شیائومی یکی از استارتاپهای موفق در زمینهی تولید دستگاههای هوشمند است که حقایق جالبی در پشت صحنهی شکلگیری آن وجود دارد.
شیائومی واژهی نامعلومی است
لزومی ندارد که یک تولیدکنندهی چینی نامی چینی برای اسم تجاری برندش انتخاب کند. اصطلاح شیائومی در واقع یک جابهجایی تبدیلی حروف چینی به حروف لاتین است که تفسیر آن کمی گیجکننده به نظر میرسد. در واقع این نام از دو کلمهی 小米 تشکیل شده است که بهصورت (Xiao و Mi) نوشته میشوند و ترکیب آنها در زبان چینی به معنای «کمی ارزن» است.
ضمن این که شیائومی برای نمایش لوگوی خود از کلمهی غربی شکل mi استفاده کرده است. در واقع سعی شیائومی این بود تا در لوگوی خود ترکیبی از کاراکترهای چینی و لاتین ایجاد کند. ضمن این که علامت Mi در زبان چینی به معنی قلب است. کلمهی Mi در همهی مدلهای گوشیهای هوشمند این برند مانند می، مینوت و ردمی هم وجود دارد. هرچند کاربران کشورهای غربی چندان با مفهوم مثبت این نام آشنایی ندارند.
ارزش استارتاپ شیائومی فوق العاده است
سال ۲۰۱۵ سکوی پرتابی برای شیائومی بود. در حالی که در اروپا (بهخصوص برلین) تصور ما از استارتاپ، کسبوکارهای کوچکی بود که حدود ۳۰ نفر از افراد جویای نام را درگیر خود کردهاند تا برندی برای خود بسازند؛ شیائومی توانست با پشت سر گذاشتن اوبر، عنوان باارزشترین استارتاپ دنیا را در کارنامهی خود ثبت کند. در آن زمان ارزش یک استارتاپ بهسختی به ۲۰ میلیارد دلار میرسید. حال آن که شیائومی توانست با ارزش ۴۶ میلیارد دلاری خود AirBNB را هم پشت سر بگذارد. شیائومی به رشد خود ادامه داده است و در حال حاضر ۸ هزار کارمند دارد. هرچند که این رقم قابل توجه است؛ اما در مقابل تعداد ۱۷۰ هزار نیروی کار کمپانی رقیب یعنی هوآوی حرفی برای گفتن ندارد.
شیائومی در یک شیب رو به بالا قرار گرفته و بهتر است که بیشازحد به افتخارات گذشتهی خود تکیه نکند. چراکه بازار پیوسته در حال نوآوری و تکامل است و شیائومی برای حفظ وضعیت خود در مسیر باید با این تحولات همراه باشد.
فعالیت شیائومی بسیار متنوع است
هر چند متنوع بودن محصولات غولهایی مثل سونی، هوآوی یا سامسونگ جای تعجب ندارد؛ اما وقتی یک کمپانی نوپا مانند شیائومی رویکرد تنوع محصول در پیش میگیرد، جلب توجه میکند. درواقع شیائومی بهطور کامل میداند که کلید موفقیت در بازار فناوری «تنوعبخشی» است. در بازار گوشیهای هوشمند، تولید محصول با «پایینترین هزینهی ممکن» امر مهمی بهحساب میآید و شیائومی درک عمیقتری نسبت به این موضوع داشته است.
ضمن اینکه این شرکت در تولید دستگاههای الکترونیکی مانند گوشیهای هوشمند، دستبندهای هوشمند، تبلت و تلویزیونهای هوشمند متخصص است و در عرصهی لوازم جانبی -از هدفون گرفته تا کفش هوشمند- فعالیت دارد. البته نکته جالب توجه اینجا است که شیائومی به این موارد اکتفا نکرده و در زمینهی توسعهی فناوریهای دیگری چون روتر، دستهی بازی و حتی هواپیماهای بدون سرنشین اقداماتی انجام داده است!
شیائومی متخصصان با تجربه را جذب خود میکند
البته جذب افراد باتجربه تنها مختص شیائومی نیست و در تمام کسبوکارها یک مزیت به شمار میآید. در این میان مهم نیست شرکت در چه سطح و اندازهای باشد. طبیعتا یک کمپانی نوپا مانند شیائومی به مشاوره گرفتن از افرادی که دانش کافی دارند، نیازمند است. در سال ۲۰۱۳ شیائومی موفق شد تا با هوگو بارا بهعنوان نایبرئیس شرکت خود وارد همکاری شود. بارا مدیر تولید سابق گوگل بوده و مدیر توسعهدهندگان اندروید است. در سال ۲۰۱۴ شیائومی از استیو وزنیاک بهعنوان یکی از بنیانگذاران اپل درخواست همکاری کرد. بنا به گفتهی وزنیاک: «محصولات شیائومی آنقدر خوب هستند که بتوانند بازار آمریکا را قبضه کنند.» درواقع، یکی از تولیدکنندگان شیائومی لقب «استیو جابز چینی» را از آن خود کرده است. ضمن اینکه نیروی دیگری از دستاندرکاران سابق گوگل با این استارتاپ همکاری میکند که مدتی هم در مایکروسافت کار کرده است. بهطور خلاصه میتوان گفت که این استارتاپ را نیروهای زبدهای حمایت میکنند.
