به نقل از ایسنا اشتهای سیریناپذیر، تعریق بیش از حد و بالا رفتن فشارخون و ضربان قلب، تنها بخشی از علائم جسمی ظاهری استرس در زندگی روزمره هستند.
پل بروکلین یکی از جاذبههای گردشگری شهر نیویورک و حتی آمریکا است که بسیار به زیبایی شهر کمک کرده است. این پل عجایب هشتم دنیا است. با کجارو همراه باشید تا از این پل بیشتر بدانید.
پل بروکلین (به انگلیسی: Brooklyn Bridge) یک پل معلق در نیویورک آمریکا است که بروکلین و منهتن را به هم متصل میکند. کار ساخت این پل که از قدیمیترین پلهای معلق آمریکا است در ۳ ژانویه ۱۸۷۰ آغاز و در ۲۴ می ۱۸۸۳ به اتمام رسید.
این پل که بر روی رودخانه شرق ساخته شده است، با دهانهی اصلی به طول ۳۴۸۶ متر و طول کلی ۱۸۲۵ متر و عرض ۲۶ متر، از زمان ساخت تا سال ۱۹۰۳ طولانیترین پل معلق جهان بود. نیویورک یکی از زیباترین خط افقهای جهان را دارد که دورنمای این پل در منظره شهر، خط افق نیویورک را دو چندان زیباتر میکند.
این پل نه تنها در ظاهر باشکوه و مقاوم است بلکه در واقعیت هم همینطور است. دو برج هر کدام به ارتفاع ۸۴ متر در وسط پل ساخته شده است که بسیاری از کابلها به آنها متصل شدهاند. یک شبکه کابلهای مقاوم هر کدام به ضخامت ۱۱ اینچ این پل را در برابر سقوط محافظ میکند.
در سال ۱۸۸۳، پس از ۱۴ سال عملیات اجرایی ساختمانی و کشته شدن ۲۷ نفر از فعالان پروژه، پل بروکلین بر فراز رودخانه شرقی در حالی افتتاح شد که دو شهر پرجمعیت نیویورک و بروکلین برای اولین بار در تاریخ با یکدیگر مرتبط شدند. هزاران نفر از شهروندان بروکلین و جزیره منهتن برای دیدن مراسم افتتاحیه در محل حضور یافتند. ریاست مراسم را رئیسجمهور وقت آمریکا چستر. ای. آرتور و فرماندار نیویورک گرودر کلیولند بر عهده داشتند. پل بروکلین که توسط جان. ای. روبلینگ طراحیشده بود بزرگترین پل معلق جهان در زمان خود بود.
جان روبلینگ (John Roebling) در سال ۱۸۰۶ در آلمان به دنیا آمد و از پیشگامان طراحی پلهای معلق فلزی بود. وی در دانشگاه برلین به تحصیل در رشته مهندسی صنایع پرداخت و زمانی که ۲۵ سال بیشتر نداشت به پنسیلوانیای غربی مهاجرت کرد. به رغم تلاش بسیار برای ادامه زندگی در شغل کشاورزی، ناکام ماند. کمی بعد به هایرسبورگ رفت و سرانجام به عنوان مهندس ساختمان مشغول به کار شد و با ارتقا و ترویج استفاده از کابلهای سیمی در صنعت ساختمان توانست کارخانه تولید کابلهای سیمی را تاسیس کند.
در عین حال، توانست شهرت بسزایی درزمینهی طراحی پلهای معلق به دست آورد، گو اینکه در آن روزها به رغم استفاده بسیار از فناوری پلهای معلق، ضعف طراحی اینگونه پلها در برابر باد و بارگذاری سنگین هنوز حل نشده بود. روبلینگ با نوآوریهایی که در فناوریهای معلق به وجود آورد توانست اعتباری درخور توجه به دست آورد. او با اجرای یک خرپای تقویت شده در دو طرف سواره روی پل توانست استحکام و ثبات قابل توجهی به سازههای معلق ببخشد. با الهام از این مدل طراحی او توانست پلهای معلقی در تنگه نیاگارا و بر فراز رودخانه اوهایو در منطقه سین سیناتی برپا کند.
بر پایه عملکرد چشمگیر روبلینگ، مقامات ایالت نیویورک طرح روبلینگ را مبنی بر اجرای پل معلقی به طول ۴۹۰ متر پذیرفتند و به عنوان سرمهندس پروژه منصوب شد. این اولین پل فلزی معلق در جهان بود که تصمیم به ساخت آن داشتند.
پسرش واشنگتن، مهندسی بیتجربه وتازه کار بود، اما پدر او را با خود همراه کرد و قانعش کرد که این طرح قابل اجرا است. او پدر را میشناخت، میدانست وقتی پدر تصمیم به کاری گرفت تا آن را عملی نکند از پا نمینشیند. برای همین به یاری پدر آمد، هر دو در پیاده کردن چنین پروژهای و برطرف کردن موانع آن دست به کار شدند.
قانع کردن بانکداران برای گرفتن وام جهت عملی کردن چنین پروژهای که از طرف همه غیرممکن اعلام شده بود کار سادهای نبود. ولی بالاخره آنها را قانع کردند. بودجه تامین شد، پدر و پسر با دقت تمام به استخدام نیروی انسانی پرداختند و اولین کلنگ ساخت پل در پاییز سال ۱۸۶۹ به زمین زده شد.
چند ماهی از شروع کار نگذشته بود که تراژدی تلخی رخ داد. پایان یک روز سخت و پرکار در راه بازگشت به خانه، ماشین جان با یک کامیون تصادف کرد؛ جان در دم جان سپرد اما واشنگتن زنده ماند. گرچه حال واشنگتن هم دیدنی نبود. در بیمارستان پزشکان با کمال تاسف اعلام کردند که او به کلی فلج شده و قدرت هیچ حرکتی را تا پایان عمر نخواهد داشت. حتی نعمت حرف زدن از او گرفته شده بود و میبایست بقیه عمرش را در تختخواب بیحرکت میماند. امیدی به ادامه کار ساخت پل نبود. واشنگتن و پدر تنها کسانی بودند که میدانستند چطور این کار را بکنند. اما پدر مرده بود و پسر در گوشه بیمارستان محکوم به خاموشی ابدی بود، کابوس وحشتناکی بود. این اولین کشته از مجموع ۲۷ نفری بود که در طول عملیات احداث پل بروکلین جان خود را از دست دادند.
اما فکر واشنگتن مثل گذشته خوب کار میکرد و جوان مفلوج امیدش را از دست نداده بود. او بیحرکت به دنبال راه حلی بود. اما چطور یک تکه گوشت بیحرکت میتوانست ساخت پل را تمام کند، تنها یک انگشت دست راست برای او مانده بود. اما او در تقلا بود و در درونش تلاش میکرد.
