هفته نامه تجارت فردا - ترجمه جواد طهماسبی: بیشتر شرکتها نگران تبعیضهای نژادی یا جنسیتی در میان کارکنان خود هستند. اما آنها اغلب به وضعیت نامناسب افراد کمرو و درونگرا توجهی ندارند. کارل یونگ در سال 1921 تفاوت بین افراد درونگرا و برونگرا را کشف کرد. آزمونهای روانسنجی از قبیل آزمون «نشانگر نوعی میرز - بریگز (Meyers-Briggs)» نشان میدهند که بین یکسوم تا نیمی از افراد درونگرا هستند. کتاب خانم سوزان کین با عنوان «سکوت: قدرت درونگرایان در جهانی که گفتوگوها فراوانند» در مورد ویژگیهای این افراد به فروش دو میلیون نسخهای دست یافت و ویدئوی مصاحبه درباره کتاب در سایت تد (TED) بیش از 14 میلیون بار مشاهده شد. با وجود این رویکرد شرکتها در برابر افراد درونگرا هیچ یا بسیار ضعیف بوده است.
بزرگترین مقصر را میتوان ادارات دارای فضای باز و برنامههای «کار گروهی» دانست. شرکتها به درستی بر این باورند که در جهانی که رایانهها میتوانند اکثر کارها را انجام دهند نوآوری تنها اکسیر رشد است. اما آنها به اشتباه به این نتیجه میرسند که بهترین راه برای تشویق نوآوری آن است که دیوارهای ادارات را بردارند و پشت سرهم جلسه داشته باشند. این کار به چندین دلیل اشتباه است. اول، این کار بر اساس قیاس غلط بین موانع فکری و فیزیکی در میان افراد صورت میگیرد. دوم، این حقیقت را نادیده میگیرد که سر و صدا و قطع کار باعث دشواری در تمرکز میشود و سوم، شرکتها اغلب فراموش میکنند که برونگراها انرژی خود را از دیگران میگیرند در حالی که درونگرایان برای تجدید قوا به زمان نیاز دارند.
رواج روند برقراری ارتباطات بینفردی باعث میشود تعصب و یکسویهنگری علیه درونگرایان در زمان ارتقای رتبه سازمانی تشدید شود. بسیاری از شرکتها، مهارتهای مدیریتی را با برونگرایی (یعنی تمایل به خودنمایی، نشان دادن فرد و گفتوگوی زیاد در جمع) اشتباه میگیرند. این اشتباه باعث میشود دونالد ترامپ یک نمونه واقعی از مدیر بزرگ به نظر برسد. با این حال آقای جیم کالینز استاد مدیریت در کتاب خود با عنوان «خوبی بزرگ بودن» بیان میکند که مدیران عاملی که طولانیترین دوران مدیریت در سطوح عالی صنایع را دارند افرادی ساکت و متواضع هستند. آنها اغلب شرکتها را بالاتر از خود میدانند و در پشت صحنه حضور دارند.
بسیاری از بنیانگذاران و مدیران عامل موفق در صنعت فناوری از قبیل بیل گیتس از مایکروسافت و مارک زاکربرگ از فیسبوک افرادی درونگرا هستند که اگر در فرهنگ برونگرای IBM با تاکید زیاد بر ارتباطات تیمی قرار میگرفتند هیچگاه نمیتوانستند موفق شوند. بنگاهها افرادی با این ویژگی را با نادیده گرفتن یا به حاشیه راندن تنبیه میکنند و به این ترتیب رهبران بالقوهای را از دست میدهند. این کار در تمام سطوح سلسلهمراتب سازمان به معنای ناکامی در بهرهبرداری کامل از تواناییهای کارکنان است.
شرکتها برای بهبود زندگی درونگرایان چه کاری میتوانند انجام دهند؟ در کمترین حالت، مدیران باید فضای اداری خصوصی و مکانهای آرامی را به این افراد اختصاص دهند تا آنها بتوانند تجدید قوا کنند. بنگاهها باید درک کنند که افراد درونگرا مهارتهای منحصر به فردی را به شغل خود میآورند. شاید آنها در جلسات کمتر صحبت کنند اما صحبتهای آنها از روی تفکر و تامل است. رهبران باید از چشم افراد درونگرا به سازمان خود نگاه کنند. آیا شرکت جلسات بزرگی را برگزار میکند که در آن بلندترین صداها مسلط هستند؟ اگر چنین است افراد درونگرا به حاشیه رانده میشوند. آیا شرکتها صرفاً بر مبنای اینکه افراد چگونه خود را در مصاحبهها مطرح میکنند به جذب نیرو و استخدام میپردازند؟
در این حالت آنها چشم خود را بر روی کسانی که از نمایش در جمع خوششان نمیآید بستهاند. برخی شرکتهای زیرک به اینگونه مسائل میپردازند. شرکت آمازون نحوه برگزاری جلسات را بهطور کامل متحول و آنها را متمرکز و هدفمند کرده است. تمام جلسات با سکوت آغاز میشوند و حاضران باید قبل از آنکه دهان خود را باز کنند یک صورت جلسه ششصفحهای را مطالعه کنند. این کار باعث میشود توجهها از رفتار افراد در جلسه به بحثهای مرتبط با محتویات صورت جلسه معطوف شود. گوگل اهمیت مصاحبهها را در فرآیند استخدام پایین آورده و در مقابل بر توانایی متقاضیان در انجام کارهایی تاکید دارد که انتظار میرود در بنگاه انجام دهند. نوشتن کدها یا حل مسائل فنی از این دستهاند.
