مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بدون همسرم، غذا از گلویم پایین نمی‌رود

جام جم سرا به نقل از خراسان: آنچه در یک ازدواج صحیح و سالم به چشم می‌آید، ارتباط صحیح و تعامل هرچه بهتر زوجین با یکدیگر است.
در بعضی زندگی‌ها آنچه باعث شکایت مرد‌ها از همسرشان می‌شود، وابستگی بیش از حد همسرشان به آنهاست. یکی از نیازهای روانی زن، احساس امنیت است؛ اما در حالی که زن همواره در طول زندگی مشترک خود خواهان رسیدن به این امنیت است، از این نکته غافل می‌شود که ممکن است این وابستگی باعث ناراحتی مرد و فاصله گرفتن از او شود. ترس از دست دادن آزادی، مرد را نگران می‌کند و همواره به دنبال موقعیتی است تا از این شرایط فرار کند ولی زنی که به بلوغ عاطفی رسیده باشد می‌تواند احساسات مثبت و منفی خود را به روشی مناسب بیان کند.


چگونه بیش از حد وابسته نباشیم؟

۱ -شرایطی را که در آن احساس وابستگی بیش از حد می‌کنید، شناسایی و تلاش کنید آن را برطرف کنید؛ به طور مثال، اگر همسرتان به دلایل شغلی نمی‌تواند ناهار را در کنار شما باشد و شما هم بتنهایی غذا از گلویتان پایین نمی‌رود، به خانه مادرتان بروید و ناهار را در جمع آن‌ها بخورید.

۲ -روابط و تعاملات فردی و اجتماعی خود با اعضای خانواده و دوستان مورد اعتمادتان را گسترش دهید.

۳ -به این نکته توجه داشته باشید که داشتن استقلال یکی از نیازهای اساسی هر انسانی است؛ بنابراین به جای اینکه داشتن استقلال همسرتان را مانع عشق او به زندگی مشترک خود بدانید، همت خود را بر این بگذارید که با حمایت و تشویق او، عشق و پایبندی او را به زندگی بیشتر کنید.

۴ -اینکه شما به همسرتان عشق می‌ورزید، به هیچ عنوان ایرادی ندارد بلکه بسیار هم خوب و پسندیده است، شما نباید از این وابستگی بترسید اما باید بدانید که به چه روشی این موضوع را بیان کنید. وابستگی ناسالم می‌گوید: «من به تو نیاز دارم تا شاد باشم، تنها نباشم، نیازم را به وسیله تو برطرف کنم تا زنده بمانم و به خودم احساس خوبی داشته باشم و...» اما در شرایطی که فرد شخصیت رشد یافته و مستقلی داشته باشد، می‌گوید: «من به تو نیاز دارم تا تو را دوست بدارم، به تو اظهار عشق و محبت بکنم، حمایت تو از من به حمایت من از تو منجر می‌شود که این‌ها به رشد فردی هر کدام از ما کمک می‌کند».

۵ -نکته آخر اینکه توجه داشته باشید وابستگی بیش از حد مانع رسیدن به آرامش می‌شود. افراد وابسته هیچ‌گاه نمی‌توانند آرامش را تجربه کنند چرا که مدام نگران از دست دادن حمایت و محبت همسرشان هستند.


اگر می‌خواهید فرد شاد و مثبتی باشید و دستاوردهای بیشتری در زندگی داشته باشید، باید خود را تا حدودی از وابستگی‌‌ رها کنید. با این استقلالی که کسب می‌کنید، بهتر می‌توانید عشق و محبت خود را بی‌قید و شرط به همسرتان ابراز کنید و زندگی شیرینتری داشته باشید. (عالیه اسحاقی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی)


ادامه مطلب ...

عقد به هم خورد اما یاد او از ذهنم نمی‌رود

پاسخ مشاور: رخدادهای آسیب‌زایی همچون طلاق و جدایی‌های عاطفی از مواردی است که می تواند دید فرد را به دنیا و عملکرد عاطفی او تغییر دهد و باعث تحریک شدید و خرد کننده او شود. از دست دادن شریک از جمله ناراحت کننده ترین و آسیب‌زاترین تجاربی است که ممکن است در زندگی رخ دهد و به دنبال این تجربه استرس زا ، فرد می تواند هم پیامد مثبت و هم منفی را تجربه کند.


مسئولیت شکست را بپذیرید

تحقیقات نشان داده است نقشی که فرد در جدایی دارد در تحمل آسیب ناشی از آن، موثر است. اگر فرد خودش مسبب این جدایی باشد همراه با احساس گناه، می تواند آن را تحمل کند. اما اگر فرد در آن نقشی نداشته باشد به دلیل از دست دادن حمایت مورد انتظار از رابطه، همراه با تلاش برای درک علت جدایی، احساس در هم ریختگی عاطفی و شناختی بیشتر و سخت تری را تجربه می کند.
شما ظاهرا در از هم پاشیدن زندگی گذشته خود نقشی نداشته اید و شاید به همین علت است که با گذشت زمان و تشکیل زندگی جدید هنوز گرفتار احساسات رابطه قبلی خود هستید. دردهای شما درمان نیافته است؛ اما باید بدانید که با وجود مقصر دانستن اطرافیان در از هم پاشیدن زندگی قبلی تان، مسئولیت نهایی این جدایی بر عهده خودتان بوده است و باید به شیوه ای فعال با آن روبرو شوید و خود را پیدا کنید.
لازم است ابتدا خویشتن خویش را بر اساس آنچه به نظرتان مناسب می آید بپذیرید تا بتوانید دیگری را در آن شریک کنید. بهتر بود قبل از ازدواج مجدد به بازسازی خود و عقایدتان می پرداختید و دیگری را در این بحران عاطفی سهیم نمی کردید.


به پیشرفت زندگی جدید خود بیندیشید

زندگی احساسی و عاطفی هر فرد نتیجه تصمیم گیری ها و انتخاب های او است؛ ازدواج یعنی تعهد به خود و دیگری آن هم نه درگفتار بلکه در ذهن و رفتار و عمل. بنابراین شما مخاطب محترم خود را از شر این افکار وسوسه‌انگیز نجات دهید. احساس دوست داشتن آن فرد را از خود جسمانی اش جدا و تلاش کنید با همه سختی هایی که دارد، آن احساس عشق و علاقه را به همسرتان منتقل کنید. به آنچه امروز صاحبش هستید بیندیشید. شما در مقابل زندگی امروزتان مسئول هستید و به احتمال زیاد، به هم ریختگی های روح شما توسط همسرتان حس می شود و می تواند در دراز مدت به رابطه امروز شما آسیب برساند.
اگر به خودتان اطمینان داشته باشید کم کم می توانید به دیگران توجه کنید و آن ها را دوست داشته باشید و به آن ها محبت کنید. گذشته با تمام خوبی ها و بدی هایش رفته است و شما در امروز قرار دارید. تلاش کنید همه آن ها را با احساسات و هیجانات پشتشان، دور بریزید. آن فرد امروز متعلق به دیگری است و شما وارد رابطه دیگری شده اید. به همسرتان نزدیک تر شوید. به او بیشتر محبت کنید. دست از مقایسه بردارید و به دنبال ویژگی های آن فرد در همسرتان نگردید که این خیال باطل شما را به بیراهه خواهد برد.
با توجه به اینکه با گذشت این سال ها و تشکیل زندگی جدید هنوز گرفتار خاطرات گذشته هستید و درد آن را حس می کنید، شاید بهتر باشد با کمک یک متخصص، گذشته را مرور کنید و پرونده آن را برای همیشه در زندگی خود ببندید. (منیژه مسگری - کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...