روزی فکر بکری به سرش زد؛ فکری که معجزه آفرید. او و همسرش (امیلی وارن روبلینگ) هر دو با علایم تلگرافی مورس آشنا بودند. ساعتها طول کشید که با زدن تنها انگشتش به بازوی همسرش که کنار تخت او نشسته بود فهماند که میتواند با او حرف بزند. نگاه نافذ و پر از معنای واشنگتن به صورت امیلی مانده بود. با تلاش بسیار به همسرش فهماند که میخواهد کار سرپرستی ساخت پل را بر عهده بگیرد.
روبلینگ که در خانه بستریشده بود از طریق همسرش امیلی رهبری پروژه را ادامه داد. در سال ۱۸۷۷ روبلینگ به همراه همسرش به خانه جدیدی که چشماندازی از پل را داشت نقل مکان کردند. بهتدریج بیماری روبلینگ بهبود یافت اما وی بهصورت موضعی برای باقی عمر معلول شد.
او ۱۳ سال با زدن انگشت خود به بازوی همسرش با علایم مورس، مهندسین و کارگران پل را هدایت کرد و آن را به پایان رساند و رویای پدر را عملی کرد؛ امروز پل بروکلین تنها سمبل نیویورک نیست بلکه سمبلی از استقامت و امید هم هست.
دو پی از جنس گرانیت در کانالهای آببند ساخته شد و در ساحل بروکلین تا عمق ۱۳ متری و در ساحل نیویورک تا عمق ۲۴ متری در دریا فرورفتند. مهندسان با دو پمپ هوای قوی و فرستادن هوای فشرده به کانالهای زیرآبی و درنتیجه تخلیه آب داخل کانال توانستند به عملیات اجرایی زیر آب ادامه دهند. تا آن زمان اطلاعات بسیار کمی درباره عوارض ناشی از کار کردن تحت چنان شرایطی در دست بود و در نتیجه صدها کارگر در اثر عوارض فعالیت در محیطهای تحت فشار بیمار شدند.
این بیماری در اثر ایجاد حبابهای نیتروژن در جریان خون به وجود میآید که ناشی از انتقال سریع شخص از محیط تحتفشار به محیط با فشار طبیعی است. تعداد معدودی از کارگران بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادند و شخص واشینگتن روبلینگ در سال ۱۸۷۲ براثر همین بیماری بستری شد. تعداد دیگری از کارگران هم براثر حوادث معمول کارگاههای ساختمانی از قبیل سقوط از ارتفاع و همچنین آتشسوزی جان سپردند.
امیلی ادعا میکرد که این پل بدون این کابلها هم فرو نمیریزد و صرفا خم میشود. بعد از افتتاح این پل هنوز خیلی از نیویورکیها امن بودن این پل را باور نداشتند و برای اثبات سخنان (امیلی وارن روبلینگ) تعداد ۲۱ فیل به صورت همزمان از روی پل عبور کردند. پل بروکلین به عنوان یکی از بزرگترین پلهای مهندسی در قرن ۱۹ هنوز باقی مانده و یکی از محبوبترین پلهای جهان در شهر نیویورک است.
برای رسیدن به پل زیبای بروکلین به ویژه برای گردشگران بهترین راه استفاده از خطوط مترو است. خطوطی که مستقیما به این پل میرسند خطوط۴، ۵ و ۶ است و اگر در خطوط J یا Z بودید نگران نباشید. از آنها هم میشود خط خود را تغییر دهید و در نهایت با تغییر خط متروی خود به راحتی به این پل زیبا برسید.
شما میتوانید با دوچرخه خود وارد پل شوید، کافی است مسیر پیاده و دوچرخه را دنبال کنید.
پل بروکلین با طول بیسابقه و دو برج باشکوهش عنوان هشتمین عجایب دنیا را از آن خود کرد. ارتباطی که این پل بین دو مرکز پرجمعیت بروکلین و منهتن ایجاد کرد، برای همیشه بر روند شهر نیویورک تأثیر بسزایی گذاشت. در سال ۱۸۹۸ شهر بروکلین رسما به شهر نیویورک و در سال ۱۸۹۸ با الحاق بروکلین به نیویورک شهرهای کوچک و جزایر اطرافش وسعت بیشتری پیدا کرد.
این پل در دو طبقه طراحی شده است، طبقه زیرین برای تردد اتوموبیل و طبقه فوقانی برای تردد پیادهها و همچنین دوچرخه سوارها است.
بسیاری از گردشگران دنیا آرزو دارند یک عکس با این پل زیبا داشته باشند. یک گردشگر نوشته است:
در ۲۱ ژانویه ۲۰۰۸ بادهای سرد قطب شمال دمای منتهتن را به منهای ۶ درجه سانتیگراد پایین آورده بودند اما با وجود این، ما تصمیم گرفتیم به پل بروکلین برویم تا در آنجا عکس بگیریم زیرا همیشه دوست داشتیم با این پل به یاد ماندنی عکس بگیریم.
دانش > نجوم - به دلایل ناشناخته بعضی از پرجرمترین ستارههایی که تا به حال کشف شدهاند در زایشگاه ستارهای NGC 6357 تشکیل میشوند. این زایشگاه ستارهای عجیب حاوی تعداد زیادی رشتهی گاز و غبار است که حفرههای عظیم خوشههای ستارهای پرجرم را در بر گرفتهاند.
این الگوهای پیچیده بر اثر برهمکنش بین بادهای میانستارهای، فشارهای تابشی، میدانهای مغناطیسی و گرانش بوجود آمدهاند. عکس روز ناسا از دادههای تلسکوپ نور مرئی UKIRT در هاوایی (رنگ آبی)، دادههای تلسکوپ فضایی فروسرخ اسپیتزر (نارنجی) و دادههای تلسکوپ پرتوی ایکس چاندرا (صورتی) به دست آمده است. NGC 6357 حدود ۱۰۰ سال نوری قطر دارد و در فاصلهی ۵۵۰۰ سال نوری از ما و صورت فلکی عقرب قرار گرفته است. طی ۱۰ میلیون سال آینده پرجرمترین ستارههایی که در آن میبینیم منفجر خواهند شد.
برای دیدن عکس در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.
۵۴۵۴
در حالی که بسیاری از دیدنی های تاریخی جهان سالانه میلیونها گردشگر را به خود جذب میکنند، مکانهای باستانی زیر معمولاً از چشم جهانگردان دور میمانند.
