عکس پروفایل نیمه شعبان و والپیپر متن دعای اللهم عجل لولیک الفرج برای ظهور حضرت مهدی (عج)



بامداد – استجابت خدا منوط به گناه کار نبودن دعا کننده نیست، خداوند کریم و رحیم حتی دعای افراد گناه کار را نیز اجابت می کند، پس هیچ کس و هیچ گاه از رحمت خدا نباید نا امید بود. گرچه به طور مسلم هر قدر انسان اطاعت بیشتری از خداوند داشته باشد از سوی پروردگار منزلت بالاتر و استجابت بیشتری شامل حال او می شود.
«مستجاب الدعوة» شدن همانند رشته های مختلف علمی و امثال آن نیست تا انسان با فراهم آوردن شرایط و ویژگی هایی در آن فن خاص متخصص و صاحب مقام بشود، آنگاه بساط پهن کند و دعا نماید و اجابت دریافت کند و یا برای کسی دیگر دعا کند و اجابت بگیرد. بلکه برخی از بندگان صالح خدا و اولیاء الهی به دلیل معنویت و مقام بلند که در قرب الهی پیدا کرده اند، دارای اوصاف و کمالات وجودی و آثار و برکات معنوی فراوان می شوند که یکی از آنها استجابت دعای آنان است؛ یعنی اگر آن فرد صالح برای کسی دعا کند و یا برای چیزی دعا نماید و اگر خداوند نیز مصلحت بداند، ممکن است بر اثر دعای او حاجتی برآورده شود.
به همین دلیل چه بسا فرد صالحی برای کاری دعا می کند و چون برآورده شدن آن حاجت و یا آن کار به مصلحت آن شخص نیست و یا اسرار دیگری در میان است، لذا دعای آن مومن صالح و یا آن ولی الهی مستجاب نمی شود. بنابراین مستجاب الدعوة بودن ،چون فن خاصی نیست پس شرایط خاص کلاسیک هم ندارد، بلکه برخی بندگان صالح به دلیل معنویت و تقرّب شان به خدا دعاهایشان مستجاب می شود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چهار کس دعایشان رد نخواهد شد و درهای آسمان به روی دعای آنان گشوده است: دعای پدر برای اولادش، دعای مظلوم بر علیه ظالم، دعای کسی که برای انجام عمره به مکه رفته باشد، و دعای انسان روزه دار. (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۵۴، باب ۲۲)
امام صادق علیه السّلام می فرمایند: از جمله کسانی که دعایش مستجاب می شود، دعای امام و پیشوای عادل برای رعیت و دعای مومنی که پشت سر و در غیاب مومنی دیگر برای او دعا کند. (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۵۵، باب ۲۲)
و در روایت دیگری آمده که امام صادق علیه السلام فرمودند: سه کس دعایشان مستجاب است: یکی حاجی که به مکه رفته است. دیگر رزمنده ای که در جبهة جهاد حضور پیدا کرده و سوم انسان مریض. (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۵۷، باب ۲۲)
در این مورد به سه نکته اشاره می کنیم:
اولاً همین که انسان با دعا و تضرع و استغفار (که نوعی دعاست) توبه می کند و خداوند توبه او را قبول می کند، این خود روشن ترین دلیل بر آن است که دعای افراد گناه کار نیز پذیرفته می شود و لذا در روایات تأکید فراوانی بر استغفار و توبه از گناهان شده است. (اصول کافی، نشر پیشین، ج ۴، ص ۲۶۴) و قرآن کریم می فرماید: (و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون) (انفال/ ۳۳) یعنی تا آنان طلب آمرزش می کنند، خدا عذاب کنندة ایشان نخواهد بود. پس معلوم می شود که دعای گناهکاران نیز گاهی پذیرفته می شود.
ثانیاً: این که در روایات آمده است که دعای مظلوم بر علیه ظالم مستجاب می شود. (اصول کافی، نشر پیشین، ج ۴، ص ۲۶۴) در هیچ روایتی قید نشده که مظلوم در صورتی دعایش بر علیه ظالم مقبول است که گناه کار نباشد. پس معلوم می شود که دعای مظلوم گرچه اهل گناه باشد بر علیه ظالم مستجاب است.
ثالثاً: آیاتی که همگان را به دعا فراخوانده و وعده اجابت داده مطلق است، مثلا می فرماید: (ادعونی استجب لکم) (مومن/ ۶۰) مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. بخصوص آن که مفسرین گفته اند: شأن نزول این آیه افراد بی ایمان و مغرور و متکبر است که خداوند بعد از تهدید آنان می فرماید مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. (تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص ۱۴۶) و در آیة دیگر نیز به طور مطلق فرموده: (اذا سألک عبادی عنّی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان) (بقره/ ۱۸۶) هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیکم و دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم.
از این گونه آیات، که استجابت خدا را منوط به گناه کار نبودن دعا کننده نکرده است، به خوبی به دست می آید که خداوند کریم و رحیم حتی دعای افراد گناه کار را نیز اجابت می کند، پس هیچ کس و هیچ گاه از رحمت خدا نباید نا امید بود. گرچه به طور مسلم هر قدر انسان اطاعت بیشتری از خداوند داشته باشد از سوی پروردگار منزلت بالاتر و استجابت بیشتری شامل حال او می شود.
عمروبن حمق از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله) و از یاران شجاع و مخلص علی (علیه السلام) بود که سرانجام توسط دژخیمان معاویه دستگیر شده و در حصن موصل زندانی گردید، سرش را بریدند و نزد معاویه به هدیه بردند. او هنگام جوانی برای پیامبر (صلی الله علیه و اله) آب برد، پیامبر (صلی الله علیه و اله) آن را آشامید و سپس ٍ این دعا را در حق او کرد: اللهم امتعه بشبابه: خدایا او را از جوانی بهره مند کن. این دعا آنچنان در حق او به استجابت رسید، که هشتاد سال از عمرش ٍ گذشت در عین حال موی سفید در سر و صورت او دیده نشد.
