به دنبال هک شدن اطلاعات کاربری 177 میلیون نفر از کاربران لینکداین، محققان امنیتی از وقوع سه رخداد هکری و سرقت اطلاعات بیش از 642 میلیون حساب کاربری سایت های مای اسپیس، تامبلر و فلینگ خبر میدهند.
به گزارش مشرق، به نظر می رسد استفاده کاربران برخی از این سایت ها از اسامی کاربری و کلمات عبور یکسان به پیشبرد فرایند هک سایت های یاد شده کمک شایانی کرده است.
اطلاعات یاد شده نشان می دهد حمله هکری به سایت دوستیابی فلینگ در سال 2011، حمله به لینکداین در سال 2012 و حمله به سایت تامبلر در سال 2013 رخ داده، اما این آسیب پذیری های امنیتی تاکنون مخفی نگهداشته شده بودند. سرقت داده های کاربران مای اسپیس هم در زمانی پس از سال 2007 و قبل از سال 2012 رخ داده است.
مساله نگران کننده این است که این حجم از سرقت اطلاعات حدود چهار سال قبل رخ داده و تاکنون از چشم افکار عمومی پنهان نگهداشته شده است. می توان حدس زد که هکرها و کلاهبرداران اینترنتی تا چه میزان از این اطلاعات ارزشمند شخصی برای فعالیت های خلافکارانه دیگر سواستفاده کرده اند.
بررسی های امنیتی نشان می دهد این حملات هکری منجر به سرقت دو سوم داده های شخصی ذخیره شده کاربران در سایت های یادشده گردیده است. تمامی این اطلاعات مسروقه در سایت های زیرزمینی که به بخش تاریک وب شهرت دارند، فروخته شده اند و بررسی نظرات خریداران از رضایت آنها از کیفیت داده های مسروقه حکایت می کند.
در این میان مساله نگران کننده مخفی ماندن این حجم از سرقت اطلاعات توسط هکرهاست. هنوز مشخص نیست مدیران سایت های یاد شده به تازگی از موضوع مطلع شده اند یا در تمام این سال ها واقعیت را از کاربران مخفی کرده اندو مساله نگران کننده دیگر آن است که روند سرقت داده های شخصی کاربران تا کجا پیش خواهد رفت و تا چه زمانی شاهد انتشار خبرهای نگران کننده در این زمینه خواهیم بود.
در میان چهار حمله هکری افشاشده خطرناک ترین و گسترده ترین آنها مربوط به هک سایت مای اسپیس بوده که موجب سرقت اطلاعات 360 میلیون حساب کاربری شده است. این بزرگترین حمله هکری به یک سایت آنلاین محسوب می شود.
مدیران برخی از این سایت ها از جمله تامبلر می گویند شواهدی در دست نیست که از اطلاعات مسروقه برای دسترسی به حساب های کاربری افراد استفاده شده باشد، اما برای کاربرانی که اطلاعاتشان سرقت شده حساب کاربری با کلمه عبور جدید در نظر گرفته شده است.
سازمان امنیت فدرال روسیه از متلاشی شدن شبکه ای متشکل از حدود 50 هکر روسی که ده ها میلیون دلار از بانک ها و موسسات مالی این کشور را سرقت کرده بودند، خبر
بنا به این گزارش، 18 نفر از اعضای دستگیر شده گروه هکرها توسط ماموران گارد ملی روسیه به مسکو منتقل شدند و تحقیق در مورد بقیه افراد بازداشت شده ادامه دارد.
مرکز روابط عمومی سازمان امنیت فدرال روسیه افزوده است: شبکه هکرها با استفاده از بدافزارها موجودی بانک ها و موسسات مالی را منتقل کرده اند که تاکنون دهها مرکز قربانی این اقدام های غیرقانونی شده اند.
در عملیات دستگیری هکرهای روس که همزمان در 15 منطقه روسیه اجرا شد، ماموران امنیتی چندین رایانه، وسایل ارتباطی، کارت های بانکی و اسناد مالی را از اعضای گروه ضبط کردند.
