جام جم سرا: بر اساس گزارش دریافتی، این زن به همراه دو تا سه خانوار روستایی که به شغل دامداری مشغولند، با وجود برودت هوا و برف و بورانی که در ارتفاعات به وجود آمده است به خاطر شغل خود مجبور بودند در منطقه ییلاقی بمانند.
طبق اظهارات تلفنی مردی که خود را از بستگان زن مصدوم معرفی کرده بود، زن سالخورده هنگامی که برای انجام کاری از کلبه روستایی خود بیرون آمده بود سر خورده و دچار حادثه شده است. زن مصدوم به دلیل نبود امکانات با وضعیت دردآوری مواجه بود و باید هرچه سریعتر برای نجات او اقدامات لازم انجام و به بیمارستان منتقل میشد.
یداالله صالحی، رئیس هلال احمر تنکابن در این باره میگوید: با وجود اینکه رسیدگی به امور مصدومان از وظایف ذاتی اورژانس است وقتی امدادگران اورژانس شهر با توجه به وضعیت جاده دیدند قادر به تردد در این وضعیت نیستند ما را در جریان قرار دادند زیرا برف شدیدی در حال باریدن بود.
این منطقه در حد فاصل قلعه الموت و تنکابن واقع است. منطقهای که بیش از چندین متر برف باریده است. همه جادههای منتهی به روستای محل وقوع حادثه، مسدود شده بود.
وی افزود: تصمیم گرفتیم از هلی پد درخواست کمک کنیم. بالگرد مستقر در آمل را به کمک طلبیدیم، اما اعلام شد که به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد بالگرد امکان پرواز در این منطقه را ندارد بنابراین خودمان دسـت به کار شدیم.
دو تیم از نیروهای هلالاحمر به همراه تجهیزات مخصوص عملیات در کوهستان آماده شدند و به همراه یکی از نیروهای اورژانس به طرف منطقه حرکت کردیم. زمان حرکت ما ساعت ۵ و نیم صبح روز جمعه بود. تا رسیدن به روستای مران با مشکل زیادی روبهرو نشدیم. سرانجام وقتی دیدیم جاده زیر برف است و امکان تردد با خودرو وجود ندارد لاستیکها را زنجیر بستیم و تا جایی که امکان داشت آمبولانس را بردیم تا اینکه دیگر به محلی رسیدیم که امکان حرکت به جلو برای خودرو وجود نداشت. از خودروها پیاده شدیم. با برداشتن تجهیزات به راه خودمان ادامه دادیم. به هر زحمتی بود بعد از عبور از میان برفی که مثل کوهی سفید راهمان را سد کرده بود خودمان را به کلبه روستایی رساندیم. زن سالخورده که «حوا منصور کیایی» نام دارد در حالی که از درد به خود میپیچید روی زمین کف اتاق دراز کشیده بود.
او را داخل برانکارد مخصوص گذاشتیم و مسیر صعبالعبور کوهستانی را به طرف محلی که آمبولانس و نیروی اورژانس منتظرمان مانده بودند طی کردیم.
این گزارش حاکی است که مأموران اورژانس بعد از معاینه سرپایی، او را به بیمارستان شهید رجایی این شهرستان منتقل کردند. (ایران)
«هر روز با بچهها دور دور میکنیم؛ اما پیادهروی جدی نه.»، « باشگاه بدنسازی میروم؛ ولی بعضی وقتها هم پس از باشگاه از شدت گرسنگی با یک لیوان ذرت مکزیکی از خجالت عضلاتم درمیآیم.»، «غذاهای دانشگاه چرب و پرحجم است ولی من تا ته آن را میخورم.»، « عاشق چیزبرگر و کوکتل پنیرم.با پنیر زندگی میکنم. غیر از خوردن تفریحی ندارم.»، « در وایبر و تلگرام و اینستاگرام گاهی تا 3 و 4 صبح وقت می گذارم ، اما فعالیت بدنی شرمنده ام.»... اینها را هر کدام از آنها درباره سبک زندگی خود میگویند.
عاشقان کیک و شکلات
عسل 21 ساله و دانشجو است. مدیریت صنعتی میخواند و در خوابگاه زندگی میکند. حالا هم ترم تابستانی گرفته که کمی جلو بیفتد. میگوید: شبها تا دیر وقت بیدار است و زودتر از 2- 5/ 1 خوابش نمیبرد. صبح هم حدود 10-5/ 9 بیدار میشود. حدود 2 ساعتی هم بعد از ظهر استراحت میکند:« قدم 172 سانتی متر و وزنم 89 کیلو گرم است. اراده زیادی برای رژیم گرفتن ندارم ؛ یعنی بیانگیزه شده ام چون تازگیها هیچ رژیمی روی من اثر ندارد. هر روز یکی دو ساعتی با بچهها در خیابان دور میزنیم ولی پیاده روی جدی نه.»
عسل خیلی شیرینی خور نیست ولی عاشق خوراکیهای شور و ترش و تند است و در برابر چیپس و آلوچه و پفک کنترلش را از دست میدهد. میگوید این روزها خیلی حس و حال باشگاه رفتن ندارد چون هوا خیلی گرم شده است.
اشکان 29 ساله است. قدش 174 و وزنش 86 کیلو گرم است. مهندس نرم افزار است و تا 5 بعد از ظهر کار میکند. اکثر روزها 3و 4 ناهار میخورد. میگوید درگیر کار است و چون صبحانه نخورده به اداره میآید، کیک و بیسکویت همیشه در کشوی او یافت میشود. خیلی به ندرت هم سر راه نان بربری و خامه و مربا یا پنیر یا سالاد الویه آماده برای صبحانه میگیرد. اشکان میگوید تقریبا همیشه رژیم دارد. ولی گاهی ترمز میبرد و سه برابر موقع عادی چیز میخورد. اشکان آنقدر در طول روز خسته میشود که ترجیح میدهد یک قدم هم پیاده راه نرود و کلا با ماشین اینور و آنور میرود.اصلا اهل میوه و سبزیجات نیست. میگوید: «باید اعتراف کنم که هفتهای سه روز باشگاه میروم، ولی بعدش گاهی ناپرهیزی میکنم و با یک لیوان ذرت مکزیکی پر سس و پنیر از خجالت عضلاتم در میآیم.»
خوردن به مثابه تفریح
محمد 25 ساله است و دانشجوی کارشناسی ارشد است. میگوید تمام روز را بیرون از خانه است. یا در دانشگاه است یا کتابخانه یا در حال تدریس خصوصی. بیشتر ناهار بیکیفیت دانشگاه را میخورد: «آنقدر گرسنه و خسته میشوم که تا ته غذا را میخورم. با این حال مدام احساس میکنم که قندم پایین است و به ناچار شکلات و گاهی هم آب قند میخورم.»