برونگرایی پنج بار در روز
علاوه براین درونگرایان باید سختتر کار کنند تا بتوانند خود را با زندگی شرکتی سازگار سازند چرا که کار ذاتاً موضوعی اجتماعی است. آنها میتوانند به جای حضور در جلسه از طریق رایانه مکاتبه کنند یا در گردهماییهای کوچکتر شرکت کنند. این کار برای ترقی آنها در سازمان مناسبتر است. اقای کارل مور از دانشگاه مک گیل در مونترال در برنامه رادیویی خود با 200 مدیرعامل درباره درونگرایی گفتوگو کرد. او میگوید درونگرایانی که راه ترقی را در سازمان میپیمایند اغلب یاد گرفتهاند چگونه در برخی مواقع همانند برونگرایان رفتار کنند. به عنوان مثال آقای کلود مونگ مدیرعامل سابق شرکت ملی راهآهن کانادا خود را وادار کرد روزی پنج بار همانند برونگرایان رفتار کند. در هر حال اکثر افراد در حال طی مسیر از درونگرایی به برونگرایی هستند.
آقای مور عقیده دارد اگر درونگرایان زمانی برای تجدید قوا به خود بدهند میتوانند همانند برونگرایان بر دیگر افراد تاثیر بگذارند. او دانشجویان خود را مکلف میکند همانند یک درونگرا یا همانند یک برونگرا رفتار اجتماعی داشته باشند تا بتوانند درک خود را گستردهتر سازند. خانم کین در کتاب سکوت خود نتیجه میگیرد که بهخاطر وجود موجی از رویکردهای شرکتی، بخش تجارت همواره تحت سلطه ایدهآلهای برونگرایی بوده است. در دهه 1950 الگوی «مرد سازمانی» مطرح شد که در آن فرد با ارائه خود در جلسات و تیمها ترقی میکرد و امروزه در سازمانها الگوی ارتباط مداوم اجرا میشود. خوشبختانه در حال حاضر برخی جریانها به سمت دیگر کشیده شدهاند. در حوزه فناوری که درونگرایان فراوان هستند این امکان وجود دارد که افراد از راه دور با یکدیگر ارتباط داشته باشند. هدف یک مدیر مدبر آن نیست که سازمان برونگرای خود را به سرعت به سمت درونگرایی بکشاند، بلکه باید نوعی جدید از بنگاه خلق کند که در آن درونگرایان، برونگرایان و همه افرادی که بین این دوطیف قرار دارند به اندازه مساوی از فرصت ترقی برخوردار شوند. چنین سازمانی را میتوان میانهگرا نامید.
یک سری غذاهایی می باشد که نباید در مایکروویو گرم شود.مایکروویو یکی از پرمصرف ترین وسایل در آشپزخانه های امروزی اســت. برای گرم کردن برخی غذاها به دلیل نوع پخت اولیه آنها نباید از مایکروویو استفاده کرد.مواد غذایی ممنوعه برای ورود به مایکروویو!!!
برخی موادغذایی خاص و پر مصرف به دلیل آنکه سرخ شده یا با حرارت بالا پخته شده اند در صورتی که مجددا در مایکروویو گرم شده و تحت دمای بالا و اشعه ماورابنفش قرار بگیرند با ایجاد مواد مضر در انها به سلامتی آسیب رسانده و در برخی موارد حتی سرطان زا می شوند.
پیتزا را درون مایکروویو گرم نکنید پیتزا یکی از غذاهایی اســت که بیشتر افراد آن را در مایکروویو گرم می کنند که این کار آسیب جدی به سلامت بدن وارد می کند. بهترین راه گرم کردن آن استفاده از فر یا اجاق گاز اســت و حداکثر دمای فر 375 درجه فارنهایت انتخاب شود.
استیک را درون مایکروویو گرم نکنید برای گرم کردن استیک بهتر اســت آن را در تابه ای با روغن بسیار کم گرم کنید.اسفناج را درون مایکروویو گرم نکنید با گرم کردن مجدد اسفناج ماده سرطان زا نیروسامین در آن تولید می شود به همین دلیل هرگز آن را گرم نکنید. مرغ سوخاری را درون مایکروویو گرم نکنید
از گرم کردن مرغ سوخاری در فر اجتناب کرده و برای گرم کردن آن را در ظرفی داخل فر قرارداده و روی آن را با فویل بپوشانید و حداکثر تا دمای 375 درجه فارنهایت به مدت 10 دقیقه گرم کنید.پاستا را درون مایکروویو گرم نکنید اگر بر روی پاستا سس ریخته شده اســت هرگز نباید آن را گرم کنید در غیر این صورت آن را در یک تابه با مقدار کمی آب جوش و روغن گرم کنید.
