در دنیای متلاطم و پر از چالش امروز که درست و غلط، حقیقت و دروغ و ... به هم آمیخته اند، داشتن مهارت برای تشخیص آن ها از یکدیگر، رمز موفقیت در زندگی اسـت. اگر شماذهن منتقدی داشته باشید اول در مورد هر موضوعی، سئوال و استدلال وبعد آن را قبول یا رد می کنید.
اصول تفکر نقادانه
راه کارهای پرورش تفکر نقادانه
خبرگزاری آریا -
ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر روز با موجی از اخبار ناخوشایند روبهرو میشویم؛ اما بارها در مقالات و کتابهای مختلف خواندهایم که نباید بر افکار منفی و حوادث ناگوار متمرکز شویم و باید تفکر مثبت داشته باشیم؛شاید معترضشویم که «این همه درباره مثبتاندیشی خواندهام ولی مشکلاتم همچنان پابرجاست یا اینکه من در کارم موفق نیستم و بارها شکست خوردهام.
تفکر مثبت را هم امتحان کردهام اما تغییری در کارم حاصل نشده، دیگر ناامید شدهام و نمیتوانم به خودم دروغ بگویم که اوضاع بد نیست و حقیقت را انکار کنم و...». ولی در حقیقت بیشتر مردم ماهیت تفکر مثبت را درک نمیکنند.
تفکر مثبت شیوه ای از فکر کردن است که فرد را قادر میسازد نسبت به رفتارها، نگرش ها، احساس ها، علایق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشند و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانه ترین تصمیم را بگیریم.
افکارمثبت، افکاری سازنده،انگیزه و انرژی بخش هستند که بر اثرتلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه می یابد و باعث می شود ذهن و فکر مثبت شود. در این صورت کنترل فکر دراختیار ماست.
افراد مثبت نگر با وجود تفکر درباره گذشته و آینده، در زمان حال زندگی می کنند و از آن چه دارند راضی و خشنود هستند . در گفتار خود از کلمات و عبارات مثبت و امید بخش استفاده می کنند و همیشه سعی می کنند با تلاش و کوشش به موفقیت برسند و اگر در کاری موفق نشدند عامل را ابتدا در خود وسپس در شرایط بیرونی جستجو می کنند.
همیشه قبل از عمل یا صحبت کردن فکر می کنند، به همین دلیل کمتر دچار خطا و اشتباه با ضد و نقیض گویی می شوند.
اگر از آنها خواسته شود در باره موضوعی اظهار نظر کنند، با وجود تفکر در جنبه های منفی، موارد مثبت آن را بیان می کنند و موضوع را به فال نیک می گیرند به عبارت دیگر "نیمه پر لیوان را می بینند" .
مشکلات را ناچیز شمرده و برای حل آنها از توانایی خود و راهنمایی دیگران استفاده می کنند.
همه چیز در نظر آنها زیبا و لذت بخش بوده و سعی می کنند از مواهب زندگی بیشترین استفاده را ببرند. در ارتباط های اجتماعی خود با دیگران حسن ظن دارند(مگر خلاف آن را ببینند) و سعی می کنند در حد توان به دیگران خدمت و کمک کنند.
شیوه تفکر مثبت، شکستناپذیر است و باعث میشود که بتوانیم به بسیاری از موفقیتهایی که در زندگی میخواهیم، دست یابیم. مثبتاندیشی به شما کمک میکند تا ترس خود را به شجاعت و ضعف خود را به قدرت تبدیل کنید. بهتر است موفقیت را پیش شرط ذهنی خود فرض کنید. این یکی از اصول اولیه تفکر مثبت است.
مهم نیست چه کسی هستید یا چندبار شکست خوردهاید حتی اهمیتی ندارد چند سال دارید؛ زندگی همیشه میتواند موفقیتآمیز باشد. موفقیت در دسترس همه ماست؛ البته اگر از اصول اولیه تفکر مثبت و اندیشه سالم و صحیح پیروی کنیم.
هیچگاه نباید گمان کنید همهچیز به آخر رسیده است، حتی زمانی که همه چیز برخلاف میل شما باشد و نتوانید به موفقیت دست یابید؛ حتی در بدترین شرایط هم راه گریزی وجود دارد.
راهکار های عملی برای مثبت اندیشی
- احساس شادکامی و خوشبختی. هیچ چیز مثل زندگی مثبتنگرانه نمیتواند احساس شادکامی و خوشبختی را در انسان بوجود بیاورد. انسانهایی که احساس خوشبختی میکنند افرادی هستند که کمتر با افکار و مسائل منفی سروکار دارند و اجازه نمیدهند بیش از مقدار لازم و طبیعی با مسائل منفی درگیر شوند. با نیمه پر لیوان زندگی میکنند و اتفاقات را از جانب مثبت ارزیابی میکنند. افکار روزانه آنها حول و حوش مسائل خوب دور میزند و با دیدگاهی مثبت کارها و امور زندگی خود را دنبال میکنند. آنها کمتر از نمیشود، نمیتوان و ... استفاده میکنند. مثبتبینی نیروی انسان و اراده او را در جهت رسیدن به اهداف و خواستههایش تامین میکند.
