جام جم سرا: درک و فهم در بیشتر مواقع به هوش و آی کیوی افراد برمی گردد. یعنی این که شخص با توجه به موقعیت هایی که برایش پیش می آید، چگونه در برخورد با مسائل روزمره با استفاده از هوش و تجربه هایش در موقعیت های خاص واکنش نشان می دهد.
معمولاً در بیشتر مواقع، واکنش افراد برای تصمیم گیری بهتر در حل مسائلی که به درک و فهم آن ها برمی گردد قابل آموزش و یادگیری است اما این آموزش ها نباید به صورت مستقیم باشد چون طرف مقابل به دلیل احساس توهین به شخصیتش، موضع گیری خواهد کرد؛ به طور مثال گفتن جملاتی مانند این که «تو نمی فهمی و بهتر است همیشه بر اساس حرف های من عمل کنی»، هیچ تأثیری روی همسرتان برای تغییر رفتارهایش نخواهد داشت. بنابراین بهتر است برای راهنمایی همسرتان، چنین آموزش هایی را به صورت غیرمستقیم به او بدهید. البته با توجه به این که سوال شما کلی است و مشخص نیست که شما بر اساس چه معیارهایی می گویید فهم همسرتان کم است، ذکر این نکته ضروری است که هر یک از ما بسته به تجربه و آموخته های قبلی مان درباره رفتارهای اطرافیان از جمله همسرمان قضاوت می کنیم؛ به عنوان مثال، فردی که همسرش از لحاظ فرهنگی با او اختلاف دارد، اختلاف آن ها می تواند در نوع معاشرت ها، رفت و آمدها و حتی پوشش خودش را نشان دهد. طبیعی است که در بعضی مواقع، رفتارهای متفاوتی از افراد سر بزند. فردی که از همسرش می خواهد که طبق نظر او با دیگران رفتار کند و همسرش آن کار را انجام نمی دهد، نمی تواند همسرش را دارای درک و شعور پایین بداند.(حسین محرابی، کارشناس و مشاوره خانواده/خراسان)
جام جم سرا به نقل از خراسان: آنچه در یک ازدواج صحیح و سالم به چشم میآید، ارتباط صحیح و تعامل هرچه بهتر زوجین با یکدیگر است.
در بعضی زندگیها آنچه باعث شکایت مردها از همسرشان میشود، وابستگی بیش از حد همسرشان به آنهاست. یکی از نیازهای روانی زن، احساس امنیت است؛ اما در حالی که زن همواره در طول زندگی مشترک خود خواهان رسیدن به این امنیت است، از این نکته غافل میشود که ممکن است این وابستگی باعث ناراحتی مرد و فاصله گرفتن از او شود. ترس از دست دادن آزادی، مرد را نگران میکند و همواره به دنبال موقعیتی است تا از این شرایط فرار کند ولی زنی که به بلوغ عاطفی رسیده باشد میتواند احساسات مثبت و منفی خود را به روشی مناسب بیان کند.
چگونه بیش از حد وابسته نباشیم؟
۱ -شرایطی را که در آن احساس وابستگی بیش از حد میکنید، شناسایی و تلاش کنید آن را برطرف کنید؛ به طور مثال، اگر همسرتان به دلایل شغلی نمیتواند ناهار را در کنار شما باشد و شما هم بتنهایی غذا از گلویتان پایین نمیرود، به خانه مادرتان بروید و ناهار را در جمع آنها بخورید.
۲ -روابط و تعاملات فردی و اجتماعی خود با اعضای خانواده و دوستان مورد اعتمادتان را گسترش دهید.
۳ -به این نکته توجه داشته باشید که داشتن استقلال یکی از نیازهای اساسی هر انسانی است؛ بنابراین به جای اینکه داشتن استقلال همسرتان را مانع عشق او به زندگی مشترک خود بدانید، همت خود را بر این بگذارید که با حمایت و تشویق او، عشق و پایبندی او را به زندگی بیشتر کنید.