او آخر شبها هم زمان زیادی پای کامپیوتر است و با دوستانش در فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی گپ میزند و صبح زود هم به سختی از خواب بیدار میشود. میگوید ورزش مطلقا در زندگیاش جایگاهی ندارد و اگر وقت اضافهای داشته باشد اولویتش خوابیدن است. محمد عاشق پنیر است. میگوید:«من با پنیر زندگی میکنم.»
همیشه در خانه چند نوع پنیر دارند. با اشتیاق پنیرها را یکی یکی معرفی میکند: پنیر مسدمر، گودا، پارمسان، بلو چیز، چدار، بوترکیزه و ...میگوید پنیر شاهکار خوراکیهاست. هم خالی خالیاش مزه میدهد هم با غذا و در حالیکه دیوانهوار از پنیرها تعریف میکند، میگوید: «مگر به جز خوردن چه تفریحی داریم؟»
مهتاب گیاهخوار است. 27 سال سن و یک دختر 4 ساله دارد. میگوید دخترش هم چاق است. به ندرت مواد پروتئینی را مصرف میکند. از تخم مرغ هم بدش میآید. با اکراه بعضی روزها کمی شیر میخورد. مهتاب میگوید:«غذایی که میخورم، معمولا مرا نمیگیرد. بعد از غذا ناچارم با چای و هله هولههای دیگر این ضعف را جبران کنم.»
با این که روزی 5 /1 ساعت پیاده روی میکند، وزنش ثابت است. دخترش عاشق بلال و بستنی است. عصرها بعد از پیاده روی در پارک برای دخترش بلال و بستنی و برای خودش آب یا گاهی هم نوشابه انرژیزا میخرد.
علی هم دانشجوی نرم افزار است. تازه 23سالش تمام شده. قدش181 و وزنش 84 کیلو است. عاشق چیپس با ماست موسیر و تخمه آفتاب گردان است.با دوستش روزی نیم کیلو تخمه را میخورند. اهل ورزش نیست و میگوید من تنبل آفریده شدم، دست خودم نیست. به خنده میگوید: « من به جای فعالیت بدنی، فعالیتم در شبکههای اجتماعی عالی است. روی لاین و وایبر و واتساپ و تلگرام و اینستاگرام را سفید کردهام.»
علی میگوید: «روی خوراکم تسلط دارم و اگر بیموقع احساس گرسنگی کنم، خودم را با چیزی سرگرم میکنم چون به تازگی احساس چاقی و سنگینی میکنم.» علی از سبزیجات متنفر است ولی قارچ را خیلی دوست دارد. به ویژه در پیتزا و لازانیا. او عاشق بولینگ است و میگوید: :اگر بولینگ را ورزش حساب کنید، گاهی من هم ورزش میکنم.»
اپیدمی فست فود
تقریبا واضح است که با در دسترس قرار گرفتن مواد غذایی متنوع و همچنین بالا رفتن مصرف غذاهای آماده در کنار فعالیت بدنی کم، نباید انتظاری غیر از شیوع چاقی داشته باشیم.
در واقع افزایش انرژی دریافتی و عادات غلط غذایی در اکثر خانوادهها، به همراه بی تحرکی از عواملی هستند که حتی بر عوامل ژنتیک غالب شدهاند. این وضعیت اما برای قشر جوان جامعه رنگ دیگری دارد.آنها برنامهای برای کنترل سلامتی خود ندارند و برای خوراک خود تقریبا از هیچ قاعدهای برای حفظ سلامتی پیروی نمیکنند.
اپیدمی فست فود هم که تقریبا دو دههای است باب شده است. مثلا اگر سری به پاتوقهای شکمی تهران در خیابان نیلوفر و پالیزی و ستارخان و آریا شهر و ... بزنید، کاملا برایتان جا میافتد که چگونه مصرف فست فودها سلامت همه ما را تهدید میکند. این در حالیست که قشر جوان جامعه یکی از مشتریان اصلی مصرف این خوراکیهای مضرند.
بازی با موبایل، هات داگ و غذای دانشگاه
ثنا 16 ساله و دانش آموز است. صبحها به مدرسه میرود و بعد از آن یکی دو ساعت ناهار و استراحت. بعدش هم کلاسهای فوق برنامه موسیقی و زبان و حالا که امتحانهای آخر را میدهد، قرار است استخر هم برود. زنگ تفریحها از دکه مدرسه ساندویچ میخرد. چون خوراکیهای خانگی را دوست ندارد.ثنا از شیر بدش میآید.
او میگوید دستپخت مادرش چرب و چیلی و عالی است و وقتی از مدرسه میآید، دوست ندارد حتی لباسش را عوض کند، آنقدر که گرسنه است. 12 کیلو اضافه وزن دارد و تحت نظر دکتر غدد است، اما به حرفهای دکترش خیلی هم گوش نمیدهد. میگوید اگر پدر و مادرش گیر ندهند میتواند بیش از سه، چهار ساعت هم روی مبل بنشیند و بدون خستگی با موبایلش بازی کند یا با دوستانش اساماس رد و بدل کند. میگوید پدر و مادرش گاهی لج او را در میآورند چون خودشان هرچه پای اینترنت و کامپیوتر باشند، اشکالی ندارد ولی من نباید باشم. ثنا عاشق هات داگ و چیز برگر است.
بینظمیتغذیه، بیخوابی و بیتحرکی
چاقی پدیدهای است که درسالهای اخیر با تغییر سبک زندگی به ویژه گریبانگیر شهرنشینان شده است.اگرچه نمیتوان نام بیماری را بر آن گذاشت، اما نشانه و هشداری است که اگر به موقع به آن توجه نشود، رفته رفته تبدیل به یک مشکل اساسی میشود. پیشترها چاقی و اضافه وزن سن وسال خاصی داشت و به قول معروف چهل سالگی که رد میشد و با آغاز دوره میانسالی، سر وکله اضافه وزن هم
کم کم پیدا میشد، ولی این روزها چاقی دیگر سن ندارد. طبق هشدار محققان، اگر با چاقی (پدیدهای که خطر آن با خطر گرمایش زمین مقایسه میشود) مبارزه نشود، این عارضه که براساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، علت اصلی بیش از 40 درصد موارد مرگ و میر در سال است، به معضل شماره یک جهان تبدیل میشود.
