جام جم سرا: بههرحال، کافی است نگاهی به پژوهشهای بسیار زیادی که در سالهای اخیر انجام شده بیندازید تا ببینید که متاسفانه ستاره بخت واقبال پشت میزنشینها برای زندگی طولانی بسیار کمفروغ است؛ و کدام شاغل پشت میزنشینی است که با شنیدن چنین حکمی هراسان نشود، اما اگر کمی «همت» از خود نشان دهید و از جا بلند شوید و حرکتی به خود بدهید، لازم نیست چندان هم نگران این ماجرا باشید. هرچند تجربه و آمار نشان داده که مشکل اساسی نداشتن همین همت است.
به گزارش مجله پریونشن، اکنون در سایه پژوهشهای انجمن سرطان آمریکا، موسسه کوپر و دانشگاه تگزاس، دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که هنوز میتوان به زندگی طولانی باکیفیت حتی پشت میز هم امیدوار بود؛ به شرط آنکه ورزش و فعالیت منظم جسمانی فراموشمان نشود.
درست است که پژوهشهای پیشین همگی تاکید میکردند که نشستن طولانی مدت با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای خطرناکی مانند چاقی، دیابت نوع دو، بیماریهای قلبی ـ عروقی، برخی انواع سرطان و نیز مرگ زودرس مرتبط است، اما در میان این پژوهشها، کمتر تحقیقی به بررسی تاثیر مثبت فعالیتهای جسمانی منظم بر این سبک ناسالم زندگی پرداخته بود. و این همان نکتهای است که پژوهش جدید بر آن انگشت گذاشته است. این پژوهش که بتازگی منتشر شده مقولات مرتبط زندگی بیتحرک، فعالیت جسمانی و تناسب اندام را در میان 1304 مرد در بین سالهای 1981 و 2012، یعنی چیزی بیش از 30 سال بهدقت بررسی کرده است. نتیجه نهایی این پژوهش نشان میدهد ورزش «قطعا» میتواند اثر بسیار قابلتوجهی در رفع بیشتر عوارض منفی ناشی از نشستنهای طولانی مدت داشته باشد.
در واقع این پژوهش در گام نخست نتایج هولناک سایر پژوهشهای پیشین را تائید کرده است. به عبارت دیگر نشان داده که هرچه زمان بیتحرکی یا کم تحرکی فرد بیشتر باشد، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عوارض مرتبط با آن مانند فشار خون بالا، کلسترول بالا و تریگلیسیرید بالا افزایش خواهد یافت و البته باید به این سیاهه چاقی را نیز افزود (یعنی شاخص توده بدنی بالا، انباشت چربی در ناحیه شکم یا همان چاقی شکمی، و افزایش درصد چربی بدن). اما هنگامی که این محققان در گام بعدی بررسیهای خود بر مساله حفظ تناسب اندام تمرکز کردند، دریافتند بیشتر عوارض منفی ناشی از بیتحرکی یا کمتحرکی در میان افرادی که از طریق ورزش و فعالیت بدنی تناسب اندام خود را دوباره بازیافتهاند یا آن را حفظ کردهاند، تقریبا بهتمامی از بین رفته است.
توجه داشته باشید نشستن بیش از 10 ساعت در هفته (اشتباه نکنید «10 ساعت در هفته»! نه 10 ساعت در روز) بهتنهایی میتواند فرد را از زندگی طولانی محروم سازد؛ زیرا سبب افزایش تریگلیسیرید/ کلسترول HDL میشود و فرد را به مقادیر بالای آن مبتلا میکند. به این ترتیب زمینه بسیار مساعدی برای ایجاد «مقاومت بدن در برابر انسولین» یا همان عامل اصلی ابتلا به دیابت نوع 2 فراهم میشود، و همانطور که همه میدانند دیابت مادر بسیاری از بیماریهای مهلک است. همه اینها یعنی اینکه هیچ راه فراری از ورزش و فعالیت بدنی وجود ندارد؛ به خصوص اگر از جمله افرادی هستید که ساعاتی طولانی در شبانهروز پشت میز یا روی صندلی یا کاناپه میگذرانید (چه در اداره، چه در مغازه، چه پشت فرمان، چه سر کلاس درس، و چه در منزل). محققان توصیه میکنند برای زدودن آثار منفی این سبک خطرناک زندگی «دستکم» هفتهای 150 دقیقه ورزش متوسط، یا 75 دقیقه ورزش سنگین انجام دهید. (ضمیمه سیب)
مسعود ایثاری
جام جم سرا: مریم 30 سال دارد و منشی یک شرکت است و با یکی از همکارانش قرار ازدواج گذاشته است.او واقعا فکر میکند برای ازدواج دارد دیر میشود. شوهر آیندهاش سیوپنج ساله است و او هم یک کارمند ساده با حقوقی کمی بیشتر از اوست، اما توقعات فزاینده اطرافیان، ازدواج ـ سادهترین رسم طبیعت ـ را به یک فرآیند پیچیده و گران تبدیل کرده است.
توقعات و چشم و هم چشمی
وقتی حرف از مهریه است، دخترخاله میگوید من 500 سکه مهریه خواستهام، دخترعمو میگوید زیر هزار تا برای یک دختر لیسانس خفتبار است، مادر میگوید، باید ببینیم دوستانت چقدر در نظر میگیرند، دوستان میگویند، این روزها برای مهریه حد و حدود گذاشتهاند. هرچه میخواهی باید پشت قباله و درج در عقدنامه کنی که عنوان دیون به حساب بیاید وگرنه واقعا معلوم نیست بتوانی آن را دریافت کنی و هیچ ضمانت اجرایی ندارد.
وقتی حرف از جهیزیه است خواهرشوهر میگوید، من یخچال ساید بای ساید دارم، شوهر میگوید هرچه خودت خواستی، دوست میگوید، یخچال خارجی، آشنا میگوید یخچال ژاپنی، پدر میگوید، باید یک وام 30 میلیونی جور کنم.
وقتی حرف از گرفتن خانه است، پدر شوهر میگوید که میتوانید به خانه ما بیایید، پدر میگوید، طبقه بالا را اجاره کنید و بنشینید، خودت میخواهی یک آپارتمان کوچک داشته باشی، مادر میگوید، زیر صد متر باشد جهیزیهات جا نمیشود.
اجاره چنین خانهای هم دست کم ماهی یک میلیون تومان است و شوهر میگوید من نمیتوانم.
