به گفته مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران، میانگین رقم قبضهای مشترکان تهرانی حدود ۸۰۰۰ تومان است.
میگنا: اکبر توکلی مدیرعامل سازمان بهشت زهرا(س) گفت: در آبان ماه سال جاری 4766 نفر در شهر تهران فوت کردهاند که از این تعداد 2771 نفر مرد، 1910 نفر زن و 85 نفر نوزاد بوده اند.
او کمترین فوت شدگان را گروه سنی 5 تا 9 سال با 15پسر، 7 دختر و 2 نوزاد بیان کرد که به طور کلی 24 فوت شده را شامل می شود و ادامه داد: این در حالیست که بیشترین آمار فوت شدگان هم مربوط به گروه سنی 65 سال به بالا می شود که 2847 نفر شامل 1551 مرد و 1296 زن است.
مدیرعامل سازمان بهشت زهرا(س) با بیان اینکه در آبان ماه امسال 1470 نفر در خارج از سازمان دفن شدهاند، تاکید کرد: از این رقم 905 نفر مرد، 550 نفر زن و 15 نفر نوزاد هستند و آمار دفن در سازمان نیز 3296 نفرشامل 1866 مذکر، 1360 نفر مونث و 70 نفر نوزاد بوده است.
مدیرعامل سازمان بهشت زهرا(س) ادامه داد: بیشترین علت فوت ایست قلبی با 441 نفر بوده که 247 نفر مرد، 188 نفر زن و 6 نفر نوزاد را شامل می شود. همچنین ام اس با یک مورد فوتی کمترین علت مرگ تهرانی ها بوده است.
توکلی با بیان اینکه کمترین تعداد متوفیان تهران مربوط به منطقه 21 شهر تهران است که شامل 22 متوفی مرد و 15 زن است، افزود: بیشترین تعداد فوت شدگان در بین 22منطقه پایتخت مربوط به منطقه 4 بوده که 319 فوتی شامل 184مرد، 134 زن و 1 نوزاد بوده است.
کلمات کلیدی: سکته قلبی،بهشت زهرا ،آمار فوتی تهران
جام جم سرا:
از سه شنبه دوم اردیبهشت تا شنبه آینده که قرار است دامپزشکی، علت مرگ ماهیها را پس از بررسیهای کالبدشکافی اعلام کند، همه ذهنشان به سمت یک مسئله رفته است: چرا ۲ میلیون قطعه ماهی در سد فشافویه تلف شد؟
حتی دادستان کل کشور هم در شصت و یکمین نشست خبری خود اعلام کرد پرونده این مسئله در دادستانی تهران در حال بررسی است و با عوامل مرگ این ماهیها برخورد میشود. فعالان محیط زیست هم با دغدغه محیط زیستی خود، از مرگ این تعداد ماهی ابراز تاسف کردند تا جایی که معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست در دیدار با هیئت سنای فرانسوی به مرگ ۲ میلیون قطعه ماهی پرداخت و گفت که این ماهیها با فاضلاب شهرک واوان آبیاری میشدند.
به نظر میرسد چیزی که در میان هیاهوی مرگ ماهیها و تصاویر فراوانی که از این موضوع گم شد، مسئله مهمتری بود: این ماهیها که با فاضلاب پرورش پیدا میکردند کجا به مصرف میرسید؟ تعدادشان چقدر بود؟ ۲میلیون قطعه؟
ماهی فاضلاب سر سفره مردم
پرورش ماهیهای بند خاکی فشافویه با فاضلاب تایید شده است. به جز سخنان معصومه ابتکار که در این باره به صراحت گفته این ماهیها با پساب فاضلاب شهرک واوان تغذیه میشدند، پرورش، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران هم در این باره به خبرآنلاین گفت: پساب فاضلاب شهرک واوان پس از ۱۲ کیلومتر نیزار و تصفیه طبیعی، در اختیار بخش کشاورزی قرار میگیرد و ما هم تایید کردهایم فاکتورهای علمی این پساب برای مصارف کشاورزی، استاندارد است، ولی به کسی مجوز ندادهایم برای پرورش ماهی از آن استفاده کند.
به گفته او میزان BOD موجود در پساب تصفیه خانه فاضلاب شهرک واوان، ۶۰ واحد است که از سقف مجاز ۱۰۰واحدی استاندارد بسیار پایینتر است. همچنین میزان COD موجود در پساب این فاضلاب، ۱۰۰ واحد است که از سقف مجاز ۱۴۰ واحد استاندارد کمتر است، برای همین مجوز استفاده از پساب فاضلاب شهرک واوان واقع در جنوب تهران برای مصارف کشاورزی، صادر شده است. البته این مسئله هم موضوع تازهای نیست. فاضلاب شهرک واوان از سال ۱۳۵۵ که ساخته شد، به نیزار ۱۲ کیلومتری میرود و پس از تصفیه طبیعی، پساب آن در اختیار بخش کشاورزی قرار میگیرد. در طی این سالها هم ما نه ظرفیت این فاضلاب را افزایش دادهایم و نه از وسعت نیزار کم کردهایم. یعنی آبی که وارد این نیزار میشود، حتی از سالهای قبل هم کمتر است.
پرورش تاکید میکند: «البته ما هرگز اجازه ندادهایم از این آب برای پرورش ماهی استفاده شود. چون اصلا به ما ارتباطی ندارد. مجوز پرورش ماهی با جهاد کشاورزی است و محلی که ماهیها از بین رفتهاند، زیر نظر جهادکشاورزی اداره میشود، چون یک بند خاکی است، نه سد شمرده میشود که مدیریت آن با وزارت نیرو باشد و نه دریاچه است که سازمان محیط زیست آن را مدیریت کند.»
