7 سوال عجیبی که کمک میکند تا هدف زندگی خود را دریابید!
پیدا کردن هدف زندگی آنقدر هم که فکر میکنید سخت و گیج کننده نیست شاید با پاسخ دادن به این سوالات عجیب و غریب بتوانید بهترین هدف ممکن برای زندگیتان را بیابید.
به گزارش آلامتو و به نقل از آی بانو؛ این چالشی است که هر فرد بالغی در طول زندگی با آن روبروست. هدف من در زندگی چیست؟ علایقم چیست؟ از چه چیزهایی باید اجتناب کنم؟
هنگامی که برادرم ۱۸ ساله بود، رقصان به اتاق نشیمن آمد و با غرور به من و مادرم اعلام کرد که قصد دارد، سناتور شود. مادرم در پاسخ گفت، عالیست عزیزم، حال آنکه من حواسم در پی خوردن چیپس یا یک چنین چیزهایی بود.
اما پس از ۱۵ سال، این هدف تمام تصمیمات زندگی برادر من را تحت شعاع قرار داده بود: رشته تحصیلی در مدرسه، مکان زندگی، افرادی که با آنها در ارتباط بود و حتی نحوه گذراندن تعطیلات و آخر هفتههایش را.
و اکنون، پس از گذراندن تقریباً نیمی از زندگی حرفهای اش، ریاست حزب اصلی سیاسی شهری که در آن زندگی میکند را بر عهده داشته و جوانترین قاضی ایالت بود. چند سال بعد، امیدوار بود که برای نخستین بار در انتخابات برگزیده شود. انتقاد نمیکنم! اما برادر من یک آدم دمدمی است. این اتفاقات از اساس هیچگاه به وقوع نپیوست.
اکثر ما ایده خاصی در ذهن برای زندگی خود نداریم. حتی پس از اتمام تحصیلات مدرسه، حتی پس از یافتن شغل، حتی پس از کسب درآمد. بین سن ۱۸ تا ۲۵ سالگی، بیش از تعویض لباسهای زیرم، آرزوهایم متنوعی درباره شغل آیندهام داشتم. حتی پس از آنکه کسب و کاری را آغاز کردم، و تا سن ۲۸ سالگی آن را ادامه دادم، نیز دقیقاً نمیدانستم از زندگی چه میخواهم. اما پس از آن هدف اصلی خود از زندگی را دریافتم.
خوشبختانه اکثر شما نیز مثل من هستید و نمیدانید که چه هدفی در زندگی دارید. این چالشی است که هر فرد بالغی در طول زندگی با آن روبروست. هدف من در زندگی چیست؟ علایقم چیست؟ از چه چیزهایی باید اجتناب کنم؟ هم اکنون نیز اغلب ایمیلهایی از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله دریافت میکنم که هنوز در این سن نمیدانند از خود چه میخواهند.
بخشی از این معضل مفهوم “هدف زندگی” است. ایدهایی وجود دارد که میگوید، هر یک از ما برای هدف والاتری متولد شدهایم و ماموریت کائناتی ما اکنون یافتن این هدف است. این همان نوع از منطق نفرتانگیزی است که برای توجیه چیزهایی همچون روحهای شفاف یا عدد شانس شما که ۳۴ است(البته فقط روزهای سه شنبه یا در روزهایی که ماه کامل است) به ذهن می رسد.
حقیقت همین است. ما برای مدت نامعلومی روی این کره خاکی زندگی میکنیم. در طول این مدت کارهایی را انجام میدهیم. برخی از آنها مهمند. برخی دیگر چندان اهمیتی ندارند. و آن کارهای پراهمیت به زندگی ما معنا و شادی میبخشند. کارهای بیاهمیت فقط زمان ما را تلف میکنند.
پس هنگامی که مردم میگویند، باید با زندگیام چه کنم؟ یا هدف زندگی من چیست؟ آنچه در حقیقت میپرسند این است که: با زمان، که از اهمیت زیادی برخوردار است چه میتوانم انجام دهم؟
این سوال بینهایت برای پرسیدن عالیست. فوقالعاده کنترلپذیر و شامل هیچیک از عقاید احمقانهایی که در ورای سوالات مرتبط با هدف زندگی چرخ میزند، نمیشود. دلیلی وجود ندارد شمایی که تمام روز روی کاناپه خود لم دادهاید و تنقلات میخورید دربارهی اهمیت کائنات بیاندیشید. به جای آن هیکل خود را تکان داده و فقط درباره آنچه برایتان اهمیت دارد کمی فکر کنید.
یکی از متدوالترین سوالاتی که مردم از طریق ایمیل از من پرسیدهاند این است که باید در زندگی چه کنند، هدف زندگی چیست. این سوال از نظر من از اهمیت ویژهایی برخوردار است. با این وجود، تا آنجایی که من میدانم، من کیستم که بگوییم چه چیزی درست است یا غلط و یا چه چیزی اهمیت دارد.
اما پس از مدتی تحقیق، یک سری سوالها را گرد هم آوردم تا دریابم چه چیزی حقیقتاً برای ما مهم است و چه چیزی به زندگی ما معنا میبخشد.
این سوالات ابداً جامع و شامل تمام جزئیات یا قاطع و صریح نیستند. در واقع، برخی از آنها کمی احمقانه است. اما من آنها را به گونهایی مرتب کردم که کشف هدف زندگی سرگرمکننده و جالب باشد و نه یک کار شاق.
آه، بله. مهمترین سوال دنیا. طعم کدام ادویه را برای ساندویچ به درد نخور خود ترجیح میدهید؟ زیرا در اینجا حقایقی کوچک درباره زندگی وجود دارد که که در هیچ مدرسهایی به شما آموزش داده نمیشود:
گاهی اوقات، گند همه چیز درمیآید.
اکنون، من به طرزی باورنکردنی بدبین به نظر میرسم. و شما تصور میکنید، هی آقای منسون، اخمهای خود را باز کنید. اما من واقعاً فکر میکنم که این ایده کاملاً آزاد اندیشانه است.
هر چیزی مستلزم فداکاری است. هر چیزی مستلزم هزینه است. هیچ چیزی دائما خوشایند یا متعالی نیست. پس سوالی که پیش میآید: چه ستیزها و فداکاریهایی را میتوان تحمل کرد؟ نهایتاً، چه چیزی توانایی ما را در پیگیری آنچه بدان اهمیت میدهیم تعیین میکند، آیا این همان توانایی ما در مدیریت شرایط حاد و سخت است؟
چنانچه در صدد تبدیل شدن به کارآفرینی برجسته هستید، اما از پس شکستها برنمیآئید، پس بدان دست نخواهید یافت. اگر میخواهید هنرمندی حرفهایی شوید، اما صدها بار، اگر نگوئیم هزاران بار عدم پذیرشها را تاب نیاورید، پس پیش از آغاز محکوم به شکست هستید. میخواهید وکیلی چیرهدست شوید، اما ۸۰ ساعت کار بیوقفه در هفته را نمیتوانید تحمل کنید، پس خبر بدی برایتان دارم.
ساندویچی گند، با چه تجربیات افتضاحی میتوانید روبرو شوید؟ آیا میتوانید تمام شب را صرف خواندن قوانین کنید؟ آیا قادرید آغاز یک زندگی جدید را تا ۱۰ سال به تعویق بیاندازید؟ میتوانید تحمل کنید که مردم اجرای نمایش شما را سالها و سالها به سخره بگیرند؟
کدام ساندویچ گند را ترجیح میدهید؟ زیرا نهایتاً فقط یک بار برایتان سرو میشود.
پس بهتر است ساندویچی با زیتون را انتخاب کنید.
هنگامی که من کودک بودم، داستان مینوشتم. ساعتها به تنهایی در اتاقم مینشستم، درباره غریبهها، ابرقهرمانها، جنگجویان دلاور، درباره خانواده و دوستانم مینوشتم. اما نه برای آنکه کسی آنها را بخواند. نه برای اینکه والدین یا معلمانم را تحت تاثیر قرار دهم. فقط برای آنکه از آن لذت میبردم.
و سپس، به دلایلی، از نوشتن دست کشیدم. اما به یاد ندارم چرا.
همه ما زمینه قطع ارتباط با علایق کودکی خود را داریم. گاهی ناشی از فشار اجتماعی بزرگسالان و فشارهای حرفهایی بزرگسالی بر ما تحمیل میشود تا از گرایشات خود دست برداریم. ما فکر میکنیم تنها دلیل انجام کارها باید دریافت پاداش در قبال آن باشد.
اما در اواسط بیست سالگی بود که دریافتم من چقدر به نویسندگی علاقه دارم. و در اواسط دوران حرفهایی تجارتم بود که به یاد آوردم من چقدر از طراحی وب سایت لذت میبرم، کاری که در اوایل نوجوانی فقط جهت سرگرمی انجام میدادم.
جالب اینجا بود که، خود ۸ سالگی من از خود ۲۰ سالگی میپرسید، چرا به نوشتن ادامه ندادی؟ و پاسخ من این بود، زیرا من در این زمینه موفق نبودم، یا شاید هم، چون هیچکس نوشتههای من را نمیخواند، یا چون درآمدزا نبود، اما نه تنها کاملاً در این باره اشتباه میکردم، بلکه آن پسر ۸ ساله شروع به گریه نمود.
همه ما در موقعیتهای کاملاً کلافه کننده که دقایق به ساعتها و ساعتها، وای…، به طول انجامیده باشد گیر افتادهایم، و من خوردن شام را در این شرایط فراموش میکنم.
فرض کنید، در دوران قدیم، مادر آیزاک نیوتون مجبور میشد که به نیوتون گوشزد کند غذایت را بخور، زیرا وی در تمام طول روز چنان غرق کار بود که قطعاً خوردن را فراموش مینمود.
من هم در حین انجام بازیهای کامپیوتری همینطور بودم. که البته چیز چندان خوشایندی نیست. در واقع، همین امر به نوعی و به مدت چندین سال مشکل ساز بود. زیرا به جای پرداختن به امور مهم، همچون مطالعه برای امتحان یا دوش گرفتنهای معمول و یا صحبت کردن رودررو با دیگران مینشستم و بازی میکردم.
تا جایی که بازی کردن را رها کرده و دریافتم علاقه اصلی من خود بازیها نیست. اشتیاق من به ترقی، برتری در امور و پیشرفت بود. خود بازیها، گرافیک بازیها، داستان بازیها جالب بود اما من بدون آنها نمیتوانستم زنده بمانم. رقابت با دیگران، و البته با خودم بودم که من را ترغیب میکرد.
و هنگامی که پای این تمایلات عقدهایی به پیشرفت و رقابت با خود به مشاغل اینترنتی و نویسندگی باز شد، اتفاقات بزرگی برایم رخ داد.
شاید برای شما به گونهایی دیگر باشد. شاید امور به گونهایی کارامد پیش رود یا در دنیای فانتزی خود غرق شوید یا به دیگران چیزی را آموزش دهید یا مشکلی فنی را برطرف سازید. هر آنچه که هست، فقط بر فعالیتهایی که تمام شب شما را بیدار نگه میدارد، متمرکز نشوید، بلکه بر اصول شناختی که در ورای آن فعالیتها نهفته و شما را شیفته میسازد، تمرکز کنید. زیرا در جاهای دیگر نیز کاربرد دارند.
پیش از آنکه در کاری موفق شوید و کار مهمی انجام دهید، باید بر کاری ممارست ورزید، کاری که سررشتهایی از آن ندارید. این کاملاً مشهود است. و برای ممارست در کاری که سررشتهایی از آن ندارید، باید خود را به گونهایی و نوعی شرمسار سازید، اغلب به طور مکرر. و اکثر مردم از اینکه خود را شرمسار سازند، اجتناب میکنند، چون احمقانه به نظر میرسد.
بنابراین، به دلیل مسئله فوقالعادگی، اگر از انجام اموری که بالقوه موجب شرمساری میشوند، اجتناب نمائید، هرگز موفق به دستیابی و اتمام اموری که مهم به نظر میرسند نخواهید شد.
بله، به نظر میرسد که یکبار دیگر نیز به موضوع آسیبپذیری بازگشتیم.
اگر هم اکنون درصدد انجام کاری هستید، کاری که در ذهن دارید، کاری که درباره آن رویاپردازی میکنید، کاری که هنوز انجام ندادهاید. بدون شک دلیلی پشت آن نهفته است. و شاید این دلایل را با خود و به طور مستمر واگویه میکنید.
اما آن دلایل چه هستند؟ هم اکنون به شما بگویم اگر این دلایل بر اساس تفکرات دیگران است، پس زمان خود را تلف کردهاید.
اما اگر دلایل شما چیزهایی از قبیل، من میتوانم کسب و کاری را آغاز کنم، زیرا سپری کردن زمان با کودکان برایم مهم است یا انجام بازیهای کامپیوتری در تمام طول روز احتمالاً من را از پرداختن به موسیقی حرفهایی باز میدارد، زیرا موسیقی برایم مهم است، پس این خوب است. و درست به نظر میرسند.
اما اگر دلایل شما اموری از قبیل، والدینم از آن متنفرند، یا دوستانم من را مسخره میکنند یا اگر شکست بخورم، همچون یک احمق به نظر میرسم، است؛ و از آنچه برایتان مهم است اجتناب میکنید، پس عدم موفقیت شما را میترسانند و نه به خاطر اینکه مادرتان از آن متنفر است یا همسایهها چه میگویند.
زندگی با اجتناب از اموری که موجب شرمساری شما میشود، همچون راه رفتن در شن با سر است.