وقتی حرف از مراسم عروسی است شوهرت میگوید هرچه تو بگویی، خودت میگویی، نمیخواهم. مادرت میگوید، آرزو دارم. مادر شوهرت میگوید: برویم شهرستان ما، خواهرت میگوید، همه دوست و آشنا و فامیل ما اینجا هستند و شرکت راهاندازی مجالس عروسی میگوید، هزینهها از پنج میلیون تا صد میلیون میتواند تغییر کند و همه چیز بستگی به خدمات ما و سلیقه شما و تعداد مهمانها دارد.
طلا، سرویس سر عقد، عروسی، انگشتر، هدیه و... هم خود داستانی چند ده میلیونی است.
جشن تاریخی و باشکوه ازدواج شما ثبت هم خواهد شد. پس نیاز به خدمات عکاسی و فیلمبرداری دارید.اگر فشنی باشد یک قیمت دارد و اگر اکشن باشد یک قیمت دیگر اگر رمانتیک باشد یک طور میشود و اگر چند دوربینه باشد طور دیگر.
اگر بخواهید فیلم عروسیتان چیزی در حد ماتریکس باشد و هنرپیشه نقش اول فیلم عروسیتان باشید و در عکسها خودتان هم خودتان را نشناسید باید چیزی بیش از 20 میلیون تومان بدهید.
برای تامین حداقل همه اینها باید 50 ، 60 میلیون تومان پول داشته باشید.
انقلاب علیه خرج تراشی
حالا از خواستگار پیدا کردن نگرانی ندارید، تمام ترستان این است که این خواستگاری با این همه هزینههای گزاف به سرانجام نرسد.
بعد یک روز خواستگار پرو پا قرصتان را به یک نشست حسابگرانه دعوت میکنید تا هردو با هم بنشینید و حساب و کتاب کنید.
یک ماشین حساب توی کیفت میگذاری و به یکی از خلوتترین و بیمزاحمترین کافی شاپهای شهر قدم میگذاری. همسر آیندهات که میآید مینشینید تا با هم حساب و کتاب کنید:
ـ پول پیش خانه را اگر با وام ازدواج تهیه کنیم، 20 میلیون پول پیش تامین میشود و در چنین وضعی دست کم برای یک خانه 40 متری 300 هزار تومان هم باید اجاره بدهیم.
ماهی 700 هزار تومان هم که خرج خانه باشد حقوق تو تمام میشود.
میماند 700 هزار تومان حقوق من. آن هم ماهی 500 هزارتومانش خرج قسط است و 200 هزار تومان را هم میتوانیم پسانداز کنیم که اگر بیماری یا مشکل غیرمنتظرهای سراغمان آمد پولی داشته باشیم.
چقدر پسانداز داری؟
شوهر آیندهات پاسخ میدهد: ده میلیون تومان.
میگویی: فکر میکنم دو میلیونش برای راهاندازی یک مراسم کوچک در خانه پدر من یا تو به صرف چای و شیرینی و اعلام ازدواج به اقوام کافی باشد. آپارتمان همسایه را هم در اختیار میگیریم و زنانه و مردانه را در دو طبقه برگزار میکنیم.
آرایش را به عهده دوستم میگذارم به جای هدیه ازدواج، لباس عروس دختر خالهام را قرض میگیرم و یک دست کت و شلوار دامادی هم برای تو جور میکنیم و چند تا عکس توی یک آتلیه میگیریم که یادگاری داشته باشیم.
طلا هم هروقت داشتی برایم میگیری. یک سفر هم میرویم که جایش را میتوانیم هماهنگ کنیم تا از سوئیتهای رایگان اداره استفاده کنیم.
من هم پنج میلیون تومان دارم. این پول را هم روی بقیه پول تو میگذاریم و وسایل مورد نیاز اولیه خانه را تهیه میکنیم و فقط چیزهای خیلی ضروری را میگیریم. بقیه چیزها را از پس اندازمان کمکم تهیه میکنیم.
شاید خانوادههایمان خواستند هدیه بدهند آنوقت به آنها لیست میدهیم که طبق آن هدیههایشان را تهیه کنند. نظرت چیست؟
شوهر آیندهات میگوید: همه با ما دشمن میشوند.
میگویی: مهم نیست. کنار میآیند. اگر با همه چیز موافق هستی میرویم به همه برنامهمان را اعلام میکنیم. بیتوقع، بیمنت با برنامه خودمان.
میگوید: خدا بزرگ است. موافقم.
و شما بهعنوان دو شورشی آماده جنگ میشوید... .
نهادهای اجتماعی به ازدواج آسان کمک کنند
جامعه امروز رو به مدرن شدن میرود و خانواده سنتی کارکردهای سابق خود را رفته رفته از دست میدهد.
خانواده اگر در ساختار جامعه سنتی توقع زیادی از فرزندان داشت در عوض دارای کارکردهای شغلی و همسریابی و آموزشی قوی برای جوان بود اما امروز خانواده کمکم چتر حمایت خود را از روی سر فرزندان جمع میکند، زیرا مشاغل و کسب و کار خانوادگی محدود شده است و پدران شغلی برای عرضه به فرزندان ندارند.
آنها حتی دیگر خانههای بزرگی ندارند که بخواهند پسرانشان به سبک سریال پدرسالار همه دور هم جمع شوند و زیر یک سقف در اتاقهای مختلف زندگی کنند.
حتی فرزندان دیگر مثل سابق نه خود را محدود به ازدواج با دختر عموها و پسر عموها میکنند و نه سلیقه خانواده را در انتخاب همسر آیندهشان در نظر میگیرند.
در چنین شرایطی تنها نقشی که خانواده دارد تسهیل امر ازدواج است نه سنگاندازی و سنگین کردن شرایط آن برای دو طرف.
در کنار خانوادهها نهادهای اجتماعی نیز میتوانند به ازدواج آسان دختران و پسران دم بخت کمک کنند.
با ایجاد مراکز مشاوره همسریابی، یافتن زوج مناسب را میتوان آسانتر کرد.
با ایجاد انجمنهای حمایت از ازدواج آسان میتوان جهیزیه و سوروسات عروسی را با کمک مردم و خیرین فراهم کرد.
هر سازمان نیز میتواند مزایایی برای زوج جوانی که زندگی مشترک را آغاز میکنند، در نظر بگیرد. که استفاده از سوئیتهای اقامتی و قرار گرفتن در اولویتهای وام از آن جمله است.
در خیلی از کشورها دفاتری برای هماهنگی و برگزاری مراسم ازدواج وجود دارد. اینجا نیز با توجه به نیاز جوانان میتوان دفاتری برای ازدواج آسان دایر کرد که اطلاع رسانی و هماهنگی دوستان و اقوام و جلب حمایت آنان برای زوج جوان و هماهنگ کردن و مدیریت هدایا را به عهده بگیرند.
