جامجمسرا: ماموران پلیس، تابستان سال 82 با تماس تلفنی پرستاران بیمارستانی در کرج متوجه شدند مردی با اسید مورد حمله قرار گرفته و سوخته است. پلیس در تحقیقاتی که انجام داد، متوجه شد چون اسید وارد دستگاه گوارش این مرد شده وضعیت خوبی ندارد. افرادی که مصدوم را به بیمارستان برده بودند به ماموران گفتند نه متوجه کسی شدند و نه خودرویی آن اطراف بود، فقط مرد جوان را دیدند که روی زمین افتاده بود و مرتب میگفت سوختم سوختم.
مجروح بعد از چندینبار عمل جراحی در نهایت توانست صحبت کند. او خودش را بهروز معرفی کرد و گفت: «روز حادثه مغازهام را تعطیل کردم و داشتم به سمت خانه میرفتم که دو نفر با موتور جلویم پیچیدند و مرا از ماشین پیاده کردند. یکی از آنها اسید را روی صورتم ریخت و رفت. من با هیچکس درگیری ندارم و اصلا هم نمیدانم چرا چنینکاری با من کردند.»
بهروز در ادامه تحقیقات مدعی شد با همسرش مشکل دارد و ممکن است او این کار را کرده باشد. وقتی ماموران سراغ همسر بهروز رفتند، او ادعا کرد اطلاعی از اینکه چهکسی به صورت همسرش اسید پاشیده، ندارد. این زن گفت: قبول دارم ما اختلافات زیادی با هم داشتیم اما من در این ماجرا نقشی ندارم.
پرونده با توجه به اینکه سرنخی از عاملان اسیدپاشی به دست نیامد همچنان در دادسرا باقی ماند تا اینکه چندسال بعد بهروز دوباره به پلیس مراجعه کرد و گفت: «در تحقیقاتی که خودم انجام دادم، متوجه شدم فردی که به صورتم اسید پاشیده مردی به نام کیوان است.»
شاکی گفت: «کیوان از طریق خواهرش با همسر من رابطه داشته و به همین دلیل هم، دست به این کار زد. متوجه شدم زمانیکه من در بیمارستان بودم او خودش هم دچار سوختگی شده و در خانه بستری است.»
برادر کیوان هم این ادعا را تایید کرد و گفت: «برادرم سال 82 به من گفت کار مهمی دارد و از من خواست او را با موتور به جایی برسانم وقتی به جایی تاریک رسیدیم گفت موتور را نگهدار، بعد خودش پیاده شد و به من گفت کمی جلوتر منتظر باش من هم قبول کردم چنددقیقهبعد برادرم آمد و به من گفت هرچهسریعتر حرکت کن من اصلا نمیدانستم چه اتفاقی افتاده، وقتی پرسیدم چه شده گفت به تو ربطی ندارد. بعد از آن با برادرم قهر بودم و از او خبر نداشتم تا اینکه خواهرم به من گفت کیوان با آب باطری سوخته است در حالیکه دروغ میگفت آن روز کیسه سیاهی دستش بود و من متوجه شدم دستانش سوخته است. باز به خواهرم چیزی نگفتم بعد از مدتی از طریق خواهرم متوجه شدم کیوان با زنی متاهل رابطه دارد و این زن دوست خواهر من است. اینطور بود که متوجه شدم فرد اسیدپاش، برادرم است.»
به گزارش جام جم سرا، در پی این گفتهها، یکبار دیگر همسر بهروز مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: «با شوهرم اختلاف داشتم او بارها من را کتک زده بود و حاضر نمیشد طلاقم بدهد در رفتوآمدی که به خانه خواهر کیوان داشتم این مرد در جریان وقایع زندگی من قرار گرفت و گفت از شوهرم انتقام میگیرد، البته من به او گفته بودم شوهرم را طوری تنبیه کند که آسیب جدی به او وارد نشود.»
به این ترتیب کیوان بازداشت شد؛ او گفت: «اتهام را قبول ندارم و کسانی که علیه من صحبت میکنند همگی دروغ میگویند.»
هرچند متهم اتهامش را رد کرد، با توجه به مدارک موجود در پرونده، رای علیه او صادر و وی به قصاص یک چشم و پرداخت دیه محکوم شد از آنجایی که رای قصاص چشم از سوی پزشکی قانونی غیرقابل اجرا تشخیص داده شد دادگاه متهم را به پرداخت دیه چشم محکوم کرد و حکم مورد تایید قرار گرفت.
