مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

آیا شما خودخواه هستید؟

جام جم سرا: بسیاری از ما تمایلی نداریم از ذهنیت‌ها، نیت‌ها و پیشداوری‌هایمان کمی فاصله بگیریم. انگار دشوار است کسی برای دقایقی از خود، تمایلات و خواست‌هایی که به آنها چنگ زده فاصله بگیرد و به دیگری، نیازها و خواست‌هایش نزدیک شود، اما تقویت این مهارت، بازتاب‌های بسیار ارزشمندی را در زندگی ما بر جای می‌گذارد. حس همدردی و درک متقابل افراد در یک جامعه، میوه و محصول توجه به دیگری است که به گسترش گذشت، عطوفت، مهربانی و اعتماد می‌انجامد.

دکتر مریم امین‌زاده، روانشناس شخصیت در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: وقتی ما طرف مقابلمان را به جهت شرایط هیجانی، عاطفی، فکری، اجتماعی و موقعیتی که در آن قرار گرفته، بپذیریم و با او در تمام زمینه‌های یاد شده همراهی لازم و کافی داشته باشیم، یعنی او را با تمام‌ شرایط موجود درک کرده‌ایم. درک متقابل یادگرفتنی ـ‌ اکتسابی است و مانند تمام مهارت‌های زندگی باید به افراد آموزش داده شود. کسی که قدرت تصور موقعیت و شرایط دیگران را ندارد، نمی‌تواند عواطف و احساسات آنها را درک کند، بنابراین حتی اگر فرد مقابلش از موضوعی عصبانی و ناراحت باشد با او همراهی فکری و احساسی نخواهد کرد. مثلا فردی که پشت میز پیشخوان بانک نشسته و صبح تا بعد از ظهر با تعداد زیادی مراجعه‌کننده روبرو می‌شود، کم کم قدرت ذهن و فکر او تحلیل می‌رود و خسته می‌شود. در کنار تمام این مسائل ممکن است مانند تمام آدم‌ها با یک شکست یا موضوع ناراحت‌کننده‌ای روبرو شده باشد که این مسائل باعث برهم خوردن توازن روحیه او می‌شود. ما به‌عنوان مشتری اگر به او اعتراض کنیم که چرا به کار ما سریع‌تر رسیدگی نمی‌کند، نشان می‌دهد که نمی‌توانیم این را درک کنیم که او هم یک انسان است، با این حجم زیاد مشتری او هم خسته می‌شود، ممکن است شب خوبی را پشت سر نگذاشته، همسر یا فرزندش بیمار بوده و مجبور بوده تا صبح در بیمارستان باشد ولی ما در آن لحظه فقط به خواسته و نیت خود فکر می‌کنیم و خود را به جای او نمی‌گذاریم و در افق موقعیتش قرار نمی‌گیریم.

برج عاج‌نشینی با درک دیگری جور درنمی‌آید

شناخت این موضوع که چه عواملی می‌تواند قدرت تطبیق، درک، مفاهمه و تفاهم دوسویه را در جامعه ارتقا دهد بسیار مهم و حیاتی است. آیا ما در این خصوص باید بازنگری‌هایی جدی در اخلاق شبه مدرنی که این روزها سایه‌اندازی‌هایش را در روابط‌مان می‌بینیم، صورت دهیم؟ آیا اخلاق خودمنفعتی که در فیلم‌ها، سریال‌ها و بازی‌های مجازی دنیای مدرن بازتولید می‌شود در تمرکز صرف بر منفعت شخصی اثرگذار نیست؟ چه کسانی و چه لایه‌هایی در این جامعه از قدرت درک پایینی برخوردارند و باید در این زمینه تلاش بیشتری کنند؟ نکته مهم در این رابطه این است که بدانیم جامعه مثل یک موجود زنده، سیالیت و حرکت خود را دارد و دنبال خوراک فکری برای اقناع پرسش‌ها و خواست‌ها و تمایلاتش است و منتظر تعلل‌های ما در این باره نمی‌ماند.

دکتر امین‌زاده در این رابطه به یکی از مؤلفه‌های مهم درک دیگری اشاره می‌کند و می‌گوید:‌ افرادی که روابط محدود اجتماعی دارند و در جامعه و محیط بیرون از خانه، رفت و آمد نمی‌کنند نمی‌توانند با نیازها و افکار جامعه آشنایی پیدا کنند. البته ممکن است کسانی به ظاهر در جامعه حضور داشته باشند و در تماس با مردم باشند، اما چتر فکری آنها چنان بسته باشد که عملا تماس واقعی و نشت نیازهای آدم‌ها در ذهن مخاطب اتفاق نیفتد.

از یک نوجوان، جوان یا میانسالی که دیگران نیازهایش را حل و فصل می‌کنند، او را در موقعیت برج عاج قرار می‌دهند، بنابراین تماس عاطفی و منطقی با خواست‌ها و نیازهای دیگران به حداقل می‌رسد. برخی افراد در رابطه با حل مسائل و مشکلات خود زاویه دید و درک مناسبی ندارند. آنها نمی‌توانند ارزیابی دقیقی از وضعی که در آن قرار گرفته‌اند، داشته باشند. بنابراین انتظار این که چنین فردی بتواند مشکلات دیگران را درک کند و از نقطه نظر آنها به مسائل نگاه کند، بعید است.

نیازمند‌کنترل‌کننده‌های‌درونی‌و ‌‌بیرونی‌هستیم

این‌که نگذاریم کسی به حق ما تجاوز کند یا بخواهد پایش را وارد محدوده زندگی شخصی‌مان بگذارد بجاست، اما گاهی مطالبه حق و حقوق از روش‌های نادرستی دنبال و موقعیتی که فرد مقابل ما در آن قرار گرفته شده، نادیده انگاشته می‌شود.

دکتر امین‌زاده در این باره می‌گوید: ما در مناسبات و ساز و کارهای مدنی، همزمان با قانون اجتماعی و قانون عرفی سر و کار داریم. در واقع ما برای آن که به درک دوسویه برسیم همزمان به مهارکننده‌های درونی و بیرونی نیازمندیم. در قانون اجتماعی برخی از کشورها نوشته‌ای بالای سر کارمندان دولت می‌گذارند که در آن بیان می‌شود « هر‌کس به این افراد توهین کند یا رفتار زشتی از خود نشان دهد چند ماه حبس می‌شود.» چنین قانونی اگرچه نشان می‌دهد افراد یک جامعه باید در کمال احترام و رعایت ادب به احقاق حق خود بپردازند اما به تنهایی کافی نیست.

هیچ‌کس حق ندارد با رفتار توهین آمیز از دیگری مطالبه حق کند. این متن گرچه می‌تواند در متن قانون بیاید، اما پیشتر از آن ما نیازمند مهارکننده‌های درونی و بسط و تعمیم اخلاق اجتماعی و خود را جای دیگری گذاشتن هستیم. در جامعه‌ای که درک متقابل وجود ندارد، روابط براساس ترس از قدرت و جایگاه ظاهری تنظیم می‌شود. در این صورت اگر فرد وارد مکانی شود که جایگاه افراد کارمند آن موسسه را از خود پایین‌تر ارزیابی کند، این اجازه را به خود می‌دهد که به آنها توهین کند و فقط به فکر احقاق حق خود باشد، اما اگر فرد مقابل را قدرتمند ارزیابی کند‌ به او احترام می‌گذارد.

شمشیری به نام «مشکل شخصی خودتان است»

یکی از جملات نازیبایی که بعضی وقت‌ها زیاد به گوشمان می‌خورد، این عبارت است: مشکل شخصی خودتان است و به من هیچ ارتباطی ندارد. شنیدن و تاب آوردن این واژگان دشوار است، اما شاید تأثیرگذارتر از این تأثر درونی این پرسش است که منشأ و سرچشمه این عبارت‌ها از کدام تغییر نگرش فرهنگی در ما برخاسته است. این نگاه‌های جزیره‌ای که روابط اجتماعی را در دایره‌هایی تعریف می‌کند که با هم هیچ گونه همپوشانی ندارند می‌تواند حتی به نفع کسی باشد که سرخوشانه می‌گوید مشکل خودتان است. انگار که در یک اخلاق خودمحورانه یاد گرفته‌ایم خودمان را از بقیه جدا کنیم و فقط به مشکلات مربوط به خود و خانواده‌مان بیندیشیم.

برخی از ما هنگام مواجهه با غم و گرفتاری‌های دوست‌مان با خود این گونه استدلال می‌کنیم که من خودم آنقدر در زندگی گرفتاری و مصیبت دارم که جایی برای غم دیگری باقی نمی‌ماند. او هم می‌تواند به شکلی مشکلش را حل کند. اینها در واقع راه‌هایی برای ساکت کردن ندای وجدان است. آیا کسانی که داوطلبانه بخشی از ساعت‌ها و روزهای زندگی‌شان را صرف فعالیت‌های عام‌المنفعه می‌کنند روی همین زمین و در متن همین دشواری‌ها و چالش‌ها و مشکلاتی که همه ما درگیر آن هستیم، زندگی نمی‌کنند؟ پس چطور آنها فرصت دقیق شدن در دیگری و تشخیص نیاز و تلاش برای مرتفع‌سازی و به سامان کردن آن چاله‌ها را پیدا می‌کنند اما ما نمی‌یابیم؟‌

آیا جز این است که اگر هر کس در جامعه فقط به منافع شخصی خود نگاه کند و حاضر نباشد کمی سرش را آن طرف‌تر بچرخاند و در اطراف خود دقیق شود حس همدردی و درک متقابل جایگاه و مفهوم خود را از دست می‌دهد؟ گاهی در بازی‌های روزگار و مسابقه‌هایی که برای داشتن و برخورداری بیشتر برپا می‌شود زندگی ما روند کاملا مکانیکی و ماشینی را پیش می‌برد.

البته در این زمینه باید از افراط و تفریط پرهیز کنیم و نقطه تعادل را در روابط‌مان بیابیم. به این معنا که گاهی آدم‌هایی از آن طرف می‌افتند و می‌خواهند مسئولیت‌های خود را با فرافکنی، متوجه دیگران کنند و از زیربار مسئولیت‌ها شانه خالی کنند. در واقع برخی اوقات افراد جامعه مازاد بر نیاز و توقعشان از اطرافیان انتظار دارند که این توقع‌ها نکوهیده است.