او روزی به حضور امام علی (علیه السلام) آمد، امام دید چهره او زرد شده ، پرسید: این زردی چیست؟ او عرض کرد: بر اثر بیماری است که به آن مبتلا شده ام . امام علی (علیه السلام) به او فرمود : مااز خوشحالی شما خوشحالیم ، و هنگام اندوه شما، غمگین هستیم ، و برای بیماری شما بیمار می شویم و برای شما دعا می کنیم.
منابع:
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
سایت اندیشه قم
نوشته آیا دعای «معصیت کار» مورد اجابت است؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
در احادیث به خواندن دعای تقویت حافظه تاکید شده است. ذکر دعای تقویت حافظه باعث عدم فراوشی و همچنین تقویت حافظه و بهبود عملکرد مغز میگردد.
عوامل مختلفی در افزایش هوش و حافظه موثر هستند که از میان آنها میتوان به عوامل ژنتیکی و عوامل اکتسابی اشاره کرد. معمولا افراد با توجه به زمینه ارثی که دارند بهره هوشیشان مشخص میشود اما میتوان با داشتن یک تغذیه اصولی و مناسب و همچنین انجام کارهایی که برای تقویت حافظه توصیه شده است مثل انجام ورزشهای ذهنی و یا خواندن دعای تقویت حافظه به تقویت هوش و حافظه پرداخت. اگر بخواهیم تعریفی از حافظه داشته باشیم میتوان گفت که این اصطلاح مفهومی کلی دارد و به آن گروه از جریانات روانی که فرد را به ذخیره کردن تجارب و یادآوری مجدد آنها قادر میسازد، اطلاق میشود. حافظه یکی از اجزای تعیین کننده هوش افراد است.
در روایات آمده است: پنج چیز است که حافظه را زیاد میکند و بلغم را از بین میبرد:
1. مسواک کردن
2. روزه گرفتن
3. قرائت قرآن
4. عسل خوردن
5. کندر جویدن
از پیغمبر اکرم (صلیالله و علیه و آله) است که پنچ چیز حافظه را قوی میگرداند:
1. شیرینی
2. گوشت نزدیک گردن
3. عدس
4. نان سرد
5. خواندن آیةالکرسی
در این باب قرائت دعاهای زیر جهت افزایش و تقویت هوش و حافظه توصیه میگردد:
"اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و اکرمنی بنور الفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتک و انشر علینا خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین”؛ خدایا مرا از تاریکیهای وهم و خیال بیرون آور و با نور فهم مرا گرامی دار، پروردگارا درهای رحمتت را بر ما بگشای و گنجینههای دانشات را بر ما بگستران! به رحمتت ای مهربانترین مهربانها”.[1]
"اللهم إنی أعوذ بک أن أضل أو أضل أو أزل أو أزل أو أظلم أو أظلم أو أجهل أو یجهل علی اللهم انفعنی بما علمتنی و علمنی ما ینفعنی و زدنی علما و الحمد لله على کل حال اللهم إنی أعوذ بک من علم لا ینفع و من قلب لا یخشع و من نفس لا تشبع و من دعاء لا یسمع”[6]؛ خدایا به تو پناه میبرم از این که گمراه کنم و یا گمراه گردم، بلغزانم و یا بلغزم، ستم کنم یا ستم بینم، به نادانی کشانم و یا خود دچار آن گردم. بار خدایا مرا با علمی که به من آموختی سودمند گردان و مرا به علمی رهنمون ساز که مرا سودمند افتد. خدایا بر مراتب علم و آگاهی من بیفزا . سپاس حقیقی در تمام حالات از آن خداوند متعال است. بار خدایا به تو پناه میبرم از علمی که سودمند نیست و از قلبی که خشوع و انعطاف در برابر حق، بدان راه ندارد و از هوسی که سیر و اشباع نمیگردد و از دعایی که اجابت نمیشود.[2]
دعای تقویت حافظه که پیغمبر (ص) به امیرالمؤمنین (ع) براى حافظه تعلیم نمود: «سبحان من لایعتدى على اهل مملکته، سبحان من لایأخذ اهل الارض بالوان العذاب، سبحان الرؤوف الرحیم، اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و بصرا و فهما و علما انک على کل شىء قدیر».[3]
تذکر: لازم است که بدانیم هوش و حافظه و استعداد هر انسانى برآیندى از عوامل متعدد وراثتى و محیطى است که بعضى از این عوامل از قبیل آنچه در بالا گفته شد در اختیار ما است و بعضى از آنها مانند نقش عوامل ژنتیکى اجداد گذشته از حوزه اختیار انسان خارج است. بنابراین نباید توقع داشت که با انجام کارهاى فوق و خواندن دعای تقویت حافظه که قطعاً مؤثر هستند معجزه ایجاد شود که ناگهان بهره هوشى شخصی از 90 به 130 ارتقاء پیدا کند و اگر این چنین نشد اعتقاد به این توصیههایى که معصومان (ع) کردهاند کم شود.
منابع:
[1]. قمی، شیخ عباس، مفاتیحالجنان
[2]. منیةالمرید، ترجمه، حجتی، سید محمد باقر، آداب تعلیم و تعلم در اسلام
[3]. مفاتیحالجنان، فصل اول از باب اول، تعقیبات نماز
[4]. باقیات الصالحات
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
در اسلام نیز به عنوان آخرین و کاملترین آیین الهی تأکید فراوانی نسبت به این مسأله شده است. اهمیت این مسأله در فرهنگ قرآن آنچنان والا است که خداوند بلافاصله پس از مهمترین دستور خود به بشر، فرمان به ارج نهادن به جایگاه والدین را صادر نموده است.
