مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!

به گزارش جام جم سرا ، دکتر اریس هومر وینانس، مشاور ازدواج و نویسنده، می‌گوید: «طلاق باید آخرین راه‌حل باشد.» البته منظور این نیست که به کل باید طلاق را فراموش کرد زیرا در برخی موارد طلاق تنها راه‌حل ممکن برای زوجین است، به ویژه زمانی که قرار است بعدها فرزندانی در آن خانواده رشد کنند.

قوانین مربوط به طلاق چندان خطوط پررنگ و مستحکمی ندارد که بتوان آن‌ها را برای همه اعمال کرد. با این وجود اگر احساس می‌کنید در یکی از دسته‌های زیر قرار می‌گیرد، بهتر است با یک مشاور ازدواج پیرامون مسئله طلاق صحبت کنید.

همسر شما اعتیاد دارد

اعتیاد به مواد مخدر، قمار و مشروبات الکلی می‌توانند به بدنه ازدواج آسیب فراوانی بزند. چنانچه همسر شما کاملا مصمم شده تا اعتیاد خود را برای همیشه ترک کند، شما می‌توانید به بازگشت فکر کنید. هومر وینانس هشدار می‌دهد که ادامه زندگی با یک فرد معتاد می‌تواند منجر به خسارات مالی فراوانی شود و امکان سو استفاده‌های احساسی را نیز فراهم آورد.

علاوه بر این مسئله، رشد و ترتیب فرزندان در خانه‌ای که یکی از والدین اعتیاد دارد، می‌تواند کاملا مضر باشد. زنی که شوهرش پنج سال پیش به مشروبات الکلی اعتیاد داشته می‌گوید: «او همیشه مرا متهم می‌کرد. من فهمیدم که شوهرم عاشق یک چیز است و آن یک چیز من نیستم، حتی سگ و زندگی‌مان هم نبود. تنها چیزی که شوهرم دوست داشت انجام بدهد، نوشیدن مشروبات الکلی بود.» آن زن تصمیم گرفت طلاق بگیرد. او می‌گوید که گرچه دوران پر از اندوهی را به تنهایی سپری کرد، اما حالا حال کاملا بهتری نسبت به قبل دارد.

سو استفاده فیزیکی و کلامی

بحثی در این مورد نیست. دکتر وینانس می‌گوید: «روابط سو استفاده جویانه توقفی نخواهند داشت چرا که چرخه خشونت مدام تکرار خواهد شد.» ممکن است هیچ نوع خطر فیزیکی شما را تهدید نکند، اما سو استفاده‌های کلامی نیز به روح و روان انسان آسیب می‌رسانند. دلیلش نیز واضح است: احترام، عزت نفس و آرامش روانیِ فرد توسط حملات کلامی آسیب می‌بینند.

از سوی دیگر هنگامی که در خانه انواع حملات و سو استفاده‌های کلامی وجود داشته شود، دود آن بیش از هر کس به چشم فرزندان خانواده خواهد رفت. دکتر وینانس می‌گوید: «وقتی فرزندی در چنین شرایطی بزرگ شود، هنگام بلوغ خود را موجودی بی‌ارزش و بی‌اعتبار می‌داند. بزرگ شدن در چنین محیطی می‌تواند کاملا آسیب زننده باشد.»

یکی بچه می‌خواهد و دیگری خیر!

دکتر هومر وینانس می‌گوید: «اگر شما فرزند بخواهید و همسرتان مخالف باشد، بنابراین زندگی شادی کنار هم نخواهید داشت. تنها راهی ازدواج از این لحاظ باعث خوشحالی شما خواهد شد این است که هر دوی شما افق مشترکی از زندگی مشترکتان داشته باشید.»

این مسئله شاید در نگاه اول کاملا سطحی و گذرا به نظر برسد، اما زمان به شما خلاف آن را ثابت خواهد کرد. چنین اختلافاتی در دراز مدت شکافی عمیق به بدنه ازدواجتان وارد خواهد کرد.

خیانتِ بدون پشیمانی

دکتر ریچل ساسمن، روانشناس آمریکایی و مولف کتاب راهنمای طلاق، می‌گوید که خیانت نباید به خودی خود منجر به طلاق شود. در خیانت مسئله مهم این است که آیا آن اتفاقی گذرا بوده یا بر اساس رابطه‌ای پنهان شکل گرفته است؟ آیا خیانت تنها به مسائل فیزیکی آن محدود شده و یا اینکه فرد خیانت‌کار به دنبال رابطه‌ای احساسی بوده است؟

مهمتر این سوالات یک نکته دیگر وجود دارد: فرد خیانتکار چه رویه‌ای را پس از خیانت در پیش می‌گیرد؟ دکتر وینانس در مورد خیانت می‌گوید که به چند مورد باید توجه کرد: «فرد خیانتکار باید عمیقا ابراز پشیمانی کرده، مسئولیت آن را به عهده گرفته و با شخص سوم قطع رابطه کند. علاوه بر آن وی باید به همسر خود اطمینان دهد که چنین چیزی دوباره اتفاق نخواهد افتاد و درصدد تعمیر رابطه خود برآید.» اگر این اتفاقات صورت نگرفت، سپس فرد می‌تواند به طلاق فکر کند.

از هم دور شده‌اید

این مورد اصلا خوشایند نیست. گاهی اوقات پیش می‌آید که آثار یک ازدواج به تدریج و البته با آهستگی در طول سال‌ها کمرنگ شده تا کاملا محو شود. به عبارت بهتر کار به جایی می‌رسد که بازگشت عملا غیرممکن باشد. این اتفاق خصوصا در بین افرادی رخ می‌دهد که رد سنین خیلی پایین ازدواج کرده‌اند.

ساسمن می‌گوید: «شخصیت افراد در گذر زمان تغییر می‌کند و اگر زمانی که قالب شخصیتی محکمی نگرفته باشیم، این احتمال تغییر دوچندان می‌شود. مثلا تیم و همسر سابقش در دوران کالج با هم دوست و در مدتی کوتاه با هم ازدواج کردند. آن‌ها در ابتدای مسیر کامل در کنار هم بودند، اما پس از چند سال به این نتیجه رسیدند که مسیر زندگی هر یک با دیگری فرق دارد. تیم می‌گوید که در ابتدا کاملا غرق در ناراحتی شده بود، اما پس از مدتی به این نتیجه رسید که طلاق تنها راه ممکن برای آن‌ها است.

تمام راه‌های ممکن را امتحان کرده‌اید

اگر نزد مشاور رفته‌اید، از افراد خانواده برای مشاوره و گفتگو کمک خواسته‌اید و همچنین از دوستان و افراد مذهبیِ خبره در امر ازدواج نیز کمک گرفته‌‎اید اما شرایط ازدواجتان همچنان نامساعد است، پس بهتر است تنها به زندگی خود ادامه دهید. به عبارت دیگر، شما تمام کارهای ممکن برای نجات ازدواجتان را انجام داده‌اید!

دکتر هومر وینانس می‌گوید: «هنگامی که تصمیم به طلاق گرفتید، باید از اهمیت برقراری رابطه حداقلی با شریکتان آگاه باشید و همزمان بر روی خودتان نیز کار کنید. دلیل این مسئله این است که در آینده دوباره با چنین فردی آشنا نشوید.»

طلاق امری نیست که بتوان به سادگی آن را انتخاب کرد و قاعدتا عواقب منفی بسیار زیادی دارد. اما اگر طلاقی کاملا آگاهانه و درست انجام شود، در نهایت منجر به افزایش اعتماد به نفس و آگاهیِ شخصی فرد شود. از طرف دیگر، هر دو نفر می‌توانند زندگی بهتری را نسبت به قبل پیش گیرند. اما فراموش نکنید که «آثار مثبت طلاق بلافاصله پس از امضای طلاق پدید نمی‌آید؛ آن‌ها وقتی پدید می‌آیند که شما بر روی خودتان کار کرده باشید.»

منبع : فرادید


ادامه مطلب ...

به طلاق می‌اندیشید؟ همین جا صبر کنید!

