مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مردی سوار بر کفش زنانه در تهران + عکس

مردی سوار بر کفش زنانه در تهران + عکس

نخستین ماشین مدل کفش در خیابان‌های تهران تردد می‌کند. این ماشین متعلق به یک واکسی معروف تهران است؛ علی واکسیما که قبلا کنار خیابان کفش‌های مردم را واکس می‌زد و حالا با خلاقیت تازه خود توانسته معروف شود.
علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت
علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت

خیلی‌ها علی واکسیما یا علی ۲۰۰۰ رو میشناسن ، باکلاس‌ترین واکسی تهران.عاشق آنتونیو باندارس ، با تلفن زدن به علی واکسیما به سراغ‌تون میاد و کفش‌هاتون رو واکس میزنه.

علی واکسیما یا در اصل علی حسن‌خانی برای مشتری‌ها واکس میزنه ابتکاراتی به خرج میده مثلآ :

۱ – بعد از تموم شدن واکس زدن به بند کفش‌ها عطر میزنه تا خوش بو بشن.

۲ – برای مشتری‌ها با MP3 Player آهنگ پخش می‌کنه.

علی واکسیما ۱۴ سال به این کار اشتغال داره و متولد سال ۱۳۵۱ در شهر ری هست.علی واکسیما دوچرخه‌اش را هم خودش ساخته چون دو چرخ در  جلو داره و یک چرخ عقب.

اگر کفشی برای واکس زدن دارید به علی واکسیما زنگ بزنید.

علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیتعلی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت

ابتکار و خلاقیت علی واکسیما در گذر زمان

علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت


علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت

علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت

علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت

علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت

علی واکسیما عکس خلاقیت خلاقیت ایرانی خلاقیت آموزش خلاقیت
http://media.isna.ir/content/1413121521639_borna%20ghasemi-10.jpg/4
آموزش خلاقیت خلاقیت خلاقیت ایرانی عکس خلاقیت علی واکسیما


ادامه مطلب ...

مردی ۲۵۶ ساله با ۲۳ زن همه را شوکه کرد + عکس

مردی ۲۵۶ ساله با ۲۳ زن همه را شوکه کرد + عکس

لی شینون” نزدیک بیش از دو قرن و نیم زندگی کرده است.

به گزارش جام جم ، لی در سال ۱۶۷۷ میلادی متولد شده و در سال ۱۹۳۳ از دنیا رفته است و عمری بالغ بر ۲۵۶ سال داشته است. نام اصلی وی “چو لیانگ” بوده است و اکثر عمر خود را در کوهستان ها در پی جمع آوری گیاهان دارویی سپری کرده است و به این کار مشغول بوده است.

یکی از مسائل باورنکردنی در زندگی “چو” این می باشد که وی وقتی ۷۱ ساله بود به ارتش چین پیوسته و به عنوان مدرس فنون نظامی و دفاع شخصی از وی استفاده شده است. “چو” در سن ۱۰۰ سالگی شاهد به بار نشستن دستاوردهای خود در زمینه طب چینی بوده و از دولت وقت چین نشان ویژه حکومتی دریافت کرده است.

راز طول عمر افزایش طول عمر

جالب است بدانید این مرد چینی وقتی به سن ۲۰۰ سالگی رسیده است برای تدریس به مراکز علمی چین می رفته و در آن سالها مردمان زیادی از کشورهای اطراف برای دیدن وی عازم چین می شده اند.

“لی” در طی عمر ۲۵۶ ساله خود با ۲۳ زن ازدواج کرده است و تعداد فراوانی فرزند داشته طوری که تعداد نوادگان وی در زمان حیاتش به ۱۸۰ تن می رسیده است.

افزایش طول عمر راز طول عمر


ادامه مطلب ...

مردی که در توالت عمومی می‌خوابید ،چگونه میلیونر شد؟ +عکس

اوایل دهه ۱۹۸۰ بود که آقای گاردنر٬ مردی ۲۷ ساله٬ و کریس٬ پسر خردسالش در سانفرانسیسکو آمریکا بی‌خانمان شدند.

او که در یک شرکت کارگزاری سهام کارآموزی می‌کرد٬ آنقدر پول نمی‌گرفت که بتواند پول پیش اجاره یک آپارتمان را فراهم کند. از همسرش جدا شده بود و چاره‌ای نداشت جز این که با کریس٬ هرجا دستش می‌رسید٬ بخوابد؛ توالت عمومی ایستگاه قطار٬ پارک٬ جلوی در کلیسا٬ و زیر میز کار خود وقتی همکاران ساختمان را ترک کرده بودند.

معمولا در نوانخانه‌ها غذا می‌خوردند. دستمزد ناچیزش خرج مهدکودک پسرش می‌شد تا بتواند روزها کار کند.

با همه این فلاکت٬ کارش خوب بود. انگار برای کار فروش سهام ساخته شده باشد. در پایان دوره کارآموزی٬ شرکت دین ویتر رینولدز او را استخدام کرد.

زندگی و کارش از این رو به آن رو شد. خانه‌ای اجاره کرد و سال ۱۹۸۷ توانست شرکت سرمایه‌گذاری خودش را تاسیس کند: گاردنر ریچ.

هالیوود صدا می‌زند

حالا٬ مردی ۶۲ ساله است و ثروتش حدود ۶۰ میلیون دلار. به سراسر جهان سفر می‌کند و یک نویسنده و سخنران الهام‌بخش است که به دیگران برای پیشرفت انگیزه می‌دهد. چند خیریه برای افراد بی‌خانمان و زنان قربانی خشونت دارد.

معلوم است که چرا وقتی زندگی‌نامه پرفروش خود را می‌نوشت٬ هالیوود به سراغش رفت؛ مردی که کودکی بسیار پردردسری داشت و درست چند روز قبل از آن‌که به عنوان کارآموز استخدام شود٬ به زندان افتاد.

زندگینامه کریس گاردنر راز موفقیت راز پولدار شدن دانلود کتاب در جستجوی خوشبختی کریس گاردنر داستان موفقیت ثروت کریس گاردنر پسر کریس گاردنر آموزش پولدار شدن The Pursuit of Happyness Chris Gardner

کتاب «در جست‌وجوی شادمانی»٬ کتابی پرفروش شد و سال ۲۰۰۶ فیلمی به همین نام با بازی ویل اسمیت و پسر واقعی او در نقش کریس کوچک٬ روی پرده رفت. ویل اسمیت به خاطر بازی در این فیلم نامزد اسکار شد.

آقای گاردنر در مصاحبه‌ای به بی‌بی‌سی می‌گوید که وقتی به گذشته نگاه می‌کند «نمی‌خواهد هیچ چیز را عوض کند».‌

می‌گوید «وقتی بچه بودم دردهای زیادی کشیدم که بچه‌هایم نباید به آن سرنوشت دچار می‌شدند».

«وقتی پنج ساله‌ بودم یک تصمیم گرفتم. که بچه‌هایم بدانند پدرشان که بوده است. بقیه سرنوشتم خوب پیش رفت چون انتخاب‌هایم درست بود.»

مادر الهام‌بخش

کریس گاردنر در میلواکی٬ ایالت ویسکانسین٬ به دنیا آمد و هیچ وقت نفهمید پدر واقعی‌اش کیست.
در فقر و با مادری به نام بتی جین و پدرخوانده‌ای الکلی بزرگ شد که او را آزار فیزیکی می‌داد. بعد از آن‌که مادرش در اوج ناامیدی سعی کرد پدرخوانده‌اش را بکشد٬ سرپرستی او برای مدتی به خانواده‌ای دیگر سپرده شد.

با وجود این مشکلات در کودکی٬ می‌گوید مادرش برای او زنی الهام‌بخش بوده است.

می‌گوید:«یکی از آن مادران سنتی بود که هر روز به من می‌گفت پسر٬ تو می‌تونی هر کاری بخواهی بکنی یا هر کی که می‌خواهی٬ بشی.»

و می‌گوید که حرف‌های مادرش را باور کرد و صد در صد قبول داشت.

یک روز داشت در تلویزیون مسابقه بسکتبال یک تیم دانشگاهی را می‌دید و زیر لب گفت این بازیکن می‌تواند یک میلیون دلار درآمد داشته باشد.

مادرش گفت:«پسر٬ یک روز هم تو یک میلیون دلار درآمد خواهی داشت.»

«تا وقتی که این جمله از دهنش درنیامده بود٬ فکرش هیچ وقت از سرم نمی‌گذشت.»

شانس در می‌زند

میلیون‌ها دلار آنقدر هم سریع نرسید. او بعد از دبیرستان چهار سال در نیروی دریایی آمریکا بود. و بعد از خروج از ارتش راهی سانفرانسیسکو شد. آنجا کارش را با فروش تجهیزات پزشکی شروع کرد.

زندگی او روزی متحول شد که مردی از یک ماشین فراری قرمز پیاده شد. آقای گاردنر جلو رفت و از مرد پرسید که درآمدش از کجاست.

