هفته نامه چلچراغ - بنفشه چراغی: از کافه ها و سنت کافه نشینی که چگونه در گذر زمان دستخوش تغییرات شده، سخن بسیار به میان آوردیم، بگذارید توجهتان را به وجهی مشترک میان عناوینی آشنا ولی در ظاهر بی ربط جلب کنم: «فرندز»، «نیمه شب در پاریس»، سریال «شهرزاد»، «سیمسون ها»، می شد مثال های بیشتری مطرح کرد، اما بهره هوشی شما حتما آن قدر هست که بدون گشتن به دنبال آن وجه شبه، از روی عنوان مطلب به قدر نسبت مورد نظر پی برده باشید؛ کافه ها.
منظور ارتباط کافه ها با سینما نیست، کافه ها بهانه اند برای شکل گیری دیالوگ ها و جریان های فکری. بی شک پاریس، بدون کافه هایش چنین سحرآمیز نمی شد. نه اگر خیابان های سنگ فرش شده اش، تنها مزین به آن بوتیک های از پی هم درآمده و آواره های هنرمند ولی «تنها» می بود. انگار راست است که هر شهری روایتی از تاریخ خود را به سان رازی نهان، تنها در گوش کافه هایش نجوا کرده است.
ورود زن ها آزاد!
کافه فلوریان، ونیز
فلوریان، واقع در ونیز به باور بسیاری از افراد، قدیمی ترین کافه اروپاست. این کافه که به سبک نوباروکی معماری شده است، برای اولین بار در دسامبر 1720 در میدان زیبای سنت مارک افتتاح شد. این کافه در ابتدا «آلا ونیزیا» به معنای به سلامتی ونیز، نام داشت. اما بعدتر به یاد صاحبش، فلوریانو فرانسسکونی، کافه فلوریان نام گرفت.
کافه فلوریان، قدیمی ترین کافه ایتالیا، اولین کافه ای بود که در قرن 18 برای زنان هم قهوه سرو می کرد. شاید از همین روست که از همان اولین روزهایش، پاتوق بزرگ ترین چهره های ابد و فرهنگ و هنر شد. گفته می شود هر بار که به این کافه می رفتی، امکان نداشته جاکومو کازانووا را آن جا نبینی. این کافه هم چنین پاتوق بزرگانی نظیر گوته، چارلز دیکنز، لرد بایرون، آمادئو مودیلیانی، مارسل پروست و ژان ژاک روسو بوده است.
بر در و دیوار این کافه، تابلوهایی از افرادی این چنین که این کافه را پاتوق روزگار خود کرده بودند، نصب شده است. گرچه یک فنجان قهوه در این کافه گران تمام می شود، اما مطمئن باشید به تاریخی که برایتان روایت می کند، می ارزد.
کافه سنترال، وین
کافه ورلت، پاریس
کافه ای کوچک و قدیمی که در سال 1880 بنا شد و به قهوه های تک دانه ای اش شهرت دارد. عجیب است که غالب کافه های مشهور در دنیا، شهرتشان را مدیون مشاهیری هستند که به آن جا رفت و آمدی ثابت داشته اند. اما کافه ورلت، مستقل از هر چهره ای، به کیفیت قهوه خاصی که تحویل مردم می دهد، شهره است. سالیان سال است که این کافه، کیک ها و سالاد میوه هایش را با همکاری با شیرینی پزی ای که در کنارش واقع شده است، تهیه می کند. این کافه در همه این سال ها توسط سه نسل متفاوت از خاندان یکسانی اداره شده است و اکنون توسط اریک دوچوسوی اداره می شود، گرچه او پیرو سنت خانوادگی، مدام برای به دست آوردن بهترین دانه های قهوه دنیا در سفر است.
کافه رگیو، نیویورک
این کافه در 1927، در نزدیکی دهکده گرینویچ واقع شده است. گفته می شود اولین کاپوچینو در کل آمریکا، در این کافه سرو شده است. صاحب اصلی و قدیمی این کافه، اولین بار رقمی نزدیک به 1000 دلار برای اولین ماشین کاپوچینویی که از ایتالیا صادر کرده بوده، می پردازد.
گفتنی است که این ماشین کماکان سرپاست، ولی از آن استفاده نمی کنند. کافه رگیو مملو از آثاری باستانی شامل نقاشی ها و عتیقه جاتی متعلق به قرن 16 میلادی است و سکانس هایی مهم از فیلم های بسیاری از جمله Serpico, Shaft, Inside, Liewyn Davis آن جا ساخته شده اند. اگر زمانی مشرف به این کافه شدید، یک فنجان کاپوچینو هم به نیابت از همه ما بنوشید.
کافه فرانهوبر، وین
این جا، کافه مورد علاقه و پاتوق موتزارت بوده است. طبق وب سایت خود این کافه، آخرین اجرای عمومی موتزارت در همین کافه در 4 مارس 1791 اتفاق افتاده است. این کافه طیف وسیعی از انواع قهوه ها را ارائه می دهد و در مقایسه با موارد نام برده قبلی، چندان هم قیمت هایش سر به فلک نمی کشند.
کافه پروکوپ، پاریس
هنوز هم قدیمی ترین کافه های دنیا را باید در پاریس جست و جو کرد. این کافه هم چنان بعد از 327 سال خدمت وفادارانه، سرپاست و پذیرای مشتری های خاص و اهل دل خودش. در قرن های 18 و 19 میلادی، این کافه مهم ترین مرکز ادبیات و فلسفه جهان برای محفل های خودمانی برزگان بوده است این کافه طی این سال بستری برای جریان های فکری مهم بوده است. این کافه طی این سال ها بستری برای جریان های فکری مهم بوده است و میزبان ثابت افرادی نظیر ژان پل مارا، ژرژ دانتون، روبسپیر، ناپلئون بناپارت، ویکتور هوگو، بنجامین فرانکلین و انوره دوبالزاک بوده است.
کافه لس دو ماگاس
این کافه هم پاریسی است و پاتوق همیشگی ژان پل سارتر و ارنست همینگوی بوده است. این کافه دنج و قدیمی، در طول حیاتش حتی پاتوق دیگرانی چون آلبر کامو، پابلو پیکاسو و برتلوت برشت هم بوده است. این همه نام های آشنا هر ذوقی را می جوشاند، انگار که سنت کافه نشینی در لس دو ماگاس، بتواند چشمه درونی هر نویسنده ای را به غلیان وا دارد.
این کافه اولین کافه پاریسی بوده که مشتریانش در فضای باز بیرونی اش می توانستند از نور صبحگاهی بهره ببرند. چنان چه خیلی هم دور از انتظار نیست، این کافه دیگر سرویسی به خوبی روزهای دور ارائه نمی دهد، اما همین که بتوانی بروی داخلش بنشینی، کتابی در دستت بگیری و بخوانی و تاریخ و مشاهیری را که آن جا به خود دیده است، جلوی چشمانت بیاوری، می بینی سرویس و کیفیت قهوه و این مسائل، آن قدرها هم مهم نیستند.
به گزارش جام جم آنلاین،در شرایطی که با فرا رسیدن نوروز بسیاری از افراد ساکن تهران راهی شهرهای مختلف می شوند این نکته از یاد می رود که خود تهران مکان های دیدنی بسیار زیادی دارد و شاید برخی نیز تهران را برای اقامت و گردش انتخاب کنند. به همین بهانه با نصرالله حدادی تهران شناس گپی زدیم تا 10 مکان دیدنی تهران را به گردشگران پیشنهاد کند. عید حتما سری به این مکان ها بزنید و از دیدن آنها لذت ببرید.
