وبسایت مدیر سبز: در این مطلب میخوانید که چگونه محصولاتی جذاب و موفق تولید کنید و چگونه آنها را مدیریت و نامی برای آنها انتخاب کنید که به تقویت توان ذاتی آنها و انتقال آن توان و تأثیر بر مشتریان موردنظر بیافزاید.
البته این فعالیتها دیربهدیر انجام میشود و افقهای برنامهریزی بلندمدتی دارد، اما میتوان گامهای کوچکی برای حفظ تازگی و سرزندگی محصول و تقویت مشاهدهپذیری و جاذبهی آن انجام داد. مدیریت محصولات بسیار شبیه باغبانی اســت. در باغبانی، دیربهدیر گیاهی تازه میکارند، اما گیاهان موجود مرتباً بررسی و نظارت میشوند.
در زیر فهرستی از کارهای مختصر و سادهای میآید که برای ایجاد وفاداری در مشتریان و افزایش فروش به شما کمک کنند.
بسیاری از شرکتها محصولات خوبی را با ظاهری بد و نامرغوب به دنیا عرضه میکنند که این ظاهر تضمینکنندهی موفقیت محصول نیست. به خود محصول نگاه کنید (رنگها، جذابیتها، و قابلیت مشاهده نام آن).
محصولی مصرفی که در قفسه قرار گرفته و منتظر کسی اســت که آن را بردارد، باید بسیار جذاب و کاملاً در معرض دید باشد. آیا میتوانید برای خیرهکردن چشمها، رنگ درخشانتری در بستهبندی به کار ببرید؟ آیا میتوانید ویژگیهای اصلی محصول را در سطح بیرونی آن بنویسید؟ یا شاید بتوانید پنجرهای شفاف برای معلوم شدن محصول اصلی در بستهبندی قرار دهید.
محصول شما باید حسوحال خوشایندی نیز ایجاد کند-باید صاف، براق، نرم یا دارای هر صفت دیگری باشد که با مورد استفاده آن متناسب اســت. حتی تغییراتی جزئی در ظاهر، حالت و طرز کار آن میتواند رضایت مشتری و جذابیت محصول را افزایش دهد.
آیا میتوانید ظاهر این مطالب را بهتر کنید؟ جلوهی بهتری به آنها بدهید؟ آنها را واضحتر یا سودمندتر کنید؟ مطمئن شوید که محصول شما طوری اســت که آنها به داشتن آن احساس افتخار خواهند کرد: من یک جگوار کروکی ۹۴، مدل XJS دارم. کتاب راهنمای این ماشین در پوشهی چرمی جذاب و سیاهی قرار گرفته که روی آن آرم جگوار حک شده اســت. حتی اگر روزی مجبور شوم این ماشین را بفروشم، پوشهی آن را نگه خواهم داشت.
بهترین ویژگی محصولتان را پیدا کنید. سپس عبارتی کوتاه بسازید که این بهترین ویژگی را به مشتریان انتقال دهد. این عبارت را روی محصول بستهبندی، بروشور و سایر مکانهای قابل رؤیت قرار دهید. میتوانید از برچسبهایی ساده (اما جذاب) با چاپ رنگی استفاده کنید که برای این منظور ساخته شده و سریعترین و ارزانترین راه برای افزودن پیامهای بازاریابی هستند.
اگر بیش از یک محصول دارید، تفاوتها و موارد مصرف هر یک را توضیح دهید (تا بهطور روشنی از هم متمایز شوند). تعجب میکنید اگر بدانید که خطوط کلی تولید چقدر برای خریداران عادی پیچیده و مبهماند.
شرکت «اپل» نسخهی قدیمی آرم مشهور سیب مانند خود را که رنگآمیزی رنگینکمان مانندی داشت، یا نسخهای زیبا و پیچیده که با طرح پلاستیک شفافی که از پشت روشن شده اســت و نور محو سفیدی از پشت به آن تابیده شده عوض کرد. این آرم بالای تمام لپتاپهای جدید آنها جای گرفته و به آنها جاذبهای آشکارتر داده اســت. آیا شما نیز میتوانید وجههی خود را با بهتر کردن ظاهر آرمی که روی محصولتان قرار میگیرد، تقویت کنید.
امیدوارم این فهرست از چند ایده ساده و کاربردی، خون را در رگهای بازاریابی شما به گردش درآورد! میتوان کارهای بسیاری با محصولات و برای محصولات انجام داد، حتی اگر در حال حاضر پول و زمان کافی برای تهیه و عرضهی محصولی کاملاً جدید نداشته باشید.
1. برای فروش فقط به محصول و ویژگی های آن بسنده نکنید:
اگر فروشندگان با محصولی که می خواهند آن را به فروش برسانند ناآشنا باشند، شرکتشان به آن ها کمک می کند و فروشندگان را به سلاح «ویژگی های خاص و برتر محصول» مجهز می کند. این رویکرد از دو جنبه خطرناک است: فروشنده نظر خودش را به مشتری تحمیل می کند و نظر او را نمی پرسد و تمرکز بر تعداد زیادی از ویژگی محصول، مانع عملکرد مناسب فروشنده در معرفی محصولش خواهد شد.
واقعیت امروزی این است که چرخه توسعه و تولید فشرده تر شده است. پروفسور ریتا گانترمک گرث، از مدرسه عالی تجارت کلمبیا، کتاب هایی در این زمینه نوشته و خاطرنشان کرده است که مزایای رقابتی پایدار و طولانی مدت محصولات یک استثنا هستند، تا یک قاعده. حتی اگر فروشنده ای مزایای محصولی را بسیار دوست داشته باشد، باز هم استفاده از این مزایا در هنگام فروش در سطوح بالا دشوار خواهد بود.
2. روی مسائل کاری و نتایج محصول تان بر کسب و کار تمرکز کنید:
عادت های قدیمی فروش هنوز ادامه دارند و همه از فروشندگان انتظار دارند که در زمینه محصول مورد نظر تخصص داشته باشند. شرکت هایی هنوز هم دوره های آموزش طولانی مدتی برای فروشندگان برگزار می کنند تا با محصول آشنا شوند در حالی که بازار کار فعلی بیشتر به متخصصان فروش و بیزینس نیاز دارد و مدیران اجرایی کمی هستند که حوصله معرفی طولانی مدت محصول را داشته باشند. مشغله آن ها بسیار زیاد است و فقط می خواهند بدانند که ارزش و پتانسیل محصول شما در چیست.
مطالعه ای که اخیرا از سوی کمپانی مایکروسافت صورت گرفته است، نتایج عجیبی را نشان می دهد. این پژوهش نشان می دهد که در چند سال اخیر دامنه توجه مردم یک سوم کاهش داشته و به هشت ثانیه رسیده است. برای این که این موضوع را به شکل ملموس تری احساس کنید، باید بدانید که دامنه توجه فعلی ما یک ثانیه کمتر از ماهی قرمز است!
3. حواس ما به دلیل توسعه فناوری در زندگی به طور مرتب پرت می شود.
نمی دانم اگر این پژوهش صرفا در مورد مدیران اجرایی یا مدیران عامل صورت می گرفت، چه نتایجی حاصل می شد. بر اساس تجربیات من، بسیاری از مدیران عامل، بیش از عموم مردم، از اختلال بیش فعالی نقص توجه رنج برده و در حفظ تمرکز مشکل دارند. وقتی فروشندگان موقعیت مناسبی برای صحبت کردن با مدیران اجرایی ارشد به دست آوردند، باید حواسشان به دامنه توجه آن ها باشد. اگر فروشنده ای نتواند این کار را به درستی انجام دهد، به مشکل بر خواهد خورد.
یکی از معدود مزایای رقابتی پایدار فراهم کردن تجربه خریدی برتر برای آن هاست. پنج گام زیر می توان این کار را انجام داد: دریابید که آن ها می خواهند چه نتیجه کاری به دست آوردند. به آن ها کمک کنید تا دریابید که چرا نمی توانند در محیط کاری فعلی شان به نتایج دلخواه برسند. فقط ویژگی هایی از محصولتان را ذکر کنید که به مشکل آن ها مرتبط است.
به خریداران این قدرت را بدهید تا به اهداف مورد نظرشان برسند. بعد از تماس موفقی که در زمینه فروش داشتید، بسیار مهم است که خلاصه ای از آنچه را که مورد بحث قرار گرفت به همراه مراحل بعدی برای مدیر مورد نظر ارسال کنید زیرا مدیران اجرایی علاقه دارند مسیر مشخصی را پیش روی ببینند.
* فرانک ویسگاتیس – ترجمه شادی حسن پور