بنابراین واضح است که در دستگاه الهی جایگاه والدین در بالاترین و ارزشمندترین جایگاهها قرار دارد و خداوند به مقام و منزلت پدر و مادر اهمیتی ویژه داده است. به همین خاطر است که خداوند درخواست آنها را پذیرا است و دعای ایشان را در حق فرزندانشان در اولویت استجابت قرار میدهد. گویا که دعای والدین را با پست پیشتاز به عرش میبرند و در آنجا اگر مانعی جدّی وجود نداشت با سرعتی هر چه تمامتر به هدف استجابت میرسانند.
بنابراین انسان تیز هوش و نکته سنج کسی است که از این مسیر میانبر بهترین استفاده را داشته باشد و خود را در رودخانه پرسرعت دعای والدین بیاندازد. از سوی دیگر، بیچاره و بدبخت و بیدست و پا کسی است که نتواند از این آب روانی که خداوند در دسترس اکثر قریب به اتفاق ما گذاشته استفادهای شایسته داشته باشد. از پیامبر خدا (ص) در این باره نقل شده که فرمود:و خاک بر بینی آن کس که پدر و مادرش نزد او پیر شوند و او را به بهشت نبرند.»
حقیقتا اگر کسی نتواند از در مهرورزی و نیکی به پدر و مادر، خود را به داخل بهشت برین بیاندازد و به وسیله دعای خالصانه آنها مسیر موفقیت را طی کند، آنچنان خوار و ذلیل خواهد شد که گویی هیچگاه رنگ خوشبختی را نخواهد دید.
چنین کسی همانند فرد کودنی است که بر سر سفره پر نعمتی مینشیند و از هیچ یک از غذاهای رنگارنگ و خوش طعم آن نمیخورد.
بنابراین شایسته آن است که دل والدین را چنان به دست آوریم که دعای خیرشان به صورت خود جوش از اعماق قلبشان شامل حالمان شود و خیر عاقبت را برایمان تضمین کند.
البته باید در نظر داشت که در مواقع سختی و درماندگی هم یکی از بهترین مسیرها برای رهایی از گرفتاریها و مشکلات روزمره، دعای آن دو گل خوشبو ست. کمتر کسی است که در دنیای امروز مشکلی نداشته باشد و دچار سختی و گرفتاری نباشد. پس باید همیشه این کلید مشکل گشا را در دست داشت و به آن توجهی ویژه نکرد.
حتی آنان که والدینشان به سرای باقی شتافتهاند و هم اکنون از این نعمت خوب خدا محروم هستند نیز میتوانند با ارسال بهترین هدایا به آن دنیا از دعای آنان بهرهمند شوند.
دعا درخواستی خالصانه از حضرت پروردگار است که از عمق دل برمی آید و پس از پروازی شگفت، بر عرش الهی فرود میآید. با این حال همه دعاها به هدف اجابت نمیرسند و برخی از آنها بنابر مصالحی مستجاب نمیگردند و به جای آن در قیامت جایگزینی والاتر به صاحب دعا اهدا میگردید.
اما بنابر فرمایش امیر مؤمنان علی (ع) قدرت برخی از دعاها آنچنان زیاد است که خود را به هدف استجابت نزدیک میکند و خواسته خود را از عرش الهی برداشت مینماید. حضرت امیر در این باره میفرماید: «دعای چهار گروه رد نمی شود: (اول) دعای پیشوای دادگر در حقّ ملّتش. (دوم) دعای پدر صالح در حقّ فرزندش. (سوم) دعای فرزند صالح در حقّ پدرش و (چهارم) دعای ستمدیده.»
امام سجاد علیه السلام میفرماید: مردی خدمت پیامبر خدا آمد و به ایشان عرض کرد: «هیچ کار زشتی نیست که نکرده باشم و هیچ گناهی نیست که مرتکب آن نشده باشم. آیا راه توبه و بازگشت برایم وجود دارد؟» پیامبر خدا در پاسخ به او فرمود: «آیا از پدر و مادرت کسی زنده هست؟»
او پاسخ داد: «آری، پدرم.» حضرت فرمود: برو و به او نیکی کن. امام سجاد علیه السلام در ادامه می فرماید: هنگامی که آن مرد رفت پیامبر خدا فرمود: «کاش مادرش میبود.» (بحارالأنوار، ج ۷۴، ص۸۲)
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که نَفَس مادر و دعای خیر او نیز در عرش الهی چیزی از دعای پدر در حق فرزندانش کم ندارد و اگر بیش از آن نباشد حداقلّ همان گیرایی و کارایی را خواهد داشت.(تبیان)
337
عکس پروفایل نیمه شعبان و والپیپر متن دعای اللهم عجل لولیک الفرج برای ظهور حضرت مهدی (عج)
ماه رمضان یکی از ماههای مهم در تقویم سال قمری است که در آن به جهت فضیلت شب های قدر، مومنین و مومنان زیادی در آن برای رسیدن به رستگاری دنیا و آخرت با معبود خویش راز و نیاز می کنند. یکی از کارهای مستحب در ماه رمضان خواندن ادعیه روزهای ماه رمضان است که ما در این مقاله از پورتال وهاران برای شما عزیزان، دعاهای مخصوص روزهای ماه رمضان ۹۶ را گردآوری کرده ایم که این دعاها با ترجمه و تفسیر هستند. از شما بزرگواران التماس دعا داریم. با ما همراه باشید.
متن، ترجمه و تفسیر دعای روز اول ماه رمضان به شرح زیر است:
خدایا قرار ده روزهام را در این ماه روزه روزهداران واقعى و شبزندهداریم را
نیز همانند شبزندهداران و بیدارم کن در آن از خواب بیخبران و جنایتم را بر من ببخش
اى معبود جهانیان و درگذر از من اى درگذرنده از جنایتکاران.
