عکس هانیه شکیبا دختر پرسپولیسی که به ورزشگاه آزادی میرود
تصویر زیر که به سرعت در فضای مجازی در حال انتشار است همانگونه که در شبکه های اجتماعی گفته شده مربوط به هانیه شکیبا است. وی همان دختری است که دوبار گریم کرده و برای بازی های پرسپولیس به ورزشگاه رفته است. او آخرین دربی نیز در استادیوم حضور داشت!
عکس هانیه شکیبا دختر پرسپولیسی که به ورزشگاه آزادی میرود
«هانیه شکیبا» همان دختری است که در یک سال اخیر، دوبار به استادیوم رفته و انتشار تصویرش در اینستاگرام، حسابی جنجالی شده است. خودش می گوید به دنبال آزاد کردن حضور بانوان در استادیوم است. هانیه دنبال این است که باز هم به استادیوم برود و البته می گوید این بار با ترفند جدیدی به ورزشگاه خواهد رفت. گفت و گوی هانیه شکیبا را با «قانون» در ادامه می خوانید.
در اینستاگرام نوشتهاید هانیه شکیبا؛ این اسم واقعی شماست؟
بله، این نام واقعی من است.
نگران نیستید که نام واقعی تان منتشر می شود؟
خیر، چون من کار غیرقانونی نمی کنم. کار من قانونی ولی غیرقانونی است!
یعنی چی؟
یعنی هیچ کجا نوشته نشده که کار غیرقانونی است و جرم محسوب می شود و هیچ مجازاتی هم در پی ندارد. ما فقط محروم هستیم.
این موضوع را از شخصی پرسیدهاید؟
تحقیق کردم، حتی پس از انقلاب هم حضور ما قانونی بوده!
ولی قبول دارید که عرفی نیست؟
بله ولی این باعث نمی شود که من کارهایی که در عرف نیست را انجام ندهم.
اولین بار در بازی پرسپولیس و راه آهن به ورزشگاه رفتید؟
بله.
قبل از آن سعی هم نکرده بودید که به ورزشگاه بروید؟
خیلی دوست داشتم بروم ولی به دلایلی نمی شد.
یعنی نتوانستید از گیت ورودی رد شوید؟
نه، اصلا سمتش هم نرفتم.
بازی های بعدی هم خواهید رفت؟
بله، قطعا می روم.
در این فصل؟
سعی می کنم که بروم، آنقدر می روم که قانونی شود. البته نمی توانم بگویم کدام بازی ولی بالاخره می روم.
یعنی یک نفره می خواهید ورود بانوان را به استادیوم آزاد کنید؟
من این بار که رفته بودم سه خانم دیگر هم آمده بودند که با من و دوستم ۵ نفر شدیم. دفعه بعد هم اگر ۵ نفر دیگر بیایند به مرور این موضوع حل می شود.
سه نفر دیگر هم با شما در ارتباط بودند؟
خیر. دو نفر از آن ها، دهه هشتادی بودند و اصلا اجازه ورود نداشتند، یک نفر دیگر هم مانتو پوشیده و آرایش کرده با نامزدش آمده بود و غرغر می کرد.
چرا غرغر؟
به نامزدش می گفت مگر تو نگفتی که همه را می خرم که بیایی داخل؟ همان ابتدا هم او را گرفته بودند.
چه شد که شناسایی نشدید؟
این موضوع را من در فضای مجازی اعلام نکردم ولی در دقیقه ۹۴ که پرسپولیس گل زد و آفساید اعلام شد من بلند شدم و جیغ زدم که مشخص شد دختر هستم، یک موج عجیبی از نگاهها به سمت من روانه شد، ماموران آمدند و من و دوستم را بردند.
بعد از اینکه شما را گرفتند چه گفتند؟
گفتند دلیل کارتان چیست؟ مگر نمی دانید که حضورتان جرم محسوب می شود؟ من هم گفتم که جرم محسوب نمی شود. بلکه ناهنجاری است، دلایلش را پرسیدند و فیلمبرداری کردند. بعد هم به دادسرا رفتیم و تعهد دادیم.
به تعهدتان عمل می کنید؟
خیر، قطعا باز هم به استادیوم می روم. پرسیدم که دفعه بعد اگر بیایم چه اتفاقی رخ می دهد؟ گفتند باز هم تعهد می گیریم.