دکتر امین‌زاده در این رابطه می‌گوید: رفتار منطقی آن است که هر کس براساس موقعیتی که در آن قرار گرفته و شرایطی که تحت کنترل اوست، تصمیم‌گیری و نیازهای خود را براساس آن تنظیم کند، در غیر این صورت اگر توقع داشته باشد افراد دیگر در هر شرایطی کمک حال او باشند، بسیار نادرست است. مثلا فردی وسع مالی خوبی ندارد و از طرفی قصد جراحی زیبایی دارد؛ جراحی‌ای که شاید ضرورتی هم نداشته باشد اما به خاطر قیاس با دیگری یا اعتماد به نفس پایین احساس نیاز می‌کند. او پیش یکی از معروف‌ترین متخصصان زیبایی شهر می‌رود و در نهایت انتظار دارد که آن متخصص با او کنار بیاید و پول جراحی را از او مطالبه نکند یا بخش ناچیزی از دستمزدش را بگیرد. در این شرایط باید گفت چنین فردی با توجه به وضع فعلی و امکانات خود تمام جوانب کار را ‌باید در نظر می‌گرفت و پس از آن اقدام به کاری می‌کرد که تمایل به آن داشت. انتظار درک متقابل افراد در این موقعیت (یعنی آن صورت معادله‌ای که در ذهن آن مراجعه‌کننده شکل گرفته که چون متخصص جراح به او تخفیف زیادی نمی‌دهد پس موجود بی‌رحمی است) بی‌مورد و غیرقابل قبول است. اما نکته‌ای که در اینجا باید گفت این است که در موقعیت‌هایی که شرایط تحت کنترل آدمی نیست، مثل حضور ناگهانی بلایای طبیعی و پیشامدهایی که بیرون از دایره توان و اراده ما است، بسیار پسندیده است که شرایط همنوع خود را با تمام وجود درک کرده و در چنین شرایط بحرانی به فریاد آنها برسیم و از لحاظ روحی، ذهنی و معیشتی به آنها کمک کنیم.

خانواده‌هایی‌که‌پرورشگاه‌های‌طلبکاری‌شده‌اند

متأسفانه گاهی رگه‌های رفتاری در روابط ما دیده می‌شود که نشان می‌دهد ما یک نوع حس طلبکار بودن را به فرزندان‌مان آموزش می‌دهیم. والدین به کودک خود مدام گوشزد می‌کنند که اگر فلان کار را نکنی، اگر داد و بیداد نکنی، اگر با صدای بلند حرف نزنی حقت را ضایع می‌کنند. از طرف دیگر با تأکید چند باره بر حق و مسکوت گذاشتن تکلیف شهروندی، موازنه‌ای یکطرفه در ذهن کودک شکل می‌گیرد؛ انگار که او هیچ وظیفه‌ای در برابر خدماتی که از دیگران به عنوان حق خود دریافت می‌کند، ندارد.

در واقع ما مطالبه حق را به شکل درست به کودک یاد نمی‌دهیم و این کودک در آینده، در برخورد با مردم به شکل توهین‌آمیز با آنها برخورد می‌کند، انگار که دیگران همه حکم غلامی‌شان را از او گرفته باشند. در چنین فضای مبتنی بر طلبکاری آیا می‌توان انتظار داشت او دیگری یا دیگران را درک کند؟ ما در پیرامون هم می‌بینیم که برخی از مادران مدام به بچه‌ها بخصوص فرزندان پسر می‌گویند برو حقت را از پدرت بگیر، برو با او کاراته بازی کن، دعوا کن. این نوع حرف زدن و چتر گفتمانی ایجاد کردن، غیرمستقیم به کودک آموزش می‌دهد که در جامعه هم باید با تندی برخورد کنی تا به حق و حقوقت برسی. باید با دیگران کشتی بگیری و هیچ‌وقت به موقعیت دیگران، آسیب‌ها و چالش‌هایشان توجه نشان ندهی.

در واقع ما با دامن زدن به این فضای فکری به کودک می‌گوییم قدرت را باید با زور‌آزمایی به دست آوری نه با منطق و زبان صحیح، بنابراین کودک به اولین و دم‌دست‌ترین وسیله برای برقراری ارتباط با دیگران از جمله بلند کردن صدا، رفتارهای فیزیکی نامطلوب و پرخاشگری روی می‌آورد و این رفتار به بخش‌های مختلف جامعه نیز تعمیم پیدا می‌کند. به این شکل ما به مرور از فرهنگ محبت و مهربانی دور و دورتر می‌شویم. در واقع ما با توسل به این روش‌های معطوف به تقابل و اصطکاک،‌ بچه‌ها را ناکارآمد بار می‌آوریم و به آنها می‌گوییم، همه چیز باید تحت اراده و فرمان تو باشد، بنابراین اگر چیزی بر خلاف جریان فکری و آرامش ما طی شود، سریع شکوه و شکایت به راه می‌اندازیم و عالم و آدم را مقصر می‌دانیم اما دوست نداریم انگشت اتهام را کمی به سمت خود بچرخانیم.(شکوفه شیبانی / جام‌جم)

Share


ادامه مطلب ...

فکر می‌کنید باهوش هستید؟

جام جم سرا: شما چگونه هستید؟ آیا دیگران شما را باهوش می‌دانند؟ خودتان نسبت به خود چه نظری دارید؟

اگر ویژگی‌های زیر را دارید باید گفت بله، شما فرد باهوشی هستید.

تصمیم‌گیری سریع

یک فرد باهوش در موقعیت‌های مختلف بسرعت تصمیم‌های درست می‌گیرد. در حقیقت با درک سریع روابط و بینش صحیح خود بسرعت تصمیم‌گیری‌های عاقلانه‌ای می‌گیرد.

خودشناسی

افراد باهوش به تمام زوایای وجود خود واقف هستند و نقاط قوت، ضعف شخصیت و همچنین ارزش‌های خود را بخوبی می‌شناسند. بزرگی می‌گوید: «کسی که دیگران را می‌شناسد عاقل است، اما کسی که خودش را می‌شناسد باهوش و زیرک است». آنها می‌دانند تا زمانی که خود را بخوبی نشناسند نمی‌توانند در زندگی موفق باشند.

اندیشه صحیح

کسی که باهوش است هرگز تجربه بدی را دوبار تکرار نمی‌کند و از گذشته خود درس می‌گیرد. او به سرعت می‌فهمد که چه چیزی کارکرد درست دارد و چه چیزی درست پیش نمی‌رود و قبل از این‌که دست به کاری بزند بخوبی درخصوص آن فکر می‌کند و همچنین وقتی کاری را انجام می‌دهد به نتایج آن کاملا فکر می‌کند تا مشکلات احتمالی را ارزیابی کند.

خلاقیت

افراد باهوش در هر شرایطی که باشند ایده‌های جدید و افکار نو دارند و برای انجام هرکاری روشی خلاقانه به کار می‌برند. آنها مشتاق پیشرفت هستند و در خصوص اطلاعاتی که در زمینه‌های مختلف به​دست می‌آورند و همین‌طور مردم اطراف خود با دقت فکر می‌کنند و همیشه در برابر افکار افراطی و بدون انعطاف، مقاومت از خود نشان می‌دهند و عقاید جدیدی مطرح می‌کنند.

روشنفکری

افراد باهوش به هر موضوعی از جنبه‌های مختلف می‌نگرند و معمولا توانایی دیدن افق‌های دور هر موضوعی را دارند. چیزی که بیشتر مردم قادر به انجامش نیستند. آنها به این جمله معتقدند: «ذهن درست مانند یک چتر نجات می‌ماند و فقط زمانی خوب کار می‌کند که باز شده باشد.» این افراد هرگز از مسائل متناقض دوری نمی‌کنند و برایشان جالب نیز است، زیرا مسائل متناقض جنبه‌های مختلف موضوعی را جلوی دید می‌گذارد.

احساس مسئولیت

افراد باهوش بسرعت به فرصت‌های بدست آمده و مردم اطراف خود واکنش نشان می‌دهند. عمل و عکس‌العمل آنها بسیار سریع است و توجه به نیازهای خود و اطرافیان‌شان و احساس مسئولیت در قبال آنها اولین اولویت‌شان است.

تدبیر

افراد باهوش می‌دانند مجبور نیستند در مورد همه چیز آگاهی داشته باشند، اما می‌دانند هر زمان به اطلاعاتی نیاز داشته باشند باید کجا دنبال آن بگردند. آنها به هر منبع و آموزشی که مورد نیازشان باشد به سرعت دست می‌یابند. شبکه‌ای از دوستان آگاه در زمینه‌های مختلف دارند و هرگز در زمینه دریافت اطلاعات در نمی‌مانند.

تقویت مغز

افراد باهوش، باهوش می‌مانند برای این‌که همیشه در حال یادگیری هستند. آنها دائما در حال یاد گرفتن مهارت‌های جدید، اعتقادات و باورهای تازه هستند. مغز آنها لحظه‌ای را بدون یادگیری سپری نمی‌کند.

شوخ طبعی

افراد باهوش زندگی را بیش از حد جدی نمی‌گیرند. آنها اهمیت یک موضوع جالب و خنده‌دار در موضوعات روزمره زندگی را بخوبی می‌دانند.

ریسک کردن

از آنجا که این افراد همیشه دوست دارند روش‌های جدیدی را در انجام کارهایشان اعمال کنند، بنابراین ممکن است گاهی با شکست روبه‌رو شوند و آنها با علم این مساله باز هم قبول خطر کرده و هوشمندانه این خطر را به یک فرصت یادگیری تبدیل می‌کنند.

اعتماد به نفس

آنها قبل از هر کس دیگر به خودشان اعتماد دارند و هرگز برای تصمیم‌گیری مدام از دیگران نظر نمی‌خواهند و به افکار خودشان اعتماد کافی دارند.

قلم و کاغذ

افراد باهوش ترفندها و مهارت‌های داشتن یک زندگی خوب را بسرعت آموخته و برای خود برنامه‌ای دقیق دارند و اهداف زندگی را در جایی یادداشت کرده و هرگز به دست فراموشی نمی‌سپارند.

سودآور

افراد باهوش از سیستم مدیریت زمان و سازمانی بهترین بهره را برده و علاوه براین‌که خود از مزایای آن فایده می‌برند، موجب پیشرفت سازمانی می‌شوند که برای آن کار می‌کنند و آنها همیشه وظایف مهم روزمره‌شان را بسرعت انجام می‌دهند.

تشخیص صحیح

افراد باهوش می‌توانند انگیزه‌های دیگران را بلافاصله درک کنند و تشخیص دهند که چه کسی مناسب دوستی است. بنابراین در انتخاب افرادی که با آنها مراوده دارند، دقت کرده و همیشه با افراد دارای اخلاق خوب و کیفیت ارزشی بالا ارتباط برقرار می‌کنند.

خواندن، خواندن و بازهم خواندن

آنها همیشه با خواندن کتاب، مجله و مقالات مختلف در حال افزایش قدرت مغزشان هستند، چیزی که می‌تواند برای پیشرفت‌شان مفید باشد. درضمن می‌دانند چگونه اطلاعات مناسب را حفظ کرده و بقیه را رها کنند.

