مجله Muslim Science هر ساله به معرفی برترین و الهام بخشترین زنان مسلمان در حوزه علوم میپردازد. در بین اسامی معرفی شده، نام مریم میرزاخانی به عنوان الهام بخشترین زن مسلمان در حوزه علوم سال ۲۰۱۴ میلادی دیده میشود.
دکتر مریم میرزاخانی جزء چهار برنده مدال فیلدز سال ۲۰۱۴ میلادی معرفی شد. از آن جا که جایزه نوبل در شاخه ریاضیات وجود ندارد، معمولا مدال فیلدز را معادل «نوبل ریاضیدانان» قلمداد میکنند. میرزاخانی، اولین زن برنده اینجایزه در طول تاریخ اعطای آن است.
مدال فیلدز جایزهای است که عموما هر چهار سال یک بار به دو نفر از چهار ریاضیدان زیر چهل سال برای کشفهای برجسته ریاضی اعطا میشود. اعطای جایزه فیلدز از سال ۱۹۳۶ میلادی آغاز و نام خود را از «جان چارلز فیلدز»، ریاضیدان کانادایی گرفته که نقش کلیدی در برقرار کردن این سنت داشته است. پس از چند سال وقفه ناشی از جنگ جهانی، اعطای جایزه مجددا از سال ۱۹۵۰ از سر گرفته شد.
تحقیقات مریم میرزاخانی در ریاضی به شاخههای مختلفی از جمله هندسه هذلولوی، هندسه جبری، توپولوژی، سیستمهای دینامیکی و نظریه احتمال مرتبط بوده و آنها را به هم مرتبط و زمینهساز روشهای جدیدی در این شاخهها شده، از جمله اینکه دیدگاه و اثبات بدیعی از برخی مسائل مطرح ریاضی، همچون حدس ویتن در مورد فضای زمینه سطوح ریمانی یا شار ترستن در سیستمهای دینامیکی به دست میدهند. جدیدترین کار مریم میرزاخانی و همکارانش اثبات حدسی در حوزه فضاهای زمینه مختلط است که علیرغم تلاش ریاضیدانان برای مدتها حلنشده باقی مانده بود.
مریم میرزاخانی نه تنها به عنوان اولین زن دنیا موفق به کسب جایزه فیلدز ریاضیات شد بلکه نام وی در کنار زنان الهام بخش سال ۲۰۱۴ میلادی نیز قرار گرفت. دکتر مریم میرزاخانی چندی پیش نیز توانست رتبه سوم زنان الهام بخش سال ۲۰۱۵ میلادی را به خود اختصاص دهد.
گفتنی است اسامی بانوانی از کشورهای عربی و پاکستان نیز در این رده بندی دیده میشود.(مهر)
در حالی که بیماریهایی که مردان را تهدید میکند فقط مربوط به غده پروستات نیست و باید خیلی گستردهتر به بیماریهای مردانه نگاه کرد. اصولا این قشر کمتر به سلامت خود توجه میکنند و در بسیاری موارد در مراحل آخر بیماری به پزشک مراجعه میکنند. پس لازم است آگاهیها درباره بیماریهای مردان بیشتر شود تا بتوان میزان سلامت آنها را ارتقا بخشید. در این مطلب، به چند بیماری شایع مردانه اشاره میکنیم.
بیماریهای پروستات
عفونت ، التهاب، بزرگی خوشخیم پروستات و سرطان پروستات، سه بیماری مهم پروستات مردان در طول زندگیشان است. این بیماریها معمولا قابل پیشگیری نیستند.
بزرگی خوشخیم پروستات: بزرگی خوشخیم پروستات تقریبا در همه مردان بعد از چهل سالگی اتفاق میافتد و بخشی از پدیده فیزیولوژیک بدن محسوب میشود و از هر سه مرد مبتلا یک نفر باید عمل جراحی شود. ولی در بعضی از مردان روند بزرگی بیش از اندازه زیاد است و علامتهایی در بیمار ظهور میکند. شایعترین علامت بزرگی پروستات مشکل در ادرار کردن است. بزرگی خوشخیم پروستات سلامت زندگی مردان را به خطر نمیاندازد، ولی کیفیت زندگیشان را پایین میآورد. این بیماری اصلا قابل پیشگیری نیست.