مرد هنوز باور نمی‌کرد که آخر و عاقبت زندگی عاشقانه آنها به راهروهای شلوغ دادگاه خانواده رسیده و به مویی بند باشد. زن اما دل پرخونی از خساست مرد داشت،‌ آنقدر که سه روز قبل از این که به دادگاه خانواده بیاید، سر همین موضوع با مرد جروبحث شدید کرده بود و حالا آنها روبه‌روی قاضی نشسته بودند و از اختلاف‌هایشان می‌گفتند؛ از روزها و لحظه‌هایی که در این سه سال زندگی مشترک بر آنها گذشته بود. از لحظه‌ای که زن بعد از مدت‌ها فیش حقوقی همسرش را دیده و تازه فهمیده بوده در تمام این سال‌ها چقدر درآمد داشته و همه آن را از او پنهان می‌کرده. مرد البته درآمدش را انکار می‌کرد و می‌گفت این پول، ‌حقوق برادرش است که به حساب او ریخته شده! همان جا بود که زن مستاصل رو به قاضی گفت: کاش همسرم این یک اخلاق بد را نداشت، وگرنه زندگی خیلی خوبی داشتیم.

قاضی دادگاه بعد از شنیدن حرف‌های این زوج، آنها را به مشاوره قضایی معرفی کرد تا شاید این دو نفر بتوانند فرصت دوباره‌ای به یکدیگر بدهند و زندگی‌شان را از نو شروع کنند.

این زوج جوان، تنها یک نمونه کوچک از جماعتی هستند که در تمام روزهای سال، راهی دادگاه‌های خانواده می‌شوند؛ زوج‌هایی که برایشان زندگی مشترک به بن‌بست رسیده و چاره‌ای جز جدایی باقی نمانده است؛ اتفاقی تلخ که باعث افزایش صعودی و نگران‌کننده آمار طلاق هم شده است.

عبور از تعارضات زناشویی با تدبیر و مدیریت

در مرز بحران؛ این حال و روز بسیاری از خانواده‌هاست؛ خانواده‌هایی که پرونده‌های درخواست جدایی شان، بایگانی‌های دادگاه‌های خانواده را پر کرده است؛ آن هم در حالی که بسیاری از اختلاف‌های موجود در زندگی زناشویی با مشاوره‌های خانوادگی و ارائه راه‌حل‌های کارشناسی شده قابل حل است. راه‌حل‌هایی که می‌توانند در بحرانی‌ترین شرایط، دست این خانواده‌های سرگردان را بگیرند و آنها را به سلامت از توفان جدایی نجات دهند؛ اتفاقی که البته کمتر مورد توجه خانواده‌ها قرار می‌گیرد. همین است که آنها با کوچک‌ترین اختلافی، تنها راه را در جدایی نام و نشان می‌بینند و مهر طلاق، مهر آشنای شناسنامه‌هایشان می‌شود. خانواده‌هایی که به گفته دکتر جمال یونسی، روان‌شناس و استاد دانشگاه در مقطعی از زندگی‌شان دچار تعارضات خانوادگی می‌شوند. دکتر یونسی در توضیح بیشتر به جام‌جم می‌گوید: در علم روان‌شناسی تعارض یک حالت هیجانی منفی است و زمانی به وجود می‌آید که فرد نتواند از بین حداقل دو راه سازش‌پذیر، یکی را انتخاب کند. این حالت، متاسفانه بعد از شروع زندگی مشترک، دامن خیلی از زوج‌ها را می‌گیرد. با این که از ابتدا آنها زندگی شان را با یک دورنمای خوب از روزهایی پر از آرامش شروع کرده‌اند، اما در مقطعی از زندگی‌شان به این نتیجه می‌رسند که شاید در انتخاب راه و مسیر اشتباه کرده باشند و در نتیجه دنبال راه چاره می‌گردند و اگر با درایت و تدبیر با مشکلی که دامنگیر زندگی‌شان شده برخورد نکنند ممکن است بنیان زندگی‌شان به مخاطره بیفتد.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: عوامل متعددی می‌تواند باعث به وجود آمدن تعارض در زندگی زناشویی شود و ما دختر یا پسری را سراغ نداریم که از همان ابتدای زندگی مشترک برای پدید آوردن موجبات طلاق، قدم بردارند یا با هدف طلاق، ازدواج کنند! از اختلافات طبقاتی و تحصیلی گرفته تا بدبینی و عدم صداقت در زندگی. حتی بیماری زوجین یا بدرفتاری‌شان، همین طور عدم رضایت جنسی یا دخالت اطرافیان برای به وجود آمدن تعارض در یک زندگی زناشویی، بهانه‌های زیادی می‌تواند وجود داشته باشد، اما مهم‌ترین نکته، مدیریت این تعارضات است تا کمترین آسیب را به خانواده‌ها وارد کند.

جدایی اولین راه نیست

دکتر یونسی با اشاره به آثار سوءجدایی، از خانواده‌ها می‌خواهد که با حل و فصل مشکلات و تعارض‌هایشان، طلاق را به عنوان آخرین راه انتخاب کنند. او در همین رابطه توضیح می‌دهد: زوج‌ها مخصوصا زوج‌های جوانی که تازه زندگی‌شان را شروع کرده و حالا به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر نمی‌توانند با هم زیر یک سقف زندگی کنند، بهتر است قبل از اقدام به جدایی، از پیامدهای جدایی و طلاق باخبر شوند، چراکه زندگی آنها بعد از این تصمیم دستخوش تغییراتی می‌شود و حتی ممکن است نگاه اطرافیان به آنها تغییر کند. در این پروسه، البته بیشترین آسیب به زنان و بچه‌ها وارد می‌شود. علاوه بر این، ممکن است فرد نسبت به جنس مخالف بدبین شود و تمایلش برای شروع زندگی مشترک جدید از بین برود. در نتیجه، ما به همه خانواده‌ها توصیه می‌کنیم، وقتی در زندگی‌شان با مشکل روبه‌رو شدند، از همان ابتدا به طلاق و جدایی فکر نکنند، چراکه جدایی اولین راه نیست، آخرین راه است.

مثل یک گل از زندگی‌تان مراقبت کنید

بیمه یک زندگی زناشویی از طلاق کار سختی نیست؛ اما خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آیند، خیلی‌ها راه را گم می‌کنند، سرگردان می‌شوند و نتیجه این سرگردانی، چیزی جز جدایی نیست. برای این خانواده‌ها، همه چیز از یک اتفاق ساده شروع می‌شود، اتفاقی که رفته رفته به یک معضل بزرگ و غیرقابل حل تبدیل می‌شود؛ معضلی که می‌تواند قبل از رشد، مورد توجه قرار بگیرد. ما این موضوع را با دکتر مصطفی تبریزی روان‌شناس، مشاور خانواده و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم در میان می‌گذاریم؛ استاد دانشگاهی که به ما می‌گوید: برای شروع یک زندگی مشترک ما همیشه توصیه می‌کنیم،‌ زن و شوهر با چشم باز و با رعایت معیارهای صحیح، همدیگر را انتخاب کنند؛ یعنی از همان ابتدا یک انتخاب صحیح داشته باشند، اما نکته این جاست که انتخاب صحیح کافی نیست. شما اگر یک گل زیبا و خوب و سرحال را هم بخرید و به خانه بیاورید باید از آن مراقبت کنید، باید آن را بموقع آب بدهید، در نور و شرایط مناسب قرار بدهید. در غیر این صورت، بزودی پژمرده می‌شود. حکایت انتخاب شریک زندگی هم همین است و یک زندگی زناشویی هم اگر بخواهد در مسیر رشد و تعالی باقی بماند، احتیاج به مراقبت دارد،‌ اما اگر این اتفاق‌ها نیفتاد و یکی از زوج‌ها یا هردو نفر آنها بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که به درد همدیگر نمی‌خورند و به طلاق و جدایی فکر کردند، بهتر است قبل از هر کاری، با مشاورهای خانواده مشکلشان را در میان بگذارند و روابطشان را بازسازی کنند.

