جام جم سرا: بچه دار شدن و بقای نسل از اهداف زندگی مشترک است که برخی از زوجین از داشتن این نعمت محروم می شوند و زندگی فردی و خانوادگی آن ها تحت تاثیر قرار می گیرد. اما بچه دارشدن تنها هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک نیست. گاهی اوقات زوجینی که دیر بچه دار می شوند و یا بچه دار نمی شوند اهداف دیگر ازدواج مانند عشق وعلاقه، باهم بودن، تشکیل خانواده و داشتن زندگی مستقل را نیز، فراموش می کنند و از هم فاصله می گیرند که این باعث می شود دچار مشکلات روحی شوند و البته این موضوع تشدید نازایی را هم در پی دارد.
توصیههایی برای آنها که بچه دار نمی شوند:
1- در ابتدا اهداف خود از ازدواج و زندگی مشترک را مشخص و سعی کنید بر اساس اهمیت آن ها را اولویت بندی کنید. برای مثال: مصاحبت و همراهی، عشق و صمیمیت، رشد فردی، روابط عاطفی با همسر، بچه دارشدن و ...
۲ - بعد از تعیین اهداف و اولویت بندی آن ها، مشخص کنید که به کدام یک از آن ها رسیده اید و به کدام یک نرسیده اید؛ برای مثال ممکن است شما به همه اهداف خود به جز بچه دار شدن رسیده باشید و یا به بیشتر اهداف خود از جمله بچه دارشدن نرسیده باشید.
3- سهم خود را در نرسیدن به اهدافتان مشخص کنید؛ مثلا اگر در زندگی مشترک صمیمیت لازم را ندارید آن را به گردن بچه دارنشدن نیندازید. همچنین ببینید چقدر برای بهبود این موضوع سعی و تلاش کرده اید.
4- در صورتی که به بیشتر اهداف مهم خود از ازدواج به جز بچه دار شدن رسیده اید، برای بچه دار شدن به دنبال راه حل باشید از جمله درمان های پزشکی جدید، فرزندخواندگی، پذیرفتن مخارج کودکان یتیم و یا حتی پذیرش واقعیت بچه دار نشدن. چون ممکن است در صورت تصمیم به جدایی از همسرتان و ازدواج مجدد چیزهای مهم تری را از دست بدهید.
5 - در صورتی که به اهداف مهم و اصلی خود از ازدواج نرسیده اید و صاحب فرزند نیز نمی شوید حتما باید از یک مشاور خانواده مشورت بگیرید.
6- اگر در زندگی مشترک با مشکل روبه رو هستید ببینید واقعا علت این مشکلات و اختلافات نداشتن بچه است؟ یا بچه دارنشدن سرپوشی برای اختلافات عمیق تر است. احساسات و نظرات خود را از این موضوع صادقانه بیان کنید و به احساسات و نظرات همسرتان نیز در این باره گوش دهید. شاید برخلاف نظر شما علت مشکلات و اختلافات، بچه دارنشدن نیست و درصورت حل شدن اختلافات دیگر بتوانید با بچه دارنشدن کنار بیایید. یکی از راه حل های پیشنهاد شده را جایگزین کنید.
7- فهرستی از مشکلات و اختلافات زندگی مشترک خود بنویسید و تلاش کنید آن ها را حل کنید. حتی می توانید برای حل آن ها از مشاور کمک بخواهید.(مهرناز صفرزایی - روانشناس/خراسان)
جام جم سرا:اینها آمارهای رسمی و ناامیدکنندهای است که دانستنش باعث شده خیلی از افراد جامعه ما به یاری این گروه از بیماران نیازمند بشتابند؛ طوری که هماکنون یکمیلیون و 400 هزار نفر از شهروندان ایرانی، کارت اهدای عضو گرفتهاند و درواقع، برای اهدای اعضای بدنشان پس از مرگ، رضایتشان را اعلام کردهاند.
همان طور که میبینید تا اینجای کار، حرکت خوب و انساندوستانهای انجام شده که همچنان امید به پیدا کردن عضو پیوندی را در بین این گروه از بیماران، زنده نگه میدارد، اما قسمت بد ماجرا اینجاست که فقط داشتن این کارتها برای اهدای عضو کافی نیست و مثلا در صورتی که یک بیمار مرگ مغزی، در گذشته کارت اهدای عضو گرفته باشد ولی خانوادهاش با اهدای عضو موافقت نکنند، عضو پیوندی از بیمار مرگ مغزی گرفته نمیشود.
یعنی براساس قوانین فعلی، خانواده میتواند برخلاف وصیت رسمی بیمار مرگ مغزی عمل کرده و از فرآیند اهدای عضو جلوگیری کند.
حالا در چنین شرایطی، مسئول اداره پیوند وزارت بهداشت به ایسنا خبر داده که در حال مذاکره برای اجرای طرحی است که در کارتهای ملی افراد هم عبارت «رضایت افراد به اهدای عضو» درج شود.
