مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مراقب خودمان هستیم، اما با بند و تبصره

جام جم سرا: خیلی از ما مراقب خودمان نیستیم، یعنی آدم‌های خودمراقبی نیستیم. گمان می‌کنیم اگر به کسی که دوستش داریم بگوییم مواظب خودت باش و او هم احتیاط کند که مثلا تصادف نکند یا اگر وقتی هوا سرد می‌شود حسابی لباس بپوشیم تا لرز نکنیم، روی خط مراقبت افتاده ایم و هوای خودمان و عزیزمان را داریم.

ولی مفهوم خودمراقبتی وسیع‌تر از این کارهای کوچک است. خود مراقبتی یعنی این که چهار چشمی مراقب سلامت‌مان باشیم و هم جسممان را بپاییم و هم روحمان را. شخصی که خود مراقب است آگاهانه از خودش و اطرافیانش مراقبت می‌کند تا نه خودش و نه آنها بیمار نشوند.

پس اصل بر پیشگیری است که کم‌خرج‌تر از درمان است. اما گاهی گریزی از بیماری نیست و با وجود خود مراقبتی، از جایی که گمانش را نمی‌کردی بیمار می‌شوی. پس خودمراقب‌ها هم مریض می‌شوند، با این فرق که وقت بیماری، سریع دست به کار می‌شوند و برای درمان می‌کوشند، نه این که بگذارند بیماری ریشه بدواند به آن حد که دیگر از دست کسی کاری ساخته نباشد.

اینها یعنی اگر کسی را دیدیم که سرفه می‌کند، عارضه‌ای پوستی دارد یا نقطه‌ای از بدنش درد می‌کند، ولی با این حال با آن می‌سازد و سراغ درمان نمی‌رود، یعنی او شخصی است که به اصول خودمراقبتی بی‌اعتناست.

آن بانوی نمکدان به دست که غذایی شور درست می‌کند و به اهل خانه می‌خوراند، یا دست و دلبازانه در غذا روغن می‌ریزد با این تصور که آدم‌ها با غذای چرب جان می‌گیرند ‌یا به رسم عادت قدیم، خوراکی‌های شیرین تهیه می‌کند و هر روز تعارف اهل خانه می‌کند، ندانسته علیه سلامت خود و خانواده‌اش قیام کرده است.

البته نه فقط بانوی خانه، که مردانی که دور از چشم همسر و حتی با اطلاع او هر روز صبح در کله‌پزی حاضر می‌شوند و آب مغز سر می‌کشند، یا آن عده که سرشان برود، سیگار کشیدنشان نمی‌رود یا همه آن آدم‌هایی که نمی‌توانند از سوسیس و کالباس و غذاهای کنسرو شده دل بکنند برای سلامت خود خنجر را از رو بسته‌اند.

پیداست بچه‌هایی هم که تماشاگر این سبک زندگی‌اند بهتر از این با خود تا نخواهند کرد. این همه کودک مشتاق خوراکی‌های شور، این همه نوجوان عاشق پیتزا و بیزار از آبگوشت، این همه کودک کم‌تحرک که کارشان خوردن خوراکی‌های فرآوری شده پای تلویزیون و تبلت و لپ‌تاپ شده، نتیجه این سبک غلط زندگی‌موروثی است. فقط کافی است چشم بچرخانید. خیلی از این آدم‌ها کنار ما هستند.

یک گشت کوچک در مردم

محبوبه را سال‌هاست می‌شناسم. او یک زن میانسال مبتلا به دیابت است. پزشکان گفته‌اند اگر مراقب تغذیه‌اش نباشد باید انسولین تزریق کند و او از ترس انسولین خیلی از خوراکی‌های مضر را از زندگی‌اش حذف کرده است. ولی او همچنان زیاد غذا می‌خورد، اگر غذا آش است چند کاسه و اگر برنج است چند کفگیر مالامال. می‌گویم از زخم پای دیابت، نارسایی کلیوی یا نابینایی نمی‌ترسی که این همه غذا می‌خوری و او می‌گوید خسته شدم از بس پرهیز غذایی کردم. می‌گوید اگر ته زندگی مرگ است بگذار بخورم و بمیرم.

