به گزارش جام جم آنلاین، روابط عمومی سازمان غذا و دارو در اطلاعیهای فرآورده های غذایی روﻏﻦ زﯾﺘﻮن با نام تجاری KIRSAL محصول کشور ترکیه و ﻋﺴﻞ اﻋﻼ (Alaa) ﺧﻮاﻧﺴﺎر ، ﭘﺸﻤﮏ وﺣﺒﻮﺑﺎت اﻫﻮرا، ﻧﺎن ﺧﺮﻣﺎﯾﯽبا نام تجاری ﺛﺎﻣﻦ و رﻧﮓ ﺧﻮراﮐﯽ ﻣﻤﺘﺎز با نام تجاری ﺻﻤﯿﻢ را به دلیل نداشتن مجوزهای بهداشتی غیرمجاز و تقلبی معرفی کرد.
در این اطلاعیه همچنین محصولاتی چون ﻣﺮﺑﺎی ﻫﻮﯾﺞ ﺷﺮﮐﺖ ﺣﮑﺎک با نام تجاری ﻧﻮﺑﺮ، ﺑﺎﻣﯿﻪ ﺳﻨﺘﯽ ﻣﻬﺪی، ﻗﻨﺪ ﮐﻠﻮﺧﻪ با نام تجاری ﺟﺎم ﻧﻘﺪه، زردﭼﻮﺑﻪ با نام تجاری ﻣﻬﺴﺘﺎن، ﭘﻨﯿﺮ ﭘﯿﺘﺰا ﭘﺮﭼﺮب ﺷﺮﮐﺖ ﻓﺮآورده ﻫﺎی ﻟﺒﻨﯽ ﺧﺎور، ﮐﻨﺠﺪ ﻋﺴﻠﯽ با نام تجاری ﺳﺎﺟﯽ ﻋﺴﻠﯽ، ﭘﯿﺮاﺷﮑﯽ ودوﻧﺎت ﺷﺮﮐﺖ ﺻﻨﺎﯾﻊ ﻏﺬاﯾﯽ ﻣﻤﺘﺎز، ﭘﻨﯿﺮ ﺳﻔﯿﺪ ﻟﯿﻘﻮان 40 ﮔﻮﺳﻔﻨﺪی ﻣﺤﺮم زاده، ادوﯾﻪ ﺟﺎت ﺷﺮﮐﺖ اﺧﻮان ﭼﺎﺷﻨﯽ ﺳﺎز، ﭼﺎﺷﻨﯽ با نام تجاری ﭘﺎرﺳا به دلیل جعل مستندات مورد نظر اداره کل نظارت و ارزیابی فرآوردههای غذایی، آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو غیرمجاز شمرده می شوند.
روابط عمومی سازمان غذا و دارو در ادامه با اعلان اینکه این معرفی اسامی به قصد مبارزه با ارائه محصولات غیر مجاز در سطح عرضه صورت می گیرد؛ از افرادی که محصولات نامبرده را در مراکز فروش مشاهده میکنند خواست که معاونتهای غذا و داروی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور و نیروی انتظامی را مطلع سازند تا نسبت به جمعآوری آنها اقدام لازم را به عمل آورند.در پایان، شماره تلفن ۶۶۴۰۵۵۶۹ روابط عمومی سازمان جهت دریافت مشخصات مکانهای عرضه فرآوردههای غیرمجاز اعلام شده است
1. یک آخر هفته خوش یمن در لاس وگاس FedEx را نجات داد
در اوایل دهه 1970، تنها چند سال بعد از شکل گیری شرکت FedEx، این شرکت نوپا در تنگناهای شدید قرار داشت و در یک ماه یک میلیون دلار ضرر کرده بود. در آن وضعیت، به نظر می رسید آنها قادر نیستند تعهدات مالی خود را برآورده کنند. فِرد اسمیت، موسس این شرکت، بدون ترس از این مسئله امیدوار به پرواز به لاس وگاس بود، جایی که او در بازی Blachjac بیست و هفت هزار دلار برنده شده بود. با این پول شرکت نجات پیدا کرد و فرد اسمیت یک داستان استثنایی برای تعریف کردن داشت.