به گزارش فرارو به نقل از بیبیسی انگلیسی، وقتی که صحبت از عجایب باستانی جهان میشود، به غیر از پِترا، انگکور وات و کلوزیوم، بناهای دیگری هم هست، ولی کمتر راجع آنها صحبت میشود. در زیر با این بناهای کمتر شناخته شده آشنا میشوید:
زیر شهر کوچک درینکویو، در 750 کیلومتری جنوب استانبول، بزرگترین سیستم غارهایی که توسط بشر ساخته شدهاند، واقع شده است.
این بنای عجیب باستانی آناتولی، همۀ ویژگیهای یک شهر توسعهیافته نظیر مدارس، اسطبلها، و کلیساها را دارد، اما به جای آنکه روی زمین باشد، 60 تا 85 متر زیر زمین قرار دارد و از صخرۀ آتشفشانی نرم تراشیده شده است.
این مکان بین قرنهای هفتم و هشتم پیش از میلاد ساخته شده بود تا به هنگام حملات دشمنان بتوان در آن پناه گرفت. اگرچه ابتدا هدف از ساخت آن، ایجاد پناهگاهی موقت بوده، اما امکانات آن حیرت انگیز است: این بنا دارای 600 در روی زمین بوده که فرد از طریق آنها امکان ورود به شهر را مییافته و همچنین 15000 مجرا تهویه، هوای تازۀ شهر زیرزمینی را تامین میکردهاند. همچنین شبکۀ پیچیدهای از راهروها و تونلها در این شهر تعبیه شده است.
این شهر زیرزمینی به اندازۀ کافی بزرگ بوده که بتواند پذیرای 20000 نفر به همراه ذخایر غذایی و دامهایشان باشد.
نان مادول حوالی سال 1200 بنا شده، و شهر شناور اسرارآمیزی است که از جزیرههای کوچک از جنس سنگ بازالت که به دست بشر ساختهشدهاند تشکیل شده و این جزایر به وسیله شبکهای از کانالها به هم پیوستهاند. این مکان در پوهنپی، بیش از 3600 کیلومتر در شرق فیلپین و در میان اقیانوس آرام واقع شده است و به همین دلیل خیلی شناخته شده نیست.
ظاهراً نان مادول مجتمعی برای سکونت اشراف جزیره بوده و هر یک از جزیرههای کوچک کاربرد خاصی نظیر ساخت کانو، پخت و پز، نگهداری از بیماران را داشته و احتمالاً برای مسقف کردنش از کاهگلی که با استفاده از درخت نخل درست میشده، استفاده میشده است.
بعلبک در درۀ بقاع در شرق لبنان واقع شده است. جایی که از 9000 سال پیش مورد سکونت قرار گرفته و نظر مردمان عهد باستان نظیر فنیقیها، یونانیها و رومیها را به خود جلب کرده بود. این مکان عمدتاً به عنوان مکانی مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته و معابدی برای پرستش خدایانی نظیر باکوس، ونوس و ژوپیتر در آن بنا شد.
معبد باکوس به تنهایی از پانتئون یونان بزرگتر است. با وجود اینکه از 54 ستون معبد ژوپیتر، تنها 5 ستون پابرجاست، اما ارتفاع 22 متری و قطر دو متریشان هر بینندهای را به حیرت وامیدارد.
معبد باکوس
گنبد عظیم و گرد نیوگرانج در دشتهای کانتی میثِ ایرلند، همچون یک سفینه با سقفی از چمن است. این بنا بیش از 5000 سال پیش از دوران نوسنگی ساخته شده است.
این بنا تپهای با پوشش چمن است، که از لایههای یکی در میان از سنگ و خاک تشکیل شده است. این بنا 76 متر قطر و 12 متر ارتفاع دارد و زمینی به مساحت 4500 متر را پوشانده است. درداخل آن یک راهرو وجود دارد که 19 متر طول داشت و در نهایت به سه اتاق کوچک که حدس زده میشود قبرهای باستانی بوده باشند، ختم میشود.
رازی که این بنا در خود دارد این است که در واقع دستگاهی است که به طرز بسیار دقیقی زمان را نشان میدهد. این بنا با خورشید در حال طلوع در یک راستاست و اتاقهای آن در هنگام انقلاب زمستانی (1 دی) سرشار از نور میشوند.
غارهای الورای هند واقع در 30 کیلومتر شمال غرب شهر اورنگ آباد، یکی از نمادهای معماری صخره تراشی هند محسوب میشود. 34 غاری که در این مکان وجود دارند از سنگ سطح تپههای چاراناندری مابین قرون ششم تا نهم تراشیده شدهاند.
معبد باستانی در الورا که از یک تکه صخره تراشیده شده است
ارزش این غارها بیشتر به خاطر نقاشیها و مجسمههای باستانی آنهاست که شاهکارهای هنر بودایی محسوب میشوند. برخی آثار موجود در اینجا را بهترین نمونههای به جا مانده از هنر هندی، به خصوص در زمینه نقاشی، میدانند. این جا همچنین محل معبد کالیاسا هم هست که به تمامی از یک صخره تراشیده شده و اندازه و نبوغی که در معماری آن به کار رفته، هر کسی را متحیر میکند.
در حدود 100 کیلومتری شمال شرق اینجا غارهای آجانتا واقع شدهاند. برخی این غارها را یکی از بزرگترین عجایب جهان باستان میدانند. این غارهای مستحکم، مابین قرون دوم تا هفتم در صخرهها تراشیده شدهاند تا محلی برای معابد، نمازخانه، و خوابگاه بوداییان باشند.
در طول سالیان و در اثر بیتوجهی، اغلب نقاشیهای دیواری غار از بین رفتهاند، ولی شکوه سابق آن را هنوز از روی نقاشیهای به جا مانده میتوان تصور کرد.
یکی اماکن مقدس بوداییان در غارهای آجانتا
گردشگری در قطب، یکی از تجربه های فراموش نشدنی هر انسانی می تواند باشد. تجربه ی زندگی در یخ و مانند اسکیموها، مشاهده شفق قطبی و مشاهده و عکاسی از حیات وحش قطب گوشه ای از جاذبه های گردشگری قطب می باشد.
برای ما که در کشوری نسبتاً خشک و گرم زندگی میکنیم گردشگری قطبی واژهایی دور و دستنیافتنی است.
این در حالی است که از تاریخ شروع مسافرتهای ماجراجویانه گردشگران به قطب، نزدیک به دو قرن میگذرد. در سال 1807 راهنمایان گردشگری به تبلیغ قطب شمال و جاذبههای هیجانانگیز آن همچون کوهنوردی، یخ نوردی، شکار و ماهیگیری روی آوردند. توماس کوک یکی از اولین کارآفرینان صنعت توریسم بود که افراد را به قطب شمال دعوت کرد. پنجاه سال پیش یک کشتی حاوی 50 تا 120 مسافر برای مشاهده تنوع زیستی عازم قطب جنوب شد و از سال 2000 تعداد گردشگران قطب جنوب سالانه بین 800 تا 3700 نفر بوده است.
