جام جم سرا: بعضیها به نام گلها و پرندگان، بعضی به نام مفاخر ادبی و فرهنگی، بعضی به نام آدمها و بعضی به نام شهدا. شاید فکر کنید چه فرقی میکند اسم کوچه و خیابانی که در آن زندگی میکنید چه باشد. مهم این که وقتی قرار است به دوست یا آشنایی نشانی بدهید کارتان زودتر راه میافتد و طرف مقابل هم نشانی را راحتتر پیدا میکند، اما اسم هر کوچه و محلهای فقط یک نامگذاری ساده نیست.
خیلیها معتقدند اسم هر کوچه و خیابانی باید به آن بیاید؛ درست مثل اسم هر آدمی که میگویند باید به خودش بیاید. بعضی از کوچهها و خیابانهای یک شهر هم انگار سرگذشت دور و دراز چند نسل از اهالی یک محله و حتی یک منطقه را یدک میکشند. بعضیها آنقدر قدیمیاند که سابقه نامگذاریشان به چند دهه قبل بازمیگردد و این کوچهها با همین نام دهان به دهان چرخیده تا به اهالی امروز این کوچه رسیده. بعضیها هم نامشان امروزیتر است؛ شاید چند سالی بیشتر نیست که این نام برایشان انتخاب شده است. بعضی نامها آنقدر زیباست که نگاه هر رهگذری به آن بیفتد برای لحظاتی حس و حال خوبی پیدا میکند. کوچهها و خیابانها درست مثل فرزندان یک شهر هستند که هرکدامشان را به یک اسم باید صدا زد. کوچهها و خیابانهای شهر ما هر اسمی که داشته باشند تعلق خاطری برای اهالی آن بهوجود میآورد و بتدریج بخشی از هویت آدمهای آن محله میشود . به همین دلیل است که انتخاب اسم مناسب یا تغییر نامشان باید از روی حساب و کتاب باشد.
یک اسم، یک هویت
چندبار تاکنون برای رها شدن از شر ترافیک کلافهکننده محدوده خیابان کریمخان تهران به بنبست شانس پناه بردید و راه شانس را درست در همین بنبست به روی خودتان بسته دیدید؟
چند بار از پس همه بالا و پایینهای روزگار سر به خیابان زده و ناگهان در میان تمام کوچهها و خیابانهای دود گرفته تهران سر از کوچه خوشبختی درآوردهاید و آنوقت باورتان شده حتما خیلی خوشبختید که میان این همه خیابان و کوچه به خوشبختی رسیدهاید؟
چند تابستان هوس گلابی به سرتان زده و بیاختیار راهی کوچه گلابی شدید تا از تکدرخت روزهای دور این کوچه گلابی بچینید، اما به جای درخت پیر گلابی روزهای کودکیتان ساختمان سر به فلک کشیدهای را دیدهاید که درست جای همان درخت خاطرات شما روی زمین سبز شده است. اسامی در واقع حکم شناسنامه کوچهها، خیابانها و معابر هر شهری را دارند؛ بنابراین انتخاب نام مناسب برای کوچه و محله و خیابانهای یک شهر یکی از وظایف اصلی تصمیمگیرندگان این حوزه است؛ زیرا اسامی در معابر شهری باید نمایانگر سابقه تاریخی، فرهنگی و تمدن دینی یک شهر باشد. یعنی وقتی یک فرد غریبه وارد شهر میشود باید با در نظرگرفتن اینکه کمترین شناختی از آن شهر دارد، بتواند از روی اسامی خیابانها به پیشینه خیابانها و معابر آن مانند حوادث تاریخی و افتخارات مربوط به آن شهر پیببرد.
تولد کمیته نامگذاری معابر
براساس اطلاعات به دست آمده از کمیته نامگذاری معابر شورای شهر تهران تا پیش از انقلاب هیچ نگاه کارشناسی روی نامگذاری معابر وجود نداشته است، به این صورت که خیابانهای اصلی و میادین شهر به نام بزرگان مملکت نامیده میشد و انتخاب کوچهها و خیابانهای فرعی هم به عهده محلیها بود.در هر محله نیز اکثریت با هر گروهی که بود، نام کوچه هم از آن آنها بود؛ اگر اهالی کوچه گیلانی بودند، کوچه، کوچه گیلانیها بود یا خیلیها هم که زبلتر بودند بدون هیچ بهانهای نام پسرشان را روی کوچه میگذاشتند. کوچههای اردلان و آریا و آرشام، مرجان، نادر، شهرام و... هم نمونهای از همین عاقبتاندیشی و شاید هم نمایشی از خودخواهیهای پدران آن دوره بود که به دلیل موقعیت خاص مالی یا شغلیشان انتخاب اسم به نام یکی از اعضای خانواده برای محلهشان را حق خود می دانستند.به دلیل همین مشکلات و بی برنامگیهایی که بر انتخاب اسامی محلهها حاکم بود اعضای شورای شهر تهران سال 88 تصمیم گرفتند کمیتهای با عنوان کمیته نامگذاری معابر به تصویب رسانده وآن را در شورای شهر ایجاد کنند تا به این ترتیب بساط آشفتهبازاری که در نامگذاری محلهها تا آن سال اتفاق افتاده برچیده شده و از آن به بعد این تغییر نامها با دقت بیشتری انجام شود.
