جام جم سرا:
در ازدواجهایی با اختلاف سنی زیاد، زوج کوچکتر ممکن است به جای ایفای نقش همسری، نقش کودک را ایفا کند؛ چرا که تجربه کمتری دارد. باید توجه داشت فردی که به عنوان یک کودک در زندگی مشترک ایفای نقش میکند به مرور زمان استقلال شخصیتی خود را از دست میدهد و به یک فرد وابسته و تسلیم شده تبدیل میشود. البته در برخی موارد زوج کوچکتر خود را بزرگتر از حد واقعی نشان میدهد تا تعامل بیشتری با همسر خود برقرار کند، لذا قادر به برآورده کردن نیازها و رفتارهای متناسب با سن خود نیست که در این صورت نیز فرد نقش قربانی را پیدا میکند و این امر موجب میشود زوجین از زندگی مشترک رضایت خاطر نداشته باشند. با این حال واگرچه فاصله بیش از حد برای ازدواج توصیه نمیشود، ولی رعایت این نکات میتواند به پایداری چنین ازدواجهایی کمک بسزایی کند.
*با همسر خود تعامل داشته باشید زیرا یکی از مهمترین مشکلات زوجها نداشتن تعامل است. به راحتی درباره هر موضوعی با هم صحبت کنید و درک و فهمتان از نقطه نظرات یکدیگر را تا حد امکان افزایش دهید؛ زیرا با این کار میتوانید علاوه بر ایجاد و حفظ تعامل مورد نیاز، به خواستهها و نیازهای طرف مقابلتان نیز پی ببرید. چنین ارتباطهایی به شما در رسیدن به یک ارتباط سالم و بادوام کمک زیادی خواهد کرد.
*به درخواستهای همسرتان توجه کافی داشته باشید و در برآورده ساختن خواستههای معقول وی در اولین فرصت ممکن بکوشید.
*هرگز بزرگتر بودن خود را به روی او نیاورید تا موجب تحقیر او نشوید. اگر چندین بار به او یادآوری کنید که به دلیل بزرگتر بودن، از او بهتر میفهمید صدمات غیرقابل جبرانی به زندگیتان زدهاید.
*به جای اینکه مدام سعی کنید او رفتارهایش را مانند شما تغییر دهد، بیشتر تلاش کنید تا او را درک کنید. بعد از درک کردن هم باید با همسرتان همراهی کنید و در تمام تصمیمات زندگیتان، کنارش باشید. به طور مثال اگر شما علاقهای به تفریحات هیجانی ندارید اما همسرتان با توجه به رده سنیاش دوست دارد هیجاناتش را به آن نحو تخلیه کند، به خاطر تحکیم پایههای خانوادهتان با او همراهی کنید.
*هرگاه احساس کردید که همسرتان متوجه درخواستهای شما نمیشود، به او حق داده و فرصت کافی در اختیارش قرار دهید تا با روحیات شما سازگار شود و راحتتر کنار بیاید.
* انجام فعالیتهایی که هر دونفرتان از آن لذت میبرید در تقویت رابطهتان موثر است، به این فعالیتها بیشتر بپردازید. به فعالیتهایی که هردویتان به آنها علاقه دارید مانند سینما رفتن، تئاتر، ورزش کردن و... روی بیاورید. زیرا اشتغال به کارهایی که برای هردویتان جالب است، پیوندتان را محکمتر میکند و تمرکزتان را نسبت به مسائل و مشکلات اختلاف سن به هم میزند.
* بهترین دوست همدیگر باشید. وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوتها نمیتواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت.
البته نباید فراموش کنید که حتی در ایده آلترین ازدواجها، اختلافات و ناهماهنگیهایی وجود دارد که کاملا طبیعی و قابل انتظار است لذا یاد بگیرید که واقعیات زندگی فعلیتان را بپذیرید یعنی آنچه را که قابل تغییر است با تلاش و همکاری با همسرتان، تغییر دهید و آنچه را که قابل تغییر نیست بپذیرید و با آن کنار بیایید.
در پایان هم کمک گرفتن از یک متخصص و مشاوره حضوری کمک بهتری به تحلیل روابط شما و همسرتان خواهد کرد.(حجت الاسلام محمد کاظم جباریان/خراسان)
جام جم سرا:نتایج اولیه کنکور 93 اعلام شد . قبل از برگزاری اعلام شد که پیرترین کنکوری امسال ابوتراب صالحی متولد سال 1314 و ساکن کبودرآهنگ است. بعد از اعلام نتایج کنکور به سراغش رفتیم تا نتیجه را بپرسیم.گفت وگو با او را می خوانید:
نتایج کنکور امسال اعلام شد. شما هم قبول شدید؟
من دانشگاه پیام نور مجاز به انتخاب رشته هستم اما باید ببینم که رشته من را دارد یا نه.برای همین منتظر دفترچه هستم.
