قلعه بدروم یکی از مهمترین و شناخته ترین بناهای تاریخی این شهر است که به عنوان نماد شهر بدروم نیز شناخته می شود. این قلعه در قرن پانزدهم میلادی ساخته شده است و می توانید در تورهایی که به مقصد این شهر برگزار می شود از آن دیدن کنید.
این قلعه که در جنوب غربی ترکیه در شهر بدروم واقع شده است توسط تیمارگر شوالیه ساخته شد و به همین دلیل به نام قلعه سنت پیترز هم معروف است. در بازدید از این قلعه به حال و هوای تاریخی جنگ های ترکان سلجوقی بر می گردید.
در دوران عثمانی با اضافه کردن یک مناره به کلیسای داخل آن، این کلیسا به یک مسجد تغییر کاربری داد. این قلعه که در سال 1595به عنوان زندان مورد استفاده قرار می گرفت امروزه به صورت موزه در آمده است.
موزه باستان شناسی زیر آب بدروم در این قلعه تاریخی ساخته شده است و بسیاری از یافته های باستانشناسی زیر آب در شهر بدروم در این موزه به نمایش در آمده است.
مساحت این قلعه حدود 30هزار متر مربع بوده و دارای 5 برج است که با نام های برج های فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی و نیز برج مار شناخته می شوند.
تور ترکیه و بدروم تورهای گران قیمتی نیستند و این شانس دیدار از یک شهر زیبا و تاریخی را بیشتر می کند. شهر بدروم یکی از شهرهای توریستی ساحلی و نسبتا ارزان قیمت ترکیه است که در نزدیکی دریای اژه قرار دارد. در سفر به بدروم به جز این قلعه تاریخی، می توانید از موزه روباز، تآتر باستانی، گورسنگ ها، درب میندوس، قلعه چیفت، مسجد مصطفی پاشا، مسجد تپه جیک و مسجد عدلیه آن دیدار کنید.
قلعه بدروم
قلعه بدروم در ترکیه
قلعه بدروم
قلعه بدروم در ترکیه
قلعه بدروم
قلعه بدروم در ترکیه
قلعه بدروم
قلعه بدروم در ترکیه
قلعه بدروم
قلعه بدروم در ترکیه
قلعه بدروم
قلعه بدروم در ترکیه
قلعه بدروم در ترکیه
اگر شما همین الان؛ هنگام خواندن این نوشته دست در گوش خود کنید، متوجه ماده چسبنده ای میشوید؛ این ماده چسبنده نوعی حیله ی دفاعی بدن برای به دام انداختن گرد و غبار و میکروب ها میباشد و وقتی شما آن ماده را تمیز میکنید، تمام زحمات بدن هدر میرود.
آکادمی گوش و حلق و بینی آمریکا، استفاده از گوش پاککن و عادت واردکردن انگشت یا هر شیء دیگر را داخل گوش برای تمیزکردن آن منع میکند.
محققان، این روش را با خطر آسیب رسیدن به شنوایی یا از دست دادن آن مرتبط میدانند.
موم گوش که در اصطلاح پزشکی سرومن نامیده میشود، مادهای سالم در گوش شماست و به عنوان تمیزکننده عمل میکند.
این ماده ویژگی محافظ، آنتیباکتریال و روانساز دارد و از پرده گوش تا مجرای بیرونی آن حرکت و کانال گوش را تمیز میکند و بعد خشک میشود و میریزد.
این یک فرآیند خودتنظیم اســت و در شرایط عادی نیازی به ایجاد تداخل در آن نیست، کمااین که اگر موم گوش وجود نداشته باشد، گوش خشک میشود و میخارد.
با آمدن سیتم عامل جدیدIOS 10 اپل یکی از ویژگی های جدید آن معرفی شد که حذف برنامههای پیشفرض گوشی، برای خالی کردن حافظه اسـت؛ ولی استفاده از این ویژگی کاربر را با مشکلاتی مواجه میکند.
با وجود این ویژگی، کاربران می توانند اپلیکیشن هایی که به صورت پیش فرض روی گوشی بوده ولی هرگز از آن ها استفاده نکرده اند را حذف کنند.نام ۲۳ اپلیکیشن که لیست آن ها بدین شرح اسـت ، از جمله برنامه های پیش فرضی هستند که در ios10 قابلیت حذف شدن را دارند.