خروج از بحران با مشاوره

مراجعه به مشاور خانواده‌؛ این راه‌حل شاید به گوش خیلی از خانواده‌هایی که در مرحله بحران جدایی قرار دارند رسیده باشد، اما اهمیتش شاید برای خیلی‌ها روشن نباشد؛‌ موضوعی که دکتر تبریزی با اشاره به آن می‌گوید: در اکثریت قریب به اتفاق مشاوره‌هایی که در خانواده‌های این چنینی اتفاق می‌افتد، این بازسازی‌ها موفقیت‌آمیز است. یعنی وقتی زوج‌ها به واسطه حضور در مرکز مشاوره با هم گفت‌وگو می‌کنند و مشخص می‌شود، انتظارات‌شان از همدیگر چیست، توقعات همدیگر را می‌شناسند و به یک تعریف مشترک از زندگی زناشویی می‌رسند، در صدد اصلاح روابط برمی‌آیند و در نتیجه با باورها و تفکرات جدیدی به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و یاد می‌گیرند که چه کارهایی را انجام بدهند تا طرف مقابلشان احساس شادمانی و رضایت بکند.

همین جاست که اصلاح رابطه‌های کمرنگ شده زناشویی، دقیقا مثل یک معجزه، می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل و مسیر زندگی را برای همیشه عوض کند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه تاکید می‌کند: بازسازی رابطه، کار زمانبری است و خانواده‌ها بهتر است به این نکته توجه داشته باشند که در یک مدت زمان کوتاه نمی‌توانند تعارضی را که در مدت زمانی طولانی گریبان زندگی‌شان را گرفته از بین ببرند. از این نظر بهتر است، هر دونفر یعنی هم زن و هم مرد، به مدت طولانی یعنی حدود شش ماه مشاوره و آموزش ببینند. این آموزش‌ها و مشاوره‌ها باید در حضور مشاوران و متخصصان خانواده باشد چراکه نقش آنها در بازسازی این رابطه، دقیقا مانند نقش یک مهندس معمار است. یعنی همان طور که شما وقتی می‌خواهید یک ساختمان را بسازید، از یک مهندس و کارشناس کمک می‌گیرید تا براساس سلایق شما، به شما پیشنهاد بدهد، چه کار کنید که این خانه فونداسیون محکمی داشته باشد و تخریب نشود‌، زندگی زناشویی هم به همین منوال است. در این‌جا هم ما به یک معمار خانواده نیاز داریم که ما را راهنمایی بکند. به گفته این مشاور خانواده با این که بازسازی روابط خانوادگی‌ای که دچار مشکل شده‌ است، در اغلب موارد جواب می‌دهد، اما بین زوج‌ها، معدودی هم باقی می‌مانند که با وجود همه تلاش‌ها و مشاوره‌ها به ادامه زندگی مشترک قانع نمی‌شوند. دکتر تبریزی با اشاره به این موضوع می‌افزاید: حتی در این موارد هم باز ما توصیه نمی‌کنیم که این زوج‌ها سریع از همدیگر جداشوند و باز به آنها توصیه می‌کنیم که قبل از درخواست طلاق، حداقل به مدت شش ماه یا یک سال از همدیگر جدا زندگی کنند، بدون هیچ ارتباطی با هم و در این جدا بودن، ارزیابی دقیق‌تری از همدیگر داشته باشند. اگر دیدند که نظرشان عوض شده و کینه‌هایی که داشتند از بین رفته و آرام‌تر شده‌اند، بازسازی روابطشان را از نو شروع کنند. اگر این هم راه‌حل جواب نداد، به عنوان آخرین راه به طلاق بیندیشند.

مهارت‌های جادویی برای نجات زندگی خانوادگی

رسیدن به آرامش و نشاط و رشد و تعالی خانواده، یکی از اهداف اصلی زندگی مشترک و ازدواج است؛ نکته‌ای که در دین اسلام هم بارها به آن اشاره شده است، اما زوج‌ها برای رسیدن به این تعالی و آرامش، به مهارت‌هایی نیازمندند که اگر وجود نداشته باشند، زندگی مشترک را با تعارض‌ها و چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌کند. حجت‌الاسلام محمدرضا سالاری‏فر، مشاور خانواده و عضو هیأت علمی گروه روان‌شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره این مهارت‌ها به جام‌جم می‌گوید: یکی از مهارت‌های مهمی که زن و مرد در زندگی مشترک باید آموخته باشند، مهارت حل مساله است. این مهارت، همان فرآیند تفکر منطقی و منظمی است که به انسان کمک می‌کند، هنگام رویارویی با مشکلات راه‌حل‌های متعددی را جست‌و‌جو و سپس بهترین راه‌حل را انتخاب کند. مهارت بعدی، مهارت بخشش است. این یعنی این که هر دو نفر بپذیرند هیچ انسانی کامل نیست، عیب و ایراد در هر کسی وجود دارد، اما می‌توان برخی اشتباهات کوچک را نادیده گرفت و بخشید. مهارت بعدی،‌ گفت‌وگوی موثر است. از این نظر، کلام هم وسیله‌ای برای برقراری ارتباط است و هم وسیله‌ای برای تحکیم آن. در نتیجه نحوه صحبت کردن دو زوج، بهترین شاخص برای سلامت رابطه آن دو است. مهارت مهم بعدی مهارت یادگیری است، این که زن و شوهر بدانند برای ارتقای سلامت زندگی مشترکشان باید چیزهای زیادی یاد بگیرند و از هیچ تلاشی برای حل مشکل‌شان دریغ نکنند.

مینا مولایی


ادامه مطلب ...

نشانه هایی که دلیل کافی برای طلاق هستند

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، به هر دلیلی احساس می‌کنید در کنار هم خوشحال نیستید، از وجود هم آزار می‌بینید و به دنبال راهی برای فرار از هم هستید. مهم نیست که چقدر برای حفظ رابطه تلاش کرده‌اید. گاهی این تلاش‌ها واقعاً بی‌نتیجه‌اند. در این شرایط ممکن است ترک رابطه با وجود دشواری‌هایش تصمیم بهتری باشد.

خیلی وقت‌ها توضیح اینکه چرا نمی‌توانید به این رابطه ادامه بدهید آنقدر دشوار است که شما را به این شک و دودلی می‌اندازد که شاید بهتر باشد رابطه را ادامه بدهید. اما گاهی ترک رابطه پس از اینکه همه تلاش‌تان را برای حفظ آن بی‌نتیجه بوده است درست‌ترین تصمیم و عمل است‎.‎

تصمیم برای ترک رابطه دشوار است. این انتخاب همیشه با احساس گناه، شکست، شرمندگی و ناامیدی و یاس همراه است. برای اینکه بتوانید با حقیقت زندگی‌تان رو به رو شوید و مطمئن شوید تصمیم‌تان اشتباه نبوده باید نشانه‌هایی که دلیل کافی برای ترک رابطه هستند را جستجو کنید. واقعیت این است که ماندن در رابطه‌ای که با این مشکلات همراه است و نتوانسته‌اید اوضاع را بهبود بدهید یعنی دریغ کردن فرصت و امکان یک زندگی خوب از خودتان و شریک زندگی‌تان‎!‎

رفتارهای غیر قابل پذیرشی که به مرور زمان بهبود پیدا نکرده‌اند

به هر دلیلی ممکن است رابطه را با فردی شروع کرده باشید که در همان ابتدای رابطه عادت‌ها، رفتارها و مشکلات غیر قابل پذیرشی داشته است اما شما همواره امیدوار بوده‌اید که به مرور زمان این رفتارها تغییر کنند.

ممکن است در ابتدا دل بسته زنی شده باشد که دائما به شما مشکوک بود اما شما امیدوار بودید که این عادت با شروع و ادامه رابطه رفع شود.

رابطه شما ادامه پیدا کرده است اما با وجود همه تلاش‌ها او همچنان بد بین و مشکوک است. به همین ترتیب مواردی مثل اعتیاد، کنترل، تهدید، وسواس، وابستگی‌های نامتعارف به خانواده و انواع خشونت، رفتارهای غیر قابل پذیرشی هستند که اگر در روند رابطه بهبود پیدا نکنند شما حق دارید به ترک رابطه فکر کنید و این تصمیم را عملی کنید‎.‎

پنهان کاری

بعضی از روابط با پنهان کاری شروع می‌شوند. طرف مقابل شما ممکن است برای حفظ شما در رابطه حقایق مهم و مشکلاتی را پنهان کرده باشد به این امید که به مرور زمان و پس از تثبیت رابطه بتواند آن را در میان بگذارد.