۴ -اینکه شما به همسرتان عشق میورزید، به هیچ عنوان ایرادی ندارد بلکه بسیار هم خوب و پسندیده است، شما نباید از این وابستگی بترسید اما باید بدانید که به چه روشی این موضوع را بیان کنید. وابستگی ناسالم میگوید: «من به تو نیاز دارم تا شاد باشم، تنها نباشم، نیازم را به وسیله تو برطرف کنم تا زنده بمانم و به خودم احساس خوبی داشته باشم و...» اما در شرایطی که فرد شخصیت رشد یافته و مستقلی داشته باشد، میگوید: «من به تو نیاز دارم تا تو را دوست بدارم، به تو اظهار عشق و محبت بکنم، حمایت تو از من به حمایت من از تو منجر میشود که اینها به رشد فردی هر کدام از ما کمک میکند».
۵ -نکته آخر اینکه توجه داشته باشید وابستگی بیش از حد مانع رسیدن به آرامش میشود. افراد وابسته هیچگاه نمیتوانند آرامش را تجربه کنند چرا که مدام نگران از دست دادن حمایت و محبت همسرشان هستند.
اگر میخواهید فرد شاد و مثبتی باشید و دستاوردهای بیشتری در زندگی داشته باشید، باید خود را تا حدودی از وابستگی رها کنید. با این استقلالی که کسب میکنید، بهتر میتوانید عشق و محبت خود را بیقید و شرط به همسرتان ابراز کنید و زندگی شیرینتری داشته باشید. (عالیه اسحاقی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی)
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه بدرستی توضیح ندادهاید که همسرتان در چه زمینههایی از شما ایراد میگیرد، نمیتوان درباره منطقی یا غیر منطقی بودن آن ایرادها نظر داد. با این حال از شما میخواهم به نکاتی که در ادامه مطرح میشود، توجه ویژهای داشته باشید.
تفاوتهایتان را بشناسید
زن و شوهر از لحاظ فیزیکی، باورها و اعتقادات، رسم و رسومات خانوادگی، فرهنگی، تحصیلات و... تفاوتهایی با هم دارند و علاوه بر اینکه این تفاوتها جالب هستند، میتوانند زمینه ساز اختلاف بین زوجین نیز باشند؛ بنابراین هم شما و هم همسرتان باید توجه داشته باشید که این اختلافها وجود دارند، اما چگونه مطرح کردن آنها برای رسیدن به نقطه نظر مشترک بسیار مهم است تا احساس مورد ایراد واقع شدن در طرف مقابل ایجاد نشود؛ به طور مثال، خانمها عاطفی و مردها منطقیتر عمل میکنند. دانستن همین تفاوت به داشتن رابطه بهتر با همسر کمک زیادی میکند.
عوامل زمینه ساز را حذف کنید
شاید شما واقعا رفتار یا باوری دارید که غیرمنطقی است و همسرتان را به تذکر دادن یا به قول خودتان ایراد گرفتن وامی دارد؛ به عنوان مثال مصرف مواد مخدر، اهل کار نبودن، ارتباط زیاد با دوستان، تمایل نداشتن به ارتباط با خانواده همسر، داشتن توقعات غیر منطقی از همسر یا حتی شکل بعضی رفتارهای شما مانند نحوه غذا خوردن و... ممکن است باعث شود که همسرتان برای تغییر رفتارهای اشتباهتان تذکر دهد.
با این حال و اگر این گونه هستید، این رفتارها و باورهایتان را طوری ساماندهی کنید که او مجبور نشود به شما تذکر دهد.