ماهیتاً بسیار فوقالعادهاند، منحصر به فرد و نامانوس. بنابراین، برای دستیابی به آنها باید در جهت مخالف اندیشهها حرکت نمود. و انجام آنها قطعاً ترسناک است.
شرمساری را شرمنده کنید. احساس حماقت بخشی از دستیابی به اهداف مهم است، دستیابی به امری معنادار. تصمیمات بزرگ زندگی هراسناک هستند، خوشبختانه باید بیشتر بر آنها ممارست کنید.
اگر به تازگی اخبار را نشنیدهاید، دنیا با چندین مشکل جدی روبروست. و منظور از این چندین مشکل، واقعاً مشکل است، همه چیز در شرف نابودی است و قرار است که به زودی بمیریم.
پیش از این نیز به این اشاره کردم، و تحقیقات نیز نشان داده، اما برای داشتن یک زندگی شاد و سالم باید به ارزشهایی فراتر خوشنودی و رضایت صرفاً شخص خود چنگ زد.
پس مشکلی را انتخاب و در صدد نجات جهان برآئید. انتخابهای متعددی وجود دارد. سیستم آموزشی، توسعه اقتصادی، خشونت خانگی، مشکلات روحی. وای، همین امروز مقالهایی درباره مشکلات جنسی در امریکا خواندم که ذهنم را مشغول کرد و آرزو کردم ای کاش میتوانستم کاری در این زمینه انجام دهم. فکر آن حتی صبحانهام را زهر کرد.
مشکلی که برایتان مهم است را انتخاب کنید و در رفع آن اقدام کنید. قطعاً نمیتوانید تمام مشکلات دنیا را به تنهایی حل کنید. اما مشارکت در حل آن و ایجاد تغییر میسر است. و حس ایجاد تغییر در نهایت منجر به خوشنودی و رضایت شما خواهد شد.
اکنون، مطمئنم در حال تفکر هستید.
دشمن اکثر ما فقط از خود راضی بودنهای محافظهکارانه است. ما درگیر جریانات عادی زندگی هستیم. ما موجب پریشانی خود هستیم. کاناپه راحت است. چیپس پنیری است. و اتفاق جدیدی در زندگی ما رخ نمیدهد.
مشکل همینجاست.
اکثر مردم درک نمیکنند که شور و اشتیاق نتیجه عمل است و نه دلیل آن.
دریابید که در زندگی به چه چیزی علاقه دارید و چه موضوعاتی ذهن شما را درگیر میکند، پروسه آزمون و خطای شما کدام است. هیچ یک از ما درباره فعالیتهای که تا کنون انجام ندادهایم هیچ چیز نمیدانیم.
پس از خودتان بپرسید، اگر فردی اسلحهایی روی سر شما گذاشت و مجبورتان کرد که خانه خود را هر روز برای هر چیزی غیر از خواب ترک کنید، چگونه خود را مشغول میکنید؟ و البته نمیتوانید به کافیشاپ رفته و یا فیسبوک خود را چک کنید. همین کار را که همیشه میکنید. فرض کنید که هیچ سایت سودمندی، بازی ویدئویی، یا تلویزیونی وجود ندارد. باید تمام روز را خارج از خانه باشید تا زمانی که به رختخواب بروید. کجا میروید و چه میکنید؟
در کلاس رقص ثبت نام میکنید؟ به کتابخانه میروید؟ برای گرفتن یک مدرک تحصیلی بالاتر اقدام میکنید؟ شکل جدیدی از سیستم آبیاری را اختراع میکنید تا زندگی هزاران کودک را در مناطق روستایی افریقا نجات دهید؟ خلبانی یاد میگیرید؟
با این حجم از زمان که در اختیار دارید، چه میکنید؟
اگر به تصورات رویاپردازانه شما ضربهایی وارد شده، چندین پاسخ برای آن یادداشت کنید و سپس بیرون رفته و واقعاً آنها را انجام دهید. حداقل مزیت آن این است که خودتان را شرمسار میکنید.
اکثر ما علاقهایی به فکر کردن درباره مرگ نداریم. پریشانمان میکند. اما خوشبختانه فکر کردن درباره مرگ خودمان مزایای کاربردی بسیاری دارد. یکی از آن مزایا این است که ما را مجبور میسازد تا مستقیماً درباره چیزهای مهم زندگی و چیزهایی که بیهوده و پوچ هستند، باندیشیم.
زمانی که دانشجو بودم، عادت داشتم پرسه بزنم و از افراد بپرسم، اگر فقط یکسال دیگر زنده باشید، چه میکنید؟ همانطور که میشود تصور نمود، رفتارهای متفاوتی با من شد. اکثر افراد پاسخهای گنگ و کسل کنندهایی میدادند. برخی من را تحقیر میکردند. اما همین سوال موجب شد تا آنها درباره زندگی خود به شیوهایی متفاوت بیاندیشند و اولویتهای خود را دوباره ارزیابی کنند.
میراث شما برای دیگران چیست؟ هنگامی که از این دنیا رفتید، چه داستانهایی درباره شما نقل میکنند؟ شرح مختصری اززندگی شما چیست؟ اصلاً چیز خاصی درباره شما وجود خواهد داشت؟ اگر نه، دوست دارید درباره شما چه بگویند؟ امروز چه اقدامی در این راستا انجام میدهید؟
و دوباره، اگر رویاهای شما فقط خاطراتی پرخاشجویانه از شما بر جای بگذارد وهمین خاطرات افرادی را تحت تاثیر قرار دهد، پس دوباره شکست خوردهاید.
اگر مردم هدفی در زندگی نداشته باشند، نمیدانند که چه چیزی برایشان مهم است، نمیدانند ارزشهای آنها کدام است.
اگر ندانید ارزشهای شما کدام است، مجبور میشوید ارزشهای دیگران را برای خود برگزینید، اولویتهای دیگران را اولویتهای خود در نظر بگیرید. و این همان بلیط یک طرفه به سوی رابطهایی ناسالم و بدبختی نهایی است.
کشف هدف در زندگی منجر به درک چیزهایی متعالی تر از خودتان و حتی اطرافیانتان میشود. بدین منظور باید کاناپه و کارهای خود را رها کرده، به چیزهایی فراتر از خودتان باندیشید، به چیزهایی متعالیتر از خودتان و بر خلاف عقیده عموم، دنیا را بدون خودتان تصور کنید.
هفته نامه سلامت - ترجمه ندا احمدلو: کمخونی، نوعی اختلال خون است که با یک ویژگی مهم شناخته میشود؛ مشکل در تولید یک عنصر ضروری در شکلگیری سلولهای قرمز خون با عنوان هموگلوبین. علاوه بر این، کمخونی نوعی بیماری است که علتهای مختلفی دارد.
معمولا کمبود آهن، فولیکاسید یا ویتامین B12 میتواند باعث ابتلا به انواع مختلفی از بیماریها شود که به کاهش تعداد هموگلوبینها و درنتیجه ضعف در اکسیژنرسانی به سلولهای بدن منجر میشوند. شیوع کمخونی، بهویژه کمخونی فقر آهن در میان زنان بیشتر از مردان است. با این مقدمه، در صفحه «زنان» این هفته به 14سوال رایجی که درباره کمخونی میپرسند، پاسخ دادهایم.
1. آیا گیاهخواران بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به کمخونی قرار دارند؟
اگرچه حذف انواع گوشت از برنامه غذایی میتواند خطر ابتلا به کمخونی را افزایش دهد، اما گیاهخواری دقیقا مترادف با غفلت از سلامت یا آسیب رساندن به آن نیست. اگر افراد گیاهخوار از منابع گیاهی خاصی استفاده کنند که جذب آهن را افزایش میدهند و کنار آن از مصرف منابعی خودداری کنند که به جذب آهن صدمه میزنند، میتوانند از ابتلا به کمخونی جلوگیری کنند.
2. آیا فعالیتهای ورزشی برای کودکان و بزرگسالان مبتلا به کمخونی ممنوع است؟
واقعیت این است که فرد مبتلا به کمخونی معمولا توان لازم برای ورزش ندارد که این حالت خودش بهعنوان یکی از علائم کمخونی شناخته میشود. ممکن است گاهی در برخی موارد، ممنوعیت پزشکی عمومی هم در این زمینه وجود داشته باشد، اما نمیتوان فعالیت ورزشی را مطلقا برای افراد بیمار ممنوع کرد.
این ممنوعیت بهطور کلی به شدت کمخونی و عواملی مثل وضعیت قلب بیمار و شدت فعالیت ورزشی بستگی دارد. خلاصه اینکه این بیماری، مانعی بر سر راه فعالیتهای ورزشی نیست و لزومی ندارد همه مبتلایان به کمخونی فعالیتهای بدنی خود را متوقف کنند.
3. آیا ممکن است افراد در دوران بزرگسالی هم به کمخونی مبتلا شوند؟
بله، خیلیها فکر میکنند که احتمال ابتلا به کمخونی فقط برای کودکان وجود دارد، اما هر فردی در هر سنی ممکن است به کمخونی مبتلا شود. علاوه بر این، مسایلی مثل تغذیه نادرست یا مبتلا بودن زنان به فیبروئید میتواند به کمخونی منجر شود. حتی خطر ابتلا به کمخونی در دوران بارداری، دوران شیردهی و دوران سالمندی نیز افزایش پیدا میکند.
4. آیا همه انواع کمخونی، ژنتیکی هستند؟
نه! این تصور، یکی از رایجترین تصورات اشتباه درباره کمخونی است. با اینکه انواع وراثتی کمخونی مثل آنمی داسیشکل و تالاسمی وجود دارد، اما علت ابتلا به این بیماری همیشه وراثت نیست. در واقع، بسیاری از کمخونیها ژنتیکی نیستند، بلکه اکتسابیاند. بعضی از موارد ابتلا به کمخونی بهعلت کمبود آهن، کمبود ویتامین B12 و التهاب است.
5. آیا درمان نکردن کمخونی باعث ابتلا به سرطان خون میشود؟
نه! در درجه اول باید گفت که این بیماری به بیماریهای دیگر ربطی ندارد. اگرچه کمخونی و سرطان خون، هر دو در خون اتفاق میافتند، اما درمان نشدن کمخونی هرگز باعث ابتلا به سرطان خون نمیشود. البته این احتمال وجود دارد که فرد مبتلا به سرطان خون به کمخونی هم مبتلا شود زیرا مغز استخوان او نمیتواند سلولهای قرمز و سفید خون و پلاکتها را به درستی تولید کند.
6. آیا دیابت، یکی از علتهای ابتلا به کمخونی است؟
واقعیت این است که یکی از انواع کمخونی با بیماریهای مزمنی مثل بیماری دیابت مرتبط است. در این حالت، اگرچه ذخیره آهن در بدن وجود دارد، اما بدن نمیتواند از این ماده به درستی استفاده کند. با این حال نمیتوان دیابت را از عوامل ابتلا به کمخونی دانست.
7. آیا کمخونی همیشه نشانه رژیم غذایی نادرست است؟
نه! این تصور درباره کمخونی نادرست است زیرا عوامل دیگری وجود دارند که میتوانند به این بیماری منجر شوند. کمخونی از نوع سلول داسیشکل، مثال خوبی برای توضیح این عوامل است. در این بیماری وراثتی، بدن نوع متفاوتی از هموگلوبین را تولید میکند که انتقال اکسیژن از طریق خون را دچار اختلال خواهد کرد. با این حال، رژیم غذایی نادرست، هنوز هم یکی از علتهای اصلی ابتلا به کمخونی بین کودکان است. بزرگسالان، به ندرت به علت عوامل تغذیهای دچار کمخونی میشوند و معمولا نشانه التهاب، بیماری کلیوی، عفونت، سرطان یا خونریزی معده در آنهاست.
8. آیا زنان مبتلا به کمخونی هرگز نمیتوانند باردار شوند؟
در بیشتر موارد، دارو و درمان مناسب کنار رژیم غذایی مطلوب و برنامهریزیشده میتواند زنان مبتلا به کمخونی را به وضعیت سالم بازگرداند و بارداری برای آنها منعی ندارد. فقط زنانی که به کمخونی ژنتیکی مبتلا هستند، باید با پزشک در مورد شرایط بارداری مشورت کنند. در کشورهای جهان سوم، بسیاری از زنان به علت تغذیه نامناسب به کمخونی مبتلا هستند، اما آنها هم میتوانند شرایط خودشان را تغییر دهند. فقط کافی است علت ریشهای ابتلا به کمخونی مورد بررسی قرار گیرد و بیمار هم روند درمانی خودش را پیگیری کند. مشورت با پزشک قبل از تصمیمگیری درباره فرزندآوری نیز ضروری است.
9. آیا در صورتی که تعداد هموگلوبینها در خون کم باشد، بیمار به انتقال خون نیاز پیدا میکند؟
بسیاری از هماتولوژیستها از تجویز انتقال خون برای بیمار خودداری میکنند. انتقال خون، آخرین راه چاره برای درمان کمخونی است که معمولا در موارد مزمن یا در مواردی که با از دست دادن حجم زیادی از خون همراه است، توصیه میشود. بسیاری از پزشکان سعی میکنند با تجویز داروهای مناسب و تنظیم رژیم غذایی مطلوب، بیمار را به شرایط سالم بازگردانند یا تعداد هموگلوبینها را افزایش دهند.