امسال شما به عنوان پیرترین کنکوری سال 93 معرفی شدید. متولد چه سال هستید و چه سالی دیپلم گرفتید؟
متولد سال 1314 شهر کبودرآهنگ همدان هستم و سال 1357 دیپلم گرفتم.
یعنی شما در 43 سالگی دیپلم گرفتید. چقدر دیر؟
سال آن زمان روستای ما تا کلاس پنجم بیشتر نداشت، امکانات هم نبود. کلاس چهارم هم دو سال طول کشید که بخوانم. سه سالی مدرسه نبود تا اینکه در روستای شاهرخی دوره متوسطه را گذاشتند. بعد از دو سال، یک اربابی در روستا داشتیم که اجازه درس خواندن به ما نداد. برای همین 10 سالی هیچ کس نتوانست درس بخواند تا اینکه او از دنیا رفت و من دوباره درس خواندم. بعد چون زمان گذشته بود به هرحال من خانواده داشتم و کار می کردم برای همین دیگر درس خواندن خیلی راحت نبود. اما به هرحال توانستم دیپلم طبیعی آن زمان را بگیرم.
بعد از آن کنکور شرکت نکردید؟
چرا. یکبار به من خبر دادند که دانشگاه تهران دوره نسخه پیچی گذاشته که من کنکور شرکت کردم اما قبول نشدم بعد هم دوبار دیگر امتحان دادم اما قبول نشدم.
بعد از این همه سال چرا سراغ کنکور رفتید؟
من از بچگی پیش پدرم که عطاری و دارو فروشی داشت کار کردم و الان هم در کبودرآهنگ همان را ادامه می دهم اما الان شرایط عوض شده. من از داروهای گیاهی سردر می آورم اما در روستای ما داروی دارو سار که نسخه پیچی کند نداریم و برای همین بخش دارویی مغازه را تعطیل کردم.مردم هم برای تهیه دارو باید به جاهای دیگر بروند . من دوست دارم داروساز باشم تا بتوانم مشکل مردم روستایم را حل کنم.
چند فرزند و نوه دارید؟
7 پسر و یک دختر. 20 نوه هم دارم که همه درس خوانده اند.
هیچ کدامشان داروساز نیستند که به شما کمک کنند؟
نه. اگر یک نفرشان در این رشته بود کمک بزرگی به من می کرد اما آنها در رشته های دیگر درس خواندند.اما نوه ها در درسها کمکم می کنند.
الان کتب درسی با زمانی که شما دیپلم گرفتید خیلی فرق کرده . برای خواندن آنها مشکل ندارید؟
من کلا خیلی به مطالعه علاقه دارم.همه چیز می خوانم از کتاب گرفته تا روزنامه.اما خوب درسها سخت بودند برای همین نوه ها خیلی کمکم کردند و مشوق من هستند.
بیشتر چه کتابهایی می خوانید؟
کتابهای حقوقی و قرآن.کتابهای داروسازی را هم دوست دارم چون فقط می خواهم در این رشته درس بخوانم.(خبرآنلاین/زهرا تالانی)-
نوروز برای کسانی که وقت کنکورشان رسیده، تعطیلات متفاوتی است؛ تعطیلاتی که چندان رنگ و بوی تعطیلی و گشت وگذار و استراحت ندارد. یک برنامهریزی دقیق برای مطالعه و استفاده صحیح از تعطیلات نوروز، میتواند سرنوشت و نتیجه آزمون یک کنکوری را طوری رقم بزند که فقط همین یک سال به او سخت بگذرد و برای سالهای بعد، تعطیلاتی که واقعا تعطیلات باشد، انتظار او را بکشد.
ما اینجا یک راهنما به کمک «میثم رجالی» که خود دانشجوی دکتری پزشکی در یکی از دانشگاههای دولتی است برای کنکوریها تدارک دیدهایم. کنکوریها، خواندن این راهنما را از دست ندهند.
رقبا را در این فرصت جا بگذارید
در روزهای تعطیلات نوروز، به گروهی از رقیبانتان فکر کنید که کتابها را کنار گذاشتهاند و دارند در مهمانیها پسته میخورند و تخمه میشکنند. آنها میدان را خالی کردهاند، پس با سرعت و تا جایی که میتوانید آنها را عقب بگذارید. اگر میبینید که از برنامههای درسی جا ماندهاید و مباحث مهمی را نخوانده یا یاد نگرفتهاید، تعطیلات نوروز فرصت مناسبی است که این ضعف را جبران کنید و به رقیبان اصلی خود نزدیک شوید. اگر هم بر این باورید که از گروه خوبهای کنکوری هستید و دارید همراه با بقیه در گروه نخست به سمت خط پایان میدوید، نوروز را دریابید تا از همین گروه خوبها هم سبقت بگیرید و عدهای از آنها را پشت سر بگذارید.
