جام جم سرا:
چند سالی است که تعادل جمعیتی جوانان در سن ازدواج به هم ریخته بطوریکه تعداد دختران در سن ازدواج که در گذشته کمتر از پسران بود یکباره تغییر کرده و این بار تعداد دختران بیشتر از پسران شده است و همین باعث شده که نگرانیهایی برای ازدواج دختران در جامعه ایجاد شود. هنگامی که موضوع بیشتر بودن تعداد دختران در سن ازدواج شنیده میشود مردم تصور میکنند که حتما تعداد دختران متولد شده بیشتر از پسران شده است درحالیکه در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها شاخص نسبت جنسیتی در بدو تولد به ازای هر ۱۰۰ دختر ۱۰۶ پسر است.
تعداد پسران در بدو تولد بیش از دختران است
مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص آمار تولد دختران نسبت به پسران گفت: در حال حاضر شاخص نسبت جنسی در بدو تولد در کشور به ازای هر ۱۰۰ دختر بین ۱۰۵ تا ۱۰۶ پسر است و در دنیا نیز این شاخص بین ۱۰۴ تا ۱۰۷ متغیر است و بر همین اساس در کشورمان در بدو تولد تعداد پسران بیش از دختران است.
علی اکبر محزون تاکید کرد: هرچه سن افراد بالاتر میرود هرم سنی متقارن میشود به طوری که در سالهای بعد تعداد زنان و مردان برابری میکند اما با توجه به اینکه ریسک مرگ و میر در سنین بالا در مردان بیشتر است بر همین اساس در سن بالاتر از ۵۰ تا ۶۰ سال تفاوتهای جنسیتی در بحث مرگ و میر به نوعی دیگر خود را نشان میدهد به طوری که مردان در این سن تعدادشان کمتر از زنان میشود و از حالت برابری خارج میشود.
در بدو تولد تعداد پسران بیشتر از پسران است به مرور و تا سن ۵۰ سالگی تعداد زنان و مردان مساوی است و بعد از ۵۰ سالگی به دلیل فعالیت و اشتغال مردان در کارهای پر خطر و سنگین، بیماری و... مرگ و میر آنان بیشتر میشود و درنهایت بعد از ۶۰ سالگی هرم سنی به نفع زنان تغییر میکند و تعداد زنان مسن بالاخره بیشتر از مردان میشود.
این مقام مسئول در سازمان ثبت احوال به آخرین آمار دختران و پسران در سن ازدواج اشاره کرد و گفت: برای مقایسه تعداد دختران و پسران در سن ازدواج یک اختلاف ۵ ساله را لحاظ و سپس نسبت به مقایسه آن اقدام میشود.
به گفته وی سه گروه سنی زنان ۱۵ تا ۱۹ سال با مردان ۲۰ تا ۲۴ سال، زنان ۲۰ تا ۲۴ سال با مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و در نهایت زنان ۲۵ تا ۲۹ سال را با مردان ۳۰ تا ۳۴ سال ازدواج نکرده را با هم مقایسه میکنیم و آمارها نشان میدهد که تعداد زنان در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال ۲ میلیون و ۵۵۹ هزار نفر، گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال یک میلیون و ۹۸۳ هزار نفر و در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال نیز یک میلیون و ۱۳۱ هزار نفر هستند که مجموع آنها ۵ میلیون و ۶۷۰ نفر میشود.
زنان مجرد در سن ازدواج؛ ۱۰۰ هزار نفر بیش از مردان
مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در مورد تعداد مردان ازدواج نکرده نیز گفت: همچنین ۳ میلیون و ۲۵۶ هزار نفر در گروه سنی مردان ۲۰ تا ۲۴ سال، یک میلیون و ۷۵۳ هزار نفر در گروه سنی مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و ۵۵۷ هزار نفر نیز در گروه سنی مردان ۳۰ تا ۲۴ سال ازدواج نکرده هستند که در مجموع تعداد آنها ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار نفر میشود.
مقایسه زنان و مردان در سن ازدواج مجرد نشان میدهد که تعداد زنان ۱۰۰ هزار نفر بیش از مردان است و برهمین اساس کارشناسان معتقدند هرچه سن ازدواج بالاتر رود تعداد دختران مجرد بیش از پسران میشود به همین دلیل جمعیتشناسان توصیه میکنند نباید اجازه دهیم سن ازدواج در دختران بالا رود تا مشکلی نیز برای ازدواج آنان بوجود نیاید.