سرطان پروستات: سرطان پروستات نیز قابل پیشگیری نیست. تاکنون علت دقیق بروز آن مشخص نشده است و ارتباطی بین شیوه زندگی و تغذیه غلط با این بیماری دیده نشده است. به همه مردان توصیه میشود از سن 45 ـ 40 سالگی به پزشک مراجعه کنند تا پروستات معاینه شود و سپس به صورت دورهای و با نظر پزشک آزمایشهایی انجام دهند.
التهاب بیضه: عفونت یا التهاب بیضه در اثر ورود عامل میکروبی به مجرای ادرار و حرکت صعودی آن به بالا و درگیر کردن سایر اعضای تناسلی رخ میدهد. بیماریهای عفونی پروستات ممکن است در اثر ابتلای فرد به بیماریهای منتقله از راه جنسی اتفاق بیفتد. عفونت پروستات ناشی از بیماریهای آمیزشی، قابل پیشگیری است.
شاید چنین به نظر برسد که وقتی از بیماریهای مردان صحبت میکنیم منظورمان افراد بزرگسال یا مردان میانسال است؛ در حالی که بیماریهای مربوط به دستگاه تناسلی مردان در هر سنی ممکن است دیده شود و چهبسا مواردی اتفاق بیفتد که خیلی مهمتر از بیماریهای پروستات باشد. به همین دلیل بیماری در جنس مذکر به چند بخش سنی تقسیم میشود:
بدو تولد تا 20 سالگی
در این سن مهمترین بیماری شایع «بیضه نزولنکرده» است. بعضی از کودکان پسر با بیضه نزولنکرده متولد میشوند. این کودکان باید تا 12 ماهگی تحتنظر باشند، چون گاهی اوقات بیضه خودبهخود نزول میکند و مشکل برطرف میشود؛ گرچه این کودکان هم باید تحتنظر پزشک باشند، ولی اگر نزول بیضه تا 12 ماهگی اتفاق نیفتاد، بیضهها باید با عمل جراحی خارج شوند. اگر این کار انجام نشود و کودک دچار بیضه نزولنکرده دوطرفه باشد، در بزرگسالی نابارور خواهد شد و مهمتر اینکه احتمال بروز سرطان بیضه در او بسیار بالا میرود.
21 تا 40 سالگی
سرطان بیضه: بیماریای که در این گروه سنی سلامت مردان را به مخاطره میاندازد سرطان بیضه است. سرطان بیضه در دهه سوم و چهارم زندگی دیده میشود. این سرطان بسیار خطرناک است و خیلی زود در سطح بدن منتشر میشود. مهمترین علامت آن هم وجود توده در بیضه است.
بیماریهای ناشی از مصرف هورمون توسط مردان: مصرف هورمونهای استروئیدی که در میان بدنسازان خیلی رواج دارد بشدت سلامت جنسی مردان را به خطر میاندازد. این هورمونها عوارض بسیار مضر و جبرانناپذیری روی سلامت مردان دارند که میتوان به تحلیل رفتن بیضهها و ناباروری دائم و ایجاد اختلالهای کبدی اشاره کرد.
بیماریهای آمیزشی: موضوع مهمی که مردان را در این گروه سنی درگیر میکند، بیماریهای منتقله از راه جنسی است. تقریبا تا 20 سال قبل شایعترین بیماری جنسی سوزاک محسوب میشد، ولی امروزه طیف بیماریهای آمیزشی کاملا تغییر کرده است و بیماریهای دیگری همچون زگیل تناسلی، هرپس سیمپلکس یا تبخال تناسلی جایگزین بیماریای مانند سوزاک شده است. تبخال تناسلی و زگیل تناسلی درمان ندارند. زگیل تناسلی باعث سرطان در مردان و زنان میشود و از سرطانهای مهمی که زنان به آن مبتلا میشوند سرطان دهانه رحم است. هر دو ویروس از طریق مقاربت به جنس مخالف انتقال پیدا میکنند. ویروس زگیل تناسلی واکسن دارد و باید برنامه واکسیناسیون در برنامههای بهداشتی کشور گنجانده شود. ویروس خطرناک دیگری که مردان و زنان به آن مبتلا میشوند ویروس اچآیوی است. البته این ویروس از سه طریق جنسی، سرنگ آلوده در معتادان و از طریق مادر به جنین وارد بدن میشود. (جام جم سرا/دکتر محمدرضا صفرینژاد - متخصص جراحی کلیه و مجاری ادراری و استاد دانشگاه/سیب، ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
سرطان در مقام یک عامل مهم مرگومیر در انسانها، همواره ترس و واهمه در دل بیماران و اطرافیانشان ایجاد میکند و اغلب افراد با شنیدن نام این بیماری قالب تهی میکنند؛ غافل از این که این هم یک بیماری است مانند دیگر بیماریها و در صورت تشخیص بموقع ممکن است براحتی در مراحل اولیه درمان شود.