مقابله با حمله های مالی سایبری در فضای مجازی توسط هکرها از اولویت های سازمان های امنیتی روسیه است که هر سال بر اثر آن میلیون ها دلار از موجودی های بانک های و اندوخته های مالی شهروندان روسی به سرقت می رود.
بر اساس اطلاعات وزارت کشور روسیه، سال 2015 شمار حملات سایبری و اقدام های هکرهای روس از مرز 70 میلیون مورد گذشت.
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات در مجلس با اشاره بهنامه دبیرکل خانه پرستار به وزیر اقتصاد و دارایی درباره پرداختهای چند 100 میلیون تومانی در وزارت بهداشت گفت: متاسفانه باید گفت این دریافتیها وجود دارد، چراکه نظارت و کنترلی بر پرداختیها نیست.
رئیس سازمان غذا و دارو گفت باز کردن راه صادرات اولویت اول وزارت بهداشت است، زیرا سالانه ۱۵۰ میلیون دلار صادرات دارویی داریم و یک میلیارد دلار واردات که زیبنده نیست.
معاون وزیر بهداشت گفت: طبق آمار جهانی، ۵۱ میلیون نفر از کودکان و نوجوانان در دنیا دچار اضافه وزن و چاقی هستند که این موضوع یک تهدید جدی برای چند سال آینده است.
سیاری با اشاره به آمار 51 میلیون کودک و نوجوان دارای اضافه وزن و چاقی در جهان گفت: تحقیقات نشان دادند که سه عامل شیوه زندگی، کم تحرکی و استرس، از عوامل اصلی این مشکل هستند که با تدوین برنامه های کاربردی می توان این عوامل را کنترل کرد.
معاون بهداشت وزارت بهداشت عنوان کرد: تاکید جهانی برای کنترل افزایش وزن در کودکان و نوجوانان بر نقش دولتهاست که میتوانند تغذیه و تحرک را در دوره تحصیل و به خصوص در دوره دبستان برای دانش آموزان به صورت یک فرهنگ درآورند.
وی در این مورد افزود: یک ساعت فعالیت بدنی در روز و کاهش مصرف غذاهایی که در ترکیب آنها قند و چربی بیش از حد وجود دارد، میتواند تا حد زیادی از چاقی و اضافه وزن کودکان و نوجوانان جلوگیری کند.
سیاری در پایان به طرحهای مختلف برخی کشورها برای کنترل وزن خاطرنشان کرد: یکی از این راهها افزایش مالیات برای غذاهایی است که قند و چربی بیش از حد متعارف دارند که میتواند رغبت افراد برای خریداری این مواد را کم کند.
51 میلیون حساب کاربری در سایت به اشتراک گذاری فایل iMesh هک و اطلاعات این حساب ها برای فروش عرضه شد.
به گزارش مشرق، کاربران بیشتر از این سایت برای به اشتراکگذاری موسیقی و ویدئو استفاده میکنند. شهرت سایت یاد شده به اوایل قرن جاری بازمی گردد. انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا موسوم به RIAA در سال 2003 آی مش را به علت نقض حقوق مالکیت معنوی تحت پیگرد قانونی قرار داد.
خدمات آی مش در زمان اوج استفاده در سال 2009 به سومین سرویس محبوب در آمریکا مبدل شد، اما ماه گذشته آی مش بعد از حدود یک دهه فعالیت به طور غیرمنتظرهای تعطیل شد.
سایت LeakedSource که به کاربران امکان می دهد از هک شدن داده های خود در دیگر سایت ها مطلع شوند، به پایگاه داده به سرقت رفته از آی مش دست یافته است. تحلیل پایگاه داده مذکور نشان میدهد که بیش از 51 میلیون حساب کاربری در آن وجود دارد.