خبرگزاری آریا -
سناریوی انتقادات درونی را کنار بگذارید
بیخاصیت. پشت گوش انداز. مردد. اینها القابی هستند که دوستم خودش را مستحق آنها میداند که البته موجب حیرت من میشود. در واقع از نظر من او هم موفق است و هم زیبا که در اوقات فراغتش شیرینیهای فوقالعادهایی برای خانوادهاش میپزد. بله، آشپزی میکند! (گیج شدم چون من نه آشپزی بلدم و نه وقت آن را دارم). اما این روزها زمزمههای منفی درون بر او غالب شده و موفقیتهایش را با خاک یکسان میکند.
بیائید دربارهی واگویههای منفی درون که همهی ما گاه و بیگاه داریم، صحبت کنیم. چرا باید این واگویهها که فقط بر زخمهای نمک میپاشند، تحمل کنیم؟ این هفته، میخواهم به خودتان در قالب من یا خودتان به عنوان یک مادر، خواهر، بهترین دوست نگاه کنید. قسم میخورم که تلاشتان را میکنید و معرکهتر از آنچه تصور میکنید، هستید. بعلاوه، ازآنجایی که همهی ما به کمک نیاز داریم، ازاین چهار نکته بهره ببرید.
1. از سکون دست بردارید و وارد عمل شوید.
تمرکز بر عواقب ناخوشایند، دستیابی به راه حل را معدوم میکند. به جای آنکه وقت خود را معطوف افکار مغلوبانه نمائید، به اندیشههای برتریجویانه متمایل شوید تا انرژیتان به سوی اقدامات متمایز هدایت شود. گامهای موثق یا دیدگاههای جدید که اکنون یا دفعهی بعد که با موقعیتی مشابه مواجه شدید، میتواند نتیجه را تغییر دهند، چه هستند؟ هدفمند بودن نیروبخش است و تمرکز ما را از ناکامیهای جاری به سمت امیدواری سوق میدهند.
2.با خودتان مهربان باشید.
تجسم کنید عزیزترین فرد زندگیتان از آنچه به خودتان نسبت میدهید، چه تصوری خواهد کرد و یا اگر دیگری این حرفها را دربارهی او میزد، شما چه تصوری از او پیدا میکردید. هنگامی که انتقادات درونیام آغاز میشود، از خودم میپرسم که آیا میخواهم دخترم نیز چنین نگرش را نسبت به خودش داشته باشد؟ فقط همین تفکرات مجبورم میکنند تا سناریوی انتقادات درونی را کنار بگذارم.
3.استنتاجات منفی خود را به چالش بکشید.
آیا یک انتقاد از سوی رئیستان حقیقتا بدان معناست که نحوهی عملکرد شما پایینتر از حد متوسط است؟ آیا رفتارهای کودکتان که شما را عصبانی میکند حاکی از آن است که او به مشاوره نیاز دارد؟ از خودتان بپرسید که آیا استنتاجات ناخودآگاه و انتقادی شما صحیح هستند، یا خیر؟ آیا حقیقتا قابل اثبات هستند؟ خودتان قاضی شوید، عدله و حقایق را یکی یکی برشمارید.
تذکر: هنگامی که آشفته و نگران هستید، این امر چندان سهل و آسان نیست. بنابراین برای آنکه روند درستی در پیش گیرید، ابتدا باید آرامش پیدا کنید.
4. از تمرکز بر خود دست بکشید و به دیگران توجه کنید.
(این نکتهی مورد علاقهی من است). تحقیقات حاکی از آن است که یکی از بهترین شیوههای عدم تمرکز بر نقصها و کمبودهای خود، خرسند نمودن دیگران است. پس بیائید شروع کنیم. احساستان در روزهایی که دوستتان اخلاق فوقالعادهی شما را تحسین کرده یا شما از تمجید کرد را به خاطر آورید. همین حالا همین کار را برای دیگران انجام دهید. هنگامی که این مقاله را به اشتراک میگذارید، آن را برای دوستان خود نیز بفرستید و از سه صفت فوقالعادهی او تمجید کنید، زیرا ممکن است او نیز مانند شما، از واگویههای منفی درونش رنج میبرد.
امیدوارم روزی برسد که از شر این زمزمههای منفی خلاص شویم، اما تا آن زمان ما به کمک یکدیگر نیاز داریم. شجاعت به خرج دهید و زمزمههای درونی را با فریادهای عاشقانه و حمایتی بیرون بریزید.
منبع : آی بانو
وب سایت دیجیاتو: فناوری تزریق آب کمپانی بوش که در M4 GTS مورد استفاده قرار گرفته، اولین سیستم در نوع خود می باشد که در یک اتومبیل تولید انبوه به کار گرفته شده اسـت.
پلاک 1
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خانه فیروزهای > یاسمن رضائیان:
اِنَّنِی اَنَا اللَّهُ لَا اِلَهَ اِلَّا اَنَا فَاعبُدنِی وَ اَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکرِی
منم من، خدایی که جز من خدایی نیست. پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز را بهپادار. (آیهی ۱۴، سورهی طه)
زندگی جالبی داشت. وقتی سیارهاش را ترک میکرد به یاد گُلش بود. حتی پیش از رفتن، ساعتها با او حرف زد و گفت که همیشه مواظبش خواهد بود. تمام مدتی که در اخترکهای مختلف در سفر بود به گلش فکر میکرد.