"توماس کوک ازجمله اولین کارآفرینان گردشگری بود که به راهاندازی تورهای گروهی اقدام کرد "
امروزه صنعت گردشگری قطبی بیش از هرزمانی روبهپیشرفت است.تصاویر هیجانانگیز و فیلمهای مستند افراد را بیشازپیش به مسافرت به مناطق قطبی ترغیب میکند. ازآنجاکه این نوع بازدیدها در مناطق بکر و دستنخورده رخ میدهد مدیریت آن دشوار است. کارشناسان و متخصصین محیطزیست اکید توصیه میکنند در هر بار اعزام گردشگران به مناطق قطبی ظرفیت کشتیها حداکثر 500 نفر باشد.همچنین استفاده از هلیکوپتر به دلیل اختلال در تخمگذاری پرندگان بایستی محدود شود.جنگلهای توندرا نیز تحمل کمی در برابر لگدمال شدن دارند لذا تعداد شکارچیان و توریستهایی که از این جنگلها عبور میکنند باید کنترل شود. در ادامه تعدادی از پرطرفدارترین جاذبههای گردشگری قطبی را مرور میکنیم:
بیشک یکی از زیباترین و بینظیرترین پدیدههای طبیعی در جهان "شفق قطبی" است. هرساله عکاسان و گردشگران مشتاق برای ثبت و مشاهده این پدیده به مناطق قطبی سفر میکنند. در این پدیده که توسط اثر متقابل ذرههای باردار خورشیدی بر اتمهای موجود در اتمسفر رخ میدهد ، نوارهای نورانی متمایل به رنگ قرمز و سبز در آسمان شب ظهور میکنند. بیشترین امکان وقوع شفق قطبی نزدیک به قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب کره زمین است و وجهتسمیه آن نیز به همین علت است.
"شفق قطبی در جنگلهای توندرا"
"مشاهده شفق قطبی توسط کاروان گردشگران"
هتلهای یخی اغلب موقتی هستند و با برف و بلوکهای یخی ایجاد میشوند. اگر شرایط نگهداری و بازسازی آنها مناسب باشد امکان تداوم حیات آنها در مدتزمان بیشتری وجود خواهد داشت اما معمولاً بهصورت سالیانه ساخته و احیا میشوند.
مشتری پر و پا قرص این دسته از هتلها گردشگران ماجراجویی هستند که برای تجربهی شرایط استثنایی بیرون از منازل گرم خود آمادهاند. گرچه امروزه حتی در کشورهای گرمسیر شاهد موزهها، رستورانها و کافیشاپهای یخی بهصورت مصنوعی هستیم، اما کشورهای سردسیر و محدودی همچون سوئیس، سوئد، کانادا، نروژ و فنلاند توانایی ساخت و اداره کردن این دسته از هتلها بهصورت گسترده را دارند. چرا که مهمترین نکته نزدیک بودن منطقه ساخت هتل به قطب است که شرایط سردسیر مناسب برای احداث را فراهم آورده و به گردشگران تجربه ایی واقعیتر اعطا میکند. دمای داخلی این هتلها اغلب بین منفی پنج تا منفی سه درجه سانتیگراد و تمام ابزار و وسایل استفادهشده در آن از بشقابهای غذا گرفته تا تختهای خواب یخی و برفی هستند. هزینهی هر شب اقامت در اینگونه هتلها متغیر و بین 300 تا 3000 دلار است.
"هتل یخی با اتاقهای پراکنده"
"اتاقی با تختهای یخی و مجسمههای برفی"
گروهی از گردشگران به تجربه کردن سبک زندگی و آدابورسوم مردم محلی علاقهمند هستند.گردشگران قطبی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. با انجام هماهنگیهای لازم توسط نهادهای توریستی و همکاری ساکنین محلی اکنون این سبک توریسم در دهکدههای قطبی اجرا میشود. توریستها همانند جزئی از خانوادهی اسکیموها در ایگلوها (خانههای اسکیمویی) اقامت میکنند، لباس میپوشند، شکار میکنند، غذا میخورند و سورتمهسواری میکنند!
"زندگی محلی ساکنین قطب"
"صنایعدستی اسکیموها منحصربهفرد است"
خرسهای قطبی ، گوزنهای شمالی ، روباهها و جغدهای سفید در کنار پنگوئنها، فکها و نهنگها گوشهای از مجموعهی بینظیر حیاتوحش مناطق قطبی را تشکیل میدهند. جانورانی که مشاهده طبیعی آنها در سایر نقاط کرهی زمین اغلب امکانپذیر نیست.گرچه دیدن همهی این حیوانات در یک تور گردشگری گروهی اغلب امکانپذیر نیست و نیاز بهصرف وقت و هزینههای گزاف دارد ، درهرصورت امروزه در کانادا تورهای ماجراجویی برای مشاهده حیاتوحش قطبی ثبتنام میکنند.هزینه یک تور هفتروزه بین 5 تا 10 هزار دلاراست.گردشگران اغلب توسط ماشینهای مخصوص، بالگرد یا کشتی به منطقه اعزام میشوند.
"عبور والهای سفید از کنار کشتی گردشگران"
"نزدیک شدن خرس قطبی به یک ماشین توریستی "
"مشاهدهی رو درروی پنگوئنها"
" مقر اصلی شبکه بینالمللی ماجراجویی در ایالاتمتحده آمریکا است"
نمیتوانیم منکر این نکته شویم که هرگاه انسان وارد حریم بکر طبیعت شود خواهناخواه دست به تخریب و یا حداقل تغییر محیط میزند.واژهی "توریسم پایدار " به سبکی از گردشگری اشاره میکند که در آن آسیبهای محیطی به حداقل رسیده و گردشگری منجر به ارتقا وضعیت کنونی منطقه و یا ساکنین محلی شود. درنهایت با گرم شدن کره زمین در آینده شرایط زندگی در قطب شمال قابلتحملتر شده، تعداد کشتیهای تفریحی زیادتر خواهند شد ، سفر به قطب ارزانتر میشود و تعداد مناطق قابل بازدید و شبهای اقامت افزایش خواهند یافت. بر همین اساس گردشگری در مناطق قطبی منافع و معایب خاص خود را دارد. ازجمله مضرات آن میتوان به تخریب اکوسیستم در اثر ترافیک هوایی و دریایی ، از بین رفتن گونههای زیستی در صورت شکار بیرویه ، اختلال در تخمگذاری پرندگان ، آلوده شدن مناطق با زبالههای دیر دفع ، آسیب به زندگی مردم محلی در اثر ورود کنترل نشده و انبوه بازدیدکنندگان اشاره کرد. اما منافع سفر چیست؟ ورود گردشگران به مناطق قطبی ثبات و رونق اقتصادی برای محل را به همراه دارد.سبب حفظ آدابورسوم، میراث فرهنگی و صنایعدستی ساکنین قطبی شده و توجه نهادهای دولتی و خصوصی را به حفظ و نگهداری از این مناطق، جبران خسارتهای زیستمحیطی و فراهم آوردن امکانات پزشکی، آموزشی، خدماتی و... جلب میکند.