محبوبه حق دارد. پرهیز مادام‌العمر از خوراکی‌های خوشمزه کار سختی است، ولی او یک فرد بی‌اعتنا به اصول خودمراقبتی است که برای بهبود دیابت که بیماری مزمن در وجود اوست، با جدیت تلاش نمی‌کند.

مجید پسر همسایه ماست. کودکی پرشر و شور که آرام و قرار ندارد. بیشتر وقت‌ها مشغول مکیدن آب‌نبات چوبی و له کردن تکه‌های خشک چیپس زیر دندان‌هاست. تغذیه او آیینه تمام‌نمای سبک تغذیه خانواده اوست، مثل عادت او به خوردن میوه‌ها و سبزی‌های نشسته مانند کاهو یا کلم. به او می‌گویم میوه‌های نشسته پر از میکروب است و او هم کاهو را از دهانش در می‌آورد و تکه‌های جویده را قورت می‌دهد و با خنده می‌گوید بابام گفته پس اسید معده چه کاره است.

منظورش این بود که اسید معده منتظر ایستاده تا ما هرچه آلودگی است به سمتش بفرستیم و او دست به کار نابودی میکروب‌ها شود که البته تصوری غلط و متاثرکننده است، ولی مدرکی نیز هست بر این که خانواده مجید آدم‌های خودمراقبی نیستند.

مسافر اتوبوس بودم و چشم می‌چرخاندم برای پیدا کردن کسی که نشان دهد خود مراقب نیست. به مسافر کنار دستم نگاهی انداختم که مورد مناسبی بود. او با تلفن همراهش حرف می‌زد و وقت حرف زدن دندان‌های یکدست خرابش نمایان می‌شد. سخت بود به او بگویم این چه دندان‌هایی است، ولی صحبتش که تمام شد حرف گرانی خدمات دندانپزشکی را پیش کشیدم تا بلکه حرفی بزند. او هم تائید کرد که توان مالی‌اش به مخارج دندانپزشکی نمی‌رسد و منتظر ایستاده تا همه دندان‌هایش نفس‌های آخر را بکشند و آن وقت همه را از ریشه بکند و جایش یکدست دندان عاریه بگذارد.

حرف‌های این مسافر، هم درست بود هم غلط. درست بود چون پرداخت هزینه‌های گران دندانپزشکی از عهده خیلی از مردم قشر ضعیف و متوسط جامعه برنمی‌آید و غلط بود چون اگر بهداشت را رعایت می‌کرد و اجازه نمی‌داد دندان‌هایش به این روز نیفتد یا اگر هر دندان که خراب می‌شد بلافاصله ترمیمش می‌کرد، نه هزینه گزافی را متحمل می‌شد و نه دندان‌های باارزشش را در آستانه میانسالی از دست می‌داد. اما به هر حال من از دندان‌های زنگ زده او و آن ویترین زشت صورتش فهمیدم ‌ او آدم خود مراقبی نیست.

حال مراقبت از روان، وخیم است

یا غفلت و ناآگاهی است‌ یا بی پولی، گاهی هم بی‌حوصلگی و مشغله کاری، برخی اوقات هم آنها‌ که مراقب سلامت خود نیستند به پوچ بودن زندگی اشاره می‌کنند و این که آدم‌ها مسافری هستند که دیر یا زود دنیا را ترک می‌کنند و لزومی ندارد مدام خود را زیر ذره بین ببرند.

اینها یعنی این که گروه زیادی از آدم‌ها برای این که مراقب سلامت خود باشند قید و شرط می‌گذارند و برای خود مراقبتی بند و تبصره قرار می‌دهند. مثلا می‌گویند اگر پول داشتم به خودم می‌رسم‌ یا اگر وقتم آزاد شد دنبال درمانم می‌روم‌ یا باشد برای وقتی که حوصله داشتم یا طبق یک باور سنتی می‌گویند نفوس بد نزن، به امید خدا خودم خوب می‌شوم.

خیلی از ما برای حفظ سلامتمان مایه نمی‌گذاریم. نه وقت می‌گذاریم و نه حاضریم به اندازه پولی که مثلا برای لباس و ماشین و لوازم خانه خرج می‌کنیم، برایش هزینه کنیم.