زنان و مردان بنا بر تفاوتی که دارند، در بیماریها نیز با یکدیگر متفاوت هستند و انواع سرطانهای شایع درهریک از دو جنس فرق میکند. در واقع، سرطان علل اصلی مرگ و میر را در جهان به خود اختصاص میدهد و طبق آمارهای ارائه شده سال 2012 حدود 2/8 میلیون نفر بر اثر ابتلا به سرطان جان باختهاند. شمار مبتلایان به سرطان طی دو دهه اخیر در دنیا حدود 70 درصد افزایش یافته است. سال 2012، حدود 47 درصد مبتلایان به انواع سرطان را زنان تشکیل میدادند و هر سال به ازای هر صدهزار زن، 165 زن به سرطان مبتلا میشوند.
سالها سرطان سینه رتبه نخست مرگ و میر را در زنان به خود اختصاص داده بود؛ ولی جدیدترین آمارهای جهانی حاکی از آن است که طی سالهای اخیر این الگو در میان زنان تغییر کرده و به دلیل گرایش روزافزون زنان به استعمال سیگار، شمار زنانی که بر اثر ابتلا به سرطان ریه جان خود را از دست میدهند رو به افزایش است. از این رو در حال حاضر سرطان ریه در بسیاری از کشورهای جهان بویژه کشورهای توسعهیافته و ثروتمند قاتل درجه یک زنان به شمار میرود. گرایش زنان به کشیدن سیگار از حدود چهار دهه پیش آغاز شد و تبعات منفی آن امروز دامنگیر بسیاری از زنان کشورهای مختلف شده است. به عبارتی، شیوع سرطان ریه که امروز در دنیا شاهد آن هستیم، پیامد این گرایش بیش از پیش زنان در طول دهه 1970 به بعد است.
این در حالی است که سرطان سینه در بسیاری از کشورها به وضعیت ثبات رسیده و از چند دهه قبل رو به کاهش است و محققان این روند کاهشی را مدیون تشخیص و درمان زودهنگام میدانند و بر این باورند که با تشخیص سریع بیماری در مراحل اولیه و داشتن سبک زندگی سالم میتوان تا حد قابلتوجهی شمار مبتلایان به سرطان را در جهان کاهش داد.
محققان معتقدند چنانچه تعداد زنان سیگاری کم شود، میزان ابتلا به سرطان ریه در کشورهای توسعهیافته کاهش مییابد و شاهد روند کاهشی طی 30 سال آینده خواهیم بود.
بررسیها نشان میدهد که سرطان سینه شایعترین سرطان در میان زنان به شمار میرود و این در حالی است که سرطان ریه بیشترین علت مرگ و میر در آنها محسوب میشود. از دیگر سرطانهای شایع در زنان میتوان به سرطان روده بزرگ و مقعد اشاره کرد. این نوع سرطان در زنان 10 درصد سایر موارد سرطان را شامل میشود و 9 درصد از زنان بر اثر ابتلا به این بیماری جان میسپارند. آمار سرطان روده بزرگ از هر 19 زن، یک زن محاسبه شده است.
سرطان رحم از دیگر سرطانهای شایع زنان به شمار میرود که 6 درصد تمام مبتلایان را در بر میگیرد. حدود 3 درصد زنان مبتلا بر اثر این بیماری جان خود را از دست میدهند. از هر 41 زن، یک مورد ابتلا به سرطان رحم در سال 2008 به ثبت رسیده است.
عوامل تاثیرگذار بر ابتلا به سرطان در زنان
سن و سال: سن عامل مهمی در این میان به شمار میرود؛ مثلا زنان 55 سال به بالا بیش از زنانی با سن پایینتر به این بیماری مبتلا میشوند.
سابقه خانوادگی: تاثیر وراثت در بروز سرطان سینه نقش مهمی ایفا میکند. در واقع زنانی که در افراد درجه یک خانوادهشان مانند مادر، خواهر یا دختر به این بیماری مبتلا هستند، بیشتر در معرض خطر قرار دارند.