انتخاب کردن یک جاذبه گردشگری عجیب آنقدر مهیج است که هزینه ها و مشکلات احتمالی را کمرنگ کند.
به گزارش آلامتو و به نقل از الی گشت؛ غارها، یک گورستان عجیب، یک برق ماندگار در آسمان، و یک ارگ عجیب. با ما همراه باشید تا در ادامه، چند مورد از عجایب جهان را می بینیم:
برای عبور از رودخانه ها و جریان های آبی در جنگل Cherrapunji در ایالت Meghalaya واقع در قسمت شمال شرقی هند، باید به یک درخت اعتماد کنید. جالب اینکه هیچ گذرگاه دیگری پیدا نخواهید کرد؛ در عوض، ریشه های هوایی و درهم تنیده درخت لاستیک در امتداد سواحل رودخانه، یک پل جاندار و در حال رشد پدید آورده اند. این پل های زنده و ارگانیک، نتیجه کمی راهنمایی انسانی و صبر زیاد هستند. اعضاء قبله محلی خاسی (Khasi)، با قرار دادن درخت بامبو یا فوفل رشد در عرض رودخانه، رشد آنها را کنترل می کنند و سپس به انتظار می نشینند تا ریشه های درخت های لاستیک در امتداد آن به پیش روند. همزمان با رشد ریشه ها، قبیله خاسی هم ریل های دستی ساخته شده از چوب درخت انگور را به آن می افزایند و با استفاده از گل و سنگ، شکاف ها را پر می کنند و بدینترتیب گذرگاه محکمی می سازند. البته ۲۰ سال طول می کشد تا یک پل از استحکام کافی برای عبور برخوردار شود.
گورستان مری (Cimitirul Vesel)، میزبان بیش از ۶۰۰ صلیب چوبی، داستان های زندگی افراد، جزئیات کثیف و آخرین لحظات اجسادی است که در زیر آن دفن شده اند. در میان این صلیب ها، نشانی سربازان Săpânța نیز دیده می شوند که سرشان بریده شده است. این اپیگراف ها با زبان رک و اغلب خنده دار صحبت می کنند: «در زیر این صلیب سنگین، مادر زن من خفته است… لطفاً او را بیدار نکنید. اگر به خانه برگردد، کله من را می کند!» این گورستان در طی دهه ۳۰ میلادی و توسط Stan Ioan Pătraş طراحی و ایجاد شد. او تلاش کرد اشعار جالب و هوشمندانه ای در مورد اجساد سوزانده شده بسراید و پرتره های آنان را نیز روی صلیب ها رسم کند. Pătraş در سال ۱۹۷۷ از دنیا رفت و پیش تر صلیب خودش را کندهکاری کرده بود. او پیش از مرگ، خانه و کارش را به با استعداد ترین شاگردش یعنی Dumitru Pop سپرد. علیرغم لحن این صلیب ها که کمدی سیاه است، پاپ می گوید تابحال هیچ کسی در این مورد شکایتی نکرده است.
در طی توسعه برنامه فضایی شوروی، یکی از کارخانجات تجهیزات مخفی نیروی هوایی در قسمت شمال شرقی مسکو آنچنان متحول شده که امروزه به شهر ستاره معروف است. این ناحیه در قسمت مرکزی مؤسسه آموزشی فضانوردی یوری گاگارین واقع است و دانشجویان در آنجا با یادگیری امور فیزیکی، فنی و روانشناسی برای پرواز فضایی آماده می شوند. پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، پرده اختفاء کنار زده شد و این مرکز درهای خود را به سوی عموم مردم گشود.
امروز، تعدادی از شرکت ها به برگزاری تور برای بازدید از این مکان می پردازند که در طی آن، بازدیدکنندگان می توانند لباس فضایی بپوشند، سوار سانتریفیوژ شوند، یا یک پرواز با گرانش صفر را تجربه کنند که در واقع از طریق یک مسیر سهموی، به شبیه سازی شرایط بی وزنی پرداخته می شود. یک موزه سفر و گردش فضایی نیز وجود دارد که شامل مجموعه جالبی از لباس های فضایی قدیمی و کپسول هایی است و در اثر عبور مجدد از جو، سوخته شده اند.
درست مثل رمان های فانتزی، غار فینگال در Inner Hebrides واقع در اسکاتلند (۸۲ در ۲۲ متر)، یک غار بزرگ دریایی است با دیوارهایی از ستون های شش وجهی ساخته شده از مرمر سیاه. افسانه های باستانی حکایت از آن دارند که این غار، زمانی بخشی از یک پل دریایی بود که توسط غول ها و برای نبرد با یکدیگر ساخته شده بود. اما علم و دانش به ما می گوید این غار توسط مواد آتشفشانی شکل گرفته و آنچنان به آهستگی خنک شده اند که به شکل ستون های شش وجهی بلند در آمده اند؛ همچون گل که زیر نور شدید آفتاب ترک بر می دارد. در سال ۱۷۷۲، ژوزف بانکس (یک طبیعت شناس بود)، این غار را دوباره کشف کرد و الهام بخش مردم، هنرمندان، نویسندگان و موسیقیدانان شد. فلیکس مندلسون (Felix Mendelssohn) نیز در سال ۱۸۳۰ در مورد این غار یک قطعه موسیقی نوشت و در همان سال هم JMW Turner که یک نقاش بود، این غار را روی کرباس ترسیم کرد. بنابراین، برای این مکان، عصری رمانتیک شروع شد که هنوز هم ادامه دارد.