اما و اگرهای یک نامگذاری
بعضی کوچهها، بنبستها و خیابان های فرعی شهرمان تا همین چند سال پیش اسم مشخصی نداشتند و همه آنها را با نام کوچهها و خیابان های اطراف محدوده آن میشناختند تا اینکه اهالی به فکر میافتند که چرا کوچهشان نباید برای خودش اسم و رسمی داشته باشد و بنابراین تصمیم میگیرند نامی برای کوچهشان انتخاب کنند.اینکه اسم پیشنهادی اهالی محل چه می تواند باشد بهطور مثال اسامی گلها و پرندگان یا هر اسم دیگری. مهم این است که اسامی انتخابی جزو خط قرمزها نباشد و اصول اولیه یک اسم مناسب برای نامگذاری روی کوچه یا محلهای را داشته باشند. اسمی که انتخاب میشود باید ریشه زبان فارسی را داشته باشد و تلفظ آن هم برای مردم راحت و روان باشد. دیگر اینکه این اسم میتواند به شخصیتهای تاریخی یک سرزمین که به نحوی در آن خیابان نام و نشانی از خود به جا گذاشتهاند تعلق داشته باشد یا حتی میتواند به دلیل زندگی یکی از نخبگان محلی یا هنرمندان در آن محل انتخاب شود. البته اسامیای که نام و نشانی از طبیعت دارد نیز انتخاب مناسبی برای معابر محلی است.
حالا ممکن است این سوال پیش بیاید در انتخاب نام کوچه یا محله تا چه اندازه از اهالی نظرخواهی میشود؟
اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران شورای شهر تهران هرچند خود از اعضای کمیته نامگذاری نیست، اما از آنجا که همه پیشنهادهای تغییر نام باید در نهایت در صحن علنی شورای شهر مطرح و به تصویب اعضا برسد بخوبی در جریان ماجرای درخواستهای مطرح شده از سوی شهروندان در کمیته نامگذاری شورای شهر تهران است. وی تاکید میکند هرگونه تصمیمگیری درباره نامگذاری یک کوچه یا خیابان در محلهای از شهر قطعا با نظرخواهی از اهالی انجام خواهد شد.شاکری توضیح میدهد: سعی میکنیم از طریق نمایندههای اهالی آن محل که اکثرا از شورایاران و مورد تائید خود مردم هستند، با مردم و پیشنهاددهندگان به گفتوگو بنشینیم و در صورتی که نام پیشنهادی منافاتی با شرایط نامگذاری نداشته باشد آن اسم را تصویب کنیم، اما اگر به هر علت نام پیشنهادی دارای مشکل بود با بیان دلایل منطقی اهالی را با نظر خودمان همراه کنیم، نه اینکه یکطرفه و بدون در نظر گرفتن نظر آنها تصمیم خودمان را ابلاغ کنیم.
مراسمی برای تغییر نام یک محله
بعضی اسمها روی یک کوچه، یک خیابان یا میدان نوشته شده که معلوم نیست از ابتدا فلسفه تعیین این نام از کجا آمده است. اهالی هم چندان رغبتی به اینکه اسم کوچهشان این باشد، ندارند و دلشان میخواهد هر کاری میتوانند انجام دهند تا این اسم را تغییر دهند.
در مسیر نامگذاری قبل از هر چیز استشهادات محلی مد نظر است به طوری که پیش آمده در خیابانی اهالی محل با تغییر نام آن موافق نبودند، بنابراین کمیته نامگذاری تغییری در نام آن کوچه یا خیابان ایجاد نکرده است یا برعکس |
گاهی هم درخواست این تغییر نام، دلیل دیگری میتواند داشته باشد؛ مثلا اهالی یک محله میخواهند به جای اسم فعلی نام یکی از فرزندان خانواده شهیدی که سالهاست در آن محله زندگی میکند روی کوچهشان گذاشته شود. البته درخواست این تغییر نامها به هر دلیلی که باشد چون ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد به این سادگیها انجام نمیشود.