فراموش نکنید که رقیبان شما هم در تکاپو هستند و قطعا با دستانی بسته در انتظار عبور شما از کنار خودشان نخواهند نشست.
یک گوشه دنج در دنیا بیابید
نوروز فصل طراوت، دید و بازدیدهای فراوان و رفت و آمدهای پر سر و صداست و طبیعتا درس خواندن در این شرایط، چندان آسان نیست. به جای اینکه درها را به روی مهمانها ببندید و باقی اعضای خانواده را از داشتن نوروز بازدارید، سعی کنید یک گوشه دنج برای خود پیدا کنید.
اگر اتاق خود را جای امن و آرامی برای مطالعه نمیدانید و با فرض اینکه مدرسهتان فضایی برای مطالعه در ایام نوروز درنظر نگرفته، به نزدیکترین کتابخانه عمومی پناه ببرید. اغلب کتابخانههای عمومی، ساعتهای کاری خود را متناسب با درخواست مخاطبانشان تعیین میکنند و قطعا کتابخانهای که فعال و مملو از کنکوری باشد، پیدا خواهید کرد. امتیاز دیگری که کتابخانهها دارند این است که تماشای رقیبانی که با جدیت درس میخوانند، رخوت بهاری را از تن داوطلب به در میکند و او را در یک فضای رقابتی برای درس خواندن قرار میدهد. پس هر طور هست در خانه نمانید و اوقات مهمانی را با اعصاب خرد و چهرهای برافروخته، بر خود و مهمانها تلخ نکنید.
نوروز؛ فرصتی برای استراحت
کنکور یک مسابقه است، مثل مسابقه دو. دوندهای که اندکی از مسیر را آرامتر بدود، از بقیه جا میماند. بنابراین در طول مسابقه، نباید چشم از رقیبانی که دارند نزدیک میشوند برداشت اما یک موضوع دیگر هم هست و آن اینکه این دونده در طول مدتی که اندکی از سرعتش کم کرده، به ماهیچههایش استراحت داده و وقتی باز با تمام توان شروع به دویدن کند، احتمالا بهتر از رقیبان خواهد دوید. بنابراین استراحت دادن به ماهیچهها ولو اینکه به اندکی جاماندن ختم شود، در آینده نشان خواهد داد که تصمیم درستی بوده.
کنکوریهایی که حسابی درس خواندهاند و فشار روحی و ذهنی مضاعفی را تحمل کردهاند، بد نیست که ایام نوروز را مثل توقف کوتاهی در طول مسیر مسابقه بدانند که آرامش را به سلولهای مغز آنان بازمیگرداند و آنان را برای یک آغاز پرانرژی و یک جهش حسابی آماده میکند اما فراموش نکنیم که این استراحت، نباید طوری باشد که دونده داستان، به آخرین نفر در مسابقه تبدیل شود و نکته مهمتر اینکه استراحت به ماهیچهها، تنها برای دوندهای مجاز است که موقعیتش در میدان مسابقه مناسب است. پیشنهاد میکنیم که یکی، دو روزی را به استراحت بپردازند.
هر داوطلب کنکور بهتر از همه میداند که در چه درسهایی لنگ میزند. ضعف داشتن در هر یک از منابع آزمون ممکن است صدمهای جدی به رتبه داوطلب بزند؛ بنابراین هیچ یک از درسها را نادیده نگیرید و سعی کنید از روزهای نوروز برای آموختن آن و رساندن خود به باقی داوطلبها بهره ببرید.
حالا که مدرسه تعطیل شده و مبحث جدیدی به شما آموزش داده نمیشود، نگاهی به عقب بیندازید و ببینید که در کدام مباحث دچار ضعف هستید. نوروز بهترین فرصت برای جبران عقبماندگیهاست. اگر حس میکنید که تمام مباحث را بهصورت همعرض فرا گرفتهاید و اشکال خاصی در دروس ندارید، تا میتوانید مرور کنید و بکوشید که مطالب تثبیت شده در ذهنتان را نظم دهید. هر اندازه که بیشتر مرور کنید، مباحث با عمق بیشتری ملکه ذهنتان خواهد شد و فقط در سر جلسه کنکور خواهید فهمید که چقدر این مرورها و ملکه ذهن شدنها به دردتان میخورد. فراموش نکنید که مرور تمامشدنی نیست.
برنامهریزی واقعبینانه داشته باشید
یادتان باشد هر چقدر در تعطیلات نوروز درس بخوانید، غنیمت است. پس بهدلیل کمتر خواندن از روزهای قبل، خودتان را سرزنش نکنید. برای هر یک از روزهای نوروز، برنامهای درنظر بگیرید و یادداشت کنید. معمولا داوطلبها از برنامهریزیهای خود عقب میمانند. بنابراین واقعبینانه و مطابق با تواناییهای خود برنامهریزی کنید تا از آن جا نمانید و دچار تشویش نشوید.