دکتر شیرین عادل، متخصص تغذیه میگوید:« حدود 60 تا 65 درصد مراجعان ما جوانان زیر
30 سال هستند و بین 15 تا 20 کیلو اضافه وزن دارند. تغذیه نادرست ، کمبود فعالیت بدنی، دیر خوابیدن، نداشتن وقت برای ورزش، حتی نداشتن وقت برای خوردن وعدههای غذایی به موقع، دریافت وعدههای پرکالری یا حذف وعدهها یا میان وعدهها سبب این چاقی است. چاقیای که خیلی زود بیماریهای مزمنی چون فشار خون، دیابت، چربی خون، سکته و... را به وجود میآورد.»
وی می افزاید:« بخشی از چاقهای امروز جامعه، دانشجویان و کارمندان جوانی هستند که در طول روز یا درگیر کارند یا درگیر درس و کلاس. این گروه از آنجایی که نمیتوانند به موقع برای خوردن وعده ناهار وقت بگذارند، در فاصله کوتاهی که فرصت پیدا میکنند، چیزهایی مثل کیک و بیسکویت با شیر کاکائو و آبمیوه و نوشابههای انرژی زا و تنقلاتی دیگر که انرژی و کالری بیشتر و ارزش غذایی کمتری دارند را جایگزین وعده غذایی میکنند و چون این تنقلات غذای کامل نیست، بعد از ظهر حدود ساعت 4 و 5 با گرسنگی دوچندان یک وعده غذایی سنگین و پر کالری میخورند که منجر به اضافه وزن میشود. از این رو تاکید میکنم که نظم در غذا خوردن و اینکه همه ما سه وعده اصلی و دو میان وعده سالم شامل میوه و لبنیات و سبزیجات دریافت کنیم ، در تناسب اندام و وزن ایده آل و سلامت بدن ما بسیار تاثیرگذار است.»
این متخصص تغذیه در ادامه میگوید:« درباره میان وعدههای سالم هم نکته این است که یک فرد بالغ در طول روز و در فواصل وعدهها سه سهم میوه میتواند بخورد؛ اما باید توجه کرد که بعضی از میوهها و سبزیجات پر کالری یا پر قند هستند. برای مثال سبزیجات نشاسته ای مانند باقالی ، ذرت، سیب زمینی، چغندر قند( لبو) و کدو تنبل در شمار پر کالریها هستند؛ موز و انبه و آناناس هم از میوههای پر کالری هستند.پس اگر قرار است موز بخوریم، نصف موز برای یک میان وعده مناسب است و چنانچه یک موز کامل خوردیم، دو میان وعده محسوب میشود یا یک سیب معادل 17 حبه انگور دانه ریز است. پس مقدار مصرف مهم است. البته به این نکته هم باید اشاره کرد که غذای سلفهای دانشگاه و ادارات و رستورانها معمولا برای خوشایند مصرف کننده بسیار پر نمک و چرب و پر کالری است.»
وی در ادامه می افزاید:« نکته دیگر در اضافه وزن جوانان، ساعات خواب نامناسب است. بیشتر جوانها ، دیر میخوابند و میگویند خوابم نمیبرد. از آن سو هم صبحها دیر بیدار میشوند. بخشی از این دیر خوابیدنها هم به تغییر سبک زندگی باز میگردد. به کم تحرکی و این که جوانان هم مانند دیگر اعضای خانواده، ساعات زیادی را در روز چه برای تفنن و سرگرمی؛ چه برای کار به کامپیوتر و موبایل گره خوردهاند. دیر خوابیدن نظم سیستم هورمونی را به هم میزند و این اختلال هورمون، سبب چاقی میشود. بیدار ماندن بعد از ساعت 12 شب، سبب این تغییرات هورمونی است.در این ساعات شب در صورت بیداری، بیشتر حس گرسنگی به سراغ آدم میآید و این دقیقا زمانی است که بدن باید ناشتا باشد تا دستگاه گوارش استراحت کند.»
او همچنین می گوید:« مورد دیگر ورزش است؛ اما آن هم شرایط خود را دارد. وقتی به متخصص تغذیه مراجعه میکنید، ترکیبات بدن شما با دستگاه مخصوصی آنالیز میشود. اگر بافت ماهیچه ای بدن در حد نرمال و طبیعی باشد، باید به سراغ بدنسازی بروید؛ چون افت بافت ماهیچهای سبب افت سوخت و ساز بدن و متابولیسم پایین و چاقی میشود.»
به گفته دکتر عادل، وزن ایده آل در خانمها، قد منهای 105 و در آقایان قد منهای 100 است. یک شاخص BMI هم داریم که محدوده تناسب وزن، اضافه وزن و چاقی را معین میکند. BMI یعنی وزن به کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد به متر که عدد به دست آمده اگر بین 5/ 18 تا 25 باشد، توده بدنی طبیعی و متناسب است.اگر بین 25 تا 5/ 29 باشد، اضافه وزن و اگر بالای 30 باشد چاقی است.
وی ادامه می دهد:« تعدادی از گیاهخوارها هم چاق هستند؛ اما گیاهخواری به تنهایی نمیتواند عامل چاقی باشد؛ مگر آنکه فرد گیاهخوار روزانه هیچ پروتئینی حتی لبنیات و تخم مرغ دریافت نکند و به جای آن قند و چربی و کربوهیدرات زیاد مصرف میکند که کالری و انرژی بالا دارد و ارزش غذایی پایین.تاکید بسیار دارم که جوانان هیچ دارو و مکملی چه برای بدنسازی ؛ چه برای لاغری بدون مشورت با پزشک مصرف نکنند؛ حتی ویتامینها هم با توجه به شرایط و نیاز بدنی هر کس باید تجویز شود.دیگر اینکه خودسرانه به سراغ داروهای گیاهی و عطاریها نروید. تنها چیزی که مصرف آن بدون مشورت پزشک ایرادی ندارد، قطرههای زیره و لیمو و پودر سبوس است که در داروخانهها موجود است و اینها هم به تنهایی وزن را کاهش نمیدهد و باید حتما به همراه رژیم غذایی باشد.» (مینا نبئی/ ایران جوان)
«هر روز با بچهها دور دور میکنیم؛ اما پیادهروی جدی نه.»، « باشگاه بدنسازی میروم؛ ولی بعضی وقتها هم پس از باشگاه از شدت گرسنگی با یک لیوان ذرت مکزیکی از خجالت عضلاتم درمیآیم.»، «غذاهای دانشگاه چرب و پرحجم است ولی من تا ته آن را میخورم.»، « عاشق چیزبرگر و کوکتل پنیرم.با پنیر زندگی میکنم. غیر از خوردن تفریحی ندارم.»، « در وایبر و تلگرام و اینستاگرام گاهی تا 3 و 4 صبح وقت می گذارم ، اما فعالیت بدنی شرمنده ام.»... اینها را هر کدام از آنها درباره سبک زندگی خود میگویند.
