مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

هوس‌های غذایی ما از چه حکایت دارند؟

به گزارش جام جم آنلاین ، دانستن علت اصلی، به ما در توجه به کمبودهای بدن و راه‌های درست برطرف کردن آنها کمک می‌کند.

شکلات

شکلات، منبع عمده منیزیم است و تمایل به مصرف آن می‌تواند به معنای کمبود منیزیم بدن باشد. از آنجا که مصرف شکلات به‌تنهایی نمی‌تواند کمبود منیزیم بدن را برطرف کند، توجه به مصرف سایر موادغذایی حاوی این ماده معدنی مثل آجیل، ماهی و برگ سبز اهمیت دارد. اگر به شکل مزمن، تمایل به مصرف مواد شیرین دارید، احتمالا دچار هیپوگلیسمی یا قندخون پایین هستید. در چنین شرایطی مصرف شیرینی، کیک، آبنبات یا سایر شیرینی‌های تصفیه‌شده، شرایط را بدتر خواهد کرد. وقتی هوس شیرینی می‌کنید، بهتر است تکه‌ای میوه مصرف کنید. درعین حال، غذاهای حاوی فیبر بالا مثل لوبیاها، حبوبات و کربوهیدرات‌های پیچیده مثل غلات کامل را به رژیم غذایی‌تان اضافه کنید.

شوریجات

تمایل به مصرف مواد شوری مثل چیپس یا ذرت بوداده، اغلب حاکی از نوسانات هورمون استرس در بدن است. غلبه بر استرس، گام اول در برطرف کردن این نوع هوس‌هاست. غده آدرنال که به مقابله بدن با استرس کمک می‌کند، در زندگی پرسرعت و پر استرس امروزی می‌تواند از تولید هورمون استرس خسته شود. بهتر است پیش از مصرف غذاهای شور، سراغ شیوه‌های مقابله با استرس مثل مدیتیشن و تنفس عمیق بروید. مصرف ویتامین B کمپلکس، ویتامین C و سبزیجات دارای برگ‌های سبز که حاوی مواد معدنی مثل پتاسیم هستند، راه دیگری برای کمک به غده آدرنال است.

پنیر

تمایل زیاد به مصرف پنیر یا پیتزا، نشانه کمبود اسید چرب در بدن است. گردوی خام، سالمون وحشی، روغن کتان و دانه کتان را به رژیم غذایی خود اضافه کنید. مکمل‌های حاوی چربی‌های مفید، بویژه امگا3 که حاوی اسید چرب ایکوساپنتائنوئیک اسید (EPA) و دوکوزاهگزائنوئیک اسید(DHA) باشند، می‌تواند باعث قطع تمایل به مصرف پنیر شود.

گوشت قرمز

تمایل زیاد به مصرف گوشت قرمز، حاکی از کمبود آهن در بدن است. مصرف لوبیا و حبوبات غنی از آهن، آلو، انجیر و دیگر میوه‌های خشک را افزایش دهید. اگر گوشت مصرف می‌کنید، گوشت بدون چربی را به عنوان منبع آهن انتخاب کنید. مصرف ویتامین C در کنار آهن، به جذب بیشتر آن کمک می‌کند.

میان‌وعده‌ها

تمایل به مصرف میان‌وعده ـ گاهی موادغذایی شور و گاهی شیرینی ـ از رژیم غذایی نامتعادل و نبود انواع مواد مغذی در رژیم غذایی حکایت می‌کند. مصرف تنقلات یا غذاهای سنگین هنگام بروز تمایل به مصرف میان‌وعده، می‌تواند این تمایل را به‌طور موقت برطرف کند. ایجاد تغییر و تعادل مناسب در رژیم غذایی به رفع کامل این نوع تمایلات کمک خواهدکرد.


ادامه مطلب ...

داستان زندگی سیاه میترا؛ دختر ۱۳ ساله، بازیچه هوس‌های شیطانی‌ مرد جوان شد

داستان زندگی سیاه میترا؛ دختر ۱۳ ساله، بازیچه هوس‌های شیطانی‌ مرد جوان شد

او که به اتهام کلاهبرداری و قتل دستگیر شده در اعترافاتی صریح گفت: یک‌ساله بودم که پدرم به اتهام قاچاق موادمخدر دستگیر شد و به زندان افتاد. از آن موقع چیزی به یاد نمی‌آورم، اما اطرافیان برایم تعریف کرده‌اند که خانواده پدربزرگم با مادرم رفتار خوبی نداشتند.

 فیلم تجاوز جنسی عکس رابطه جنسی عکس دختر فراری عکس تجاوز جنسی دختر فراری

آنها از اول با این ازدواج مخالف بودند و همین بی‌احترامی‌ها هم باعث شد مادرم طلاق بگیرد. بعد از جدایی او از زندگی‌مان مرا به پدربزرگ و مادربزرگم سپردند. یک سال بعد هم خبر آوردند که مادرم عروس شده است. او دنبال سرنوشت خودش رفت و دیگر یادش نمی‌آمد دختری به اسم میترا هم دارد. پدرم هم در زندان بود و خبر چندانی از او نداشتم.