اطلاعات موجود در این حساب کاربری به اواخر سال 2005 بازمی گردد و حاوی آدرس های ایمیل، کلمات عبور، اسامی کاربری، موقعیت کاربر، آدرس آی پی، تاریخ ثبت نام و دیگر اطلاعات ضروری مانند فعال یا غیرفعال بودن حساب کاربری است. با توجه به داده های هک شده زمان این سرقت اطلاعات سپتامبر سال 2013 بوده است.
کارشناسان با توجه به شواهد موجود هک شدن این سایت را قطعی می دانند، اما هنوز مشخص نیست چه فرد یا افرادی در این کار دخالت داشته اند.
این همایش با هدف آشنایی مردم با این بیماری مهلک و توجه بیشتر به آموزش در این حوزه برگزار شد .
در این همایش دکتر امیر کامران نیکو سخن مدیر عامل انجمن دیابت ایران با اشاره به اینکه دیابت یک بیماری غیر واگیر است گفت: کسی که به دیابت مبتلا می شود تا آخر عمر درگیر بیماری است اما ترس و وحشتی که در مورد تغذیه دیابتی ها وجود دارد صحیح نیست و یک فرد مبتلا به دیابت لزوما فرد محرومی نیست که باید خود را از لذت خوردن و نوشیدن در دنیا محروم کند.
او با اشاره به اینکه بیماران مبتلا به دیابت باید الگوی صحیح غذایی را رعایت کرده و ویژگی های آن را بدانند گفت: الگوی صحیح غذایی سه ویژگی دارد : باید دارای تنوع و تعادل و تناسب باشد به این معنی که غذای مصرفی فقط منحصر به یک دسته از مواد نباشد و تنوع داشته باشد و همچنین بین گروه های غذایی تعادل برقرار شود و متناسب به نیازمواد به بدن ما برسد.
دکترنیکو سخن گفت:تفاوت یک فرد دیابتی با افراد سالم این است که باید میزان مواد مصرفی را رعایت کند و کربوهیدارات های مصرفی را بشمارد و حتما سه وعده اصلی و سه میان وعده مصرف کند.
او با بیان اینکه از شنبه هفته دیابت شروع می شود گفت: 23آبان مصادف با 14 نوامبر به مناسبت تولد کاشف انسولین به نام روز جهانی دیابت نامگذاری شده است.
از علم روز دنیا در درمان دیابت اصلا عقب نیستیم
در این مراسم "دکترسعید کلباسی" فوق تخصص غددو متابولیسم و فلوشیب دیابت که یکی از برگزار کنندگان همایش های مربوط به دیابت است گفت:انجمن دیابت با همت و تلاش "دکتر رجب"تاسیس شد و از همان روز اول روی بحث آموزش تاکید داشت و همیشه تکرار می کردند آموزش در دیابت حرف اول و وسط و آخر را می زند .
دکترکلباسی گفت :انجمن دیابت ایران در دنیا پیشگام بود اما به دلیل محدودیت هایی که داشت نتوانست همه ایران را پوشش دهد. انجمن با 19 نفر در پارک ملت با هدف آموزش به افراد دیابتی شروع به کار کرد و در حال حاضر با 6 هزار خانواده دیابتی فعالیت می کند و به دلیل تعداد زیاد دیگر نمی توان جلسات را در پارک ها برگزار کرد و امروز شاهد هستید که جلسه در دو طبقه سالن اجتماعات برگزار می شود.
دکتر کلباسی به شعار امسال روز جهانی دیابت اشاره می کند و می گوید: شعار امسال چشم و دیابت است وبه بیماری های چشم که در اثر ابتلا به دیابت به وجود می آید توجه خاص می شود و به بیماران دیابتی یاد آور می شود که باید به صورت منظم به چشم پزشک مراجعه کنند.
دیابتی ها بیشتر به آب مروارید و آب سیاه مبتلا می شوند
دراین مراسم "دکتر مهرداد مهر آزما" در مورد بیماری های چشم درافراد دیابتی گفت: اگر بیماران دیابتی رعایت نکنند میزان آب مروارید در آنها بیتشر می شود و درصد بالایی از بیماران به آب سیاه مبتلا می شوند.