اسمش باب بریجز و دلال بازار سهام بود. بعد از صحبت،‌ آقای گاردنر گفت علاقه دارد که وارد این کار شود. آنها دوباره ملاقات کردند و آقای بریجز به او کمک کرد که در مصاحبه استخدام برای کارآموزی یک شرکت سهام شرکت کنند.

چند روز قبل از این مصاحبه پلیس او را به جرم ندادن جریمه پارکینگ دستگیر کرد. البته بالاخره توانست در مصاحبه برای گرفتن آن کار شرکت کند اما با همان چیزهایی که روز بازداشت تنش بود: لباس و کفش ورزشی.

با وجود سر و وضع ژولیده٬ اشتیاق و انگیزه او باعث شد که کار را بگیرد.

ارزیابی دوباره زندگی

شش سال بعد از نمایش فیلم زندگی او٬ زندگی آقای گاردنر در سال ۲۰۱۲ دوباره از این رو به آن رو می‌شود. وقتی همسرش در سن ۵۵ سالگی از سرطان می‌میرد.

آن اتفاق باعث شد دوباره از نو ارزیابی کند که در زندگی دنبال چیست. بعد از سه دهه موفقیت در شغلش تصمیم گرفت که کارش را برای همیشه عوض کند.

«یکی از آخرین حرف‌هایی که من و همسرم با هم زدیم این بود. او به من گفت حالا که فهمیدیم زندگی اینقدر کوتاه است بقیه عمرت را می‌خواهی چه کار کنی؟»

می‌گوید وقتی این حرف‌ها پیش آمد همه‌چیز تغییر کرد.«اگر کاری را که مشغول آن هستی٬ با ذوق و هیجان انجام نمی‌دهی٬ هر روز خودت را تضعیف می‌کنی».

وقتی آقای گاردنر متوجه شد که دیگر دلش نمی‌خواهد در کار سرمایه‌گذاری بانک باشد٬ تصمیم گرفت نویسنده شود و برای مشاغل و آدم‌های مختلف سخنرانی کند.

او حالا ۲۰۰ روز سال سفر می‌کند و در سالن‌های پر از جمعیت در بیش از ۵۰ کشور جهان سخنرانی می‌کند.

آقای گاردنر می‌گوید که وجود او این تئوری را باطل می‌کند که می‌گوید ما محصول محیطی هستیم که در آن بزرگ شدیم.

«به اعتقاد مدرسه‌ای که در آن درس می‌خواندم٬ من الان باید یک الکلی٬ انسان شکست خورده٬ بچه‌آزار٬ و زن آزار بودم که محتاج حمایت دیگران است.»

اما به جای آن‌ها او می‌گوید با انتخاب‌های مثبت خود٬ و عشقی که مادرش به او داشت و همچنین حمایت آدم‌های دیگر٬ اینطور نشد.

«من روشنایی را انتخاب کردم٬ از طرف مادرم و و از طرف آدم‌های دیگری که اشتراک خونی با آنان ندارم.»

زندگینامه کریس گاردنر راز موفقیت راز پولدار شدن دانلود کتاب در جستجوی خوشبختی کریس گاردنر داستان موفقیت ثروت کریس گاردنر پسر کریس گاردنر آموزش پولدار شدن The Pursuit of Happyness Chris Gardner

کریس گاردنر و پسرش

داستان زندگی کریس گاردنر (Chris Gardner)

از همان کودکی، بختش تیره بود و کورسوی امیدی در مسیر زندگی‌اش دیده نمی‌شد. تمام مواد لازم برای بیچارگی و کاسه چه کنم به دست گرفتن را در اختیار داشت؛ مرگ پدر، بی رحمی ناپدری، سابقه حبس و…

اگر در صحنه زندگی قرعه این نقش به نام هر کس دیگری جز او می افتاد، بی‌شک انگ بدشانسی و بدبختی را تا پایان عمر می‌پذیرفت اما «کریس گاردنر» مردانه جلوی سرنوشت قدعلم کرد و شجاعانه مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. امروز که شما داستان زندگی‌اش را می‌خوانید، او یک میلیاردر سرشناس شده؛ می‌پرسید چطور؟ بهتر است با ما از پیچ وخم های زندگی‌اش بگذرید تا رمز موفقیت‌اش دستگیرتان شود.

سال ۱۹۸۲ بود. آن زمان‌ها یک سال و نیمی از پدر شدنش می‌گذشت. فروشنده لوازم پزشکی بود. به زحمت از عهده امورات خودش و پسرش، کریستوفر، برمی‌آمد. وقتی به ورودی جاده موفقیت رسید، ۲۹ سال بیشتر نداشت. با تمام نداری‌هایش سخاوتمند بود. آن روز به پارکینگ بیمارستان آمد و دید که راننده یک اتومبیل «فراری» دنبال جای پارک می‌گردد. صدایش زد: «می‌توانید جای من پارک کنید.» و با راننده «فراری» گرم صحبت شد. می‌خواست بداند او چه کار می‌کند و چطور توانسته ماشینی به آن گرانی بخرد.

راننده فراری به او گفت که در کار خرید و فروش سهام شرکت‌هاست. کنجکاوی گاردنر گل کرد. الان که یاد آن روز می‌افتد، می‌گوید: «آن آقا ماهی ۸۰ هزار دلار درآمد داشت.

آنها با هم رفیق شدند. هر از گاهی ناهار را با هم می‌خوردند و سهام فروش متمول برای گاردنر توضیح می‌داد که چطور می‌تواند وارد این تجارت شود و او را به سرشناس‌ترین‌های خریدوفروش سهام ارجاع داد. گاردنر هم با اعتماد به نفس دنبال سررشته‌های موفقیت‌اش رفت اما کسی تحویلش نمی‌گرفت؛ نه به خاطر سیاهپوست بودنش، بلکه به این خاطر که ثروتمندان نمی‌خواستند ریسک کنند. خودش می‌گوید: «آنها نژادپرست نبودند. حداقل چیزی که برای فروشنده سهام شدن می‌خواستی، یک مدرک MBA بود. اما من اصلا کالج نرفته بودم! من زیر خط فقر زندگی می‌کردم و پولی برای گذراندن این دوره‌ها نداشتم.

بعد از ۱۰ ماه دویدن‌های بی‌حاصل، تازه یک نفر پاپوش جاداری برای گاردنر درست کرد و او را به خانه اول باز گرداند: «باید برای پسرم، پدری می‌کردم؛ پس دلسرد نشدم. هر کاری که از دستم بر می‌آمد انجام دادم؛ هرس چمن‌ها، شستن توالت‌ها، آشغال جمع کردن، تعمیر سقف و نقاشی ساختمان اما به تلاشم برای ورود به چرخه خریدوفروش سهام ادامه دادم.»

انگار زمانه شوخی‌اش گرفته بود. راحتش نمی‌گذاشت. سر جروبحث کوچکی که با همسرش داشت، یک پلیس را خبر کرد و ماموران با استعلام مدارک و پیشینه گاردنر به دلیل پرداخت نکردن قبوض پارکینگ، او را به مدت ۱۰ روز به زندان فرستادند. همسرش هم پسرش را برداشت؛ او را ترک کرد و طلاقش را گرفت.

سراسیمه شده بودم. خودم بدون پدر بزرگ شده بودم و نمی‌خواستم پسرم سختی‌های تلخ دوران کودکی مرا بچشد. به خودم قول داده بودم که برایش پدر خوبی باشم. قول داده بودم همیشه مراقب‌اش باشم… آن روزها بدترین روز‌های زندگی‌ام بود. کنار دزدها، قاتلان و تبهکاران روز را به شب می‌رساندم و فکر و نگرانی پسرم آزارم می‌داد. قبل از دستگیری در یک موسسه خریدوفروش سهام فرم استخدام پر کرده بودم. متاسفانه روز مصاحبه‌ام یک روز قبل از آزادی‌ام تعیین شده بود. از زندان تماس گرفتم و التماس کردم که اجازه دهند یک وقت مصاحبه دیگر بگیرم. به محض آزادی به موسسه رفتم. این مصاحبه تنها شانسم بود اما نمی‌توانستم برایشان نقش بازی کنم. پس حقیقت را گفتم؛ اینکه پیشینه ندارم، خانواده‌ام ترکم کرده‌اند، تحصیلات ندارم، وضع مالی‌ام خوب نیست اما انگیزه دارم و می‌دانم که در تجارت می‌توانم موفق شوم.

مصاحبه‌گر به فکر فرو رفت. گاردنر یک قدم به جلو برداشته بود؛ گفت‌وگو با یکی از عاملان مهم این تجارت! انگار ورق زندگی‌اش برگشته بود. چندماه بعد، همسرش تماس گرفت و حضانت کریستوفر را به او سپرد. اما پانسیونی که گاردنر در آن اتاق اجاره کرده بود بچه‌ها را قبول نمی‌کرد. این بود که وسایل ضروری خودش و کریستوفر را در کالسکه و ساک کریستوفر و کیف دستی خودش جا داد و راهی خیابان‌ها شد: «شب‌های زیادی را در توالت‌های عمومی گذراندیم.