لامبورگینی در اصل یک شرکت تولیدکننده تراکتور بود. فروچیو لامبورگینی، مالک این شرکت، به اتومبیل های لوکس علاقمند بود به ویژه به فراری ها. در یک بازرسی عادی او پی برد که کلاچ اتومبیل فراری خود شکسته است و کشف کرد که کلاچ استفاده شده در این اتومبیل مشابه با تراکتورهای تولیدی خود است. وقتی او از انزو فراری، موسس شرکت فراری یک کلاچ جایگزین بهتر درخواست کرد، فراری درخواست او را رد کرد و به او گفت که تو یک تولیدکننده تراکتور هستی و هیچ چیز درباره خودروهای مسابقه ای نمی دانی. حدس می زنم ما همگی بدانیم که ماجرا به کجا ختم شد.
شرکت BMW در اصل به عنوان یک شرکت سازنده هواپیما شروع به کار کرد. بعد از این که آلمان در جنگ جهانی اول شکست خورد تمام شرکت های تولید کننده هواپیما مجبور شدند تولید خود را متوقف کنند، که یکی از شرایط پیمان صلح ورسای بود. با توجه به این که این شرکت با ورشکستگی مواجه بود به تولید موتورسیکلت روی آورد و بلافاصله بعد از آن در سال 1928 به تولید اتومبیل مبادرت ورزید. لوگوی کنونی آنها به احترام میراث هوانوردی آنها است.
در ابتدا کوکا کولا توسط جان پمبرتون ایجاد شد، یک سرهنگ مجروح از جنگ های داخلی آمریکا که به دنبال جایگزینی برای اعتیاد خود به مورفین بود. او در ابتدا آن را شراب کوکای فرانسوی نامید، که یک نوشیدنی نیرو بخش اعصاب بود. وقتی آتلانتا قانون ممنوعیت نوشیدن آن را در سال 1886 تصویب کرد، پمبرتون مجبور شد تا فرمول آن را دوباره بسازد تا در واقع یک محصول بدون الکل از نوشیدنی نیرو بخش خود تولید کند. او آن را نوشیدنی کوکا کولا نامید، نوشیدنی که ما همگی می شناسیم و دوست داریم.
لوگوی مک دونالد شاید بعد از کوکا کولا، یکی از شناخته شده ترین آرم های جهان است. حرف "M" برای مک دونالد است و بس. اما واقعیت این است که این لوگو از نام این شرکت الهام گرفته نشده است. معماری مغازه اولیه این شرکت دارای طاق های طلایی در هر طرف بود. صاحب مغازه آن را به این دلیل این گونه ساخته بود تا مردم بتوانند یک فروشگاه مک دونالد را از فاصله دور تشخیص دهند. بنابراین این شرکت در هنگام باز طراحی این لوگو از معماری نمادین این رستوان الهام گرفته است.
این شرکت که در ابتدا BRS (Blue Ribbon Sports) نامیده می شد، بعداً به نایک، الهه پیروزی بالدار یونانی، تغییر نام داد. نماد معروف " swoosh " که تاکنون لوگوی این شرکت بوده است، نشاندهنده بال ها و سرعت است.
اگرچه این می توانسته زیرکانه باشد، اما حقیقت چندان شاعرانه نیست. قابل قبول ترین فرضیه این است که میوه محبوب استیو جابز سیب بوده است. به همین دلیل است که اولین کامپیوتر این شرکت به نام سیب مکینتاش محبوب او نامگذاری شد. بله، این اولین لوگوی شرکت اپل بود.