1.موزه تاریخ معاصر ایران
این موزه یکی از زیباترین موزه های شهر تهران است ، با مختصات دیدنی که در زیر زمین خانه سپهسالار قرار دارد که بخش مهمی از تاریخ ایران را به نمایش گذاشته است .موزه هنرهای معاصر مرکز فعالیتها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار میآید. این ساختمان تلفیقی از معماری مدرن و سنتی است. تندیسهایی زیبا و با ارزش از هنرمندان معاصر همچون هنری مور، آلبرتو جیاکومتی و پرویز تناولی فضای سبز اطراف را به پارک مجسمه بدل ساخته است.
2.مسجد سپهسالار
این مسجد بسیار زیبا در منطقه مرکزی شهر بنا شده است و در بین معماری هایی که در تهران وجود دارد دارای شاخصه هایی است که در مسائل دیگر کمتر میتوانیم ببینیم از جمله شبستان 44 ستون و هفت کاسه معلق که در نوع خودش بسیار بی نظیر است . از انواع مهم کاشی کاری در این بنا، کاشی هفت رنگ مُعَقلی، آجر لعابدار و کاشی معرق است که این نوع آخری به صورت اسلیمی، گره و برجسته در بنا بکار رفته است. کاشی کاری های مصور خشتی ـ رنگارنگ از مشخصات ممتاز تزئینات این بناست.
3.موزه هنرهای ملی
در حال حاضر این موزه مکانی برای بازدید علاقمندان از هنرهایی در رشتههای مینیاتور، تذهیب، خاتم، کاشیکاری، قالیبافی، پارچهبافی، زری دوزی مخمل بافی، میناکاری، قلمزنی و معرق است که توسط هنرمندان چیره دست ایرانی ساخته و پرداخته شدهاست.
4.موزه آبگینه
ساختمان موزه آبگینه به خودی خود میتواند برای علاقهمندان بسیار دیدنی باشد. سفالینههای عرضه شده در موزه را ظروف کتیبهدار متعلق به سدههای چهارم تا هفتم هجری تشکیل میدهد که در انواع زرین فام، مینایی، فیروزهای و لعابدار با پوشش گل سفید عرضه شده و روی این سفالینهها عموماً ضرب المثلها، دعاهای خیر، اشعار نظامی و فردوسی و اشعار عربی به چشم میخورد.موزه آبگینه به دلیل نحوه ساخت بنا و معماری، نورپردازی داخل تالارها و اشیای موجود در آنها، جزو یکی از پربینندهترین موزههای ایران است.موزه آبگینه و سفالینههای ایران در خیابان جمهوری، خیابان سی تیر تهران قرار دارد.
5.موزه کتابخانه ملک
این موزه برای علاقه مندان به سکه ، کتاب ، فرش ، تمبر بسیار مناسب است و از فضای بسیار دیدنی و سر سبزی برخوردار است.
در ساختمان فعلی کتابخانه ،موزه مجموعه ای با 6 سالن سکه ،آثار هنری ،تمبر ، قلمدان و فرش قرار گرفته است که در نوع خودش بسیار بی نظیر است .
6.امام زاده صالح
امامزاده صالح نام آرامگاهی در محله تجریش تهران است که جزء چند امامزاده ای است که همواره بیشترین زائر را به درگاه خود می خواند و دارای مکانی پر صلابت و بسیار زیبا است . بنای بقعه اصلی شامل ساختمان چهارگوش بزرگ و مستحکمی با دیوارهای قطور است که فضای درونی آن تقریباً ۶/۵ مترمربع مساحت دارد. وضع طاق نماها و معماری ساختمان و پوشش آن از معماری بناهای قرن هفتم و هشتم هجری است.
7. آتشکده آدریان
این آتشکده که در خیابان جموری قرار دارد تنها آتشکده شهر تهران است . دیوار بیرونی بنای آدریان با آجرکاری زیبا مزین شده و بالای درب ورودی چوبی آدریان، کتیبه ای با سنگ مرمر که در دست دو فرشته است، سال ساخت بنا در ذیل جمله «خشنوتره اهور همه مزدا ۱۲۸۶» را نشان می دهد. خشنوتره … به معنی «به خشنودی اهورا مزدا» است و معمولا در آغاز بیشتر نیایشهای زرتشتیان آمده است.
8. مجموعه سعد آباد
مجموعه سعد آباد با کاخ های متعددش را کمتر کسی ممکن است که نشناسد و میتوان به جرات گفت یکی از زیباترین مکان های گردشگری در تهران است. این مجموعه دارای کاخ های زیادی از جمله کاخ احمدشاهی ، کاخ اسود ، کاخ سفید ، کاخ شمس ، کاخ اشرف و... می باشد که در نوع خود بسیار زیبا و مجلل است .
این مجموعه در بخش دلانگیزی در شمال شهر تهران در کوهپایههای توچال و دره سرسبز دربند وجود دارد که مجموعه سعدآباد با یک میلیون و صد هزارمترمربع وسعت در این گستره قرار گرفته است.
9. موزه فرشچیان
این موزه آنقدر زیبا و دیدنی است که توجه هر فردی را به خودش جلب می کند فضایی زیبا که ترکیب رنگهای نقاشیها جلوهای خاص به آن بخشیدهاست. این موزه در واقع فضایی برای نمایش آثار استاد برای علاقمندان است که میتواند با مراجعه به این موزه از آن لذت ببرند.
10. گذر لوطی صالح
گذر لوطی صالح معروف ترین گذر قدیمی تهران است، که دارای قدمت و سابقۀ طولانی و بسیار زیبا است که دیدن آن خالی از لطف نیست . از مهمترین قهوه خانه های طهران که در این گذر واقع بودند می توان به قهوه خانه های ایلچی و دیگری قهوه خانۀ موجود در باغچه حیاط شاهی که به باغچه علی جان معروف بود، قابل ذکر می باشند. این گذر، روزگاری منطقه ای اشراف نشین بود به طوری که بسیاری از درباریان عهد قاجار نیز در این محله مستقر بودند.