- معنویات نقش مهمی در شادکامی دارند. امور معنوی و پیوندهای قلبی انسان با آنها بسیار موثر هستند. این پیوندها علاوه بر کمک به انسان در جهت داشتن نگرشی مثبت به زندگی به او کمک میکنند در شرایط سخت و منفی و آزار دهنده نیز تسلط بیشتری روی مسائل داشته باشند. انسان بدون معنویات و ارتباطش با این منابع بیتکیهگاه است. در مراسم معنوی شرکت کنید، هر چند وقت به اماکن متبرکه و زیارتگاهها بروید.
- انگیزه خود را تقویت کنید. انگیزه موتور حرکتی انسان انسان بیانگیزه راکد و کسل و بیتحرک است. با عوامل مخل انگیزه بجنگید و عواملی را که انگیزه شما را قدرتمند و قوی میسازند را تقویت کنید.
- شبکه اجتماعی خود را وسعت دهید. داشتن روابط گسترده برای زندگی سالم و کم استرس مفید است. افراد تنها بیشتر دچار استرس میشوند و بیشتر دچار کسالت و بیحوصلگی میشوند. روابط خود را بیشتر و بیشتر کنید. این نوع روابط علاوه بر پر کردن اوقات فراغت شما در شرایط سختی و ناراحتی نیز تکیهگاه خوبی را برای شما فراهم میکند.
- برنامه ریزی داشته باشید. بدون برنامه ریزی زندگی بهم ریخته و نامنظم است و بینظمی مخل آسایش و خوشبختی. نظمی به زندگی خود بدهید کارها و وظایف خود را مشخص کنید و هر چیز را سر جای خود قرار دهید و برای هر کاری وقتی تنظیم کنید. به این ترتیب شما در بین کارها و وظایف و مشغلههای مختلف گیر نخواهید افتاد و کمتر و کمتر دچار ناراحتی و استرس خواهید شد طبعا شادمانتر و شادابتر خواهید بود.
- به ظاهر خود توجه کنید. ظاهر انسان ، آینهای از درون اوست. افرادی که به ظاهر آراسته خود اهمیت نمیدهند علاوه بر تاثیر منفی خود روی اطرافیان روی روحیه خود نیز تاثیر منفی دارند. به لباس ، زیبایی و جوانی خود توجه کنید. زمانی را برای حفظ زیبایی و جوانی اختصاص دهید.
- هدفمند باشید. داشتن اهداف بیشتر برنامهها و امور زندگی انسان را تحتالشعاع قرار میدهد. راه و روش زندگی شما در راستای اهدافتان از زندگی شکل میگیرد. اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را معین کنید. خلاقیت بیشتری به خرج بدهید و روشهای جدیدی را برای رسیدن به اهداف خود یاد بگیرید. اهداف به شما انگیزه میدهند و شیوههای خوب زندگی را برایتان ترسیم میکنند.
- تمرین. بهطور مرتب در طی روز لحظاتی توقف کنید و ببینید مشغول فکر کردن به چیزی هستید. اگر متوجه شدید که بیشتر افکار شما منفی هستند سعی کنید یک نکته مثبت در آنها پیدا کرده و فکرتان را تصحیح کنید.
این قانون ساده را به یاد داشته باشید: هیچوقت به خودتان حرفی نزنید که حاضر نباشید آن حرف را به دیگران بزنید.
- مثبت فکر کردن را تمرین کنید. هر روز! اگر بدبین هستید و افکاری منفی دارید توقع نداشته باشید که در عرض یک شب، به یک فرد مثبتنگر و خوشبین تبدیل شوید. اما با تمرین کردن گفتوگوی ذهنی شما، کمکم مثبت میشود و از حالت خودانتقادی بیرون میآید و خودپذیری جای آن را میگیرد و همینطور نسبت به جهان اطرافتان کمتر دیدگاهی بدبینانه خواهید داشت و زیباتر به نظر خواهد آمد. تمرین تفکر مثبت، دید بهتری به شما میبخشد. وقتی حالت ذهنی مثبت باشد قادرید از پس هر مسئلهای هرچهقدر هم استرسزا و ناراحتکننده باشد به نحو مۆثری برآئید. این توانائی (مثبتنگری) به سلامت جسم و روح شما کمک میکند و درهای جدیدی را به رویتان میگشاید. تمرین روزانه را به یاد داشته باشید.
منبع: همشهری آنلاین همراه با تغییرات و اضافات/تبیان
در این سورهها؛ این مطلب بیان شده، که چون انسان یک موجود متفکر است یعنی با اندیشه کار میکند، و با اندیشه زندگی میکند، و اگر سود یا زیانی میبیند از راه افکار و اندیشهاش بهرهمند یا متضرر میشود، لذا وحی آسمانی که برای هدایت انسان آمد، میکوشد که از راه فکر؛ منافع مادی و معنوی او را به او تفهیم کند و همچنین امور زیانبار به حال وی را هم برای او تشریح کند، تا هر چه در سعادت او نقش دارد، از راه فکر به او بفهماند و از راه دل در او شوقی ایجاد کند که با فکر بفهمد و با دل به آن گرایش پیدا کند و هر چه به حال او زیانبار است از راه فکر توجیهش کند که به زبان آن امر پی ببرد و از راه دل هم منزجر باشد.