یادگیری

علاوه بر این‌که اهمیت یادگیری را بخوبی می‌دانند و همیشه در حال یادگرفتن هستند می‌دانند که باید آموخته‌های خود را نیز در اختیار دیگران نیز قرار دهند. آنها با آموزش دیگران می‌توانند فعالانه در مورد مباحث ارائه‌شده صحبت و تحقیق کرده و موضوع مطرح‌شده را نیز بهتر درک کنند. با این اوصاف خودتان را باز هم باهوش می‌دانید؟

citehr / مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...

شما هم حساس هستید؟

برنامه‌های زندگی‌تان را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنید که هرگز با موضوعی ناراحت‌کننده روبه‌رو نشوید؟ ترجیح می‌دهید در محیطی آرام و کم‌سروصدا زندگی کنید؟ به درد، بیش از حد حساس هستید؟ تغییرات را نمی‌توانید تحمل کنید؟

اگر پاسخ‌تان نسبت به بیشتر پرسش‌های بالا مثبت بود باید گفت که شما فردی بسیار حساس هستید. اما یک فرد حساس چه خصوصیات دیگری دارد؟

یک فرد حساس موضوعات حسی را بیش از حد و عمیق‌تر از حد معمول پردازش می‌کند و واکنش‌های بسیار شدید و گاه غیرمنطقی به موقعیت‌های مختلف نشان می‌دهد. بنابر گفته روان‌شناسان، افراد بسیاری در این ویژگی سهیم هستند و بین مرد و زن به‌طور برابر دیده شده است. سال‌ها قبل حساسیت بیش از حد افراد با ویژگی‌هایی مانند خجالتی بودن، نگرانی و ترس اجتماعی و درونگرایی اشتباه برداشت می‌شد، اما امروزه روان‌شناسان به‌دنبال تحقیقاتشان توانسته‌اند رفتارهایی را که این نوع افراد از خود بروز می‌دهند دسته‌بندی کنند و آنها را در گروه افراد بیش از حد حساس قرار دهند. در واقع اگر بیشتر برخوردهای زیر را از فردی دیدید بدانید که او فردی بیش از حد حساس است:

1ـ احساساتشان بسیار عمیق است

یکی از ویژگی‌های مهم این‌گونه افراد توانایی بسیار بیشتر آنها در درک عمیق‌تر مسائل گوناگون بویژه مسائل عاطفی است. آنها همه چیز را در سطح عمیق‌تری پردازش می‌کنند. این افراد از درک حسی بسیار بالایی برخوردارند و ​به​اعماق موضوعی چنان پیش می‌روند تا کاملا آن را بفهمند.

2ـ از نظر احساسی واکنش‌پذیرتر هستند

این افراد در یک موقعیت خاص بیش از دیگران از خود واکنش نشان می‌دهند. مثلا اگر برای یکی از اعضای خانواده یا دوست‌شان مشکلی پیش بیاید بیش از دیگران نگران می‌شوند. حتی ممکن است نسبت به این‌که آنها درخصوص مشکل‌شان چه واکنشی خواهند داشت هم نگران باشند.

3ـ ترجیح می‌دهند بتنهایی ورزش کنند

افراد بیش از حد حساس بیشتر مواقع دوست دارند در ورزش‌های تک‌نفره، مانند دوچرخه سواری، دو یا پیاده‌روی فعالیت کنند و معمولا وارد تیم ورزشی نمی‌شوند، زیرا از این‌که دائم حرکاتشان زیر نظر باشد، احساس بدی دارند. البته اگر شرایط محیط ورزشی به‌گونه‌ای باشد که احساس امنیت روانی داشته باشند، می‌توانند وارد تیم شوند.

4ـ تصمیم‌گیری برایشان سخت است

از آنجا که افراد حساس تمام جزئیات هر موضوعی را درنظر می‌گیرند برایشان تصمیم‌گیری سخت می‌شود. حتی تصمیم‌گیری درخصوص موضوعی که نتیجه بد یا خوبی ندارد ـ مانند انتخاب یک نوع بستنی با طعم خاص ـ این افراد بازهم برای تصمیم‌گیری کلی وقت می‌گیرند و می‌خواهند هر احتمالی را پیش‌بینی کنند.

البته یک استثنا وجود دارد. آنها وقتی درخصوص نتیجه چیزی مطمئن شوند، در تصمیم‌گیری‌های بعدی‌شان در شرایط مشابه همان موقعیت بسرعت تصمیم «درست» را می‌گیرند.

5 ـ اما اگر اشتباه کنند...

اگر در تصمیم‌گیری‌شان اشتباه کنند دنیا روی سرشان خراب می‌شود و از نظر احساسی بیش از حد معقول واکنش نشان می‌دهند و ممکن است مدت زیادی برای درمان عاطفی وقت لازم داشته باشند.

6 ـ جزئی‌نگر هستند

این افراد بسیار به جزئیات اهمیت می‌دهند. مثلا اگر در اتاقی باشند به جزئیات آنجا توجه می‌کنند. کوچک‌ترین تغییر در ظاهر یا روحیه اطرافیانشان را بسرعت می‌فهمند.

7ـ اگر شرایط محیط مناسب باشد در کارهای گروهی بسیار خوب هستند

از آنجا که این افراد به مسائل دید​ عمقی دارند، می‌توانند در کارهای گروهی ایده‌های ارزشمندی ارائه دهند. البته نباید مجبور باشند تصمیم نهایی را آنها بگیرند، بلکه بهترین حالت این است که مثلا جنبه‌های منفی یا مثبت کاری را شرح دهند و تصمیم نهایی را فرد دیگری از گروه بگیرد، زیرا همان‌طور که گفته شد آنها با تصمیم‌گیری مشکل دارند.

8 ـ افراد بسیار حساس بیشتر مستعد افسردگی یا نگرانی هستند

اگر آنها از گذشته خاطرات و تجربه‌های منفی داشته باشند احتمال این‌که دچار اضطراب و افسردگی شوند بسیار زیاد است. درحقیقت این تجربه‌های منفی موجب می‌شود که احساس ناامنی در خانه یا محل کار در آنها تقویت شده و بشدت به دام افسردگی بیفتند و فقط زمانی که در محیطی قرارگیرند که احساس امنیت کنند، می‌توانند اندکی آرام شوند.

9ـ از سر و صدا بیزارند

این افراد معمولا از رفتن به مکان‌های پرسروصدا ـ حتی جشن تولد یا عروسی ـ پرهیز می‌کنند، چراکه نسبت به هرنوع صدای بلند و محیط شلوغی بشدت حساس هستند.

10ـ فیلم‌های خشن از همه بدتر است

به علت این‌که افراد بسیار حساس بیش از حد دلسوز هستند و نمی‌توانند رنج و درد دیگران را تحمل کنند، هنگام تماشای صحنه‌های خشن یا ترسناک فیلم‌ها بشدت واکنش نشان می‌دهند و نمی‌توانند براحتی از پس تماشای چنین صحنه‌هایی برآیند.

11ـ زود اشکشان درمی‌آید

آنها به‌دلیل این‌که بیش از حد حساس هستند و نمی‌توانند براحتی روی احساسات منفی‌شان تسلط داشته باشند خیلی زود در موقعیت‌های بد و ناراحت‌کننده، اشکشان درمی‌آید و حتی ممکن است این وضع نیز عذاب‌شان دهد، اما نمی‌توانند بر عواطف افراطی خود مسلط شوند.

12ـ رفتار بسیار خوبی دارند

افراد بسیار حساس بیش از حد باوجدان هستند و ملاحظه دیگران را می‌کنند. از آنجا که به جزئی‌ترین مساله هم توجه دارند هرگز آنها را نمی‌بینید که در حق دیگران بی‌انصافی کنند و مهربانی یکی از ویژگی‌های بارزشان است.

13ـ انتقادپذیر نیستند

آنها نمی‌توانند هیچ نوع انتقادی را تحمل کنند و برای این‌که در معرض انتقاد دیگران قرار نگیرند ترفندهای خاصی به کار می‌برند. مثلا این‌که پیش از این‌که دیگران از آنها انتقاد کنند خودشان از خود انتقاد یا سعی می‌کنند اطرافیانشان را راضی نگه دارند. این افراد نمی‌توانند در برابر انتقادهای دیگران ـ منطقی یا غیرمنطقی ـ بی‌تفاوت باشند و نسبت به آنها بشدت احساس اندوه می‌کنند.

بهترین راهکار برای رهایی از حساسیت بیش از حد

اگر شما فکر می‌کنید که بیش از حد حساس هستید و این وضع خسته‌تان کرده است چند راهکار زیر را امتحان کنید تا در مسیر کاهش احساسات افراطی قرار بگیرید:

* خواب منظم و کافی

کم‌خوابی (برای بیشتر مردم کمتر از هفت ساعت) موجب زودرنجی، کج‌خلقی و تمرکز و بازدهی کم می‌شود. برای خوابیدن برنامه‌ای منظم داشته باشید. مثلا حداقل نیم یا یک ساعت قبل از خواب تمام ابزارهای الکترونیکی‌تان را خاموش کنید و دست به فعالیت‌های آرامش‌بخش بزنید مانند خواندن یک کتاب روحیه‌بخش یا انجام مدیتیشن و یوگا.

* تنش‌زاها ممنوع

مسائلی ​ که باعث می‌شود شما نسبت به آنها بیش از حد واکنش نشان دهید شناسایی و تا جایی که می‌توانید از آنها دوری کنید. درضمن از سروصدا و حتی نور زیاد دوری کنید و تا جایی که امکان دارد اتاقی آرام برای خود درنظر بگیرید که هرزمان احساس اضطراب و آشفتگی کردید به آنجا پناه برده و ساعتی در آرامش باشید.

* برنامه‌ریزی صحیح

هرگز خود را در معرض کارهای زیاد در مدت زمان اندک قرار ندهید تا به این ترتیب مضطرب نشوید. همچنین از قبل برای بیشتر کارهای روزانه‌تان برنامه‌ریزی دقیق داشته باشید و با اختصاص وقت کافی برای انجام هر کدام از کارهایتان محیطی آرام برای خود ترتیب دهید تا کمتر دچار نگرانی شوید. با این وضع احتمال این‌که بتوانید از پس رخدادهای ناگهانی برآیید بسیار بالا می‌رود.

* شناسایی مشکلات و راه‌حل

اگر مشکلاتی وجود دارد که آزاردهنده است، دوباره نسبت به آنها بیندیشید و با کمک مشاوره‌های مناسب راه‌حل‌هایی برای آنها بیابید. مثلا اگر از محیط کارتان رضایت ندارید و تحملش برایتان سخت شده است پس به دنبال راه‌حلی برای تغییر آن باشید.