در دعای روز نخست ماه، بنده از خداوند متعال میخواهد تا روزهاش را همانند روزهداران قرار دهد، منظور از روزه داران کسانی هستند که تمامی اعمالشان مورد قبول درگاه حق قرار گرفته است. در واقع بنده غیر مستقیم خواهان پذیرفتن اعمالش است و چون از عبارت اجعل (قرار ده) استفاده شده به این معناست که این یک مقام در نزد خداست. مقامی که در آن کسانی هستند که خدا نماز و روزه آنها را پذیرفته است. در ادامه بنده از خداوند میخواهد که وی را از خواب غفلت بیدار کند، خوابی که باعث دوری بنده از خدا شده است و در پایان بنده میخواهد که در روز نخست بخشیده شود تا بتواند در ادامه ماه مراتب عرفانی را طی کند.
ماه رمضان یکی از ماههای مهم در تقویم سال قمری است که در آن به جهت فضیلت شب های قدر، مومنین و مومنان زیادی در آن برای رسیدن به رستگاری دنیا و آخرت با معبود خویش راز و نیاز می کنند. یکی از کارهای مستحب در ماه رمضان خواندن ادعیه روزهای ماه رمضان است که ما در این مقاله از پورتال وهاران برای شما عزیزان، دعاهای مخصوص روزهای ماه رمضان ۹۶ را گردآوری کرده ایم که این دعاها با ترجمه و تفسیر هستند. از شما بزرگواران التماس دعا داریم. با ما همراه باشید.
خدایا روزی کن مرا در آن روز هوش و خودآگاهی را و دور بدار در آن روز از نادانی و گمراهی و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزی که فرود آوردی در آن به بخشش خودت، ای بخشندهترین بخشندگان
ماه رمضان یکی از ماههای مهم در تقویم سال قمری است که در آن به جهت فضیلت شب های قدر، مومنین و مومنان زیادی در آن برای رسیدن به رستگاری دنیا و آخرت با معبود خویش راز و نیاز می کنند. یکی از کارهای مستحب در ماه رمضان خواندن ادعیه روزهای ماه رمضان است که ما در این مقاله از پورتال وهاران برای شما عزیزان، دعاهای مخصوص روزهای ماه رمضان ۹۶ را گردآوری کرده ایم که این دعاها با ترجمه و تفسیر هستند. از شما بزرگواران التماس دعا داریم. با ما همراه باشید.
خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا کن مرا در آنروز راى انجام سپاسگذاریت به کـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاهداریت و پردهپوشى خودت اى بیناترین بینایان.
خدا روزی را برای هر کس بخواهد وسیع، و برای هر کس بخواهد تنگ قرار می دهد
کلمه «رزق» که معادل فارسی آن «روزی» است؛ یعنی هر چیزى که موجودى دیگر را در بقاى حیات و زندگی اش کمک نماید، و در صورتى که آن رزق، ضمیمه آن موجود و یا به هر صورتى ملحق به آن شود، حیاتش ادامه مى یابد. [طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 376]
با توجه به این معنای محدود، رزق تنها شامل مواد غذایى می شود که چنین معنایی از رزق نیز در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است: «وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» [بقره، 233] در این آیه لباس از مصادیق رزق شمرده نشده است.
آنچه از موارد استعمال رزق به دست می آید؛ این است که در معناى این کلمه نوعى بخشش و عطا هم خوابیده است. این معناى اصلى و لغوى کلمه بود، ولى بعدها در معناى آن توسعه دادند و هر غذایى را که به آدمى می رسد، چه دهنده اش معلوم باشد و چه نباشد رزق خواندند، گویا رزق بخششى است که به اندازه تلاش و کوشش انسان به او می رسد، هر چند که عطا کننده آن معلوم نباشد. سپس توسعه دیگرى در معناى آن داده و آن را شامل هر سودى که به انسان برسد نمودهاند، هر چند که غذا نباشد، و به این اعتبار، همه مزایاى زندگى اعم از مال، مقام، فامیل، یاوران، زیبایی، علم و… را رزق خواندند. [المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 12]
در قرآن کریم هم به این اعتبار آیاتى وارد شده است؛ مانند: «و مگر از ایشان مزد می خواهى مزد پروردگارت بهتر است و او بهترین رازقین است.» [مؤمنون، 72]
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان !
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان. هم زیادی روزی از اوست هم کمی روزی. لذا اگر کسی پنداشته که خدا به همه روزی زیاد می دهد، اشتباه از خود اوست که چنین اعتقاد نادرستی پیدا کرده است؛ خدای متعال هیچ گاه در قرآنش نگفته که ما به همه روزی زیاد می دهیم؛ بلکه بر عکس فرموده است: «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ: خدا روزی را برای هر کس بخواهد وسیع، و برای هر کس بخواهد تنگ قرار می دهد؛ ولی آن ها (کافران) به زندگی دنیا، خوشحال شدند؛ در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزی است.»
و باز فرمود: «إِنَّ رَبَّک یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبیراً بَصیرا ـــــــ به یقین، پروردگارت روزی را برای هر کس بخواهد، گشاده یا تنگ می دارد؛ او نسبت به بندگانش، آگاه و بیناست.»
و باز فرمود: «قُلْ إِنَّ رَبِّی یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ ــــــ بگو: پروردگار من روزی را برای هرکس بخواهد وسیع یا تنگ می کند، (این ربطی به قرب در درگاه او ندارد)؛ ولی بیشتر مردم نمی دانند.»
خدا هم روزی رسان است هم روزی نرسان. هم زیادی روزی از اوست هم کمی روزی
آیات دیگری نیز به همین مضامین وجود دارند که به ذکر همین چند نمونه بسنده می کنیم.
به برخی زیاد و به برخی کم می دهد
خلاصه آنکه اگر کسی عقیده دارد که خدا روزی دهنده است به این معنی که به همگان روزی زیاد می دهد، عقیده اش نادرست است. خود خدای متعال، تصریح نموده که به برخی ها زیاد می دهد و به برخی ها کم می دهد. البته نه کم دادنش لزوماً از روی غضب است نه زیاد دادنش لزوماً از روی رحمت؛ بلکه گاه کم دادن از سر رحمت است و گاه زیاد دادن؛ کما اینکه کم دادن و زیاد دادن، گاهی هم از روی غضب است.