نام آن کوچه یا خیابان در حافظه جمعی محل ثبت شده و با وجود همه تغییرات باز همان نام قدیمی است که در ذهن اهالی به جا میماند. مهمتر از آن مشکلات پستی است که با هر تغییر نامی در معابر ممکن است به وجود بیاید، با این حال گاهی با وجود همه این مسائل درخواست مردم در اولویت قرار میگیرد، البته اگر از دیدگاه کارشناسی هم این درخواست منطقی به نظر برسد.
درخواست تغییر نام برای یک کوچه آنقدرها هم بیدردسر نیست، چون از زمانی که یک درخواست از سوی جمعی از معتمدان محله مطرح میشود تا زمانی که این تغییر نام بررسی شود و به تصویب برسد، باید روند خاصی طی شود.
شاکری درباره این روند توضیح میدهد: بعد از اعلام درخواست کتبی و ارائه مدارک، بازدید و استشهاد محلی لازم است که میتواند از سوی یکی از اعضای کمیته نامگذاری که در اکثر موارد از اعضای شورای شهر تهران است انجام شود. این کارشناس در محل حاضر میشود و پس از بررسی سوابق نام فعلی و نام پیشنهادی و همچنین دلایل تمایل اهالی به این تغییر نام ، نظر کارشناسی خود را در کمیته نامگذاری مطرح میکند.به گفته شاکری، نمایندگان زیادی از سازمان های مرتبط در کمیته نامگذاری حضور دارند؛ از اعضای شورای شهر که عضو کمیته نامگذاری شورا هستند گرفته تا نمایندگانی از شهرداری تهران، وزارت کشور، استانداری و بنیاد شهید.همچنین در جلسه کمیته نامگذاری علاوه بر نمایندگان سازمانهایی که به آن اشاره شد تعدادی از اهالی، اعضای شورایاری و نماینده مسجد محلهای که درخواست تغییر نام کوچه، خیابان یا میدانی در آن مطرح شده نیز حضور دارند تا در تصمیمگیری نهایی نظر آنها نیز لحاظ شود.در نهایت پس از تصویب اولیه در کمیته نامگذاری معابر، پیشنهاد تغییر نام و انتخاب نام جدید باید در صحن علنی شورای شهر بررسی و به تصویب برسد. شاکری همچنان به این نکته تاکید دارد که در مسیر نامگذاری قبل از هر چیز استشهادات محلی مد نظر است به طوری که بارها پیش آمده در خیابانی اهالی محل با تغییر نام آن موافق نبودند، بنابراین کمیته نامگذاری نظر آنها را در اولویت قرار داده و تغییری در نام آن معبر ایجاد نکرده است.
به گفته وی، البته با همه درخواستهای تغییر نام نیز موافقت نمیشود؛ به طور مثال مواردی بوده که اهالی محل درخواست تغییر نام فلان کوچه یا میدان را مطرح کردهاند، اما به دلیل اینکه نام فعلی یک نام شناخته شده و ماندگار بوده دلیلی برای موافقت با این تغییر نام دیده نشده است.
پروندههای روی هم چیدهشده در کمیته نامگذاری معابر شورای شهر تهران که منتظر بررسی و تصمیم اعضای این کمیته است از طرح ماهانه 20 تا 30 درخواست تغییر نام در کمیته نامگذاری معابر که از سوی اهالی محلهها یا نمایندگان آنها در شورایاریهای محله انجام شده حکایت دارد؛ درخواستهایی که ممکن است با بعضی موافقت شود و برخی نیز بدون تغییر بماند، اما اعضای حاضر در کمیته نامگذاری معابر شورای شهر تهران به اتفاق معتقدند فراوانی این پروندهها نمیتواند دلیلی باشد برای اینکه در مورد بررسی تغییر نامها کارشناسینشده تصمیمگیری کرد؛ چراکه اسم هر محله ، خیابان و میدانی در واقع شناسنامه آن است که پیوند جدانشدنی با اهالی آن دارد.
پوران محمدی / گروه جامعه
هر بار چیزی در گوش مادرش نجوا میکند و مادر فقط سر را به نشانه «نه» بالا میاندازد و او هر بار بعد از این حرکت مادر، با دستهای کوچکش چند مشت به پای مادر میکوبد، روی صندلی خودش را پهن و جمع میکند و دوباره از نو نجوایی در گوش مادر و ....