نژاد: زنان سفیدپوست بیش از نژاد سیاهپوست در معرض ابتلا به سرطان سینه و مرگ ناشی از این بیماری قرار دارند. احتمال مرگ بالاتر زنان سیاهپوست بر اثر سرطان سینه، به دلیل رشد سریعتر تومورهای سرطانی در آنهاست.
علاوه بر این بافت حجیم سینه، شروع قاعدگی پیش از دوازده سالگی و یائسگی قبل از پنجاه و پنج سالگی، باردارنشدن و باروری بعد از سیسالگی، هورموندرمانی بعد از یائسگی، شیر ندادن به نوزاد، اضافهوزن و مصرف غذاهای پرچرب و ورزشنکردن خطر ابتلای زنان را به سرطان سینه افزایش میدهد.
بیش از 90 درصد سرطانهای روده بزرگ در سنین 50 سال به بالا اتفاق میافتد. بنابراین علاوه بر سن، سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان روده بزرگ، پولیپ یا بیماریهای التهابی شکمی، استعمال سیگار و مصرف نکردن سبزیجات، میوهها، فیبرها و مصرف غذاهای پرچرب، زنان را در معرض ابتلا به این سرطان قرار میدهد.
تغییرات هورمونی بویژه استروژن نقش بسیار مهمی در بالابردن خطر ابتلا به سرطان رحم ایفا میکند. عوامل پرخطر این سرطان عبارتند از: تعداد بالاتر از حد معمول سیکلهای ماهانه، باردارنشدن، استفاده از درمانهای هورمونی بویژه در زنان یائسه، چاقی و مصرف غذاهای پرچرب، استفاده از برخی داروهای خاص برای درمان سرطان سینه، برخی تومورهای تخمدانی، سندرم تخمدان پلیکیستیک، سن و سال، ابتلا به دیابت و سابقه خانوادگی که احتمال بروز سرطان رحم را در زنان بالا میبرد. (جام جم سرا/ترجمه: ندا اظهری/منابع: Everyday Health و Web MD/سیب، ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
مطالعات متعدد حاکی است افرادی که آجیل و این قبیل دانههای خوراکی را در رژیم غذایی خود قرار میدهند از سلامت بیشتری برخوردارند و تناسب اندام بهتری نسبت به دیگران دارند و اندازه دور کمرشان کمتر است. در اینجا نگاهی داریم به خواص برخی از دانههای آجیل.
سعید صفاتیان میگوید: ما در این زمینه آماری نداریم اما گزارشهای میدانی ما این موضوع را تأیید میکند، حتی افزایش تعداد مراجعهکنندگان به مطبها که در سابقه مصرفشان به «گل» اشاره میکنند، بدون اینکه بدانند مخدر است.
براساس آمارها، یک میلیون و ٣٢۵ هزار نفر فرد معتاد در کشور شناسایی شده است و اکنون ١٠درصد از معتادان را زنان تشکیل میدهند. براساس نظر کارشناسان، آمار زنان مصرفکننده مواد مخدر و روانگردانها در کشور روزبهروز در حال افزایش است.
طبق آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، که برگرفته از آمارهای پزشکی قانونی است، ٢٧٩ زن معتاد در سال ٩٣ جان خود را از دست دادهاند که این آمار بسیار نگرانکننده است چرا که نسبت به سال ٩٢ این آمار ٣٣درصد رشد دارد. همچنین در این مدت دو هزار و ۴۶٨ نفر معتاد مرد جان خود را از دست دادهاند که نسبت به مدت مشابه سال قبل سهدرصد کاهش دارد اما آمار مرگومیر زنان با رشد چشمگیری روبهرو بوده است.
چرا میزان مرگومیر در زنان معتاد نسبت به سال قبل آن افزایش چشمگیری دارد؟ صفاتیان در پاسخ به این پرسش، علت افزایش ٣٣ درصدی مرگ زنان معتاد در یک سال گذشته را اوردوز، مراجعه بیشتر به پزشکی قانونی، تمایل بیشتر پزشکی قانونی در مرگ زنان معتاد برای کالبدشکافی، تغییر الگوی مصرف به سمت مواد صنعتی و افزایش ناخالصیها در مواد مخدر میداند.
