اسرار زندگی را میتوان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه (بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم کرد. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
۱ - در جلسات اول خواستگاری میتوانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بیاطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه میدانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بودهاید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر میکند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
۲ - گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما میتوانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کردهاید، او را از این اسرار مطلع سازید.
۳ - هرگز نباید از اشتباهات و لغزشهایی که در دوران مجردی انجام دادهاید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کردهاید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئلهای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شدهاید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
۴ - گفتن تمام جزئیات (عصبانیتهای موردی، بینظمیهای موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و...) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسههای شیطانی را فراهم میآورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمیشود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شدهای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشتهای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفتهاید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بیحرمتی به شمار میرود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.
۵ - از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم میزند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کردهاید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند، نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد.
۶ - اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتواناییهای آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
۷ - اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید. (پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده)
مهمترین تحولات جسمی و روحی در این دوران شکل می گیرد. دراین ایام، نوجوان و والدین شاهد تغییرات اساسی در ظاهر و روان نوجوان هستند. نوجوان درتلاش اســت تا بین تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند، هماهنگی ایجاد کند. گاهی اوقات طرد شدن از سوی اجتماع یا اطرافیان، می تواند سببب شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند.
تغییرات هورمونی، جسمی، تغییر نگرش نسبت به خود و اطرافیان، تلاش برای اثبات خود، رهایی از دوران کودکی از جمله مهمترین تغییرات دوران نوجوانی محسوب می شوند.
نحوه تربیت و پرورش نوجوان از دوران کودکی، در کسب مهارت های مواجهه با این دوران بسیار تاثیر گذار اســت. از طرفی محیط خانواده و مدرسه نیز می تواند بستر رشد روحی و عقلی نوجوان را فراهم کند؛ یا موجب سرخوردگی او شود. از آنجایی که تمام والدین خواهان موفقیت و پیشرفت فرزندان هستند، نحوه برقراری ارتباط با آنان بسیار حایز اهمیت اســت و می تواند نقش تعیین کننده ای در آینده آنان داشته باشد. در ادامه به چند نکته اساسی برای نحوه ارتباط با نوجوانان اشاره شده اســت:1)دستوری حرف نزنید.
سعی کنید مکالمه بین شما و نوجوان کاملا دو طرفه باشد. دستوری حرف زدن و دیکته کردن یکسری دستورالعمل ها، آن هم با صدای بلند، سبب می شود که نوجوان واکنش نشان دهد و حداقل در ظاهر بی اعتنا باشد. لحن صدای خود را آرام کنید و سعی کنید نوجوان را در بحث شرکت دهید. به نحوی برخورد کنید که نوجوان، شما را در مقابل خود نبیند و کاملا حس کند که در کنار او ایستاده اید. با نوجوانان با احترام برخورد کنید و آثار شگفت انگیز آن را مشاهده کنید.
2)هنگام برقراری ارتباط با نوجوان، تمام نکات مثبت او را درنظر داشته باشید و مدام گوشزد کنید.
این کار سبب رشد اعتماد به نفس و عزت نفس نوجوانان شده و نسبت به انجام کارهای خوب تشویق می شوند.
3)به نوجوان توهین نکنید.
توهین به طرف مقابل، در هر سنی باشد، سبب می شود که حرف های شما شنید نشود. یادمان باشد شنونده هر شخصی باشد، هرگز حق توهین ندارید.
4)نوجوان را با هم سن و سالانش مقایسه نکنید.
یادمان باشد رفتار و جایگاه امروز فرزند ما، نتیجه مستقیم تربیت و محیط خانوادگی اســت که ما برای او ترتیب داده ایم. مقایسه نوجوان با هم سن و سالانش سبب سرخوردگی می شود. هر شخص دارای ویژگی ها و امتیازات مخصوص به خود اســت که باید با بازگو کردن و مهم جلوه دادن آن، زمینه پرورش و رشد را فراهم کرد.
5)زمان مناسب برای صحبت کردن را پیدا کنید.