منشی صدا میکند، امیرعلی و او تنها با هزار ترفند نزد مشاور میرود و مادرش منتظر بازگشت او میماند.
سر صحبت را با گفتن این جمله که بچهداری کار سختی است، باز میکنم و او که انگار از رفتارهای فرزندش به ستوه آمده، حرفم را تایید میکند.
از علت حضور در این مرکز میگوید. نگرانی از تیکهای مدام فرزندش کلافهاش کرده و میگوید تیکهایش هر روز بیشتر میشود، مدتی چشمهایش را مرتب به هم میزد، مدتی بعد تیکی در ناحیه لب گرفته بود و اکنون یک ماه است که تیکهای شدید گردنی دارد.
وقتی گوشی تلفن همراه اعتیادآور میشود
این مادر می گوید: به دکتر مراجعه کردهام و آنها این مرکز مشاوره را معرفی کردهاند و اکنون پنج جلسه است که میآیم و میروم اما هنوز مشکلاتش حل نشده است.
او از اعتیاد فرزندش میگوید، اعتیاد به گوشی تلفن همراه و اینکه ساعتی بدون گوشی کلافه میشود و مدام غر میزند.
علت این همه وابستگی را پرسیدم، میگوید: من خیاطی میکنم و در پارکینگ خانه یک مزون دارم، امیرعلی از دوران شیرخوارگی یعنی وقتی هنوز سه چهار ماهه بود در این خیاطی کنار من بود.
سرم شلوغ بود و او هم کودکی بود بیقرار و مدام گریه میکرد. برای اینکه آرامش کنم به هر وسیلهای متوسل میشدم، وقتی کمکم توانست چیزی در دست بگیرد و صداها را تشخیص دهد، گوشی تلفن همراه خود را به دستش میدادم و او با صداهایی که از گوشی بلند میشد و نوری که در صفحه مانیتور طراحی کرده بودم، ساعتها سرگرم بود و تا گرسنه نمیشد، صدایی از او بلند نمیشد.
کمکم که بزرگتر شد، خودش وارد منوی گوشی میشد، آهنگ میگذاشت، عکس صفحه را عوض میکرد، شماره میگرفت و ...
هر چه بزرگتر میشد به گوشی بیشتر وابسته میشد تا جایی که وقتی روزهای تعطیل کنار پدرش میگذاشتمش و خود به پارکینگ میرفتم، فقط یک ربع نزد پدرش میماند و به خاطر گوشی سریع خودش را به من میرساند.
دیگر خودش بازی دانلود میکرد و وقتی یک کودک پنج ساله بود، از همه چیز گوشی سر در میآورد و ساعتها با گوشی مشغول بود و بازی میکرد.
امیرعلی اکنون شش ساله است، ابتدا فقط نگران تیکهایش بودم اما با صحبتهای مددکار و پزشک متوجه شدم که او تنها مشکل تیک ندارد، کج خلقیهایی دارد که از نگاه روانپزشک غیرعادی است، وزنش از حد نرمال بالاتر و چشمهایش ضعیف شده است.
میگفت: امیرعلی اکنون شش ساله است، ابتدا فقط نگران تیکهایش بودم و به همین دلیل به پزشک مراجعه کردم اما با صحبتهای مددکار و پزشک متوجه شدم که او تنها مشکل تیک ندارد، کج خلقیهایی دارد که از نگاه روانپزشک غیرعادی است، وزنش از حد نرمال بالاتر است، چشمهایش ضعیف شده و پرخاشگری در روحیه او بسیار دیده میشود.
حدود ۴۰ دقیقهای از نبود امیرعلی گذشته بود و مادرش بعد از درد دلهای طولانی حالا از شیرینکاریهای امیرعلی در دنیای مجازی میگفت.
بعد از امیرعلی نوبت من بود که حالا مصاحبه خود را با روانشناس این مرکز مشاوره تکمیل کنم.
مریم دهقان منشادی، یکی از روانشناسان مرکز مشاوره کودکان در مورد بازیهای رایانهای و مشکلاتی که برای کودکان ایجاد می کنند میگوید: بازیهای رایانهای اغلب بچههایی که درگیر آن هستند را منزوی و در عین حال پرخاشگر میکند زیرا آنها در شلوغی آن سوی تصویر، دنیای خلوت و بیهیاهو در این سوی تصویر را برای خود رقم زدهاند.