Calculator iCloud Drive Reminders
Calendar iTunes Store Stocks
Compass Mail Tips
Contacts Maps Videos
FaceTime Music Voice Memos
Find My Friends News Watch app
Home Notes Weather
iBooks Podcasts
البته این برنامه ها دقیقا تمام همان چیزی اسـت که آیفون را برای اولین بار با آن تجربه می کنید، و باید یادآوری کرد که برنامه های اصلی آیفون مثل تماس و پیام ها شامل این ویژگی نمی شوند چرا که اصلی ترین بخش گوشی را تشکیل میدهند.
حال اگر شما بخواهید اپلیکیشنهای پیش فرض خود را از روی گوشی پاک کنید، باید بدانید که اکثر این برنامه های به ظاهر بی مصرف از دیگر قسمتهای گوشی پشتیبانی می کنند و پاک کردن آن ها منجر به از دست دادن امکانات دیگر در گوشی میشود. به عبارت دیگر همۀ این برنامهها به یکدیگر ربط دارند.
ضرورت برخی از این برنامه ها برای کارکرد درست گوشی به قدری اسـت که خود شرکت اپل هم این ویژگی را در حالی معرفی می کند که اجازه حذف شدن اپلیکیشن را از گوشی نمی دهد بلکه آن را مخفی و یا hidden می کند.
زمانی که کاربر یکی از این اپلیکیشن های پیش فرض را دلیت و یا حذف می کند، آیکون آن برنامه و محتویاتش از روی گوشی حذف می شود ولی کد پاورینگ آن برنامه از روی گوشی حذف نشده و همان قدر فضا از حافظه تلفن همراه اشغال می کند.
بنابراین اگرچه این ویژگی جدید به ظاهر شما را از درهم برهمی انبوه اپلیکیشن ها رها می کند ولی در عمل فضای زیادی از آیفون شما را خالی نخواهد کرد. شرکت اپل در این باره می گوید، این ۲۳ اپلیکیشن تنها ۱۵۰MB از فضای حافظه گوشی را اشغال می کند. پس بهتر اسـت دست به تنظیمات گوشی خود نزنید و بگذارید این برنامه ها سرجای خودش باقی بماند.
بله اما این اختلال فقط متوجه مادر و پدر نیست، در بسیاری از مواقع کودکان هم زمانی که بزرگتر می شوند با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند. معمولا زن و شوهرها زمانی که ازدواج می کنند و تا وقتی که فرزندی ندارد با فراغ بال هر زمان که دوست داشته باشند رابطه جنسی برقرار می کنند و تولد فرزند آنها را دچار سردرگمی می کند و گاهی اوقات آنقدر دچار استرس می شوند که ممکن اسـت رابطه زناشوییشان به خطر بیفتد.
از چه زمانی باید اتاق خواب کودک را جدا کرد؟
بچه از حدود یک و نیم سالگی می تواند در اتاق خواب خودش بخوابد و این نه تنها باعث می شود پدر و مادر خلوت خودشان را داشته باشند بلکه تاثیرات خوبی روی رشد کودک دارد و به او احساس استقلال میدهد. اگر بچه به اتاق خودش عادت کند، پدر و مادر میتوانند در ساعات استراحتشان بدون وجود مشکلی در کنار هم وقت بگذرانند.
بعضی ها فکر میکنند نوزادان متوجه چیزی نمی شوند و به همین دلیل رابطه جنسی شان را جلوی چشم نوزاد انجام می دهند؟ نظرتان در این خصوص چیست؟
متاسفانه گاهی اوقات والدین با این تفکر که فرزندشان چیزی نمیفهمد و نوزاد اسـت جلوی چشمان او با هم رابطه جنسی برقرار میکنند در حالیکه نوزادان حتی وقتی نمیتوانند صحبت کنند، حافظه به شدت قوی ای دارند و همه تصاویر را در ذهنشان ضبط میکنند و حتی ممکن اسـت فکر کنند پدرشان در حال کتک زدن و ناراحت کردن مادرشان اسـت و این علاوه بر تاثیر رابطه جنسی بر روان کودک، باعث میشود او از پدر هم کینه به دل بگیرد.
والدین چطور باید برنامه رابطه جنسی شان را تنظیم کنند تا برای کودک مشکلی پیش نیاید؟
آنها باید ساعاتی که قرار اسـت رابطه داشته باشند را به وقتی موکول کنند که کودک خواب اسـت یا در خانه نیست. حتی می توان رابطهی جنسی را از شب به صبح و زمانی که کودک خواب اسـت موکول کرد. اگر سن بچه طوری باشد که بتوان آنرا به کسی سپرد بهتر اسـت در هفته برای یک ساعت این کار را انجام داد تا والدین بدون استرس از بیدار شدن بچه رابطه ی جنسیشان را برقرار کنند.