شیائومی متهم به جاسوسی شده است
شاید شما هم این خبر را شنیدهاید که چینیها تمایل دارند تا از طریق گوشیهای خود اقدامات جاسوسی انجام دهند. سال ۲۰۱۴، نوعی نرمافزار جاسوسی در گوشیهای ردمی نوت و ردمی وان اس شیائومی تشخیص داده شد که در بازارهای چین، هنگ کنگ و تایوان فعال شده بودند. این وضعیت توسط رسانهها افشا شد و یک کمیسیون بازرسی تایوانی این مسئله را بررسی کرد. در نهایت این برنامه از روی تکتک گوشیها حذف شد.
منبع :زومیت
با وجود رسوایی پیشآمده، شیائومی توانست حسن شهرت خود را دوباره به دست آورد. در سال ۲۰۱۵، شرکت آلمانی جی دیتا اعلام کرد که وجود برنامههای جاسوسی در گوشیهای چینی امری عادی و معمولی است. برای مثال گوشی چینی Star N9500 گواه دیگری بر این ادعا است. به هر حال گاهی کاربران باید بررسی کنند که بین این دو حالت کدامیک بدتر است: اینکه گوگل همهی اطلاعات ما را بداند یا چینیها به آنها دسترسی پیدا کنند؟
به نقل از ایسنا سرمازیستی فرایندی است که در آن تمام سلولهای زنده، بافتها، اندامها و یا کل بدن برای جلوگیری از فروپاشی در دمای بسیار پایین محافظت میشوند.
کد مطلب: 415523
بهبود فناوری واقعیت مجازی با حسگر مغناطیسی جدید
بخش دانش و فناوری الف،29 آبان95
شرکت تایلندی Ommo فناوری جدید ردیابی حرکات دست با میدان مغناطیسی را برای داشتن تجربه بهتر در فناوری واقعیت مجازی معرفی کرد.
تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۵
حسگر مغناطیسی جدید امکان تشخیص حرکات میلیمتری دست را به صورت 360 درجه و با سرعت بالا فراهم میکند. این فناوری نه تنها محدودیت کنترلرهای سابق را ندارد بلکه کاربران را قادر میسازد تا در همه شرایط حتی در زیر آب نیز از این فناوری بهره ببرند.
این سیستم شامل یک ژنراتور قابل حمل برای تولید میدان مغناطیسی است، سپس با نصب هر تعداد حسگر تشخیصدهنده حرکات دست کاربران میتوانند در هر شرایطی از دنیای مجازی لذت ببرند.
قیمت ژنراتور مغناطیسی 30 دلار است و هر حسگر جهتیاب تنها 70 سنت قیمت دارد.
شرکت سازنده همچنین قصد دارد تا این فناوری را در دستکشهای ظریف و راحت تعبیه کند تا استفاده از این سیستم را برای کاربران آماتور آسانتر سازد.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ حسگر مغناطیسی
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
خبرآنلاین، بهترین زمان برای دانستن مفهوم WebVR اســت چرا که واقعیت مجازی دنیای فناوری را در برگرفته و دیدن اپ های سنگین واقعیت مجازی روی وب آرزوی کاربرانی اســت که میخواهند از طریق WebVR به آن برسند.
امکان دانلود اپ های سنگین برای دیدن واقعیت مجازی برای هرکسی امکانپذیر نیست و به همین خاطر دیدن واقعیت مجازی روی وب میتواند کمککننده به این نوع کاربران باشد.
WebVR درواقع رابط برنامهنویسی نرمافزار اســت که تحت جاوا اسکریپت تعریفشده و پروژهای متنباز/ اوپن سورس اســت که بهطور مستقیم روی وب اجرا میشود.
با WebVR نیازی به داشتن سختافزار و نرمافزار گرانقیمت نیست و با هدست ویژه تصویر عریضتر و بهتری نصیب کاربر میشود و از هدست های سنتی و موجود هم بهتر به همراه وی جواب میدهد.
باز کردن واقعیت مجازی روی موبایل در سخنرانی مجازی / عکس زیر
شاید مقالات زیادی درمورد این موضوع نوشته شده باشد اما این مقاله به شما کمک میکند بفهمید برای تبدیل یک ایده به واقعیت، چه نیازهای ذهنی، فیزیکی و عقلانی دارید. شاید به این خاطر که اگر بخواهید ایدهای را با گذشت زمان و تغییر شرایط همیشه زنده نگه دارید، فرایند به واقعیت رساندن یک ایده، چرخهای بیپایان اســت. بعنوان مثال این مسئله را در کمپانیهایی که براساس ایدههای بزرگ پایهریزی شدهاند اما نتوانستهاند آنقدر رقابتی بمانند تا موقعیت اول خود در بازار را نگه دارند، میبینیم.
همین مسئله در محل کار هم صدق میکند که نیروی کار خلاقیت لازم را ندارد زیرا اکثراً طوری آموزش دیدهاند که فقط کاری که به آنها گفته میشود را اجرا کنند. به همین دلیل اســت که در اجرای کارهای کوتاه و فوری موفقتر هستیم. از طرف دیگر، کارمندان برای چندبرابر کردن فرصتهای موجود در آن کار اولیهای که به آنها سپرده شده، هیچ توانایی ندارند. بله، باید نگران توانایی رقابتی ماندن خود - چه بعنوان شخص و چه یک سازمان - باشیم.
بازار رقابتی امروز ایجاب میکند که همه ما ایدههای خودمان را تبدیل به واقعیت کنیم -- یا بخشی از تبدیل ایدههای دیگران به واقعیت باشیم. اگر در هیچکدام از این فعالیتها شرکت نمیکنید، لازم اســت که هدف، موقعیت و علایقتان را دوباره ارزیابی کنید. باید قبول کنید که برای ایجاد فرصت رشد برای خودتان و سازمانی که در آن کار میکنید، میبایست رفتارها و گرایشات کارآفرینی را در خود پرورش دهید.