از سوی دیگر براساس آمارهای سازمان ثبت احوال چنانچه بخواهیم دو گروه سنی مردان ۲۵ تا ۲۹ و زنان ۲۰ تا ۲۴ سال را با هم مقایسه کنیم متوجه میشویم که در این گروه تعداد دختران ۲۲۹ هزار نفر از مردان بیشتر است و در گروه سنی زنان ۲۵ تا ۲۹ سال با مردان ۳۰ تا ۳۵ سال نیز ۵۷۲ هزار دختر ازدواج نکرده بیش از پسران است که این افزایش آمار دختران مجرد تایید کننده نظر کارشناسان است که با افزایش سن تعدادشان بیشتر شده است. اما در گروه دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله با پسران ۲۰ تا ۲۴ ساله که البته ازدواجهای کمتری در این سنین انجام میشود وضعیت آماری به گونه دیگری است به طوریکه در این گروه تعداد مردان ۶۹۷ هزار نفر بیشتر از زنان شده است که این خود میتواند اتفاق خوبی باشد به شرطی که ازدواج در سن پایین در جامعه از سوی کارشناسان و مسئولان ترویج داده شود و مورد استقبال جوانان قرار گیرد.
آمارهایی که تا کنون ارائه شد با در نظر گرفتن تفاوت سنی ۵ ساله موجود در ازدواجهای دختران با پسران بود و با توجه به نظر کارشناسان مبنی بر ازدواج گروههای همسن برای رفع مشکل ازدواج دختران در سن ازدواج به دلیل کمبود پسر گروههای سنی همسن را نیز با هم مقایسه کردهایم که در این گروه همسن دختران و پسران آماده ازدواج ۲۵ تا ۲۹ ساله تعداد پسران بیشتر از دختران شده است.
محزون در مورد مقایسه دو گروه زنان و مردان همسن ۲۵ تا ۲۹ ساله نیز گفت: البته مقایسه این دو گروه به لحاظ جمعیتشناسی تعبیر درستی نیست و برای مقایسه باید فاصله سنی حدود ۵ سال را رعایت کرد اما در مجموع در این گروه سنی ۶۲۳ هزار نفر تعداد مردان بیشتر از زنان است.
مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشورگفت: در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله زنان و مردان نیز باز هم تعداد مردان یک میلیون و ۲۷۳ هزار نفر از زنان بیشتر است. با توجه به این نتایج آماری کارشناسان عنوان میکنند که چنانچه اختلاف سنی ۵ ساله در نظر گرفته نشود در این گروه تعداد پسران بیش از دختران است و میتوان این گونه تعبیر کرد که ازدواجهای در این سنین تا حدودی مشکلات را رفع خواهد کرد که البته باید شرایط و امکانات مورد نیاز ازدواج این افراد را نیز مهیا کرد.
ازدواج گروههای همسن؛ فقط ۱۲ درصد از ازدواجهای ثبت شده
براساس آمارهای ثبت احوال فقط ۱۲ درصد ازدواجهای ثبت شده مربوط به ازدواج گروههای همسن بوده و تعداد دختران و پسران مجرد آماده ازدواج نیز ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر هستند.
دراین باره شهلا کاظمی جمعیتشناس همسن گزینی را راه حل مشکل تعداد بیشتر دختران مجرد به نسبت مردان میداند و معتقد است: مشکل فعلی ما این است که در میان خانوادهها مرسوم است که مردان با دختران کم سنتر ازدواج میکنند و به همین دلیل تعداد دختران بیشتر از پسران است به همین دلیل راه حل مشکل تجرد دختران این است که همسن گزینی و یا اینکه ازدواجهای با فاصله سنی کم انجام شود.
وی تاکید کرد: به منظور فراهم کردن امکان ازدواج مجردها که تعداد آنان نیز نسبت به سالهای گذشته زیادتر شده است باید به خانوادهها و جوانان اطلاع رسانی و آگاهی لازم داده شود و همچنین همسن گزینی و ازدواج در سنین پایین نیز از دیگر اقداماتی است که میتوان برای حفظ تعادل جمعیت جوانان در سن ازدواج انجام داد.