یادمان باشد هر زمانی برای صحبت کردن با نوجوان و گوشزد کردن نکات مهم کافی نیست. از قبل زمانی را با هماهنگی نوجوان درنظر بگیرید؛ حتی می توان نوجوان را به یک رستوران، کافی شاپ یا پارک دعوت کرد و پس از ایجاد یک فضای مناسب، شروع به صحبت کرد.
6)به تغذیه نوجوانان اهمیت دهید.نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی بسیار تحریک پزیر هستند و نسبت به تمام عوامل محیطی واکنش نشان می دهند. سعی کنید از طبخ غذاهای شیرین، چرب و پر ادویه تا حدامکان خودداری کنید. غذاهای سالم به ویژه میوه، سبزیجات، لبنیات کم چرب، گوشت سفید و آجیل توصیه شده اســت.
7)نوجوان را در تصمیم گیری ها شرکت دهید.
نظر خواستن از نوجوان سبب افزیش اعتماد به نفس و رشد هویت مستقل می شود.
8)از نصیحت های بی موقع پرهیز کنید.
یادمان باشد هر زمانی برای نصیحت مناسب نیست؛ تا زمانی که نوجوان آرام نشده باشد و پذیرای شنیدن نباشد، تمام حرف های ما بی اثر خواهد بود.
9)در ابتدا با همسرتان به اتحاد برسید.
یکی از مهمترین مشکلات والدین در تربیت صحیح فرزندان، یکسو نبودن تصمیمات اســت. اگر فرزندان و به ویژه نوجوانان شاهد دوگانگی نظرات شما باشند، به سختی می توانند اعتماد کنند و به ناچار مجبور به انتخاب یکی از طرفین هستند.
10)فرزندانتان را جلوی همدیگر یا بقیه هم سن و سالانشان تحقیر و سرزنش نکنید.
11) نوجوانان را برای شرکت در فعالیت های ورزشی و گروهی ترغیب و تشویق کنید.
12)به استقلال نوجوان احترام بگذارید.
13)با احترام به روابط اجتماعی نوجوانان، آنها را کاملا زیر نظر داشته باشید.
15)نوجوانان را در فضای مجازی تنها نگذارید و زمان استفاده از شبکه های اجتماعی را محدود کنید.
16)از مشاور مناسب کمک بگیرید.
17)مشکلات مالی و روابط والدین با یکدیگر به فرزندان ارتباطی ندارد.
18)از مشاجره پرهیز کنید و محیط خانه را آرام نگه دارید.
19)نوجوانان را از عواقب کارهای پرخطر آگاه سازید.
20)نوجوانان را نسبت به آینده بدبین نکنید.
21)خودتان را جای فرزندان قرار دهید.
22)دوران نوجوانی خود را فراموش نکنید.
23)نوجوانان مسئول برآورده کردن آرزوهای دست نیافته شما نیستند.
24)با نوجوانان صادق باشید.
وبسایت خلاقیت - محمدرضا محسنی: از من خواسته شده به این موضوع بپردازم که مسیر کارآفرینی چگونه اسـت و چه سختیهایی دارد و در واقع به تجربیاتی اشاره کنم که خودم در مسیر کارآفرینی با آنها روبهرو بودهام. نکتهای که در وهله اول خودنمایی میکند این اسـت که برای ورود هر فردی به بازار کار نمیتوان نسخه واحدی پیچید و گفت هر فردی باید از مسیری که من رفتهام یا دیگری پیموده اسـت، تبعیت کند. در عین حال باید این واقعیت را پذیرفت که الگوبرداری از کسانی که موفق شدهاند، میتواند در مسیر رسیدن به موفقیت بسیار موثر باشد.
الگوبرداری را هم اینگونه تعریف میکنم که اگر عملکردن به برخی نکات برای دیگری به خوبی جواب داده اسـت؛ پس اگر ما هم به این نکات به درستی عمل کنیم، در نهایت، جواب خوبی خواهیم گرفت. شاید خودم جزو کسانی بودهام که اعتقاد زیادی به مقوله الگوبرداری داشتهام.