خیلی از این پنهان کاری‌ها در مدت کوتاهی پس از شروع رابطه مشخص می‌شوند. مواردی مثل وام‌های کلان که پرداخت آن مشکل است، ازدواج قبلی، داشتن فرزند، بیماری‌های روانی جدی، بیماری‌های تهدید کننده و چیزهای دیگری که می‌تواند در اساس رابطه شما مشکل ایجاد کند، نمونه‌هایی از پنهان کاری
هستند.

شما ممکن است بتوانید در این موارد با هم به توافق برسید اما این نوع پنهان کاری‌ها تاثیری جدی بر رابطه شما دارند و در نهایت این حق را برای شما ایجاد می‌کند که بخواهید به این رابطه ادامه بدهید یا نه‎.‎

نیازها و خواسته‌های متفاوت

یک رابطه سالم با پذیرش تفاوت در نیازها و خواسته‌ها آغاز می‌شود. برای اینکه یک رابطه خوب داشته باشید اصلا لازم نیست شبیه هم فکر کنید یا همه خواسته‌ها و تمایلاتتان شبیه هم باشد. اما اگر احساس می‌کنید این تفاوت‌ها عمده و شدید هستند ادامه رابطه بدون شک به نفع هیچ کس نیست.

تمایلات و گرایش‌های جنسی کاملا متفاوت، رویاهای نامحقق، برداشت‌های متفاوت در مورد موضوعات اساسی رابطه مثل نحوه خرج کردن پول، داشتن فرزند، تعداد فرزندان، مراقبت از والدین، روابط خانوادگی و دوستانه، کار و تحصیل و نحوه حل مشکلات و چالش‌ها موضوعات مهمی هستند که باید درباره آنها به توافقات ضمنی رسیده باشید.

در غیر این صورت این حق برای هر دوی شما محفوظ است که اگر هرگز نتوانسته‌اید در این موارد با هم به توافق برسید به جدایی و ترک رابطه فکر کنید‎.‎

تهدید، ارعاب و خشونت

بسیاری از روابط با احترام، ابراز علاقه، صمیمیت، توجه و مراقبت شروع می‌شوند. شما هم ممکن است چنین رابطه‌ای را شروع کرده باشید با این حال به مرور زمان متوجه رفتارهای ناخوشایندی شده‌اید که به هیچ روشی نتوانسته‌اید آنها را رفع کنید. اگر شریک زندگی شما شخصیت کنترل گری دارد، توهین می‌کند، با تحقیر و خشونت رفتار می‌کند و زندگی شما همواره در سایه ترس از حضور اوست یا در رابطه احساس امنیت نمی‌کنید و همیشه ازآن فرار می‌کنید این رابطه به شما هشداری جدی می‌دهد. در شرایطی که نتوانسته‌اید اوضاع را بهبود بدهید ترک رابطه نه تنها نباید با شک و دودلی همراه باشد بلکه باید به آن به عنوان یک تصمیم درست برای زندگی‌تان نگاه کنید‎.‎

احساس بی‌اعتمادی

اعتماد مهم‌ترین چیزی است که باید در یک رابطه احساس کنید. اگر اعتمادتان را به رابطه از دست بدهید ادامه رابطه اغلب دشوار است. زندگی بدون احساس اعتماد فرسوده کننده است و به شما، شریک زندگی‌تان و فرزندانتان آسیب می‌زند. نشانه‌های بی‌اعتمادی ساده و مشخص هستند.

اگر شما همیشه زیر سایه دودلی و شک در مورد انگیزه‌ها، علایق، توانایی‌ها و دلایل شریک زندگی‌تان هستید این به معنای بی‌اعتمادی است.

در حالت عادی شما باید بتوانید به حرف و عمل دیگری اعتماد کنید. احساس بی‌اعتمادی می‌تواند مشکل درونی شما و ناشی از باورها و احساسات اشتباه خودتان باشد و یا ناشی از عملکرد نادرست طرف مقابل. در هر صورت زمانی که نمی‌توانید اعتماد را بازسازی کنید این مساله همواره در ارتباط شما مشکلات اساسی ایجاد می‌کند.

در شرایطی که احساس بی‌اعتمادی رابطه را دچار مشکل کرده است جدایی می‌تواند تصمیم درستی باشد زیرا بی‌اعتمادی احساس خشم، حسادت، ناامیدی، ترس، دشمنی و کینه ایجاد می‌کند‎.‎

هر کدام از نشانه‌های هشداردهنده که مطرح شده است می‌تواند در ابتدای رابطه و یا هر زمانی که دو طرف رابطه تصمیم گرفته باشند به شیوه‌ای حل و رفع شوند. اما این کار نیاز به تلاش و انگیزه زیادی دارد. بسیاری از افراد هزینه تلاش برای بهبود رابطه را نمی‌پردازند و یا انگیزه کافی برای این کار را ندارند.

همه چیز بستگی به خودتان دارد با این حال اگر تلاش‌تان را کرده‌اید و به هیچ نتیجه مثبتی نرسیده‌اید و امید زیادی به این رابطه ندارید این نشانه‌ها راهنمای شما برای گرفتن تصمیم نهایی هستند.


ادامه مطلب ...

طلاق چگونه سلامت انسان را تحت تاثیر قرار می دهد؟

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران، یکی از موضوعات داغ این روزها که رسانه های مختلف در سراسر جهان آن را پوشش داده اند، طلاق آنجلینا جولی و برد پیت دو ستاره مطرح هالیوود است. آنجلینا جولی تصمیم خود برای پایان دادن به رابطه ای 12 ساله را حفظ سلامت خانواده و فرزندان خود اعلام کرده است. اگرچه اطلاع چندانی از جزئیات اتخاذ این تصمیم نداریم اما طلاق می تواند فرآیندی سخت و تلخ باشد که سلامت و بهزیستی روانی و جسمانی فرد را حتی زمانی که این تصمیم بهترین گزینه برای دو طرف محسوب می شود، تحت تاثیر قرار دهد.

احساسات منفی که همراه با طلاق شکل می گیرند مانند غم، اضطراب، نگرانی، و ضعف و ناتوانی بیش از اندازه یک نوع استرس و تنش برای بدن انسان محسوب می شوند. به گفته دکتر الیزابت لومباردو، روانشناس و درمانگر جسمانی، رویدادهایی که به فروپاشی یک زندگی و طلاق منجر می شوند می توانند در طولانی مدت ادامه داشته و استرس مزمن که تک تک اندام های و دستگاه های بدن را تحت تاثیر قرار می دهد، ایجاد شود.

طلاق می تواند عوارض جدی برای قلب فرد به همراه داشته باشد که چندان نیز جای شگفتی ندارد. مطالعه ای که در سال 2015 در نشریه «گردش خون: کیفیت و نتایج قلب و عروق» منتشر شد، نشان داد، بانوانی که از شوهر خود طلاق گرفته اند 24 درصد احتمال بیشتری دارد دچار حمله قلبی شوند. این احتمال برای بانوانی که در زندگی خود بیش از یک بار طلاق گرفتن را تجربه کرده بودند به 77 درصد می رسید.

مطالعه ای دیگر که توسط دانشکده بهداشت عمومی جانز هاپکینز بلومبرگ انجام شده بود نیز نشان داد، افرادی که طلاق را تجربه کرده اند به بیماری های مزمن بیشتری - مانند بیماری قلبی و دیابت - و مسائل مربوط به تحرک (مانند دشواری در بالا رفتن از پله ها) مبتلا می شوند.

طلاق می تواند سلامت روانی فرد را نیز تحت تاثیر قرار داده و به آن آسیب وارد کند. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه نشان داده اند، درگیری های جاری با همسر سابق فشار قابل توجهی را بر سلامت روانی فرد وارد می کنند. همچنین، افرادی با سابقه افسردگی در صورت طلاق گرفتن احتمال بیشتری دارد بار دیگر عود افسردگی خود را تجربه کنند.