پس چه کسی مجوز بهره برداری از ماهیانی که با پساب فاضلاب پرورش پیدا میکنند را به شرکت دامگستر، شرکتی که تاکنون سوابقی از ثبت و مجوزهای آن پیدا نشده، داده است؟ جواب در ساختمانی واقع در محله یوسف آباد تهران است (و البته کسی از این ساختمان حاضر به ارائه توضیح نشده است): جهاد کشاورزی استان تهران.
سکوت سرد جهاد کشاورزی
از روزی که ماهیان بند خاکی فشافویه تلف شدند تا امروز، شرکت بهره بردار این بند خاکی و نهادی که به او مجوز بهره برداری داده، نکته مهمی درباره این ماجرا به رسانهها نگفتهاند. حتی پیگیری برای گفتگو با آقای موسوی، مدیرکل جهاد کشاورزی استان تهران و آقای مومن نیا از مدیران شیلات این اداره کل به جایی نرسید.
تنها کسی که حاضر به گفتگو در این باره شد، آقای حسینی، مدیر روابط عمومی این مجموعه بود که با قید «همه چیز شنبه اعلام میشود» گفت: ما از سازمان محیط زیست استان تهران برای دادن مجوز به شرکت بهره بردار در مجموعه فشافویه استعلام کردیم، ولی آنها به ما جوابی ندادند.»
او درباره روند قانونی دادن مجوز به شرکت پرورش ماهی، البته با پساب فاضلاب گفت: «قانون به ما اجازه میدهد در صورتی که محیط زیست ظرف یک ماه پاسخ استعلام را ندهد، اقدام به صدور مجوز کنیم، این همان کاری است که ما انجام دادیم.»
مدیران جهاد کشاورزی استان تهران از جمله حسینی، مدیر روابط عمومی این مجموعه حتی حاضر نشدند به دو سوال خبرآنلاینکه ظاهرا بیارتباط با مرگ ماهی هاست جواب دهند: از چه زمانی پروانه بهره برداری ماهی در فشافویه صادر شده و تاکنون چند تن از ماهیهای این مجموعه به بازار عرضه شده است؟ یعنی مجوز بهره برداری مربوط به چه میزان ماهی بوده؟
در کنار این سکوت سرد و البته رفع مسئولیت مدیران جهاد کشاورزی از خود، اظهارات دیگر مسئولان ادارات دولتی شنیدنی است. مدیر کل محیط زیست استان تهران، پس از مرگ ماهیها در فشافویه گفته این اداره کل از سال ۸۶ به بهره برداران ماهی در فشافویه اخطار میداده که بهره برداری از این محل برای پرورش ماهی مناسب نیست. به بیان دیگر اولین سرنخی که درباره سابقه بهره برداری از این محل به عنوان زیستگاه پرورش ماهی به دست میدهد به ۹ سال پیش برمی گردد. یعنی از ۹ سال پیش تاکنون مردم ماهیانی را میخوردهاند که با فاضلاب پرورش پیدا میکردند و اگر این ماهیها، نمیمردند، شاید هم اکنون سر سفره من و شما بودند.
در این بین، نکتهای که همچنان مبهم میماند، پروانه قانونی عرضه گوشت این ماهیهای فاضلابی به بازار است. طبق قانون، دامپزشکی استان تهران، باید کد رهگیری برای این ماهیها صادر میکرده، مسئلهای که هنوز مشخص نیست اصلا انجام شده یا اگر انجام شده، طبق چه بررسی علمی، اداره کل دامپزشکی استان تهران، اجازه داده ماهیانی که با فاضلاب پرورده میشوند، سر سفره مردم بیاید؟
۲ میلیون چند تاست؟
خبرهایی که از ابتدای ماجرای مرگ ماهیها منتشر شده، تاکید میکند ۲ میلیون قطعه ماهی در بند خاکی فشافویه تلف شده است، در حالی که تصاویر خبرگزاریها و البته آمار رسمی، نشان میدهد مسئله، شکل دیگری دارد. برخی از عکسهای خبرگزاریها نشان میدهد ماهیانی در این بند پرورده میشدند که تا ۱۰ کیلوگرم هم وزن داشتند.
البته به طور متوسط، تصویر ماهیهایی که به صورت انبوه با شکم سفید روی آب آمدهاند، ماهیهایی با وزن معمول بین یک تا دو کیلوگرم را نشان میدهد. حتی در صورتی که وزن متوسط این ماهیها را ۵۰۰ گرم هم حساب کنیم، وزن ۲ میلیون قطعه، یک میلیون کیلوگرم میشود، یعنی ۱۰۰۰ تن، در حالی که پرورش، مدیرعامل آبفای استان تهران میگوید: مجموع وزن ماهیهای تلف شده، بیش از ۳۰ تن نبوده است.
به بیان دیگر، اگر عدد ۲ میلیون قطعه ماهی را درست بدانیم متوسط وزن هر ماهی تلف شده در بند فشافویه ۱۵ گرم بوده است، یعنی وزن یک بچه ماهی سردابی قابل عرضه به کشتزارهای پرورش ماهی، دست کم بین ۱۰ تا ۵۰ گرم است، یعنی به فرض صحت عدد ۲ میلیون ماهی تلف شده، همه این ماهیها باید بچههایی هایی باشند که تازه به این کشتزار آلوده با فاضلاب، ریخته شدهاند.
