به سراغ خانه منصوره و همسرش می رویم که رنگ زرد در ان غالب است و حس آرامش خاصی با ورود به این خانه احساس می کنیم. منصوره و همسرش ما را به خانه 80 متری گرم و صمیمی خود در اهواز دعوت کردند تا با دکوراسیون خاص به سبک تلفیقی آشنا شویم.
تور خانه اهواز در یک نگاه
تعداد افراد ساکن: ۲ نفر
شغل صاحب خانه خانم: خانه دار و لیسانس کامپیوتر همسر: مهندس تعمیرات فرودگاه
موقعیت شهر: اهواز/ محله: زیتون
متراژ فضا: ۸۲ متر
سال ساخت: ۱۳۸۲
ملک شخصی
تعداد اتاق خواب: ۲
تعداد سرویس: یک حمام و یک دستشویی
سبک دکوراسیون: تلفیقی
رنگ های غالب: سفید و زرد
ویژگی برجسته طراحی: رنگ های روشن، وسایل قدیمی و عتیقه
طراح: منصوره مطهر
بازسازی شده
مدت زمان بازسازی: ۳ ماه
هزینه بازسازی: ۳۰ میلیون
چه نکاتی در طراحی مد نظر بوده و به چه دلیل؟
رنگ زرد برای من از دوران کودکی با ارزش و مهم بود، همیشه در جعبه مداد رنگی رنگ زرد را که بر می داشتم به نطرم می رسید چراغ را خاموش کرده ام و به دلیل علاقه ام به رنگ زرد آن را به دکوراسیون منزل وارد کردم. علاوه بر رنگ، به وسایل قدیمی و سنتی بسیار علاقه دارم.
کلیات فضای داخلی خانه، مدرن محسوب می شود ولی در جوار فرش سنتی، گلیم، ظروف چینی سنتی و قدیمی، لاله عباسی و صنایع دستی مختلف سبک تلفیقی را خلق کرده اند.
چه سبک و رویکردی را در طراحی دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید؟
من سبک زندگی راحت را می پسندم و به نظر من خانه موزه و نمایشگاه مبلمان نیست. به سبک کلاسیک، مبلمان استیل و سلطنتی علاقه ای ندارم چون فکر می کنم این سبک زندگی را تجملاتی و سخت می کنند. حتی من بوفه هم ندارم و کتابخانه را برای قرار دادن کتاب،
عکس و … انتخاب کرده ام. در کنار این نکات تنوع را بسیار دوست دارم و تغییر دکوراسیون را در فاصله زمانی کوتاه مدت انجام می دهم.
فضای مورد علاقه شما کجاست؟کنار اپن آشپزخانه فضایی است که بیشترین ساعات روز را در آنجا می گذرانم. علاوه بر فعالیت های روزانه در آشپزخانه، خواندن کتاب و استفاده از اینترنت را هم بر روی صندلی کنار اپن آشپزخانه انجام می دهم.
هرکدام از وسایل خانه تان را از کجا تهیه کرده اید؟
ست مبلمان با قیمت ۳ میلیون، میز و صندلی ناهار خوری ۲ میلیون و سرویس خواب با قیمت ۲/۵ میلیون تومان از محله یافت آباد تهران، بورس مبلمان تهیه شده اند.
کارهای خدماتی و تاسیساتی را به چه اهالی فنی سپردید؟ آیا از تجربه تان راضی هستید؟
طراحی و ساخت کابینت توسط دوست همسرم انجام شد و به دلیل اینکه خودم برای طراحی کابینت ایده های زیادی داشتم، طرح اصلی را ارائه دادم. کفپوش و رنگ دیوار را هم به متخصص سپردیم ولی باقی کارها را همسرم انجام داد.
در این فرآیند چه تجربیاتی داشتید که از آنها درس گرفتید و دوست دارید به دیگران نیز منتقل کنید؟
من در دکوراسیون های زیادی در اطرافم رنگ کرم و قهوه ای می بینم در صورتی که رنگ کرم و قهوه ای کشش خاصی ندارد و خفگی ایجاد می کند. قدرت ریسک در انتخاب رنگ روشن در دکوراسیون منزل و پاشیدن رنگ وجود ندارد در حالی که انرژی زیادی به فضا می دهد. با وجود اینکه در اهواز گرد و غبار و خاک بسیار است،
ولی از رنگ روشن استفاده کردم. استفاده از زمینه روشن برای طراحی داخلی و رنگ های روشن در کنار آن فضا را بزرگتر جلوه می دهد.
نقش گیاهان در خانه چگونه است؟
من عاشق گیاهان هستم و از کودکی در خانه مادرم از گیاهان نگهداری می کرد. گیاه حس و حال خوبی به خانه می آورد ولی در خوزستان هر گیاهی با وجود مراقبت و نگهداری اصولی دوام نمی آورد. گیاهان خانواده کاکتوس مقاوم هستند و زندگی خوبی دارند.
پیچک پوتوس با هر شرایطی رشد می کند، به شدت مقاوم هستند و به سادگی تکثیر می شوند. گیاه بنجامین با وجود باد مصنوعی خنک کننده ای که در خانه وجود دارند، به دلیل نور مناسب منزل دوام آورده اند. هر روز اسپری برگی را یک یا دوبار انجام می دهم.
تعدادی از گیاهانی که در خانه منصوره می بینید: بن سای، یوکا، مرجان، قاشقی و بامبو.
آشپزخانه
بر اساس طراحی کابینت و بعد از نصب آنها در فضای آشپزخانه، بخشی از کابینت که به سقف چسبیده است به عنوان انبار و جهت نگهداری وسایل مورد نیاز آشپزخانه مورد استفاده قرار می گیرد. تجهیزات آشپزخانه به رنگ سیاه در کنار کابینت سفید تضاد و ترکیب رنگی خاصی را به وجود آورده است.
اتاق خواب
رنگ روشن در دکوراسیون اتاق خواب خانه منصوره و همسرش در زمینه رنگ سفید به چشم می خورد. در کنار رنگ سفید از پارچه های طرح دار و رنگی در اتاق خواب استفاده شده است که جلوه ای خاص به فضا داده است. کالای خواب، روتختی، پرده، کوسن و تابلوهایی با طرح های رنگی زیبایی خاصی دارند.