در پایین قسمت کوهستانی دامانهور، یک بنای اکوسوسیالیسم دیده می شود که دارای پنج سطح از معابد زیر زمینی است و در عصر جدید خود نمایی می کنند. دامانهور که در فاصله ۵۰ کیلومتری از شمال تورین واقع است، در پرتو پنگانیسم مدرن و اعتقادات عصر جدید و با تأکید بر بیان مبتکرانه، آرام سازی روحی، و شفای معنوی بنا شده است. از سال ۱۹۷۸ تا سال ۱۹۹۲، شهروندان آن برای تخلیه ۸۵۰۰ متر مکعب از زمین، شبانه روز کار می کردند. هر سالن و راهرو با اشکال مختلفی از دیوارها، پنجره هایی با شیشه های نقشینه، آیینه و نیز موزاییک تزئین شده بود. این اثر هنری که از حال و هوای دهه ۷۰ میلادی برخوردار است، خیلی چیزها را در خود دارد؛ از تاریخچه کائنات گرفته تا جنگلی از حیوانات به خطر افتاده، تا ایستگاه فضایی بین المللی. با توجه به قانون این منطقه مبنی بر اینکه هریک از اعضای آن باید بنا به سلیقه خودش، مجسمه ای بتراشد، محیط اطراف یکی از اتاق های دایره ای در آنجا، مملو از مجسمه است.
ماهی مرکب، گونه ای از سرپایان است که در اعماق تاریک آب ژاپن، با رنگ آبی می درخشد. اما هر سال از ماه مارس تا مه، میلیون ها عدد از آنها روی سطح آب پدیدار می شوند. این وقت از سال، زمان مناسبی برای ماهیگیری است. تورهای ماهیگیری پیش از طلوع آفتاب به آب می افتند و توده هایی از این ماهی ها که در خود می پیچند و می درخشند، به تور می افتند. سواحل نیز مملو هستند از درخشش آبی رنگ ماهی های مرکب بالغ که عمرشان یک سال است و آماده تخم گذاری و سپس مرگ می شوند. دولت ژاپن به این نمایش سالیانه بهعنوان یک «اثر ملی خاص» نگاه می کند. علاوه بر اینکه ماهی های مرکب نمای بصری جادویی و اسرارآمیزی به نمایش می گذارند، طعم خوبی هم دارند. پس از غنودن در آفتاب ساحل، با یک سوشی و ماهی مرکب سرخ شده یا تمپورا، از روز خود لذت ببرید.
دفن معلم در یک روان نویس، یک خواننده داخل یک میکروفن، و یک کارگر درون یک چکش! این «تابوت های جالب و فانتزی» با شکل و شمایل حرفه، احساسات یا آرزوهای شخص متوفی، توسط استادان نجار در کارگاه نجاری Kane Kwei ایجاد شده اند. این استودیو در دهه ۵۰ میلادی و توسط Seth Kane Kwei، یکی از اعضای گروه اخلاقی Ga در غنا تأسیس شد. این گروه معتقد است هنگامی که کسی می میرد، به یک جهان و زندگی دیگر می رود و بر نیاکان خود نفوذ و تأثیر خواهد داشت. بنابراین، اعضای خانواده اطمینان حاصل می کنند که فرد متوفی از افتخارات خود برخوردار است و در مراسم تدفین وی که صدها نفر حضور به هم می رساندند، به وصیتنامه او عمل کنند.
بامداد – روسیه دارای دیدنی های بسیار زیاد و متعددی است. از طبیعت گرفته تا اماکن تاریخی و شهری و بسیاری موارد دیگر. در این مطلب می خواهیم شما را با دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن عجایب هفتگانه روسیه را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید ، این کشور پهناور آشنا کنیم. با نظاره همراه باشید.
دریاچه بایکال دریاچه ای در جنوب سیبری در کشور روسیه، میان استان ایرکوتسک و بوریاتیا است که از دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن عجایب هفتگانه روسیه را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید محسوب می شود. این دریاچه در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. بایکال قدیمی ترین و عمیق ترین دریاچه ی آب شیرین جهان است که در روسیه قرار دارد. از آنجایی که این دریاچه خیلی قدیمی و دور افتاده است، دارای جانورانی است که فقط در این دریاچه یافت میشود این جانوران شامل تعداد زیادی از بی مهرگان، چندین گونه از ماهیها و فک آب شیرین دریاچه بایکال میباشند. فک آب شیرین بایکال تنها فک آب شیرین جهان است و دائما در آب شیرین زندگی میکند؛ دانشمندان بر این عقیده هستند که خوکهای آبی این دریاچه در زمان های قدیم از اقیانوس شمالی (شمالگان) آمده و بعد از سفر به سمت بالای رودخانه، به این دریاچه رسیده اند. دریاچه بایکال بزرگترین منبع آب شیرین جهان به شمار میآید. تقریبا ۲۰ درصد تمام آب شیرین روی کره زمین در این دریاچه قرار دارد. این دریاچه ۳۱۵۰۰ کیلومتر مربع پهناوری دارد.
دره آب فشانها یکی دیگر از دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن عجایب هفتگانه روسیه را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید است که دارای آب فشانهای متعدد در شبه جزیره کامچاتکا در خاور دور روسیه است. این دره تنها دشت آب فشانی در اوراسیا (در کنار دشت آبفشانی موتنوفسکی) و دومین آب فشانستان بزرگ در جهان است. حوزه ی آبخیز این دره ۶ کیلومتر درازا دارد و در حدود ۹۰ آب فشان و شمار زیادی چشمه آب گرم در این دره موجود است. دسترسی به این دره دشوار است و راه اصلی رسیدن به آن با بالگرد است. آبفشانهای این دره در سال ۱۹۴۱ میلادی توسط یک دانشمند محلی به نام تاتیانا اوستینووا کشف شد.
این مجسمه غولآسا در اواخر دهه ۵۰ میلادی به یادبود کشته شدگان جنگ جهانی دوم ساخته شد. نام این مجسمه به عنوان بلندترین تندیس یادبود در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسیدهاست. زن نماد روسیه بعد از مجسمه آزادی با اختلاف ۸۵ متر بلندترین بنای یادبود دنیاست.
پترگوف یکی از شهرهای منطقه ی فدرال سن پترزبورگ در شمال روسیه و ساحل جنوبی خلیج فنلاند است. جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۹۸۹ بالغ بر ۸۱٬۵۲۵ نفر بوده که در سرشماری سال ۲۰۰۲ به ۶۴٬۷۹۱ نفر کاهش یافتهاست. این مکان در اوایل قرن هفدهم به دستور پتر کبیر پادشاه روسیه در نزدیکی سنت پترزبورگ ساخته شد. این کاخ در کل روسیه پرطرفدارترین مکان برای توریستها است.