در حالی که در عکسهای بالا مشاهده میشود ماهیهای تلف شده این تعداد نیستند و تخمین کارشناسان درباره تلفات واقعی ماهیان بالغ در این بند بین ۱۵ تا ۲۰ هزار ماهی است.
البته در این بین توضیحات مدیرعامل شرکت بهره بردار، از همه جالبتر است، هنگامی که خبرنگاری روز حادثه مرگ ماهیها از او میپرسد: میزان خسارت را چقدر ارزیابی میکنید؟ محسن غلامحسینی پاسخ قابل تاملی میدهد: «کارشناس رسمی دادگستری صبح امروز پس از بازدید از محل مدارک مربوط به فاکتور خرید بچه ماهیها و فاکتور آخرین فروش و سایر هزینهها را بازبینی کرد. خسارات بسیار زیاد است و در حال حاضر آنقدر گیج شدیم که نمیتوانیم مبلغی را عنوان کنیم!»
اینجا البته میتوان دلیل این پاسخ را تصور کرد، دلیل همان عملکرد غلامحسینی، مدیرعامل شرکتی است که ماهیها را با فاضلاب پرورش میداده و به مردم میفروخته است: «از افرادی که باعث بروز این حادثه شده است به دادگاه حسن آباد شکایت کردیم و کارشناس رسمی دادگستری امروز برای تعیین دلیل و برآورد خسارت از محل بازدید کرده است.»
اکنون این دادگاه است که تصمیم میگیرد برای ۲ میلیون قطعه ماهی برآورد شده توسط بهره بردار و وزن ۳۰ تنی این ماهیها، چقدر خسارت برآورد میکند و در این بین، دادستان هم قطعا به این موضوع خواهد پرداخت که تکلیف مردمی که ماهیهان پرورش یافته با پساب فاضلاب را خوردهاند، چه میشود.
ماهیها در آب میمیرند
هر چند تا شنبه آینده باید صبر کرد تا نتیجه کالبدشکافی ماهیهای تلف شده مشخص شود ولی مدیرکل دامپزشکی استان تهران گفته به نظر میرسد این ماهیها بر اثر نبود اکسیژن در آب تلف شده باشند. ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست البته درباره فاضلاب شهرک واوان به عنوان علت مرگ ماهیها صحبت کرده و گفته عامل این مرگ گروهی، ورود فاضلاب خام به این بند خاکی است.
عامل مرگ ماهیها هر چه که باشد و دادگاه هر تصمیمی که درباره عاملان بروز این مرگ دسته جمعی بگیرد، یک نکته نباید از چشمها پنهان بماند. این ماهیها، تا چند روز پیش سر سفره مردم میآمدند و مشکلات و بیماری برای مردمی که ماهیان پرورش یافته با فاضلاب را میخوردند، در هیاهوی مرگ ماهیها مخفی شده است. ماهیها را رها کن، آدمها را دریاب. (امید سلیمی بنی/خبرآنلاین)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 08:28
همزمان با نزدیک شدن به نیمه شعبان، در بیشتر نقاط کشور مردم به تکاپو افتادهاند تا با آذینبندی معابر و سردر مغازهها و خانهها، میلاد ولی عصر(عج) را جشن بگیرند. تصاویری که در ادامه آمده، گوشهای از تلاش مردم تهران را در این زمینه به نمایش گذاشته است؛ ببینید.
جام جم سرا: دکتر سیداحمد جلیلی در حاشیه سمپوزیوم یک روزه «روز بدون افسردگی» که آخرین یافتهها و داروهای تولید ایران در زمینه درمان افسردگی ارایه شد، اظهار کرد: آمار افسردگی در دنیا حدود 20 تا 25 درصد جمعیت را تشکیل میدهد. این آمار در کشورها در شرایط مختلف فرق میکند، به عنوان مثال در کشورهایی که زلزله جنگ اتفاق میافتد یا تغییرات اقتصادی و اجتماعی سریع دیده میشود، میزان افسردگی بیشتر میشود.
دکتر جلیلی درباره ارتباط افسردگی با مدرنیته اظهار کرد: در این مورد اتفاق نظری وجود ندارد چون طبق تحقیقی که سالها پیش در روستایی در حاشیه کویر انجام دادم بالاترین رقم افسردگی را در میان روستاییان آن منطقه مشاهده کردم بنابراین نمیتوان گفت میزان افسردگی در شهرنشینی بیشتر است چراکه آنجا هم استرس خودشان را دارند، فقط نوع استرس فرق میکند.
وی با بیان اینکه به مساله روان در کشور توجه کمتری شده است، درباره فراوانی بیماریهای روانی در بین سایر بیماران نیز گفت: دست کم 30 درصد مراجعان به پزشکان عمومی به دلیل انواع مختلفی از بیماریهای روانی مراجعه کردهاند بنابراین لازم است پزشکان عمومی درباره درمان بیماریهای روانی مطالعه داشته باشند همچنین 30 درصد دیگر بیماران این پزشکان هم دارای انواع بیماری روانی و جسمی هستند و میتوان گفت بالاتر از 50 درصد بیماران در کشور، مبتلا به گونههای مختلف بیماری روانی از جمله افسردگی هستند.
رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره شیوع افسردگی بین دانشجویان هشدار داد و گفت: آمارها تایید میکند شیوع افسردگی در دانشجویان و همچنین سوءمصرف مواد و مصرف خودسرانه دارو بیشتر است زیرا جوانان هم در رده سنی دوره خاصی قرار دارند و هم نخبگانی هستند که به دانشگاه وارد شدهاند و انتظاراتی از این موقعیت خود دارند. آنها از همسن و سالهای خود بیشتر میفهمند و نسبت به ردههای سنی دیگر روحیه حساستری دارند. از طرفی باید مشکلات جامعه و دانشگاهها را هم در نظر گرفت که همه این عوامل تاثیرگذار هستند تا دانشجویان دچار افزایش میزان افسردگی نسبت به سایر اقشار شود. یعنی آنها در دورهای از عمر خود هستند که بیشتر میفهمند و حساسترند ولی امکان عمل از آنها گرفته میشود به همین دلیل میزان افسردگی ممکن است در آنها بیشتر شود.
وی با بیان اینکه میزان افسردگی در سنین بالا شایعتر است، افزود: افراد سالمند به علت ابتلا به بیماریهای دیگر بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار میگیرند.
رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران با بیان اینکه طی چند سال اخیر تحقیقات جدیدی در زمینه افسردگی در کشور صورت نگرفته است، افزود: در 40 سال گذشته از امکانات و ابعاد دفتری که سلامت روان را در وزارت بهداشت پیگیری میکند کاسته شده است. قرار شده تا همکاران ما در وزارت بهداشت هر چهار سال یک بار تحقیقات لازم را در این زمینه انجام دهند.
وی درباره مشکلات درمان بیماری روانی در کشور گفت: کمبود تختهای روانپزشکی، کمبود روانپزشک و روانپرستار در جامعه از مشکلات این بخش به شمار میرود. سالهاست تعداد تختهای روانپزشکی در کشور 7 تا 11 هزار عنوان میشود و این میزان افزایش چندانی نیافته است. مشکل اساسی دیگر عدم پوشش بیمه برای بیماران روانی است. بیمهها خیلی از بیماریها را پوشش میدهند ولی وقتی به بیماران روانی میرسند، پوشش را برمیدارند و مردم خودشان هزینهها را پرداخت میکنند.
جلیلی افزود: تعرفههای روانپزشکی غیرواقعی است که این باعث میشود خدمات به بیماران کم شود و مردم صدمه ببینند. بیمهها در شرایط فعلی صراحتا مینویسند وقتی بیمار دچار اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی است و باید بستری شود، ما هزینهها را قبول نمیکنیم، این باعث صدمه به مردم و بیماران روانی میشود.(جهان صنعت)
جام جم سرا: محمد مهدی گلمکانی در توضیح بیشتر میگوید: «در همین طرح ٥٠ نفر از پزشکان متخصص، عمومی و دندانپزشک هم در بوستان خواجه کرمانی محله هرندی حضور خواهند داشت و بخشی از تهرانیها را که به این بوستان مراجعه میکنند، ویزیت میکنند.»
حالا با این تصمیم شهرداری، خیلی از تهرانیها امروز برای ویزیت به پزشکان مراجعه میکنند، کسانی که شاید بدلیل بالا بودن تعرفهها، حتی با وجود شکایت از درد و رنج بیماری، نتوانستهاند برای درمان اقدام کنند.
ویزیتهای درمان بالاست، این را مردم میگویند. شاید مجلسیها و مسئولان وزارت بهداشت نظر دیگری داشته و حتی معتقد باشند که ویزیتها با همین تعرفه هم بالا نیست و باید بیشتر از اینها باشد، اما با پوشش ضعیف بیمهای هنوز هم خیلیها توانایی تحمل هزینههای اولیه درمان را برای مراجعه به پزشک عمومی ندارند. تعرفه پزشکان متخصص و دندانپزشک هم که دیگر جای خود دارد. هستند کسانی که برای مراجعه به دندانپزشک حتی وسیلهای را فروخته باشند.
با این همه به بهانه روز پزشک فرصتی پیدا شده تا شهروندان تهرانی رایگان ویزیت شوند. مدیرکل سلامت شهرداری تهران در ادامه توضیحش درباره طرح ویزیت رایگان، به نامگذاری اول شهریورماه بهعنوان سالروز ولادت حکیم ابوعلیسینا و روز پزشک اشاره میکند: «اداره کل سلامت شهرداری تهران در راستای شبکهسازی حوزه سلامت همواره از ظرفیت پزشکان مشارکت جوی محلات در زمینه ارتقای سلامت شهروندان استفاده میکند.»
او از راهاندازی کانون پزشکان محلات هم خبر میدهد. «ما حدود ٤هزار نفر از پزشکان شهر تهران را در این کانون سازماندهی کردهایم و به مناسبت گرامیداشت روز پزشک و ارج نهادن به مقام پزشکان، ویژه برنامههای مختلفی را در دست اقدام داریم.»
خردادماه بود که هیأت وزیران سقف تعرفههای خدمات تشخیصی و درمانی در بخش دولتی را اعلام کرد، سهم پزشکان عمومی ١٠هزارتومان، فوقتخصص، فلوشیب و روانپزشکان، ١٢هزارتومان وپزشکان فوقتخصص روانپزشک ١٤هزار تومان بود. دندانپزشکان هم در بخش خصوصی اگر متخصص باشند، برای هر ویزیت ٢٦هزار تومان و اگر عمومی ١٦هزار و ٥٠٠ تومان دریافت میکنند. یک دندان کشیدن ساده هم در مطب پزشک متخصص ٣١٠هزار تومان و عمومی ٢٦٠هزار تومان هزینه دارد.