پس از آن کیوان اعلام کرد توانایی پرداخت دیه را ندارد و دادخواست اعسار را ارایه داد، بار اول این درخواست رد شد اما قرار است پرونده برای بار دوم مورد بررسی قرار گیرد و قضات بهزودی رای خود را در این خصوص صادر میکنند. این درحالی است که شکایت علیه همسر بهروز همچنان در جریان است و به دلیل اینکه در پرونده قبلی کیفرخواست علیه وی صادر نشده بود او آزاد شده اما بهروز همچنان بر شکایت خود باقی مانده و خواستار مجازات همسرش شده است. (فرارو)
جام جم سرا: یکی از این پروندهها از خرداد سالجاری و با اعلام گزارشی توسط مسوولان بیمارستانی در استان اصفهان به جریان افتاد.
مسوولان بیمارستان در تماس با پلیس اعلام کردند مردی جوان به نام کیوان به طرزی مرموز فوت شده است. وقتی ماموران وارد عمل شدند ابتدا به تحقیق از همسر کیوان به نام نرگس پرداختند. این زن گفت: «من نمیدانم چه اتفاقی برای همسرم رخ داده است. در خانه بودیم که او بدحال شد و من که به شدت نگران شده بودم سریع با اورژانس تماس گرفتم اما شوهرم بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد.»
جسد متوفی بهدلیل نامشخصبودن علت فوت او به پزشکیقانونی منتقل شد و متخصصان بعد از انجام آزمایشهای مختلف اعلام کردند این مرد به علت مصرف سمی مهلک جان باخته است. به این ترتیب مشخص شد کیوان به قتل رسیده است.
نرگس تنها مظنون پرونده شناخته میشد زیرا روز حادثه فرد دیگری در خانه مقتول نبود.
کارآگاهان در جریان تحقیقات نامحسوس خود متوجه شدند نرگس با شوهرش اختلافاتی داشتهاست به همین دلیل سوءظن نسبت به وی تقویت شد و افسران جنایی وقتی مطمئن شدند این زن شوهرش را کشته است که خبر رسید او فرار کرده و به شهری دیگر رفته است.
شناسایی مخفیگاه زن جوان زمان زیادی لازم نداشت و سرانجام نرگس در خانه یکی از اقوامش به دام افتاد.
او پس از انتقال به پلیس آگاهی در حالیکه راهی برای طفرهرفتن از اتهام قتل نداشت به کشتن شوهرش اقرار کرد و گفت: «من و کیوان ششسال قبل با هم ازدواج کردیم و از همان اول اختلاف داشتیم طوری که من یک روز خوش در زندگی نداشتم و در تمام این مدت عذاب میکشیدم. مهمترین مشکلم این بود که شوهرم با زنان زیادی رابطه داشت. هر وقت به خاطر این کارهایش به او اعتراض میکردم مرا کتک میزد و آزارم میداد.»
متهم به قتل ادامه داد: «ششسال این شرایط را تحمل کردم تا اینکه تصمیم گرفتم کیوان را به قتل برسانم و از او انتقام بگیرم برای این کار نقشهای طراحی و اول سعی کردم سم تهیه کنم. بعد از پرسوجوی بسیار بالاخره مردی عطار را پیدا کردم که حاضر بود سم موردنیاز را به من بفروشد او وقتی فهمید سم را برای قتل شوهرم میخواهم برای فروختن سم شرط گذاشت و گفت باید بعد از انجام قتل با او ازدواج کنم من که چارهای نداشتم این پیشنهاد را قبول کردم.»
نرگس در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از تهیه سم یکی از داروهای شوهرم را که به شکل کپسول بود برداشتم و محتویات داخلش را با سم عوض کردم. آن شب کیوان بعد از خوردن دارو بد حال شد من دو ساعت صبر کردم و بعد از آن با اورژانس تماس گرفتم. هیچ ردی از خودم بهجا نگذاشته بودم و اصلا احتمال نمیدادم علت فوت شوهرم مشخص شود اما بعد از مدتی وقتی فهمیدم پلیس به موضوع شک کرده است تصمیم گرفتم فرار کنم به همین دلیل به خانه یکی از اقوام در شهری دیگر رفتم اما عاقبت دستگیر شدم.»