10. آیا افرادی که در آبوهوای گرم زندگی میکنند، به ندرت به کمخونی مبتلا میشوند؟
نه! خطر ابتلا به کمخونی برای همه افرادی که در شرایط آبوهوایی گرم یا شرایط آبوهوایی سرد زندگی میکنند، یکسان است. هر چند آبوهوای سرد یا فصل زمستان، تعداد سلولهای قرمز خون را تا حد خیلی کمی کاهش میدهد، اما هرگز نمیتواند تهدیدی جدی برای فرد باشد و او را در معرض خطر ابتلا به کمخونی قرار دهد.
11. آیا خریدن داروها و مداوای خودسرانه کمخونی منعی ندارد؟
به طور کلی، توصیه پزشکان این است که هیچ فردی در هیچ شرایطی دست به چنین اقدامی نزند. کمخونی میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که کمبود آهن فقط یکی از آنهاست. در واقع، کمخونی میتواند فقط یکی از علامتهای بیماریهای دیگر باشد، مانند مولتیپل میلوما که با کمخونی شدید همراه میشود. در چنین مواردی، مصرف خودسرانه داروها فقط میتواند باعث بروز عوارض بیشتر و تشدید وضعیت بیمار شود. دارو، همیشه باید پس از تشخیص مناسب و تجویز پزشک مصرف شود.
12. آیا اگر پدر یا مادر به کمخونی مبتلا نباشند، فرزند آنها نیز نمیتواند اختلال ژنتیکی کمخونی را به ارث برده باشد؟
افرادی که حامل ژنهای کمخونی از نوع سلول داسیشکل یا تالاسمی هستند، هیچ علامتی از این بیماری نشان نمیدهند. این افراد سالم به نظر میرسند، اما ممکن است فرزندشان به اختلال کمخونی مبتلا شود.
تنها راه برای تشخیص اینکه آیا شما یا همسرتان حامل ژن اختلال کمخونی هستید یا نه، آزمایش است. این کار فقط برای تشخیص کمخونیهای ناشی از ناهنجاریهای ژنتیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
13. آیا هر فردی ممکن است با تزریق خون آلوده به ویروسهایی مثل ویروس ایدز یا هپاتیت، دچار کمخونی داسیشکل یا تالاسمی شود؟
کمخونی سلول داسیشکل یا تالاسمی، هر 2، بیماریهای ارثی هستند. در واقع، از پدر و مادر به فرزند منتقل میشوند و به هیچ وجه نمیتوان آنها را مسری یا واگیردار دانست. بنابراین، این انواع کمخونی از طریق HIV یا سرماخوردگی قابلانتقال نیستند.
14. رایجترین درمانهای کمخونی چیست؟
با توجه به علایم بالینی بیمار و نتایج حاصل از آزمایش خون انواعی از مکملهای آهن زیر نظر پزشک تجویز میشود. مکملهای آهن موجود در بازار حاوی انواع مختلفی از ملحهای آهن (بهعنوان مثال آهن سولفات-آهن گلوکونات و...) هستند که در میزان جذب آهن در بدن و ایجاد عوارض گوارشی احتمالی با یکدیگر تفاوت دارند.
یکی از روشهای نوین دارورسانی استفاده از لیپوزوم است. در این روش مولکول آهن درون ساختار لیپیدی قرار میگیرد تا با مخاط دستگاه گوارش تماس نداشته باشد و در نتیجه عوارض گوارشی مانند تهوع، دلدرد، یبوست و... برای بیمار ایجاد نخواهد کرد. در واقع، لیپوزومهای حاوی آهن تا زمان رسیدن به دیواره روده (محل جذب آهن) تحتتاثیر آنزیمهای گوارشی قرار نمیگیرند، به همین دلیل دارای جذب بسیار بالا هستند و عارضه گوارشی ایجاد نمیکنند.
همزمان با جدی شدن بحث اجرای ترابردپذیری شمارههای موبایل در ایران، نظر مسئولان و مردم را به چگونگی اجرای این طرح در یکی از کشورهای پیشگام در عرصه MNP جلب میکنیم.
به گزارش مشرق، اجرای طرح ملی ترابردپذیری شمارههای تلفن همراه از جمله شروط دو سال گذشته سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی برای همراه اول و ایرانسل جهت ورود به نسلهای بالاتر ارتباطی (3G و LTE) بود.
ترابردپذیری زمینه اشتراک شمارههای تلفن همراه بین اپراتورهای یک کشور را فراهم میآورد و به این طریق مانع هدر رفتن منابع ملی (نامبرینگ) میشود.
ترابردپذیری این اجازه را به مشترکان موبایل میدهد تا در صورتیکه از کیفیت خدمات اپراتور خود ناراضی هستند حداکثر دو بار در سال با حفظ شماره به اپراتوری دیگر نقل مکان کنند.
صراحت این طرح ملی در جلوگیری از هرز رفت منابع و حرارت بخشیدن به رقابت بین اپراتورهای موبایل و MVNOهاست که منتج به ارائه خدمات رقابتیتر و نهایتا افزایش رضایت مشترکان تلفن همراه میشود.
استرالیا در 25 سپتامبر 2001 اجرای این پروژه پیچیده و بدیع را تعریف کرد و حال با 15 سال تأخیر، ضوابط اجرایی MNP در کشور ما نگاشته شده است.
این در حالی است که طرح ترابرد شمارهها سال 1997 در دنیا مطرح و لوازم اجرایی آن طی یکی دو سال بعد از آن تصویب شد.
با توجه به اینکه استرالیا در اجرای این طرح پیشتازی کرده و یکی از پیکسوتان اجرای MNP در دنیا به حساب میآید، قطعا استفاده از الگوی آن میتواند راهگشای مشکلات احتمالی پیش روی ترابردپذیری در ایران باشد.
از آن حیث که تاکنون به انحای مختلف تعاریف به نسبت جامعی از ترابردپذیری در قالب گزارش و یادداشت صورت گرفته است، این بار MNP را از زبان مشترکان و در قالب سوالاتی مطرح میکنیم که رگولاتور استرالیا به آنها پاسخ گفته است.
ترابردپذیری شمارهها چیست؟
با این طرح امکان جابجایی شماره تلفن همراه در اپراتورهای مختلف به وجود میآید.
منظور از پورت شمارهها چیست؟
عملیات انتقال شماره تلفن مشترکان به اپراتور دیگر و سرویس دهنده جدیدی را پورت میگویند.
مزایای اجرای MNP که مخفف Mobile number portability است در چیست؟
ترابردپذیری آزادی را برای مشترکان به ارمغان میآورد تا در انتخاب سرویس بهتر آزاد باشند. مشترکان اگر از خدمات اپراتور خود راضی نیستید، میتوانند با حفظ شماره به اپراتور دیگری بروند و از خدمات آن استفاده کنند. این کار برای تجار، دارندگان کسبوکار و کسانیکه شماره خط برایشان اهمیت ویژهای دارد، قطعا مورد توجه است.
با اجرای MNP امکان تغییر شماره تلفن وجود ندارد؟
خیر؛ ترابردپذیری به منزله اجبار در حفظ شماره با تغییر اپراتور نیست. مشترکان میتوانند به درخواست خودشان و با رفتن به اپراتوری دیگر از شمارهای جدید استفاده کنند یا حتی شمارهشان را ترابرد نکنند.
آیا ترابرد شماره در همه حال به نفع مشترکان است؟
خیر؛ با توجه به اینکه برخی مشترکان با اپراتورهای کشورشان طرف قرارداد بابت دریافت یکسری خدمات ویپه هستند در صورتیکه بخواهند ترابرد کنند، تعهدات قرارداد قبلی همچنان پابرجاست. در این حالت یا باید هزینه فسخ قرارداد را بدهند یا هزینهای برای انتقال آنها به اپراتور دیگر دریافت شود.
مشترکان قبل از ترابرد شمارهشان باید چه سوالاتی از خود بپرسند؟
سوالاتی که میتوانند از خود بپرسند به شرح زیر است:
1. آیا واقعا با تغییر اپراتور میتوانیم رقم صورتحساب دورهای خود را کاهش دهیم؟
2. پوشش شبکه اپراتوری که تصمیم رفتن به آن را داریم به اندازه کافی است؟
3. آیا رفتن به اپراتور دیگر موجب کاهش هزینههای ارتباطی برای والدین، همسر، فرزندان و دوستان که بیشترین ارتباط را با ما دارند هم میشود؟
میتوان در صورتیکه قرارداد اپراتور اصلی هنوز به اتمام نرسیده است از ترابردپذیری استفاده کرد؟
بلی؛ باید در نظر داشت که در این حالت باید طق قرارداد پیشین عمل کرد و هزینههای مربوط به آن یا جریمه فسخ قرارداد را پرداخت تا عملیات ترابردپذیری ممکن شود.
در این شرایط باید به قرارداد رجوع کرد تا متوجه بندهای در نظر گرفته شده برای این موضوع شد.
برای شفاف شدن این موضوع مشترکان باید از اپراتور اصلی خود بپرسند که چه زمانی قرارداد آنها به اتمام میرسد؟ هزینههای مربوط به فسخ قرارداد چه میزان است؟ آیا میتوان صورتحساب مانده را قسطی پرداخت کرد؟
اگر بدهی به اپراتور قبلی وجود داشته باشد، میتواند مانع از ترابردپذیری خط شود؟
انجام ترابردپذیری ربطی به بدهیها ندارد اما باید آگاه بود که صورتحساب قبلی به اپراتور قدیمی به هر حال باید پرداخت شود و هیچگاه از بین نمیرود.
اپراتور اولیه نمیتواند بخاطر صورتحساب سنگین مشترکان، مانع ترابرد آنها شود. بهترین کار این است شماره حسابی در اختیار مشترکان بدهکار جهت تسویه کامل و خرد خرد از سوی اپراتور قدیمی قرار گیرد.
مشترکان اعتباری هم میتوانند ترابرد کنند؟
بلی؛ این امکان وجود دارد اما اگر در کشورهایی هستید که قرارداد باندلینگ با اپراتورها دارید، ممکن است با انجام این کار گوشی شما قفل شود.
در برخی کشورهای دنیا اغلب سیمکارتهای اعتباری که فروخته میشود به شکل سیم قفل شده هستند تا به این شکل امکان استفاده از سیمکارت دیگری در گوشی وجود نداشته باشد.
با این حال اگر میخواهید از همان گوشی استفاده کنید باید از اپراتور اولیه درخواست شکستن قفل را داشته باشید. برخی اپراتورها برای قفل شکنی تقاضای پول میکنند.
اگر چنین تقاضایی را به اپراتور مربوطه نداشته باشید باید اجبارا از گوشی دیگری در اپراتور جدید استفاده کنید که در این صورت ممکن است بر هزینههای شما افزوده شود. شارژ سیمکارت مشترکان اعتباری در زمان انجام عملیات ترابرد صفر میشود.
مشترکان متقاضی ترابردپذیری، هر اپراتوری را که در نظر بگیرند مؤظف به ترابرد آنهاست؟
خیر؛ ابتدا اپراتور اولیه باید با انتقال مشترک موافقت کند و اپراتور ثانویه با تصمیمی اقتصادی درباره پذیرش آن مشترک، شبکه را برای حضورش فراهم کند.
اما در نهایت اپراتوری که مد نظر مشترک است باید به تقاضای مربوطه پاسخ دهد و نمیتواند از جذب او طفره رود.
بعد از ترابردپذیری، گوشی حتما باید تعویض شود؟
خیر؛ اگر مشترک تمایل داشته باشد میتواند گوشی جدید دریافت کند اما الزامی بر این کار نیست.
بنابراین میشود گوشی را با ورود به اپراتور جدید تعویض کرد؟
معمولا در اپراتورهای دنیا، مشترکانی که ترابرد میشوند تحت قراردادی جدید قرار میگیرند که گوشی روی سیمکارت به آنها ارائه میشود.
البته اجباری به استفاده از آن نیست و اگر مشترکان به گوشی قبلیشان وابسته باشند، میتوانند از همان استفاده کنند.
مشترکان پیش از ورود به اپراتور جدید چگونه باید از وضعیت پوششدهی آن آگاه شوند؟
اپراتورها باید قادر به ارائه نقشه پوششدهی خود از منظر جغرافیایی باشند.
مشترکان باید از ظرفیت آنتنهای اپراتور مورد نظر برای ترابردپذیری در نقاط پرکاربردشان مطلع شوند.
به عنوان مثال اگر بیشترین کار آنها با موبایل در محل اداره یا منزل است باید وضعیت پوششدهی را در آنجا جستوجو کنند.
البته اکثر اپراتورها نقشه پوششدهی خود را به صورت آنلاین روی سایتشان قرار میدهند.
مشترکانی که تصمیم به ترابرد شماره خود گرفتهاند باید چکار کنند؟
ابتدا باید به اپراتور مورد نظرشان بروند. اپراتور جدید با اپراتور فعلی آنها تماس میگیرد و از فرآیند ترابردپذیری مطلع شده و اپراتور اولیه را نسبت به درخواست مشترک مطلع میکند.
سپس اپراتور جدید به تمام اپراتورهای استرالیایی اعلام میکند که شماره مشترک مورد نظر پورت شده است تا تضمینی برای برقراری ارتباطات او حاصل شود.
اپراتور جدید قبل از عملیات پورت چه اطلاعاتی را باید به مشترک بدهد؟
اپراتور جدید باید:
1. درباره هزینهها و تعهدات ترابردپذیری، مشترک را مطلع کند و همچنین شرایط نقض قرارداد و جریمههای در نظر گرفته شده را نیز به او بگوید.