بیتا نوروزی - جام جم آنلاین
بررسی سرپوش های مختلف اقوام ایرانی
مردمان ایران زمین در طول تاریخ، دو دستی کلاهشان را چسبیده اند تا کسی آن را برندارد؛ چه آن وقت که مردم مشهد، در اعتراض به کلاه برداری رضاخان، در مسجد گوهرشاد بانو تحصن کردند و در راه حفظ سرپوش شان جانشان را دادند و چه آن زمان که ناصر خان قشقایی بعد از سال ها تحمل رنج حبس و خانه نشینی، کلاه قشقایی را به عنوان نشان خودمختاری و هویت ایل به مردان قشقایی برگرداند. ایرانیان حتی با آمدن مدهای جورواجور البسه رنگارنگ از آن سوی آب ها و مرزها هم حواسشان از کلاهشان پرت نشد و دست از آن برنداشتند. ظاهراً قرار نیست ایرانیان به این راحتی ها دست از سرپوش های سنتی شان بردارند.تاج پارچه ای
«دستاورد امروز نشانه مرد شمرده می شود.» این، آن چیزی اســت که دیولافوا سیاح فرانسوی در ایران زمان قاجار دیده بود و کشف کرده بود. در گذشته نه چندان دور مردان در تمام نواحی ایران دستار به سر می بستند و اهالی هر ناحیه را می شد از رنگ دستارشان شناخت. این همه استقبال از این سربند پرپیچ و تاب که استفاده از آن تاقبل از ورود اسلام به ایران هیچ پیشینه ای در ایران نداشت نتیجه روایات و احادیثی بود که در آنها به سر کردن عمامه را سنت پیامبر اسلام (ص) دانسته بودند.کلاهی برای برداشتن
کلاهی که زنان ترکمن به سر دارند به جز اینکه نشان می دهد هر کدام از چه طایفه ای هستند، مجرد یا متأهل بودن آنها را نیز آشکار می کند. با این حساب، جوانان ذکور ترکمن حداقل به وقت انتخاب همسر تکلیف شان روشن اســت. این کلاه، سرپوشی گرد و ابریشمی اســت که تمام سطح آن را نخ های رنگی سوزن دوزی شده گرفته و عمرش به درازای دوران تجرد دختران ترکمن اســت. این کلاه ها که در نواحی ترکمن نشین «بوریک»، «طاقیه»، «طاخیه» یا «طاخیا» گفته می شود را روز عروسی از سر عروس بر می دارند و به جای آن کلاهی جدید می گذارند که اهالی طایفه «یموت» آن را «هاساوا» یا «خَساوِه» وطایفه «گوگلان» های ترکمن «توبّی» یا «توپپی» می گویندش.حرمت کلاه
کلاه بر سر مردان ایل بختیاری ابتدا راست و درست می ایستد اما به مرور زمان می لغزد و کج و کج تر می شود. کج سرگذاشتن کلاه، امتیازی اســت که به این راحتی ها نصیب مردان بختیاری نمی شود. در گذشته نه چندان دور، فقط خوانین بختیاری اجازه داشتند که کلاهشان را کج سربگذارند اما حالا این امتیاز به پهلوانان و بزرگان بختیاری هم داده می شود. در ایل بختیاری هیچ وقت کوچکتر حق ندارد جلوی بزرگتر کلاهش را کج سرکند. کج گذاشتن کلاه بر سر، در میان ایل بختیاری نشانه بزرگی و علو درجه اســت. شاید کج سردرکردن کلاه رسم غریبی به نظر برسد اما این رسمی اســت که در گذشته، میان ایرانیان طرفداران بسیاری داشته اســت، چنان که خواجه شیراز در دیوانش متذکر می شود که «نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست/ کلاهداری و آئین سروری داند.» ظاهراً کج گذاشتن کلاه رسمی قدیمی اســت که بختیاری ها و بعضی عشایر دیگر ایران اصرار دارند همچنان آن را به جا آورند. بختیاری ها از همان بچگی کلاه های نمدی گرد معروف و شناخته شان را بر سر می کنند و معمولاً کمتر کسی مردان اصیل بختیاری را در درازای عمر با عزتشان بدون کلاه می بیند. مردان بختیاری فقط در چند مورد معدود کلاه از سر می گیرند؛ به وقت خواب، زمان حضور بر سر مزار بزرگان بختیاری، در جنگ برای تحریک جنگاوران خودی، هنگام وساطت، به وقت قسم خوردن برای گرفتن انتقام خون به ناحق ریخته شده و یا هنگام در خواست چیزی از بزرگ ایل. این اصرار بختیاری ها بر همیشه سر کردن کلاه نمدی شان، رسمی پارسی اســت و یادگاری اســت از دوران فرمانروایی هخامنشیان.هویت یک ایل
شاید اگر در حبس، سرِ ناصرخان قشقایی- رئیس ایل قشقایی- بلاییرسم کلاه برداری
رضاخان پهلوی با طرح یکسان سازی لباس، به یکی از بزرگ ترین کلاه برداران تاریخ تبدیل شد. تا پیش از سال 1314 خورشیدی ایرانیان آزاد بودند که هر چه دلشان می خواست برسر بگذارند اما سفر رضاخان به عثمانی و دیدار با آتاترک که مدعی اصلاحات در سرزمین ترک زبانان عثمانی بود و سابقه کلاه برداری ازسر رعایای عثمانی را در کارنامه اش داشت، کار دست ایرانی ها داد. رضاخان که تصور می کرد پیشرفت کشور در برداشتن چادر از سرزنان و عوض کردن رخت و لباس ایرانی هاست، دست به کار شد. برداشتن کلاه سنتی از سر ایرانی ها را دولت «محمد علی فروغی» با برداشتن کلاه از سرکارمندان وزارت خارجه و گذاشتن کلاه لبه داری که کلاه فرنگی نام داشت، شروع کرد و کم کم کار بالا گرفت تا جایی که مأموران دولتی برای از بین بردن کلاه ایرانی ها حتی هنگام نماز، کلاه و عمامه ایرانی ها را از سرشان بر می داشتند. در نتیجه ای این کلاه برداری ها مردم معترض مشهد، به سرکردگی شیخ بهلول در مسجد گوهرشاد دور هم جمع شدند. اما «فتح الله پاکروان» استاندار وقت خراسان از مقامات بالادستش حکم تیر گرفت و دستور داد تا مردم را در صحن مسجد به خاک و خون بکشند. رضاخان در این راه، درست جا پای آتاترک گذاشته بود چرا که پس از ممنوعیت استفاده از کلاه در عثمانی، سر با کلاه بسیاری از ترکان بالای دار رفته بود. خشنونت رضاخان در برداشتن کلاوه و عمامه باعث شد ارزش آن بالا رود تا جایی که در دوران سخت به سر گذاشتن عمامه نشان کرامت و تشخص شده بود.هفته نامه چلچراغ - بنفشه چراغی: از کافه ها و سنت کافه نشینی که چگونه در گذر زمان دستخوش تغییرات شده، سخن بسیار به میان آوردیم، بگذارید توجهتان را به وجهی مشترک میان عناوینی آشنا ولی در ظاهر بی ربط جلب کنم: «فرندز»، «نیمه شب در پاریس»، سریال «شهرزاد»، «سیمسون ها»، می شد مثال های بیشتری مطرح کرد، اما بهره هوشی شما حتما آن قدر هست که بدون گشتن به دنبال آن وجه شبه، از روی عنوان مطلب به قدر نسبت مورد نظر پی برده باشید؛ کافه ها.
منظور ارتباط کافه ها با سینما نیست، کافه ها بهانه اند برای شکل گیری دیالوگ ها و جریان های فکری. بی شک پاریس، بدون کافه هایش چنین سحرآمیز نمی شد. نه اگر خیابان های سنگ فرش شده اش، تنها مزین به آن بوتیک های از پی هم درآمده و آواره های هنرمند ولی «تنها» می بود. انگار راست است که هر شهری روایتی از تاریخ خود را به سان رازی نهان، تنها در گوش کافه هایش نجوا کرده است.
ورود زن ها آزاد!
کافه فلوریان، ونیز
فلوریان، واقع در ونیز به باور بسیاری از افراد، قدیمی ترین کافه اروپاست. این کافه که به سبک نوباروکی معماری شده است، برای اولین بار در دسامبر 1720 در میدان زیبای سنت مارک افتتاح شد. این کافه در ابتدا «آلا ونیزیا» به معنای به سلامتی ونیز، نام داشت. اما بعدتر به یاد صاحبش، فلوریانو فرانسسکونی، کافه فلوریان نام گرفت.
