جام جم سرا: باران برای ما مثل یک قرص آرامبخش است که دردمان را دوا نمیکند، اما ما را در خلسهای دوستداشتنی فرو میبرد تا فراموش کنیم در کشوری خشک و نیمهخشک زندگی میکنیم که مراقبت از آب در آن وظیفهای دائمی است.
همین بارشهای اخیر در کشور که 15 استان را درگیر باران، برف و کولاک کرد و در مناطق سردسیر بیش از 3000 نفر را در جادهها زمینگیر، از این جنس آرامبخشها بود که یادمان برد خشکسالی و کمبود آب در کشور تا چه اندازه جدی است.
فروردین امسال، وزارت نیرو اعلام کرد در روزهای گرم سال 517 شهر ایران که 50 درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده در معرض بی آبی خواهد بود.
این هشداری جدی بود، ولی خیلی از ما باورش نکردیم تا این که تابستان رسید و نیمی از مردم بیآبی را به چشم دیدند. اما این نیز سبب نشد تا نهضتی برای صرفهجویی آب در کشور راه بیفتد و مردم به صورت خودجوش از هدررفت آب جلوگیری کنند.
باید شهادت داد این حس بیاعتنایی به آب که تعصب ملی نسبت به این ثروت کمیاب را خدشهدار میکند تا چه حد برای کشوری که از قدیم برایش دعا کردهاند که خدایا از خشکسالی محافظتش کن، خطرناک است.
سالهاست بخش کشاورزی متهم اصلی هدر رفت آب در کشور است و شیوههای سنتی کشت، زیر تیغ انتقاد. سالهاست کارشناسان میپرسند چه لزومی دارد در استانهای کمآب کشور برنج کاشته شود و چرا باید ایران بزرگترین تامینکننده هندوانه کشورهای همسایه باشد، در حالی که این محصول محتاج آب فراوان است.
بخش کشاورزی البته تا حدودی تقصیرها را گردن گرفته و برای اصلاح روشهای غلط آستین بالا زده، ولی اشتباهات در این بخش همچنان ادامه دارد.
با این حال علاوه بر بخش کشاورزی، بخش خانگی نیز وجود دارد که مقصر اصلی به هرز دادن آب آشامیدنی و شیرین تصفیه شده است.
هر کدام از ما که به شیرهای خانگی دسترسی داریم در این اسراف سهیم هستیم، همه آنهایی که ظرف میشویند و شیر را تا آخرین درجه باز میگذارند، همه کسانی که چند ساعت زیر دوش حمام میمانند و همه مردمی که با آب شیرین و گوارا، کوچه را میسابند و ماشینهایشان را برق میاندازند.
این لجاجت با آب جزیی از فرهنگ ما شده، فرهنگی که تفکر صرفهجویی در آب را تحمل نمیکند و اگر کسی استفاده درست از آب را گوشزد کند به محملی برای تمسخر، دست انداختن، لجبازی یا جرقهای برای دعوا تبدیل میشود اما این معادله ناساز باید به هم بریزد، چون فرهنگی که قدر آب را نمیداند با کشوری که درگیریاش با کمآبی و خشکسالی در تاریخ ریشه دارد، به هیچوجه همخوان نیست.
کمآبی جدی است
بجز مردمی که ارزش آب را درک میکنند و قدر قطرهقطره آن را میدانند، باور عمومی بر این متکی است که کمآبی و خشکسالی، بحرانی ساخته دست دولت است. اینها معضل بی آبی را باور ندارند و اگر هم آن را باور کنند حل و فصلش را وظیفه دولت میدانند نه خودشان. پس بی علت نیست که مشارکت عمومی در صرفه جویی آب تاکنون به طور جدی در کشور شکل نگرفته است.
بارشهایی که در فصول پاییز و زمستان رخ میدهد، مثل همین بارندگیهای اخیر نیز به این طرز فکر دامن میزند که این همه آب کجا میرود که باز هم از خشکسالی حرف میزنند. پاسخ این ابهام عمومی را میتوان از دو منظر تشریح کرد، اول آمار سازمان جنگلها و مراتع کشور و دوم گزارشهای وزارت نیرو.
طبق آمار سازمان جنگلها در سالهای کمبارش مثل امسال و دو و سه سال قبل، حجم بارشها در کشورمان حدود 400 میلیارد مترمکعب است که در شرایط «تر سالی» به اندکی بیش از هزار میلیارد متر مکعب میرسد (هر متر مکعب معادل هزار لیتر است).
این در حالی است که هر سال نزدیک به 70 درصد از این بارشها تبخیر میشود و دور از دسترس ما قرار میگیرد به طوری که اگر در یک سال 400 میلیارد متر مکعب بارش وجود داشته باشد نزدیک به 270 میلیارد مترمکعب آن فقط از راه تبخیر از بین میرود.