این مراکز میتوانند واسطهای میان مراکز آماده پرداخت وام قرضالحسنه و جوانان نیازمند باشند. (ضمیمه چاردیواری)
ماندانا ملاعلی
جام جم سرا: آرتروز بیماری شایعی است که به دلیل شرایط نادرست بدن مثلا نشستن غیراصولی، دو زانو نشستن و حتی ایستادن در وضعیت غلط بروز میکند. در چنین شرایطی سطح مفصلی با گذر زمان دچار تغییراتی میشود، استحکام استخوانها کاهش یافته و سیستم عروقی کند شده و تغذیه سطوح مفصلی کاهش مییابد. سطوح مفصلی که غضروفی است، شروع به ساییده شدن میکند و استخوانسازیهای نابجایی ایجاد میشود و در نتیجه با افزایش سن احتمال ابتلا به آرتروز هم افزایش مییابد.
دکتر عطا رحیمی، فیزیوتراپیست در گفتوگو با جامجم میگوید: شایعترین آرتروز مربوط به زانوست و آرتروز ستون فقرات در رتبه بعدی قرار میگیرد.
علت بروز این آرتروز که در سنین پایین هم دیده میشود فشار زیاد وارده به کمر است. درواقع مهرههای پنجم و خاجی و مهرههای پنجم و چهارم که حالت پایهای برای کمر دارند دچار این عارضه میشوند. در این بیماران غضروف به حالت شفاف و انعطافپذیر نیست و رنگ تیرهتری پیدا میکند.
این مشکل در افرادی که هنگام نشستن اصول سلامت را رعایت نمیکنند، بیشتر از بقیه دیده میشود. به علاوه بد نشستن شایعترین علت درد گردن به حساب میآید.
گردن درد عارضه مهم بد نشستن
افرادی که در طول روز زیاد پشت میز مینشینند و با رایانه کار میکنند، به دلیل طرز نشستن نامناسب، دچار گردن درد میشوند، چراکه وقتی گردن رو به بالا و شانهها حالت افتادگی دارند به گردن فشار زیادی وارد شده و عوارضی مثل درد گردن، درد پشت گردن، درد شانه، درد دست، سردردهای مداوم، درد نوک انگشتان و دردهای مختلف بدن و حتی درد در ناحیه قلب بروز خواهد کرد و اگر این عوارض جدی گرفته نشود به آسیب دیسک، اختلال در سیستم عصبی، افسردگی و دردهای مزمن سر منجر میشود.
درمانی برای گردن درد
به گفته دکتر رحیمی، اولین راهکار برای درمان درد گردن، اصلاح حالت نشستن است و در مراحل بعدی میتوان از ورزشهایی که مربوط به حرکات شانه، سر، گردن و عضلات عمق گردن میشود، استفاده کرد. به عبارتی افرادی که از درد گردن رنج میبرند باید به تقویت عضلات گردن بپردازند.
همچنین به بیماران، درمان دارویی نیز توصیه میشود. البته فیزیوتراپی میتواند به درمان گردن درد کمک کند؛ به شرطی که به صورت روزانه باشد. اگر این حرکات به صورت پی در پی انجام نشود، تاثیرات آن، بعد از مدت کوتاهی از بین میرود.
بنابراین مهمتر از انجام فیزیوتراپی، حرکات فعال و مداوم فرد برای کاهش گردن درد است. در این بین نباید فراموش کنید اگر نشستن بیمار اصلاح نشود و گردن درد ادامه پیدا کند، در اثر فشارهای مکانیکی و حرکات ایجاد شده بتدریج دیسکهای گردن از حالت طبیعی خود خارج شده و در نهایت بیرون زدگی دیسک اتفاق میافتد.
افراد در معرض خطر
کاربران رایانه، حسابداران، خیاطان، آرایشگران و افراد پشت میز نشینی که امور دفتری دارند، بیشتر از از افراد دیگر در معرض ابتلا به دیسک گردن قرار میگیرند. برای برخی بیماران حرکات گردن به خصوص خم شدن گردن و حرکت سر به عقب بسیار دردناک است و همچنین بعضی بیماران هنگام خم کردن سر به جلو احساس برق گرفتگی در تمام ستون فقرات میکنند. در بیمارانی که دچار علائم ناشی از فشار روی ریشه عصبی میشوند، در مرحله اول درمانهای طبی شامل استفاده از گردنبند، مصرف داروهای ضد التهابی و سرانجام ورزشهای گردن توصیه میشود. اکثر بیمارانی که دردهای ناشی از فشار عصبی دارند، با این درمانها بهبود مییابند ولی بیماران مقاوم به این درمانها نیازمند عمل جراحی هستند.
وقتی شانهها میافتد
ازجمله عوارض دیگر بد نشستن، افزایش احتمال بروز واریس است، چراکه پاها در حالت آویزان قرار میگیرد. برای پیشگیری از این مشکل هنگام نشستنهای طولانی مدت قوز نکنید، از یک زیر پایی مناسب استفاده کنید و شانههایتان را رو به بالا نگه دارید. در عین حال، افتادگی شانهها نیز به دنبال نشستنهای غیراصولی بروز میکند که نهتنها باعث ظاهر نامناسب اندام فرد میشود، بلکه دردهای شایع شانهای را به همراه دارد و گردن درد و درد ستون فقرات را نیز تشدید میکند.
به گفته دکتر رحیمی برای رفع این مشکل باید به فیزیوتراپیست مراجعه کنید تا به کمک نرمشهای مخصوص از شر این مشکل خلاص شوید. یکی از این تمرینها این است که در حالت ایستاده قرار بگیرید. با دست راست مچ دست چپ را پشت تنه گرفته و سعی کنید دستها را به سمت عقب بکشید. این حرکت باعث کشش بافتهای نرم اطراف شانه میشود. هر تمرین باید حدود یک دقیقه طول بکشد. سپس استراحت کرده و تمرین را بادست دیگر انجام دهید.
عوارض دو زانو نشستن
حتما شما هم شنیدهاید که میگویند دو زانو نشستن باعث بروز آرتروز میشود. آیا چنین چیزی حقیقت دارد؟ به گفته دکتر رحیمی این نوع نشستن باعث اعمال فشار زیاد به مفصل زانو شده و در طولانی مدت میتواند زمینه بروز آرتروز را فراهم کند. بنابراین از نشستن روی زمین خودداری کنید. البته ارتفاع مبل و صندلی نیز باید در حدی باشد که کف پا به طور کامل روی زمین قرار بگیرد.