یونایتد پارسل سرویس یا شرکت UPS شروع بسیار حقیرانه ای داشته است. در سال 1907 فردی 19 ساله به نام جیمز کِیسی این شرکت را با یک دوچرخه و 100 دلاری که از دوستش قرض گرفته بود تاسیس کرد. این نوجوان همچنین عنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت را نیز بر عهده داشت. اکنون این شرکت بزرگ ترین شرکت پستی دنیا است. این برای یک نوجوان با یک دوچرخه چندان بد نیست.
در این مورد داستان رایج عمومی واقعاً درست است. این عنوان در یک جلسه ایده پردازی توسط یک فرد پیشنهاد شد. دلیل آن چه بود؟ خوب، به این دلیل که آنها همگی تازه کار بودند و در هنگام شروع تجارت خود دوشیزه بودند.
در دهه 1920 برادران رادولف و آدولف آدی دِسلر یک شرکت موفق تولید کننده کفش به نام برادران دِسلر را اداره می کردند. اما در طول جنگ جهانی دوم به دلیل یک سوء تفاهم، اختلاف بین این دو برادر شکل گرفت.
بعدها، بعد از اوج گیری جنگ رادولف توسط سربازان آمریکایی دستگیر شد و به عضویت در شاخه نظامی Waffen SS متهم شد. رادولف مطمئن بود که برادرش در این موضوع نقش داشته است. سرانجام آن دو از هم جدا شدند، در حالی که رادولف شرکت Ruda که بعداً به Puma تغییر یافت و آدی شرکت Adidas را تاسیس کرد. این دو هرگز با هم آشتی نکردند. جالب این است که هردو در یک مقبره دفن شده اند ولی تا حد ممکن دور از یکدیگر!
1. یک آخر هفته خوش یمن در لاس وگاس FedEx را نجات داد
در اوایل دهه 1970، تنها چند سال بعد از شکل گیری شرکت FedEx، این شرکت نوپا در تنگناهای شدید قرار داشت و در یک ماه یک میلیون دلار ضرر کرده بود. در آن وضعیت، به نظر می رسید آنها قادر نیستند تعهدات مالی خود را برآورده کنند. فِرد اسمیت، موسس این شرکت، بدون ترس از این مسئله امیدوار به پرواز به لاس وگاس بود، جایی که او در بازی Blachjac بیست و هفت هزار دلار برنده شده بود. با این پول شرکت نجات پیدا کرد و فرد اسمیت یک داستان استثنایی برای تعریف کردن داشت.
لامبورگینی در اصل یک شرکت تولیدکننده تراکتور بود. فروچیو لامبورگینی، مالک این شرکت، به اتومبیل های لوکس علاقمند بود به ویژه به فراری ها. در یک بازرسی عادی او پی برد که کلاچ اتومبیل فراری خود شکسته است و کشف کرد که کلاچ استفاده شده در این اتومبیل مشابه با تراکتورهای تولیدی خود است. وقتی او از انزو فراری، موسس شرکت فراری یک کلاچ جایگزین بهتر درخواست کرد، فراری درخواست او را رد کرد و به او گفت که تو یک تولیدکننده تراکتور هستی و هیچ چیز درباره خودروهای مسابقه ای نمی دانی. حدس می زنم ما همگی بدانیم که ماجرا به کجا ختم شد.
شرکت BMW در اصل به عنوان یک شرکت سازنده هواپیما شروع به کار کرد. بعد از این که آلمان در جنگ جهانی اول شکست خورد تمام شرکت های تولید کننده هواپیما مجبور شدند تولید خود را متوقف کنند، که یکی از شرایط پیمان صلح ورسای بود. با توجه به این که این شرکت با ورشکستگی مواجه بود به تولید موتورسیکلت روی آورد و بلافاصله بعد از آن در سال 1928 به تولید اتومبیل مبادرت ورزید. لوگوی کنونی آنها به احترام میراث هوانوردی آنها است.