کارآفرینی دیگر فقط یک واژه تجاری نیست؛ یک روش زندگی اســت. برای اینکه بتوانید یک کارآفرین باشید، نیازی نیست که حتماً سرمایهگذار باشید.
آیا تابحال تصور میکردهاید که شرکت در یک فعالیت خلاقانه حرکتی غیرمسئولانه اســت؟ دقیقاً همینطور اســت - آنهم نه فقط برای خودتان بلکه برای اطرافیانتان.
اگر به این فکر میکنید که چطور میتوانید گرایشات و رفتارهای کارآفرینانه را در خودتان تقویت کنید، در زیر به ۱۲ مورد از این روشها اشاره میکنیم، روشهایی که کمکتان میکند ایدههای فوقالعاده خود را به واقعیت تبدیل کنید.
تا زمانیکه خودتان را به حد کافی باور نداشته باشید که بتوانید عواقب تصمیمتان را بپذیرید، نمیتوانید وارد عمل شوید. هر زمان که این مسئولیت را قبول کردید که چیزی که قبلاَ وجود نداشته را به واقعیت تبدیل کنید، مسئول اعمالتان هستید.
مسئولیتپذیری نیازمند باور داشتن به خودتان اســت تا جاییکه ۱۰۰٪ به کاری که باید انجام شود متعهد شوید. بیشتر افراد به این دلیل نمیتوانند ایدهای را به عمل برسانند که چالشها و مشکلات غیرقابلپیشبینی بیشتر از چیزی میشود که تصورش را میکردند بتوانند تحمل کنند و به همین دلیل دیگر مسئولیتپذیری نداشتهاند. آنها اعتماد به خودشان را از دست میدهند و دیگر نمیتوانند به انتهای راهشان نگاه کنند.
از آنهایی که قبلاً آن کار را انجام دادهاند درس بگیرید. هیچوقت فکر نکنید که چون ایده شما بوده اســت، پاسخ همه سوالها را دارید. ایدهپردازی تفاوت زیادی با اجرای ایدهها دارد.
اجازه بدهید مشاوران مخصوصتان شما را با درسهایی که از شکستها و موفقیتهای خود گرفتهاند، راهنمایی کنند.
اگر میخواهید سرمایهگذاری موفق باشید، باید به حرفهای همه گوش دهید چون نمیدانید دقیقاً کی ممکن اســت یک ایده خوب از دهان کسی بشنوید. توصیههایی که از این و آن میشنوید خوبند اما لزوماً همه آنها درست نیستند. آدمهای کمی هستند که دانش لازم درمورد کار شما را داشته باشند. نظراتشان را تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید از آنها سر در بیاورید و سعی کنید تفکر پشت نظرات منفی را درک کرده و بعد به تنهایی تصمیمگیری کنید.
بااینکه داشتن یک گروه مشاوران مخصوص بسیار عالی اســت اما باید دقت کنید که نگذارید آنها در دیدگاه شما دخالت کنند.
خودتان باید به دقت همه نظرات را بررسی و ارزیابی کنید و در آخر با غریزه خودتان جلو بروید.
وقتی ایدهای خلق میکنید، خطر کردن بهترین دوست شما میشود. اگر بتوانید این واقعیت را بپذیرید، با دیدگاهی به این فرایند نزدیک خواهید شد که همه آمال و آرزوهایتان را کنترلشده نگه میدارد. وقتی اوضاع آنطور که برنامهریزی شده بود پیش نرفت، روی کاری که در دست دارید متمرکز شوید و اجازه ندهید این اختلال شما را به عقب برگرداند. خطر کردن کاملاً طبیعی اســت و مراحل ۱ و ۲ باعث میشود همیشه نگاهتان رو به جلو باشد.
خیلی وقتها میشنوید که «کوشش و تلاش زیاد» یکی از اصلهای مهم تبدیل کردن ایدهها به واقعیت اســت. اما درواقع، این بنیادیترین تعهدی اســت که فرد باید برای هر نوع مدیریت خطر داشته باشد. اگر میخواهید به این مسیر ادامه دهید، باید راهی برای ایجاد این سطح تعهد پیدا کنید.
۴. شدیداً صبور باشید.
مصالحه کردن یک انتخاب اســت نه فداکاری. خیلی به خودتان فشار نیاورید. سعی کنید از این مسیر لذت ببرید و درک کنید که اوضاع چطور پیش میرود. بیشتر افراد آنقدر برای رسیدن به نتیجه دلخواهشان مضطرب میشوند که کمکم تصمیمگیریهایشان بدتر و بدتر میشود.
یک چیز کاملاً مشخص اســت: این مسیر مطمئناً پر از نتیجههای غیرقابل پیشبینی خواهد بود که ممکن اســت شما آمادگی برخورد با آنها را نداشته باشید. نباید اجازه دهید این مسئله شما را ناامید کند. سرتان را بالا نگه دارید و به این مسیر و جایی که شما را به آن میرساند احترام بگذارید. مطمئن باشید که چیزهای زیادی درمورد آستانه ریسکپذیری خودتان یاد خواهید گرفت. به همین ترتیب، یاد خواهید گرفت که خیلیها آمادهاند سر راهتان قرار گیرند و شما را پایین بکشانند. این دقیقاً همان جایی اســت که سفر برایتان ناراحتکننده می شود. باید بطور مداوم کسانی که با آنها همسفر شدهاید را ارزیابی کنید.
