جام جم سرا: چهرههای خشن و سگرمههای در هم فرو رفته به چهرههایی بشاش و با نشاط تبدیل میشود. اجناس را میتوان به قیمت واقعیتری خرید و کیفیت محصولات غذایی بخصوص فرآوردههای لبنی بهتر و ترازوها دقیقتر میشود. رانندگان تاکسی بر اساس تعرفهها کرایه میگیرند و تا آخرین قران باقی پول مسافر را میپردازند.
مساجد پرتردد و نماز سر وقت و اغلب به جماعت خوانده میشود و در مجالس ختم و تفسیر قرآن افراد بیشتری شرکت میکنند. خانوادهها خمس و زکات مالشان را محاسبه و پرداخت میکنند و دستگیری از حال همسایه و مستمندان بیشتر شده و برخی از زندانیها به مدد خیرین آزاد میشوند. کودکان یتیم صاحب حامی و جهیزیه نوعروسان محروم جور میشود و رفت و آمدهای فامیلی رنگ تازهای به خود میگیرد. تا اینجای کار روابط حسنه و ارتباط با خدا نزدیک است اما...
چرا فقط در ماه روزهداری اصلاح میشویم؟
اما سوال اینجاست چطور میشود که در این ماه تا این حد نوع رفتار، عملکرد، روحیات و به کل زندگی افراد به ویژه خانوادهها چهره معنوی به خود میگیرد؟ آیا این معنویت و متعالی شدن آنطور که در ظاهرمان دیده میشود در باطنمان هم نهادینه میشود و برگشتناپذیر است؟
حجتالاسلام والمسلمین دکتر نصیر عابدینی، روانشناس در این خصوص میگوید: روزهداری یکی از عوامل تاثیرگذار بر ارتقای هوش هیجانی افراد است. هوش هیجانی یعنی توانایی فرد در شناخت خود، درک احساسات دیگران و ابراز همدلی و خودمهارگری در برابر هیجانات منفی و تکانههاست. در واقع وقتی فرد روزهدار با خودمهارگری، رسیدن به نیازهای فوری و ضروری خود را بهتعویق میاندازد یعنی در ساعات مشخصی از روز نمیخورد و نمیآشامد و افکار و زبانش را از غیبت کردن، تهمت زدن و دروغ گفتن کنترل میکند و از آلودگی نگاه پرهیز میکند، سازگاریاش در برابر سختیها بیشتر میشود و بهتر میتواند بر اعمال، کردار و خلقیات خویش مسلط شود، ضمن اینکه براحتی میتواند دیگران را درک کرده و به همدلی و همزبانی با اطرافیان پرداخته و به نوعی هیجانات منفی آنان را نیز تعدیل کند. حجتالاسلام عابدینی تصریح میکند: افراد در زمینه هوش هیجانی دارای ظرفیتهای متفاوتی هستند. به طور مثال در میان اعضای یک خانواده ممکن است یکی در حد متوسط و دیگری توانمندتر باشد. در حقیقت قسمتی از این هوش غریزی و قسمتی دیگر در اثر کوشش، تمرین و تجربه حاصل میشود که این امر از طریق روزهداری تقویت میشود. تحقیقات نشان داده است میزان هوش هیجانی در پایان ماه مبارک نسبت به هفته قبل از شروع ماه رمضان افزایش معنی داری دارد و یکماه پس از ماه رمضان رو به کاهش میرود.
چرا خلق روزهدار تنگ میشود؟
اما چرا گاهی گرسنگی و تشنگی فرد روزهدار را کم طاقت، کمتحمل، کمحوصله و گاهی پرخاشگر میکند و آیا راهی برای رهایی از این تغییرات خلقی وجود دارد؟
دکتر عابدینی با اشاره به اینکه روزهداری با گرسنگی فرق میکند میگوید: گرسنگی و تشنگی ممکن است طولانی مدت، نامحدود و ناگهانی باشد و موجب بروز صدمات جبرانناپذیری در فرد شود، اما گرسنگی حاصل از روزهداری، بیغذایی در ساعات مشخص، معین و محدودی است که فرد با آمادگی کامل وارد این مرحله میشود. البته گرچه ممکن است فرد به دلیل برنامه غذایی ناصحیح با افت قند خون یا با قرار گرفتن در شرایط نامساعد محیطی با کمآبی و در نهایت افت تمرکز مواجه شود، اما توان ذهنی فرد مختل نخواهد شد و مخاطرهآمیز نیست.
به گفته این روانشناس گر چه در برخی مطالعات افزایش تحریکپذیری و بدخلقی بخصوص در ساعات نزدیک به افطار دیده شده است، اما این تحریکپذیری بیشتر مربوط به مصرفکنندگان کافئین بخصوص افراد سیگاری است و البته بخشی از این تغییرات ناشی از تغییر چرخه خواب و بیداری و تغییر ساعات خوردن و آشامیدن است که در برخی افراد روی مکانیسمهای داخلی بدن تاثیر گذاشته و میتواند اثرات متفاوتی بر سطح خلق افراد بگذارد که البته به مرور و با گذشت چند روز اول روزهداری این تغییرات کاهش یافته و بدن بتدریج به شرایط موجود عادت میکند. ولی با توجه به اینکه امسال هوا گرم و ساعات بین سحر تا افطار بیش از هر زمان دیگری است و گاهی احتمال دارد تغییرات خلقی به دلیل کاهش آستانه تحمل ایجاد شود. دیده شده که در میان برخی افراد خانواده بویژه همسران در ساعات نزدیک به افطار تندخویی، بدزبانی، بدرفتاری، بیحرمتی، ناسپاسی و نامهربانیهایی انجام میشود که باید متوجه بود که اگر از حد بگذرد روی فرزندان خانواده تاثیر منفی گذاشته و احتمال دارد که موجب دلزدگی و رویگردانی بچهها از انجام این فریضه واجب شود و خاطره بدی از ایام روزهداری و ماه رمضان در ذهنشان نهادینه شود.