نشیمن
رنگ زرد در نگاه اول در دکوراسیون فضای نشیمن و پذیرایی که هر دو در یک فضا تلفیق شده اند، به چشم می خورد. مبلمان کرم و زرد با کوسن هایی طرحدار، کمد زردی که در گوشه فضا اتاق حضور دارد، کاغذ دیواری زرد روشن از عناصر اصلی رنگ غالب هستند.
در سبک تلفیقی از جزییاتی به سبک سنتی در کنار سبک مدرن استفاده شده است. فرش ایرانی، گلیم هایی روی دسته مبل و پشتی مبل، لوازم دکوری و وسایل تزیینی قدیمی و عتیقه به خوبی گویای سبک انتخاب دکوراسیون یعنی سبک تلفیقی است. گلدان های رنگی با گیاهان سبز انرژی خوبی به فضای داخلی خانه داده است.
سایت چیدانه
سبک زندگی خانوادگی شهید آیتالله سید محمد باقر صدر به روایت خانوادهاش
مرجع تقلید بود و شاگردان زیادی داشت اما آن قدر مهربان و بامحبت بود که وقتی وارد خانه میشد بچهها چنان به استقبالش میرفتند که انگار مدتهاست آنها را ندیده. حتی زمانی که متوجه شد دختر کوچکش در درس ریاضی مشکل دارد هر روز با او تمرین میکرد. عاشقانههای او با همسرش فاطمه خانم هم معروف بود و هیچ ابایی برای مخفی کردن علاقهاش نداشت. او با محبتی که دنیایی از عشق به همسرش را نشان میداد فاطمه را گاهی حوریتی، نعیمی، جنتی و فردوسی صدا میکرد و امجعفر مطمئن بود که سید محمد باقر با همهی وجود دوستش دارد. شاید برای همین همیشه مراقب بود مبادا همسرش از او ناراحت شود و رضایت او برایش از هر چیز دیگری مهمتر بود. سبک زندگی و منش اخلاقی و رفتاری آیتالله صدر در خانه و با خانواده پر است از نکات و حکایتهای شنیدنی و جذاب به روایت همسر و همهی کسانی که با شهید صدر ارتباط نزدیکی داشتند. در این مطلب میتوانید دربارهی سیره و سبک زندگی شهید صدر با ما همراه شوید.
همسرش را حوریتی صدا میکرد
مسئولیتهای زیادی در جامعه بر عهدهاش بود؛ از مرجعیت، تدریس و مطالعه گرفته تا مشکلاتی که رژیم بعث عراق برای او ایجاد کرده بود اما همیشه خانواده و توجه به مسائل تربیتی بچهها برایش مهم بود حتی موقع نوشتن و تحقیق ساعتها در کنار مادری که از هنگام تولد نگرانش بود مینشست تا از نگرانیها و دلشورههای مداومش کم کند. محبت و مهربانیاش به بنتالهدی هم بیحد و حصر بود و همسرش فاطمه، شریک همهی سالهای پر فراز و نشیب و سخت زندگیاش جای ویژهای در دل او داشت. مهربانی و احترامش به او ویژهتر بود تا شاید جبرانی باشد در مقابل همهی سختیهایی که در زندگی با او تحمل میکند و گلایه نمیکند. ام جعفر به خاطر او سختیها و مشقتهای زیادی را تحمل کرد؛ از همان موقع که همسر سید محمد باقر شد و از قم به نجف مهاجرت کرد تا نگرانی از دستگیریهای شهید صدر و حصر خانگیاش که حتی رسیدن آب و غذا هم به آن را ممنوع کرده بودند و آن هنگام که خبر شهادتش را برایش آوردند. با این همهام جعفر میگفت هیچ وقت مرا ناراحت نکرد. من هم همیشه مراقب بودم ناراحتش نکنم؛ انس و محبتی که میان شهید صدر و فاطمه زبانزد بود و شهید صدر ابایی از پنهان کردن آن نداشت. او با محبتی که دنیایی از عشق به همسرش را نشان میداد فاطمه را گاهی حوریتی، نعیمی، جنتی و فردوسی (از عناوین بهشت) صدا میکرد. حتی در لابه لای نامههایش این محبت دیده میشد. تا آنجا که وقتی امجعفر همراه بچهها به قم رفته بود شهید صدر در نامهاش به آقا رضا صدر نوشت: «نسبت به هر چیزی که آنجاست غبطه میخورم. چون همه چیز آنجا به فاطمه و بچهها از من نزدیکتر است». ام جعفر هم ایمان داشت که همهی محبتش صادقانه و از روی اخلاص است، نه تصنعی.کمک حال همسرش بود
شهید صدر تا آنجا که میتوانست با همهی گرفتاریها و دغدغههایش کمک حال ام جعفر بود و در خانه تا پیش از مرجعیت خودش نیازهای منزل را تهیه میکرد و صبحها با زنبیل به بازار میرفت. ایامی که منزلشان نزدیک بازار «الحویش» بود، میرفت و مایحتاج خانه را میخرید و دقایقی با فروشندگان و کسبه گفت و گو میکرد. بچهها را هم تشویق میکرد که به مادرشان کمک کنند. یک روز پس از مهمانی در منزل، همراه یکی از دخترها وارد آشپزخانه شد و گفت امروز مادرت بسیار خسته شده بهتر است من و تو با شستن ظرفها به او کمک کنیم. میگویند یک بار زنی به آیتالله صدر از همسرش شکایت کرد، بعدها وقتی شوهرش نزد شهید صدر آمد، نکتهای به او گفت که خودش مثل آن عمل میکرد: «فلانی! من در طول زندگیام حتی یک بار هم به همسرم دستور ندادهام و مثلاً به همسرم نگفتهام به من آب بده بلکه هر وقت تشنهام میشود یا احتیاج به چیزی پیدا میکنم، با کنایه با او سخن میگویم. اگر متوجه آن شد و آن کار را انجام داد که هیچ، در غیر این صورت خودم آن را انجام میدهم».تنبیه با مادر بود و مهربانی با پدر