تبدیل ایدهتان به واقعیت مستلزم این اســت که کاری کنید بقیه هم دیدگاه شما را درک کنند. باید به روشنی ایدهتان را برای سایرین توضیح دهید و نشان دهید که چطور این ایده میتواند منتهی به سود و درآمد شود. توضیح دادن درمورد ایدههای بزرگی که خودتان هیچ درکی از طریقه سوددهی آن ندارید، هیچوقت مخاطب درست سر راه شما قرار نمیدهد.
برای توضیح درمورد ایدهتان رمز کار سادگی اســت. اینکه بتوانید خیلی ساده دیگران را از موضوع ایدهتان باخبر کنید باعث خواهد شد آن را بهتر درک کرده و احتمال قبول کردن آن افزایش خواهد یافت. این مهارت وقتی میخواهید به سرمایهگذاران احتمالی درمورد ایدهتان توضیح دهید اهمیت بیشتری پیدا میکند.
هر چیزی به چیز دیگری وصل اســت. باید یاد بگیرید که چطور راه وصل شدن این نقطهها به هم را پیدا کنید. چیزی که ممکن اســت امروز «ایده اصلی» شما باشد، وقتی افکار دیگری که میتواند با ایده شما مرتبط باشد را به هم وصل میکنید، میتواند به چیز بزرگتری تبدیل شود.
هیچوقت دست از وصل کردن نقطهها به هم برندارید.
برای عالی بودن باید عشقتان را نشان دهید. اگر در هر کاری که انجام میدهید، عشق و علاقه بگذارید، قدرت این را پیدا خواهید کرد که پیشرو و پیشقدم باشید. راههایی را خواهید رفت که افراد کمی جرات آن را دارند و این عشق و علاقه درهای جدیدی را به سمتتان باز خواهد کرد.
توانایی شما برای حفظ این شور و علاقه یکی از رموز موفقیت ایده شماست.
قصد شما از ایدهتان باید هدف و مفهوم داشته باشد. اگر اینطور نباشد، احتمال اینکه در نیمه راه دست از کار بکشید بسیار زیاد اســت. همچنین احتمال اینکه مدام برای خودتان بهانه های بیجا بیاورید هم بیشتر میشود.
سرمایهگذاران باید به کاری که انجام میدهند عشق و باور داشته باشند، در غیراینصورت شکست خواهند خورد. باید به خودتان و همه آنهایی که از ایده شما حمایت میکنند، متعهد شوید. هدف شما این اســت که ایدهتان را اجرا کرده و کاری کنید که بقیه هم آن را باور کنند. هدف عشق و علاقه شما را هم تقویت میکند و باعث میشود در مسیری که پیش گرفتهاید تنها نباشید.
با دقت همه منابع خودتان را مشخص کنید و با کمک روابط، شبکهسازی و تقسیم منابع، فرصت گستردهتر شدن ایدههایتان را بیشتر کنید. ایجاد حرکت یکی از ملزومات تبدیل ایدههایتان به واقعیت اســت.
ایجاد حرکت تا حد زیادی با زمانبندی و مدیریت و گسترش منابع در ارتباط اســت. هر منبعی اهمیت دارد. باید بدانید چه زمان باید و چه زمان نباید از آن استفاده کنید تا بهترین استفاده ممکن را از مکان و زمان مناسب از آنها ببرید.
هیچوقت مغرور نشوید. همیشه جا برای بهتر شدن ایدههایتان وجود دارد. وقتی کمکم میتوانید ببینید که نقطهها چطور به هم وصل میشوند، خودتان و مشاورانتان را به چالش بکشید تا ایدههایتان را حتی بهتر از این کنید.
این دقیقاً همان کاری اســت که استیو جابز با کمپانی اپل، پیکسار انیمیشن و باز هم اپل کرد. پیشرفتهای پشت سر هم یکی از رموز اسطوره شدن اوست. او همیشه به فکر بهتر کردن ایدههایش بود.
مهم نیست که تا چه اندازه هوشمندانه، با علاقه و متمرکز کار میکنید، اگر توازن نداشته باشید، همیشه در معرض فرسودگی شغلی خواهید بود. ذهن، جسم و روح شما باید همتراز شوند. ایجاد توازن بین کار و زندگیتان را باید به صورت یک اولویت درآورید. اینکار ذهنتان را بازتر شده و همه چیز را مدنظر قرار دهید.
اینکه بتوانید ایدهای را با موفقیت به واقعیت تبدیل کنید، دوی ماراتن اســت نه دو سرعت. سرعتتان را باید طوری تنظیم کنید که روی کاری که در دست دارید متمرکز شوید. ذهنتان را بیاندازه درگیر نکنید؛ کمی به خودتان فضای تنفس بدهید و سعی کنید خلاقیتتان را تقویت کنید.
تصور میکنیم که متعهد شدهاید که مسئولیت ۱۱ مورد اول را بپذیرید و در این مورد موفق هم بودهاید. ایده اصلی شما متولد شده و تاثیر آن اکنون به جوانب مختلفی که در ابتدای کار اصلاً فکرش را هم نمیکردید تعمیم یافته اســت. فرصتهایی که برای خودتان و دیگران ساختهاید بسیار پراهمیت بوده و موفقیت ایدهتان الان دیگر واقعی به نظر میرسد. ایده شما الان به چیزی بسیار مهمتر تبدیل شده و دیگر با خودتان اســت که میراث آن را ماندگار کنید.
وقتی به ایدهتان زندگی بخشیدید، این مسئولیت شماست که تاثیر آن برای همیشه زنده بماند.
از هر 100 هزار مرد 3.9 نفر و از هر 100 هزار زن، 3 نفر به تومور مغزی بدخیم مبتلا هستند.