روزی پدر و پسر ۵ ساله در خیابان قدم می‌زدند که گاردنر چشمش به یک ساختمان مخروبه که بوته رزی از دیوارش بالا رفته بود افتاد. سرایدار آنجا را پیدا کرد و قرار شد عمارت مخروبه را به قیمت منصفانه‌ای اجاره کند. حالا دیگر سقفی بالای سر پسرش بود. طی چند سال به تدریج با تحمل شرایط طاقت فرسای موجود توانست وارد تجارت رویایی‌اش شود. سال ۱۹۸۷ توانست در شیکاگو بنگاه خریدوفروش سهام خودش را تاسیس کند و آخر سر هم برای خودش یک دستگاه اتومبیل «فراری» بخرد.

او داستان زندگی‌اش را افسانه نمی‌داند: «داستان زندگی من به دیگران می‌آموزد که چطور باید جلوی موانع زندگی سینه سپر کرد. می‌توانستم یک فروشنده بی‌دست و پا و بی‌خانمان باقی بمانم اما من می‌خواستم زندگی بهتری داشته باشم و الان زندگی‌ام عالی است. شما هم می‌توانید تندبادهای زندگی را در هم بکوبید. تنها باید هدفتان را مشخص کنید و با اراده، امید، توکل به پروردگار و قوت قلب گرفتن از کسانی که دوستشان دارید، در راهتان ثابت قدم باشید.

فیلم موفق هالیوودی از زندگی واقعی کریس گاردنر
فیلم در جستجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness) فیلمی آمریکایی و محصول ۲۰۰۶ میلادی است که براساس زندگی واقعی کریس گاردنر ساخته شده است. در این فیلم که گابریل موسینو آن را کارگردانی می‌کند، ویل اسمیت درنقش یک فروشنده بی‌خانمان و بیکار بازی میکند که بعدا به یک دلال سهام تبدیل می‌شود. در این فیلم جیدن اسمیت پسر ویل اسمیت در نقش پسر گاردنر ظاهر می‌شود.
زندگینامه کریس گاردنر راز موفقیت راز پولدار شدن دانلود کتاب در جستجوی خوشبختی کریس گاردنر داستان موفقیت ثروت کریس گاردنر پسر کریس گاردنر آموزش پولدار شدن The Pursuit of Happyness Chris Gardner

 فیلمنامه این اثر را استیون کونراد براساس کتاب پرفروش خاطرات نوشته گاردنر نوشته است.

در سال ۱۹۸۱ کریس گاردنر تمام پس انداز خانواده خود را در یک اسکنر قابل حمل سنجش تراکم استخوان سرمایه گذاری می‌کند و سعی می‌کند آن را به پزشکان بفروشد.  اما در نهایت معلوم می‌شود که سرمایه گذاری او پشیزی ارزش ندارد و همسرش او و پسرش را ترک کرده و به نیویورک می‌رود. کریس در رفت  و آمدهای خود برای فروش دستگاه با دین ویتر بر خورد کرده و توجه او را به خود جلب می‌کند . دوستی او با دین ویتر بخت ورود به برنامه تربیت دلال بازار سهام را برای او به وجود می‌آورد. در این میان کریس با مشکلات مالی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند و پسر خردسال او نیز مشکلات فراوانی دارد. از آنجا که آنها بی‌خانمان هستند ، پدر و پسر حتی مجبور می‌شوند شبی را در دستشویی عمومی به صبح برسانند. اما خستگی برای او معنایی ندارد و پیوسته در جستجوی راهی است تا بتواند خود و پسرش را تامین کند. در پایان کریس در امتحان ورودی دلالی بازار سهام موفق می‌شود و می‌تواند منصبی به دست بیاورد.

این فیلم با بودجه ۵۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۳۰۷ میلیون دلار به دست بیاورد.
همچنین به دنبال خوشبختی نامزد بهترین بازیگر مرد نقش اول در اسکار و گلدن گلوب شد.


ادامه مطلب ...

مردی که از زن خود درخواست نامشروع می کند!

متاسفانه خود شوهر از همسرش می‌خواهد که در نحوه پوشش خود در برابر دیگران (افراد نامحرم) تغییراتی بدهد؛ مثلا حجاب کامل نداشته باشد.

 بطور کلی هر مرد مسلمانی، نسبت به طرز پوشش نامناسب همسرش، تعصب مردانه دارد و چه بسا به جهت اینکه همسرش مورد نگاه‌های طمع‌آلود دیگران قرار نگیرد، اقدامات امنیتی و پوششی کامل برای همسرش قرار دهد.

 

امّا در مواردی دیده می‌شود که متاسفانه خود شوهر از همسرش می‌خواهد که در نحوه پوشش خود در برابر دیگران (افراد نامحرم) تغییراتی بدهد؛ مثلا حجاب کامل نداشته باشد. مانند این خانم که همسرش بعد از مدتی از زندگی زناشویی، از او خواسته است که در برابر دیگران (افراد نامحرم) حجاب سر نداشته باشد و با اینکه در این زمینه (حجاب) بارها با همدیگر صحبت و گفت‌وگو کرده‌اند، ولی هیچ کدام نتواسته‌ است که دیگری را متقاعد کند.

 

ولی به راستی، باتوجه به لزوم اطاعت پذیری همسر از شوهر،آیا در این زمینه نیز، همسر باید مطیع محض درخواست‌های شوهر باشد؟

 

واقعا علت اینگونه درخواست‌های نابه جا و غیرعادی برخی از همسران چیست؟ چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد؟

 

مسلما، اطاعت از شوهر، لازمه مدیریت مرد در درون خانواده است.[۱] البته اطاعت در بسیاری از موارد، میان زن و شوهر جنبه متقابل دارد و موجب زیاد شدن محبت میان طرفین نیز می‌گردد.

 

امّا نکته‌ی حائز اهمیت در اطاعت پذیری از همسر، این است که اطاعت از همسر می‌بایست در امور جایز باشد و گرنه در امور نامشروع و حرام، اطاعت از همسر نادرست و گناه آلود است. البته عدم اطاعت پذیری از همسر در امور نامشروع، نیز باید به گونه‌ای باشد که منجر به توهین، بدخُلقی و سلب آرامش از همدیگر نشود.

 

از این رو ضمن اینکه باید مشکل را با گفت‌وگوی منطقی و صمیمانه میان طرفین حل کرد، همچنین لازم است ریشه یابی کرد که علت درخواست(نامشروع) همسر چیست؛ زیرا مسلما با ریشه یابی کردن صحیح موضوع، می‌توان به نتیجه رضایت بخش میان طرفین رسید و گفت‌وگوهای طرفینی نیز بهتر نتیجه بخش خواهد بود.

 

امّا قبل از اینکه به دلایل و ریشه‌های این موضوع بپردازیم، لازم است که همسر این آقا، حتی المقدور در مکان‌ها و فضاهای بسته و آنجایی که نامحرم وجود ندارد، درخواست مشروع همسرش را اجرا کند؛ زیرا این کار حداقل باعث می‌شود که همسر این خانم بپذیرد که همسرش اصلا بنای بر مخالفت و ناسازگاری با او را ندارد و صرفا به دلایل اعتقادی که طرفین هم قبول دارند، حاضر نیست آن بخش از درخواست(نامشروعش) را اجرا کند.

 

امّا دلایل احتمالی:

۱٫ بعضی از آقایان به این دلیل که همسرشان، به اندازه کافی به وضعیت ظاهری خود یعنی آراستگی در خانه نمی‌رسند، از این وضعیت ناراضی هستند و چه بسا به جای گفتن اصل احساس خود، وارد بهانه جویی و انتظارات نابه جا و غیرعادی می‌شوند که حتی با اعتقادات خودشان نیز در تناقض است.
در چنین مواردی بهتر است که همسر، مهارت‌های زناشویی و آراستگی خود را در خانه ارتقاء دهد تا این مشکل به مرور حل شود.
در روایتی از پیغمبراکرم(صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله)آمده است که حضرت فرمود: «خانم ها از آرایش دریغ مکنید، بهترین ملایم ترین و دل نواز ترین عطر را به کار برید زیبا ترین و دلربا ترین لباس را به اندام خویش بپوشانید خود را حداقل با یک گردنبند زینت بخشید و صبح و شام خود را به شوهر عرضه دارید ،در یک کلام چشم و دل شریک زندگیتان را هنرمندانه بربایید.»[۲]

 

۲٫ متأسفانه برخی از همسران به خاطر تظاهر، خُودنمایی و به رخ کشیدن که(این هم زمینه‌های خاصی دارد) قصد به رخ کشیدن همسرانشان در محیط‌های خاصی را دارند.

 

۳٫ چه بسا گاهی مرد به خاطر عدم شناخت کافی نسبت به نگاه‌های دیگران و همچنین به این دلیل که ممکن است خود اینگونه نبوده، دچار ساد‌گی و خوش بینی احمقانه نسبت به هم جنسان خود شده باشد.

