مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

۳ ماه بعد از ازدواج، حالا می‌گوید: دوستت ندارم!

پاسخ مشاور: برای پی بردن به علت این موضوع، لازم است روی سه ماه اول و نحوه زندگی شما در آن دوران، تمرکز بیشتری کنیم:


هنگام خواستگاری چه چیزهایی را مد نظر قرار دهیم

شما گفته‌اید که در زمان خواستگاری، همه چیز را توضیح داده‌اید. «همه چیز» از نظر شما چه مواردی است؟ آیا دقیقا‌‌ همان چیزهایی که در زمان خواستگاری مطرح کردید، طی این ۱۲ ماه مشکل ساز شده است یا خیر؟
در اینجا به ۴ موضوع اساسی که باید در زمان خواستگاری حتماً بیان شود، خواهیم پرداخت تا شما آن‌ها را با عملکرد خود مقایسه کنید و به دلیل اختلاف خود با همسرتان پی ببرید.


۱ - روش ابراز عشق و علاقه:

اینکه شما و همسرتان بیان احساس را در چه چیزی می‌بینید و از چه شیوه‌ای برای ابراز آن استفاده می‌کنید، بسیار مهم است. افراد را از نظر روحی می‌توانیم به سه دسته بصری، سمعی و لمسی تقسیم کنیم. چنانچه همسرتان سمعی باشد ولی شما بصری باشید و به این نیاز وی توجهی نداشته باشید، در این زمینه با مشکلی جدی مواجه خواهید شد.


۲ - مسائل مالی:

ممکن است دیدگاه طرفین درباره مسائل مالی و آینده زندگی متفاوت باشد. به طور مثال تفاوت نگاه افراد به پس انداز کردن و آینده نگری، سبک مهمانی و برگزاری جشن عروسی و... در این زمینه عده‌ای خسیس و عده‌ای ولخرج به نظر می‌رسند. اگر مثلا شما فردی ولخرج و همسرتان فردی خسیس باشد، همیشه از دست همدیگر شاکی خواهید بود و به تفاهم واقعی دست نخواهید یافت.


۳ - توجه به خواسته‌های متقابل:

از آنجا که افزایش علاقه‌مندی، نیازمند دانستن خواسته‌های طرف مقابل و برآورده کردن آن هاست؛ از خود بپرسید که در این مدت خواسته‌های شما از همسرتان و خواسته‌های وی از شما چه بوده است؟ این بسیار مهم است که واکنش شما در برابر خواسته‌های همسرتان از قبیل نحوه پوشش، سبک حمایت شما از او در مقابل خانواده‌تان، سطح ارتباطات اجتماعی، میزان دخالت خانواده و... چه بوده است و شما تا چه حدی این خواسته‌ها را برآورده کرده‌اید؟ اگر در یک ازدواج، طرفین خواسته‌های همدیگر را ندانند و نتوانند برآورده کنند و یا بدانند و برآورده نکنند، این امر باعث دلسردی آن‌ها از هم می‌شود و چنانچه این مشکل حل نشود، ممکن است خدا نکرده به جدایی منجر شود.


۴ - میل به پیشرفت:

میزان تمایل به پیشرفت و ریسک پذیری نیز از مواردی است که باید بدان توجه ویژه داشت. اینکه تعریف طرفین از پیشرفت چیست و پیشرفت را در چه مواردی می‌دانند بسیار حائز اهمیت است. ممکن است کسی پیشرفتش را در تحصیل بداند و دیگری به کار کردن اهمیت دهد؛ لذا دقت در این مورد برای برقراری یک رابطه مستحکم الزامی است.


بررسی این موارد و نکات مشابه به شما کمک خواهد کرد تا مسائلی را که احتمالاً در زمان خواستگاری بیان نشده و در این مدت باعث بروز اختلاف نظر شده است را کشف کرده و به اصلاح آن‌ها بپردازید. در پایان پیشنهاد می‌شود که حتما برای بررسی دقیق‌تر موضوع نزد مشاور بروید. (راهله فارسی - کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)

347


ادامه مطلب ...

همیشه آرامم‌ها، ولی موقع رانندگی اعصاب ندارم!

پاسخ مشاور: این گونه رفتار می‌تواند نشانه این باشد که شما احتمالا در رفتار‌هایتان تکانه‌ای عمل می‌کنید یعنی با مهارت کنترل خشم آشنایی ندارید و بدرستی از آن بهره نمی‌گیرید. با آگاهی بیشتر درباره مشکلتان و عمل به توصیه‌هایی که در ادامه مطرح خواهد شد، می‌توانید زندگی بهتری را برای خودتان بسازید و تجربه کنید.