چون مهمترین هدف نزول وحی الهی تربیت انسان است و تربیت انسان هم جز از راه فکر میسر نیست. زیرا انسان، مانند درختی نیست که با آب و هوا تغذیه شود. مانند حیوان نیست، که با مرتع و دامگاه رشد کند بلکه موجودی است اندیشمند. تا فکرش تأمین نشود، نمیتوان او را هدایت کرد. لذا در این سور؛ استدلالهای فراوانی راجع به توحید و ضرورت وحی و معاد تبیین شده تا جوامع انسانی را با تفکر، به این اصول اولیه آشنا کند و آنها را از جهل و شک برهاند و به یقین و طمأنینه برساند.چه اینکه نسبت به اولی چنین وارد شده است «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا»(22) آن کس که گفت؛ خدا، و ایستادگی نشان داد، فرشتگان بر او نازل میشوند؛ که نه ترسی داشته باشید، نه اندوهی، و این تنزل ملائکه بر مؤمنان اختصاصی به حال احتضار و مرگ آنها ندارد، چه اینکه اختصاصی به حال برزخ و قیامت هم نخواهد داشت، بلکه در تمام شئون زندگی آنها، جلوه میکند، زیرا آنان کسانیاند که محیا و ممات آنها برای خداست. و همین تنزل فرشتگان موجب آرامش آنان خواهد بود.
هیچ نعمتی؛ بالاتر از طمأنینة قلب نیست «أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (23) طمأنینه فقط در پرتو یاد خدا حاصل میشود. شیطان میکوشد از راه فکر و اندیشه این تکیهگاه آرامش را با نسیان یاد حق ویران کند چه اینکه خداوند فرمود: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ» (24) شیطان بر آنها چیره شد و یاد خدا را از دلهای آنان بیرون برد، و در نتیجه تکیهگاه آرامش را از دست دادند.منظر دل نیست جای صحبت اغیار *** دیو چو بیرون رود فرشته درآید
کی فرشتگان نازل میشوند؟ در صورتی که «الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا» کی اهرمن وارد میشود؟ در صورتی که انسان بگوید «قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَ فِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنَا وَ بَیْنِکَ حِجَابٌ». کسی که، در برابر وحی الهی به خودسری پرداخت، و مبارزه را آغاز کرد، میگوید گوش شنوا به وحی فرا ندهید «لاَ تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ» نه خود آن را میشنود، و نه میگذارد دیگران بشنوند.
این متفکر مادی چون راه وحی را بسته است راه شیطنت را با دست خود گشوده است و آن متفکران الهی، چون راه اهرمنان را بستهاند، راه تنزل فرشتگان را باز کردهاند.
نتیجه آنکه خدای سبحان در این حوامیم به خوبی تبیین فرمود که، انسان یک موجودی است متفکر، و هدف وحی آن است که، انسان را از راه فکر و اندیشه صحیح بپروراند. هم در بخش مسائل علمی، او را از خوف و حزن و شک و مشکلات دیگر نجات بدهد. زیرا قرآن ذاتاً هدایت همه جانبه است، نسبت به متفکران راستین «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَ شِفَاءٌ» اما «وَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى».
امیدواریم، که خدای متعالی به برکت قرآن کریم، دلهای همه را به معارف قرآن و معارف اولیائش منور بفرماید. اسلام و رزمندگان اسلامی را، ظفرمند و پیروز بفرماید. رهبر عظیمالشأن اسلام و امت مسلمان و متدین ایران را، در سایه ولی عصر ارواحناه فداه از امدادهای غیبی برخوردار بفرماید. شهدای اسلام را، با انبیاء و اولیای الهی محشور بفرماید. اساتید و معلمین ما را غریق رحمت بفرماید. پایان امور همه را، به خیر و سعادت ختم بفرماید.
پینوشتها
1. سوره فصلت، آیهی 44.
2. سورهی فصلت، آیهی 5.
3. سورهی نساء، آیهی 118.
4. سورهی نساء، آیهی 119.
5. سورهی نساء، آیهی 119.
6. نهجالبلاغه، نامهی 31.
7. سورهی نساء، آیهی 123.
8. سورهی نساء، آیهی 119.
9. سورهی غافر، آیهی 19.
10. نهجالبلاغه فیض، خطبه 7.
11. سورهی بقره، آیهی 268.
12. نهجالبلاغه فیض الاسلام، کلمات قصار 132.
13. سورهی حجر، آیهی 21.
14. سورهی ذاریات، آیهی 22.
15. نهجالبلاغه فیضالاسلام، کلمات قصار 250.
16. سورهی بقره، آیهی، 261.
17. سورهی توبه، آیهی 98.