واقعبین بودن برای داوطلب، یک اصل حیاتی است. هر برنامهای که برای آینده خود میریزید، باید متناسب با توانمندیهایتان باشد. طوری برنامهریزی کنید که اگر از آنجا ماندید، نهایتا با یکیدو ساعت مطالعه جبران شود. فراموش نکنید که تعطیلات نوروز ۲ هفته است و قرار نیست در آن معجزه کنید. هرقدر از این ۲ هفته بهتر استفاده کنید، ۳ماه بعدی را با آرامش بیشتری خواهید گذراند.
حواستان به دامهای نوروزی باشد
معمولا حتی برای کسانی که برنامههای تلویزیونی را کمتر نگاه میکنند، برنامههای نوروز جذاب است و یکی از دامها برای کنکوریها، همین برنامههاست. فراموش نکنید که تماشای تلویزیون، نباید اوقات استراحت شما را پر کند، چون تماشای تلویزیون خودش انرژیبر است و البته چشمها را خسته میکند. مسافرت در نوروز هم از آن موارد وسوسهانگیز است که کنکوریها باید از آن حذر کنند. با فرض اینکه تمام کتابهای درسی را هم با خود ببرید، قطعا دل به درس نخواهید داد. چون مسافرت برای یک کنکوری که ماهها سرش در کتاب و نکته و تست بوده، بیشتر از بقیه افراد جذابیت دارد و به این ترتیب همهچیز در سفر هست الا تمرکز.
درسهای عمومی را فراموش نکنید
بخش قابل توجهی از داوطلبهای کنکور که خوب خودشان را در درسهای تخصصی آماده کردهاند، با ناباوری از جانب درسهای عمومی لطمه میخورند. این جریان همیشه در تاریخ کنکور وجود داشته و خواهد داشت. پس سعی کنید در این جریان قرار نگیرید. هر اندازه هم که ادبیات سخت باشد و زبان را دوست نداشته باشید، درسهایی هستند که در کنکور از شما پرسیده میشوند و باید از سد آنها عبور کنید.
اگر تا امروز درسهای عمومی را کنار گذاشته بودید، بخش قابل توجهی از تعطیلات نوروز را به آنها اختصاص دهید و سعی کنید زیباییهای دروس عمومی را درک کنید و از خواندن آنها لذت ببرید.
۳ نکته کنکوری
اسمش را گذاشتهاند کسالت بهاری و در توضیحش میگویند که از دیدگاه پزشکی، بیماری محسوب نمیشود و کاملا طبیعی است. برای مقابله با کسالت بهاری و تنظیم ساعت بدن با تغییرات فصلی، روشهای زیادی توصیه شده؛ مثل خوردن سبزیجات و خرما.
یک روش مؤثر دیگر هم پیادهروی صبحگاهی است. با این کار بدنتان شاداب میشود و قدرت بیشتری برای مواجهه با نکتهها و تستها مییابید.
خوردن میوههای بهاری و پرهیز از خوراکیهای چرب هم خوابآلودگی را دور میکند.
کنکوریها معمولا بخش مهمی از تعطیلات نوروز را به تست زدن میپردازند. خود را محک زدن خوب است اما اگر بهصورت ناصحیح انجام شود، داوطلب را ناامید میکند. بهخاطر داشته باشید که با تست زدن، نمیتوان درس را یاد گرفت و پیش از تست زدن، باید حتما به تسلط خوبی در مبحث درسی رسیده باشید.
توقع نابهجا از خود داشتن، تقریبا هرگز کسی را به جایی نرسانده. ۱۲ سال تحصیل در مدرسه به شما نشان داده که در مقایسه با باقی دانشآموزان، کجای کارید. بنابراین برای کنکور انتظار شگفتانگیزی از خود نداشته باشید و اگر همیشه شاگرد متوسطی بودهاید، برای برق شریف و پزشکی تهران و امثال آن تلاش بکنید اما هدفگذاری نکنید. اگر هدف خیلی بزرگتر از توانتان باشد، آن را نمییابید و احساس شکست و سرخوردگی خواهید کرد. (محسن رخشخورشید/همشهری)
90
یکی از ویژگیهای شحصیتی مردان، اقتدارطلبی آنان است. مردان از اول بچگی یاد میگیرند، رقابتطلب باشند تا موفق شوند. از طرف دیگر هورمون تستوسترون یا هورمون مردانه هم آنان را برای این رقابتجویی که گاهی به پرخاشگری تبدیل میشود، آماده میکند.
۱- نصیحت پذیر نبودن مردها
مردان به خاطر ویژگی اقتدارطلبیشان با هر چیزی که نشاندهنده این باشد که تواناییشان زیر سؤال رفته است، مقابله میکنند. یکی از چیزهایی که به نظر مردان نشاندهنده زیر سؤال رفتن اقتدار است، نصیحتکردن همسرانشان است. هدف مردها این نیست که شما را ناراحت کنند یا با حرفتان موافق نباشند، مسئله این است که لحن نصیحتگرانه شما باعث موضع گیری او شده است. کافی است لحنتان را جوری عوض کنید انگار که دارید در زمین او بازی میکنید.