بنابر این در سالهای کمبارش فقط میتوان به 130 میلیارد متر مکعب آب دلخوش کرد که زنجیرهای از انسان، حیوان و گیاه باید از آن بهرهمند شوند. پس طبق این آمار، ایران کشوری است که آبی ناکافی در اختیار دارد و حتی قطرهای آب برای هدر دادن ندارد.
اما گزارشهای وزارت نیرو پس از بارشهای اخیر نیز قابلتامل است و فرضیه کافی بودن بارشها برای جبران کمآبی را کاملا رد میکند. طبق گزارش فارس به نقل از مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان تهران با وجود بارشهای اخیر میزان ذخایر سدهای تامینکننده آب تهران تغییری نکرده و این سدها حتی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 40 میلیون مترمکعب آب کم دارند.
پس اگر حجم آب پشت سدهای تهران تغییر نکرده، این وضع را میتوان به استانهای دیگر نیز تعمیم داد و به اطلاعاتی استناد کرد که بخش مدیریت سدهای وزارت نیرو، قبل از شروع بارشهای اخیر در اختیار جامجم قرار داد. طبق این نمودارها، حجم نزدیک به 20 سد در کشور که مصرف شرب دارد به کمتر از 40 درصد رسیده یعنی از نصف گنجایشش هم پایینتر آمده که سدهای بارون، عاویان، سفیدرود، بوکان، سلیمانشاه، پانزده خرداد، لار، طالقان، زایندهرود، درودزن، استقلال، دوستی، کارده، بارزو و بندواز از آن جمله است.
تنبیه، گرانفروشی یا آموزش؟
این که چرا با وجود کمبود آب، این کمبود را باور نمیکنیم و چه راههایی وجود دارد که ما را وادار به پذیرش این حقیقت کند، دو پرسشی است که این روزها به دفعات مطرح میشود. عدهای طرفدار استفاده از روشهای تنبیهی برای آموزش صرفهجویی به مردم هستند مثل جریمهای که برای استفاده از کمربند ایمنی تعیین شد و کارساز نیز افتاد. عدهای اما به گران کردن آب معتقدند و میگویند مردم قدر هر آنچه را که گران است، میدانند.
اما دو کارشناسی که با جامجم گفتوگو کردند، اذعان داشتند که تنبیه به هیچ شکلی کارساز نیست، حتی از طریق اعمال جریمههای مالی. سیدهادی میرکیایی، کارشناس توسعه مشارکت میگوید سرمایه اجتماعی تلفیقی از آگاهی، اعتماد و مشارکت عمومی است به این معنا که اگر ما مردمی مشارکتجو میخواهیم باید آگاهی آنها نسبت به آب را بالا ببریم و کاری کنیم سطح اعتماد آنها به دولت بالا برود تا اگر مسئولان از کمآبی حرف زدند، مردم بسرعت بپذیرند و برای همکاری با دولت پیشقدم شوند.
به گفته او باید به مردم آگاهی داد و به آنان آموخت که اسراف کاری نکوهیده است، همچنین مرتب به آنها آموزش داد که آب متعلق به هیچ کس نیست بلکه متعلق به بشر است و باید حفظش کرد. به همین دلیل این کارشناس باور دارد فرهنگسازی در این حوزه حرف اول را میزند و تنبیه راهکاری است که بیپاسخ میماند، بویژه این که ثابت شده اگر تشویق جای تنبیه قرار بگیرد و مردمی که در استفاده از آب صرفهجویی میکنند، تشویق شوند، نتایج بهتری به دست میآید.
مهرداد محمدپور، مشاور معاون آب وزارت نیرو نیز در گفتوگو با جامجم تائید میکند که تنبیه مشترکان پرمصرف تاکنون ثمری نداشته، به طوری که محاسبه تصاعدی هزینه آب مصرفی این مشترکان در ماههای کمآب تابستان امسال به کاهش مصرف آنها ختم نشده است.
به همین دلیل است که انوش نوریاسفندیاری، عضو اندیشکده تدبیر آب در گفتوگو با ما تاکید میکند که دغدغه آب باید به موضوعی اجتماعی و محوری برای گفتمان مردم تبدیل شود. او میگوید چون اکنون این طور نیست مردم مشکل کمآبی را مشکل دولت میدانند و در زمانهای بحرانی مشارکت نمیکنند، در حالی که دولت موظف به فرهنگسازی، اقناع مردم و شکستن تصاویر کلیشهای از آب است به این معنا که اکنون بیشتر مردم برای آب، ارزش آشامیدن یا شستوشو قائلند در حالی که منزلت آب در طبیعت چیزی بالاتر از این دو کارکرد است و ارزش زیستی آب و نقش کلیدیاش در بقای طبیعت تبیین نمیشود.