ارتباط شهید صدر با فرزندانش سرشار از عاطفه و مهربانی بود. هنگام ظهر که جلسهی روزانهاش تمام میشد، به اندرونی میرفت. بچهها همچنان از آمدنش خوشحال میشدند و به استقبالش میرفتند که انگار مدتهاست او را ندیدهاند و از سفری دور و دراز آمده برای بچهها و مسائلشان وقت میگذاشت. حتی زمانی که نمرهی درس ریاضی یکی از دخترها کم شده بود آن قدر با او تمرین کرد تا مطمئن شود درس را یاد گرفته است. این در حالی بود که در آن زمان مرجع تقلید بود. آیتالله صدر شیوهی تربیتی خاصی برای فرزندانش داشت و با ام جعفر این جور قرار گذاشته بود که اگر از یکی از بچهها عملی سر زد که باید تنبیه میشد، او آنها را تنبیه کند. چون فرزندان بر اساس فطرت و تربیت و معاشرت، وابستگی بیشتری به مادر دارند و مادر میتواند به سرعت دلخوری ناشی از آن تنبیه را از دل بچهها برطرف کند اما انجام این کار برای پدر نیازمند وقت بیشتری است. از طرفی پدر در آموزش مفاهیم و اندیشههای اسلامی به فرزندان از دیگران تواناتر است و برای چنین کاری باید دل کودکان نسبت به پدر مهربان باشد تا او بتواند آموزههای دینی را به آنها یاد دهد. برای شنیدن حرفهای بچهها وقت میگذاشت. وقتی یکی از بچهها با او سخن میگفت، کاملاً به او و حرفهایش توجه میکرد میخواست با این کار اعتماد به نفس و اطمینان فرزندانش را تقویت کند.1: محمد باقر میتواند به نان خشکی اکتفا کند
در دوران کودکی یکی از وزرای وقت که از خانوادهی شهید صدر بوده به مادر و برادر او اصرار میکند نگذارند محمد باقر به حوزه برود. زیرا در حوزه جز فقر چیزی نیست اما اگر با این هوشی که دارد اگر به دانشگاه برود حتماً از شخصیتهای برجسته و مرفه آینده خواهد شد. خانواده هم که به عقل او اعتماد داشتند، این مسئله را با او در میان گذاشتند اما محمد باقر به این پیشنهاد جوابی نداد. از همان لحظه هر وقت سفرهای در خانه پهن میشد او فقط نان خالی میخورد و به هیچ غذایی لب نمیزد. بعد از حدود یک هفته مادرش که از این رفتار او حیران شده بود پرسید چرا چیزی نمیخوری؟ غذهایی را که دوست داری درست میکنم و باز هم نمیخوری؟ محمد باقر میگوید خواستم در عمل ببینید میتوانم به نان خشکی هم اکتفا کنم اما نمیتوانم از علم و دین دست بردارم.2- در روزهای ماه عسل هم کتاب مینوشت
شهید صدر مطالعه و نوشتن را حتی در نخستین روزهای ازدواجش کنار نگذاشت و در روزهای ماه عسل مشغول نوشتن کتاب «سسالمنطقیه للاستقراء» بود. این کار باعث تعجب همسرش شد و از او پرسید در چنین روزهایی هم مشغول نوشتن هستید؟ او مهربانانه لبخند زد و گفت نمیتوانم نوشتن را چه در روزهای خوشی و چه در روزهای ناخوشی ترک کنم. موقع نوشتن چنان غرق در کارش میشد که اتفاقات دور و بر تمرکزش را به هم نمیزد. حتی سر و صدا و بازی بچهها ناراحتش نمیکرد. ام جعفر تعریف کرده: «وقتی سید غرق در مطالعه با اندیشه میشد، همه چیز حتی غذا خوردن را فراموش میکرد. تا آنجا که گاهی مجبور میشدم مطالعه و اندیشهاش را قطع کنم به این بهانه که نزدیک ظهر است و ما چیزی برای خوردن نداریم. آن موقع بود که بلند میشد تا آنچه را لازم داریم برای خانه بخرد. برای نوشتن هم مقید نبود محل خاصی را انتخاب کند. از اتاق مادرش گرفته تا اتاق پذیرایی و نشیمن که بچهها هم دور و برش بودند و شیطنت میکردند، کار میکرد. شهید صدر دربارهی احوالاتش هنگام تفکر و اندیشه میگفت گاهی در طول روز و شب چنان غرق در اندیشه میشدم که فقط خواب آن را قطع میکرد و پس از بیدار شدن از خواب از همان نقطهی قبل از خواب که اندیشهام قطع شده بود فکر کردن را آغاز میکردم. شهید صدر با وجود اینکه بسیار اندیشمند و خوش فکر بود اما خودرأی و زورگو نبود و نظر همه را در خصوص امور منزل جویا میشد و به دیدگاه همه توجه میکرد. هنگامی که اتفاقی میافتاد یا مسئولی از طرف حکومت میآمد یا مشکلی برای خانواده رخ میداد، همهی خانواده را از بزرگ گرفته تا کوچک جمع میکرد و موضوع را هرچند به شکل ساده برای آنها تعریف میکرد و وضعیت را برایشان توضیح میداد تا از آنچه رخ داده آگاه شوند و نظر بدهند.»موز بهشت از این موز خوشمزهتر است
رعایت مساوات و همسویی با طبقهی عامهی مردم عراق برای شهید صدر مهم بود، شیوهای که خانواده هم با آن مأنوس بودند. در خورد و خوراک به کمترینها بسنده میکرد و فرزندش را هم عادت داده بود. ام جعفر به عادت هر روز مایحتاج روزانهی خانه را روی کاغذی مینوشت و به خدمتکار خانه (محمدعلی محقق) میداد تا برایش تهیه کند؛ لیستی که بسیار ساده و معمولی بود. با این حال به این هم کفایت نمیکرد و خود نیز گاهی آن را نگاه میکرد تا همسرش مورد اضافهای ننوشته باشد. مثلاً همیشه میگفت به هیچ عنوان اجازهی خرید میوهی نوبرانه را نمیدهم حتی اگر میوه برای پذیرایی از مهمان باشد. ما باید به انتظار روزی باشیم که همهی مردم بتوانند میوه بخرند و این قدر در این عقیده مصمم بود که حتی وقتی شیخ نعمانی یک روز همراه سید جعفر به بازار رفته بود و با پول خودش برای او موز خرید، تاب نیاورد و شیخ محمد رضا را سرزنش کرد و به پسرش گفت موز بهشت از این موز بهتر و خوشمزهتر است. حتی آن هنگام که دخترها از او خواستند پولی را که روزانه به آنها میداد بیشتر کند تا بتوانند از مدرسه موز بخرند، راضی نشد دخترانش جزو اقلیت برخوردار باشند. برای همین به آنها گفت حرفی ندارم به شما پول بیشتری بدهم ولی به من بگویید آیا همهی دخترهای مدرسه موز میخرند؟ آنها گفتند نه. پدر هم در جوابشان گفت پس بهتر است شما هم مثل دخترهای معمولی از اکثریت باشید، نه از اقلیت.زندگی بسیار سادهای داشت