منظور از «مَنْ یَشاءُ؛ به هرکس بخواهد می دهد» چیست؟
1. بدیهى است که منظور از «مَنْ یَشاءُ» (هر کس را که بخواهد) این نیست که خداوند بدون هیچ علتى روزی بدون حساب را به این و آن می دهد، بلکه اراده و مشیت خداوند در همه جا با شایستگی هاى افراد آمیخته است؛ یعنى هر کس را شایسته ببیند به او روزی بی حساب می دهد. به بیان دیگر، خواست و اراده او از روی گزاف نیست، بلکه آنچه انجام می دهد از روى حکمت و عدالت است.
هر گاه مشیتش اقتضا نماید و هر کس را بخواهد، -البته از روى حکمت و نظام خلقت و آفرینش می بخشد، نه از روی گزاف؛ زیرا که حق تعالى از کار عبث منزّه و مبرا است و نیز نسبت او به تمام موجودات یکسان است – او را به غیر حساب روزى می دهد.
2. البته برخی می گویند؛ منظور از «هر کس را بخواهد به غیر حساب روزی می دهد، اهل بهشت اند؛ زیرا خداوند بهشتیان را آن قدر روزی می دهد که به حساب نمی آید و حد و مرز ندارد؛ به دلیل آن که بهشت محدود و متناهى نیست و نهایت ندارد و آیه به این معنا مثل آیه شریفه است که می فرماید: «فَاُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ» [آنها به بهشت در آیند و بیحساب روزى داده شوند]، [طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 72]
روزی بدون حساب دادن یعنی چه؟
پیرامون معنای «بدون حساب» دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که به آن اشاره می شود:
1. توصیف رزق به صفت بی حسابى، از این رو است که رزق از ناحیه خداى تعالى بر طبق حال مرزوق صورت می گیرد، نه عوضى در آن است و مرزوق نه طلبى از خدا دارد، و نه استحقاقى نسبت به رزق، آنچه مرزوقین دارند حاجت ذاتى، یا زبانى ایشان است که هم ذاتشان ملک خدا است، و هم حاجت ذاتشان، و هم احتیاجاتى که به زبان درخواست می کنند، پس داده خدا در مقابل چیزى از بندگان قرار نمی گیرد، و به همین جهت حسابى در رزق او نیست. [المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 141]
2. هر کس را بخواهد بی حساب روزى می دهد؛ یعنى بدون بخل و سخت گیرى روزى می دهد. این آیه مانند این مثال است که فلان کس بی حساب انفاق می کند؛ یعنى خیلى سخاوتمندانه و خالى از بخل؛ زیرا عادت بخیل و سختگیر از خرج، این است که در خرج و انفاق خیلى حسابگر و دقیق است. [مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 728]
3. گفته اند که معناى آیه این است که بدون ترس از کمبود و نقصان دارایى خود می بخشد و روزى می دهد؛ چون قدرت و ملک خدا حد و نهایت ندارد و آنچه از آن برداشته شود موجب نقصان آن نمی گردد. [همان]
4. برخی نیز گفته اند؛ یعنی نباید به کسی حساب پس دهد؛ زیرا بالاتر از وی احدی نیست. تا او را مورد حسابرسی قرار دهد. [فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 191]
منابع:
اسلام کوئست
حوزه
تبیان
آثار و برکات دعای بسیار پرفضیلت یستشیر
از امیرالمومنین علی (ع) روایت شده است که دعا ی “یستشیر” را پیامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختی و راحتی حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعلیم نمایم .
سپس فرمود شما را به برخی از ثواب های این دعا آگاه میکنم:
اول: کسی که این دعا را بخواند خیر و برکت از فرق سرش تا زمین از آسمان بر او می بارد و او را انوار آرامش و رحمت می پوشاند و برای این دعا انتهایی جز عرش خدا نیست.
دوم: هر کس سه نوبت این دعا را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد در دنیا و آخرت برآورده گرداند.
سوم: خدای تبارک و تعالی او را از عذاب قبر برهاند.
چهارم: تنگی سینه او را برطرف نموده و به او شرح صدر عطا فرماید.
پنجم: چون روز قیامت فرا رسد، خواننده این دعا سوار بر شتری تندرو و سفید مزین و آراسته به مروارید نزد حق برخیزد، و خداوند می فرماید همه کرامتها را به او بدهید، و گوید: بنده ام در هر جای بهشت که خواهی ساکن شو.
ششم: اگر این دعا بر مجنون خوانده شود همان ساعت از آن باز آید.
هفتم: اگر زنی زایمان بر او مشکل شده باشد و این دعا بر او خوانده شود خداوند زایمان او را آسان و فرزند را در طرفه العینی متولد گرداند.
هشتم: اگر بر شخصی که عاق والدین شده بخواند همانا خداوند امور آن را اصلاح کند.
نهم: هر بنده ای که چهل شب جمعه این دعا را بخواند همانا خداوند آن را اصلاح کند.
دهم: هر کس در هنگام خواب بخواند و بخوابد حتی اگر خوب نخوانده باشد. ولی به امید ثواب باشد، خداوند به هر حرفی از این دعا هزار فرشته کروبی که رویشان نورانی تر باشد از آفتاب و ماه شب چهاره بر او بفرسند.
یازدهم: هر گنه کاری که مرتکب کبائر شده باشد و قبل از مردن این دعا را بخواند شب بمیرد یا روز همچون شهید از دنیا رفته و اگر موفق به توبه نشده باشد خدا به کرم و عفوش او را بیامرزد.
