انتظار: انتظار یک مقوله اعتقادی ـ اجتماعی است؛ یعنی منتظر کسی بودن بهخاطر فکری که در دل و شناخت و انجام تعهدات ویژه و احساس و وظیفهای که نسبت به فردی داریم. شاید برای اغلب ما اتفاق افتاده باشد که موقع قرار ملاقات یا جلسه با شخص و افراد مختلف نتوانیم سر موقع حضور پیدا کنیم. برای اینکه نسبت به این انتظارها بد قول نشویم بهترین کار برنامهریزی مرتب و کمی با وقتهای اضافه است.
یعنی طوری زمان را تنظیم کنیم که خودمان همیشه کمی زودتر در جلسه و قرار حضور داشته باشیم چون اغلب ما آدمها دوست نداریم برای هر کاری زیاد انتظار بکشیم. البته اگر زمان انتظار کم باشد مانعی ندارد ولی بیش از اندازه انسان را دچار نوعی پریشانی و حتی پرخاشگری میکند پس سعی کنیم در هر موقعیتی تا آنجا که میشود در ملاقاتها کسی را منتظر نگذاریم. این را هم فراموش نکنیم که کلمه صبر با انتظار خیلی فرق میکند اگر در زندگی کسی را منتظر گذاشتیم حداقل سعی کنیم با عذرخواهی و اینکه هرگز تکرار نمیشود و روی خوش ختم به خیرش کنیم.
بنی آدم از یک پیکرند: برای کمک کردن به همنوع فصل و زمان خاصی وجود ندارد و راههای زیادی برای محبت کردن هر چند کوچک وجود دارد. الان هم که فصل سرما شروع شده و خیلی از افراد بیخانمان هستند دیوار مهربانی باید آنقدر محکم و استوار باشد که همه بتوانند از این دیوار به عنوان تکیه گاه مهربانی استفاده کنند تا دیگر در هیچ فصل و موقعیتی گرفتار و محتاج نباشند .
برای این کار کافی است از کسانی که میشناسیم یا جایگاههای مخصوص این نیازها اطلاع پیدا کنیم و به آنها دست یاری دهیم. خداوند میفرماید هر چیز خوبی که برای خودت می خواهی برای دیگران هم بخواه پس ما هم از وسایل اضافی و سالم یا دستنخورده به این عزیزان هدیه کنیم تا افراد بی خانمان و نیازمند بتوانند از آنها استفاده کنند، فراموش نکنیم فرزندان و خانوادههای نیازمند هم مانند فرزندان ما نیاز به پوشاک سالم و خوب دارند، نه این که لباسهای مندرس و وسایل خراب را هدیه کنیم!
آداب غذا خوردن: غذا خوردن هم مثل سایر رفتارهای اجتماعی آداب خود را دارد. اما متاسفانه شاید برای خیلی از آدمها چنین حساسیتی وجود نداشته باشد. ولی در این قسمت ما به چند مورد از این رفتار اجتماعی اشاره میکنیم و شما به اهمیت آن پی میبرید. یکی از نکات حضور در مراسم شادی مخصوصا عروسی است. بارها شاهد بودیم وقتی که موقع سرو شام میشود همه افراد در مجلس هجوم میبرند به سمت یک غذای محبوب و خاص که خیلی زیبا تزئین شده و در وسط میز قرار دارد و ما بدون میزان و اندازه شکممان از آن میکشیم و در آخر بیشتر غذا در بشقاب میماند. سعی کنیم بشقاب بچهها را زیاد پر نکنیم. میتوانیم از همه غذاهای سر سفره یا میز استفاده کرده، اما به اندازه و اسراف نکنیم.
بعد از سرو غذا از خلال دندان یا نخ دندان آن هم بهطوری که زننده نباشد استفاده کنیم. موقع غذا خوردن و آشامیدن نگاهمان به دیگران همراه با ملچملوچ نباشد. حتما یک دستمال کنار خودمان و کودکان بگذاریم. سر میز یا سفره دستمان را دراز نکنیم چیزی برداریم با احترام از نزدیکترین شخص به آن وسیله درخواست کنیم.