انواع مختلفی از تومورهای مغزی وجود دارند که برخی خوش خیم هستند؛ یعنی با سرعت بسیار کم رشد می کنند و یا اساسا در خارج از بافت مغز ایجاد می شوند. برخی دیگر بدخیم هستند، به سرعت رشد می کنند و درمان آن ها امکان پذیر نیست.
***تومورهای خوش خیم هم ممکن اســت منجر به مشکلات جدی شوند
علت خطرساز شدن تومورهای مغزی این اســت که جمجمه یک فضای محدود و بسته از جنس استخوان ضخیم اســت و به همین علت هر چیزی که درون جمجمه یا خارج از بافت مغز رشد کند فضای زیادی را اشغال کرده و به نقاط حساس مغز فشار وارد می کند. به همین علت در مورد تومورهای مغزی تنها به نوع آن ها توجه نمی شود، بلکه محل شکل گیری تومور هم دارای اهمیت زیادی اســت.
مشکلاتی که در پی تشکیل یک تومور مغزی ایجاد می شوند شامل مشکلات بینایی، دشواری در تکلم، ناتوانی در درک زبان یا ضعف در یک طرف بدن را شامل می شوند.
***تومورهای مغزی از جمجمه خارج نمی شوند
تمام تومورهای مغزی دارای این ویژگی مشترک هستند که به سایر اندام ها سرایت نمی کنند، زیرا نحوه دسترسی آن ها به رگ های خونی با سایر اندام های بدن متفاوت اســت.
***استفاده از تلفن همراه موجب تشکیل تومور مغزی نمی شود
همه ما این شایعه را شنیده ایم که مکالمه با تلفن همراه موجب تشکیل تومور مغزی می شود. با وجود این هیچ مدرک علمی و مستدلی وجود ندارد که این شایعه را تایید کند. واقعیت این اســت که ما به درستی نمی دانیم چه چیزی عامل تشکیل تومورهای مغزی اســت.
***نمی توان مانع تشکیل و رشد تومورهای مغزی شد
متاسفانه هیچ راه مؤثری برای جلوگیری از تشکیل و رشد تومورهای مغزی وجود ندارد. با وجود این پزشکان توصیه می کنند که افراد، به ویژه افراد کمتر از 18 سال، تا حد ممکن از قرار گرفتن در معرض تشعشعات شدید اجتناب کنند.
با این حال، تازه ترین بررسی سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد کشورهای مختلف در دنیا به سلامت مردمانشان، دید یکسانی ندارند. هدف اصلی هر نظام سلامت تامین، حفظ و ارتقای سلامت اســت، اما در کنار آن می توان ارتقای امید به زندگی سالم، پاسخ دهی به انتظارات معقول مردم، کاهش نابرابری بین گروه های مرفه و مستمند جامعه و همچنین محافظت مالی در برابر هزینه های بیماری را نیز تامین کرد.
در ادامه خواهید خواند که چه کشورهای بهترین خدمات در نظام درمانی را ارائه می کنند و در مقابل چه کشورهایی از تامین حداقل نیازهای درمانی و بهداشتی مردم خود عاجزند.
فرانسه
براساس سیستم خدمات درمانی فرانسه، عموم مردم و بیماران باید هزینه درمان را پرداخت کنند. دولت پس از آن بخشی از هزینه یا تمامی آن را دوباره پرداخت می کند. در عین حال بیماران این آزادی را دارند که پزشک و نوع خدمات درمانی را انتخاب کنند. همه مراکز درمانی در کارت هوشمند «ویتال» (Carte Vitale) استفاده می کنند. یک چکاپ ساده، 23 یورو هزینه دارد که پنج روز پس از ویزیت، این میزان از سوی دولت به کارت ویتال بیمار بازخواهدگشت. به طور کلی نرخ بازپرداخت خدمات درمانی از سوی دولت 70 درصد اســت و مردم فقیر به طور 100 درصدی هزینه های درمان شان از سوی دولت تامین می شود.
هزینه مراجعه به پزشک در سوئد با توجه به مکان زندگی فرق می کند، اما میانگین این هزینه بین 100 تا 200 کرون می شود. برای کودکان در صورتی که به صورت اورژانسی بستری شوند، 120 کرون از والدینشان دریافت می شود. مراجعه به پزشک متخصص نیز در نهایت 400 کرون هزینه دربر دارد.
تمامی این هزینه، بسته به اینکه خدمات درمانی خصوصی یا دولتی انتخاب شود، یکسان اســت و فرقی در هزینه ها ایجاد نمی کند. همانند فرانسه دریافت هزینه درمان از دولت، پس از گذراندن کامل دوره درمانی امکان پذیر اســت. سیستم بیمه تامین اجتماعی، در این کشور نیز وابسته به مکان زندگی فرد اســت. در بالاترین حالت ممکن، باید از سوی فرد سالانه هزار و 100 کرون و در کمترین حالت 800 کرون هزینه پرداخت شود. بعد از آن دریافت تمامی خدمات رایگان صورت می گیرد و دولت وظیفه دارد بخش عمده ای از این هزینه ها را تامین کند.
در سال 2015 فقط 600 هزار سوئدی حاضر شدند از خدمات درمانی بیمه های خصوصی استفاده کنند. تنها مزیت این بیمه ها، نداشتن شلوغی و صف کارهای دولتی و صرفه جویی در وقت اســت. در غیر این صورت، مزیت دیگری نسبت به بیمه های دولتی ندارند.