پریسا اصولی / جامجم
طبق پژوهش محققان شایع ترین این نوع سرطان ها مربوط به سرطان های مغز استخوان، سینه و تخمدان هستند. این مطالعه بر روی بیش از ۱۴۶ هزار زن و مرد در سال های ۲۰۰۹-۱۹۹۲ انجام شده و در این سال ها حدود ۳۱ هزار نفر از این افراد به سرطان مبتلا شدند.
در این مطالعه تاثیر عوامل متفرقه مانند وزن یا میزان فعالیت بدنی حذف شده و با این حال مشاهده گردید که در زنانی که در طول روز بیشتر می نشینند احتمال بروز سرطان ۱۰ درصد افزایش پیدا می کند.
مطالعات قبلی ارتباط بین افزایش فعالیت های بدنی و کاهش سرطان را نشان داده اند ولی در این مطالعه تاکید محققان بر تاثیر مدت زمان نشستن در طول روز و تاثیر آن بر شیوع سرطان است.
این مطالعه نشان داده که حتی در زنانی که فعالیت بدنی بالایی دارند اگر در طول روز بیشتر بنشینند احتمال بروز سرطان سینه و تخمدان و نوعی از سرطان مغز استخوان افزایش پیدا می کند.(مهر)
به گزارش جام جم سرا ، مطالعات قبلی ارتباط نشستن طولانی مدت را با چاقی، دیابت، بیماری های قلبی و مرگ زودرس تایید کرد.
مطالعات جدید محققان دانشگاه سائوپائولو در برزیل نشان می دهد نشستن بیش از سه ساعت در روز، عامل اصلی 3.8 درصد از تمام علل مرگ و میر در بیش از 54 کشور جهان است.
این مطالعه بیشتر کشورهای منطقه غربی اقیانوس آرام را مورد مطالعه قرار داده است و نشان می دهد بیش از 3.8 درصد علل مرگ و میر، یعنی حدود 433 هزار مرگ، نتیجه مستقیم بیش از سه ساعت نشستن در روز است.
این مطالعه نشان می دهد آمریکایی ها به طور متوسط 13 ساعت در روز می نشینند که حدود 7.5 ساعت آن در کار است.
این آمار اثر ویرانگری بر سلامتی دارد. مطالعه ای که سال گذشته صورت گرفت نشان می دهد نسشتن طولانی مدت، صرف نظر از فعالیت های بدنی، خطر ابتلا به بیماری های قلبی، سرطان، دیابت و مرگ زودرس را افزایش می دهد.
این مطالعه آماری نشان می دهد:
- 86 درصد از آمریکایی ها در تمام طول روزکاری نشسته هستند.
-هر دو ساعت نشستن، جریان خون را کاهش داده و قند خون را افزایش می دهد؛ همچنین سبب کاهش 20 درصدی کلسترول خوب می شود.
همچنین در ادامه این گزارش آمده است که می توان با کاهش ساعت نشستن در روز، امید به زندگی را به طور میانگین 0.2 سال افزایش داد.
نتایج این تحقیقات در نشریه «Preventive Medicine» منتشر شده است.
منبع: ایرنا
سوال اول من درباره نقش شبکههای اجتماعی بر زندگی امروز است، اگر بخواهید به معایب و مزایای این شبکهها مثل تلگرام، اینستاگرام و. . . غیره اشاره کنید چه میگویید؟
فرح اصولی: به نظرم وجود هرکدامشان میتواند مفید باشد و در عین حال ضررهایی هم داشته باشد. اگر جوان بودم و این امکانات را در اختیار داشتم که خیلی عالی میشد. شبکههای اجتماعی در حالحاضر دسترسی به اطلاعات را راحتتر کرده و فاصلهها را برداشته و افرادی که در دو کشور مختلف زندگی میکنند میتوانند در مقایسه با گذشته بهسادگی با هم در ارتباط باشند. در پاسخ به سوال شما میتوانم بگویم بستگی دارد که ما از شبکههای اجتماعی چه چیزی طلب کنیم، جواب این که ما از این شبکهها چه میخواهیم میتواند تعیینکننده باشد که این شبکهها مفید هستند یا نه. یعنی میتواند مثل هر پدیده دیگری دو بعد داشته باشد، یا خیلی مبتذل و وقتگیر باشد یا به ارتقاء اطلاعات افراد کمک کند.
درباره شما چطور آقای سینایی؟ چقدر با شبکههای اجتماعی در ارتباط هستید؟
سینایی: امروز اغلب مردم با شبکههای اجتماعی مشغولند ولی من حتی حاضر نیستم این شبکهها را نگاه کنم، معتقدم رابطه به چیزی گفته میشود که انسان با انسان دیگری مقابل هم بنشینند و با هم حرف بزنند. روی این اصل شبکههای اجتماعی برای من حکم دنیایی را دارد که با آن فاصله دارم. این دنیای من نیست، حالا ممکن است دنیای نسل امروز همین شبکهها باشند و من هم آن را رد نمیکنم، ولی واقعا با این شبکهها ارتباط برقرار نمیکنم. چند وقت پیش بهدنبال بیتی از سعدی میگشتم و میخواستم بدانم در چه رابطهای است، به همین خاطر گلستان را از کتابخانهام برداشتم و شروع کردم به ورق زدن به نیت پیدا کردن بیت گمشده.
یک دفعه به خودم آمدم و دیدم دوباره داستانهای گلستان را مرور کردهام و در این مرور به کشف تازهای رسیدم و به خردمندی و نگاه منحصربهفرد سعدی بیشتر پی بردم. نکتهای بین اطلاعات و بینش یافتن وجود دارد. آدمهای باسوادی هستند که اطلاعات زیادی دارند، ولی این اطلاعات هیچگاه درون آنها به بینش تبدیل نشده است. درباره شبکههای اجتماعی هم همینطور است، این شبکهها اگرچه به افراد اطلاعات میدهند ولی بینش انسانی را عمق نمیبخشند.
مساله دیگری که درباره ورود شبکههای اجتماعی آزارم میدهد آدمهایی هستند که در تمام اوقات، حتی زمانی که دور یک میز نشستهایم و با هم حرف میزنیم یا غذا میخوریم سرگرم موبایل یا به قول شما همین شبکههای اجتماعی هستند و دائم هم میگویند: گوشم به توست! این هم متاسفانه بیشتر در طبقه تحصیلکرده دیده میشود. درست است که شبکههای اجتماعی تاثیرات مثبتی هم در پی داشتهاند ولی باید بپذیریم آسیبهایی هم بر رفتار آدمها پدید آوردهاند.