وی مسائلی چون افزایش شمار مراکز و تنوع مواد مخدر، احساس ایمنی بیشتر توزیعکنندگان مواد روانگردان در آرایشگاهها و سالنهای ورزشی، ضعفهای جسمانی دختران در سنین نوجوانی و گاه نیاز آنها به مصرف بیشازحد را دلایلی بر رشد مرگومیر زنان بر اثر اعتیاد میداند.
دکتر صفاتیان میگوید: از آنجا که تعداد مراکز و تنوع مواد روانگردان و مخدر در میان زنان در چندسال گذشته بیشتر شده است، متأسفانه آمار مصرف این مواد و اعتیاد زنان نیز افزایش چشمگیری داشته است. اغلب دختران ١۶ تا ١٧ ساله گرایش زیادی به موادمخدر و روانگردانها دارند و کمتر مشاهده میشود یک بانوی ۴٠ ساله به این روانگردانها اعتیاد پیدا کند.
دکتر صفاتیان همچنین به توزیع مواد مخدر در آرایشگاهها، سالنها و باشگاههای ورزشی ویژه بانوان اشاره کرده و میگوید: اغلب این مراکز غیر قانونی و غیر مجاز فعالیت دارند اما مکانی برای خرید مواد مخدر دختران جوان معتاد شدهاند. موارد خیلی زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه میکنند و این معاملهای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاهها و آرایشگاههای بیرونق است که بهدنبال سود بیشتر هستند.
وی درباره علل گرایش زنان و دختران به مواد مخدر میگوید:
موارد زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه میکنند که معاملهای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاهها و آرایشگاههای بیرونق محسوب میشود |
مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماریهای جسمی، شکست تحصیلی و عشقی و تحتفشاربودن از سوی خانواده یا مسئولیتپذیرنبودن خانوادهها در قبال فرزندانشان از جمله دلایل گرایش زنان و دختران جوان ما به موادمخدر است. این مجموعه عوامل باعث میشود که میزان مصرف موادمخدر بهویژه روانگرانها نیز در زنان بیشتر شود. متأسفانه بسیاری از کسانی که این مواد را مصرف میکنند، در سنین جوانی هستند و اطلاعات درستی از نوع مواد و مضرات آن ندارند و همین موضوع باعث شده که با مصرف زیاد آن، باعث مرگ خودشان شوند. از سویی دیگر به دلیل شرایط جسمانی زنان، عوارض مواد مخدر روی قلب، ریه، کلیه و... آنها بیشتر است و همچنین این زنان به دلیل اقامت در خانه و مشغولبودن به خانهداری و بچهداری اختلال عملکرد را خیلی سریع منتقل میکنند. زنان معتاد در محیطهای اجتماعی زودتر به سمت فساد و فحشا میروند و به این دلیل، احتمال ابتلا به بیماریهای مقاربتی از جمله اچآیوی در زنان معتاد بیشتر از مردان معتاد است.
صفاتیان ادامه میدهد: اکنون بسیاری از خانوادهها نیز ارتباط مرگومیر فرزند خود با مصرف مواد مخدر و روانگردانها را نیز متوجه شدهاند و درصورت مرگ فرزندشان، موضوع را به پزشکی قانونی اطلاع میدهند تا مشخص شود که علت مرگ آنها ناشی از مصرف مواد مخدر بوده یا نه. همین موضوع نیز باعث شده میزان مرگ و میر در میان دختران و زنان از طریق استفاده بیشازحد موادمخدر نیز بیشتر قابل تشخیص باشد.
صفاتیان در ادامه با بیان اینکه برخی بانوان تمایل زیادی برای درمان اعتیاد خود دارند، میگوید: با توجه به اینکه مراکز خاص ترک اعتیاد ویژه زنان در کشور بیشتر شده است، مراجعه زنان نیز رو به رشد است که این موضوع میتواند امیدوارکننده باشد. (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
چند روز طول کشید تا بچهای که از روز اول زندگی در دنیا یاد گرفته بود در چند ماه اول شیر مادر یعنی همه چیز و بعد از آن یعنی رفع همه نیازهای روحی، حالا دیگر باید یاد بگیرد شیر را با لیوان بخورد و انگار اولین قدم فاصله بین تو با او شروع شد.
وقتی برای بار اول او را به مهدکودک یا مدرسه سپردی و گریه کرد، هر چند در ظاهر از این عکسالعمل ناراحت بودی، اما جایی در پستوی قلبت خوشحال شدی که تاب دوری تو را ندارد. هنوز بودنت برایش مهم است. هر چه زمان گذشت، هر دوی شما یاد گرفتید که او فرد مستقلی است و قرار است دنیای خود را بسازد و تو (مادر یا پدر) باید همراهش باشی و کمک حالش.