استرس ناشی از طلاق می تواند به دلایل مختلف ویران کننده باشد. این استرس فشار خون را افزایش می دهد و واکنش التهابی طبیعی سیستم ایمنی بدن را بیش از اندازه می سازد. این التهاب اضافی می تواند به هر چیزی از یک سرماخوردگی تا اختلالات خود ایمنی منجر شود. افزون بر این، احساس آشفتگی و فرسودگی شرایط را برای حفظ عادات سالم در فرد دشوار می سازد.

هنگامی که دچار استرس هستید تمایل چندانی به مصرف مواد غذایی سالم مانند یک سالاد کاهوی تازه ندارید. در مقابل، احتمال پناه آوردن به مواد مخدر یا نوشیدنی های الکلی افزایش می یابد. استرس می تواند چرخه خواب انسان را با اختلال مواجه سازد و فرد ممکن است افزایش یا کاهش وزن را تجربه کند. همچنین، این احتمال وجود دارد نشانه های مختلف که شاید حکایت از یک بیماری جدی داشته باشند را نادیده بگیرید و از ملاقات با پزشک دوری کنید.

اما به گفته دکتر لومباردیو، افرادی که طلاق را تجربه می کنند می توانند کارهایی را انجام دهند تا پس از این رویداد تلخ و دردناک همچنان شرایط خوب و سالم خود را حفظ کنند. عامل کلیدی در این زمینه اختصاص زمان برای مراقبت از خود است. هنگامی که سطح استرس شما از 10 نمره 7 یا بیشتر است به شیوه ای معقول تفکر و عمل نمی کنید. در نتیجه، باید حفظ استرس در سطح نمره 6 یا کمتر را هدف قرار دهید که شما را قادر می سازد تعامل بهتری با شرایط موجود داشته و بهترین تصمیمات را برای زندگی پیش روی خود اتخاذ کنید.

پس از تجربه طلاق، شما باید به روشی سودمند و سالم خود را از منطقه قرمز خارج کنید. به دیدار دوستان خود بروید و با آنها فعالیت های مختلف مانند پیاده روی یا خواندن آهنگ مورد علاقه‌تان را انجام دهید و یا می توانید در کلاس های ورزشی و مدیتیشن ثبت نام کنید. مهم نیست شرایط تا چه اندازه تلخ و دیوانه کننده است، شما باید به بدن خود اجازه دهید تا از حالت فشردگی خارج شده و به وضعیت عادی باز گردد. هنگامی که به صورت دوره ای برای تسکین برخی از عوامل استرس زا تلاش می کنید، امکان حرکت رو به جلو و بهبود سلامت روانی و جسمانی نیز برای شما فراهم می شود.


ادامه مطلب ...

اشتباهاتی که زندگی مشترک را با خطر طلاق مواجه می کند

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه خراسان، رضا آذریان، کارشناس ارشد روان شناسی به چند اشتباه زوجین که ممکن است زمینه ساز طلاق آن ها شود، اشاره می کند.

در زندگی تان شادی نمی بینید

هر زمانی در زندگی مشترک به این نتیجه رسیدید که لحظات شادتان در حال کم شدن است و بیشتر اوقات با هم بودن تان را برای مشاجره و بحث های بیهوده صرف می کنید، باید بدانید طلاق در نزدیکی شما کمین کرده تا ناگهان غافلگیرتان کند! البته هیچ ازدواجی بدون مشکل نیست و زندگی فراز و نشیب دارد و گاهی پیش می آید روزهای بدی را بگذرانید و بین شما و همسرتان اختلاف نظر هایی به وجود بیاید اما باید حساب کنید تعداد روزهای شاد زندگی تان چقدر است. اگر به این نتیجه رسیدید که لحظات خوب زندگی شما بر روزهای بد غلبه دارد جای نگرانی نیست اما موضوع زمانی وخیم می شود که تمام شادی های زندگی مشترک تان در اعماق جنگ و دعواهای روزمره دفن شود و دیگر جایی برای لذت بردن باقی نماند. اینجاست که باید به فکر چاره باشید.

دنبال نمره دادن به یکدیگر نباشید

زن و شوهر موفق، کارهای زندگی مشترک را منصفانه بین خود تقسیم می کنند؛ برای مثال شستن ظرف ها، آشپزی، تمیز کردن خانه و ... از سوی مردان مخصوصا در جوامع امروز که بعضی زنان هم مانند مردان کار می کنند، پسندیده است؛ اما حساب و کتاب کردن ممکن است برای شما ایجاد مشکل کند. این که دائم به این فکر کنید که کدام کارها را شما و کدام‌ را همسرتان انجام داده است، پسندیده نیست. از خودگذشتگی لازمه زندگی مشترک است. حساب و کتاب و نمره دادن باعث می شود رابطه شما از روال طبیعی خارج شود و دائم به مشکل بخورید.

حل نشدن مشکلات را شوخی نگیرید

وقتی مشکلی یا بحثی بین شما و همسرتان پیش می آید، فرقی نمی کند که این مشکل کوچک باشد یا بزرگ، بهتر است هر چه زودتر با واقعیت رو به رو شوید و برای حل مشکل، خوب فکر کنید تا بفهمید چه کاری باید انجام دهید. اگر نسبت به موضوع بی تفاوت باشید یا آن را به شوخی بگیرید و به سادگی از آن عبور کنید، این طرز برخورد روش خوبی برای مقابله با مشکل نیست و اوضاع را روز به روز بد و بد تر می کند و باعث سوءتفاهم های جدید خواهد شد.

نگذارید احساسات تان از کنترل خارج شود

هنگامی که در زندگی مشترک دچار مشکل می شوید، شاید جر و بحث های کهنه را مدام پیش بکشید، ناراحتی های قدیمی را زنده کنید، به شدت اشک بریزید یا عصبانی شوید. این واکنش ها خیلی زود ابعاد مشکلات کوچک را بزرگ و بزرگ تر می کند و باعث می شود همه امیدها و آرزوهای زندگی تان را از دست بدهید. علاوه بر این وقتی احساسات شما از کنترل تان خارج می شود، بسیار دشوار است که تمام راه های ممکن را به درستی شناسایی و شرایط را به طور منطقی ارزیابی کنید تا بتوانید با مشکل کنار بیایید. به عنوان یک راه حل باید درباره وضعیت موجود قضاوت درستی داشته باشید تا بفهمید اوضاع تا چه حد بد یا قابل کنترل است؛ البته علائمی مانند خیانت، اهانت و تحقیر هم هشدارهایی است که نقطه بحرانی یک رابطه را نشان می دهد.

لطفا کمی منصف بمانید
مجله «زندگی ایده آل» هم در این باره می نویسد: در جر و بحث های زن و شوهری به جای این که سعی کنید برنده بحث های خانوادگی باشید، سعی کنید منصف بمانید و به جای پیشبرد هدف خودتان به بهتر کردن رابطه فکر کنید. معمولا ما عادت داریم فقط بدی ها را گوشزد کنیم، اما گفتن خوبی ها مهم تر است. اگر همسر شما کار خوبی انجام داده از او تقدیر کنید. نشان دهید تلاش های او را در زندگی می بینید و قدردان آن ها هستید. این کار باعث می شود همسرتان اعتماد به نفس داشته باشد و علاوه بر این بتواند شما را بهتر بشناسد و بفهمد از چه خوش تان می آید و از چه بدتان.

همسرتان را بی اعتماد نکنید
دروغ می تواند به راحتی به هر رابطه ای آسیب برساند و خیلی راحت تر از آن که فکرش را بکنید، زندگی مشترک تان را تا آستانه طلاق و متاسفانه تا خود طلاق پیش ببرد. کافی است همسر شما متوجه دروغی که به او گفته اید بشود تا برای همیشه اعتماد خود را نسبت به شما از دست بدهد حتی پنهان کردن مسائل هم در برخی موارد باعث از بین رفتن اعتماد می شود. اگر همسر شما دوست ندارد با فرد خاصی رابطه داشته باشید، راهش این نیست که پنهان از او این کار را انجام دهید. به جایش با او حرف بزنید و او را متقاعد کنید. حرف های او را هم بشنوید، شاید واقعا حق داشته باشد. زندگی مشترک تان را با خیلی موضوعات دیگر که به اعتمادتان آسیب می رساند به طلاق منجر نکنید.