کافه فلوریان، قدیمی ترین کافه ایتالیا، اولین کافه ای بود که در قرن 18 برای زنان هم قهوه سرو می کرد. شاید از همین روست که از همان اولین روزهایش، پاتوق بزرگ ترین چهره های ابد و فرهنگ و هنر شد. گفته می شود هر بار که به این کافه می رفتی، امکان نداشته جاکومو کازانووا را آن جا نبینی. این کافه هم چنین پاتوق بزرگانی نظیر گوته، چارلز دیکنز، لرد بایرون، آمادئو مودیلیانی، مارسل پروست و ژان ژاک روسو بوده است.
بر در و دیوار این کافه، تابلوهایی از افرادی این چنین که این کافه را پاتوق روزگار خود کرده بودند، نصب شده است. گرچه یک فنجان قهوه در این کافه گران تمام می شود، اما مطمئن باشید به تاریخی که برایتان روایت می کند، می ارزد.
کافه سنترال، وین
کافه ورلت، پاریس
کافه ای کوچک و قدیمی که در سال 1880 بنا شد و به قهوه های تک دانه ای اش شهرت دارد. عجیب است که غالب کافه های مشهور در دنیا، شهرتشان را مدیون مشاهیری هستند که به آن جا رفت و آمدی ثابت داشته اند. اما کافه ورلت، مستقل از هر چهره ای، به کیفیت قهوه خاصی که تحویل مردم می دهد، شهره است. سالیان سال است که این کافه، کیک ها و سالاد میوه هایش را با همکاری با شیرینی پزی ای که در کنارش واقع شده است، تهیه می کند. این کافه در همه این سال ها توسط سه نسل متفاوت از خاندان یکسانی اداره شده است و اکنون توسط اریک دوچوسوی اداره می شود، گرچه او پیرو سنت خانوادگی، مدام برای به دست آوردن بهترین دانه های قهوه دنیا در سفر است.
کافه رگیو، نیویورک
این کافه در 1927، در نزدیکی دهکده گرینویچ واقع شده است. گفته می شود اولین کاپوچینو در کل آمریکا، در این کافه سرو شده است. صاحب اصلی و قدیمی این کافه، اولین بار رقمی نزدیک به 1000 دلار برای اولین ماشین کاپوچینویی که از ایتالیا صادر کرده بوده، می پردازد.
گفتنی است که این ماشین کماکان سرپاست، ولی از آن استفاده نمی کنند. کافه رگیو مملو از آثاری باستانی شامل نقاشی ها و عتیقه جاتی متعلق به قرن 16 میلادی است و سکانس هایی مهم از فیلم های بسیاری از جمله Serpico, Shaft, Inside, Liewyn Davis آن جا ساخته شده اند. اگر زمانی مشرف به این کافه شدید، یک فنجان کاپوچینو هم به نیابت از همه ما بنوشید.
کافه فرانهوبر، وین
این جا، کافه مورد علاقه و پاتوق موتزارت بوده است. طبق وب سایت خود این کافه، آخرین اجرای عمومی موتزارت در همین کافه در 4 مارس 1791 اتفاق افتاده است. این کافه طیف وسیعی از انواع قهوه ها را ارائه می دهد و در مقایسه با موارد نام برده قبلی، چندان هم قیمت هایش سر به فلک نمی کشند.
کافه پروکوپ، پاریس
هنوز هم قدیمی ترین کافه های دنیا را باید در پاریس جست و جو کرد. این کافه هم چنان بعد از 327 سال خدمت وفادارانه، سرپاست و پذیرای مشتری های خاص و اهل دل خودش. در قرن های 18 و 19 میلادی، این کافه مهم ترین مرکز ادبیات و فلسفه جهان برای محفل های خودمانی برزگان بوده است این کافه طی این سال بستری برای جریان های فکری مهم بوده است. این کافه طی این سال ها بستری برای جریان های فکری مهم بوده است و میزبان ثابت افرادی نظیر ژان پل مارا، ژرژ دانتون، روبسپیر، ناپلئون بناپارت، ویکتور هوگو، بنجامین فرانکلین و انوره دوبالزاک بوده است.
کافه لس دو ماگاس
این کافه هم پاریسی است و پاتوق همیشگی ژان پل سارتر و ارنست همینگوی بوده است. این کافه دنج و قدیمی، در طول حیاتش حتی پاتوق دیگرانی چون آلبر کامو، پابلو پیکاسو و برتلوت برشت هم بوده است. این همه نام های آشنا هر ذوقی را می جوشاند، انگار که سنت کافه نشینی در لس دو ماگاس، بتواند چشمه درونی هر نویسنده ای را به غلیان وا دارد.
این کافه اولین کافه پاریسی بوده که مشتریانش در فضای باز بیرونی اش می توانستند از نور صبحگاهی بهره ببرند. چنان چه خیلی هم دور از انتظار نیست، این کافه دیگر سرویسی به خوبی روزهای دور ارائه نمی دهد، اما همین که بتوانی بروی داخلش بنشینی، کتابی در دستت بگیری و بخوانی و تاریخ و مشاهیری را که آن جا به خود دیده است، جلوی چشمانت بیاوری، می بینی سرویس و کیفیت قهوه و این مسائل، آن قدرها هم مهم نیستند.
خبرگزاری آریا - گوگل قصد دارد با استفاده از پروژه تانگو روز به روز استفاده از واقعیت افزوده را در زندگی انسان های قرن بیست و یکمی بیشتر کند. به همین منظور، گوگل قصد دارد با عقد قراردادهایی با موزه های مختلف جهان، تکنولوژی واقعیت افزوده را به محیط آن ها بیاورد و اطلاعات بیشتری در مورد آثار مختلف به واسطه دستگاه های مجهز به تانگو ارائه دهد.
یکی از این مکان های مورد بحث، موسسه هنر دیترویت است. بازدید کنندگان از این موسسه می توانند با درخواست یک Lenovo Phab 2 Pro (اولین تلفن هوشمند مجهز به تانگو)، با استفاده از تکنولوژی واقعیت افزوده اطلاعات کامل تری در مورد آن چه مشاهده می کنند به دست آورند.
به عنوان مثال می توانید با نزدیک تر کردن تلفن همراه خود به یک تابوت، مومیایی داخل آن را مشاهده کنید و اطلاعاتی در مورد دوران زندگی آن نیز به دست آورید. همچنین می توانید با استفاده از این روش نقش برجسته های آهکی را که پس از گذر زمان تنها بخش هایی از آن ها باقی مانده است را به صورت باز سازی شده و رنگی مشاهده کنید.
تمامی ویژگی های گفته شده از نقاط قوت تانگو و تجربه جذاب آن، سخن به میان می آورند. با این حال شاید ظاهر پلتفرم مذکور کمی آشنا به نظر برسد و کاربر را به یاد بازی Pokémon Go بیاندازد. با وجود اینکه ارائه این ایده برای موزه ها می تواند بسیار جذاب باشد، اما تجربه کلی واقعیت افزوده هنوز آنقدر کامل نشده است و توسعه دهندگان باید برای تولید ایده های نوین و تازه وقت بیشتری بگذارند.
دسترسی آسان کودکان و نوجوانان به تصاویر و فیلمهای غیراخلاقی سایتها، آمار روز افزون جرائم اینترنتی و... که در حال حاضر بسیاری از متخصصان علوم رفتاری و خانوادهها را به چالش کشانده است؛ بهانهای شد تا در این مقاله به این موضوع بپردازیم. مددکاران اجتماعی و آسیبشناسان معتقدند شرایط کنونی کشور به گونهای شده که همه افراد در خانه خود اینترنت داشته و زندگی مجازی به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی واقعی افراد شده است، و در این میان مادران و پدران نیز خوشحالاند که کودکان کم سن و سال آنها آنقدر به این تکنولوژی و اینترنت تسلط داشته و به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند.