غذا کاملا جویده بعد بلعیده شود و از همه مهمتر خوردن غذا را با نام خدا شروع کنیم و با شکرنعمت به پایان ببریم و این موضوع را به فرزندانمان هم بیاموزیم.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
جام جم سرا: مدلول سخن فوق این است که کمتر کسی ممکن است آشغال یا ته سیگارش را بر فرش یا تراس خانهاش پرت کند؛ در صورتی که ما مکررا شاهد چنین رفتارهایی در سطح شهر هستیم. گرچه اقشاری هستند که فرهنگ بالایی دارند و شهر و کشور و حتی جهان را به مثابه محیط زندگی خود میدانند و همهجا و تحت هر شرایطی، همهچیز را رعایت میکنند.
در تمام دنیا، نهاد خانواده، ارتباط وثیقی با جامعه و شرایط آن دارد. یعنی خانوادهها در هر کشوری، متاثر از جامعه و شرایط اجتماعی- عرفی- فرهنگی آن هستند؛ لذا اگر در جامعه، قانون و احترام به آن و فرهنگ احترام به حقوق دیگران به درستی جا افتاده باشد، خانوادهها نیز از جامعه تأثیر گرفته و در تربیت فرزندانشان، چنین مواردی را دخیل میکنند و این مفاهیم را به آنها انتقال میدهند؛ و بهطور عکس، اگر در جامعه قانونگریزی و بیاعتنایی نسبت به حقوق دیگران غالب شده باشد، خانوادهها نیز از آن متاثر شده و فرزندانی که تربیت میکنند، دارای همان خصلتهایی میشوند که در جامعه، غالب شده است. لذا برای اینکه وضع تربیتی خانوادهها را مورد سنجش قرار دهیم، باید شرایط و وضع جامعه را در رعایت چنین مفاهیمی، مورد بررسی و تدقیق قرار دهیم.
حال باید بپرسیم که چرا جامعه ما، چنین وضعیتی را دارا است؟ به نظر میرسد، دلیل آن، این است که در تعلیم و تربیت زخمی کشور ما، چنین مفاهیمی در کتب درسی گنجانده نشده است. در همان سالهای ابتدایی و راهنمایی، چنین مباحثی مطرح و آموزش داده نشده است. بنابراین، ذهنها، آماده و پذیرای رفتارهای شهروندی نخواهد بود؛ تا جایی که فرد بالغی که ٤ دهه از عمرش میگذرد، نسبت به وظایف شهروندی خود ناآشناست.
خانوادهها، معمولا فقط خود را جدا از جامعه میبینند و تنها جایی که خیلی به آن عنایت و توجه دارند، محدوده محاصره شده میان دیوارهای خانهشان است و خارج از آن را محیط زندگی خود نمیدانند و لذا خود را موظف به رعایت حقوق شهروندی و مسئول در مقابل دیگران نمیدانند. البته باید توجه داشت که پدر و مادران کنونی، همان فرزندانی هستند که پیشتر در همین کشور، به مدرسه رفتهاند و تعلیم و تربیت رسمی همین جامعه را دیدهاند و آنها نیز آموزشهای لازم را ندیدهاند که بخواهند همانها را به فرزندانشان انتقال دهند. بنابراین، در ایران، همه نسلها از هم تقلید کردهاند و چیز جدیدی در این زمینه، یعنی تربیت شهروندی، به آنها اضافه نشده است.
در کشورهای توسعه نیافتهای مثل کشور ما، در صف انتظار ایستادن، همراه با مواردی مثل هلدادن، هجوم آوردن، جلو زدن و جا زدن و در بهترین حالت، غرغر کردن و نق زدن به افراد جلوی صف است که «زود باش دیگه!»، «چرا معطلی؟!» و...؛ در صورتی که در کشورهای توسعه یافته، هرچقدر هم که کار افراد به درازا بینجامد، افراد منتظر در صف، براحتی تحمل میکنند و شکیبایی نشان میدهند |
در کشورهای اروپایی و آمریکا، در درجه اول، حقوق شخصی افراد، به غایت مورد احترام است؛ تا این اندازه که اگر کسی حتی با نگاه، مزاحمتی برای دیگری ایجاد کند، آن فرد، این حق را پیدا میکند که از طرف مقابلش شکایت کند. اگر کسی حتی بخواهد دیگری را نصیحت کند، اول اجازه میگیرد که آیا شما به من اختیار این کار را میدهید یا خیر؟ و اگر آن فرد، پاسخ منفی بدهد، او از نصیحت خودداری میکند.