عاشقان کیک و شکلات
عسل 21 ساله و دانشجو است. مدیریت صنعتی میخواند و در خوابگاه زندگی میکند. حالا هم ترم تابستانی گرفته که کمی جلو بیفتد. میگوید: شبها تا دیر وقت بیدار است و زودتر از 2- 5/ 1 خوابش نمیبرد. صبح هم حدود 10-5/ 9 بیدار میشود. حدود 2 ساعتی هم بعد از ظهر استراحت میکند:« قدم 172 سانتی متر و وزنم 89 کیلو گرم است. اراده زیادی برای رژیم گرفتن ندارم ؛ یعنی بیانگیزه شده ام چون تازگیها هیچ رژیمی روی من اثر ندارد. هر روز یکی دو ساعتی با بچهها در خیابان دور میزنیم ولی پیاده روی جدی نه.»
عسل خیلی شیرینی خور نیست ولی عاشق خوراکیهای شور و ترش و تند است و در برابر چیپس و آلوچه و پفک کنترلش را از دست میدهد. میگوید این روزها خیلی حس و حال باشگاه رفتن ندارد چون هوا خیلی گرم شده است.
اشکان 29 ساله است. قدش 174 و وزنش 86 کیلو گرم است. مهندس نرم افزار است و تا 5 بعد از ظهر کار میکند. اکثر روزها 3و 4 ناهار میخورد. میگوید درگیر کار است و چون صبحانه نخورده به اداره میآید، کیک و بیسکویت همیشه در کشوی او یافت میشود. خیلی به ندرت هم سر راه نان بربری و خامه و مربا یا پنیر یا سالاد الویه آماده برای صبحانه میگیرد. اشکان میگوید تقریبا همیشه رژیم دارد. ولی گاهی ترمز میبرد و سه برابر موقع عادی چیز میخورد. اشکان آنقدر در طول روز خسته میشود که ترجیح میدهد یک قدم هم پیاده راه نرود و کلا با ماشین اینور و آنور میرود.اصلا اهل میوه و سبزیجات نیست. میگوید: «باید اعتراف کنم که هفتهای سه روز باشگاه میروم، ولی بعدش گاهی ناپرهیزی میکنم و با یک لیوان ذرت مکزیکی پر سس و پنیر از خجالت عضلاتم در میآیم.»
خوردن به مثابه تفریح
محمد 25 ساله است و دانشجوی کارشناسی ارشد است. میگوید تمام روز را بیرون از خانه است. یا در دانشگاه است یا کتابخانه یا در حال تدریس خصوصی. بیشتر ناهار بیکیفیت دانشگاه را میخورد: «آنقدر گرسنه و خسته میشوم که تا ته غذا را میخورم. با این حال مدام احساس میکنم که قندم پایین است و به ناچار شکلات و گاهی هم آب قند میخورم.»
او آخر شبها هم زمان زیادی پای کامپیوتر است و با دوستانش در فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی گپ میزند و صبح زود هم به سختی از خواب بیدار میشود. میگوید ورزش مطلقا در زندگیاش جایگاهی ندارد و اگر وقت اضافهای داشته باشد اولویتش خوابیدن است. محمد عاشق پنیر است. میگوید:«من با پنیر زندگی میکنم.»
همیشه در خانه چند نوع پنیر دارند. با اشتیاق پنیرها را یکی یکی معرفی میکند: پنیر مسدمر، گودا، پارمسان، بلو چیز، چدار، بوترکیزه و ...میگوید پنیر شاهکار خوراکیهاست. هم خالی خالیاش مزه میدهد هم با غذا و در حالیکه دیوانهوار از پنیرها تعریف میکند، میگوید: «مگر به جز خوردن چه تفریحی داریم؟»
مهتاب گیاهخوار است. 27 سال سن و یک دختر 4 ساله دارد. میگوید دخترش هم چاق است. به ندرت مواد پروتئینی را مصرف میکند. از تخم مرغ هم بدش میآید. با اکراه بعضی روزها کمی شیر میخورد. مهتاب میگوید:«غذایی که میخورم، معمولا مرا نمیگیرد. بعد از غذا ناچارم با چای و هله هولههای دیگر این ضعف را جبران کنم.»
با این که روزی 5 /1 ساعت پیاده روی میکند، وزنش ثابت است. دخترش عاشق بلال و بستنی است. عصرها بعد از پیاده روی در پارک برای دخترش بلال و بستنی و برای خودش آب یا گاهی هم نوشابه انرژیزا میخرد.
علی هم دانشجوی نرم افزار است. تازه 23سالش تمام شده. قدش181 و وزنش 84 کیلو است. عاشق چیپس با ماست موسیر و تخمه آفتاب گردان است.با دوستش روزی نیم کیلو تخمه را میخورند. اهل ورزش نیست و میگوید من تنبل آفریده شدم، دست خودم نیست. به خنده میگوید: « من به جای فعالیت بدنی، فعالیتم در شبکههای اجتماعی عالی است. روی لاین و وایبر و واتساپ و تلگرام و اینستاگرام را سفید کردهام.»
علی میگوید: «روی خوراکم تسلط دارم و اگر بیموقع احساس گرسنگی کنم، خودم را با چیزی سرگرم میکنم چون به تازگی احساس چاقی و سنگینی میکنم.» علی از سبزیجات متنفر است ولی قارچ را خیلی دوست دارد. به ویژه در پیتزا و لازانیا. او عاشق بولینگ است و میگوید: :اگر بولینگ را ورزش حساب کنید، گاهی من هم ورزش میکنم.»
اپیدمی فست فود
تقریبا واضح است که با در دسترس قرار گرفتن مواد غذایی متنوع و همچنین بالا رفتن مصرف غذاهای آماده در کنار فعالیت بدنی کم، نباید انتظاری غیر از شیوع چاقی داشته باشیم.
در واقع افزایش انرژی دریافتی و عادات غلط غذایی در اکثر خانوادهها، به همراه بی تحرکی از عواملی هستند که حتی بر عوامل ژنتیک غالب شدهاند. این وضعیت اما برای قشر جوان جامعه رنگ دیگری دارد.آنها برنامهای برای کنترل سلامتی خود ندارند و برای خوراک خود تقریبا از هیچ قاعدهای برای حفظ سلامتی پیروی نمیکنند.
اپیدمی فست فود هم که تقریبا دو دههای است باب شده است. مثلا اگر سری به پاتوقهای شکمی تهران در خیابان نیلوفر و پالیزی و ستارخان و آریا شهر و ... بزنید، کاملا برایتان جا میافتد که چگونه مصرف فست فودها سلامت همه ما را تهدید میکند. این در حالیست که قشر جوان جامعه یکی از مشتریان اصلی مصرف این خوراکیهای مضرند.