تولد فرزند در زندگی مشترک چیزی اسـت که باید زندگی را تکامل ببخشید اما رفتار ناآگاهانه پدر و مادر گاهی اوقات باعث میشود زندگی با مشکلات جدی روبرو شود. به طور مثال گاهی اوقات زوجین به دلیل همین هراس از دیده شدن در مقابل کودک مدام رابطه شان را به تعویق میاندازند و همین مسئله رفتهرفته باعث سردی جنسی می شود در حالیکه با یک برنامهریزی ساده می توان این مشکل بزرگ را حل کرد.
درمانده و کلافه، با دست های کثیفتان بلندش می کنید. شما کلافه تر می شوید و او بیشتر بهانه می گیرد. دکتر جمشید بیگدلی، روانشناس، می گویند لجبازی کودک شما شاید اقتضای سنش باشد، اما کلافگی و بی حوصلگی تان هم در تشدید واکنش هایش بی تاثیر نیست. او دلایل ناسازگاری بچه ها را در این گفت و گو بیان می کند و راه هایی را برای خلاص شدن از این وضعیت، به مادران درمانده توصیه می کند.
همه بچه ها در سنین مختلف، دوره هایی از خودم حوری، ناسازگاری و نافرمانی را تجربه می کنند. سنین سه، شش، نه و 12 سالگی، نشانه های خودمحوری را بروز می دهند. درواقع مخالفت کردن و لجبازی در این سنین برای بچه ها راهی اسـت تا خودشان را مطرح کنند و احساس استقلال و مالکیت شان را به رخ بکشند.
یعنی برای یک کودک چهارساله یا نوجوان 15 ساله خودمحوری غیرطبیعی اسـت؟
اگر در سه سالگی، کودک دو ماه رفتارهای خودمحورانه و نشانه های لجبازی را ابراز کند طبیعی اسـت و این اتفاق در شش سالگی به مدت سه ماه، در نه سالگی چهار ماه و در 12 سالگی ممکن اسـت پنج یا شش ماه به طول بینجامد. کودک طبیعی می تواند در این ماه ها لجبازی کند و با والدین مخالفت کند اما اینکه دوره ناسازگاری اش طولانی تر شود را می توان وابسته به واکنشی دانست که آن ها به خودمحوری های کودک نشان می دهند. این رفتارها شاید به نظر والدین ناسازگاری تلقی شوند اما بچه ها آن را نوعی بازی تلقی می کنند.
کدام والدین بچه های لجباز و ناسازگار را پرورش می دهند و این رفتار را در کودکانشان به عادت تبدیل می کنند؟
دچار بودن والدین به برخی اختلالات روانی، می تواند روی واکنش هایی که به لجبازی های کودک نشان می دهند تاثیر بگذارد. مادر افسرده ای که حوصله روبرو شدن با خودمحوری های بچه را ندارد، این بی حوصلگی را به او نشان می دهد و با واکنشش یا بچه را به لاک افسردگی فرو می برد یا باعث تشدید لجبازی ها و طولانی شدن دوره خودمحوری اش می شود.
از طرف دیگر، مادر وسواسی که وقتی پای کودکش از خط قرمزها عبور می کند، واکنش شدیدی به او نشان می دهد، فرزندی وسواسی یا کودکی که به لجبازی کردن عادت می کند را پرورش می دهد. در واقع می توان گفت مادرانی که دچار اختلالات روانی مختلف هستند، فرزندشان را به آن اختلال دچار می کنند یا باعث تشدید خودمحوری او می شوند.
چرا بعضی بچه ها لجباز می مانند؟
طولانی شدن دوره خودمحوری کودک، حاصل اشتباهات والدین در برخورد با اوست. مادری که خودش کودکی خوبی نداشته، گاهی می تواند آغازگر این بازی باشد و با لجبازی با کودک، این چرخه معیوب را ایجاد کند. درواقع همه در رابطه ای که با فرزندانمان داریم، یک بار دیگر کودکیمان را مرور می کنیم و به خاطر مشکلات حل نشده در کودکیمان، ممکن اسـت به چنین بازی هایی وارد شویم یا آن ها را آغاز کنیم.
ما می توانیم وارد بازی خودمحورانه کودک شویم و با او همدلی کنیم. برای مثال وقتی بچه نمی خواهد اسباب بازی اش را به کودک دیگری دهد، می توانیم به او بگوییم که اسباب بازی خودت اسـت و حق داری آن را به کسی ندهی. راستی یادت هست چند روز پیش سارا عروسکش را به تو داد؟ تو هم می توانی به این موضوع فکر کنی و اگر دوست داشتی ماشینت را به او قرض بدهید؛ اما تصمیم با خودت اسـت.