مثلا زمانی که کتاب همسایه میلیونر نوشته دکتر توماس جی استنلی را خواندم، برایم برخی نکات آن جالب توجه آمد؛ از جمله اینکه این ثروتمندان چه مسیری را رفتهاند و چقدر طول کشیده اهدافشان به ثمر بنشیند و مهمتر اینکه چه سختیهایی را در این مسیر به جان خریدهاند. در مطالعات بعدیام حتی به این موضوع توجه کردم که اینان چگونه سخن میگویند.
این همان نکتهای بود که به خصوص آنتونی رابینز در کتاب توان بیپایان، بسیار به آن توجه کرده اسـت. رابینز در آن کتاب، الگوبرداری را حتی تا نوع نفسکشیدن هم پیش میبرد واین موضوع را به حیطه زبان بدن و نوع تصویرسازی از خود نیز میکشاند. در عین حال باید یادمان باشد که این الگوبرداری میتواند به صورت تیغی دولبه عمل کند و اگر هوشیاری خود را در انتخاب مواردی که برای ما در یک الگو جواب میدهند، به کار نبندیم، آن وقت شاید نتیجهای برعکس چیزی که میخواستهایم به دست آوریم.
بر اساس این دیدگاه معتقدم که شاید مسیر بعضیها برای رشد، مسیر استخدام باشد. چه کسی گفته اسـت که همه افراد یک جامعه میتوانند وارد تجارت شوند و کاروکسبی را برای خود راهاندازی کنند؟ خیلی از افراد طبیعتا لازم اسـت که مسیر استخدام را در پیش بگیرند.
ارزشآفرینی به جای کارآفرینی
در برابرِ چنین ذهنیتی، این دیدگاه را دنبال میکنم که آنچه برای جامعه امروز ما جواب میدهد، نه کارآفرینی، که ارزشآفرینیست. گاهی ممکن اسـت این ارزشآفرینی در قالب استخدام صورت گیرد و زمانی دیگر در حیطه خویشفرمایی و کارآفرینی بروز پیدا کند. ای کاش به جای کارآفرینی، موضوع ارزشآفرینی را دنبال کنیم و نیز این موضوع را پی بگیریم که هر کس در هر بخشی که حضور دارد چگونه اثرگذار باشد و چگونه به بهترین وجه ارزشی ارائه کند.
تور حمایتی
در بحث موفقیت در ارزشآفرینی یکی از مهمترین مسائلی که باید به آن توجه شود، گرفتن تور حمایتیست. این تور حمایتی اگر توانمندیهای خانواده ماست؛ پس چه بهتر که از آنها تور حمایتی بگیریم. در عین حال این تور حمایتی میتواند شامل عواملی نظیر دوستی موثر، تحصیلات یا بلدبودن تکنولوژی شود.
بر ماست که هر کدام از این عوامل را تبدیل به یک تور حمایتی برای موفقیت کنیم و البته پیش از آن باید بدانیم که قرار نیست این تورهای حمایتی، کار خاصی برای ما انجام دهند و صرفا قرار اسـت حمایتکننده ما باشند. در این بحث نیز همچنان این جمله میدرخشد که در حوزه موفقیت در کار، نباید روی قول هیچکس حساب کرد، اِلا خودمان. هرکدام از ما در طول زندگی کسانی را دیدهایم که پشتوانه حمایتی خوبی در خانواده داشتهاند یا از تحصیلات خوبی برخوردار بودهاند یا رانتی برای استخدام در مسیرشان قرار گرفته، اما موفق نشدهاند و بر عکس، کسانی هم بودهاند که هیچکدام از این عوامل را نداشتهاند و خیلی هم موفق شدهاند.