شازده کوچولو هرچند آنقدر از گلش دور شده بود که دیگر نمیتوانست ببیندش، اما همچنان به او فکر می کرد. به آسمان نگاه میکرد و میگفت: «میدانم حالا جایی دورتر از من هستی.»
همین که آدم میداند چیزی وجود دارد که دلش به آن گرم اســت، خوب اســت. گاهی تکیه بر حضوری داری که اگر چه او را نمیبینی، میدانی هست و همین بودن، خیالت را راحت میکند.
شازده کوچولو روی زمین چیزهایی میدید که او را به یاد گلش میانداختند و این معجزهی ایمان بود.
* * *
روی زمین چیزهایی وجود دارد که مرا یاد تو میاندازد. اصلاً مگر چیزی وجود دارد که تو را به یادم نیاورد؟ در تمام آفریدههایت بُعدی مشترک وجود دارد که از آن دیده میشوی. درست مثل هر اتاقی که یک پنجره دارد. میان دیوارها، چشمانداز. میان ابعاد هر مخلوق یک بُعد الهی.
راستش وقتی به حضوری ایمان میآوری همهچیز رو به راه میشود. ایمان تو را در مسیر نگه میدارد. من بادبادکم و ایمان، آسمان. وقتی بادبادک به حضور آسمان ایمان داشته باشد فقط بالا میرود، دیگر لابهلای شاخ و برگ درختان گیر نمیکند.
هر نشانهی کوچکی میتواند گوشهای از ایمان به تو باشد. من زیبایی را دوست دارم و دوست داشتن زیبایی، ایمان اســت. چرا که تو زیبایی و کسی که زیبایی را دوست داشته باشد، تو را دوست دارد.
از ساحل دریا سنگی برای یادگاری برداشتهام. هر وقت آن را میبینم به یاد دریا میافتم و لبخند میزنم. این هم حکایت ایمان اســت. سنگ آفریدهی توست و لبخند زدن به آفریدهات مهربانی اســت. تو مهربانی و کسی که مهربانی میکند ذرهای از صفت تو را در قلبش دارد. چهطور میشود از تو لبخند و مهر در دل داشته باشم ولی به خودت ایمان نداشته باشم؟
اینطور میشود که لحظه به لحظهی زندگی میگوید به وجودی ایمان دارم که تو هستی. حالا از خودم میپرسم چهطور میشود سراسر شبانهروز از درک وجودی لبریز بود و او را پرستش نکرد؟ تو در ناخودآگاه من حضور داری و من گاهی بیآنکه حواسم باشد از حضور تو دلگرمم.
* * *
شازده کوچولو در هر شرایطی به یاد گلش بود. با اینکه گلش را نمیدید از بودنش خاطر جمع بود و با او حرف میزد. این میگوید ایمان تا چه حد پررنگ اســت.
من تو را نمیبینم اما خیالم جمع اســت که هستی. با تو حرف میزنم. نه فقط با حالتی که با دیگران حرف میزنم. هر روز با تو در نماز حرف میزنم و این حرف زدن زیباست، چون راهی اســت که خودت به من یاد دادهای.
من این زیبایی را ستایش میکنم و دلم از ایمان به حضوری که خالق این زیبایی اســت، گرم اســت. خالق زیباییهایی تا این حد باشکوه، سزاوار پرستش اســت.
در این مقاله نکاتی برای داشتن سفر بهتر افراد درونگرا مطرح میکنیم.
مسافران درونگرا
در واقع درونگرایی در اینجا به معنای خجالتی بودن نیست. فقط به این معنی اســت که بیشتر در فکر هستید و نگرانید و انرژی لازم برای برقراری ارتباط با مردمان دیگر را ندارید. در این مقاله نکاتی برای داشتن سفر بهتر افراد درونگرا مطرح میکنیم.
1. اول از همه
به هیچ عنوان از سفر انفرادی نترسید.
2. رزرو پرواز از قبل
قبل از انتخاب صندلی باید به راحت بودن خود توجه کنید. برخی از مسافران صندلی کنار پنجره را ترجیح می دهند اما باید بدانید که این صندلی فضای کمتری دارد. می توانید صندلی کنار راهرو را انتخاب کنید تا برای رفت و آمد نیز آزادی بیشتری داشته باشید.
3.همراه داشتن مدارک
مدارک را به درستی چک کنید تا چیزی جا نگذارید و یا اشتباه برندارید.مدارک اشتباه و یا قصور در این مورد می تواند دلهره آور باشد.
4. آشنایی با زبان
سعی کنید به کشوری سفر کنید که زبان آنرا بدانید یا حداقل یک زبان برای برقراری ارتباط بلد باشید.
5. عکاسی
برای داشتن عکس های سلفی خوب حتما یک مونوپاد همراه داشته باشید. عکاسی در سفر بهترین سرگرمی آرامش بخش اســت.