کامنت های زیادی هم برایتان گذاشته بودند، یک گزارش هم در روزنامه «قانون» منتشر شد، آن را خواندید؟
بله، خیلی هم کمکم کرد. من آن زمان خیلی دلهره داشتم، هرکسی یک چیزی می گفت، میگفتند دنبالت هستند و این حرف ها، ولی آن مطلب مرا دلگرم کرد.
برخی هم برایتان کامنت می گذارند که دیگر به استادیوم نرو. جرات نداری دوباره بروی، این حرف ها روی شما تاثیر می گذارد؟
اصلا، کامنت هایی مثل «دمت گرم» و «آفرین» روی من تاثیر می گذارد ولی کامنت های منفی نه!
فضای استادیوم را دیدهاید، به نظرتان آماده حضور بانوان هست؟
به نظرم باید آماده سازی صورت بگیرد، اینکه بگویم چون من رفته ام، آماده است که اشتباه است. ولی باید فرهنگ سازی شود. وقتی من رفتم خیلی فحاشی می کردند، سری اول که رفتم چند نفر متوجه شدند که دختر هستم، نه تنها خودشان فحش نمی دادند بلکه به اطرافیان هم می گفتند فحش ندهید، بعد به من اشاره می کردند و می گفتند خانم است. من نمی دانم چرا می گویند خانم ها نیایند، به نظر من حضورشان باعث افزایش فرهنگ هم می شود.
شاید اگر VIP یا CIP را باز کنند برای بانوان، شرایط بهتر می شود.
حتی می توانند دیوار شیشه ای در یک سوم استادیوم بکشند و پارکینگمان را هم جدا کنند.
ورود به استادیوم تنها دغدغه شماست؟
دغدغه من که نیست ولی دوست دارم کارهای خاص و تک را انجام بدهم.
خانوادهتان از حضورتان در استادیوم اطلاع دارند؟
دورادور می دانند ولی این اخبار فضای مجازی را نشنیدهاند، فقط می دانند من دوست دارم به استادیوم بروم. اینکه من می روم را نمی دانند.
در اینستاگرام و تلگرام نیستند؟
خیر.
روزنامه هم نمیخوانند؟
خیر، حتی فامیل های دور که مرا می بینند نمی شناسند چون عکس های منتشر شده با گریم است.
اطرافیان که می شناسند؟
بله، ولی هر بار که بحثش می شود بحث را منحرف می کنم.
اگر خانوادهتان متوجه شوند چه کار می کنند؟
هیچ کار، من ار همان ابتدا دختر مستقلی بودم و کله شقی خودم را هم داشتم.
در دانشگاه، دوستانتان می دانند شما به استادیوم می روید؟
بله. می خندند و خوشحال می شوند. حتی درخواست می کنند که ما را هم ببر ولی درخواستشان قاطعانه نیست.
در دربی، یکی از دوستانتان را هم بردید، درست است؟
بله، البته اون سن کمتری دارد و نمی خواهد رسانه ای شود.
در دانشگاه هم اعتراضاتی داشتید! مثلا اگر کیفیت غذا خوب نباشد یا سایر موارد.
بله، اگر حقی ناحق شود قطعا اعتراض می کنم ولی خدا را شکر در این دو سال (دوره کاردانی معماری) موردی ندیدم.
از چه زمانی پرسپولیسی شدید؟
از همان زمان که خودم را شناختم، من از همان ابتدا دنبال فیلم های جنگی، فوتبال و والیبال بودم و با خصوصیات روحی پدرم بزرگ شدم.
از چه زمانی خودتان را شناختید؟
حدودا ۱۵-۱۴ ساله بودم.
از همان موقع روحیه مبارزه را داشتید؟
من یاد گرفتم حقم را بگیرم.
اگر به شما بگویند که بانوان استقلالی می توانند به استادیوم بروند ولی پرسپولیسی ها نه، شما با استقلالی ها همراه می شوید؟
همین که گفتید مو به تنم سیخ شد. اصلا امکان پذیر نیست، آن موقع اینجوری ساکت نمینشینم.
چه کار می کنید؟
حالا اگر آزاد شد، می گویم.
به تمرینات هم نمی روید؟
خیر، تمرینات شور و شوقی ندارد که بروم و تماشا کنم.
از گیت بازرسی بگویید، چگونه از آنها رد می شوید؟
بار اول که لباس زیادی پوشیدم و رد شدم ولی بار دوم یک تی شرت پوشیدم و رد شدم.
دفعه اول ۵ لباس روی هم پوشیدید؟
بله، خیلی هم گرم بود ولی چون عشقم بود اذیت نشدم.