اینها را نوشتم تا به این نکته برسم که تور حمایتی جزو اصول لازم برای موفقیت نیست؛ ولی اگر ما از هر کدام از این تورهای حمایتی برخوردار باشیم، آن وقت میتوانیم به عنوان یک تسریعکننده در مسیر کامیابیمان از آنها استفاده کنیم. در تور حمایتی، ابتدا بررسی میکنیم تا متوجه شویم برای رسیدنمان به موفقیت به چه نوع حمایتها یا ادوات یا منابعی نیاز داریم. زمانی که من کارم را شروع کردم، نیازمند حمایت خانوادهام بودم.
حمایتهایی از این جنس که همسر، برادر و بقیه اعضای خانواده همدلی کنند و اجازه دهند در ابتدای کارم روزانه ۱۶ساعت کار کنم. اگر این حمایت از طرف آنها صورت نمیگرفت و اینگونه میشد که فقط منافع خودشان را در نظر میگرفتند، آن وقت اتفاقی که من برای موفقیت به آن نیاز داشتم، به وجود نمیآمد.
تور حمایتی خانواده جنبه دیگری هم دارد که با عنوان کمکهای مالی آنها مطرح میشود. من خودم خانوادهای نداشتهام که بتوانند در مسیر کاریام و در جهت رشد کارم به من کمک مالی کنند، ولی اگر شخصی خانوادهای دارد که میتواند برای بودجه ایجاد یک کاروکسب روی آنها حساب کند، لازم اسـت که از آنها حمایت لازم را در زمینه مالی دریافت کند. منتها نه حمایتی را که در آن خانواده تزریقکننده منابع مالی برای شروع یک کاروکسب یا اداره آن باشد.
این کمک میتواند در قالب یک سرمایهگذاری صورت گیرد که در ازای رشد کاروکسب نه تنها اصل سرمایه بازپس داده شود که مبلغی سود هم در مقابل رشد و رونق کاروکسب برای سرمایهگذاران (که اینجا خانواده هستند)، در نظر گرفته شود. در واقع تور حمایتی ما در اغلب موارد باید امری روشن باشد که هم حدود آن مشخص شود، هم تعهد و انگیزهای برای فعالیت بیشتر روی کاروکسب به وجود آورد.
مهمترین تحولات جسمی و روحی در این دوران شکل می گیرد. دراین ایام، نوجوان و والدین شاهد تغییرات اساسی در ظاهر و روان نوجوان هستند. نوجوان درتلاش اســت تا بین تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند، هماهنگی ایجاد کند. گاهی اوقات طرد شدن از سوی اجتماع یا اطرافیان، می تواند سببب شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند.
تغییرات هورمونی، جسمی، تغییر نگرش نسبت به خود و اطرافیان، تلاش برای اثبات خود، رهایی از دوران کودکی از جمله مهمترین تغییرات دوران نوجوانی محسوب می شوند.
نحوه تربیت و پرورش نوجوان از دوران کودکی، در کسب مهارت های مواجهه با این دوران بسیار تاثیر گذار اســت. از طرفی محیط خانواده و مدرسه نیز می تواند بستر رشد روحی و عقلی نوجوان را فراهم کند؛ یا موجب سرخوردگی او شود. از آنجایی که تمام والدین خواهان موفقیت و پیشرفت فرزندان هستند، نحوه برقراری ارتباط با آنان بسیار حایز اهمیت اســت و می تواند نقش تعیین کننده ای در آینده آنان داشته باشد. در ادامه به چند نکته اساسی برای نحوه ارتباط با نوجوانان اشاره شده اســت:1)دستوری حرف نزنید.
سعی کنید مکالمه بین شما و نوجوان کاملا دو طرفه باشد. دستوری حرف زدن و دیکته کردن یکسری دستورالعمل ها، آن هم با صدای بلند، سبب می شود که نوجوان واکنش نشان دهد و حداقل در ظاهر بی اعتنا باشد. لحن صدای خود را آرام کنید و سعی کنید نوجوان را در بحث شرکت دهید. به نحوی برخورد کنید که نوجوان، شما را در مقابل خود نبیند و کاملا حس کند که در کنار او ایستاده اید. با نوجوانان با احترام برخورد کنید و آثار شگفت انگیز آن را مشاهده کنید.