استفاده بیش از اندازه از فضای مجازی در سالهای اخیر باعث از بین رفتن ارتباط حقیقی و انسانی میان افراد جامعه شده است. تنها تفریح برخی از کودکان و نوجوانان استفاده از اینترنت و وبگردی است. خواه ناخواه جذابیت شبکههای اجتماعی و سایتهای کنونی سبب گرایش آنها به این سمت شده است.
در ارتباط با تجربه موفق کشورهای اروپایی در تربیت کودکان و نوجوانان و ایجاد اوقات فراغت برای آنها در اروپا حتی کلاسهای استخر، ورزش، موزیک و غیره به طور رایگان در اختیار کودکان، نوجوانان و جوانان قرار میگیرد تا گرایش آنها به انحرافات اجتماعی به حداقل برسد، این در حالیست که تنها تفریح بسیاری از کودک، نوجوان و یا حتی جوان در جامعه ایرانی، تفریحات مجازی شده است.
بسیاری از دختران و پسران ما توانایی مالی استفاده از کلاسهای ورزشی و غیره را ندارند؛ لذا وجود موانع بسیار در زندگی واقعی باعث شده است که آنها به فضای مجازی گرایش افراطی پیدا کنند.
هر فردی حتی اگر سه روز بدون کار در خانه بماند هزاران فکر منفی به او هجوم میآورد و به انحراف کشیده خواهد شد. چطور انتظار میرود جوانی که هیچ مشغلهای ندارد به انحراف کشیده نشود؟
در حال حاضر در برخی مواقع حتی شاهد آن هستیم که نوجوانان در سن بلوغ استفاده و تماشای فیلمها و تصاویر غیراخلاقی را به عنوان یک «پز» و کلاس اجتماعی در میان همسالان خود میدانند؛ این عوامل نشان دهنده آنست که سیستم تربیتی ما در کشور به هم ریخته و هیچ برنامه ریزی مدونی برای آن وجود ندارد.
هیچ دولتی نمیتواند با راهکارهای مقابلهای مانع دیدن ماهواره، فیلمهای غیراخلاقی و غیره شود مگر آنکه آنقدر به جوانان امتیازات و امکانات دهد که فرد فرصت تماشای این گونه تصاویر و فیلمها را نداشته باشد. همچنین محدودیتهای قانونی، فیلترینگ سایتها و غیره هیچ تاثیری در این روند نداشته و نوجوان و جوانان را حریصتر کرده است. باید بدانیم هرچه جوان را از مسئلهای محدودتر کنیم بیشتر به سمت آن خواهد رفت.
جوانی که سالها در دانشگاه درس میخواند اما پس از فارغ التحصیلی شاهد آن است که از تواناییهای آن در کشور استفاده نمیشود، درس خواندن را بی معنی تلقی میکند. به این ترتیب در سایتها به دنبال محتواهای علمی نمیگردد و پاسخ به غرایز جنسی خود را در اولویت قرار میدهد تا بتواند حداقل از این طریق به لذت آنی برسد.
گران بودن ورزش در کشور:
زمانی که جوان مملو از افکار منفی اعم از بیکاری، عدم فرصتهای برابر، محرومیت و غیره باشد طبیعی است که به دنبال مسائلی برود که حداقل برای مدتی کوتاه وی را آرام ساخته و از فکر و خیال رها کند و برخی از جوانان ما برای رهایی از این افکار به سمت تصاویر و فیلمها رفته و عدهای به اعتیاد روی میآورند.
در حال حاضر در جامعه شاهد آن هستیم که شیشه و یا سایر مواد مخدر بسیار در دسترس بوده و آنقدر ارزان است که جوان به راحتی میتواند از آن استفاده کنند. جوانان برای رها شدن از قید و بند، فکر و خیال و رسیدن به یک آرامش لحظهای به این مسائل روی میآورند. وقتی در کشوری موبایل تنها وسیله تفریح شود نتیجه همان است که مشاهده میکنید.
برنامه ریزی، مشخص کردن اهداف، در دسترس قرار دادن ابراز مطلوب باعث میشود فرد کمتر به چنین مسائلی گرایش پیدا کند همچنان که نیاز است امید از دست رفته در جوانان را در کشور برای رسیدن به آیندهای خوب احیاء کنیم.
بسیاری از افراد هستند که دارای مدرک تحصیلی بالا بوده و در حال حاضر به علت بیکاری در مترو دستفروشی میکنند. اینها تجربههای ناموفقی هستند که وقتی یک نوجوان 15 ساله با آنها روبرو میشود به این نتیجه میرسد که درس خواندن و یا تلاش برای ساختن آیندهای بهتر بی معنا است و به این ترتیب تنها به سمت لذتهای آنی گرایش پیدا میکند.
امروز، به یکی از بوستان های تهران رفتیم که شاید برای اکثر پایتخت نشینان، مکانی ناشناخته باشد. پارکی که شما را به ۲۰۰ میلیون سال پیش می برد و برای عاشقان فیلم های علمی تخیلی، یادآور شاهکار ۱ میلیارد دلاری استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۳ میلادی (فیلم ژوراسیک) است.
با ما همراه باشید در گشتی در پارک ژوراسیک تهران. پیش از ادامه بحث، توجه شما را به گزارش پرس تی وی از دنیای دایناسورهای تهران جلب می کنیم.
از طرفی، پارک گردی، عاملی برای تقویت ظرفیت های جسم و روح و فاکتوری اثربخش برای انرژی مثبت ها به شمار می رود که می کوشند، شاد زیستن و مثبت اندیشی را به عنوان سبک زندگی و عادت روزانه تقویت کنند. پارک گردی، فعالیتی کم هزینه، آسان و جذاب است. چرا که در کلان شهرهای دود آلود شلوغ، تنها مکان هایی که می توان صدای پرنده ها را از نزدیک شنید و شاهد خنده و شادی کودکان بود، همین پارک های بزرگ و کوچک است.
در همین تهران می توانید در جاهایی، قایق سواری کرده، دوچرخه سواری های چند کیلومتری ارزان انجام داده و از مناظری لذت برد که شاید باورکردنش در این پایتخت، عجیب و باورنکردنی باشد. همین بوستان و دریاچه بزرگ خلیج فارس در غرب پایتخت، ظرفیت گردشگری فوق العاده ای به نظر می رسد که برای پاییز گردی های آخر هفته، مقصد هیجانی جالبی خواهد بود.
برای ساکنان شهرک غرب و سعادت آباد تهران، پارک های خوبی در چند سال اخیر با همت شهرداری تهران، طراحی و ساخته شده است که از آن جمله می توان به بوستان نهج البلاغه، بوستان جوانمردان ایران و پارک پرواز اشاره کرد. از سال ۱۳۹۳ به این سو نیز، بوستانی احداث شده است که یکی از پارک های خاص پایتخت را میتوان به آن اطلاق کرد.
ایران، یکی از کهن ترین مناطق جهان به شمار می رود که ردپای بسیاری از مخلوقات، در این منطقه ای که اکنون در آن زندگی میکنیم و به تاریخ ده هزار ساله مکتوبش می بالیم، مشاهده شده است. شاید هنوز هم افرادی باشند که دایناسورها را همچون اژدها، موجودی افسانه ای می پندارند!