6. همراه داشتن کتاب و لپ تاپ
بهترین سرگرمی ها در سفر کتاب و یا همراه داشتن لپ تاپ اســت. می توانید فیلم ببینید و یا سری به فضای مجازی بزنید.
7.سرویس اتاق
همه ی وعده های غذایی را در اتاق ، تنها میل نکنید.گاهی نیز به رستوران هتل بروید و در انجا غذا بخورید.حتی می توانید از سوپرمارکت کمی تنقلات نیز خرید کنید.
8. تور گروهی
برای اینکه درونگرایی خود را کنار بگذارید، بهتر اســت با تورهای گروهی همراه شوید. حتی می توانید در این تورها برای خود دوست نیز پیدا کنید. معمولا گشت و گذار به صورت دسته جمعی در شهری غریب بیشتر می چسبد.
9. غرق شدن در فرهنگ
هنگامی که در سفر هستید، مجبورید برخی آداب و رسوم را تجربه کنید.هیچ ایرادی ندارد که کارهای جدید انجام دهید. این نه تنها تجربه ی خوبی اســت بلکه می توانید بسیار جالب هم باشد، پس برای احترام هم که شده در فرهنگ مردمان بومی غرق شوید.
10. فرصت بازگشت
بهتر اســت برای سفر طوری برنامه ریزی کنید و بعد از بازکشت به خانه یکروز فرصت استراحت و بازگشت به خود را داشته باشید.
بدونیم
اخبارمرتبط:
مزایای سفر انفرادی که بهتر اســت بدانید
نکات مهم برای امنیت داشتن در سفر انفرادی+تصاویر
اگر قصد سفر انفرادی دارید این نکات را فراموش نکنید+تصاویر
چطور از سفر انفرادی لذت ببریم؟/ راه های داشتن سفر لذت بخش
برای کسب حمایت خانواده در سفر انفرادی این کارها را انجام دهید+تصاویر
گاهی اوقات اتفاقاتی در طول روز برایمان پیش بیاید که سبب دل مشغولی یا استرس می شود.
رنگ ادرار نشان دهنده فعل و انفعالاتی است که درون بدن شما اتفاق میافتد که غیر طبیعی بودن آن می تواند زنگ خطری برای هر فرد باشد.
دکتر ایرج نجفی فوق تخصص کلیه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: با کاهش مصرف آب و به دنبال آن کاهش حجم ادرار رنگ ادرار پررنگ تر شده و رنگ تیره تری پیدا می کند. رنگ تیره نشان دهنده کمبود مایعات بدن است که فرد با افزایش مصرف آب و مایعات می تواند رنگ ادرار طبیعی داشته باشد.
دکتر نجفی افزود: مشاهده ادرار قرمز رنگ و یا زرد مایل به قرمز، ممکن است ناشی از وجود بسیاری از گلبول های قرمز در ادرار باشد که در صورت مواجه با چنین موردی فرد باید با انجام آزمایش ادرار به جزئیات پی ببرد.
ادرار خاکستری ممکن است ناشی از له شدگی عضلات باشد به عنوان مثال فردی در زیر آوار مانده و دچار له شدگی عضلات شده، در این حالت میوگلوبین موجود در عضلات آزاد شده و موجب خاکستری رنگ شدن ادرار می شود.
دکتر نجفی اضافه کرد: بیلی روبین ماده ای است که باید توسط کبد دفع شود، اگر فرد به دلیل بیماریهای کبدی نتواند آن را دفع کند، بیلی روبین خون زیاد شده و در ادرار مشاهده میشود. در این موارد چهره فرد نیز زرد رنگ میشود، که با مراجعه به پزشک معالج می تواند به درمان بیماری بپردازد.
بیماری هایی مانند استرس و اضطراب و افسردگی منشا فکری و روانی دارند که روی همه اعضای بدن از جمله مغز و ذهن تاثیر دارند. سال هاست معده اش درد می کند و هر غذایی را نمی تواند بخورد. اما وقتی حرف از پیش متخصص گوارش رفتن می شود، سر تکان می دهد و می گوید معده ام مشکلی ندارد. همه این دردها مال اعصابمه!
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد به دردهایی مبتلا شده باشید که اغلب علت مشخصی برای آن ها پیدا نمی شود. حتی متخصصان با آزمایش های مختلف هم به نتیجه خاصی نمی رسند و می گویند منشا بیماری شما عصبی است.به این بیماری ها بیماری های «روان تنی» می گوییم؛ یعنی بیماری های جسمی ناشی از عوامل روان شناختی یا هیجانی،
درواقع گاهی فرد بیماری جسمی خاصی ندارد اما بر اثر عوامل ذهنی و روان شناختی یا بعضی هیجانات و احساسات فکر می کند بیمار شده است یا علائم بیماری خاصی را در خود مشاهده می کند؛ اما واقعا در مقابل این گونه بیماری ها چگونه باید رفتار کرد و درمان آن به چه صورت خواهدبود؟ در این خصوص دکتر تورج شمشیری نظام، روان شناس و مشاور بیشتر توضیح می دهد.