* توجه به استعدادها

گرچه احساساتی بودن عیب و ایراد نیست و حتی در جوامعی مانند تایلند و هند ویژگی مطلوبی به شمار می‌رود، اما ممکن است به سبب بیش از حد احساساتی بودن شرمنده و در عذاب باشید. یک راه‌حل این است که در کنار این ویژگی به ویژگی‌های دیگرتان نیز توجه کنید. بسیاری از افراد احساساتی، بسیار خلاق و مستعد در کارهای هنری هستند. بیشتر این افراد باوفا و باوجدان و قابل اعتماد نیز هستند.

* ورزش

ورزش‌های منظم و سبک روزانه می‌تواند به کمک افراد بسیار احساساتی برود. با ورزش‌های روزانه البته کم‌سروصدا می‌توانید به آرامشی که نیاز دارید برسید.

هافتینگتون پست / مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...

چقدر مراقب ناخن‌هایتان هستید؟

رشد ناخن در کودکان و نوجوانان با سرعت بیشتری انجام می‌شود. ناخن‌های کودکان تا سن بلوغ با سرعت رشد می‌کنند و بعد از آن تا ۵۰ درصد از سرعت رشد ناخن‌ها کاسته می‌شود. رشد ناخن در زنان باردار نیز سریع‌تر است. هورمون‌های بارداری سوخت و ساز بدن را بالا می‌برند و گردش خون را افزایش می‌دهند، در نتیجه مو و ناخن با سرعت بیشتری رشد می‌کند. در نقطه مقابل، بیماری و مصرف دارو، بویژه داروهای شیمی‌درمانی، روی رشد ناخن اثرات سوء دارد و حتی در بعضی از موارد ممکن است سبب افتادن ناخن‌ها شود. ناخن‌های دست سه تا چهار مرتبه سریع‌تر از ناخن‌های پا رشد می‌کنند. اگر راست‌دست هستید ناخن‌های دست راست‌تان و اگر چپ‌دست هستید ناخن‌های دست چپ‌تان زودتر بلند خواهند شد. بعلاوه، ناخن‌های دست در فصل تابستان رشد بهتری دارند و زمستان‌ها دیرتر بلند می‌شوند. ناخن‌های دست حدود سه میلی‌متر در ماه رشد می‌کنند. اگر ناخن دستتان افتاده باشد باید چیزی بین چهار تا شش ماه صبر کنید تا ناخن‌تان کاملا دربیاید. اما اگر همین اتفاق برای ناخن پا بیفتد، رویش مجدد آن از ناحیه کوتیکول (پوست اطراف ناخن) یک‌سال تا یک سال و نیم طول خواهد کشید.

با ناخن‌های شکننده چه کار کنیم؟

ناخن‌ها ممکن است شکننده، چاله چاله، بدرنگ، پوسته پوسته یا دندانه‌دار شوند. از این میان، شکنندگی ناخن‌ها شایع‌ترین مشکلی است که با افزایش سن بروز می‌کند. در اینجا به بررسی چند راهکار برای داشتن ناخن‌های سالم اشاره می‌کنیم.

ویتامین و بیوتین

ویتامین‌ها نقش مهمی در سلامت ناخن‌ها دارند. کمبود آهن و زینک می‌تواند ناخن‌ها را تخریب کند و معمولا یک مولتی‌ویتامین پایه کلید حل مشکل است. توصیه می‌شود از مولتی‌ویتامینی استفاده کنید که حاوی نیاسین (ویتامینB3)، آهن، کلسیم و ویتامین‌های گروه A و ‍C باشد. ویتامین ب‌کمپلکس نیز به دلیل بیوتین (ویتامین B7) موجود در آن کم فایده نیست. بیوتین علاوه بر این که در بعضی از مکمل‌های ویتامین وجود دارد، در بلغور جو دوسر، موز، قارچ، بادام زمینی و سویا یافت می‌شود. البته، چگونگی عملکرد بیوتین در افزایش مقاومت ناخن‌ها هنوز کاملا مشخص نیست. در یک آزمایش، تعدادی خانم روزانه به مدت شش ماه 2.5 میلی‌گرم بیوتین مصرف کردند و مشاهده شد که مقاومت ناخن‌های آنها ۲۵ درصد بالاتر رفت. بیوتین در بسیاری از مواد غذایی وجود دارد و بیشتر مردم در شرایط عادی بیوتین کافی دریافت می‌کنند، مگر در شرایط خاص، مثل افراد الکلی، کسانی که به مقدار زیاد سفیده تخم‌مرغ خام می‌خورند یا آنهایی که به مدت طولانی آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کنند. خیلی از خانم‌های باردار به کمبود بیوتین دچار می‌شوند و اگر مصرف ویتامین‌های ضروری دوران بارداری را جدی نگیرند، ممکن است نوزادشان با ناهنجاری‌های مادرزادی متولد شود. اطلاعاتی که در زمینه تأثیر مکمل‌های ویتامین روی سلامت ناخن‌ها مطرح می‌شود بیشتر جنبه تجربی دارد و اساس علمی آنها هنوز ثابت نشده است. شواهد نشان می‌دهد گلوکوزامین که در درمان آرتروز کاربرد دارد در این مورد هم مؤثر است. ژلاتین و گیاه دم‌اسب نیز در تقویت ناخن‌های شکننده فواید مشابه دارند. بار دیگر تأکید می‌شود که این روش‌های درمانی گرچه تا حدی موفقیت‌آمیز گزارش شده است، اما درباره چگونگی ساز و کار آنها توضیح علمی مشخصی وجود ندارد.

مرطوب‌کننده‌های قوی

علت اغلب شکنندگی ناخن‌ها کمبود رطوبت است، چون خشکی ناخن باعث ترک خوردگی و پوسته پوسته شدن آن می‌شود. مرطوب‌کننده‌های رایج مانند وازلین که در تمام داروخانه‌ها موجود هستند، می‌توانند به داشتن ناخن‌های سالم کمک کنند. درمان‌های خانگی مثل مخلوط زرده تخم‌مرغ و شیر نیز توصیه می‌شود. در هر صورت بهتر است از کرم‌های مرطوب‌کننده قوی استفاده کنید که حاوی ویتامین E، روغن آووکادو و کره درخت روغن قلم هستند. فقط کافی است مقداری از کرم را روی ناخن‌ها و پوست اطراف آنها بمالید.

مراقبت‌های عادی

از استحکام بخش‌های ناخن استفاده نکنید، این محصولات می‌توانند آلرژی‌زا باشند و همان استفاده مداوم از مرطوب‌کننده‌ها کفایت می‌کند.

پوست اطراف ناخن کوتیکول نامیده می‌شود و نباید آن را از بین برد. کوتیکول ضامن سلامت ناخن‌هاست و دست‌کاری بیش از حد آن شما را مستعد عفونت‌های ناخن خواهد کرد. بریدن کوتیکول باعث ناهنجاری‌های ناخن می‌شود. اگر ریشه ناخن یا پوست اطراف ناخن‌ها اذیت‌تان می‌کند برای رفع آنها از قیچی‌های مخصوص استفاده کنید، اما یادتان نرود که زیاده‌روی نکنید. پشت سرهم لاک نزنید و هر چند وقت یک‌بار به ناخن‌هایتان استراحت دهید. این کار به شما اجازه می‌دهد شکل ظاهری ناخن‌ها را بدون پوشش لاک بررسی کنید. کرم‌های مرطوب‌کننده روی ناخن‌های بدون لاک کارآمدتر عمل خواهند کرد. به علاوه، همان‌طور که گفته شد کمتر از لاک‌پاکن‌ها استفاده کنید، چون ناخن‌هایتان را خشک می‌کنند. دیگر این که بگذارید ناخن‌هایتان هوا بخورند، اما حواستان به عوامل محیطی تأثیرگذار باشد، مثلا این که ناخن‌ها در هوای خشک و سرد زودتر ترک می‌خورند.

از دست‌ها محافظت کنید

از دست‌ها محافظت کنید تا ناخن‌های به مراتب سالم‌تری داشته باشید. دستکش بپوشید، بویژه در هوای سرد یا هنگام ظرف شستن. شستن بیش از حد دست‌ها موجب نفوذ آب در ناخن‌ها می‌شود و آنها را مستعد شکستن می‌کند. ناخن‌هایتان را کوتاه نگه دارید. هر چه ناخن‌ها بلندتر باشند آسیب‌پذیرتر می‌شوند و حتی در انجام کارهای روزمره اذیت‌تان خواهند کرد. موقع انجام کارهایی که با دخالت دست همراه هستند بیشتر مراقب باشید، مثلا وقتی کشوها را می‌بندید مواظب باشید که ناخن‌تان لای کشو گیر نکند. گردش خون ضعیف نیز ممکن است باعث شکنندگی ناخن‌ها شود. کم‌کاری تیروئید هم روی رشد ناخن‌ها تأثیر منفی دارد. در نهایت این که هر یک از این مشکلات را حتما با پزشک متخصص درمیان بگذارید.(Howstuffworks / مترجم: صدف دژآلود /روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

تست روان‌شناسی: آیا شما شوهر خوبی هستید؟

به گزارش عصر ایران، دکتر «جان» و دکتر «جولی گاتمن» که از پیشگامان علم مشاوره ازدواج در سطح جهانی هستند دریافته‌اند یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت بین زوج‌ها، کیفیت روابط دوستانه و میزان‌شناختی است که از یکدیگر دارند. از این رو، سوال مهمی که شما به عنوان یک شوهر باید از خودتان بپرسید این است که تا چه حد درباره همسرتان و روحیات درونی‌اش شناخت دارید؟ آیا او را آن‌قدر خوب می‌شناسید که بتوانید ادعا کنید حتی بهتر از خودش او را می‌شناسید؟ یا‌شناختی در کار نیست و مثل دو غریبه، فقط کنار هم زندگی می‌کنید؟
آزمون پیش رویتان به شما خواهد گفت که چقدر برای همسرتان، شوهر خوبی هستید.