وی افزود: بچههایی که میزان درگیری آنها با بازیهای یارانهای بالاست، در دوران مدرسه حتی از نظر تحصیلی نیز افت بیشتری نسبت به بقیه بچهها دارند زیرا به رغم هوش سرشاری که اغلب از آن بهرهمند هستند، تمرکز ندارند و نداشتن تمرکز یکی از ویژگیهای بچههایی است که درگیر بازیهای رایانهای هستند.
بازیهای رایانهای خلاقیت را از کودکان سلب میکند
دهقان منشادی در مورد نبوغ و خلاقیت در این بچهها نیز بیان می کند: اینها اغلب کودکان خلاقی نیستند و در دنیای واقعی بسیار ضعیف هستند و در مواجهه با مشکلات بسیار بیحوصله و منفعل عمل میکنند و مدام با گریه و نق زدن از والدین خود درخواست کمک دارند.
وی عنوان می کند: اغلب کودکانی که وقت زیادی برای بازیهای رایانهای میگذارند، از نظر آداب اجتماعی از جایگاه خوبی برخوردار نیستند و حتی گاهی رفتارهای دور از نزاکت انجام میدهند که برای خانوادههای آنها رنجآور است؛ ضمن اینکه بسیاری از کودکان نیز در دنیای دیگری سیر میکنند و در پاسخ به سئوالهایی که از آنها میشود با جملات و کلمات پرت و بیربط و نامفهوم پاسخ میدهند.
وی افزود: البته این ویژگی منحصر به بچهها نیست و حتی اعتیاد به بازیهای رایانهای در بسیاری از بزرگترها نیز وجود دارد که البته بحث بازیها جدا از اعتیادی است که فضای مجازی و گروهها و شبکههای اجتماعی می آورد.
دهقان منشادی بیان می کند: در کودکان افت تحصیلی، چاقی، انزوا طلبی، نداشتن روحیه خلاق، پرخاشگری، خشونت و .... و در بزرگترها همه این مسائل به اضافه درگیریهای خانوادگی، عامل اعتیاد به بازیهای رایانهای است.
وی افزود: حتی اگر استفاده از این بازیها، اعتیادگونه هم نباشد، از آنجا که تحرک و شادابی بازیهای فیزیکی را ندارد، برای بچهها مشکلساز است زیرا کودکی دوران جنب و جوش و فعالیت است اما اکنون کمتر شاهد بازیهای جمعی و فردی در میان کودکان هستیم.
تیک، شایعترین عاملی است که کودکان را راهی مطب پزشکان میکند
دهقان منشادی تصریح می کند: یکی از شایعترین عللی که والدین فرزندان خود را به دلیل بروز آن نزد پزشک میآورند، تیکهای شدید در کودکان است یعنی بسیاری از والدین تا زمانی که علائم ظاهری آزار دهنده در فرزندانشان بروز نکند، نسبت به این موضوع واکنشی نشان نمیدهند.
وی ادامه می دهد: از آنجا که بازیهای رایانهای هیجان بالایی دارد و امکان تخلیه این هیجان در فضای واقعی وجود ندارد، این موضوع به تدریج در اندام بچهها بروز پیدا میکند.
دهقان منشادی تصریح می کند: عادیترین تیکی که بچهها و یا حتی بزرگترها درگیر آن میشوند، به هم زدن مدام پلکها، کج شدن گوشه لب به سمت چشم، حرکتهای مختلف گردن، پرش دست و پا و ... است که اگر درمان نشوند، ممکن است تا پایان عمر در بچهها باقی بماند.
وی با بیان اینکه البته تیک دلایل روانی متعددی دارد، عنوان می کند: شیوع چند برابری این مشکل در میان کودکان و نوجوانان به دلیل رواج بازیهای رایانهای است.
خانوادههای بیحوصلهای که به سرعت میخواهند از گریه، بهانهگیری و سر و صدای بچهها خلاص شوند، بیشترین افرادی هستند که فرزندان آنها در بازیهای رایانهای و افراط استفاده از آن دچار مشکلات جدی میشوند
دهقان منشادی می افزاید: خانوادههای بیحوصلهای که به سرعت میخواهند از گریه، بهانهگیری و سر و صدای بچهها خلاص شوند، بیشترین افرادی هستند که فرزندان آنها در بازیهای رایانهای و افراط استفاده از آن دچار مشکلات جدی میشوند.
اغلب خانوادهها علائم ظاهری را مورد توجه قرار میدهند به عنوان مثال تیک یا ضعیف شدن چشم اما کسی به انزوا، پرخاشگری و منفعل بودن این بچهها توجهی ندارد.