چین
با راه افتادن اصلاحات اقتصادی در اواخر سال 1970، میلیون ها چینی حق استفاده از خدمات درمانی رایگان را از دست دادند، اما امروز با پیشرفت چین در زمینه اقتصاد، شرایط برای مردمانش نیز تغییر کرده اســت. در حال حاضر هزینه ویزیت اولیه در بیمارستان تقریبا رایگان اســت. برای کارکنان دولت که «کارت آبی» خدمات تامین اجتماعی دارند، سفر به پکن برای دریافت خدمات درمانی از تمامی نقاط چین کمتر از دو یوآن هزینه خواهد داشت. در صورتی که کارمندان این کارت را دریافت نکنند، هزینه بودن یک شب در بیمارستان چیزی حدود 100 یوآن خواهدبود. با این حال هزینه های گزاف بیماری های خاص، مانند سرطان به اندازه ای اســت که می تواند یک خانواده چینی را از پا دربیاورد.
ژاپن
هر فرد ژاپنی پس از رسیدن به سن قانونی باید برای دریافت بیمه تامین اجتماعی به صورت مستقل اقدام کند. همه کارمندان به صورت معمول تحت پوشش بیمه قرار می گیرند و فقط 20 درصد هزینه های درمانی از سوی خود آنها تامین می شود. کسانی هم که از سوی کارفرمایان خود بیمه نمی شوند؛ یعنی افراد بی کار و خوداشتغال باید به بیمه سلامت ملی بپیوندند. حق بیمه ها بسته به میزان دستمزد متفاوت اســت.
نکته درخور توجه در سیستم خدمات درمانی و بیمه ژاپن، تامین 100 درصدی هزینه های بالای پزشکی از سوی دولت اســت. در این باره میزان حقوق و شغل و منزلت اجتماعی افراد اثری ندارد. تمامی بیمه ها در ژاپن طیف وسیعی از هزینه های خدمات مراقبت های بیمارستانی، مراقبت از سلامت روان، داروهای تجویزی، فیزیوتراپی و حتی مراقبت از دندان را در بر می گیرد.
روسیه
خدمات بهداشت درمانی روسیه روی کاغذ رایگان اســت، اما در عمل سیستم پیچیده بیمه های خدمات درمانی شرایط را به گونه ای تغییر داده که تا مبلغ درخور توجهی «زیرمیزی» به پرستاران و پزشکان پرداخت نشود، امکان استفاده از خدمات مناسب نیز وجود نداشته باشد.
کلینیک های خصوصی، کارآمد و مدرن در مسکو به تعداد زیادی وجود دارد، اما در دیگر مناطق روسیه همچنان این زیرساخت های درمانی شوروی سابق اســت که بیماران را درمان می کند. مهم ترین نکته در دسترس بودن داروهای کمیاب و نایابت با قیمت های مناسب برای تمامی اقشار جامعه در سیستم خدمات درمانی روسیه اســت. همین موضوع موجب شده تمایل روس ها به مصرف دارو بسیار بیشتر از کشورهای همتای خود باشد.
خدمات اورژانسی نیز باید رایگان ارائه شوند، اما این آمبولانس های خصوصیِ هزینه بر هستند که به مراتب سریع تر از آمبولانس های دولتی در محل حاضر می شوند. برهمین اساس، طبقه متوسط رو به رشد در روسیه، ترجیح می دهند از خدمات بیمه های خصوصی که در تمامی نقاط روسیه معتبر هستند استفاده کنند.
چاد: تصور کنید فقط یک پزشک وظیفه داشته باشد 20 هزار نفر را ویزیت کند و هر 10 هزار نفر در یک کشور فقط امکان استفاده از چهار تخت بیمارستانی را داشته باشند. این تصویرِ غیرممکن، دقیقا وضعیتی اســت که نظام سلامت و خدمات درمانی کشور چاد دارد. کمبود بیمارستان و مراکز درمانی نیز توانسته این کشور را به یکی از بدترین کشورها در زمینه خدمات درمانی تبدیل کند.
ارتقای سلامت در دیگر کشورها با تقویت نیروهای بهداشت در جامعه اتفاق می افتد، اما چاد فقط 154 نفر از این افراد را در اختیار دارد. همین مسئله نیاز مردم چاد به خدمات درمانی را 300 برابر بیشتر کرده اســت؛ چرا که همین تعداد کم کارکنان بخش بهداشتی نیز بر اثر بیماری های واگیر و ایدز روز به روز در حال کمترشدن هستند.
بروندی: مالاریا دلیل 40 درصد از مراجعه به بیمارستان های بروندی اســت. 47 درصد از مرگ و میرهای این کشور نیز در اثر مالاریا اتفاق می افتد. این در حالی اســت که فقط یک پزشک برای هر 34 هزار و 744 بیمار وجود دارد. اوضاع برای پرستاران نیز به همین منوال اســت. برای هر 10 هزار بیمار بستری شده در بیمارستان هم تنها یک پرستار آموزش دیده وجود دارد. با وجود آنکه دولت بروندی سیستم مراقبت های بهداشتی مادر و کودک و درمان رایگان بیماران مبتلا به اچ آی وی را فراهم کرده، اما نبود افراد متخصص در این زمینه بهداشتی این سیستم را به طور کلی مختل کرده اســت.
نیجریه: اگر بحران نظام سلامت و خدمات درمانی به دنبال یک سمبل باشد، می تواند برای نقش کشور نیجریه در این مورد حساب ویژه ای باز کند. فاجعه زمانی آشکار شد که دولت اعلام کرد برای جمعیت 14 میلیونی این کشور فقط 288 پزشک معالج وجود دارد. بحران شدید تغذیه در این کشور نیز شرایط را بدتر از قبل کرده اســت؛ تا جایی که بازگشایی مراکز بهداشتی برای رویارویی با این مشکل تاکنون نتوانسته کاری از پیش ببرد.