ادامه مطلب ...

برنامه دارم که بعد از بازنشستگی همسرم را طلاق دهم!

برنامه دارم که بعد از بازنشستگی همسرم را طلاق دهم!

چند سال پیش دایی‌ام بازنشسته شد و اولین کاری که کرد این بود که زنش را طلاق بدهد! زندگی خوبی هم داشت. عادت کرده بود صبح زود وقت نماز بزند بیرون و شب برگردد. همسرش هم به خانه و بچه‌ها می‌رسید و خرید و مدیریت مالی هم با او بود.

اخبار طلاق

سخت است. ۳۰ سال تمام به ندیدن هم عادت کرده‌اید. نمی‌دانید با حضور دائمی یکدیگر چه کنید؟ فکرش را بکن! یک روز به آدم می‌گویند خوش آمدی. از فردا نیا سر کار و بمان پیش همسرت. خب معلوم است چه وضعی پیش می‌آید.
– یکی از آشناهای ما هم همین طور شد. البته تا آستانه طلاق رفتند و شکر خدا برگشتند. خانمش می‌گفت از روزی که بازنشسته شده، زندگی ما را به هم ریخته. صبح علی‌الطلوع بیدار می‌شود و تا شب غر می‌زند. داد می‌زند چقدر می‌خوابید، گندیدید. این بنده خدا، اصفهان آبدارچی بود. ۳۰ سال تمام صبح خروسخوان بیدار می‌شد می‌رفت اداره سماورها را روشن می‌کرد و صبحانه درست می‌کرد و از این حرف‌ها. روزهای تعطیل هم یا از خانه بیرون نمی‌آمد یا یکسره اداره بود. بعد از ۳۰ سال گفته بودند فردا ساعت ۱۰ بیا امضا بگیر و به سلامت. پسرش می‌گفت آن روز وقتی به خانه برگشته بود گفته بود اصفهان چقدر فرق کرده!
این‌ها بخشی از گفت‌و‌گوی دو مسافر تاکسی بود. من و راننده هم گوش می‌دادیم و لبخند می‌زدیم. هنوز هم واقعیت‌های تلخ و شیرین جامعه را نه در رسانه‌ها، بلکه در همین تاکسی‌ها و گفت‌و‌گوهای روزانه شهروندان در کوچه و بازار می‌شود لمس کرد و یکی از این واقعیت‌های تلخ، طلاق بعد از بازنشستگی یا تغییر مسیر خانواده از یک زندگی آرام به رنجش و تلخی و تلاطم است. انگار زخمی ناشناخته به یکباره سر باز می‌کند و آدم‌هایی که یاد نگرفته‌اند چگونه در کنار هم باشند، غیاب یکدیگر را می‌جویند. دل‌شان برای نبود هم تنگ می‌شود، اقتدارشان را که تا آن روز در تنهایی و سکوت یگانه خود یافته‌اند از دست رفته می‌بینند و اگر به سلامت نگذرند فاجعه در کمین نشسته است؛ بیرون راندن محترمانه از خانه: «برو پارک شب بیا»، جست و جوی کار دوم، سرگرمی‌های بیهوده و در بدترین شکل خود طلاق.
مرور برخی شکایات که گاه و بی‌گاه از سوی دادگاه خانواده رسانه‌ای می‌شود جالب است. در یکی از این درخواست‌ها برای جدایی، از زبان بانوی ۶۵ ساله‌ای می‌خوانیم که شوهرش در خانه کاری جز خوابیدن ندارد. او صبح بیدار می‌شود، صبحانه می‌خورد، کمی تلویزیون تماشا می‌کند و دوباره می‌خوابد. زن ۵۰ ساله دیگری از قاضی می‌خواهد او را از دست همسرش نجات دهد. او به قاضی می‌گوید همسرش همیشه عادت به غر زدن داشته اما سال‌ها رفتارش را با این امید که شب‌ها به خاطر خستگی زود می‌خوابد و هر صبح مجبور است زود بزند بیرون تحمل کرده است اما حالا که مرد بازنشسته شده، خانه را یکسره به جهنم تبدیل کرده است. او نمی‌خواهد با هیچ وعده و وعیدی و با هیچ قیمتی به خانه برگردد و زندگی را از سر بگیرد.
در شکایت دیگری می‌خوانیم زن به این امید سال‌های پر مشقت دوری از همسرش را تحمل کرده و یک تنه بار زندگی و مدیریت خانه و تربیت بچه‌ها را به دوش کشیده که روزی بازنشسته شود و در کنار مرد خانه زندگی آرامی را بگذراند. وظایف تقسیم شود و حضور مرد به جمع خانه گرمی مضاعفی ببخشد اما حالا مرد صبح که بیدار می‌شود با دوستان و همکاران سابق‌اش این طرف و آن طرف می‌رود و خوش می‌گذراند تا شب که دیرتر از زمان کار به خانه برمی‌گردد.
عکس این موضوع کمتر مصداق دارد. بانویی که ۳۰ سال دور از جمع خانواده به کار بیرون از منزل پرداخته حالا نه تنها مسئولیت خود را به دوش دیگران نمی‌اندازد، بلکه بخشی از مسئولیت دیگران را هم به دوش می‌کشد. این را به سادگی از دلایل مطرح شده در دادگاه‌های خانواده برای طلاق و نیز گفت‌و‌گوهای روزانه می‌شود فهمید.
آمار توزیع سنی زوجین در زمان طلاق مربوط به سال ۹۲ نشان می‌دهد بیشترین رقم با ۱۷ هزار و ۱۹۹ مورد میان مردان ۲۵ تا ۲۹ساله‌ای بوده که همسرانی ۲۰ تا ۲۴ ساله داشته‌اند. اگر این نسبت را در نظر نگیریم مردان ۲۵ تا ۲۹ ساله در کل ۴۱ هزار و ۱۳۶ مورد طلاق به نام شان ثبت شده که این رقم برای زنان ۲۰ تا ۲۴ سال، ۳۴ هزار و ۲۴۴ مورد بوده است.
حال این اعداد و ارقام را با آمار طلاق در میان مردانی که به سن بازنشستگی رسیده‌اند مقایسه کنید. این رقم در سال ۹۲ برای مردان ۵۵ تا ۵۹ سال ۳ هزار و ۲۶۴ مورد، برای مردان ۶۰ تا ۶۴ سال هزار و ۷۸۱ مورد، برای مردان ۶۵ تا ۶۹ سال هزار و ۸۴ مورد، برای مردان ۷۰ تا ۷۴ سال ۷۵۴ مورد و برای مردان بیش از ۷۵ سال هزار و ۸۴ مورد بوده است.
مقایسه آمار طلاق مردان در سن بازنشستگی با صدر جدول که در اختیار مردان ۲۵ تا ۲۹ ساله است نشان می‌دهد تقریباً به ازای هر ۱۳ طلاق برای جوانان یک طلاق هم برای مردان بازنشسته یا در آستانه بازنشستگی ثبت شده است که با توجه به سال‌های زندگی جای تأمل دارد. از سوی دیگر اعداد و ارقام به زبانی ساده برای ما توضیح می‌دهند که در صورت عبور از بحران بازنشستگی در سال‌های بعد این رقم لااقل تا ۵۰ درصد فروکش می‌کند.
در این میان برخی کارشناسان هشدار می‌دهند سن طلاق از جوانی به میانسالی رسیده که یکی از دلایل آن می‌تواند فشار اقتصادی خانواده‌ها باشد. فشار اقتصادی همراه با بحران میانسالی که از سن ۵۰ سالگی به بعد آغاز می‌شود و برخی را در دوره طولانی‌تری درگیر می‌کند، همچنین افسردگی بازنشستگی که پدیده‌ای جهانی است از جمله عوامل بحران‌های عاطفی میان همسران، طلاق عاطفی یا طلاق ثبت شده است. وضعیتی که دکتر سیمین حسینیان نویسنده «اخلاق در مشاوره و روانشناسی» آن را «وضعیت ناشناخته تعریف می‌کند».
به گفته وی، فرد پس از بازنشستگی از وضعیتی تثبیت شده‌ به وضعیتی ناشناخته عبور می‌کند و به یکباره دچار بحران می‌شود.
او پیشنهاد می‌دهد سازمان‌ها، کارکنان در آستانه بازنشستگی خود را آرام آرام با موقعیت جدید آشنا کنند. به عنوان مثال در سال‌های آخر خدمت ساعت‌های کاری کارکنان را کم کنند تا فرد اوقات بیشتری را با خانواده بگذراند و آهسته‌تر با وضعیت جدید رو به رو شود.
برخی روانشناسان و مشاوران خانواده نیز به زوج‌های جوان پیشنهاد می‌کنند برای جلوگیری از آسیب روحی فرزندان، برنامه طلاق را چند سال عقب بیندازند.
حمید عباس‌زاده روانشناس و مشاور خانواده در این زمینه می‌گوید: «البته به مشاوران خانواده توصیه شده که تا حد امکان آسیب‌های طلاق برای زوج‌های جوان تشریح شود. اما گاهی آسیب زندگی بیشتر از طلاق است و ما هم ناچاریم به این وضعیت تن بدهیم.
از سوی دیگر سن بچه‌ها خیلی مهم است. بچه‌های یک و دو ساله و همین‌طور بچه‌هایی که در دوران جوانی یا اواخر نوجوانی هستند آسیب کمتری می‌بینند. یعنی یا زمانی که درکی از مفاهیم انتزاعی ندارند و زمانی که کاملاً در این زمینه پخته شده‌اند. برای همین ممکن است برخی مشاوران به زوج‌ها پیشنهاد بدهند که طلاق را به تعویق بیندازند.»
با این حساب بخشی از طلاق دوران میانسالی می‌تواند ریشه در طلاق عاطفی پیش از این دوران باشد. در این وضعیت زوج‌ها در یک سند نانوشته قرار طلاق را برای سال‌هایی می‌گذارند که بچه‌ها از آب و گل درآمده باشند و وضعیت مالی تا حدودی تثبیت شده باشد. همچنان که بخش دیگری از این پدیده ریشه در اضطراب میانسالی و افسردگی پس از بازنشستگی دارد.(محمد مطلق/روزنامه ایران)