متن دعای یستشیر با ترجمه
سیّد ابن طاووس در کتاب «مهج الدعوات» از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل کرده: حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله این دعا را به من تعلیم داد و امر فرمود آن را درهرحال و براى هر سختى و آسانى بخوانم و نیز آن را به جانشین خود تعلیم دهم و خواندن این دعا را ترک نگویم تا حق تعالى را ملاقات کنم و نیز فرمود: یا على این دعا را هر صبح و هر شام بخوان زیرا که گنجى از گنجهاى عرش الهى است.
هر کس سه نوبت دعای یستشیر را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد برآورده گرداند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى اش همیشگى است
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبِینُ الْمُدَبِّرُ بِلا وَزِیرٍ وَ لا خَلْقٍ مِنْ عِبَادِهِ یَسْتَشِیرُ الْأَوَّلُ غَیْرُ مَوْصُوفٍ [مَصْرُوفٍ ] وَ الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ الْخَلْقِ الْعَظِیمُ الرُّبُوبِیَّهِ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ [الْأَرْضِ ] وَ فَاطِرُهُمَا وَ مُبْتَدِعُهُمَا بِغَیْرِ عَمَدٍ خَلَقَهُمَا وَ فَتَقَهُمَا فَتْقا فَقَامَتِ السَّمَاوَاتُ طَائِعَاتٍ بِأَمْرِهِ وَ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِأَوْتَادِهَا فَوْقَ الْمَاءِ ثُمَّ عَلا رَبُّنَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَى،
ستایش خدا را که معبودى جز او نیست، آن فرمانرواى بر حق آشکار، تدبیرگر، هستى بى آنکه او را وزیرى باشد و یا با آفریده اى از بندگانش مشورت نماید، آغازى است که در وصف نگنجد و پابرجاست پس از فناى آفریدگان، پرودگارى اش بس بزرگ است، روشنایى آسمان ها و زمین ها و آفریننده و پدیدآورنده آن دو است، آسمان و زمین را بى ستون آفرید، و از هم گشودشان گشودنى چشم گیر، پس آسمانها به فرمان او بر پا شدند، و زمین ها با کوه هایشان بر فراز آب جا گرفت، سپس بلندى گرفت پروردگار ما در آسمانهاى بلند، خدا بخشاینده بر فرمانرواى هستى چیره گشت، تنها از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است و هر آنچه بین آن دو و آنچه زیر خاک است،
فَأَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لا رَافِعَ لِمَا وَضَعْتَ وَ لا وَاضِعَ لِمَا رَفَعْتَ وَ لا مُعِزَّ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لا مُذِلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ وَ لا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ وَ لا مُعْطِیَ لِمَا مَنَعْتَ وَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ کُنْتَ إِذْ لَمْ تَکُنْ سَمَاءٌ مَبْنِیَّهٌ وَ لا أَرْضٌ مَدْحِیَّهٌ وَ لا شَمْسٌ مُضِیئَهٌ وَ لا لَیْلٌ مُظْلِمٌ وَ لا نَهَارٌ مُضِی ءٌ وَ لا بَحْرٌ لُجِّیٌّ وَ لا جَبَلٌ رَاسٍ وَ لا نَجْمٌ سَارٍ وَ لا قَمَرٌ مُنِیرٌ وَ لا رِیحٌ تَهُبُّ وَ لا سَحَابٌ یَسْکُبُ وَ لا بَرْقٌ یَلْمَعُ وَ لا رَعْدٌ یُسَبِّحُ وَ لا رُوحٌ تَنَفَّسُ وَ لا طَائِرٌ یَطِیرُ وَ لا نَارٌ تَتَوَقَّدُ وَ لا مَاءٌ یَطَّرِدُ کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ کَوَّنْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ قَدَرْتَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ وَ ابْتَدَعْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ أَغْنَیْتَ وَ أَفْقَرْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْیَیْتَ وَ أَضْحَکْتَ وَ أَبْکَیْتَ ،
پس من شهادت می دهم که تنها تویى خدا، بالابرنده اى براى آنچه بر زمین نشاندى نیست و نه زمین زننده اى براى آنچه بالا بردى و نه عزّت بخشى آن را که تو خوارش کردى، و خوارکننده ای نیست آن را که تو عزیز نمودى و بازدارنده اى براى آنچه عطا کردى نیست، و نه عطا کننده اى براى آنچه دریغ کردى، و تویى خدا، معبودى جز تو نیست، تو بودى آنگاه که نه آسمانى بنا شده بود و نه زمینى گسترانیده و نه خورشیدى تابان و نه شبی تاریک و نه روزى فروزان و نه دریایى خروشان و نه کوهى استوار و نه ستاره اى روان و نه ماهى تابنده و نه بادى وزان، و نه ابرى پرباران، و نه برقى درخشان، و نه صاعقه اى تسبیح گویان، و نه روحى دم زنان و نه پرنده اى پرآن و نه آتشى فروزان و نه آبى روان بوده باشند، پیش از هر چیز بودى و همه چیز را پدید آوردی و بر هر چیز توانا بودى و همه چیز را نو آفریدى و توانگر نمودى و ناتوان ساختى و میراندى و زنده نمودى و خنداندى و گریاندى،
وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَیْتَ فَتَبَارَکْتَ یَا اللَّهُ وَ تَعَالَیْتَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْخَلاقُ الْمُعِینُ [الْعَلِیمُ ] أَمْرُکَ غَالِبٌ وَ عِلْمُکَ نَافِذٌ وَ کَیْدُکَ غَرِیبٌ وَ وَعْدُکَ صَادِقٌ وَ قَوْلُکَ حَقٌّ وَ حُکْمُکَ عَدْلٌ وَ کَلامُکَ هُدًى وَ وَحْیُکَ نُورٌ وَ رَحْمَتُکَ وَاسِعَهٌ وَ عَفْوُکَ عَظِیمٌ وَ فَضْلُکَ کَثِیرٌ وَ عَطَاؤُکَ جَزِیلٌ وَ حَبْلُکَ مَتِینٌ وَ إِمْکَانُکَ عَتِیدٌ وَ جَارُکَ عَزِیزٌ وَ بَأْسُکَ شَدِیدٌ وَ مَکْرُکَ مَکِیدٌ أَنْتَ یَا رَبِّ مَوْضِعُ کُلِّ شَکْوَى