تا اینکه سر و کله روزهای پرالتهاب بلوغ به زندگیتان باز شد. روزهایی که کودک دیروز دیگر کودکی نمیکرد و قدمقدم فاصله میگرفت تا دنیا را بشناسد، زندگی را لمس کند و فردایش را معنا ببخشد.
امروز او یک نوجوان است و باید تک و تنها به جنگ هیولای بیشاخ و دمی برود که اسمش زندگی است و معلوم نیست چند سر دارد و هر سر چقدر با او سر یاری ندارد. او نوجوان است و خیلی برایت دردناک است که به چشمانش نگاه کنی و نتوانی تشخیص بدهی پشت آن چشمها او به چه چیزی میاندیشد، ترس چه چیزی را دارد و شوق چه چیزی را. اما اگر بخواهی پدر یا مادر خوبی باشی و بعد از این روزهای برزخ، نگاهی به جوانی بیندازید که به سلامت از آن روزها عبور کرده است، باید حساب شده رفتار کنید.
برای اینکه کنار او باشید و کمک کنید تا به سلامت بگذرد، یک راه بیشتر ندارید: با نوجوانتان همدل باشید.
او سر پر سودایی دارد، پس در صورتی که بخواهید از در نصیحت و ارائه تجربیات وارد شوید، خیلی زود به در بسته میخورید، اما دل او به حکم دل بودن، آماده نزدیکی از راه همدل شدن را دارد.
هیچ انسانی روی کره زمین در هیچ سن و سالی از اینکه کسی را داشته باشد که دلش با دل او همراه باشد، پشیمان نمیشود.
دانشمندان معتقدند، همدلی دو جزء شناختی و یک جزء عاطفی دارد. اجزای شناختی همدلی عبارتند از توانایی در شناسایی و نامگذاری حالات دیگران و توانایی در حدس زدن دیدگاه شخص دیگر و جزء عاطفی آن توانایی نشان دادن پاسخ عاطفی مناسب است.
شما فکر میکنید چگونه میتوان در خانه با فرزند نوجوان همدل بود؟ اول از همه بدانید که شما بیشتر باید برای ایجاد این مهارت تلاش کنید.
او درگیر دنیای خودش است. دنیایی پر از ناشناختهها که باید شناخته شود و در این گیر و دار تلاشی برای نزدیکی به شما نخواهد کرد، اما شما اگر میخواهید بدانید در گوشی موبایل و تبلت و خلوت او چه میگذرد به جای کنجکاوی، گشتن و شک و تردید باید با او همدل شوید. البته کنترل نامحسوس لازم است، اما این ترفند او را آنقدر به شما نزدیک میکند که مانیتورینگ زندگیاش را خواهید داشت. اگر حرفم را قبول ندارید، تجربه کنید.
سوار ماشین زمان شوید
برای همدلی با یک نوجوان باید دکمه برگشت به عقب ماشین زمان را فشار دهید. شما به ثبات یک بزرگسال رسیدهاید و تا زمانی که جهان را از این دریچه نگاه میکنید، نمیتوانید با فرزند نوجوان خود همدل و همراه باشید. باید کمی به عقب برگردید. برای این کار به روزهای نوجوانی خود فکر کنید. به ترسهایتان، رویاهایتان. به دلایلی که برای انتخاب رشته، دوستیها، مهمانی نرفتنها و بدخلقیهایتان داشتید.
سعی کنید دنیای آن روزها را به یاد بیاورید و در قدم بعد در مورد نوجوانی و نگاه خاص این روزها مطالعه کنید. کتابهایی که دنیا را از دید یک نوجوان ترسیم میکند، مشاوره با روانشناس و حتی خواندن کتابهایی که فرزندتان میخواند و دیدن فیلمهایی که او میبیند میتواند شما را به دنیای ناشناختهاش نزدیک کند.
او متفاوت است، قبول کنید
فرزندان ما یک تجربه جدید از حضور انسان در زمین هستند. قرار نیست همانطور باشند که ما هستیم و حتی آنطوری باشند که ما روزی روزگاری در همین سن بودیم. سعی کنید بپذیرید این تفاوتها را و بعد از آن او را همانطور که هست قبول کنید.