به ۲۵ سوال آزمون با «بله» یا «خیر» جواب دهید

۱ در پایان یک روز کاری، وقتی خانمم را می‌بینم با تمام وجود از دیدن او خوشحال می‌شوم.
۲ من دوست‌های زیادی دارم اما علاقه من به خانمم بسیار بیشتر است و قابل مقایسه با آن‌ها نیست.
۳ این روز‌ها دقیقا می‌دانم که خانمم با چه مشکلاتی رو به رو است و چه مسائلی باعث ایجاد اضطراب و استرس در او شده است.
۴ اسم بعضی افرادی را که این اواخر باعث ناراحتی همسرم شده‌اند، می‌دانم و از دلایل ناراحتی همسرم از آن‌ها آگاه هستم.
۵ می‌توانم چندتا از آرزوهای بزرگ همسرم را خیلی شفاف توضیح بدهم.
۶ من می‌توانم درباره اینکه فلسفه همسرم از زندگی چیست و چه دیدگاه‌هایی برای موفقیت در زندگی دارد، صحبت کنم.
۷ می‌توانم اسامی اقوامی را که همسرم کمتر از آن‌ها خوشش می‌آید و تمایل کمتری به رفت و آمد با آن‌ها دارد، نام ببرم.
۸ احساس می‌کنم همسرم به خوبی مرا می‌شناسد و با تفاوت سلیقه‌هایمان آشنایی دارد.
۹ من عاشق صحبت کردن با همسرم هستم و واقعا از این کار لذت می‌برم.
۱۰ من به همسرم هم در جمع‌های عمومی و هم در روابط بین فردیمان احترام می‌گذارم.
۱۱ ارتباطم با خانمم سرشار از شوق، شور و هیجان است و این تفکر را غلط می‌دانم که عشق به مرور زمان تکراری می‌شود.
۱۲ تا آنجایی که از صحبت‌ها و رفتار همسرم متوجه شده‌ام او در مجموع، شخصیت مرا دوست دارد و اخلاق‌هایم را می‌پسندد.
۱۳ موسیقی‌ها و فیلم‌های مورد علاقه همسرم را می‌شناسم و می‌توانم بعضی از آن‌ها را نام ببرم.
۱۴ ابراز عشق، محبت و تمایل نسبت به همسرم، یقینا بخش مهمی از ارتباطمان را تشکیل می‌دهد.
۱۵ زندگیمان در حوزه روابط زناشویی، معمولا بی‌مشکل و رضایت بخش بوده است.
۱۶ هر روز حداقل یک ربع با خانمم در جایی که دیگران حتی فرزندانمان مزاحممان نشوند، صحبت می‌کنم.
۱۷ همسرم یکی از بهترین مشاوران من برای تصمیم گیری‌های مختلف است و به اظهار نظر‌هایش احترام می‌گذارم.
۱۸ در طول روز و در زمانی که درگیر کار‌هایم می‌شوم، حداقل یک بار با تماس تلفنی یا ارسال پیامک حال او را می‌پرسم.
۱۹ وقتی از همسرم دور هستم، معمولا خوش بینانه و عاشقانه درباره او فکر می‌کنم و از اینکه هرچه زود‌تر به خانه برگردم، ناراحت نمی‌شوم.
۲۰ درگفت‌و‌گوهای من و همسرم کاملا بده و بستان وجود دارد یعنی هر دو هم می‌گوییم و هم می‌شنویم و همچنین هر دو روی نظرات یکدیگر تاثیر می‌گذاریم.
۲۱ من حتی زمانی که کاملا با آنچه همسرم می‌گوید، مخالف هستم با احترام و صبر و حوصله به حرف‌ها و نظرات او گوش می‌کنم.
۲۲ باید قبول کنم که همسرم معمولا یکی از بزرگ‌ترین گره گشاهای زندگی من است.
۲۳ معمولا من و همسرم در مورد مسائل اساسی و اهداف کلی زندگی با هم تفاهم داریم. به عبارت دیگر، نظراتمان با هم جفت و جور است.
۲۴ می‌توانم ۳ نفر از بهترین دوست‌های همسرم را نام ببرم.
۲۵ همیشه از خانمم به خاطر کارهایی که برای بهبود زندگیمان در خانه انجام می‌دهد، قدردانی می‌کنم.


نحوه محاسبه امتیاز آزمون

حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ داده‌اید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان به ازای سوالاتی که به آن پاسخ «بله» داده‌اید، یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که پاسخ «خیر» هیچ امتیازی ندارد.
مجموع امتیاز همه سوالات، امتیاز نهایی شما خواهد بود که باید عددی بین صفر تا ۲۵ باشد.


تحلیل آزمون

اگر نمره شما در آزمون کمتر از ۱۲ باشد: باید قبول کرد که بعضی رفتارهای شما با همسرتان، آن قدر آزاردهنده هست که بتوان ادعا کرد شوهر خوبی برای همسرتان نیستید. اگر این موضوع شما را نگران کرده است، این حس نگرانی بدین معنا است که هنوز هم به زندگی مشترکتان اهمیت می‌دهید و به ادامه آن امیدوارید. پس احتمالا حفظ آن، آن قدر برایتان با ارزش هست که بخواهید برای بهبود آن تلاش کنید. اگر این طور است، پیشنهاد می‌کنیم برای کمک به بازسازی رابطه‌تان تلاش کنید.


اگر نمره شما در آزمون بین ۱۳ تا ۲۱ باشد: نقاط قوت زیادی در رفتارهای شما با همسرتان وجود دارد ولی همچنین در نقطه مقابل، ضعف‌هایی وجود دارد که توجه و هوشیاری زیاد شما را می‌طلبد. پس حسابی حواستان را جمع کنید و چشمانتان را باز نگه دارید و از انجام نکاتی که در ادامه همین مطلب مطرح خواهد شد، پرهیز کنید.


اگر نمره شما در آزمون بیشتر از ۲۲ باشد: تبریک! شما واقعا شوهر خوبی برای همسرتان هستید و رابطه شما و همسرتان از استحکام زیادی برخوردار است.

۸ ویژگی شوهران نه چندان خوب

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به سبب مسئله‌ای حسابی از دست همسرتان عصبانی شده باشد و در همان حال با خودتان گفته باشید: «من که خودم را می‌شناسم؛ با قدرت می‌توانم ادعا کنم که بهترین شوهر دنیا برای همسرم هستم ولی کاش او هم کمی به فکر من بود و با رفتار‌هایش آزارم نمی‌داد».
اگر امتیازتان در آزمون روان‌سنجی را محاسبه کرده باشید، می‌توانید به این سوال پاسخ دهید که آیا واقعا شوهر خوبی هستید یا فقط ادعای شوهر خوب بودن را دارید.

بعضی شوهر‌ها شاهد بروز مشکلات جدی در زندگی مشترکشانند و گاهی به مرحله‌ای می‌رسند که احساس می‌کنند دیگر توانایی مدیریت این مشکلات را ندارند و جالب‌تر اینکه هر چه در رفتارهای خودشان دقت و توجه می‌کنند با مشکلی روبرو نمی‌شوند و هر چه روش‌های مختلف همسرداری را امتحان می‌کنند باز هم به وضعیت و نتیجه مطلوبی نمی‌رسند؛ بنا بر این بسرعت نتیجه می‌گیرند که همسرشان آن فردی نبوده که بتواند آن‌ها را خوشبخت کند؛ در حالی که در بیشتر اوقات این طور نیست چراکه معمولا افراد، دنیا را از دریچه نگاه خود می‌نگرند و هر رفتاری که از آن‌ها سر می‌زند در نظرشان منطقی و درست است و این طرف مقابل است که رفتار درست را بلد نیست.
علیرضا عبدی (کار‌شناس ارشد روان‌شناسی و مشاور خانواده) در ادامه مطلب توصیه‌هایی به شوهر‌ها می‌کند که قبل از قضاوت عجولانه درباره خوب یا بد بودن همسرشان، قدری به خودشان هم بپردازند و ببینند آیا واقعا خودشان مرد خوبی برای همسرشان هستند یا نه. اگر هر یک از این علایم در شما وجود داشت یعنی آن طور که باید شوهر خوبی برای همسرتان نبوده‌اید و باید در رفتار‌هایتان تغییراتی ایجاد کنید:


۱ -همسرتان را تحقیر می‌کنید:
همسرتان را تحقیر می‌کنید و به وی بها نمی‌دهید. یکی از رفتارهای اشتباه شوهر‌ها این است که همسرشان را تحقیر می‌کنند یا باعث تنزل شخصیت او می‌شوند و در بد‌ترین حالت، این کار را در انظار عمومی انجام می‌دهند. اینکه شما باعث شوید همسرتان احساس بدی نسبت به خود داشته باشد، نشان از آن است که شما نتوانسته‌اید مرد خوبی برای همسرتان باشید و یک احساس خوب را در وی زنده نگه دارید.


۲-مدام او را تهدید می‌کنید:
اگر به وی صدمه بدنی می‌زنید و یا مدام او را تهدید می‌کنید باید بدانید که این سبک رفتاری یعنی اینکه شما مردی مهربان برای همسرتان نیستید و قطعا همسرتان از لحاظ عاطفی احساس دلبستگی و تعلق خاطر به شما نخواهد داشت.


۳- نظرش را نمی‌پرسید:
اگر سعی می‌کنید خانمتان را از دوستان و خانواده‌اش جدا کنید یا هرگز از همسرتان نمی‌پرسید که او چه نظراتی دارد یا احساسات وی را در نظر نمی‌گیرید، باید بدانیدکه در ارتباط با همسرتان، شوهری موفق نیستید.


۴-به همسرتان دروغ می‌گویید:
داشتن اعتماد به طرف مقابل بخش بسیار مهمی در ارتباط با هر فردی است. اگر به همسرتان دروغ می‌گویید یعنی شوهر خوبی نیستید زیرا گفتن یک دروغ، مقدمه عذر و بهانه گفتن سایر دروغ‌ها را فراهم می‌کند.


۵-دست به مخفی کاری می‌زنید:
نیرنگ و فریب یک رفتار خودخواهانه است تا از طریق آن خواسته‌های خود را با اهمیت‌تر از خواسته‌های همسرتان قرار دهید و کاری که خودتان دوست دارید در خفا انجام دهید. فراموش نکنید که این سبک رفتاری رسم یک زندگی مشترک نیست چراکه زن‌ها آن قدر بر روابط و مناسبات همسرشان حساس هستند که بعد از مدتی این دست مخفی کاری‌ها فاش می‌شود و مشکلات شروع می‌شود.


۶-خواسته‌هایتان را به وی تحمیل می‌کنید:
شوهر خوب فردی باملاحظه و فکور است زیرا اگر در یک رابطه، یک طرف کاملا خودخواه باشد و خواسته‌هایش را به همسرش بدون منطق تحمیل کند، این رابطه کارایی نخواهد داشت.


