد و باید این حق را ادا کنی، نگران من و بچه ها نباش که تو حتی بیشتر از یک همسر و مادر حواست به ما هست، و علاوه بر اینها این را می داند که اگر در تصمیم گیری آزاد باشم حتما به هدفم می رسد. همدلی و همکاری زوجین حتما در پیشبرد اهداف موثر است خصوصا زنان که باید تلاش مضاعف داشته باشند. با کمی حمایت می شود هر دو بعد زندگی را پوشش داد؛ هم مادری موفق بود و هم یک بازرگان و فعال اقتصادی.
- یقینا بی تاثیر نیست اما جنسیت فرد مشوق مهم نیست. البته همواره در زندگی ام همسرم حتی بیشتر از خودم به توانایی ام ایمان داشت و تشویقم می کرد تا تجربه های نو و تازه ای را شروع کنم اما شخصا مهم ترین دلیل پیشرفتم را در گرو صداقتم می دانم. همیشه روی آن تکیه کرده ام و هیچ وقت پشیمان نشده ام.
با وجود مشغله زیادتان در برنامه های خیرخواهانه اجتماعی زیادی همکاری دارید. در حال حاضر بازرس علی البدل شورای عالی هلال احمر و عضو فعال این سازمان هستید و در برگزاری بازارچه های خیریه و کارآفرینی حضور پررنگ دارید و فعالیت های مشابه دیگر. چه لزومی برای حضور فیزیکی تان هست وقتی می توانید دورا دور هم موثر باشید؟
- مشارکت اجتماعی از نظر من وظیفه همه است. وظیفه ای که نادیده گرفتن آن از نظر من درست نیست. حضور و مشارکت در جلسه های مختلف اطمینان بیشتری به من می دهد که این وظیفه را درست انجام داده ام. تلاش برای بهبود و کمک به دیگران برای زندگی بهتر انرژی مضاعفی برای فعالیت های دیگر به من می دهد.
به نظر شما چرا زنان حضور کمرنگ تری در حوزه اقتصادی دارند، ایا به خاطر فضای مردسالارانه حاکم بر جامعه نیست؟
- من معتقدم زنان ما را بیشتر از اینکه فضای مردسالارنه محدود کند عدم توانمندی است که زمینگیر می کند. به نظرم در هر موقعیتی فارغ از زنانه یا مردانه بودن آن، اگر کار درست و اصولی انجام شود موفقیت در آن تضمین شده است. بله شاید برای ما زنان سخت تر باشد اما وقتی ثابت کردید کارتان را بلدید دیگر کسی نمی تواند جلوی پیشرفت شما را بگیرد.
به طور مرتب جلسات کارآفرینی و کارگروه هایی با حضور شما برگزار می شود. هدف شما از برگزاری این جلسات چیست؟
- همه فعالیت های موفق از یک ایده شروع شده اند. من وظیفه اجتماعی خودم می دانم با مشاوره دادن و گفتگو این امکان را در اختیار جوانان داوطلب فعالیت اقتصادی قرار بدهم که با اشتباهات کمتری در این راه قدم بردارند. در واقع تجربه همه سال های فعالیت خودم را در اختیار آنها قرار می دهم. خوشبختانه استقبال خوبی از این جلسات می شود.
شروع کار خودتان و مستقل شدن حرفه تان با چه چالش هایی روبرو بودید؟
- من با سرمایه ای حدود 500 هزار تومان در اتاقی در شرکت همسرم کار را شروع کردم. خودم تنها همه کارهایش را انجام می دادم. اجازه ندادم مشکلات سد راهم بشود. در حال حاضر 200 کامیون فعال در رفت و آمد در شرکت سدیدبار مشغولند و در حمل و نقل دریایی نیز فعالیت دارم. آن وقت ها کسی یک زن را در این شغل نمی پذیرفت. بدون هیچ دلیلی مانع تراشی می کردند. مثلا می گفتند تحصیلاتت مرتبط نیست یا بهانه های دیگر اما هیچ کدام باعث نشد دست از تلاش بکشم. حتی توهین هم شنیدم اما آنقدر تمرکزم روی شغلم بود که هیچ کدام برایم اهمیت نداشت. خوشحال بودم که به تنهایی و بدون وابستگی توانسته ام به هدفم برسم. تحصیلاتم را در رشته حمل و نقل ادامه دادم و به عنوان اولین مدیرعامل شرکت های حمل و نقل توانستم مجوز بگیرم.