اگر فرزند شما حس کند او را همانطور که هست میخواهید و برای آنکه دوستش داشته باشید لازم نیست خود را سانسور کند و یک اکران عمومی کاملا متفاوت از اکران خصوصیاش را به نمایش بگذارد، آنوقت به شما نزدیک شده و میتواند اعتماد کند و درباره موضوعات مختلف زندگیاش با شما حرف بزند.
همزبانی؛ پیشنیاز مهم
برای همدلی با فرزندتان نیاز دارید تا همزبان هم شوید. همزبانی به معنی نصیحت کردن نیست. به معنی سوال و جواب و بازجویی هم نیست. یعنی شما و فرزندتان «حرف» برای گفتن داشته باشید.
یعنی او بتواند با شما راحت و بدون ترس صحبت کند و بداند اگر هم با او هم افق نیستید، خواهید گفت: درکت میکنم!
اگر نوجوانان احساس کنند دل ما با دل آنها خیلی بیگانه نیست و میشود راهی به سوی هم باز کنیم، اعتماد کرده و واکسینه میشوند. او همان کودک بازیگوش چند سال قبل است که برای یک ساعت ندیدن شما بیتابی میکرد، اما قبول کنید که در حال آماده شدن برای ورود به دنیایی است که اسمش دنیای آدم بزرگهاست!
سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 08:00
جام جم سرا- روستای «اسفیدان» از توابع شهرستان بجنورد، جایی دیدنی در استان خراسان شمالی و محلی مناسب برای گردشگری است. این روستا که معروف به ماسوله خراسان است یکی از خوش آب و هواترین روستاهای خراسان در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی بجنورد به شمار میرود. تصاویری از آن را ببینید.
دوشنبه 11 خرداد 1394 ساعت 11:37
جام جم سرا- آیینها و رسوم متفاوتی میان مردم با فرهنگهای گوناگون جریان دارد که یکی از آنها جشن میلاد فرزند است. این مراسم در هفتمین روز از تولد کودکان نوزاد در میان اهالی ترکمن صحرا برگزار میشود و زنان و کودکانی از بستگان و همسایگان به جشن دعوت میشوند و در برنامههای آن حضور مییابند. تصاویری از آن را به تماشا بنشینید.
دوشنبه 11 خرداد 1394 ساعت 17:24
جام جم سرا- تصاویری جذاب و تماشایی از برخی شهرهای جهان منتشر شده که اگر ذهنیت خود را از دوران غارنشینی انسان تصور کنید، دیدن آنها حسی بسیار متفاوت از زندگی انسان معاصر را در فکرتان متبلور میکند.
نیاز، هرگونه حالت در درون فرد است که برای زندگی، رشد و سلامت، واجب و ضروری است. بر اساس هرم مزلو که سلسله مراتب نیازهای یک فرد را مشخص کرده است، اولین نیازی که از ابتدا در انسان نهادینه شده و همیشه در تلاش برای رفع این نیاز است، گرسنگی است. همچنین نیازهای دیگری مانند تشنگی، خواب، پوشاک و... از جمله نیازهایی هستند که برای محافظت فرد و ادامه بقای او ضروری و لازمند. در صورت رفع این نیازهای اولیه، نیازهای دیگری پدیدار میشوند که واجد اهمیتند و آن، نیاز به امنیت و سرپناه، و جایی برای زندگی است.
امنیت میتواند شامل امنیت روانی، جانی و مالی باشد. تا اینجا اکثر افراد تلاش میکنند که این حداقل را فراهم کنند و تا حدودی نیز موفق میشوند که به کسب این نیازها کم یا زیاد نائل شوند.
پس از تأمین این نیازها که باز هم جزو نیازهای اولیه محسوب میشوند، نیاز دیگری که سر بر میآورد نیاز به عشق و محبت و ازدواج و ارتباط صمیمانه است.