2. شرایط قرارداد را کاملا عنوان کند. مشترک هم باید مطمئن شود که نسخهای از کلیه موارد ضروری و حتی پیشنهادات ویژه را در اختیار دارد.
3. اگر مشترک تصمیم به استفاده از گوشی قبلی دارد، نحوه قفل شکنی به او گفته شود.
4. مشترک را از فعال نگه داشتن سرویسهای کنونی تا قبل از عملیات ترابردپذیری آگاه کند.
5. رضایت مالک خط را قبل از عملیات پورت به دست آورد. مالک کسی است که شماره متقاضی ترابردپذیری به نام او در اپراتور اولیه ثبت شده است (این کار میتواند از طریق فرمهای الکترونیکی انجام شود).
مشترکان باید سرویس جاری را در اپراتور فعلی کنسل کنند؟
خیر؛ تنها شمارههای فعال قابلیت ترابرد در اپراتورهای دیگر را دارند.
مشترکان اگر خواهان حفظ شماره هستند، نباید سرویسهای کنونی را غیرفعال کنند. سرویسهای گذشته با پورت شدن شماره به اتوماتیک کنسل میشود.
چه مدت زمان طول میکشد تا عملیات پورت شدن شمارهها به صورت کامل اجرایی شود؟
1. ابتدا باید رضایتنامه مالک خط جهت عملیات ترابردپذیری به اپراتور جدید ارائه شود.
2. باید در ارتباط با تعهدات قبلی مشترک با اپراتور قدیمی رضایتنامهای اخذ شود تا به این طریق علاوه بر آگاهسازی او، پایبندی به تعهدات قبلی نیز احصاء شود.
3. اپراتور جدید جهت احراز هویت مشترک باید با اپراتور قبلی در ارتباط باشد و مطمئن شود که اطلاعات هویتی او صحیح است.
4. اپراتور جدید ممکن است اعتبار مشترک نزد اپراتور قبلی را هم چک کند تا با انتقال او دچار مشکلی در آینده نشود.
زمانیکه این مراحل تمام شد به مشترک خبر انتقال و پورت داده میشود.
5. در این مرحله مشترک سیمکارت جدیدی تحویل میگیرد و اگر تقاضای استفاده از همان گوشی سابق که تحت قرارداد با اپراتور اولیه بوده است را داشته باشد، راهکارهای برداشته شدن قفل و همخوانی با سیمکارت جدید به او گفته میشود.
6. اپراتور جدید باید تمامی اپراتورهای فعال در استرالیا را از انجام عملیات پورت آگاه کند تا تماسها به سمت مشترک مورد نظر از دست نرود و خدماتشان پایدار بماند.
7. اگر مشترک درخواست گوشی با قرارداد جدیدی داشته باشد، زمانیکه گوشی در اختیار او قرار میگیرد خدمات جدید قابل دستیابی است.
وظیفه اپراتور جدید است در این مرحله مشترک را از مدت زمان اختصاص گوشی و باز شدن سرویسها آگاه کند.
8. فرآیند اتوماتیک پورت شدن ظرف چند ساعت اتفاق میافتد.
مشترکان میتوانند زمان اجرای ترابردپذیری را خودشان انتخاب کنند؟
بلی؛ مشترک میتواند این کار را انجام دهد تا طبق سلیقه او عملیات ترابرپذیری در تاریخ و زمان مشخصی اجرایی شود.
به عنوان مثال ممکن است شما از جمله مشترکان اعتباری باشید که در نظر دارید قبل از پورت شدن، کل شارژ را مورد استفاده قرار دهد تا نسوزد.
یا به عبارت دیگر اگر از جمله مشترکان دائمی باشید، ممکن است بخواهید این کار زمانی اجرایی شود که ترافیک کاری کمتری داشته باشید. هر چند عملیات انتقال ظرف چند سال انجام میشود اما اگر تقاضای سیمکارت و گوشی جدید داده باشید ممکن است مدت زمانی برای پست معطل شوید.
مشترکان بعد از عملیات ترابردپذیری میتوانند از اپراتور اولیه تقاضای صورتحساب داشته باشند؟
بلی؛ برای تقاضای صدور صورتحساب هیچ محدودیتی وجود ندارد و مشترکان میتوانند جهت تسویه حساب با اپراتور سابق، این تقاضا را چندین بار داشته باشند.
بدون اجازه مشترک امکان عملیات ترابرد به اپراتور جدید وجود دارد؟
خیر؛ این کار تنها با اجازه مالک خط صورت میگیرد و بعد از آن عملیات احراز هویت توسط اپراتور جدیدی آغاز میشود.
اگر عملیات پورتینگ بدون مجوز صورت گرفت، مشترک مورد نظر باید در اولین فرصت اپراتور اولیه را نسبت به چنین موضوعی و انجام عملیات معکوس آگاه کند.
مشترکان چگونه باید شمارههای روی سیمکارت قدیمی را به سیمکارت جدید منتقل کنند؟
برخی اپراتورها قابلیت و فضای ذخیرهسازی شمارههای موجود روی سیمکارت قدیمی و آپلود روی سیمکارت جدید را دارند. اما این موضوع از منظر فعالیتهای اپراتوری استاندارد به نظر نمیرسد.
برای کسانیکه در نظر دارند گوشیشان را هم مانند شماره خط حفظ کنند، بهترین کار این است که اطلاعات موجود روی سیمکارت را طبق کتابچه راهنمای گوشی به موبایل منتقل کنند.
شمارههایی که ترابرد میشوند در زمان سفرهای خارجی و عملیات رومینگ به شبکه دیگر اپراتورها، با مشکلی مواجه نمیشوند؟
امکان رومینگ بینالمللی بسته به توافق اپراتور مشترک با شبکه اپراتور خارجی است.
اپراتور جدیدی که مشترک در آن ترابرد شده ممکن است همان امکانات رومینگ اپراتور سابق را نداشته باشد.
مشترکان باید پیش از ترابردپذیری از سرویس رومینگ بینالمللی اپراتور مورد نظر با اپراتورهای خارجی و هزینههای این کار مطلع شوید.
تکلیف شمارههایی که امکان ترابردپذیری آنها نیست یا با مشکل برخوردهاند، چست؟
اگر مشکلی در ارتباط با عملیات ترابردپذیری وجود داشته باشد و اپراتورهای اولیه و ثانویه قادر به حل آن نباشند، موضوع باید به معاون ناظر بر اجرای کلان این طرح واگذار گردد که در استرالیا با عنوان Telecommunications Industry Ombudsman (TIO) شناخته میشود. در زمان بروز اختلاف بین اپراتورها نیز این نهاد به عنوان شورای حل اختلاف عمل میکند.
جام جم سرا:
اگر شکست خوردهاید و میخواهید دوباره شروع کنید، پاسخ دادن به ۵ سوال زیر میتواند کمک بزرگی برای شما باشد:
۱- این شکست چه درسی برای من دارد؟
شکستها نتیجه مجموعهای از اتفاقها هستند اما هرچقدر دیگران و عوامل خارجی در شکست دخیل باشند، در نهایت مسئول شکست، خود شما هستید و باید این را بپذیرید. سعی کنید گذشته را مرور کنید و نقاط مهمی را که باعث بروز تغییر در شرایط شما شده بیابید و ببینید که در شرایط ویژه چهکاری انجام دادهاید و چطور تصمیم گرفتهاید.
۲- چه کاری را میتوانستم متفاوت انجام دهم؟
همیشه برای تصمیمگیری درباره کاری، بیش از یک انتخاب داریم. اینکه چطور تصمیم بگیریم، مسیر حرکت و سرنوشت کار را تحت تاثیر قرار میدهد. پس بهتر است به عقب برگردید و به زمانهای حساس فکر کنید. به تصمیمهایی که گرفتهاید بیندیشید. چه انتخابهای دیگری میتوانستید داشته باشید؟ چه کاری را میتوانستید متفاوت انجام دهید؟ چه قدمهایی را میتوانستید بردارید؟
۳- آیا به مهارتهای بیشتر یا متفاوتی احتیاج دارم؟
همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم. ضعفهای ما در طبقهبندیهای مختلفی قرار میگیرند. بعضی از ضعفها ذاتی است. یعنی بهصورت ذاتی نمیتوانیم در انجام کارهایی عالی باشیم. مثلا بعضی از آدمها بهصورت ذاتی رقابتی هستند و برخی دیگر اینطور نیستند. بعضی از ضعفها، ضعف در مهارت است. مثلا ممکن است شما شکست خوردهاید چون اصول مالی و مدیریت مالی کسبوکار را نمیدانستهاید و نتوانستهاید گردش مالی کسبوکار خود را مدیریت کنید. بهتر است ببینید به چه مهارت و دانشی نیاز دارید که کمبودهای قبل را پر کنید.
۴- از چه کسی میتوانم مشورت بگیریم؟
وقتی درگیر موضوعی هستید، ذهن شما به شکلی درگیر میشود که نمیتوانید از بیرون به مساله خود نگاه کنید؛ اما ممکن است دوستان و اقوام و آشنایان یا متخصصهایی وجود داشته باشند که بتوانند به شما کمک کنند تا موضوع کار خود را از زاویه جدیدی ببینید. بهتر است از شخص مناسبی بازخورد بگیرید و از او کمک بخواهید. خیلی از مردم درخواست کمک نمیکنند چون فکر میکنند کمک خواستن مترادف ضعف است. اما کمک خواستن نشانه این است که شما آماده یادگیری هستید.
۵-قدم بعدی چیست؟
(امیر مهرانی -مربی توانمندسازی فردی و سازمانی/کسب و کار)
سوال – آیا فرمول خاصی برای محاسبه ی زمان تغییری تولد فرزند وجود دارد یا خیر؟
پاسخ – ما تاریخ حاملگی را از اولین روز آخرین قاعدگی حساب می کنیم . در حالی که تخمک گذاری دو هفته ی بعد اتفاق می افتد . همیشه خانم ها فکر می کنند که چرا ما اینگونه حساب می کنیم . یک فرمول است که وقتی ما آخرین قاعدگی را خانمی می پرسیم ، هفت روز به روز آن اضافه می کنیم . سه ماه از ماه آن کم می کنیم . و اگر سال برگردد که به سال نیز اضافه می شود . این یک قانون است . ماطول مدت حاملگی را ده ما حساب می کنیم . ده ماهه بیست و هشت روزه است . حاملگی از نظر ما نه ماه نیست . بلکه دویست و هشتاد روز است . به همین خاطر است که گاهی اوقات حساب های ما با خانم های باردار یکسان نیست . استفاده از ماه برای محاسبه ی زمان باداری یک کار غیر علمی است و ما بیشتر با هفته های حاملگی کار داریم . حاملگی چهل هفته است . در حالی که اگر بخواهیم نه ماه حساب کنیم سی و شش هفته می شود . بنابراین حاملگی چهل هفته ، دویست و هشتاد روز ، ده ماه بیست و هشت روزه است . ما زمان تقریبی زایمان خانم ها را طبق این فرمول حساب می کنیم . ممکن است این زمان چند روز تغییر کند . از دو هفته قبل تا دو هفته بعد نرمال در نظر گرفته می شود . بعد از این زمان ممکن است یک مقداراتفاقاتی بیفتد، بنابراین جزء حاملگی هایی است که خیلی باید تحت نظر باشد . تاریخی که ما به عنوان زمان تقریبی زایمان اعلام می کنیم تا دوهفته مریض جا دارد . اما چون این دو هفته خیلی حساس است باید فرد تحت کنترل دقیق باشد .
سوال - آیا از نظر شما دوران بارداری به سه دوره تقسیم می شود ؟
پاسخ – این یک نظر پذیرفته شده است که در دنیا مطرح است . بیشتر به خاطر مسائل و عوارضی که در حاملگی اتفاق می افتد به سه دوره تقسیم می کنند . به این علت که بهتر بتوانند حوادثی را که در این سه دوره اتفاق می افتد ارزیابی کنند . نه ماه به سه سیزده هفته تقسیم می شود که مجموع آن سی و نه هفته می شود . البته چند روز نیز به هر کدام اضافه می شود . مثلاً حوادثی که در سه ماهه ی اول اتفاق می افتد ، سقط ها ، خون ریزی ها و مسائل خاص خود است . سه ماهه ی دوم نیز به همین صورت و حوادثی که در سه ماهه ی سوم اتفاق می افتد جدی تر است و لازم است که مریض بیشتر تحت نظر قرار بگیرد . این تقسیم بندی فقط به خاطر کنترل بهتر و بررسی بیشتر و بیماران است . نمی توان گفت که قطعاً مهمترین دوره کدام دوره است . اما سه ماهه ی سوم اهمیت زیادی دارد . البته اکثر سقط ها در سه ماهه ی اول اتفاق می افتد . نمی توان گفت کدام دوره مهمتر است ، بستگی دارد که چه عارضه ای اتفاق بیفتد . مثلاً یک سقط با یک خون ریزی شدید ، یک حاملگی خارج از رحم با خون ریزی شدید داخلی یا یک بچه خوره ، اینها همه جزء حوادث خطیری است که در سه ماهه ی اول اتفاق می افتد . بنابراین نوع حادثه برای ما اهمیت دارد .