 

۴٫ گاهی برخی از افراد به خاطر احساس خودکم بینی و حقارت در خود، احساس غرور و خودنمایی نمی‌کنند و از طریق همسرشان می‌خواهند احساس خود کم بینی خود را بپوشانند.

 

 

۵٫ تقلید و الگوبرداری مستقیم و غیرمستقیم از شبکه‌ها و برنامه‌های ماهواره‌ای نیز در چنین درخواست‌های نامشروع همسر می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشد.

 

 

۶٫ همچنین وجود فرهنگ نامناسب (از جمله پوشش نیمه عریان در میان اقوام و فامیل) در میان خانواده‌های فامیل و رفت و آمد با آنان، می‌تواند باعث چنین درخواست‌های نابه‌جا در میان همسران شود.

 

نکته پایانی:

بعد از ریشه یابی مسأله نیز می‌توان با مدارا، صمیمیت و گفت‌وگوی منطقیِ طرفینی، اختلاف فی مابین را حل کرد. همچنین لازم است همسران توجه داشته باشند که نباید در همان قدم اول، تند و خشن برخورد کرد، بلکه با تدبیر می‌توان اختلافات را به حداقل رساند.

 

پی‌نوشت‌ها:
[۱]. «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِساء»[نساء،۳۴] [۲]. وسائل الشیعه، ج۱۴، ص ۹۵

منبع : جام نیوز


ادامه مطلب ...

راه حل مشکل زن با مردی که از رابطه جنسی فراریست

[ad_1]

راه حل مشکل زن با مردی که از رابطه جنسی فراریست

 

گاهی وقتها حس میکنید همسرتان دیگر به شما تمایلی ندارد یا از رابطه جنسی فراری شده است ! به گزارش ایران ناز با ما در ادامه ی این مطلب همراه باشید تا راههای حل این مشکل و نحوه صحیح برخورد با مردی که از رابطه جنسی فراریست را بندانید .

 

احساس می کنم همسرم نسبت به من سرد است، دوستم ندارد، تمایلی به رابطه جنسی نشان نمی دهد حتی وقتی از بی میلی او پرسش می کنم، هیچ جواب نمی دهد و بی علاقگی بیشتری نشان می دهد، همیشه من درخواست کننده رابطه جنسی هستم و هربار او به طرق مختلف، به خواسته من بی اعتنایی می کند و…

 

سوالات خاموش کننده رابطه جنسی

 

یکی از دلایل توقف رابطه جنسی از سوی مردان، سوالات خانم هاست سوالاتی که روان شناسان از آنها به عنوان “سوالات خاموش کننده رابطه جنسی ” یاد می کنند. خانم ها با پرسش برخی از سوالات از همسرشان، درباره این که چرا سرحال نیست و یا چرا بی حوصله و درخود فروفته است، نه تنها باعث می شوند مردشان فورا خاموش شوند بلکه از سرحال بودن آنها در آینده نیز جلوگیری می کنند.

 

اگر شوهرتان به علائم دعوت کننده جنسی شما بی تفاوت است و هیچ واکنشی نشان نمی دهد و حتی با دلسردی تمام، به آن پاسخ می دهد، توصیه می کنیم اندکی بر نگرانی و استرس خود غلبه کنید، حس کنجکاوی خود را کنترل نمائید و به دنبال کشف علت، چرایی و چگونگی این رفتار فعلی همسرتان نباشید. در چنین مواقعی اکثریت قریب به اتفاق خانم ها ، احساس خطر جدی کرده و عنان صبر می گسلند و لاجرم شروع به سوال پیچ کردن همسر می کنند حتی گاه برای رفع نگرانی و اضطراب جملات و عباراتی بکار می گیرند و یا آن که متوسل به رفتارهایی می شوند که چندان مورد خوشایند همسر واقع نمی شود و به جای جذاب بودن بیشتر حالت دفع کننده دارد.

 

اگر شوهرتان به علائم دعوت کننده جنسی شما بی تفاوت است و هیچ واکنشی نشان نمی دهد و حتی با دلسردی تمام، به آن پاسخ می دهد، توصیه می کنیم اندکی بر نگرانی و استرس خود غلبه کنید، حس کنجکاوی خود را کنترل نمائید و به دنبال کشف علت، چرایی و چگونگی این رفتار فعلی همسرتان نباشید.

 

خانم ها گوش به زنگ باشید

 

اگر در حال تجربه چنین وضعیتی در زندگی زناشویی تان هستید، بهتر است محتاطانه عمل کرده و هرگز این جملات و سوالات را مطرح نکنید :

 

-” مشکل چیست؟”

-” اتفاقی افتاده؟ من مرتکب اشتباهی شده ام؟”

– ” موضوع چیست؟ چرا چند وقتی است مرا نمی بینی؟”

-” آیا من کاری انجام داده ام که باعث دلسردی تو شده است؟”

-” تو هنوز منو دوست داری؟”

-” فکر می کنی من خیلی چاق/ لاغر هستم؟”

-” به نظرت من مثل سابق زن زیبا و جذابی نیستم”

-” چگونه باشم برایت خوشایندتر است!”

-“دیگر نمی خواهی با هم رابطه جنسی داشته باشیم؟”

-” تو قبلا بیش از این، رابطه جنسی می خواستی؟”

– ” همیشه گرم و فعال بودی ولی حالا چرا این گونه شده ای؟!”

-” چرا نمی خواهی که رابطه جنسی داشته باشیم؟”

-” هنوز نسبت به من کشش جنسی داری؟”

– ” نسبت به من تحریک نمی شوی؟”

-” ما بایستی درباره این موضوع با هم صحبت کنیم!”

– ” آیا تو هم مثل من به خاطر این رابطه سردمان احساس ناراحتی و دلخوری می کنی؟”

-” اگر روش جدیدی مدنظر داری، من متمایلیم آن را، بخاطر تو تجربه کنیم!”

-” شاید برای بهبود این وضعیت، لازم باشد از کسی کمک بگیریم!”

– ” با ادامه این وضعیت، آیا ما باز هم رابطه جنسی خواهیم داشت؟”

– ” احساس می کنم پای زن دیگری در میان است، آیا از زندگی با من خسته شدی؟”

 

مطرح کردن این سوالات و دانستن پاسخ آنها، حق مسلم شماست اما باید بگوئیم پرسش این نوع سوالات، دقیقا زمانی که در حال تدارک مقدمات برقراری رابطه و جلب نظر همسر نسبت به خود هستید، اما به ناگاه با بی توجهی او مواجه می شوید و همسرتان از آمدن نزد شما امتناع می کند، چندان مفید به فایده نیست؛ در چنین مواقعی و یا شرایط مشابه با آن، توصیه می شود پرسش های تان را نزد خودتان نگاه دارید و هیچ نپرسید؛ به جای اصرار به پرسش و یا دانستن علت رفتار، بهتر است به گونه ای واکنش دهید که گویی انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیز مرتب است. به یقین بپذیرید این زمان، زمان مناسبی برای مطمئن شدن از همسرتان نیست، مطمئنا در فرصت های مناسب می توانید این سوال ها را بپرسید و به جواب مطلوب برسید.

 

غالبا خانم ها این نکته مهم را فراموش می کنند اما باید هر لحظه به یاد داشته باشند و بدانند که یک زن می تواند با بی تفاوتی و غیر صریح بودن، با موفقیت بیشتری پیام غیر مطالبه ای خود به همسرش را مبنی بر این که ” اگر تو (شوهرم) سرحال و با نشاط باشی، من به تو خوشامد می گویم”، ابقاء نمایند. خانم ها با آگاهی و شناخت این اصل مهم و پذیرش آن” من به رختخواب می روم اگرچه در حال حاضر همسرم حوصله ندارد و سرحال نیست اما به زودی رابطه جنسی خواهیم داشت” ، می توانند بسیاری از دلسردی های موقت زناشویی شان را برطرف کنند.

 

زنان و پا پیش گذاشتن برای رابطه جنسی

 

یکی دیگر ازمهمترین دلایلی که زوجین داشتن رابطه جنسی را متوقف می کنند این است که مرد ” پا پیش گذاشتن برای رابطه جنسی” را متوقف می کند و یا این که زن بسیار زیاد برای برقراری رابطه جنسی پا پیش می گذارد.

 

زمانی که یک زن همیشه درخواست کننده رابطه جنسی است، به تدریج نه تنها خودش ناکام و فرسوده می شود بلکه بعد از گذشت مدت زمانی، مرد نیز علاقه مندی اش را به رابطه جنسی با آن زن از دست می دهد. اگر شما دایما به دنبال مردتان باشد و همیشه این کار را انجام دهید، همسرتان بدون آن که حتی دلیل و علت آن را بداند، علاقه اش را نسبت به شما از دست خواهد داد.

 

این حقیقت” اگر یک زن بیشتر از مرد، به دنبال به دست آوردن او (مرد) باشد، مرد در نهایت نسبت به او بی تفاوت تر و بی اعتناتر خواهد شد”، یک اصل بسیار مهم در دنیای متفاوت زن و مرد است ، اصلی که شاید متاسفانه بسیاری از خانم ها آن را نمی دانند.