تمام دنیایم مدرسه و دوستانم بودند اما پدربزرگم اجازه نداد ادامه تحصیل بدهم.  ۱۳ ساله بودم که مرد جوانی فریبم داد، خیلی اتفاقی با او آشنا شده بودم. او مرا از خانه فراری داد و بازیچه هوس‌های شیطانی‌اش شدم، مانده بودم چه‌کار کنم. می‌دانستم اگر پدربزرگم بفهمد مرتکب چه اشتباه بزرگی شده‌ام روزگارم را سیاه خواهد کرد.

سرگردان شده بودم که جوان دیگری سر راه زندگی‌ام قرار گرفت، مرا به خانه‌اش برد. زن و بچه داشت و با پدر و مادرش یک جا زندگی می‌کردند. مدتی خانه‌شان بودم، برای خانواده‌اش اصلاً مهم نبود که آنجا چه کار می‌کنم. مجید می‌گفت مرا به طور رسمی‌از پدرم خواستگاری می‌کند و زندگی مستقل و شیکی برایم درست خواهد کرد اما بعد از حدود پنج ماه، او به اتهام شرارت و زورگیری دستگیر شد و به زندان افتاد.

خانواده‌اش که از او می‌ترسیدند وقتی مطمئن شدند به زندان رفته مرا از خانه بیرون کردند. قبل از آنکه از خانه بیرون بیایم چند بسته موادمخدر به‌طور پنهانی از آنجا برداشتم و داخل کیف دستی‌ام گذاشتم. با خودم می‌گفتم اگر ناچار شدم همین مواد را می‌فروشم و یک پولی به جیب می‌زنم.

اما همان روز، درست وقتی که از شدت گرسنگی چشمانم سیاهی می‌رفت مأموران انتظامی‌به اتهام ولگردی دستگیرم کردند. آنها در بازرسی از داخل کیف دستی‌ام چهار بسته تریاک کشف کردند. چون امیدی به جا و مکانی نداشتم اعتراف کردم که از همدستان مجید هستم و خرده‌فروشی موادمخدر می‌کنم.

مدتی بازداشت بودم، بالاخره موضوع را به پدربزرگم اطلاع دادند. او و مادربزرگم آمدند و مرا به خانه برگرداندند اما دیگر حق نداشتم پایم را از خانه بیرون بگذارم و فقط و فقط باید کار می‌کردم. یک روز با دلتنگی زیادی که داشتم از خانه فرار کردم، این بار به خانه همسایه مجید رفتم.

او از دوستان صمیمی‌اش بود. همان روز خبر داد که مجید هم آزاد می‌شود. با شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم. دوباره همدیگر را دیدیم، البته مرا به خانه‌اش نبرد. ما نقشه کلاهبرداری از یک پیرمرد پولدار را کشیدیم.  در این بازی شوم مجید نقش دایی‌ام را بازی می‌کرد.

خود را به بهانه‌های مختلف به مرد ۶۴ ساله نزدیک کردم، می‌خواستم با او ازدواج کنم و اموالش را به چنگ بزنم. حدود چهار ماه خانه آن مرد بودم. با حیله و نیرنگ فقط توانستیم ۱۵ میلیون تومان به جیب بزنیم. یک روز فرد دیگری همراه مجید و دوستش به خانه پیرمرد آمدند.

من طبق نقشه مقداری قرص خواب‌آور به او دادم،دوست مجید هم یک آمپول به او تزریق کرد. می‌خواستیم بیهوش‌اش کنیم و اموالش را بدزدیم اما بیچاره به کما رفت، ترسیده بودیم. او را به بیمارستان رساندیم و بستری‌اش کردیم. ما متواری شدیم و از شهرستان مان فرار کردیم.

اما پس از یک ماه مأموران ردمان را پیدا کردند، تازه فهمیدیم پیرمرد فوت کرده و  ما لو رفته ایم. زمانی که شنیدم مجید و دوستانش دستگیر شده‌اند متوجه شدم به آخر خط رسیده‌ام. خودم را معرفی کردم و پرونده در اختیار پلیس آگاهی شهرستان خودمان قرار گرفت. حقیقت را به بازپرس ویژه قتل گفته‌ام، نمی‌دانم چه سرنوشتی انتظارم را می‌کشد.

من حاصل یک ازدواج خیابانی غلط هستم که در آتش اعتیاد پدر و غرور و ندانم‌کاری‌های مادرم سوختم و چون سرپرست درست و حسابی نداشتم کارم به اینجا کشیده شد.

دختر فراری عکس تجاوز جنسی عکس دختر فراری عکس رابطه جنسی فیلم تجاوز جنسی


ادامه مطلب ...