تفاوت دیگری که زندگی اروپاییها با زندگی ما دارد، این است که چون آنها به تدریج، مراحل صنعتی شدن را طی کردهاند و همه دورانهای تکامل صنعت را لمس کردهاند، با قوانین و مقررات، آشنا هستند و لزوم رعایت کردن حقوق شهروندی را به درستی میدانند و درک میکنند و یقین دارند که این قوانین و الزامات رفتارهای شهروندی، برای صیانت از حقوق آنهاست. اما در کشورهای توسعه نیافته مانند کشور ما، چون تغییرات صنعتی، یکباره رخ داده است و بهطور مثال خودرو، بهطور دفعی وارد کشورشان شده است و مراحل پیشین را تجربه نکردهاند، فکر میکنند که قوانین و مقررات، تنها یک رابطه عمودی از بالا به پایین است و لذا به آن تمکین نمیکنند.
شهروندان جوامع توسعه نیافته، رفتارهای مدنی و شهروندی را وقعی نمینهند و آنها را دست و پا گیر و بیارزش میدانند.
همانطور که در بالا ذکر کردم، خانوادهها در همه جای دنیا، متاثر از فرهنگ جامعه هستند. جامعه و شرایط فرهنگی- اجتماعی آن، به مثابه ابری است که روی تمام خانوادههای آن محدوده جغرافیایی، سایه انداخته و آن قوانین و فرهنگ، به خانوادهها سایه میافکند. لذا چون شرایط جوامع توسعهیافته در رعایت حقوق دیگران و رفتارهای شهروندی، بسیار منظم، دقیق و با کمترین خلل، تثبیت شده است، این شرایط به خانوادهها نیز تسری مییابد و آنها را در تربیت فرزندانشان با همان مشخصههای فرهنگی و شهروندی، بار میآورد.
گرچه موارد استثنا و نقضی وجود دارد که اینطور نیستند و رفتارهای مدنی شهروندی صحیحی ندارند، اما این موارد بسیار کم و ناچیزند. وقتی شما مقایسهای میکنید میان نحوه در صف ایستادن مردم دو کشور توسعه یافته و توسعه نیافته، میبینید که در کشورهای توسعه نیافتهای مثل کشور ما، در صف انتظار ایستادن، همراه با مواردی مثل هلدادن، هجوم آوردن، جلو زدن و جا زدن و در بهترین حالت، غرغر کردن و نق زدن به افراد جلوی صف است که «زود باش دیگه!»، «چرا معطلی؟!» و...؛ در صورتی که در کشورهای توسعه یافته، هیچگاه- تقریبا در اکثر موارد- شاهد چنین رفتارهایی یا حتی مشابه آن رفتارها نیستید؛ هرچقدر هم که کار افراد جلوی صف، به درازا بینجامد، افرادی که در صف، به حالت انتظار ایستادهاند، به راحتی تحمل میکنند و شکیبایی نشان میدهند.
به عنوان نکته آخر و راهکاری که میتوان در این زمینه ارایه داد، باید گفت که این، وظیفه همه ارکان و اقشار جامعه است تا در این پروژه فرهنگسازی، شرکت فعالانهای داشته باشند. باید نهاد صداوسیما با ساختن فیلمها و تیزرهای آموزشی، آموزش و تربیت رفتارهای شهروندی را انتقال بدهد؛ نهاد آموزش و پرورش، سهم خود را در این پروژه با مکتوب کردن مفاهیم و آموزههای شهروندی در کتب درسی کودکان، از همان آغازین سالهای ورود به دبستان، ادا کند. شهروندان در جامعه نیز با رعایت حقوق دیگران و همچنین رفتارهای صحیح مدنی و شهروندی، سعی در ترویج و توسعه این فرهنگ داشته باشند؛ بهطوری که هرکس حقوق شهروندی را رعایت نکرد، احساس حقارت و کمارزشی کند و برای حفظ عزت نفس خودش هم که شده، ناظر و کنترلگری درونی برای رفتارش داشته باشد. (مصطفی تبریزی - روانشناس و مشاور دانشآموزی/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا به نقل از مهر: شاید برای شما یا اطرافیانتان اتفاق افتاده باشد که مبلغی به اشتباه توسط فردی و یا شماره حسابی ناشناخته به حسابتان واریز شده باشد و یا اینکه شما اشتباها مبلغی را به حسابی واریز کرده باشید اما این بار اتفاقی عجیب برای یکی از کاربران دستگاه کارتخوان فروشگاهی افتاده است.