وقتی برای مردها مشکلی را تعریف میکنید، بیشتر از هر چیزی در سرشان به فکر راه حل آن مشکل هستند. برای شما به عنوان یک زن احتمالاً از همه مهمتر این است که شوهرتان مشکل شما را بشنود و با شما همدردی کند اما برای آنان مهم این است که به عنوان کمک، راه حل مشکل شما را بگویند، ضمن اینکه پیدا کردن راه حل نشاندهنده توانایی آنهاست.
ارائه سریع راه حل اصلاً به معنای نادیده گرفتن حس شما و حوصله نداشتن برای شنیدن حرفهای شما نیست. آنان فکر میکنند شما به این خاطر مشکلتان را تعریف کردهاید تا راه حلی پیدا کنید. گاهی سکوت مردها هم به همین معناست. سکوت میکنند چون راه حلی ندارند.
۳- خونسردی مردان
برخی زنان، مردان را متهم به بیعاطفگی میکنند. به اعتقاد روانشناسان وجه تمایز زنان و مردان این است که مردان میتوانند جنبههای عاطفی و عقلانی یک موضوع را از هم جدا کنند اما برای زنان تقریباً همه چیز میتواند عاطفی باشد. به این معنا که زنان احساساتشان را در خیلی از چیزها دخیل میکنند اما آقایان میتوانند خیلی مواقع احساساتشان را کنترل کنند.
به گفته عصب شناسان دلیل این قضیه این است که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکره راست مغز است اما در زنان مراکز عاطفه در هر دو بخش چپ و راست مغز پراکنده هستند. مرکز صحبت کردن و تفکر منطقی سمت چپ مغز است برای همین تفکر منطقی زنان با عواطفشان در هم آمیخته است اما مردها می تواننند این دو را از هم جدا کنند. این تفاوت جنسیتی، در دعواهای بین زنان و مردان خیلی خوب خودش را نشان میدهد.
وقتی زنان وسط بحث با شوهرشان عصبانی میشوند یا گریه میکنند یا هر دو، معمولاً همزمان تعجب میکنند که چطور شوهرشان همچنان خونسرد ایستاده است و منطقی بحث را پیش میبرد. در واقع مردان غیرعاطفی نیستند. گواه عاطفی بودن آنها این همه دیوان شعری است که توسط مردها سروده شده. البته این بدان معنا نیست که مردها هرگز در بحثها احساسی نمیشوند. آنان هر وقت احساس کنند قلمروشان زیر سؤال رفته است احساساتی و معمولاً عصبانی میشوند.
مردها کم حرفتر از زنها هستند. روانشناسان می گویند زنان روزانه 6 هزار تا 8 هزار لغت به کار میبرند اما مردها یک سوم این تعداد کلمات را میگویند. دلیل این پدیده به گفته عصب شناسان این است که مرکز تکلم در مردها فقط در سمت چپ مغزشان واقع شده است اما مرکز تکلم در زنان هم در سمت راست و هم در سمت چپ مغز وجود دارد. البته روانشناسان تکاملی میگویند مردان در طول هزاران سال یاد گرفتهاند کم حرف باشند چون باید ساکت کمین میکردند وگرنه شکار فرار میکرد و بقای خانواده به خطرمیافتاد.
زنان باید با همگروهیهای خانم خودشان حرف میزدند و از بچههایشان مراقبت میکردند. بقای آنها به همین رابطه داشتن بر میگشت. مردها در طول رشد هم دیرتر زبان باز میکنند و مهارتهای کلامیشان از زنان کمتر است.
۵- تیتروار حرف زدن مردها
حرف زدن زنان و مردان شکلهای متفاوتی دارد. اگر صحبت کردن در مورد مسائل روزمره را به دو شیوه گزارش توصیفی وگزارش علمی تقسیم کنیم؛ زنان به شیوه توصیفی ومردان به شیوه علمی حرف میزنند. در واقع زنان بیشتر در مورد جزئیات صحبت میکنند اما حرفزدن مردان بیشتر منطقی و علمی است. آنها آن چیزی که فکر میکنند گفتنش لازم است را می گویند. برای همین به نظر میرسد مردها فقط تیتر اتفاقات را می گویند و نه شرح آنها را.
این اصلاً به این معنا نیست که شوهرتان نمیخواهد شما از اتفاقات روزمره خبردار شوید، یا شما را لایق دانستن آنها نمیداند. مردها به طبیعت خودشان رفتار میکنند و شما نباید با دید زنانه خودتان حرفهای آنها را تفسیر کنید.