اسباب و اثاثیهی زندگیاش بسیار ساده و در حد ضروریات و گاهی حتی کمتر بود. ام جعفر که عروس خانهی آیتالله سید محمد باقر صدر شد و از قم به نجف رفت. وارد خانهای شد که وسیلهی چندانی نداشت. برای همین هدایایی که به مناسبت ازدواج به او داده بودند فروخت و با آن برای خانه یخچال و کولر خرید. بعدها هم که آیتالله شهید صدر در جایگاه مرجعیت قرار گرفت، شرایط تغییری نکرد و وسایل خانهی او همانی که بود ماند و چیزی به آن اضافه نشد. فرشی کهنه در اتاق پذیرایی بود که معلوم نبود کسی آن را هدیه کرده یا شهید صدر آن را خریده بود. در کتابخانهی طبقهی بالای منزل هم دو قطعه زیرانداز خودنمایی میکرد که جزو وسایل باقیمانده از جهیزیهی مادر شهید صدر بود. اتاق مخصوص استراحت شهید صدر با موکت و تعدادی تشک که گوشهای از آن بود فرش شده بود. آنهایی که اتاق را از نزدیک دیده بودند به تعبیرشان اتاق بیشتر شبیه انباری بود تا محل استراحت. قاشق و بشقاب به اندازهی تعداد افراد خانواده در خانه بود و اگر مهمان به خانه میآمد وسایل پذیرایی کم میآمد. جالب اینکه رژیم بعث عراق بعد از شهادت آیتالله صدر تمام این وسایل ساده و مختصر خانه را مصادره کرد.خانهای که با رنگ نونوار شد.
سید محمد باقر صدر پس از ازدواج، خانهای را به مبلغ سالانه 70 دینار عراقی اجاره کرد و برای اینکه پرداخت یکبارهی مبلغ اجاره برای او سخت نباشد، آن را در سه قسط پرداخت کرد. او برای احترام و تکریم نوعروسش که از قم میآمد سعی کرده بود خانهی بهتری اجاره کند اما به خاطر بالا بودن مبلغ اجارهبها، تلاشهایش برای یافتن جایگزینی مناسب، ناموفق بود. درنتیجه با همسرش تصمیم گرفتند در همین خانه بمانند و فقط دیوارهای آن را رنگ کنند تا ظاهر خانه بهتر شود. شهید صدر با نقاشی برای این کار موافقت کرد اما روز اولی که نقاش شروع به کار کرد متوجه شدند، این کار هزینهی سنگینی خواهد داشت. در نتیجه، از ادامهی کار منصرف شدند و از نقاش عذرخواهی کردند. اما همسر شهید صدر و بنتالهدی خودشان کار را بر عهده گرفتند. فاطمه خانم اتاق مهمانان و بنتالهدی حیاط خانه را رنگ کردند و آن خانهی قدیمی زیباتر شد.نوشیدن این چای حرام است
روزهای اول ازدواجشان بود. یک روز همسرش به او گفت پسر عمو! من در کشوری بزرگ شدهام که مردمش دوست دارند خانههایشان از سبزه و گیاه خالی نباشد و به درختکاری علاقه دارند. من مراقبت و آبیاری گلها و گیاهان منزل پدرم در قم را انجام میدادم و به این کار علاقه داشتم. حالا دلم برای این گلها و گیاهان خوشبویی که نگه میداشتم تنگ شده. چه خوب میشد اگر تعدادی نهال و ظرفی که بتوانم آنها را در آن بکارم تهیه میکردید. شهید صدر قول داد این باغچه کوچک را فراهم کند و بعد در این اولین فرصت، از منزل سید محمد صدر در بغداد تعدادی نهال کوچک و مقدار بذر آورد. ام جعفر نهالها و بذرها را در جعبههایی کاشت و آنها را در اطراف حیاط خانه چید و این گونه بود که خانهی سید محمد باقر و همسرش به رغم امکانات ناچیز و توان محدود، به باغی کوچک تبدیل شد. شهید صدر شیفتهی این کار همسرش شده بود. بیشتر روزها عادت داشت هنگام عصر آنجا بنشیند. در کنار این گلها و گیاهان حال و هوایی تازه میکرد و به آنها چشم میدوخت. حتی دوست داشت کتابها و لوازم و یادداشتهایش را به حیاط کوچک سرسبز بیاورد و در آنجا به تفکر بپردازد و کارهای فکری و درسی همیشگیاش را انجام دهد. عصر یکی از همان روزها بود که ام جعفر با یک قوری چای آمد و پیش سید محمد باقر که به عادت هر روز در حیاط نشسته بود رفت و کنارش نشست. دو استکان چای ریخت تا در کناب گلها با هم بخورند. شهید صدر استکان چای را به دهانش نزدیک کرد و چشید. سپس غرق در لذت و عشق، نفس عمیقی کشید و در حالی که با لبخندی به ام جعفر خیره شده بود، گفت نوشیدن این چای حرام است. چون با این وضعیت و در این باغچه دیگر شبیه شراب مست کننده است، نه چای.یک لباس برای یک جسم کافی است
شهید صدر وقتی در جایگاه مرجعیت قرار گرفت به رسم معمول، وجوهات و اموال شرعی زیادی دستش میرسید که برایش امانت بود نه دارایی. بچهها را هم جوری تربیت کرده بود که نگاهشان به این اموال همین طور باشد. آخر هر ماه موقع شمارش اموال شرعی و تقسیم آنها که میرسید، گاهی بچهها که هنوز کوچک بودند هم حضور داشتند و دیدن دستههای پول متعجبشان میکرد. شهید صدر که متوجه نگاههای متعجب آنها میشد دست از شمارش و تقسیم پولها برمیداشت برای توضیحی که واجب بود: «بچهها! این پولها متعلق به من نیست. اینها اموال امام زمان است. این اموال مسلمانان است و در دست من امانتند. بچهها! مال مهم نیست و این دنیا هیچ ارزشی ندارد. ما آخرت را میخواهیم، آخرت بهتر و پایدار است». او از کودکی عادت کرده بود حتی به اندازهی خرید لباس به مال دنیا توجهی نداشته باشد و همیشه میگفت مگر چند جسم دارم که چندین لباس بدوزم و بخرم؟ سالهای کودکی را خوب به خاطر داشت که فقط یک دست لباس برای بیرون از خانهی او و برادرش سید اسماعیل وجود داشت که به نوبت آن را میپوشیدند و هر کدام که میخواست از منزل خارج شود آن را میپوشید و دیگری به اجبار در منزل میماند؛ لباسی که از برای سید اسماعیل کوتاه بود و برای او بلند و وقتی آن را میپوشید، روی زمین کشیده میشد! برای همین او لباس را با دستانش بالا میگرفت و راه میرفت. سالها بعد وقتی همسرش این ماجرا را شنید، از او پرسید آن وضعیت، یک حالت استثنایی بود و بدبختی و بیچارگی و فقر آن نیز تمام شد. اکنون که مال و اموال در اختیار شماست، علت اینکه به یک لباس و یک قبا بسنده میکنید چیست؟ او جواب داد میخواهم مایهی دلگرمی برادران و فرزندان طلبهم که تهیدست هستند باشم و با آنها در تنگدستیشان همدردی کنم. ان شاءالله که خداوند در روز قیامت بر من جامهی سبز بپوشاند. یا زمانی که ام جعفر تازه به خانهاش آمده بود و متوجه شد او تنها یک دشداشه در خانه دارد و پرسید لباسهایت کو، او جواب داد لباسهایم را پوشیدهام. مادر شهید صدر هم که در اتاق بود، نگاهی به سید محمد باقر کرد و گفت نگفتم همسرت از کمی لباسهایت تعجب خواهد کرد؟کاش مرا بازداشت کنند
ماجرای روزهای حصر 9 ماههی خانهی شهید صدر توسط رژیم بعث عراق حکایتی است که نشان از مظلومیت او و خانوادهاش دارد و البته عمق شقاوت مأموران بعث به سرکردگی صدام را نشان میدهد. رژیم بعث عراق در نخستین ماه حصر او از ورود مواد غذایی به خانهاش جلوگیری و آب و برق و تلفن را هم قطع کرد. فشار و سختی خانواده را در شرایط دشواری قرار داده بود. شیخ محمد رضا نعمانی خوب به خاطر دارد روزی را که در کتابخانه خدمت شهید صدر نشسته و آثار گرسنگی در چهرهاش نمایان بود. در همان حال یکی از بچهها از مقابلش رد شد. شهید صدر دلش به حال او که گرسنه بود سوخت و قطره اشکی روی گونهاش افتاد و گفت: «اینها را به خاطر من از گرسنگی خواهند کشت. ای کاش تنها مرا بازداشت کنند و بچهها را آزاد کنند».3- فقرا را هم به ولیمهی عروسیاش دعوت کرد
شهید صدر پس از اینکه در لبنان ازدواج کرد و به عراق بازگشت، مجلسی ترتیب داد و شاگردان خود را برای ولیمهی عروسیاش دعوت کرد. از تعدادی فقرا و درماندگان هم خواست در ولیمهی عروسی او شرکت کنند. این کار که اصلاً مرسوم نبود، باعث تعجب برخی از شاگردان او شد و آنها علت این کار را جویا شدند که پاسخ را به جلسهی درس موکول کرد و توضیح داد که ولیمه فقط در پنج مورد وارد شده که آن پنج مورد عبارتند از: ازدواج، تولد فرزند، ختنهی پسر، خرید خانه و بازگشت از سفر مکه، بعد از آن هم فلسفهی ولیمه و بیان علت حضور فقرا را توضیح داد و اینکه یکی از فواید این کار این است که این افراد در جامعه احساس غریبی و تنهایی نکنند.4- آمادهی شهادتم
آخرین باری که رئیس سازمان امنیت نجف (ابوسعید) با عدهای از مأموران برای دستگیری آیتالله صدر به نجف رفت به او گفت: «آماده باشید به بغداد برویم!» آیتالله صدر به آرامی گفت: «خیلی وقت است که آماده شهادتم». گویا برادر ناتنی صدام (برزان ابراهیم) و رئیس سازمان امنیت عراق، در زندان از آیتالله صدر خواستند فقط چند کلمه در ضد امام خمینی و انقلاب اسلامی بنویسد تا آزاد شود وگرنه کشته خواهد شد. آیتالله صدر این خواسته را رد کرد و گفت: «من آمادهی شهادتم. هرگز خواستههای غیر انسانی و ضد دینی شما را قبول نخواهم کرد. راه من همانی است که انتخاب کردهام». امام (رحمهالله) بعد از شهادت مظلومانهی آیتالله صدر و خواهرش بنتالهدی فرمودند: «مرحوم آیت الله شهید سید محمد باقر صدر و همشیرهی مکرمهی مظلومهی او که معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بودند، به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجهی رفیعهی شهادت رسیدهاند. شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود بردهاند».حضرت ایوب چگونه همسرش را تنبیه کرد؟
تنبیه همسر حضرت ایوب ، حضرت ایوب چگونه همسرش را تنبیه کرد؟
در سوره ص آمده است که به حضرت ایوب امر شد تا همسر خود را با یک دسته شاخه نازک بزند.
حضرت ایوب، سوگندی خورده بود و نباید قسم خودش را میشکست.
در آیه 44 سوره ص داستان سوگند خوردن ایوب و زدن همسرش را با برگ ریحان ذکر میشود
و در این آیه امر میشود که همسرت را با چوب نازک، بزن. دلیل آن اینگونه عنوان شده است:
خداوند نقل میکند که به حضرت ایوب پیامبر (علیه السلام) دستور داده
که یک دسته چوب نازک و کوچک بگیرد و با آن، به همسرش بزند تا بدین وسیله، با قسم خودش، مخالفت نکرده باشد.
«وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»
«ضغث» (بر وزن حرص) به معنى دستهاى از چوبهاى نازک
ساقه گندم و جو و یا رشتههاى خوشه خرما و یا دسته گل و مانند آن است.