پس معتقدید ما زنان می توانیم؟
- قطعا می توانیم. ایرانی ها باهوش هستند و با کمی تلاش و خلاقیت می توانند به هر چیزی که می خواهند برسند. اگر خودمان را باور کنیم و کمی اعتماد به نفس داشته باشیم غیرممکنی برای ما وجود نخواهد داشت. نباید منتظر ماند تا بسترها فراهم شود. حداقل ها را باید دید و از آنها استفاده کرد. اهرم مهم برای زنان آن آموزش است. هیچ وقت نباید از یادگیری و آموزش غافل شده اید به روز بود تا بتوان با دنیا تعامل داشت.
- بانک توسعه اسلامی متولی اجرای این مراسم بود که از 56 کشور جهان اسلام کسانی که کاندیدای حضور در این جشنواره بودند مدارک خود را در سال 2012 به عنوان کارآفرین به آن جشنواره ارائه کردند و مباحث جنسیتی نیز مطرح نبود. من هم در حوزه کارآفرینی در صنعت حمل و نقل مدارک خود را به آنجا ارسال کردم که از طرف هیئت داوری مورد تایید قرار گرفت و پس از 6 ماه با من تماس گرفته شد و خبر دادند که به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام انتخاب شدم و در مراسمی که در کشور سودان برگزار شد این عنوان به من اهدا شد.
در میان داوران انتخاب کارآفرین برتر جهان اسلام هیچ ایرانی وجود نداشت و ما همیشه آرزو می کنیم ایرانی ها نیز بتوانند در جایگاه داوری های بین المللی قرار بگیرند چرا که در آن جشنواره داوری از ایران وجود نداشت در حالی که از بین 360 پرونده 20 مورد از آن پرونده ها مربوط به کاندیداهای ایرانی می شد.
آینده زنان ایرانی را در حوزه اقتصادی و بازرگانی چطور می بینید؟
- همه چیز در گرو به روز بودن و همگام بودن با دنیاست. وقتی علم یک کار را کسب کنید، قدرت انجام آن را دارید. زنان باید خودشان را باور کنند و در کلیشه هایی که برای شان تعریف شده محدود نشوند و از همه مهم تر اینکه از تجارت نترسند. این به معنی بی اهمیت خواندن نقش همسری و مادری نیست بلکه از محمل خانواده می توان بهترین تشویق ها را گرفت. ما باید بتوانیم این اطلاعات را به عنوان زکات علم خود نشر دهیم و در اختیار دیگر زنان جامعه خود قرار دهیم.
بچه های تان را به ادامه راه خودتان تشویق می کنید؟
- پسرم مهندس عمران است و دخترم در حال گذراندن دوره ارشد. هیچ کدام تمایلی ندارند دنباله رو من باشند و از آنجا که معتقدم هر کس باید در انتخاب مسیر زندگی خودش آزاد باشد، در این باره تصمیم گیرنده نهایی خود بچه ها هستند.
خبرگزاری آریا -
بسیاری از مبتلایان به اختلال وسواس فکری – عملی به علت ترس از انگ اختلال روانی، مشکلاتشان را ده ها سال از خانواده مخفی می کنند یا در برابر اعتراض های دیگران مشکل خود را نمی پذیرند و همین موضوع باعث شدیدتر شدن مشکلشان می شود.
درحالی که این افراد به نوعی اختلال اضطرابی دچارند که زندگی شان را تحت الشعاع قرار داده است. این مشکل روانشناختی که زمانی، فقط در متون تخصصی شناخته شده بود، اکنون بخشی از فرهنگ عامه شده است.
این مشکل گاهی آنقدرشدید می شود که باعث مشکلات زیادی از نظر اقتصادی، جسمی و ارتباطات اجتماعی می شود. مثلا افرادی که دارای نوعی وسواس به نام وسواس شستشو هستند بسیاری از ما در یکی از اقوام، اطرافیان یا دوستانمان موردی از آنرا سراغ داریم، بر اثر شستشوهای بسیار دچار مشکلات جسمی زیادی مانند کمردرد و اگزمای شدید پوست می شوند، چندین برابر بقیه هزینه آب پرداخت می کنند و به خاطر وسواسی که دارند ارتباط خود را با بسیاری از دوستان و اقوام خود که حساسیت آنها را در نظر نمی گیرند، قطع می کنند و حتی ممکن است سال ها باشد که مسافرت نرفته اند چون هیچ جایی را تمیز نمی دانند.