به هرحال با توجه به نظرات کارشناسان تعداد زیاد دختران مجرد نسبت به پسران در سن ازدواج و از سوی دیگر نیز بالارفتن سن ازدواج که باعث بالا رفتن توقعات جوانان و به تبع آن سخت گیری در ازدواج میشود عواملی نگران کننده هستند که باید توسط کارشناسان و مسئولان بررسی و راهکارهای تعادل آن تدوین شود. (مهناز قربانی/مهر)
جام جم سرا: اگر آموزش دانشگاهی یا همان نظام آموزش عالی را مثل یک هرم در نظر بگیریم، هنر زیادی میخواهد که دانشجویان، فارغالتحصیلان و مسئولان، این هرم را به طرز ماهرانهای مدیریت کنند.
اما وقتی این هرم نظام آموزش عالی، به صورت بینظم و بدون برنامهریزی رشد کند، آنگاه اثر این رشد نامتوازن به طور مستقیم بر بازار کار اثر میگذارد و در نتیجه، همان مشکلاتی پیش خواهد آمد که ابتدای گزارش به آن اشاره کردیم.
مثلا یکی از عمده مشکلات این هرم، رعایت نشدن تعداد تکنیسینها یا همان کاردانها در برابر تعداد کارشناسهاست. البته این حرف به این معنی نیست که باید تعداد کارشناسان با تعداد تکنیسینها برابر باشد، بلکه منظور از چینش مدبرانه این هرم این است که باید در قاعده هرم، تکنیسینها یا همان فارغالتحصیلهای آچار به دست قرار بگیرند و سپس در قاعده بالاتر این هرم، کارشناسان با تعداد کمتری از تکنیسینها جای بگیرند.
مثلا اگر در کشوری هرم آموزش عالی به این شکل باشد که به ازای هر صد کاردان، صد کارشناس هم داشته باشیم، آنگاه در این شرایط گفته میشود که هرم آموزش عالی در این کشور بههم ریخته است و برای اصلاح آن باید تعداد تکنیسینها را افزایش داد.
تکنیسینها یا کاردانها در کشور ما، فارغالتحصیلانی هستند که تا مقطع فوقدیپلم درس خوانده و سپس جذب بازار کار شدهاند. این نیروها در زمره نیروهای مهارتی به حساب میآیند که به عنوان یکی از اصلیترین ابزارهای توسعه در هر کشوری شناخته میشوند.
فقر تکنیسین در بازار کار ایران
در اغلب کشورهای توسعهیافته جهان، بزرگترین قاعده هرم آموزش عالی را فارغالتحصیلانی تشکیل میدهند که پس از فراغت از دبیرستان، یک دوره کوتاهمدت آموزش مهارتی را در دانشگاه میگذرانند و سپس جذب بازار کار میشوند. این نیروها به دلیل مهارت نسبیای که دارند، خیلی سریع جذب بازار کار میشوند و کارفرمایان هم نسبت به جذب این نیروها بسیار علاقهمند هستند.
اما در کشور ما اوضاع قدری متفاوت است. در حالی که در کشورهای صنعتی و توسعهیافته، به ازای هر پنج فوقدیپلم و تکنیسین یک کارشناس وجود دارد، اما بر اساس گفتههای مسئولان، در کشور ما به ازای هر سه کارشناس، یک فوقدیپلم وجود دارد.
هماکنون حدود 66 درصد دانشجویان کشور در مقطع کارشناسی و 23 درصد دانشجویان در مقطع کاردانی تحصیل میکنند؛ در حالی که حداقل باید این آمارها برعکس باشد.
یعنی در کشور ما نهتنها تعداد تکنیسینها بیشتر یا حتی مساوی تعداد کارشناسان نیست، بلکه تعداد کاردانهای ما بسیار کمتر از تعداد کارشناسهاست. این حرف به این معناست که در هرم نظام آموزش عالی کشور، توازن به طور جدی بههم ریخته است و طوری شده که در قاعده این هرم، ابتدا کارشناسان قرار دارند و سپس تکنیسینها در رتبه دوم جای گرفتهاند.
تبعات کمبود تکنیسین
نبود نیروی تکنیسین کافی در هر کشوری، اثرات منفی متعددی روی بازار کار و چرخ توسعه کشور میگذارد.