به گزارش جام جم سرا، دومین زن متهم به قتل که سمیه نام دارد در جریان درگیری با شوهرش مرتکب قتل شد. کارآگاهان جنایی استان فارس بعد از آنکه از مرگ مردی به نام هاشم مطلع شدند به محل حادثه رفتند و فهمیدند ضربه چاقو به گردن این مرد اصابت کرده و خونریزی شدید باعث مرگ وی شده است.
همسر هاشم در بازجوییها گفت: «درحالیکه شوهرم در خانه بود برای انجام کاری از منزل بیرون رفتم و وقتی برگشتم با جنازه او مواجه شدم. من نمیدانم در غیابم چه فرد یا افرادی وارد خانه شدهاند و هدف آنها از کشتن هاشم چه بود.»
کارآگاهان که اظهارات سمیه را قانعکننده نمیدانستند بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی به تحقیقات خود ادامه دادند و به این نتیجه رسیدند که فردی غریبه وارد خانه مقتول نشده و سرقتی نیز صورت نگرفته بنابراین احتمال ساختگیبودن سناریوی سمیه بسیار زیاد است.
آنها در ادامه به بررسی زندگی این زوج پرداختند و فهمیدند آنها از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند و هرازگاهی درگیر میشدند. به این ترتیب سمیه بهعنوان مظنون اصلی بازداشت شد. او ابتدا سعی کرد با تکرار ادعای اولیهاش خود را از قتل مبرا کند ولی در بازجوییهای فنی به اتهامش اعتراف کرد و گفت: «من و هاشم از مدتها قبل اختلاف داشتیم. روز حادثه نیز با هم مشاجره کردیم و شوهرم در حالیکه عصبانی شده بود چاقویی را از آشپزخانه برداشت تا با آن به من ضربه بزند ولی من در جریان کشمکشها توانستم چاقو را از دست او بیرون بیاورم. در همین هنگام نفهمیدم چه شد که چاقو به گردن او خورد و ناگهان خون فواره زد.»
متهم به قتل ادامه داد: «من از قبل نقشهای برای قتل شوهرم نداشتم و ضربه را هم به عمد نزدم اما بعد از اینکه هاشم جانش را از دست داد از ترس دستگیری دروغی ساختم و همان را برای ماموران تعریف کردم.»
این زن نیز در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات قضایی از او هنوز به پایان نرسیده است. (شرق)
جام جم سرا به نقل از خراسان: نگرانی و آشفتگی ذهنی شما کاملا طبیعی است. شما به عنوان یکی از اعضای خانواده در جایگاهی هستید که باید نگران آینده رابطه والدینتان باشید. با این حال در نظر گرفتن نکاتی که در ادامه ذکر میشود، میتواند با توجه به شرایط کنونی شما، راهنمای مناسبی برای بهترین واکنش از سوی شما باشد.
شاید مادرتان خبر داشته باشد
به یاد داشته باشید در زندگی مشترک و پس از گذشت زمان و به دست آوردن شناخت کافی زوجین از یکدیگر، زن و شوهرها در درک و شناسایی احساسات همسرشان بخوبی عمل میکنند. به عبارت دیگر، زن و شوهرها میتوانند تشخیص دهند همسرشان در حال حاضر نگران است، خسته است، در محل کارش اتفاقی افتاده و یا... توجه داشته باشید که بخصوص در مواردی همچون خیانتهای زناشویی، زنان میتوانند این مشکل را حل کنند و از حضور زنی دیگر در زندگی شوهرشان آگاه شوند. پس در صورتی که این موضوع جدی باشد، به احتمال زیاد مادرتان پیش از اینکه شما متوجه موضوع شوید، این را درک و مسلما برای حل آن فکر کرده است؛ بنابراین از مطلع کردن دیگران در این زمینه، حتما بپرهیزید.
از یکی از بزرگان فامیل کمک بگیرید
اگر ارتباط پدر ومادرتان به هر دلیلی مناسب و مطلوب نیست، بدین معنا که در بیشتر مواقع با هم اختلاف نظر دارند و حتی گاهی قهر میکنند، باید بدانید که شرایط برای ارتباط پدرتان با شخص سوم دور از ذهن نیست. با این حال و در صورتی که مشکلات والدینتان به طور ریشهای حل نشود، چه بسا عواقب نامناسب این موضوع دامنه بیشتری پیدا کند. اگر این طور است از یکی از اشخاصی که مورد اعتماد والدینتان است و همچنین میتواند نقشی موثر ایفا کند، بخواهید که با والدینتان صحبت کند تا آنها را برای حل مشکلاتشان به طور ریشهای راهنمایی کند.