در این نوشته سعی داریم کمی در مورد علائم و نشانه ها روش های درمان این مشکل شایع روانشناختی صحبت کنیم. البته تمرکز ما در این مطلب بیشتر بر روی وسواس فکری – عملی است.
علائمی متنوع
وسواس انواع مختلفی دارد و به صورت کلی به دو نوع وسواس فکری و وسواس فکری – عملی تقسیم می شود. اگر چه تکرار اجباری رفتار یا هجوم ناخودآگاه افکار تکرارشونده علامت اصلی وسواس است، بعضی علائم دیگر که ممکن است با وسواس همراه باشد عبارتند از:
* عجول بودن
* کمال گرایی
* تردید
* مشکل در تصمیم گیری
* حساس بودن بیش از حد به وقت و زمان
* اطمینان طلبی (پرسیدن نظر تعداد زیادی از اطرافیان در مورد یک تصمیم هر چند کوچک، مثلا رنگ یک لباس)
* سرزنش بیش از حد خود و دیگران
* احساس گناه بیش از حد
شیوع اختلال
پژوهش ها نشان می دهد میزان شیوع اختلال وسواس فکری – عملی در بسیاری از فرهنگ های گوناگون دنیا شبیه یکدیگر است. آمارها نشان می دهد از هر صد نفر، دو یا سه نفر در طول زندگی خود، این علائم را دارند.
اگرچه اختلال وسواس فکری – عملی معمولا در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود، ممکن است در دوران کودکی نیز آغاز شود و البته احتمال بروز آن در زن و مرد یکسان است.
آیا من بیمارم؟
ممکن است شما کف منزلتان را آنقدر تمیز نگه دارید که برق بزند یا اینکه بخواهید خرت و پرت هایتان را مرتب قرار دهید. این مسئله به طور لزوم به این معنا نیست که شما اختلال وسواس دارید. در اختلال وسواس فکری – عملی، کیفیت زندگی شما به گونه ای آزاردهنده افت می کند و افکار سمج، اعمال و تشریفات وسواسی بیشتر وقت شما را پر می کند، طوری که در سایر حیطه های زندگی اعم از شغل، تحصیل و غیره دچار افت عملکرد می شوید و این مسئله باعث آزار اطرافیانتان می شود.
بسیاری از بزرگسالان، از وسواس های خود و اینکه بیشتر آنها بی معنا هستند، آگاهند اما قادر به کنترل آنها نیستند و خود را در چنگ آنها اسیر می بینند. البته کودکان مبتلا ممکن است متوجه نشوند مشکل دارند. کودکان ممکن است حضور در مدرسه را سخت بدانند و بزرگسالان کار کردن برایشان دشوار باشد.
چنانچه وسواس ها زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده است، با یک روانشناس در ارتباط باشید. افراد وسواسی به طور عموم، از وضعیتشان خجل یا کلافه هستند اما اگرچه وسواس جزو مشکلاتی است که به درمان مقاوم است، می توان آن را تا حد قابل قبولی درمان کرد.
درمان وسواس فکری – عملی
اولین قدم در بهبود وسواس این است که فرد بپذیرد این مشکل را دارد و وسواس علت بسیاری از مشکلات دیگر اوست. در مواردی که درمان وسواس خیلی زود آغاز شود و مشکل چندان شدید نباشد، معمولا با استفاده از روان درمانی به تنهایی می توان آن را بهبود بخشید اما در مواردی که مشکل مزمن شده است یا علائم شدید است، معمولا ترکیب از روان درمانی و دارودرمانی اثربخشی بیشتری دارد. در بعضی موارد شدیدتر یا زمانی که مشکل شدید است و فرد قادر به مصرف دارو نیست، گاهی استفاده از شوک درمانی نیز مطرح می شود.
در سال های اخیر روشی به نام جراحی عصبی را برای موارد شدید و علاج ناپذیر این اختلال بررسی کرده اند. قبل از اینکه فرد به این جراحی حتی فکر کند، باید حداقل به مدت پنج سال دچار این اختلال باشد و به سایر روش های درمانی که اشاره شد جواب نداده باشد.