در بخش دولتی اما هزینهها پایینتر است، ویزیت دندانپزشک متخصص ٨هزار تومان و متخصص١٠هزار تومان است. به همه اینها اما باید دریافتهای غیرقانونی را هم اضافه کرد.
با این همه عبدالرحمان رستمیان یکی از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، معتقد است تعرفههای درمانی نهتنها بالا نیست که غیرواقعی هم است. او میگوید: «هنوز نتوانستیم تعرفهها را واقعی کنیم، چراکه به مردم فشار زیادی وارد میشد، به همین خاطر تعرفهها را در همین حد نگه داشتیم و درخواست کردیم تا بیمهها پوشش قویتری داشته باشند اما متأسفانه هنوز پوشش بیمهای مناسب نیست. تعرفهها باید به سمت واقعی پیش رود و بیمهها خودشان را تقویت کنند، درحال حاضر دفترچههای بیمه ارزش زیادی ندارند، البته در بیمارستانهای دولتی کمی وضع فرق میکند و این دفترچهها کمی ارزشدار شدهاند اما لازم است که در بخش خصوصی هم این اتفاق بیفتد تا پزشکان خودشان داوطلب شوند تحت پوشش بیمه قرار گیرند.»
به گفته او، خیلی از پزشکان که جایگاه بالایی دارند تمایلی به بستن قرار داد با بیمهها ندارند. چرا که بیمهها شرایطی را برایشان ایجاد میکنند که خیلی مناسب نیست. حتی مطبهای تخصصی و فوقتخصصی بالایی هستند که تحت پوشش بیمه قرار ندارند و بیمار بدون تقبل هزینهای از سوی بیمه، تعرفه را پرداخت میکند که فشار زیادی به او وارد میکند.
با این همه رستمیان، تأکید میکند که مطالبه بیمهها از بیمارستانها قبلا طولانی بود اما الان کمتر شده، بیمارستانهای دولتی نسبت به گذشته جایگاه بهتری پیدا کردهاند و بیمهها با تزریق بودجه و اعتبارات زیاد ازجمله بخشی از ارزش افزوده که حدود ٢٠٠میلیارد تومان بود، وضع بهتری پیدا کردهاند.
او میگوید: «قرار است تمام این اعتبارها در بخش سلامت هزینه شود، تا شرایط بیمارستانهای دولتی بهبود پیدا کند.»(شهروند)
جام جم سرا: یوسف رشیدی به ایلنا گفت: «تعداد کودکان مبتلا به سرطان خون که به بیمارستان مفید مراجعه کردهاند، درسال ١٣٩٢ به میزان ٥١٨ مورد نسبت به سال ١٣٨٩ که ٤٦٧ مورد بوده، افزایش یافته است.»
این خبر نشان میداد، درست در سالهایی که بنزین غیراستاندارد پتروشیمیها در کشور توزیع شده بود، کودکان بیشتری گرفتار سرطان خون شدهاند. حالا بعد از خبرهایی که از گسترش ابتلا به سرطان حکایت میکرد، معصومه ابتکار رئیس سازمان محیطزیست، روایت دیگری از آلودگی هوا بهخصوص در پایتخت را مطرح میکند: «در محاسبه مرگومیر عوامل متعددی نقش دارد و نمیتوان نقش مستقیم عاملی را بررسی کرد ولی متاسفانه طبق آمار موجود تنها در تهران، روزانه شاهد مرگ تعداد زیادی به واسطه آلاینده pm ٥ /٢هستیم.»
او در سمینار نقش آلودگی هوا و عوامل محیطی در بروز بیماریهای قلبی و غیرقلبی، با تقسیمبندی آلودگی هوای کشور به دو گروه آلودگیهای ناشی از احتراق سوخت و گرد و غبار، گفت: «آلودگی هوا تأثیر مستقیم و موثری بر افزایش غلظت خون و در نتیجه افزایش سکتههای قلبی و مغزی دارد. این در حالیست که متاسفانه شاهد شدت یافتن آلودگی گروه دوم یا آلودگی ناشی از گرد و غبار هستیم که بخش عظیمی از آن از سوی همسایه غربی ما عراق و چند کشور دیگر است و قسمتی از آن نیز متاسفانه منشأ داخلی دارد. آلودگی ناشی از گرد و غبار بسیاری از شهرها و حتی روستاهای کشور بهطور مثال روستاهای
سیستان و بلوچستان را درگیر معضلات جدی کرده است.» تاثیر آلودگی هوا بر سلامت مردم و افزایش مرگومیر به واسطه آن، موضوعی بود که معاون رئیسجمهوری از آن حکایت کرد و با اشاره به اینکه در محاسبه مرگومیر عوامل متعددی نقش دارد، از آماری گفت که براساس آن روزانه تعداد زیادی از تهرانیها به واسطه آلاینده ٥/ ٢ pm جان خود را از دست میدهند.
او با تأکید بر مخاطرات استفاده بیش از حد استاندارد از بنزن و سایر ترکیبات حلقوی در بنزین، یادآور شد: «به واسطه عدم نظارت و افزایش این نوع ترکیبات در بنزین توزیعی سالهای گذشته در کشور، شاهد اثرات نامطلوب بر سلامت مردم و افزایش شدید آلودگی هوا در کشور بودیم.»
رئیس سازمان محیط زیست، با اشاره به توزیع بنزین استاندارد در تهران، کرج، اراک و تبریز، اظهار داشت: اتفاق خوب دیگر در حوزه سوخت، کاهش میزان گوگرد سوخت گازوئیل از ١٠هزار ppm به حدود ١٥٠ ppm بود که این تغییرات تاثیری محسوس در بهبود هوا و سلامت مردم داشته است. البته هنوز کارهای بسیاری باید انجام شود تا شاهد هوایی مطلوب و سالم برای مردم کشور باشیم.»