۶- صراحت مردان
زنان معمولاً غیرمستقیم حرف خودشان را میزنند و گلایه دارند چرا مردها حرفهایشان را نمیفهمند. مثلاً ممکن است شما به همسرتان بگویید چایی نمیخوری و منظورتان این باشد که باید با هم چایی بخوریم اما مردها معمولاً به درون خودشان مراجعه میکنند و اگر چایی میل نداشته باشند با صراحت این را می گویند. این صراحت نشانه بیادبی یا بیتوجهی همسرتان نسبت به شما نیست او فقط طبق طبیعت مردانهاش به شما گوش میدهد.
مردها از بچگی به امری حرف زدن عادت میکنند و دخترها به پیشنهادی حرف زدن. پسرها در بازیهایشان میگویند: «توپ را بنداز برای من» اما دخترها می گویند: «مییاین با هم خالهبازی کنیم؟» هم دخترها و هم پسرها به خاطر شیوه خاص حرف زدن خودشان تشویق میشوند و این نوع حرف زدن در آنها نهادینه میشود.
اگر مردی از جملههای امری زیادی استفاده میکند به این معنا نیست که صبح تا شب دستور میدهد و قصدش ریاسَت کردن است، بلکه فقط دارد طبق طبیعت مردانهاش رفتار میکند.
۸- کج بودن دوزاری مردان!
زنان راحتتر میتوانند ذهن دیگران را بخوانند. مردان در این مورد خیلی ضعیف تر عمل میکنند. آنان کمتر از زنان از روی چهره به قصد یا احساس پشت آن پی میبرند. شما به عنوان یک زن احتمالاً از این ناتوانی مردها خیلی شاکی هستید و آن را به پای بی توجهی میگذارید اما واقعاً این شم زنانه شما را ندارند و بهتر است احساساتتان را به زبان بیاورید تا آنها متوجه شوند. (بینیاز - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/ سپیده دانایی)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
یکی از ویژگیهای شحصیتی مردان، اقتدارطلبی آنان است. مردان از اول بچگی یاد میگیرند، رقابتطلب باشند تا موفق شوند. از طرف دیگر هورمون تستوسترون یا هورمون مردانه هم آنان را برای این رقابتجویی که گاهی به پرخاشگری تبدیل میشود، آماده میکند.
۱- نصیحت پذیر نبودن مردها
مردان به خاطر ویژگی اقتدارطلبیشان با هر چیزی که نشاندهنده این باشد که تواناییشان زیر سؤال رفته است، مقابله میکنند. یکی از چیزهایی که به نظر مردان نشاندهنده زیر سؤال رفتن اقتدار است، نصیحتکردن همسرانشان است. هدف مردها این نیست که شما را ناراحت کنند یا با حرفتان موافق نباشند، مسئله این است که لحن نصیحتگرانه شما باعث موضع گیری او شده است. کافی است لحنتان را جوری عوض کنید انگار که دارید در زمین او بازی میکنید.
وقتی برای مردها مشکلی را تعریف میکنید، بیشتر از هر چیزی در سرشان به فکر راه حل آن مشکل هستند. برای شما به عنوان یک زن احتمالاً از همه مهمتر این است که شوهرتان مشکل شما را بشنود و با شما همدردی کند اما برای آنان مهم این است که به عنوان کمک، راه حل مشکل شما را بگویند، ضمن اینکه پیدا کردن راه حل نشاندهنده توانایی آنهاست.
ارائه سریع راه حل اصلاً به معنای نادیده گرفتن حس شما و حوصله نداشتن برای شنیدن حرفهای شما نیست. آنان فکر میکنند شما به این خاطر مشکلتان را تعریف کردهاید تا راه حلی پیدا کنید. گاهی سکوت مردها هم به همین معناست. سکوت میکنند چون راه حلی ندارند.
۳- خونسردی مردان
برخی زنان، مردان را متهم به بیعاطفگی میکنند. به اعتقاد روانشناسان وجه تمایز زنان و مردان این است که مردان میتوانند جنبههای عاطفی و عقلانی یک موضوع را از هم جدا کنند اما برای زنان تقریباً همه چیز میتواند عاطفی باشد. به این معنا که زنان احساساتشان را در خیلی از چیزها دخیل میکنند اما آقایان میتوانند خیلی مواقع احساساتشان را کنترل کنند.
به گفته عصب شناسان دلیل این قضیه این است که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکره راست مغز است اما در زنان مراکز عاطفه در هر دو بخش چپ و راست مغز پراکنده هستند. مرکز صحبت کردن و تفکر منطقی سمت چپ مغز است برای همین تفکر منطقی زنان با عواطفشان در هم آمیخته است اما مردها می تواننند این دو را از هم جدا کنند. این تفاوت جنسیتی، در دعواهای بین زنان و مردان خیلی خوب خودش را نشان میدهد.