در شرایطی که نیروی انسانی ماهر و کاربلد، به عنوان اصلیترین محور توسعه در هر جامعهای شناخته میشود، نمیتوان با تکیه مطلق بر علوم تئوری و فارغالتحصیلان علوم تئوری، به توسعهای پایدار و همهجانبه رسید.
در جامعهای که تعداد مدیران و کارشناسان بیشتر از تعداد آچار به دستهای ماهر باشد، نمیتوان به رشد صنایع آن کشور، چندان امیدوار بود.
قلب تپنده اغلب صنایع به عنوان موتور محرکه پیشرفت، نیروهای ماهر و کاردان است، اما در صورتی که جامعهای نتواند در تربیت تکنیسینها موفق شود و عمده تمرکز خود را بر تربیت نیروهای غیرفنی بگذارد، دیر یا زود مجبور به واردات نیروهای ماهر از کشورهای دیگر میشود.
جالب است که بر اساس آمارهای وزارت کار، هماکنون بیش از 2.5 میلیون شغل در کشور داریم که نیروهای ماهری برای انجام این کارها در کشور وجود ندارد.
به بیان دیگر، با وجود آنکه هماکنون حداقل 4.5 میلیون فارغالتحصیل بیکار در کشور داریم، اما 2.5 میلیون شغل بر زمین مانده در کشور وجود دارد که برای تصدی این شغلها، هیچ نیروی کاربلدی نداریم؛ این در حالی است که اگر بر تربیت تکنیسینهای ماهر تمرکز میکردیم، آمار بیکاری نیز به شکل چشمگیری کاهش پیدا میکرد.
نیاز مبرم به فرهنگسازی
مدرکگرایی، یکی از آفتهای قدیمی نظام آموزش عالی است. وقتی در جامعهای ارزش مدرک تحصیلی بالاتر از توان و مهارت افراد میشود، در نتیجه تمایل دانشجویان برای یادگیری مهارت پایین میآید و در عوض، دانشجو ترجیح میدهد که برای کسب جایگاه اجتماعی و رفاهی بالاتر، تا حد امکان به مدارج بالاتر تحصیلی دست پیدا کند.
دکتر علی صدر، معاون دانشگاه جامع علمی- کاربردی کشور در گفتوگو با جامجم معتقد است که یکی از راههای اهمیت دادن به آموزشهای مهارتی و افزایش تعداد تکنیسینها در کشور این است که به دانشجویان آموزش دهیم که قرار نیست همه آنها تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دهند.
وی بر این باور است که باید نهادهای فرهنگساز مختلف مثل رسانهها و سازمانهای متولی، به دانشجویان آموزش دهند که نهتنها دانشجو، بلکه حتی جامعه هم به این کار نیاز ندارد که همه دانشجویان تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دهند.
به گفته این مقام مسئول، در بسیاری از اوقات، همین که یک دانشجو با مدرک کاردانی بتواند جذب بازار کار شود و آموختههای مهارتیاش را در بازار کار به خدمت بگیرد، میتواند نقش بسیار پررنگی در پیشرفت جامعه ایفا کند و حتما نیاز نیست دانشجو تا عالیترین سطح نظام آموزش عالی درس بخواند تا برای خودش و جامعه مفید واقع شود.
برگزاری دورههای کارورزی و ارائه آموزشهای مهارتی به دانشجویان، روشی است که به گفته صدر میتواند دانشجو را از تکیه صرف به مباحث تئوری نجات بدهد و کاری کند که فارغالتحصیل در بازار کار هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
البته وی توضیح میدهد که در دانشگاه علمی -کاربردی، حدود 60 درصد دانشجویان، قبل از ورود به دانشگاه شاغل بودهاند و صرفا برای تکمیل اطلاعات علمی خود به دانشگاه آمدهاند.
ارائه آموزشهای مهارتی در دانشگاهها به افراد شاغل و حمایت از این گروه شاغلان، راهحل دیگری است که به گفته صدر، این کار موجب میشود که تعداد تکنیسینهای ماهر و تحصیلکرده در کشور به طور چشمگیری افزایش پیدا کند.