بازیهای فیزیکی و جمعی که زمانی در کوچههای شهر انجام میشد، روحیه تعامل، همبستگی، خلاقیت و ... را در بچهها زنده میکرد و اغلب آنها در دوستیابی و برقراری روابط اجتماعی انسانهای موفقی بودند اما کودکان امروز در دنیایی قدم میزنند که تنها همبازی آنها یک دستگاه با چند دکمه است و این امر مشکلات عدیدهای در دوران نوجوانی و جوانی آنها ایجاد میکند.
اینکه اغلب کودکان در دوران پیشدبستانی و مدرسه با مشکل حضور مواجه هستند و روزها و در مواردی ماهها والدین خود را معطل مدرسه رفتن خود میکنند، ریشه در همین انزواطلبیها دارد.
ردپای تکنولوژی بر چهره، روح و روان و فیزیک کودکان یک دهه اخیر کاملا هویداست و گرچه آنها هوش و ذکاوت بیشتری نسبت به نسل قبل خود دارند اما از آن به خوبی استفاده نشده و اغلب آنها کودکانی با ویژگیهایی کاملا متفاوت از نسل خود بار آمدهاند.
به طور قطع بیحوصلگی و پرمشغله بودن والدین و تسلیم سریع آنها در مقابل فرزندانشان نیز در ترویج بازیهای رایانهای در میان کودکان بیتاثیر نبوده است.
حاصل پیوند تکنولوژی و والدین پرمشغله، کودکان منزوی و پرخاشگر است
کوچههای بیهیاهو و کودکان پرخاشگر و منزوی، حاصل پیوند دنیای تکنولوژی با والدین ناآگاه و بیحوصله و پرمشغله است که به نظر میرسد اگر این روند اصلاح نشود، نه تنها خانوادههای فردا بلکه جامعه فردا درگیر مشکلات بسیاری خواهد بود.
همه این مسائل صرف نظر از مناسب بودن یا نبودن بازیهای موجود برای کودکان در ردهبندیهای مختلف سنی است که این موضوع خود جای پرداختن بسیاری دارد.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ بازیهای رایانهای
هر بار چیزی در گوش مادرش نجوا میکند و مادر فقط سر را به نشانه «نه» بالا میاندازد و او هر بار بعد از این حرکت مادر، با دستهای کوچکش چند مشت به پای مادر میکوبد، روی صندلی خودش را پهن و جمع میکند و دوباره از نو نجوایی در گوش مادر و ....
منشی صدا میکند، امیرعلی و او تنها با هزار ترفند نزد مشاور میرود و مادرش منتظر بازگشت او میماند.
سر صحبت را با گفتن این جمله که بچهداری کار سختی است، باز میکنم و او که انگار از رفتارهای فرزندش به ستوه آمده، حرفم را تایید میکند.
از علت حضور در این مرکز میگوید. نگرانی از تیکهای مدام فرزندش کلافهاش کرده و میگوید تیکهایش هر روز بیشتر میشود، مدتی چشمهایش را مرتب به هم میزد، مدتی بعد تیکی در ناحیه لب گرفته بود و اکنون یک ماه است که تیکهای شدید گردنی دارد.
وقتی گوشی تلفن همراه اعتیادآور میشود
این مادر می گوید: به دکتر مراجعه کردهام و آنها این مرکز مشاوره را معرفی کردهاند و اکنون پنج جلسه است که میآیم و میروم اما هنوز مشکلاتش حل نشده است.
او از اعتیاد فرزندش میگوید، اعتیاد به گوشی تلفن همراه و اینکه ساعتی بدون گوشی کلافه میشود و مدام غر میزند.
علت این همه وابستگی را پرسیدم، میگوید: من خیاطی میکنم و در پارکینگ خانه یک مزون دارم، امیرعلی از دوران شیرخوارگی یعنی وقتی هنوز سه چهار ماهه بود در این خیاطی کنار من بود.
سرم شلوغ بود و او هم کودکی بود بیقرار و مدام گریه میکرد. برای اینکه آرامش کنم به هر وسیلهای متوسل میشدم، وقتی کمکم توانست چیزی در دست بگیرد و صداها را تشخیص دهد، گوشی تلفن همراه خود را به دستش میدادم و او با صداهایی که از گوشی بلند میشد و نوری که در صفحه مانیتور طراحی کرده بودم، ساعتها سرگرم بود و تا گرسنه نمیشد، صدایی از او بلند نمیشد.