از طرف دیگر رفتار بچه ای که نمی خواهد سلام کند را با برخورد غیرمستقیم می توانیم تغییر دهیم. اگر شما روی رفتار نادرست بچه انگشت بگذارید و مدام آن را به رخش بکشید، احتمال اینکه با تغییر رفتاری از سوی او مواجه می شوید بالا نیست. شما می توانید با پیش قدم شدن در سلام کردن آرام آرام این عادت را در فرزندتان هم ایجاد کنید. منحرف کردن حواس از دیگر راه های تغییر رفتار اسـت.
اگر به کودکی که انگشتش را می جود مدام بگویید این کار را نکن، بعید اسـت که بتوانید تغییری در رفتارش ایجاد کنید. شما با این تکرار کردن ها به فرزندتان سلاحی برای مبارزه با خودتان می دهید و راهی برای لجبازی کردن را پیش رویش می گذارید؛ اما اگر از راه پرت کردن حواس استفاده کنید، به نتیجه بهتری می رسید. برای مثال می توانید در لحظه ای که مشغول جویدن ناخنش شده، بگویید کنترل را به شما بدهد، یا گل سرش را از موهایش جدا کند.
یادتان باشد که نباید به چهره و دوست او نگاه کنید و توجهتان را به نقطه ای که رفتار مخرب در آن رخ می دهد، معطوف کنید. فراموش نکنید که انجام کارهای مثبت، احترام گذاشتن به هم و تشکر کردن از یکدیگر، راه های موثری برای تغییر رفتار بچه ها هستند.
جو فراست می گوید بچه لجباز را تنها با مقاومت می توان آرام کرد. او معتقد اسـت بچه ها دائم در حال بازی کردن با ما هستند و به جای شریک شدن در بازی، فقط باید در برابرشان ایستاد. شما این تکنیک تربیتی را قبول دارید، شما هم فکر می کنید اگر کودکی در ساعت خوابش با گریه و بی تابی بیدار ماند، باید با جدیت و مقاومت او را مجبور به خوابیدن کرد؟
اگر نخوابیدن بچه ابزاری برای نگه داشتن مادر در کنار خودش باشد، او با نافرمانی کردن می تواند به این هدف برسد. فراموش نکنید که وقتی در رابطه با بچه ها صحبت می کنیم، به خاطر تفاوت های میان آن ها نمی توانیم از هیچ الگوی از پیش تعیین شده ای حرف بزنیم. اگر بچه با لجبازی قصد دارد امتیاز اضافه ای بگیرد، باید با مقاومت کامل در برابرش ایستاد اما در بسیاری موارد، هدف بچه ناسازگاری و رفتار منفی نیست. آن ها فقط توجه مادر را طلب می کنند و حتی حاضرند به قسمت جلب خشم او، از این توجه بهره مند شوند.
وقتی که لجبازی کودکتان از حد می گذرد، این نکات را به خاطر بیاورید.
• نباید برافروخته شدن، لجبازی یا حتی قهر کردن او را به لجبازی بیشتری تحریک کنید.
اگر بچه ها احساس کنند رفتارهایشان روی شما تاثیر می گذارد، به تکرارشان تمایل بیشتری پیدا می کنند.
• باید وقتی که فرزندتان رفتار خوب و مثبتی دارد، او را از توجه و احترام سیراب کنید.
اگر توجه شما به فرزندتان محدود به زمانی که با شما لجبازی می کند و یا با بدخلقی شما را مجبور به نادیده گرفتن خط قرمزها می کند محدود بماند، کنار آمدن با او برایتان سخت می شود.
• نباید به فرزندتان برای آرام شدن باج بدهید.
اگر هر بار که ناسازگاری می کند، خواسته هایش را برآورده کنید، همیشه نیازهایش را با رفتارهای منفی و لجبازی کردن از شما طلب می کند.
• نباید فرزندتان را وقت بدرفتاری دختر بد یا پسر بد معرفی کنید و عشقتان را از او دریغ کنید. شما باید محبت بی قید و شرطی را نثار فرزندتان کنید و برای تربیت کردنش، از روش اشتباه قطع محبت استفاده نکنید.
شما می توانید توجهتان را به طور موقت از او دریغ کنید اما حق ندارید به فرزندتان بگویید یا به او القا کنید که اگر اشتباه کند، دیگر دوستش ندارید.
• نباید برای تربیت کردن فرزند بدقلقتان قهر کردن را پیشه کنید. شاید بد نباشد وقتی بدرفتاری اش را می بینید، او را زمین بگذارید و از آغوشتان محروم کنید اما به کار بردن این روش نباید طولانی شود. تنبیه های شما باید مختصر و مفید باشد.