 

از سوی دیگر، زمانی که یک زن مسئولیت خیلی زیادی را برای ” آغاز کردن رابطه جنسی” و ” پا پیش گذاشتن” احساس کند، رفته رفته مرد انگیزش کمتری را احساس خواهد کرد. اگر چه شاید در بدو امر، این رفتار و جسارت جنسی زنانه، احساس جالب و خوبی به مرد القاء کند، چرا که در این وضعیت، مرد “خطر طرد شدگی” را به خود راه نمی دهد و احساس آسودگی و آرامش می کند، اما به مرور زمان حقیقت راستین این جسارت به ظاهر خوشایند و ستیزه جویی جنسی خیلی زیاد زنانه، چهره بروز می دهد و آن چیزی نیست جز خاموشی جسارت جنسی مردانه. کاهش شهوت و لذت و بی علاقگی به همسر و یا جذابیت بیش از حد زنان دیگر بجای همسر از پیامدهای ناگزیز این جسارت جنسی منحصرا زنانه است.

 

هنگامی که زن مطابق آن جنبه مردانه اش، که درجستجوی رابطه جنسی است، رفتار می کند متقابلا مرد نیز به سوی جنبه زنانه اش، ناز و عشوه، پیش می رود؛ که در نهایت، این عدم توازن به آهستگی منجر به تضعیف عشق و شهوت در رابطه زناشویی می شود. به همین دلیل، صرف مقدار کمی انرژی، آن هم در حدی که به همسرتان کمک کنید تا بداند ” الان بهترین فرصتی است که می تواند به دنبال شما باشد” برای ایجاد تعادل و بهینه سازی رابطه مفید است.

 

پا پیش گذاشتن زن برای رابطه جنسی، آن هم به روشی غیرمستقیم، این اطمینان را به زن می دهد که همسرش جنبه مردانه وجودش را، که تمایل به جستجو و بدست آوردن اوست، حفظ کرده و همیشه او را طلب خواهد کرد. توصیه می شود زنان بجای شروع کردن رابطه جنسی، پیام هایی با این مضمون که ” شرایط برای شروع کردن رابطه جنسی از جانب شما مهیا است”، مرد را برای پیشقدم شدن ترغیب نمایند.

 

نکته: البته عیبی ندارد که هر از چند گاهی زن شروع کننده رابطه جنسی باشد، در واقع مشکل زمانی بوجود می آید که زن همیشه درخواست کننده و شروع کننده رابطه جنسی است . در این حالت، مرد به تدریج، علاقه اش را ازدست می دهد و کمتر پا پیش می گذارد.

 

 

مطالب مرتبط:

 

داروهای گیاهی برای سردمزاجی و تقویت توان جنسی

 

خوردن انجیر باعث افزایش قوای جنسی می شود!!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مطالب جدید جدیدترین مطالبمطلب جدیدعکس های بازیگرانمطالب جدیدعکسهای خنده داراخبار سینمااس شیرین کاری های خنده دار و جالب دانشجو ها عکس ایران …چند دانشجو برای جلب توجه مردم و خنداندن آنها دست به شیرین کاری جالبی زدند ایران ناز مطالب جدید جدیدترین مطالبمطلب جدیدعکس های بازیگرانمطالب جدیدعکسهای خنده داراخبار سینمااس ام اس شیرین کاری های خنده دار و جالب دانشجو ها عکس ایران ناز چند دانشجو برای جلب توجه مردم و خنداندن آنها دست به شیرین کاری جالبی زدند ایران ناز چند نفر


ادامه مطلب ...

مردی که به آن دنیا رفت و برگشت

[ad_1]
میراث تفسیری امام رضا (ع) در ذیل آیات الأحکام

میراث-تفسیری-امام-رضا-(ع)-در-ذیل-آیات-الأحکام«آیات الأحکام» آیاتی از قرآن است که به تنهایی با به کمک آیات دیگر، حکم یا احکامی از مسائل فقهی را به ادامه ...

رد پای ادیپ در بوف کور

رد-پای-ادیپ-در-بوف-کوربوف کور صادق هدایت از عقده‌ی ادیپی بی‌نصیب نمانده است. آقای محمدعلی همایون کاتوزیان در نقد چنین نظری ادامه ...

عقیده‌ی ادیپی در ادب و هنر

عقیده‌ی-ادیپی-در-ادب-و-هنراگر عقده‌ی ادیپ، به اعتقاد بسیاری، جهانشمول است، پس طبیعتاً باید نشانش در بسیاری از آثار ادبی و هنری ادامه ...

عقده‌ی ادیپی و دریافت‌های گوناگون آن

عقده‌ی-ادیپی-و-دریافت‌های-گوناگون-آنعقده‌ی ادیپ، که بزرگترین کشفِ فروید و سنگ پایه‌ی روانکاوی محسوب است، در قاموس روانکاوی فرویدی، دلبستگی ادامه ...

حقوق اقلیت‌های مسلمان در کشورهای غیراسلامی

حقوق-اقلیت‌های-مسلمان-در-کشورهای-غیراسلامیبر پایه‌ی گزارش اجلاس 1980 سازمان کنفرانس اسلامی، حدود یک سوم از مسلمانان جهان در کشورهای غیر عضو این ادامه ...

حقوق اقلیت‌های دینی در قوانین ایران

حقوق-اقلیت‌های-دینی-در-قوانین-ایرانتا پیش از پیروزی انقلاب مشروطه در 1285ش، وضع حقوقی اقلیت‌های دینی، همچون سایر مردم، بیشتر تابع مشی سیاسی ادامه ...

حقوق اقلیت‌های دینی در منابع اسلامی

حقوق-اقلیت‌های-دینی-در-منابع-اسلامیدر منابع اسلامی، یعنی قرآن و حدیث و آرای فقها، امتیازات و تکالیفی برای غیرمسلمانان منظور شده است. در ادامه ...

مروری بر مالکیت فکری (حقوق معنوی)‌ در ایران

مروری-بر-مالکیت-فکری-(حقوق-معنوی)‌-در-ایرانحقوق مالکیت فکری (حقوق معنوی)، اصطلاحی حقوقی به معنای حقوق شناخته شده برای پدیدآورنده‌ی هرگونه اثر فکری ادامه ...

مروری بر حقوق خانواده در کشورهای اسلامی

مروری-بر-حقوق-خانواده-در-کشورهای-اسلامیحقوق خانواده، شاخه‌ای از حقوق مدنی است که به مقررات و قواعد شکل‌گیری، تداوم و انحلال خانواده می‌پردازد. ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

گذر هدهد داستان کوتاه و حکایت جانانمردی زیر باران از دهکده کوچکی می گذشت خانه ای دید که داشت می سوخت و مردی را دید که وسط مروری بر زندگی شیخ مفیدره مروری بر زندگی شیخ مفیدره اوضاع شیعیان پیش از شیخ مفید وضع شیعیان در عصر شیخ مفیدآیا روایتی وجود دارد که مردگان از ظهر پنجشنبه تا ظهر …آیا روایتی وجود دارد که مردگان از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه آزاد هستند و به خانواده خو گفت و گو با مردی که بعد از ساعت در سردخانه زنده شدبیان احساس و حرف های خود به همسر با کارهای زیر زندگی مشترک موفق با رعایت اصول و مردانی که به زندگی خود خیانت می‌کنندواژه خیانت واژه ای‌کاملا آشناست و آن را بارها شنیده‌اید، بارها شنیده‌اید که مردی به عقل سرخ رستم فرخ زاد که بود و چگونه کشته شد؟رستم فرخ زاد که بود و چگونه کشته شد؟ یکی از فرماندهان سپاه ساسانی که خود را وقف خدمت به وقتی مردی شما را بخواهد مردمانوقتیمردیشمارابخواهدوقتی مردی شما را بخواهد … این توصیه ها را یک مشاور روانشناس برایم گفته است؛ آنقدر عصر ایران نان‌ها ویتامینی می‌شوند بزرگ ترین پیتزا تلفنی دنیا به ایران می آید علی لاریجانی سخنان آموزنده و به درد بخور برای زندگی داستانهای …سخنان آموزنده و به درد بخور برای زندگی داستانهای جالب سخنان بزرگان،مطالب و شعرهای تجاوز به زن جوان و فیلم برداری از او در حضور همسرش۴ تبعه افغان با سد کردن راه زن و مردی در حوالی بهشت‌زهرا س، پس از ضرب و جرح مرد راننده جام نیوز روایت مرجعی که به آن دنیا رفت و برگشتعکس روایت مرجعی که به آن دنیا رفت و برگشت کردم تا چیزهایی را به عنوان اعمالی که در دنیا روایت عجیب آیت الله موسوی اردبیلی، از روزی که به آن دنیا رفت از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت کردم تا چیزهایی را به عنوان اعمالی که در دنیا مردی که به آن دنیا رفت و برگشت تنبلو تنبلو تنبلو پادشاه و وزیر پادشاه و وزیر پادشاه و وزیر پرنده‌ی سفید پرنده‌ی سفید پرنده‌ی سفید مردی که به آن دنیا رفت و برگشت روایت عجیب آخوند موسوی اردبیلی،از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت روایت عجیب آخوند موسوی اردبیلی،از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت را به عنوان اعمالی که روایت آیت الله موسوی اردبیلی از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت روایت آیت الله موسوی اردبیلی از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت به عنوان اعمالی که مردی روایت آیت الله موسوی اردبیلی از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت روایتآیتالله روایت آیت الله موسوی اردبیلی از روزی که به آن دنیا رفت و برگشت دیدم که فشار سنگینی از معرفی به حجازی تا دربی‌های رفت و برگشت دور دنیا توپ و دربی برگشت آن فصل هم با شدیدی داشت، به ویژه مسابقه رفت که حرف و حدیث روایتی از روزی که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی به آن دنیا رفت و برگشت روایتی از روزی که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی به آن دنیا رفت و برگشت بودم و به صورت کامل آنا روایتی از روزی که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی به آن دنیا رفت رسانه‌های دیگر ابراهیم رئیسی چند سال قبل در دیدار با آیت الله موسوی اردبیلی خطاب به آن طرف رفته و روایتی از روزی که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی به آن دنیا رفت و برگشت روایتی از روزی که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی به آن دنیا رفت و برگشت ‫دانستنیهای جنسی ‬ ماند و نسبت به آن و رو به افزایشی است که به و برگشت ناپذیر جسمی و انشودة من قال ان دنیا ان دنیا اه ان دنیا