18. سورهی صف، آیات 10و 11.
19. سورهی فصلت، آیات 30و 31.
20. سورهی آل عمران، آیهی 175.
21. سورهی شعراء، آیهی 222.
22. سورهی فصلت، آیات 30و 31.
23. سورهی رعد، آیهی 28.
24. سورهی مجادله، آیهی 19.
25. سورهی توبه، آیهی 98.
26. سورهی توبه، آیهی 98.
27. سورهی توبه، آیهی 99.
28. نهج البلاغه فیض الاسلام، کلمات قصار 133.
29. سورهی فصلت، آیهی 25.
30. سورهی فصلت، آیهی 26.
31. سورهی نساء، آیهی 38.
32. سورهی روم، آیهی 41.
33. سورهی شوری، آیهی 30.
34. سورهی اعراف، آیهی 22.
35. سورهی آل عمران، آیهی 64.
36. سورهی اعراف، آیهی 21.
37. سورهی طه، آیهی 120.
سعید یک امریکایی فلسطینی تبار است که هم اکنون ریاست دانشکدهی ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا، در نیویورک، ادامه ...
امکان سنجی تحقق همگراییِ جهان اسلام در مواجهه با تهدید جریان تکفیریمقاله حاضر، ضمن ظرفیت شناسی مقولهی تهدیدِ جریان تکفیری به عنوان تهدیدی بسیار ویرانگر علیه منافع و مصالح ادامه ...
تحلیلی بر علل پیدایش و گسترش تفکر تکفیری و راهکارهای برون رفت از آندر صدر اسلام و بازهی زمانی نزدیک به آن، حوادثی مثل: جنگهای ردّه، جریان خوارج و خشونت، غلوّ غالیان و ادامه ...
ارائه مدل تحلیل جامع جریان تکفیری و راهبردهای مقابله با آنعالم انباشته از پدیدههای مختلف است که همه آنها دارای یک ویژگی مشترکاند مبنی بر این که یک سیر وجود ادامه ...
تأملی بر مسئولیت بینالمللی برای اعمال افراد و گروههای تکفیریدر 29 دی 1392 (19 ژانویه 2014)، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت: شواهد محکمی وجود دارد که خط مشیهای ادامه ...
علل شکل گیری تکفیریها از دیدگاه جغرافیای سیاسیدر سالهای اخیر گروهها و فرقههای تروریستی زیادی در سرزمینهای اسلامی شکل گرفتهاند. درباره ی عوامل ادامه ...
نهضت انقلاب اسلامی ایرانانقلاب اسلامی ایران به مثابه یکی از مهمترین جنبشهای اسلامی، پدیدهای است که هم ادبیات نظری و هم سطوح ادامه ...
زمینههای شکلگیری جنبش پانزده خردادجنبش پانزده خرداد 1342 به عنوان یک جنبش اجتماعی - مذهبی به دلیل تأثیرات بر جای گذاشته در طی سالیان بعد، ادامه ...
بیداری اسلامی یا بهار عربیاتفاقات چشمگیر اخیر در جهان عرب، که به سرنگونی حکومتهای مستبد انجامید، تحلیلهای فراوانی را در میان ادامه ...
جنگ جهانی اول در سال 1914 تا 1918 میلادی، نقطه عطفی در سرنوشت ملل غرب بود. هنگامی که ناقوس جنگ جهانی ادامه ...
نتایج عملکرد فرانسه و انگلیس در خاورمیانهیکی از نتایج مصیبت بار استعمار در خاورمیانه، تبدیل فلسطین به پایگاهی جهت حفظ منافع آنها بود. اروپاییان، ادامه ...
تحکیم و سلطه قدرتهای اروپایی در خاورمیانهبه طور حتم، مورخین، تلاش و اقدامهای کشورهای اروپایی در جهت مستعمره کردن و تحت سلطه در آوردن کشورهای ادامه ...
سلفیگری و نظام بین المللی؛ چالشها و راهکارهادر تاریخ تحولات جهان اسلام، اهل سنت و شیعیان، سلفیگری را به عنوان جریانی ضد عقل و تعقل و متکی به ظواهر ادامه ...
بررسی گفتمان سید قطب و تأثیر آن بر شکل گیری جریانهای تکفیری مصرجریانهای تکفیری یکی از خطرناکترین جریانهای دوران معاصر است که سهم عمدهای در ایجاد اسلام هراسی دارد. ادامه ...
سلفیگری اخوان المسلمین و تقریباخوان المسلمین مصر، که خود را سلفی معرفی میکند، جریانی است که در اصل سلفیگری با سایر سلفیه مشترک است، ادامه ...
فتاوای تکفیری، چالشی در برابر نهاد افتاء: بازخوانی برخی شرایط افتاع از منظر مذاهب اسلامیبه شهادت آیات و روایات فراوان، یکی از شئون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مقام افتاء بوده است. ادامه ...
چیستی نسبت پدیده تکفیر با آموزه کرامت انسانی اسلامکرامت یا شرافت انسان، در بافت فلسفی بر خصلت والایی (شرافت) او از دیگر موجودات دلالت میکند و در بافت ادامه ...