و بر فرمانروایى هستى چیره گشتى، پس خجسته بودى، اى خدا، و بلندى گرفتى، تویى خدایى که معبودى جز تو نیست، آفریننده یارى رسانى که فرمانت چیره و علمت نافذ، و نیرنگت شگفت، و وعده ات راست، و گفته ات، حق، و داوری ات دادگرانه و مخنت هدایت گر و پیامت نور و رحمتت فراگیر، و گذشتت بزرگ و بخششت بسیار، و عطایت فراوان و ریسمانت استوار، و یارى ات فراهم و پناهنده ات عزّتمند و عذابت سخت، و نیرنگت زیرکانه است، تو اى پروردگار من آستانت جایگاه هر شکایتى است
[وَ] حَاضِرُ کُلِّ مَلَإٍ وَ شَاهِدُ کُلِّ نَجْوَى مُنْتَهَى کُلِّ حَاجَهٍ مُفَرِّجُ کُلِّ حُزْنٍ [حَزِینٍ ] غِنَى کُلِّ مِسْکِینٍ حِصْنُ کُلِّ هَارِبٍ أَمَانُ کُلِّ خَائِفٍ حِرْزُ الضُّعَفَاءِ کَنْزُ الْفُقَرَاءِ مُفَرِّجُ الْغَمَّاءِ مُعِینُ الصَّالِحِینَ ذَلِکَ اللَّهُ رَبُّنَا لا إِلَهَ إِلا هُوَ تَکْفِی مِنْ عِبَادِکَ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ جَارُ مَنْ لاذَ بِکَ وَ تَضَرَّعَ إِلَیْکَ عِصْمَهُ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ نَاصِرُ مَنِ انْتَصَرَ بِکَ تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَکَ جَبَّارُ الْجَبَابِرَهِ عَظِیمُ الْعُظَمَاءِ،
و خود حاضر در هر جماعتی و گواه هر گفتگوى نهانى، نهایت هر حاجتى، شادى بخش هر اندوهگین، توانگرى هر بر خاک نشسته اى، دژ استوار هر گریزانى، امان هر هراسانى، نگاهدار ناتوانى، گنجینه تهیدستانى، غم زداى غم زدگانى، پشتیبان شایستگانى، آن است خدا، پروردگار ما، معبودى جز او نیست، کفایت مى کنى از بندگانت آن را که بر تو توکل کند، و تویى پناه آن که به تو پناه آورد و به درگاهت زارى نماید، نگهدار کسیکه به دامن تو چنگ زند، یار آن که از تو یارى جوید، مى آمرزى گناهان آن را که از تو آمرزش خواهد، جبّار جبّارانى، بزرگ بزرگان،
کَبِیرُ الْکُبَرَاءِ سَیِّدُ السَّادَاتِ مَوْلَى الْمَوَالِی صَرِیخُ الْمُسْتَصْرِخِینَ مُنَفِّسٌ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ مُجِیبُ دَعْوَهِ الْمُضْطَرِّینَ أَسْمَعُ السَّامِعِینَ أَبْصَرُ النَّاظِرِینَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ قَاضِی حَوَائِجِ الْمُؤْمِنِینَ مُغِیثُ الصَّالِحِینَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْمَالِکُ وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ وَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ ،
سرور سروران، آقاى آقایان، سرآمد مولایان، دادرس دادخواهان، گره گشای گرفتاران، اجابت کننده دعاى بیچارگان، شنواترین شنوندگان، بیناترین بینندگان، داورترین داوران، سریع ترین حسابرسان، مهربان ترین مهربانان، بهترین آمرزندگان، برآورنده حاجات مؤمنان، فریادرس نیکان، تویى خدا، معبودى جز تو نیست، پروردگار جهانیان، تویى آفریدگار و من آفریده و تویى مالک و من مملوک، و تویى پروردگار و من بنده، و تویى روزى دهنده و من روزى خوار،
وَ أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِیلُ وَ أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ السَّیِّدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَافِرُ وَ أَنَا الْمُسِی ءُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ وَ أَنْتَ الْحَلِیمُ وَ أَنَا الْعَجُولُ وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ وَ أَنْتَ الْمُعَافِی وَ أَنَا الْمُبْتَلَى وَ أَنْتَ الْمُجِیبُ وَ أَنَا الْمُضْطَرُّ وَ أَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْمُعْطِی عِبَادَکَ بِلا سُؤَالٍ،
و تویى بخشنده و من سائل، و تویى داراى جود و من بخیل، و تویى توانمند و من ناتوان، و تویى عزّتمند و من خوار، و تویى بینیاز و من تهیدست، و تویى آقا و من بنده، و تویى آمرزنده و من بدکار، و تویى دانا و من نادان، و تویى بردبار و من شتابزده و تویى رحم کننده و من رحم شده و تویى عافیت بخش و من بلازده و تویى اجابت کننده و من ناچار و پریشان، و گواهى میدهم که تویى خدا، معبودى جز تو نیست، عطابخش بندگانى بدون درخواست ایشان،
وَ أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الْمُتَفَرِّدُ الصَّمَدُ الْفَرْدُ وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ اسْتُرْ عَلَیَّ عُیُوبِی وَ افْتَحْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ رِزْقاً وَاسِعاً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
و گواهى میدهم تویى خداى یگانه یکتاى بى همتاى بینیاز تک، و بازگشت همه به سوى تو است، خدایا بر محمّد و اهل بیت پاک و پاکیزه اش درود فرست و گناهانم را بیامرز و بر من بپوشان کاستی هایم را و از پیشگامت براى من رحمت و روزى فراوان بگشا، اى مهربان ترین مهربانان، و سپاس خدا را پروردگار جهانیان، و خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلى است و جنبش و نیرویى نیست جز به عنایت خداى والاى بزرگ.