ادامه مطلب ...

چگونه بفهمیم مردی عاشق ما شده یا نه؟

[ad_1]

علائمی که نشان میدهد مردی هیچوقت مال شما نخواهد شد؛

separation

برای خیلی از دختران این سوال واقعا مهم اسـت که آیا مرد مورد نظرشان واقعاً آنها را دوست دارد و دوست داشتنش به ازدواج ختم می‌شود یا نه؟ در این مقاله سعی میکنیم به بررسی این سوال پبردازیم:

به گزارش آلامتو و به نقل از مردمان؛ تنها سوالی که هیچوقت نمی‌شنوید مردی که به تازگی با یک دختر آشنا شده اسـت بپرسد این اسـت: «آیا به من متعهد می‌شود؟» به نظر می‌رسد این سوال‌ها و تردیدها متعلق به خانم‌هاست.

خانم‌ها در همه سنین و فرهنگ‌ها به شدت می‌خواهند پاسخ این سوالات را در روابط خود بدانند: آیا من را دوست دارد؟ آیا به من جدی فکر می‌کند؟ آیا روزی به من متعهد خواهد شد؟ همه ما این تردیدها را در روابطمان تجربه کرده‌ایم. قابل درک اسـت. وقتی با قلبتان وارد رابطه‌ای می‌شوید، ممکن اسـت ماه‌ها، و سال‌‌هایی از عمرتان را بفهمید با مردی بوده‌اید که هیچوقت نمی خواسته رابطه‌اش را با شما جدی‌تر کند و شما را تا پایان عمر کنار خود داشته باشد. وضعیت شما بعد از تمام شدن این رابطه‌ها هم چندان جالب نخواهد بود.

پس برای جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی‌مان و شکسته نشدن قلبمان چه می‌توانیم بکنیم؟

اینجا به ۵ علامتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد یک مرد هیچوقت به شما متعهد نخواهد شد، چه الان و چه در طولانی‌مدت.

۱. هیچ چیز واقعی درمورد او نمی‌دانید

ممکن اسـت ساعت‌ها و ساعت‌ها در یک روز با یک نفر حرف بزنید ولی هیچ چیز واقعی درمورد او ندانید. ممکن اسـت جزئیاتی درمورد زندگی‌اش بدانید ولی نمی‌دانید که حقیقتاً کیست و خود واقعی‌ای که زیر آن ظاهر که از خود نشان می‌دهد نهفته اسـت را نمی‌شناسید.

وقتی مردی درمورد زنی جدی باشد، همه چیز خود را با او در میان می‌گذارد. او را وارد دنیای خود می‌کند، نقاط آسیب‌پذیر خود را به او نشان می‌دهد. این مسئله مهمی برای یک مرد اسـت. مردها عادت به بیرون ریختن خود و نشان دادن احساسات درونی‌شان ندارند و وقتی می‌خواهند مسائل درونی خود را با کسی درمیان بگذارند بسیار سخت‌گیر هستند.

وقتی مردی برای شما درد دل می‌کند، وقتی با شما از آرزوها، ترس‌ها، امیدها و انگیزه‌هایش حرف می‌زند، یعنی رویتان سرمایه‌گذاری می‌کند. با سرمایه‌گذاری کردن روی شما یعنی خودش را به شما متعهد می‌کند.

اگر مردی خود واقعی‌اش را به شما نشان ندهد، اگر اجازه ندهد ببینید که درونش چه خبر اسـت، این احتمال زیاد اسـت که آینده‌ای برای خودش و شما نمی‌بیند.

اگر شک دارید که مردی درمورد شما جدی اسـت یا نه، به چیزهایی که از او می‌دانید فکر کنید و ببینید ایا واقعاً می‌دانید کیست؟

۲. هر چند وقت‌یکبار چند روز یا چند هفته ناپدید می‌شود، بعد طوری رفتار می‌کند که انگار اتفاق خاصی نیفتاده اسـت

اگر مردی واقعاً به شما توجه داشته باشد، جایی برای شما در زندگی‌اش باز خواهد کرد. حتی اگر کارهای زیادی برای انجام دادن داشته باشد و نتواند چند روزی در دسترس باشد، به شما پیام خواهد داد و خواهد گفت که بهتان فکر می‌کند.

اگر بدون هیچ اطلاعی به تعطیلات در رابطه می‌رود و اصلاً نگران از دست دادن شما نیست، نشانه خوبی نیست. اگر مردی به قطع بداند که شما با وجود هر رفتار بدی که از خود نشان دهد، همیشه در دسترس او خواهید بود، هیچ احترامی برایتان قائل نشده و به شما متعهد نخواهد شد.

این رفتارهای ناپدید شدنش بیشتر راهی برای این اسـت که به شما نشان دهد این رابطه چندان جدی نیست و او آزادی دارد هر کاری که دوست دارد انجام دهد و شما برای جاهایی که می‌رود و کارهایی که می‌کنند عامل تصمیم‌گیرنده نیستید.

۳. می‌گوید به دنبال رابطه نیست

این به نظر یکی از بدیهیات می‌آید ولی متاسفانه اینطور نیست. درواقع، متداول‌ترین روابط این روزها رابطه جدی نیست. یعنی با مردی آشنا شده‌اید و بیرون می‌روید و اساساً دوست‌پسر/دوست‌دختر هستید، جدا از این واقعیت که نیستید.

حقیقت تلخ این اسـت: وقتی مردی می‌گوید که رابطه نمی‌خواهد، چیزی که در واقع می‌گوید این اسـت که رابطه با شما را نمی‌خواهد.

ممکن اسـت تصور کنید که موقعیت شما استثنا اسـت و فرق می‌کند. ولی مطمئنتان کنیم اینطور نیست. شما هم مثل بقیه دخترهایی هستید که در این روابط غیرجدی هستند. شما دختر فوق‌العاده‌ای هستید که احتمالاً خودتان را دست‌کم گرفته و خودش را در موقعیتی گرفتار کرده که طرفش او را بی‌هدف به دنبال خود می‌کشاند و شما هم منتظر نشسته‌اید تا او بالاخره بفهمد که چقدر «خوب‌» هستید.

اگر به شما می‌گوید که نمی‌خواهد وارد رابطه‌ای شود یا برای متعهد شدن مشکل دارد، لطفاً آن را جدی بگیرید و درحق خودتان لطف کرده و از آن رابطه بیرون بیایید.

۴. هیچوقت شما را به قرارملاقاتی واقعی و عاشقانه نمی‌برد

اگر قرار ملاقات‌های شما شامل رفتن شما به سینما و فیلم دیدن با هم یا آشپزی کردن شما برای اوست، یعنی او شما و رابطه‌تان را جدی نمی‌گیرد.

وقتی مردی برای آینده‌اش روی شما سرمایه‌گذاری می‌کند، برای تحت‌تاثیر قرار دادنتان هر کاری از دستش بربیاید انجام می‌دهد و به شما نشان خواهد داد که تا چه اندازه برایش اهمیت دارید.

اگر برای قرارملاقات‌هایتان حداقل‌های خود را برایتان می‌گذارد، به این معنی اسـت که تصور می‌کند شما ارزش تلاش بیشتری را ندارید. استثناهایی هم وجود دارد؟ گاهی ‌اوقات. ولی حتی اگر مردی پول و کار نداشته باشد، باز هم می‌تواند راه‌های ارزان و خلاقانه‌ای پیدا کند که نشان دهد دوستتان دارد.

وقتی مردی به دختری برای آینده خود فکر می کند، دوست دارد او را تا جایی که می‌تواند وارد دنیای خود کند. دوست دارد او را به چیزهایی که دوست دارد معرفی کند: فیلم‌ها، موسیقی، کتاب‌ها، سرگرمی‌ها. اینها چیزهایی نیست که نیاز به سرمایه‌گذاری مالی زیادی داشته باشد.