در این که تخلف همسر ایوب که طبق روایتى نامش «لیا» دختر یعقوب بود، چه بوده است؟ باز در میان مفسران گفتگو است.
از ابن عباس مفسر معروف نقل شده که شیطان (یا شیطان صفتى) به صورت طبیعى بر همسرش ظاهر شد گفت
من شوهر تو را معالجه مىکنم تنها به این شرط که وقتى بهبودى یافت به من بگوید تنها عامل بهبودیش من بوده ام،
و هیچ مزد دیگرى نمیخواهم! همسرش که از ادامه بیمارى شوهر سخت ناراحت بود پذیرفت
و این پیشنهاد را به ایوب کرد، ایوب که متوجه دام شیطان بود سخت برآشفت و سوگندى یاد کرد همسرش را تنبیه کند.
بعضى دیگر گفته اند ایوب او را دنبال انجام کارى فرستاد، و او دیر کرد،
او که از بیمارى رنج میبرد سخت ناراحت شد و چنان سوگندى یاد کرد.
ولى به هر حال اگر او از یک نظر مستحق چنین کیفرى بوده، از نظر وفاداریش
در طول خدمت و پرستارى استحقاق چنان عفوى را نیز داشته است. درست است
که زدن یک دسته ساقه گندم یا چوبهاى خوشه خرما مصداق واقعى سوگند او نبوده است،
ولى براى حفظ احترام نام خدا و عدم اشاعه قانونشکنى او این کار را انجام داد.
1. منبع: مکارم و همکاران، تفسیر نمونه، ج 19، ص 299 ـ 300
باشگاه خبرنگاران جوان
دکوراسیون برخی از خانه های ایرانی بسیار زیبا و شیک چیده شده است و درخور تمجید و تعریف می باشد. مانند خانه پویه و همسرش. دکوراسیون منزل شخصیت و عقاید صاحبان خانه را نشان می دهد. در خانه ۸۸ متری پویه و همسرش در شهر مشهد همه چیز فکر شده است و عناصر طبیعی را می توان در آن حس کرد. تور خانه گردی طبیعت دوست را از دست ندهید:
تور خانه پویه در یک نگاه
تعداد افراد ساکن: ۲ نفر
شغل خانم خانه: مدرس دانشگاه و کارشناسی ارشد معماری / شغل همسر: مهندس مکانیک
موقعیت شهر: مشهد / محله: هفت تیر
متراژ فضا: ۸۸ متر
سال ساخت: ۱۳۹۲
ملک شخصی
تعداد اتاق: ۲ خواب
تعداد سرویس: یک حمام و یک دستشویی
سبک دکوراسیون: تلفیقی
رنگ های غالب: نسکافه ای و کرم
ویژگی برجسته طراحی: کاربردی و اقتصادی
طراح: خانم پویه پیروی
مدت زمان طراحی داخلی: ۳ ماه
بازسازی فضاهای داخلی
هزینه دکوراسیون و وسایل: حدود ۲۵ میلیون
چه نکاتی در طراحی مد نظر بوده و به چه دلیل؟
سعی کردم طراحی داخلی با توجه به نیازها و کاربردی باشد. و در کنار آن زیبایی هم دیده شود. من و همسرم تعداد زیادی کتاب داریم و با ساخت کتابخانه در دکوراسیون منزل، آن را به نقطه عطف در فضای داخلی تبدیل کردیم. برای انتخاب مبلمان هم به سمتی رفتیم که از مبلمان ساده، زیبا و در عین حال کاربردی استفاده کنیم که خرید و جابجایی راحتی هم داشته باشند.
چه سبک و رویکردی را در طراحی دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید؟
من به فلسفه چینی علاقمندم و دوست داشتم زندگی طبیعی و غیر مصنوعی داشته باشم. در دکوراسیون منزل از رنگ های طبیعت استفاده کردم که به ذات طبیعت بر می گردد و به همین دلیل رنگ های عنصر خاک، آب و گیاه در طراحی داخلی فضا دیده می شود و همچنین سعی کردیم عناصر حیاتی را به فضای داخلی بیاوریم. عنصر خاک با ترکیب رنگی دکوراسیون و همچنین خاک درون گلدان،
آب در تنگ هایی با صدف های کوچک و آتش با شمع هایی که در طول شب روشن می کنیم و گاهی هم آنها را درون تنگ قرار می دهیم در دکوراسیون خانه وجود دارند. و گیاهان هم که به خودی خود در هر گوشه ای از فضا دیده می شوند.
در دکوراسیون خانه اشیا و وسایلی را برایمان عزیز بودند را در معرض دیدمان قرار دادیم. مد نظر داشتیم روح ایرانی در فضا وجود داشته باشد و به همین دلیل دنبال وسایل خارجی نرفتیم. همسرم در کرمان دانشجو بود و یک پته دست دوز از شهر خریده بود که نشانی از هنر عمیق زنان بومی کرمان است.
آن را قاب کردیم و در کنار میز ناهارخوری بر دیوار نصب کردیم. عکس های دورهمی، یادگاری هایی که از سفر های مختلف آورده بودیم و در کل عکس های خوشحالی مان را با چیدمان دکوراتیو به روی دیوار آوردیم.
فضای مورد علاقه شما کجاست؟
گوشه فضای ناهارخوری، کتابخانه و قسمت هایی که اشیای کوچکی قرار دارند را بیشتر از باقی فضاهای خانه دوست دارم.
هرکدام از وسایل خانه تان را از کجا تهیه کرده اید؟
مبلمان، کاناپه، میز و صندلی ناهارخوری و سرویس خواب را از برند چوب سنگ خریداری کردیم که هزینه مجموع آنها ۱۰ میلیون تومان بود. لوازم برقی شامل یخچال از برند ال جی، گاز از برند اخوان و تلویزیون سونی نیز در کل حدود ۱۰ میلیون هزینه داشت.
هزینه وسایل چوبی دکوراسیون خانه شامل کمد، شلف، کتابخانه و جاکفشی هم حدود ۴ میلیون بود. طراح فرش هم خانم مونا سلطانی بودند که بافت آن توسط فردی در روستای بافندگان درتوم از توابع شهر بجنورد انجام شد.
کارهای خدماتی و تاسیساتی را به چه اهالی فنی سپردید؟
ساخت وسایل چوبی که پیش از این گفته شد و همچنین نصب آنها را فردی انجام داد که یکی از آشنایان معرفی کرده بود.