کمبود تکنیسین در رشتههای معدن و کشاورزی
اگر از فارغالتحصیلان رشتههای فنی بپرسید، تقریبا همه به این نکته واقف هستند که بیشترین حجم بیکاری در رشتههای فنی، معمولا مربوط به فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی کشاورزی و معدن است.
آمارهای مختلف هم از بیکاری صد تا 200 هزار مهندس کشاورزی خبر میدهد؛ مهندسانی که یا بیکار هستند یا در رشتههایی مشغول به کارند که هیچ ارتباطی به رشته تحصیلیشان ندارد.
اما جالب است که در همین رشته کشاورزی هم با کمبود تکنیسین روبهرو هستیم.
به طور مثال، چندی پیش معاون بخش تحقیقات غلات کشور تاکید کرده بود که کمبود تکنیسین کشاورزی در بخش تحقیقات غلات، باعث محدودیت در عملکرد این بخش شده است.
همچنین مهر سال گذشته نیز معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به کمبود تکنیسین ماهر در ردههای مختلف اشتغال بویژه در رشته مهندسی معدن، عنوان کرد که کمبود تکنیسین ماهر از مشکلات اساسی حوزه کار است و به نظر میرسد حوزه معدن نیز با آن روبهرو باشد.
نهتنها در این دو رشته، بلکه در بسیاری از رشتههای دیگر نیز کمبود تکنیسین به صورت جدی وجود دارد.
یکی از عمده دلایل این وضع، تمرکز دانشجویان کشور روی چند رشته محبوب و نپرداختن به رشتههای علوم دیگر است. به طور مثال، پیشتر نیز مدیرکل دفتر نظارت و ارزیابی آموزش عالی وزارت علوم با صراحت اعلام کرده بود که 85 درصد دانشجویان کشور فقط در 20 یا 25 درصد رشتههای دانشگاهی تحصیل میکنند.
حال با این حساب میتوان راحتتر تحلیل کرد که تمرکز زیاد دانشجویان روی چند رشته پرطرفدار مثل حسابداری، موجب شده است که در سایر رشتههای دانشگاهی، نیاز به تکنیسین در رشتههای کمطرفدار بارز باشد.
بنابراین میتوان عنوان کرد که تا وقتی دید عمومی جامعه نسبت به مشاغل یدی و مهارتی تغییر نکند و همچنین دانشجویان، یادگرفتن کار عملی و عرق ریختن در کارگاهها را مثل یادگرفتن مباحث تئوری، ضروری به شمار نیاورند، نمیتوان هرم نظام آموزش عالی را اصلاح کرد.
در این میان، مسئولان نیز میتوانند با حمایت مالی و شغلی از فارغالتحصیلان ماهر مقطع کاردانی و تلاش برای ترویج دورههای کوتاهمدت دانشگاهی، بستری را فراهم بیاورند که در آن، تحصیل در رشتههای مهارتمحور مقطع کاردانی، این قوت قلب را برای دانشجو به همراه بیاورد که مطمئن باشد پس از فارغالتحصیلی میتواند شغلی مناسب را در بازار کار به دست بیاورد.(امین جلالوند / گروه جامعه)
به گزارش ایسنا، دکتر سیدحسن هاشمی در حاشیه افتتاح بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان آیتالله طالقانی آبادان که عصر امروز (۵ مهرماه) برگزار شد، با گرامیداشت هفته دفاع مقدس اظهار کرد: امروز را به صورت ویژه گرامی میداریم، زیرا سالروز شکست حصر آبادان اسـت که مقدمهای برای پیروزیهای بعدی در دفاع مقدس و فتحالفتوح بود. به همین جهت امروز برای ادای احترام به مقام شامخ شهدا به ویژه شهید دکتر مصطفی شهیدزاده، در بهبهان و پس از آن در آغاجاری حضور پیدا کردیم.
او افزود: در آبادان نیز بخش سیتی اسکن بیمارستان شهید بهشتی که بسیار مورد نیاز اسـت، افتتاح شد. همچنین ایجاد بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان آیتالله طالقانی با فضای زیبا و تامین تختهای مورد نیاز قابل تقدیر اسـت. تعدادی آمبولانس جدید نیز به آبادان اضافه خواهد شد.