۷- دائم او را کنترل می‌کنید:
روابط زمانی به بهترین شکل ممکن کارایی دارد که اعتماد کافی میان زوجین وجود داشته باشد. در حقیقت اعتماد شریان حیاتی یک رابطه است. اگر بدنه یک زندگی زناشویی به اندازه کافی توسط این شریان حیاتی تغذیه شود، درخت زندگی زناشویی روز به روز قوی‌تر و ریشه دار‌تر می‌شود اما زمانی که این شریان حیاتی قطع شود، باید در انتظار خشک شدن ریشه‌ها باشید بنابراین دست از کنترل دائم همسرتان بردارید.


۸-در برابر همسرتان مرموز و تودار هستید:
بین فردی که برای غافلگیر کردن همسرش مخفی کاری می‌کند با شوهری که در مسائل مختلف زندگی پنهان کاری می‌کند، تفاوت وجود دارد. مرد مرموز و مخفی کار یعنی مردی که به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهد همسرش به هیچ جنبه از زندگی وی اشراف یافته و اطلاعات داشته باشد. چنین مردی به مرور دیگر حرفی برای زدن با همسرش نداشته و کم کم رابطه میان زن و شوهر سرد و بی‌روح می‌شود و این یعنی شما نتوانسته‌اید به عنوان یک مرد سدهای ارتباطی را از میان بردارید.


شوهرهای محترم توجه کنید

مرد‌ها باید توجه داشته باشند که بعید به نظر می‌رسد مجموعه‌ای کامل از ویژگی‌های نامناسبی که مطرح شد در وجود یک شوهر جمع شود اما وجود هر یک از این عادات یا ویژگی‌ها باعث می‌شد که تعامل و ارتباط زن و شوهری دچار خلل جدی شود. بنابراین هر یک از این موارد به تنهایی این قدرت را دارد که زندگی زناشویی شما را مختل کند. پس یک بار دیگر این چند نشانه را مطالعه کنید و اگر خودتان را حائز هر یک از آن‌ها می‌دانید برای رفع آن تلاش جدی کنید و در صورت نیاز از یک مشاور هم کمک تخصصی دریافت کنید. (خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

170


ادامه مطلب ...

در محیط کار منظم هستید؟

ناراحتی‌ها و دردسرهای ناشی از کار کردن در کنار افراد نامنظم در نهایت به همکاران فشار می‌آورد. اگر با افراد نا منظم کار می‌کنید رفتار‌های کوچکشان هم آزارتان می‌دهد و گاه ممکن است شرایطی پیش آید که فرد نامنظم کنار گذاشته شود تا کارها بهتر پیش رود. در مقابل افراد منظم در محیط کار، آنهایی هستند که کاری می‌کنند هر چیز سر جای خودش قرار گیرد و هر جایی مخصوص چیزی باشد. آنها معمولا در مدت زمان نسبتا کوتاهی کارهای بیشتری انجام می‌دهند و در پیشبرد کار با روندی قاعده‌مند واقعا استعداد دارند.

برای منظم بودن موارد زیر را به خاطر بسپارید:

* شیوه‌ای را برای ایجاد نظم انتخاب کنید که می‌دانید آسان‌ترین است. سادگی معمو لا بهترین راه است هر چیز خیلی پیچیده‌ای بعد از مدتی نفسگیر می‌شود.

* حتما از دفترچه برنامه‌ریزی روزانه استفاده و کارهایی را که باید انجام دهید، یادداشت کنید.

* انواع شلختگی را به حداقل برسانید و خود را از دست همه چیزهایی که وقت، انرژی یا پولتان را هدر می‌دهد، خلاص کنید.

* قاعده جدیدی را به ذهنتان بسپارید، به ازای هر وسیله جدیدی که می‌خرید و به خانه می‌آورید وسیله قدیمی و به درد نخور را دور بیندازید.

* اتاق نشیمن‌تان را از شلختگی خلاص کنید چرا که این مکان جایی برای دور هم جمع شدن افراد خانواده، تماشای تلویزیون و خواندن روزنامه است و بی‌نظمی آن معاشرت را به انزوا می‌کشاند.

* چیزهایی را که وقت‌تان را تلف می‌کند کنار بگذارید. واقع گرا باشید و ببینید اوقات‌تان را چطور سپری می‌کنید.

* مسئولیت‌های روزانه‌تان را ساده کنید میزان زمان و انرژی‌ای را که برای انجام کارهای روزمره می‌گذارید، کاهش دهید.

* کارها را اولویت‌بندی و هر یک از اولویت‌ها را یادداشت کنید. با این کار در واقع نقشه مسیرهای زندگی را رسم می‌کنید و در نتیجه می‌توانید به راحتی تصمیم بگیرید.

* در محیط کار بهتر است قبل از انجام کار جدید، کار قبلی را به پایان برسانید تا از آشفتگی دور بمانید.

* ایجاد نظم در خانه همان تاثیر رابر محل کارتان نیز می‌گذارد شما نیاز دارید در محیطی باشید که بتوانید حواستان را جمع کنید و تمرکز داشته باشید.


ادامه مطلب ...

شما جزو کدام یک از این 5 تیپ شخصیتی هستید؟

به گزارش جام جم سرا ، وقت شناسی، قابل اعتماد بودن، استفاده موثر از زمان و پیروی جدی از قوانین محل کار تماماً ویژگی‌هایی هستند که در افراد با شخصیت وظیفه شناسی دیده می‌شوند.این که فرد چگونه به شرایط واکنش می‌دهد عمدتاً به ویژگی شخصیتی‌اش بستگی دارد.

روان شناسان پنج تیپ شخصیتی اصلی را تعریف کرده‌اند که به طبقه بندی شخصیت انسان‌ها به روشی ساده کمک می‌کنند. این تیپ‌های شخصیتی به عنوان "پنج ویژگی شخصیتی بزرگ" نیز شناخته می‌شوند که بر اساس مدل پنج فاکتوری شخصیت استوار شده‌اند که خصوصیات فرد را توصیف می‌کنند و به شناسایی رفتار او کمک می‌کنند.

تقریباً یک سری پژوهش‌های مستقل، مدل پنج ویژگی بزرگ را در دهه‌ی 1960 پیشنهاد داده بودند اما در سال 1990 بود که پژوهشگر جی. ام دیگمن مدل پنج فاکتوری بزرگ شخصیت خودش را ارتقا داد که با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شد. این مدل بعداً در سطح سازمانی بالاتر توسط لویس گلدبرگ به کار گرفته شد. مشاهده شد که این مدل بیشتر ویژگی‌های شخصیتی شناخته شده را پوشش می‌دهد و ساختاری برای ادغام تمام نتایج پژوهشی و تئوری‌ها در روان شناسی شخصیت فراهم می‌کند. یافت شده که اساس ویژگی‌های شخصیتی و مدل پنج فاکتوری، عملی است و کارآیی آن از طریق مشاهده کنندگان و فرهنگ‌های مختلف به خوبی حمایت می‌شود.

پنج ویژگی شخصیتی عمده وجود دارند که بر روشی که ما رفتار می‌کنیم، شغلی که انتخاب می‌کنیم و سبک زندگی که داریم تأثیر می‌گذارند. اینها ویژگی‌های ذاتی هستند که بر وجود انسان حاکمند. هر فردی، ویژگی شخصیتی مشخصی را از خود نمایش می‌دهد که بر کل زندگی او غالب است. اگر چه ویژگی‌های شخصیتی مختلف با درجه‌های متفاوت حضور دارند اما یک ویژگی شخصیتی بر هر یک از ما غالب است که شخصیت و خصوصیات ما را انعکاس می‌دهد.

عصبانیت :

افرادی که شدت بالایی از عصبانیت را از خود نمایش می‌دهند از لحاظ عاطفی کمترین ثبات را دارند. آنها تمایل دارند به چیزهای کوچک، بیش از حد واکنش دهند و به راحتی ناراحت شوند. آنها برای کنترل استرس با مشکل مواجه می‌شوند و نسبت به حالت روحی منفی آسیب پذیر هستند. ثبات عاطفی کم که مرتبط با عصبانیت است یک عامل موثر در مشکلات مربوط به حالت روحی آنها است. موضوعات و مسئله‌های جزئی آنها را عصبانی و مضطرب می‌سازد. مطالعات نشان می‌دهد که این ویژگی شخصیتی، فرد را در معرض خطر افسردگی قرار می‌دهد.

شما جزو کدام یک از 5 تیپ شخصیتی هستید؟

چنین افرادی تمایل دارند جنبه‌ی منفی چیزها را ببینند و به آسانی درون حالت عاطفی منفی می‌لغزند. فردی که کج خلق است، در مورد چیزها و کارها نگران می‌شود و به آسانی هیجان زده، عصبانی و خشمگین می‌شود بهترین نمونه برای عصبانیت است.

برون گرایی :

این ویژگی شخصیتی تأثیر قابل توجهی روی رفتار اجتماعی دارد. افراد با ویژگی شخصیتی برون گرایی شدیداً اجتماعی هستند. آنها تمایل دارند مهارت‌های اجتماعی قوی داشته باشند و شدیداً دوستانه هستند. آنها تعامل داشتن با مردم را دوست دارند و از شرکت در اتفاقات اجتماعی مثل مهمانی‌ها لذت می‌برند. آنها جوینده‌ی توجه، مشتاق و علاقمند، پرحرف و عاشق شرکت در بحث‌های عمیق هستند. آنها جسور و به هنگام صحبت با دیگران بسیار راحتند. آنها به هنگام صرف وقت با خودشان، شدیداً ناراحت هستند در نتیجه همیشه در جمعی از افراد دیده می‌شوند. معلمان، سیاستمداران و فروشنده‌ها که از مشغول شدن با مردم لذت می‌برند تماماً نمونه‌هایی از این ویژگی شخصیتی هستند.

سازگاری و موافقت :

مودب و دلسوز بودن نشان افرادی است که این ویژگی شخصیتی را دارند. افراد با این ویژگی شخصیتی از کمک به دیگران بسیار مسرور می‌شوند. سازگاری و موافقت، مرتبط با رفتار خوب است. آنها افراد خوش قلب، شدیداً کمک کننده و قابل اعتماد هستند. به هنگام تعامل داشتن با افراد دارای این ویژگی شخصیتی می‌توان متوجه جنبه‌های مثبتی چون ادب، مودب و با ملاحظه بودن نسبت به دیگران شد. آنها همدلی بالایی دارند و سبک ارتباط‌ آنها نگرانی و احترام‌شان را نسبت به همکاران خود نشان می‌دهد. برخی از بهترین نمونه‌ها برای ویژگی شخصیتی سازگاری و موافقت کسانی هستند که یاری رسان، یکدل و بدون خود خواهی هستند.