اگر این فقط شما هستید که سعی می‌کند رابطه‌تان را زنده نگه دارد و کارهای خاص انجام می‌دهد، نشانه این اسـت که او نظر جدی‌ نسبت به شما ندارد.

۵. شما را به خانواده‌اش معرفی نمی‌کند

خیلی از خانم‌ها به اشتباه تصور می‌کنند که وقتی مردی آنها را به دوستانش معرفی می‌کند، خیلی کار مهمی انجام داده اسـت. البته شاید برای بعضی مردها این کار مهم باشد ولی برای بیشتر آنها اینطور نیست. ممکن اسـت چون جذابید بخواهد با اینکار با شما پز بدهد یا کلاً معرفی کردن دخترها به دوست‌هایش مسئله مهمی برایش نیست.

وقتی در رابطه‌ای هستید، موضوع آشنا شدن با خانواده‌ها باید به میان آید. ممکن اسـت فوراً با آنها آشنا نشوید ولی باید به ترتیبی به شما بگوید که چه زمان قصد دارد این کار را انجام دهد. حداقل باید بگوید که خانواده‌اش را از وجود شما باخبر کرده اسـت.

اگر درمورد خانواده خود حرف نمی‌زند یا هر زمان که شما حرف را به خانواده‌اش می‌کشانید، صحبت را عوض می‌کند، نشانه این اسـت که نمی‌خواهد شما را به آنها معرفی کند.

همانطور که قبلاً ذکر کردیم، وقتی مردی درمورد زنی جدی فکر کند، او را وارد دنیای خود می‌کند. با دور نگه داشتن شما از خانواده‌اش می‌خواهد به شما بفهماند که شما را برای طولانی‌مدت در دنیای خود نمی‌بیند.

البته باید متذکر شویم که بعضی مردها هستند که با هر دختری که آشنا می‌شوند او را به خانواده‌شان معرفی می‌کنند و این مسئله چندان مهمی برایشان نیست. و شاید خانواده‌هایشان هم به این مسئله عادت کرده‌اند. ولی اگر مردی درمورد شما جدی باشد، این جلسه آشنایی را کمی جدی‌تر از دفعات قبل خود برگزار خواهد کرد. هیجان‌زده یا شاید هم کمی عصبی خواهد بود چون واقعاً دوست دارد خانواده‌اش از شما خوششان بیاید و شما هم از آنها خوشتان بیاید. اگر به نظر می‌رسد که برای معرفی شما چندان توجهی ندارد می‌توند به این معنی باشد که هیچوقت برای آینده روی شما سرمایه گذاری نخواهد کرد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

شب مهتابــــــــی تست روانشناسی چگونه بفهمیم مردی شب مهتابــــــــی تست روانشناسی چگونه بفهمیم مردی تمایل به ازدواج با ما دارد؟ تست چگونه بفهمیم یک مرد عاشقمان شده؟نشانه های عاشق …عاشق شدنعاشق شدن مردچگونگی عاشق شدن مردهانشانه های عاشق شدن مرد عاشق شدن مردمردی که عاشق تان است این نشانه ها را داردپرشین …مردی که عاشق تان است این نشانه ها را داردمرد عاشق به شما نگاه می‌کندمرد عاشق به شما چگونه بفهمیم که یک مرد مارا دوست دارد؟چگونه بفهمیم که یک مرد مارا دوست دارد؟عشق موضوع پیچیده‌ای است فهمیدن اینکه مردی به چطور بفهمم او عاشق من شده است یا نهچطوربفهمماوعاشقمنشدهاستاز قرن ها پیش عشق احساس قلبی شناخته می شده است اما از قرن هجدهم به بعد که علم قلب شناسی درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟لطفاً پس از مطالعه ، این مطلب را با استفاده از نکاتی که پدر و مادرتان برایتان نگفته اند چگونه …نکاتیکهپدرونکاتی که پدر و مادرتان برایتان نگفته اند چگونه یک مرد عاشق میشود و بدنبال آن به یک زن به سایت وکالت خوش آمدید طلاق علل و راهکارهادرسالهای اخیرطلاق به یک روندومعضل مهم اجتماعی تبدیل شده است ومتاسفانه روزبه روز عشق های بی هدف را چگونه فراموش کنیم؟ شهر سوالسلام منم دختری ۲۳ ساله هستم که عاشق مردی ۳۶ساله شدم وهمه میگن اشتباست همش بمن میگفت فان وسرگرمیفان وسرگرمی فان وسرگرمی سرگرمی،طنز وسرگرمی،ترانه هندی،ترکی وهندی،سلفی بازیگران


ادامه مطلب ...

وقتی مردی به شما میگوید “دوستت دارم،” در اصل به چه فکر میکند؟

[ad_1]
وقتی مردی به شما میگوید "دوستت دارم،" در اصل به چه فکر میکند؟

واژه‌ی «عشق» شکل‌ها و مفهوم‌های مختلفی به خود می‌گیرد. از نوشتن عاشقتم‌های عادی در پیام‌هایی که به دوستانتان می‌دهید تا عشقی که به اعضای خانواده‌تان دارید، عشقی که بهترین دوستتان دارید و یک عشق بسیار بسیار عمیق‌تر و صمیمانه‌تر به ممکن اسـت به یک نفر از جنس مخالفمان داشته باشیم. نوع عشقی که از هیچ راهی به جز نگاه کردن در چشمان طرف مقابل و گفتن «دوستت دارم» نمی‌توانید ابرازش کنید.

وقتی مردی به نقطه‌ای می‌رسد که احساسش را برای دختر موردعلاقه‌اش ابراز می‌کند، معانی ضمنی متفاوتی با آن همراه خواهد بود. کلمات به تنهایی فقط کلمات هستند، چیزی که به آنها معنا و مفهوم می‌دهد، تعهدی اسـت که آن مرد بعد از گفتن آن کلمات می‌پذیرد.

شادی و خوشبختی تو خوشبختی من اسـت

دوست داشتن کسی یعنی احساساتتان را به او وصل کنید. یعنی در شادی‌اش سهیم باشید و برای اینکه بتواند با درد و غصه‌هایش کنار بیاید از قدرت خودتان به او بدهید. همانطور که رابرت ای. هایلاین می‌گوید، «عشق وضعیتی اسـت که در آن خوشبختی طر‌ف‌مقابل برایتان لازم و ضروری می‌شود.»

فکر می‌کنم کامل و ایدآلی، هرچند می‌دانم که نیستی

مطمئناً هیچکس کامل نیست. وقتی مردی زنی را واقعاً دوست داشته باشد، همه چیز درمورد آن زن برای او زیبا می‌شود. و نه فقط زیبایی ظاهری، حتی طریقه راه رفتن و حرف زدن او برایش جذاب می‌شود. این مرد می‌داند که این زن هم نقص‌هایی دارد ولی برایش مهم نیست چون عشق یعنی بدی‌های آن فرد را هم در کنار خوبی‌هایش بپذیرید.

حرف‌هایم را با عمل به تو ثابت می‌کنم

همانطور که «دوستت دارم» فقط کلمه هستند، قول‌ها و وعده‌ها هم اگر عملی نشوند چیزی جز کلماتی نیستند به زبانتان آمده‌اند. مرد عاقل می‌داند کسی که به وعده‌های خود عمل نمی‌کند شایسته احترام نیست، کسی شایسته احترام اسـت که به قول‌های خود وفا کند.

من به تو احترام می‌گذارم

هیچوقت نمی‌توانید عاشق کسی شوید که احترامی برای او قائل نیستید. وقتی کسی را واقعاً دوست دارید، احترام شما به او بیشتر و عمیق‌تر خواهد شد. شما به افکار، احساسات و نظرات او احترام می‌گذارید. در تصمیم‌گیری‌هایی که روی هر دو شما اثر دارد حتماً اینها را در نظر می‌گیرید. و مهمتر اینکه، هیچوقت طوری که اعتماد بینتان را خدشه‌دار کند رفتار نمی‌کنید.

من به تو اعتماد دارم

یک وجه بسیار مهم دیگر عشق اعتماد اسـت. نقل‌قولی وجود دارد که می‌گوید، «عشق یعنی به طرفتان قدرت از بین بردن خودتان را بدهید ولی اعتماد داشته باشید که او اینکار را نمی‌کند.» اعتمادی که همراه با عشق می‌آید فقط به این معنی نیست که اطمینان داشته باشید او به شما خیانت نمی‌کند. اعتماد به این اسـت که او هم همان تعهدات را نسبت به شما دارد.اعتمادی که باعث می‌شود بتوانید در روزهای سختی به او تکیه کنید و برعکس. اعتمادی که می‌گوید او با شما صادق اسـت و شما هم همینطور.