اما به هر حال، دایناسورها، بخشی از تاریخ هستند که گذر زمان، انقراض آنها را سبب شد، انقراضی که اکنون، یوز ایرانی و بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری سرزمین رویایی ایران را به شدت تهدید می کند و شاید پارک هایی چون ژوراسیک تهران، یادآور اهمیت حفاظت از محیط زیست برای نسل امروز باشد.
دایناسورهای خیالی در سعادت آباد تهران
اما شاید برای شما جالب باشد که بدانید در خرداد ۹۵، ناخن یک دایناسور در کویر لوت ایران، کشف شد و مطالعات غیر رسمی نشان می دهد که فسیل یافته شده، ناخن سرپنجه یک دایناسور در اقلیم ایران باشد. البته این فقط بخشهایی از بدن دایناسور نیست که کویر لوت ایران را مشهور کرده است. پیدا شدن شهاب سنگ هایی که هر گرمش بین ۱۰ دلار تا ۴ هزار دلار قیمت گذاری شده، بخشی از پتانسیل های زمین شناسی این منطقه را بازگو می کند.
آبان ۹۳ بود که کارشناسان مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران طی مراحل نمونه برداری فسیل ها از نهشته های سازند نایبند در معدن پروده، ردپاهایی از تتراپودهای کوچک تریاس-ژوراسیک را کشف کردند. این ردپاها متعلق به ۲۰۳ میلیون سال پیش بود.
تصویر کشف قدیمی ترین ردپا مهره داران عصر دایناسورها در ایران
پارک ژوراسیک تهران، جاییست که شما می توانید دایناسورهای مصنوعی غول پیکر را که از گونه های مختلفی طراحی و ساخته شده اند، در فضای سه هکتاری مشاهده کرده و البته سلفی های جالبی با حیوانات غول پیکر بگیرید. سلفی هایی که می تواند برای عاشقان و معتادان شبکه های اجتماعی، لایک و فالو های بسیاری را به دلیل خاص بودن پس زمینه، به همراه داشته باشد.
چرا که قادر خواهند بود در یک پارک علمی تخیلی، به گردش پرداخته و با موجوداتی آشنا شوند که قبلاً در فیلم ها و کارتون ها و کتاب ها، درباره آنها اطلاعاتی بدست آورده و هیجگاه فرصت دیدار نزدیک با جسم غول پیکر این موجودات منقرض شده را پیدا نکرده اند.
شهرداری تهران اکنون این فرصت هیجانی را به کودکان و هر طیف سنی از مخاطبان بوستان گرد تهرانی می دهد و به نظر می رسد پارک ژوراسیک تهران، یکی از پارک های خیلی خاص پایتخت باشد که وجودش واقعاً احساس می شد.
موزه ای غیر رایگان و بدون سقف، که برای گردشگری علمی و طبیعت گردی کودکان و نوجوان غرب پایتخت، محیطی دل باز و جذاب است. جایی که شادی و قهقه کودکان که عاشق عکس گرفتن و سواری گرفتن از این حیوانات عجیب و غریب غول پیکر هستند، فضایی خنده دار و هیجانی را به تصویر می کشد که برای والدین آن ها نیز، خاطره انگیز است.
پارک ژوراسیک تهران، برای فیلم باز ها، می تواند تا حدودی یادآور لوکیشن های جذاب شاهکار اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۳ میلادی باشد. جایی که فیلمی با ۹۵ میلیون دلار سرمایه گذاری، توانست، بیش از ۱ میلیارد دلار فروش را در اکران جهانی به ارمغان آورده و توانایی این کارگردان شهیر هالیوود را به رخ علمی-تخیلی سازها در غرب بکشد.
پشت صحنه فیلم پارک ژوراسیک: اسپیلبرگ مشغول بررسی دایناسورها
فروش موفق دنیای ژوراسیک اسپیلبرگ سبب شد تا این فیلم نیز همچون ارباب حلقه ها، با سه گانه همراه شود و قسمت های دوم و سوم آن در سال های ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱ میلادی ساخته شود.
در این پارک، می توان با نحوه زندگی، خوراک و سبک ایستادن و استایل بدنی این حیوانات پیش از تاریخ، آشنا شد و البته همراهی این مجسمه ها با نور و صدا نیز، بر جذابیت های آن می افزاید. جذابیت هایی که برای دنیای شاد کودکان، فضای تخیلی جالبی را به ارمغان می آورد و به همین خاطر، گشت آخر هفته ای پاییزی خوب برای هموطنان تهرانی خواهد بود.
جالب است که در بخشی از پارک، تخم دایناسوری قرار گرفته که نحوه تولد نمادین دایناسورها را نیز به تصویر می کشد. برای همین، این پارک را باید علمی و تخیلی و جذاب برای این قشر سنی دانست.
این پارک، در محیط دل بازی طراحی و ساخته شده و نحوه قرارگیری دایناسورها به گونه ای است که می توان از بخشی از پارک وارد شده و همه ۲۸ نوع دایناسور را مشاهده کرد و حتی فرصت سواری گرفتن از آن برای کودکان نیز وجود دارد.
پارکینگ، بوفه و سرویس بهداشتی در این بوستان جذاب غرب پایتخت در دسترس علاقمندان است. البته در ضلع جنوبی پارک، کارگاه های آموزشی و فیلم و هم چنین استودیویی برای عکاسی اختصاصی با دایناسورها نیز تعبیه شده که می تواند برای علاقمندان به عکاسی، فرصت خوبی را میها کند.
از جمله دیگر امکانات این پارک علمی تخیلی، می توان به سینما سه بعدی و ژورا شاپ در این محدوده طبیعی اشاره کرد که به فروش محصولاتی با آرم و نشان دایناسورها اقدام می کند.
چگونه به دنیای دایناسورهای تهران برویم؟
نقشه پارک ژوراسیک تهران و مناطق گردشگری اطراف
این پارک، در انتهای بلوار پاکنژاد قرار گرفته که در آنجا، میدانی به نام میدان بهرود قرار دارد. بالای میدان بهرود، بلوار شقایق بوده که از این بلوار، می توان سر و کله دوستان عظیم الجثه ما قبل تاریخ را مشاهده کرد.
بنابراین برای سفر به این پارک جالب، از طریق اتوبان های همت و حکیم و حتی یادگار امام نیز می توان استفاده کرد و گردشگری آخر هفته ای جالب را با حیوانات ۲۰۰ میلیون سال پیش، به فهرست خاطره های پاییزی خود اضافه نمود.
این پارک، از جمله پارک های غیر رایگان اعلام شده که طبق مصوبه شورای شهر تهران، بهای استفاده از این پارک به ازای هر نفر، ۵ هزار تومان بوده و هزینه ۱۰۰۰ تومان برای پارکنیگ در سه ساعت اول تعیین شده است. بنابراین در گردش در این پارک، به این موضوع نیز توجه کنید.
۱- از کودکان خود بخواهید که از نوشتن و یا ضربه زدن به این ۲۸ گونه مجسمه متحرک دایناسورها پرهیز کنند.
۲- سعی کنید قبل از حرکت به سمت این پارک، کودکان خود را با دنیای دایناسورها آشنا کنید.
۳- امیدواریم شهرداری تهران، تابلوهای راهنمای فارسی و انگلیسی علمی بیشتری در این پارک نصب کند.