اما واقعیت این است که این گونه طرحها نمیتواند تغییر چندانی در آمار اهدای عضو داشته باشد، زیرا تا وقتی قوانین اهدای عضو، به شکلی باشد که والدین افراد بالغ بتوانند تصمیم درج شده روی کارت ملی را هم لغو کنند، چنین طرحهایی را باید بیشتر به شکل فعالیتی نمادین به حساب آورد.
جالب است که در گذشته هم صحبت از این بود که با توجه به شمار زیاد بیماران مرگ مغزی در تصادفات جادهای، در گواهینامه رانندگان هم عبارت «رضایتمندی برای اهدای عضو» درج شود که البته این طرح هم هرگز عملیاتی نشد.
حال با توجه به چنین تجربه ناموفقی، معلوم نیست چرا مسئولان بهجای تلاش برای تغییر قوانین، اصرار به طرح چنین پیشنهادهای فرمایشی دارند؟
امین جلالوند - گروه جامعه
احمد محبی استاد دانشگاه و روانشناس کودک در این باره به مهر می گوید: یکی از مهمترین مولفه های یک مهد خوب نزدیکی آن به محل کار و یا منزل والدین اســت زیرا این نزدیکی مکانی سبب می شود تا کودک احساس امنیت کند که به راحتی میتواند به خانه بازگردد.
او به موارد دیگری از ویژگی های یک مهد خوب اشاره می کند و می گوید: مهدکودکهایی مناسب هستند که نسبت مربی به کودکان متناسب باشد یعنی یک مربی برای حداکثر ۵ کودک ۳ تا ۴ ساله وجود داشته باشد، هر چند اگر تعداد کودکان کمتر باشد بهتر اســت. این روانشناس معتقد اســت که کیفیت مهدکودک تاثیر بسزایی بر رشد ذهنی و شناختی کودک دارد.
لیست مهد کودک هایی خوب را که جستجو می کنید، هر کدام ویژگی های جالبی دارند از طبیعت شناسی گرفته تا شاهنامه خوانی و کلاس های تفکر در مورد خویشتن. در مقابل، مهد کودک هایی نیز وجود دارد که تنها اتاق بازی دارند که کودکان در کنار هم بازی می کنند و مربی نقاشی کردن و شعر خواندن را به آنها می آموزد.
اما یک مادر برای انتخاب یک مهد خوب باید به چه مواردی دقت کند. گاهی مادران آن قدر که به موارد آموزشی توجه می کنند به کیفیت محیط آموزشی حساسیت لازم را ندارند. در حالی که محیط داخلی مهد کودک بر کیفیت فعالیت آنها تاثیرگذار اســت.
محیط داخلی مهدکودک باید تمیز و پاکیزه باشد، سیستم تهویه مناسب، نورپردازی خوب و حصارکشی محل بازی از مواردی اســت که والدین باید در انتخاب مهدکودک در نظر بگیرند.
والدین باید حواسشان به اسباب بازیها مورد استفاده در مهدکودکها نیز باشد، اسباب بازیها باید متناسب با سن کودک بوده و در قفسههایی که به راحتی در دسترس کودک اســت قرار داده شده باشد. علاوه بر اسباب بازیها نیمکت، میز، تخت و صندلیها نیز باید مخصوص و متناسب با سن کودک باشند و والدین باید نسبت به امن بودن اسباب بازیهای بیرون از کلاس شامل تاب، سرسره و... که بیشتر در حیاط قرار میگیرند نیز حساس باشند.
قاسم مولایی روانشناس و متخصص کودکان درباره تناسب میان مربی و کودکان در مهدهای کودک می گوید: طبق استانداردهای موجود در دنیا نسبت مربی به تعداد کودکان ۱ به ۳ یا ۱ به ۶ اســت.
او ادامه می دهد: تعداد بچهها در اتاق هم معمولا از ۱۲ نفر و ۲ مربی بیشتر نیست. بنابراین والدین باید از مسئول مهدکودک درباره تعداد مربیان و نسبت آنها سوال کنند.
این در حالی اســت که محمد نفریه مدیرکل کودکان و نوجوانان بهزیستی در این باره می گوید: براساس قانون به ازای هر ۲۰ کودک یک مربی و یک کمک مربی باید وجود داشته باشد و این قانون در حال حاضر در تمامی مهدهای کودک اجرایی می شود و در صورتی که والدین اطمینان داشته باشند از اینکه در یک اتاق و یک کلاس مهد کودک تعداد بیشتری طفل نگهداری می شود می توانند به سازمان بهزیستی اطلاع دهند اما در مجموع با توجه به نظارت هایی که از این مراکز انجام می شود تعداد کودکان در موارد بسیار اندکی در یک مهد شاید بیشتر از این باشد که با آنها نیز برخورد می شود.