در این فرآیند چه تجربیاتی داشتید که از آنها درس گرفتید و دوست دارید به دیگران نیز منتقل کنید؟
من اهل شمال هستم و در خانه ویلایی زندگی می کرد. ولی بعد از طراحی داخلی این خانه به این نتیجه رسیدم که به سادگی می توان فضاهای کوچک را بازسازی کرده و آنها را کاربردی کنیم. باید بتوان فضاهای پرت را به فضاهای کاربردی تبدیل کرد. حقیقت این است که می توان زندگی جدید را با حداقل هزینه، کاملا اقتصادی و به بهترین نحو شروع کرد.
در طراحی منزل سعی شده اصول فنگ شویی اجرا شود و به دنبال آن بخش های تیز را شکسته و حذف کردیم. جهت گیری وسایل را به گونه ای انجام دادیم که چرخش انرژی در فضای داخلی بوجود آید. همین نکته باعث شده همه افرادی که به منزل ما می آیند بگویند که انرژی خوبی در فضا وجود دارد.
نقش گیاهان در خانه چگونه است؟
گیاهان به دلیل اکسیژن رسانی، بسیار مفید است. رنگ سبز و طراوت در روحیه افراد خانه تاثیر خوبی دارد. گیاهان خانگی منزل ما شامل پوتوس، شمعدانی، بگونیا، ارکیده و انواع کاکتوس هستند. همچنین با توجه به هر فصل، گل های شاخه بریده مربوط یه آن زمان را هم به دکوراسیون داخلی می آوریم و در این زمان از سال یعنی اواخر پاییز گل داوودی در خانه وجود دارد.
دکوراسیون ورودی
زمانی که به خانه پویه و همسرش در مشهد وارد شوید، دکوراسیون ورودی به خوبی شما را با فضای کلی خانه آشنا می کند. یکی از کارهای چوبی انجام شده در زمان بازسازی ساخت و نصب کمد و جاکفشی بوده که در ورودی قرار دارد. در دو سمت ورودی با هدایت دید به روبرو، دکوراسیون منزل به بهترین شکل نمایان است.
دکوراسیون آشپزخانه
آشپزخانه پویه دارای تم رنگی هماهنگ با فضای کلی است. کابینت سفید به سبک مدرن با صفحه کابینت چوبی فضایی منظم و مرتب را ایجاد کرده است. لوازم برقی آشپزخانه مانند لباسشویی، یخچال و اجاق گاز نیز به رنگ کابینت ها و سفید رنگ هستند. دیوارپوش آشپزخانه از سنگ های دکوراتیو است
و به دلیل ظاهر طبیعی با ویژگی دکوراسیون کلی خانه یعنی نزدیکی به طبیعت همخوانی دارد. فرش کوچک در دکوراسیون آشپزخانه به دلیل اینکه در کنار فضای ناهارخوری قرار دارد، هماهنگ با سبک آن بخش دیده می شود.
دکوراسیون اتاق خواب
اتاق خواب اصلی خانه پویه و همسرش در مشهد، سنگینی و وقار خاصی دارد. از دکوراسیون اتاق کاملا می توان اهمیت زوج جوان به هنر ایرانی و اصالت را درک کرد. در عین اینکه سرویس خواب و فضای کلی اتاق خواب به سبک مدرن طراحی شده، روتختی، کوسن و آباژورهایی که بر روی میزهای پاتختی قرار دارند،
نشان دهنده هنر ایرانی است. قاب عکس های روی دیوار سادگی آن را شکسته و حس و حالی خاص به دکوراسیون اتاق خواب بخشیده است.
دکوراسیون اتاق مهمان
یکی از اتاق خواب ها در خانه پویه مخصوص مهمان است. در دکوراسیون اتاق مهمان بیش از هر چیزی کوسن و روتختی توجه را به خود جلب می کند. کوسن های به شکل گل و قرمز رنگ آنقدر زیبا و جذاب هستند که گویی گل های رو تختی را در تصویری بزرگتر نشان می دهد.
استیکر دیواری هم در ادامه نقش گل ها در فضا روی دیوار نصب شده است. استفاده از رنگ های گرم مانند قرمز، صورتی و تنالیته هایی از آنها در کنار رنگ کرم ترکیب رنگی اصلی اتاق مهمان است.
دکوراسیون نشیمن
گفتیم که رنگ غالب دکوراسیون خانه پویه به رنگ نسکافه ای و کرم بوده و تابع رنگ های طبیعت و عنصر خاک است. مبلمان راحتی در دکوراسیون نشیمن با رویه از جنس مخمل فضایی صمیمی و گرم برای دور هم نشستن و استراحت ایجاد کرده است. کتابخانه چوبی که از زمین تا سقف ارتفاع دارد،
مرز دکوراسیون نشیمن و آشپزخانه را مشخص کرده و حس دلنشینی به فضای داخلی داده است. قالیچه در دکوراسیون نشیمن ایرانی بودن را فریاد می زند! این فرش یا پشم دست ریس از رنگ های طبیعی بافته شده و کمی که به طرح آن بیشتر دقت کنید متوجه می شوید که تقارن در فرش وجود ندارد.
دکوراسیون غذاخوری
مبلمان در فضای ناهار خوری نیز در هماهنگی کامی با دکوراسیون منزل قرار دارد. میز ناهارخوری از جنس چوب، صندلی های مخملی و به رنگ نسکافه ای از اجزای اصلی فضا است. تابلوهای زیبا در دکوراسیون غذاخوری از تعلقات خاطر خانم و آقای خانه است. رومیزی هنر دست یزدی ها و هنر شکیل ایرانی است. تابلوی قرمز هم همان پته دست دور شاهکاری است که توصیفش را قبلا شنیدید!