او گفت: مهمترین آسیبی که ممکن است دیابتی ها به آن مبتلا شوند پارگی شبکیه است اما قابل پیشگیری است و با معاینه های مستمر می توان از آن جلوگیری کرد.
دکتر مهرآزما تاکید کرد: اگر بیماران دیابتی اضافه وزن ، استرس ،چربی خون و فشار خون داشته باشند بیشتر در معرض بیماری های چشمی قرار می گیرند.
دیابت در ایران به خوبی آمریکا درمان می شود
دکتر کلباسی حامل چند خبر خوب هم برای دیابتی ها بود. او گفت: هنوز قرص متفورمین یا گلوکوفاژ جایگاه خود را دارد و از داروهای مهم در بیماری دیابت محسوب می شود و به تازگی داروسازی دکتر عبیدی داروهای خوبی برای دیابتی ها تولید کرده است علاوه بر آن به تازگی دستگاهی مانند ساعت ساخته شده که روی دست بسته می شود و هشدار دهنده افت قند خون است و در صورتی که بیمار افت قند پیدا کند آلارم می دهد البته این دستگاه هنوز وارد بازار ایران نشده و کسانی که این دستگاه را دارند برایشان از امریکا آورده اند.
او گفت: در حوزه بیماری دیابت پیشتاز هستیم. به جرات می توان گفت که دیابت در ایران به خوبی امریکا درمان می شود و به هیچ وجه از دنیا عقب نیستیم.
در ادامه مراسم بیماران موفق مبتلا به دیابت معرفی و از آنها تجلیل شد و افراد شرکت کننده درهمایش در جاده سلامتی به همراه پزشکان متخصص راهپیمایی کردند و در غرفه هایی که در اول جاده سلامت برپا شده بود حضور پیدا کردند و به رایگان از غرفه های مشاوره دیابت ، معاینه قلب و دندانپزشکی استفاده کردند.
ماهنامه پیشه و تجارت - سید محمد میرزامحمدزاده: شاید برای تان جالب باشد داستان مردی 42 ساله در یک روستای دور افتاده از هند را بدانید؛ فردی که پدرش کارگر بود و مادرش چیزی از مدرسه نمی دانست. این داستان زندگی فردی است که در کلاس ششم مردود شد اما با تلاش بسیار توانست به دانشکده محلی مهندسی کولیکات (موسسه ملی تکنولوژی کنونی هند) و موسسه مدیریت هندی بنگالور بپیوندد. مردی که تصمیم گرفت یک کارآفرین نمونه شود و مردم مناطق محروم را صاحب شغل کند.
پی سی مصطفی تعریف می کند کودکی وی در روستایی به نام چنالود در نزدیکی کالپتا در وایاند هندوستان گذشت. وی می گوید: «روستای ما آنقدر دور افتاده بود که فقط مدرسه ابتدایی داشتیم. روستای ما نه برق داشت و نه جاده. ما مجبور بودیم حداقل چهار کیلومتر مسیر را برای رفتن به دبیرستان پیاده روی کنیم، بنابراین خیلی از بچه ها بعد از دوره دبستان ترک تحصیل می کردند. احمد پدر من، پس از کلاس چهارم مدرسه را ترک کرد و شروع به کار در مزرعه قهوه کرد و مادرم فاطیما هم هرگز به مدرسه نرفت. من بزرگترین فرزند خانواده هستم و سه خواهر جوان دارم.»
فرار از مدرسه پی سی: مصطفی ادامه می دهد: «من علاقه ای به مدرسه نداشتم. هر روز پس از مدرسه و آخر هفته ها ترجیح می دادم به جای انجام تکالیف مدرسه و درس خواندن به صورت کارگر روزمزد به پدرم کمک کنم. هر چند نمره من در همه درس ها زیر متوسط بقیه افراد کلاس بود اما در ریاضی همیشه درخشان بودم. پس از آن که در کلاس ششم مردود شدم به کلی اشتیاقم برای رفتن به مدرسه را از دست دادم.»