در روان درمانی وسواس، فرد با کمک یک متخصص از دلایل بروز مشکلش آگاه می شود و مهارت های لازم برای مقابله با استرس های زندگی اش را که سبب تشدید علائم می شود، تمرین می کند. در مدلی از روان درمانی که درمان شناختی – رفتاری نامیده می شود و بر اساس تحقیقات از روش های موثر در درمان وسواس است، فرد با افکار و باورهای ناکارآمد خود که در افکار و رفتار وسواسی او دخیل اند، آشنا می شود و پس از آن از تکنیک های رفتاری مختلف برای کاهش رفتارهای وسواسی استفاده می شود.
نقش مهم اطرافیان
بر اساس تجارب بالینی و تحقیقات، اطرافیان نزدیک و به ویژه خانواده یک فرد دچار وسواس، هم از آن تاثیر می گیرند و هم می توانند در تشدید یا بهبود علائم وسواس یک فرد تاثیرگذار باشند.
احتمال افسردگی و وسواس در فرزندان و همسر افراد وسواسی زیاد است. در بسیاری موارد اطرافیان از اینکه باید مدام مراقب رفتار خود باشند، تا مورد انتقاد فرد دچار وسواس قرار نگیرند، خسته و عصبی می شوند.
از این رو یکی از بخش های درمان این است که پس از آگاهی دادن به فرد در مورد مشکلش و اینکه اطرافیان با رعایت بیش از حد باعث تشدید مشکل او می شوند، از اطرافیان می خواهیم از اطاعت های بیش از حد از انتظارات غیرمعمول او اجتناب کنند تا هم خودشان در معرض آسیب قرار نگیرند و هم به درمان فرد دچار وسواس کمک کنند.
مثل مادری که از افراد خانواده انتظار دارد هر روز به محض ورود به خانه و قبل از دست زدن به چیزی، با آیینخاصی که او تعیین می کند مثلا رد شدن از روی روزنامه هایی که او از درب ورودی تا درب حمام چیده است، حمام کنند و همه لباس های خود را بشویند.
در درمان پس از آگاهی سازی با اطلاع خود فرد، به تدریج پیروزی از این دستورات توسط اعضای خانواده متوقف می شود.
پاره ای نکات دیگر که خود فرد و اطرافیان می توانند در نظر گیرند عبارتند از:
1- وسواس یک رفتار تکرار شونده غیر ارادی است، بنابراین فرد در مورد آن نباید احساس گناه کند و نیازی به جبران آنندارد. احساس گناه، وسواس را تشدید می کند.
2- وسواس بیماری است که خودش، خودش را تقویت می کند. بنابراین هر چقدر به فرمان های وسواسی ذهنتان بیشتر توجه کنید، قوی تر می شوند. وقتی ذهن شما می گوید بیست بار بشور و شما ناخودآگاه این کار را می کنید، احتمالا باید دفعه بعد به سی بار هم تن دهید تا شاید از اضطراب خلاصی پیدا کنید.
3- افراد رفتارهای وسواسی را انجام می دهند تا از اضطراب، احساس گناه، نگرانی و سایر احساسات ناخوشایند رهایی پیدا کنند اما متاسفانه این رهایی خیلی موقتی است و گاهی فقط چند دقیقه دوام دارد. مثل خوردن مسکن برای یک درد. در حالی که علت درد را هنوز نمی دانیم چیست.
4- فرد مبتلا به اختلال را به انجام تکالیف درمانی تشویق کنید.
5- اضطراب و نگرانی دائمی یکی از مشکلات عمده افراد وسواسی است. در محیطی همدلانه و عاری از سرزنش و تمسخر، به او اجازه دهیم درباره اضطراب و نگرانی اش با ما صحبت کند.
6- از رفتارهای او تعجب نکنیم چون همانگونه که قبللا ذکر شد رفتارهای او اجبارگونه و فاقد اختیار است و خودش را نیز آزرده ساخته است. با هر بار تعجب و عکس العمل نادرست، او را یک قدم از درمان دور می کنیم.
7- مسخره کردن یا مطرح کردن مشکلات رفتاری فرد وسواس در جمع، او را سرخورده و عصبی می کند و نتیجه آن چیزی جز تکرار همان رفتارها نیست.
8- حتی پیشرفت های کوچک را هم تشویق کنید.