اخبار طلاق


ادامه مطلب ...

فوتبالیست معروف کشورمان همسرش به خاطر چادر طلاق داد!

فوتبالیست معروف کشورمان همسرش به خاطر چادر طلاق داد!

یکی از فوتبالیست‌های کشورمان همسرش را به دلیل محجبه بودن طلاق داد!

یک سایت خبری مدعی شد که یکی از فوتبالیست‌های کشورمان همسرش را به دلیل چادری بودن طلاق داد!
 همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان نام فوتبالیست طلاق طلاق فوتبالیست ها اخبار فوتبال
 یکی از فوتبالیست‌های تیم مطرح لیگ برتری که امسال حاشیه‌های زیادی را برای خود و تیمش به وجود آورده در زندگی شخصی هم دچار حاشیه‌های زیادی شده است. این بازیکن که مدتی است در یکی از تیم‌های مطرح فوتبال کشورمان فوتبال بازی می‌کند بعد از دوره پر فروغی که در تیمش داشت حالا تبدیل به یکی از جنجالی ترین بازیکنان شده و هم در زندگی شخصی و هم در زندگی ورزشی خود را دچار دردسرهای زیادی کرده است. در جدیدترین اقدام هم این بازیکن شهرستانی – که در سال اول به شهرت رسیدن ظاهری آراسته و ساده داشت و حالا تغییر چهره هم داده است – همسرش را به دلیل چادری بودن طلاق داده تا بتواند وقت بیشتری را برای حاشیه‌های بی پایانش بگذارد!
اخبار فوتبال طلاق فوتبالیست ها نام فوتبالیست طلاق همسر بازیکنان همسر فوتبالیست ها


ادامه مطلب ...

علت درخواست طلاق یک مرد: همسرم حقوقش را خرج نمی‌کند!

علت درخواست طلاق یک مرد: همسرم حقوقش را خرج نمی‌کند!

چندی پیش مرد جوانی به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد. وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم سرکار می‌رود و درآمد خوبی هم دارد. ولی او اصلا پول‌هایش را برای زندگیمان خرج نمی‌کند. هرچه می‌گویم در بعضی مواقع تو هم کمی پول خرج کن می‌گوید این وظیفه تو است و من نباید هیچ پولی در این خانه خرج کنم.

عامل طلاق روانشناسی ازدواج دلایل طلاق دعوا زن و شوهر اختلافات زن و شوهر آموزش زناشویی آموزش خانواده
مرد جوان ادامه داد: او حتی خرج لباس و وسایل خودش را هم از من می‌گیرد و پول‌هایش را یا پس انداز می‌کند و یا برای خانواده خودش خرج می‌کند. دو سال است که دارم این رفتارهای او را تحمل می‌کنم ولی دیگر طاقتم تمام شده و تصمیم به جدایی گرفتم.

وی افزود: همسرم اصلا به من اعتماد ندارد و حاضر نیست حتی ریالی برای زندگیمان پول خرج کند. به نظر من زندگی در کنار این زن خودخواه اصلا فایده‌ای ندارد و ما هرچه زود‌تر از هم جدا شویم بهتر است.

بعد از صحبت‌های این مرد قاضی همسر وی را نیز به دادگاه احضار کرد تا صحبت‌های او را هم بشنود. ‎

زنان مالک تمام اموال و در آمدهای خویش هستند

در دهه های اخیر زنان سهم زیادی از نیروی کار جامعه را به خود اختصاص داده و در همه جای دنیا اشتغال زنان خارج از خانه رو به افزایش است. از سوی دیگر بیشتر زنان شاغل کارهای داخل خانه را نیز انجام می‌دهند، مانند آشپزی، مرتب کردن منزل، مراقبت از فرزندان و … .

در واقع شرایط حاکم بر زندگی زنان شاغل حاکی از آن است که نه تنها از مسئولیت‌‏های دیگر زنان کاسته نشده است بلکه اشتغال آنان بار مضاعفی را بر دوش‌شان افزوده است. در این بین مردان به ندرت در خانه مسئولیتی را می‏‌پذیرند. آن‏ها به عکس برای زن خود در خانه کارهای بیش‏تری هم تولید می‌کنند!

اسلام به دلیل نقش حساس و تأثیرگذار زنان در خانواده، نان آوری و تامین معاش را از عهده‏ آنان برداشته و مردان را موظف به تامین نفقه‏ همسر و فرزندان ساخته است. طبیعی است زن هنگامی می‌تواند با آرام و آسایش خیال و با فراغت خاطر به ایفای نقش در خانواده بپردازد که اولا دغدغه‏ تامین هزینه‏‌های زندگی را نداشته باشد ثانیا فرصت‏‌های او و انرژی او در خارج از خانه به‏ گونه‏‌ای صرف نشود که توان کافی و مفید برای تاثیرگذاری در خانواده، برای او باقی نماند.

از دیدگاه اسلامی زنان مالک تمام اموال و درآمدهای‌شان هستند و وظیفه‏ تامین هزینه‏‌های فرزندان و خانواده را ندارند و می‌توانند با صرف نفقه‏ تامین شده از سوی شوهر، تمامی درآمدهای خویش را آن‌گونه که خود مایلند مصرف نمایند و شوهران حق تصرف در اموال زنان را ندارند.

آیا زنان شاغل موظف هستند، حقوق‌شان را خرج هزینه های خانه کنند؟

دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه، در پاسخ به سوال خبرنگار فردا در رابطه با این که زنان در جامعه ما موظف هستند که خرجی بدهند یا خیر؟ می گوید: از نظر سنتی، شرعی و عرفی خرجی دادن زن در خانه معنایی ندارد اما مشاهده شده است که در طول تاریخ زنان دوشادوش مردان و بلکه بیشتر از مردان کار کرده و درآمد را برای خودشان نگه نمی داشتند. همچنین در دوره هخامنشیان زنان دو برابر مردان حقوق می گرفتند و حقوقشان را صرف هزینه های زندگی می کردند.