صنعانی؛ سلفی تکفیری یا سلفی میانهروابن الامیر صنعانی یکی از علمای زیدی سلفی در قرن دوازدهم به شمار میآید. دیدگاههای اعتقادی او در مسئله ادامه ...
چکیده
اعضای «القاعده» همگی، از مسلمانان اهل سنتاند و قرائتی افراطی و متعصبانه از اسلام و گرایشهای افراطی ضد شیعی با رگههای فکری وهابی و تفکر افراطی سلفی دارند که در مجموع، از افراد و جریانهای گوناگونی در مصر، عربستان، پاکستان و افغانستان تأثیر پذیرفتهاند. در این میان، «عبدالله عزّام» از رهبران جهادی مصر و فلسطین که در زمان جهاد مردم افغانستان ضد شوروی، در این منطقه فعالیت داشت، مهمترین فرد تأثیرگذار در شکلگیری تفکر رهبران و اعضای القاعده به شمار میآید. او که بیانِ گیرا و قلم روانی داشت، با نوشتن دهها عنوان کتاب و ارائه سخنرانیها و بیانیهها در وصف جهاد، نقش زیادی در جذب نیروهای جهادی از کشورهای اسلامی داشت که بعداً همین نیروها به عضویت القاعده درآمدند. پی بردن به نقش تفکر جهادی عبدالله عزّام در گسترش رفتارهای خشونتآمیز القاعده، مهمترین مسئلهای است که در این نوشتار تبیین میگردد.مقدمه
عبدالله عزّام فلسطینی تبار، (2) تئوریسین اصلی سلفیه جهادی و القاعده به شمار میآید و مهمترین فردی بود که با قلم روان و بیان شیوای خود، خط و مشی فکری نیروهای جهادی را تعیین میکرد. عزّام به جریان «اخوانالمسلمین مصر» (3) وابسته بود و بیشتر از افکار «سید قطب» و همینطور «ابن تیمیه» پیروی میکرد و بر همان اساس، به تعریف کفر و ایمان و جهاد و حکومت و مسائل کلامی دیگر میپرداخت، اما او از نظر خط مشی سیاسی به هیچ وجه با رفتار مسالمتآمیز اخوانیهای مصر موافق نبود، بلکه تحت تأثیر جریانهای افراطی مصر، جهاد و مبارزه را تنها راه دستیابی به حکومت اسلامی و نابودی کفار میدانست. در همین راستا، او با همکاری افرادی در مصر و فلسطین برای ساماندهی جبهه مبارزه بر ضد اسرائیل فعالیت میکرد، اما به دلایل گوناگون، از جمله اختلافات سیاسی و فکری موجود میان رهبران مبارز در فلسطین و مصر، به انجام دادن این کار موفق نشد. هم زمان، آغاز جهاد در افغانستان بهانهای شد تا او بتواند به دور از اختلافات موجود در زادگاهش، از طریق این کشور اهداف خود را پی گیرد. (4) به همین جهت او در اوایل دهه شصت شمسی شخصاً در افغانستان و پاکستان حضور یافت و «پیشاور» را مرکز فرماندهی خود کرد. در آغاز، وی مؤسسه «مکتبة الخدمات» را با هدف ارائه خدمات بهتر به نیروهای اعزّامی از کشورهای دیگر و همین طور کمک مادی و معنوی به مجاهدان و مردم افغانستان تأسیس کرد. (5) سپس از برای اولین بار نام «سلفیه جهادی» را با اقتدا بر تفکر جهادی حاکم در مصر و فلسطین، بر مجموع این نیروها به کار برد. (6)سیر تاریخی و تطوّر فکری القاعده
پیشینه شکلگیری سازمانهای جهادی، اساساً به تحولات مصر در سالهای برمیگردد، رهبران اخوان المسلمین مصر برای مبارزه با «انورسادات» حاکم مصر، سازمانهای «الجهاد»، «جماعت اسلامی» و غیره را تشکیل دادند، (9) اما نامگذاری گروهی به نام «سلیفه جهادی» و «القاعده»، به طور مشخص به جریانی به نام «عرب- افغانها» در دوران جهاد افغانستان با ارتش سرخ شوروی در حدود سه دهه پیش (سال 1358- 1367 ش) مربوط میشود، (10) زیرا از آن جا که تسلط کمونیسم در مهمترین کشور مسلمان آسیایی برای مسلمانان جهان نگران کننده و برای کشورهای دیگر خطرساز بود، جهاد مردم افغانستان بسیار زود مورد حمایت مسلمانان و کشورهای جهان قرار گرفت. علمای اسلامی با صدور فتاوایی، مشروعیت جهاد ضد روسی مردم افغانستان را تأیید کردند و در پی آن، هزاران نفر از جوانان مسلمان کشورهای دیگر به نیروهای جهادی افغانستان پیوستند. کشورهای اسلامی و برخی کشورهای غیر اسلامی نیز حمایت مادی و نظامی از نیروهای مبارز افغانستان را در دستور کار خود قرار دارند واین امر باعث تقویت بیشتر گروههای جهادی شد.ضرورت جهاد از نگاه عبدالله عزّام