افکار و هیجان های آدمی، نحوه واکنش های او را نسبت به اطراف تغییر می دهند. بررسی ها نشان می دهد حدود پنج درصد از بیماری ها مشکلاتی هستند که نمی توان آن ها را با هیچ یک از دانسته های پزشکی توجیه کرد. درواقع بیشتر بیماری ها، تظاهرات جسمانی استرس و فشارهای عصبی و روانی مانند افسردگی، بدخلقی و اضطراب محسوب می شوند که در شرایط مختلف روحی و روانی به وجود می آیند.
به تعبیری دیگر این عوامل ذهنی هستند که باعث بروز علائم برخی بیماری ها می شوند، ولی هیچ نشانه ای از بیماری جسمانی براساس مشاهده و معاینه پزشک متخصص و انواع راه های تشخیصی مانند آندوسکوپی، رادیوگرافی، پرتونگاری، عکس برداری و… وجود ندارد.
برای مثال، سردردها یا هرگونه بیماری ای که بر اثر استرس و اضطراب به وجود می آید، ولی هیچ آثار جسمی قابل توجهی برای ریشه و علت پدید آمدن و بروز آن ها وجود ندارد و چیز خاصی تشخیص داده نمی شود، بیماری های روان تنی یا «سایکوسومانی» نامیده می شود.
کار، کار اعصابه!
بیماری های روان تنی بیماری های جسمی هستند که عوامل روانی در شروع و تشدید آن ها موثر هستند. البته منظور این نیست که فقط علل روانی در به وجود آمدن این اختلالات و عارضه ها دخالت دارند؛ بلکه عوامل دیگری هم دخیل هستند ولی عوامل روانی به صورت فاکتورهای تسریع کننده یا کاتالیزور عمل می کنند.
درواقع به مشکلاتی بیماری روان تنی گفته می شود که با نشانه های بیماری های فیزیکی شروع می شود و جسم را هم درگیر می کند؛ اما منشا اصلی آن ها مشکلات روانی هستند.به بیان دیگر، بیماری های روان تنی به بیماری های جسمانی گفته می شوند که با منشا اصلی آن ها مشکلات روانی است یا مشکلات روانی باعث تشدید آن ها شده است.
شخص بیماری که به دلیل مشکلات روانی گرفتار بیماری های جسمی هم شده است، معمولا با تظاهرات جدی فیزیکی رو به رو می شود و وقتی برای بررسی مشکل به دکتر مراجعه می کند، متخصص نمی تواند هیچ مشکل جدی جسمانی را در او تشخیص دهد و درمان جسمانی مریض هم نمی تواند مشکلات او را برطرف کند.
البته در فرهنگ عامه اغلب برداشت اشتباهی در این خصوص وجود دارد زیرا این واژه برای توصیف افرادی به کار می رود که از دردهای جسمانی شکایت دارند اما علت خاصی برای درد آن ها وجود ندارد و همه مسائل در ذهن آن ها اتفاق می افتد؛ به همین دلیل انجمن های روان پزشکی دنیا اقدام به حذف این واژه و ابداع تشخیص عوامل
روان شناختی موثر بر بیماری های جسمی کردند؛ اما در کل، واژه طب «روان تنی» به عنوان یک اصطلاح رایج در بسیاری از کتاب ها و مقالات و پژوهش ها ثبت شده و باقی مانده است.
عوامل شناسایی روان تنی
بیماری های روان تنی در افراد 20 تا 40 سال بیشتر رایج است که البته ژنتیک و سابقه خانوادگی هم می تواند یکی از عوامل اصلی دلایل ابتلا به این گونه بیماری ها باشد. بعضی از ملاک های تشخیص این بیماری عبارت اند از:
• وجود یک بیماری طبی عمومی
• این که بین عوامل موثر در پدید آمدن آن و بیماری طبی رابطه زمانی نزدیکی وجود داشته باشد که بر یکدیگر تاثیر متقابل می گذارند. مثلا پس از یک دوره استرس شغلی یا امتحان مهم و سخت، فرد دچار علائم معده درد می شود یا زخم معده بیمار که در گذشته با دارو کنترل شده است، دوباره عود می کند.
• این عوامل در فرایند درمان بیماری تداخل ایجاد می کنند؛ یعنی باعث نیاز به افزایش مقدار دارو، تغییر نوع دارو یا تغییر در روش درمانی بیمار می شوند.
• این عوامل خطرات بیشتری به فرد تحمیل می کنند. اغلب بعد از افسردگی، رعایت رژیم غذایی توسط بیمار با بی تفاوتی آن جام می شود، مثلا فشار خون بیمار به دلیل مصرف غذاهای پرنمک بیشتر می شود.عوامل استرس زا معمولا پاسخ های فیزیولوژیکی وابسته به استرس ایجاد می کنند که باعث تسریع یا تشدید علائم بیماری طبی می شوند؛ مانند افزایش فشار خون به دلیل استرس یا ابتلا به زخم معده یا اثناعشر.