همه ناراحتی‌هایتان را در دل نگه ندارید

باتوجه به اینکه گفته‌اید با آدم‌های دیگر وقتی بلند حرف می‌زنم از کوره در می‌روم، باید بدانید که نه تنها نیاز دارید مهارت کنترل خشم را بیاموزید بلکه مهارت ابراز وجود و رفتار جراتمندانه را نیز باید در خودتان تقویت کنید. همچنین لازم است بدانید احتمالا در لحظاتی که احساس می‌کنید آرام هستید از رفتارهای دیگران ناراحتی‌هایی دارید که بیان نمی‌کنید و بعد از مدتی این ناراحتی‌ها به صورت یکجا اثر کرده، مانند آتشفشان فوران می‌کند و بعد شما تازه به عمل انجام شده‌تان فکر می‌کنید. بنابراین لازم است هر وقت از چیزی یا فردی ناراحت می‌شوید با حفظ احترام شخص مقابل به بیان ناراحتی‌هایتان اقدام کنید تا بتوانید از رفتارهای تکانه‌ای خود پیشگیری کنید.


رفتار‌هایتان را نقد کنید

یک نکته درباره باج ندادن در رانندگی این است که چنین رفتاری ممکن است ناشی از پایین بودن عزت نفس و اعتماد به نفس شما باشد که فکر می‌کنید راه دادن در رانندگی به دیگران نشانه‌ای از ضعف شماست. لازم است درباره فکر‌هایتان و میزان درست بودن آن‌ها با دیگران صحبت کنید و گاهی اوقات به نقد رفتار‌هایتان بپردازید.


احساستان را باور کنید و بپذیرید

اولین قدم برای مقابله با استرس، این است که احساسات خود را باور کنید و هیچ وقت به خودتان نگویید که من الان نباید دچار استرس شوم. اگر قبول کنید که استرس دارید یک قدم جلو هستید و بهتر می‌توانید بر آن غلبه کنید. همچنین زمان‌هایی که استرس وجود شما را فرا می‌گیرد، چند نفس کوتاه بکشید و یک لیوان آب بنوشید. البته بهتر است به یک مشاور یا روان‌شناس هم مراجعه کنید تا بتوانید روی رفتار‌هایتان کنترل بهتری داشته باشید و شناخت بیشتری از خودتان به دست آورید. (حمید شیرازی، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

40


ادامه مطلب ...

شکست عشقی خوردم، حالا دیگر به ازدواج تمایلی ندارم!

پاسخ مشاور: زندگی حاصل تجربیات مثبت و منفی افراد است. جدایی و پایان یک رابطه، آسیب‌های فراوانی دارد زیرا معمولا با از هم پاشیدن هر رابطه‌ای، اعتماد به نفس و آرامش طرفین به خطر می‌افتد. شکست عشقی نیز آدم را با خودش، عواطفش، فکر‌هایش و واقعیت آنچه که هست روبرو می‌کند که این امر هم می‌تواند فرد را افسرده کند و هم او را بسازد و از سویی به فرد این توانایی را می‌دهد تا مشکل‌های وجودی را حداقل با خودش حل کند و خودخواهی همیشگی‌اش را کنار بگذارد و به این باور برسد که هنوز لازم است از تجربیات دیگران بیاموزد و مهارت‌های برقرار کردن رابطه موفق و سالم را آموزش ببیند و در ‌‌نهایت یک بار دیگر هدف زندگی‌اش و معیارهای مهم‌ترین انتخاب زندگی‌اش یعنی ازدواج را مرور و تصحیح کند.


رابطه شکست خورده‌تان را بررسی کنید

توجه به گذشته خود و تاثیر آن بر شکل گیری زندگی آینده، نخستین گام‌های آمادگی برای ازدواج است. اگر خواهان برقراری رابطه‌ای سالم و صحیح با خواستگارانتان هستید اجازه ندهید خاطرات منفی گذشته، آینده شما را نیز به خطر بیندازد. رابطه شکست خورده خود را از آغاز تا پایان بررسی کنید و با صداقت کامل تمام اتفاقاتی را که در ‌‌نهایت به تخریب این رابطه منجر شده است مرور کنید.