مساله دیگر این است که ورود شبکههای اجتماعی به تنهاتر شدن آدمها در شرایط کنونی منجر شده، اخیرا کتابی به نام «پوست اژدها» را مطالعه میکردم که نوشته بود: «برای آن که خودمان را از صدمات جامعه دور نگه داریم باید در پوست اژدها مخفی شویم، غافل از اینکه در تنهایی داریم میپوسیم.» میخواهم بگویم ارتباطات انسانی به سطح گرایش پیدا کرده و از طرفی آدمها را تنهاتر کرده است. اگر بخواهم دراین ارتباط درباره خانواده خودم صحبت کنم باید بگویم آنچه باعث استحکام زندگی ما شده و بیش از 40 سال به طول انجامیده، صرفنظر از وجود فرزندانمان، هنر است که حرف مشترک بین همه ما ایجاد کرده است، همیشه بر این باور بودهام خانواده باید مفاهیم مشترک را بیابد تا ارتباط بین اعضای خانواده قطع نشود.
خانم اصولی سوال بعدی من درباره زندگی مشترک با یک هنرمند است، برخی براین باورند زندگی با یک هنرمند دشوار است، حالا زندگی دو هنرمند با یکدیگر باید به مراتب سختتر باشد اینطور نیست؟
فرح اصولی: خب! این هم سختیها و شیرینیهای خودش را دارد، یکی از بهترین تاثیراتش این است که دو هنرمندی که باهم زندگی میکنند حرف هم را بهتر میفهمند و علایق مشترک دارند، در واقع این یک حسن است که دانش بین آن دو هنرمند تقسیم میشود. سختیاش هم این است که هر هنرمندی تمرکز مخصوص به خود را دارد و سعی میکند عمده تمرکز به روی کار خودش باشد تا اطرافیانش. همین جا اعتراف میکنم من مصاحبههای سینایی را نمیخوانم و او هم مصاحبههای مربوط به من را نمیخواند، گاهی حتی پیش میآید مصاحبههایی که با خودمان میشود را هم نمیخوانیم (با خنده)
پس میتوانیم نتیجه بگیریم هر دوی شما اگرچه منبع خبری خوبی برای اهالی رسانه هستید ولی ارتباط چندانی با مطبوعات ندارید، یعنی اخبار را دنبال نمیکنید؟
فرح اصولی: البته قصد توهین به مطبوعات را ندارم فقط از تکرار خسته میشویم، چون ما تمام مدت در حال مصاحبه هستیم واگر قرار باشد بعد از چاپ هم مصاحبهها را بخوانیم، دیگر وقتی برای کار کردن باقی نمیماند.
خسرو سینایی: همیشه یک روزنامه برای من فرستاده میشود که آن هم فقط تیترهایش را میخوانم و شاید یکی دو تیتر نظرم را جلب کند که خود آن مطلب را کامل بخوانم، ولی حتما جدول آن روزنامه را حل میکنم شاید به نظر خندهدار بیاد ولی معتقدم در سنی هستم که حتما باید نرمش ذهنی داشته باشم. جدولهای خیلی سخت را هم انتخاب نمیکنم، چون ممکن است آنها روی ذهنم اثر منفی بگذارد. معتقدم وقتی آدم میتواند یک جدول را کامل پر کند احساس پیروزی به او دست میدهد. باقی روز، دوستانی هستند که به من خبر میدهند مصاحبهات در فلان نشریه چاپ شده، نمونهاش چند روز پیش بود که دوستی زنگ زد و گفت مطلب مفصلی از تو در یک روزنامه مطرح چاپ شده ولی بعد دیدم این مصاحبه بخشهایی از حرفهای من با زاون قوکاسیان بوده که ده سال پیش در قالب کتاب چاپ شده است.
بههرحال کسانی که در حرفهای مثل ما فعالیت میکنند وقتی دائم مورد سوال مطبوعات قرار میگیرند اول با خود فکر میکنند پس من خیلی مهم هستم که مدام از من سوال میشود، ولی بعد فکر میکند بالاخره مطبوعات هم باید صفحات خودشان را با مطالبی پر کنند و او فقط یک وسیله است. منتهی در این میان یک نکته وجود دارد و آن این که تا جایی که میشود در انجام گفتوگوها با اهالی رسانه همکاری میکنم و به سوالات آنها جواب میدهم، ولی گاهی این فشار از نظر ذهنی سخت است. بهعنوان مثال گاه میبینید در طول هفته سه خبرنگار از سه نشریه مختلف سوالات بدون ارتباط به یکدیگر میپرسند و همه عجله دارند که مطالبشان را زود به سرانجام برسانند که این عجله ذهن مرا در فشار میگذارد.
شما به مساله پیروزی و حل جدول اشاره کردید و من میخواهم از شما درباره شکست بپرسم، خود شما چقدر طعم تلخ شکست را در زندگی تجربه کردهاید؟
خسرو سینایی: ببینید من معتقدم که شکست و پیروزی هر دو بخشی از زندگی هستند، با آگاهی به این مساله معتقدم که نه از پیروزی باید مغرور شد و نه از شکست ترسید، هردوی اینها در جوار هم حرکت میکنند. یک وقتی هم هست که آدم به این نتیجه میرسد شکست به نفع او بوده است. در بیست وهفت سالگی یک فیلمم دو جایزه گرفت، آن هم زمانی که هنوز در سینمای ایران جایزه گرفتن معمول نبود، ولی سال بعد فیلمی که ساختم باعث شد همه مرا هو کنند. یک دفعه دیدم در طول یک سال، یک پیروزی در کنار یک شکست داشتهام. ازآن روز آموختم هر فیلمیکه میسازم باید به اندازه فیلم اولم با وسواس و احتیاط توام باشد. این را هم آموختم که هم آن پیروزی گذشت و هم آن شکست.
خانم اصولی درباره خود شما چطور؟ چقدربا شکست در زندگی کنار آمدید؟
فرح اصولی: همانطور که ایشان هم گفتند در هر حرفهای نباید این تصور را داشت که جاده صاف و هموار است. بخصوص در اوایل فعالیت کاری که موقعیتهای خوب و تابناک در کنار موقعیتهای ناراحتکننده وجود دارد. یادم هست چند سال پیش نمایشگاهی داشتم که در عرض سه روز، سی اثرم به فروش رفت و برای خودم خیلی عجیب و خوشحالکننده بود. بعد از آن هم نمایشگاه دیگری گذاشتم که حتی یک اثرم هم به فروش نرفت، البته بعد که آثارم را به خانه آوردم فروش رفتند، ولی فکرمیکردم این نمایشگاه هم مثل آن نمایشگاه با اقبال خوبی از منظر فروش مواجه شود. اینها همه بالا پایینهای حرفه ماست و طبیعی هم هست.