کمکم که بزرگتر شد، خودش وارد منوی گوشی میشد، آهنگ میگذاشت، عکس صفحه را عوض میکرد، شماره میگرفت و ...
هر چه بزرگتر میشد به گوشی بیشتر وابسته میشد تا جایی که وقتی روزهای تعطیل کنار پدرش میگذاشتمش و خود به پارکینگ میرفتم، فقط یک ربع نزد پدرش میماند و به خاطر گوشی سریع خودش را به من میرساند.
دیگر خودش بازی دانلود میکرد و وقتی یک کودک پنج ساله بود، از همه چیز گوشی سر در میآورد و ساعتها با گوشی مشغول بود و بازی میکرد.
امیرعلی اکنون شش ساله است، ابتدا فقط نگران تیکهایش بودم اما با صحبتهای مددکار و پزشک متوجه شدم که او تنها مشکل تیک ندارد، کج خلقیهایی دارد که از نگاه روانپزشک غیرعادی است، وزنش از حد نرمال بالاتر و چشمهایش ضعیف شده است.
میگفت: امیرعلی اکنون شش ساله است، ابتدا فقط نگران تیکهایش بودم و به همین دلیل به پزشک مراجعه کردم اما با صحبتهای مددکار و پزشک متوجه شدم که او تنها مشکل تیک ندارد، کج خلقیهایی دارد که از نگاه روانپزشک غیرعادی است، وزنش از حد نرمال بالاتر است، چشمهایش ضعیف شده و پرخاشگری در روحیه او بسیار دیده میشود.
حدود ۴۰ دقیقهای از نبود امیرعلی گذشته بود و مادرش بعد از درد دلهای طولانی حالا از شیرینکاریهای امیرعلی در دنیای مجازی میگفت.
بعد از امیرعلی نوبت من بود که حالا مصاحبه خود را با روانشناس این مرکز مشاوره تکمیل کنم.
مریم دهقان منشادی، یکی از روانشناسان مرکز مشاوره کودکان در مورد بازیهای رایانهای و مشکلاتی که برای کودکان ایجاد می کنند میگوید: بازیهای رایانهای اغلب بچههایی که درگیر آن هستند را منزوی و در عین حال پرخاشگر میکند زیرا آنها در شلوغی آن سوی تصویر، دنیای خلوت و بیهیاهو در این سوی تصویر را برای خود رقم زدهاند.
وی افزود: بچههایی که میزان درگیری آنها با بازیهای یارانهای بالاست، در دوران مدرسه حتی از نظر تحصیلی نیز افت بیشتری نسبت به بقیه بچهها دارند زیرا به رغم هوش سرشاری که اغلب از آن بهرهمند هستند، تمرکز ندارند و نداشتن تمرکز یکی از ویژگیهای بچههایی است که درگیر بازیهای رایانهای هستند.
بازیهای رایانهای خلاقیت را از کودکان سلب میکند
دهقان منشادی در مورد نبوغ و خلاقیت در این بچهها نیز بیان می کند: اینها اغلب کودکان خلاقی نیستند و در دنیای واقعی بسیار ضعیف هستند و در مواجهه با مشکلات بسیار بیحوصله و منفعل عمل میکنند و مدام با گریه و نق زدن از والدین خود درخواست کمک دارند.
وی عنوان می کند: اغلب کودکانی که وقت زیادی برای بازیهای رایانهای میگذارند، از نظر آداب اجتماعی از جایگاه خوبی برخوردار نیستند و حتی گاهی رفتارهای دور از نزاکت انجام میدهند که برای خانوادههای آنها رنجآور است؛ ضمن اینکه بسیاری از کودکان نیز در دنیای دیگری سیر میکنند و در پاسخ به سئوالهایی که از آنها میشود با جملات و کلمات پرت و بیربط و نامفهوم پاسخ میدهند.
وی افزود: البته این ویژگی منحصر به بچهها نیست و حتی اعتیاد به بازیهای رایانهای در بسیاری از بزرگترها نیز وجود دارد که البته بحث بازیها جدا از اعتیادی است که فضای مجازی و گروهها و شبکههای اجتماعی می آورد.
دهقان منشادی بیان می کند: در کودکان افت تحصیلی، چاقی، انزوا طلبی، نداشتن روحیه خلاق، پرخاشگری، خشونت و .... و در بزرگترها همه این مسائل به اضافه درگیریهای خانوادگی، عامل اعتیاد به بازیهای رایانهای است.