در ابتدا کوکا کولا توسط جان پمبرتون ایجاد شد، یک سرهنگ مجروح از جنگ های داخلی آمریکا که به دنبال جایگزینی برای اعتیاد خود به مورفین بود. او در ابتدا آن را شراب کوکای فرانسوی نامید، که یک نوشیدنی نیرو بخش اعصاب بود. وقتی آتلانتا قانون ممنوعیت نوشیدن آن را در سال 1886 تصویب کرد، پمبرتون مجبور شد تا فرمول آن را دوباره بسازد تا در واقع یک محصول بدون الکل از نوشیدنی نیرو بخش خود تولید کند. او آن را نوشیدنی کوکا کولا نامید، نوشیدنی که ما همگی می شناسیم و دوست داریم.
لوگوی مک دونالد شاید بعد از کوکا کولا، یکی از شناخته شده ترین آرم های جهان است. حرف "M" برای مک دونالد است و بس. اما واقعیت این است که این لوگو از نام این شرکت الهام گرفته نشده است. معماری مغازه اولیه این شرکت دارای طاق های طلایی در هر طرف بود. صاحب مغازه آن را به این دلیل این گونه ساخته بود تا مردم بتوانند یک فروشگاه مک دونالد را از فاصله دور تشخیص دهند. بنابراین این شرکت در هنگام باز طراحی این لوگو از معماری نمادین این رستوان الهام گرفته است.
این شرکت که در ابتدا BRS (Blue Ribbon Sports) نامیده می شد، بعداً به نایک، الهه پیروزی بالدار یونانی، تغییر نام داد. نماد معروف " swoosh " که تاکنون لوگوی این شرکت بوده است، نشاندهنده بال ها و سرعت است.
اگرچه این می توانسته زیرکانه باشد، اما حقیقت چندان شاعرانه نیست. قابل قبول ترین فرضیه این است که میوه محبوب استیو جابز سیب بوده است. به همین دلیل است که اولین کامپیوتر این شرکت به نام سیب مکینتاش محبوب او نامگذاری شد. بله، این اولین لوگوی شرکت اپل بود.
یونایتد پارسل سرویس یا شرکت UPS شروع بسیار حقیرانه ای داشته است. در سال 1907 فردی 19 ساله به نام جیمز کِیسی این شرکت را با یک دوچرخه و 100 دلاری که از دوستش قرض گرفته بود تاسیس کرد. این نوجوان همچنین عنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت را نیز بر عهده داشت. اکنون این شرکت بزرگ ترین شرکت پستی دنیا است. این برای یک نوجوان با یک دوچرخه چندان بد نیست.
در این مورد داستان رایج عمومی واقعاً درست است. این عنوان در یک جلسه ایده پردازی توسط یک فرد پیشنهاد شد. دلیل آن چه بود؟ خوب، به این دلیل که آنها همگی تازه کار بودند و در هنگام شروع تجارت خود دوشیزه بودند.
در دهه 1920 برادران رادولف و آدولف آدی دِسلر یک شرکت موفق تولید کننده کفش به نام برادران دِسلر را اداره می کردند. اما در طول جنگ جهانی دوم به دلیل یک سوء تفاهم اختلاف رو به رشد در بین این دو برادر گسترده تر شد.
بعدها، بعد از اوج گیری جنگ رادولف توسط سربازان آمریکایی دستگیر شد و به عضویت در شاخه نظامی Waffen SS متهم شد (اما اینگونه نبود). رادولف مطمئن بود که این کار برادرش است. آن دو از هم جدا شدند، در حالی که رادولف شرکت Ruda (که بعداً به Puma تغییر یافت) و آدی شرکت Adidas را تاسیس کرد. این دو هرگز با هم آشتی نکردند، اما در یک مقبر دفن شده اند ولی تا حد ممکن دور از همدیگر.