مهمترین تئوری عبدالله عزّام، گسترش فرهنگ جهاد و شهادت با هدف تشکیل حکومت اسلامی بود. تا جایی که او را مجدّدِ فرهنگ جهاد در عصر حاضر دانستهاند. (21)فلسفه جهاد
عبدالله عزّام با استناد به آیات و روایات، دلایل گوناگونی برای ضرورت تداوم جهاد ذکر میکند؛ از جمله جلوگیری از تسلط کفار و حاکم کردن اسلام؛ (41) کمبود مرد عمل (زیرا به تعبیر او افراد آگاه در جامعه اندکند و اهل عمل کمتر از آن و کسانی که به جهاد بپردازند، بسیار نادرند و آنهایی که در راه جهاد، صبر و مقاومت داشته باشند، گاهی اصلاً یافت نمیشوند.)؛ ترس از آتش جهنم و ضرورت نجات از آن؛ (42) لبیک به ندای الهی برای جهاد؛ (43) پیروی از سیره سلف صالح؛ تأسیس پایگاه محکم برای حفاظت از دارالاسلام؛ حمایت از مستضعفان؛ (44) آرزوی شهادت و رسیدن به بهشت؛ (45) حفظ عزت امت و از بین بردن زمینههای ذلت و خواری؛ (46) حفظ هیبت و ابهت امت و رد مکر دشمنان؛ (47) اصلاح زمین و جلوگیری از فساد آن؛ (48) حمایت از شعائر الهی؛ (49) حفظ امت از عذاب و مسخ شدن؛ (50) بینیاز کردن امت و افزایش ثروت آن؛ (51) تحقق بخشیدن برتری اسلام بر سایر ادیان؛ (52) بهترین عبادت بودن جهاد؛ (53) اجماعی بودن وجوب عینی جهاد. (54)شاخصهها، شرایط و اهداف جهاد
از نظر عزّام، جهاد تنها به معنای مبارزه با شمشیر است و خارج از آن فقط فتوای جهاد را از مصادیق جهاد میدانست؛ منتهی به شرط آن که افرا خبره و آگاه به مسائل اسلامی و شرایط و اوضاع جنگی و قادر به استنباط احکام شرعی، فتوای جهاد را صادر کنند و کسی دیگر غیر از آنان، صلاحیت صدور فتوای شرعی را ندارد. (59) وی با عبادت جمعی دانستن فریضه جهاد، معتقد است که تنها امیر جماعت، یعنی «امیرالمؤمنین» حق صدور فتوای جهاد دارد، زیرا او نایب رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) در حفظ دین و سیاست دنیاست، اما اگر خلیفه و امام در زمین وجود نداشته باشد، جهاد بر زمین نمیماند، بلکه علما و یا بزرگان مطاع قوم، به عنوان اولوالامر، دستور جهاد را صادر میکنند. زیرا عمل به فریضه جهاد در صورتی محقق میگردد که حداقل سالی یک بار سپاه مسلمانان برای جهاد گسیل شوند. (60)جهاد ابتدایی و شرایط کشتن کافر از نگاه عبدالله عزّام
از نظر عبدالله عزّام، جهاد ابتدایی با کفار چند حالت دارد:حکم جهاد با دشمن نزدیک و دور
از نگاه عبدالله عزّام، دشمنانی که باید با آنان مبارزه شود دو دستهاند: دشمنان نزدیک که عبارتند از نظامهای فاسد اسلامی که در این مرحله باید با حاکمان کنونی کشورهای عربی در لیبی و سوریه و عراق و غیره مبارزه کرد تا با ساقط کردن آنان؛ حکومت اسلامی را تشکیل داد. دسته دوم، دشمن دور است که در رأس آنها، آمریکا و اسرائیل قرار دارد. در این مرحله، دامنه جهاد به تمام جهان همهی کفار گسترش مییابد، زیرا اسلام دین جهانی و دین انسانیت است و حکومت اسلامی، به زمان و مکان خاصی محدود نیست، بلکه بر اساس وعده الهی، اسلام به زودی بر تمام دنیا مسلط میشود و آن زمان، پیروان تمام ادیان از حکومت واحد اسلامی پیروی خواهند کرد. (73)تکفیر و کشتن شیعیان
عبدالله عزّام، با اشاره به جنگ ایران و عراق، با وجود آن که تمام بعثیها را کافر میدانست و معتقد بود، تنها برخی از ایرانیها کافرند و عدهای دیگر مسلمان و یا فاسقند، اما در عین حال، حمایت از این علیه رژیم صدام را اجازه نمیداد، زیرا معتقد بود که عراق، آخرین مانع برای گسترش شیعه است و اگر این سد برداشته شود، بسیار زود تفکر شیعی گسترش مییابد. به خصوص آن که حافظ اسد و حزب حاکم سوریه و همینطور جنبش «امل» لبنان نیز به شیعیان تعلق دارند. هم چنین او ایران را مخالف تشکیل حکومت اسلامی سنی در افغانستان میدانست و سعی داشت که با کمرنگ نشان دادن و حتی انکار نقش ایران و حتی شیعیان افغانستان در جهاد ضد شوروی و پر رنگ کردن رفتارهای نادرست دولت ایران با مهاجرین افغانستان مقیم آن کشور، به تحریک اختلاف شیعه و اهل سنت بپردازد. به همین علت از کشورهای عربی میخواست که به جای برگزاری کنفرانسهای گوناگون برای بیان خطر شیعه و روس و غیره، به تقویت جبهههای جهاد افعانستان بپردازند تا با تشکیل حکومت اسلامی (سنی) در آن و گسترش جهاد به کشورهای دیگر، زمینه گسترش شیعه نیز از بین برود، اما در عین حال، او رویارویی مستقیم با شیعه، به خصوص ایران، را در توان اهل سنت نمیدانست. (92)حکم عملیات تروریستی و انتحاری