در واقع خیلی از ما با تغذیه نامناسب، کم‌تحرکی و دوری از ورزش یا درمان نکردن بموقع بیماری‌هایمان به سلامت جسمی مان لطمه می‌زنیم، البته ناخواسته و بی‌غرض. برای همین است که انواع سرطان این همه ‌میان ما شیوع پیدا کرده و بیماری‌های قلب و عروق بعد از تصادفات رانندگی دومین عاملی است که ما را به کام مرگ می‌کشاند.

اما این حقیقتی است که تعداد بیشتری از ما به سلامت روان‌مان کم‌توجه‌تریم تا سلامت جسممان. در میان ما آدم‌های زیادی هستند که اگر کوچک‌ترین علائم بیماری را ببینند یا متوجه شوند که یک ماده خوراکی برایشان مضر است، دست به کار می‌شوند و نقص‌ها را اصلاح می‌کنند، ولی در بین همین آدم‌ها کسانی هستند که حتی باور نمی‌کنند روان‌شان هم می‌تواند دچار بیماری شود، چه رسد به این که بپذیرند بیمار شده‌اند و نیاز به درمان دارند. پس در مقایسه با جسم، روان ما آدم‌ها در مضیقه بیشتری است. خیلی از ما برای درمان اختلالات روانی خود اقدام نمی‌کنیم چون دوست داریم خود را از این اختلال مبرا بدانیم. تعداد بیشتری از ما هم برای مبتلا نشدن به این بیماری‌ها تلاش نمی‌کنیم و همچنان به روان‌مان ظلم می‌کنیم، مدام غصه و افسوس می‌خوریم، منفی می‌بافیم، استرس به خود تحمیل می‌کنیم و با حسادت‌ها و کینه‌توزی‌ها و اضطراب‌ها به جان روانمان می‌افتیم. این که برای شاد بودن و داشتن زندگی بانشاط تلاش نیز نمی‌کنیم ایراد خیلی از ماست، این که برای هر چیزی پول خرج می‌کنیم بجز شادی‌مان و به هر چیز بها می‌دهیم بجز نیازهای روحی‌مان یک نقص برای ماست، در حالی که اصول خودمراقبتی به ما یاد می‌دهد آدم‌های خودمراقب کسانی هستند که برای تندرستی‌شان می‌کوشند و در تلاشند از سلامت جسم و ذهن خود محافظت کنند.

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه


ادامه مطلب ...

تبصره هایی در قوانین آخرت که بسیار زیباست

[ad_1]
بامداد-هرکس حسنه بیاورد، یعنی چیز دیگری نیاورد، آشغال نیاورد، اگر خوبی بیاورد. جزایش بهتر از آن است که کرده است. اندازه اش را نگفته است.

در آیه ۷۰ سوره مبارکه زمر می فرماید: «وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ» در روز قیامت برای هر کسی هر چه کرده، کاملا پرداخت می شود و برگردانده می شود.

در ادامه می فرماید: «وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُونَ» او آگاه تر است. خود من هم آگاه می شوم. به آنچه که کرده ام آگاه می شوم. او به آنچه که آنها کرده اند آگاه تر است.

در آیه ۷ سوره مبارکه تحریم می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» ای کسانی که کفر ورزیده اید و با کفر از دنیا رفته اید، عذر نخواهید. امروز جای عذرخواهی نیست.

re1307

تنها دنیا است که جای عذرخواهی است. وقتی من دارم در کوچه می روم، می توانم با خدا صحبت کنم. می توانم فارسی هم صحبت کنم. لازم نیست عربی صحبت کنم. وقتی لحاف را روی سرت کشیدی، یک لحظاتی طول می کشد تا خوابت ببرد. می توانی آنجا با خدا صحبت کنی. همین عذرخواهی را آنجا بکنید، اما آن طرف که بروی دیگر نمی پذیرند و عذرها شنیده نمی شود. لذا می گویند «لَا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ» امروز عذر نخواهید.

چرا این گونه است؟ «إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» ما هر چه کرده اید را به شما جزا می دهیم.