1. یک آخر هفته خوش یمن در لاس وگاس FedEx را نجات داد
در اوایل دهه 1970، تنها چند سال بعد از شکل گیری شرکت FedEx، این شرکت نوپا در تنگناهای شدید قرار داشت و در یک ماه یک میلیون دلار ضرر کرده بود. در آن وضعیت، به نظر می رسید آنها قادر نیستند تعهدات مالی خود را برآورده کنند. فِرد اسمیت، موسس این شرکت، بدون ترس از این مسئله امیدوار به پرواز به لاس وگاس بود، جایی که او در بازی Blachjac بیست و هفت هزار دلار برنده شده بود. با این پول شرکت نجات پیدا کرد و فرد اسمیت یک داستان استثنایی برای تعریف کردن داشت.
لامبورگینی در اصل یک شرکت تولیدکننده تراکتور بود. فروچیو لامبورگینی، مالک این شرکت، به اتومبیل های لوکس علاقمند بود به ویژه به فراری ها. در یک بازرسی عادی او پی برد که کلاچ اتومبیل فراری خود شکسته است و کشف کرد که کلاچ استفاده شده در این اتومبیل مشابه با تراکتورهای تولیدی خود است. وقتی او از انزو فراری، موسس شرکت فراری یک کلاچ جایگزین بهتر درخواست کرد، فراری درخواست او را رد کرد و به او گفت که تو یک تولیدکننده تراکتور هستی و هیچ چیز درباره خودروهای مسابقه ای نمی دانی. حدس می زنم ما همگی بدانیم که ماجرا به کجا ختم شد.
شرکت BMW در اصل به عنوان یک شرکت سازنده هواپیما شروع به کار کرد. بعد از این که آلمان در جنگ جهانی اول شکست خورد تمام شرکت های تولید کننده هواپیما مجبور شدند تولید خود را متوقف کنند، که یکی از شرایط پیمان صلح ورسای بود. با توجه به این که این شرکت با ورشکستگی مواجه بود به تولید موتورسیکلت روی آورد و بلافاصله بعد از آن در سال 1928 به تولید اتومبیل مبادرت ورزید. لوگوی کنونی آنها به احترام میراث هوانوردی آنها است.
در ابتدا کوکا کولا توسط جان پمبرتون ایجاد شد، یک سرهنگ مجروح از جنگ های داخلی آمریکا که به دنبال جایگزینی برای اعتیاد خود به مورفین بود. او در ابتدا آن را شراب کوکای فرانسوی نامید، که یک نوشیدنی نیرو بخش اعصاب بود. وقتی آتلانتا قانون ممنوعیت نوشیدن آن را در سال 1886 تصویب کرد، پمبرتون مجبور شد تا فرمول آن را دوباره بسازد تا در واقع یک محصول بدون الکل از نوشیدنی نیرو بخش خود تولید کند. او آن را نوشیدنی کوکا کولا نامید، نوشیدنی که ما همگی می شناسیم و دوست داریم.
لوگوی مک دونالد شاید بعد از کوکا کولا، یکی از شناخته شده ترین آرم های جهان است. حرف "M" برای مک دونالد است و بس. اما واقعیت این است که این لوگو از نام این شرکت الهام گرفته نشده است. معماری مغازه اولیه این شرکت دارای طاق های طلایی در هر طرف بود. صاحب مغازه آن را به این دلیل این گونه ساخته بود تا مردم بتوانند یک فروشگاه مک دونالد را از فاصله دور تشخیص دهند. بنابراین این شرکت در هنگام باز طراحی این لوگو از معماری نمادین این رستوان الهام گرفته است.
این شرکت که در ابتدا BRS (Blue Ribbon Sports) نامیده می شد، بعداً به نایک، الهه پیروزی بالدار یونانی، تغییر نام داد. نماد معروف " swoosh " که تاکنون لوگوی این شرکت بوده است، نشاندهنده بال ها و سرعت است.
اگرچه این می توانسته زیرکانه باشد، اما حقیقت چندان شاعرانه نیست. قابل قبول ترین فرضیه این است که میوه محبوب استیو جابز سیب بوده است. به همین دلیل است که اولین کامپیوتر این شرکت به نام سیب مکینتاش محبوب او نامگذاری شد. بله، این اولین لوگوی شرکت اپل بود.