با وجود تأکید رهبران القاعده بر گسترش جهاد علیه کفار و بسیاری از مسلمانانی که مخالف تفکر آنان هستند، عبدالله عزّام در مواردی با استناد به برخی آیات و روایات، هر نوع عملیات تروریستی ضد مسلمانان و اقدام به کشتن فرد مسلمان و مؤمن را حرام قطعی دانسته و آن را پس از کفر، از گناهان بزرگ تلقی کرده است. (106) وی با استناد به روایاتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، تأکید میکند که ایمان با ترور نمیسازد، (107) کشتن مؤمن نزد خداوند از نابودی تمام دنیا بدتر است، (108) اگر آسمان و زمین در خون مؤمنی مشارکت داشته باشند، خداوند تمام آنها را وارد جهنم میکند، (109) هر کسی با حمل سلاح، مؤمنی را بترساند مسلمان نیست، خداوند هیچ عمل نیکی را از قاتل مؤمن نمیپذیرد، (110) هر گناهی بخشیده میشود، مگر گناه مشرک و یا کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند. (111) و خداوند لعنت میکند کسی را که با آهن به برادر خود اشاره کند. (112) هرگاه کسی چنین کند بر پرتگاه جهنم قرار میگیرد و اگر به قتل برادر مؤمن خود اقدام بکند، در آتش میافتد. (113) به همین دلیل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به اصحاب دستور میداد که نوکهای تیرهای کمان را در جمع با دست بگیرد تا به طرف کسی نشانه نرود، (114) اما در عین حال، وی عملیات انتحاری را در صورتی که به مصلحت اسلام باشد، از بهترین اعمال میداند و معتقد است که صحابه نیز گاهی در مبارزه با دشمن، در حالی که به کشته شدن یقین داشتند، تنها وارد میدان میشدند و طبق حدیث نبوی، فرشتگان به چنین فردی مباهات میکند. (115) هم چنین از او نقل شده است که در جملات حماسی خود در مورد «ارهاب» چنین گفته است:نقد، بررسی و نتیجهگیری
مهمترین معضل جهان اسلام، جریانهای جهادی تندرو است که در زمانهای مختلف، به خصوص در عصر حاضر، حضور فعال داشته و دارند در این میان، القاعده و رهبران آن از مهمترین جریانهای جهادی تندرو معاصرند که همگی از مسلمانان اهل سنت هستند و قرائتی افراطی و متعصبانه از اسلام دارند و تحت تأثیر سید قطب و ابن تیمیه، به تعریف کفر و ایمان و جهاد و حکومت و مسائل کلامی دیگر پرداختهاند. آنان از نظر خط مشی سیاسی با رفتار مسالمتآمیز موافق نیستند، بلکه جهاد و مبارزه را تنها راه دستیابی به حکومت اسلامی و نابودی کفار میدانند. عامل اصلی تندرویهای آنها را میتوان در رویکرد نصگرایی افراطیشان پیگیری کرد که در افکار عبدالله عزّام ریشه دارد. برداشت نصگرایانه عزّام و همین طور سایر رهبران القاعده از نصوص جهادی اسلام، باعث شده است که پیروان آنان بدون توجه به هیچ نوع سازندگی و طرح جامع در این زمینه، همواره در حال اعتراض باشند. (117)این 6 افسانه جنسی در مورد خانمها را فراموش کنید؛
رسیدن به رضایت کامل از زندگی زناشویی از تمام جهات باید بررسی شود و رابطه جنسی نیز یکی از مهمترین قسمتهای زندگی زناشویی اســت که هردو زوج باید به آن توجه کنند در این میان برخی از تفکرات اشتباه در مورد خانمها میتواند مشکل ساز باشد که در این مقاله میخواهیم این طرز تفکرات اشتباه را اصلاح کنیم:
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ راضی کردن یک زن در تختخواب کار سختی خواهد بود اگر او رازهای لذتش را آشکار نکند. بدون راهنمایی واضح و مشخص، ممکن اســت زوج او سردرگم بماند. و افسانههای مرسوم درباره آنچه او را تحریک یا سرد میکند، میتواند منجر به ایجاد اضطرابی ناگفته شود. اینجا میتوانید چند مورد از این افسانهها و حقیقتشان را بخوانید.