دکوراسیون ساده و زیبای یک زوج معمار را می بینیم که به زیبایی هرچه تمام تر چیده شده است و در عین حال ساده نیز می باشد. این عبارتها چقدر به گوشتان آشنا هستند؟ اگر در زمینه هنر، معماری و طراحی داخلی تحصیل کرده باشید، حتما در کتابها زیاد خواندهاید و اگر دستی در این حرفهها نداشته باشید،
احتمالش زیاد است که آنها را از گوشه و کنار شنیده باشید. با همه این اوصاف لمس این تعاریف و واژهها از نزدیک و در دنیای واقعیت حداقل برای ما ایرانیها کمتر اتفاق افتاده است؛ ما مردمی هستیم که اکثرمان غرق در نمایشهای پر زرق و برق خانههای پر از وسیله شدهایم که گاه حتی اصل «خانه، مأمن آرامش» را از یادمان بردهاند. قرار بود وقتی از همهمه روزها و خیابانها به خانه برمیگردیم،
آرام بگیریم و خستگی از تنمان رخت ببندد ولی آنچه اکنون تجربه میکنیم چیزی نیست جز آمدن از یک شلوغی به شلوغی دیگر و گذر از یک نگرانی به نگرانی دیگر.اما… در اینجا هم پیدا میشوند خانههایی که سادگی را به زیبایی تمام به نمایش میگذارند و تعریف ساده مینیمال را بیکم و کاست تداعی میکنند. خانه این زوج جوان معمار مثال زندهای است از هر آنچه تاکنون ادعا کردم.
وقتی آیدا و همسرش خانه خود را طراحی میکنند
آیدا، زن جوان معمار و خوشسلیقهای است که از انگیزه طراحی داخلی خانهاش حرف میزند. او معتقد است: «نباید از همه انتظار داشت خانههای خود را مطابق با استانداردهای طراحی داخلی بچینند و در وهله اول این وظیفه جامعه حرفهای است که اگر ادعای دانش در این مورد را دارند، آن را در زندگی خود بیاورند؛ اتفاقی که میتواند الهامبخش عموم مردم باشد و آنها را آگاه سازد.»
هارمونی و هماهنگی عناصر دکوراسیون در نگاه اول
به جرأت میتوان گفت بارزترین ویژگی خانه آیدا این است که به هر بخش از قسمتهای این خانه 95 متری که وارد میشوی همهچیز با هم هماهنگی دارد؛ نور و روشنایی، مبلمان، رنگها و لوازم دکوری هرکدام به اندازه خود در فضاها نقش بازی میکنند. رنگ زردی که پرچمدار خانه آیداست،
بیش از حد اغراق نشده و بهقدری هوشمندانه به فضا نفوذ کرده که نقش خود را به زیبایی تمام بازی میکند و در عین حال به حوزه عناصر دیگر تجاوز نکرده است. آیدا در کنار علاقه شخصی خود به رنگ زرد، دلیل انتخاب آن را پرنورتر نشان دادن خانه عنوان میکند.
اتفاقات زیبای سالن نشیمن خانه
آیدا میگوید: «رنگ سفید را به عنوان رنگ زمینه انتخاب کردم؛ زیرا سفید و رنگهای خنثی مثل خاکستری این خاصیت را دارند که همهچیز را میشود با آنها هماهنگ کرد و بهراحتی با تغییر تابلوها، کوسنها یا حتی رومبلی و روتختیها دکوراسیون را هر از چندگاهی تغییر داد.
رنگ زرد را نیز برای روشنتر نشان دادن خانه و در عین حال از جهت زیباییشناسی برگزیدم. در گوشهای از سالن شومینهای قرار داشت که برای آپارتمان ما کاربردی نداشت؛ بنابراین آن را برداشتیم و چون بهترین نقطهای بود که از همه طرف دید داشت، از دیوار آن برای تلویزیون استفاده کردیم.همچنین دو فرورفتگی این دیوار را به دلیل کنتراستی که میخواستیم در فضا ایجاد شود به رنگ سیاه درآوردیم.»
تابلوهای کوچک و بزرگی که روی دیوار نشیمن خانه آیدا در آرایشی زیبا چیده شدهاند، نقاشیهای او هستند؛ نقاشیهایی که از ذهن مینیمال او زاییده شده و رنگهایشان با کل خانه هارمونی دارد. آیدا با خلاقیت و سلیقه ستودنی خود، دیوار را به گالری هنری چشم نوازی تبدیل کرده است.
طعم دوستداشتنی غذاخوری
«سادگی سقف را حفظ کردیم و دیوار کنار غذاخوری را که با همسایه مشترک بود، هفت سانتیمتر جلو کشیدیم تا عایق صوتی ایجاد شود. فضای غذاخوری را با لوسترهای آویزی که نور متمرکزی روی میز منتشر میکنند، از دیگر فضاهای سالن متمایز کردیم. رنگ سیاه در این فضا در تابلو و پرندههای تزیینی روی دیوار دنبالهروی
تعادل رنگ و کنتراستی است که قبلا در دیوار تلویزیون اتفاق افتاده بود.» سادگی ظروف، شمعها، گلدان و کوچکترین عناصر این فضا به ما خاطر نشان میکند آیدا نگاه مینیمال خود را از هیچ چیزی دریغ نکرده است.
اتاق خواب آبی و آرام خانه
آیدا با انتخاب رنگ آبی به عنوان رنگ غالب اتاق خواب، آرام بودن این فضا را به خوبی حفظ کرده است. گلدانهای گلی که پشت پنجره اتاق خواب دیده میشوند نیز به همین منظور انتخاب شدهاند. آیدا میگوید: «وقتی صبح بیدار میشوم با دیدن این گلها انرژی میگیرم.» از دید او وقتی همهچیز سفید انتخاب میشود،
بازی دادن رنگها در عناصری مانند چراغ خواب، کوسن و لوازم دیگر میتواند فضا را از بیروح بودن و کسلکنندگی نجات دهد.
کنج دنج اتاق کار آیدا
در اتاق کار او در کنار بالکن کوچکش میز و صندلی جمع و جور و زیبایی به چشم میخورد که جان میدهد برای نشستن و مطالعه کردن. آیدا میگوید: « روی این صندلی مینشینم چشم به بیرون میدوزم و در ورای فلاورباکسهایی که روی دیوار بالکن قرار دادهام، از چشمانداز رشته کوه البرز لذت میبرم.»
او معتقد است فردی برونگراست و به همین دلیل نتوانسته پنجره بالکن را با پرده پارچهای ضخیم مسدود و خود را از دیدن آسمان زیبا محروم کند. برای حفظ حریم خانه نیز از گلدانها کمک گرفته که در عین حال جلوه زیبایی را از درون و بیرون خانه او به نمایش گذاشتهاند.
سایت مجله منزل