وقتی زنان وسط بحث با شوهرشان عصبانی میشوند یا گریه میکنند یا هر دو، معمولاً همزمان تعجب میکنند که چطور شوهرشان همچنان خونسرد ایستاده است و منطقی بحث را پیش میبرد. در واقع مردان غیرعاطفی نیستند. گواه عاطفی بودن آنها این همه دیوان شعری است که توسط مردها سروده شده. البته این بدان معنا نیست که مردها هرگز در بحثها احساسی نمیشوند. آنان هر وقت احساس کنند قلمروشان زیر سؤال رفته است احساساتی و معمولاً عصبانی میشوند.
مردها کم حرفتر از زنها هستند. روانشناسان می گویند زنان روزانه 6 هزار تا 8 هزار لغت به کار میبرند اما مردها یک سوم این تعداد کلمات را میگویند. دلیل این پدیده به گفته عصب شناسان این است که مرکز تکلم در مردها فقط در سمت چپ مغزشان واقع شده است اما مرکز تکلم در زنان هم در سمت راست و هم در سمت چپ مغز وجود دارد. البته روانشناسان تکاملی میگویند مردان در طول هزاران سال یاد گرفتهاند کم حرف باشند چون باید ساکت کمین میکردند وگرنه شکار فرار میکرد و بقای خانواده به خطرمیافتاد.
زنان باید با همگروهیهای خانم خودشان حرف میزدند و از بچههایشان مراقبت میکردند. بقای آنها به همین رابطه داشتن بر میگشت. مردها در طول رشد هم دیرتر زبان باز میکنند و مهارتهای کلامیشان از زنان کمتر است.
۵- تیتروار حرف زدن مردها
حرف زدن زنان و مردان شکلهای متفاوتی دارد. اگر صحبت کردن در مورد مسائل روزمره را به دو شیوه گزارش توصیفی وگزارش علمی تقسیم کنیم؛ زنان به شیوه توصیفی ومردان به شیوه علمی حرف میزنند. در واقع زنان بیشتر در مورد جزئیات صحبت میکنند اما حرفزدن مردان بیشتر منطقی و علمی است. آنها آن چیزی که فکر میکنند گفتنش لازم است را می گویند. برای همین به نظر میرسد مردها فقط تیتر اتفاقات را می گویند و نه شرح آنها را.
این اصلاً به این معنا نیست که شوهرتان نمیخواهد شما از اتفاقات روزمره خبردار شوید، یا شما را لایق دانستن آنها نمیداند. مردها به طبیعت خودشان رفتار میکنند و شما نباید با دید زنانه خودتان حرفهای آنها را تفسیر کنید.
۶- صراحت مردان
زنان معمولاً غیرمستقیم حرف خودشان را میزنند و گلایه دارند چرا مردها حرفهایشان را نمیفهمند. مثلاً ممکن است شما به همسرتان بگویید چایی نمیخوری و منظورتان این باشد که باید با هم چایی بخوریم اما مردها معمولاً به درون خودشان مراجعه میکنند و اگر چایی میل نداشته باشند با صراحت این را می گویند. این صراحت نشانه بیادبی یا بیتوجهی همسرتان نسبت به شما نیست او فقط طبق طبیعت مردانهاش به شما گوش میدهد.
مردها از بچگی به امری حرف زدن عادت میکنند و دخترها به پیشنهادی حرف زدن. پسرها در بازیهایشان میگویند: «توپ را بنداز برای من» اما دخترها می گویند: «مییاین با هم خالهبازی کنیم؟» هم دخترها و هم پسرها به خاطر شیوه خاص حرف زدن خودشان تشویق میشوند و این نوع حرف زدن در آنها نهادینه میشود.
اگر مردی از جملههای امری زیادی استفاده میکند به این معنا نیست که صبح تا شب دستور میدهد و قصدش ریاسَت کردن است، بلکه فقط دارد طبق طبیعت مردانهاش رفتار میکند.
۸- کج بودن دوزاری مردان!
زنان راحتتر میتوانند ذهن دیگران را بخوانند. مردان در این مورد خیلی ضعیف تر عمل میکنند. آنان کمتر از زنان از روی چهره به قصد یا احساس پشت آن پی میبرند. شما به عنوان یک زن احتمالاً از این ناتوانی مردها خیلی شاکی هستید و آن را به پای بی توجهی میگذارید اما واقعاً این شم زنانه شما را ندارند و بهتر است احساساتتان را به زبان بیاورید تا آنها متوجه شوند. (بینیاز - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/ سپیده دانایی)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
برای خدمت رسانی و ارائه تسهیلات به مشمولان متقاضی شرکت در کنکور سال 1394، همه مشمولان غیر غایب اعزامی به تاریخ نوزدهم تیر،مرداد و شهریور در صورتی که متقاضی تمدید در موعد اعزام به خدمت هستند، می توانند با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس +10 ) برای ثبت درخواست تمدید تا تاریخ 19 مهر 94 و زمان اعلام نتایج کنکور اقدام کنند.