سوال بعدی من درباره الگو بودن هنرمندان است، برخی از هنرمندان در شاخههای مختلف به این مساله اشاره میکنند که هنرمند باید در جامعه الگو باشد و برخی از هنرمندان هم این مساله را رد میکنند و میگویند میخواهند در جامعه مثل دیگر افراد عادی زندگی کنند نه این که تمام حرکات و رفتارشان در معرض دید دیگران قرار بگیرد، نظر شما چیست آقای سینایی؟
خسرو سینایی: ببینید این که هنرمند به عنوان یک الگو در جامعه معرفی شود بد نیست، اما مساله این است که وقتی کسی الگو میشود دیگر نمیتواند مثل افراد معمولی در جامعه زندگی کند و جامعه از او توقع خطا و اشتباه را ندارد. ضمن این که آدمها همیشه طالب قهرمان و الگو بودهاند و میخواهند کسی را ستایش کنند. حالا شاید همانطور که شما هم در سوال اشاره کردید هنرمندی نخواهد آزادی خود را در جامعه، به بهای الگو بودن بفروشد و تمایل دارد به او هم مثل سایر افراد جامعه نگاه شود، چون بههرحال الگو بودن، آزادی عکسالعمل نشان دادن افراد را در بسیاری از بحرانها و مشکلات اجتماعی میگیرد. اما تصور میکنم آدم باید سعی کند به درجهای از پختگی دست یابد و پشتوانه ذهنیاش را قوی کند که دیگربه الگو و قهرمان احتیاجی نداشته باشد، یعنی سعی کند خودش را تکامل بخشد.
منظورم از الگوپذیری، تعبیر انسان اخلاقمدار در جامعه است، بهعنوان مثال هنوز در ذهن نسلهای گذشته، پوریای ولی اینطور جا افتاده که موقع ورود به جایی، سرش را خم میکرد و وارد میشد، مردم این خصلت او را بهعنوان یک پهلوان نامدار دوست داشتهاند و احتمالا تمایل دارند چنین مولفههایی را در هنرمندان هم مشاهده کنند؟
فرح اصولی: درست است، چنین دیدگاهی همیشه در شرق، خاصه در ایران وجود داشته است. مثالهای زیادی هم در ارتباط با آنچه شما گفتید وجود دارد که درخت هرچه پربارتر سرش پایینتر و... از این دسته است. در واقع در کشور ما همیشه یکجور روحیه قهرمانپروری وجود داشته است، چیزی که در غرب وجود ندارد. البته حالا دیگر قهرمانان هم شکل عوض کردهاند، به قول شما روزگاری تختی یا دیگر ورزشکاران و هنرمندان قهرمانان مردم بودند و امروز میبینیم بویژه در کشورهای غربی، این بازیگران و خوانندگان هستند که مردم زندگی آنها را با جزئیات دنبال میکنند. میخواهم بگویم نمیشود الگوزدایی کرد، منتهی مساله این است که هنرمند یا ورزشکاری که ما او را در زندگی به عنوان یک الگو انتخاب میکنیم شاید فرد مناسبی نباشد.
در تائید صحبت شما یاد گفتوگویی افتادم که چند سال قبل با همسر یکی از بازیگران مطرح انجام دادم، او به این مساله اشاره کرد که آن بازیگر اگرچه پدر خوب و بازیگر خوبی است اما همسر خوبی نیست.
فرح اصولی: دقیقا، این نشان میدهد که بعد بیرونی ودرونی آدمها با یکدیگر تفاوت دارد و فرد شاید هنرمند خوبی باشد اما نمیتواند الگوی مناسبی برای زندگی فردی آدمها باشد. در عین حال ما همان آدمهایی هستیم که عرفان را در شعر و ادبیات و عالم مثالی را در نقاشیها به وجود آوردیم، یعنی همیشه به کمالگرایی بیپایان گرایش داشتهایم و این در حافظه تاریخی ما نقش بسته است، با ما هست و طول هم میکشد که این روحیه را کنار بگذاریم، تازه معلوم نیست اگر این روحیه را کنار بگذاریم خوب است یا نه.
خسرو سینایی: منظور من این بود که نیاز همیشگی به الگو و قهرمان خوب نیست و نشانه خامیدرونی افراد است. چند وقت پیش جوانی پیش من آمد و به من گفت اجازه بده من مرید تو باشم و تو مراد من. خیلی تعجب کردم و به او گفتم هر کمکی بخواهی برایت انجام میدهم و تجربهام در فیلمسازی را در اختیارت میگذارم ولی به مرید و مراد بودن نیازی نیست. خب! بعضی از هنرمندان را میبینیم که از این خصلت افراد به نفع خود استفاده میکنند و همیشه عدهای را دور خودشان جمع میکنند که برایشان جنجال کنند.
اخیرا کتابی درباره شخصیتهای بزرگ جهان مثل مارکس، روسو و دیگران خواندم، مطالعه این کتاب نشان میدهد که این شخصیتها اگرچه افراد تاثیرگذاری در تاریخ بودهاند اما در عین حال از تمام ضعفهای انسانی برخوردارند و گاهی رفتارهایی کردهاند که مغایر با آثارشان بوده است. ضمن این که در زندگی، کسانی را سراغ دارم که خیلیها قبولشان دارند ولی خیلی دروغ گفتهاند و افراد صادقی نیستند. این هم یکی از مشکلات من است که گاهی اهالی رسانه میخواهند درباره شخصی خاص از من مصاحبه کنند و من نمیپذیرم.
چرا؟
برای این که یا باید تمام واقعیت درباره آن فرد را بگویم که این درست نیست یا باید درباره او دروغ بگویم که این را دوست ندارم. میخواهم بگویم ما همیشه تصویری که خودمان میخواهیم را از آدمها ترسیم میکنیم، حتی درباره سعدی و حافظ و مولانا، درحالی که شاید آنها هم مثل افراد عادی در زندگی خطاها و اشتباهاتی داشتهاند ولی ما چون آثار آنها را دوست داریم نمیخواهیم این واقعیت را بپذیریم و ترجیح میدهیم چهرهای که از آنها در ذهنمان میسازیم مخدوش نشود.
آزاده صالحی - چاردیواری
به گزارش جام جم آنلاین، لَم دادن روی کاناپه و تماشای تلویزیون داستان دیگری است، اما اگر از آن دسته افرادی هستید که به خاطر کارتان به صندلی زنجیر شدهاید، دستکم میتوانید طرز نشستن خود را اصلاح کنید.
نکاتی که در ادامه میآید به شما کمک میکند نحوه درست نشستن پشت کامپیوتر را بیاموزید.