در ادامه این سمینار، یوسف رشیدی سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیطزیست که چندی پیش از افزایش ابتلای کودکان به سرطان در سالهای ٨٩ تا ٩٢ خبر داده بود، با اشاره به افزایش ناگهانی و بسیار فراتر از حد استاندارد ذرات معلق در هوای کشور درسال ٨٨، گفت: «اندازهگیریها نشان میدهد سال ٨٨ اوج غلظت بنزن در هوا بود. میزان آن در پارک پردیسان که در محدوده ترافیک نیست ٧ برابر استانداردها را نشان میداد. این تغییر محسوس و ناگهانی تأثیر بسیاری بر سلامت مردم داشت. خوابآلودگی، گیجی، سردرد، ناهوشیاری، تحریک پوست، چشمها و سیستم تنفسی، اختلالات خونی، اثر بر مغز استخوان و کمخونی، خونریزی بیش ازحد، اختلالات کروموزومی، آسیب به سیستم ایمنی و سرطان خون ازجمله اثرات سوء بنزن است.»
او تأکید کرد: «طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، بنزن برای انسان سرطانزا بوده و هیچ سطح ایمنی برای مواجهه با آن توصیه نمیشود. همچنین به گزارش دپارتمان بهداشت و خدمات انسانی آمریکا، بنزن ازسال ١٩٨٠ در نخستین گزارش مواد سرطانزا قرار گرفته است.»
سرپرست هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیطزیست در ادامه با موثر خواندن حذف بنزین پتروشیمیها در کاهش آلودگی هوا اظهار داشت: «سال گذشته ۳ روز هوای پاک داشتیم که این تعداد درسال جاری دوبرابر یعنی به ۶ روز رسید و همچنین تعداد روزهای ناپاک کمتر شد. براساس مصوبه دهم اردیبهشتماه سال ٩٣ هیأت دولت، مقرر شد سازمان حفاظت محیطزیست بنزین توزیعی در کلانشهرهای کشور را بررسی و هر سه ماه یکبار وضع را اعلام کند که بر این اساس اولین نتیجه آنالیز بنزین توزیعی در چهار کلانشهر کشور مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه آن درخصوص مطابق بودن با استانداردهای یورو ٤ رضایتبخش بود.»
او از کاهش محتوای گوگرد بنزین از ٣٠٠ ppm به زیر ٥٠ ppm، کاهش محتوای گوگرد دیزل از ٧٠٠٠ ppm به زیر ٥٠ ppm خبر داد و گفت:«سازمان حفاظت محیطزیست توجه ویژهای به استانداردسازی سوخت دیزل و توزیع آن در کلانشهرها با گوگرد کمتر از ٤٠ ppm دارد و براساس همین مصوبه، استفاده از فیلتر ذرات جهت جلوگیری از انتشار ذرات سرطانزای خروجی از خودروهای دیزلی سنگین اجباری شده است.»
بروز سرطان در کشور با کشورهای درحال توسعه برابری میکند
در سالها و بهخصوص در ماههای اخیر، اظهارنظرهای نگرانکنندهای از وضع ابتلا به سرطان در کشور شنیده شده و خبر بالا رفتن میزان ابتلا به سرطان در میان جوانان هم بسیار مطرح میشود، اما پیام آزاده که قرار بود در این سمینار درخصوص سرطانها و آلودگی هوا سخنرانی کند، درخصوص اینکه آیا در سالهای اخیر شیوع برخی سرطانها در کشور ما بیشتر شده و این شیوع با سایر کشورهای خاورمیانه تطبیق دارد یا خیر، گفت: «ما یک سیستم ثبت سرطان خوبی در کشور داریم. این سیسستم نشان میدهد که در مقایسه با کشورهای منطقه و کشورهای درحال توسعه بروز سرطان برابری میکند.»
او درمورد اینکه گفته میشود، ابتلا و چه مرگومیر سرطان در کشور بیشتر شده و میزان ابتلا در جوانان بیشتر است، توضیح داد: «این امر به علت، هرم اجتماعی کشور است. در جامعه ما هر اتفاقی بیفتد، چه زلزله و بروز سرطان میبینیم که فراگیری آن در جوانان و میانسالان بیشتر است. بروز سرطان در ایران تقریبا با سایر کشورهای درحال توسعه برابر است اما نوع شیوع سرطان در کشور با سایر کشورهای درحال توسعه تفاوت دارد. سرطان دستگاه گوارش در کشور ما شایع است، مخصوصا معده که شایعترین مرگومیر بر اثر سرطان را به خود اختصاص داده. این بیماری، بیماری کشنده است که دیر هم تشخیص داده میشود. در این نوع سرطان با سایر کشورها متفاوت هستیم، اما در بروز سایر سرطانها با کشورهای درحال توسعه تفاوت واضحی نداریم.» (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا به نقل از باشگاه خبرنگاران: رحمتاله حافظی گفت: با توجه به اینکه بحران همیشه تهران را تهدید میکند، مقاومسازیهای لازم باید در این راستا صورت پذیرد.
وی افزود: احداث ساختوسازهای ناایمن در گذشته و بدون پیشبینی تهدیدات ژئوپولیتیکی شهر از مهمترین عوامل خطرساز در زمان وقوع بحران در شهر است. ضمن اینکه در این راستا نباید بروز آسیبهای جدی ناشی از بافتهای فرسوده و مستهلک را فراموش کرد.