2)هنگام برقراری ارتباط با نوجوان، تمام نکات مثبت او را درنظر داشته باشید و مدام گوشزد کنید.
این کار سبب رشد اعتماد به نفس و عزت نفس نوجوانان شده و نسبت به انجام کارهای خوب تشویق می شوند.
3)به نوجوان توهین نکنید.
توهین به طرف مقابل، در هر سنی باشد، سبب می شود که حرف های شما شنید نشود. یادمان باشد شنونده هر شخصی باشد، هرگز حق توهین ندارید.
4)نوجوان را با هم سن و سالانش مقایسه نکنید.
یادمان باشد رفتار و جایگاه امروز فرزند ما، نتیجه مستقیم تربیت و محیط خانوادگی اســت که ما برای او ترتیب داده ایم. مقایسه نوجوان با هم سن و سالانش سبب سرخوردگی می شود. هر شخص دارای ویژگی ها و امتیازات مخصوص به خود اســت که باید با بازگو کردن و مهم جلوه دادن آن، زمینه پرورش و رشد را فراهم کرد.
5)زمان مناسب برای صحبت کردن را پیدا کنید.
یادمان باشد هر زمانی برای صحبت کردن با نوجوان و گوشزد کردن نکات مهم کافی نیست. از قبل زمانی را با هماهنگی نوجوان درنظر بگیرید؛ حتی می توان نوجوان را به یک رستوران، کافی شاپ یا پارک دعوت کرد و پس از ایجاد یک فضای مناسب، شروع به صحبت کرد.
6)به تغذیه نوجوانان اهمیت دهید.نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی بسیار تحریک پزیر هستند و نسبت به تمام عوامل محیطی واکنش نشان می دهند. سعی کنید از طبخ غذاهای شیرین، چرب و پر ادویه تا حدامکان خودداری کنید. غذاهای سالم به ویژه میوه، سبزیجات، لبنیات کم چرب، گوشت سفید و آجیل توصیه شده اســت.
7)نوجوان را در تصمیم گیری ها شرکت دهید.
نظر خواستن از نوجوان سبب افزیش اعتماد به نفس و رشد هویت مستقل می شود.
8)از نصیحت های بی موقع پرهیز کنید.
یادمان باشد هر زمانی برای نصیحت مناسب نیست؛ تا زمانی که نوجوان آرام نشده باشد و پذیرای شنیدن نباشد، تمام حرف های ما بی اثر خواهد بود.
9)در ابتدا با همسرتان به اتحاد برسید.
یکی از مهمترین مشکلات والدین در تربیت صحیح فرزندان، یکسو نبودن تصمیمات اســت. اگر فرزندان و به ویژه نوجوانان شاهد دوگانگی نظرات شما باشند، به سختی می توانند اعتماد کنند و به ناچار مجبور به انتخاب یکی از طرفین هستند.
10)فرزندانتان را جلوی همدیگر یا بقیه هم سن و سالانشان تحقیر و سرزنش نکنید.
11) نوجوانان را برای شرکت در فعالیت های ورزشی و گروهی ترغیب و تشویق کنید.
12)به استقلال نوجوان احترام بگذارید.
13)با احترام به روابط اجتماعی نوجوانان، آنها را کاملا زیر نظر داشته باشید.
15)نوجوانان را در فضای مجازی تنها نگذارید و زمان استفاده از شبکه های اجتماعی را محدود کنید.
16)از مشاور مناسب کمک بگیرید.
17)مشکلات مالی و روابط والدین با یکدیگر به فرزندان ارتباطی ندارد.
18)از مشاجره پرهیز کنید و محیط خانه را آرام نگه دارید.
19)نوجوانان را از عواقب کارهای پرخطر آگاه سازید.
20)نوجوانان را نسبت به آینده بدبین نکنید.
21)خودتان را جای فرزندان قرار دهید.
22)دوران نوجوانی خود را فراموش نکنید.
23)نوجوانان مسئول برآورده کردن آرزوهای دست نیافته شما نیستند.
24)با نوجوانان صادق باشید.