تکیهگاه مناسب از کمر شما محافظت میکند
با تنظیم صندلیتان به گونهای که کمرتان تکیهگاه داشته باشد، احتمال دچار شدن به کمردرد را کاهش میدهید.
تنظیم درست صندلی باعث میشود فشار کمتری به کمرتان وارد شود. بهتر است صندلیتان به راحتی قابل تنظیم باشد و تغییر ارتفاع، شیب و حالت تکیهگاه آن به سادگی انجام شود.
در حالت درست، زانوها باید کمی پایینتر از رانها باشند. در صورت نیاز، بهتر است از زیرپایی استفاده کنید.
صندلیتان را تنظیم کنید
صندلیتان را طوری تنظیم کنید که در هنگام کار با صفحه کلید، مچها و ساعدتان همراستا و موازی با سطح زمین باشند. این کار از بروز آسیب فشار تکراری جلوگیری میکند.
آرنجها باید در کنار بدن قرار بگیرند به شکلی که در محل آرنجها حرف L شکل بگیرد.
پاهایتان را روی زمین قرار دهید
پاها باید روی زمین قرار بگیرند؛ اگر این گونه نیست، از زیرپایی که به شما امکان میدهد پاها در ارتفاع مناسب روی سطحی قرار بگیرند، استفاده کنید. پاها را روی هم نیندازید. این کار ممکن است باعث بروز مشکلاتی در وضعیت بدن شود.
صفحه نمایش را در راستای چشمانتان قرار دهید
صفحه نمایش باید مستقیما روبهروی شما باشد. بهترین حالت این است که صفحه نمایش به فاصله یک ساعد از شما به شکلی قرار بگیرد که کناره بالایی آن حدودا در راستای چشمانتان باشد.
برای این منظور شاید به نگهدارنده صفحه نمایش نیاز داشته باشید. اگر صفحه نمایش بیش از اندازه بالا یا پایین باشد، باید گردنتان را خم کنید و این کار ایجاد ناراحتی میکند.
محل صفحهکلید را تنظیم کنید
صفحه کلید را در مقابل خود قرار دهید به طوری که ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر از لبه میز فاصله داشته باشد. در این صورت در وقفههای میان تایپ کردن، مچها در این قسمت قرار میگیرند و استراحت میکنند.
همچنان آرنجها را در کنار بدن قرار دهید و حالت Lشکل بازوهایتان را حفظ کنید. برخی افراد برای صاف نگهداشتن مچهایشان و قرار گرفتن آنها در راستای کلیدها، از تکیهگاهِ مُچ استفاده میکنند.
ماوس را نزدیک به خود نگه دارید
تا جایی که ممکن است ماوس را نزدیک به خود قرار دهید. یک صفحهی ماوس که دارای برآمدگی مخصوص مچ باشد، به صاف نگه داشتن مچتان کمک میکند و مانع تاشدگیهای نامناسب میشود.
وسایلتان را در دسترس قرار دهید
ابزاری را که مدام از آنها استفاده میکنید مثل تلفن یا منگنه در دسترس خود قرار دهید. باید تا میتوانید از کشیدگی و پیچخوردگیهای پیوسته برای رسیدن به اشیاء خودداری کنید.
از بازتاب صفحهنمایش اجتناب کنید
بهتر است صفحهنمایش شما از نوعی باشد که کمترین بازتاب را دارند. اگر بازتاب نور در صفحهنمایش شما را آزار میدهد، آینهای در مقابل آن بگیرید تا مشخص شود چه چیز باعث آن است.
صفحهنمایش را جایی قرار دهید نور خورشید یا لامپها در آن بازتاب نداشته باشند. اگر لازم بود، پردهی پنجرههای اطراف را بکشید.
تنظیم میزان روشنایی و کنتراست صفحهنمایش کار کردن با آن را سادهتر میکند.
در صورت نیاز از عینک استفاده کنید
برخی افراد هنگام کار با صفحهنمایش، در صورت استفاده از عینک، احساس ناراحتی میکنند. اما مهم است که در هنگام کار، صفحهنمایش را به خوبی و بدون خم کردن سر و گردن ببینید.
اگر با عینکتان احساس راحتی نمیکنید، به پزشک مراجعه کنید، شاید نوع دیگری از عینک برایتان مناسب باشد.
با تلفن خود را خسته نکنید
اگر زیاد از تلفن استفاده میکنید، هدفون را جایگزین گوشی تلفن کنید. نگه داشتن پیوسته گوشی تلفن بین گوش و شانهتان باعث کشیدگی و خستگی ماهیچههای گردن میشود.
در حین کار وقفههای منظم ایجاد کنید
برای مدت طولانی در یک وضعیت ننشینید. هر زمان که میتوانید حالت نشستن خود را تغییر دهید.
وقفههای کوتاه اما مکرر بهتر از استراحتهای بلندمدت اما کمتعداد است. با این کار ماهیچهها امکان استراحت کردن پیدا میکنند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت آنلاین، به گفته دکتر «نارش سی. رائو»، مربی بالینی مرکز پزشکی لانگون در دانشگاه نیویورک، چهارزانو نشستن وضعیت ارگونومیک خوبی برای بدن محسوب نمیشود و باعث بروز بیماریهای متعددی چون مشکلات مزمن زانو، مفصل ران و کمردرد خواهد شد.
بر اساس تحقیقات معلوم شده که این شکل نشستن نه تنها باعث ایجاد مشکلات ارتوپدی میشود بلکه میتواند باعث افزایش فشار خون، دردهای عصبی و فشار شدید بر وریدهای واریسی و عنکبوتی بدن شود.
این تحقیقات حاکی از آن است که نشستن در وضعیتی که پاها در حالت چهارزانو، دوزانو، دبلیوشکل، ضربدری یا رویهم قرار گرفته، موقعیتی پیچیده برای پا و باسن پدید میآورد و از سوی دیگر فشار بیشتری نیز بر ستون فقرات یا مهرهها وارد میکند که معمولا به افزایش مشکلات دردناک اسکلتی منجر میشود.
دکتر رائو اضافه میکند که عادت به نشستن به صورت چهارزانو میتواند صدمات دائمی را برای فرد به همراه آورد و مهم هم نیست که پای چپ از روی پای راست عبور کرده یا بالعکس.
او خاطرنشان میکند که تکرار زیاد چنین روشی در نشستن، باعث پدید آمدن حداقل سه مشکل خطرناک برای سلامتی بدن میشود:
۱-ایجاد دردهای عصبی:
عبور دادن پاها از روی زانو بر عصب پرونئال فشار زیادی وارد میکند. این عصب در پشت زانو واقع شده و فشار بر آن، یکی از علل احساس سوزنسوزن شدن یا درد پا در افرادی است که به مدت طولانی در این وضعیت مینشینند. متخصصان اعصاب هشدار دادهاند که تکرار چنین وضعیتی در طولانی مدت باعث وارد آمدن آسیبهای عصبی دائم به این ناحیه خواهد شد.