وزیر بهداشت گفت: پروژه احداث بیمارستانی با همت بنیاد مستضعفان و منطقه آزاد اروند در آبادان در حال انجام اسـت که روند پیشرفت در این پروژه خوب اسـت. هاشمی با اشاره به پروژههای درمانی و بهداشتی در آبادان گفت: در چند سال آینده شرایط خدمات بهداشت و درمان این بخش از خوزستان قابل قبول خواهد بود. البته در کنار آن باید در خصوص آب و فاضلاب و ریزگردها اقدامات جدی صورت بگیرد.
او ادامه داد: در دیگر بخشهای خوزستان ضعف جدی وجود دارد و دستگاههای دیگر همچون وزارت نفت، وزارت صنعت، وزارت نیرو، پتروشیمیها و صنایع فولاد که در استان خوزستان حضور دارند، همه باید کمک کنند. با کمک معمول به نتیجهای نخواهیم رسید؛ در آبادان اگر منطقه آزاد اروند و بنیاد مستضعفان کمک نمیکردند، نمیتوانستیم ادعا کنیم که در سه تا چهار سال آینده به وضعیت مطلوبی خواهیم رسید.
وزیر بهداشت با تاکید بر لزوم کمک صنایع و دیگر دستگاهها برای بهبود وضعیت درمان خوزستان اظهار کرد: لازم اسـت که همه کمک کنند و برای خوزستان باید کار ویژه انجام شود. با امید به همکاری دیگر دستگاهها، پیگیریهای استاندار و همت نمایندگان امیدواریم که شهرهای خوزستان شرایط بهتری پیدا کنند.
او با اشاره به وضیت بخش بهداشت روان کشور گفت: متاسفانه در این چند سال در بخش بهداشت روان هیچ اقدام ملموسی صورت نگرفته و در گذشته نیز کاری انجام نشده اسـت. هاشمی ادامه داد: کار جدی که در بخش بهداشت روان باید انجام شود، حمایت و کمک مالی به بیماران این بخش اسـت. بیمهها در این زمینه باید کمک کنند؛ متاسفانه اکنون بیمهها به تعهدات خود پاسخگو نیستند و حمایت جدی انجام نشده اسـت.
او گفت: مجلس باید در برنامه ششم توسعه ملی به بخش بهداشت روان توجه کند، زیرا موضوع اعصاب و روان و همچنین مشکلات خُلقی به هر دلیلی در منطقه ما زیاد اسـت و بخشی از آن به دلیل اتفاقاتی اسـت که در ۲۰۰ سال گذشته رخ داده و اکنون نیز منطقه آشوب زده اسـت و کشور ما نیز جنگ خانمان سوزی را پشت گذاشته اسـت.
وزیر بهداشت با بیان این که دیگر حوادث، تصادفات و آسیب های اجتماعی بر بهداشت روان افراد تاثیرگذار اسـت،افزود: سالانه ۲۰ هزار نفر از جوان ترین نیروهای کشور در تصادفات جان خود را از دست می دهند. همچنین با وجود آمار طلاق و دیگر آسیب های اجتماعی، باید اقدامی در حوزه سلامت روان انجام شود.
هاشمی با اشاره به کمبود تخت های بیمارستانی در بخش اعصاب و روان گفت: در این دولت، توانستیم شرایطی ایجاد کنیم که به ازای هر ۵۰ هزار نفر، یک کارشناس سلامت روان فعالیت کند اما تخت های بیمارستانی در بخش اعصاب و روان فوق العاده کم اسـت. اگر خیلی هنر کنیم ۴ تا ۵ هزار تخت می توانیم اضافه کنیم این در حالی اسـت که به ۴۰ هزار تخت بیمارستانی نیاز داریم.
او با تاکید بر این که مهم ترین امر در بخش بیماران اعصاب و روان حمایت مالی اسـت، گفت: کسی که به بیماری اعصاب و روان مبتلا می شود، ممکن اسـت که از ۷ ساگی تا ۸۰ سالگی نیاز به دارو داشته باشد، در حالی که حمایتی وجود ندارد مردم از کجا این هزینه ها را تامین کنند؟
وزیر بهداشت گفت : نخستین اقدام در بخش اعصاب و روان حمایت مالی و سپس افزایش تختهای بیمارستانی اسـت و این امر به دولت و مجلس بازمیگردد و باید به صورت مشترک به آن بپردازند.