وقتی بازی را در استادیوم می بینید استرس ندارید که دستگیر شوید؟
در طول بازی استرس زیادی دارم و هر لحظه که مامور می بینم استرسم بیشتر می شود ولی به نظرم ارزشش را دارد.
دنبال هیجان هستید؟ مثلا دوست دارید از بانچی جامپینگ به پایین بپرید؟
دقیقا ولی خب اجازه نمی دهند ما بپریم.
خانوادهتان فوتبالی هستند؟
بله و همهشان هم پرسپولیسی هستند.
شده که در کودکی با آنها به استادیوم بروید؟
خیر.
چه شد که در بازی پرسپولیس – راه آهن به ورزشگاه رفتید؟
بازی آخر بود و من به خودم قول داده بودم که قهرمانی را در ورزشگاه جشن بگیرم. در قهرمانی قبلی هم به خیابان رفتم ولی دوست داشتم به ورزشگاه بروم. این بار قرار بود با همه پرسپولیسیها جشن بگیرم که نشد.
گفته بودید که علی کریمی را خیلی دوست دارید، از روحیات او هم الگو می گیرید؟
دقیقا. یعنی آنقدر که روحیات او را دوست دارم، بازی اش را دوست ندارم.
مهدی طارمی هم همینطور است؟
بله ولی از او به خاطر رفتن به ترکیه دلخورم.
وقتی در ورزشگاه فحش می دهند عکس العمل شما چیست؟
ما در همین خیابان هم که راه می رویم این فحش ها را می شنویم، برای ما عادی شده است.
شما که فحش نمی دهید؟
نه اصلا، خب خجالت می کشم فحش بدهم، ممکن است بگویم «اه» یا «لعنتی» ولی فحش های دیگر را نمی دهم.
از استادیوم هم چیزی می خرید؟
خیر، قبلا تهیه می کنم چون می دانم در ورزشگاه گران تر است.
بین دو نیمه ها چه می کنید؟ سکوت؟
بله، خیلی سخت است خصوصا برای من ولی تحمل می کنم. لحظه به لحظه حضور در ورزشگاه برای من لذت بخش است.
در بین دو نیمه دربی، با دوستتان هم صحبت نکردید؟ مثلا بازی را تحلیل کنید.
چرا ولی خیلی آرام صحبت می کردم، حتی آب هم که می خواستیم دوستم خرید چون صدایش مردانهتر است.
وقتی می خواهید از خانه خارج شوید چه می گویید؟
می گویم می روم خانه دوستم، به سرویس های اطراف ورزشگاه می روم و گریم می کنم، در بازگشت هم دوباره در سرویس ها صورتم را می شویم و به خانه می آیم.
از روزی که می خواهید به استادیوم بروید برایمان بگویید.
شب که نمی توانم بخوابم چون خیلی ذوق دارم. هر نیم ساعت یک بار بیدار می شوم که ببینم ساعت چند است، صبح هم زنگ میزنم به دوستانم که از برادرانشان لباس قرض بگیرم. این بار هم که می خواستم بروم تصمیم گرفتم لباس سربازی با پوتین بپوشم که درشتتر بشوم، تحقیق کردم گفتند خیلی جرم است. ولی باز هم دنبال لباس بودم و از چند سرباز می خواستم لباس بگیرم، می گفتند چه کار داری؟ تو که دختری، حتی از فالوئرهایم هم پرسیدم که لباس دارید یا نه.
چرا نخریدی؟
چون فقط یک بار می خواستم از آن ها استفاده کنم. لباس را هم پوشیدم ولی خیلی سرباز کوچکی بودم و لو می رفتم برای همین از این ترفند استفاده نکردم.
در ادامه چه اتفاقی افتاد؟
دوستم خیلی پسرانه خودش را گریم کرد، حتی در مترو و سرویس های بهداشتی، خانم ها اعتراض می کردند که یک آقا سوار واگن بانوان شده ولی صحبت کردیم و گفتیم که او دختر است. در ادامه موهایم را هم می خواستم کوتاه کنم ولی دخترها عشقشان مو است و نمیخواستم کوتاهش کنم ضمن اینکه بیرون گذاشتن موهایم هم جرم بود. بعد رفتم سرویس بهداشتی، دختر رفتم و پسر آمدم (می خندد). قرار بود برادر دوستم هم بیاید که نتوانست و نیامد، خیلی می ترسیدم که دو نفر دختر داریم به ورزشگاه می رویم، برای همین در ماشین به مردی که کنارمان نشسته بود گفتیم اگر مشکلی نیست همراه ما بیا.