از هیچ تلاشی بخاطر تو فروگذار نمی‌کنم

عشق فقط یک کلمه نیست، فقط یک اسم نیست، یک فعل اسـت. برای اینکه واقعاً وجود داشته باشد باید عملی شود. نیاز به تلاش دارد. نیاز به پشتکار دارد. در نسل ما عشق ما را یاد آتش‌بازی می‌اندازد. تصویری بسیار زیبا و جذاب ولی غیرقابل پیش‌بینی و بسیار کوتاه در ذهنمان ایجاد می‌کند. چیزی که فقط خاطره‌اش در ذهن‌هایمان می‌ماند.

نسل قدیمی‌تر آتش روشن می‌کردند. آتش آنها با یک شعله بسیار کوچک شروع می‌شد و کم‌کم زبانه می‌کشید و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد. انسان عاقل تلاشی که برای بزرگ کردن و نگه داشتن آن شعله لازم اسـت را درک می‌کند.

هر اتفاقی هم که بیفتد، من کنارت هستم

عاشق کسی بودن و به او تعهد داشتن به این معنی نیست که فقط در خوشی‌ها کنار او باشید. این یک کار پاره‌وقت نیست. یا هستید یا نیستید. این یعنی هم روزهای آفتابی کنارش باشید و هم در روزهای بارانی چتر روی سرش شوید. وقتی بیمار اسـت از او مراقبت کنید، وقتی نیاز دارد کمکش کنید و مشکلات زندگی را با هم و در کنار هم پیش ببرید.

تعهد اصلاً ساده نیست. تعهد یعنی روی تمام گفته‌هایتان بایستید، حتی اگر مدت زیادی از گفتن آنها گذشته باشد.

می‌توانم آینده‌ام را با تو تصور کنم

وقتی مردی عاشق زنی می‌شود، زندگی‌اش دیگر فقط برای خودش نیست. من و تو دیگر تبدیل به ما می‌شود و وقتی شروع به فکر کردن درمورد آینده‌اش می‌کند، او را کنار خود می‌بیند. عاشق یک زن شدن یعنی بتوانید زندگی‌تان را با تمان لذت‌هایش با او متصور شوید.

نمی‌دانم واقعاً زندگی بدون تو چطور خواهد بود

ممکن اسـت وقتی یک پیام محبت آمیز از طرف او دریافت می‌کنید این فکر به سراغتان بیاید یا وقتی دست در دست هم خیابان‌ها را طی می‌کنید. ممکن اسـت یکدفعه به ذهنتان خطور کند که واقعاً زندگی‌تان قبل از اینکه این زن وارد آن شود چطور بوده اسـت. البت خیلی خوب اسـت که هرازگاهی نگاهی به گذشته داشته باشیم و از تجربیاتمان درس بگیریم ولی با حضور این فرد در زندگی‌تان به یکباره تمام توجهتان فقط و فقط معطوف به آینده‌تان با او خواهد شد.

گذشته‌ات هیچ اهمیتی برای من ندارد، فقط می‌خواهم آینده‌ات من باشم

بلوغ به ما می‌آموزد که همه ما گذشته‌ای داشته‌ایم که بخش‌هایی از آن ممکن اسـت بهتر از گذشته دیگران بوده باشد. نکته اینجاست که بااینکه ما همیشه گذشته‌مان را به دنبال خود می‌کشیم، قرار نیست آن گذشته تعریف‌کننده ما باشد. و وقتی کسی را دوست داریم، مطمئناً گذشته او هم تعریف‌کننده او نخواهد بود. ما شروع به ساختن دنیای خودمان با این فرد می‌کنیم. خاطرات خودمان، سنت‌های خودمان، زندگی خودمان با همدیگر.

متوجه می‌شویم که کسی که او بوده اسـت، کسی نیست که الان هست. البته اشکالی ندارد که هر ازگاهی نگاهی به پشت سر بکنیم ولی اگر قرار باشد برای مدتی طولانی روی آن متمرکز شوید، مطمئناً به هم خواهید ریخت.

عشق به هیچ سختی‌ و مشکلی فکر نمی‌کند، تا بالاتر از توان و قدرت خود تلاش می‌کند و هیچ بهانه‌ای برای غیرممکن‌ها نمی‌آورد چون همه چیز را برای خود قانونی و ممکن می‌داند. — توماس کمپیس

عضویت در کانال تلگرام مردمان

منبع مقاله : gulfelitemag.com

مترجم : زینب آرمند


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

تکنیکهای ارگاسم چندگانه در مردان مردمانارگاسم های چندگانه به دنبال هم اتفاق می افتند، بدون اینکه فرد در خلال آنها تحریک جنسی داستان های زیبا یک روز آفتابی، خرگوشی خارج از لانه خود به جدیت هرچه تمام در حال تایپ بود در همین حین راز در رابطه با مردان تا بتوانید مرد مورد علاقه خود را در این مقاله با شما از رازی که لازم است از آنها آگاهی یـابید تا بتوانید مرد مورد روش برای فتح کردن قلب یک مردپربیننده ترین خبرها دختر ساله زیبا که فکر می‌کند زشت است شما چه فکری می کنید عکسراه محبت کردن به همسر و محبت پذیری خانم ها و روابط …راه محبت کردن به همسر و محبت پذیری خانم ها و روابط عاطفی آیا اشکال دارد زن از شوهرش مردان جذب چه زنانی می شوند؟مردان جذب چه زنانی می شوند؟ تا به حال به این فکر کرده اید که کدام خصوصیات زنانه واقعا چگونه از دیگران تعریف کنیم ؟ آموزش سخنرانی و فن …چگونهازدیگرانتعریفکنیم؟چگونه از دیگران تعریف کنیم ؟ آیا اصلاً لازم است؟ لطفاً به یاد بیاورید که آخرین باری نکات بهداشتی در رابطه با آلت تناسلیآلت تناسلی قسمتی از بدن است که آقایان معمولاً حساسیت بیشتری برای محافظت از آن به خرج جملات زیبا،عارفانه رسول طالبیاگر کسی آمد و به شاخ و برگ باورهایت تبر زد نترس چون دستش به ریشه ات نمیرسه از همان جا زیباترین جملات و متن های کوتاه عاشقانهقطاری به مقصد خدا قطاری که به مقصد خدا می رفت، لختی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر


ادامه مطلب ...

تشخیص نادرست مردی را ۴۳ سال روی صندلی چرخ‌دار نشاند

[ad_1]

تشخیص نادرست مردی را ۴۳ سال روی صندلی چرخ‌دار نشاند

دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
یک مرد پرتغالی که به خاطر تشخیص اشتباه پزشکی ۴۳ سال را در صندلی چرخ‌دار گذرانده بود، اکنون در دهه پنجاه زندگی‌اش دارد راه رفتن را دوباره می‌آموزد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه روزنامه Jornal de Noticias نوشت هنگامی‌که روفینو بورگو ۱۳ ساله بود، در بیمارستانی در لیسبون دچار بیماری غیرقابل‌علاج «دیستروفی عضلانی» تشخیص داده شود.

او پس از این تشخیص، بیش از چهار دهه با صندلی چرخ‌دار حرکت می‌کرد تا هنگامی‌که یک نورولوژیست (متخصص مغز و اعصاب) در سال ۲۰۱۰ دریافت که او درواقع دچار بیماری متفاوتی اســت که عضلات را تضعیف می‌کند: بیماری میاستنی.

این بیماری نادر را می‌توان به‌سادگی با مصرف دارو درمان کرد- و اکنون بورگو یک سال پس از این تشخیص جدید توانسته اســت برای نخستین بار پیاده به‌سوی کافه محله‌شان برود.

مانوئل ملائو، صاحب این کافه در شهر آلاندروال در جنوب شرق پرتغال به این روزنامه گفت: «ما فکر کردیم که معجزه شده اســت.»

بورگو که اکنون ۶۱ ساله اســت می‌تواند زندگی طبیعی داشته باشد و فقط به دو جلسه فیزیوتراپی در سال نیاز دارد.

او تأکید می‌کند که احساس بدی نسبت به بیمارستانی که تشخیص نادرست ابتدایی در آن برای او داده شد، ندارد و قبول دارد که بیماری میاستنی در دهه ۱۹۶۰ در میان جامعه پزشکی تقریباً ناشناخته بود.

دیستروفی‌های عضلانی گروهی از بیماری ژنتیکی هستند که با ضعف پیشرونده و تحلیل رفتن عضلات همراه هستند و در اغلب موارد در نهایت باعث می‌شوند که افراد مبتلا توانایی راه رفتن را از دست بدهند. در حال حاضر علاجی برای این بیماری‌ها وجود ندارد.

میاستنی یک بیماری خودایمنی مزمن اســت که در آن به درجات متفاوت ضعف عضلات اسکلتی یا ارادی ایجاد می‌شود. این بیماری را می‌توان با تجویز دارو عمدتا داروهای «مهارکننده استیل‌کولین استراز» که به طور مستقیم کارکرد عضلانی را بهوبد می‌بخشند و داروهای مهارکننده ایمنی که روند خودایمنی را مهار می‌کنند، درمان کرد


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

تشخیص نادرست مردی را ۴۳ سال روی صندلی چرخ‌دار نشاند


ادامه مطلب ...