۲-افزایش فشار خون:
یافتههای منتج از مطالعات متعدد نشان داده است که قرار دادن پاها به شکل چهارزانو باعث افزایش موقت فشار خون بالا میشود. این مشکل لزوماً موجب بیماریهای قلبی نمیشود اما به گفته پزشکان میتواند در افراد مستعد به لختگی خون امری خطرناک باشد.
۳-فشار بر رگهای واریسی و عنکبوتی:
جامعه پزشکی درباره ارتباط چهارزانو نشستن با بروز بیماری واریس نظرات همسانی ندارند اما دکتر هومن مدیون، متخصص قلب و عروق در مرکز پزشکی سینا، در لسآنجلس، میگوید که به نظر میرسد چنین روشی در نشستن، حداقل باعث بدتر شدن مشکل مبتلایان به واریس میشود زیرا فشار یک پا بر پای دیگر مانع جریان مناسب خون در پا میشود که میتواند رگهای خونی را در معرض پارگی قرار دهد.
بهترین وضعیت برای نشستن که میتواند از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کند، به گفته دکتر رائو همان است که خود او هم به بیمارانش توصیه میکند: نشستن روی صندلی یا مبل، در وضعیتی که پاها روی هم نیفتند، کف پاها به صورت صاف بر سطح زمین قرار بگیرد و در صورت تمایل با یک زیرپایی کوتاه، ساق پاها در حالت عمود نگاه داشته شود.
دکتر محسن سروش دبیر انجمن علمی روماتولوژی ایران در گفت و گو با جام جم آنلاین بیان کرد :شایع ترین بیماری مفصلی در ایران و کشور های دیگر بیماری آرتروز شناخته شده است و کمتر کسی می داند که باید برای مشکلات آرتروز به فوق تخصص روماتولوژی مراجعه کرد مگر در موارد خاصی که نیاز به عمل جراحی داشته باشد مانند (تعویض مفصل زانو) اما درمان ابتدایی این بیماری باید توسط فوق تخصص روماتولوژی صورت پذیرد.
وی در ادامه بیان کرد : افراد بالای 40 سال در کشور حدود 16درصد دچار این بیماری هستند و با افزایش سن این آمار نیز افزایش میابد .آرتروز بیماری است که بیشتر به سن مربوط میشود و هر چه سن بالاتر میرود این بیماری هم شیوع اش بیشتر میگردد. معمولاً مردم زمانی برای بیماری آرتروز به متخصص مراجعه میکنند که دچار علامت شده باشند که شایع ترینش در کشور ما آرتروز زانو است و عمده علائم به این صورت است که وقتی فعالیتی را انجام میدهند درد دارند ولی وقتی استراحت میکنند این درد از بین میرود که این علائم میتواند زمان بعد از خواب یا نشستنهای طولانی مدت روی زمین یا صندلی و انجام کارهای سنگین شامل ورزشهای سنگین و فشارهای غیر عادی باشد که وقتی میخواهند شروع به حرکت کنند در ابتدای حرکت درد دارند ولی بتدریج که شروع به فعالیت میکنند کم کم درد مفاصل آرامتر میشود این علائم از مشخصههای اولیه دردهای ارتروز است.
این متخصص یکی دیگر از عواملی که در آرتروز نقش مهمی را ایفا می کند را چاقی دانست و گفت: افرادی که وزن بالایی دارند جزء افرادی هستند که به شدت در معرض آرتروز هستند و بعضی افراد به طور کلی زودتر مبتلا به آرتروز میشوند یعنی در سن 40 تا 50 سالگی که انتظار نداریم آرتروز پیش بیاید که اینها زمینه ژنتیک دارند.البته ضعیف بودن عضلات نیز در ابتلا به این بیماری در سنین پایین بی تاثیر نیست و افرادی که که ورزشهای منظم انجام میدهند عضلات قوی تری دارند و با ورزش و حمایت عضلات از مفاصل، کمتر در معرض آرتروز در سنین پایین قرار میگیرند.
خبرنگار جام جم آنلاین از ارتباط این بیماری با ژنتیک پرسید و او پاسخ داد : آرتروز ممکن است جنبه ارثی داشته باشد ، بویژه آن که اگر فردی زمینههای مستعدکننده این بیماری چون چاقی، نداشتن تحرک و فعالیتهای نامناسب فشار آورنده به مفاصل را داشته باشد در سنین جوانی مبتلا به این بیماری خواهد شد.
دبیر انجمن علمی روماتولوژی ایران در پاسخ به این سوال که آیا بیماران آرتروزی باید ورزش راکنار بگذارند گفت : خیر به هیچ وجه ، افرادی که بر این باورند بیماران آرتروزی نباید ورزش کنند کاملا در اشتباه هستند ونه تنها نباید ورزش را کنار بگذارند بلکه ورزش برای این بیماران جزئی از درمان محسوب می شود و متخصصان توصیه می کنند حتما ورزش های آبی و دوچرخه سواری را در برنامه هفتگی خود بگنجانند و فقط از ورزش های سنگینی چون وزنه برداری ، کشتی ، فوتبال ، کوه نوردی و... اجتناب کنند .
وی در ادامه تاکید کرد : بیماران آتروزی دقت داشته باشند فقط نوع ورزش کردن آنها تغییر می کند و این بدان معنی نیست که به کل ورزش را از برنامه خود حذف کنند و لازم به ذکر است بی تحرکی این بیماری را تشدید می بخشد . پیاده روی در سطوح شیب دار برای این بیماران مضر است .
سروش متذکرشد : شیوع ابتلا به این بیماری شایع در کشور در زنان و مردان تفاوت آنچنانی ندارد اما به نسبت در زنان بیشتر دیده می شود چرا که مردان عضلات قوی تر دارند و همچنین چاقی و استرس که عاملان اصلی این بیماری تلقی می شوند در زنان بیشتر است .
وی در پایان تاکید کرد : افرادی که دچار بیمارهای مفصلی هستند به هیچ عنوان از توالت های ایرانی استفاده نکنند چرا که این بیماران مفاصل لگن ، زانو ، مچ پا، پاها و حتی مفاصل کمر حساسی دارند و توصیه می شود به هیچ وجه روی زمین بصورت 2زانو و 4زانو ننشینند و همچنین برای سلامت مفاصل خود دور توالت های ایرانی خط قرمز بکشند .
بیتا نوروزی خبرنگار جام جم آنلاین