۴- با توجه به مشاهده گردشگران خارجی در این پارک در پاییز امسال، فروش نمادهایی از تهران با آرم پارک ارزشمند خواهد بود و در واقع یک تیر و دو نشان است.
۵- در بررسی میدانی مشاهده کردیم که تابلوهای کمی برای معرفی این پارک جالب در سعادت آباد و شهرک غرب نصب شده است. این موضوع در دستور کار سازمان زیباسازی و پارک های شهرداری تهران قرار بگیرد.
۶- بسیاری از کسانی که به برج میلاد تهران یا دریاچه مصنوعی خلیج فارس می آیند. دوست دارند با این پارک آشنا شوند و از این فرصت گردشگری استفاده کنند. اطلاع رسانی پارک، بیش از قبل گسترش یابد.
۷- فروش عروسک هایی کوچک استاندارد با هیبت دایناسورها، شاید اقتصاد گردشگری پارک ها را توسعه دهد.
۸- معرفی گسترده پارک های تهران به خصوص ژوراسیک در سامانه های دیجیتالی شهرداری تهران در دستور کار قرار بگیرد.
وبسایت روزیاتو - علی زمانی: ایرانگردی در همه فصل های سال به خصوص در پاییز، حس و حال خاصی دارد. پاییز، فصل هزار رنگ هزار نقش است و به همین خاطر، گردشگری پاییزی به واسطه این که طبیعت بکر ایران، هزار رنگ بر خود می گیرد، حال و هوای به خصوصی داشته و مخاطبان طبیعت گرد بسیاری دارد.
برای کسانی که عاشق طبیعت گردی، روستا گردی و گردشگری ورزشی هستند، پاییز نه گرمای تابستان و شلوغی آن دوران را دارد، نه سرمای طاقت فرسای زمستان و مشکلات رفت و آمد در جاده ها و مناطق جنگلی و کوهستانی کشور.
روزیاتو امروز شما را به یکی از مقصد های رویایی گردشگری پاییزی در ایران می برد. جایی در استان تاریخی و باستانی سمنان که به جنگل ابر شاهرود معروف است و همچون مازیچال و فیلبند، فرصت گردشگری در میان ابر ها را به گردشگران رمانتیک و عاشقان طبیعت گردی می دهد.
جنگل ابر پس از عبور از میان باغات باصفای بسطام و تحت تأثیر قرار گرفتن در فضای عرفانی قطبین عالم عرفان سلطان العارفین بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی که در ده قرن پیش گفته بود: "هر که در این سرای درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید” بر ورای رشته کوه های دور دست و در امتداد قله ۴ هزار متری شاهوار ابرهایی را مشاهده میکنی که گویی در چنگالهای تیز کوه گرفتار آمدهاند و جنگل رویایی ابر را نوید میدهند.
نمایی از بی نظیر ترین جنگل ایران و جهان با ۳ میلیون سال قدمت
چرا جنگل ابر؟
در اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی سمنان، جایی که طبیعت خشک و مرموز ریگ جن آن، آب و آبادی را به خاطره تبدیل می کند، دیدن ابر و جنگلی زیبا، آن هم به عنوان منحصر به فرد ترین جنگل ایران، از عجایب طبیعت رویایی و باور نکردنی ایران است. با جنگل ابر در سمنان می توان فهمید که چرا عنوان ایران باورنکردنی (Incredible Iran) شایسته این کهن دیار پر افتخار است.
گشتی در میان اقیانوس ابر ها در جنگل ابر ایران- افتخار سمنانی ها
جنگل ابر بخشی از یک میراث چند میلیون ساله است که بخشی از آن در سرزمین کهن پارس قرار گرفته است و اکنون ما ایرانی ها، میراث دار بخشی از طبیعت میلیون ها سال پیش در ایران هستیم و این افتخار میزبانی، به سمنانی ها و گلستانی ها رسیده است. شهرت این جنگل، شهرتی جهانی بوده و تصاویر و اطلاعات آن، در کتاب ها و مقالات معتبر بسیاری درج شده است.
کتاب جنگل های ایران: گنجینه ای از گذشته و یک امید برای آینده. نشر Springer 2008
جنگل ابر همان طور که از نامش پیداست، جنگلی پوشیده از ابر است و این اقیانوس سفید، در فضای یک جنگل مملو از پوشش های گیاهی متنوعی، فضای خیلی خاص را برای عاشقان طبیعت گردی و مهمانانش، به ارمغان می آورد. جایی که نمونه اش را نمی توان در این سطح در کشور مشاهده کرد.
تصویری از خانه های روستایی بر فراز جنگل ابر سمنان
جنگل ابر را باید یکی از زیبا ترین چشم انداز های طبیعی ایران دانست. مانند جاده حیران، جاده نور به چمستان، جاده اسالم به خلخال و مانند بهشت ازدیبهشت ایران(سوباتان)، زیبایی خیره کننده و منحصر به فردی دارد.
وقتی ابر ها، کوه ها را در آغوش خود می گیرند و چشم انداز های بی نظیری را خلق می کنند
یکی این که جنگل ابر، قسمتی از جنگل های باستانی هیرکانی بوده و گیاهانی دارویی خاصی در آن یافت می شود.
دوم این که حنگل ابر از قدیمی ترین و زیبا ترین جنگل های ایران با گونه های گیاهی و جانوری نادر است و گونه های مختلف گیاهی مانند سرخدار داشته که بیش از ۴ هزار سال قدمت دارد.
سوم این که تنها جنگل ایران که بیش از ۳ میلیون سال قدمت دارد، جنگل ابر شاهرود سمنان است و در واقع نگین انگشتری محیط زیست این استان به شمار می رود. این جنگل، تنها بخش باقی مانده از طبیعتی ۳ میلیون ساله بوده که صد ها هزار سال پیش، از غرب چین تا مدیترانه امتداد داشتند و امروزه تنها باریکه از ان میراث جهانی تحت عنوان ابر، برای ما ایرانی ها بر جای مانده است.
اگر از سمت شاهرود به سوی جنگل ابر بروید، از باغ های با صفای بسطام و مقبره بازیزید عبور می کنیم و به یکی از مناطق بهشتی بهشت ایران زمین می رسیم. جایی که ابر ها، شما را در محاصره خود داشته و چیزی جز زیبایی و حیرت، نمی بینید. مخصوصا در پاییز که هزار رنگ جنگل ابر را به تماشا خواهید نشست.
در جنگل ابر، از عصر تا نیمه های سب که هوا سرد می شود، ابر ها پایین می آید و سطح جنگل را فرا می گیرد. در این منطقه درختی مشهور به نام اورس وجود دارد. درختی با ریشه های بلند که روی زمین می خزد. جنگل ابر با این که در طبیعت خشک و بیایانی سمنان جای دارد، اما در واقع گویا دنیایی دیگر در سمنان است. تپه های پر شیب و مملو از درختان بلند قامت سبز، بخشی از ظرفیت های طبیعت گردی جنگل ابر به شمار می رود.
پیاده روی میان ابر ها، یکی از لذت بخش ترین کارهایی که طبیعت گرد های ایرانی خواهند داشت
در جنگل ابر، مراقب شیب های تند و پرتگاه ها به واسطه مه غلیظ باشید
اگر عاشق عکاسی هستید و دوربین خوبی هم در اختیار دارید، توصیه می کنیم که صبح زود به سمت جنگل ار رفته و به شکار لحظه ها بپردازید. صحنه های باور نکردنی فرا روی شما است که شاید تکرار شدنی نباشد.