کلیسای جامع سنت باسیل یکی از برجسته ترین و قابل توجه ترین بناهای تاریخی روسیه کهن و از دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن دیدن عجایب هفتگانه روسیه را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید را از دست ندهید است. از قرن شانزدهم تا به امروز زیبایی این کلیسا تحسین کلیه جهانگردان را برانگیخته و امروزه به عنوان نمادی از فرهنگ و تاریخ روسیه به شمار می رود. این بنا در میدان سرخ – مهمترین میدان مسکو – واقع شده و نمادی است نمایانگر موقعیت جغرافیایی بی نظیر روسیه مابین اروپا و آسیا. کلیسای جامع سنت باسیل بین سال های ۱۵۵۵ تا ۱۵۶۱ ساخته شده و نام آن برگرفته از یکی از قدیسان ارتدکس و بسیار محبوب روسیه است. این کلیسا به دستور ایوان مخوف به عنوان بنایی به منظور بزرگداشت و یادبود تصرف شهر قازان ساخته شد. گنبدهای این کلیسا از نوع پیازی شکل است و با چوب ساخته شده. رنگ آمیزی و طراحی آن در میان تمام کلیساهای سراسر دنیا منحصر به فرد است. شایان ذکر است که این کلیسا بارها در طعمه آتشسوزی شدهاست اما به سرعت مورد بازسازی قرار گرفته است.
ستون های سنگی یکی از عجایب طبیعی روسیه است که در منطقه ی کومی واقع شده است. هیچکس نمیداند این ستون های سنگی دقیقا چه زمانی به وجود آمدند، تنها چیزی که دانشمندان از آن مطمئن هستند این است که تنها دست طبیعت قادر به ساختن چنین چیزی است. سن برآورد شده برای این ستون ها ۲۰۰ میلیون است و بلندترین آن ها ۴۲ متر ارتفاع دارد.
کوه البروس ، قلهای در غرب رشته کوه قفقاز در کاباردینو- بالکاریا و کاراچای- چرکسیا در شمال فلات ایران در روسیه و نزدیک به گرجستان است. نام این قله، با نام قله ی البرز هم ریشه است و هر دو شکلی از یک واژه ی ایرانی هستند. این کوه بلندترین نقطه در روسیه است و برخی از مردم معتقدند که بلندترین نقطه در اروپا است. این کوه با راتفاع ۵۶۰۰ متر هر ساله میزبان توریستهای زیادی است که برای اسکی و اسنوبرد به آنجا میروند.
منبع: مجله نظاره
نوشته نگری بر عجایب بسیار زیبا و دیدنی هفتگانه روسیه اولین بار در بامداد پدیدار شد.
اما یک هنرمند استرالیایی به نام تانیا شولتز (Tanya Schultz) توانسته با استفاده از شکلات و شیرینی، آبنبات های رنگی و پودر شربت و ... سرزمین عجایب آلیس را برای مخاطبین خود تا حدودی تداعی کند.
تانیا شولتز این شهر شکلاتی را با کمک همکارش نیکول اندریجیویک Nicole Andrijevic بنا کرده است.
در این گزارش، تصاویر زیبا و پر رنگ و لعاب این شهر شکلاتی را خواهید دید.
برخورد دریا با خشکی می تواند باعث به وجود آمدن مکان های بسیار زیبا و شگفت انگیز شود؛ خواه این روند منجر به شکل گیری صخره هایی با شیب تند، یک سطح صاف و سفید گرانیتی یا ساحلی شش گوش گردد، مناظر ایجاد شده شگفت انگیز بوده و قلب و روح ما را جلا میدهند. در این مقاله از سایت ایران ناز با عجایب طبیعی شگفت انگیز و بسیار دیدنی ساحلی در دنیا بیشتر آشنا شوید.
10- کاپو واتیکانو (Capo Vaticano)، ایتالیا
اطراف دماغه ی گرانیتی سفید رنگ کاپو واتیکانو در کالابریا (Calabria)، یک مکان بسیار پرطرفدار برای شنا محسوب می شود. این مکان با دارا بودن ساحلی از جنس ماسه های سفید و آب شفاف و گرم دریای تیرنیان (Tyrrhenian)، تبدیل به یک مقصد گردشگری بی نظیر شده اســت.
این دماغه و صخره های آن بدون شک یکی از عجایب باشکوه طبیعی به شمار می روند. به هر ترتیب، بازدید از این ساحل بسیار زیبا و شنا کردن در آبهای عالی آن را به هیچ روی از دست ندهید.
9- ماسه های مارلوس (Marloes Sands)، پمبروکشایر (Pembrokeshire)، ویلز
این مکان اعجاب انگیز که سالها در اختیار افراد محلی بوده، به تازگی مورد توجه تعداد کثیری از گردشگران و حتی هالیوود قرار گرفته؛ فیلم «سفید برفی و شکارچی» در این مکان فیلم برداری شده اســت.
سواحل بکر، مناظر بی نظیر و امکانات و خدماتی که در روستاهای مجاور قرار دارد، ماسه های مارلوس را به مکانی جذاب برای گذراندن تعطیلات تبدیل کرده اســت.
8- کیاما (Kiama)، نیو ساوت ویلز، استرالیا
شهر ساحلی کیاما به دلیل ویژگی های ساحلی متعدد خود، یکی از مقاصد محبوب گردشگری محسوب می شود. جذابیت خط ساحلی صخره ای کیاما به خاطر خلیج های کوچک، غارها و سوراخ هایی در دل صخره ها (Blowhole) اســت که آب از آن با فشار بیرون می زند. شلوغ نبودن سواحل و مناسب بودن آبهای آن برای موج سواری نیز از دیگر مزایای آن به شمار می روند. کیاما همچنین به داشتن پلیکان های استرالیایی افتخار کرده و حتی مجسمه ای برای تقدیر از این پرندگان دارد.
سوراخ صخره ای کیاما (Kiama Blowhole) پرطرفدارترین مکان در این منطقه اســت و می تواند آب را تا ارتفاع 25 متری در هوا بیفشاند. پرتگاه بامبو (Bombo Headland) یکی دیگر از شگفتی های زمین شناسی این مکان اســت که شامل ستون های شش گوشه می شود. پس از سپری کردن یک روز پر مخاطره در دل طبیعت، می توانید برای استراحت به شهر رفته و در کافه ها، رستوران ها و بارهای آن به تفریح بپردازید.
7- اتقتا (Étretat)، نورماندی، فرانسه
این بخش در سواحل شمالی فرانسه واقع شده و با صخره های زیبا و شگفت انگیز خود شناخته می شود. برای مدت های متمادی، هنرمندان زیادی چون اوژن بودن (Eugène Boudin)، گوستاو کوقبه (Gustave Courbet) و کلود مونه (Claude Monet) از این قوس های صخره ای بازدید کرده و آنها را در نقاشی های خود به تصویر کشیده اند.