بقیه متوجه نشدند؟
خیر، چون برایش در گوشی نوشتیم و حرف نزدیم. بلیت را هم که برادر دوستم خریده بود، در نهایت هم از گیت ها رد شدیم و به داخل رفتیم.
ماموران گیت شک نکردند؟
چرا یک لحظه یک جوری نگاهم می کردند ولی من سریع رد شدم و رفتم.
از کاری که کردید راضی بودید؟
بله، تا به حال نشده که من از کاری که می کنم ناراضی باشم.
نهایت آرزویتان همین حضور در ورزشگاه است؟ دنبال مسئولیتی نیستید؟
من دنبال پست و مقام نیستم، من مستقل بودم و از زمانیکه وارد دبیرستان شدم از پدرم پول نگرفتم، در دانشگاه هم کار دانشجویی گرفتم و روی پای خودم ایستادم. من دو رسالت دارم؛ اول اینکه حضور بانوان را در ورزشگاه آزاد کنم و دوم اینکه گواهینامه موتور را برای بانوان بگیرم.
حرف هایتان کمی شبیه «سنگ بزرگ» نیست؟
خیر، من دنبال این کارها هستم، این ها رسالت من است.
چه کسی این رسالت را به شما داده است؟
خودم.
تا به حال عکس یادگاری با بازیکنان نگرفتهاید؟
خیر، برای چه عکس بگیرم؟ فقط یک بار محسن بنگر را در راه شمال دیدم که هم ماشین ما را گرفتند و هم ماشین بنگر را، ایشان وساطت کرد و ما را آزاد کردند. همان جا عکس گرفتیم.
برای تماشای فوتبال، فوتسال یا والیبال بانوان هم به ورزشگاه نمی روید؟
خیر، به نظرم هیجان ندارد.
وقتی نرفتید چرا فکر می کنید هیجان ندارد؟
احساس می کنم هیجان ندارد ضمن اینکه تیم مورد علاقه من تیم فوتبال پرسپولیس است.
نظرات مردم در این باره چه بوده؟
راستش خیلی دنبال کردم و نظرات را خواندم، یکی از این افراد هم گفته بود که باید مرا در قفس بیندازند و آتش بزنند. گفتم چرا؟ مگر ما انسان نیستیم؟ چرا باید برای همنوع خود چنین آرزویی کنیم؟ حتی یک حیوان هم نمی تواند اینجوری سنگدل باشد.
کامنت ها را که خواندید مردم پشتتان بودند؟
بله، ولی من یک عکس گذاشتم و گفتم اگر شما هم می خواهید مرا همراهی کنید شمارهتان را بفرستید که فقط ۳ نفر فرستادند.
اگر حضورتان در ورزشگاه منجر به آزادی حضور بانوان نشود چه می کنید؟
من اصلا به نشدن فکر نمی کنم.
ولی سنتان که بالا می رود محتاطتر می شوید.
بله، ولی این حق ماست. شما اگر ۵۰ هزارتومان از یک نفر طلبکار باشید، سال ها هم بگذرد قیدش را می زنید؟ قطعا نمی زنید.
دفعه بعد دوستان تان را هم می برید؟
اگر بخواهند حتما می برمشان!
یعنی اینقدر مطمئن هستید که می توانید از گیت ها رد بشوید؟
ممکن نیست من به کاری فکر کنم و نتوانم آن را انجام بدهم.
این دفعه با یک ترفند جدید خواهید رفت؟
بله.
به لباستان فکر کرده اید؟
بله ولی نمی توانم بگویم چون لو می رود.
آخر فصل می روید یا وسط فصل؟
این را هم نمی توانم بگویم ولی امید دارم که تا آخر همین فصل هم حضور بانوان آزاد شود.
شبکه های بیگانه هم با شما صحبت کرده اند؟
خیر، فقط دایرکت (در اینستاگرام) داده اند.
کدام شبکه ها؟
بی بی سی، من و تو و یک شبکه دیگر که اسمش یادم نیست.
چه گفتند؟
گفتند می خواهیم گزارش تهیه کنیم، شمارهتان را بدهید یا یک جایی قرار بگذارید که بتوانیم با شما صحبت کنیم. من هم گفتم که نمی توانم صحبت کنم چون عاقبت خوبی ندارد.