آخرین آمار این کشور به سال 2008 مربوط می شود. براساس این آمار 90 درصد کارکنان سلامت فقط در پایتخت مشغول به کار بودند و مناطق روستایی به کلی از دریافت خدمات بهداشتی و درمانی محروم بودند.
دنیای امروز دوست دارد به تخیل و پایان های خوش، از جنس پایان های بسیاری از داستان های کلاسیک ادبیات باور داشته باشد. اما در دنیای واقعی، زندگی فقط روی خوشش را به ما نشان نمی دهد و گاهی اوقات چه بخواهیم و چه نخواهیم با روی خشن و ظالمانه ی آن نیز مواجه خواهیم شد. در این میان بسیاری از انسان ها غیر از گذران زندگی هدف و انگیزه ی دیگری ندارند و این بی انگیزگی و رضایت به شرایط موجود، زندگی آنها را در خود می بلعد. اگر نمی خواهید جزو این دسته از انسان ها باشید، چارچوب ذهنی خود را تغییر دهید تا برآمدن از پس هزینه ها، دیگر تنها هدف شما در زندگی نباشد.
دیدن خیل عظیم افرادی که در مواجهه با واقعیات تلخ زندگی و کسب و کار، تعجب می کنند خود باعث شگفتی اســت. توصیه ی مهمی که تک تک ما باید در تک تک روز های زندگی مان همواره به یاد داشته باشیم این اســت: «همواره باید در پی فرصت های زندگی ساز بود». اهداف اغلب افراد به اندازه ی کافی بزرگ نیستند، به همین دلیل نتیجه ای که در نهایت عایدشان می شود نیز به همین نسبت رضایتبخش نیست. در نتیجه از ناعدالتی زندگی و دنیای اطرافشان دچار تعجب می شوند و حس می کنند در حقشان ظلم شده اســت.
اما با وجود اینکه دنیا می تواند محیط سرد و خشنی باشد، این خود شما هستید که سرنوشت زندگی خود را در دست دارید؛ نوشتن پایان بندی یا فصل آخر این داستان با شماست.
در ادامه چند درس مهم اما سخت را از نظر خواهید گذراند که به شما کمک می کنند پویایی زندگی خود را حفظ و هر روز برای بهتر شدن آن تلاش کنید.
۱. موفقیتی فرا تر از نیاز های اولیه، نیازمند تلاش فراوان، ازخودگذشتگی و تعهد اســت. برای موفقیت در این مسیر به چیزی بیش از نیاز های اولیه احتیاج خواهید داشت.
۲. شما برای فراتر رفتن از نیاز های اولیه تان به پول زیادی نیاز خواهید داشت. این یعنی درآمد بیشتر، پس انداز بیشتر و سرمایه گذاری بیشتر.
۳. نه زندگی عادلانه اســت و نه کسب و کار. شما ممکن اســت همه چیز را درست و اصولی انجام دهید اما هیچ نتیجه ای نگیرید. زندگی برای اقلیتی کوچک فوق العاده، برای عده ای معدود خوب، و برای اکثریت قریب به اتفاق بد اســت.
۴. به موفقیت رسیدن یا نرسیدن شما، به حال کسی فرقی نمی کند. در واقع تعداد کسانی که در این مسیر در جبهه ی مقابل شما قرار می گیرند بسیار بیشتر از کسانی اســت که به شما کمک می کنند. آمادگی نا امید شدن، ترک شدن و مورد خیانت واقع شدن را داشته باشید.
۵. اتفاقات بد برای انسان های خوب زیاد می افتد؛ شما نیز از این قاعده مستثنی نیستید. هر چیزی که برای به دست آوردنش تلاش کرده اید ممکن اســت در چشم به هم زدنی دود شود و به هوا برود.
۶. جدای از تمام مشکلاتی که در رقابت، اقتصاد، جامعه، ازدواج، طلاق و اتفاقات دیگر زندگی وجود دارند، بزرگ ترین مانع زندگیتان چیزی نیست جز خود شما.
۷. هیچ کس به شما بدهی ای ندارد، و هیچ چیز حق شما نیست مگر آنکه با تلاش خودتان آن را به دست بیاورید.
۸. ممکن اســت فرصت انجام کاری که دوست دارید را پیدا نکنید. باید آمادگی انجام کار هایی که دوست ندارید را نیز داشته باشید.
۹. ترغیب دیگران را یاد بگیرید؛ حتی اگر از این کار متنفرید. تا حق خود را طلب نکنید، هیچ کس چیزی در اختیار شما قرار نخواهد داد. حق شما همان چیز هایی اســت که طلب می کنید، می فهمید و برایشان مذاکره می کنید.
۱۰. شما همیشه برای دیگران کار می کنید. هر موقعیتی هم که داشته باشید، چیزی به اسم «برای خودم کار می کنم» وجود ندارد. همیشه کسی هست که باید رضایتش را جلب کنید؛ خواه مشتری باشد، خواه کارمند و یا سهامدار.
وقت آن فرا رسیده که خود را از باور های زیبا اما نادرستی که دارید خلاص کنید و پای خود را از نیاز های اساسی تان فرا تر بگذارید. وقت آن فرا رسیده که از خواب خرگوشی خود بیدار شده و با واقعیت های دنیای اطرافتان مواجه شوید. زندگی غیر قابل پیش بینی، خشن و ناعادلانه اســت؛ با این حال اغلب ما انسان ها قیمت واقعی مراقبت از خود و خانواده مان را دست کم می گیریم.