بازی با موبایل، هات داگ و غذای دانشگاه
ثنا 16 ساله و دانش آموز است. صبحها به مدرسه میرود و بعد از آن یکی دو ساعت ناهار و استراحت. بعدش هم کلاسهای فوق برنامه موسیقی و زبان و حالا که امتحانهای آخر را میدهد، قرار است استخر هم برود. زنگ تفریحها از دکه مدرسه ساندویچ میخرد. چون خوراکیهای خانگی را دوست ندارد.ثنا از شیر بدش میآید.
او میگوید دستپخت مادرش چرب و چیلی و عالی است و وقتی از مدرسه میآید، دوست ندارد حتی لباسش را عوض کند، آنقدر که گرسنه است. 12 کیلو اضافه وزن دارد و تحت نظر دکتر غدد است، اما به حرفهای دکترش خیلی هم گوش نمیدهد. میگوید اگر پدر و مادرش گیر ندهند میتواند بیش از سه، چهار ساعت هم روی مبل بنشیند و بدون خستگی با موبایلش بازی کند یا با دوستانش اساماس رد و بدل کند. میگوید پدر و مادرش گاهی لج او را در میآورند چون خودشان هرچه پای اینترنت و کامپیوتر باشند، اشکالی ندارد ولی من نباید باشم. ثنا عاشق هات داگ و چیز برگر است.
بینظمیتغذیه، بیخوابی و بیتحرکی
چاقی پدیدهای است که درسالهای اخیر با تغییر سبک زندگی به ویژه گریبانگیر شهرنشینان شده است.اگرچه نمیتوان نام بیماری را بر آن گذاشت، اما نشانه و هشداری است که اگر به موقع به آن توجه نشود، رفته رفته تبدیل به یک مشکل اساسی میشود. پیشترها چاقی و اضافه وزن سن وسال خاصی داشت و به قول معروف چهل سالگی که رد میشد و با آغاز دوره میانسالی، سر وکله اضافه وزن هم
کم کم پیدا میشد، ولی این روزها چاقی دیگر سن ندارد. طبق هشدار محققان، اگر با چاقی (پدیدهای که خطر آن با خطر گرمایش زمین مقایسه میشود) مبارزه نشود، این عارضه که براساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، علت اصلی بیش از 40 درصد موارد مرگ و میر در سال است، به معضل شماره یک جهان تبدیل میشود.
دکتر شیرین عادل، متخصص تغذیه میگوید:« حدود 60 تا 65 درصد مراجعان ما جوانان زیر
30 سال هستند و بین 15 تا 20 کیلو اضافه وزن دارند. تغذیه نادرست ، کمبود فعالیت بدنی، دیر خوابیدن، نداشتن وقت برای ورزش، حتی نداشتن وقت برای خوردن وعدههای غذایی به موقع، دریافت وعدههای پرکالری یا حذف وعدهها یا میان وعدهها سبب این چاقی است. چاقیای که خیلی زود بیماریهای مزمنی چون فشار خون، دیابت، چربی خون، سکته و... را به وجود میآورد.»
وی می افزاید:« بخشی از چاقهای امروز جامعه، دانشجویان و کارمندان جوانی هستند که در طول روز یا درگیر کارند یا درگیر درس و کلاس. این گروه از آنجایی که نمیتوانند به موقع برای خوردن وعده ناهار وقت بگذارند، در فاصله کوتاهی که فرصت پیدا میکنند، چیزهایی مثل کیک و بیسکویت با شیر کاکائو و آبمیوه و نوشابههای انرژی زا و تنقلاتی دیگر که انرژی و کالری بیشتر و ارزش غذایی کمتری دارند را جایگزین وعده غذایی میکنند و چون این تنقلات غذای کامل نیست، بعد از ظهر حدود ساعت 4 و 5 با گرسنگی دوچندان یک وعده غذایی سنگین و پر کالری میخورند که منجر به اضافه وزن میشود. از این رو تاکید میکنم که نظم در غذا خوردن و اینکه همه ما سه وعده اصلی و دو میان وعده سالم شامل میوه و لبنیات و سبزیجات دریافت کنیم ، در تناسب اندام و وزن ایده آل و سلامت بدن ما بسیار تاثیرگذار است.»
این متخصص تغذیه در ادامه میگوید:« درباره میان وعدههای سالم هم نکته این است که یک فرد بالغ در طول روز و در فواصل وعدهها سه سهم میوه میتواند بخورد؛ اما باید توجه کرد که بعضی از میوهها و سبزیجات پر کالری یا پر قند هستند. برای مثال سبزیجات نشاسته ای مانند باقالی ، ذرت، سیب زمینی، چغندر قند( لبو) و کدو تنبل در شمار پر کالریها هستند؛ موز و انبه و آناناس هم از میوههای پر کالری هستند.پس اگر قرار است موز بخوریم، نصف موز برای یک میان وعده مناسب است و چنانچه یک موز کامل خوردیم، دو میان وعده محسوب میشود یا یک سیب معادل 17 حبه انگور دانه ریز است. پس مقدار مصرف مهم است. البته به این نکته هم باید اشاره کرد که غذای سلفهای دانشگاه و ادارات و رستورانها معمولا برای خوشایند مصرف کننده بسیار پر نمک و چرب و پر کالری است.»
وی در ادامه می افزاید:« نکته دیگر در اضافه وزن جوانان، ساعات خواب نامناسب است. بیشتر جوانها ، دیر میخوابند و میگویند خوابم نمیبرد. از آن سو هم صبحها دیر بیدار میشوند. بخشی از این دیر خوابیدنها هم به تغییر سبک زندگی باز میگردد. به کم تحرکی و این که جوانان هم مانند دیگر اعضای خانواده، ساعات زیادی را در روز چه برای تفنن و سرگرمی؛ چه برای کار به کامپیوتر و موبایل گره خوردهاند. دیر خوابیدن نظم سیستم هورمونی را به هم میزند و این اختلال هورمون، سبب چاقی میشود. بیدار ماندن بعد از ساعت 12 شب، سبب این تغییرات هورمونی است.در این ساعات شب در صورت بیداری، بیشتر حس گرسنگی به سراغ آدم میآید و این دقیقا زمانی است که بدن باید ناشتا باشد تا دستگاه گوارش استراحت کند.»
او همچنین می گوید:« مورد دیگر ورزش است؛ اما آن هم شرایط خود را دارد. وقتی به متخصص تغذیه مراجعه میکنید، ترکیبات بدن شما با دستگاه مخصوصی آنالیز میشود. اگر بافت ماهیچه ای بدن در حد نرمال و طبیعی باشد، باید به سراغ بدنسازی بروید؛ چون افت بافت ماهیچهای سبب افت سوخت و ساز بدن و متابولیسم پایین و چاقی میشود.»