پس ریشه اسراف آب در بیخبری است، گرچه انوش نوری و مهرداد محمدپور، یارانهای را که دولت به آب اختصاص میدهد، در اسراف آن بیتاثیر نمیدانند. به گفته محمدپور، مشاور معاون آب وزارت نیرو، قیمت تمام شده هر مترمکعب آب در کشور، هزار تومان است که دولت آن را به قیمت 300 تومان به دست مصرفکننده میرساند به این معنی که تولید هر هزار لیتر آب آشامیدنی در کشور هزار تومان تمام میشود، ولی دولت آن را به یک سوم قیمت در اختیار مردم قرار میدهد که یارانهای بسیار هنگفت است.
هماکنون یک بطری آب معدنی نیم لیتری در کشور 500 تومان فروخته میشود که یعنی قیمت هر یک لیتر آب ریخته شده در بطری هزار تومان است، در حالی که دولت هر هزار لیتر آب آشامیدنی را 300 تومان میفروشد که در مقایسه با آب معدنی، مجانی است. پس حالا میشود بهتر درک کرد مردمی که ارزش حیاتی آب را درک نکردهاند و ملاک قدرشناسیشان در مقابل آب، پولی است که میپردازند چرا آب بطری را تا قطره آخر غنیمت میدانند، ولی آب شیرین تصفیه شده را براحتی به فاضلاب تبدیل میکنند.
نهضت صرفهجویی یعنی همکاری بینبخشی
کشوری کم آب مثل ما نمیتواند ساده از کنار اسراف آب بگذرد، یعنی به صلاحش نیست که بیتفاوت باشد، چون دیر نیست روزی که مجبور به واردات آب شود و نفت بفروشد و آب بخرد.
ما به یک نهضت صرفهجویی نیاز داریم که مشارکت مردم در آن فقط یک سوی ماجراست. بجز مردم به عنوان مشترکان آب تصفیهشده، بخشهای مختلف دولت نیز باید در این نهضت ایفای نقش کنند و هر کدام به سهم خود جلوی هدررفت آب را بگیرند.
مثلا شهرداری که بابت قطع درخت در خانههای مردم از آنها جریمه میگیرد، میتواند حین اسراف علنی آب هم وارد عمل شود و تذکر دهد، یا مهمتر این که خودش با اجرای روشهای صرفهجویانه در مصرف آب شهری، الگویی برای مردم باشد.
سازمان آب هم میتواند یک مهره از این زنجیره باشد، به این طریق که مصرفکنندگان بیملاحظه آب را دستچین کند و ابتدا برای آموزش آنها و در صورت مقاومت برای برخورد با آنها اقدام کند. حتی پلیس میتواند دغدغه آب پیدا کند و مثلا گشت آب راه بیندازد و با لحنی که مردم را جری نکند، متخلفان را متوجه کار ضدمحیط زیستیشان بکند.
در موضوع آب، راهی جز همکاری وجود ندارد. ما در این بخش بشدت به امر به معروف نیاز داریم، به این که جامعه از لاک بیاعتنایی خارج شود و زبان مردم برای آموختن ارزش آب به همنوعانشان بچرخد.
چند توصیه برای صرفهجویی آب:
هنگام مسواک زدن شیر آب را باز نگذارید.
برای دوش گرفتن در حمام، زمان بگذارید و آن را به کمتر از پنج دقیقه برسانید، چون در این صورت ماهانه حدود ٤٠٠٠ لیتر آب صرفهجویی میشود.
به جای شستن اتومبیل با شیلنگ آب، از یک سطل آب استفاده کنید.
برای آب دادن به درختان، درختچه ها، بوتهها و گلها از آبیاری قطرهای استفاده کنید.
برای شستن سبزیجات ابتدا آنها را در ظرفی بخیسانید و سپس آب بکشید.
برای نوشیدن آب به جای باز گذاشتن طولانی شیر آب، ابتدا چند قطعه یخ در لیوان بریزید و سپس شیر آب را باز کنید.
از جریان آب برای باز کردن یخ گوشت یا مواد غذایی منجمد استفاده نکنید و آن را در معرض هوای آزاد قرار دهید.
برای نظافت حیاط به جای مصرف آب از جارو استفاده کنید.
همه شیلنگ ها، اتصالات و شیرها را به طور مرتب کنترل و از نشتی آب جلوگیری کنید.
یک بطری پر از آب یا یک کیسه نایلونی پر از شن در بسته را در مخزن آب توالتفرنگی و یا فلاشتانک قرار دهید تا مصرف آب در هر بار استفاده از سیفون کاهش یابد.
مریم خباز - گروه جامعه