اینجا در این دنیا می گویند که مثلا از چراغ قرمز عبور می کنید و مثلا ده هزار تومان جرمش است. فردا بیست هزار تومان است. پس فردا سی هزار تومان می شود. اما در قیامت این گونه نیست. نه کم می کنند و نه زیاد. عین عمل شما را به شما تحویل می دهند. «إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» ببینید می فرماید: مَا کُنتُمْ یعنی آنچه که کرده اید را به شما می دهیم. نه چیز دیگری.

در آیه ۵۱ سوره مبارکه ابراهیم می فرماید: لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ خدای متعال این کارها را می کند تا هرکسی را به آنچه که کرده است جزا بدهد. در ادامه می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ».
عالم آخرت چه عالمی است؟
هرچه ما مطالعه کنیم باز هم نمی فهمیم. یک عالم دیگری است. یک قوانین دیگری آنجا حاکم است. شرایط این جهانی نیست. ببینید مثل می گویم. روز قیامت صد نفر جهنمی دور من هستند. آنها دارند می سوزند و من یک ذره گرما احساس نمی کنم. مگر خودم کرده باشم. اینجا این گونه نیست. خدایی نکرده اگر یک کسی بسوزد، اگر من هم کنارش باشم، من هم می سوزم. این مربوط به این عالم است. آن عالم داستان خودش را دارد.

در آیه ۵۴ سوره مبارکه یس می فرماید: «فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا» امروز هیچ کس، هیچ ظلمی نخواهد چشید. هیچ ظلمی. «وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» و به آنها جزا داده نمی شود مگر خود آنچه که کرده اند.

می فرماید خود آنچه که کرده اند را جزا می دهیم اما در دنیا همان طور که گفتیم وقتی یک کسی از چراغ قرمز عبور می کند، باید جزای پولی بدهد. ممکن است یک وقتی هم برایش زندان ببرند. جزا غیر از آن کاری است که کرده است. مثلا قدیم دکترها پرهیز می دادند. مثلا من ناپرهیزی می کنم و به عنوان بلایش مریضی می کشم. ناپرهیزی یک کاری است و مریضی یک کار دیگری است. اما اگر سرم را بزنم به دیوار چطور؟ باز ببینید زدن سر به دیوار، با دردش فرق می کند. این عالم این گونه است. آنجا این گونه نیست. همان که کرده ای را می بینی. نه بیشتر و نه کمتر. در آیه ۸۹ سوره مبارکه نمل می فرماید: «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا»

  re1307-1

تبصره ای بسیار زیبا در قوانین آخرت
آنهایی که خوبی کرده اند، قرآن در آیه ۲۶ سوره مبارکه شوری می فرماید: «وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ» یکی را ده تا می دهد. این برای همه است. اگر اهل صبر باشد و بلاکش باشد و در بلا صبر کند، آنجا فرموده اند که به غیر حساب جزا می دهند. اگر کسی بر معصیت صبر کرده باشد چطور؟

در صبر این گونه است. صبر است دیگر. صبر بر گناه صبر درجه اول است. «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا» هر کس که حسنه بیاورد. آقا حسنه بیاورد یعنی چه؟ آیات دیگری هم دارد. «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَ هُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» هرکس حسنه بیاورد، یعنی چیز دیگری نیاورد، آشغال نیاورد، اگر خوبی بیاورد. جزایش بهتر از آن است که کرده است. اندازه اش را نگفته است.

 بزرگترین ترس در قیامت
یک چیزی گفته است که معلوم می شود خیلی مهم است. «وَ هُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» روز قیامت یک فزع دارد. ببینید اگر تمام ترس های عالم را جمع کنند، به اندازه یک ذره آنجا نمی شود. قرآن آنجا را فزع اکبر می نامد. بزرگ ترین ترس.

وقتی آدم در تن است، یک درجه از ترس را می تواند تحمل کند. در برابر بیشتر از آن قلبش می ایستد. شادمانی را تا یک اندازه می تواند تحمل کند. در برابر بیشتر از آن قلبش می ایستد. اما وقتی از تن فارغ بود، یا در آن عالم بود، چون آن عالم هم آدم با تن است اما غیر این عالم است، آنجا هرچه بترسانند، می ترسد. یک وقتی فرمودند که یک کسانی شغلشان ترساندن است. خدا برای آدم پیش نیاورد. یک شغلی دارد که در آن شغل مردم را می ترسانند. گفتند آنها را در قیامت هزار سال در زندان ترس حبس می کنند. در قیامت نه جهنم. نمی دانیم یعنی چه. فرمودند مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ یعنی هرکس خوبی بیاورد.