سوال – در دوران بارداری چه تغییراتی در مادر اتفاق می افتد و بیشترین شکایات این دوران چیست؟
پاسخ – در کل بدن خانم تغییرات فیزیولوژیک بسیار عمیقی اتفاق می افتد . گاهی اوقات ازاین تغییرات آنقدر انسان شگفته زده می شود که تعجب می کند چگونه این دوران می گذرد . در قلب و عروق ، غدد داخلی و در سیستم گوارش نیز به همین ترتیب تغییرات خیلی زیادی اتفاق می افتد . این تغییراتی که اتفاق می افتد باعث می شود که یک سری شکایات شایع برای خانم ها پیش بیاید . ابتدا خانم ها فکر می کنند که مشکل ساز است و البته درست است که حتماً با پزشک خود مطرح کنند . اینها تغییرات فیزیولوژیک است و مربوط به حاملگی است و خیلی از آنها بعد از حاملگی بر طرف می شود . مثلاً تغییرات گوارش یکی از شایع ترین تغییرات است . بخاطرهورمون هایی که است سیستم گوارش تنبل می شود . حرکات دودی روده ها کم می شود بنابراین یبوست یک علامت شایع است که خانم ها پیدا می کنند . نفخ و سوزش سر دل نیز جزئ علائم خیلی شایع است که در حاملگی اتفاق می افتد . خانم ها این احساس را دارند که غذا خوب هضم نمی شود . اینها از ناراحتی های شایعی است که افراد در طی حاملگی دارند . به خانم ها توصیه می شود که برای سوزش سر دل خود می توانند از آنتی اسید استفاده کنند . به آنها گفته می شود که به صورت دراز کش نباشند و چند بالش پشت سر خود بگذارند که جلوی بازگشت اسید معده به داخلی مری را بگیرد. دفعات غذا خوردن را زیاد کنند. بجای اینکه سه وعده صبحانه ، نهار وشام را به طور مفصل بخورند ، این سه دفعه را به شش یا هفت دفعه تبدیل کنند منتها هر دفعه با حجم خیلی کمتر غذا بخورند . که در واقع این روده هایی که تنبل شده و دیر کار می کند فرصت پیدا کند که این مواد غذایی را رد کند و به مراحل بعدی برساند . برای یبوست خود از فیبرها ، سبزیجات و مواد ملین استفاده کنند .
سوال – برای خطوطی که با رشد جنین بر روی بدن مادران ایجاد می شود چکار باید کرد ؟
پاسخ – این خطوط به دلیل تغییراتی است که در بافت کلاژن و نگهدارنده ی پوست اتفاق می افتد . و تحت تأثیر هورمون های حاملگی است . بنابراین وقتی که این بافت کلاژن که بافت نگهدارنده ی پوست است از بین می رود ، پوست زمینه پیدا می کند که ترک بخورد . خیلی اوقات بر روی شکم و نواحی دیگر بدن مانند روی پستان ها و ران می تواند باشد . افرادی نیز که چاق و لاغر می شوند گاهی اوقات این مسئله را تجربه کرده اند . از نظر علمی ثابت نشده که هیچ داروی خاصی بتواند جلوی این ترک ها را بگیرد . لوسیون های خاصی است که چرب کننده است که می گویند با استفاده از آن قدرت الاستیسی پوست بیشتر می شود و بهتر مقاومت می کند . اما هیچکدام از اینها از لحاظ علمی ثابت نشده است . فقط از لحاظ ژنتیک برخی از پوست ها اصلاً ترک نمی خورند و برخی نیز ترک می خورند . این چیزی است که باید خانم ها صبر کنند و ببینند که جزء کدام دسته قرار می گیرند . نهایتاً ما به مریض توصیه می کنیم که شکم خود را چرب کند ولی اینکه این چرب کردن واقعاً جلوی ترک را بگیرد درست نیست . بعد از زایمان این ترک ها تغییر رنگ می دهد . در ابتدا ممکن است به صورت صورتی باشد و یا حتی به سمت قهوه ای برود . اما بعد از زایمان سفید شده و کوچک تر و نازک تر می شود .
سوال – آیا همه ی افراد باید از اسید فولیک استفاده کنند یا خیر؟
پاسخ – اسید فولیک را بیشتر جزء مکمل ها است تا داروها . ثابت شده که فولیک اسید جلوی تغییراتی را که در سیستم عصبی اتفاق می افتد و سبب باز بودن لوله ی عصبی می شود را می تواند بگیرد . این باز بودن لوله ی عصبی که در جنین اتفاق می افتد در برخی از کشورها شایع است . بیشتر در این کشورها روی این مشکل کار کرده اند . دیده شده خانم هایی که سه ماه قبل از اینکه برای حاملگی اقدام کنند از فولیک اسید استفاده کنند ، میزان این باز بودن و نواقص لوله ی عصبی به میزان خیلی زیادی کاهش پیدا می کند . و حتی تا هفتاد درصد کاهش پیدا می کند . به همین دلیل به همه ی خانم هایی که قصد باردار شدن دارند توصیه می شود که سه ماه قبل از بارداری فولیک اسید را شروع کنند . این میزان باید چهارصد میکرو گرم باشد . قرص هایی که در بازار موجود است یک میلی گرمی است . یعنی باید یک شب درمیان این قرص را بخورند و یا شبی نصفه قرص بخورند . ولی اگر خانمی سابقه ی ناهنجاری های مادرزادی در جنین های قبلی دارد ، مثلاً جنین قبلی او آنوسفال بوده یعنی سر او تشکیل نشده بوده است . یا در لوله ی عصبی نواقصی داشته است ، توصیه می شود که فولیک اسید را سه ماه قبل از حاملگی با دوز بالا مصرف کنند. یعنی باید همان قرص های پنج میلی گرمی موجود در بازار را استفاده کنند . این افراد تا سه ماه اول بارداری و یا به عقایدی یک ماه اول بارداری باید الزاماً فولیک اسید را استفاده کنند . ولی بعد از آن نیازی به مصرف یا ادامه ی فولیک اسید نیست . بازهم توصیه ی ما این است که اگر خانمی قصد دارد مولتی ویتامین بخورد ، بهترین چیزی که بهتر است به عنوان مکمل در کنار آهن استفاده کند همین فولیک اسید است . اینها را حتماً باید با تجویز پزشک مصرف کنند . خانم ها متأسفانه این عادت را دارند که به محض اینکه حامله می شوند هر دارویی را که استفاده می کنند یکباره رها می کنند . مثلاً احیاناً دارویی را به برای مشکلات روانی خود استفاده می کنند ، یا اگر صرع دارد ،فشار خون بالا دارد ، بیماری قلبی دارد به هر صورتی داروی مصرف می کنند ، خانم ها باید بدانند که آنچه که گفته می شود باید در حاملگی به آن دقت شود مصرف خودسرانه ی دارو است . نه مصرف دارو تحت نظر پزشک . مطلقاً هیچ دارویی در زمان بارداری نباید قطع شود مگر با نظر پزشک . اگر او صلاح دید باید دارو قطع شود و یا عوض شود . ولی مطلقاً داروها نباید خودسرانه قطع شود . چون ممکن است حوادث عجیب و گاهی اوقات ناگواری اتفاق بیفتد . فردی که یک مشکلی غیر از حاملگی دارد . فرضاً مشکلی در غدد داخلی دارد وقلب خود دارد باید تحت نظر هردو پزشک باشد . و با نظر و مشاوره ی هر دو متخصص تصمیم گیری شود که حاملگی چگونه ادامه پیدا کند .
سوال – چه زمانی باید افراد به پزشک مراجعه کنند و هرچند وقت یک بار باید باشد ؟
پاسخ – خیلی از مسائلی که در حاملگی اتفاق می افتد بدون علامت و هشدار است. چون بدون علامت است لازم است که خانم ها در فواصل خاصی حتماً با پزشک خود روبرو شوند . این فواصل تا بیست و هشت هفتگی ، ماهی یک بار انجام می شود . از بیست و هشت هفتگی تا سی و شش هفتگی هر دو هفته یک بار و از سی و شش هفتگی تا چهل هفتگی ، هفته ای یک بار باید صورت بگیرد . این فواصل فقط در مورد خانم هایی است که هیچ مشکل خاصی ندارند . اگر مشکلی وجود داشته باشد طبق نظر پزشک این فواصل ممکن است خیلی کوتاه تر باشد.
سوال – علت حاملگی پوچ چیست ؟
پاسخ – ساک حاملگی محتوایی است که در داخل آن بچه رشد می کند و کم کم بزرگ می شود . گاهی اوقات جنین بوجود نمی آید که اصطلاحاً به آن تخم کور می گویند . علت آن بیشتر مسائل ژنتیک است . یعنی ژنتیک و کروموزوم هایی که به صورت تصادفی اتفاق می افتد . چون همیشه وقتی که من صحبت از مسائل کروموزوم های و ژنتیک می کنم ، این نگرانی را دارم که همه تصور می کنند یک مشکل جدی ژنتیک دارند و باید به مشاوره ی ژنتیک بروند وهزینه های کلان بکنند و دائم نگران این مسئله باشند که مشکل تکرار نشود . در تقسیم سلول تخم گاهی اوقات یک سری اختلالاتی بصورت کاملاً تصادفی اتفاق می افتد که کروموزوم ها و برخی از ژن ها صدمه می خورند و جنین تشکل نمی شود . این مسئله تصادفی است و تکرار شونده هم نیست که منجر به سقط می شود . این یکی از همان عللی است که باعث ایجاد سقط در سه ماهه ی اول می شود . پیش آگهی بدی برای حاملگی های بعدی ندارد و خانم ها نگران نباشند که آیا اتفاق می افتد دوباره یا خیر.
سوال- خانمی چهل و دو ساله پرسیدند که قصد بارداری دارند . آیا باید آزمایش های خاصی انجام دهند و یا تحت مراقبت های دقیق تری باشند یا خیر؟
پاسخ – اگر سن حاملگی در موقع زایمان از سی و پنج سالگی بالاتر باشد از نظر ما جزء حاملگی های پرخطر به حساب می آید . هر چقدر سن بالاتر رود بیماری های داخلی و زمینه ای که ممکن است خانم ها پیدا کنند بیشتر می شود . مانند فشار خون و دیابت ، بنابراین خانم ها باید حتماً از این نظرها کنترل شوند . یک مشاوره ی قبل از حاملگی ، بررسی این قسمت ها است که باید به صورت کامل برای آنها انجام شود . در طی حاملگی نیز عوارض بیشتری منتظر این خانم ها است . من نمی خواهم ایشان را بترسانم ولی باید با چشم باز با حاملگی خود مواجه شوند. این خانم باید قبل از حاملگی حتماً یک مراجعه به دکتر زنان داشته باشد و یک بررسی از نظر بیماری های زمینه ای بر روی ایشان انجام شود . یک سری آزمایش هایی است که پزشک درخواست می کند انجام شود که از این طریق مطمئن شود بیماری زمینه ای وجود ندارد . در طی حاملگی نیز اگر تحت کنترل دقیق بشوند با توجه به عوارضی که ریسک آن در این خانم ها بیشتر است مورد توجه قرار می گیرند . باید جنین ایشان بررسی شود چون ریسک یک سری از ناهنجاری های کروموزومی این افراد بیشتر است .
سوال – من در ماه سوم حاملگی هستم و قرص کاربامازپین مصرف می کنم آیا این قرص عوارضی دارد یا خیر؟
پاسخ – همه چیز عارضه دارد . کاربامازپین برای این خانم لازم است و مسلماً به دلیل خاصی برای ایشان تجویز شده است . و آن دلیل زمینه ای اگر ایشان احیاناً داروی خود را قطع کنند برای جنین بسیار خطرناک تر است از اینکه این دارو را استفاده کنند . بنابراین در کفه ی ترازو کاربامازپین بسیار کم خطر تر از بیماری زمینه ای ایشان است. بنابراین حتماً باید داروی خود را ادامه دهند . مسلماً با نظر پزشک این دارو را مصرف می کنند . عارضه های آن بسیار کم است . یعنی انسان ترجیح می دهد نود و پنج تا نود و شش درصد بدون عارضه را در نظر بگیرد تا دو درصد عارضه ی موجود را . عارضه ی این دارو به صورت نادر ممکن است روی جنین اتفاق بیفتد . ولی جزء داروهای خوبی است که برای افرادی که مشکل دارند می توان در دوره ی حاملگی تجویز کرد . بنابراین حتماً باید استفاده کنند و مطلقاً نگران جنین خود نباشند .
سوال – من در هفته ی هفدهم بارداری هستم آیا سونوگرافی سه بعدی برای جنین من ضرری دارد یا خیر؟
پاسخ – سونوگرافی که به صورت معمولی اتفاق می افتد خطر اثبات شده ای برای جنین ندارد . مطالعه شده که در موش ها یک سری عوارضی بوجود آمده ولی قابل تعمیم به انسان نبوده است . در خیلی از کشورها با هر ملاقات با پزشک که در بیست و هشت هفته ی اول هر ماه صورت می گیرد ، در کنار معاینات یک سونوگرافی نیز انجام می شود. ولی در مورد سونوگرافی سه بعدی چون مدت زمانی که برای جنین صرف می شود تا سونوگرافی انجام شود و در برخی موارد ممکن است انرژی زیادی به جنین برسد ، هنوز در مورد سلامت بودن آن خیلی مطمئن نیستیم . بنابراین من توصیه نمی کنم که به صورت روتین برای مریض ها انجام شود . سونوگرافی سه بعدی شاید اطلاعات ریز زیادی به مریض ها ندهد . ممکن است یک سری ناهنجاری های خیلی کوچک را نشان دهد . که نشان دادن آن هیچ کمکی به مریض نمی کند مگر اینکه تا آخر حاملگی فرد را نگران کند . مثلاً شکاف کام که عارضه ی خطرناکی نیست و بعد از اینکه بچه نیز به دنیا بیاید کاملاً قابل درمان است . که اگر با سونوگرافی سه بعدی آن را تشخیص ندهند و بعد از به دنیا آمدن بچه متوجه آن شوند و اقدامات لازم را برای آن انجام دهند نیز مسئله ای نیست .