این درس ها را همواره به یاد داشته باشید و هرگز به «معمولی» راضی نشوید.
به گزارش جام جم کلیک ، اکنون پزشک در عینک ضخیم سیاه، جمجمه بیمار را میشکافد، مناطق ناقص را پیدا میکند، راهی برای ورود ایجاد میکند، مشکل را رفع و خارج میشود. زمانی که اولین شکافها ایجاد شوند، تعجب کمتری برمیانگیزد.
این فناوری که تئاتر جراحی آن را SNAP مینامد، از اسکن ام آر آی موجود برای ایجاد مدل سهبعدی استفاده میکند که با واقعیت مجازی سازگاری دارند. گری و آویسار که هردو مهندس هستند SNAP را پس از کار زیاد بر روی شبیهساز پرواز ساختهاند.
آنها در اوایل ۲۰۰۰ متوجه شدند که مشکلات در جراحی مغز بسیار شبیه خلبانان اسـت. گری میگوید “اولین اشتباهی که انجام دهید، کارتان تمام اسـت.”
در سال ۲۰۰۵ این دو نفر سه سال را صرف ساخت یک اسکن MRI تخت و بیرنگ کرده بودند. در ۲۰۱۳ فناوری آنان مجوز FDA گرفت. اکنون با پیشرفت VR، پزشکان میتوانند بیمارانشان را با تفاسیر سهبعدی رنگی مشاهده کنند.
تحقیقات بسیار نشان میدهند اگر بیمار نقش فعالی در روند بر عهده داشته باشد احساس راحتی بیشتری در نتایج نهایی خواهد داشت. با SNAP پزشکان میتوانند عینک VR به بیماران بدهند تا پیش از جراحی روند کار را ببینند. ضمنا بیماران دوران نقاهت را سریعتر طی میکنند زیرا دیگر پزشکان نیازی ندارند برشهای اضافی ایجاد کنند.
تاکنون این دستگاه پیشرفتهای زیادی داشته اسـت. در ابتدا میشد ساختار آناتومیک را دید. اکنون SNAP اجازه میدهد در مدل سهبعدی مسیر کاربردی را ببیند. برای مثال در یک تومور موجود پزشک راحتتر میتواند از ساختارهای مجاور که مربوط به فعالیتهایی مانند گفتار یا حرکت اجتناب کند. بدون SNAP این امر غیرممکن بود. شما نمیتوانید با چشم غیرمسلح این موارد را چک کنید.
سازنده این دستگاه میگوید “اولین باری که اتاق جراحی را دیدم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. با خود فکر کردم چطور کار من از دستگاههای جنگی به دستگاههایی رسیده اسـت که جان افراد را نجات میدهند.”
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از موبنا ، هنگامی که تلفن های همراه برای نخستین بار روانه بازار شدند، مصرف کنندگان با ابزارک های ارتباطی بسیار بزرگ مواجه بودند که به جای راحتی در استفاده بیشتر دست و پا گیر و ناخوشایند بودند. اما ما با آنها زندگی کردیم و امروزه با دستگاه هایی قدرتمند و زیبا در اندازه ای قابل حمل سر و کار داریم.
به نظر می رسد این شرایط برای هدست های واقعیت مجازی هم رخ خواهد داد. در حال حاضر، ما ابزارک های مستطیلی و جعبه ای شکل را روی صورت های خود قرار می دهیم اما شاید همانند تلفن های همراه این آغازی برای معرفی محصولاتی جذابتر و جمع و جورتر در آینده باشد. شاید هدست/عینک واقعیت مجازی Dlodlo Glass V1 یکی از این محصولات جذاب آینده باشد.
شرکت چینی Dlodlo که در زمینه تولید تجهیزات واقعیت مجازی فعالیت می کند، طی کنفرانسی که در هشتم آگوست در شهر نیویورک، آمریکا برگزار کرد از محصولی که آن را نخستین هدست واقعیت مجازی جهان با طراحی مشابه با یک عینک واقعی می داند، رونمایی کرد. هدست واقعیت مجازی جدید Dlodlo حذف نیاز به سخت افزار رایانه ای قدرتمند برای تجربه واقعیت مجازی را هدف قرار داده و به بیان دیگر قصد دارد تجهیزات واقعیت مجازی هرچه بیشتر در دسترس مصرف کنندگان باشند. جدیدترین هدست واقعیت مجازی این شرکت به واقع شبیه یک عینک آفتابی به نظر می رسد.
هدست واقعیت مجازی Glass V1 به طور قابل توجهی نازکتر و جذابتر از مدل های پیشین خود اسـت. در ساخت این هدست از فیبر کربن و سیلیکون دوستدار پوست استفاده شده و از دیگر ویژگی های آن می توان به وضوح نمایش ۲۴۰۰ در ۱۲۰۰ پیکسل، میدان دید ۱۰۵ درجه، الگوریتم پیش بینی اختصاصی که به منظور کاهش سرگیجه، تاخیر پویا را به حداقل می رساند، و اصلاح خودکار اعوجاج اشاره کرد.
به گفته Dlodlo، تعداد محدودی از نسخه توسعه دهنده هدست واقعیت مجازی Glass V1 از اول سپتامبر ۲۰۱۶ در دسترس خواهد بود. این محصول در شهر پکن، چین عرضه خواهد شد و اطلاعاتی درباره قیمت آن و یا عرضه در دیگر کشورهای جهان منتشر نشده اسـت.