به گفته دکتر عادل، وزن ایده آل در خانمها، قد منهای 105 و در آقایان قد منهای 100 است. یک شاخص BMI هم داریم که محدوده تناسب وزن، اضافه وزن و چاقی را معین میکند. BMI یعنی وزن به کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد به متر که عدد به دست آمده اگر بین 5/ 18 تا 25 باشد، توده بدنی طبیعی و متناسب است.اگر بین 25 تا 5/ 29 باشد، اضافه وزن و اگر بالای 30 باشد چاقی است.
وی ادامه می دهد:« تعدادی از گیاهخوارها هم چاق هستند؛ اما گیاهخواری به تنهایی نمیتواند عامل چاقی باشد؛ مگر آنکه فرد گیاهخوار روزانه هیچ پروتئینی حتی لبنیات و تخم مرغ دریافت نکند و به جای آن قند و چربی و کربوهیدرات زیاد مصرف میکند که کالری و انرژی بالا دارد و ارزش غذایی پایین.تاکید بسیار دارم که جوانان هیچ دارو و مکملی چه برای بدنسازی ؛ چه برای لاغری بدون مشورت با پزشک مصرف نکنند؛ حتی ویتامینها هم با توجه به شرایط و نیاز بدنی هر کس باید تجویز شود.دیگر اینکه خودسرانه به سراغ داروهای گیاهی و عطاریها نروید. تنها چیزی که مصرف آن بدون مشورت پزشک ایرادی ندارد، قطرههای زیره و لیمو و پودر سبوس است که در داروخانهها موجود است و اینها هم به تنهایی وزن را کاهش نمیدهد و باید حتما به همراه رژیم غذایی باشد.» (مینا نبئی/ ایران جوان)
آمار نشان میدهد 37 درصد جامعه ایرانی مستعد ابتلا به بیماریهای دیابتی هستند و متاسفانه شیوع عوارض چشمی بیماران دیابتی روزبهروز بیشتر میشود. دیابت یک بیماری موذی است و چراغ خاموش میآید و بدون این که ساکنان بدن متوجه شوند به خانه چشم میرسد. به گفته دکتر جعفرنژادی، دیابت علت اصلی کاهش دید و نابینایی در بالغان است. در هر دو نوع دیابت عوارض چشمی مشاهده میشود و احتمال عوارض و درگیری چشمی در افرادی که بیش از پنج سال مبتلا به دیابت هستند، بیشتر است. به عبارت دیگر معمولا از هر چهار نفر دیابتی یک نفر دچار بیماریهای چشمی میشود. نکته حائز اهمیت این است که تشخیص بموقع و پیگیری دائم میتواند از بروز کوری جلوگیری کند.
دکتر عباسعلی جعفرنژادی، فوقتخصص قرنیه در گفتوگو با جامجم میگوید: دیابت از جمله بیماریهایی است که روی اندامهای مختلف بدن تاثیر میگذارد. چشم هم یکی از این اندامها ست که ممکن است بر اثر دیابت بشدت آسیب ببیند.
ویزیت بیمار دیابتی توسط چشم پزشک
در بیشتر موارد چشم پزشک، اولین شخصی است که بیماری دیابت را تشخیص میدهد. دکتر جعفرنژادی میگوید: در افراد دیابتی آب مروارید، آب سیاه، عفونتهای چشمی و خشکی چشم، درگیری شبکیه و زجاجیه چشم نسبت به دیگر افراد شایعتر است.
این متخصص چشم میافزاید: اگر بیمار دیابتی که قند خون بالایی دارد با تاری ناگهانی دید و عیب انکساری، نزدیک بینی یا دوربینی داشته باشد با عینک اصلاح نمیشود. همچنین ممکن است بیمار دیابتی با تاری ناگهانی بر اثر خونریزی چشم یا کاهش تدریجی دید مراجعه کند .
لازم است، بیماران دیابتی علاوهبر متخصص غدد، توسط چشم پزشک به صورت دورهای ویزیت شوند. به گفته دکتر جعفرنژادی، علاوهبر کنترل قند خون، فشار خون، چربی خون و درمان مشکلات کلیوی میتوان از بروز عوارض چشمی جلوگیری کرد. این امر در درمان رتینوپاتی دیابتی ـ یکی از شایعترین علل نابینایی بزرگسالان ـ موثر است. همچنین در درمان این بیماری از لیزر شبکیه، تزریق دارو به داخل چشم و اعمال جراحی استفاده میشود. در صورت تشخیص دیابت، فرد باید در اولین مرحله به چشم پزشک مراجعه کند.
دیابت چیست؟
آمارها نشان میدهد در جهان از هر 12نفر یک نفر با دیابت زندگی میکند و از هر دو بیمار دیابتی، یک نفر از بیماری خود اطلاع ندارد. در ایران هم چهار و نیم میلیون نفر مبتلا به دیابت هستند و از این تعداد دو میلیون نفر از بیماری خود اطلاع ندارند. به طور کلی در هر شش ثانیه، یک نفر بر اثر دیابت در جهان جان خود را از دست میدهد. تنها نکته در خصوص این بیماری غیرواگیر این است که با کنترل و مدیریت شیوه زندگی میتوان آن را شکست داد. دکتر ژیان ولیئی، متخصص بیماریهای داخلی و غدد در این باره به جامجم میگوید: دیابت از شایعترین اختلالات متابولیک و یک بیماری مزمن است که در نتیجه آن سوخت و ساز قند در بدن مختل میشود. این بیماری بر حسب ایجاد آن در دو گروه قرار میگیرد که معمولا افراد در سنین نوجوانی به دیابت نوع 1 مبتلا میشوند. دیابت نوع 2 معمولا در میانسالی بروز کرده و زمینه ارثی در ایجاد آن دخیل است.
اصلاح شیوه زندگی، سپری در برابر دیابت نوع 2
دیابت نوع 1 ناشی از فقدان انسولین است و باید با انسولین درمان شود. این متخصص غدد میگوید: عوامل متعددی ازجمله آلوده شدن به ویروسهایی خاص یا اختلال خود ایمنی میتواند باعث ابتلا به دیابت نوع یک شود. هرچند دیابت نوع 1 معمولا در کودکی و نوجوانی رخ میدهد، اما امکان ابتلا بزرگسالان نیز به این بیماری وجود دارد.
وی میافزاید: دیابت نوع 2 ناشی از کمبود یا اشکال عملکرد انسولین است. وراثت، عدم تحرک، چاقی، تغذیه نامناسب عوامل موثر در بروز دیابت نوع 2 است. افراد مبتلا به این شکل دیابت با مصرف دارو، اصلاح شیوه زندگی، رژیم غذایی مناسب، ورزش و حفظ وزن میتوانند درمان شوند.