به یاد داشته باشید اصل حفظ اسرار خانواده و بیان نکردن ذهنیات خودتان برای افرادی که از آنها درخواست کمک میکنید از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به والدینتان اعتماد کنید
با این حال من به شما توصیه میکنم که حل این موضوع را به والدینتان واگذار و به آنها اعتماد کنید. به طور قطع با توجه بهشناختی که والدینتان از یکدیگر دارند، میتوانند این موضوع را حل کنند. در انتها به یاد داشته باشید، شما فرزند این خانواده هستید؛ بنابراین همانند یک فرزند رفتار و سعی کنید وارد حوزه ارتباط والدینتان با یکدیگر نشوید و بیش از حد در این مسئله ماجراجویی نکنید. آنها به طور حتم میتوانند مشکلات را حل کنند و در حفظ زندگی مشترکشان گام بردارند. (سیمین قربانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده)
همسرم به دلیل تنهایی و برای این که حوصلهاش سر میرود، در شبکههای اجتماعی متفاوتی عضو است و من با این موضوع مشکلی نداشتم تا این که چند وقت قبل یکی از دوستانم که عکس همسرم را دیده بود، به من گفت همسرتان در فلان شبکه اجتماعی خیلی فعال است. حس کنجکاویام باعث شد تا من نیز برخلاف میل همیشگیام که حوصله فضاهای مجازی را ندارم، عضو شبکه شوم و همسرم را در این فضا رصد کنم. باورم نمیشد که این همه مرد برای او کامنتهای عاطفی میگذارند و او هم جواب همه را میدهد. حتی من نمیدانستم چنین عکسهایی از خودش را در آنجا قرار داده. همین موضوع باعث اختلاف و دعوای شدیدی بین ما شد و در حال حاضر قهر هستیم.
پاسخ مشاور: رابطه همسران به خودی خود درگیر مشکلات زیادی است که با ورود دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی مختلف به زندگی همسران، به این مشکلات دامن زده شده و موج جدیدی از اختلافات مدرن، پیش روی همسران قرار میگیرد. رفتار همسر شما قابل توجیه نیست و روابط او با مردان غریبه یا حتی آشنا خارج از کادر قواعد تعریف شده عرف و دین، کار اشتباهی است، اما بهتر است کمی هم به رفتارهای خودتان مراجعه کنید که ممکن است علت حضور بیش از حد همسرتان در این گونه فضاها باشد.
میدانم که اداره اقتصادی زندگی مشترک در این روزگار کار سختی است و اگر شما تا دیر وقت کار میکنید، بخش اعظم آن به خاطر رفاه خانوادهتان است، اما فراموش نکنید که همسر شما به توجه و حضورتان در زندگی خودش نیازمند است. این که اهل فضاهای مجازی نیستید و وقت آن را هم ندارید، حرف درستی است، اما بهتر بود خود را کنار نمیکشیدید تا همسرتان در این شبکهها هم حضور شما را حس کند.
بهترین کار این است که با همسرتان در این مورد صحبت کنید. بگویید که برایتان چقدر اهمیت دارد و ناراحتی شما به خاطر چیست. یک بار دیگر قوانین زندگی دو نفرهتان را به او گوشزد کنید و برایش توضیح دهید اگر عکس این اتفاق پیش میآمد، همینقدر باعث ناراحتی او میشد. از او بخواهید که عکسهایش را بردارد و دیگر عکس جدیدی نگذارد. برای استفاده از فضای مجازی برایش حد و حدودی قائل شوید که نه به معنی قطع کامل باشد و نه آنقدر بیحد و مرز که چنین مشکلاتی پیش بیاید.
اگرهمسرتان توجه و محبت شما را به اندازه کافی دریافت نکند، حضور او در این مکانها میتواند بسیار خطرناک و پرحاشیه باشد.