مولایی روانشناس حوزه کودکان در ادامه توصیه هایش به اهمیت بررسی برنامه فعالیتهای روزانه اشاره می کند و می افزاید: این برنامه شامل اوقاتی برای بازی فعال، بازی آرام، غذای سبک و وعدههای غذایی اســت و باید انعطاف پذیر باشد نه خشک، زیرا جو محیط صمیمانه و حمایتی اســت و کودکان نباید بدون نظارت رها شوند.
به گفته وی بسیاری از کودکان در ابتدای ماه های حضور در مهد کودک واکنش های منفی به غذاها و مزه های جدید دارند. از این رو مربیان باید با آرامش با کودکان برخورد کنند زیرا برخورد چکشی سبب می شود که کودکان از آمدن به مهد بیزار شوند.
این روانشناس متخصص کودکان می گوید: خانواده به جای اینکه به دنبال چشم و هم چشمی در خصوص انتخاب مهد با مولفه های ویژه باشند باید به فکر مکانی سرشار از آرامش که خانه را برای کودکان تداعی می کند، باشند.
ارتباط با والدینی که پیش تر کودکانشان را در مهد کودک مورد نظر گذاشتند، وضع ظاهری مهد کودک، گفتگو با مدیر مهد و مربی کودکشان، پیگیری از سازمان بهزیستی و یا ارگانی که مهد کودک مجوز فعالیت را از آنجا گرفته اســت مواردی اســت که وی برای انتخاب یک مهد پیشنهاد می کند.
این روانشناس کودکان در مورد کیفیت آموزش مطالب توسط مربیان مهد می گوید: یکی از راهکارهایی که می توان فهمید که فرزندمان تا چه اندازه در مهد مورد نظر مهارت هایی را آموخته اســت صحبت کردن با کودک اســت و بررسی عملکرد کودک در خانه. زیرا کودکان هر آنچه را که آموزش بینید سریع اجرایی می کنند.
مدیرکل کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی نیز در این باره می گوید: سازمان یک تیم کارشناسی مخصوصی برای تدوین آموزش های لازم و کتب مخصوص مربیان در نظر گرفته و بر همین اساس از سال گذشته تاکنون به طور متمرکز بر محتوای کتب ویژه مربیان و کودکان نظارت می کند.
به گفته نفریه هویت و شخصیت افراد در کودکی شکل می گیردبنابراین به تمامی مربیان ما نحوه ارتباط با کودک آموزش داده می شود و البته افرادی که وارد این کار می شوند خود نیز به کودکان علاقه دارند و داشتن مدرک تخصصی مرتبط با کودک نیز یکی از مواردی اســت که در مهدکودک برای راه اندازی آن لازم اســت.
بنابراین لازم اســت تا والدین در هنگام انتخاب محیط آموزشی برای کودکان حتی در حد نگهداری آنها دقت کافی را داشته باشید چرا که محیط همسالان فضایی جذاب و با نفوذ برای آموزش غیرمستقیم مفاهیم به کودکان و رشد اجتماعی آنهاست و عدم مناسب بودن این محیط ها به دلائلی مثل عدم صلاحیت اخلاقی و علمی مربی، عدم شاد بودن محیط، و... می تواند تاثیراتی عمیق را در کودکان داشته باشد.
احترام به منابع طبیعی: منابع طبیعی و محیط زیست برای همه ماست، چرا با این طبیعت زیبای خداوند دوست نباشیم و به جای قطع کردن درختان، کاشتن آن را یاد نگیریم، به جای اذیت و آزار حیوانات آنها را دوست بداریم، به قول سهراب سپهری: هر کجا هستم، باشم، آسمان مال من اســت/ پنجره، فکر، هوا، عشق،زمین مال من اســت خب چرا باید این نعمت ها را آلوده کنیم. وقتی برای گردش و پیک نیک همراه خانواده به فضای سبز مثل پارک یا جنگل می رویم فکری برای پس مانده مواد غذایی وزباله های خود کنیم، اگر سطل زباله نبود، یک کیسه همراهمان باشد، به کودکان بگوییم که درختان برای تکیه دادن نیستند و با شاخه نهال های کوچک بازی نکنند. بیاموزیم به محیط زیست احترام بگذاریم و مثل وسایل شخصی خودمان آنها را نگهداری و حفظ کنیم.
فرهنگ رانندگی: بسیاری از امور زندگی بدیهی اســت، مثلا هنگام رانندگی اگر با سرعت کم می رانیم در خط کندرو حرکت کنیم و وقتی اتومبیلی با سرعت پشت ما حرکت می کند و چراغ می زند به او اجازه سبقت بدهیم، لجبازی نکنیم، موقع پیچیدن به چپ و راست حتما از چراغ راهنما استفاده کنیم و از همه مهم تر با سرعت استاندارد حرکت کنیم. اتومبیل خود را طوری پارک کنیم که دیگران بتوانند براحتی تردد کنند و از بوق زدن بی مورد در هر زمان از شبانه روز تا آنجا که ممکن اســت پرهیز کنیم.
ضمیمه چاردیواری - اعظم سادات سیدبرقی