فردی با حساب بانکی نه چندان بالا برای خرید به یکی از فروشگاهها مراجعه میکند و وقتی خرید الکترونیکی خود را انجام میدهد، متوجه میشود که مبلغی بیش از ۷ میلیارد تومان در حسابش موجود است!
رسید این خرید که در تصویر آمده است، نشان میدهد ۷۰ میلیارد و ۹۶۴ میلیون و ۲۴۲ هزار و ۳۳۵ ریال موجودی حساب این شهروند است اما این فرد میگوید مبلغی اندکی در حسابش پول داشته است.
او برای بررسی موضوع به دستگاه خودپرداز مراجعه میکند اما این بار با کمال تعجب میبیند که مبلغ مذکور از حساب وی ناپدید شده است!
بجز این موضوع که به نظر میرسد شرکت پرداخت الکترونیک شاپرک در این زمینه اشتباهی عمل کرده باشد، نکته جالب توجه تاریخ فیش صادر شده است: تاریخی که موعد آن هنوز نرسیده و مربوط به اول آذرماه امسال است!
این درحالی است که شرکت پرداخت الکترونیک شاپرک این روزها در حال آماده سازی زمینه جهت اجرای طرح اخذ کارمزد از دارندگان پایانههای فروشگاهی است و این نگرانی وجود دارد که با افزایش حجم تراکنشها، اشتباهاتی بزرگ برای مشتریان نظام بانکی ایجاد شود. این طرح به گفته یکی از اعضای شورای پول و اعتبار، با توجه به اینکه گزارش بانک مرکزی تکمیل شده است، اولین دستور کار جلسه آتی شورای پول و اعتبار خواهد بود.
سوار شدن در قطارهای مترو: یکی از برنامههای روزانه من و احتمالا خیلی از مردم رفتن به محیط کار با مترو است، قطارهای مترو اغلب صندلی واگنهایش به اندازه هفت نفر فضای نشستن دارد، اما 99 درصد آدمها با بیتفاوتی انگار در منزل روی مبل برای خودشان راحت نشستهاند و اصلا اهمیتی به مسافرانی از قبیل سالمند، معلول، خانم باردار و مشکلدار که چشمشان دنبال جا خالی میگردد، نیستند. میخواهم بگویم چرا در چنین مواردی نباید درک انسانی و اجتماعی خود را به کار بیندازیم و کمی جمعتر بنشینیم تا یک نفر دیگر را هم در کنار خودمان جای دهیم یا هنگام انتظار و آمدن قطار باید همه پشت خط زرد بایستند. مخصوصا کودکان که آسیبپذیرترند، اما شاهد هستیم که موضوع به این مهمی اغلب رعایت نمیشود.
پرتاب آشغال از پنجره اتومبیل یا روی زمین: نکته دیگر پرتاب کردن آشغال یا هر چیز دیگری از پنجره اتومبیل و ریختن روی زمین است که متاسفانه گاهی فراتر از آن شاهد هستیم که گروهی از مردم حتی زباله خانه خود را هم از پنجرههای آپارتمان به کوچه پرتاب میکنند آیا خانه ما فقط همان چاردیواری است که در آن سکونت میکنیم و بیرون از آن ما زندگی نمیکنیم. پس به خودمان و فررندانمان بیاموزیم که هر چیزی که مصرف میشود را از پنجره خانه یا اتومبیل روی زمین نیندازند به زمین و طبیعت و دیگران احترام بگذاریم و آنها را مثل اعضای خانواده خود دوست داشته باشیم.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
بلند صحبت کردن: بلند صحبت کردن چه بهصورت مستقیم یا با تلفن همراه یکی از رفتارهای ناپسند در اجتماع است که باعث میشود وجهه و شخصیت ما را در نگاه دیگران خدشهدار کند. این نکته اکثرا در مکانهای عمومی مثل داخل تاکسی، مغازه یا حتی منزل دیده میشود. دقت کنیم که نبود آگاهی از درست استفاده کردن ابزار مکالمه همراه با صدای بلند نهتنها کار زشتی است، بلکه باعث رنجش اطرافیان ما نیز میشود.