خبرگزاری آریا -
قضاوتهایتان را به تاخیر بیندازید
افراد، ظاهربین و سریع القضاوه هستند؛ یعنی به محض مشاهده ظاهر کسی یا چیزی، بلافاصله در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت می کنند.
"قضاوتهایتان را به تاخیر بیندازید." شما تا چه حد بر افکارتان آگاهی دارید و چه قدر برای به زبان آوردن افکار و تصورات ذهنیتان، صبر و تحمل پیشه میکنید؟
متاسفانه گاهی اوقات نسبت به دیگران قضاوتهای نادرستی داریم، چیزهایی را در ذهنمان میپرورانیم و آنها را بسط میدهیم و سپس این برداشتهای نادرست را به دیگران نیز منتقل میکنیم و در نهایت این کلاف سردرگم دست به دست میگردد و همگی را در دام خود گرفتار میکند. متاسفانه چه بسیار خانوادههایی که به خاطر قضاوت نادرست نفر سومی از هم پاشیده شدهاند.
این حالت سطحی نگری نه تنها در شان انسان مومن نیست، بلکه حتی در شان یک فرد عاقل نیز نمی باشد. قضاوت انسان عاقل باید مبتنی بر تحقیق و دوراندیشی باشد؛ صرف داشتن ظاهر فریبنده و یا یک رفتار خوب یا بد نباید مبنای قضاوت انسان قرار گیرد. اما متاسفانه بسیاری از مردم این گونه هستند؛ یعنی منشا قضاوت آنها را همین ادراکات سطحی و ابتدایی تشکیل می دهد.
از این رو، در بسیاری از موارد با قضاوت های نادرست، در دامهای شیطان می افتند. حضرت عیسی علیه السلام ضمن دادن هشدار نسبت به این آفت، می فرماید: خوشا به حال آن کسی که بینش یا بینایی اش در دلش باشد نه در چشمش: «طوبی لمن جعل بصره فی قلبه و لم یجعل بصره فی عینه.» صرف دیدن با چشم، بینش نیست، یک رویت سطحی است که حیوانات هم از آن برخوردارند. مصداق واژه «قلب» در این تعبیر، عقل می باشد که جامع ادراکات درونی و عمیق است. بنابراین، ما باید سعی کنیم از قضاوت های منفعلانه و سطحی در مورد اشیا و اشخاص که منشا آن، تنها ادراکات حسی ظاهری است، اجتناب ورزیم. اگر انسان از روی تحقیق و دقت قضاوت کند و عقل خود را به کار گیرد، دیگر فریب زرق و برق دنیا را نمی خورد. در دنیا چیزهایی وجود دارد که ممکن است انسان با مشاهده آنها به قضاوت های عجولانه ای دست بزند و بر این اساس، فریب بخورد. اگر انسان درست بیندیشد، متوجه می شود که بسیاری از چیزها که ظاهری فریبنده دارند، باطن خوبی ندارند.
چه بسا به دنبال یک نگاه، سال ها گرفتاری و بدبختی باشد. همچنین با دیدن ظاهر اشخاص نمی توان در مورد شخصیت حقیقی آنها قضاوت کرد. ممکن است کسانی ظاهری موجه داشته باشند، اما در باطن افرادی دو رو و منافق باشند و به عکس، کسانی ظاهر خوبی نداشته باشند، اما باطن آنها بهتر از ظاهرشان باشد.
ما نباید به دیدنی های ظاهری اکتفا کنیم و بر آن اساس زود قضاوت نماییم
بنابراین، ما نباید به دیدنی های ظاهری اکتفا کنیم و بر آن اساس زود قضاوت نماییم، بلکه باید به دنبال ادراکات حسی، عقل خود را نیز به کار بگیریم. بسیاری از مردم به جای اینکه به دنبال رفع عیوب خود باشند، مدام در پی جست وجوی عیوب دیگران هستند. این گونه افراد رفتار دیگران را زیر ذره بین قرار می دهند تا به محض مشاهده کوچک ترین لغزش و یا اشتباهی، شروع به عیب جویی نمایند. این حالت از خودخواهی انسان سرچشمه می گیرد؛ یعنی چون انسان حب ذات دارد، نمی خواهد باور کند که آلوده است و دارای عیوب بسیاری است. با آنکه همه انسانها بر نقصها و ضعف های خود آگاهند، اما برخی از آنان به دلیل داشتن حس خودپرستی و خودخواهی، چنین وانمود می کنند که هیچ گونه عیب و ایرادی ندارند.