بهتر است علاوه بر اینکه قوانینتان را خیلی واضح و روشن به همسرتان میگویید، حضور فیزیکی و اگر امکان ندارد حضور عاطفیتان را برای او پررنگتر کنید. حفظ زندگی زناشویی در روزگار ما سختتر از گذشته است، زیرا برای هر دو نفر هم آقایان و هم خانمها این امکان وجود دارد که با جنس مخالفی غیر از همسر خود در ارتباط باشند. احتمال خطر و خیانت یا یک قدم عقبتر، دلسرد شدن از زندگی، این روزها بیشتر است پس همسران باید مراقب نقش خود در زندگی هم باشند و جا خالی ندهند که ممکن است خیلی زود جای خالیشان پر شود.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
157
پاسخ مشاور: بهتر بود درباره اینکه چطور به این مسئله پی بردید توضیح بیشتری میدادید؛ بخصوص آنکه گفتهاید این موضوع از شما پنهان بوده است. اگر چنین است چگونه متوجه آن شدهاید و چرا این موضوع باعث اختلاف شما و همسرتان شده است؟
اطلاعات ناقص و از طرفی متناقض به حل مشکل شما کمکی نخواهد کرد. با این حال شایسته است برای حفظ زندگیتان تلاش کنید و آرامش از دست رفتهتان را بازگردانید.
محیط خانه را متشنج نکنید
همان طور که میدانید در محیط متشنج نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه دامنه مشکلات به دیگر جوانب زندگی نیز رخنه کرده و شما را در حل آن گیج خواهد کرد بنابراین سعی کنید ابتدا محیط خانه را برای خود و همسرتان آرام کنید. پس از آن، میتوانید به مطرح کردن موضوع و حل آن اقدام کنید.
ابتدا موضوع را بخوبی بررسی کنید. شما به عنوان همسر و شخصی که بیشترین حقوق را دارد در جایگاهی هستید که باید برای آینده زندگیتان نگران باشید و با توجه به اینکه به زندگی مشترکتان علاقه دارید باید درایت بیشتری در حل این موضوع به خرج دهید.
از همسرتان بخواهید شما را در جریان بگذارد
زندگی مشترک زمانی معنا و مفهوم مییابد که زن و شوهر در کنار یکدیگر و با رسیدن به تفاهم و توافق، دست به عملی کردن تصمیماتشان بزنند. بنابراین میتوانید از همسرتان بخواهید با در جریان گذاشتن شما در مراحل کمک رسانی به آن شخص دیگر، شما را نیز در روند اجرای تصمیمات قرار دهد. حتی این اختیار میتواند از جانب همسرتان به طور کامل به شما واگذار شود چرا که شما به عنوان زن میتوانید احساسات آن خانم را بهتر درک کنید و در یاری رساندن به وی تلاش نمایید.
همان طور که همه ما میدانیم کمک به همنوع و نجات زندگی افراد نیازمند، از جمله وظایف شهروندی و شرعی ماست، همچنین در علم روانشناسی دستیابی به احساس مفید بودن، کمک کردن به دیگران و کارهایی از این قبیل در سلامت روان افراد تاثیر بسزایی دارد. البته به شرطی که این کمک رساندن با نیت خیر انجام گیرد و تهدیدی برای زندگی و خانوادهمان محسوب نشود.
با شرایط کنار نیایید
با انتخاب بهترین راه با نزدیک شدن به همسرتان و حل اختلافات، بیان نگرانیها و دغدغههای فکریتان و پی بردن به نیت و قصد واقعی وی در انجام این کار میتوانید همراه او باشید. در غیر این صورت به یاد داشته باشید گاه غفلتها و چشمپوشیهای ما بر آنچه در زندگیمان میگذرد باعث میشود با معضلات بزرگی روبرو شویم که تیشه به ریشه زندگی ما خواهند زد.
ارتباط خارج از عرف همسرتان به طور پنهانی با خانمی دیگر به بهانه کمک و... قابل توجیه نیست و با توجه به اینکه شما به عنوان کسی که در زندگی و تصمیمات درباره آنچه در زندگیتان رخ میدهد سهیم هستید، حق دارید برای حل و رفع آن بکوشید و این موضوعی نیست که بخواهید با آن کنار بیایید. لذا توصیه میشود در یک گفتوگوی آرام، به نیت واقعی همسرتان پی ببرید و اگر احساس میکنید مسائل دیگری نیز بین همسرتان و آن خانم وجود دارد، به جای کنار آمدن با شرایط، ضمن حفظ احترام همسرتان و با کمک مشاور اقدام به حل مشکل کنید و نگذارید این موضوع زندگی مشترک شما را تهدید کند. (سیمین قربانی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.