قطعا آن ها هم دنبال منافع خودشان هستند.
دقیقا، هیچ کمکی نمی توانند بکنند.
راستی در مصاحبه ای که با یکی از هفته نامه ها از شما منتشر شده، عکس اشتباهی زده اند، درست است؟
بله، آن شخصی که عکسش را زده اند دوستم است، اعتراض کردم که چرا اشتباهی زده اید؟ گفتند پیج اینستاگرامت بسته بود و عکسی پیدا نکردیم. آن دختر که عکسش را منتشر کرده اند حنا نام داشت و در دربی ۸۲ هم می خواست به استادیوم برود که شناسایی شد و این عکس همان جا ثبت شد.
این بار چرا نیامد؟
چون خیلی اصرار نداشت که بیاید، آن نیتی که باید را در چهره اش ندیدم (با خنده).
قبل از دیدار پرسپولیس – راه آهن چند نفر فالوئر داشتید؟
۱۰۰۰ نفر!
بعدش چقدر شد؟
حدود ۲۵ کا که بعد از مدتی آنفالو کردند و ۱۶ کا شد، الان هم ۱۹ کا فالوئر دارم.
خوب بلدید که مخاطب را هم در مصاحبههایتان جلب کنید، مثلا در یکی از مصاحبه ها گفته بودید سوالات تکراری نپرسید.
بله، من معتقدم خلاقیت همیشه نتیجه می دهد.
ماشین شخصی دارید؟
خیر.
وضعیت مالیتان خوب است؟
متوسط!
روحیهتان مردانه است؟
در کشور ما مردانه محسوب می شود چون روحیه برخی از پسرها هم که در خانه می نشینند زنانه است.
با این روحیه به قول خودتان مردانه، به ازدواج فکر کرده اید؟
با این روحیه خیلی سخت است، من استقلال زیادی دارم و اگر بخواهم ازدواج کنم باید شخص مقابلم دو برابر من مستقل باشد. اتفاقا اولین سوال از خواستگارانی هم که داشتم این بود که از چه سنی کار کرده ای؟ الان چقدر پول داری؟ می گفتند پول پرست هستی ولی من می گویم چه ربطی دارد؟ من خانمم و اینقدر پس انداز دارم، تو چقدر پول جمع کرده ای؟
تحصیلاتتان را تا کجا می خواهید ادامه بدهید؟
فوق لیسانس می گیرم که در آزمون نظام مهندسی شرکت کنم، تحصیلات برای شادی پدرم است خودم دوست ندارم.
به مادر بودن خودتان فکر کرده اید؟
یک خواهر کوچکتر دارم که برایش مادری می کنم.
از چه لقبی بیشتر خوشتان می آید؟
وقتی می گویند «دختر غیور پرسپولیسی» خیلی خوشحال می شوم.
جزو فالوئرهایتان، آدم های معروف هم هستند؟
نمی دانم، فقط اکسپت می کنم و نمی دانم چه کسی هستند.
خارج از فوتبال، چه کسی را دوست دارید؟
بهرام رادان و یاس را خیلی دوست دارم. یاس همیشه با من است و آهنگ «به خاطر من» او را خیلی دوست دارم.
فیلمی را دیده اید که روی شما خیلی تاثیرگذار باشد؟
آتش بس یک باعث شد رشته ام را معماری انتخاب کنم چون قبل از آن می خواستم پلیس بشوم.
تیم فوتبال خارجیتان؟
بارسلونا را خیلی دوست دارم و کریس رونالدو را!
خیلی فوتبال می بینید؟
خیلی نه، همه فکر می کنند ۲۴ ساعت پای تلویزیون هستم ولی اینجوری نیست.
الان پرسپولیس چندم است؟
نمی دانم. تا جایی که یادم است صدر جدول بود.
الان دوم است.
چه جالب، نمی دانستم. خیلی امیدوارم قهرمان شویم، ولی در بازی با استقلال مشخص بود تبانی کرده اند که بازی صفر صفر شود چون اگر استقلال می باخت خیلی بد می شد.
چه کسی به آن ها می گوید که تبانی کنید؟
خودشان با هم صحبت می کنند و تبانی می کنند.
یعنی فکر می کنید بازیکن قبول می کند که از محبوبیت خودش کم و تبانی کند؟
من ۸۰ درصد مطمئنم که تبانی می کنند و می گویند بازی بعدی جبران می کنیم. پرسپولیس بازیکنان خوبی گرفته و امکان نداشت بازی مساوی شود.