حافظی از انفجار و آتشسوزی شبکههای پیچیده لولهکشی گاز در شهر به عنوان تهدید جدی دیگر شهروندان در زمان وقوع بحران یاد کرد و اظهار داشت: انسداد ناشی از ریزش ساختمانهای چندطبقه که بدون توجه به دسترسیها در کوچهای تنگ و تاریک ایجاد شده از مسائل دیگری است که مسئولان با برنامهریزیهای کارشناسی از هماکنون باید به دنبال پیشگیری و ممانعت از عدم وقوع تلفات در زمان بحران ناشی از حوادث غیرمترقبه باشند، چرا که در صورت عدم توجه، پیشبینی ۶۳ هزار کشته ناشی از زلزله ۶ ریشتری در تهران قطعی خواهد بود.
رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران، خاطرنشان کرد: اجرای تدابیر کارشناسی در مقاومسازی ساختوسازها و جایگزینی انرژی منازل و شبکهای گازرسانی با روشهای نو و توجه بیشتر به ساختوسازهای غیرمجاز و خارج از ضوابط استاندارد باید مهمترین مسائل مدنظر مسئولان باشد.
جام جم سرا: در این متن کوتاه ابتدا عوامل متعددی که زندگی در شهر را تهدید میکند، مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس تلاش خواهیم کرد، وضع محیط زیست شهر تهران را با رویکردی اجتماعی بررسی کنیم.
در روزهای زیادی از هرسال وضع هوای شهر تهران در حالت اضطرار قرار دارد. دلایل عمدهای از سوی کارشناسان برای آلودگی هوا بیان میشود که همه آنها را میتوان با عنوان کلی عامل انسانی مورد بررسی قرار داد. عامل طبیعی در روزهایی که پدیده وارونگی دمایی رخ میدهد، میزان آلودگی را تشدید میکند.
روزانه خبر بیمار شدن یا (متاسفانه) مرگ همشهریان و آشنایانمان را بر اثر ابتلا به بیماریهایی مثل سرطان، سکتههایقلبی و... میشنویم. آلودگیهای محیطی همچون آلودگیهوا، آلودگیصوتی، آلودگیهایمغناطیسی مثل پارازیتها، فشارهای اجتماعی و... از عواملی است که برای این بیماریها مطرح میشود.
بر اثر افزایش جمعیت منابع طبیعی موجود پاسخگوی رفع نیازهای شهروندان نیست. آب، بهعنوان مهمترین عنصر حیاتبخش کمتر از گذشته در دسترس است و منابع آبی با بحرانی جدی مواجهند. با وجود هشدارهای متوالیای که دولت به شهروندان میدهد، همچنان کمبود آب تبدیل به مسالهای اجتماعی نشده است و هنوز خودمان بیشترین سطح مصرف آب را داریم.
حوادث ترافیکی متعددی روزانه در تهران رخ میدهند و از این میان سهم بخشی از شهروندان تهرانی، مرگ در تصادف شده است. بهدلیل ضعف سرویسهای حملونقل عمومی، روزانه تعداد قابلتوجهی خودرو در سطح شهر با سرنشینانی تنها به حرکت درمیآیند که این خودروها علاوه بر اینکه میزان ترافیک و تصادف را افزایش میدهند، افزایش آلودگی هوا و هدررفت انرژی را نیز بههمراه دارند.
در این میان پرداختن به مسأله زلزله و قرار گرفتن بخش قابلتوجهی از شهر تهران روی گسلهای فعال و نیمهفعال نیز جای بحث و بررسی دارد. لابد هشدارهای کارشناسان زمینشناسی و زلزلهشناسی در این مورد را تاکنون شنیدهایم و همچنان بیتوجه از کنار آن گذر کردهایم.
اگر بخواهیم عوامل دیگر را نیز بررسی و در بیان این عوامل شرح و تفسیر نیز ارایه کنیم، باید صفحات متعددی از عوامل منجر به مرگ و تهدیدکننده در تهران بگوییم.
نگاهی اجمالی به آنچه تاکنون گفته شد، نمایانگر آن است که تجمیع امکانات در شهر تهران و تمرکز امکانات در پایتخت نهتنها موجب بهبود وضع در این شهر نشده بلکه امکان زندگی کردن در این شهر را با خطر مواجه کرده است. خطراتی که قیمتی معادل جان انسانها دارند.
تمرکز امکانات تهران نهتنها موجب افزایش مخاطرات زندگی برای شهروندان تهرانی شده، بلکه توسعهنیافتگی و بیتوجهی به سایر نقاط کشور را بههمراه داشته است. اصفهان از کمبود آب رنج میبرد. اهواز و دیگر شهرهای غربی دچار آلودگی هوای شدید هستند. شمالغربی کشور بر اثر خشکشدن دریاچه ارومیه در معرض تهدید جدی قرار گرفته است. شهرهای شمالی بهدلیل رشد بیرویه استفاده از منابع و برداشت جنگلها با مخاطرات جدی روبهرو هستند. استان مرکزی به دلیل کارخانههای صنعتی متعدد با آلودگی هوا مواجه است.
در وضع موجود امکانات رفاهی (شامل مراکز درمانی، بهداشتی، تفریحی، ورزشی و...) به همراه موقعیتهای شغلی و اقتصادی در تهران بهعنوان پایتخت در درجه اول و در برخی از کلانشهرهای دیگر تجمیع شده و سایر نقاط از این امکانات محروم شدهاند. بهدلیل تمرکز بنگاههای اقتصادی و حجم معاملات اقتصادی در این شهرهای بزرگ سرمایهگذاری در شهرهای کوچکتر تعطیل شده است.
