چکیده
سماع موتی از همان ابتدای طرح در آموزههای اسلامی تعجب عدهای را برانگیخته و چیستی و چگونگی آن ابهام گروهی را در پی داشته است. این بحث از موضوعات برجسته و چالش برانگیز اندیشمندان در طی سالهای مختلف و بستر طرح نظرگاههایی متقارب و یا متقابل در مجامع علمی بوده است. آنچه از بررسی متون و مستندات اسلامی مستفاد میگردد این است که جز اندک مخالفانی که در برابر قاطبه موافقان سهم اندکی یافتهاند، بیشتر مباحث به گونههایی که ارتباط عالم پس از مرگ را با جهان مادی تبیین نموده و به سماع موتی پرداختهاند اختصاص یافته است. این نوشتار که با رویکرد ایجابی و با روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته است از طریق بازوکاوی متون روایی در منابع اهل تسنن و دسته بندی جدید نظریات این حوزه، درصدد گونه شناسی ادلهای است که در نهایت به اثبات سماع موتی منتهی میگردد.مقدمه
تفکر مبتنی بر عدم سماع موتی کهگفتار اول: کلیات پژوهش
1. تبیین مسئله
یکی از مسائل اخلاقی بین مذاهب اسلامی و وهابیان، حیات برزخی است. مسلمانان به حیات برزخی و زندگی مردگان اعتقاد دارند، به گونهای که امکان ارتباط بین عالم برزخ و عالم ماده وجود دارد؛ بر خلاف وهابیان که میان عالم برزخ و دنیا هیچ ارتباطی قائل نیستند و معتقدند که انسان هنگامی که از دنیا میرود ارتباطش با عالم دنیا قطع میگردد؛ پیامد چنین نگرشی بی فایده بودن خواندن فاتحه برای اموات و به زیارت رفتن و طلب حاجت کردن از آن هاست، زیرا مردگان قادر به شنیدن نیستند. از همین رو وهابیت استعانت از اموات و توسل به آنان را جایز ندانستهاند ، بلکه از مظاهر شرک میدانند؛ به عبارت دیگر میتوان گفت نگاه حسن گرایانه وهابیت تکفیری، علاوه بر آن که در حوزهی خداشناسی نمود دارد، در حیطهی فرجام شناسی و حیات برزخی نیز آشکار است. چنین رویکردی در هستی شناسی، یادآور اندیشهی پوزیتیویسم یا اثبات گرایی در غرب است. اعتقاد به عدم سماع موتی با نگاه ظاهرگرایانه به برخی از آیات قرآن مستند شده است و حتی روایات مؤید سماع موتی نیز رد و در مقابل برای اثبات عدم سماع به سخنان برخی از عالمان استناد میشود؛ حال آن که با تدبر در آیات قرآن و به تصریح روایات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، نه تنها سخن گفتن با درگذشتگان شرک و ناپسند نیست، بلکه مطابق سنت نبوی و سیره مسلمانان از صدر اسلام تا کنون است. به ویژه بر اساس برخی روایات، آنها علاوه بر شنیدن در عالم برزخ، قدرت دعا کردن برای زندگان را نیز دارند، همان طور که پاسخ سلام را میدهند و این نوعی دعا در حق سلام کننده است. در این مقاله دیدگاه موافقان سماع موتی و مستندات تحلیلی و روایی آنان بررسی میشود.محدوده پژوهش
در رویکرد ایجابی به مسئلهی سماع موتی چندگونه ادله روایی میتواند در نظر قرار گیرد: نخست ادلهای که به صراحت بر سماع موتی تأکید کرده است و بر قدرت شنیدن مردگان دلالت روشن دارد؛ دوم دلایلی که به اثبات حیات پس از مرگ پرداخته است و در نتیجهی آن، قدرت بر شنیدن که یکی از لوازم حیات است مستفاد میگردد؛ گونه سوم ادلهای است که حاکی از احاطه عالم برزخ نسبت به عالم ماده و تفوق رتبی مراتب حیات است که به تبع آن ادراک کلی نسبت به این عالم تا حد عرضه اعمال بر اموات و ... حاصل میشود؛ چهارمین دسته ادلهای است که به اثبات هوشمندی کل نظام هستی اعم از جماد و نبات و موجودات ذی شعور میپردازد. در این دسته، حتی به فرض پذیرش تفکر باطل وهابی مبنی بر جماد انگاشتن انسان پس از مرگ، میتوان ادراک و حتی طبق برخی ادله روایی فریقین سماع را منتج دانست. این نوشتار در نگرش تحلیلی توصیفی خود، به طرح مهم ترین گونههای روایی ادله اول و دوم از میان محورهای یاد شده میپردازد که ارتباط صریح تری با بحث سماع موتی دارد.3. مفهوم شناسی
الف) سماع
سماع از ریشه سمع است. لغت شناسان واژه سمع را در چهار معنا بررسی کردهاند :ب) موتی
واژه موتی به معنی اموات، (11) جمع «میت» و «میّت» است که هر دو به معنی مرده است؛ مثل (أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ (12) لِنُنِحیَ بِهِ بَلدَة مَیتاً) ؛ (13) که مردهی انسان و غیر انسان را شامل میشود و (إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ4. سؤالهای پژوهش
در رویکرد مسئلهی نوشتار حاضر، سؤال اصلی و سؤالهای فرعی ذیل بررسی میگردد:سؤال اصلی:
چگونه میتوان سماع موتی را بر اساس ادله روایی ثابت کرد؟سؤالهای فرعی:
1. گونههای روایی که از طریق آن سماع موتی ثابت میشود، در منابع اهل سنت کدام است؟5. اهداف پژوهش
این پژوهش اهداف زیر را در نظر دارد:6. جامعه آماری
این مقاله در تحلیل مسئله سماع موتی در محورهای یاد شده، منابع حدیثی و کلامی مذاهب اهل سنّت را مدنظر قرار داده است و به ویژه بر منابع پیش از قرن دهم هجری تأکید میکند.گفتار دوم: گونههای روایی دال بر سماع موتی و تحلیل اندیشوران اهل تسنن پیرامون آن
در اولین محور از بررسی گونهای روایی سماع موتی، به طرح ادله سماع موتی پرداخته شده است و پس از آن دیدگاه تحلیلی علمای اهل سنت تبیین میگردد. لازم به ذکر است در نگرش اندیشوران به این مسئله، برخی رویکرد نقلی صرف اتخاذ کرده و بعضی علاوه بر آن، به طرح نظر و استدلال خود پیرامون مسئله پرداختهاند .الف) اخبار دال بر سماع موتی
از میان روایتهای متعددی که قدرت شنیدنِ مردگان را ثابت میکند، برخی اخبار به صراحت از سماع موتی سخن به میان آوردهاند که با تکیه بر دلالت منطقی آن، میتوان مخالفان را به شرط عدم تعصب در اعتقادات مجاب کرد، زیرا در فضای تعصب و جدال فکری، هر سخن روشن و نص صریحی قابل تأویل و توجیه است. اولین محور از مباحث به این دسته از روایات اختصاص دارد:1. شنیدن صدای کفش تشییع کنندگان
بسیاری از منابع اهل سنت روایاتی را ذکر کردهاند که: نبی مکرم اسلام در بیان رخدادهای پس از مرگ و مواجهه انسان با عالم برزخ از شنیدن صدای کفش تشییع کنندگان خبر دادهاند . این امر بر بطلان پندار کوتاه اندیشانی دلالت میکند که انسان را پس از مرگ چون جماد میدانند. رویکرد نویسندگان در این بحث، یا صرف نقل خبر و بیان روایات است، یا درصدد اثبات تحلیلی مدعای سماع خفق نعلین برآمدهاند و یا متعرض حکم فقهی مرتبط با بحث شدهاند . اولین محور به بیان برخی از روایات که از طریق محدثان و نویسندگان اهل سنت نقل شده است اختصاص مییابد:2. شنیدن سلام
از جمله دلایل بدیهی در سماع موتی، سلام گفتن به شخص نبی مکرم اسلام در نماز میباشد که یکی از واجبات فقهی و بایدهای فکری اسلامی است. چنان که مسلمانان، با هر مذهب و مسلک فکری، سلام و صلوات به آخرین سفیر دین الهی را حداقل در پنج نوبت از نمازهای یومیه خود لازم دانستهاند و پس از حیات ظاهری حضرت نیز به همان منوال پیشین، به نبی مکرم اسلام، سلام و صلوات میفرستند. علاوه بر آن منابع اهل سنت به محورهای متعددی از روایات در باب سلام بر اموات و شنیدن آن اشاره کردهاند که به آن پرداخته میشود.الف) اخبار سلام پیامبر به اموات
به گزارش تاریخ، زیارت مردگان، سلام کردن و گفت و گو با آن ها، از جمله سیره رفتاری پیامبر رحمت است. عنایت به این که در موارد نقل شده غالباً حضرت، ضمیرِ خطاب به کار میبردهاند، در اثبات سماع موتی مفید فایده است، چون سخن گفتن به لحن خطابی در صورتی مفید است که مخاطب قادر بر شنیدن و ادراک گفت وگو باشد؛ در غیر این صورت بیهوده است. مخالفان میکوشند در توجیه این گونه روایات خطابی به مجاز، استعاره و تمثیل در سخن ادیبان و شاعران استناد نموده و مثالهایی را بر شمرند که شاعر یا سخنور اجسام بی جان را به مقاصد مختلف مورد خطاب قرار میدهد، اما روشن است که مقایسه کلام نبی مکرم اسلام با این سنخ سخن باطل است؛ کلام و سیره ایشان بنا بر آیات متعددی از کلام وحی حجیت داشته و لازم الاتباع است؛ (26) هم چنین باز نمودن باب تشکیک در دلالات سخن بزرگترین رهبر آسمانی، نمیتواند به حد خاصی محدود شود و در نهایت به عدم حجیت سنت نبوی منجر میشود که از دید هیچ مسلمانی پذیرش عقلی و نقلی ندارد. پس از این توضیح اجمالی، روایاتی در باب سلام رسول اعظم بیان میگردد. روایات زیر از جمله روایات متعددی است که سلام پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) به اهل قبور را بیان میدارد:ب) پاسخ مردگان به سلام زندهها
گونههایی از اخبار سلام بر اموات در منابع اهل سنت، به بیان احادیثی اختصاص دارد که پاسخ سلام از سوی مردگان است و از طریق اولویت بر سماع سلام دلالت دارد؛ احادیث زیر از این جمله است:ج) جواب پیامبر در قبر به گفتار و سلام
برخی روایات این باب نیز حکایت از پاسخ دادن به سلام زائرانی است که تشرف حضور مرقد نبوی را داشته و یا خواهند داشت:ب) تصریح روایات بر سماع اموات
علاوه بر روایاتی که به برخی مصداقهای سمع از جمله شنیدن صدای کفش تشییع کنندگان یا شنیدن سلامِ سلام کنندگان و پاسخ به آن اشاره نمودهاند ؛ (44) اخباری نیز به طور کلی بر سماع مردگان تصریح کردهاند . از میان این آثار، منابع متعددی به ذکر حدیث قتیل بدر پرداختهاند . در این روایت صحیح، نبی مکرم اسلام مشرکان کشته شده در نبرد بدر را خطاب قرار داده است و از حق بودن وعده الهی سخن و پرسش مینمایند؛ این رفتار پیامبر اعظم، تعجب برخی را برانگیخت، (45) چه این که بر مبنای فرهنگ جاهلی که تا پیش از اسلام بر آن باور بودند انسان پس از مرگ نابود شده و وجودی ندارد. هم چنان که پروردگار متعال در توصیف منکرین معاد به این تفکر اشاره کرده است؛ (46) رسول اکرم در پاسخ به تبیینی روشن در باور اعتقادی معاد مبادرت فرموده و مرده را شنواتر از آنها معرفی میکند. این خبر با طریق متعدد و مضامینی نزدیک به هم در منابع اسلامی یاد شده است:گفتار سوم: گونههای روایات دال بر استمرار حیات انبیا و اولیای الهی پس از مرگ و تحلیل علمای اهل تسنن