9- از اطمینان بخشی در مورد وسواس ها پرهیز کنید.
10- با کمک نکردن، کمکش کنید! (به آداب وسواسی وی دامن نزنید)
در پایان لازم به یادآوری است که وسواس از جمله مشکلات روانشناختی مهم محسوب می شود و نیازمند درمان های بالینی و دارویی است.
آشنایی با عواملی که می تواند در شکل گیری اختلال وسواس فکری – عملی موثر باشد
چه اتفاقی می تواند برای من افتاده باشد؟
عوامل مختلفی در ایجاد وسواس مؤثرند، که از آن جمله می توان به وراثت و نوع تربیت اشاره کرد.
وراثت و عوامل زیستی
تحقیقات بسیاری نشان داده است، وراثت یکی از عوامل مهم در بروز وسواس است. بنابراین احتمال بروز این مشکل د رافرادی که سابقه وسواس در پدر، مادر یا اقوام درجه یک پدر یا مادر آنها وجود دارد بیشتر است.
البته معمولا کسانی که سابقه خانوادگی وسواس دارند، زمانی دچار وسواس شدید می شوندکه به دلیل مشکلات محیطی یا سبک تربیتی ناکارآمد دچار استرس باشند.
از نظر زیستی نیز سروتونین یکی از انتقال دهنده های عصبی است (یعنی مواد شیمیایی در مغز که در جهت انتقال اطلاعات در سلولن های عصبی عمل می کنند) که به هم خوردن تعادل شیمیایی آن در مغز، می تواند به اختلال وسواس دامن بزند.
اما سروتونین نیز پاسخ کامل نیست. به طور یقین عوامل دیگری نیز وجود دارندکه در بروز این اختلال نقش دارند.
برای مثال با استفاده از ابزار نوین تصویربرداری، مغز افراد مبتلا به این اختلال را با افراد عادی مقایسه کرده اند و در زمینه کارکرد مغز و اندازه قسمت های مختلف مغز آنان، تفاوت هایی را یافته اند.
عوامل محیطی
عوامل محیطی مختلفی در شکل گیری وسواس دخیل اند. مثلا بعضی از نظریه پردازان معتقدند سختگیری در آموزش آداب دستشویی رفتن در سال های اولیه کودکی، ممکن است منجر به بروز وسواس در کودک شود و تا سال های بزرگسالی باقی بماند.
علاوه بر آموزش توالت، کلا سبک های فرزندپروری بسیار سختگیرانه که در آن، والدین قوانین سخت اعمال می کنند و انتظاراتی بیش از حد توان بچه ها را دارند، می تواند زمینه ساز وسواس شود. تجربه نشان داده است افرادی که والدینشان از آنها بیش از حد انتظار داشته اند، معمولا خودشان هم از خود انتظار غیرواقع بینانه ای دارند و در زندگی به خودشان و شاید اطرافیانشان بسیار سخت می گیرند و به همین دلیل معمولا با اینکه افراد موفقی هستند، از زندگی شان چندان لذت نمی برند.
افرادی که اصطلاحا کمال گرا نامیده می شوند، معمولا دسته ای از این افراد هستند. از دیگر عوامل مهم، الگوبرداری از فرد دچار وسواس است.
کودکانی که در کودکی شاهد رفتارهای وسواسی والدین یا یکی از اطرافیان نزدیک خود بوده اند، ممکن است بر اثر مشاهده، این رفتار را آموخته باشند.
وقتی مادر یا پدر پس از بیرون آمدن کودک از دستشویی، از او می پرسد «دست هایت را شستی؟» و او جواب می دهد بله اما از او خواسته می شود برود و تمیزتر بشوید، به تدریج این مطمئن نبودن در خود بچه هم شکل می گیرد. البته این امر فقط مربوط به کودکی نیست.
تجربه بالینی نشان داده است گاهی رفتارهای وسواسی یکی از همسران سبب بروز یا شدت وسواس در دیگری شده است. استرس های مختلف نیز از جمله مواردی است که می تواند به بروز یا شدت گرفتن وسواس یک فرد منجر شود. بیشتر افراد دچار وسواس اشاره می کنند وقتی دچار استرس می شوند یا به هر دلیلی ناراحتی دارند، وسواس آنها شدیدتر می شود.
منبع:سپیده دانایی/برترین ها