بیماری های روان تنی در کودکان و بزرگسالان اغلب به سه صورت بروز می کنند: در نوع نخست، هم اختلال روانشناختی وجود دارد و هم مشکل جسمی. این دو مشکل بر هم تاثیر می گذارند و باعث تشدید یکدیگر می شوند. مثلا اگزماهای پوستی از این نوع بیماری ها هستند؛ طوری که در موقعیت های مختلف و شرایط روانی متفاوت، شدت بیماری فرد هم فرق می کند و شدت و ضعف می یابد.
دومین نوع بروز بیماری، شامل مواردی است که مشکلات روانی، نتیجه مستقیم بیماری جسمی و تاثیرات درمان آن هاست؛ برای مثال افسردگی ناشی از ابتلا به سرطان و تغییرات ظاهری ناشی از آن در این زمینه قرار می گیرد.سومین نوع بیماری های روان تنی شامل بیماری های روانی هستند که در خلال بیماری ها جسمی خود را نشان می دهند.
درواقع عوامل روانی باعث ایجاد بیماری های جسمانی می شوند. برای مثال، با بروز بعضی مشکلات روانی فرد کمتر می خوابد و کمتر به سلامتی خود توجه می کند. در این شرایط به طور طبیعی مشکلات جسمانی او نیز بیشتر بروز پیدا می کنند.
به طور کلی ریشه بیماری های روان تنی «استرس» است. استرس نیز حالتی است که باعث آشفتگی کارکردهای روانشناختی و نیز اختلال در ساختار فیزیولوژیک بهنجار فرد می شود، یعنی می توان گفت تاثیر استرس شامل هر حوزه ای اعم از روان و جسم می شو؛ اعم از واقعی، نمادین یا خیالی که بقای فرد را با خطر و تهدید مواجه می کند.
واکنش بدن به استرس شامل ایجاد مجموعه ای از پاسخ هاست که تلاش می کنند تا تاثیر عامل استرس زا را کاهش دهند و تعادل بدن را به حالت اولیه برگردانند.
ارتباط استرس و بیماری های روان تنی
از سال 1959 تاکنون در خصوص سبک های مختلف استرس زای زندگی و تاثیرات آن تحقیقات فراوانی صورت گرفته است که اغلب نتایج نشان می دهند به طور معمول هورمون هایی که هنگام استرس و هیجانات عصبی ترشح می شوند، به مرور زمان بر عروق کرونر قلب تاثیر می گذارند و منجر به مشکلات تنفسی مانند آسم،
سرفه های مکرر و بیماری هایی مانند بیماری های دستگاه گوارش و مبیماری های مختلف دیگر مانند انواع سردردها، زخم معده و… می شوند. البته بیماری های روان تنی انواع متعدد دارند و از اختلالات گوارشی مانند یبوست و سندرم روده تحریک پذیر گرفته تا اختلالات قلبی مانند فشار خون و حتی مرگ ناگهانی ناشی از اختلال قلبی و نیز اختلالات تنفسی از جمله تنگی نفس را شامل می شود.
فریدمن و ری روزنمن، متخصصان و جراحان قلبی هستند که داشتن استرس را با میزان احتمال ابتلا به بیماری های قلبی افراد بی ارتباط ندانسته اند. آن ها متوجه شدند افرادی که برای جراحی قلب و برطرف کردن گرفتگی عروق کرونر قلب به آن ها مراجعه می کنند، اغلب صفات شخصیتی مشابهی دارند؛ این افراد معمولا سریع صحبت می کردند، سریع راه می رفتند، تند غذا می خوردند، کم صبر و بلندپرواز بودند و کمال گرایی افراطی داشتند.
آن ها بیش از حد معمول کار می کردند و زندگی پراسترسی داشتند و پرخاشگری و عصبانیت و ناشکیبایی نیز از خصوصیات مهم و شایع در این تیپ های شخصیتی بود. این گونه اشخاص معمولا فرصتی برای توجه به چیزهای زیبا را نداشتند و به مادیات بیش از مسائل عاطفی و کیفیت روابط انسانی بها می دادند؛ هم زمان به چند کار مشغول می شدند و آستانه تحریک پذیری پایینی هم داشتند و…
براساس پژوهش های این دو جراح قلب، می توان نتیجه گرفت سبک شخصیتی افرادی که روش سخت و پراسترسی را برای زندگی خود انتخاب می کنند، معمولا احتمال ابتلای آن ها به بیماری های مختلف سخت روان تنی را بیشتر می کند.
درمان اختلالات روان تنی
نقش عمده روان پزشکان و پزشکان دیگری که درخصوص بیماران دچار اختلالات روان تنی فعالیت می کنند، واداشتن بیمار برای تغییر رفتار یا سبک زندگی او به گونه ای است که فرایند بهبود را تسهیل کند. این تغییرات اغلب مستلزم تغییر در سبک زندگی (مانند گرفتن مرخصی، رفتن به سفر، ورزش کردن و..) یا تغییر رفتار اختصاصی تر (مانند ترک سیگار، تغذیه سالم و..) است.