تغییرات خلقی را چگونه مهار کنیم؟
حجتالاسلام دکتر عابدینی به خانوادهها توصیه میکند در کنار انجام اعمال واجب دینی همچون نماز و روزه بهتر است تلاوت قرآن، ذکر توسل و قرائت دعا بهطور مستمر انجام شود و همچنین حضور بیشتر در مساجد و سخنرانیهای دینی با متوجه کردن افراد به سوی خداوند باعث ایجاد آرامش روحی و روانی و بهرهگیری بیشتر از موضوعات دینی میشود و با کمک به ارتقای هوش معنوی فرد میتواند در خودسازی، خود کنترلی، مقابله با استرس و اضطراب و در نتیجه کاهش تنشهای روحی و روانی موثر باشد و حتی از میزان افسردگی بکاهد.
در حقیقت کسی که اعتقاد دارد خدا با اوست و همواره به او کمک میکند احساس امنیت کرده و این خود باعث بهبود بسیاری از اختلالات روحی میشود. از طرفی با شرکت در مراسم گروهی و ضیافتهای فامیلی و دوستانه، دریافت حمایت اجتماعی بیشتر شده و پریشانیهای عاطفی و تنیدگی و هیجانات منفی از بین میرود. لازم است بدانید خانوادههایی که ماه رمضان روزه نمیگیرند و سایر عبادات دینی را بجای نمیآورند و در ضیافتهای افطاری شرکت نمیکنند، بهداشت روان و دستیابی به آرامش در آنان بسیار کمرنگ است و گاهی دیده نمیشود.
در واقع آن انرژی و معنویتی که بخصوص هنگام افطار و سحر حاکم میشود و اعضای یک خانواده را با آن توان و شتاب به تهیه و تدارک سفره افطار وامیدارد نمونهای از آرامشی است که در اثر تقویت هوش معنوی به دست میآید. حتی این آرامش، موجب همکاری و هماهنگی اعضای خانواده برای تهیه و تدارک و چیدمان سفره افطار و سحر میشود و یکی از عواملی است که میتواند بر استحکام روابط افراد خانواده بیفزاید. چون بر سر این سفرهها اعضای خانواده بیشتر با هم در تعامل هستند و همدلی، همفکری، هماندیشی و هم صحبتی بیشتر میشود و میتواند روابط همسران را گرمتر کند.
چرا روزه از تمایلات جنسی میکاهد؟
اما آیا روزهداری باعث ایجاد محدودیتهایی در روابط زناشویی همسران میشود؟ دکتر عابدینی در این خصوص میگوید: همانطور که محدودیت دریافت غذا روی برخی مکانیسمهای داخلی بدن تاثیر میگذارد و میتواند باعت تغییرات خلقی شود، بر این اساس میتواند محور تولید مثل یعنی غدد جنسی را تحت تاثیر قرار دهد و پذیرش جنسی را مهار کند. این مهار پذیرش جنسی به دلیل کاهش سطح هورمونهای جنسی است که نقش اساسی در رفتار جنسی ما دارد. در مطالعهای که روی عملکرد جنسی افراد در ماه رمضان انجام شد نتیجه آن بود که کیفیت و تکرر مقاربت جنسی در ماه رمضان کاهش یافته است، اما لازم است بدانید به دلیل تقویت هوش معنوی و هوش هیجانی در ایام روزهداری میزان شادکامی و رضایتمندی زناشویی افزایش یافته و نتیجه آن رفتارهای انعطافپذیر، حل بهتر مساله، مثبتاندیشی و درک اصولیتر شرایط متقابل همسران است. این را هم بدانید منظور از هوش معنوی یعنی ارتقای توانایی برای بهرهگیری از منابع و موضوعات دینی و معنوی است که میتواند سازگاری فرد را بالا ببرد و هوشمندانه و عاقلانهتر عمل کند. به همین دلیل افراد بویژه خانوادههایی که نگرش دینی بالاتری دارند و اعمال مذهبی نظیر روزهداری را انجام میدهند از شادکامی بالاتری برخوردار بوده و رضایت بیشتری از زندگی دارند. با توجه به این موضوع میتوان پیشنهاد کرد افراد بویژه خانوادههایی که در طول زندگی شادکامی کمتری را تجربه میکنند با رجوع به دین و معنویات شادی بیشتری کسب کنند.
حجتالاسلام دکترعابدینی خاطرنشان میکند اگر در خانوادهای یک یا دو نفر از اعضای خانه روزهدار باشند شادکامی حاصل از هوش معنوی و همچنین هوش هیجانی آنان باعث تقویت و تشویق سایر اعضای خانه بخصوص فرزندان به انجام این فریضه الهی خواهد شد. (فاخره بهبهانی/ضمیمه چاردیواری)