فرشته نجات وارد می شود
مصطفی می گوید: «پس از آن پدرم از من خواست به وی بپیوندم و کارگری کنم. آقای متیو دبیر ریاضی من با بیرون انداختن من از مدرسه موافق نبود، بنابراین با پدرم صحبت کرد تا فرصت دیگری به من بدهد. زمانی که به مدرسه بازگشتم، مجبور بودم دوباره با سال پایینی ها درس بخوانم در حالی که همه دوستانم در کلاس بالاتر بودند و این مسئله برایم آنقدر تحقیر کننده بود که سعی کردم در کلاس فعال تر باشم. کمک های متیو موثر واقع شد و من در کلاس هفتم شاگرد اول شدم و همه معلمان را شگفت زده کردم. پس از آن دیگر هیچ وقت به عقب بازنگشتم و تا کلاس دهم شاگرد اول بودم. در آن روزها من تنها یک آرزو داشتم، همچون آقای متیو معلم ریاضی شوم. او الگوی زندگی من شده بود.»
مهاجرت از روستا به شهر
مصطفی در مورد ادامه تحصیلش می گوید: «تا کلاس دهم من هیچ وقت پایم را از روستا بیرون نگذاشته بودم. برای رفتن به پیش دانشگاهی مجبور بودم به کالیکات بروم. پدرم مشکلی با این قضیه نداشت اما پولی برای سرمایه گذاری به منظور تحصیل من نداشت. زمانی که من برای پیش دانشگاهی پذیرش گرفتم، دوست پدرم که پیشنهاد ادامه تحصیل من را داده بود، از خیریه دانشکده طرح غذا و مکان رایگان را برایم اخذ کرد. من جزو 15 نفری بودم که به دلیل عدم توانایی مالی می توانستم غذا و مکان رایگان برای تحصیل دریافت کنم.
چهار خوابگاه در دانشکده وجود داشت و ما مجبور بودیم برای هر وعده غذایی به یکی از خوابگاه ها برویم؛ چرا که مخا به صورت خیریه تحصیل می کردیم. دانش آموزان دیگر به ما به دیده تحقیر نگاه می کردند. این قضیه مرا ناراحت می کرد، چرا که انگار ما سهم فرد دیگری را می خوریم. بعضی ها ما را مسخره می کردند. تجربه جالبی نبود اما مجبور بودیم برای تحصیل، این شرایط را تحمل کنیم. در این دوره فکر می کردم چقدر کار مدیران دانشکده جذاب است که از دانش آموزان فقیری همچون ما حمایت می کردند. برای من که از روستا آمده بودم و انگلیسی ام ضعیف بود، گذراندن دوره های تمام انگلیسی بسیار سخت بود؛ یکی از دوستانم همه چیز را برایم ترجمه می کرد و من مجبور بودم سخت تلاش کنم و با نمره های خوبی که کسب می کردم، بیشتر ترغیب می شدم.
در کنکور دانشکده مهندسی رتبه 63 را در کل کشور به دست آوردم و به دانشکده محلی مهندسی راه یافتم. وقتی به عقب نگاه می کردم سه عامل موفقیت برای خودم می دیدم؛ استعداد در ریاضی، سختکوشی و خواست خدا. با اینکه هیچ کس مرا راهنمایی نکرد با همراهی خدا بهترین رشته مهندسی یعنی کامپیوتر را انتخاب کردم. دانشگاه برایم چندان سخت نبود. موفق شدم بورسیه دانشگاه را کسب کنم و از دانشگاه وام بگیرم. شهریه پرداخت نمی کردم و فقط باید هزینه های خوابگاه را پرداخت می کردم. با وجود این مجبور بودم در هزینه هایم صرفه جویی کنم.»