همسرتان را درک کنید
آیا تا به حال با همسرتان درباره این که من از دید شما چگونه همسری هستم، انجام دادهاید؟ آیا تا به حال در گفتوگو با همسرتان به مواردی که مد نظرتان است، اشاره کردهاید و به طور مثال به او گفتهاید که از ایراد گرفتنهایش خسته شدهاید؟ آیا از نقاط مثبت و منفی رفتاری خودتان آگاه هستید و میدانید چه رفتارهایی همسرتان را خوشحال یا ناراحت میکند؟
توجه داشته باشید که گفتوگو در فضایی آرام با درک تمام احساسات همسر میتواند گره رابطه شما را باز کند.
ازدواج مجدد برای شما خطای بزرگی است
گفتهاید که آیا ازدواج مجدد میتواند باعث درست شدن اوضاع شود یا نه. در پاسخ به این سوالتان باید بگویم که قبل از گرفتن هر تصمیم عجولانهای، باید روی بهبود رابطه با همسر کنونیتان با توجه به نکاتی که مطرح شد، کار کنید. ازدواج مجدد میتواند خطای بزرگی با توجه به وضعیت فعلی شما باشد چراکه ممکن است دلیل ایراد گرفتنهای همسرتان، رفتارهای اشتباه شما باشد و در ازدواج بعدیتان هم با این مشکل درگیر باشید. (دکتر مسعود خاکپور، کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
153
بعد از ازدواج کمی طول کشید تا فرزند او مرا بپذیرد. حال با ما زندگی میکند و آخر هفتهها پیش پدرش میرود. به خاطر حضور این بچه، همسر من همیشه با همسر سابقش در ارتباط است، تماسهای تلفنی و پیامکی برای هماهنگی کارهای مربوط به فرزندشان مرا آزار میدهد. حتی گاهی باید در جلسات اولیای مدرسه باهم شرکت کنند که این موضوع را نمیتوانم هضم کنم. همین باعث بروز اختلافات زیادی بین ما شده است. چگونه میتوانم همسرم را متقاعد کنم که کار او اشتباه است؟
پاسخ مشاور:
زمانی که مقدمات ازدواج با یک خانم مطلقه صاحب فرزند را فراهم میکردید، میدانستید که فرزند او با شما زندگی میکند. بنابراین بهتر بود همان مواقع به چنین روزهایی فکر میکردید.
حضور فرزند مشترک باعث میشود که زن و مرد تا آخر عمر به یک حلقه اتصال گره خورده باشند؛ حلقهای که به معنی ارتباط عاطفی نیست، اما نمیتوان آن را کامل قطع کرد. هر چه فرزندشان بزرگتر شود، لزوم این ارتباط کمتر میشود، زیرا خود فرزند میتواند انتقالدهنده بسیاری از مسائل باشد اما همچنان موضوعات درس و مدرسه و در آینده ازدواج و هر کاری که نیاز به حضور والدین باهم دارد نیز در پیش خواهد بود و نمیتوانید توقع داشته باشید که همسر کنونی شما به خاطر پیشگیری از دلخوری شما آنها را انجام ندهد؛ با این حال، میتوان ساز و کاری طراحی کرد تا این مشکل برطرف شود.
کمی با خودتان خلوت کنید. اگر به جای همسرتان بودید چه رفتاری میکردید؟ آیا روز اول مدرسه فرزندتان را همراهی نمیکردید؟ او دوست دارد اولین گامهای تحصیلش را در کنار پدر و مادر بردارد. همسرتان بهعنوان مادر آن فرزند در جلسه مدرسه حضور پیدا کرده است نه به عنوان همسر آن مرد. از طرفی مهر و علاقهای بین آنها وجود ندارد، در غیر این صورت با وجود یک فرزند از یکدیگر جدا نمیشدند. برعکس، شما اکنون تکیهگاه همسرتان هستید و باید به او کمک کنید تا بتواند فرزندش را در خانه شما با آرامش بزرگ کند. گذشتی که به عشق و علاقهتان تا اینجا انجام دادید، حتما در نگاه ایشان دیده شده و به خاطرش قدردان شماست، اما او نمیتواند مادریاش را نادیده بگیرد و همسر سابق او نیز مجبور خواهد بود گاهی در مقام پدر فرزندش با او در ارتباط باشد. بهتر است برای اینکه نگرانی در ذهنتان ایجاد نشود، در جریان همه مکالمات و دیدارهایشان باشید. حتی در چنین جلساتی شما هم میتوانید به نحوی غیر مستقیم حضور داشته باشید؛ مثلا همسرتان را برسانید و خارج از مدرسه منتظرش شوید تا برگردد. شما همراه او هستید نه در تیم مقابل او. علاوه بر این میتوانید از همسرتان بخواهید یک روش ثابت تنظیم کند تا مجبور نباشد هر بار که فرزندش نزد پدرش میرود و برمیگردد، با همسر سابق خود در تماس باشد.