این افراد برای سرپوش گذاشتن بر عیوب خود، خودشان را با افرادی که دارای عیوب بدتری هستند مقایسه می کنند تا از این طریق هم خود را بهتر از دیگران جلوه دهند و هم دلشان را به این خوش کنند که آن قدرها هم آدم بدی نیستند! ما اگر می خواهیم این انگیزه شیطانی را از خود دور کنیم، باید به جای عیب جویی از دیگران، درصدد یافتن عیوب خود و رفع آنها باشیم.
فردی که منفیگرا است، در برخورد با هر شخصی فورا نکات منفیای را که در ذهنش پرورانده، برایش تداعی میشود و ناخودآگاه امواج منفی را به سمت خود جلب میکند و چون توقعی غیر از برخورد منفی از سوی دیگران ندارد دقیقا همانها را به سمت خود جلب کرده و جز آن نصیبش نخواهد شد در نتیجه هر روز وسعت دایره منفینگری او افزایش مییابد و گستره حلقه مهر و آرامش در زندگیاش تنگتر و تنگتر میشود. احساس میکند که از زندگی راضی نیست، جسم و روحی خسته دارد و حریصانه به دنبال جلب توجه است و به هر حربهای متوسل میشود اما میبیند که هر لحظه محوتر و محوتر میگردد.
وظیفه من و شما این است که در هر جمعی که متوجه شدیم برخی افراد در آنجا مشغول بدگویی، قضاوت و تولید امواج منفی هستند این چرخه را بشکنیم و قانون کارما و قانون جذب را به سادگی به آنها یادآور شویم.
بیایید از همین امروز شروع کنید و با خودتان قرار بگذارید که برای یک ساعت بعد، از ذهنتان مراقبت کنید. سعی کنید افکار منفی را از ذهنتان دور کنید و اگر قضاوتی به ذهنتان آمد آن را بر زبان نیاورید و داوریها را به تاخیر بیندازید. سعی کنید امروز بر مبنای برداشتهای دیروزتان افراد را به محاکمه نکشید.
برای یک روز تمرین کنید و خود را نگهبان آبروی دیگران بدانید و لذت داشتن ذهنی آرام و پاک را تجربه کنید. فقط برای یک روز تمرین کنید مطمئن باشید آنقدر احساس آرامش میکنید که دوست دارید همه روزیهایتان این چنین باشد.
باور کنید حتی اگر زیباترین چهرهها را هم داشته باشید اما ذهنی زیبا و اثرگذار نداشته باشید، ماندگار و اثرگذار نخواهید بود. ایمان داشته باشید که هیچ چیز به اندازه یک ذهن زیبا و آرام شما را محبوب نخواهد کرد. بیایید کاری کنید که دیگران شیفته ذهن و منش شما شوند وگرنه زیباترین چهرهها هم در پس پرده تکرار، دچار روزمرگی خواهند شد.
بیایید تمرین کنید که به جای آرایش ظاهر، هر روز ساعتی را به آرایش ذهنتان اختصاص دهید:
امروز ریشه قضاوت را در ذهنم جراحی میکنم.
امروز بدگویی را پاکسازی میکنم.
امروز برداشتها و نگاهم را زیبا میکنم و افکار زاید را از ذهنم میزدایم.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته
منابع:
مجله موفقیت
آرمان دیلی
خبرگزاری آریا - مقدار زیادی نمک می تواند باعث ورم کردن و جمع شدن آب در بدن و همچنین چاقی شود.
وبسایت دکتر کرمانی: مقدار زیادی نمک می تواند باعث ورم کردن و جمع شدن آب در بدن شود اما آیا می تواند باعث شود شکم دربیاورید؟ متاسفانه جواب این سوال بله است.
در یک تحقیق استرالیایی افرادی که پاستا را با سسی نمکی خوردند 11 درصد کالری بیشتری نسبت به کسانی که ورژن کم نمک همان پاستا را خوردند دریافت کردند.
دلیلش این است که نمک اضافی می تواند احساس سیری را از بین ببرد و بی معنا کند، محققان این تحقیق توصیه می کنند اگر می خواهید یک وعده پاستا میل کنید باید 30 میلی گرم نمک داشته باشد.
در حالی که پر کردن غذا از نمک می تواند اشتهایتان را نیز تقویت کند، نمی تواند آسیب جدی به سلامتتان بزند مگر اینکه از مشکلات قلبی رنج ببرید.
نمک زیاد می تواند فشار خون را در افرادی که مبتلا به هایپرتنشن هستند افزایش دهد، اما یک وعده غذایی نمکی برای فردی سالم که برنامه غذایی متعادلی را دنبال می کند نمی تواند ضرری داشته باشد.