مصطفی به ورودش به عرصه کارآفرینی اشاره می کند و می گوید: «آن زمان حتی رویای کارآفرین شدن نداشتم. می خواستم مهندس معروفی شوم. زمانی که در سال 1995 از دانشگاه فارغ التحصیل شدم. در انجمن هندی – آمریکایی کارآفرینی با نام منهتن استخدام شدم. پس از چند روز کار در فعالیت های استارت آپ در بنگالور، پیشنهادی از موتورولا دریافت کردم. این یک پیشنهاد رویایی برای کسی بود که از یک روستای دور افتاده آمده بود و بعد از آن به ایرلند منتقل شدم.
زمانی که در پرواز به سمت ایرلند می رفتم، برای اولین بار در عمرم تصویر هوایی شهرم را دیدم؛ تصویری که از ذهنم پاک نمی شود. زندگی در ایرلند هر چند دوست داشتنی اما دشوار بود. دلم برای طعم غذای هندی تنگ شده بود و هیچ رستوران هندی آنجا نبود. همچنین خواندن پنج بار نماز برایم دشوار شده بود. پس از ایرلند پیشنهاد کاری از سوی سیتی بانک دریافت کردم و به دبی رفتم. در سال 1996 دریافت حقوق چند هزار دلاری خیلی چشمگیر بود. اولین کاری که پس از تسویه وام هایم انجام دادم، فرستادن دو هزار دلار برای پدرم بود و بعدها شنیدم که پدرم با گرفتن این پول گریه کرده بود.
او همه قرض هایش را داد و خواهرم را عروس کرد. دو خواهر دیگرم نیز ادامه تحصیل دادند. سال 2000 هم خودم ازدواج کردم. خیلی زود برای خانواده ام خانه ای در روستا ساختم. کسانی که کودکی مرا دیده بودند این تغییر را باور نمی کردند. خیلی از کودکان در روستا حالا من را الگوی خود قرار داده اند.»
بازگشت به خانه
این کارآفرین در بخش دیگری از سخنان خود به بازگشتنش به خانه پرداخته و می گوید: «در سال 2003، پس از آن که سال های زیادی در دبی زندگی کردم، تصمیم گرفتم به هند بازگردم و برای این کار سه دلیل داشتم. دوست داشتم برگردم و وقتم را بیشتر با خانواده ام باشم. دوست داشتم ادامه تحصیل دهم و مدیریت اقتصاد کسب کنم و دلیل سوم این بود که حس می کردم باید چیزی به جامعه ام بازگردانم. فکر می کردم باید برای نوجوانان باهوش روستایم شغلی ایجاد کنم.»
ترک شغل خوب
مصطفی تاکید می کند: «ترک شغل با حقوق بالا سخت ترین تصمیم زندگی عمرم بود. پدرم وحشت کرده بود و خانواده همسرم نگران بودند اما یک نفر من را تماما حمایت کرد و او ناصر، پسرخاله ام بود که بعدها همسرم هم به او پیوست. ناصر از خانه فرار کرده بود و در بنگالور یک مغازه زده بود. او به من می گفت «به ندای درونت گوش بده، اگر جواب نداد می توانی دوباره به کارت بازگردی. شاید ترک شغلت آخر دنیا باشد اما ناراحت نیستی کاری که می خواستی را انجام ندادی.»
قسمت خنده دار داستان این بود که من قصد داشتم کاری کنم اما نمی دانستم چه کار؛ پس با 25 هزار دلار پس انداز شغلم را رها کردم و به هند بازگشتم. در هند به جای رشته تکنولوژی سراغ MBA رفتم و آزمون CAT دادم و در IIM بنگالور پذیرش گفتم. از هر فرصتی برای بحث تجاری با اعضای فامیل استفاده می کردم. شمس الدین یکی از پسرخاله هایم یک مغازه سمبوسه فروشی دیده بود که در کیسه های پلاستیکی فروخته می شد. وقتی راجع به این موضوع شنیدم تصمیم گرفتم روی آن سرمایه گذاری کنم و با 400 دلار سرمایه گذاری یک کارخانه کوچک زدم. پنج پسرخاله یعنی ناصر، شمس الدین، جعفر، نوشاد و من در این سرمایه گذاری شریک بودیم و 50 درصد سرمایه مال من بود.