اگر اندام مرد به اندازه کافی بزرگ یا برانگیخته باشد، زن به ارگاسم واژنی خواهد رسید.
حقیقت: فقط ۱۵٪ از خانمها با دخول واژنیِ صرف به ارگاسم میرسند؛ و آنها هم اغلب باید در سطح بسیار بالایی از برانگیختگی هستند که در ادامه پیشنوازش و تحریک زیاد اتفاق میافتد. برای بیشتر خانمها، سکس پیشنوازش اســت. در واقع پیشنوازش فرآیندی اســت که در آن آنها برانگیختگی را تجربه میکنند، و اغلب به ارگاسم میرسند؛ چون کلیتوریس، و نه واژن، جنسیترین و تحریکپذیرترین اندام بدن آنهاست.
اگر نعوظ مرد برای چند ساعت دوام بیاورد زن ارضا خواهد شد.
حقیقت: برخلاف آنچه فیلمهای پورن نشان میدهند، برای بیشتر خانمها حتی ۳۰ دقیقه ارتباط جنسی خیلی بیش از حد خواهد بود. تماس و اصطکاکی که در ابتدای کار حس خوبی ایجاد میکند کم کم باعث ایجاد احساس درد و آزار خواهد شد. وقتی ارتباط جنسی بیش از حد طولانی باشد، با جذب رطوبت و روانی طبیعی ایجاد شده، اندام جنسی زن خشک خواهد شد و این منجر به ناراحتی و احتمالا ایجاد زخم میشود. میانگین زمان دوام در ارتباط جنسی ۸ دقیقه اســت. باز تأکید میکنیم، تحریک کلیتوریس زن توسط مرد در حین ارتباط جنسی (با دست یا…) میتواند زن را به اوج برساند.
انزال نابهنگام مرد به شدت برای زن ناامید کننده خواهد بود.
حقیقت: ناامیدی شدیدی که بعد از انزال نابهنگام مرد در زن ایجاد میشود، اغلب بر اثر کنار کشیدن شرمگینانه مرد از فضای رابطه جنسی ایجاد میشود، و نه با این حقیقت که او زود به اوج رسیده. اگر او در رابطه بماند، و به تحریک جنسی زوجش ادامه داده و از نظر احساسی حاضر باشد، ۹۹٪ مواقع، زن همچنان راضی خواهد بود.
«اینکارهها» میدانند چطور با یک زن تماس بدنی داشته باشند.
حقیقت: کسانی رابطه جنسی خوبی دارند که از زن میپرسند چطور دوست دارد لمس شود. فشار فرهنگی روی مردان وجود دارد که باید بدانند زنان کی و چطور رابطه جنسی میخواهند. اغلب مردان به طور پیشفرض وظیفه شروع کردن رابطه و مدیریت تجربه جنسی را بر عهده دارند. اما حساسیتهای اندام جنسی زنان بر اساس اینکه در کدام مرحله از چرخه ماهانهشان باشند، چه زمانی از روز باشد یا حتی خود روز، متغیر اســت. هیچ راهی نیست که یک مرد از قبل بداند یک زن چه نوع تماسی را دوست دارد، جز اینکه زن بیپرده به او بگوید – مهم نیست که مرد از قبل چه تجربهها و شنیدههایی دارد.
تحریک سریع و شدید کلیتوریس زن را به اوج میرساند.
حقیقت: گاهی. اما متاسفانه، مردان فرض را بر همیشگی بودن این موضوع میگذارند. در واقع، زنان ترجیح میدهند اول ذهنشان تحریک شود، و این با اغواگریهای هوشمندانه، تحریکات کلامی و صرف زمانی برای صمیمیت با یکدیگر اتفاق میافتد. بعد از آن آنها مایل به تحریک تمام بدن هستند، همراه با آغوش، بوسه، و برهنه کنار هم خوابیدن. حدود ۲۰ دقیقه بعد از شروع رابطه اســت که زنان به حدی از برانگیختگی میرسند که تحریکات مستقیم بتواند احساس خوبی برایشان ایجاد کند. بعد از آن، زن ممکن اســت مایل به تماسهای فیزیکی از قبیل حرکات آرام و دایرهای شکل انگشت مرد روی بدنش، تماسهای کوچک و لحظهای نوک انگشت مرد، فشار بر روی اطرف واژن یا… باشد. بعضی وقتها زن لحظات نزدیک پایان رابطه را شدید و سریع میپسندد و گاهی فقط یک ریتم ثابت را ترجیح میدهد. از او بپرسید تا به شما بگوید.
بیشتر زنان از رابطه مقعدی لذت میبرند، فقط خودشان نمیدانند.
حقیقت: حدود ۲٪ از زنان واقعا به این شکل رابطه تمایل دارند. و اگر چنین باشد حتما خودشان خواهند دانست.