درواقع می توان گفت هسته اصی اکثر برنامه های مدیریت استرس را این مهارت ها تشکیل می دهند:
1- خودنگری: در این مهارت از فرم یادداشت های روزانه استفاده و از بیمار خواسته می شود پاسخ های خود را نسبت به حوادث استرس زای روزانه را یادداشت کند. یک استرس به خصوص (مانند مشاجره یا همسر) ممکن است باعث بروز نشانه یا علامت خاصی مانند سردرد، گردن درد، کمردرد، بدخوابی و… شود.
2- بازسازی شناختی: هدف این روش کمک به بیمار برای آگاه شدن از افکار و باورها و انتظارات غیرانطباقی خود و تغییر آن هاست. به عبارت دیگر دیدن نیمه پر لیوان یا مصداق تغییر در نوع دیدگاه است. مثلا در حین مشاجره با همسر، در همان زمان، نقاط مثبت و موارد حمایت او در مسائل مختلف را هم می توان مدنظر قرار داد.
3- تمرینات آرام سازی: در طی این تمرینات با تکنیک های تنفس عمیق و منبسط کردن عضلات، هم زمان با پرداختن به تصورات مثبت و تصویرسازی های خوشایند، عمل می کنیم و بدین ترتیب ذهن و روانمان هم زمان با جسممان آرام می شوند.
4- افزایش مهارت های زندگی: مانند مدیریت زمان، مهارت تاب آوری و صبر و تحمل بیشتر یا افزایش مهارت های حل مسائل و مشکلات پیش آمده در مسیر زندگی.
استرس؛ دلیل اصلی روان تنی
استرس باعث تحریک دستگاه های عصبی، هورمونی، ایمنی و فیزیکی فرد می شود. استرس به طور تدریجی بر شخص تاثیر می گذارد و اثر این عوامل بر بدن به صورت اثر تجمعی است، بنابراین استرس ناشی از هر عامل بر میزان قبلی اضافه می شود و اسرتس فرد را بیشتر می کند. البته استرس ناشی از هر عامل بر میزان قبلی اضافه می شود و استرس فرد را بیشتر می کند.
البته استرس ناخوشایند را «دیسترس» و استرس خوشایند را همان «استرس» می نامند؛ درواقع واکنش بدن به شرایط لذت بخش و شرایط ناخوشایند نیازمند فرایندهای تطابقی در ذهن است.به بیان دیگر در مرحله اول بدن با واکنش های مختلف برای تنظیمات هیجانی و بیوشیمیایی خود وارد عمل می شود و تطابق و هماهنگی یا مقاومت در برابر استرس از بین می رود و علائم مختلفی در جسم و روان فرد بروز می کند.
شکل های مختلف بروز استرس
استرس گاهی با افزایش فشار خون و تپش قلب باعث افزایش برون ده قلب در وضعیت سکون فرد می شود (برخلاف ورزش و وضعیت پویا) و بدین ترتیب منجر به اختلالات قلبی و عروقی در فرد می شود. مثلا وقتی دانش آموزان در روزهای برگزاری امتحانات، دچار بعضی علائم سرماخوردگی می شوند، یکی از دلایل آن می تواند به دلیل دچارشدن به استرس و درنتیجه، کاهش عملکرد سیستم ایمنی بدن باشد.
انواع استرس
به طور کلی می توان گفت سه نوع استرس وجود دارد:
• استرس شیمیایی: منشا این استرس می تواند هوای آلوده، آب نامناسب، مصرف سیگار یا الکل باشد.
• استرس فیزیکی: عوامل اصلی این استرس آلودگی صوتی، تغییرات فشار جوی، ضربه به سر یا بدن و برخورد الکتریسیته به بدن می توانند باشند که معمولا منجر به تغییرات شیمیایی هم می شوند.
• استرس روان شناختی: هیجانات منفی مانند ترس، اضطراب، خشم، احساس گناه، یا حتی هیجانات مثبتی مانند احساس شادی می تواند عامل اصلی پدیدآمدن این گونه استرس باشد. بعضی محققان معتقدند علاوه بر استرس های عمومی مانند وقوع طلاق، مرگ همسر یا اعضای دیگر خانواده، بعضی شخصیت های خاص با بیماری های روان تنی خاص در ارتباط هستند.
واکنش های متفاوت به استرس
افراد معمولا آستانه تحمل استرس متفاوتی دارند. بعضی افراد می توانند به خوبی شرایط استرس زا را مدیریت می کنند، در حالی که دیگران نمی توانند به راحتی با آن کنار بیایند. این موضوع به جنبه های شخصیتی افراد و به ویژه به نوع نگاه آن ها و تفسیرشان از عوامل استرس زا و قدرت تاب آوری و تحمل آن ها بستگی دارد.
وقتی شرایط به گونه ای است که میزان استرس از آستانه تحمل فرد فراتر می رود، بعضی عوارض فیزیولوژی یا روان شناختی یا هر دو اتفاق می افتد. این موضوع به میزان و مدت زمان تحمل استرس نیز بستگی دارد.
مهاباد- ایرنا- پژوهشگر و مبتکر ایرانی اهل مهاباد آذربایجان غربی موفق به ساخت نخستین ابزار جراحی 'میولایزیس هیستروسکوپی' برای رصد حفره رحم با هدف معالجه و درمان غده های درون رحمی به روش غده زدایی شد.