لقبهای بیمورد: آدمها را با پیشوندهایی مثل آقای دکتر، مهندس و حاجآقا و... که واقعا در این مقام نیستند، خطاب نکنیم. زیرا برای دکتر شدن، مهندس شدن یا رسیدن به مقام حاجی زحمات زیادی باید کشید، از درس خواندن و تخصص بگیریم تا انجام اعمال مذهبی و سلوک نفس و... پس این القاب باید برازنده و در شأن و شئونات شخص بگنجد.
عطر و ادکلن زدن در محیط عمومی: عطر و ادکلن زدن در محیط و معابر عمومی به ملزوماتی نیاز دارد که اگر حواسمان نباشد ممکن است به رنجش و آزار و اذیت دیگران بینجامد. اگر در محیط عمومی هستیم، امکان دارد افرادی مبتلا به آسم و تنگی نفس و آلرژی حضور داشته باشند که این کار ما باعث آسیب دیدن آنها میشود، خانمهای بارداری باشند که با یک اسپری حالشان دگرگون شود، پس پیش از زدن عطر و ادکلن در فضای عمومی بهتر است این مسائل را بپرسیم و رعایت کنیم.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
سنت خوب: صله رحم یعنی پیوستن و سلوک داشتن با خویشاوندان که حتی در قرآن هم به آن اشاره شده اسـت. در قدیم مردم وقت بیشتری داشتند و میتوانستند هر هفته یا هر ماه به منزل هم رفته و از حال همدیگر باخبر شوند اما با پیشرفت علم و فناوری و شبکههای اجتماعی این رفت و آمدها کمتر شده و دیگر مردم خیلی کم به منزل هم میروند. اما باز هم این دلیل نمیشود که ما این سنت خوب را به فراموشی بسپاریم حتی در همین شبکههای مجازی هم میتوان گروههای خانوادگی تشکیل داد و از حال و روزگار هم باخبر شد. البته یک دلیل دیگر هم که این فاصله را بین خانوادهها ایجاد کرده شرایط مالی و خانههای کوچک اسـت که باز هم میتوان با برنامهریزیهای کمخرج و دورهمیهای ساده در پارک و... همدیگر را ملاقات کرد.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
احترام به منابع طبیعی: منابع طبیعی و محیط زیست برای همه ماست، چرا با این طبیعت زیبای خداوند دوست نباشیم و به جای قطع کردن درختان، کاشتن آن را یاد نگیریم، به جای اذیت و آزار حیوانات آنها را دوست بداریم، به قول سهراب سپهری: هر کجا هستم، باشم، آسمان مال من اســت/ پنجره، فکر، هوا، عشق،زمین مال من اســت خب چرا باید این نعمت ها را آلوده کنیم. وقتی برای گردش و پیک نیک همراه خانواده به فضای سبز مثل پارک یا جنگل می رویم فکری برای پس مانده مواد غذایی وزباله های خود کنیم، اگر سطل زباله نبود، یک کیسه همراهمان باشد، به کودکان بگوییم که درختان برای تکیه دادن نیستند و با شاخه نهال های کوچک بازی نکنند. بیاموزیم به محیط زیست احترام بگذاریم و مثل وسایل شخصی خودمان آنها را نگهداری و حفظ کنیم.
فرهنگ رانندگی: بسیاری از امور زندگی بدیهی اســت، مثلا هنگام رانندگی اگر با سرعت کم می رانیم در خط کندرو حرکت کنیم و وقتی اتومبیلی با سرعت پشت ما حرکت می کند و چراغ می زند به او اجازه سبقت بدهیم، لجبازی نکنیم، موقع پیچیدن به چپ و راست حتما از چراغ راهنما استفاده کنیم و از همه مهم تر با سرعت استاندارد حرکت کنیم. اتومبیل خود را طوری پارک کنیم که دیگران بتوانند براحتی تردد کنند و از بوق زدن بی مورد در هر زمان از شبانه روز تا آنجا که ممکن اســت پرهیز کنیم.