سوال- من بیست و پنج سال سن دارم و یک ماه و نیم است که باردار هستم . دو هفته ی پیش یک لکه بینی داشتم . ابتدا به صورت خون ریزی بود و بعد تبدیل به لکه بینی شد . به دکتر مراجعه کردم برای من یک هفته استراحت مطلق نوشت . بعد از اینکه استراحت کردم دوباره مراجعه کردم گفتند که همه چیز طبیعی است و ساک حاملگی دیده شده است . قلب جنین نیز مشاهده شده و میزند . برای من دارو نوشتند آن را استفاده می کنم اما بازهم لکه بینی دارم . می خواستم بدانم مشکلی وجود دارد یا خیر ؟
پاسخ – خون ریزی هایی که در حاملگی اتفاق می افتد در سه ماهه ی اول است . ما اصطلاحاً به آن تهدید به سقط می گوییم، نه اینکه سقط در حال اتفاق افتادن است . بنابراین این خانم فقط باید یک بررسی شوند که ببینیم علت خاصی برای خون ریزی ایشان پیدا می کنیم یا خیر. بهترین کاری که برای ایشان شده این است که سونوگرافی انجام گرفته است .در سونوگرافی به ایشان گفته شده که جنین سالم است و هیچ مشکل خاصی ندارد . اگر لکه بینی ادامه پیدا کند دو یا سه هفته ی بعد مجدداً باید سونوگرافی تکرار شود که رشد جنین و حاملگی اثبات شود . اینکه حاملگی و لکه بینی با یکدیگر اتفاق می افتند هیچ مسئله ی خاصی نیست . گاهی اوقات بعضی از خانم ها ممکن است به ندرت تا ماه های آخر حاملگی خون ریزی داشته باشند . اگر جنین رو به رشد باشد و هیچ مسئله ی دیگری وجود نداشته باشد جای نگرانی نیست . در مورد دارویی که برای ایشان تجویز شده ، شاید پزشک ایشان به دلیلی این مسئله را گذاشته اند . این دارو را ما به حاملگی هایی تجویز می کنیم که علت خونریزی فرد نارسایی جسم زرد باشد . این خون ریزی معمولاً در مراحل بسیار ابتدایی حاملگی ایجاد می شود . شاید در سن حاملگی این خانم خیلی کمک دهنده نباشد . گاهی اوقات حتی مدت این لکه بینی ها را طولانی تر می کند . بنابراین باید با پزشک خود مشورت کنند اگرواقعاً نیازی نیست که این دارو را ادامه دهند استفاده ی آن را متوقف کنند . برای این مریض اصلاً استراحت مطلق لازم نیست . ما فقط به مریض می گوییم که کار و فعالیت خود را یک مقدار کمتر کند . استراحت مطلق در حاملگی کار خطرناکی است . چون منجر به لخته شدن خون در رگ ها می شود که خود یک عارضه ی خطرناکی است . این خانم می تواند کارهای خود را انجام دهد فقط با مقدار کمتر . فعالیت شدید نباید داشته باشند . ثابت نشده که استراحت سرانجام حاملگی را در خانم هایی که تهدید به سقط دارند بیشتر کند .
سوال – آیا کمردرد در حاملگی طبیعی است یا خیر؟
پاسخ – این مسئله ای است که ممکن است از اول حاملگی اتفاق بیفتد و معمولاً خانم ها را نگران می کند . علت دردهای کمر و زیر شکم که ممکن است خانم ها داشته باشند ،یک مقدار زیاد آن به دلیل هورمون هایی است که در حاملگی آزاد می شود . این هورمون ها مفاصل را شل می کنند .بنابراین مفاصل در ستون فقرات شل می شود . گودی کمر یک مقدار زیاد تر می شود . این شلی لازم است که در بدن اتفاق بیفتد چرا که اگر بدن یک محیط استخوانی خیلی خشک باشد عملاً قدرت تطبیق در این سایز فزاینده و بزرگ شونده ی رحم نخواهد داشت. بنابراین قاعدتاً باید تمام استخوان های بدن این انعطاف پذیری را داشته باشند و بتوانند تغییر موقعیت دهند تا قادر باشند محتوای بزرگ شونده ی حاملگی را در خود جا دهند . طبیعی است که عارضه ی آن کمردرد است . برای برخی از افراد متأسفانه این کمردرد خیلی شدید است . بخصوص افرادی که زمینه ای در ستون فقرات خود دارند . مثلاً فرد قبلاً گودی کمر دارد به این صورت تشدید می شود و ممکن است برای او آزار دهنده باشد . مریض ها باید یک مقدار استراحت بیشتر داشته باشند . کفش های تخت نپوشند . خانم ها به محض اینکه حامله می شوند کفش خود را تخت می کنند . کفش باید دو یا سه سانت پاشنه ی پهن داشته باشد که نقطه ثقل بدن را یک مقدار به طرف جلو خم کند . طبیعتاً در این صورت گودی کمر را یک مقدار اصلاح می کند . گاهی اوقات کمربند های خاصی است که با نظر همکاران ارتوپد برای مریض ها توصیه می شود . بستن شکم نیز یک مقدار به مریض ها کمک می کند . دردهایی که در زیر شکم بوجود می آید به خاطر بزرگ شدن سایز رحم است . رباط هایی که در اطراف رحم است کشیده می شود . خیلی از خانم ها وقتی درد را احساس می کنند می گویند که درد زیر شکم و داخل بدن ما تیر می کشد . این درست مسیر همان دو رباطی است که در دو طرف رحم است که در حاملگی کشیده شده و بزرگ و ضخیم می شود . بخصوص زمانی که خانم ها حرکت می کنند و در نیمه ی دوم حاملگی این مشکل را دارند . به خانم ها باید این اطمینان را داد که مشکل خاصی نیست . این عارضه ای است که به صورت طبیعی اتفاق می افتد و باید آن را تحمل کرد.
سوال – من در ماه چهارم بارداری هستم . زمانی که آزمایش دادم بعد از اینکه گلوکز را مصرف کردم قند من صد و شصت و چهار بود . می خواستم بدانم چکار کنم که قند من پایین بیاید . این مسئله خیلی برای من نگران کننده است . چه چیزهایی مصرف کنم و از چه چیزهایی پرهیز کنم ؟ دوباره دکتر برای من آزمایش نوشته که حدود یک ماه دیگر باید آن را انجام دهم . در این یک ماه چکار کنم که یک مقدار قند من پایین بیاید . قبل از حاملگی نیز قند من اصلاً بالا نبوده است .
پاسخ – خیلی از خانم ها دیابت دارند و حامله می شوند . اینها خانم هایی هستند که از قبل وضعیت قند خون آنها مشخص است ، دیابت دارند و دارو مصرف می کنند و می خواهند حامله شوند . یک توصیه ی خیلی بزرگ برای خانم ها این است که قبل از اینکه حامله شوند حتماً با پزشک خود مشورت کنند . هر چقدر سن فرد بالاتر برود ریسک آن بالاتر است که خانم دیابت داشته باشد . قطعاً باید زمانی که فرد حامله می شود قند خون کنترل شده داشته باشد . بنابراین خیلی از اوقات وقتی که این افراد روی ضد داروی خوراکی هستند باید روی انسولین بروند . چون انسولین همیشه قند خون را خیلی بهتر کنترل می کند . در هرحال خانمی که دیابتیک است و دیابت دارد باید قند خون کنترل شده داشته باشد . و بعد از اینکه ثابت شد قند خون او کنترل شده می تواند حامله شود . اما یک دسته از خانم ها مانند این خانم اصلاً دیابتیک نیستند و وارد حاملگی می شوند . در حاملگی یک سری فاکتورهایی است که قند خون را بالا می برد . ما اصطلاحاً به وضعیتی که این خانم دارد دیابت بارداری می گوییم . این دیابت مربوط به حاملگی است و بعد از حاملگی نیز مرتفع می شود . البته این خانم هایی که دیابت بارداری دارند در ادامه ی زندگی خود حدود پنجاه تا شصت درصد ریسک اینکه به دیابت مبتلا شوند دارند . بنابراین در آینده نیز همچنان باید کنترل خود را حفظ کنند . برای اینکه ببینیم یک خانم در حاملگی دیابت پیدا می کند یا خیر باید این آزمایشی را که این خانم انجام داده اند انجام دهیم . این آزمایش یک جور تست تحمل کلوگز خلاصه شده است . به خانم ها بدون اینکه ناشتا باشند پنجاه گرم گلوکز داده می شود . یک ساعت بعد نیز قند خون آنها گرفته می شود . این قند خون یک ساعت بعد اگر از صدو چهل میلی گرم بالاتر باشد ، این خانم باید از لحاظ دیابت بارداری کنترل شود . بنابراین با این قند خون صد وشصت و هفتی که ایشان ذکر کردند مطلقاً تشخیص دیابت بارداری گذاشته نمی شود . این فقط یک روش غربالگری است که ببینیم کدام خانم ها نیاز به بررسی بیشتر دارند . این خانم با جوابی که دارند باید روی مرحله ی بعدی آزمایش بروند و باید تست تحمل گلوکز کلاسیک برای ایشان انجام شود . این تست باید چهارنوبته برای ایشان انجام شود . اگر دو تا از آیتم های آن غیر نرمال بود ،تشخیص دیابت بارداری برای این خانم داده می شود . درمان دیابت بارداری عمدتاً رژیم غذایی است . یعنی معمولاً این افراد با رژیم غذایی کنترل می شوند. در حالی که خانمی که با دیابت حامله شده است قطعاً باید انسولین و ضد داروی دیابت استفاده کند . برای این مریض ها تغذیه گذاشته می شود . مواد قندی را باید کمتر استفاده کنند . و دو یا سه هفته یک بار باید از نظر قند خون چک شوند . که ببینیم با این رژیم درمانی و مواد قندی که کم استفاده کرده اند قند خون کنترل شده است یا خیر. اگر کنترل نشود این افراد نیز باید انسولین مصرف کنند . خوشبختانه پیامد دیابت بارداری با خانمی که دیابت دارد و حامله می شود متفاوت است . دیابت بارداری عوارض خیلی کمی برای خانم ایجاد می کند و بیشترین عارضه ای که می گذارد روی وزن جنین است که آن را بالا می برد . این خانم باید تست تحمل گلوکز چهار نوبته را انجام دهند که ببینیم دیابت بارداری دارند یا خیر . چون در خیلی از موارد اصلاً این دیابت را ندارند .
سوال – من در حاملگی اول خود دچار مسمومیت حاملگی شدم و در ماه هفتم بچه را بیرون آوردند . می خواستم بدانم چکار کنم که در حاملگی بعدی دچار این مشکل نشوم ؟
پاسخ – مسمومیت حاملگی ، فشار خونی است که در طول حاملگی ایجاد می شود و افزایش پیدا می کند . البته هم زمان با دفع پروتئین که ما این اصطلاح را برای آن بکار می بریم . مسمومیت حاملگی یکی از عوارض خیلی بد حاملگی است . که خوشبختانه در درصد کمی از خانم ها اتفاق می افتد . چیزی حدود پنچ تا ده درصد خانم ها ممکن است این مشکل را پیدا کنند . یکی از ویزیت های با فواصل خاص توسط پزشک همین است که بتوانیم متوجه شویم که در خانم اتفاق می افتد یا خیر. فشار خون افزایش پیدا می کند و به دنبال آن دفع پروتئین ظاهر می شود . با اینکه یکی از معضلات بسیار مهم پزشکی است اما علت واقعی آن هنوز مشخص نیست . به همین دلیل ما فقط سعی می کنیم که آن را کنترل کنیم و مطابق با علائم مریض ، اقداماتی را که نیاز دارد انجام دهیم . به نظر می رسد که خیلی به موقع برای این خانم اقدام صورت گرفته است . ما ناچارهستیم وقتی فشار خون خیلی افزایش پیدا کرد بچه را زودتر بیرون بیاوریم . چون حاملگی عامل ایجاد این مشکل است و تنها درمان آن ختم حاملگی است . یعنی باید بچه را سریع بیرون آورد تا مادر را از شرایط بحرانی نجات دارد . در این صورت جنین را نیز از شرایط بحرانی نجات داده ایم . چون هر لطمه ای مادر بخورد طبیعتاً جنین او نیز لطمه خواهد خورد . حتی اگر جنین مانند بچه ی ایشان نارس باشد باید آن را سریع بیرون آورد . برای پیشگیری آن هنوز راه درستی پیشنهاد نشده است . یک سری راه هایی مانند استفاده از آسپرین با دوز کم پیشنهاد می شود . در طی حاملگی برای خیلی از مریض ها این دارو داده می شود . کلسیم برای بسیاری از مریض ها تجویز می شود . این دوتنها داروها و مکمل هایی هستند که می توان برای پیشگیری از مسمومیت حاملگی از آن استفاده کرد . این خانم در حاملگی بعدی یک مقدار ریسک بالاتری نسبت به افراد عادی دارند . ولی نباید خیلی نگران باشند . باید فقط در حاملگی دقیق کنترل شوند . من پیشنهاد می کنند که آسپرین با دوز پایین در حاملگی خود استفاده کنند . کلسیم را به عنوان مکمل استفاده کنند . به احتمال بسیار زیاد این خانم مبتلا نخواهند شد و نباید نگران باشند . درست است که یک مقدار ریسک بالاتر است ولی معمولاً تکرار نمی شود. در آینده نیز خانم باید همچنان از لحاظ فشار خون چک شوند که فشار خون بالا برای ایشان باقی نمانده باشد .