رشد نامتوازن کشور نهتنها نابرابریهای اقتصادی بهوجود آورده است بلکه زندگی انسانها در همه نقاط را با مشکل مواجه و در شهرهای بزرگ، آلودگیها و مشکلات شهرنشینی، محیطزیست شهری را تخریب کرده است و در نقاط حاشیهای بیتوجهی باعث بروز مشکلات شده که برای مثال بیتوجهی به کشاورزی موجب هدررفت مقادیر قابلتوجهی آب در کشاورزی شده است. اگر توجه دولت به همه نقاط برابر بود و اگر تا این حد در طبیعت دستکاری نمیشد، بحران آب کمتر از وضع کنونی بود.
قرار گرفتن در موقعیت کنونی و مفروض داشتن این نکته که برخی از تغییرات انجام شده قابل بازگشت نیست، لزوم توجه به تغییر در رویههای موجود و پیش گرفتن طرحی نو را نمایان میکند. در کنار اینکه دولت باید در برنامهریزیهای خود تلاش کند، دنبال توسعهپایدار و متوازن باشد تا هم از تخریب محیطزیست جلوگیری کند و هم موجب محرومیت نشود، فعالان اجتماعی- فرهنگی و شهروندان نیز باید به شهروندیسبز یا زندگی همراه با طبیعت بیندیشند و تلاش کنند تا سر حد امکان از آسیبرساندن به طبیعت جلوگیری کنند.
شهروندی سبز یا همان شهروندی اکولوژیک، تعهدات جدیدی را برای انسانها به همراه خواهد داشت. تعهد به حیوانات، تعهد به نسلهای آینده بشر و حفظ انسجام محیط طبیعی ازجمله این تعهدات است. درمورد این نوع از شهروندی و مختصات آن در جامعه ما با توجه به تعهداتی که برای آن در نظر گرفته میشود، باید پژوهش شود و صاحبنظران در این مورد اظهارنظر کنند. (محمدمهدی نجفیخواه/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
اردشیر خسروی که در محل پزشکی قانونی استان تهران سخن میگفت با بیان این که فراهم کردن اطلاعات مرگ و میر، نقش و اهمیت زیادی در نظام سلامت دارد گفت: داشتن نظام ثبت مرگ و میر در زمینه برنامهریزی های حوزه سلامت اهمیت دارد و در تامین منابع مالی، دارو، آموزش و ارائه سرویسها و خدمات میتواند تاثیرگذار باشد. در کشورهای پیشرفته نظام ثبت دقیق علل مرگ بر اساس شواهد پزشکی و معاینه بالینی توسط پزشک متخصص بر مبنای فرایند کدگذاری بینالمللی مشخص و طبقه بندی میشود، اما در کشورهای در حال توسعه یا شواهد پزشکی یا طبقه بندی درست وجود ندارد یا پزشک نمیتواند گواهی فوت صادر کند.
وی به برنامه نظام ثبت مرگ در استانها و شهرستانها اشاره کرد و گفت: ابتدا در چهار استان، بعد در 18 استان و هم اکنون در همه استان ها، شهرستانها گزارش علل مرگ در حال اجراست و تهران تا قبل از سال 93 تحت پوشش برنامه ثبت مرگ نبود، اما با همکاری دانشگاه تهران و سایر مراجع از جمله پزشکی – قانونی و ثبت احوال این نظام در تهران اجرا شد که در مراکز بهداشت شهرستانها آمار و اطلاعات مرگ را جمعآوری و ثبت و کدگذاری میکنند.
او با اشاره به این که از سال 92 گواهی استاندارد فوت در کشور رایج شده است، به تعداد مرگ سالانه و میزان ثبت آن اشاره کرد و گفت: سالانه 400 هزار مرگ صورت میگیرد و 360 هزار تای آنها ثبت میشود و دلیل عدم ثبت بقیه آنها این است که یا کلا ثبت نشده یا درباره علت مرگ بدثبتی صورت گرفته است.
خسروی ادامه داد: در جدول آماری 20 ساله سالهای 1990 تا 2010 در تهران بیش از 13 درصد علت مرگ و میر به ایست قلبی اختصاص یافته است. در حالی که ایست قلبی و کهولت سن نمیتواند علت مرگ باشد. بر اساس این جدول آماری سکته مغزی دومین علت مرگ در تهران در این سالها بوده است.
وی در ادامه با اشاره به نسبت جنسی مرگ مرد و زن در ایران و جهان ، گفت: نسبت جنسی مرگ مرد به زن در ایران و جهان غیر قابل مقایسه است و این نسبت در ایران دارای نوسانات بسیاری است و این بدان علت است که مردان بیشتری در سنین جوانی در ایران نسبت به جهان میمیرند و دلیل آن حوادث ترافیکی است و حوادث ترافیکی بیشتر برای مردان در سنین جوانی رخ میدهد که به این مرگها، مرگ های زودرس میگویند.
خسروی به وضعیت بهبود یافته سلامت زنان اشاره کرد و گفت: ایران جزو دوازده کشوری است که در زمینه سلامت زنان بهبود یافته و مرگ کودکان کاهش یافته است ، اما بیماریهای غیر واگیر مثل قلبی – عروقی و تنفسی و حوادث عمد و غیر عمد سهم زیادی از علل مرگها را در اختیار دارد. (ایسنا)