نمایی از چشمه معروف جنگل ابر سمنان
دوچرخه سواری در جنگل ابر با دوچرخه های کوهستان، فرصتی تکرار نشدنی است
کمپینگ در دل جنگل، مهم ترین کاریست که می توان در جنگل ابر انجام داد. گروه های بسیاری را می توان در جنگل ابر مشاهده کرد که به قصد گذران چند روز به جنگل ابر آمده و با تجهیزات کامل، قصد جنگل نوردی چند روزه داشته و دوست دارند تا شب ها، در میان ابر ها بخوابند و صبح ها با آواز پرندگان این جنگل رویایی، از خواب بیدار شوند.
دیدن طلوع و غروب آفتاب در جنگل ابر، فرصتی بی نظیر است که شکارچیان لحظات (عکاسان) آن را به راحتی از دست نمی دهند.
یکی از کارهایی که می توان در جنگل ابر انجام داد، شناسایی گیاهان دارویی بوده که مخاطبان بسیار دارد و به دلیل قدمت این جنگل و پوشش گیاهی ان، انجام مطالعات مقدماتی پیش از سفر در این عرصه، توصیه می شود.
نوع گونه های گیاهی جنگل ابر به علت موقعیت جغرافیایی آن بسیار است . درختانی چون بلوط ، ممرز افرا ، شیردار ، توسکا ، آزاد داغداغان و گیاهان مرتعی مانند چوبک ، اسپرس ، دم روباهی ، آویشن و شبدر و … را میتوان در این جنگل مشاهده کرد .
اکوتن بودن منطقه در تنوع گونه های جانوری نیز موثر بوده و از گونه های مختلف جانوری می توان به خرس قهوه ای ، گرگ ، پلنگ ، خوک وحشی ، شغال ، روباه ، خرگوش کل و بز ، شوکا ، و از پرندگان کبک ، کبوتر جنگلی ، بلدرچین ، عقاب جنگلی ، کرکس ، شاهین ، فاخته ، قرقاول اشاره کرد.
پیاده روی در جنگل ابر در فصل پاییز، وقتی صدای خرد شدن برگ های رنگارنگ را زیر پایت می شنوی، دل انگیز تر از دیگر فصول سال است. زمینی که پوشیده از برگ خزان دیده بوده و بلوط هم در میان آن مشاهده می شود.
یکی از عوامل خاص بودن جنگل ابر را باید به پوشش گیاهی متنوع آن مرتبط دانست. طرح غنی سازی پوشش گیاهی این جنگل از سال ۱۳۷۰ در دستور کار قرار گرفت و و بیش از ۲۰۰ هزار هکتار از مناطق دامنه های شمالی کشور نهال کاری شد. گونه هایی از جمله بلوط، افراد، شیردارد، توسکا،اقاقیا، گلابی وحشی و ممرز، از جمله مواردی بودند که در این طرح مورد استفاده قرار گرفت.
یکی از برترین مقصد های پاییز گردی ایران،جنگل ابر سمنان است
هم چنین این ناحیه از حوالی آستارا در شمال غرب تا حوالی جنگل ابر در شرق ایران ادامه مییابد. جنگلهای هیرکانی به مجموعهای از جنگلها گفته میشود که پس از میلیون ها سال تکامل هم چنان گونههایی از خود را پس از عبور دوران یخبندان حفظ کرده و امروز درختان سوزنی، پهنبرگ و حتی درختچه های نیمه استوایی را در کنار یکدیگر رشد و نمو میبخشد که از این لحاظ در دنیا کمنظیر است.
جنگلهای هیرکانی که از دوران ژوراسیک بهجای ماندهاند، ۳.۷میلیون هکتار پوشش جنگلی ایران را تشکیل میدادهاند که هماکنون به ۱.۸میلیون هکتار تقلیل یافتهاند.
تصویری از کمپ های رنگارنگ در جنگل ابر
این جنگل از سطح دریا بالا بوده و در اکثر ایام سال، هوای سردی دارد. وجود چشمه سار های فراوان و پوشش جنگلی متنوع ، از جمله شاخصه های این جنگل است. میزان بارندگی در این منطقه تا ۵۰۰ میلی متر و متوسط حداکثر دما ۲۰ درجه سانتیگراد گزارش شده است. چشمه آلو چال و آب شرش از جمله چشمه های دایمی آن را شامل می شود.
برای سفر به جنگل ابر، توصیه های روزیاتویی زیر مطلوب است:
۱- تماشای جنگل ابر، بدون استفاده از راهنما و بلد های محلی،آن طور که تصور می کنید، لذت بخش نخواهد بود و به همین خاطر، بسیاری از موسسات گردشگری رسمی، تور گردشگری جنگل ابر را با حضور کارشناسان طبیعت گردی سمنان ترتیب داده تا فضای امن و پر اطلاعاتی را در اختیار مهمانان این جنگل چند میلیون ساله کشور قرار دهند.
از تصاویر رویایی جنگل ابر سمنان
۳- اگر به جنگل ابر رفتید، جاذبه های تاریخی و عرفانی اطراف نظیر قاره کوچک شاهرود مانند مجموعه تاریخی بسطامی و آرامگاه بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی از عرفای نامی ایران زمین را از دست ندهید. البته موزه شاهرود، کاروان سرای میان دشت، آرامگاه یمین فرو مدی و روستای تاریخی تنگه داستان مجن از جمله جاهایی است که گردشگری پاییزی اطراف جنگل ابر را لذت بخش تر می کند.
۴- جنگل ابر جایی نیست که شما بتوانید با خانواده و وسایل عادی و خودرو هایی که با ٖآن به شمال کشور می روید، به این منطقه پا بگذارید. وسایل خاص و راهنمای خاص و خودرو های خاصی برای تردد نیاز خواهد بود.
۵- اگر اهمل کمپ زدن هستید، لوازم کافی برای این سفر در نیمه دوم سال با نیمه نخست کمی تفاوت دارد و باید لوازم گرم کننده نیز در اختیار داشته باشید. غذاهایی که کم حجم و پر انرژی باشد، برای این سفر نیاز خواهد بود.
گروه های گردشگری پاییزی جنگل ابر، آخر هفته رویایی را برای شما به ارمغان می آورند
۷- جنگل ابر، جایی زیبا اما بسیار خطرناک برای گردشگران تازه وارد است. همراهی با راهنمایان را فراموش نکنید.
۸- همراه داشتن موبایل اینترنت دار مجهز به GPSپیشنهاد می شود.
۹- تابستان جنگل ابر، وصف ناشدنی است. هوای خنک و روح بخش آن، آبشار "آلوچال” و اطراق کردن بر بالای بلندیها در شب و به نظاره نشستن ماه و ستارگان و سوسوی چراغ های دور دست آبادی ها و تماشای منظره اقیانوس مه ، بی نظیر ترین تابستان ایران را تجربه خواهید کرد.
۱۰- برای اسکان در خانه های روستایی هیچ مشکلی نیست و از مهمان نوازی اهالی روستای زیبای ابر که در کنار جنگل آرمیده، بهره خواهی برد و اگر راهنما بخواهی و یا نان و آبی، حتماً تو را بر سفره ساده و بیریای خود مهمان میکنند.
اگر عاشق جنگل نوردی پاییزی در ایران هستید، جنگل فندوق لوی اردبیل، ناهارخوران و النگدره گلستان، ارسباران آذربایجان شرق را از دست ندهید که فرصتی بکر و خاطره انگیز خواهد بود.