وظیفه شناسی :

خود – انضباطی و وظیفه شناسی دو جنبه‌ی مهم شخصیت وظیفه شناسی هستند. فرد شدیداً وظیفه شناس کارهای روزانه‌ی خود را به منضبط‌ترین حالت ممکن انجام می‌دهد. او شدیداً مسئولیت پذیر، خوب سازمان دهی شده و در برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف خود بسیار دقیق است. هم چنین او تمام گام‌های لازم را برای دستیابی به موفقیت در زندگی برمی‌دارد. افرادی که این ویژگی شخصیتی را از خود نمایش می‌دهند تمایل دارند تأثیر اعمال خود را پیشاپیش در نظر بگیرند.

آنها کارها را در محدوده‌ی باورهای اخلاقی خود به خوبی انجام می‌دهند و آن اعمال و کارها هرگز از خط قرمز‌های اخلاقی عبور نمی‌کنند. آنها به هنگام صحبت محتاط هستند و با اعمال خود سنجیده می‌شوند. آنها خود - کنترلی را تمرین می‌کنند و هرگز به طور آنی عمل نمی‌کنند.

افرادی که امتیاز بالایی در وظیفه شناسی دارند سخت کار می‌کنند و به سمت ایده‌آل بودن تلاش می‌کنند. آنها به طور موثر کار می‌کنند و عاشق کار هستند و دوست دارند در شغل خود برتر شوند. وقت شناسی، قابل اعتماد بودن، استفاده موثر از زمان و پیروی جدی از قوانین محل کار تماماً ویژگی‌هایی هستند که در افراد با شخصیت وظیفه شناسی دیده می‌شوند.

جنبه‌های مختلف زندگی، ویژگی‌های وظیفه شناسی را بازتاب می‌دهند. برای مثال، خانه‌ی آنها تمیز و سامان دهی شده و عاری از هر گونه بهم ریختگی است. لوازم روزانه مثل لباس و کتاب به خوبی مرتب شده‌اند به جای این که در اتاق بر روی هم انباشته شوند.

شما جزو کدام یک از 5 تیپ شخصیتی هستید؟

باز و پذیرا بودن :

افرادی که شخصیت باز و پذیرا را از خود نمایش می‌دهند، بی‌تعصب و پذیرای ایده‌های جدید هستند. آنها ماجراجو و مشتاق بیرون رفتن از منطقه‌ی راحتی خود برای تجربه‌ی چیزهای جدید هستند. آنها ترجیح می‌دهند از زندگی روتین یکنواخت خود بیرون بیایند. آنها به دنبال یادگیری چیزهای جدید هستند تا دانش و آگاهی خود را افزایش دهند. آنها از پیدا کردن راه‌حلی برای معمای خلاقانه لذت می‌برند. دانشمندان و هنرمندان ماهر، سطوح بالایی از پذیرا بودن و امتیاز بالایی از خلاقیت را دارند. پذیرا بودن کم، نشانه‌ی رفتار محافظه کارانه و عدم تمایل به پذیرش دیدگاه‌های روشنفکرانه است. اگر چه افراد با سطح پذیرا بودن پایین در نشان دادن مهارت‌های خلاقانه‌ی خود، خوب نیستند اما می‌توانند در انجام مشاغل یکنواخت، کارآمد باشند.

تست پنج شخصیت بزرگ :

برای تحقیق در مورد شخصیت، تست پنج شخصیت بزرگ همیشه در دسترس است و می‌تواند به شما کمک کند تا شخصیت خود را ارزیابی بکنید. این تست شامل پاسخ دادن به یک سری سوالات انتخابی چند گانه است که ضرورتاً هدف آنها شناسایی رفتار شما می‌باشد. اگر چه امتیازات بالاتر به این معنی است که شما ویژگی شخصیتی مشخصی دارید اما امتیازات کم ضرورتاً به این معنی نیست که شما در همه‌ی ویژگی‌های شخصیتی، ضعیف هستید. اگر چه پژوهشگران معتقدند که این تست روان شناسی در ارزیابی رفتار واقعی خیلی موثر نیست اما به داشتن ذهنیتی از شخصیت فرد و شناسایی رفتار اجتماعی او کمک می‌کند.

این تست شخصیت می‌تواند به افراد کمک کند تا شغلی را که مناسب ویژگی شخصیتی آنها است انتخاب بکنند و می‌تواند به عنوان سیستم راهنمایی مسیر شغلی برای تشخیص زمینه‌ی علاقه‌ی شما عمل کند. استخدام کنندگان نیز می‌توانند از این تست برای ارزیابی کارمندان خود استفاده بکنند. بسته به شخصیت فرد مورد نظر، استخدام کننده می‌تواند تشخیص دهد که آیا او برای این سمت مناسب است یا نه. بنابراین چه برای ارتقای شغلی باشد چه برای ارزیابی استخدام شوندگان، این تست شخصیت قطعاً می‌تواند یک چیز با ارزش در این زمینه باشد.

منبع : برترینها


ادامه مطلب ...

طالع‌بینی وضع سلامت متولدین هر ماه مستعد کدام بیماری هستید؟

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، کارشناسان دانشگاه کلمبیا با بررسی ماه تولد بیش از یک میلیون نفر که در بیمارستانی در نیویورک در فاصله سالهای 1985 تا 2013 مراجعه کرده یا در آن متولد شده اند دریافتند افرادی که در ماه های سرد سال از ژانویه تا مارس به دنیا آمده اند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، بیماری های اعصاب، تنگی نفس، آسم و نازایی نسبت به افرادی که در ماه های گرم سال به دنیا آمده اند، قرار دارند.

کارشناسان علت را در کاهش تابش نور خورشید در ماه های سرد سال و نیز ابتلای بیشتر ما در دوران بارداری به بیماری هایی چون سرما خوردگی و آنفلوآنزا می دانند که اثرات مخرب بر رشد جنین دارد و می تواند او را مستعد ابتلا به انواع بیماری ها کند.

از طرفی متولدین ماه های گرم سال از سلامت بهتری برخوردار هستند و نیز قامت و جثه بدنی آنها نیز بهتر از متولدین ماه های سرد سال است.

کارشناسان حتی بیماری های شایع بین افراد در ماه های مختلف را دسته بندی کرده اند که نتیجه آن به شرح زیر است:

متولدین ماه ژانویه (دی و بهمن): فشار خون بالا و مشکلات قلبی عروقی.

متولدین ماه فوریه (بهمن و اسفند): بیماری های بدخیم ریوی به وی‍ژه سرطان ریه و خفگی و تنگی نفس.

متولدین ماه مارس (اسفند و فروردین): آریتمی قلبی، مشکلات قلبی عروقی و اشکال در گردش خون.

متولدین ماه آوریل (فروردین و اردیبهشت): درد قفسه سینه و مشکلات قلبی.

متولدین ماه می (اردیبهشت و خرداد): دارای سالم‌ترین وضع جسمانی بوده و اصولاً به ندرت بیماری می شوند.

متولدین ماه ژوئن (خرداد و تیر): درد قفسه سینه و آسم و تنگی نفس.

متولدین ماه جولای (تیر و مرداد): متولدین این ماه هم جزو گروه سالم محسوب و کمتر به بیماری مبتلا می شوند.

متولدین ماه آگوست (مرداد و شهریور): مستعد عفونت های چشمی هستند.

متولدین ماه سپتامبر (شهریورو مهر): انواع بیماری های عفونی، بیماری های مادرزادی، بیماری های اعصاب و روان.

متولدین ماه اکتبر (مهرو آبان): ابتلا به امراض عفونی، بیماری های ریوی، گزیده شدن توسط نیش حشرات، معده درد.

متولدین ماه نوامبر (آبان و آذر): انواع بیماری های اعصاب و روان، انواع سرطان ها، بیماری های مزمن، مشکلات ناباروری و ابتلا به سرماخوردگی و آنفلوآنزا.

متولدین ماه دسامبر (آذر و دی): کبودی و ضرب دیدگی اندام های بدن.


ادامه مطلب ...

آیا شیعه هستید؟

آیا ما به اندازه دشمنان تشیع به شناخت مبانی مذهبمان توجه داریم؟

مذهب شیعه کتاب آرزینا لالانی شیعه واقعی زندگینامه امام محمد باقر زندگینامه امام صادق زندگینامه امام جواد بیوگرافی ایتان کلبرگ بیوگرافی آرزینا لالانی

شاید مهمترین مشخصه عموم شیعیان این است که شناخت چندانی از زندگی ائمه به‌جز امام علی و امام حسین (آنهم در مقطع کربلا) و امام رضا نداشته‌باشند. اگرچه به اجمال بسیاری از ایرانیان شنیده‌اند که امام باقر و امام صادق نقش ویژه‌ای در شکل‌گیری اندیشه شیعی داشته‌اند اما شناخت و تصور درستی از این نقش ندارند. شاهد این مدعا نیز این است که بسیاری از مردم واقعا نمی‌دانند که چرا شیعه دوازده امامی به شیعه جعفری شناخته می‌شود. متاسفانه این عدم شناخت نسبت به امام باقر در مقایسه با امام صادق بیشتر است و سهم مهم امام باقر در تکوین اندیشه و فقه شیعه برای عموم مردم و دانشگاهیان اصلا شناخته نیست. خوشبختانه کتاب نخستین اندیشه های شیعی کتابی است که تا حدودی این کمبود را مورد توجه قرار داده و به سهم خود به برطرف‌کردن آن می‌پردازد.

یک ویژگی بارز این کتاب آن است که توسط یکی از دانش‌پژوهان خارجی نوشته شده است و این امر دو امتیاز برای کتاب به همراه داشته است. اولین مزیت آن است که نویسنده سوگیری و تعصب در تحقیق نداشته‌است و این بی‌طرفی و نداشتن گرایش له یا علیه امام باقر در تمام طول کتاب خود را به خوبی نشان می‌دهد. ویژگی دوم کتاب آن است که از شیوه و روش علمی در بهره‌گیری از منابع تاریخی استفاده کرده است و این امر ارزش آن را بیش از نوشته‌هایی می‌کند که در چارچوب روش‌شناسی علمی نوین نوشته نشده‌‌اند.

کانون مباحث کتاب مفهوم امامت در نزد شیعیان و نقش امام باقر در تکوین این مفهوم در نزد شیعیان دوازده امامی و شیعیان اسماعیلی است. نویسنده در ابتدای کتاب مروری مختصر بر اندیشه امامت پیش از امام محمد باقر می‌کند و سپس به جنبه‌هایی از عصر و زندگی ایشان می‌پردازد و گزارشی اجمالی از جریان‌های رقیب در درون شیعه ارائه می‌کند. سپس نظریات امام محمد باقر پیرامون امامت بیان‌شده و در فصل بعد دیدگاه ایشان پیرامون چهار مفهوم ایمان، تقیه، قضا و قدر و نهایتا توحید گزارش می‌شود. فصل ششم کتاب به نقش امام باقر در حوزه حدیث و روایتگری از پیامبر و ائمه اختصاص دارد و نقش امام باقر در روایت احادیث مختلف از پیامبر از دید شیعه و سنی تشریح می‌شود. در فصل آخر نویسنده گزارشی کوتاه از نقش امام باقر در شکل‌گیری فقه شیعی ارائه می‌کند.