احساس خشم و غمتان را سرکوب نکنید

در تنهایی و در ‌‌نهایت راستی و درستی سهم خود را در سه بعد رفتاری، احساسی و فکری در نابودی این رابطه ارزیابی کنید. خصوصا شروع رابطه را که آیا تحت نظر خانواده و با حفظ ارزش‌های جامعه و ملاک‌های مشخص و دقیق بوده است یا خیر؟ آیا تنها یک رابطه سراسر احساسی بوده است؟ برای رابطه از دست رفته، یک بار برای همیشه عزاداری کنید و از سرکوب احساس خشم و غم ناشی از رابطه قبلی خودداری کنید.
همچنین احساساتتان را با صحبت با فردی امین و آگاه بیرون بریزید و بروز دهید تا بتوانید دوباره رابطه‌ای سالم و صحیح با فرد دیگری برقرار کنید و برای ازدواج آماده شوید.


ملاک‌های قبلیتان برای ازدواج را منطقی‌تر کنید

روی ملاک‌های قبلی خود برای ازدواج مروری جدی داشته باشید و تلاش کنید این بار ملاک‌های منطقی‌تر و عاقلانه‌تری در انتخاب خود داشته باشید. اینکه تمام ذهن شما درگیر آدمی است که شما را ترک کرده و در ذهنتان با او زندگی می‌کنید، او را محاکمه می‌کنید و در واقع مدام خود را آزار می‌دهید، رفتار عاقلانه‌ای به نظر نمی‌آید. بهتر است آگاه باشید و در زمان حال زندگی کنید و با مدیریت ذهنتان اجازه ندهید افکار شما مدام در گذشته سیر کند یا با ترس‌های آینده درگیر باشد. دیدتان را وسیع کنید چراکه شما هنوز فرصت‌های زیادی برای ازدواج و تشکیل زندگی دارید.


باورکنید که انسان‌ها با هم متفاوتند

شکست عشقیتان را به عنوان یک فرصت خود‌شناسی در نظر بگیرید و خود را قربانی افکار آزاردهنده‌تان نکنید. همچنین اجازه ندهید فرصت‌ها از دست برود. برای رهایی کامل از آنچه در گذشته برای شما اتفاق افتاده، به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدید و خوبی را در شما ایجاد کند، نفرت و کینه را از شما دور کند، نگاهتان را به آدم‌ها عوض کند و به این باور برساند که انسان‌ها با هم متفاوتند.


مراقب وابستگی احساسی مجدد باشید

اگر تصمیم گرفتید به فرد دیگری برای ازدواج بیندیشید با توکل بر خدا و طلب یاری از او، برای جلوگیری از آسیب مجدد و پیشگیری از وابستگی، از‌‌ همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید و اجازه دهید شناختتان جلو‌تر از احساستان حرکت کند. با این حال و زیر سایه نظارت خانواده‌ها و در پی بیشتر شدن شناختتان از یکدیگر، کم کم احساسات را نیز وارد رابطه‌تان کنید و تصمیم نهایی را برای ازدواجتان بگیرید. (منیژه مسگری، کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

201


ادامه مطلب ...

دختری ۲۱ ساله‌ام، شکست عشقی خوردم، حالا دیگر به ازدواج تمایلی ندارم!

دختری ۲۱ ساله‌ام، شکست عشقی خوردم، حالا دیگر به ازدواج تمایلی ندارم!

دختری ۲۱ ساله‌ام. یک شکست عشقی سخت داشتم که منجر به افسردگی‌ام شد. بعد از ۲ سال به هر خواستگاری که می‌آید، بدون تحقیق جواب منفی می‌دهم و به ازدواج تمایلی ندارم. همه فامیل به همین دلیل سرزنشم می‌کنند.

پاسخ مشاور: زندگی حاصل تجربیات مثبت و منفی افراد است. جدایی و پایان یک رابطه، آسیب‌های فراوانی دارد زیرا معمولا با از هم پاشیدن هر رابطه‌ای، اعتماد به نفس و آرامش طرفین به خطر می‌افتد. شکست عشقی نیز آدم را با خودش، عواطفش، فکر‌هایش و واقعیت آنچه که هست روبرو می‌کند که این امر هم می‌تواند فرد را افسرده کند و هم او را بسازد و از سویی به فرد این توانایی را می‌دهد تا مشکل‌های وجودی را حداقل با خودش حل کند و خودخواهی همیشگی‌اش را کنار بگذارد و به این باور برسد که هنوز لازم است از تجربیات دیگران بیاموزد و مهارت‌های برقرار کردن رابطه موفق و سالم را آموزش ببیند و در ‌‌نهایت یک بار دیگر هدف زندگی‌اش و معیارهای مهم‌ترین انتخاب زندگی‌اش یعنی ازدواج را مرور و تصحیح کند.