سوال – لطفاً درخصوص یبوست دوران بارداری و پایین بودن جفت توضیح بفرمایید.
پاسخ – تحت تأثیر هورمون هایی که در حاملگی اتفاق می افتد حرکت روده های بزرگ و کوچک هردو کم می شود. در نتیجه زمان دفع مواد غذایی به طرف روده ی بزرگ طولانی می شود و یبوست ایجاد می شود . این از عوارض بسیار ناراحت کننده برای خانم ها است . ولی با رژیم غذایی می توان خیلی خوب آن را کنترل کرد . موادی که حاوی سبزی جات باشد وهمینطور میوه جات به میزان کافی استفاده کنند . حتی می توانند از ملین هایی مانند روغن زیتون و برخی از داروهای گیاهی استفاده کنند که این عارضه را به حداقل برسانند .
جفت در حالت عادی در قسمت های بالایی رحم قرار می گیرد . اما تحت تأثیر برخی عوامل ممکن است در قسمت پایین رحم جایگزین شود . این مسئله در سه ماهه ی اول و دوم حاملگی چیز شایعی است . چون سایز رحم کوچک است . بنابراین جفت به خاطر سایزی که دارد ممکن است قسمت های پایین را نیز اشغال کرده باشد . تدریجاً که رحم بزرگ می شود سایز جفت به همان نسبت بزرگ نمی شود . بنابراین ممکن است از قسمت های پایین کنار برود و به قسمت های بالایی نقل مکان کند . این بزرگ شدن رحم باعث می شود که جفت را به قسمت های بالایی ببرد و از آن پایین بودن آن را نجات می دهد . ولی در درصد کمی از موارد جفت همچنان در قسمت های پایین قرار می گیرد. ما اصطلاحا ً به آن جفت سر راهی می گوییم که ممکن است در سه ماهه ی سوم حاملگی بخصوص مشکل ساز باشد . اگر جفت حرکت نکرده و پایین باقی بماند و روی دهانه ی رحم را بپوشاند ، جنین باید برای مسیرزایمان از دهانه ی رحم عبور کرده و وارد کانال زایمانی شود . در صورتی که جفت پایین باشد جنین نمی تواند این عبور را انجام دهد. چون جفت جلوی راه او را گرفته ممکن است زودتر کنده شود و خون ریزی های شدید را ایجاد کند . در این مریض ها اگر جفت پایین باقی بماند باید موقع زایمان سزارین شوند . این یکی از حاملگی های پرخطر است که باید در حاملگی دقیقاً کنترل شوند .
سوال – کسانی که سرکلاژ انجام می دهند چه مراقبت هایی را باید داشته باشند ؟
سرکلاژ یا دوختن دهانه ی رحم فقط باید در مواردی استفاده شود که دهانه ی رحم نارسا باشد . بافت گردن رحم بافت بسیار محکمی است به طوری که اصلاً نمی گذارد وقتی که سایز رحم بزرگ می شود، باز شود . این استحکام زیاد جلوی دفع جنین را می گیرد . وقتی گردن رحم نارسا است آن را می دوزند و با نخ این استحکام را به آن باز می گردانند . در خانمی که سرکلاژ انجام می شود طبیعتاً باید یک مقدار فعالیت های او محدود شود . ولی اصلاً استراحت مطلق نیاز ندارد.(سلامت باشید)
جام جم سرا: پیشنهاد میکنیم احساسات را موقتاً کنار بگذارید و تنها در صورتی که جواب این سوالها مثبت است به بقیه موارد فکر کنید:
۱-نظرش درمورد بچه دار شدن با شما یکی است؟
اگر خواستگارتان در اواخر دهه سوم یا چهارم زندگیاش به سر میبرد احتمالا تا الان به دیدگاههای ثابتی درباره داشتن بچه رسیده است. ممکن است قبلا ازدواج کرده باشد و حتی بچه یا بچههایی هم داشته باشد. در این شرایط داشتن یک بچه دیگر احتمالا گزینه ایده آلی برای او نخواهد بود. این در حالی است که شما سنی ندارید و دلتان میخواهد خیلی زود مادر شوید. اصلا ممکن است ماجرا کاملا برعکس باشد. او باز هم بچه بخواهد و شما آمادگی بچه دار شدن را نداشته باشید.
چه در آرزوی مادر شدن هستید و چه از بچه داری خوشتان نمیآید باید نظر او را درباره موضوع «بچه» جویا شوید. بهتر است یک سوال کلی مطرح کنید و بگذارید خودش به تنهایی جواب بدهد.
نگذارید پیش دستی کند و نظر شما را جویا شود چون در این صورت ممکن است جوابهایش را طبق خواست شما تنظیم کند و بعد از گرفتن جواب مثبت به خواست خودش برگردد.
موضوع بچه بهتر است در جلسه سوم یا چهارم خواستگاری مطرح شود. دو جلسه اول خیلی زود هستند! بعد از جلسه سوم و چهارم هم ممکن است به طرف مقابل علاقهمند شده باشید و شرایط او را بپذیرید. بنابراین همان جلسه سوم و چهارم را بچسبید!
۲-با علائم سالخوردگیاش کنار میآیید؟
مورد توجه قرار گرفتن از جانب مردی که از شما بزرگتر است خوبیهایی دارد: رفتار او پختهتر است، بچه بازیهای کمتری دارد، میداند با شما چطور رفتار کند و به عنوان یک مرد جا افتاده وضعیت اقتصادیاش هم ثبات پیدا کرده است.
در شرایطی که شما یک کارمند ساده هستید و هنوز به پیشرفتی که میخواهید نرسیدهاید او میتواند الگوی تمام و کمالتان شود اما در کنار تمام نکات مثبت خواستگارتان به زودی علائم سالخوردگی را نشان خواهد داد. کم کم موهایش خاکستری و بعد سفید میشوند. دوست دارد شبها زودتر بخوابد. به آرامش بیشتری نیاز دارد و شاید دیگر حوصله هیجانهای سن شما را نداشته باشد.
قبل از اینکه جواب مثبت بدهید از خودتان بپرسید آیا میتوانید با چنین وضعیتی کنار بیایید؟ آیا اگر لازم شد میتوانید از او مراقبت کنید؟ اگر جوابتان به این سوالها قاطع و مثبت است میتوانید روی او جدیتر فکر کنید. در غیر اینصورت نه خودتان را بازی بدهید و نه او را.
۳-آیا فهرست چیزهایی که از آنها لذت میبرید یا برعکس به هم شبیه است؟
اختلاف سنی زیاد به معنی این است که شما دو نفر در دو دوره مختلف رشد کردهاید. خوانندههای محبوبتان با هم فرق دارند، فیلمهای مورد علاقهتان سبکهای مختلفی دارند و در نهایت از نظر وضعیت کاری هم در دوموقعیت کاملا متفاوت هستید. دوستانتان هم که دیگر جای خود را دارند: یک عده اهل دسته جمعی سینما رفتن و عده دیگر عاشق پیکنیکهای خانوادگی.
در این شرایط از خودتان بپرسید آیا میتوانید در جمع همسالان او حاضر شوید؟ آیا میتوانید او را در جمع دوستان خودتان بیاورید؟ چقدر وجه مشترک دارید؟ ممکن است از کودکیتان جلوتر از سن خودتان بوده باشید و فکرتان بزرگتر از سنتان باشد. در این شرایط میتوانید خودتان را به دنیای او نزدیک کنید و از او هم بخواهید به دنیای شما نزدیک شود.
فقط باید مراقب باشید که مرزهای شخصیتیتان به هم نریزند. از خودتان بپرسید از تفریحات او لذت میبرید؟ در شرایط غیرایده آل ممکن است برایتان غیرقابل تحمل باشد که رابطهتان با همسالانتان کمتر شود. در این صورت بهتر است روی این رابطه بیشتر فکر کنید و تمام جوانب را به خوبی بسنجید.(تبیان)
ازدواج اگرچه به تناسب و کفویت منطقی نیاز دارد اما همه چیز این پیوند، بر اساس منطق ریاضیات جلو نمیرود. اگر فهرست ویژگیهای طرف مقابل را جلویتان گذاشتهاید و به هر کدام نمره خوبی دادهاید، باز این دلیل نمیشود که او همسر ایده آل شما باشد. چیزی که ازدواج را از یک رابطه ریاضی یا همزیستی اجتماعی به یک رابطه انسانی تبدیل میکند، کشش و تمایل است. تمایلی که میتواند شما دو نفر را مثل قطعههای پازل با هم چفت کند و عاطفه میانتان را قویتر سازد.
اگر درباره همسر آیندهتان مردد هستید یا حس خنثایی به گزینه ازدواجتان دارید، یا حتی اگر خیلی داغید و فکر میکنید همسرتان را یافتهاید و با وجود همه مشکلات، عاشقش هستید، این سوالها را از خود بپرسید و به آنها جواب دهید. جواب شما به این سوالها نشان میدهد که عاطفهتان کجای این قصه است.
۱- به اینکه پدر و مادر فرزندتان باشد افتخار میکنید؟
فکر کنید اگر قرار باشد مادر یا پدر بچهای باشید، دوست دارید فرزندتان خصوصیات همسرتان را داشته باشد؟ چهرهاش شبیه او باشد و مثل او رفتار کند؟ دوست دارید انسانی را به این دنیا بیاورید که با او مشترکا در به دنیا آمدنش سهیم هستید؟ بخشی از وجود ما با تولد فرزندمان تکثیر میشود. اگر دوست ندارید فرزندتان، این میراث به جا مانده از شما شبیه به همسرتان باشد شک نکنید که ازدواج موفقی نخواهید داشت. حتی اگر تصمیم داشته باشید هیچ وقت بچه دار نشوید، باز باید این سوالها را از خودتان بپرسید و به آن پاسخ دهید. اینجا بچه موضوعیت ندارد، بلکه مهم این است که شما چقدر عمیقا به رفتار و ظاهر همسرتان احترام میگذارید و آن را میپسندید.
۲-دوست دارید عضو خانواده او محسوب شوید؟
با ازدواج، شما عضو یک خانواده جدید میشوید و حکم دختر یا پسر آنها را پیدا میکنید. آیا ورود به این خانواده جدید برای شما خوشایند است یا نسبت به آن احساس بدی دارید؟ اگر فکر میکنیدشان و شخصیت شما به گونهای است که با ورود به این خانواده جدید، هم خودتان و هم خانوادهتان احساس بدی پیدا میکنند، قدری تامل کنید. فکر نکنید حساب همسرتان از خانوادهاش جدا است و اگر خانوادهاش مطلوبتان نیستند اهمیت ندارد. هر فرد نماینده خانواده خود است و حتی اگر توانسته باشد رفتار و ظاهر خود را از آنها متمایز کند، باز هم در ریشه، همان خواهد بود. از آن مهمتر، جدا کردن یک فرد از خانوادهاش غیر ممکن است. سعی نکنید بعد از ازدواج همسرتان را از آن خود کنید و رابطهتان را با خانواده او از بین ببرید. ازدواجها هر قدر هم خوب و موفق باشند، وقتی مخالفت یا اختلاف با خانوادهها در میان باشد خیلی زود سست شده و از هم میپاشند.
۳- از اینکه او را به دیگران معرفی کنید چه حسی دارید؟
این سوال هم ظاهر همسر شما را شامل میشود و هم باطنش را. آیا از اینکه با او دیده شوید، او را به همکاران و دوستان و فامیل معرفی کنید یا با او قدم بزنید خوشحال میشوید یا خجالت میکشید؟ در اماکن عمومی رفتارش باعث مباهات شما است یا مایه سرافکندگیتان؟ اگر همین ابتدای کار احساس میکنید از بودن در کنار او خجالت میکشید یا با ظاهر و رفتارش راحت نیستید، قید این ازدواج را بزنید. معمولا چیزهایی که ما از آنها دلزده میشویم هیچ وقت برایمان خوشایند نخواهند شد. در واقع زیباییها شاید عادی شوند، اما زشتیها هیچ وقت عادی نمیشوند.
۴-از تنها بودن با او کسل نمیشوید؟
ابتدای آشنایی خیلیها فکر میکنند تحت هر شرایطی میتوانند کنار هم دوام آورند. زیر سقف آسمان و روی فرش زمین، باز هم عاشقانه زندگی خواهند کرد. این رویاهای عاشقانه خیلی وقتها غلط از آب در میآید. اگر میخواهید بدانید همسر مناسبتان را یافتهاید یا نه، تصور کنید در یک جزیره خالی از سکنه با او حبس شدهاید. فکر میکنید زندگی ماجراجویانه و جالبی خواهید داشت یا پر از کسالت و سکوت و تلخی؟ حاضرید همه عمر در یک جزیره با او باشید؟ به اندازه کافی حرف برای زدن دارید؟ میتوانید با هم از پس زندگی برآیید؟ اگر جوابتان به این سوالها مثبت است (و البته تحت تاثیر تب عاشقی قرار ندارید و میتوانید منطقی فکر کنید) میتوانید از این مرحله هم به سلامتی عبور کنید. (تبیان)
پس از آنکه یک دختربچه گریان به نام گلیزل پالومار ۱۲ ساله، از پاپ پرسید «چرا خداوند اجازه میدهد دختران کوچک به فحشا کشیده شوند» پاپ آن دختربچه را که پدر و مادرش او را رها کردهاند، در آغوش گرفت.