وی افزود: حتی اگر استفاده از این بازیها، اعتیادگونه هم نباشد، از آنجا که تحرک و شادابی بازیهای فیزیکی را ندارد، برای بچهها مشکلساز است زیرا کودکی دوران جنب و جوش و فعالیت است اما اکنون کمتر شاهد بازیهای جمعی و فردی در میان کودکان هستیم.
تیک، شایعترین عاملی است که کودکان را راهی مطب پزشکان میکند
دهقان منشادی تصریح می کند: یکی از شایعترین عللی که والدین فرزندان خود را به دلیل بروز آن نزد پزشک میآورند، تیکهای شدید در کودکان است یعنی بسیاری از والدین تا زمانی که علائم ظاهری آزار دهنده در فرزندانشان بروز نکند، نسبت به این موضوع واکنشی نشان نمیدهند.
وی ادامه می دهد: از آنجا که بازیهای رایانهای هیجان بالایی دارد و امکان تخلیه این هیجان در فضای واقعی وجود ندارد، این موضوع به تدریج در اندام بچهها بروز پیدا میکند.
دهقان منشادی تصریح می کند: عادیترین تیکی که بچهها و یا حتی بزرگترها درگیر آن میشوند، به هم زدن مدام پلکها، کج شدن گوشه لب به سمت چشم، حرکتهای مختلف گردن، پرش دست و پا و ... است که اگر درمان نشوند، ممکن است تا پایان عمر در بچهها باقی بماند.
وی با بیان اینکه البته تیک دلایل روانی متعددی دارد، عنوان می کند: شیوع چند برابری این مشکل در میان کودکان و نوجوانان به دلیل رواج بازیهای رایانهای است.
خانوادههای بیحوصلهای که به سرعت میخواهند از گریه، بهانهگیری و سر و صدای بچهها خلاص شوند، بیشترین افرادی هستند که فرزندان آنها در بازیهای رایانهای و افراط استفاده از آن دچار مشکلات جدی میشوند
دهقان منشادی می افزاید: خانوادههای بیحوصلهای که به سرعت میخواهند از گریه، بهانهگیری و سر و صدای بچهها خلاص شوند، بیشترین افرادی هستند که فرزندان آنها در بازیهای رایانهای و افراط استفاده از آن دچار مشکلات جدی میشوند.
اغلب خانوادهها علائم ظاهری را مورد توجه قرار میدهند به عنوان مثال تیک یا ضعیف شدن چشم اما کسی به انزوا، پرخاشگری و منفعل بودن این بچهها توجهی ندارد.
بازیهای فیزیکی و جمعی که زمانی در کوچههای شهر انجام میشد، روحیه تعامل، همبستگی، خلاقیت و ... را در بچهها زنده میکرد و اغلب آنها در دوستیابی و برقراری روابط اجتماعی انسانهای موفقی بودند اما کودکان امروز در دنیایی قدم میزنند که تنها همبازی آنها یک دستگاه با چند دکمه است و این امر مشکلات عدیدهای در دوران نوجوانی و جوانی آنها ایجاد میکند.
اینکه اغلب کودکان در دوران پیشدبستانی و مدرسه با مشکل حضور مواجه هستند و روزها و در مواردی ماهها والدین خود را معطل مدرسه رفتن خود میکنند، ریشه در همین انزواطلبیها دارد.
ردپای تکنولوژی بر چهره، روح و روان و فیزیک کودکان یک دهه اخیر کاملا هویداست و گرچه آنها هوش و ذکاوت بیشتری نسبت به نسل قبل خود دارند اما از آن به خوبی استفاده نشده و اغلب آنها کودکانی با ویژگیهایی کاملا متفاوت از نسل خود بار آمدهاند.
به طور قطع بیحوصلگی و پرمشغله بودن والدین و تسلیم سریع آنها در مقابل فرزندانشان نیز در ترویج بازیهای رایانهای در میان کودکان بیتاثیر نبوده است.
حاصل پیوند تکنولوژی و والدین پرمشغله، کودکان منزوی و پرخاشگر است
کوچههای بیهیاهو و کودکان پرخاشگر و منزوی، حاصل پیوند دنیای تکنولوژی با والدین ناآگاه و بیحوصله و پرمشغله است که به نظر میرسد اگر این روند اصلاح نشود، نه تنها خانوادههای فردا بلکه جامعه فردا درگیر مشکلات بسیاری خواهد بود.
همه این مسائل صرف نظر از مناسب بودن یا نبودن بازیهای موجود برای کودکان در ردهبندیهای مختلف سنی است که این موضوع خود جای پرداختن بسیاری دارد.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ بازیهای رایانهای