یک مزیت کتاب کوتاه بودن آن است و کل صفحات کتاب، اندکی کمتر از ۲۰۰ صفحه است و بخش‌های زیادی از این صفحات به ارجاع‌ها اختصاص یافته‌است. ترجمه نسبتاً روان دکتر بدره‌ای نیز خواندن این کتاب را تسهیل کرده و کیفیت مطبوع چاپ آن نیز آدمی را به خواندن آن بیشتر ترغیب می‌کند. در مجموع شاید بتوان ادعا کرد که این کتاب از مهمترین کتاب‌های موجود به فارسی در زمینه معرفی اندیشه‌های امام محمد باقر است و خواندن آن را به همه علاقه‌مندان به این حوزه توصیه می‌کنم.

«نخستین اندیشه های شیعی»
(تعالیم امام محمد باقر (ع))

نویسنده: ارزینا آر لالانی
ترجمه: فریدون بدره‌ای

ایتان کلبرگ (Etan Kohlberg) خاورشناس معاصر و شیعه شناس ، در سال ۱۹۷۱ موفق به اخذ دکترا از دانشگاه آکسفورد شد. او استاد دانشگاه عبری اورشلیم در اورشلیم است. او مقالات متعددی در دائرهالمعارف بزرگ اسلامی دارد که عمدتاً پیرامون موضوعات شیعی است. او در سال ۲۰۰۶ بازنشسته شد.


ادامه مطلب ...

بدون این که بدانید مبتلا به کم خونی هستید؟

[ad_1]

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران ، مطالعه ای که به تازگی صورت گرفته است، نشان می دهد، بانوانی که در سن باروری (از بلوغ تا یائسگی) قرار دارند نسبت به آقایان، پنج برابر احتمال بیشتری دارد به آنمی (کم خونی) متوسط تا شدید مبتلا باشند. هنگامی که موضوع کمبود آهن مطرح می شود، برخی گروه های سنی تفاوت های چشمگیرتری نیز دارند و در همین راستا، بانوانی که در بازه سنی 30 تا 39 سال قرار داشته اند، هفت برابر احتمال بیشتری دارد آنمی داشته باشند.

شایع‌ترین دلیل آنمی عدم دریافت ماده مغذی آهن به میزان کافی است که وجود آن برای در اختیار داشتن سلول های خونی سالم ضروری است.

از جمله نشانه های آنمی می توان به خستگی و ضعف، پوست رنگ پریده، سردی دست ها و پاها، و سردرد اشاره کرد. در موارد شدیدتر، آنمی می تواند به مشکلات قلبی و حتی هوس خوردن خاک یا خاک رس منجر شود! از آنجایی که نشانه های آنمی خفیف به واسطه زندگی پر مشغله امروزی ممکن است نادیده گرفته شوند، بیشتر بانوان تا زمانی که آزمایش خون نمی دهند از این که به آنمی مبتلا هستند با خبر مطلع نمی شوند.

آمار ابتلا به آنمی رو به افزایش است. در شرایطی که دانشمندان از دلیل قطعی این مساله آگاهی ندارند، نتایج مطالعه ای جدید نشان داده است که 61 درصد از کالری دریافتی ما از غذاهای فرآوری شده تامین می شود که به طور قابل توجهی فاقد مواد مغذی هستند. از جمله مقصران دیگر می توان به مدهای زودگذری اشاره کرد که به جای تشویق مصرف متعادل مواد غذایی چهره ای شیطانی از برخی آنها ترسیم می کنند. در فهرست غذاهای ممنوعه اغلب نمونه های سرشار از آهن مانند جگر و گوشت گاو قرار دارند.

حتی اگر به میزان کافی آهن دریافت کنید، کمبود ویتامین B12 و فولات (یکی دیگر از ویتامین های خانواده B) نیز می تواند به آنمی منجر شود زیرا این مواد مغذی برای تولید گلبول های قرمز خون ضروری هستند.

همچنین، افرادی که دارای مشکلات روده و گوارش از قبیل بیماری سلیاک یا کرون هستند، یا افرادی دارای حساسیت های غذایی که نشت روده را رقم می زند، احتمال بیشتری دارد به آنمی مبتلا باشند. دلیل این است که التهاب در دستگاه گوارش از جذب مناسب مواد مغذی جلوگیری می کند، و دریافت میزان مورد نیاز از آنها برای حفظ گولبول های قرمز سالم را دشوار می سازد.

بانوانی که دوره های پریود سنگینی دارند نیز مستعد آنمی هستند.

عبور از سنین باروری به این معنی نیست که شما در امان هستید. افراد مسن – هم آقایان و هم بانوان – در معرض خطر آنمی قرار دارند. همان گونه که سن ما افزایش می یابد، از کارایی دستگاه گوارش برای جذب مواد مغذی نیز کاسته می شود. دلیل دیگر این است که نرخ ابتلا به بیماری کلیه در میان افراد پیر بالاتر است و کلیه ها هورمونی را ترشح می کنند که در تولید گلبول های قرمز نقش دارد.

حصول اطمینان از دریافت مواد مغذی ضروری برای تولید گلبول های قرمز سالم اهمیت دارد. از جمله مواد غذایی که محتوای آهن و ویتامین B بالایی دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دانه کدو تنبل (آهن)

صدف (آهن و ویتامین B12)

لوبیا سفید (آهن)

لوبیا چشم بلبلی (آهن و فولات)

جگر (آهن و ویتامین B)

گوشت گاو و گوسفند (آهن)

برنج سفید (فولات)

مواد غذایی و مواد مغذی دیگر نیز وجود دارند که میزان جذب آهن در بدن را افزایش می دهند و از این رو، مصرف آنها برای افرادی که با خطر آنمی مواجه هستند، اهمیت دارد. گوشت قرمز میزان جذب آهن را افزایش می دهد. ویتامین C و بتا کاروتن نیز به جذب بهتر این ماده مغذی کمک می کنند که در مواد غذایی زیر یافت می شوند:

هویج

برگ کولارد

پرتقال

فلفل قرمز

سیب زمینی شیرین

از سوی دیگر، برخی مواد غذایی و مواد مغذی وجود دارند که جذب آهن را کاهش می دهند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

کلسیم: از مصرف لبنیات همراه با وعده غذایی سرشار از آهن پرهیز کنید.

تخم مرغ: تنها یک عدد تخم مرغ می تواند جذب آهن را حدود یک سوم کاهش دهد.

اگزالات: این مواد در برخی مغزهای خوراکی و در سبزیجاتی مانند کلم کیل و اسفناج یافت می شوند و از این رو، مشخص می شود چرا اسفناج منبع خوبی برای آهن نیست.

پلی فنول: این مواد با تراکم بالا در چای و قهوه یافت می شوند و از این رو، بهتر است این نوشیدنی ها را دو ساعت پیش از وعده غذای سرشار از آهن مصرف کنید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آنچه باید در رابطه با حمله قلبی بدانید سایت پزشکان بدون … مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت آنچه که باید در مورد آهن بدانید اگر شما یک خانم هستید توصیه می کنیم این مطلب را با دقت بخوانید و آن را با دیگر دوستان نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی مرکز جامع سرطان مقالاتآنچه باید دربارۀ لنفوم هوچکین بدانیدسؤال‌هایی که می‌توانید پیش از آغاز درمان از پزشک بپرسید به چه نوعی از لنفوم هوچکین مرکز جامع سرطان مقالاتآنچه باید دربارۀ تومورهای …آنچه باید دربارۀ تومورهای مغزی بدانید درباره این مقاله این مقاله دربارة تومورهایی بیماری که تعادل بدن را به هم می زنند میگرن افرادی که به میگرن مبتلا هستند به خوبی می دانند که دردهای ناشی از این بیماری هفته سی و سوم دانشنامه فرزندبارداریهفته سی و دوم اگر قرار باشد فرزند شما نارس به دنیا بیاید، زمان آن به معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تبریز آنچه …چه باید دربارۀ سرطان کولون روده بزرگ و رکتوم راست روده بدانید کولون و رکتوم کولون و بهداشت عمومی سایت پزشکان بدون مرززگیل‌ها، زائده‌های پوستی غیر سرطانی‌ای هستند که به علت یک عفونت ویروسی بر روی سطح اموزش به بیمار با کم کاری تیرویید دانسته های …اموزش به بیمار با کم کاری تیرویید به بیمار اموزش دهید که خستگی بیش از حد و ریزش مو و آنچه باید در رابطه با حمله قلبی بدانید سایت پزشکان بدون مرز مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت پزشکان آنچه که باید در مورد آهن بدانید اگر شما یک خانم هستید توصیه می کنیم این مطلب را با دقت بخوانید و آن را با دیگر دوستان خود به نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا کاتالوگ بلکا در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی موجود مرکز جامع سرطان مقالاتآنچه باید دربارۀ لنفوم هوچکین بدانید مرکز جامع سرطان مقالاتآنچه باید دربارۀ لنفوم هوچکینبدانید سؤال‌هایی که می‌توانید پیش از آغاز درمان از پزشک بپرسید به چه نوعی از لنفوم هوچکین مبتلا هر چیزی که تو لاغر شدن به دردمون میخوره اینجا هست روش هر چیزی که تو لاغر شدن به دردمون میخوره اینجا هست روش هایی به جز ورزش و رژیم مرکز جامع سرطان مقالاتآنچه باید دربارۀ تومورهای مغزی بدانید آنچه باید دربارۀ تومورهای مغزی بدانید درباره این مقاله این مقاله دربارة تومورهایی است که بیماری که تعادل بدن را به هم می زنند میگرن افرادی که به میگرن مبتلا هستند به خوبی می دانند که دردهای ناشی از این بیماری می هفته سی و سوم دانشنامه فرزند بارداری هفته سی و دوم اگر قرار باشد فرزند شما نارس به دنیا بیاید، زمان آن به احتمال آنچه باید دربارۀ سرطان کولون روده بزرگ و رکتوم راست روده چه باید دربارۀ سرطان کولون روده بزرگ و رکتوم راست روده بدانید کولون و رکتوم کولون و رکتوم بهداشت عمومی سایت پزشکان بدون مرز بروسلوز از بیماری هایعفونی واگیرداری است که به لحاظ مشترک بودن بین انسان و دام، جایگاه ویژه


ادامه مطلب ...