برخی از اندیشمندان نیز در اثبات سماع، به حیات انبیا پس از مرگ استناد کرده و البته رویکردهایی متقاربی را در اثبات امر اتخاذ نمودهاند ؛ برخی تنها به ذکر ادله روایی بسنده کرده، بعضی علاوه بر آن، تحلیل و استدلال علمی خویش را بیان کردهاند، دیگر اندیشوران نیز یا به مسئله به عنوان اصل موضوعی نظر نموده و در بحثهایی چون آداب زیارت، فضیلت زیارت و ... از آن بهره جستهاند و جمعی نیز وجهه اهتمام خویش را بر پاسخ گویی به ادله مخالفان معطوف داشتهاند . در این محور به تفکیک یاد شده، مباحث تبیین میگردد.الف) ادله روایی دال بر حیات پس از مرگ
برخی مستندات خبری که بر استمرار حیات بعد از مرگ دلالت دارد،؛ از این میان روایاتی به طور صریح به حیات پس از مرگ دلالت نمودهاند و برخی به طریق الزامی به اثبات مدعا میانجامد. اخبار زیر از مهم ترین ادله روایی در این خصوص است:1. انبیا در قبرهایشان زنده هستند و نماز میخوانند
اخبار صحیحی که بر حیات انبیا در قبر دلالت میکند و حتی بالاتر از آن تصریح به اقامه نماز کرده، گواه روشنی بر استمرار حیات و لازم آن از جمله سمع و ادراک است. در این مجال اندک در پی تبیین ماهیت این اخبار و بررسی دلالی آن به طور تفصیلی نیستیم و این سؤال که آیا اقامه نماز به شکل ظاهری آن مدنظر میباشد؛ چنان که برخی از تحلیل گران روایی به آن قائل شدهاند، و یا مراد دیگری از تعبیر اقامه نماز اراده شده، بحث تفصیلی دیگری است؛ آنچه در اثبات مدعای نوشتار در سماع موتی با استناد به این روایات حاصل میآید این است که جامعه روایی اهل تسنن به حیات پس از مرگ باورمند بوده و اخبار آن را قبول کردهاند . برخی از روایات این باب به اجمال، عبارتند از:2. شنیده شدن صدا از درون قبر
اخباری که به هر نحو دلالت بر شنیده شدن صدا از درون قبر که حاکی از حیات پس از مرگ میکند متعددند؛ برخی خبرها از شنیده شدن صدای عذاب خبر میدهند، برخی ناظر به شنیده شدن صدای قرآن از درون قبر است:الف) شنیده شدن صدای عذاب از درون قبر
عن أبی أیُّوبَ رضی الله عَنهُم قال خَرَجَ النبی و قد وَجَبَت الشَّمس فسمع صوتا فقال یَهُودُ تَعَذَّبُ فی قُبُورِهَا (61)ب) شنیده شدن صدای خواندن سوره تبارک میت از درون قبر
چنان که بیان شد برخی روایات به شنیده شدن صدای قرآن از قبر تصریح میکند. این اخبار دلیل واضحی بر استمرار حیات انسان پس از زندگی دنیوی است:ب) ادله تحلیلی
برخی از اندیشوران اسلامی به ذکر روایات این باب اکتفا نکرده و به بیان تحلیلی در اثبات مدعای خویش دست یازیدهاند ؛ در این رویکرد چند نظرگاه کلی است:1. بیان اثباتی در سماع و ادراک موتی
برخی از تحلیل گران اسلامی نحوه استنتاج خویش از روایات سماع را به روشهای گوناگون بیان داشتهاند :2. تبیین اجمالی مراد از حیات و کیفیت سماع
برخی از نویسندگان نیز ضمن توجه کلی به اثبات حیات پس از مرگ، به بیانی اجمالی از کیفیت حیات و یا کیفیت سماع مردگان پرداختهاند ؛ خلاصهای از تحلیل بحث در سیره حلبیه بدین صورت است:3. تبیین آثار و لوازم سماع موتی
در برابر اندیشورانی که بدون شرح و بسط خاص، به استمرار حیات و یا به مطلق ادراک مردگان مانند سماع و علم که نمودی از استمرار حیات است اشاره نمودهاند ؛ (84) برخی به اجمال یا تفصیل متذکر آثار و لوازم این باور دینی شدهاند . این طیف از جامعه علمی اسلامی سماع مردگان را به عنوان اصل موضوعه در نظر گرفته و در بیان مشروعیت استغاثه و توسل، (85) آداب زیارت اعم از حضور قلب و رعایت ادب حضور به آن استناد جستهاند ؛ و یا در استنتاج فقهی چون جواز یا عدم جواز نماز در مقبره انبیاء و ...، (86) استحباب صلوات فرستادن بر نبی مکرم اسلام و عدم تفاوت حیات و ممات حضرت (87) و ... به آن متمسک شدهاند . (88)نتیجه بحث
از مجموع مباحث گذشته بدست میآید که مسئله سماع موتی به اعتراف علمای اهل تسنن، دیدگاه غالبی در جامعه اسلامی است. این نگرش با توجه به مبنای فکری مسلمانان در جاودانگی انسان و حیات برزخی وی از مسلمات اعتقادی است و نقطهی مقابل تفکر ظاهرگرایانه وهابیت میباشد. تفکر سماع موتی را اندیشوران متعددی از اهل تسنن با طرح روایات ناظر به سماع موتی و یا اخبار دال بر استمرار حیات مطرح کرده و در مواردی با تصحیح سندی و اطلاق دلالی به نتیجه اثبات مطلق سماع رسیدهاند . در رویکرد تحلیلی چند نکته کلی قابل ذکر است.پینوشتها
1. دکتری عرفان و تصوف، مدیر گروه اخلاق مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
2. دکتری تفسیر تطبیقی، محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، کارشناس شبکه ولایت.
3. محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج 5، ص 621؛ سمرقندی، تفسیرالسمرقندی المسمی بحرالعلوم، ج 2، ص 318؛ ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج 3، ص 468؛ بدرالدین عینی، عمدة القاری شرح الصحیح البخاری، ج 19، ص 30.
4. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 560؛ ابوعبدالله احمد شیبانی، مسند أحمد بن حنبل، ج 5، ص 422؛ سمهودی، خلاصة الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج 1، ص 59؛ ابن عساکر دمشقی، تاریخ مدینة دمشق، ج 57، ص 249؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج 15، ص 142.
5. شعراء، آیه 212.
6. بقره، آیه 7.
7. نمل، آیه 80.
8. انفال، آیه 31.
9. بقره، آیه 93.
10. فراهیدی، کتاب العین، ج 1، ص 348؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ص 425 و فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج 4، ص 347 ذیل ماده سمع.
11. (بِقادِرٍ عَلی أن یُحیِی الموتی) ؛ «می تواند مردگان را زنده کند؟» احقاف، آیه 33.
12. انعام، آیه 122.
13. فرقان، آیه 49.
14. زمر، آیه 30.
15. اعراف، آیه 57.
16. فراهیدی، کتاب العین، ج 8، ص 140؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 781؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 11، ص 195؛ علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 7، ص 303؛ نشوان حمیری، شمس العلوم، ج 9، ص 6409، ذیل ماده موت.
17. «مرده صدای کفش تشییع کنندگان را در بازگشت میشنود.» ابوعبدالله احمد شیبانی، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج 2، ص 347؛ احمد بن حنبل در السنه خود، اسناد روایت را صحیح دانسته است: السنه، ج 2، ص 612؛ در جای دیگر این مضمون خبر به صورت مرفوع از ابی هریره یا با سندهای دیگر گزارش شده است: همان، ج 2، ص 445؛ ج 2، ص 596؛ ابوبکر عبدالله بن محمد، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، ج 3، ص 553 و 56؛ حنظلی، مسند إسحاق بن راهویه، ج 1، ص 314؛ هشام ابن عمار، حدیث هشام بن عمار، ج 1، ص 204؛ محمدبن جریر طبری، تهذیب الآثار و تفصیل الثابت عن رسول الله من الأخبار، ج 2، ص 492، 499، 498، 505؛ همو، جامع البیان عن تأویل أی القرآن، ج 13، ص 215؛ ابی داود سجستانی، البعث، ج 1، ص 7؛ طحاوی، شرح معانی الاثار، ج 1، ص 510؛ احمد دینوری، المجالسة و جواهر العلم، ج 1، ص 13؛ ابوحاتم تمیمی بستی، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، ج 7، ص 389؛ سلیمان طبرانی، معجم الاوسط، ج 3، ص 106؛ ابوعبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین ج 1، ص 536؛ احمد بیهقی، إثبات عذاب القبر، ج 1، ص 61؛ همو، الاعتقاد و الهدایة إلی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و أصحاب الحدیث، ج 1، ص 221؛ ابن عبدالبر، الدرر، ج 1، ص 106؛ طیوری بن عبدالله صیرفی حنبلی، الطیوریات من انتخاب الشیخ أبی طاهر السلفی، ج 9، ص 820؛ شمس الدین محمد زرعی دمشقی، إعلام الموقعین عن رب العالمین، ج 1، ص 179؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج 2، ص 535.
18. مرده زمانی که در قبر قرار میگیرد صدای کفش تشییع کنندگان را در هنگام بازگشت میشنود. مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج 4، ص 2201؛ محمد حمیدی، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، ج 2، ص 576؛ کمال الدین محمد سیواسی، شرح فتح القدیر، ج 5، ص 195؛ طحاوی حنفی، حاشیة علی مراقی الفلاح شرح نور الإیضاح، ج 1، ص 412.