در گذشته ازدواج و تشکیل خانواده یک موضوع عادی محسوب میشد و دختران و پسران جوان این مرحله از زندگی را به دنبال رسیدن به سن مشخصی طی میکردند و بدون دردسر و مشکلات عدیده، زندگی جدید خود را آغاز میکردند اما در عصر حاضر، متاسفانه این نیاز اغلب یا نادیده گرفته شده یا سرکوب میشود. دلایل آن خواه روانی، اجتماعی، فرهنگی، مالی، یا هر چیز دیگری که باشد، نمیتوان فراموش کرد که این نیاز، یک نیاز طبیعی است و برای رشد و بخصوص سلامت لازم است؛ اما چه چیزی موجب میشود که این روزها افراد بیتوجهی به آن را به برآورده کردن آن ترجیح میدهند؟
در توجیه این مطلب، مشکلات روانی نقش بسزایی را بازی میکند. یکی از این موارد که سبب اجتناب از فکر کردن به زندگی مشترک در جوانها میشود ترس از پذیرفتن مسئولیت است. تا وقتی که عضو خانواده و زیرمجموعهای از آن محسوب میشوند، مسئولیتی در بین نیست و در نتیجه ترس و اضطرابی هم وجود ندارد اما اگر بخواهند خودشان عهدهدار مسئولیت یک زندگی باشند طبیعی است که ترس و وحشت آنها را فرا میگیرد.
بخشی از این ترسها طبیعی است و به این موضوع مربوط است که انسان به طور معمول از چیزهای ناشناخته و کارهایی که انجام نداده است میترسد؛ اما بخش مرضی این ترس از مسئولیت، به ترسهایی مربوط است که از خانواده فرد نشأت میگیرد. وقتی از کودکی به فرزندان اجازه کمک کردن در کارهای خانه داده نشود، وقتی مسئولیتهای کوچکی گاه به گاه به عهده آنها گذاشته نشود، وقتی حتی کارهای شخصی فرزندمان را هم از روی محبت زیاده و البته بیمارگون، خودمان انجام میدهیم، در بزرگسالی نمیتوانیم از او انتظار بر عهده گرفتن نقش همسر و مرد یا زن یک خانه بودن را داشته باشیم.
گاهی وقتی که فرزندان بزرگتر در خانواده ازدواج کرده و خانه را ترک کردهاند، آخرین فرزند نگونبخت دچار مشکلات فراوانی برای ازدواج خواهد بود. والدین دلسوز و مهربان دوست ندارند که این فرزندشان را نیز از دست بدهند و وضع «آشیانه خالی» را تجربه کنند که اریک اریکسون در نظریه روانی- اجتماعی خود مطرح کرده است. این وضع زمانی تجربه میشود که همه فرزندان در خانواده ازدواج کرده یا به دلیلی مستقل شده و خانه را ترک کردهاند و والدین با یکدیگر در خانه تنها میمانند. در این شرایط پدر و مادری که روزی افراد مهمی برای فرزندان محسوب میشدند و وجود آنها وابسته به وجود والدین بود، حالا دیگر آن کارآمدی را برای فرزندان خود ندارند و خانه خالی شده است و فرزندان آشیانه را ترک کردهاند.
گاهی ناراحتیها و شکوه و شکایتها در این هنگام است که سر باز میکنند و گاه مشاهده میشود والدینی که فرزندانشان را به خانه بخت فرستادهاند تازه سر ناسازگاری گذاشته و میخواهند از هم جدا شوند. برای اجتناب از وقوع چنین شرایطی، اغلب والدین به طور معمول کوچکترین فرزند خانواده در خانوادههای دارای چند فرزند، یا ضعیفترین آنها را به لحاظ روانی، برای حفظ این انسجام در خانواده نگه میدارند و به طرق مختلف مانع ازدواج او میشوند. برای مثال با محبت زیاد یا گفتن این مطلب به او که پسرم یا دخترم اینجا خانه خودت است تا وقتیکه فرد لایقی برایت پیدا نشده ازدواج نکن! که البته منظور آنها این است که هیچکس ابدا لیاقت تو را نخواهد داشت! پس پیش ما بمان!
باید خاطرنشان کرد که والدین اغلب، از علت اینگونه رفتارهای خود، آگاه نیستند. آنها فقط خیر فرزندشان را میخواهند و دوست دارند که او خوشبخت و عاقبت بهخیر شود. اما به شکل غیر مستقیم این خیرخواهی برای فرزند آسیبهایی را در پی خواهد داشت.
برای جلوگیری از پدیده پیردختری و پیرپسری در جامعه، باز هم باید به خانواده برگردیم. در دامان خانواده است که میتوان پسران و دختران را افرادی مسئولیتپذیر بار آورد و آماده نقش همسری کرد و از داشتن شهروندان منزوی و گوشهگیر در جامعه جلوگیری به عمل آورد. (فرزانه رسانه - کارشناس ارشد روانشناسی/ شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.