ضمیمه چاردیواری - اعظم سادات سیدبرقی
سنت خوب: صله رحم یعنی پیوستن و سلوک داشتن با خویشاوندان که حتی در قرآن هم به آن اشاره شده اسـت. در قدیم مردم وقت بیشتری داشتند و میتوانستند هر هفته یا هر ماه به منزل هم رفته و از حال همدیگر باخبر شوند اما با پیشرفت علم و فناوری و شبکههای اجتماعی این رفت و آمدها کمتر شده و دیگر مردم خیلی کم به منزل هم میروند. اما باز هم این دلیل نمیشود که ما این سنت خوب را به فراموشی بسپاریم حتی در همین شبکههای مجازی هم میتوان گروههای خانوادگی تشکیل داد و از حال و روزگار هم باخبر شد. البته یک دلیل دیگر هم که این فاصله را بین خانوادهها ایجاد کرده شرایط مالی و خانههای کوچک اسـت که باز هم میتوان با برنامهریزیهای کمخرج و دورهمیهای ساده در پارک و... همدیگر را ملاقات کرد.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
سفر و همسفر: یکی از خاطرههایی که انسان همیشه با خودش میتواند به یاد داشته باشد حس خوب سفر است. سفرکردن فقط این نیست که برویم و یک آب و هوایی عوض کنیم. سفر به انسان تجربه یاد میدهد و باعث میشود آدمها با رسم و رسوم همدیگر آشنا شوند. قبل از اینکه بخواهید چمدان خود را برای یک سفر خوب آماده کنید یک اطلاعات کامل همراه با نقشه از مقصد برای خودتان آماده کنید. بعضی سفرها خانوادگیست بعضی گروهی و فامیلی و... برای هر سفر با هدف مشخص همراهان مناسب انتخاب کنید که این نکته بسیار مهم است.
احترام در تاکسی: رانندگی در هرجای دنیا بهعنوان شغل کار خیلی سختی محسوب میشود.
شغلی که معمولا بخصوص در کشور ما همراه با اصطکاک با مردم و کمی بدقلقی و گاه اعصاب خردی نیز همراه است، اما یک راننده موفق و محترم برای مسافرش هم ارزش و احترام قائل میشود چون منبع درآمد او از مردم و مسافران تامین شده است. پس بایستی چند نکته برایش مهم باشد.
اول اینکه خود راننده همیشه آراسته و تمیز باشد و ظاهر اتومبیل و درون آن مثل صندلیها، دربها و شیشهها از نظر فنی سالم باشد و اگر مشکلی دارد حتما عیوب آن را برطرف سازد. دیگر اینکه داخل خودرو خود را با رایحه خوشبو کرده و هنگام جابهجایی مسافرانش محترمانه و با خوشرفتاری برخورد کند.
رانندگان همچنین میتوانند بعد از تکمیل ظرفیت خودرو، نرخ مسیر را حساب کنند تا در میان یا انتهای مسیر از نظر زمانی وقت دیگر مسافران گرفته نشود. همینطور هر جایی ترمز نکنند تا باعث آزار و اذیت رانندگان دیگر شوند. مساله پول خرد داشتن و نداشتن هم یکی از مواردی است که گاه به دعوا و جر و بحث در داخل تاکسی میانجامد، متاسفانه اغلب رانندگان توقع دارند مسافر پول خرد داشته باشد و به نفع خودشان کرایه را رو به بالا حساب میکنند در حالی که یک راننده محترم باید قبل از کرایه گرفتن و سوار شدن مسافر فکری برای پول خرد بکند و اگر همراه او نیست به نفع مسافر کرایه را رند کند. البته مسافران هم باید این مسائل را رعایت کرده و از رانندگان توقع بی جا نداشته باشند وهردو به عنوان یک شهروند با برخورد خوب به حقوق همدیگر احترام بگذارند تا روزمان بیهوده به خاطر مبلغی اندک خراب نشود.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
انتظار: انتظار یک مقوله اعتقادی ـ اجتماعی است؛ یعنی منتظر کسی بودن بهخاطر فکری که در دل و شناخت و انجام تعهدات ویژه و احساس و وظیفهای که نسبت به فردی داریم. شاید برای اغلب ما اتفاق افتاده باشد که موقع قرار ملاقات یا جلسه با شخص و افراد مختلف نتوانیم سر موقع حضور پیدا کنیم. برای اینکه نسبت به این انتظارها بد قول نشویم بهترین کار برنامهریزی مرتب و کمی با وقتهای اضافه است.