امروز این منطقه ی خوش منظره و زیبا گردشگران و عکاسان زیادی را جذب می کند. شما می توانید از ایستگاه قطار (Le Havre and Fecamp) با اتوبوس به اتقتا بروید.
6- گذرگاه ساحلی جاینت (Giant’s Causeway)، شهرستان آنتریم (County Antrim)، ایرلند
گذرگاه ساحلی جاینت یکی از عجایب طبیعی بریتانیا و یک گنجینه ی ملی اســت که توسط یونسکو نیز محافظت شده اســت. این منطقه با 40000 ستون بازالتی منحصر به فرد خود که به طور طبیعی شکل گرفته اند، هر بیننده ای را محصور شگفتی های نفس گیر خود می کند. لازم به ذکر اســت که این گذرگاه 50-60 میلیون سال پیش در نتیجه ی فوران آتشفشانی شکل گرفته اســت.
در قرن هفدهم این منطقه کشف شده و از آن زمان تبدیل به یک جاذبه برای محققان و گردشگران شده اســت. مرکز گردشگری این گذرگاه، خدماتی نظیر راهنماهای صوتی، پارکینگ، کافه، مغازه و هتل را به گردشگران ارائه می دهد. این گذرگاه می تواند به عنوان بخشی از تور ایرلند شمالی مورد بازدید قرار گرفته و طبیعت زیبا و مکان های تاریخی خود را به بازدیدکنندگان عرضه کند.
5- اسکالا دی تورکی (Scala dei Turchi)، سیسیل، ایتالیا
جزایر ایتالیا را با دریای فیروزه ای و سواحل ماسه ای سفید رنگ آن می شناسند، هرچند اسکالا دی تورکی صخره ای سفید رنگ در نواحی جنوبی سیسیل اســت و از این نظر استثنا می باشد. با وجود قرار گرفتن بین دو ساحل ماسه ای، صخره ی سفید رنگ اسکالا دی تورکی با سطح صاف و نرم خود گردشگران زیادی را برای قدم زدن و تحسین مناظر شگفت انگیز اطراف جذب می کند.
به طور کلی، گردشگران تمایل زیادی به پریدن از روی این صخره های سفید به درون آبهای گرم مدیترانه ای دارند. ضمن اینکه در این مکان حوضچه های آهکی طبیعی وجود دارد که مسافران بدن خود را با آن می پوشانند تا از خواص مفید آن برای پوست بهره ببرند.
4- دروازه دردل (Durdle Door)، دورست (Dorset)، انگلستان
قوس سنگ آهکی موجود در ساحل ژوراسیک (Jurassic Coast) یکی از عجایب طبیعی اســت که خط ساحلی چشمگیری را رقم می زند. دروازه دردل در اثر فرسایش ایجاد شده و همچنان نیز در معرض آن قرار دارد.
بخش میانی دروازه دردل و خلیج لال ورث (Lulworth) معروف ترین مکان در جنوب غربی انگلستان اســت. علاوه بر تمام این جاذبه های طبیعی، ساحل این ناحیه نیز یکی از بهترین ها در انگلیس اســت.
3- صخره های موهر (Moher)، ایرلند
با رقمی بالغ بر یک میلیون بازدید کننده در سال، صخره های موهر دیدنی ترن جاذبه ی طبیعی ایرلند هستند. این دیوارهای صخره ای که ارتفاعی در حدود 214 متر دارند، به طول 8 کیلومتر در امتداد ساحل اقیانوس اطلس کشیده شده اند. در بلندترین نقطه ی این صخره ها، برج ابرایان (O’Brien’s Tower) قرار دارد که در سال 1835 ساخته شده اســت.
از این برج می توان چشم اندازی بی نظیر به مناظر نفس گیر اطراف پیدا کرد. علاوه بر این مناظر شگفت انگیز، مسیرهای پیاده روی در این منطقه نیز از دیگر جاذبه ها محسوب شده و روی هم رفته صخره های موهر به طور حتم ارزش بازدید دارند.
2- بیچی هد (Beachy Head)، ساسکس شرقی، انگلستان
این دماغه ی سفیدرنگ خیره کننده یکی از ویژگی های معروف این منطقه اســت. این صخره با ارتفاع 162 متر، بلندترین صخره در انگلستان محسوب می شود. خط ساحلی سفید رنگ این دماغه به ملوانان زیادی برای گذر از کانال انگلیسی (English Channel) کمک کرده اســت.
در مجموع، این منطقه با چشم اندازی به نایاب ترین شگفتی های طبیعی و کانال انگلیسی به همراه رستورانی با دید پانوراما حتما باید در لیست سفرهای شما قرار گیرد!
1- ناگت پوینت (Nugget Point)، اتاگو (Otago)، نیوزیلند
ناگت پوینت یک مکان شاخص در اتاگو به شمار می رود، در این منطقه یک فانوس دریایی منسوب به قرن نوزدهم نیز وجود دارد که نوک یک منطقه ی سنگی شیبدار بنا شده و به کشتی های زیادی برای حرکت در این سواحل خطرآفرین یاری رسانده اســت. ناگت ها در حقیقت همان جزایر سنگی کوچکی هستند که از دل آب بیرون زده اند.
گردشگران می توانند از این فانوس دریایی بالا رفته و مناظر شگفت انگیز اطراف را به صورت 360 درجه تماشا کنند. ضمن اینکه در پایین این پرتگاه اجتماعی از فک ها دیده می شوند. ناگت پوینت همچنین خانه ی پنگوئن ها، مرغ های ماهی خوار، پرنده ی نوک قاشقی (spoonbills)، دلفین های هکتور و سایر جاندرانی اســت که در ارتفاعات این منطقه بسیار زیبا به راحتی قابل مشاهده میباشند.
یک نانوای اوکراینی به نام « دینارا کاسکو » به پخت نان ها و شیرینی های عجیبی مبادرت کرده اســت که شبیه سازه های معماری و نمودار های مهندسی هستند.
یک نانوای اوکراینی به نام « دینارا کاسکو » به پخت نان ها و شیرینی های عجیبی مبادرت کرده اســت که شبیه سازه های معماری و نمودار های مهندسی هستند.
برای اولین بار اســت که نان هایی در این اشکال عجیب و غریب و در رنگ ها و مزه های متنوع پخته میشود. دینارا کاسکو برای نان هایی که پخته اســت از تعبیر« عجایب معماری قابل خوردن» استفاده می کند. «تابناک با تو» در این گزارش شما را به دیدن این سازه های معماری قابل خوردن دعوت می کند.