یونایتد پارسل سرویس یا شرکت UPS شروع بسیار حقیرانه ای داشته است. در سال 1907 فردی 19 ساله به نام جیمز کِیسی این شرکت را با یک دوچرخه و 100 دلاری که از دوستش قرض گرفته بود تاسیس کرد. این نوجوان همچنین عنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت را نیز بر عهده داشت. اکنون این شرکت بزرگ ترین شرکت پستی دنیا است. این برای یک نوجوان با یک دوچرخه چندان بد نیست.
در این مورد داستان رایج عمومی واقعاً درست است. این عنوان در یک جلسه ایده پردازی توسط یک فرد پیشنهاد شد. دلیل آن چه بود؟ خوب، به این دلیل که آنها همگی تازه کار بودند و در هنگام شروع تجارت خود دوشیزه بودند.
در دهه 1920 برادران رادولف و آدولف آدی دِسلر یک شرکت موفق تولید کننده کفش به نام برادران دِسلر را اداره می کردند. اما در طول جنگ جهانی دوم به دلیل یک سوء تفاهم، اختلاف بین این دو برادر شکل گرفت.
بعدها، بعد از اوج گیری جنگ رادولف توسط سربازان آمریکایی دستگیر شد و به عضویت در شاخه نظامی Waffen SS متهم شد. رادولف مطمئن بود که برادرش در این موضوع نقش داشته است. سرانجام آن دو از هم جدا شدند، در حالی که رادولف شرکت Ruda که بعداً به Puma تغییر یافت و آدی شرکت Adidas را تاسیس کرد. این دو هرگز با هم آشتی نکردند. جالب این است که هردو در یک مقبره دفن شده اند ولی تا حد ممکن دور از یکدیگر!
1. یک آخر هفته خوش یمن در لاس وگاس FedEx را نجات داد
در اوایل دهه 1970، تنها چند سال بعد از شکل گیری شرکت FedEx، این شرکت نوپا در تنگناهای شدید قرار داشت و در یک ماه یک میلیون دلار ضرر کرده بود. در آن وضعیت، به نظر می رسید آنها قادر نیستند تعهدات مالی خود را برآورده کنند. فِرد اسمیت، موسس این شرکت، بدون ترس از این مسئله امیدوار به پرواز به لاس وگاس بود، جایی که او در بازی Blachjac بیست و هفت هزار دلار برنده شده بود. با این پول شرکت نجات پیدا کرد و فرد اسمیت یک داستان استثنایی برای تعریف کردن داشت.
لامبورگینی در اصل یک شرکت تولیدکننده تراکتور بود. فروچیو لامبورگینی، مالک این شرکت، به اتومبیل های لوکس علاقمند بود به ویژه به فراری ها. در یک بازرسی عادی او پی برد که کلاچ اتومبیل فراری خود شکسته است و کشف کرد که کلاچ استفاده شده در این اتومبیل مشابه با تراکتورهای تولیدی خود است. وقتی او از انزو فراری، موسس شرکت فراری یک کلاچ جایگزین بهتر درخواست کرد، فراری درخواست او را رد کرد و به او گفت که تو یک تولیدکننده تراکتور هستی و هیچ چیز درباره خودروهای مسابقه ای نمی دانی. حدس می زنم ما همگی بدانیم که ماجرا به کجا ختم شد.
شرکت BMW در اصل به عنوان یک شرکت سازنده هواپیما شروع به کار کرد. بعد از این که آلمان در جنگ جهانی اول شکست خورد تمام شرکت های تولید کننده هواپیما مجبور شدند تولید خود را متوقف کنند، که یکی از شرایط پیمان صلح ورسای بود. با توجه به این که این شرکت با ورشکستگی مواجه بود به تولید موتورسیکلت روی آورد و بلافاصله بعد از آن در سال 1928 به تولید اتومبیل مبادرت ورزید. لوگوی کنونی آنها به احترام میراث هوانوردی آنها است.