منبع:niksalehi.com
در قرآن کریم می فرماید: «قل أرایتم إن أصبح ماؤکم غوراً فمن یأتیکم بماءٍ معین؟؛ بگو: اگر آب شما بخشکد، چه کسی برای شما آب گوارا می آورد!؟» (سوره ملک، آیه ۳۰) نقل شده که در چنین ایامی یکی از مهمترین نمازهای استسقاء (نماز باران) توسط حضرت رسول (ص) برگزار گردید.
در کتاب المنتقى در حوادث سال پنجم مىنویسد: در این سال مردم مدینه به خشکسالى دچار شدند و به نزد رسول خدا (ص) آمده و گفتند: اى پیغمبر خدا! باران قطع شده و درختان خشک گردیده و علوفه تمام گشته و چهار پایان به هلاکت رسیده اند، از خداى خود بخواه تا براى ما بارانى بفرستد! رسول خدا به آنها فرمود: فلان روز که شد بیایید تا براى این کار بیرون برویم و همراه خود مقدارى صدقه هم بیاورید.
چون روز موعود فرا رسید پیغمبر آمد و مردم نیز بیرون آمدند و همگى با حال آرامش و وقار به سوى بیابان حرکت کردند و در جایى به نماز ایستادند و چون نماز به پایان رسید رسول خدا (ص) برخاسته و عباى خود را وارونه کرد و رو به مردم ایستاده دستها را به سوى آسمان بلند کرد، آنگاه این دعا را خواند: «اللهم اسقنا و اغثنا غیثاً مغیثاً، و حیاً ربیعاً، و جداً طبقاً معذقاً عاماً هنیئاً مریئاً…» تا به آخر دعاى مفصلى که از آن حضرت نقل شده است.
راوى حدیث که انس بن مالک است گوید: ما هنوز از جاى برنخاسته بودیم که تکه هاى ابر ظاهر شد و به تدریج همه آسمان را ابر گرفت و باران شروع شد و یکسره تا هفت شبانه روز پیوسته باران آمد تا حدى که مردم به نزد آن حضرت آمده و گفتند: اى رسول خدا زمینها را یکسره آب گرفته و خانهها ویران گشته و راهها بسته شده. از خدا بخواه تا باران را از ما بگرداند! پیغمبر که در آن وقت بالاى منبر بود از گفتار آنها که حکایت از زود رنجى انسان در کارها مى کرد خندید و سپس دستها را به آسمان بلند کرده و فرمود:
«حوالینا و لا علینا، اللهم على رؤس الظراب و منابت الشجر و بطون الاودیه و ظهور الاکام؛ پروردگارا بر اطراف ما ببار نه بر ما، خدایا بر بالاى تپه ها و پاى درختان و شکم دره ها و پشت کوهها!» ناگهان ابرهایى که بالاى سر شهر بود از هم باز شد و مانند حلقه و سپرى دایره وار شهر را در بر گرفت که به اطراف مى بارید و در شهر مدینه قطرهاى نمى بارید. (کتاب زندگانى حضرت محمد (ص)، ص ۴۷۷؛ رسولى محلاتى)
***
سه نکته:
* فلسفه نماز باران چیست؟
فلسفه خواندن چنین نمازی چیست؟ چرا باید برای بارش باران نماز خواند؟ خواندن نماز باران آن هم به شکلی که دستور داده شده و درخواست باران از ذات اقدس الهی در حقیقت کلاس درس توحید است. همه مردم گرد هم می آیند، از شهر خارج می شوند و اظهار عجز می کنند در برابر خداوند قادر متعال، زیرا در آن هنگام است که همگان به ناتوانی خویش اعتراف دارند. میدانند که نه تنها از افراد که حتی از حکومت ها و قدرتهای بزرگ ظاهری بشری نیز کاری بر نخواهد آمد و هیچ قدرتی جز ذات اقدس پروردگار قادر به حل بحران بی آبی نیست.
** کدام دعای فرعون به سرعت مستجاب شد!؟
بی آبی به قدری بر بشر ناتوان فشار میآورد که حتی ابرقدرتهای پوشالی تاریخ هم نیز در آن حال به عجز خویش بر نزول حتی یک قطره باران و قدرت خداوند بر بارش بی وقفه باران معترف می شوند. جالب تر آنکه ممکن است دعای شخصی مانند فرعون هم مستجاب شود! از قول امام صادق (ع) روایت شده که یاران فرعون از کاهش آب نیل پیش او سخن گفتند و اظهار کردند که این باعث هلاکت ما خواهد شد، فرعون از آنان خواست که آن روز برگردند. شب که شد، خود او به میان رود نیل رفت و دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! می دانی که می دانم جز تو، کسی توان آب آوردن ندارد، پس به ما آب بده. صبح که شد، رود نیل فوران زد و سرشار از آب شد. (من لا یحضرالفقیه، ج۱، ص۵۲۶)
*** در مشکلات به در خانه مسبب الاسباب برویم
درس بزرگ نماز باران برای همگان این است که بدانید در مشکلات کوچک و بزرگ تنها به در خانه خدا بروید و لا غیر. اگر کمبود و گرفتاری های مالی آزارتان می دهد، اگر حتی بی آبی به سراغتان آمده، اگر در کسب و کارتان به بن بست می خورید بدانید مسبب الاسباب خداست و بندگان تنها وسیله اند. پس بهترین کار اینست که بجای دست دراز کردن در برابر آنهایی که قدرتمندترین هایشان هم (مانند فرعون) به عجز خود واقفند تنها اظهار نیاز به درگاه خدای متعال ببریم.