19. مرده زمانی که در قبر قرار میگیرد و اصحابش از وی روی میگردانند صدای کفش آنها (مشایعین) را میشنود، پس آن هنگام دو ملک نزد او میآیند و به او میگویند درباره این مرد یعنی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) چه میگویی، مؤمن شهادت به عبد و رسول بودن میکند و به او گفته میشود به جایگاهت در آتش نگاه کن، پروردگار جایگاهی در بهشت برای تو مهیا نم
عبارات مرتبط با این موضوع
گونه شناسی ادله روایی سماع موتی؛ با تأکید بر منابع اهل سنت گونه شناسی ادله روایی سماع موتی؛ با تأکید بر منابع اهل سنت
چکیده
سماع موتی از همان ابتدای طرح در آموزههای اسلامی تعجب عدهای را برانگیخته و چیستی و چگونگی آن ابهام گروهی را در پی داشته است. این بحث از موضوعات برجسته و چالش برانگیز اندیشمندان در طی سالهای مختلف و بستر طرح نظرگاههایی متقارب و یا متقابل در مجامع علمی بوده است. آنچه از بررسی متون و مستندات اسلامی مستفاد میگردد این است که جز اندک مخالفانی که در برابر قاطبه موافقان سهم اندکی یافتهاند، بیشتر مباحث به گونههایی که ارتباط عالم پس از مرگ را با جهان مادی تبیین نموده و به سماع موتی پرداختهاند اختصاص یافته است. این نوشتار که با رویکرد ایجابی و با روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته است از طریق بازوکاوی متون روایی در منابع اهل تسنن و دسته بندی جدید نظریات این حوزه، درصدد گونه شناسی ادلهای است که در نهایت به اثبات سماع موتی منتهی میگردد.مقدمه
تفکر مبتنی بر عدم سماع موتی کهگفتار اول: کلیات پژوهش
1. تبیین مسئله
یکی از مسائل اخلاقی بین مذاهب اسلامی و وهابیان، حیات برزخی است. مسلمانان به حیات برزخی و زندگی مردگان اعتقاد دارند، به گونهای که امکان ارتباط بین عالم برزخ و عالم ماده وجود دارد؛ بر خلاف وهابیان که میان عالم برزخ و دنیا هیچ ارتباطی قائل نیستند و معتقدند که انسان هنگامی که از دنیا میرود ارتباطش با عالم دنیا قطع میگردد؛ پیامد چنین نگرشی بی فایده بودن خواندن فاتحه برای اموات و به زیارت رفتن و طلب حاجت کردن از آن هاست، زیرا مردگان قادر به شنیدن نیستند. از همین رو وهابیت استعانت از اموات و توسل به آنان را جایز ندانستهاند ، بلکه از مظاهر شرک میدانند؛ به عبارت دیگر میتوان گفت نگاه حسن گرایانه وهابیت تکفیری، علاوه بر آن که در حوزهی خداشناسی نمود دارد، در حیطهی فرجام شناسی و حیات برزخی نیز آشکار است. چنین رویکردی در هستی شناسی، یادآور اندیشهی پوزیتیویسم یا اثبات گرایی در غرب است. اعتقاد به عدم سماع موتی با نگاه ظاهرگرایانه به برخی از آیات قرآن مستند شده است و حتی روایات مؤید سماع موتی نیز رد و در مقابل برای اثبات عدم سماع به سخنان برخی از عالمان استناد میشود؛ حال آن که با تدبر در آیات قرآن و به تصریح روایات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، نه تنها سخن گفتن با درگذشتگان شرک و ناپسند نیست، بلکه مطابق سنت نبوی و سیره مسلمانان از صدر اسلام تا کنون است. به ویژه بر اساس برخی روایات، آنها علاوه بر شنیدن در عالم برزخ، قدرت دعا کردن برای زندگان را نیز دارند، همان طور که پاسخ سلام را میدهند و این نوعی دعا در حق سلام کننده است. در این مقاله دیدگاه موافقان سماع موتی و مستندات تحلیلی و روایی آنان بررسی میشود.محدوده پژوهش
در رویکرد ایجابی به مسئلهی سماع موتی چندگونه ادله روایی میتواند در نظر قرار گیرد: نخست ادلهای که به صراحت بر سماع موتی تأکید کرده است و بر قدرت شنیدن مردگان دلالت روشن دارد؛ دوم دلایلی که به اثبات حیات پس از مرگ پرداخته است و در نتیجهی آن، قدرت بر شنیدن که یکی از لوازم حیات است مستفاد میگردد؛ گونه سوم ادلهای است که حاکی از احاطه عالم برزخ نسبت به عالم ماده و تفوق رتبی مراتب حیات است که به تبع آن ادراک کلی نسبت به این عالم تا حد عرضه اعمال بر اموات و ... حاصل میشود؛ چهارمین دسته ادلهای است که به اثبات هوشمندی کل نظام هستی اعم از جماد و نبات و موجودات ذی شعور میپردازد. در این دسته، حتی به فرض پذیرش تفکر باطل وهابی مبنی بر جماد انگاشتن انسان پس از مرگ، میتوان ادراک و حتی طبق برخی ادله روایی فریقین سماع را منتج دانست. این نوشتار در نگرش تحلیلی توصیفی خود، به طرح مهم ترین گونههای روایی ادله اول و دوم از میان محورهای یاد شده میپردازد که ارتباط صریح تری با بحث سماع موتی دارد.3. مفهوم شناسی
الف) سماع
سماع از ریشه سمع است. لغت شناسان واژه سمع را در چهار معنا بررسی کردهاند :ب) موتی
واژه موتی به معنی اموات، (11) جمع «میت» و «میّت» است که هر دو به معنی مرده است؛ مثل (أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ (12) لِنُنِحیَ بِهِ بَلدَة مَیتاً) ؛ (13) که مردهی انسان و غیر انسان را شامل میشود و (إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ4. سؤالهای پژوهش
در رویکرد مسئلهی نوشتار حاضر، سؤال اصلی و سؤالهای فرعی ذیل بررسی میگردد:سؤال اصلی:
چگونه میتوان سماع موتی را بر اساس ادله روایی ثابت کرد؟سؤالهای فرعی:
1. گونههای روایی که از طریق آن سماع موتی ثابت میشود، در منابع اهل سنت کدام است؟5. اهداف پژوهش
این پژوهش اهداف زیر را در نظر دارد:6. جامعه آماری
این مقاله در تحلیل مسئله سماع موتی در محورهای یاد شده، منابع حدیثی و کلامی مذاهب اهل سنّت را مدنظر قرار داده است و به ویژه بر منابع پیش از قرن دهم هجری تأکید میکند.گفتار دوم: گونههای روایی دال بر سماع موتی و تحلیل اندیشوران اهل تسنن پیرامون آن
در اولین محور از بررسی گونهای روایی سماع موتی، به طرح ادله سماع موتی پرداخته شده است و پس از آن دیدگاه تحلیلی علمای اهل سنت تبیین میگردد. لازم به ذکر است در نگرش اندیشوران به این مسئله، برخی رویکرد نقلی صرف اتخاذ کرده و بعضی علاوه بر آن، به طرح نظر و استدلال خود پیرامون مسئله پرداختهاند .الف) اخبار دال بر سماع موتی
از میان روایتهای متعددی که قدرت شنیدنِ مردگان را ثابت میکند، برخی اخبار به صراحت از سماع موتی سخن به میان آوردهاند که با تکیه بر دلالت منطقی آن، میتوان مخالفان را به شرط عدم تعصب در اعتقادات مجاب کرد، زیرا در فضای تعصب و جدال فکری، هر سخن روشن و نص صریحی قابل تأویل و توجیه است. اولین محور از مباحث به این دسته از روایات اختصاص دارد:1. شنیدن صدای کفش تشییع کنندگان
بسیاری از منابع اهل سنت روایاتی را ذکر کردهاند که: نبی مکرم اسلام در بیان رخدادهای پس از مرگ و مواجهه انسان با عالم برزخ از شنیدن صدای کفش تشییع کنندگان خبر دادهاند . این امر بر بطلان پندار کوتاه اندیشانی دلالت میکند که انسان را پس از مرگ چون جماد میدانند. رویکرد نویسندگان در این بحث، یا صرف نقل خبر و بیان روایات است، یا درصدد اثبات تحلیلی مدعای سماع خفق نعلین برآمدهاند و یا متعرض حکم فقهی مرتبط با بحث شدهاند . اولین محور به بیان برخی از روایات که از طریق محدثان و نویسندگان اهل سنت نقل شده است اختصاص مییابد:2. شنیدن سلام
از جمله دلایل بدیهی در سماع موتی، سلام گفتن به شخص نبی مکرم اسلام در نماز میباشد که یکی از واجبات فقهی و بایدهای فکری اسلامی است. چنان که مسلمانان، با هر مذهب و مسلک فکری، سلام و صلوات به آخرین سفیر دین الهی را حداقل در پنج نوبت از نمازهای یومیه خود لازم دانستهاند و پس از حیات ظاهری حضرت نیز به همان منوال پیشین، به نبی مکرم اسلام، سلام و صلوات میفرستند. علاوه بر آن منابع اهل سنت به محورهای متعددی از روایات در باب سلام بر اموات و شنیدن آن اشاره کردهاند که به آن پرداخته میشود.الف) اخبار سلام پیامبر به اموات
به گزارش تاریخ، زیارت مردگان، سلام کردن و گفت و گو با آن ها، از جمله سیره رفتاری پیامبر رحمت است. عنایت به این که در موارد نقل شده غالباً حضرت، ضمیرِ خطاب به کار میبردهاند، در اثبات سماع موتی مفید فایده است، چون سخن گفتن به لحن خطابی در صورتی مفید است که مخاطب قادر بر شنیدن و ادراک گفت وگو باشد؛ در غیر این صورت بیهوده است. مخالفان میکوشند در توجیه این گونه روایات خطابی به مجاز، استعاره و تمثیل در سخن ادیبان و شاعران استناد نموده و مثالهایی را بر شمرند که شاعر یا سخنور اجسام بی جان را به مقاصد مختلف مورد خطاب قرار میدهد، اما روشن است که مقایسه کلام نبی مکرم اسلام با این سنخ سخن باطل است؛ کلام و سیره ایشان بنا بر آیات متعددی از کلام وحی حجیت داشته و لازم الاتباع است؛ (26) هم چنین باز نمودن باب تشکیک در دلالات سخن بزرگترین رهبر آسمانی، نمیتواند به حد خاصی محدود شود و در نهایت به عدم حجیت سنت نبوی منجر میشود که از دید هیچ مسلمانی پذیرش عقلی و نقلی ندارد. پس از این توضیح اجمالی، روایاتی در باب سلام رسول اعظم بیان میگردد. روایات زیر از جمله روایات متعددی است که سلام پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) به اهل قبور را بیان میدارد:ب) پاسخ مردگان به سلام زندهها
گونههایی از اخبار سلام بر اموات در منابع اهل سنت، به بیان احادیثی اختصاص دارد که پاسخ سلام از سوی مردگان است و از طریق اولویت بر سماع سلام دلالت دارد؛ احادیث زیر از این جمله است:ج) جواب پیامبر در قبر به گفتار و سلام
برخی روایات این باب نیز حکایت از پاسخ دادن به سلام زائرانی است که تشرف حضور مرقد نبوی را داشته و یا خواهند داشت:ب) تصریح روایات بر سماع اموات
علاوه بر روایاتی که به برخی مصداقهای سمع از جمله شنیدن صدای کفش تشییع کنندگان یا شنیدن سلامِ سلام کنندگان و پاسخ به آن اشاره نمودهاند ؛ (44) اخباری نیز به طور کلی بر سماع مردگان تصریح کردهاند . از میان این آثار، منابع متعددی به ذکر حدیث قتیل بدر پرداختهاند . در این روایت صحیح، نبی مکرم اسلام مشرکان کشته شده در نبرد بدر را خطاب قرار داده است و از حق بودن وعده الهی سخن و پرسش مینمایند؛ این رفتار پیامبر اعظم، تعجب برخی را برانگیخت، (45) چه این که بر مبنای فرهنگ جاهلی که تا پیش از اسلام بر آن باور بودند انسان پس از مرگ نابود شده و وجودی ندارد. هم چنان که پروردگار متعال در توصیف منکرین معاد به این تفکر اشاره کرده است؛ (46) رسول اکرم در پاسخ به تبیینی روشن در باور اعتقادی معاد مبادرت فرموده و مرده را شنواتر از آنها معرفی میکند. این خبر با طریق متعدد و مضامینی نزدیک به هم در منابع اسلامی یاد شده است:گفتار سوم: گونههای روایات دال بر استمرار حیات انبیا و اولیای الهی پس از مرگ و تحلیل علمای اهل تسنن