پاپ که آشکارا تحت تأثیر قرار گرفته بود، گفت: این دختر سوالی را مطرح کرده که هیچ پاسخی برای آن نیست و او حتی قادر نبود این سوال را بخوبی مطرح کند و به گریه افتاد. این سوال بزرگی برای همه ماست: برای چه کودکان باید رنج ببرند؟ چرا؟
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: تنها زمانی به پاسخ مورد نظر نزدیک شدهایم که بتوانیم برای این وضعیت ضجه بزنیم.
پاپ برای نشان دادن توجه خود به افرادی که در حاشیه جامعه قرار گرفتهاند اظهار کرد: شما را دعوت میکنم هر کسی این سوال را از خود بپرسد: «وقتی کودکی گرسنه میبینم، در خیابان کودکی را میبینم که مواد مخدر مصرف میکند، کودکی بدون خانمان میبینم، کودکی رها شده و کودکی که از او سوءاستفاده شده میبینم، کودکی که جامعه از او به عنوان برده استفاده میکند، آیا من یاد گرفتهام گریه کنم و چگونه گریه کنم؟» (روزنامه قانون)
پاسخ مشاور: با توجه به نکات مطرح شده، این گونه برداشت میشود که شما در سن نوجوانی قرار دارید چراکه بیشتر مشکلاتی که درگیر آنید معمولا برای افراد در سن نوجوانی پیش میآید. با این حال توجه شما را به نکاتی در همین زمینه جلب میکنم.
دست از مقایسههای ناآگاهانه بردارید
به طور طبیعی هر انسانی در خانوادهای متولد شده و رشد یافته است که منحصر به فرد و متفاوت از دیگر خانوادههاست. گاهی ما واقعا از دیگران به لحاظ مالی، فرهنگی و... پایینتر هستیم اما در بیشتر مواقع چون فقط ظاهر زندگی دیگران را میبینیم دچار برداشتهای اشتباه از زندگی آنها میشویم و فکر میکنیم که آنها خوشبخت محضند و ما بدبخت کامل! بنابراین در قدم اول باید دست از مقایسههای ناآگاهانه بردارید چراکه اطلاعات شما از خانوادههای دیگران ناکافی است وبرداشتهایتان سطحی و تا حدودی غیرواقعی.
فقط نکات منفی را نبینید
در زندگی خانوادگی هر کدام از ما مشکلات یا ناکامیهایی وجود دارد که این مشکلات معمولا در مقایسه با زندگی دیگران بیشتر به چشم میآید. اما چه باید کرد؟ آیا بهتر نیست که با آگاهی بیشتر به جنبههای مثبت خانوادهتان بیشتر توجه کنید چراکه تا زمانی که شما فقط به ضعفها فکر میکنید امکان رشد برایتان وجود ندارد.
۶ سوالی که باید از والدینتان بپرسید
در مورد مشکل زودباوری خانوادهتان، کاری که میتوانید انجام دهید گفتوگوی منطقی با حفظ احترام و آرامش است چراکه فقط در این وضعیت است که طرفین حاضر میشوند به گفتوگو ادامه دهند. شما باید با استدلالهای منطقی به مقابله با زودباوری خانوادهتان بروید. برای رسیدن به این هدف باید از والدینتان بپرسید:
۱- شما به طور کلی از من چه انتظاری دارید؟
۲- من تاکنون چگونه رفتار کردهام؟
۳- آیا کاری کردهام که شما را نگران کند؟
۴- به نظرتان اینکه شما به من شک و تردید دارید مرا به انجام رفتار خوب وادار میکند؟
۵- به نظرتان در مورد من چگونه فکر یا رفتار بکنید، مؤثرتر است؟
۶- من چگونه رفتاری داشته باشم که شما را راضی میکند؟
پاسخهای والدینتان را به دقت بررسی کنید
بعد از اینکه پاسخ ۶ سوال مطرح شده را از خانوادهتان دریافت کردید با دقت و از روی حوصله آنها را بررسی کنید تا به بهترین جمع بندی برسید. این جمع بندی نقشه راه شما برای داشتن بهترین نحوه تعامل با خانوادهتان است. (دکتر مسعود خاکپور- مشاور خانواده/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
147
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، برخی از مهمترین نکات و سؤالاتی که ممکن است برای مخاطبان مطرح شود را اعلام کرده است:
*آیا واکسن و یا تزریق آمپول در ماه رمضان برای روزه اشکال دارد؟
نظر امام خمینی و آیتالله شبیری زنجانی:
واکسن و تزریق آمپولی که به جای دارو استعمال میشود و یا عضو را بی حس میکند، اشکال ندارد. احتیاط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپولی که به جای غذا به کار میرود، خودداری کند.(1)
نظر آیتالله خامنهای:
احتیاط واجب آن است که روزهدار از آمپولهای مقوّی یا مغذّی و هر آمپولی که در رگ تزریق میشود و نیز انواع سرمها خودداری کند، لکن آمپولهای دارویی که در عضله تزریق میشود و نیز آمپولهایی که برای بیحسّ کردن به کار میرود، مانعی ندارد.(2)
نظر آیتالله سیستانی:
آمپول و سرم روزه را باطل نمیکند هر چند آمپول تقویتی یا سرم قندی نمکی باشد، روزه را باطل نمیکند.(3)
نظرآیتالله وحید خراسانی:
تزریق آمپولی که به جای دوا استعمال میشود و یا عضو را بی حس میکند، اشکال ندارد. احتیاط مستحب آن است که روزهدار از استعمال آمپولی که به جای غذا به کار میرود، خودداری کند.(4)
نظر آیتالله صافی گلپایگانی:
احتیاط مستحب آن است که روزهدار از استعمال آمپول خودداری کند و فرقی بین آمپولها نیست، ولی اگر لازم شد و تزریق کرد، روزه باطل نمیشود. (5)
نظرآیتالله مکارم:
تمام انواع آمپولهای دارویی و تقویتی که به صورت عضلانی تزریق میشوند و همچنین واکسن برای افراد روزهدار اشکالی ندارد، ولی تزریق آمپول و سرمهایی که در رگ استعمال میشود، جایز نیست و مبطل روزه است.(6)
پینوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، ج1، مسأله1576.
2. آیتالله خامنهای، رساله اجوبه الإستفتائات، مسأله767.
3. توضیح المسائل، مراجع، ج1، ذیل مسأله1576.
4. آیتالله وحید، توضیح المسائل، مسأله1584.
5. آیتالله صافی گلپایگانی، مسأله 1585.
6. آیتالله مکارم، توضیح المسائل، مسئله 1339.
*آیا آزمایش خون روزه را باطل میکند؟
آزمایش خون روزه را باطل نمیکند و از مبطلات روزه شمرده نشده است. (1)
پینوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، ج1، مسئله 1572.
*حکم اسپری که برای تنگی نفس استعمال میشود، در ماه رمضان چیست؟
نظر امام خمینی و آیتالله شبیری زنجانی:
استفاده از اسپری برای باز کردن راه تنفس که به صورت بخار به حلق میرسد، اشکال ندارد و روزه را باطل نمیکند. (1)
نظر آیتالله خامنهای:
اگر ماده مذکور هوای فشرده همراه با دارویی هر چند به صورت گاز یا پودر باشد و وارد حلق شود، صحت روزه اشکال دارد. در صورتی که روزه گرفتن بدون استعمال آن، ممکن نیست یا مشقّت دارد، جائز است از آن استفاده کند، لکن احتیاط آن است که مبطل دیگری انجام ندهد. در صورت تمکّن (بدون استفاده از آن) روزهها را قضا کند.(2)
نظر آیتالله مکارم:
اگر به صورت گاز رقیق وارد بدن میشود، مانعی ندارد و روزهاش صحیح است. نمونههای معمول آن را که دیدهایم، اشکالی ندارد. (3)
آیتالله وحید:
اگر بخاری که از اسپری وارد حلق میشود، غلیظ نباشد، اشکال ندارد، ولی اگر بخار آن غلیظ باشد، به احتیاط واجب جایز نیست، هم چنین اگر قطرات آب یا ذرات دارو وارد حلق شود، روزه را باطل میکند. (4)
نظر آیتالله سیستانی:
استفاده از اسپری اشکال ندارد، ولی اگر ماده اسپری وارد دستگاه هاضمه شود، روزه را باطل میکند. (5) اگر دارو را فقط داخل ریه میکند، برای روزه اشکال ندارد. (6)
نظر آیتالله صافی:
اگر چیزی از آن وارد حلق شود، روزه باطل میشود. اگر وارد دهان شود و روی دستگاه تنفسی اثر بگذارد، اما وارد حلق نشود، اشکال ندارد. (7)
پینوشت:
1. امام خمینی، استفتائات، ج1، احکام روزه، س 7 .
2. آیتالله خامنهای، اجوبة الإستفتائات، سؤال 762.
3. آیتالله مکارم، استفتائات جدید، ج1، سؤال 285.
4. رساله توضیح المسائل مسأله 1362؛ آیتالله وحید، توضیح المسائل، مسأله 1613.
5. سایت آیتالله سیستانی، احکام روزه، سؤال 40.
6. استفتآات جامعه الزهرا، احکام روزه، ص 39.
7. آیتالله صافی، استفتائات واحد پاسخ به سؤالات جامعه الزهرا، احکام روزه، ص 64.
* حکم استفاده از شیاف برای روزهدار چیست؟
نظر امام خمینی، (نظر رهبری مطابق نظر امام خمینی است):
استفاده از شیافهایی که برای معالجه است، اشکال ندارد و احتیاط واجب آن است که از استعمال شیافهایی که برای کسب لذت است- مثل شیاف تریاک- یا برای تغذیه از این مجراست، خودداری نمایند.(1)
نظر آیتالله مکارم:
استعمال شیافها برای معالجه اشکال ندارد و احتیاط واجب آن است که از استعمال شیافهایی که برای تغذیه است خودداری شود. (2)
نظر آیات عظام، سیستانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی و صافی:
استعمال شیاف روزه را باطل نمیکند، ولی کراهت دارد. (3)
پینوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 1645.
2. آیتالله مکارم شیرازی، توضیح المسائل، مسأله 1388.
3. توضیح المسائل، مراجع، ج1، ذیل مسأله 1657.
* گاهی از لثههایم خون بیرون میآید و با آب دهان مخلوط میشود؛ اگر آن را فرو ببرم، روزه باطل میشود؟
همه مراجع (بجز گلپایگانی و صافی و نوری):
اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، فرو بردن آن روزه را باطل نمیکند.(1)
آیتالله صافی:
اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود ؛ بنابر احتیاط واجب فرو نبرد و بیرون بریزد.(2)
آیت اللَّه نوری:
فرو بردن آن بنابر احتیاط جایز نیست؛ هر چند در آب دهان مستهلک شود.(3)
پینوشت:
1. امام، سیستانی، فاضل و مکارم، تعلیقات علی العروه، الفصل الرابع، م 1 ؛ خامنهای، اجوبه الاستفتاءات،763 .
2. دفتر آیتالله صافی.
3. نوری، تعلیقات علی العروه، الفصل الرابع، م 1.
* مسواک زدن در ماه رمضان اشکال دارد؟
همه مراجع مذکور بجز آیت الله صافی:
مسواک زدن در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی نباید آب خارج دهان و خمیر دندان وارد حلق شود، حتی اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو ببرد، روزه ی او باطل میشود، مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان به طوری از بین برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود.
نظر آیتالله صافی:
اگر رطوبت مسواک در آب دهان به طوری از بین برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود، ولی بداند که در دهان باقی است، بنا بر احتیاط لازم نباید آن را فرو برد.(1)
پینوشت:
1. توضیح المسائل، مراجع، ج1، مسأله 1573.
* استفاده از کرمهای حاوی ویتامین و املاح معدنی و پماد ویتامینی و تقویتی روزه را باطل میکند؟
استفاده از کرم از مبطلات روزه شمرده نشده است و روزه را باطل نمیکند.(1)
پینوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، ج1، مسئله 1572.
اگر در ایام ماه مبارک رمضان خلط بینی و دماغ وارد فضای دهان شود و روزهدار آن را فرو برد، روزه چه حکمی دارد؟
نظر آیات عظام امام خمینی(ره)، خامنهای، مکارم شیرازی، وحید خراسانی و صافی گلپایگانی:
فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده، اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرد. اگر عمداً فرو برد، به احتیاط واجب روزه باطل میشود.(1)
نظر آیتالله سیستانی و آیتالله زنجانی:
فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده ، هیچ اشکالی ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط مستحب آن است که آن را فرو نبرد . اگر عمدا فرو برد، روزه صحیح است.(2)
پینوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 1580؛آیتالله خامنهای، اجوبة الإستفتائات، سؤال 799؛ آیتالله مکارم، استفتائات جدید، ج1، سؤال 550؛ آیتالله وحید خراسانی، توضیح المسائل، مسأله1588؛ آیتالله صافی گلپایگانی، توضیح المسائل، مسأله 1589.
2. آیتالله سیستانی، توضیح المسائل، مسأله1561؛ آیتالله شبیری زنجانی، توضیح المسائل، مسأله 1589. (فارس)