قرایی مقدم می افزاید: این مسئله که خانمی نخواهد درآمدش را صرف خرج کردن در منزل کند کاملا درست است اما این عمل موجب جدایی عاطفی می شود. در زندگی زناشویی، زن و مرد یکی هستند و “من” و “تو”یی وجود ندارد.

این جامعه شناس با تاکید بر این موضوع که در طول تاریخ و در امروزه بیشتر زنان تولید کننده و برخی مردان دلال بوده اند، تصریح می کند: زن و مرد برای سعادت و برای موفقیت تشکیل خانواده می دهند. درست است که مرد وظیفه دارد خرجی بدهد ولی باید در زندگی زناشویی تعامل وجود داشته باشد و با توجه به شرایط گرانی و تورم امروزه، این کار موجب می شود که از شروع زندگی بنای جدایی پایه ریزی شود و پیوند بریده شود.

آموزش خانواده آموزش زناشویی اختلافات زن و شوهر دعوا زن و شوهر دلایل طلاق روانشناسی ازدواج عامل طلاق


ادامه مطلب ...

ازدواج خواهران دوقلو با شوهران دوقلو به طلاق انجامید

ازدواج خواهران دوقلو با شوهران دوقلو به طلاق انجامید

ازدواج و زندگی مشترک خواهران دوقلوی همسان با شوهران دوقلوی همسان در کمتر از یک سال به پایان رسید.

این دو خواهر دو قلو که با خود قرار گذاشته بودند فقط با دو برادر دوقلوی همسان ازدواج کنند، پس از مدت ها به خواسته خود رسیدند و سرانجام با دو برادر دوقلو آشنا شده و با آنها ازدواج کردند.

عروس های دوقلو دامادهای دوقلو ازدواج دوقلوها اخبار طلاق

اما از آنجا که این ازدواج ناشی از احساسات و هیجان این دو خواهر بود، در کمتر از یک سال به ایستگاه پایانی خود نزدیک شد. اختلافات این دو خواهر با همسرانشان روز به روز خود را بیشتر نشان می داد تا اینکه خواهران دوقلو با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق و مهریه کردند.

در نهایت برادران دوقلو با حکم دادگاه خانواده به پرداخت دیه ۱۱۰ سکه ای محکوم شدند که با توجه به مشکلات مالی این دو برادر، خواهران دوقلو از ۸۰ میلیون تومان از مهریه خود گذشت کردند و برادران دوقلو توانستند با وام های دریافتی از ستاد دیه،مابقی بدهی خود به خواهران دوقلو را پرداخت کنند.

تسنیم
اخبار طلاق ازدواج دوقلوها دامادهای دوقلو عروس های دوقلو


ادامه مطلب ...

مقایسه طلاق بین زوجین با سن برابر و سایرین

مقایسه طلاق بین زوجین با سن برابر و سایرین

اکبر سوری شامگاه چهارشنبه در کارگروه امور اجتماعی و فرهنگی استان همدان با بیان اینکه در چند ماه اخیر سند کاهش طلاق استان در دست جمع آوری و کامل شدن است تا ارائه شود، اظهار داشت: در سند کاهش طلاق استان در سطح نخست ابتدا یکسری تعاریف، جایگاه موضوعی طلاق، قوانین طلاق، تحلیلی از وضعیت و امار های موجود، فرصت ها و تهدید ها، اقدامات مهم و اساسی و سطوح مختلف اطلاع رسانی و آگاه سازی در نظر گرفته شده است.

وی با بیان اینکه در سطح دوم سند کاهش طلاق استان پیشگیری و ارائه مداخله در طلاق و سطح سوم بازتوانی افرادی که طلاق در زندگی رخ می دهد مد نظر است، بیان کرد: هدف اجرای برنامه برای کنترل و کاهش طلاق است.

مشاوره طلاق مشاوره خانواده مشاوره ازدواج سن طلاق دلایل طلاق اخبار طلاق

رئیس سازمان بهزیستی استان همدان با بیان اینکه یکی از آسیب های شاخص استان همدان طلاق است و استان همدان در نسبت ازدواج به طلاق رتبه ۱۷ کشور را دارد، عنوان کرد: پنج سال اخیر طلاق در استان همدان ۱۶ و نیم درصد رشد و ازدواج ۱۶ و نیم درصد کاهش داشته است.

سوری با بیان اینکه بیشترین طلاق در سنین ۲۵ تا ۲۹ در مردان وسنین ۲۰ تا ۲۴ سال در زنان بوده است، عنوان کرد: وضعیت طلاق در استان همدان از سال ۸۹ تا سال گذشته مورد بررسی قرار گرفته است.

وی با بیان اینکه ثبت ازدواج در استان همدان در پنج سال گذشته ۱۶ و نیم درصد کاهش داشته است، عنوان کرد:سال ۸۹در استان همدان بیش از ۲۳ هزار واقعه ازدواج به ثبت و این آمار در سال گذشته به بیش از ۱۹ هزار رسیده است.

رئیس سازمان بهزیستی استان همدان با بیان اینکه میزان طلاق در استان همدان در سال ۸۹ سه هزار و ۳۱۸ مورد بوده که در سال گذشته به سه هزار و ۸۷۲ مورد رسیده است، ابراز داشت: رشد طلاق در استان همدان مثبت ۱۶ و شش دهم درصد ثبت شده است.

سوری با بیان اینکه در سال گذشته از هر هفت ازدواج یک مورد به طلاق منجر می شد اما اکنون از هر پنج ازدواج یک مورد به طلاق منجر می شود، بیان کرد: بیشترین میزان طلاق مربوط به زوجینی است که سن برابر دارند.

وی با بیان اینکه طلاق در افراد زیر ۱۶ سال ازدواج شهرستان های فامنین و قهاوند زیاد است، افزود: یکی از عوامل طلاق عدم رشد فکری است.

رئیس سازمان بهزیستی استان همدان با بیان اینکه به طور میانگین میزان دوام زندگی شش و چهار دهم درصد سال است، ادامه داد: سال گذشته در استان همدان در هر شبانه روز ۱۱ طلاق به ثبت رسید.

اکبر سوری با بیان اینکه اعتیاد، عدم تسلط به تکنیک های حل مسئله، دخالت اطرافیان، عدم حمایت روانی، عدم بلوغ فکری، پایین بودن آستانه تحمل و طلاق عاطفی بیشترین عوامل طلاق هستند، ادامه داد: سه هزار و ۱۳۵ مورد طلاق در استان همدان در سال گذشته به ثبت رسیده که از این میزان اعتیار ۵۲۶ مورد، دخالت اطرافیان ۳۵۶ مورد و عدم بلوغ فکری ۱۲۵ مورد را به خود اختصاص داده است.

مشاوره طلاق مشاوره خانواده مشاوره ازدواج سن طلاق دلایل طلاق اخبار طلاق

وی با بیان اینکه طلاق در سال گذشته در همدان متوقف شده است، عنوان کرد: خیانت های زناشویی در شهر های کوچک اتفاق می افتد و یکی از عوامل طلاق است.

رئیس سازمان بهزیستی استان همدان با بیان اینکه آموزش های مهارت زندگی باید قبل از ازدواج انجام شود، بیان کرد: درمانگر جنسی در استان همدان کم است یا اصلا وجود ندارد که پیشنهاد می شود کلینیکی خاصی در این رابطه ایجاد شود.

سوری با بیان اینکه زنان مطلقه را به سختی می توان وارد بازار کار کرد، ابراز داشت: احتمال خودکشی در زنان مطلقه زیاد است و باید فکری به حال زنان و کودکان بعد از طلاق کرد.

منبع: ایسنا
اخبار طلاق دلایل طلاق سن طلاق مشاوره ازدواج مشاوره خانواده مشاوره طلاق


ادامه مطلب ...