مشاوره طلاق مشاوره خانواده مشاوره پس از ازدواج مشاوره ازدواج شکست عشقی
رابطه شکست خورده‌تان را بررسی کنید

توجه به گذشته خود و تاثیر آن بر شکل گیری زندگی آینده، نخستین گام‌های آمادگی برای ازدواج است. اگر خواهان برقراری رابطه‌ای سالم و صحیح با خواستگارانتان هستید اجازه ندهید خاطرات منفی گذشته، آینده شما را نیز به خطر بیندازد. رابطه شکست خورده خود را از آغاز تا پایان بررسی کنید و با صداقت کامل تمام اتفاقاتی را که در ‌‌نهایت به تخریب این رابطه منجر شده است مرور کنید.

احساس خشم و غمتان را سرکوب نکنید

در تنهایی و در ‌‌نهایت راستی و درستی سهم خود را در سه بعد رفتاری، احساسی و فکری در نابودی این رابطه ارزیابی کنید. خصوصا شروع رابطه را که آیا تحت نظر خانواده و با حفظ ارزش‌های جامعه و ملاک‌های مشخص و دقیق بوده است یا خیر؟ آیا تنها یک رابطه سراسر احساسی بوده است؟ برای رابطه از دست رفته، یک بار برای همیشه عزاداری کنید و از سرکوب احساس خشم و غم ناشی از رابطه قبلی خودداری کنید.
همچنین احساساتتان را با صحبت با فردی امین و آگاه بیرون بریزید و بروز دهید تا بتوانید دوباره رابطه‌ای سالم و صحیح با فرد دیگری برقرار کنید و برای ازدواج آماده شوید.

ملاک‌های قبلیتان برای ازدواج را منطقی‌تر کنید

روی ملاک‌های قبلی خود برای ازدواج مروری جدی داشته باشید و تلاش کنید این بار ملاک‌های منطقی‌تر و عاقلانه‌تری در انتخاب خود داشته باشید. اینکه تمام ذهن شما درگیر آدمی است که شما را ترک کرده و در ذهنتان با او زندگی می‌کنید، او را محاکمه می‌کنید و در واقع مدام خود را آزار می‌دهید، رفتار عاقلانه‌ای به نظر نمی‌آید. بهتر است آگاه باشید و در زمان حال زندگی کنید و با مدیریت ذهنتان اجازه ندهید افکار شما مدام در گذشته سیر کند یا با ترس‌های آینده درگیر باشد. دیدتان را وسیع کنید چراکه شما هنوز فرصت‌های زیادی برای ازدواج و تشکیل زندگی دارید.

باورکنید که انسان‌ها با هم متفاوتند

شکست عشقیتان را به عنوان یک فرصت خود‌شناسی در نظر بگیرید و خود را قربانی افکار آزاردهنده‌تان نکنید. همچنین اجازه ندهید فرصت‌ها از دست برود. برای رهایی کامل از آنچه در گذشته برای شما اتفاق افتاده، به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدید و خوبی را در شما ایجاد کند، نفرت و کینه را از شما دور کند، نگاهتان را به آدم‌ها عوض کند و به این باور برساند که انسان‌ها با هم متفاوتند.

مراقب وابستگی احساسی مجدد باشید

اگر تصمیم گرفتید به فرد دیگری برای ازدواج بیندیشید با توکل بر خدا و طلب یاری از او، برای جلوگیری از آسیب مجدد و پیشگیری از وابستگی، از‌‌ همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید و اجازه دهید شناختتان جلو‌تر از احساستان حرکت کند. با این حال و زیر سایه نظارت خانواده‌ها و در پی بیشتر شدن شناختتان از یکدیگر، کم کم احساسات را نیز وارد رابطه‌تان کنید و تصمیم نهایی را برای ازدواجتان بگیرید. (منیژه مسگری، کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/ خراسان)

شکست عشقی مشاوره ازدواج مشاوره پس از ازدواج مشاوره خانواده مشاوره طلاق


ادامه مطلب ...