شاید باورش سخت باشد اما تحقیقات اخیر نشان داده خوردن مقدار خیلی کمی نمک می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش دهد.
در یک بررسی که روی 7000 مرد با فشار خون طبیعی انجام گرفت، محققان متوجه شدند آن دسته از افرادی که کمترین مقدار سدیم را دریافت می کردند در مقایسه با دسته ای که بیشترین مقدار را استفاده می کردند 37 درصد بیشتر در خطر مرگ بر اثر بیماری های قلبی عروقی بودند.
این تحقیق نشان داد اگر فشار خونتان طبیعی باشد یک برنامه بسیار کم سدیم می تواند سطح رنین را در خون تقویت کند. رنین هورمونی است که می تواند باعث بروز فشار خون بالا شود.
یک هشدار مهم: اگر همین حالا از فشار خون بالا رنج می برید، باید حتما روی میزان سدیم دریافتی خود نظارت کنید.
بسیاری از مردم دچار فشار خون می شوند چون به نمک بسیار حساس هستند، بنابراین به رژیم های کم نمک خوب واکنش نشان می دهند.
پس نتیجه می گیریم بیش از حد نمک خوردن و خیلی کم نمک خوردن هر دو برای ما دردسر ساز هستند. میزان سدیم دریافتی خود را در حد متعادل نگه دارید تا دچار هیچکدام از این مشکلات نشوید. مقدار متعادل مصرف نمک 1500 میلی گرم یا 3.75 گرم است. بیشترین نمک یا سدیم را می توان در غذاهای فرآوری شده پیدا کرد.
در یک تحقیق استرالیایی افرادی که پاستا را با سسی نمکی خوردند 11 درصد کالری بیشتری نسبت به کسانی که ورژن کم نمک همان پاستا را خوردند دریافت کردند.
در حالی که پر کردن غذا از نمک می تواند اشتهایتان را نیز تقویت کند، نمی تواند آسیب جدی به سلامتتان بزند مگر اینکه از مشکلات قلبی رنج ببرید.
نمک زیاد می تواند فشار خون را در افرادی که مبتلا به هایپرتنشن هستند افزایش دهد، اما یک وعده غذایی نمکی برای فردی سالم که برنامه غذایی متعادلی را دنبال می کند نمی تواند ضرری داشته باشد.
شاید باورش سخت باشد اما تحقیقات اخیر نشان داده خوردن مقدار خیلی کمی نمک می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش دهد.
در یک بررسی که روی 7000 مرد با فشار خون طبیعی انجام گرفت، محققان متوجه شدند آن دسته از افرادی که کمترین مقدار سدیم را دریافت می کردند در مقایسه با دسته ای که بیشترین مقدار را استفاده می کردند 37 درصد بیشتر در خطر مرگ بر اثر بیماری های قلبی عروقی بودند.
این تحقیق نشان داد اگر فشار خونتان طبیعی باشد یک برنامه بسیار کم سدیم می تواند سطح رنین را در خون تقویت کند. رنین هورمونی است که می تواند باعث بروز فشار خون بالا شود.
یک هشدار مهم: اگر همین حالا از فشار خون بالا رنج می برید، باید حتما روی میزان سدیم دریافتی خود نظارت کنید.
بسیاری از مردم دچار فشار خون می شوند چون به نمک بسیار حساس هستند، بنابراین به رژیم های کم نمک خوب واکنش نشان می دهند.
پس نتیجه می گیریم بیش از حد نمک خوردن و خیلی کم نمک خوردن هر دو برای ما دردسر ساز هستند. میزان سدیم دریافتی خود را در حد متعادل نگه دارید تا دچار هیچکدام از این مشکلات نشوید. مقدار متعادل مصرف نمک 1500 میلی گرم یا 3.75 گرم است. بیشترین نمک یا سدیم را می توان در غذاهای فرآوری شده پیدا کرد.
اگر شما همین الان؛ هنگام خواندن این نوشته دست در گوش خود کنید، متوجه ماده چسبنده ای میشوید؛ این ماده چسبنده نوعی حیله ی دفاعی بدن برای به دام انداختن گرد و غبار و میکروب ها میباشد و وقتی شما آن ماده را تمیز میکنید، تمام زحمات بدن هدر میرود.
آکادمی گوش و حلق و بینی آمریکا، استفاده از گوش پاککن و عادت واردکردن انگشت یا هر شیء دیگر را داخل گوش برای تمیزکردن آن منع میکند.
محققان، این روش را با خطر آسیب رسیدن به شنوایی یا از دست دادن آن مرتبط میدانند.