کمی بیشتر صبوری کنید. وقتی فرزند همسر شما که حالا دیگر فرزند شما هم هست، بزرگتر شود این ارتباطات کمتر شده و خود او رابط قویتری میشود و دیگر نیاز چندانی به همراهی با مادرش در ارتباط با پدر خود ندارد. از این رو بهتر است کمی صبر داشته باشید تا به سن و
من به تمام حرفهایش گوش دادم تا اینکه پسورد ایمیلم را خواست و مجبور شدم به او بدهم و متاسفانه چند ایمیل نامناسب مربوط به سالهای قبل دید و باعث شد بدبینیاش بدتر شود. با اینکه میدانست با کسی قبل از ازدواج ارتباط داشتم، اما حالا مدام این موضوع را مطرح میکند و میگوید دیگر به من اعتماد ندارد. او مرد خوبی است و مرا دوست دارد، اما این اخلاق او واقعا زندگیمان را تحت تاثیر قرار داده است. چگونه با او رفتار کنم تا رابطهمان آرامتر شود؟
پاسخ مشاور: زندگی با همسر شکاک کار سختی است، اما گاهی خود ما به این صفت همسرمان دامن میزنیم. با تعاریفی که از گذشتهمان میکنیم یا با پنهانکاریهای بیموردی که انجام میدهیم.
همسر شما در مورد روابط گذشتهتان میدانست و همین باعث میشد به شما بدگمان باشد، اما اینکه پسورد ایمیلتان را به او دادید، کار اشتباهی بود مگر اینکه با توجه به شرایط گذشته خودتان و اخلاق ایشان، اثری از روابط باقی نمیگذاشتید. بهتر است با او حرف بزنید و بخواهید تا گذشتهها را فراموش کند و به زندگی فعلیتان اطمینان داشته باشد.
البته اینکه او شکاک است باید بررسی بیشتری شود، اگر واقعا شک به صورت یک اختلال رفتاری در او باشد، باید به روانشناس مراجعه کند، اما در آن صورت هم شما به هیچ وجه نباید با این حس او مبارزه کنید و سعی کنید خود را مستقل نشان دهید و بیتفاوت باشید. او وقتی نسبت به چیزی شک میکند، حال درونیاش بسیار نامناسب است پس سعی کنید او را درک کرده و از محبت خودتان مطمئنش کنید. بسیاری از شکها به این دلیل ایجاد میشود که فرد نسبت به جایگاه خودش در قلب طرف مقابل تردید دارد و از طرفی کمبود اعتماد به نفس هم میتواند در شک به همسر تاثیرگذار باشد. درهرحال فراموش نکنید که رفتار شما میتواند یک شک خفیف را قوی کرده یا از بین ببرد.
سعی کنید در این موارد وقتی شرایط خوب است، با هم گفتوگو کنید. هر وقت برای اطمینان یافتن از وفاداری شما نیاز به سندی داشت در اختیارش بگذارید، البته به شرطی که آن سند واقعا وفاداریتان را نشان دهد. شک اگر بیمارگونه باشد نیاز به زمان طولانی دارد تا درمان شود پس صبور باشید و حتما از یک مشاور برای مراحل درمان کمک بگیرید.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)