یعنی طوری زمان را تنظیم کنیم که خودمان همیشه کمی زودتر در جلسه و قرار حضور داشته باشیم چون اغلب ما آدمها دوست نداریم برای هر کاری زیاد انتظار بکشیم. البته اگر زمان انتظار کم باشد مانعی ندارد ولی بیش از اندازه انسان را دچار نوعی پریشانی و حتی پرخاشگری میکند پس سعی کنیم در هر موقعیتی تا آنجا که میشود در ملاقاتها کسی را منتظر نگذاریم. این را هم فراموش نکنیم که کلمه صبر با انتظار خیلی فرق میکند اگر در زندگی کسی را منتظر گذاشتیم حداقل سعی کنیم با عذرخواهی و اینکه هرگز تکرار نمیشود و روی خوش ختم به خیرش کنیم.
بنی آدم از یک پیکرند: برای کمک کردن به همنوع فصل و زمان خاصی وجود ندارد و راههای زیادی برای محبت کردن هر چند کوچک وجود دارد. الان هم که فصل سرما شروع شده و خیلی از افراد بیخانمان هستند دیوار مهربانی باید آنقدر محکم و استوار باشد که همه بتوانند از این دیوار به عنوان تکیه گاه مهربانی استفاده کنند تا دیگر در هیچ فصل و موقعیتی گرفتار و محتاج نباشند .
برای این کار کافی است از کسانی که میشناسیم یا جایگاههای مخصوص این نیازها اطلاع پیدا کنیم و به آنها دست یاری دهیم. خداوند میفرماید هر چیز خوبی که برای خودت می خواهی برای دیگران هم بخواه پس ما هم از وسایل اضافی و سالم یا دستنخورده به این عزیزان هدیه کنیم تا افراد بی خانمان و نیازمند بتوانند از آنها استفاده کنند، فراموش نکنیم فرزندان و خانوادههای نیازمند هم مانند فرزندان ما نیاز به پوشاک سالم و خوب دارند، نه این که لباسهای مندرس و وسایل خراب را هدیه کنیم!
آداب غذا خوردن: غذا خوردن هم مثل سایر رفتارهای اجتماعی آداب خود را دارد. اما متاسفانه شاید برای خیلی از آدمها چنین حساسیتی وجود نداشته باشد. ولی در این قسمت ما به چند مورد از این رفتار اجتماعی اشاره میکنیم و شما به اهمیت آن پی میبرید. یکی از نکات حضور در مراسم شادی مخصوصا عروسی است. بارها شاهد بودیم وقتی که موقع سرو شام میشود همه افراد در مجلس هجوم میبرند به سمت یک غذای محبوب و خاص که خیلی زیبا تزئین شده و در وسط میز قرار دارد و ما بدون میزان و اندازه شکممان از آن میکشیم و در آخر بیشتر غذا در بشقاب میماند. سعی کنیم بشقاب بچهها را زیاد پر نکنیم. میتوانیم از همه غذاهای سر سفره یا میز استفاده کرده، اما به اندازه و اسراف نکنیم.
بعد از سرو غذا از خلال دندان یا نخ دندان آن هم بهطوری که زننده نباشد استفاده کنیم. موقع غذا خوردن و آشامیدن نگاهمان به دیگران همراه با ملچملوچ نباشد. حتما یک دستمال کنار خودمان و کودکان بگذاریم. سر میز یا سفره دستمان را دراز نکنیم چیزی برداریم با احترام از نزدیکترین شخص به آن وسیله درخواست کنیم.
غذا کاملا جویده بعد بلعیده شود و از همه مهمتر خوردن غذا را با نام خدا شروع کنیم و با شکرنعمت به پایان ببریم و این موضوع را به فرزندانمان هم بیاموزیم.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی