مردی که در فروش معجون مشغول است،می گوید که این معجون ها جان خودش را از سرطان نجات داده اند و آن را به بقیه مردم هم می دهد. براساس متون علم پزشکی هنوز درمانی برای سرطان پیدا نشده است و امروزه تنها به کمک شیمیدرمانی و در کنار آن درمانهای مکمل میتوان امید داشت که سرطان تا حدی درمان شود.
با این وجود افراد زیادی هستند که میگویند موفق شدهاند به کمک درمانهای طبیعی و به واسطه مصرف هویج یا زردچوبه یا حتی جوششیرین سرطانشان را کاملا درمان کنند. شرح حال این مرد هم شنیدنی است.
آنته کریسیش ۱۳ سال پیش به یکی از کشندهترین سرطانهای جهان یعنی سرطان ریه مبتلا شد.
به گفته پزشکان او نهایتا یک ماه زنده میماند اما او برخلاف نظر پزشکان که باید به سرعت شیمیدرمانی را آغاز کند به خانه برگشت و عسل درمانی را شروع کرد. برای این منظور او روش درمانیای را پیش گرفت که سابقا زن دیگری در بوسنی آن را دنبال کرده بود و بعد از آنکه سرطانش درمان شده بود
در اینترنت به اشتراک گذاشته بود تا دیگر بیماران نیز آن را به کار گیرند. در این روش باید زنجبیل را در عسل رنده کرد و روزانه ۳-۴ قاشق از آن را میل کرد. عسل باید کاملا خالص و طبیعی باشد. در کنار این درمان مثبت اندیشی و دوری از افسردگی بسیار مهم است.
جام جم سرا: جواد الحطاب یکی از گزارشگران شبکه تلویزیونی العربیه در بغداد گزارشی درباره یونس بحری تهیه کرده که با مقدمه خود یونس بحری در زندگینامهاش آغاز میشود. بحری در زندگینامه خود مینویسد: "در ماه اول قرن بیستم متولد شدم، 16 ایستگاه رادیویی تاسیس کردم، به 17 زبان بیگانه تسلط دارم، 15 گذرنامه از کشورهای مختلف را به همراه خود دارم، با 90 زن به صورت شرعی و با بیش از 200 زن به صورت قانونی ازدواج کردم، پدر 365 فرزند ذکور هستم، تعداد دخترانم را نمیدانم، دارای بیش از 1000 نوه هستم، چهار بار به اعدام محکوم شدم و با سران بسیاری از کشورهای جهان دوستم و آنها را ملاقات کردم".
به نقل از باشگاه خبرنگاران، پیش از جواد الحطاب، سیار الجمیل نویسنده و پژوهشگر عراقی در باره این شهروند عراقی تحقیق کرده بود. وی در مقدمه تحقیق خود این سؤال را مطرح میکند:" آیا مردی با چنین ویژگیهایی اعجوبه نیست؟ آیا در قرن بیستم در جهان عربی کسی را سراغ دارید که تعداد فرزندانش به تعداد فرزندان یونس البحری برسند؟ آیا نباید حداقل شرایطی که به این انسان این توان را داد تا این همه زن و فرزند و نوه داشته باشد را بشناسیم؟ آن هم در کشوری چون عراق در اوایل قرن بیستم؟".
.
.
هنگامی که یکی از خبرنگاران از یونس بحری در روزهای پایانی عمرش از او پرسید :"چگونه با این تعداد زیاد زنان ازدواج کردید در صورتی که شما مسلمان هستید، و اسلام اجازه نمی دهد که با بیش از چهار زن ازدواج کنید؟" وی در پاسخ گفت:"همه ازدواج هایم از راه شرعی، قانونی و در چارچوبی که قرآن تعیین کرده، انجام می گرفت".
سعدی یونس فرزند نمایشنامه نویس وی در این باره نوشته است: "می گویند پدرم هر کشوری که می رفت ازدواج میکرد اما من همسرانش را نمی شناسم. از همه زنان او تنها مادرم و همسر لبنانی او و از دختران و پسران، فقط برادران و خواهران تنی خودم را می شناسم. من سعی میکنم برادران پراکنده ام در جهان را جستجو کنم تا آنها را بشناسم " .
یونس با شاهزادگان، پادشاهان و رهبران سیاسی در نقاط مختلف جهان دوستی داشت حتی به هیتلر نزدیک شد و رتبه مارشال گرفت به طوری که همیشه صلیب شکسته ای که از هیتلر گرفته بود را در مراسم رسمی بر شانه خود می گذاشت. وی در جنگ جهانی دوم از آلمان حمایت می کرد و صدای رسای آلمان در جهان عرب بود. او خود رادیوی عربی برلین را تاسیس کرد. اما در نهایت با همه این شهرت در سال 1979 فقیر از دنیا رفت به طوری که هزینه مراسم دفن و مراسم ختم وی را شهرداری بغداد به عهده گرفت.
جام جم سرا: بنابر اعلام پلیس آفریقای جنوبی، این مرد با مورد حمله قرار دادن رقیب عشقیاش، قلب او را از سینهاش بیرون آورد و آن را خورد.
به نقل از ایسنا، همسایگان قربانی پس از مشاهده این صحنه با پلیس تماس گرفتند. ماموران پلیس نیز پس از حضور در محل حادثه در حالی با متهم روبرو شدند که در حال خوردن قلب قربانی 62 سالهاش با چاقو و چنگال بود.
بنابر اعلام پلیس آفریقای جنوبی، همسر قربانی گفت: پیش از این قرار بود با متهم ازدواج کنم اما این کار صورت نگرفت، هر چند پس از ازدواج با مرد مورد علاقهام متهم با پیدا کردن محل زندگیمان و آشنا شدن با همسرم به خانه ما رفت و آمد پیدا کرد.
در روز حادثه آن دو از من خواستند تا برایشان نوشیدنی تهیه کنم و به همین دلیل از خانه خارج شدم که پس از بازگشت به خانه همسرم را دیدم که با ضربات شدید چاقو از پای درآمده بود.
به نقل از سایت نیوز، پلیس آفریقای جنوبی با بیان اینکه متهم دستگیر شده اعلام کرد: محاکمه قاتل که اهل زیمبابوه بوده به زودی آغاز میشود.
جام جم سرا: ساختمان محل زندگی او و اعضای خانواده چانا در روستای بک تاون ایالت میزورام هند واقع شده و همسر اول چانا که 69 سال دارد میگوید برای تهیه یک شام این خانواده تا 30 عدد مرغ به همراه 70 کیلو سیب زمینی لازم است. برای تهیه هر وعده غذا که به برنج نیاز باشد نیز باید بیش از 100 کیلو برنج خریداری شود.
.
.
.
جام جم سرا: خال ماه گرفتگی روی پای سمت راست مردی به مرور زمان تبدیل به توموری ۱۱۰ کیلویی شد و «یانگ جیان بین»، مرد ۳۷ ساله اهل چین که تومور در بدن او بزرگ شده بود چارهای جز جراحی برای خلاص شدن از آن نیافت.
به نقل از چاینانیوز، وی با ماه گرفتگی روی پای سمت راستش متولد شد. اما زمانی که به ۹ سالگی رسید، خال کوچک روی پایش شروع به رشد کرد و تبدیل به یک تومور بزرگ و سهمگین با بیش از ۱۱۰ کیلوگرم وزن شد. این تومور بزرگ قدرت حرکت را از مرد چینی سلب کرده بود اما با عمل جراحی ۱۶ ساعته سرانجام بزرگترین تومور جهانی از پای این مرد خارج شد.
دکتر «چن مینلیانگ» در رابطه با مریضی این مرد چینی گفت: وی به یک اختلال ژنتیکی بسیار نادر به نام «نوروفیبروماتوزیس» است. نوروفیبروماتوزیسها اختلالات ژنتیکی هستند که باعث رشد تومورهایی در سیستم عصبی میشوند. تومورها در سلولهای محافظتی که اعصاب را میپوشانند و در غشای نازک پوشاننده میلین که اعصاب را احاطه و محافظت میکند، بوجود میآیند. این اختلالات باعث رشد تومورها بر روی اعصاب و تولید اختلالات دیگر از جمله تغییرات پوست و دفرمیتیهای استخوانی میشوند.
یانگ میگوید، قادر به انجام هیچ حرکتی نبودم و باید تنها روی یک تخت مینشستم و به دلیل وزن زیاد این تومور نمیتوانستم تکان بخورم.
جام جم سرا:جهانگیر برادراننصیری مردی است که بدون کوچکترین وحشت به زنبورها اجازه میدهد تا روی صورت او بنشینند.
برادران نصیری، فرهنگی بازنشسته گورابزرمیخ است که حدود 30 سال به فعالیت زنبورداری میپردازد. این فعالیت او در 6 ماه از سال در روستای مهویزان و 6 ماه دیگر در ییلاق گندمزمین صورت میگیرد.(فارس)
جهانگیر برادراننصیری مردی است که بدون کوچکترین وحشت به زنبورها اجازه میدهد تا روی صورت او بنشینند.
برادران نصیری، فرهنگی بازنشسته گورابزرمیخ است که حدود 30 سال به فعالیت زنبورداری میپردازد. این فعالیت او در 6 ماه از سال در روستای مهویزان و 6 ماه دیگر در ییلاق گندمزمین صورت میگیرد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930429001289#sthash.WxrLTfr6.dpufجهانگیر برادراننصیری مردی است که بدون کوچکترین وحشت به زنبورها اجازه میدهد تا روی صورت او بنشینند.
برادران نصیری، فرهنگی بازنشسته گورابزرمیخ است که حدود 30 سال به فعالیت زنبورداری میپردازد. این فعالیت او در 6 ماه از سال در روستای مهویزان و 6 ماه دیگر در ییلاق گندمزمین صورت میگیرد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930429001289#sthash.WxrLTfr6.dpufجهانگیر برادراننصیری مردی است که بدون کوچکترین وحشت به زنبورها اجازه میدهد تا روی صورت او بنشینند.
برادران نصیری، فرهنگی بازنشسته گورابزرمیخ است که حدود 30 سال به فعالیت زنبورداری میپردازد. این فعالیت او در 6 ماه از سال در روستای مهویزان و 6 ماه دیگر در ییلاق گندمزمین صورت میگیرد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930429001289#sthash.WxrLTfr6.dpufجهانگیر برادراننصیری مردی است که بدون کوچکترین وحشت به زنبورها اجازه میدهد تا روی صورت او بنشینند.
برادران نصیری، فرهنگی بازنشسته گورابزرمیخ است که حدود 30 سال به فعالیت زنبورداری میپردازد. این فعالیت او در 6 ماه از سال در روستای مهویزان و 6 ماه دیگر در ییلاق گندمزمین صورت میگیرد.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930429001289#sthash.WxrLTfr6.dpufجام جم سرا: فرمانده انتظامی شهرستان لاهیجان گفت: کارآگاهان پلیس آگاهی با تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی مادر این نوزاد شده و تحقیقات از وی را آغاز کردند. آنها دریافتند که مادر نوزاد در مسافرخانهای در حال استراحت بوده اما بعد از بیدار شدن از خواب، متوجه مفقود شدن نوزادش شده؛ با این حال، موضوع را مخفی کرده است.
سرهنگ محمود قاسمی ادامه داد: کارآگاهان در تحقیقات تکمیلی خود رد پایی از صاحب این مسافرخانه در پرونده به دست آورده و وی را دستگیر کردند، متهم در ابتدا منکر بزه انتسابی شد، ولی با توجه به دلایل و مستندات پلیس، به قتل نوزاد ۸ ماهه اعتراف کرد و گفت به علت اینکه وی را مانعی برای ازدواج با مادر نوزاد میدیده، پس از اینکه زن مذکور به خواب رفته، کودکش را برداشته و در رودخانه انداخته است.
به گزارش جام جم سرا، فرمانده انتظامی شهرستان لاهیجان افزود: این قاتل سنگدل با تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به مقام قضایی معرفی شد. (باشگاه خبرنگاران)
جام جم سرا: اول خرداد سال ۱۳۹۳ از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ وقوع یک فقره آتش سوزی منجر به سوختگی یک نفر به کلانتری کهریزک اعلام شد و پس از با حضور مأموران به شهرک گلریز – میدان جهاد، مردی حدوداً ۳۵ ساله که دچار سوختگی شدید از ناحیه قسمتهای مختلف بدن شده بود به بیمارستان منتقل شد.
وی در داخل بیمارستان به مأموران اعلام کرد که توسط کارگر افغان خود به نام «علیشاه. ی» در کارگاه رویه کوبیاش دچار سوختگی شده اما با وجود انجام اقدامات درمانی و به علت شدت سوختگی قسمتهای مختلف بدن، پس از گذشت یک هفته از وقوع این حادثه حریق عمدی، مصدوم فوت کرد.
پس از فوت «علی س.» بلافاصله پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به دستور رئیس شعبه ۱۰۱، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی و با توجه به اظهارات مقتول در بیمارستان، کارآگاهان به تحقیق از دیگر کارگران کارگاه رویه کوبی مبل پرداخته و اطلاع پیدا کردند که قاتل و مقتول با یکدیگر اختلاف شدید مالی داشتهاند و همین موضوع تا شب حادثه نیز ادامه داشته است. کارگران کارگاه رویه کوبی در اظهارات خود عنوان کردند که در ساعت ۲۴ شب حادثه داخل کارگاه متعلق به مقتول در حال استراحت بودند که ناگهان با صدای فریاد و درخواست کمک و همچنین دیدن نور شدید ناشی از آتش سوزی، از کارگاه خارج شدند و در حالی که البسه مقتول به علت شدت آتش سوزی از بین رفته بود اقدام به خاموش کردن حریق میکنند و علیشاه نیز در همان زمان از محل جنایت متواری شده است.
به گزارش جام جم سرا، در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که قاتل مدت ۲ سال است که نزد مقتول به عنوان کارگر مشغول به کار بوده و طریقه ورود وی به کشور نیز به صورت غیرمجاز و غیرقانونی بوده است. در شرایطی که تا پیش از ارتکاب جنایت قاتل نیز به همراه دیگر کارگران، شبها در کارگاه رویه کوبی استراحت میکرد و هیچ اطلاعات جدیدی در خصوص جا و مکان جدید وی وجود نداشت، کارآگاهان اداره دهم بالاخره موفق به شناسایی مخفیگاه علیشاه شدند و اطلاع پیدا کردند که وی پس از ارتکاب جنایت به شهرستان کرج - منطقه اشتهارد رفته و آنجا تحت عنوان کارگر ساختمانی و نگهبان در یک مجتمع تجاری در حال ساخت مشغول به کار شده است.
با شناسایی مخفیگاه علیشاه، کارآگاهان با اطمینان از حضور وی در محل ساختمان در حال ساخت با اخذ نیابت قضایی به این محل رفته و ۱۲ شهریور ۹۳ در حالی که متهم قصد داشت از محل متواری شود او را دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به اداره دهم صراحتاً به آتش زدن مقتول با طرح و نقشه قبلی اعتراف کرد و انگیزه خود از این اقدام را طلب چند میلیون تومانی خود از مقتول اعلام کرد. او در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: چند سالی بود که به عنوان کارگر رویه کوب نزد مقتول مشغول به کار شده بودم، پس از گذشت از آغاز به کار با مقتول توافق کردیم تا به صورت کنتراتی کار کنم و او نیز پس از پایان هر کار دستمزد مرا بدهد اما او هر بار و به بهانههای مختلف از دادن دستمزد خودداری میکرد تا اینکه میزان مبلغ طلب من از او به چند میلیون تومان رسید اما او کماکان به بهانههای مختلف پولی پرداخت نمیکرد. چند روز قبل از شب حادثه از باک بنزین موتورسیکلت متعلق به مقتول مقداری بنزین تهیه و ظرف حاوی بنزین را در گوشهای از کارگاه پنهان کردم تا اینکه در ساعت ۲۳ شب حادثه با مقتول تماس گرفته و مجدداً درخواست پول خود را کردم که این بار در پشت تلفن با یکدیگر درگیر شدیم.
علیشاه افزود: حدود یک ساعت بعد، مقتول به در کارگاه مراجعه کرد و من نیز پیش از ورود وی با برداشتن ظرف بنزین از کارگاه خارج شدم، در یک لحظه متوجه شدم که مقتول چاقویی به همراه دارد که بلافاصله بنزین را روی او پاشیده و در حالی که تمام لباسهای مقتول آغشته به بنزین شده بود با روشن کردن فندک او را آتش زده و از محل متواری شدم.