ما کارمان را در یک محوطه 550 متری با دو خردکن، یک مخلوط کن و یک ماشین بسته بندی آغاز کردیم. از آنجا که ما idli (سمبوسه) و dosa (نوعی کیک) تولید می کردیم اسم کارخانه مان را IDFresh گذاشتیم. در ابتدا بازار هدف 20 مغازه در محله را برای خود تعیین کردیم و اگر می توانستیم 100 بسته در روز ظرف 6 ماه بفروشیم، تصمیم داشتم که سرمایه گذاری بیشتری انجام دهم. در ابتدا مغازه ها حاضر به خرید از ما نبودند، پس ما از پیشنهاد ویژه پول پس از فروش استفاده کردیم. زمانی که مشتریان ما از مغازه ها محصولات ما را می خواستند، کم کم این مغازه ها بودند که به دنبال محصول می آمدند.
ظرف 9 ماه توانستیم به هدف 100 بسته برسیم. در ماه اول البته کسی به فکر حقوق نبود. با پرداخت اجاره و هزینه ها تنها چند دلار برای مان باقی می ماند. زمانی که به تولید 100 بسته رسیدیم، تصمیم گرفتم 10 هزار دلار سرمایه گذاری کنم و به فضایی با 800 متر مربع نقل مکان کنیم تا بتوانیم با 15 خردکن روزی 200 بسته تولیدت کنیم.
ناصر به تنهایی آشپزخانه را می چرخاند و برای همین پنج نفر از اقوام را استخدام کردیم. تا آن زمان من از راه دور کار را راهبری می کردم و وقتم بیشتر در دانشگاه می گذشت اما در سال 2007 مدرک MBA گرفتم و به طور رسمی مدیرعامل و مدیر سرمایه گذاری شرکت شدم. طی دو سال تعداد مغازه هایی که با ما همکاری می کردند به 300 تا 400 مغازه رسید و 30 کارگر داشتیم. زمانی که تقاضا زیاد شد به یک محیط صنعتی نقل مکان کردیم و در آن موقع نزدیک به 12 درصد سود از سرمایه گذاری مان به صورت ماهانه کسب می کردیم.
سال 2013 عملیات ما در دبی آغاز شد. در این مرحله ناگهان تقاضا برای سمبوسه زیاد شد و ما پاسخگوی تقاضا در دبی نبودیم. ما از همان مدل تولید هند در دبی استفاده کردیم. مدل تجاری مان نیز یکی بود اما به دلیل آن که حضور مستقیم در آنجا نداشتیم، در تعدد شعب دچار مشکل بودیم. در حال حاضر دیگر قصد نداریم در دیگر کشورها شعبه بزنیم چرا که بازار هند برای ما به اندازه کافی بزرگ هست.»
شرکت 20 میلیون دلاری
او در پایان تاکید می کند: «در حال حاضر ما روزانه 50 هزار کیلوگرم محصول تولید می کنیم و کل سرمایه گذاری ما نزدیک به 600 هزار دلار و درآمدمان نزدیک به 20 میلیون دلار است. ما کارمان را از 10 بسته در سال 2005 آغاز کرده بودیم و حالا با کمک پسرخاله هایم 50 هزار بسته در روز با هزار و 100 کارگر در 10 سال فعالیت تولیدمی کنیم. وقتی من کسی را به کار می گیرم، قبلش مطمئن می شوم که او نیازمند باشد، زرنگ و صادق و متعهد باشد. کسانی که در این شرکت کار می کنند ماهانه نزدیک به 600 دلار درآمد دارند. بزرگترین چالش کارآفرینی، پیدا کردن افراد درست و تیم درست است اما قبل از آن ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی از همه مهمتر است. هدف آینده من تبدیل کارخانه ID به معروف ترین کارخانه هند و درآمد 165 میلیون دلار ظرف 6 سال است. تا آن موقع توانسته ام برای پنج هزار نفر شغل ایجاد کنم.»