در ابتدا کوکا کولا توسط جان پمبرتون ایجاد شد، یک سرهنگ مجروح از جنگ های داخلی آمریکا که به دنبال جایگزینی برای اعتیاد خود به مورفین بود. او در ابتدا آن را شراب کوکای فرانسوی نامید، که یک نوشیدنی نیرو بخش اعصاب بود. وقتی آتلانتا قانون ممنوعیت نوشیدن آن را در سال 1886 تصویب کرد، پمبرتون مجبور شد تا فرمول آن را دوباره بسازد تا در واقع یک محصول بدون الکل از نوشیدنی نیرو بخش خود تولید کند. او آن را نوشیدنی کوکا کولا نامید، نوشیدنی که ما همگی می شناسیم و دوست داریم.
لوگوی مک دونالد شاید بعد از کوکا کولا، یکی از شناخته شده ترین آرم های جهان است. حرف "M" برای مک دونالد است و بس. اما واقعیت این است که این لوگو از نام این شرکت الهام گرفته نشده است. معماری مغازه اولیه این شرکت دارای طاق های طلایی در هر طرف بود. صاحب مغازه آن را به این دلیل این گونه ساخته بود تا مردم بتوانند یک فروشگاه مک دونالد را از فاصله دور تشخیص دهند. بنابراین این شرکت در هنگام باز طراحی این لوگو از معماری نمادین این رستوان الهام گرفته است.
این شرکت که در ابتدا BRS (Blue Ribbon Sports) نامیده می شد، بعداً به نایک، الهه پیروزی بالدار یونانی، تغییر نام داد. نماد معروف " swoosh " که تاکنون لوگوی این شرکت بوده است، نشاندهنده بال ها و سرعت است.
اگرچه این می توانسته زیرکانه باشد، اما حقیقت چندان شاعرانه نیست. قابل قبول ترین فرضیه این است که میوه محبوب استیو جابز سیب بوده است. به همین دلیل است که اولین کامپیوتر این شرکت به نام سیب مکینتاش محبوب او نامگذاری شد. بله، این اولین لوگوی شرکت اپل بود.
یونایتد پارسل سرویس یا شرکت UPS شروع بسیار حقیرانه ای داشته است. در سال 1907 فردی 19 ساله به نام جیمز کِیسی این شرکت را با یک دوچرخه و 100 دلاری که از دوستش قرض گرفته بود تاسیس کرد. این نوجوان همچنین عنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت را نیز بر عهده داشت. اکنون این شرکت بزرگ ترین شرکت پستی دنیا است. این برای یک نوجوان با یک دوچرخه چندان بد نیست.
در این مورد داستان رایج عمومی واقعاً درست است. این عنوان در یک جلسه ایده پردازی توسط یک فرد پیشنهاد شد. دلیل آن چه بود؟ خوب، به این دلیل که آنها همگی تازه کار بودند و در هنگام شروع تجارت خود دوشیزه بودند.
در دهه 1920 برادران رادولف و آدولف آدی دِسلر یک شرکت موفق تولید کننده کفش به نام برادران دِسلر را اداره می کردند. اما در طول جنگ جهانی دوم به دلیل یک سوء تفاهم اختلاف رو به رشد در بین این دو برادر گسترده تر شد.
بعدها، بعد از اوج گیری جنگ رادولف توسط سربازان آمریکایی دستگیر شد و به عضویت در شاخه نظامی Waffen SS متهم شد (اما اینگونه نبود). رادولف مطمئن بود که این کار برادرش است. آن دو از هم جدا شدند، در حالی که رادولف شرکت Ruda (که بعداً به Puma تغییر یافت) و آدی شرکت Adidas را تاسیس کرد. این دو هرگز با هم آشتی نکردند، اما در یک مقبر دفن شده اند ولی تا حد ممکن دور از همدیگر.