چگونه دیابت غافلگیر میکند؟
دکتر ولیئی میگوید: علائم شاخص دیابت، زمانی که فردی به این بیماری مبتلا میشود به صورت پرخوری، پرنوشی و پرادراری خود را نشان میدهد. وی میافزاید: بالا بودن قند خون، زمینهساز بروز بیماریهای قلبی ـ عروقی، کلیوی (نفروپاتی)، فشار خون و بیماریهای چشم است. به بیان دیگر در دیابت، عروق خونی آسیب میبیند و میتوان با کنترل دیابت از بروز آن جلوگیری کرد.
نکته آخر این که، فرد مبتلا به دیابت برای کنترل و پیشگیری از عوارض این بیماری باید رژیم غذایی سالم داشته باشد، به مقدار کافی ورزش کند و وزن خود را متعادل نگه دارد. همچنین یک بیمار دیابتی باید به طور منظم با پزشک متخصص در ارتباط باشد. داروهای تجویز شده بطور منظم مصرف و قند خون و فشار خون مرتب چک شوند.
هانیه ورشوچی
خبرگزاری مهر - فاطیما کریمی: قلب بافت تاریخی شهر شیراز و اطراف حرم شاهچراغ را مجتمعهای تجاری فراگرفته است مجتمعهایی که به جای خانههای تاریخی ساخته شدند و اجناس خارجی می فروشند.
اگر کسی بعد از چند سال به شهر شیراز برود و بخواهد به آرامگاه شاهچراغ رفته و زیارتی کند، برای او شهر دو رنگ دارد؛ یکی رنگ توسعه و دیگری رنگ تخریب.
شیراز و بافت تاریخی آن را با خانههای تاریخیاش میشناسند که دارای تزئینات بسیار زیادی است خانههایی که گوشه گوشه آن حتی سردر ورودی و سقفها نقاشی، مقرنس و آیینه کاری شده است و هر کدام اگرچه سبک و سیاق سلیقه شیرازیها را دارد اما متفاوت از یکدیگر بوده و هر کسی سعی کرده خانهاش را زیباتر کند از درختان نارنج در خانه و حوضهای آبی رنگ و پنجرههای ارسی نقاشی شده. حالا اما بخش اعظمی از این خانهها تخریب شده و به جای آنها خیابان کشیده و مجتمعهای تجاری متعددی ساختهاند.
شاید این برنامه برای درازمدت باشد اما آنچه که تا کنون قابل مشاهده است و از زمان ساخت این مجتمعها رخ داده چیز دیگری را به نمایش میگذارد. مجتمعهای شیکی که در جوار حرم شاهچراغ ساخته شدهاند و برخی از آنها مانند مجتمع «نارنج» بسته است و معلوم نیست تا چه زمانی واحدهای تجاری آن به فروش میرسد. این را مسئول فروش این مجتمع میگوید و اعلام می کند که قیمت ها معمولا توافقی است اما تا اطلاع ثانوی هیچ فروشی انجام نمیشود به همین دلیل است که پاساژ را بستهاند.
یکی از آنها که در اینترنت تبلیغ کرده و نوشته که قیمت توافقی خواهد بود، به خبرنگار مهر میگوید: سرمایهام باید چند سالی بخوابد تا این مجتمعها رونق بگیرد من نمیتوانم چنین کاری کنم فکر میکردم این مغازهها به سرعت فروش رفته و مجتمعها پر میشود اما این طور نشد. به همین دلیل میخواهم با نرخ کمتری یعنی متری ۳۳ میلیون تومان مغازهام را بفروشم.
یکی دیگر از مسئولان فروش واحدهای تجاری ادامه میدهد: مجتمع تجاری بینالحرمین دارای حدود ۵۰۰ واحد تجاری بین ۱۸ تا ۴۰ متری است. این نرخ برای هر متر واحدهای تجاری بین ۴۰ تا ۹۰ میلیون تومان برای متغیر است.
مجتمع تجاری بین الحرمین
اما پشت پرده ساخت این مجتمعهای تجاری خانههای تاریخی دوره قاجار و زندیه است که تخریب شدند تا این مجتمعها ساخته شوند. خانههایی با تزئینات و معماری ایرانی را تخریب کردند تا مجتمع بسازند و ساختمانهای جدیدی که تنها در ظاهرشان تلاش شده معماری ایرانی به کار رود.
او میگوید: به فرض که تمام مغازهها فروش برود آن وقت کجا باید ماشین فروشندگان و خریداران پارک شود؟ در حیاط خانهها؟ ترافیک اینجا پس از شروع به کار واحدهای تجاری سرسام آور خواهد شد.
نظری یکی از افرادی است که خانه خود را متری ۲۰۰ هزار تومان فروخت تا الان به جای خانهاش که در مجتمع بینالحرمین قرار گرفته یک واحد تجاری بخرد. او میگوید: خانهام تاریخی بود و از پدرانم به ارث رسید اما آن را در فهرست میراث ملی ثبت نکردم میترسیدم دیگر نتوانم آن را بفروشم. سقف خانهام نقاشی روی چوب بود و دیوارهایش کاشی آبی داشت هر روز یک مشکلی برایش به وجود میآمد به من گفتند اگر خانهات را نفروشی دیگر از تو نمیخریم روزهای آخر برق خانهام را قطع کردند تا مجبور به فروش شوم من هم پول لازم داشتم خانهام بزرگ بود و پولش را میخواستم حالا پشیمان هستم به من که خانهام را متری ۲۰۰ هزار تومان دادم مغازهای با متری ۵۰ میلیون تومان می خواهند بفروشند.
احمد سپاسی نیز از مالکان خانههای قدیمی در بافت تاریخی شیراز بوده که خانهاش در طرح بینالحرمین قرار گرفته است، او که در بازار سنتی مغازه دارد میگوید: ۳۵۰ متر خانهام را متری ۷۰۰ هزار تومان فروختم و الان پشیمان هستم چون من آن خانه را میتوانستم گرانتر بفروشم اما طمع کردم فکر نمیکردم واحدهای تجاری تا این حد گران باشد میتوانستم نفروشم آن وقت نه آن خانه زیبا تخریب میشد و نه الان دنبال یک خانه شبیه آن بودم.
مجتمع تجاری اطراف شاهچراغ
آثار باقی مانده از خانه های قدیمی تخریب شده
خانه پورنواب قبل از تخریب
در حال حاضر زمینهای شرقی شاهچراغ متری یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان نرخ دارد اما در این میان هم هنوز خانههای باارزش وجود دارد. حالا مردم شیراز به این نتیجه رسیدهاند که حفظ خانههایشان ارزش بیشتری داشت تا تبدیل آنها به ساختمانهای جدید. اتفاقی که خیلی دیر افتاد.