به نقل از آرمان، سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داشت: با اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
جام جم سرا: این زن و مرد عربستانی به همراه کودکشان در تفریح بودند و هنگام بازگشت به خانه، زن در خودرو را باز کرد و پیاده شد. او در تلاش برای کمک کردن به کودک خود برای ورود به خانه بود که شوهرش از او خواست در خودرو را ببندد. زن جواب داد: «تو به خودرو نزدیکتری»؛ و همین جمله باعث شد مرد عرب بلافاصله واکنش نشان دهد و بگوید: «اگر در را نبندی نامردم طلاقت ندهم» سپس لفظ طلاق را جاری کرد.
به گزارش العالم، این سخن باعث خشم زن شد و رفتار مرد را نوعی مبارزه طلبی و سوء استفاده از قدرت دید. او وارد خانه شد و لباسهایش را جمع کرد و با برادرش تماس گرفت تا بیاید و او را به خانه پدرش ببرد.
به نوشته سایت «عین الیوم»، بزرگان تلاش کردند این زن و مرد را آشتی دهند و به مرد گفتند این اتفاق در شرایط عصبانیت رخ داده و ممکن است راه حلی پیدا شود اما زن قاطعانه گفت این دلیل بیهودهای است که همسرش به خاطر آن حرف طلاق را مطرح کرده است و چنین مردی که ارزش زندگی زناشویی را نمیداند و آن را به مساله سادهای منوط میکند، شایسته زندگی مشترک نیست. (فردا)
جام جم سرا: اوایل بامداد روز گذشته، اهالی خیابان سرافرازان مشهد ناگهان شعله های آتشی را دیدند که از داخل یک خودرو پراید نوک مدادی پارک شده در حاشیه خیابان زبانه می کشد.
در آن ساعت خلوت شب تعدادی از اهالی و رهگذران به سمت خودرو دویدند و در میان بهت و حیرت مرد جوانی را نیز پشت فرمان خودرو مشاهده کردند که در حال سوختن بود.
شهروندان برای نجات راننده قصد داشتند درهای خودرو را باز کنند، اما درها قفل بود و امکان بازکردن آن وجود نداشت. در حالی که شعله های آتش درون خودرو هر لحظه بیشتر می شد، یکی از شهروندان با آتش نشانی تماس گرفت و دیگران شیشه سمت راننده را شکستند تا او را نجات دهند اما با شکسته شدن شیشه، شعله های آتش به بیرون از خودرو زبانه کشید و دیگر کسی جرات نزدیک شدن به خودرو را نداشت.
چند دقیقه بعد خودروهای آتش نشانی آژیرکشان به محل حادثه رسیدند و امدادگران بلافاصله به اطفای حریق اقدام کردند، اما دیگر راننده خودرو به طور کامل سوخته بود.
این گزارش حاکی است: ماموران کلانتری نجفی نیز که در پی تماس شهروندان در محل وقوع حادثه حضور یافته بودند مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و بدین ترتیب تحقیقات شبانه قاضی درباره ماجرای سوختن این مرد در شعله های آتش آغاز شد.
بررسی ها نشان می داد حریق از داخل خودرو شروع شده است این درحالی بود که یک بطری نوشابه نیم سوخته که احتمال می رود به مواد سوختی آغشته باشد از داخل خودرو کشف شد.
در بازرسی از صندوق عقب خودرو که سالم مانده بود کیف کوچک مدرسه و تعدادی البسه کشف شد. ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که ترمز دستی خودرو کشیده شده بود.
به گزارش جام جم سرا، با انتقال جسد سوخته به پزشکی قانونی کارشناسان آتش نشانی در بررسی های اولیه، علت این آتش سوزی را عمدی تشخیص دادند. درحالی که تحقیقات قضایی تا سپیده دم روز گذشته به طول انجامید، ماموران انتظامی با راهنمایی و نظارت قاضی ویژه قتل عمد، موفق شدند اولیای دم را شناسایی کنند، اما بررسی های کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی درباره قتل یا خودکشی یا اتفاقی بودن حادثه همچنان ادامه دارد و مرگ مشکوک این مرد در پرده ای از ابهام قرار گرفته است. (خراسان)