برخی از اندیشمندان نیز در اثبات سماع، به حیات انبیا پس از مرگ استناد کرده و البته رویکردهایی متقاربی را در اثبات امر اتخاذ نمودهاند ؛ برخی تنها به ذکر ادله روایی بسنده کرده، بعضی علاوه بر آن، تحلیل و استدلال علمی خویش را بیان کردهاند، دیگر اندیشوران نیز یا به مسئله به عنوان اصل موضوعی نظر نموده و در بحثهایی چون آداب زیارت، فضیلت زیارت و ... از آن بهره جستهاند و جمعی نیز وجهه اهتمام خویش را بر پاسخ گویی به ادله مخالفان معطوف داشتهاند . در این محور به تفکیک یاد شده، مباحث تبیین میگردد.الف) ادله روایی دال بر حیات پس از مرگ
برخی مستندات خبری که بر استمرار حیات بعد از مرگ دلالت دارد،؛ از این میان روایاتی به طور صریح به حیات پس از مرگ دلالت نمودهاند و برخی به طریق الزامی به اثبات مدعا میانجامد. اخبار زیر از مهم ترین ادله روایی در این خصوص است:1. انبیا در قبرهایشان زنده هستند و نماز میخوانند
اخبار صحیحی که بر حیات انبیا در قبر دلالت میکند و حتی بالاتر از آن تصریح به اقامه نماز کرده، گواه روشنی بر استمرار حیات و لازم آن از جمله سمع و ادراک است. در این مجال اندک در پی تبیین ماهیت این اخبار و بررسی دلالی آن به طور تفصیلی نیستیم و این سؤال که آیا اقامه نماز به شکل ظاهری آن مدنظر میباشد؛ چنان که برخی از تحلیل گران روایی به آن قائل شدهاند، و یا مراد دیگری از تعبیر اقامه نماز اراده شده، بحث تفصیلی دیگری است؛ آنچه در اثبات مدعای نوشتار در سماع موتی با استناد به این روایات حاصل میآید این است که جامعه روایی اهل تسنن به حیات پس از مرگ باورمند بوده و اخبار آن را قبول کردهاند . برخی از روایات این باب به اجمال، عبارتند از:2. شنیده شدن صدا از درون قبر
اخباری که به هر نحو دلالت بر شنیده شدن صدا از درون قبر که حاکی از حیات پس از مرگ میکند متعددند؛ برخی خبرها از شنیده شدن صدای عذاب خبر میدهند، برخی ناظر به شنیده شدن صدای قرآن از درون قبر است:الف) شنیده شدن صدای عذاب از درون قبر
عن أبی أیُّوبَ رضی الله عَنهُم قال خَرَجَ النبی و قد وَجَبَت الشَّمس فسمع صوتا فقال یَهُودُ تَعَذَّبُ فی قُبُورِهَا (61)ب) شنیده شدن صدای خواندن سوره تبارک میت از درون قبر
چنان که بیان شد برخی روایات به شنیده شدن صدای قرآن از قبر تصریح میکند. این اخبار دلیل واضحی بر استمرار حیات انسان پس از زندگی دنیوی است:ب) ادله تحلیلی
برخی از اندیشوران اسلامی به ذکر روایات این باب اکتفا نکرده و به بیان تحلیلی در اثبات مدعای خویش دست یازیدهاند ؛ در این رویکرد چند نظرگاه کلی است:1. بیان اثباتی در سماع و ادراک موتی
برخی از تحلیل گران اسلامی نحوه استنتاج خویش از روایات سماع را به روشهای گوناگون بیان داشتهاند :2. تبیین اجمالی مراد از حیات و کیفیت سماع
برخی از نویسندگان نیز ضمن توجه کلی به اثبات حیات پس از مرگ، به بیانی اجمالی از کیفیت حیات و یا کیفیت سماع مردگان پرداختهاند ؛ خلاصهای از تحلیل بحث در سیره حلبیه بدین صورت است:3. تبیین آثار و لوازم سماع موتی
در برابر اندیشورانی که بدون شرح و بسط خاص، به استمرار حیات و یا به مطلق ادراک مردگان مانند سماع و علم که نمودی از استمرار حیات است اشاره نمودهاند ؛ (84) برخی به اجمال یا تفصیل متذکر آثار و لوازم این باور دینی شدهاند . این طیف از جامعه علمی اسلامی سماع مردگان را به عنوان اصل موضوعه در نظر گرفته و در بیان مشروعیت استغاثه و توسل، (85) آداب زیارت اعم از حضور قلب و رعایت ادب حضور به آن استناد جستهاند ؛ و یا در استنتاج فقهی چون جواز یا عدم جواز نماز در مقبره انبیاء و ...، (86) استحباب صلوات فرستادن بر نبی مکرم اسلام و عدم تفاوت حیات و ممات حضرت (87) و ... به آن متمسک شدهاند . (88)نتیجه بحث
از مجموع مباحث گذشته بدست میآید که مسئله سماع موتی به اعتراف علمای اهل تسنن، دیدگاه غالبی در جامعه اسلامی است. این نگرش با توجه به مبنای فکری مسلمانان در جاودانگی انسان و حیات برزخی وی از مسلمات اعتقادی است و نقطهی مقابل تفکر ظاهرگرایانه وهابیت میباشد. تفکر سماع موتی را اندیشوران متعددی از اهل تسنن با طرح روایات ناظر به سماع موتی و یا اخبار دال بر استمرار حیات مطرح کرده و در مواردی با تصحیح سندی و اطلاق دلالی به نتیجه اثبات مطلق سماع رسیدهاند . در رویکرد تحلیلی چند نکته کلی قابل ذکر است.پینوشتها
1. دکتری عرفان و تصوف، مدیر گروه اخلاق مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
2. دکتری تفسیر تطبیقی، محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، کارشناس شبکه ولایت.
3. محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج 5، ص 621؛ سمرقندی، تفسیرالسمرقندی المسمی بحرالعلوم، ج 2، ص 318؛ ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج 3، ص 468؛ بدرالدین عینی، عمدة القاری شرح الصحیح البخاری، ج 19، ص 30.
4. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 560؛ ابوعبدالله احمد شیبانی، مسند أحمد بن حنبل، ج 5، ص 422؛ سمهودی، خلاصة الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج 1، ص 59؛ ابن عساکر دمشقی، تاریخ مدینة دمشق، ج 57، ص 249؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج 15، ص 142.
5. شعراء، آیه 212.
6. بقره، آیه 7.
7. نمل، آیه 80.
8. انفال، آیه 31.
9. بقره، آیه 93.
10. فراهیدی، کتاب العین، ج 1، ص 348؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ص 425 و فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج 4، ص 347 ذیل ماده سمع.
11. (بِقادِرٍ عَلی أن یُحیِی الموتی) ؛ «می تواند مردگان را زنده کند؟» احقاف، آیه 33.
12. انعام، آیه 122.
13. فرقان، آیه 49.
14. زمر، آیه 30.
15. اعراف، آیه 57.
16. فراهیدی، کتاب العین، ج 8، ص 140؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 781؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 11، ص 195؛ علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 7، ص 303؛ نشوان حمیری، شمس العلوم، ج 9، ص 6409، ذیل ماده موت.
17. «مرده صدای کفش تشییع کنندگان را در بازگشت میشنود.» ابوعبدالله احمد شیبانی، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج 2، ص 347؛ احمد بن حنبل در السنه خود، اسناد روایت را صحیح دانسته است: السنه، ج 2، ص 612؛ در جای دیگر این مضمون خبر به صورت مرفوع از ابی هریره یا با سندهای دیگر گزارش شده است: همان، ج 2، ص 445؛ ج 2، ص 596؛ ابوبکر عبدالله بن محمد، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، ج 3، ص 553 و 56؛ حنظلی، مسند إسحاق بن راهویه، ج 1، ص 314؛ هشام ابن عمار، حدیث هشام بن عمار، ج 1، ص 204؛ محمدبن جریر طبری، تهذیب الآثار و تفصیل الثابت عن رسول الله من الأخبار، ج 2، ص 492، 499، 498، 505؛ همو، جامع البیان عن تأویل أی القرآن، ج 13، ص 215؛ ابی داود سجستانی، البعث، ج 1، ص 7؛ طحاوی، شرح معانی الاثار، ج 1، ص 510؛ احمد دینوری، المجالسة و جواهر العلم، ج 1، ص 13؛ ابوحاتم تمیمی بستی، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، ج 7، ص 389؛ سلیمان طبرانی، معجم الاوسط، ج 3، ص 106؛ ابوعبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین ج 1، ص 536؛ احمد بیهقی، إثبات عذاب القبر، ج 1، ص 61؛ همو، الاعتقاد و الهدایة إلی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و أصحاب الحدیث، ج 1، ص 221؛ ابن عبدالبر، الدرر، ج 1، ص 106؛ طیوری بن عبدالله صیرفی حنبلی، الطیوریات من انتخاب الشیخ أبی طاهر السلفی، ج 9، ص 820؛ شمس الدین محمد زرعی دمشقی، إعلام الموقعین عن رب العالمین، ج 1، ص 179؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج 2، ص 535.
18. مرده زمانی که در قبر قرار میگیرد صدای کفش تشییع کنندگان را در هنگام بازگشت میشنود. مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج 4، ص 2201؛ محمد حمیدی، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، ج 2، ص 576؛ کمال الدین محمد سیواسی، شرح فتح القدیر، ج 5، ص 195؛ طحاوی حنفی، حاشیة علی مراقی الفلاح شرح نور الإیضاح، ج 1، ص 412.
19. مرده زمانی که در قبر قرار میگیرد و اصحابش از وی روی میگردانند صدای کفش آنها (مشایعین) را میشنود، پس آن هنگام دو ملک نزد او میآیند و به او میگویند درباره این مرد یعنی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) چه میگویی، مؤمن شهادت به عبد و رسول بودن میکند و به او گفته میشود به جایگاهت در آتش نگاه کن، پروردگار جایگاهی در بهشت برای تو مهیا نم
عبارات مرتبط با این موضوع
گونه شناسی ادله روایی سماع موتی؛ با تأکید بر منابع اهل سنت گونه شناسی ادله روایی سماع موتی؛ با تأکید بر منابع اهل سنت