این تسهیلات فقط به مشمولان غیر غایب تعلق گرفته و از طریق ثبت درخواست در دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی (پلیس +10 ) قابل اجراست.
این اطلاعیه می افزاید: مشمولان می توانند نتیجه درخواست خود را حداکثر پس از یک هفته، از همان دفتر درخواست کننده پیگیری و نتیجه را دریافت کنند.(صداوسیما)
به گزارش جام جم آنلاین، محمدعلی محسنی بندپی در آستانه برگزاری اولین کنگره بین المللی و بیست و هشتمین کنگره سالانه فیزیوتراپی ایران(۳ تا ۵ خرداد ۹۶ در هتل المپیک تهران) گفت: کنکور در راه است و دانش آموزان سختکوش ساعات متمادی از شبانه روز را مشغول مطالعه هستند، رقابتی که دقیقه ها نیز برای آن ارزشمند بوده و سرنوشت حرفه ایشان را در آینده تحت تاثیر قرار می دهد.
وی افزود: از آنجا که هر وضعیتی به صورت طولانی مدت و بدون حرکت می تواند با خسته کردن عضلات و ایجاد کشش مداوم رباط ها و اعمال فشار بر مفاصل سبب بروز آسیب های جدی و گاهی پایدار در مفاصل و ستون فقرات شود، توجه به نحوه مطالعه خصوصا به صورت طولانی نیازمند توجه بیشتر است.
رئیس اولین کنگره بین المللی و بیست و هشتمین کنگره سالانه فیزیوتراپی ایران ادامه داد: نشستن طولانی مدت در حالی که سر به سمت پایین و جلو خم می شود، سبب کوتاهی عضلات جلوی گردن و ضعف و اسپاسم عضلات عمقی و پشتی گردن شده و قوس گردن را از حالت طبیعی خارج می کند.
محسنی بندپی تاکید کرد: وقتی قوس طبیعی گردن از بین می رود و فشار بر روی دیسک ها و رباط ها افزایش می یابد، درد گردن و در صورت فشار بر روی ریشه های عصبی درد بازوها و دست ها ظاهر می شود و خواب رفتگی و گزگز و مورمور را در دست ها ایجاد می کند.
وی افزود: بروز گره های عضلانی در اثر اسپاسم طولانی مدت این عضلات و سردرد و تهوع به تبع آن از دیگر عوارض این قبیل نشستن های غلط و طولانی مدت است.
رئیس انجمن فیزیوتراپی ایران اظهارداشت: فقرات کمر خصوصا در ناحیه مهره های چهارم و پنجم و اول خاجی به علت وضعیت ۹۰ درجه و تحمل وزن تنه بسیار آسیب پذیر بوده و مستعد بیرون زدگی دیسک بین مهره ای و درگیری عصب سیاتیک است.
محسنی بندپی گفت: نشستن طولانی خصوصا با کمی چرخش تنه و یا اعمال وزن غیرقرینه بر طرفین لگن هم چرخش لگن نسبت به استخوان خاجی را ایجاد می کند که اختلاف طول پاها و درد ناحیه بالای باسن را در پی خواهد داشت، مهره های پشتی به علت وضعیت خمیده طولانی مدت می توانند دچار تغییر شکل به صورت قوز پشتی شده و به مرور وضعیت تنفسی فرد را دچار اختلال کند.
وی افزود: قوزپشتی سبب فشار بر روی دنده ها و التهاب غضروف انتهایی آنها و یا اسپاسم عضلات بین دنده ای می شود که بسیار دردناک بوده و تنفس و تحرک را برای فرد دشوار می سازد.
رئیس اولین کنگره بین المللی و بیست و هشتمین کنگره سالانه فیزیوتراپی ایران گفت: از دیگر وضعیت های پرخطر برای مطالعه روی شکم خوابیدن است، در این وضعیت تنه با ستون کردن آرنج ها بالا قرار می گیرد و یا دست ها زیر چانه واقع می شوند که این وضعیت، در طولانی مدت فشار را بر روی مفاصل پشتی ستون فقرات اعمال کرده و با سایش غضروف مفصلی سبب آرتروز و یا قفل شدن این مفاصل می شود.
محسنی بندپی یادآور شد: به دانش آموزان توصیه می شود هر ١٥ تا ٢٠ دقیقه وضعیت مطالعه خود را تغییر دهند، همچنین، هنگام مطالعه، کتاب یا رایانه در مقابل سر و چشم ها قرار گیرد تا سر خم نشود که تمرین های ایزومتریک و کششی را با مشاوره فیزیوتراپی آموزش دیده و هر ٤ تا ٥ ساعت مطالعه آنها را انجام دهند که در هر روز ٣٠ تا ٤٥ دقیقه شنای آرام و یا پیاده روی را در برنامه خود بگنجانند تا از بروز آسیب های بدنی در امان باشند.