هرکس خوبی بیاورد، یعنی چه؟
شما، من، خب صدتا کار کرده ام. اینها را جبران کنم. وقتی جبران کردی، دیگر همراهت نمی بری دیگر. مثلا کسی چندین سال خمس نمی داده. خب حالا خمس همه این سال ها را حساب کند و بدهد. حل می شود. بعد هم می گوید خدایا غلط کردم. عقلم نمی رسید. نمی دانستم. خدایی نکرده یک وقت اوایل جوانی و نوجوانی نماز درست نمی خواندم. هر کسی انقدر عقل رس نیست که مثلا از چهارده پانزده سالگی بالغ عقلانی باشد. اگر از نظر عقلانی بالغ باشد، خب خودش کارهایش را درست می کند. اما اگر نباشد چه کار کنیم؟ ممکن است چند سال نمازهایش را با وضوی همین طوری گرفته باشد و شاید یک وقت خدایی نکرده غسل هم بلد نبوده. خب چند سال نمازش از دست رفته. خب اگر من قضای نمازها را بخوانم، جبران می شود دیگر.

اگر روزه ها مشکل داشت، کفاره اش را بدهم و قضایش را بگیرم تا جبران شود. اگر غیبت کسی را کردم، راضی اش کنم. اگر رضایت طلبیدم، خوب جبران می شود و حل می شود، خوب. اگر من همه آنچه که خطا کردم را جبران کردم، خوب است دیگر. دو رکعت نماز خوب هم ببری می گویند کافی است. این خوبی آورده. هیچ بدی ای همراهش نیاورده دیگر. خودش همه بدی هایش را حل کرده و حالا خوبی آورده.

هر کس خوبی بیاورد چه می شود؟
فرمودند فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا. در آیه ۸۴ سوره مبارکه قصص می فرماید: «وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» هرکس بدی بیاورد، «فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ» آن کسانی که به سیئات و به بدی عمل کرده اند جزا داده نمی شوند، إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ جز همان کاری که کرده اند. همان کار خودشان را به آنها می دهیم.
منبع: تبیان
بیانات حجت الاسلام حق شناس


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بهترین هدیه به همسر آیا خود ارضایی ، در صورتی که به حد خروج منی نرسد باز هم حرام است ؟ همه ی مراجع به جز مصاحبه با خانمی که همسر موقت است مجله اینترنتیچه متأهل و چه مجرد این سومین مصاحبه‌ی زنان‌پرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد الف رانتخواری بزرگ در شرکت خصوصی متصل به …سلام درود برشما که اینطور با دقت و وسواس تحسین برانگیزی این طور مسائل را رو می کنید تا زیانهایی خود ارضایی خطرات جلق جوانی با جلق یا …خوب این همه نوشتین در مورد بدیاش کمی هم در مورد خوبیاش خرف میزدید نمونه هایی از خوبیاش حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦ بهترین هدیه به همسر آیا خود ارضایی ، در صورتی که به حد خروج منی نرسد باز هم حرام است ؟ همه ی مراجع به جز تبریزی مصاحبه با خانمی که همسر موقت است مجله اینترنتی چه متأهل و چه مجرد این سومین مصاحبه‌ی زنان‌پرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد؛ پیش از الف رانتخواری بزرگ در شرکت خصوصی متصل به حلقه قدرت ثروت ضمن تشکر از اطلاع رسانی حرفه ای شما به نظر من بهتر است که مجلس محترم با استناد به همین تخلفات زیانهایی خود ارضایی خطرات جلق جوانی با جلق یا همان خود خوب این همه نوشتین در مورد بدیاش کمی هم در مورد خوبیاش خرف میزدید نمونه هایی از خوبیاش که حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوف مباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦


ادامه مطلب ...