از سوی دیگر حالا که قرار است در قلب زیارتی و تاریخی شیراز، واحدهای تجاری جایگزین بافت تاریخی شوند تا اجناس خارجی بفروشند، باید از متولیان امر پرسید ایجاد این تعداد واحد تجاری، ترویج مصرفگرایی بین مردم آن هم به قیمت تخریب بناهای قدیمی و احداث بناهای جدید، چقدر مطابق با سبک زندگی ایرانی و اسلامی است؟
خبرگزاری مهر - فاطیما کریمی: قلب بافت تاریخی شهر شیراز و اطراف حرم شاهچراغ را مجتمعهای تجاری فراگرفته است مجتمعهایی که به جای خانههای تاریخی ساخته شدند و اجناس خارجی می فروشند.
اگر کسی بعد از چند سال به شهر شیراز برود و بخواهد به آرامگاه شاهچراغ رفته و زیارتی کند، برای او شهر دو رنگ دارد؛ یکی رنگ توسعه و دیگری رنگ تخریب.
شیراز و بافت تاریخی آن را با خانههای تاریخیاش میشناسند که دارای تزئینات بسیار زیادی است خانههایی که گوشه گوشه آن حتی سردر ورودی و سقفها نقاشی، مقرنس و آیینه کاری شده است و هر کدام اگرچه سبک و سیاق سلیقه شیرازیها را دارد اما متفاوت از یکدیگر بوده و هر کسی سعی کرده خانهاش را زیباتر کند از درختان نارنج در خانه و حوضهای آبی رنگ و پنجرههای ارسی نقاشی شده. حالا اما بخش اعظمی از این خانهها تخریب شده و به جای آنها خیابان کشیده و مجتمعهای تجاری متعددی ساختهاند.
شاید این برنامه برای درازمدت باشد اما آنچه که تا کنون قابل مشاهده است و از زمان ساخت این مجتمعها رخ داده چیز دیگری را به نمایش میگذارد. مجتمعهای شیکی که در جوار حرم شاهچراغ ساخته شدهاند و برخی از آنها مانند مجتمع «نارنج» بسته است و معلوم نیست تا چه زمانی واحدهای تجاری آن به فروش میرسد. این را مسئول فروش این مجتمع میگوید و اعلام می کند که قیمت ها معمولا توافقی است اما تا اطلاع ثانوی هیچ فروشی انجام نمیشود به همین دلیل است که پاساژ را بستهاند.
یکی از آنها که در اینترنت تبلیغ کرده و نوشته که قیمت توافقی خواهد بود، به خبرنگار مهر میگوید: سرمایهام باید چند سالی بخوابد تا این مجتمعها رونق بگیرد من نمیتوانم چنین کاری کنم فکر میکردم این مغازهها به سرعت فروش رفته و مجتمعها پر میشود اما این طور نشد. به همین دلیل میخواهم با نرخ کمتری یعنی متری ۳۳ میلیون تومان مغازهام را بفروشم.
یکی دیگر از مسئولان فروش واحدهای تجاری ادامه میدهد: مجتمع تجاری بینالحرمین دارای حدود ۵۰۰ واحد تجاری بین ۱۸ تا ۴۰ متری است. این نرخ برای هر متر واحدهای تجاری بین ۴۰ تا ۹۰ میلیون تومان برای متغیر است.
مجتمع تجاری بین الحرمین
اما پشت پرده ساخت این مجتمعهای تجاری خانههای تاریخی دوره قاجار و زندیه است که تخریب شدند تا این مجتمعها ساخته شوند. خانههایی با تزئینات و معماری ایرانی را تخریب کردند تا مجتمع بسازند و ساختمانهای جدیدی که تنها در ظاهرشان تلاش شده معماری ایرانی به کار رود.
او میگوید: به فرض که تمام مغازهها فروش برود آن وقت کجا باید ماشین فروشندگان و خریداران پارک شود؟ در حیاط خانهها؟ ترافیک اینجا پس از شروع به کار واحدهای تجاری سرسام آور خواهد شد.
نظری یکی از افرادی است که خانه خود را متری ۲۰۰ هزار تومان فروخت تا الان به جای خانهاش که در مجتمع بینالحرمین قرار گرفته یک واحد تجاری بخرد. او میگوید: خانهام تاریخی بود و از پدرانم به ارث رسید اما آن را در فهرست میراث ملی ثبت نکردم میترسیدم دیگر نتوانم آن را بفروشم. سقف خانهام نقاشی روی چوب بود و دیوارهایش کاشی آبی داشت هر روز یک مشکلی برایش به وجود میآمد به من گفتند اگر خانهات را نفروشی دیگر از تو نمیخریم روزهای آخر برق خانهام را قطع کردند تا مجبور به فروش شوم من هم پول لازم داشتم خانهام بزرگ بود و پولش را میخواستم حالا پشیمان هستم به من که خانهام را متری ۲۰۰ هزار تومان دادم مغازهای با متری ۵۰ میلیون تومان می خواهند بفروشند.
احمد سپاسی نیز از مالکان خانههای قدیمی در بافت تاریخی شیراز بوده که خانهاش در طرح بینالحرمین قرار گرفته است، او که در بازار سنتی مغازه دارد میگوید: ۳۵۰ متر خانهام را متری ۷۰۰ هزار تومان فروختم و الان پشیمان هستم چون من آن خانه را میتوانستم گرانتر بفروشم اما طمع کردم فکر نمیکردم واحدهای تجاری تا این حد گران باشد میتوانستم نفروشم آن وقت نه آن خانه زیبا تخریب میشد و نه الان دنبال یک خانه شبیه آن بودم.
مجتمع تجاری اطراف شاهچراغ
آثار باقی مانده از خانه های قدیمی تخریب شده
خانه پورنواب قبل از تخریب
در حال حاضر زمینهای شرقی شاهچراغ متری یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان نرخ دارد اما در این میان هم هنوز خانههای باارزش وجود دارد. حالا مردم شیراز به این نتیجه رسیدهاند که حفظ خانههایشان ارزش بیشتری داشت تا تبدیل آنها به ساختمانهای جدید. اتفاقی که خیلی دیر افتاد.
از سوی دیگر حالا که قرار است در قلب زیارتی و تاریخی شیراز، واحدهای تجاری جایگزین بافت تاریخی شوند تا اجناس خارجی بفروشند، باید از متولیان امر پرسید ایجاد این تعداد واحد تجاری، ترویج مصرفگرایی بین مردم آن هم به قیمت تخریب بناهای قدیمی و احداث بناهای جدید، چقدر مطابق با سبک زندگی ایرانی و اسلامی است؟