موم گوش که در اصطلاح پزشکی سرومن نامیده میشود، مادهای سالم در گوش شماست و به عنوان تمیزکننده عمل میکند.
این ماده ویژگی محافظ، آنتیباکتریال و روانساز دارد و از پرده گوش تا مجرای بیرونی آن حرکت و کانال گوش را تمیز میکند و بعد خشک میشود و میریزد.
این یک فرآیند خودتنظیم اســت و در شرایط عادی نیازی به ایجاد تداخل در آن نیست، کمااین که اگر موم گوش وجود نداشته باشد، گوش خشک میشود و میخارد.
خبرگزاری آریا -
خانواده اولین و مهم ترین پایه گذار شخصیتی و معیارهای فکری فرزندان است و نقش حیاتی در تعیین سرنوشت، سبک و خط مشی زندگی آینده آنان دارد. بنابراین خیلی طبیعی است که شما بعد از ازدواج ناخودآگاه روشی را با همسرتان پیش بگیرید که والدینتان در ارتباط با یکدیگر داشتند.
یادگیری روابط متقابل در یک خانواده خیلی نامحسوس اتفاق می افتد. شما الگوهایی را فرامی گیرید که در ذهنتان به عنوان الگوهای ثابت خانوادگی به حساب می آیند. در مقابل اگر فردی به دور از خانواده و فرضا در یک پرورشگاه بزرگ شده باشد، هیچ الگویی از خانواده ندارد و ممکن است به همین دلیل شیوه ارتباط برقرار کردنش با همسر، بیشتر شبیه همزیستی های پرورشگاه باشد تا تعامل های در هم تنیده خانواده.
با تمام این ها، نمی شود انتظار داشت که الگوهای والدینتان را به طور کامل در زندگی خود پیاده کنید. هر الگویی نواقصی دارد و مهم تر از آن، شما دو نفر باید سعی کنید الگویی بسازید که با روحیات و شخصیت و شرایط هر دو نفرتان سازگاری داشته باشد.
اگر همسر شما در خانواده ای مردسالار بزرگ شده و شما در خانواده ای منطق سالار، باید سعی کنید میانه ای بین این دو الگو را پیشه کنید. در واقع یکی از اولین قوانین زندگی مشترک، داشتن استقلال است؛ یعنی وقتی دختر و پسری در جریان خواستگاری با شناخت نسبی یکدیگر را انتخاب میکنند به طور طبیعی بر اساس نقاط مشترکی که بینشان وجود دارد به هم علاقهمند میشوند و تصمیم میگیرند زندگی مشترک را با یکدیگر آغاز کنند. زندگی ای سوای زندگی خانوادگی که تا به حال داشته اند.
بعد از شروع زندگی بتدریج شناخت زن و شوهر از یکدیگر عمیقتر میشود و با توجه به اینکه شرایط محیطی و تربیتی متفاوتی داشتهاند، طبیعتا ساختارهای متفاوت در خصوصیات اخلاقی، آداب، عادتها و سبک زندگی خواهند داشت و لازم است که پس از آن با یک تعامل مثبت در زمینه حل تدریجی این اختلافها در طول زندگی به تفاهم برسند و زندگی مستقل خویش را متفاوت با آنچه در گذشته داشتهاند، شکل دهند.
به زبان سادهتر قرار نیست زن و شوهرهای جوان، زندگی جدید را مطابق شیوه والدینشان و در زمان تجرد خودشان ادامه دهند و مانند والدین خود زندگی مشترکشان را بسازند بلکه زندگی مشترک آنها، زندگی سومی است که مانند هیچ کدام از 2 زندگی قبلی نیست و حتی ممکن است در دنیا نمونه دیگری نداشته باشد چون تمام انسانها با یکدیگر تفاوت دارند و هر خانواده جدیدی با دو رکن زن و شوهر شکل میگیرد و میتواند خانواده بینظیری باشد.
بنابراین لازم است هرکدام از زن و شوهرها با شرایط همسرشان و توجه به خواستههای او مسیر زندگی را آغاز کنند و با درک نیازهای همسرشان تا حد معقول نسبت به آنها تمکین داشته باشند و سعی کنند پاسخگوی نیازهای همسرشان باشند تا این عوامل باعث هماهنگی بیشتر آنان شود.
در این بین والدین هم باید تا حد امکان فرزندانشان را پس از ازدواج به حال خود بگذارند و به آنها اجازه دهند روی پاهای خودشان بایستند و زندگی مستقلشان را اداره کنند. اما هر از گاهی در تصمیم گیریهای مهم و با درخواست فرزندانشان به آنها کمک کنند.
منبع: روزنامه خراسان